گفت‌وگوی «وطن امروز» با حجت‌الاسلام مسعود عالی درباره بازشناسی مفهوم غیرت دینی
غیرت دینی حفاظ حق و عدل
غیرت دینی یعنی حساسیت نسبت به مظالم اجتماعی و احکام و مقدسات الهی؛ کسی که این حساسیت را نداشته باشد، دینداری‌اش کامل نیست

رهبر حکیم انقلاب در دیدار تصویری مردم قم به مناسبت قیام 19 دی بحث کلیدی «غیرت دینی» را مطرح کردند و آن را عامل نجات مردم ایران در وقایع حساس و بزنگاه‌های تاریخی این مرز و بوم برشمردند. حجت‌الاسلام و‌المسلمین مسعود عالی در گفت‌وگو با «وطن‌امروز» به بازشناسی مفهوم غیرت دینی پرداخت و آن را حساسیت نسبت به حق، عدل و احکام الهی عنوان کرد. در بخش بعدی این پرونده به مرور ایام‌اللهی که بدل به نمایشگاه غیرت دینی مردم شد - از نهضت تنباکو تا تشییع باشکوه پیکر شهید سلیمانی - می‌پردازیم. مرور این وقایع عظیم در عصر حاضر از باب «وَ ذَکِّرْ فَإِنَّ الذِّکْرَى تَنْفَعُ الْمُؤْمِنِینَ» می‌تواند صیقل‌دهنده غیرت دینی در درون هر انسان علاقه‌مند به اسلام و انقلاب باشد.

***

* جناب استاد عالی! مفهوم «غیرت» و «غیرت دینی» به چه معناست؟ 
یکی از بهترین و ارزشمندترین صفات انسانی و الهی، غیرت است؛ صفتی که نخستین وجودی که در عالم این صفت را دارد، وجود مقدس خود خداوند است. امام صادق علیه‌‌السلام در روایتی فرمودند: «اِنَّ‌الله غَیُورٌ یُحِبُّ کُلَّ غَیور»، خداوند متعال غیور است و هر غیرتمندی را دوست دارد. غیرت یعنی انسان نسبت به محترمات و حریم‌ها و چیزهایی که مورد علاقه‌اش هست حساس باشد؛ نسبت به ناموسش بی‌تفاوت نباشد و اگر غیر خواست به حریم او تعرض کند، احساس مسؤولیت کند و واکنش نشان دهد؛ وجود مقدس خداوند متعال هم ناموس دارد. چیزهای محبوب و مورد علاقه خداوند متعال ناموس الهی هستند که از آنها دفاع می‌کند. آنها محترمات الهی هستند، از جمله دین خدا، احکام الهی، قرآن، اولیا و انبیای الهی، حقوق مؤمنان و... همه اینها محترمات الهی هستند که پروردگار عالم از آنها دفاع می‌کند. از این نظر نخستین غیور در عالم خود خداوند متعال است و این صفت را در هر کسی ولو مشرک و غیرمسلمان دوست دارد. این صفت، ارزشمند و کمال است. در روایتی از امام باقر علیه‌السلام آمده است که دستور اعدام تعدادی از مشرکان که با مسلمانان جنگیده و مستحق اعدام بودند، صادر شد. پیغمبر اکرم صلی‌الله علیه و آله و‌سلم فرمودند یکی از آنها را نکشید. او را جدا و بقیه را اعدام کردند. او خدمت پیغمبر رسید و پرسید: «چرا مرا نکشتید؟» پیغمبر فرمودند: «الان جبرئیل از طرف خداوند متعال نازل شد و فرمود در تو 5 صفت هست که خداوند آنها را دوست دارد: اول صداقت، دوم شجاعت، سوم سخاوت، چهارم اخلاق خوشی که با خانواده و اطرافیانت ‌داری و پنجم «الْغَیْرَه.. الشَّدِیدَه.. عَلَى حَرَمِک»، نسبت به حرمت غیرت داری. خداوند این 5 صفت تو را دوست دارد. نه اینکه شرک تو را دوست داشته باشد که ندارد ولی این صفات هر جا که باشند ارزشمندند». طرف که خودش را می‌شناخت، گفت: «عجب خدا و عجب پیامبری که اینگونه از اوصافم خبر می‌دهد» و همان جا خدمت پیامبر اکرم صلی‌الله علیه و آله و‌سلم مسلمان شد و بعد هم در یکی از غزوات به شهادت رسید.
 
- غیرت دینی یعنی در جایی که لازم است انسان برای خدا خشم بگیرد
از امیرالمؤمنین علیه‌السلام در کتاب غررالحکم نقل شده است: «جَعلَ‌الله سبحانَهُ حُقوقَ عِبادِهِ مُقَدِّمَهً لحُقوقِه»؛ خداوند حقوق بندگانش را مقدم بر حقوق خود قرار داده است و اگر کسی حقوق بندگان خدا را رعایت کند، حق‌الله را هم رعایت کرده است. اگر کسی بتواند حقوق مردم را رعایت کند و زیر پا نگذارد «کانَ ذلِکَ مُؤَدِّیاً إِلَى حَقَوقِ الله»؛ او می‌تواند حق خدا را هم رعایت کند. غیرت دینی یعنی اینکه در جایی که لازم است انسان برای خدا خشم بگیرد و اخم کند، این کار را بلد باشد. فقط و فقط لبخند نزند. در روایت هم هست که حضرت موسی علیه‌السلام غیور بود. آن بزرگوار وقتی 40 روز در کوه طور بود و الواح مقدسه تورات بر ایشان نازل شد، وقتی به سمت قومش بازگشت، دید گوساله‌پرست و مشرک شده‌اند، تعبیر قرآن این است: «أَلْقَى الْأَلْوَاح»؛ تورات را آن طرف انداخت، «أَخَذَ بِرَأْسِ أَخیهِ یَجُرُّهُ إِلَیْه»؛ بر سر برادرش هارون فریاد زد. هارون جزو انبیا ـ  انبیای تبلیغی، نه تشریعی‌ـ بود. حضرت موسی علیه‌السلام موهای برادرش را گرفت و کشید و گفت چرا اجازه دادی این کار را بکنند؟ یعنی واکنش تندی نشان داد که معلوم شود یک فاجعه و یک شرک رخ داده است. این غیرت دینی است.
 
- عذاب الهی برای عابدی که غیرت دینی نداشت
این صفت در هر کسی که باشد خداوند دوست دارد، کما اینکه آدم بی‌غیرت را ولو عابد باشد مبغوض می‌دارد و بدش می‌آید. در جلد 97 بحارالانوار، از امام صادق علیه‌السلام نقل شده است که قومی مشمول عذاب بود و ۲ ملک برای عذاب آن قوم فرستاده شدند. اینها وقتی نازل شدند، دیدند در آن قوم، مرد زاهد و عابدی است که دارد تضرع و مناجات می‌کند. از خداوند متعال پرسیدند: «آیا این هم جزو کسانی است که باید عذاب شود؟» پروردگار عالم فرمود: «کار خودتان را بکنید. وَ اِن ذلِکَ لَمْ یَتَمَعَّرْ وَجْهَهُ قَطُّ غَضَباً لِی: این آدمی است که به خاطر من اخم نکرده، هیچ جا خشم نداشته و به خاطر من هیچ جا غضب نکرده است. این را هم عذابش کنید. غیرت دینی نداشته است».
 
- تفاوت غیرت دینی و غیرت ملی در چیست؟
ما معمولا وقتی کلمه غیرت را می‌شنویم، بیشتر غیرت ناموسی به ذهن‌مان می‌آید ولی غیرت اقسامی دارد. حداقل ۳ قسم مهم غیرت داریم. نخستین قسم آن غیرت ملی است که انسان نسبت به ملت، آب و خاک خود احساس مسؤولیت کند و تعهد داشته باشد. غیرت ملی غیر از ملی‌گرایی است. غیرت ملی این است که انسان نسبت به ارزش‌ها، افتخارات و پشتوانه‌های فرهنگی و تمدنی ملت خود که هویت او را تشکیل می‌دهند، بی‌تفاوت نباشد و نسبت به آنها احساس مسؤولیت و از آنها دفاع کند. این چیز بدی نیست، البته این حدیث خیلی محکم نیست ولی نقل شده است که: «حُبُّ الوَطَن مِنَ الایمان» که می‌تواند ناظر به همین معنا باشد. وطن را دوست داشتن و پاسداری از ارزش‌ها و افتخارات ملت خود و دفاع از آنها ویژگی ارزشمندی است. 
اما ملی‌گرایی بیشتر ناظر بر نفی ارزش‌های ملل دیگر و تقابل با آنهاست. ملی‌گرایی تعصب افراطی روی ملت خود و نفی ارزش‌های ملل دیگر و حق را پوشاندن است، چون ملت‌های دیگر هم ممکن است ارزش‌هایی داشته باشند. انسان نباید آن ارزش‌ها را بپوشاند و انکار کند. امروز ما از سردار ملی و سالار ملی ـ ستارخان و باقرخان ـ می‌شنویم که برای استقلال و عزت وطن و آب و خاک‌شان مبارزه ‌کردند. اینها مشروطه‌خواه بودند و با استبداد داخلی می‌جنگیدند. همان موقع وقتی دیدند انگلیسی‌ها در مشروطه نفوذ کرده‌اند و آنها هم دارند دم از مشروطه می‌زنند، در عین مبارزه با استبداد، با آنها هم مقابله می‌کردند، چون عزت ایران را می‌خواستند. در آن گیرودار که این خطر وجود داشت که از طرف انگلیس‌ها حذف شوند، از طرف کنسولگری روسیه برای ستارخان پیغام آمد که اگر به کنسولگری روسیه پناه بیاوری، ما از تو دفاع می‌کنیم و او آن جمله معروف را گفت که من زیر بیرق اباالفضل علیه‌السلام هستم، بیرق روسیه را نمی‌خواهم. ما امروز او را به عنوان یک مرد غیرتمند تحسین می‌کنیم. 
 
- مصادیق غیرت ملی و بی‌غیرتی ملی در تاریخ
ما امروز رئیسعلی دلواری بزرگوار را تحسین می‌کنیم که با همراهی تنگستانی‌ها و دشتستانی‌های بوشهر در مقابل انگلیسی‌ها ایستاد و مردانه جنگید و به شهادت رسید و آنها را با غیرت می‌دانیم. ما کسی مثل شاه سلطان حسین صفوی را بی‌غیرت می‌دانیم که در فتنه‌ای که در ایران رخ داد و تجاوزاتی که به ایران شد، دست روی دست گذاشت تا وقتی که محمود افغان و سربازانش به دروازه‌های اصفهان که در آن زمان شهر بزرگ صفویه بود، رسیدند و او به ‌جای اینکه بایستد و دفاع کند، خودش جلو رفت و تاجش را برداشت و روی سر محمود افغان گذاشت و دخترش را پیشکش کرد. او اگر می‌ایستاد و مقاومت می‌کرد و تعدادی هم کشته می‌داد، کشته‌ها بسیار کمتر از وقتی می‌شد که آنها وارد اصفهان شدند و کشتار زیادی کردند و اسم بی‌غیرتی هم روی او ماند. البته غیرت ملی فقط در بحث نظامی‌گری نیست. آن جوان نخبه‌ای هم که می‌رود و در خارج از کشور ادامه تحصیل می‌دهد و در آنجا می‌تواند بار خود را ببندد ولی بازمی‌گردد و به این کشور خدمت می‌کند، او هم غیرت ملی دارد. آن سرمایه‌داری که می‌تواند پولش را ببرد و در جای دیگری سرمایه‌گذاری کند و امکانات بهتر و رفاه بیشتری هم داشته باشد ولی در کشور خودش می‌ماند و با مشکلات و موانع می‌سازد و خدمت می‌کند، او هم غیرت دارد. این هم یکی از اقسام غیرت است که بسیار ارزشمند است. 
 
- آدمی که غیرت دارد نسبت به هر ظلمی حساس است
شاید شنیده باشید؛ پیامبر صلی‌الله علیه و آله و سلم، امیرالمؤمنین علیه‌‌السلام را با جمعی به یمن فرستادند که اموالی را از آنجا جمع‌آوری کنند. ظاهرا سال آخر عمر پیغمبر صلی‌الله علیه و آله و سلم هم بوده است. وقتی امیرالمؤمنین علیه‌السلام با آن جمع از مسلمانان به یمن می‌رود و اموال را جمع می‌کنند، سریع بازمی‌گردند که به حج پیامبر صلی‌الله علیه و آله و سلم برسند. نزدیکی‌های مکه که رسیدند، امیرالمؤمنین علیه‌السلام جلوتر آمد که بتواند خدمت پیامبر صلی‌الله علیه و آله و سلم برسد. وقتی حضرت رسید، پیامبر صلی‌الله علیه و آله و سلم فرمودند: «علی جان! خوب است برگردی و با بقیه بیایی». حضرت برگشت و دید کسانی که با ایشان به یمن رفته بودند، لباس‌هایی را که از مردم یمن گرفته بودند و متعلق به بیت‌المال بود و باید به دست پیامبر صلی‌الله علیه و آله می‌رساندند تا ایشان تقسیم کنند، پوشیده‌اند. امیرالمؤمنین علیه‌السلام تند شد و فرمود: «چرا این کار را کردید؟» جواب دادند: «می‌خواستیم تر و تمیز و نو بر اهل و عیال و خانواده‌های‌مان وارد شویم». حضرت فرمود: «تا وقتی پیامبر صلی‌الله علیه و آله و سلم تقسیم نکرده و سهم شما را نداده است، حق ندارید دست به بیت‌المال بزنید. آنها را برگردانید!» و لباس‌ها را از تن‌شان در آورد. این کار حضرت خیلی به آنها برخورد و دلخور شدند و موقعی که بر پیامبر صلی‌الله علیه و آله و سلم وارد شدند، گله کردند و گفتند: «یا رسول‌الله! علی خیلی خشن است. حالا ما لباسی را به تن کردیم. چیزی نشده است». پیغمبر صلی‌الله علیه و آله و سلم فرمودند: «اِرفَع أَلْسِنَتِکُمْ عَن شِکایَه علی»؛ زبان‌تان را از شکایت از علی به کام بگیرید. «وَ اِنَّه خَشِنٌ فی ذاتِ‌الله»؛ اگر علی خشن و قاطع است، در راه خداست. علی همان علی است که اشک یتیم او را به زانو درمی‌آورد. این علی خشن است؟ این علی همان علی است که وقتی یتیم می‌بیند زانوهایش می‌لرزد. امیرالمؤمنین علیه‌السلام در ۲ جا نقطه ضعف داشت و زانوهایش می‌لرزید. یکی در محضر خدا و هنگام نماز و مناجات و یک وقت هم موقعی که اشک یتیم، مظلوم یا محرومی را می‌دید، طاقت نمی‌آورد.
***
بررسی  مصادیق نمود غیرت دینی در تاریخ معاصر ایران از منظر   رهبر انقلاب 
نهضت تنباکو
نهضت ‌تنباکو جنبش سراسری مردم ایران به رهبری علمای دین برای مخالفت با قرارداد واگذاری امتیاز انحصار بازرگانی توتون و تنباکو به یک شرکت انگلیسی بود. قرارداد امتیاز تنباکو که بین ایران و انگلستان بسته شده بود، توسط ناصرالدین شاه امضا شد و در پی آن اعتراض‌های مردمی و علمای دین را به همراه داشت که به قیام مردم سراسر ایران انجامید و در نهایت با مداخله میرزای‌شیرازی و حکم به تحریم تنباکو، دولت ایران مجبور به لغو این قرارداد شد.
نهضت تنباکو اولین مقاومت فراگیر و در عین حال موفق مردم ایران در برابر قدرت مطلقه سلطنت قاجار و زمینه اصلی و پیش‌درآمد انقلاب مشروطیت به شمار می‌رود. علمای دین  بویژه میرزای‌شیرازی در این پیروزی نقشی تعیین‌‌کننده و انکارناپذیر داشتند. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای درباره شخصیت عظیم میرزای‌شیرازی و اهمیت اقدام او می‌فرمایند: «آن عالم [میرزای شیرازی]، بزرگ تاریخ روحانیت و پرچمدار یک مبارزه‌‌ پرمغز و پرمعنا علیه مراکز فساد و کانون‌های طغیان و انحراف. حرکت میرزای‌شیرازی - که برخلاف بسیاری از حوادث 150 سال اخیر، متأسفانه هنوز کار درست و کاملی درباره‌ آن نشده است - یک حرکت ذوابعاد و پرمعنا و بسیار پربرکت بوده است. آن یک سطری که میرزای‌شیرازی نوشت و آن روز بساط کمپانی انگلیسی را از ایران برچید و سلطه‌ استعماری را موقتا از کشور قطع کرد، یک مبارزه‌‌ چندجانبه بود».
 
نهضت  مشروطه
ویژگی مشخص نظام سیاسی ایران در دوره قاجاریه استبداد بود. شاه به تنهایی قانون‌گذار، بالاترین مقام قضایی و فرمانده کل همه نیروهای مسلح بود. او همچنین مستبدی بود که دستگاه دولتی را بدون حد و مرز و قید و شرط در اختیار گرفته، بر جان و مال همه مردم تسلط داشت. شاه می‌توانست با تصمیم فردی قراردادهایی با کشورها و سرمایه‌داران خارجی منعقد کند. قدرت وی به اندازه‌ای بود که نه فقط مردم عادی، بلکه حتی صدراعظم و شاهزادگان نیز رعایای او محسوب می‌شدند. اینها همه زمینه‌‌ساز نهضت مشروطه شد. روشنفکران نهضت مشروطه در مبارزه ضداستبدادی خود، به دلیل اینکه از پایگاه فکری گسترده‌ای در میان جامعه برخوردار نبودند، به حمایت رهبران و علمای مذهبی نیاز فراوان داشتند. علما و روحانیان در ماجرای مشروطه با بینش ویژه خود درباره ظالم بودن حکومت موجود، در تقویت و گسترش ایدئولوژی نهضت مشروطه بویژه در مرحله پس از پیروزی نقش قاطعی داشتند. رهبر معظم انقلاب درباره این نقش می‌فرمایند: «مشروطیت حرکتی بود که با پیش‌آهنگی علما که مظهر دینداری مردم بودند، توانست پیش برود. بله! فلان روشنفکر، فلان نویسنده، فلان محفلِ پنهانی در کشور بود، نه‌ اینکه نبود اما پیش نمی‌رفت، کاری نمی‌توانستند بکنند، نفوذی در مردم نداشتند.
آنچه در مشروطه مردم را به میدان آورد، عبارت بود از حضور علمای تراز اولی مثل مرحوم شیخ فضل‌الله نوری، مرحوم سیدمحمد طباطبایی، مرحوم سیدعبدالله بهبهانی.
شهید شیخ فضل‌الله نوری که پیش‌قدم‌ترین عالم برای برقراری مشروطه بود، به اتهام ضدیت با مشروطه به دار کشیده شد! این کاری بود که انگلیس‌ها کردند».
 
قیام  مسجد گوهرشاد
واقعه مسجد گوهرشاد در پی تجمع مردم مشهد در مسجد گوهرشاد در اعتراض به قانون تغییر لباس اتفاق افتاد که توسط نیروهای دولتی سرکوب شد. این تجمع تیر سال ۱۳۱۴ و در زمان حکومت پهلوی اول رخ داد. حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای درباره استبداد رضاخان در آن سال‌ها می‌گویند: «هیچ‌‌‌کس نمی‌‌‌تواند بگوید استبداد رضاخان از استبداد ناصر‌الدین شاه کمتر است، بلکه بلاشک بیشتر از آن است. ناصرالدین شاه در قضیه‌‌‌ تنباکو وقتی ‌‌‌که حرکت مردم را دید، عقب نشست اما رضاخان سال ۱۳۱۴ هنگامی که حرکت مردم و علما را دید، حرکت مردم را سرکوب و علما را دستگیر کرد و واقعه‌‌‌ مسجد گوهرشاد را پیش ‌‌‌آورد!»
 علت اصلی این تحصن اعتراض به اجباری شدن کلاه شاپو و سیاست‌های تغییر لباس و حصر آیت‌الله سیدحسین قمی بود. در این تجمع مرحوم محمدتقی بهلول سخنرانی کرد و در این حین بین مردم و نیروهای دولتی درگیری رخ داد. آیت‌الله بهلول از شخصیت‌های برجسته و مبارز قرن اخیر است که رهبر حکیم انقلاب سال 84 درباره ایشان می‌فرمایند: «روحانی وارسته و پارسا مرحوم حجت‌الاسلام آقای شیخ محمدتقی بهلول رحمه‌الله‌علیه، بنده‌ صالح و مجاهد و پرهیزکار که عمر طولانی و پرماجرای خود را یکسره با مجاهدت و تلاش گذرانید، یکی از شگفتی‌های روزگار ما بود. 70 سال پیش در ماجرای خونین مسجد گوهرشاد، زبان گویای ستمدیدگان و حق‌طلبان و آماج کینه‌ حکومت سرکوبگر پهلوی شد».
 این تحصن بشدت سرکوب و بیش از ۱۶۰۰ نفر کشته و تعدادی هم زخمی شدند. پس از این واقعه روحانیان سرشناس مشهد دستگیر و تبعید شدند و به دستور رضاشاه برخی رؤسای ادارات مشهد هم تغییر کردند.
 
قیام 30 تیر
قیام ۳۰ تیر، در ۱۳۳۱ یک سال و ۴ ماه پس از به ثمر نشستن نهضت ملی صنعت نفت، اتفاق افتاد. شروع قیام بعد از استعفای دکتر مصدق و انتخاب قوام‌السلطنه به نخست‌وزیری از طرف شاه بود. مردم خواستار استعفای قوام و نخست‌وزیری مصدق بودند. نقش روحانیت در پیروزی نهضت نفت غیرقابل انکار است. در نهایت قوام طرد و مصدق مجددا به نخست‌وزیری انتخاب شد اما این قیام موجب شهادت شمار زیادی از مردم در سرتاسر کشور شد. نکته حائز اهمیت اینکه آیت‌الله کاشانی در نهضت نفت و توفیق آن نقش اصلی را بر عهده داشت و در حقیقت او ایفاگر نقش یک رهبر دینی بود که با حمایت از حرکت ملی، به نهضت مشروعیتی دینی ـ مردمی‌ بخشید. در حقیقت موضع مقتدرانه او و مردم عامل اصلی برنده شدن نهضت ملی نفت بود. پس از توفیق نهضت در گام اول، مصدق زمام قدرت را به دست گرفت و ۱۲ اردیبهشت ۱۳۳۰ کابینه خود را معرفی و مراحل اجرایی ملی شدن نفت را دنبال کرد. رهبر معظم انقلاب پیرامون نقش بی‌بدیل آیت‌الله کاشانی در پیروزی این قیام و ملی شدن صنعت نفت می‌فرمایند: «آیت‌الله کاشانی کسی است که اگر او نبود، نهضت ملی شدن صنعت نفت یقینا در این کشور به وقوع نمی‌پیوست. مرحوم کاشانی کسی است که به کمک او دکتر مصدق و دیگر سران نهضت ملی شدن صنعت نفت توانستند حمایت مردم را به این حرکت جلب کنند؛ و الا حمایت مردم جلب نمی‌شد. کسی مصدق را نمی‌شناخت؛ کسی معنای ملی شدن صنعت نفت را نمی‌دانست».
 
قیام 15 خرداد
 در اعتراض به دستگیری امام خمینی در ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ نهضتی خودجوش و مردمی در تهران، قم و برخی شهرهای دیگر شکل گرفت. زمینه‌های‌ سیاسی‌ و اجتماعی‌ و دینی‌ این‌ قیام‌ به‌ دهه ۱۳۳۰ و اقدامات‌ تحریک‌آمیز نظام‌ حاکم‌ بازمی‌گردد اما مهم‌ترین حادثه که منجر به شروع قیام شد، سخنرانی امام خمینی در مدرسه فیضیه قم و پخش خبر آن در کشور بود. امام خمینی در این سخنرانی بشدت و به ‌صراحت به شاه و اسرائیل حمله کردند. به‌ دنبال این سخنرانی، امام خمینی در سحرگاه ۱۵ خرداد در منزل‌شان در قم دستگیر و به تهران منتقل شدند و مردم همان روز در قم و تهران و دیگر شهرها به خیابان‌ها ریختند و قیام 15 خرداد شکل گرفت. تظاهرات در قم، تهران و ورامین به مقابله حکومت انجامید و تعدادی از مردم کشته و مجروح شدند. درباره تعداد شهدای این قیام نظر واحدی وجود ندارد؛ در اسناد ساواک تعداد شهدا صدها تن ثبت شده است. آیت‌الله خمینی، به‌ دلیل کشته شدن جمعی از مردم، این ‌روز را برای همیشه عزای عمومی اعلام کردند. قیام 15 خرداد نقطه عطفی در مبارزات ملت ایران در برابر حکومت پهلوی بود که استمرار یاد و خاطره آن به قیام سراسری ۱۳۵۷ و پیروزی انقلاب اسلامی انجامید. رهبر حکیم انقلاب اسلامی درباره این قیام می‌فرمایند: «۱۵خرداد یک قیام مردمی بود. دستگاه جبار که باور نمی‌کرد نفوذ روحانیت و مرجعیت در این حد باشد، غافلگیر شد و دست به یک عمل تند وحشیانه‌ حساب نشده زد. اگر چه عده‌ای را مرعوب کرد اما خط مبارزه را روشن و واضح کرد. این قیام به انقلاب ۲۲ بهمن منتهی شد».
 
دفاع‌مقدس
جنگ 8 ساله ایران و عراق که با حمله متجاوزانه ارتش بعث عراق به ایران اسلامی در سال 1359 آغاز شد، یکی از مهم‌ترین وقایع قرن اخیر در ایران و جهان است. به اذعان دوست و دشمن، جمهوری اسلامی ایران به پشتوانه مردم و رهبری حضرت امام خمینی تنها به تقابل با یک کشور و یک ارتش نپرداخت، بلکه ده‌ها کشور در این جنایت وسیع به کمک صدام و ارتش او آمده و همه جور پشتیبانی نظامی و تجهیزاتی و اطلاعاتی از او می‌کردند اما از آنجا که قرآن کریم مکرر به نصرت الهی وعده است، رزمندگان اسلام با ایمان و توکل بر خدای متعال رویاهای استکبار جهانی را به کابوس بدل کرده و نقشه دشمنان را برهم زدند. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای که خود در این پیروزی نقش برجسته‌ای داشته و از نزدیک ناظر و شاهد مسائل آن روزگار بودند، در این باره می‌فرمایند: «عامل نجات کشور در بزنگاه‌های مختلف، غیرت دینی ملت ایران بوده. غیرت دینی است که تهدیدها را به فرصت تبدیل می‌کند. یک نمونه‌اش جنگ تحمیلی و دفاع ۸ ‌ساله که یک تهدید بزرگ بود، [اما] غیرت دینی مردم، غیرت دینی جوان‌ها، غیرت دینی پدران و مادران و همسران موجب شد جوان‌های ما بروند به جبهه و در این جنگ در واقع بین‌المللی، ‌که آمریکای آن روز، شوروی آن روز، ناتوی آن روز، ارتجاع منطقه در آن روز، همه با هم همدست شده بودند که ایران را شکست بدهند و امام را به زانو دربیاورند و نهضت را نابود کنند، همه‌ اینها را شکست دادند و توانستند پیروز شوند. منشأ این، غیرت دینی بود».
 
حماسه نهم دی
12 سال از آن حماسه بزرگ می‌گذرد، لکن به یاد آوردن آن روز باشکوه هنوز هم انسان را به وجد آورده و روح حماسه را در انسان زنده می‌کند. یوم‌اللهی که مردم شریف ایران، غیرت دینی و حساسیت بالای خود نسبت به مقدسات دین بویژه حضرت سیدالشهدا(ع) را به نمایش گذاشتند و بساط فتنه‌ای را که 8 ماه کشور را دچار آشوب کرده بود، جمع کردند. رهبر معظم انقلاب می‌فرمایند: «در قضیه‌ ۹ دی سال ۸۸ یک نکته اساسی است و آن نکته برمی‌گردد به هویت انقلاب و ماهیت انقلاب. یعنی همان روحی که حاکم بود بر اصل انقلاب ما و آن حضور عظیم بی‌نظیر تاریخی در سال ۵۷، همان روح در ماجرای ۹ دی نشان داده شد؛ کمااینکه در قضایای گوناگون دیگر هم نشان داده شده، لیکن در ۹ دی به شکل بارزی نشان داده شد؛ به طوری که جای انکار و تردید و تأمل برای هیچ‌کس از بدخواهان و دوستان و دشمنان و دیگران باقی نگذارد. آن روح چه بود؟ روح دیانت حاکم بر دل‌های مردم بود.  فتنه‌ ۸۸ تنها آن چیزی نبود که در خیابان به وسیله‌ تعدادی آدم دیده شد؛ این یک چیز ریشه‌داری بود، یک بیماری عمیقی درست کرده بودند، اهدافی داشتند، زمینه‌ها و مقدمات فراوانی برایش چیده شده بود، کارهای بزرگی شده بود و هدف‌های بسیار خطرناکی دنبال این کار بود که با این برخوردهای گوناگون سیاسی و امنیتی و اینها حل نمی‌شد؛ یک حرکت عظیم مردمی لازم داشت که این حرکت، حرکت ۹ دی بود؛ آمدند بساط فتنه و فتنه‌گران را در هم پیچیدند، لذا حادثه‌ ۹ دی یک حادثه‌ ماندنی در تاریخ ماست. این حادثه، حادثه‌ کوچکی نیست. این حادثه، شبیه حوادث اول انقلاب است».
 
تشییع سردار شهید سلیمانی
پس از آنکه استکبار جهانی به بزدلانه‌ترین شکل ممکن سردار پرآوازه امت اسلام، حاج‌قاسم سلیمانی را به شهادت رساند، مردم قدرشناس و گوهر‌‌شناس ایران در تشییع پیکر مقدس ایشان در چندین شهر بزرگ ایران سنگ‌ تمام گذاشته و صحنه‌هایی بی‌سابقه در تاریخ بشر خلق کردند. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای این واقعه عظیم را نشان از غیرت دینی مردم دانسته و فرمودند: «در همین برهه‌ کنونی خودمان، شهادت همین شهید عزیزمان، شهید سلیمانی؛ واقعا شهادت شهید سلیمانی یک حادثه‌ تاریخی و عجیب شد؛ هیچ‌کس فکر نمی‌کرد، دوستان هم فکر نمی‌کردند که این حادثه این‌جور عظمت پیدا کند و خدای متعال به این حادثه برکت بدهد تا بتواند هویت دینی و انقلابی مردم را جلوی چشم همه قرار بدهد و همه ببینند. ملت ایران، زیر تابوت شهید سلیمانی به معنای واقعی کلمه هویت خودش را نشان داد، وحدت خودش را نشان داد. خب! در تهران تشییع، در کرمان تشییع، در تبریز تشییع، در مشهد تشییع، در شهرهای مختلف [ایران] تشییع، در عراق آن تشییع عظیم؛ اگر چنانچه بنا بر این بود که مثلا این پیکر شهید و مقدس را به سوریه و لبنان ببرند، آنجا هم همین حادثه به وجود می‌آمد؛ اگر پاکستان هم می‌بردند، آنجا هم این حادثه همین‌‌جور به وجود می‌آمد. یعنی این حرکت عظیم ملت مسلمان را نشان داد؛ این حادثه، حادثه‌ عظیمی بود. یعنی شهادت یک شخصیت بزرگی مثل شهید سلیمانی از نظر دشمن و از نظر همه، یک تهدید محسوب می‌شد اما غیرت ملت مسلمان، ملت ایران، این تهدید را تبدیل کرد به فرصت و یک فرصتی شد».