|
مهرداد محمدی از لیست استقلال خارج میشود
مهرداد محمدی، بازیکن تیم استقلال در جریان دیدار تیمش مقابل النصر عربستان در لیگ نخبگان آسیا دچار شکستگی درشتنی ساق پای چپ شد و پای خود را به تیغ جراحان سپرد. با توجه به اینکه محمدی حداقل ۳ ماه از میادین دور خواهد بود با تشخیص کادر فنی استقلال از لیست تیم خارج خواهد شد تا آبیپوشان بتوانند بازیکن دیگری را به خدمت بگیرند.
ارسال به دوستان
اخبار
تنهاخ بالاخره برکنار شد
منچستریونایتد به طور رسمی اریک تنهاخ را از هدایت شیاطین سرخ کنار گذاشت. همگان انتظار داشتند این تصمیم تابستان گرفته شود ولی سران یونایتد در میان بهت و حیرت همگان فصل جاری را با سرمربی هلندی شروع کردند. با این همه مرد هلندی نتوانست جایگاهش را در اولدترافورد حفظ کند. شکست منچستریونایتد برابر وستهام پایان کار اریک تنهاخ را رقم زد. باشگاه منچستر یونایتد سرانجام تصمیم گرفت سرمربی هلندیاش را اخراج کند. تنهاخ نزدیک به 2.5 سال عهدهدار هدایت یونایتدها بود. نتایج کابوسوار شیاطین سرخ باعث شد مدیران این باشگاه دست از سرسختی بردارند و مرد هلندی نیمکتشان را اخراج کنند. باشگاه منچستر یونایتد رود فاننیستلروی را به عنوان جایگزین موقت تنهاخ در نظر گرفته است و به نظر میرسد بهزودی با یک سرمربی بزرگ قرارداد امضا خواهد کرد، هرچند زمان دقیقی برای انتخاب و معرفی جانشین تنهاخ اعلام نشده است. توماس توخل و گرت ساوتگیت در تابستان از جمله نامهای مطرحشده برای هدایت یونایتد بودند که اولی در نهایت از تیم ملی انگلیس سر درآورد. از چند هفته گذشته حضور تنهاخ در یونایتد به شمارش افتاده بود؛ چنانکه خودش به هواداران یونایتد گفته بود: «بالاخره این اتفاق خواهد افتاد». او البته اعلام کرده بود خودش از یونایتد نخواهد رفت. شاید آنچه بیش از هر چیز باعث دوام آوردنش در تئاتر رویاها شد، قهرمانی در FA-Cup با شکست دادن منچسترسیتی بود؛ هرچند پیامدش بحران فزاینده کنونی است. نه تنها تنهاخ ۵۴ ساله با آن جام قراردادش را تا سال ۲۰۲۶ تمدید کرد که بازیکنان مورد نظرش از جمله نصیر مزروعی و ماتیاس دلیخت که روزگاری در آژاکس هم زیر نظر او توپ میزدند، به بهایی بسیار گزاف جذب شدند. حال بیانیه اخراجش متشکل از تنها 4 جمله از سوی باشگاه منچستریونایتد صادر شد. تنهاخ در شروع فصل ۲۰۲۳ - ۲۰۲۲ جای رالف رانگنیک را روی نیمکت یونایتد گرفت که خود او هم گزینه موقت شیاطین سرخ پس از برکناری اولهگونار سولشر بود. مرد هلندی در فصل آغازین کارش توانست یونایتد را به مقام سوم لیگ برتر و قهرمانی در جام اتحادیه برساند اما این روند در سال دوم حضور در منچستر ادامه نیافت. مقام هشتم در پایان فصل گذشته، بدترین جایگاه یونایتد از سال ۱۹۹۰ بود. این تیم در لیگ قهرمانان اروپا هم در گروهش پایینتر از بایرن مونیخ، کپنهاگن و گالاتاسرای قرار گرفت و حتی به لیگ اروپا نیز نرسید. یونایتد در فصل جاری لیگ برتر نیز از ۹ بازی و ۲۷ امتیاز ممکن فقط 11 امتیاز کسب کرده است که عملکرد ضعیفی محسوب میشود. سر جیم رتکلیف که ۲۵ درصد سهام باشگاه را در اختیار دارد به صراحت از مربی هلندی حمایت کرده بود ولی آنچه واقعا در فوتبال اهمیت دارد نتایج است که به هیچ وجه مطلوب هواداران یونایتد نبود. از این رو مطبوعات انگلیسی در همان دقایق اولیه پس از شکست یونایتد در ورزشگاه المپیک لندن گمانهزنی کردند که در ساعات یا روزهای آینده اریک تنهاخ برکنار خواهد شد. رسانهها احتمال داده بودند تنهاخ حتی ممکن است چهارشنبهشب در دیدار مقابل لسترسیتی در جام اتحادیه روی نیمکت تیمش ننشیند که این حدس و گمان آنها خیلی زود به وقوع پیوست.
***
آلتوبلی: طارمی مهمترین خرید اخیر اینتر است
مهاجم پیشین اینتر معتقد است مهدی طارمی بهترین خرید این تیم در تابستان اخیر بوده است. آلساندرو آلتوبلی که خود بین سالهای 1977 تا 1988 در عضویت تیم اینتر بود و در 466 بازی در رقابتهای مختلف 209 گل برای این تیم به ثمر رساند و با این تیم یک قهرمانی در سری A ایتالیا و ۲ قهرمانی در جام حذفی ایتالیا را تجربه کرد، در گفتوگو با سایت «سمپره اینتر» گفت: اینتر به لطف همه بازیکنانش قوی است و همه آنها خوب بازی کردهاند. لائوتارو مارتینس شاید کمی بازیکن مهمتری باشد اما باید به اهمیت تورام هم توجه کرد. همه آنها مهم هستند. اگر یکی از آنها را حذف کنیم، اینتر به همان شکل بازیهایش را میبرد. افراد مهم نیستند، بلکه تیم مهم است و شما میتوانید این را ببینید.
مهاجم پیشین تیم ملی فوتبال ایتالیا که قهرمانی در جامجهانی 1982 را هم تجربه کرده، صحبتهای خود را اینطور ادامه داد: اینتر تیمی بسیار رقابتی دارد. وقتی این تیم برنده میشود به لطف تلاش همه بازیکنانش است، از جمله بازیکنانی که به عنوان بازیکن ذخیره وارد میدان میشوند. همه آنها ارزشمند هستند.
آلتوبلی در پایان با تمجید از مهاجم ایرانی اینتر که تا اینجای فصل در 10 بازی از رقابتهای مختلف آمار یک گل زده و ۳ پاسگل را از خود برجای گذاشته، خاطرنشان کرد: از دید من مهدی طارمی مهمترین خرید اینتر در تابستان اخیر است و این را نشان خواهد داد.
ارسال به دوستان
بررسی بازیهای هفته نهم لیگ برتر فوتبال و اتفاقات ریز و درشت آن
به کام قرمزها
در هفته نهم لیگ برتر، اتفاقات زشت و زیبایی داشتیم؛ از برد تاریخی خیبر خرمآباد مقابل استقلال تا حضور تماشاگر چینی در ورزشگاه تبریز و آمار منفی و حیرتانگیز استقلال. خیبر خرمآباد در نخستین حضورش در لیگ برتر کار بزرگی کرد و تیم استقلال را با همه بازیکنان پرآوازهاش قاطعانه با نتیجه ۳ بر یک شکست داد و شاید اگر درخشش دروازهبان استقلال نبود، آبیپوشان یکی از سنگینترین باختهای تاریخ خود را متحمل میشدند. خیبر نشان داد تیمی است که هواداران پرشمار و خونگرم و میهماننوازی دارد. سعید دقیقی با نشستن روی نیمکت این تیم توانست در نخستین حضورش سبزپوشان را به نتیجهای درخشان برساند.
* طلسمشده هفته
ذوبآهن اصفهان 3 برد در لیگ به دست آورده و هفته گذشته هم در تهران با ارائه یک بازی زیبا 3 بر صفر استقلال را شکست داد اما این تیم انگار در اصفهان طلسم شده و باز هم در خانه شکست خورد. ویدئویی نیز از نیما نکیسا، مدیرعامل باشگاه ذوبآهن بعد از گل اول گهرسیرجان منتشر شد که در آن نکیسا بشدت عصبانی است و ظاهرا دلیلش این است که برخی حاضران در جایگاه ویژه منتظر گل دوم گلگهر سیرجان بودهاند!
* فرار هفته
ملوان بندرانزلی از شکست در کویر فرار کرد و دقیقه 5+90 توانست گل تساوی را به مس رفسنجان از روی نقطه پنالتی بزند. ملوان با این مساوی همچنان در جمع تیمهای بالانشین و مدعی لیگ باقی ماند. آن هم در روزی که مازیار زارع، سرمربی تیم به دلیل محرومیت روی نیمکت حضور نداشت.
* عقابهای هفته
محمدرضا اخباری، دروازهبان تیم گلگهر سیرجان این هفته هم موفق به کلینشیت شد و دروازه تیمش را بسته نگه داشت تا در لیگ برتر 578 دقیقه بدون گل خورده داشته باشد. با این حال هنوز خبری از دعوت این دروازهبان آماده به تیم ملی نیست. قارتال (به زبان ترکی عقاب) درون دروازه گلگهر خوش درخشیده است. او یک بار هم توپ را با یک شیرجه خوب در اصفهان از روی خط دفع کرد. همچنین امیررضا رفیعی، سنگربان جوان پرسپولیس در هفته نهم به دلیل سرماخوردگی الکسی گندوز درون دروازه سرخپوشان ایستاد و گلی هم دریافت نکرد. این دروازهبان جوان در همان ابتدای مسابقه با یک واکنش خوب مانع گلزنی تیم قزوینی شد و شاید همان واکنش خوب زمینهساز پنجمین برد متوالی پرسپولیس شد.
* عصبانی هفته
پیتسو موسیمانه، سرمربی جدید استقلال تمام حرکاتش زیر ذرهبین رسانهها بود و حتی بگو مگوی او با برخی بازیکنان از جمله رامین رضاییان در جریان مسابقه از دید رسانهها پنهان نماند. او البته در نشست خبری بعد از باخت مقابل خیبر هم حسابی از خجالت بازیکنانش درآمد و گفت پیراهن این تیم برای برخی بازیکنان استقلال گشاد است! خلاصه از چشمان این مربی اهل آفریقای جنوبی واقعا خون میچکید! بهتر است بازیکنان استقلال کمی بیش از گذشته به خودشان بیایند؛ هم برای دل هواداران، هم برای اینکه با برخورد انضباطی جناب سرمربی مواجه نشوند!
* شرمسار هفته!
استقلال فصل گذشته در لحظههای پایانی قهرمانی را از دست داد و دستش به جام نرسید و شاید به همین دلیل مدیران باشگاه جواد نکونام را حفظ کردند تا با ثبات روی نیمکت همچنان در کورس قهرمانی این فصل باقی بمانند اما استقلال با نکونام در لیگ بیست و چهارم ضعیفترین نتایج را کسب کرد به طوری که برخی روزنامههای هواداری استقلال نیز تیتر زدند «بیلیاقتترین بازیکنان تاریخ استقلال!» شاید این تیتر خیلی تند بود اما وقتی به جدول لیگ برتر نگاه میکنید متوجه میشوید برخی آمارهای استقلال در این فصل مایه خجالت هواداران پرشمار استقلال شده است! استقلال با 14 گل خورده ضعیفترین خط دفاع لیگ را دارد و حتی از تیم هوادار قعرنشین و بدون برد لیگ هم بیشتر گل خورده است! رتبه آبیپوشان هم در جدول واقعا باعث شرمساری بازیکنان و مدیریت استقلال است.
* بردبار هفته
گاریدو، سرمربی اسپانیایی پرسپولیس که خیلی هم سختگیر و دقیق است، با این تیم در لیگ برتر به پنجمین برد متوالی خود رسید تا هواداران پرسپولیس سر از پا نشناسند و خود را از مدعیان اصلی قهرمانی این فصل بدانند. باید برای پرسپولیس و گاریدو به نشانه احترام ایستاد و برایشان دست زد بویژه وقتی میفهمید در همین بازی آخر پرسپولیس بازیکنانی مثل ارونوف، کنعانی و گندوز را در اختیار نداشت و بازیکنی مثل سهیل صحرایی را به میدان فرستاد که او در نخستین حضور ثابتش در لیگ برتر پاس گل داد. پرسپولیس با یک بازی کمتر صدرنشین لیگ برتر است و این نشان از عملکرد خوب گاریدو میدهد و البته مدیریت باشگاه پرسپولیس که حواشی را کنترل کرده است.
* تکنولوژی و داور هفته
داوران مسابقه تراکتور - آلومینیوم حتی هدست نداشتند و امکان تماس صوتی داور و کمک داوران وجود نداشت. آنطور که گزارشگر تلویزیونی مسابقه گفت ظاهرا ماموران انتظامی در فرودگاه مانع آوردن هدستهای داوران به تبریز شدند و به همین دلیل هم داوران بدون هدست قضاوت کردند و البته فرهاد امینی و کمکهایش احد سلطانی و علیرضا طاهرخانی قضاوت خوبی انجام دادند و تیم بازنده نیز به عملکرد داوری معترض نبود.
* دردسر هفته
باشگاه استقلال در هفته نهم لیگ برتر با طراحی پوستر پیش از مسابقه با خیبر خرمآباد باعث دردسر شد به طوری که کار به کمیته انضباطی فدراسیون فوتبال کشیده شد. باشگاه استقلال با یک اشتباه تایپی باعث سوءتفاهم در این پوستر شد و نام تیم خیبر را اشتباه تایپ کرد!
* مساوی هفته
دیدار فولاد و سپاهان هم از آن مسابقات دیدنی و تماشایی بود و هر دو تیم برای برد تلاش کردند اما در نهایت 4 گل در نیمه اول به ثمر رسید و نیمه دوم خبری از گل نبود! با این حال یحیی گلمحمدی با فولاد خوزستان به صورت غیرمستقیم به پرسپولیس برای صدرنشینی کمک کرد.
ارسال به دوستان
رویکرد جدید استقلال با همراهی پیشکسوتان
موسیمانه علیه رختکن
زمانی که استقلال خود را آماده شروع مسابقات لیگ میکرد، اینطور به نظر میرسید جواد نکونام پرستارهترین استقلال این سالها را آماده رقابتها میکند. او رامین رضاییان، میلاد زکیپور، گائل کاکوتا، عثمان اندونگ، سامان فلاح و چند مهره دیگر را به تیمش اضافه کرد و با وجود همه مشکلات بین سرمربی و مدیریت، هواداران استقلال تردیدی نداشتند فصلی موفق در انتظارشان است. این خوشبینی بویژه با درخشش بازیکنانی مثل رامین رضاییان در ابتدای فصل بیشتر هم شد، بویژه که استقلال در فصل گذشته تنها با یک امتیاز جنگ قهرمانی را به پرسپولیس باخته بود و این در شرایطی بود که خیلی از هواداران این موضوع را به مسائل داوری مربوط میدانستند اما فضای مثبت شروع فصل در استقلال خیلی زودتر از حد انتظار فروریخت؛ انگار حبابی از خوشبینی اطراف تیم تشکیل شده بود که با کوچکترین تلنگری
فرو ریخت. بنابراین با تساوی ۲ -۲ مقابل ملوان و شکست یک بر صفر در اهواز همه چیز طوری به هم ریخت که انگار نه انگار استقلال تیمی سوار بر امواج مثبت در شروع این فصل از رقابتهای لیگ برتر بوده و یکی از بهترین مربیان فوتبال ایران را در اختیار دارد. بحثهای مربوط به برکناری جواد نکونام در هفته سوم آغاز شد و با وجود نمایش موفق او مقابل الغرافه، پس از تساوی در قائمشهر و شکست مقابل پرسپولیس به اوج خود رسید و در بازی با السد هم معلوم بود هر اتفاقی بیفتد، نکونام از استقلال میرود. بعد از جدایی نکونام، سهراب بختیاریزاده در 3 بازی کار را ادامه داد که تلاشهای او برای تغییر سبک بازی و بهبود کیفی تیم منجر به یک پیروزی و یک شکست سنگین مقابل ذوبآهن با وجود برتری قابل ملاحظه در نیمه اول و شکست خفیف مقابل النصر شد. با این حال کسی انتظار نداشت استقلال در دیدار مقابل خیبر اینچنین بازنده مسابقه باشد. بنابراین با وجود هدایت تیم توسط سرمربی جدید، آنها مقابل حریف تازهوارد به لیگ برتر با 3 گل بازنده شدند تا پس از گفتوگوی مطبوعاتی پیتسو موسیمانه و اعلام بازیکنان استقلال به عنوان مقصر این باخت، شعلههای خشم علیه ستارگان این تیم رو به فزونی بگیرد، به خصوص که شایعاتی از رختکن هم منتشر شد که درگیریهایی بین آنها به وجود آمده است. بنابراین هواداران استقلال حالا مسیر مطالبه را به سمت دیگری هدایت کردند. در ابتدای فصل این جواد نکونام بود که مورد حملات آنها قرار داشت و سپس این موضوع متوجه مدیریت شد و حالا بازیکنان هستند که باید تاوان شکست آخر را پس بدهند. یک سیکل تکراری و بینتیجه در استقلال که هرگز منجر به بهبود اوضاع نشده و برعکس، سرمایههای انسانی مهمی را که در این باشگاه جمع شدهاند، به بیرون رانده است. نکته اینجاست که بحران نتیجهگیری برای هر تیمی اتفاق میافتد و لزوما تغییرات و حملات منجر به نتیجه مناسب نخواهد شد. اگر در مرتبه قبلی قربانی کردن جواد نکونام راحتترین و سهلالوصولترین کار به نظر میرسید، حالا قرار است این بار سنگین بین بازیکنان (احتمالا یکی دو چهره شاخص) تقسیم شود، چرا که از نظر عقلی هم قرار نیست همه بازیکنان این مشکل را به دوش بکشند، بنابراین این بار احتمالاً شرایط طوری است که یکی دو نفر قربانی جو فعلی استقلال شوند و روی اشتباهات فردی احتمالی آنها ذرهبین گذاشته شود و این افراد در اختیار باشگاه قرار داده شوند. این بخشی از واکنشهای همیشگی و تکراری در فوتبال ایران بویژه تیمهای بزرگ نسبت به بحران نتیجهگیری در یک تورنمنت است، آن هم به این دلیل که از نظر افکار عمومی لزوماً هر ناکامی، «باید» یک مقصر داشته باشد! اما یک سوال: آیا یک سرمربی در بدو ورود میتواند همه مسؤولیت را به گردن بازیکنان بیندازد؟ این روشی است که برخی مربیان موفق در فوتبال ایران در دهههای گذشته به آن بیاعتنا بوده و مسیر دیگری را برای موفقیت و دوبارهسازی تیم دنبال کردهاند، اگرچه بخشی از این ماموریت از همان مسیر جوانسازی، تغییرات و تزریق خون تازه به کالبد باشگاه میگذرد. این را هم به خاطر داشته باشیم که بخش مهمی از مشکلات و مسائل استقلال به مرکز تصمیمسازی و بخش مدیریت باشگاه برمیگردد؛ افرادی که تا امروز توانستهاند بار تقصیر را به سمتهای دیگر هدایت کنند.
ارسال به دوستان
یادداشت روز
ایران ماشه را میچکاند
علیرضا حجتی: تهاجم اسرائیل به خاک ایران چه معنایی در معادلات کنونی منطقه تولید میکند؟ پاسخ به این پرسش مسیر را در توصیف صحنه میدانی برای تصمیمسازان ایران هموار خواهد کرد.
در وهله اول، منازعه تهران – تلآویو در هنگامه آغاز یک بحران گسترده جنگی، ما را دوباره به روابط بینالملل ارجاع میدهد. مساله از دادهها فراتر رفته و اطلاعات پاسخگوی صحنه جدید نیست. مسالهای که بار دیگر تکیه بر تخصصی دیدن موضوعات اینچنینی با تسلط بر دانش روابط بینالملل را اثبات میکند. به همین خاطر بحث کاربست «نظریه» به مثابه دستهبندی کردن دادههای پراکنده و استخراج الگوی رفتاری از آن، چیزی است که فقدان آن در عرصه تحلیلی کشور مشاهده میشود. با این توصیف، درگیری مستقیم ایران و رژیم صهیونیستی نشان داد فرضیه «تله جنگ» که ماهها، نخستین پیشفرض توضیح تنش در منطقه بود چقدر اشتباه و دور از واقعیت بوده است، همانطور که امید بستن به آتشبس در غزه خوشبینانه بود. ایران، بعد از ترور اسماعیل هنیه، رئیس دفتر سیاسی جنبش حماس در تهران، به دیپلماسی فرصت داد و از نقض حاکمیت سرزمینی خود چشم پوشید تا آنطور که رئیسجمهور ایران فاش کرد، در ازای آن، ایالات متحده و برخی متحدان غربی اسرائیل، طبق قولی که به کشورمان داده بودند، به دولت یاغی تلآویو لگام زده و نتانیاهو را وادار به پذیرش آتشبس کنند. با محرز شدن این نکته که آتشبسی در کار نیست و نتیجه خویشتنداری ایران، صرفا خرید زمان برای کابینه افراطی رژیم صهیونیستی است، ایران تصمیم به عملیاتی کردن دومین ورژن وعده صادق گرفت. اینجا جایی است که رئالیستها در روابط بینالملل پرچمشان را میکوبند. آنها میتوانند دوباره فریاد بزنند در فضای آنارشیک جهان، جایی برای قول شفاهی و اعتماد نیست. «وعده صادق ۲» در چنین لحظهای خلق شد. در خاورمیانه حسننیت، حسننیت نمیآورد!
مقابله ایران - رژیم صهیونیستی دیگر حتی با نظریه «بازدارندگی» هم همخوان نیست. معادله میان تهران – تلآویو را باید در نظریه «موازنه قوا» فهم کرد. ایران قبل از عملیات «وعده صادق 2» صرفا با ارائه یک «تهدید معتبر نظامی» به عنوان یکی از ابزارهای موازنه، توانست میلیاردها دلار به این رژیم بدون شلیک یک گلوله خسارت وارد کند. رژیم صهیونیستی هم با تلاش برای وارد کردن آمریکا به این معادله، از واشنگتن به عنوان یک عنصر «موازنهساز» در برابر دشمن خود بهره میبرد. نتانیاهو و دار و دستهاش تلاش اصلی خود را اما بر اخلال در ادراک ایران پایهریزی کردهاند. حمله 5 آبان و سپس تبلیغات فراوان پیرامون آن مبنی بر از کار انداختن تمام توان دفاعی ایران با هدف سست کردن دست نیروهای مسلح ایران از چکاندن ماشه است.
اسرائیل نیاز داشت این حمله را بزرگ و نابودکننده جلوه دهد، همانطور که نتانیاهو مدعی شد بازوهای ایران را قطع کردیم اما خارج از این ادعاهای بزرگ، رژیم یاغیای که به جنگهای پیشدستانه با دکترین «برخیز و اول تو بکش» مشهور است، برای نخستینبار در تاریخ مجبور شده است برای یک حمله محدود به ایران هم از قبل تهران را مطلع سازد.
بر اساس آنچه منابع عبری خبر دادهاند، اقدام محدود نظامی اسرائیل علیه ایران با هدف جلوگیری از تشدید تنش با کشورمان صورت گرفته است. بر اساس گزارش واشنگتنپست، یک مقام ارشد اسرائیلی با آگاهی مستقیم از استراتژی نظامی این رژیم فاش کرد اسرائیل به عمد حمله اخیر خود به ایران را به طور محدود تنظیم کرده است تا تهران را برای پاسخ گسترده در محدودیت قرار دهد. 3 منبع آگاه نیز به آکسیوس گفتهاند که اسرائیل روز جمعه پیش از حملات خود ایران را مطلع کرده و پیامی فرستاد که تهران به این حمله پاسخی ندهد. این منابع گفتند که پیام اسرائیل تلاشی برای محدود کردن تبادل مداوم حملات بین اسرائیل و ایران و جلوگیری از تشدید تنش بوده است. این منابع مدعی شدند پیام اسرائیل از طریق چند طرف سوم به ایرانیها منتقل شده است و اسرائیلیها از قبل برای ایرانیها روشن کردند که به طور کلی به چه چیزی حمله خواهند کرد و به چه چیزی حمله نمیکنند. هراس از پاسخ ایران با کلیدواژه پرهیز از تشدید تنش موضوعی بود که تقریبا مقامات آمریکایی هم بر آن پافشاری داشتند. آنتونی بلینکن در این راستا هفته قبل، بعد از سفر منطقهای خود گفت: «نگران درگیری گستردهتر با ایران هستیم. پس از حمله موشکی مجدد ایران علیه اسرائیل، احتمال تشدید تنشها بالاست. آمریکا از حق اسرائیل برای دفاع از خود حمایت میکند». دلیلی که رژیم صهیونیستی را وادار به یک حمله محدود به ایران کرد، کیفیت عملیات «وعده صادق 2» بود.
این تقابل بازتابی از مفهوم ضربه اول و دوم در روابط بینالملل است. به این معنا که ضربه اسرائیل به ایران آسیبزننده اما ضربه ایران به رژیم صهیونیستی بر اساس جبر جغرافیایی برای این رژیم ویرانگر و نابودکننده خواهد بود.
با این همه، درز دادن این اطلاعات توسط صهیونیستها برای تزلزل در پاسخ ایران، نافی بیجواب گذاشتن این گستاخی از سوی ایران نخواهد بود. رژیم صهیونیستی به خود جرات داده است برای نخستینبار به خاک ایران تجاوز کند و رسما مسؤولیت آن را به عهده بگیرد. حمله به پایتخت ایران، پیام معناداری است که تهران از آن چشمپوشی نخواهد کرد.
در این چارچوب، از بیانات روز یکشنبه رهبری، تفاسیر مختلف و برداشتهای متفاوتی شده است. عدهای مواضع رهبری در اصلاح نظام محاسبه صهیونیستها را تعبیر به این کردند که ایران به دنبال پاسخ نخواهد رفت. این تاویل مطلقا خطاست. نگاهی به الگوی رفتاری تاریخی آیتالله خامنهای نشان میدهد ایشان به هیچ عنوان قائل به نادیده گرفتن خطای رژیم صهیونیستی علیه ایران نیستند.
مواضع رهبری درباره اسرائیل را باید در یک منظومه کلی و در تداوم پیامهایایشان پس از حمله به کنسولگری و ترور شهید هنیه جستوجو کرد. انذار رهبری درباره کوچکنمایی حمله رژیم صهیونی به خاک ایران، هرچه باشد تفسیر عدم پاسخ به تلآویو قلمداد نمیشود. خطای محاسباتی صهیونیستها در جسارت به خاک ایران چگونه باید اصلاح شود؟ پاسخ روشن است. اینکه سران اشغالگر دچار این سوءبرداشت شوند که تعرض به ایران پاسخی نخواهد داشت ایران را در یک مارپیچ خطرناک بحرانی وارد خواهد کرد.
در ادبیات موازنه قوا و بازدارندگی، آخرین اقدام به عنوان نتیجه نهایی منازعه تعریف میشود. یعنی اگر روند تقابل ایران و اسرائیل، 5 آبان 1403 خاتمه یافته باشد، در دانش روابط بینالملل به معنای پیروزی رژیم صهیونیستی خوانده میشود. ایران میتواند شکست را بپذیرد یا خود نقطه پایانی این جنگ را بگذارد؛ جنگی که آینده منطقه و تاریخ را رقم میزند.
ارسال به دوستان
نگاه
چارچوبی برای تضمین امنیت ایران و پاسخ به اسرائیل
مجتبی عرب: بیانات رهبر معظم انقلاب در جمع خانوادههای شهدای امنیت، حاوی نکات کلیدی درباره چارچوب پاسخ ایران به اسرائیل بود.
نخست، همانگونه که نباید اقدام ضعیف اسرائیل را بزرگنمایی کرد، باید خط ظریف رسانهای بین تحقیر عملکرد رژیم صهیونیستی و کوچکانگاری آن را نیز مراعات کرد. رسانهها باید مراقب باشند در روایت عزت، قدرت و ابتکار مردم ایران، از گستاخی بزرگ دشمن در عبور از خطوط قرمز جمهوری اسلامی و حمله مستقیم به خاک کشورمان غفلت نکنند.
دوم، چگونگی پاسخ به جنایت رژیم صهیونیستی بر عهده مسؤولان کشور است اما رهبر انقلاب برای روش پاسخ، شاخصهای عملیاتی و کلیدی تعیین کردند.
۱- پاسخ باید خطای محاسباتی دشمن را اصلاح کند: اسرائیل بر این باور است هر اندازه از فرماندهان ارشد را ترور کند و در منطقه جنایت کند، ملت ایران جرات پاسخ دندانشکن و نابودگر زیرساختها و شریانهای حیاتی اقتصادی و سیاسی او را نخواهد داشت. دشمن ما دچار خطای محاسباتی درباره ایران شده و پندار او این است که مردم ما غرق در مشکلات اقتصادی، تمام آرمانها و رشادت ذاتی خود و فرهنگ غنی ایرانی - اسلامی خویش را که همواره در طول تاریخ در مبارزه و ایستادگی با ظالمان و همیاری مظلومان پیشتاز بودهاند، فراموش کردهاند. این پندار مشابه اجداد صهیونیستهاست که به تعبیر قرآن، حطه (آمرزش الهی) را فراموش کرده و به حنطه (گندم) رو آوردند. همچنین دشمن گمان میکند مسؤولان ما به این باور رسیدهاند که سرمایه اجتماعی برای رویارویی با سگ هار آمریکا، یعنی رژیم صهیونیستی را ندارند. این خطای محاسباتی درباره ملت رشید ایران باید در دشمن اصلاح شود. اسرائیل گمان میکند طرحی برای نابودی حماس و حزبالله و درگیر کردن ایران به خطای محاسباتی در عدم زد و خورد جدی با اسرائیل تدارک دیده و به خیال خود بنا دارد پس از نابودی دیگر بازوان جبهه مقاومت، سراغ عقب انداختن مسیر پیشرفت ایران با حمله به تاسیسات زیربنایی ما بیاید. با این حال، این بار پس از نابودی توان مقاومت، ایران، حتما توان پاسخگویی و جنگ نخواهد داشت. این محاسبه به عقیده تلآویو، دقیق و طرحی شدنی است. او متبخترانه از هر گونه پیشنهاد آتشبس تا نقطه انتهایی نابودی حزبالله فرار میکند، چرا که معتقد است میدان به نفع طرح نهایی او برای زمینگیر کردن ایران است. این خطای محاسباتی دشمن در پاسخ ایران باید اصلاح شود.
۲- قدرت ملت ایران و توان و ابتکار جوانان باید به دشمن نشان داده شود: پاسخ انتخابی ما باید اراده قوی ملت ایران و توان و ابتکار جوانان را نمایندگی کند. یک فهم اولیه از این فرمایش میتواند چنین باشد: پاسخ نیروهای مسلح باید مقتدرانه و مبتکرانه به نمایندگی از ملت ایران باشد اما به نظر میرسد به فهم عمیقتری از این مطلب نیز میتوان رهنمون شد که به شاخص خطای محاسباتی دشمن نیز مربوط میشود. به این معنا که پاسخ ما باید به شکل چندجانبهای با ترکیبی از حضور ملت و ابتکار مستقیم جوانان و پاسخ سیاسی و نظامی توسط نیروهای رسمی، مساله پیشبینیپذیر شدن ایران و کیفیت حضور و پاسخ او را برای دشمن با یک شگفتی روبهرو کند. این یعنی میدان برای حضور نیروی مردم و ابتکارات مستقیم جوانانه به شکل پشتیبان و انجام اقدامات مکمل برای نیروهای سیاسی و نظامی باید فراهم شود. علاوه بر این، اگر ما به راهبرد مهم اشاره شده توسط رهبر انقلاب، یعنی تشکیل ائتلاف بینالمللی اقتصادی، سیاسی و در صورت لزوم نظامی میاندیشیم، در مدل انقلاب اسلامی، چنین ائتلافی باید مردمپایه باشد. فراهم کردن میدان برای حضور اراده و قدرت ملت ایران و ابتکار جوانانه میتواند راه اتصال حقیقی بین ملتهای آزاده جهان و فراهم شدن شرایط شکلگیری این ائتلاف بزرگ را فراهم کند.
ارسال به دوستان
پشتبام؛ دیروز علیه پهلوی، امروز علیه اسرائیل
محمد رستمپور: صبح شنبه حوالی ساعت ۵، صداهای مهیبی در شرق و غرب تهران، مردم را از خواب بیدار کرد. بلافاصله ویدئوهایی از تبادل آتش میان سامانههای پدافندی و تحرکات ریزپرندههایی در آسمان در شبکههای اجتماعی منتشر شد و خبر حمله اسرائیل که برای مدتی بود به سوژه گفتوگوهای فامیلی و دوستانه و کاری تبدیل شده بود، صورت واقعی یافت. هفته پیش از واقعه، درز جزئیات حمله احتمالی اسرائیل در کانالهای تلگرامی فارسی که تحلیلهای مختلفی را سبب شد، نقش یک حمله فراگیر و تکاندهنده بر اذهان ایرانیان زد اما در عمل، صبح شنبه، در ساعات نخست، مردم به جای آنکه در خانهها بمانند، به پشتبامها رفتند! ویدئوهای مختلفی از عملکرد پدافندی سامانههای تهران از نقاط مختلف شهر منتشر شد که مشخص بود با دوربین تلفنهای همراه ضبط شده. در هیاهوی بحث از نقاط هدف و چگونگی حمله اسرائیل، این جرأتورزی یا در حالت بدبینانه، این تهور و نترسی گم شد. هر رفتار و کنشی، متأثر از یک محاسبه هزینه -فایده است و اساساً همین معادله ساده به یکی از محوریترین و کلیدیترین منطقهای نظام بینالملل تبدیل شده است. اما در سطح فردی، پرسش اصلی این است: غرش خطرناک صدای پدافند و تبادل آتش، چرا به بروز ترس و انزوا در میان مردمی که حدود ۴۰ سال است چنین صداهایی نشنیدهاند، نینجامید؟ واقعیت این است که مجموعهای از عوامل به بروز چنین واکنشی منجر شده است.
از سویی برخی بر این باورند چنین واکنشی اصلاً تعجب ندارد و مردم سراسر ایران، از روستاها و شهرهای گوناگون به دلیل بنیادهای فرهنگی و انگارههای ذهنی که بیش از یک قرن است در وجود آنها تثبیت یافته، ملتی شجاع و غیورند و تمام آنچه بویژه در ۳۰ سال گذشته، در یک موج توفنده تخریب فرهنگی بر سر آنها فرود آمده، اتفاقا آنها را در خصایص مثبت مصممتر و مقاومتر کرده است. علاوه بر توجه به این بنیادها، نگاه به رخدادهای تاریخی که این خصایص و ویژگیها را ساخته یا تثبیت کرده نیز اهمیت دارد. رهبر معظم انقلاب در دیدار اعضای کنگره ملی بزرگداشت ۲۴ هزار شهید تهران (۳ بهمن ۱۴۰۲) با توجه دادن به نقش مردم تهران در مقابله با استعمار در قرارداد رویترز، قرارداد تنباکو، مسأله مشروطیت، قرارداد وثوقالدوله، ۱۵ خرداد و پیروزی انقلاب اسلامی از نقش برجسته و الهامبخش تهران نام میبرند و ضمن توصیه به مطالعه تهران، پایتخت را نماد بسیاری از خصوصیات ملت ایران میخوانند. از نظر ایشان، به رغم تلاش برای تغییر هویت ملی و اسلامی و تبدیل تهران به یک شهر بدلی یا رونوشت غلطی از شهرهای اروپایی، مردم تهران در سراسر تاریخ ایران در مقابله با ظلم پیشرو بودهاند. در نتیجه میتوان گفت همچنان که روزگاری پشتبامها، محل تجمع و شعاردهی علیه رژیم پهلوی به حساب میآمد؛ ۴۶ سال بعد به مکانی نمادین برای به سخره گرفتن قدرت تسلیحاتی و تهدیدات نظامی رژیم صهیونی تبدیل شد و بیآنکه ایرانیان بخواهند، برآمده از ناخودآگاه خود، زیر بار قلدری نمیروند و شاخ هر مدعی زورگویی که به باطل دستور میدهد، میشکنند.
چنین احساس و ادراکی، مبتنی بر خاطرات و توجهات پدید آمده. چنین نیست که باورها و تلقیها همینطور پدید آیند و تثبیت شوند. آنچه این واکنش را ساخته، بر ۲ رکن دینمداری و مقاومتخواهی استوار شده است. جهانبینی توحیدی که شکست را فقط در مغلوب شدن ظاهری و فیزیکی نمیبیند و پیروزی را تنها در چیرگی و غلبه جسمانی نمیشناسد، در کنار تجربه مصافهای تاریخی که بر ملت ایران رفته است، بویژه در میدانهای جنگ تحمیلی و پس از آن و همچنین توفیق جمهوری اسلامی ایران در فتح عرصههایی مانند نانو و ماهواره که قدرتمندان در آنها زانو میزنند، پدیدهای به نام غرور ملی تولید کرده که ایرانی را اهل توانستن میشناساند.
این شناسایی در گام نخست در ذهن و جهان و نفس و فکر خود ایرانیان پدید آمده. در نتیجه مقاومت پیش و بیش از آنکه در تجهیزات و سامانهها باشد، در ارادههاست. در واقع، ارادههاست که موشک و سامانه و پهپاد میسازد و این شدن، به اعتماد نیاز دارد. اعتمادی که در پیمایشها و افکارسنجیها نسبت به نیروهای مسلح خود را نشان میدهد؛ جایی که نزدیک به 70 درصد پرسششوندگان در پیمایش ملی ایرانیان، به کارآمدی و عملکرد نیروهای نظامی کشور رأی میدهند و بیش از 52 درصد حاضرند در دفاع از کشور در مقابله با هجوم خارجی نقش مستقیم ایفا کنند. براساس دیگر پیمایشها، در نگاه همین مردم، اسرائیل به عنوان دشمن اصلی شناخته میشود و از این رو است که تمام اهتمام رسانههای اسرائیلی به زبان فارسی در پی مقابله با این دشمنشناسی و بویژه دوقطبیسازی دشمن و حاکمیت است. در مجموع، آنچه مردم را به جای پناهگاه به پشتبام کشاند، نیرویی برآمده از نترسی، غیرت و البته میهندوستی است که باید قدر دانسته و بهدرستی تبیین و ترسیم شود.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|