نگاهی به فیلم‌های شاخص سینمای ایران با موضوع ترور و تروریسم
جنایت جانیان بر پرده نقره‌ای
گروه فرهنگ و هنر: سینمای ایران طی 4 دهه گذشته نسبت به پدیده مذموم «ترور» بی‌تفاوت نبوده و همواره فیلم‌های مختلف و متعددی را درباره این موضوع بر پرده نقره‌ای به تصویر درآورده است. میزان تولیدات با این موضوع و محتوا در سینمای ایران تا جایی است که به جرأت می‌توان گفت امروز این گونه سینمایی در کشور به یک ژانر مهم و البته مخاطب‌پسند بدل شده است. از «هناس» در این اواخر گرفته تا «تعقیب سایه‌ها» در دهه 60 همگی از جمله آثاری هستند که سینمای ایران درباره موضوع ترور تولید کرده و روی پرده برده است؛ آثاری که با مروری بر میزان فروش و جذب مخاطب در سالنامه آماری سینمای ایران می‌توان گفت یک سر و گردن از سایر تولیدات بالاتر بوده‌اند و این نشان از ظرفیت جذب مخاطب این ژانر سینمایی در کشور دارد.
اتفاقات ناگواری که در هر مدل و شیوه‌ای ذیل عملیات تروریستی در کشور رخ داده، دستمایه‌ داستان‌ها و روایت‌های دراماتیک سینمایی شده است. از این رهگذر می‌توان مروری به 4 دهه سینما با موضوع ترور و حملات  تروریستی در داخل کشور داشت. 
***
«تعقیب سایه‌ها»، علی شاه‌حاتمی، 1370
«تعقیب سایه‌ها» را علی شاه‌حاتمی سال‌ 69 بر اساس فیلمنامه‌ای از رضا متقیان ساخت و سال 1370 در حالی در سینماهای سراسر کشور اکران شد که در میان 240 فیلم اکرانی در آن سال با 2 میلیون مخاطب جزو 5 فیلم پرمخاطب قرار گرفت. این فیلم در پایان دهه‌ پرالتهاب 60 ساخته شد؛ روزگاری که ایران آماج ترورهایی بود که با سردستگی سازمان منحوس مجاهدین (منافقین) اتفاق می‌افتاد. کارگردان همین ماجرا را دستمایه‌ اثر خود قرار داد و از انفجار خودرویی سخن گفت که موجب مجروح شدن عده‌ زیادی از مردم عادی شد. عامل این ترور «تیمور ایده‌لو» بود؛ مردی که قبل‌تر به خاطر مواد مخدر بازداشت شده بود و حال در مرخصی خود دست به این ترور ‌زده بود. شاه‌حاتمی در «تعقیب سایه‌ها» داستانی پر از تعقیب و گریز را با شمار زیادی از بازیگران (بیش از 40 نفر) به تصویر کشید که نشان از مهارت او داشت. حال که به این فیلم نگاه می‌کنیم، شاید فیلمی چندان قوی به نظر نرسد اما کارگردان درباره‌ موضوعی سخن گفته که در آن زمان دغدغه‌ بسیاری از مردم بود. این فیلم در آن سال‌ها در گیشه فروشی متوسط داشت و جزو کارهای شاخص کارگردان به شمار نمی‌رود اما همچنان یکی از مهم‌ترین فیلم‌هایی است که با موضوع ترور ساخته شده است.
***
«رابطه پنهان»، جهانگیر جهانگیری، 1372
«رابطه پنهان» فیلمی به کارگردانی جهانگیر جهانگیری و نویسندگی محمد آفریده و فرشید گوران است. این فیلم نیز سال 72 در حالی روی پرده نقره‌ای رفت که در بین 260 فیلم اکرانی، با یک میلیون و 500 هزار مخاطب رتبه 10 را به خود اختصاص داد. در این فیلم حمید، سروان خلبان تیم آکروجت نیروی‌هوایی، با ورود یکی از مخالفان جمهوری اسلامی، سال ۱۳۵۸ به گروهی می‌پیوندد که قصد اجرای کودتای نوژه را دارند و داستان در چنین بستری رخ می‌دهد. صرفنظر از ارزش سینمایی این اثر، «رابطه پنهان» از این جهت اهمیت می‌یابد که می‌توان آن را تنها فیلمی دانست که درباره‌ کودتای نوژه ساخته شده است، در حالی که این کودتا نه تنها در تاریخ معاصر ایران اهمیت‌ بسیاری دارد، بلکه بار دراماتیک فراوانی نیز دارد و چنانچه در هر کشور دیگری رخ داده بود، ده‌ها سریال و اثر تصویری از آن ساخته می‌شد. با وجود ارزش این اثر درباره فیلمی از آن دوران اما نمی‌توان به این مساله اشاره نکرد که اثر نمی‌تواند واقعیت آن واقعه را بدرستی نشان دهد و بیشتر در قالب خانوادگی روایت می‌شود، در حالی ‌که در این کودتا چند تن از افسران ارتش با گرایشات رژیم شاهنشاهی گروه موسوم به «نقاب» را در پایگاه شهید نوژه همدان تشکیل دادند و قرار بود در تیر ۱۳۵۹ حمله هوایی به بیت امام‌(ره)، برج مراقبت فرودگاه مهرآباد، دفتر نخست‌وزیری، ستاد مرکزی سپاه پاسداران و چند نقطه دیگر انجام شود. یک مستند از این اتفاق نیز ساخته شده است.
***
«روز شیطان»، بهروز افخمی، 1373
بهروز افخمی فیلمنامه‌ روز شیطان را از رمان «پروتکل چهارم» (1984) نوشته‌ فردریک فورسایت (نویسنده روز شغال) اقتباس کرد و توانست آن را بخوبی ایرانیزه کند. در این فیلم آتیلا پسیانی به عنوان مأمور خارجی که از کمک صاحبان قدرت در آمریکا برخوردار است، می‌خواهد به شکل تدریجی قطعات یک بمب اتم کوچک را وارد ایران و یک هفته قبل از بازدید نمایندگان آژانس بین‌المللی انرژی هسته‌ای از تأسیسات اتمی ایران، جنب استادیوم یکصدهزار نفری آزادی منفجر کند؛ عملیاتی که در نهایت توسط ماموران وزارت اطلاعات با فرماندهی ماموری به نام «میر‌محمد» با بازی علی دهکردی خنثی می‌شود. این فیلم در گیشه موفقیت چندانی به دست نیاورد و این نکته‌ای است که افخمی خود از ابتدا به آن واقف بود. به گفته خودش، آن زمان به محمد بهشتی گفته بود: «شما هزینه‌هایی را که معمولا بابت پیش‌خرید حقوق تلویزیونی و پخش ویدئویی و فیلم‌خانه می‌دهید که چیزی حدودا 50 درصد بودجه فیلم می‌شود، پرداخت کنید؛ بقیه را خودمان از جیب می‌گذاریم».
***
«بادیگارد»، ابراهیم حاتمی‌کیا، 1394
«بادیگارد» ابراهیم حاتمی‌کیا را باید در ادامه‌ روند فیلمسازی او دانست که تمام مولفه‌های فیلم‌های قبلی‌اش چون جبهه، جنگ، درگیری، شهادت، شهدا و خانواده‌ بازماندگان را داراست اما این آرمان‌گرایی است که در این فیلم حرف اول را می‌زند و این هدف را در قالب کلماتی ساده بیان می‌کند. حاتمی‌کیا در این فیلم از 2 گروه شغلی (محافظان شخصیت‌ها و دانشمندان هسته‌ای) و چالش نگاه بدبینانه به ماموران حفاظت و مشکلات شخصی و عقیدتی دانشمندان هسته‌ای حرف می‌زند و در جایی از فیلم به صراحت می‌گوید: «بادیگارد مزدور است، اعتقاد پشت سرش نیست، چرا که اعتقاد مربوط به دهه 60 است». «بادیگارد» فیلمی روان و تاثیرگذار و با فیلمنامه‌ای است که یکی از بهترین آثار حاتمی‌کیا به شمار می‌رود و البته یکی از مهم‌ترین نقطه قوت‌های آن بازی درخشان «پرویز پرستویی» است. 
«ماجرای نیمروز»، محمدحسین مهدویان، 1395 محمدحسین مهدویان بعد از تجربه‌ درخشان فیلم اولش «ایستاده در غبار»، «ماجرای نیمروز» را ساخت. داستان فیلم از ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ با خواندن بیانیه‌ منافقین شروع می‌شود که خواستار حضور در ساختار قدرت هستند و تهدید به حملات مسلحانه می‌کنند. این فیلم از نظر قصه‌پردازی و ساختار، یک درام جاسوسی است و ماموران امنیتی تهران قرار است یکی از مهم‌ترین افراد سازمان مجاهدین را پیگیری کنند. در این فیلم با شخصیت‌های کشمیری و لاجوردی و موسی خیابانی همراه می‌شویم. نکته‌ قابل تامل در این فیلم، آن است که مهدویان نگرش‌های متفاوت درباره‌ ماموران امنیتی را به تصویر می‌کشد؛ یکی معتقد به حمله است و آن یکی طرفدار مدارا. یکی مشکوک به همه است و آن یکی مومن به همه‌ نیروهای اطرافش، اگرچه تمام این افراد یک هدف مشترک دارند و آن خنثی کردن حمله‌های منافقین است که در بیانیه‌ای تهدید کرده‌اند با ترورهای سازمان‌دهی‌شده، دولت را تا تاریخ مشخصی سرنگون خواهند کرد. ماجرای نیمروز درباره‌ تضاد بین ایدئولوژی‌هاست. در این فیلم کشمکش و تضاد، بین ۲ فرد نیست، بلکه 2 عقیده در برابر هم قرار گرفته‌اند و همین ماجرا را چنان پیچیده می‌کند که یک خواهر می‌‌تواند با بستن بمب به خود، خواهرش را به قتل برساند.
***
«روز صفر»، سعید ملکان، 1398
«روز صفر» ماجرای تعقیب و گریز نفسگیر یک مامور امنیتی (با نقش‌آفرینی امیر جدیدی) از اروپا تا پاکستان و از افغانستان تا ایران برای به دام انداختن عبدالمالک ریگی است. این اثر نخستین فیلم سعید ملکان در مقام کارگردان است و او توانسته یک فیلم‌ جاسوسی با تمِ جنایی را با تریلری نفسگیر به تصویر بکشد. فیلم با فیلمنامه‌ای که خود ملکان به همراه بهرام توکلی نگاشته، توانسته ریتم مناسبی را به تصویر بکشد. این تریلر سیاسی که پس از «شبی که ماه کامل شد» دومین فیلم درباره‌ عبدالمالک ریگی معدوم است، از همان دقایق نخست فیلمی قابل دفاع به شمار می‌رود. فیلم روایتی است از ماجرای دستگیری ریگی و خنثی‌سازی عملیات تروریستی او با اسم رمز «روز صفر» که قرار بود طی آن به شکل همزمان در چند نقطه استراتژیک شهرهای بزرگ، انفجارهای مهیبی رخ دهد.
***
«ضد»، امیرعباس رفیعی، 1400
«ضد» یکی از متفاوت‌ترین فیلم‌های سیاسی سینمای ایران است. قصه‌‌ این فیلم سینمایی از اسفند سال 1359 آغاز می‌شود و تا اواخر سال 1360 ادامه دارد. «ضد» درباره واقعه تروریستی 7 تیر است و داستان محمدرضا کلاهی را روایت می‌کند؛ مردی که تا امروز مظنون اصلی این واقعه بوده و گفته می‌شود پس از انجام آن به هلند گریخت. کلاهی چند سال پیش در هلند به هلاکت رسید ولی تا امروز دقیقا قاتلان آن مشخص نیستند. وقایع فیلم «ضد» بر اساس ده‌ها مصاحبه‌ای که با شاهدان انجام شده پیش می‌رود اما لزوما نمی‌تواند بر اساس واقعیت باشد و کارگردان هم اصراری بر اینکه قصه فیلم تریلر - سیاسی‌اش واقعی است، ندارد. ضدقهرمان فیلم یک منافق است و ما با دیدن آن به دل سازمان مجاهدین خلق می‌رویم؛ کلاهی که جاسوس منافقین در حزب جمهوری اسلامی است، از کارهایی که کرده پشیمان نیست و کارگردان در طول فیلم شخصیت او را لایه به لایه برای مخاطب آشکار و جنون او را هویدا می‌کند. کارگردان در این فیلم نشان می‌دهد چه افرادی قربانی این گروه شده‌اند و شست‌وشوی مغزی که منافقین به افراد خود می‌دهند، سبب می‌شود آنها جزو نیروهای وفادار سازمان شوند. «ضد» سعی کرده فقط یک تریلر سیاسی نباشد و یک روایت عاشقانه را نیز به تصویر بکشد اما این پایان فیلم است که باعث غافلگیری می‌شود و آن وقتی است که کارگردان این هشدار را می‌دهد که شخصیت‌هایی مثل «کلاهی» قرار نیست از بین بروند.
***
«هناس»، حسین دارابی، 1401
«هناس» برداشتی آزاد از زندگی یک دانشمند هسته‌ای است و به داستان ترور او می‌پردازد. قصه از زاویه دید همسر او روایت می‌شود و زمانی که زندگی‌اش را در آستانه فروپاشی می‌بیند، تمام تلاشش را برای حفظ آن می‌کند. این فیلم یک تریلر سیاسی با رگه‌های عاشقانه است و بازی خوب «مریلا زارعی» را به همراه دارد. او در نقش یک همسر وفادار و نگران به نام شهره بخوبی شخصیت‌پردازی شده است. فیلم موضوعی ملی‌گرایانه دارد و دارابی تلاش کرده است ماجرای ترور دانشمند هسته‌ای  شهید داریوش رضایی‌نژاد را از زاویه‌ای ملی روایت کند، بی‌آنکه در دام شعارزدگی بیفتد. این فیلم را می‌توان روایتی زنانه از  دل‌نگرانی‌ها و اضطراب‌های یک زن دانست و خود کارگردان نیز به این نکته اشاره دارد که هدفش ترسیم تشویش درونی چنین همسری بوده و به این ترتیب یک فیلم بیوگرافیک عاشقانه شکل گرفته است.
***
واکنش ابراهیم حاتمی‌کیا به ترور اسماعیل هنیه
ابراهیم حاتمی‌کیا، فیلمساز و کارگردان سرشناس سینمای ایران در واکنش به ترور اسماعیل هنیه گفت: قاتلان کودک‌کش صهیونیست، با کشتن میهمان عزیز ما و عزیز مردم فلسطین دکتر اسماعیل هنیه در قلب حریم کشورمان، بی‌تردید آخرین میخ را بر تابوت خود کوبیدند.
«هو الجبار المنتقم! مردمان ایران‌زمین؛ فارغ از قومیت، زبان و مذهب‌شان، از دیرباز در بین ملل 5 قاره جهان؛ به یک خصلت شهره بوده‌اند، «میهمان‌نوازی»! قاتلان بچه‌کش صهیونیست، با کشتن میهمان عزیز ما و عزیز مردم مظلوم فلسطین دکتر اسماعیل هنیه، رئیس دفتر سیاسی جنبش مقاومت اسلامی فلسطین «حماس» در قلب حریم کشورمان، بی‌تردید آخرین میخ را برتابوت خود کوبیدند. پس سزاوار است منتظر خون‌خواهی ملت به سوگ‌نشسته ایران در عزای میهمان مظلوم‌مان بمانند. کلوخ‌انداز را؛ پاداش سنگ است! موعدنا الصبح؛ الیس الصبح بقریب؟».