واکاوی این روزهای پرسپولیس؛ زیبا بازی نمی‌کند و هواداران نگرانند
گاریدو، تیمش، درویش و دیگران
مهدی طاهرخانی: پیش‌تر نوشتیم و باز تاکید می‌کنیم گاریدو خودش را حقیقتا بی‌جهت و الکی وارد یک بازی دو سر باخت کرد. نه اینکه سروش رفیعی ستاره‌ای در حد ارونوف باشد؛ نه! اما خوب یا بد او تنها هافبک خلاق و طراح پرسپولیس است که گاریدو از روز اول همه بار تیمش را در میانه میدان به روی دوش او انداخت. در این مدت او هم‌ نمایش خوب داشت هم بد اما یک روز پنجشنبه، در هوای  ابری تهران ناگهان او را کنار کشید و حرف‌های غیرفوتبالی‌ای به او زد. خب! آن حرف‌ها مشخص بود از جایی به او رسانده و به گونه‌ای مهندسی شده است! البته فهم گاریدو از این هندسه آن روز درست و کامل نبود؛ امروز را نمی‌دانیم.
سروش چند بازی بیرون نشست و دست آخر او بود که به وقت عقب افتادن از الشرطه به زمین آمد و دست پرسپولیس را گرفت.
اینکه گاریدو کمی ساده است، بسیار شکاک است، تا حدودی بازی‌خور است، کم و بیش دهان‌بین است کلا به ما هیچ ارتباطی ندارد اما آنچه امروز پرسپولیس ارائه می‌دهد به همه ما ربط دارد. پرسپولیس روزبه‌روز از فلسفه‌اش فاصله می‌گیرد. اینکه چه در تمرینات می‌گذرد مهم است و‌ چون اسرار تیم او است ما هم در موردش حرفی نمی‌زنیم، اما خروجی‌اش را می‌بینیم و‌ نمی‌توانیم سکوت کنیم؛ این تیم برگشته به دوره پیشابرانکو.
کنعانی و گولسیانی از عقب و فاصله ۵۰ متری مستقیم می‌کشند برای فرار وینگرها! کدام وینگر؟ علیپور! بروید بازی را مجددا ببینید. چند بار این روش غلط اجرا شد و گویی همه بازیکنان مسخ شده این سلسله بازی پرایراد ‌‌غلط بودند! 
پرسپولیس بازی را برد؛ دراماتیک هم برد اما نیمه اول اهانت‌آمیز و نیمی از نیمه دوم هم با پاس‌های اشتباه همراه بود.
 کارهای ترکیبی را دیگر نمی‌بینیم. بدترین نمایش امیری را در همه زندگی‌اش دیدیم، علیپور آنقدر بد بود که بیرون رفت. آخر بنده خدا کی وینگر چپ بوده؟ 
 اینکه سعید صادقی به عنوان وینگر تخصصی روی سکو برود تا ۲ گلر روی نیمکت بنشینند یعنی گاریدو به لج افتاده است. اینکه از صادقی چنین بازیکنی بسازی یعنی تو کارت را بلد نیستی، اینکه بگویی یاسین خوب نیست، در حد پرسپولیس نیست، یعنی تو بلد نیستی از او استفاده کنی. اینان پیش‌تر سقف خود را نشان دادند و هنوز سی و چند ساله نشده‌اند که بگوییم پایان فوتبال‌شان است.
نمی‌دانیم اگر امروز بین بازیکنان صندوق برده شود چند درصد رای به خوب بودن و ماندن گاریدو می‌دهند اما می‌دانیم بین هواداران و کارشناسان او دست‌کم امروز برخلاف ۲ ماه قبل چندان محبوب نیست. درویش بیش از ۱۰۰۰ روز روی یکی از بی‌ثبات‌ترین صندلی‌های مدیریت ورزش ایران دوام آورد چون انتخاب‌هایش اکثرا درست بود، تصمیماتش صحیح بود و‌ ماحصل آن ‌۴ جامی که در این ۳ سال صید شد اما درویش یادش نرود گاریدو می‌تواند او‌‌‌‌ را به همراه خودش به پایین بکشد.  در فوتبال ایران مدیران اکثرا پاسوز انتخاب‌های خود می‌شوند. اینکه در ادامه چه می‌شود را نمی‌دانیم، اینکه گاریدو در پایان نیم‌فصل می‌تواند تیمش‌ را با کیفیت خوب  قهرمان کند یا نه را همچنین، اما یک چیز را خوب می‌دانیم: اگر مدیریت باشگاه به موقع در بعضی جزئیات بسیار مهم دخالت نکند، قطعا تاوان‌ سختی خواهد داد. 
پرسپولیس از حیث «نمایش و نتیجه» دچار یک «بحران» شده و اگر اوضاع مدیریت نشود، شاید فردا خیلی دیر باشد.
 فوتبال همیشه مثل بازی با الشرطه روی مهربان و رئوفش را به شما نشان نمی‌دهد؛ اگر در بالاترین سطح خودتان نباشید، فوتبال غالبا رفیق لامروت و بی‌رحمی است. برد تاریخی مقابل الشرطه می‌تواند نقطه عطف باشد، دقیقا جایی میان طاقدیس و ناقدیس یک نمودار. اگر تصمیمات درست امروز اتخاذ نشود خدا می‌داند شیب بعد نقطه عطف به سمت بالا می‌رود یا پایین. اگر اولی باشد که خوش به حال ساکنان فعلی «سرزمین سرخ» و‌ اگر دومی، کمربندها را سفت ببندند که زلزله در راه است!