یادداشت
هنیه، مبارزی صبور و سازشناپذیر
محمدصادق ابوالحسنی: خبر همچون پتک بر آیینه بود: رهبر حماس، «اسماعیل هنیه»، در قلب تهران ترور شد! این حادثه حدود ساعت ۲ بامداد ۱۰ مردادماه ۱۴۰۳ در یکی از اقامتگاههای ویژه جانبازان در شمال تهران رخ داد اما مهمترین نکات این ترور:
1- نخستین نکته، ترور چهره کلیدی و اصلی حماس است. اسماعیل هنیه، ملقب به «ابوالعبد»، مبارزی خوشبیان، صریحاللهجه، دارای کاریزما و روابط عمومی بالا و همچنین چهرهای جامع، مقبول و ذینفوذ بود و خلأ حضور او در حماس به این زودی پر نخواهد شد. چرا؟ چون هنیه، عملا به مهمترین عامل اتحاد سیاسی بین نیروهای مبارز شیعه و سنی برای آزادی فلسطین تبدیل شده بود. میدانیم که خود جریانها و نیروهای فلسطینی، همه یکسان نیستند و در قبال نوع مواجهه با اسرائیل (محور شرارت) و همچنین کیفیت تعامل با محور مقاومت (ایران) سلایق مختلفی دارند؛ از جریان فتح و تشکیلات خودگردان و امثال ابومازن و جریان سازشکار در درون فلسطین بگیر تا جریانهای مبارز ضد صهیونی که برخی در قبال ایران قدری محتاطتر بوده و حتی گاهی خوشبینی لازم را ندارند. حتی برخی در قبال ایران گرایشات مذهبی تندی دارند. هر چند امروز فلسطینیها از همیشه به ما نزدیکترند و به همین جهت، رسانههای دشمن میکوشند تا ملت فلسطین را نزد مردم ایران، جامعهای کاملا سَلَفی و همه را دشمن شیعه نشان دهند و به فلسطینیان جفا کند ولی این مطلقانگاریها درست نیست. با این همه تعارف که نداریم: برخی از همین عزیزان مبارز در فلسطین بودند که گاه به علت گرایش به مبارزان سَلَفی، یا به عناصر وهابیمآب «الوسطیه»، حاضر بودند به دستبوسی امثال قرضاوی بروند و از این چهره ضدایرانی و ضدشیعی تجلیل کنند. از سوی دیگر، گاه اختلافاتی بین خود مبارزان فلسطینی رخ مینماید که سرنوشتساز است؛ مثلا در پارهای از موارد، به لحاظ رویکرد، بین شاخه نظامی حماس (با حضور محمدضیف) با شاخه سیاسی حماس (به رهبری مشعل) در قطر اختلافاتی پدید میآمد. فیالمثل، شاخه نظامی با موضعگیری علیه بشار اسد و اعلام رضایت از سرنگونی حکومت او همراه نبود و حتی مخالفت خود را طی بیانیهای با رویکرد برخی افراد در شاخه سیاسی ابراز کرد اما اسماعیل هنیه، به رغم تفاوتها و اختلافنظرها، توانسته بود یک چهره معتدل، مقبول و همگرا از خود نشان دهد و اختلافات را به حداقل و همگراییها را به حد اعلی برساند. ایشان ضمن ایجاد وفاق بین نیروهای گوناگون مبارز فلسطینی، تعامل خود را به نحو فزایندهای با مبارزان شیعه از جمله در ایران، لبنان، یمن و عراق (بویژه در هماهنگی با سپاه قدس و حزبالله لبنان) ارتقا بخشید و با اعتدال رویه و برخورد پدرانه خویش، حلقه اتصال این مبارزه بود. هنیه فردی بسیار صبور، سازشناپذیر، دارای پتانسیل و ظرفیت عظیم و سعه صدر فراوان بود و استقامت پولادینی در برابر اسرائیل داشت که حتی با پرپر شدن عزیزانش نیز متوقف نشد، لذا حماس نیز باید فردی جامع و مقبول مثل او را برگزیند تا حلقه وصل همه جریانها در جبهه مقاومت باشد.
2- خطر مهم اسماعیل هنیه برای اسرائیل و سایر قدرتهای استکباری، نگاه راهبردی و عمیق او بود که خشم دشمن را برمیانگیخت. این نکته باید مورد توجه ما قرار گیرد. برخی مبارزان ضدصهیونیستی، صرفا از منظر ناسیونالیستی و خون و نژاد فلسطینی در برابر اسرائیل قد علم میکنند و برای عرب بودن و نژاد سهم بسیار پررنگی قائلند.
این رویه حتی در برخی جریانهای سازشکار پررنگ شده و میکوشند با برجسته کردن همین امور، جهاد بیامان مجاهدان فلسطینی را خلاف منافع ملی فلسطین نشان داده و مردم رنجدیده آن کشور را از ادامه نبرد با اسرائیل منصرف کنند اما اسماعیل هنیه همواره فلسفه این قیام را تبیین میکرد و میکوشید علاوه بر ذکر افتخارات ملی اعراب فلسطین، ابعاد راهبردی، کلان و استراتژیک مبارزه را بیان کند و نگاهها را از تعلقات صرفا ناسیونالیستی فراتر ببرد. یکی از خواندنیترین یادداشتهای هنیه، مقالهای است که ایشان برای گشایش فصلنامه گفتمان راهبردی فلسطین نگاشته است (تابستان 1397، س یک، ش یک، ص 25 - 18). هنیه، در این مقاله، وضعیت فعلی فلسطین را در مرحلهای تحلیل میکند که «میتوان از آن به عنوان پیچیدگی راهبردی یاد کرد». از نگاه ایشان: «لایههای این پیچیدگی در طبیعت مبارزات موجود بین عناصر تشکیلدهنده منطقه غرب آسیا و تضارب برخی منافع منطقهای به علت دخالتهای بیگانگان غربی در منطقه نهفته است». تأکید ویژه ایشان بر قدس (شامل قدس غربی و شرقی که نماد تمام مقدسات اسلام و مسیحیت است) و توجه دادن به سوابق تاریخی بیتالمقدس و فلسطین و یادآوری جنایات صهیونیسم و همچنین هشدار نسبت به خطر اسرائیل برای تمام کشورهای منطقه و امت اسلام در همین راستا بود (همان). هنیه، فلسطین را به مرحله جدیدی پس از عملیات توفان الاقصی رساند که دیگر مهارناپذیر است و همچنین اسرائیل را به مرحلهای شکننده رساند که روز به روز به شکست نهایی نزدیکتر میشود.
3- ترور فؤاد شکر در لبنان و اسماعیل هنیه در ایران، حاصل چراغ سبزی است که آمریکاییها در سفر جدید نتانیاهو به این دیو آتشنژاد نشان دادند و هواداران ترامپ و هریس بر حمایت کامل از تجاوزات اسرائیل انگشت تاکید نهادند. وقتی نتانیاهو جای پای خود را چه در بین جمهوریخواهان و چه در بین دموکراتها محکمتر دید، طبعا گستاختر شد و افسارگسیختهتر از قبل به میدان آمد.
4- اسرائیل با ترور اخیر میکوشد اولا امنیت روانی مردم ایران را درهم کوبد و بین حامیان دولت و سپاه دودستگی ایجاد کند تا هر کدام یکدیگر را در این ترور مقصر و متهم جلوه دهند؛ نیز بین فلسطینیها و ایرانیان تفرقه اندازد و حاکمیت ایران را که حامی فلسطین بوده و هست، مقصر اصلی قلمداد کند، لذا باید مراقب بود. نیروهای اسرائیل هر چند در ترور فیزیکی موفق بودند اما ناکامی یا کامیابی آنها در جنگ روانی در گرو عملکرد ما است. باید بکوشیم با شفافسازی و ابهامزدایی و همچنین گفتوگوی صمیمی، صادقانه و روشنگر با مردم رو به رو شویم و از دامن زدن به برخی تناقضات و ابهامات بپرهیزیم.
5- هدف دیگر اسرائیل، مخدوش کردن حیثیت سیاسی و کارایی امنیتی ایران است تا کشورمان را تحقیر و منزوی کند، آن هم زمانی که اوج نقشآفرینی ایران در نظم نوین جهانی فرارسیده است. اسرائیل میخواهد دیگر رهبران مقاومت و حتی سران کشورهای جهان جرات نکنند به کشورمان پا گذارند. این مساله نیز باید توسط نهادهای امنیتی آسیبشناسی و جبران شود. مطمئن باشید هیچ چیز جز ترور سران اسرائیل و حتی شخص نتانیاهو این ضایعه را جبران نمیکند.
6- نگرانی اصلی من این است که چه کسی جای اسماعیل هنیه مینشیند؟ و در چه فرآیندی از میراث اسماعیل هنیه محافظت میشود؟ باید مراقب بود که فردی در وزن همو در راس کار قرار گیرد و روند مقاومت و وحدتآفرینی با الگوسازی از جناب اسماعیل هنیه امتداد یابد. در اینجا برای حفظ اتحاد بین ایران و حزبالله لبنان با جنبش مقاومت اسلامی (حماس)، باید به اقتضائات لازم توجه کرد.
7- با همه ناگواریها و تلخیها اما حادثه دیروز یک فرصت مهم آفرید: در این شرایط باید بین رئیسجمهور و حلقه لیبرال و سازشکاری که در صدد مصادره و نفوذ در دولت هستند، شکاف انداخت و رویکرد ضدصهیونیستی دولت را از همین ابتدا نهادینه کرد. اگر دولتمردان جدید، در آغاز دولت، گربه را دم حجله نکشند و انتقام سخت نگیرند، ممکن است بسیاری از مقامات سایر کشورها روی دعوت و حمایت آنان برای آمد و شد حساب نکنند. ایران میهماننواز بوده و هست و تا پای جان از همپیمانان خود دفاع کرده و میکند. پس این ماییم و این دومین مرحله از عملیات دشمنشکن «وعده صادق».