گفتوگوی «وطن امروز» با سعید پروینی، تهیهکننده فیلم «بازی خونی»
وفادار به تاریخ
چند فیلم جشنواره چهلوسوم فجر با موضوعات سیاسی - امنیتی تاریخ معاصر مرتبط بودهاند و «بازی خونی» که درباره غائله آمل در نخستین روزهای انقلاب و تلاش یک گروهک معاند مائوئیستی برای فتح آن است، یکی از این فیلمهاست. شاید هر کدام از این فیلمها نقاط ضعف یا قوتی داشته باشند و درباره بازی خونی بهرغم انتقادات فنی و زیباییشناختی معمول که میتواند مثل سایر فیلمها دربارهاش مطرح شود، میشود گفت برجستهترین نکته آن استناد تاریخی دقیق است. این فیلم سوای سرگرمیهای سینمایی میتواند توجه مخاطب را به بخش مغفول ماندهای از تاریخ معاصر جلب کند و جزئیات دقیقی از آن واقعه ارائه دهد. با سعید پروینی، تهیهکننده بازی خونی گفتوگویی درباره میزان مطابقت فیلمنامه با واقعیت و دشواریهای ساخت فیلم داشتهایم.
***
* آقای پروینی! انگیزه در شما برای رفتن سراغ سوژهای که حالا به فیلم «بازی خونی» تبدیل شده، کجا شکل گرفت؟
فیلم «بازی خونی» به واقعه غائله آمل که به شهر هزار سنگر معروف شده، مربوط است. برای مردم ما هم جذاب است که به تاریخ معاصرشان پرداخته شود و مردمی را ببینند که از شهرشان دفاع کردند. قهرمان اصلی فیلم «بازی خونی» مردم شهر آمل هستند؛ پرداختن به چنین موضوعی قاعدتا جذاب است.
* سراغ روایت واقعهای رفتید که عموما کسی از آن خبر ندارد، لااقل در روزگار فعلی. قصهای اینقدر مهجور، چطور انگیزه ساخت یک فیلم سینمایی را در شما ایجاد کرد؟
اتفاقا جذابیت داستان این است که شما واقعیت را روایت میکنید و به مردمی انتقال میدهید که این واقعه را نمیدانند و حتی گاهی از رخ دادنش هم آگاه نیستند. شاید در حوزههای دیگر مثل جنگ ایران و عراق و اتفاقات دیگر تاریخ معاصر مثل منافقین، آشنایی مردم بیشتر باشد و آثار تولید شدهای در این حوزهها وجود شده باشد که به این آشنایی کمک کرده اما به دلیل اینکه بسیاری از افراد از این واقعه خبر ندارند، ماجرای آن فقط در حد استان مازندران و بخشی از کسانی که به تاریخ علاقه دارند، شناخته میشود. برای آشنا کردن مردم باید به این سوژهها در مدیوم هنری پرداخته شود و اثر تولید کنند. قاعدتا تأثیرگذارترین آثار، آثار نمایشی هستند که در دنیا هم همینطور است. اثر نمایشی بسیار تأثیرگذارتر است و بیشتر در یاد مردم میماند.
* در زمان ساخت فیلم، تصمیمگیری شما درباره نسبت بخشهای درام و مستند چطور بود؟ در حال حاضر چه میزان از کار درام است و چه میزان مستند؟
واقعیت این است که قسمتهای زیادی از فیلم واقعیات تاریخی را روایت میکند. ما از شروع داستان به وقایع بهمن و آبان ۱۳۶۰ میپردازیم و جایی که نیروهای کمیته و سپاه از گروه سربداران در یک عملیاتی شکست میخورند را روایت میکنیم. این واقعیت است و روایت تا اتفاقات ۵ و ۶ بهمن آن سال که پایان پروژه است، ادامه دارد. سکانس آخر با صبح 6 بهمن تمام میشود که همه درگیر دفاع از شهر خود هستند.
* شخصیتها چقدر واقعی هستند؟
شخصیتها عینا واقعی هستند. البته نامها تغییر کرده اما هر کدام معادلی در واقعیت دارند. ما مستندات زیادی را بررسی کردیم و کتابهای مختلفی خواندیم. اگر بگویم شخصیت احمد به طور مثال دقیقا شخصیت فرمانده قرارگاه سال ۶۰ است، اینگونه نیست اما تمام این شخصیتها فرماندهانی بودند که در آن واقعه حضور داشتند و در سال ۶۰ فعال بودند. به طور مثال، شخصیت احمد ما یک فرزند و یک همسر دارد. ممکن است شخصیت فرمانده عملیات در آن زمان ۳ فرزند داشته باشد. تغییراتی در واقعیت برای شخصیتپردازی آنها انجام شده اما روح حاکم بر شخصیتها و اتفاقات به فیلم منتقل شده است.
* آیا برای تولید فیلم با مشکلاتی مواجه شدید؟
بله، به عنوان مثال، ما تقریبا نزدیک به 2 ماه در استانهای شمالی ایران به دنبال لوکیشن بودیم. نمیخواستیم برای لوکیشن دکور بزنیم و آماده کنیم تا هزینه کار بالا نرود و احتمال لو رفتن هم وجود نداشته باشد. دکور بالاخره ممکن است لو برود. برای تأمین مهمات و اتفاقاتی که در شهر داشتیم، به عنوان ماشینهای قدیمی، مشکلاتی وجود داشت. بخش جدی این تجهیزات از تهران منتقل شد. در شروع پروژه، با تأمین سلاح و تجهیزات نظامی مشکل جدی داشتیم. نزدیک به ۲ یا ۳ هفته درگیر این مسائل بودیم که الحمدلله با حمایت و پیگیری دوستان موسسه اندیشه شهید آوینی مرتفع شد. مشکل دیگری که میشود به آن اشاره کرد، محل فیلمبرداری در شمال بود که به دلیل رطوبت هوا مشکلاتی ایجاد میکرد؛ تجهیزات فیلمبرداری یا صدا به دلیل رطوبت دچار مشکل میشدند و دسترسی به آنها دشوار بود. این موضوع باعث میشد ما سریعا از تهران وسیله جایگزین کنیم.
* چطور شد برای این فیلم از چهرههای معروف و گرانقیمت استفاده نکردید؟
بالاخره در چنین پروژههایی که هزینههای تولید بالاست، ما باید بسنجیم که بودجه محدودمان را در کدام قسمت هزینه کنیم. اگر هزینه بیشتری برای به کارگیری چهرهها شود، به قسمتهای دیگر پروژه فشار خواهد آمد. همین حالا هم بازیگرهای خیلی خوبی در فیلممان داریم و شاید بشود گفت کیفیت کار با همین دوستان بهتر هم شده است. یعنی اگر کیفیت نهایی را در نظر بگیریم و نه مسائل دیگر، این تصمیم به نفع پروژه بود.