|
نخستوزیر رژیمصهیونیستی، ناامنی آسمان عربستان را دلیل لغو سفر خود به امارات عنوان کرد
وحشت نتانیاهو از موشکهای یمن
* ضربه مهلک یمنیها به متجاوزان سعودی
گروه بینالملل: 3 روز پس از آنکه رسانهها دلیل لغو سفر نخستوزیر رژیم صهیونیستی به امارات را بروز تنش سیاسی با اردن و بسته شدن آسمان این کشور به روی هواپیماهای اسرائیلی عنوان کردند، بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر این رژیم در گفتوگو با یک شبکه تلویزیونی صراحتا دلیل لغو سفر خود را ناامن بودن آسمان عربستان سعودی دانست. البته این نخستینبار نیست که نتانیاهو از ترس موشکهای مقاومت برنامه خود را لغو میکند. طی یک ماه اخیر و در پی سلسله عملیاتهای موازنه بازدارندگی یگان موشکی - پهپادی یمن که منجر به بروز خسارات جدی به زیرساختهای نفتی عربستان و همچنین بسته شدن برخی فرودگاههای این کشور از جمله فرودگاههای جده و ابها شده است، آسمان سعودی بشدت ناامن شده و حتی حریم هوایی ریاض (پایتخت عربستان) نیز از این حملات مصون نیست. در عین حال با توجه به نقش مخرب رژیم صهیونیستی در یمن که طی سالهای گذشته با حمایت صریح امنیتی و لجستیکی از امارات و عربستان شکل گرفته است، عناصر نظامی و مقامات سیاسی اسرائیلی به هدفی جذاب برای یمنیها تبدیل شدهاند.
* موشکهای مقاومت، دلیل لغو سفر نتانیاهو به امارات
به گزارش «وطنامروز» به نقل از شبکه 13 رژیم صهیونیستی، بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر این رژیم در گفتوگوی تلویزیونی با این شبکه تلویحا اعلام کرد هفته گذشته وی به دلیل تهدید شلیک موشکی از سوی نیروهای انصارالله یمن از پرواز به امارات عربی متحده از طریق حریم هوایی عربستان سعودی منصرف شده است. نتانیاهو گفت: «حملات موشکی اخیر شورشیان حوثی یمن [ارتش و کمیتههای مردمی یمن] طی یک هفته گذشته در آسمان عربستان سعودی مشکلاتی به وجود آورده بود». این اظهارنظر نتانیاهو در حالی مطرح شد که رسانههای منطقه پنجشنبه گذشته دلیل لغو سفر وی به امارات را تنش با اردن عنوان کردند. پیشتر قرار بود نتانیاهو با هلیکوپتر از فرودگاه بنگوریون به امان و از آنجا با هواپیمای لوکس خصوصی به ابوظبی سفر کند اما پس از آنکه اردن از ورود نتانیاهو به فضای هوایی خود در پنجشنبه گذشته جلوگیری کرد، این پرواز لغو شد. این پس از آن بود که عصر چهارشنبه تلآویو از ورود حسین بنعبدالله، ولیعهد اردن به مسجدالاقصی جلوگیری کرد.
پادشاهی اردن اعلام کرده بود به دلیل اقدام غیرمسؤولانه رژیم صهیونیستی در زیر پا گذاشتن توافقات قبلی با اردن، حریم هوایی خود را به روی هواپیماهایی که از اسرائیل پرواز میکنند بسته است.
* سابقه نتانیاهو در فرار از موشکهای مقاومت
نکته قابل توجه اینکه این نخستینبار نیست که نتانیاهو از ترس توان رزمی نیروهای مقاومت و موشکهای آن برنامه خود را لغو میکند. شهریور سال گذشته نیز رسانههای عبریزبان خبر دادند نتانیاهو هنگامی که در جریان کارزار انتخاباتی در شهرک «اشدود» سخنرانی میکرد، بر اثر شلیک موشکهای مقاومت از نوار غزه و به صدا درآمدن آژیر هشدار به پناهگاه امن گریخت. ویدئوی منتشرشده از لحظه فرار وی به پناهگاه و نیمهکاره گذاشتن سخنرانی که به نوعی رها کردن حاضران در این جلسه نیز بود، دستمایه طنز و انتقاد ساکنان سرزمینهای اشغالی به وی شد. در همین راستا، روزنامه «یسرائیل هیوم» نوشت نتانیاهو پس از خروج از پناهگاه، ویدئوی منتشرشده از صحنه فرار خود را حذف کرد. «نفتالی بنت» وزیر سابق دولت رژیم صهیونیستی درباره تصاویر فرار نتانیاهو گفت: «نخستوزیر وسط سخنرانی از پشت تریبون پایین میآید، زیرا آنها به سمت او موشک شلیک کردند. این به ذلت درآوردن قومیت ما است و حماس ترس از اسرائیل را متوقف کرده است».
* عملکرد صهیونیستها در یمن و موضع انصارالله
بدون شک ترس نتانیاهو از موشکهای یمنی ناشی از عملکرد این رژیم در محیط امنیتی یمن و پشتیبانی همهجانبه از متجاوزان سعودی و اماراتی است. همین امر سبب شده یمنیها رژیم صهیونیستی را در کنار سعودی و امارات دشمن بالفعل خود قلمداد کنند. دیروز هم منابع یمنی از سفر تازه جاسوسان اسرائیلی به جزیره سقطری در یمن خبر دادند و اعلام کردند: افسران اسرائیلی در معیت افسران اماراتی به جزیره سقطری رفتند و این تحت پوشش اقدام انساندوستانه انجام گرفته است. این منابع بیان کردند: امارات در راستای تبدیل این جزیره به پایگاه اسرائیلیها حرکت میکند و این کار را با سرعت پیش میبرد. نفوذ نظامی و امنیتی رژیم صهیونیستی در حوزه امنیتی یمن از زمان تجاوز سعودی به این کشور همسو با منافع امارات و عربستان سعودی رخ داده است. جدا از پشتیبانی اطلاعاتی دستگاه امنیتی اسرائیل (موساد) از عربستان و همکاری نظامی صهیونیستها با امارات و شبهنظامیان مزدور آن در عدن و جزیره سقطری، عملکرد سیاسی رژیم صهیونیستی علیه دولت نجات ملی یمن که منجر به تشدید تحریم و محاصره مردم یمن شده است، سبب شده رژیم صهیونیستی در کنار آمریکا به عنوان متحد متجاوزان در لیست دشمنان بالفعل یمنیها قرار گیرد. ۲ ماه قبل بود که وزیر حملونقل دولت نجات ملی یمن در سخنانی اعلام کرد رژیم صهیونیستی با پوشش امارات در حال غارت و چپاول منابع و ثروتهای جزیره سقطری است. از سوی دیگر شبکه ۱۰ تلویزیون رژیم صهیونیستی با صراحت از وجود یک مشارکت راهبردی میان رژیم صهیونیستی و عربستان علیه محور مقاومت سخن گفت و نشریه عبری «یدیعوت آحارانوت» نیز ضمن آرزوی موفقیت برای عربستان، تاکید کرد دخالت این کشور در یمن خبر خوشحالکنندهای برای اسرائیل بود. به عبارت دیگر منافع صهیونیستها در بابالمندب سبب شده قدرت گرفتن انصارالله یا دولت نجات ملی یمن در این منطقه به ضرر آنها باشد. نکته قابل تأمل اینکه پیش از این موارد عبدالملک بدرالدین الحوثی، دبیر کل جنبش انصارالله یمن در دومین سالگرد تجاوز عربستان به یمن گفت: واشنگتن و تلآویو عاملان و حامیان اصلی حمله به مردم یمن هستند. در کنار این مورد مخالفت دولت نجات ملی یمن با گزاره عادیسازی روابط کشورهای عربی با صهیونیستها نیز عامل دیگری است که به تبدیل آن به تهدید بالقوه برای یمنیها منجر شده است. بر این اساس میتوان گفت نبرد یمن با رژیم صهیونیستی اجتنابناپذیر خواهد بود و از این رو میتوان عملیاتهای «موازنه بازدارندگی» را به مثابه تمرینی برای حمله به سرزمینهای اشغالی قلمداد کرد.
***
شرکتهای اسرائیلی هدف حمله سایبری قرار گرفتند
وبگاه یدیعوت آحارانوت شامگاه شنبه (بامداد یکشنبه به وقت ایران) فاش کرد گروهی از هکرها شماری از شرکتهای اسرائیلی را هدف حمله گسترده سایبری قرار داده و صدها سند و مدرک را به سرقت بردهاند. این در حالی است که کانال 12 تلویزیون رژیم صهیونیستی دیروز گزارش داد هکرهای گروه موسوم به Black Shadow که اخیرا اطلاعات شرکت بیمهای شربیت اسرائیل را به سرقت بردند، تهدید کردهاند اطلاعات مشتریان این شرکت شامل شمارههای هویتی و چکهای بانکیشان را منتشر خواهند کرد. حملات سایبری علیه رژیم صهیونیستی که در ماههای اخیر شدت بیشتری گرفته، شکافهای بزرگ امنیتی را در عرصه سایبری این رژیم نمایان کرده است. 14 دسامبر سال گذشته بود که رسانههای رژیم صهیونیستی از حمله سایبری به سرورهای بیش از 40 شرکت حملونقل و لجستیکی این رژیم خبر دادند. روزنامه صهیونیستی «کالکالیست» آن زمان در این باره نوشت اهداف این حمله گسترده سایبری، واردکنندگان تجهیزات نظامی حساس و شرکتهای لجستیکی و وارداتی است. این روزنامه نوشت هکرها اطلاعاتی را که برای کشورهای دشمن دارای ارزش راهبردی است به سرقت بردهاند.
****** ضربه مهلک یمنیها به متجاوزان سعودی
گروه بینالملل: نیروهای یمنی که در هفتههای گذشته پیشرویهای چشمگیری در عرصه نبرد مأرب داشتند، روز گذشته نیز روند قبلی را ادامه دادند. در همین حال انتشار خبر تلفات سنگین سعودی در مأرب که مشتمل بر 1800 کشته و 3 هزار زخمی عنوان شده، ضربه سختی به روحیه متجاوزان سعودی و تروریستهای همپیمان با آنها وارد کرد.
* تلفات سنگین سعودی در نبرد مأرب
به گزارش «وطنامروز» به نقل از خبرگزاری سبأ، پیشروی نیروهای ارتش و کمیتههای مردمی یمن به سمت مأرب باعث نگرانی ائتلاف متجاوز سعودی شده است. منابع یمنی گزارش دادند ارتش و کمیتههای مردمی یمن در چند جبهه مأرب پیشروی کردهاند. در همین حال شبکه خبری المیادین دیروز به نقل از نیروهای میدانی در نبرد مأرب گزارش داد: تلفات ائتلاف سعودی، نیروهای منصور هادی، القاعده و سلفیها در نبرد مأرب به ۱۸۰۰ کشته و ۳ هزار زخمی رسیده است. به گزارش شبکه المیادین، در این عملیات ارتش یمن و کمیتههای مردمی توانستند بیش از ۲۰۰ نفر از نیروهای ائتلاف را به اسارت درآورند. بر اساس این گزارش، ارتش و کمیتههای مردمی یمن توانستند بیشتر قسمتهای شمالی سد مأرب را تحت کنترل خود درآورند و اکنون سد در تیررس آنان قرار گرفته است. این شبکه خبری به نقل از منابع میدانی در نبرد مأرب افزود: مناطقی که تاکنون توسط نیروهای مسلح یمن طی ۳ هفته در مأرب آزاد شده حدود ۱۲۰۰ کیلومتر مربع است. در همین حال برخی افسران ارشد و سران قبایل جریان الاصلاح یمن در حال مذاکره برای تسلیم کردن خود به ارتش و کمیتههای مردمی هستند و برخی منابع هم خبر دادند نیروهای القاعده و سلفیها در اطراف مأرب با نیروهای اصلاح درگیری شدهاند. شبکه المیادین در ادامه صحنههایی از ورود ارتش یمن و کمیتههای مردمی به حومه سد مأرب را پخش کرد. طی هفتههای گذشته نیروهای یمنی با پیشروی در چند جبهه علاوه بر پایان دادن به اشغال برخی نقاط راهبردی اطراف مأرب از جمله پایگاه الماس، خود را به 7کیلومتری این شهر مهم رساندهاند. روزنامه انگلیسی گاردین با اشاره به اینکه خط درگیری بین نیروهای ارتش یمن و نیروهای هادی به نزدیکی مأرب رسیده است، نوشت شرایط انسانی در این استان بحرانی شده است.
* رونمایی انصارالله از «سند حل فراگیر» شامل مذاکرات ملی
پس از آنکه طی روزهای گذشته اخباری از اقدامات بینالمللی از جمله از سوی متحدان عربستان به منظور توقف پیشرویهای نیروهای یمنی در مأرب و آتشبس منتشر شد، انصارالله یمن دیروز در ابتکار عملی جدید یکی از بندهای سند حل فراگیر بحران را منتشر کرد که شامل مذاکرات ملی و همهپرسی مردمی است. محمدعلی الحوثی، عضو شورای عالی سیاسی یمن گفت: دولت صنعا چشمانداز راهکار فراگیر را ارائه کرد تا فرصت را از کشورهای ائتلاف عربی برای ادامه تجاوز بگیرد. وی گفت بند سوم این سند را برای یادآوری ملی بودن آن و توضیح بعد سیاسی آن منتشر میکند. بر اساس این بند هر طرف پیشنهادات خود را به فرستاده سازمان ملل میدهد. بعد از آن سازمان ملل به مذاکرات ملی دعوت میکند که شورای امنیت باید تعهد بدهد هیچ کشوری در روند آن دخالت نکند و نتایج روند سیاسی به همهپرسی مردمی گذاشته شود. پیش از این تیموتی لیندرکینگ، فرستاده آمریکا به یمن تأکید کرد طرحی را برای آتشبس به رهبران انصارالله یمن ارائه کرده است اما انصارالله آن را رد کرد.
ارسال به دوستان
وزارت ورزش و دستگاه دیپلماسی از دست رفتن میزبانیهای کشورمان را گردن تحریمها انداختند!
بازی در زمین دروغ
محمد رشوند: نوشدارو پس از مرگ سهراب؛ این دقیقا واکنش مسؤولان ورزشی و سیاسی کشورمان بعد از بلایی است که کنفدراسیون فوتبال آسیا بر سر ما آورد. درست 48 ساعت بعد از آنکه AFC در حرکتی از قبل برنامهریزی شده، میزبانی بازیهای لیگ قهرمانان آسیا را از همه نمایندگان ما گرفت و بعد از آن بحرین را به عنوان میزبان متمرکز بازیهای مقدماتی جامجهانی تعیین کرد، مدیران ورزشی و سیاست خارجی، گرد هم آمدند تا تصمیم جدیدی بگیرند؛ درست مثل آنکه اول شیمیایی شوید و سپس به دنبال ماسک اکسیژن بگردید!
این نشست روز گذشته بین مسعود سلطانیفر وزیر ورزش، رضا صالحیامیری رئیس کمیته ملی المپیک، شهابالدین عزیزیخادم رئیس فدراسیون فوتبال و همچنین سعید خطیبزاده سخنگوی دستگاه دیپلماسی برگزار شد. از محتویات این نشست خبری به بیرون درز نکرد اما از صحبتهای وزیر ورزش مشخص بود آنها مطابق همیشه، همه تقصیرات را گردن تحریمها انداختند تا کوچکترین تقصیری متوجه خودشان نباشد.
وزیر ورزش میگوید کنفدراسیون فوتبال آسیا با این رفتارها عینا در زمین تحریمهای آمریکا علیه کشورمان بازی میکند اما به این پرسش پاسخ نمیدهد چرا تا پیش از حضور آقایان در راس قدرت چنین بلایایی بر سر فوتبال ما نازل نشده بود؟ برجام که سال 94 امضا شد، نه تنها کوچکترین کمکی به بهبود وضعیت فوتبال ما در آسیا نکرد، بلکه دقیقا بعد از آن بود که با سرکردگی سعودیها بیشترین فشار از سوی کنفدراسیون فوتبال آسیا متوجه ما شد.
نشستی که دیروز برگزار شد، حکم همان نوشدارو بعد از مرگ سهراب را دارد، چرا که همیشه لابی و مذاکرات مخفیانه را قبل از صدور آرا انجام میدهند. همان زمانی که همه حواس دستگاه دیپلماسی به مسائل غیرورزشی بود، همان زمانی که مدیران فوتبال و اهالی آن فقط به انتخابات فدراسیون چشم دوخته بودند، همان زمانی که فوتبال به مثابه کودکی سر راهی، بیبزرگتر بر سر راه مانده بود و حواس هیچ کس به آن نبود؛ درست همان برهه بود که شیخ سلمان بحرینی برای رساندن کشورش به جامجهانی 2022 قطر همه توانش را به کار بست. ما در هیاترئیسه کنفدراسیون فوتبال آسیا، مهدی تاج را داشتیم اما متاسفانه چند ماه قبل هیچ کس به فکر فوتبال نبود. در چنین فضایی بود که سعودیها با کمک مخفیانه قطر و بحرین موفق شدند بزرگترین ضربه را به فوتبال ما بزنند. کنفدراسیون فوتبال آسیا پیش از این قبول کرده بود نمایندگان ایران و سعودی بنا به همان درخواست سعودیها در خاک هم بازی نکنند و کشور ثالث میزبان بازیها باشد اما حالا همان AFC رای خود را نقض کرده و باید استقلال و احتمالا فولاد ۲ نماینده کشورمان در خاک سعودی بازیهای متمرکز لیگ قهرمانان آسیا را برگزار کنند!
آن روزی که مهدی علینژاد، معاون ورزش قهرمانی وزارت ورزش مدعی شد ما پیروز این پرونده شدیم، باید امروز را حدس میزد و میدید چگونه مسؤولان فوتبال آسیا در پس پرده با سعودی سازش میکنند و در این بین فوتبال ما قربانی محض میشود.
دیروز آقایان بعد از مدتها غیبت دور هم جمع شدند تا اینگونه به مردم بقبولانند ما در حال تلاش برای گرفتن حق فوتبال هستیم! اما کیست که نداند تصمیم گرفته شده، بویژه درباره بازیهای لیگ قهرمانان آسیا به هیچ عنوان قابل تغییر نیست. اگر نمایندگان ما بخواهند با تمرد و اعتراض در بازیها شرکت نکنند، آن وقت جرایمی سنگین و محرومیتهایی به مراتب سنگینتر متوجه فوتبال ما خواهد شد. اما اگر استقلال و احیانا فولاد (در صورت صعود از مرحله پلیآف) بخواهند در خاک سعودی بازیهایشان را برگزار کنند، آن وقت چه ضمانتی است که سعودیها فصل بعد در صورت همگروهی با تیمهای ایرانی پا به خاک کشورمان بگذارند؟ بله! متاسفانه ما بازنده این بازی بودیم و انداختن همه تقصیرات گردن تحریمها فقط شانه خالی کردن از کوتاهی خودمان است.
* نامه اعتراضآمیز ظریف و سلطانیفر به اینفانتینو
پس از این جلسه، رئیس کمیته ملی المپیک از اعتراضات پردامنه مسؤولان ورزشی و سیاسی ایران به تصمیم اخیر «ایافسی» خبر داد. رضا صالحیامیری با اعلام این خبر گفت: از نظر ما این یک تصمیم سیاسی بود، چون بعد از فشارها در حوزه سیاسی و اقتصادی، حالا میبینیم در حوزه ورزش این فشارها علیه ایران شکل گرفته است. ظریف رسما در نامهای به اینفانتینو اعتراض خود را اعلام و با برخی کشورهای تصمیمساز در این حوزه نیز رایزنی و مذاکره کرد. همچنین وزیر ورزش نیز نامهای در این باره به رئیس فیفا ارسال کرده است. ما نیز بهعنوان کمیته ملی المپیک در نامهای به توماس باخ، رئیس IOC اعتراض خود را اعلام کردیم. فدراسیون نیز مقرر شد به فیفا و «ایافسی» نامه بنویسد. وی افزود: این یک مسأله ملی است و همه ظرفیت کشور برای آن باید بسیج شود. متاسفانه این تصمیم ناعادلانه گرفته شده و از خلأ مدیریتی فدراسیون فوتبال ایران نهایت سوءاستفاده را کردهاند. مسؤولیت این بیتدبیری برعهده شخص شیخ سلمان، رئیس «ایافسی» است. رئیس کمیته ملی المپیک در پاسخ به این سوال که نمایندگان ایران در «ایافسی» چه اقدامی انجام دادند، گفت: من اطلاع ندارم از این کرسی چه استفادهای کردیم و بهتر است از خود آقایان بپرسید. ما وظیفه خودمان را انجام دادیم و امیدواریم به نتیجه منجر شود.
* پرسش از صالحیامیری: چرا آقای ظریف زودتر وارد نشد؟
مصاحبه کوتاه رئیس کمیته ملی المپیک را خواندید. جناب صالحیامیری این تصمیمات کنفدراسیون فوتبال آسیا را تماما سیاسی میداند. سوال ما این است: چرا شما با آگاهی از این موضوع، پیش از این وارد عمل نشدید؟ خبر رسمی انتخاب بحرین به عنوان میزبان بازیهای تیم ملی فوتبال کشورمان، اگر چه روز جمعه رسانهای شد اما نگاهی به آرشیو رسانهها نشان میدهد دستکم چند هفته قبل بسیاری از رسانههای داخلی و حتی منطقه عنوان میکردند میزبانی به کشور بحرین میرسد. نامه فعلی آقای ظریف و سایر مسؤولان به نظر خودتان تا چه حد موثر است؟ همانگونه که دستگاه دیپلماسی کشورمان در موارد سیاسی، قبل از صدور احکام از مدتها قبل رایزنی و لابی را شروع میکند و با اهرمهای در اختیارش میتواند ورق را برگرداند، باید درباره ورزش هم همین دیپلماسی با شدت و قدرت بیشتری اعمال میشد. اگر دستگاه دیپلماسی چند ماه قبل با جدی گرفتن شایعات و خبرهایی که دلالت بر میزبانی بحرین میکرد، وارد کارزار میشد و به کمک فدراسیون فوتبال میآمد، شاید الان کنفدراسیون فوتبال آسیا براحتی این حقخوری بزرگ را انجام نمیداد. رابطه ما با کشور عراق از حیث سیاسی بسیار مطلوب است، از سویی براحتی قادر بودیم با استفاده از رابطهمان با کشور چین، دو کشور هنگکنگ و کامبوج را هم همراستای خودمان کنیم، آن وقت براحتی با آرای بالا قادر به تغییر میزبانی میشدیم اما متاسفانه دستگاه دیپلماسی هیچ استفادهای از رابطه حسنه بین ما و کشورهای عراق و چین نکرد تا به همین راحتی شیخسلمان بحرینی، بزرگترین خدمت تاریخ را به کشور کوچکش کند. اینکه دلاورمردان تیم ملی ما در هر زمان و مکانی قادر به شکست رقبای خود هستند یک موضوع است اما اینکه دستگاه دیپلماسی و کلا دولت، چه کمکی به این دلاورمردان میکند موضوع دیگر.
* پرسش از وزیر ورزش: چرا قبلا تحریمها باعث گرفتن میزبانی از ما نمیشد؟
بعد از نشست روز گذشته، مهمترین حرف مسعود سلطانیفر، وزیر ورزش و جوانان این بود: «تحریمها بخشی از پازل فشاری است که کنفدراسیون فوتبال آسیا روی آن دست گذاشته است و تصمیم ناعادلانه خود را توجیه میکند». همانطور که انتظار میرفت وزیر ورزش بدون آنکه کوچکترین تقصیری را در این باره متوجه دستگاه متبوعش کند، مطابق اکثر مدیران دولت، همه تقصیرات را گردن تحریمها انداخت. تحریمهای یکجانبه علیه مردم ایران نه به چند سال اخیر مربوط است و نه دشمنی کنفدراسیون فوتبال آسیا با ما چیز جدید و غیرقابل پیشبینیای بود اما پرسشمان را تکرار میکنیم: چرا پیش از این، تحریمها نمیتوانست به این راحتی موجب از دست رفتن میزبانیهای ما در حوزه ورزش شود؟ چه اتفاقی در حوزه برجام رخ میدهد که اتفاقا از چند ماه پس از امضای آن، میزبانیها یک به یک از ما گرفته میشود؟ آنچه بیش از همه به چشم میخورد، این است که همه حواس دولت به برجام بوده و دستگاه دیپلماسی کوچکترین توجهی به موضوع مهم ورزش نکرده است. برجام زمانی که آمریکا هم به آن متعهد بود، نه تنها هیچ کمکی به ما در گرفتن میزبانیها نداشت، حتی برعکس مشکلات ما دقیقا از همان زمان شروع شد.
گرانی هر کالایی را شاید بتوان به گردن تحریمها انداخت، بسیاری از مشکلات سیاسی را هم شاید بشود به گونهای به تحریمها مرتبط دانست اما باید پذیرفت فوتبال ما بیشتر قربانی سوءمدیریت از داخل بوده تا مساله تحریمها. در اینجا نه بحث انتقال پول مطرح بوده و نه چیزهای دیگر، فقط بحث امنیت و رعایت کردن پروتکلهای بهداشتی بوده که متاسفانه با کمکاری مدیران و همچنین بیتوجهی وزارت امور خارجه، خیلی راحت، با وجود آنکه ما مهدی تاج را در اتاق تصمیمگیری کنفدراسیون فوتبال آسیا داریم اما شیخ سلمان ضربه بزرگی را به فوتبال ما وارد کرد. تنها لحظهای را تصور کنید که تیم ملی فوتبال کشورمان با کارشکنیهای بحرین، به هر ترتیبی نتواند از گروهش صعود کند! آن وقت هم جامجهانی 2022 را از دست دادهایم، هم جام ملتهای بعدی را. به همین راحتی دولت دوازدهم در روزهای پایانی خود زمینی لمیزرع و بایر را تحویل فوتبال ایران میدهد! کاش کمی، تنها کمی مدیران تصمیمگیر ما در وزارت امور خارجه، وزارت ورزش و فدراسیون متوجه بودند میزبان شدن بحرین در چنین وضعیتی چه بهای وحشتناکی برای فوتبال ما در پی خواهد داشت.
ارسال به دوستان
گفتوگوی «وطنامروز» با سیدجلال ملکی سخنگوی سازمان آتشنشانی تهران
حماقت این چهارشنبهسوری
مصطفی خدابخشی: چهارشنبه آخر سال فرا رسید تا یک بار دیگر موجی از نگرانی دامنگیر خانوادهها شود. «چهارشنبهسوری»؛ عنوان ترسناکی که از یک مراسم نمادین دورهمی اکنون تبدیل به یک جنگ تمامعیار شده است. در حالی که این سنت دیرینه مردم ایرانزمین با قاشقزنی و خوردن آجیل شب چهارشنبهسوری همراه بود اما در سالهای اخیر این جشن بوی خون و دود و سوختگی به خود گرفته تا یک لذت آنی، یک عمر پشیمانی را با خود به همراه آورد. امسال با وجود آنکه شرایط کرونایی اجازه تجمع افراد در کنار آتش را نمیدهد و ترس از این بیماری مرگبار مردم را به خانهنشینی مجبور میکند اما برخی اخبار حکایت از سوختگی شدید یا قطع عضو نوجوانان بر اثر استفاده از مواد محترقه دارد. به منظور آشنایی خانوادهها و جوانان با خطرات آتشبازیهای نامتعارف در چهارشنبهسوری، گفتوگویی با جلال ملکی، سخنگوی سازمان آتشنشانی تهران انجام دادیم.
* آقای ملکی! به مراسم چهارشنبهسوری نزدیک میشویم و خانوادهها نگرانی شدیدی از سلامت فرزندانشان دارند. این مراسم در شرایط حاضر یک جشن است یا یک جنگ؟
در روزهای پایانی هر سال با التهاب ناشی از فرارسیدن جشن چهارشنبهسوری مواجه هستیم. در سالهای قبل یعنی 8-7 سال پیش، این جشن کاملا از مفهوم اصلی خود خارج و به یک شبهجنگ تبدیل شده بود. در واقع با توجه به نوع آتشبازیهای صورت گرفته، جز تعدادی از جوانان که رفتار هیجانی دارند، مابقی مردم از این جشن لذت چندانی نمیبرند. اگر فلسفه این جشن را بخوانیم میبینیم بخشهای مختلفی در آن بوده، از جمله فالگوش ایستادن، قاشقزنی، خوردن آجیل شب چهارشنبهسوری، تبخ غذای مخصوص، شاهنامهخوانی و بخش کوچک هم به آتشبازی اختصاص داشت اما امروز تمام اجزای این جشن به کنار گذاشته شده و صرفا به آتشبازی آن هم در بدترین شکل ممکن آن پرداخته میشود. باید بپذیریم این یک جشن قدیمی و باستانی است اما رها شدن آن نیز به هیچ عنوان درست نیست، چرا که میتواند جوانان را با خطر جدی روبهرو کند.
* آیا همچنان آمار و ارقام ناشی از سوانح مربوط به این شب دارای شیب صعودی است؟
در سالهای اخیر به دلیل مجموعه اقدامات فرهنگی و آموزشی صورت گرفته تا حدودی رقم سوانح این شب کاسته شده اما هنوز با نقطه آرمانی فاصله داریم. ما باید یک جشن ساده، خاطرهانگیز و بدون حادثه داشته باشیم.
* برای دستیابی به این موضوع چه باید کرد؟
من به عنوان کارشناس ایمنی، ۲ راهکار را متصور هستم. یکی رویکرد بلندمدت که باید کارگروهی قوی متشکل از جامعهشناسان، روانشناسان، قانونگذاران و کسانی که در حوزه جوانان و نوجوانان دخیل هستند، ایجاد شود تا با برنامهریزی مناسب و انجام اقدامات فرهنگی، مجموعه خطرات و خسارتهای ناشی از این شب را به کمترین حد ممکن رساند. ما در مواجهه با چهارشنبهسوری باید یک نگاه بلندمدت داشته باشیم نه اینکه همزمان با رسیدن به چهارشنبهسوری تازه یادمان بیفتد باید پیشگیری کنیم.
* ما میبینیم چنین جشنهایی در دیگر کشورها نیز وجود دارد اما سوانح آنها بشدت پایینتر است.
کاملا درست است، چرا که آنها برنامهریزی مناسبی را برای برگزاری جشنهای خود دارند. در آن کشورها دولتها در موضوع دخیل میشوند تا بتوانند کنترل لازم را ایجاد کنند. جشنها در این دست از کشورها به عنوان یک جاذبه توریستی شناخته میشود، چرا که تمام شرایط ایمنی مورد توجه است، هر چند که در مواردی حوادثی هم رخ میدهد. متاسفانه در کشور ما در حوزه ایمنی موفق عمل نشده، چرا که نوع سیاستگذاری و نوع مدیریت سلیقهای است و با تغییر یک مدیریت و روی کار آمدن مدیریت جدید، رویهها تغییر میکند و خط مشی کلی و مشخصی وجود ندارد. در نتیجه ما همیشه پناه میبریم به راهکار کوتاهمدت که 10 روز مانده به چهارشنبهسوری چند کارشناس در صداوسیما صحبت کنند و چند رسانه در این موضوع مطلب بنویسند. در نهایت نیز دست به دامن خانوادهها میشویم که خودتان مواظب بچههایتان باشید و کمک کنید این شب با حادثه کمتر یا حداقل میزان خسارت برگزار شود.
* توصیههای شما برای مدیریت کوتاهمدت چهارشنبهسوری چیست؟
من از خانوادهها میخواهم کنار هم باشند و تا جایی که امکان دارد خودشان این مراسم را برگزار کنند و مانع از حضور فرزندانشان در سطح خیابانها شوند. در چنین جشنهایی خانوادهها بیشتر میتوانند فرزندانشان را کنترل کنند. باید خانوادهها به این نکته توجه داشته باشند که این جشن از روال عادی خارج شده و هماکنون در آن فقط به آتشبازی میپردازند، آن هم نه آتشبازی معمول و متعارف. خانوادهها باید به این نکته توجه داشته باشند که ترقهها و نارنجکهای دستساز ترکیبی از مواد شیمیایی بسیار خطرناک هستند که میتواند سلامت فرزندانشان را به خطر بیندازد. اگر خانوادهها در کنار هم باشند، اجازه نمیدهند فرزندانشان دست به کارهای خطرناک بزنند. ما مواردی داشتیم که آتشهایی را درست کردند که 6 متر ارتفاع داشته و طبقه دوم ساختمانی را به آتش کشیده بود. یا کابلهای برق بالای آنها آتش گرفته بود. این دیگر چه جشنی است که باعث آتش زدن زندگی دیگران میشود؟
* در این شب متاسفانه افراد سالخورده و بیمار هم بسیار آزار میبینند.
بله! مواردی داشتیم که افراد مسن در خانه دچار ناراحتی اعصاب شدند یا خانمی که باردار بوده برای فرزندش مشکلاتی ایجاد شد. جوانان و نوجوانان ما باید توجه داشته باشند نارنجکهایی که میزنند بسیار خطرناک است و میتواند سلامت بسیاری از افراد را به خطر بیندازد. از سوی دیگر در این مراسم آسیبهای زیادی به زیرساختهای شهری وارد میشود، از جمله آتش گرفتن کابلهای برق و درختان و از بین رفتن آسفالت خیابانها.
* در پارهای موارد مشاهده شده به دلیل انداختن اجسامی در آتش، انفجارهایی رخ میدهد و کسانی که اطراف آن هستند بشدت دچار آسیب میشوند، در این زمینه چه توصیهای دارید؟
ما از مردم میخواهیم در کنار آتشهایی که خودشان روشن نکردهاند، قرار نگیرند. موارد زیادی سالهای قبل داشتیم که فرد حین عبور از خیابان و با دیدن آتش برای اینکه چند دقیقهای لذت ببرد نزدیک آن شده، غافل از اینکه چند دقیقه قبل افرادی مواد محترقه یا قوطیهای اسپری داخل آتش انداختهاند. در مواقعی انفجار این مواد باعث ایجاد ترکش و برخورد آن به بدن افراد میشود و آسیبهای جدی به بار میآورد. چند سالی است که چیزی به نام بالن آرزوها در شب چهارشنبهسوری مورد استفاده قرار میگیرد. این بالن به کابلهای برق برخورد میکند و خود زمینه آتشسوزی میشود. در مواردی مشاهده شده بالن به شاخه درخت گیر کرده و درخت را به آتش کشیده است و نهایتا شعلههای آن به داخل خانههای مجاور سرایت کرده است. به همین راحتی با یک بالن آرزو، آرزوهای خیلی افراد دیگر به باد میرود. ۲ سال قبل خانم میترا حجار، بازیگر سینما نیز دچار حادثهای مشابه شد. وی گفت یکی دو روز مانده به چهارشنبهسوری از سر لوکیشن به منزل آمدم و در حال استراحت بودم. همسایهها بشدت من را صدا میکردند. وقتی در بالکن را باز کردم دیدم بالکن آتش گرفته و آتش ناشی از آن به داخل خانه آمده و پردهها را شعلهور کرده است. طبق بررسیها مشخص شد یک بالن آرزو در بالکن ایشان افتاده و لوازمی که در بالکن بوده شعلهور شده و در نهایت آتش به داخل منزل سرایت میکند. به همین راحتی بالن آرزوهای یک نفر که بسیار بیپایه و اساس است، میتواند آرزوهای واقعی یکسری افراد را از بین ببرد. همچنین بهتر است در این روزها مردم ماشینهایشان را در پارکینگها یا در مکانهای کمخطر پارک کنند تا خدای نکرده خودروهایشان دچار حریق نشود.
* در این چند روز حادثهای گزارش شده است؟
مواد محترقه و اکلیل سرنجها، متشکل از مواد شیمیایی بسیار خطرناک است. بعضی از این مواد اینقدر حساس هستند که حتی از طریق انتقال حرارت دست میتوانند آسیبزا شوند. چند روز پیش حادثهای را در تهران داشتیم؛ پسر بچهای 12 ساله این مواد را دستش نگه داشته بود که بر اثر انفجار آن متاسفانه ۲ انگشتش قطع شد. باید این نکته را نیز متذکر شد که انفجار 250 گرم از این مواد میتواند یک اتاق بزرگ را به صورت کامل تخریب کند. ما مواردی داشتیم که چندین کیلو از این مواد را نگهداری میکردند. حال تصور کنید این مواد اگر منفجر میشد چه اتفاق دردناکی رقم میخورد؟
این نکته نیز قابل تامل است که هر سال نگرانیمان در این ایام فقط چهارشنبهسوری بود که طی آن خدای نکرده مردم دچار مشکل نشده و آسیبی به کسی وارد نشود اما امسال علاه بر این، موضوع کرونا نیز مطرح است. باید دقت کنیم دورهمیهایی که در کنار خیابان ایجاد میشود از ظرفیت بالایی برای انتقال ویروس برخوردارند. مخصوصا که الان این ویروس جهشیافته هم در ایران در حال گردش است. پروتکلها حتما باید رعایت شود تا کسی در این ایام به دلیل بیمبالاتی دچار بیماری نشود.
* آقای ملکی! آیا خودتان در مراسم چهارشنبهسوری حضور پیدا میکنید؟
بگذارید اینطور بگویم که هیچ کس مخالف شاد بودن و جشن گرفتن مردم نیست. اگر من آتشنشان این حرفها را میزنم دنبال این هستم که آسیبی به مردم در آستانه سال نو وارد نشود و جشنشان به عذاب و ماتم ختم نشود. خود ما نیز از این شب خاطرات زیادی داریم ولی من مدت 20 سال است دیگر وقت این را نداشتم در این مراسم باشم. اگر وقت کنم حتما شب چهارشنبهسوری با خانوادهام شادی خواهم کرد اما یقینا شادیای که من به عنوان یک کارشناس ایمنی انجام میدهم با شادی خیلیهای دیگر متفاوت است. فقط یک مقدار تلاش ما بر این است که خاطرهای تلخ در این زمینه نداشته باشیم.
* آخرین توصیه شما به مردم چیست؟
لازم است و باید به مردم، جوانان و نوجوانان بگویم که چه چیز را میخواهید معامله کنید؟ لذت یکساعته پرریسک در سطح خیابان این ظرفیت را دارد که آسیبهای جدی به افراد وارد کند. اگر خدای نکرده خودمان یا دیگران آسیب ببینیم، سوختگی ایجاد شود یا قطع عضوی حادث شود، چگونه میتوان آن را جبران کرد؟ آیا این لذت به یک عمر پشیمانی میارزد؟
***
توقیف خودروهای متخلف در چهارشنبهسوری تا پایان تعطیلات نوروز
فرمانده ناجا اعلام کرد خودروهای متخلف در چهارشنبهسوری تا پانزدهم فروردینماه توقیف خواهند بود. سردار حسین اشتری در جمع خبرنگاران درباره تمهیدات پلیس برای چهارشنبهسوری گفت: پلیس در این ایام در آمادهباش خواهد بود و به خانوادهها نیز توصیه میکنیم مراقب سلامت خود و فرزندانشان باشند و مانند سالهای گذشته، همکاری لازم را با پلیس داشته باشند تا دچار حادثهای نشوند. وی با طرح این پرسش که چرا عدهای زندگی و عمر خود را با اتفاقات تلخ در چهارشنبهسوری خراب میکنند، اظهار کرد: پلیس هم در همه شهرها و محلهایی که مورد نظر است حضور دارد و در آمادهباش است. اگر افرادی تخلف کنند و خودرویی باشد که تخلفی را انجام دهد، خودروی متخلف تا پانزدهم فروردینماه توقیف خواهد شد.
***
مرگ ۳ شهروند و مصدومیت ۲۲۷ نفر بر اثر انفجار مواد محترقه
سخنگوی سازمان اورژانس از مصدومیت ۲۲۷ نفر بر اثر انفجار مواد محترقه خبر داد. مجتبی خالدی اظهار داشت: متأسفانه در آستانه چهارشنبه آخر سال، شاهد افزایش تعداد مصدومان مرتبط با این روز هستیم و تاکنون ۲۲۷ نفر مصدوم در سراسر کشور داشتهایم که ۶۰ نفر آنها هنوز در مراکز درمانی هستند و متأسفانه ۳ نفر آنها فوت شدهاند. وی افزود: از ۳ نفر فوتی مرتبط با حوادث چهارشنبهسوری، ۲ نفر(۲ مرد ۳۱ و ۳۵ ساله) در شهرستان بانه بودند و یک نفر (دختر 6 ساله) در شهرستان تبریز بوده است. وی تصریح کرد: ۱۳ درصد مصدومان حوادث مرتبط با چهارشنبه آخر سال دچار قطع عضو شدند، ۲۷ درصد چشمانشان آسیب دیده است، ۳۴ درصد دچار سوختگی شدهاند و مابقی آنها دچار دیگر آسیبهای جسمی شدهاند. ۱۴ درصد از مصدومان عابران پیاده بودند و ۸۶ درصد افرادی بودند که در حال استفاده از مواد محترقه بودند. وی با بیان اینکه متأسفانه روند افزایشی تعداد مصدومان از اول اسفند شروع شده و بیشترین رنج سنی بین ۶ تا ۱۸ سال هستند، تصریح کرد: ۹۲ درصد مصدومان آقا و ۸ درصد خانم هستند. خالدی با اشاره به بیشترین استانهای درگیر حوادث چهارشنبه آخر سال، گفت: بیشتر مصدومان مربوط به تهران، آذربایجان شرقی و مرکزی و کمترین مصدومان مربوط به هرمزگان و کرمان بوده است.
ارسال به دوستان
روحانی: ملزومات سفره مردم خط قرمز دولت است! گزارش مرکز آمار: در 7 سال گذشته سفره مردم کوچکتر شده است
خطقرمز روحانی روی سفره مردم
سرانه مصرف برنج در کشور از سال 92 تا 99 از 38 به33 کیلوگرم؛ گوشت دام از 11 به 7 کیلوگرم
لبنیات از 115 به 106 کیلوگرم، روغن از 22 به 19 کیلوگرم و قند و شکر از 22 به 16 کیلوگرم کاهش یافته است
گروه اقتصادی: رشد افسارگسیخته قیمت اقلام خوراکی در نهایت منجر به واکنش رئیسجمهور شد. به گزارش پایگاه اطلاعرسانی ریاستجمهوری، روحانی دیروز گفت: کالاهای اساسی و ملزومات سفره مردم خط قرمز دولت است. او در حالی «سفره مردم» را خط قرمز دولت عنوان کرد که طی سالهای اخیر به دلیل تورم شدید و افزایش قیمت ارز، مصرف سرانه اقلام خوراکی مردم کاهش پیدا کرده و دولت تاکنون هیچ اقدامی در این راستا انجام نداده است.
به گزارش «وطنامروز»، در دویستویازدهمین جلسه شورای هماهنگی اقتصادی دولت که روز گذشته به ریاست حسن روحانی برگزار شد به اقدامات انجامشده برای کاهش قیمت اجناس پرداخته شد. پس از آن رئیسجمهور با بیان اینکه تامین کالاهای اساسی و معیشت مردم اولویت نخست دولت بوده است، بر تسریع اقدامات هماهنگ و فوری برای جلوگیری از افزایش بیرویه قیمتها و همچنین کاهش قیمت کالاهای مورد نیاز مردم به سطح مطلوب و مناسب تاکید کرد.
روحانی با اشاره به اینکه دستورات لازم برای جلوگیری از افزایش قیمت کالاها با کنترل صادرات و همچنین افزایش نظارتها صادر شده است، گفت: معیشت مردم، نظارت بر قیمتها و جلوگیری از افزایش بیرویه آن در شرایط ویژه شب عید از فوریت بیشتری برخوردار است و دستگاههای مربوط باید نظارتهای خود را بیشتر کرده و دستورات صادره را عملی کنند تا مردم نتیجه را احساس کنند.
رئیسجمهور با بیان اینکه با وجود همه تلاشها در برخی زمانهای مشخص از جمله روزهای پایانی سال برخی سوءاستفادهها و جوسازیها موجب القای کمبود کالا و در نهایت شوک افزایش قیمت میشود، تصریح کرد: وزارتخانهها و دستگاههای ذیربط باید با جدیت و دقت بیشتر دستورالعملهای کنترل بازار را به اجرا گذاشته و اجازه ندهند مردم در چنین مواقعی با سختی مواجه شوند، ضمن آنکه رسانهها بویژه رسانه ملی نیز با اطلاعرسانی دقیق باید اسباب آرامش و رفع نگرانی مردم را فراهم کنند. مدیریت واردات مواد ضروری و کالاهای مورد نیاز مردم در این ایام از جمله تصمیمات ستاد هماهنگی اقتصادی بود. رئیسجمهور در این زمینه اظهار داشت: با توجه به تامین ارز مورد نیاز در سختترین شرایط و افزایش تولید، نوسانات قیمتها بیش از آنکه نشأت گرفته از کمبود کالا باشد، برآمده از التهابآفرینیها، القای تصور جهش قیمتهای آتی و ایجاد تقاضای کاذب است، همچنین کاستی در هماهنگیهای لازم در امر نظارت و کنترل دقیق بر زنجیره تولید تا توزیع هم وجود دارد که وضعیتی غیرقابل قبول را درباره برخی کالاها ایجاد کرده است.
* روحانی: کالاهای اساسی و ملزومات سفره مردم خط قرمز دولت است
رئیسجمهور تصریح کرد: آمارها و شاخصهای کلان اقتصاد نشانگر مسیر مثبت و خنثیسازی تحریمها و شکست قطعی سیاست فشار حداکثری و بارقههای پیروزی در جنگ اقتصادی است و این توفیق، دقیقا در سالهایی رخ داده است که بسیاری از کشورها به سبب هجوم کرونا نرخ منفی را در رشد اقتصادی خود شاهد بودهاند. روحانی افزود: این موفقیت همان چیزی است که دشمنان در چارچوب اهداف شوم خود نسبت به ملت ایران، به دنبال کمرنگ کردن و نفی آن هستند و متاسفانه برخی جریانات داخلی نیز اسیر منافع زودگذر سیاسی شده و این کامیابی ملت را نادیده میگیرند. رئیسجمهور تاکید کرد: بیتردید سال آینده با همراهی مردم و فعالان اقتصادی، سالی پررونق و امیدبخش برای اقتصاد کشور خواهد بود.
نفس ورود رئیسجمهور به موضوع گرانیها و حمایت از سفره مردم، امری میمون و پسندیده است اما سوال اینجاست: روحانی پیش از این متوجه لطمه وارد شدن به خط قرمز دولت نشده بود؟ به روایت گزارش اخیر مرکز آمار، تورم نقطه به نقطه اقلام خوراکی در بهمنماه سال جاری به 64 درصد رسیده است. این یعنی قیمت کالاهای خوراکی در بهمنماه سال جاری نسبت به سال گذشته حداقل و طبق آمارهای رسمی دولت 64 درصد افزایش داشته است. البته رصد بازارهای مختلف حاکی از افزایش به مراتب بیشتر قیمتهاست. اساسا به سختی کالایی را میتوان پیدا کرد که در یک سال منتهی به اسفندماه جاری کمتر از 100 درصد رشد قیمت داشته باشد. برخی اقلام به کلی از سفره مردم رخت بر بسته و گهگاه در رسانهها درباره خرید دانهای میوه، رونق گرفتن بازار پا و پوست مرغ و خرید نان قسطی میشنویم. در کنار پدیده رشد قیمت اقلام خوراکی، با بحران کمبود کالاهای خوراکی هم مواجه بودهایم؛ کالاهایی که دست بر قضا از اصلیترین مواد سفره غذایی مردم هستند. مرغ و روغن مایع و جامد از جمله مهمترین کالاهایی بودند که در طول سال جاری کمیاب شده و مردم برای تهیه آنها به زحمت افتادند. شرایط زمانی بغرنج میشود که متوجه شویم دولت برای کنترل قیمت این اقلام، قریب به 10 میلیارد دلار ارز ترجیحی اختصاص داده و به نوعی از ذخایر ارزی برای کنترل قیمت آنها بهره گرفته است اما باز هم این حمایتهای غیرمستقیم باعث تاثیر مثبت در سفرههای مردم نشده است.
در کنار افزایش قیمت اقلام خوراکی، دیگر کالاها هم در سالهای اخیر بشدت افزایش قیمت داشته است. قیمت ارز به عنوان یکی از اصلیترین مؤلفههای تاثیرگذار بر دیگر کالاها در دولت روحانی 10 برابر شده است. رکورد بیسابقه دلار 33 هزار تومانی هم در همین دولت به ثبت رسیده است. قیمت مسکن هم در این دوره بیش از 600 درصد طبق دادههای آماری بانک مرکزی افزایش داشته به طوری که قیمت هر مترمربع واحد مسکونی در دولت روحانی از متری 8/3 میلیون تومان در تابستان 92 با رشد 647 درصدی به 28 میلیون و 389 هزار تومان در پایان بهمن سال 99 رسیده است. رشد هزینههای مربوط به مسکن خانوار باعث شده به سفرههای مردم صدمه وارد شود.
* خط بطلان بر خط قرمز
طبق گزارشهای مرکز آمار، سرانه مصرف کالاهای اساسی در سفره مردم طی سالهای اخیر همواره نزولی بوده است؛ به طوری که هر شهروند ایرانی در سال ۹۸ نسبت به سال ۹۰ به ترتیب ۱۲ کیلوگرم برنج، ۳ کیلوگرم گندم، ۵ کیلوگرم گوشت، ۲۱ کیلوگرم شیر و محصولات لبنی، یک کیلوگرم روغن و ۵ کیلوگرم قند و شکر کمتر مصرف کرده است.
این کوچکتر شدن سفره مردم در ۲ سال اخیر با توجه به تورم بالا و رشد قیمت ارز به مراتب سریعتر شده است. سوال اینجاست که چرا روحانی در تمام این سالها به فکر سفره مردم نبوده است یا اگر هم بوده اقدامی برای حل مشکلات آن انجام نداده است؟
این رفتار رئیسجمهور و دست پیش گرفتن در برابر مشکلات آن هم زمانی که به نقطه اوج خود رسیده، ادامه روند «انکار» در برابر مشکلات ناشی از سوءتدبیر دولت است.
***
پدیده عجیب مرغ!
اینطور که پیداست مرغ هوس ارزان شدن ندارد. دیروز در ادامه نابسامانیهای دنبالهدار بازار مرغ، قیمت این کالای پرطرفدار سفره مردم، به کیلویی 35 هزار تومان - در خردهفروشیها- رسید. از سوی دیگر با وجود اینکه همه منتظر بودند طبق وعده دولتیها توزیع مرغ منجمد کیلویی 15 هزار تومان شروع شود، نهتنها این اتفاق روی نداد، بلکه روند توزیع مرغ گرم دولتی با قیمت 20 هزار و 400 تومان هم متوقف شد. البته این اتفاق یک وجه مثبت داشت و آن این بود که دیگر شاهد صفوف بلند در مقابل اماکن عرضه مرغ دولتی نبودیم. توقف عرضه مرغ باعث شد ظرف یک روز قیمت هر کیلو مرغ 3 هزار تومان افزایش یابد اما در شهرهای حاشیهای شرایط به مراتب بدتر است. فارس در گزارشی از شهرستان پاکدشت، قیمت هر کیلو مرغ را در این محدوده از تهران 40 هزار تومان گزارش کرد. اصلیترین دلیل این بحران نرسیدن مرغ به شهرهای اطراف بیان شده است. اینطور که پیداست جوجهریزی به کلی از تقاضا عقب افتاده و همین موضوع باعث شده مرغ به شهرهای کوچک و حاشیهای نرسد.
* در کنترل گرانی موفق عمل نکردیم
معاون وزیر صنعت، معدن و تجارت درباره وضعیت تنظیم بازار مرغ بیان کرد: برای تامین نیاز کشور باید 110 تا 130 میلیون قطعه جوجهریزی انجام شود که برای تامین مرغ مورد نیاز کشور از وزارت جهاد کشاورزی درخواست کرده بودیم این میزان جوجهریزی را انجام دهد. قبادی با بیان اینکه وزارت جهاد کشاورزی اعلام کرده تولید را انجام داده است، گفت: اما برآوردهای ما این موضوع را نشان نمیدهد، بنابراین ما به وزارت جهاد کشاورزی اعلام کردیم که برای تامین نیاز کشور 50 هزار تن مرغ وارد کنند. دبیر ستاد تنظیم بازار با بیان اینکه مشکل مرغ در تهران تا یکی، دو روز آینده حل میشود، افزود: به مدیران استانی تامینکننده مرغ تهران دستور داده شد نسبت به تامین مرغ مورد نیاز اقدام کنند. وی بیان داشت: توزیع مرغ منجمد در سطح شهر تهران را نیز در دستور کار داریم. قبادی گفت: به اعتقاد من موضوع گرانی نشان میدهد که من و همکارانم در ستاد تنظیم بازار نتوانستهایم موفق عمل کنیم و وقتی مقام معظم رهبری نیز در این موضوعات ورود میفرمایند نشان میدهد ما نتوانستهایم موفق عمل کنیم اما تمام مجموعههای دولتی، دستگاههای امنیتی و بازرسیها با همکاری هم تلاش میکنند این مشکلات را حل کنند. اما توجیه حشمتالله عسگری، معاون استاندار تهران درباره این اتفاق جالب بود؛ وی در این باره اظهار داشت: گرانی به دلیل بسته شدن مسیر فیروزکوه به تهران و عدم عرضه مرغ توسط استانهای شمالی است.
ارسال به دوستان
پشتپرده حمله رئیس دفتر روحانی به دبیر شورای عالی امنیت ملی چیست؟
هسته ای و آبان 98
شمخانی هفته گذشته در مصاحبهای با اشاره به سوءمدیریت و برخورد سیاسی دولت در ماجرای گران کردن بنزین دولت را مقصر شکلگیری حوادث آبان98 دانست
گروه سیاسی: پیوند وقایع تلخ آبان98 با دولت روحانی مسالهای جدید به شمار نمیرود. به رغم گذشت 16ماه از آن حوادث و تلاشهای مکرر رئیسجمهور و باقی دولتمردان برای کمرنگ کردن نقشی که در آن داشتهاند اما هنوز روایتهای جدیدی که بعضا از زبان چهرههای دولتی مطرح میشود هم بر این گواه میدهد که مدیریت دولت نقش اصلی را در وقوع این حوادث داشت. با این حال اگر روزگاری رئیسجمهور با طرح اینکه خودش نیز صبح جمعه از گرانی بنزین مطلع شده سعی در مسؤولیتزدایی از خود داشت، حالا رئیس دفتر او خطاب به دبیر شورای عالی امنیت ملی بابت مصاحبه اخیرش و طرح تقصیر دولت حمله میکند. ماجرا به هفته گذشته و زمانی بازمیگردد که علی شمخانی در بخشی از مصاحبهاش با خبرگزاری ایسنا به حوادث سال 98 پرداخت و آن را ناشی از نگاه سیاسی تصمیمگیران دانست. دبیر شورای عالی امنیت ملی با اشاره به اینکه تعدیل قیمت حاملهای انرژی همواره در ردیف پرحاشیهترین تصمیمات دولتها بوده است، اظهار داشت: برخی تصمیمات غلط در گذشته و متوقفسازی روند افزایش سنواتی قیمت حاملهای انرژی باعث شد فنر قیمتها خیلی متراکم شود و طبیعتا آزادسازی تدریجی انرژی این فنر به صورتی که مانع ایجاد شرایط غیرقابل کنترل شود، هر روز سختتر از روز گذشته میشد. این تصمیم با توجه به اینکه یک بار در گذشته هم اتخاذ شده بود، میتوانست بهتر گرفته شود و موجب شکلگیری هزینههای سیاسی، امنیتی، اجتماعی و اقتصادی برای کشور نشود. شمخانی در ادامه افزود: به طور قطع باید در زمینه تعدیل قیمت حاملهای انرژی اقدام میشد ولی انتقادات جدی به نحوه اعلام، اجرا و مدیریت کاهش هزینههای اجرای طرح وجود دارد که موجب وارد شدن خسارتهای قابل پیشگیری به کشور شد. در وقایع سال ۹۸ در کنار برخی ناهماهنگیهای اجرایی و سوءمدیریتها، باز هم ضعف در نحوه ارتباط با جامعه و اقناع مخاطبان خودش را نشان داد و این بار موجب شکلگیری بحران امنیتی برای کشور شد.
اظهارات شمخانی که به علت جایگاه او در شورای عالی امنیت ملی به مذاق مقامات دولت خوش نیامد به سرعت با سخنان تهدیدآمیز واعظی همراه شد تا وی خطاب به شمخانی نسبت جایگاهش با رئیس شورای عالی امنیت ملی را یادآور شود و بگوید: رئیس دولت، رئیس شورایعالی امنیت ملی کشور است و دبیرخانه این شورا باید با رئیسش هماهنگ باشد.
واعظی افزود: آقای دکتر روحانی رئیس شورایعالی امنیت ملی است و دبیرخانه هم باید مانند گذشته خودش را با رئیس شورا هماهنگ کند. رئیس دفتر رئیسجمهور خاطرنشان کرد: حال یک وقتی نغمههایی زده میشود و مصاحبههایی صورت میگیرد که به نظر میرسد در این شرایطی که کشور در حال جنگ اقتصادی است به جای اینکه فضا را آرام کند باعث بروز مشکلاتی میشود. وی ادامه داد: این از مشکلاتی است که ما داریم و باید حل شود.
البته این نخستین حمله واعظی به دبیر و دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی در ماههای اخیر به شمار نمیرفت. او پیش از این نیز در جریان مخالفت دولتیها با قانون «اقدام راهبردی برای لغو تحریمها و صیانت از منافع ملت ایران» و پس از آنکه رئیس مجلس خبر از هماهنگی با دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی داد، به دبیرخانه حمله کرده و گفته بود اساسا جایگاهی در تصمیمگیریها ندارد. با این حال حمله اخیر واعظی به شمخانی با توجه به اهتمام روحانی برای بیتقصیر جلوه دادن دولت در حوادث آبان 98 را میتوان نزاعی صریحتر در قیاس با سایر نیش و کنایههای مقامات دولتی خطاب به یکدیگر دانست.
* دولت علیه دولت
تلاش دولت برای ایجاد فاصله میان خود و حوادث آبان98 که بر اساس گزارش کمیسیون امنیت ملی مجلس منجر به جان باختن 230 نفر شد پیش از این نیز صدای برخی چهرههای وابسته به نهادهای دولتی را درآورده بود تا جایی که شهریورماه امسال سید حسین ذوالفقاری، معاون امنیتی و انتظامی وزیر کشور از آگاهی کامل رئیسجمهور از زمان آغاز طرح افزایش نرخ سوخت و عدم اعتنا به هشدارهای این وزارتخانه خبر بدهد و بگوید: مستندات مکتوب وقایع سالهای 96 و 98 و ریشههای ایجاد آن وجود دارد. شورای عالی امنیت ملی وقایع آبان98 را پیشبینی کرده بود و نظر ما این بود که قیمت بنزین تکنرخی و 1500 تومان باشد. پیشبینی اعتراضات را هم کرده بودیم. ما پیامدهای اجتماعی اجرای طرح افزایش قیمت بنزین را پیشبینی کرده بودیم. وی در کنایه به اظهارات روحانی مبنی بر عدم اطلاع از زمان افزایش نرخ سوخت هم گفته بود: آنها که گفتند تا روز جمعه نمیدانستیم، مستنداتش وجود دارد که چه ساعت و چه روزی و توسط چه کسی به آنها گفته شده است.
یقینا حوادث آبان98 را باید جزو سیاهترین نقاط مدیریتی دولت روحانی به حساب آورد. دولت از سویی با عدم مدیریت صحیح مصرف سوخت و اقداماتی از قبیل حذف کارت سوخت باعث شد شرایط عمومی به سمتی برود که افزایش یکباره نرخ بنزین به التهابات اجتماعی و موج اعتراضات منتهی شود و از سوی دیگر در واکنش به افکارعمومی مواضعی را اتخاذ کرد که به افزایش نارضایتیها منتهی شد. جدای از مواضعی همانند اطلاع از گرانی بنزین در صبح جمعه از سوی رئیسجمهور، رسانههای حامی دولت حتی در میانه اعتراضات و آشوبهای خیابانی، هزینههای این تصمیم را به عنوان «هزینه جراحی» اقتصادی دولت تفسیر و توجیه میکردند. در این میان تلاش دولت برای تبرئه خود از چنین حادثه مهمی بیش از همه به شعارهایی بازمیگردد که در ایام انتخابات سالهای 92 و 96 از سوی روحانی طرح میشد. او در حالی با مانور روی کلماتی همانند «سرهنگ»، «گازانبری»، «اعدام» و... تلاش میکرد با ایجاد ارعاب عمومی نسبت به رقبایش، فاتح صندوقهای رای شود که حالا به عنوان عامل اتخاذ تصمیمی شناخته میشود که منجر به وقایع تلخ آبان98 شده است. با این اوصاف، با توجه به حملات رئیس دفتر رئیسجمهور به دبیر شورای عالی امنیت ملی اینگونه به نظر میرسد که دولتیها تمام اهتمام خود را بر آن گذاشتهاند تا حتی در دقیقه90 عمر دولت نیز با حمله گازانبری به هر چهره دولتی که روایتی مبنی بر نقش سوء مدیریت دولت در وقوع این حوادث دارد مانع از تایید این گزاره شوند.
ارسال به دوستان
رئیس قوه قضائیه در سفر به مازندران با صدور دستوراتی برخی پروندههای مهم قضایی این استان را تعیینتکلیف کرد
در مسیر مبارزه با فساد
گروه سیاسی: آیتالله سیدابراهیم رئیسی در ادامه سفرهای استانی خود روز گذشته به استان مازندران رفت و از نزدیک در جریان مشکلات حقوقی و قضایی این استان قرار گرفت و در مواردی دستورات لازم را صادر کرد.
وی در بدو ورود به استان مازندران گفت: در جریان این سفر نتیجه بررسیهای هیات ۳۰ نفره اعزامی پیرامون شرایط و وضعیت استان مازندران، در جلسه شورای قضایی با حضور مسؤولان استانی مورد رسیدگی و تصمیمگیری قرار خواهد گرفت.
آیتالله رئیسی خاطرنشان کرد: همچنین در سایر جلسات از جمله جلسه شورای اداری با حضور مسؤولان پرتلاش استان به میزانی که امکان دارد مسائل استان مازندران را مورد پیگیری قرار خواهیم داد. یکی دیگر از برنامههای روز گذشته رئیس قوه قضائیه دیدار با تعدادی از مراجعهکنندگان به دادگستری استان مازندران بود. آیتالله رئیسی در جریان سفر به استان مازندران در دیدار جمعی از اهالی روستای آق مشهد گفت: اصل مالکیت واقف جنگلهای آق مشهد مورد تردید جدی است و در بررسیهای متعدد کارشناسی، تاکنون مالکیت واقف و بالطبع موقوفه بودن این جنگلها برای ما اثبات نشده است، البته تصمیم نهایی در این باره توسط دیوان عالی کشور اتخاذ خواهد شد. رئیس قوه قضائیه با بیان اینکه وقف فرع بر مالکیت است و واقف تنها زمانی میتواند ملک خود را وقف کند که مالکیتش بر آن ملک اثبات شده باشد، گفت: جنگلها و رودخانهها جزو انفال متعلق به دولت هستند و منافع آن برای مردم خواهد بود و هیچگاه شخصی نمیتواند مالکیتی بر جنگلها و رودخانهها داشته باشد. پیش از این با دستور ویژه رئیس قوه قضائیه پرونده اختلاف بین روستاییان، سازمان منابع طبیعی و سازمان اوقاف درباره وقفی بودن بیش از ۵ هزار هکتار از جنگلهای هیرکانی آق مشهد ساری در معاونت قضایی قوه قضائیه مورد بررسی قرار گرفت که روز گذشته رئیس قوه قضائیه از در مراحل پایانی بودن این پرونده خبر داد.
* ضربالاجل برای تعیینتکلیف مالکیت نساجی مازندران
آیتالله سیدابراهیم رئیسی همچنین با حضور در کارخانه نساجی قائمشهر، از بخشهای مختلف این کارخانه بازدید کرد و با کارگران آن به گفتوگو پرداخت. رئیس قوه قضائیه در جمع کارگران این کارخانه اظهار داشت: کارخانه نساجی قائمشهر سال ۸۸ واگذار شد و متاسفانه فردی که این کارخانه به او واگذار شد، نتوانست به تعهد خود مبنی بر اشتغالزایی برای ۲ هزار نفر و افزایش تولید در کارخانه عمل کند. آیتالله رئیسی با بیان اینکه سرمایههای عظیمی در کارخانه نساجی قائمشهر وجود دارد، خطاب به کارگران این واحد تولیدی گفت: اصلیترین و بزرگترین سرمایه این کارخانه، شما نیروهای پرتلاش و فنی آن هستید و علاوه بر این، تجهیزات و ماشینآلاتی که در این کارخانه وجود دارد سرمایههای ارزشمندی محسوب میشوند که جایز نیست بدون بهرهبرداری باقی بمانند.
رئیس دستگاه قضا گفت: با توجه به تاکیدات مقام معظم رهبری مبنی بر جهش تولید، خوشبختانه بخشی از کارخانه نساجی قائمشهر راهاندازی شد و بخش دیگر نیز در مسیر بهرهبرداری قرار دارد و بنا بر آن شده است ظرف حداکثر ۵ ماه آینده، خط تولید جدید نساجی قائمشهر راهاندازی شود. آیتالله رئیسی با اشاره به ضرورت تعیینتکلیف کارخانه نساجی قائمشهر از حیث مالکیت گفت: ظرف ۲ ماه و نیم آینده هیات داوری باید وضعیت این کارخانه را به لحاظ مالکیت مشخص کند و ما در این زمینه تاکیدات لازم را انجام دادهایم و مسؤولان قضایی نیز پیگیریهای مربوط را در این باره انجام خواهند داد. آیتالله رئیسی همچنین در جمع نخبگان و اقشار مختلف مردم در واکنش به سخنان یکی از حضار مبنی بر تغییر کاربری اراضی در یکی از روستاهای استان مازندران گفت: با تغییر خلاف قانون کاربری اراضی از ناحیه هر کسی برخورد خواهد شد و در این زمینه اولویت با آلونکها نیست، بلکه اولویتها با آن دسته از ویلاهای اشرافی است که مقابل چشمان عام و خاص با تصرف اراضی و منابع طبیعی ساخته شدهاند. هیچکس در کشور ما اجازه تخلف از قانون را ندارد و چنانچه مسؤولی قانون را نقض کند، مجازاتش مضاعف خواهد بود. موضوع تغییر خلاف قانون کاربری اراضی در روستای مورد اشاره از سوی دادگستری استان مازندران پیگیری خواهد شد.
ارسال به دوستان
افزایش 39 درصدی حداقل دستمزد کارگران
لازم اما ناکافی
گروه اقتصادی: حداقل دستمزد کارگران برای سال 1400 در شورای عالی کار تعیین شد. بر این اساس حداقل دستمزد کارگران به 2 میلیون و 655 هزار و 493 تومان و پایه حقوق آنها به 4 میلیون و 190 هزار تومان رسید.
به گزارش «وطنامروز»، پس از کشوقوسهای فراوان و برگزاری ۳ جلسه، شورای عالی کار در آستانه شب عید، میزان افزایش حداقل دستمزد کارگران را برای سال آینده مشخص کرد. بر این اساس حداقل دستمزد کارگران با 39 درصد افزایش نسبت به سال جاری به 2.655.000 تومان رسید. همچنین ردیفهای دیگر حقوق یعنی بن کارگری، حق مسکن و حق اولاد به ترتیب 50 درصد، 50 درصد و 39 درصد نسبت به سال گذشته افزایش یافت و به ارقام 600.000، 450.000 و 345.000 تومان رسید. با این احتساب میتوان گفت در سال ۱۴۰۰، کارگران در مجموع ۴ میلیون و 190 هزار تومان هر ماه دریافت خواهند کرد. دریافتی حداقل کارگران با احتساب پایه سنوات، 64/41 درصد نسبت به سال جاری افزایش یافته است و سایر سطوح حدود ۳۹ درصد افزایش کلی داشته است.
* حق مسکن ۴۵۰ هزار تومانی باید به تصویب دولت برسد
وزیر کار با اشاره به افزایش ۳۹ درصدی حداقل حقوق کارگران در سال ۱۴۰۰، درباره حق مسکن ۴۵۰ هزار تومانی گفت: قسمت مربوط به مزد مسکن منوط به تأیید هیات وزیران است که پیشنهاد این موضوع با قید فوریت تقدیم دولت خواهد شد و با تصویب، افزایش آن اعمال خواهد شد. محمد شریعتمداری پس از جلسه تعیین حداقل حقوق و دستمزد کارگران برای سال 1400، حداقل حقوق و دستمزد کارگران را در سال 1400 بالای 4 میلیون تومان اعلام کرد و افزود: با توافق کارفرمایان و کارگران، به افزایش حداقل دستمزد 39درصد برای سال آینده رسیدیم. وی گفت: پس از جلسات فراوان میان تشکلهای مزدی، جلسه نهایی شورای عالی کار با حضور نمایندگان دولت و وزارت اقتصاد، وزارت صمت، سازمان ملی استاندارد، وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی و نمایندگان تشکلهای کارگری و کارفرمایی روز شنبه برگزار شد که پس از 5 ساعت، با توافق کارفرمایان و کارگران، به افزایش حداقل دستمزد 39 درصد برای سال آینده رسیدیم و به این ترتیب حداقل حقوق و دستمزد کارگران در سال 1400 بالای 4 میلیون تومان خواهد شد. وزیر کار تصریح کرد: علاوه بر این میزان افزایش، برای سایر سطوح مزدی رشد 26 درصد دستمزد به علاوه عدد ثابت 241 هزار تومان به تأیید شورای عالی کار رسیده است، البته در سایر سطوح مزدی متناسب با دریافتی افراد افزایشهایی تعلق گرفت، البته قسمت (مورد) مربوط به مزد مسکن، منوط به تأیید هیات وزیران است که پیشنهاد این موضوع با قید فوریت تقدیم دولت خواهد شد و با تصویب، افزایش آن اعمال خواهد شد. شریعتمداری گفت: با توجه به توافق جامعه کارگری و کارفرمایی در زمینه افزایش حقوق و دستمزد کارگری، سال آینده، سال خوبی برای افزایش تولید و صیانت از حقوق کارگران خواهد بود. وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی حداقل رقم دستمزد کارگری در سال 1400 را 2میلیون و 655 هزار تومان اعلام کرد و افزود: رقم نهایی دستمزد کارگران با احتساب دریافت سایر آیتمهای شغلی، بالاتر از 4 میلیون تومان خواهد بود. وی ادامه داد: میزان دریافتی افراد به شرایط تأهل فرد و سایر سنوات کاری هر فرد بستگی خواهد داشت.
نماینده کارفرمایان در شورای عالی کار نیز در این باره گفت: دستمزد سال ۱۳۹۹ حدود 5/51 درصد سبد معیشت کارگران را پوشش میداد ولی افزایش ۳۹ درصدی حداقل مزد، ۶۱ درصد سبد معیشت کارگران برای سال آینده را پوشش میدهد. به گفته حمیدرضا سیفی، اگر چه نظر گروه کارفرمایی برای دستمزد، افزایش 2/34 درصد مطابق نرخ تورم بود اما در نهایت ۵ درصد بیشتر از نرخ تورم افزایش یافت تا هزینه سبد معیشت کارگران پوشش یابد. میزان دریافتی کارگران در سال آینده بسته به شرایط مجرد یا متاهل بودن و سنوات و سابقه آنها افزایش خواهد یافت و حداقل دستمزد یک کارگر مجرد بدون سابقه از سال آینده ۲ میلیون و ۶۵5 هزار تومان و با احتساب بن خواربار و حق مسکن به بیش از ۳ میلیون و ۷۰۰ هزار تومان و دریافتی یک کارگر متاهل با احتساب حداقل مزد و مزایای جانبی اعم از حق مسکن و بن خواربار، پایه سنوات و حق اولاد به بیش از ۴ میلیون تومان خواهد رسید.
* سهم دستمزد در تورم کمتر از ۴ درصد است
نماینده کارگران در شورای عالی کار با بیان اینکه «امیدواریم به بهانه افزایش مزد قیمتها افزایش پیدا نکند» گفت: سهم دستمزد در تورم کمتر از ۴ درصد است. علی خدایی درباره افزایش دستمزد گفت: این دستمزدی که برای 1400 تعیین شد کفاف هزینههای زندگی را نمیدهد اما به خاطر مشکلات اقتصادی که در کشور وجود دارد، به ناچار این رقم را پذیرفتیم، البته امیدواریم دستگاههای نظارتی کنترل بازار را به عهده داشته باشند تا قیمتها به بهانه افزایش دستمزد چندبرابر نشود. وی ادامه داد: مطابق ماده 96 قانون تأمیناجتماعی، سازمان موظف است حقوق بازنشستگان خود را حداقل به میزان 39 درصد افزایش دهد اما بحث دیگر این است که قانون همسانسازی تصویب شده است و کف حقوق بازنشستگان باید از حد قانونی کمتر نباشد. عملاً شاید شاغلان بتوانند کسری دریافتی خود را برای تأمین مخارج با شغل دوم جبران کنند اما با مشکلاتی که بازنشستگان دارند، امیدواریم مسؤولان تأمیناجتماعی به گونهای حقوق را افزایش دهند که بخشی از مشکلات بازنشستگان حل شود. نماینده کارگران در شورای عالی کار ادامه داد: دستمزدی که تعیین شد به هیچ عنوان حداقلهای زندگی کارگران را تأمین نمیکند و نمایندگان کارگران از مبلغ تعیینشده دستمزد رضایت ندارند.
ارسال به دوستان
گفتوگوی «وطنامروز» با ۲ بانوی طلبه که جهادگرانه درگذشتگان کرونا را غسل میدهند
حالخوش فرشتهها
سمیرا چوبداری: تجربه زیست اجتماعی مردم ایران در روزهای شیوع کرونا، یک تجربه تاریخی کاملا متفاوت است. با این حال، برای غلبه بر مسائلی که کرونا به وجود آورده، الگوی مشابهی هم در تاریخ کشورمان وجود دارد. دوره دفاعمقدس، بیشتر با تصویر مبارزان و صحنههای میدان نبرد تداعی میشود.
از سویی کادر درمانی همچون رزمندگان در جبهه مبارزه با ویروس کرونا حضور دارند و از سوی دیگر اقشار مختلف جامعه با توجه به توانایی و پتانسیلهایشان طی این مدت به عنوان جهادگران عرصه مقابله با ویروس کرونا حضو فعالانهای دارند که از این میان میتوان به زنان و مردان طلبهای اشاره کرد که داوطلبانه در غسالخانهها امر تغسیل فوتیهای ویروس کرونا را عهدهدار هستند. در همین ارتباط با ۲ بانوی طلبه که در امر تغسیل فوتیهای کرونا فعالیت دارند گفتوگویی داشتهایم.
***
خانوادگی پای کار
* خانم رحمانینژاد! شما از طلبههایی هستید که به صورت جهادی، امر تغسیل فوتیهای کرونایی را بر عهده گرفتید، قبل از اینکه وارد سؤالات اصلی بشوم، مایلم بدانم شما متأهل و صاحب فرزند هستید یا خیر؟
بله! من متأهل هستم و ۳ فرزند دارم؛ رضوانه خانم 16 ساله، علی 11 ساله و محمدرضای 6 ساله.
* خانواده یا همسر و فرزندانتان مخالف کار شما نبودند؟ اینکه بروید و قربانیان کرونا را غسل بدهید؟
شاید تعجب کنید ولی نهتنها همسرم مخالف نبود، بلکه مشتاق بود که خودش هم وارد این عرصه جهادی بشود که این کار را هم کرد. حتی الان هم علاوه بر روزهای تعطیل، بعضی روزها هم مرخصی میگیرد و در قسمت آقایان به امر تغسیل و تکفین امواتی که به علت بیماری کرونا فوت کردند، میپردازد.
* فرزندان چطور؟
نه! آنها هم مخالفتی نداشتند. حتی رضوانه، دختر 16 سالهام به غیر از سالن تغسیل، در بقیه کارها همراهم بوده است؛ در کارهای بیمارستان، در بستهبندی ارزاق و کارهایی از این دست. تنها کسانی که مخالف این کارم بودند، پدر و مادرم بودند که وقتی بعد از ۲ ماه از شروع به کارم متوجه شدند، ابتدا مخالفت کردند اما بعد راضی شدند.
* شما در حوزه علمیه تا چه سطحی تحصیل کردهاید؟
سطح ۳ و رشته تفسیر و علوم قرآنی را هم به عنوان رشته تخصصیام کار کردهام.
* قبل از فعالیت جهادیتان در بیماری کرونا، به چه کاری مشغول بودید؟
در بخش پژوهش حوزه علمیه مشغول بودم. قرار بود معاون فرهنگی حوزهای که در آن درس میخوانم، بشوم که به خاطر مسؤولیتی که در گروه جهادی برعهده گرفتهام، فعلا آن را لغو کردم.
* چه اتفاقی افتاد که تصمیم گرفتید به صورت جهادی وظیفه تغسیل فوتیهای کرونا را برعهده بگیرید؟
اولین و مهمترین علت تصمیم من، سخنان 15 فروردین حضرت آقا بود که از اقدام جهادی طلاب در تغسیل و تکفین قربانیان کرونا تمجید و تحسین کردند. من خودم در روزهای اول شیوع بیماری کرونا، به این بیماری مبتلا شدم و به فرزندانم میگفتم دعا کنید زودتر بهبود پیدا کنم تا بتوانم به سایر بیماران خدمترسانی کنم. این خدمت را فرصتی میدیدم که شاید دروازهای باشد به شهادت. با دعای خیر دوستان و فرزندان و عنایت امامزمان(عج) حالم خوب شد. تا قبل از سال تحویل، با گروههایی زیر نظر آستان قدس رضوی، پکهایی را برای مدافعان سلامت تهیه میکردیم. داخل این پکها، تبرکی آستان قدس را قرار میدادیم، نمک، نبات، گلاب و قرآن. برای بیماران هم پکهایی را تهیه میکردیم.
بعد از سخنان 15 فروردین حضرت آقا، حوزه ما فراخوان داد که برای امر غسل شرعی و تکفین بانوانی که با بیماری کرونا از دنیا رفتهاند، نیازمند نیروهای جهادی از خواهران طلبه هستند. من هم پذیرفتم. ابتدا به بیمارستان بقیهالله رفتیم، آنجا یک دوره آموزشی و آشنایی گذراندم. ابتدا هفتهای 3-2 روز میرفتم اما الان مسؤول بچههای گروه جهادی هستم و هر روز میروم.
* در بخش بیماران هم کار جهادی میکنید؟ اگر انجام میدهید چه کارهایی است؟
بله! هر کاری که بهیار انجام میدهد، ما هم انجام میدهیم. بیماران را دستشویی میبریم، غذا میدهیم، تهیه دارو، تحویل نمونه آزمایشی، تعویض ملحفه بیماران.
* واکنش کادر درمان به حضور طلبهها و نیروهای جهادی چگونه بود؟
کادر درمان خیلی قدردان بودند و محترمانه رفتار میکردند، چون واقعا باری از دوش آنها کم شده بود و این برای ما رضایتبخش بود.
* خاطره خاصی از غسالخانه دارید که بخواهید برای ما تعریف کنید.
بله! یک روز یک خانمی را آوردند که خودش قبل از مرگش کفنهایش را آماده کرده بود و بین کفنها، یک نامه خیلی خوشخط و تمیز برای کسی که او را کفن میکند، نوشته بود. داخل نامه نوشته بود که «دخترم، از هر دو سر کفن برای من استفاده کنید، چون قد من بلند است میترسم بدنم پیدا باشد». بعد از سفارشات هم برای ما که ایشان را کفن کردیم، کلی دعا کرده بود و این دعاها را مورد به مورد نوشته بود.
* موقع غسل اموات دقیقاً چه میکنید؟
قبل از اینکه جواب این سوال را بدهم یک نکتهای را بگویم. برخی شایعه میکنند که اموات را دستگاهها غسل میدهند، اینطور نیست، هر کدام از اموات با رعایت همه ضوابط شرعی، غسل داده و کفن میشوند. ما با کلی وسواس و دقت، تکتک موانع مثل چسبی که روی پوست میت مانده را رفع میکنیم و سپس با رعایت همه احکام شرعی، کار غسل و کفن را انجام میدهیم. موقع تطهیر و تغسیل علاوه بر صلوات و قرآن و فاتحه، روضه هم میخوانیم. همچنین شاید برایتان جالب باشد از لحظهای که کاور میت را باز میکنیم، شروع میکنیم به حرف زدن با او، چون معتقدیم که روح آنها آگاه است. چهره او را نوازش میکنیم، گاهی میگوییم چه مادر گلی! چه دختر قشنگی! اشک میریزیم، حرف میزنیم، واقعا عالم عجیبی است آنجا. آنجا به یاد شهدا هم هستیم، خود من کارهای تغسیل و تکفین اموات را به نیابت از شهدا انجام میدهم.
* ممنونم. حرف آخر شما؟
انشاءالله بهزودی زود سایه شوم این ویروس از سر جهان برداشته شود و امام زمان زودتر ظهور کنند.
***
روضه خوانی برای میت
* در ابتدای گفتوگو، خودتان را معرفی کنید.
من سودابه خبیری هستم. متولد سال ۴۰، دارای مدرک سطح ۳ حوزه علمیه و دانشجوی مقطع دکتری.
* چطور وارد کار جهادی شدید؟
از طریق اطلاعیهها و فراخوانهایی که برای کمک در بیمارستان و بهشت زهرا بود مطلع شدم و به صورت داوطلب وارد کار جهادی شدم. اول برای تیمم فوتیهای کرونا به بیمارستان رفتم اما بعد از مدتی که اجازه تغسیل را دادند، رفتم بهشت زهرا و از همان روز تا الان به خواست خدا مشغول هستم.
* هدفتان از حضور در این عرصه چه بود؟
هدفم فقط تسلیم در برابر فرمان ولی امر مسلمین بود که فرمودند تغسیل اموات کرونایی، واجب کفایی است. وقتی دیدم افراد کمی در این کار ورود کردند، بر خود لازم دانستم کارهای بر زمین مانده را انجام دهم.
* تا به حال کار تغسیل میت انجام داده بودید؟
هیچ وقت! چون خیلی از میت میترسیدم و در مخیلهام نمیگنجید که این کار را بکنم؛ اینکه الان اینجا مشغولم، عنایت خدا بود.
* نگران ابتلای خود یا خانواده نبودید؟
از همان ابتدا تا حد امکان تمام نکات بهداشتی را مراعات میکنم. باورم این است که هر چه خواست خدا باشد همان میشود. آنچه دست ما است مراعات میکنیم اما بقیهاش دست خداست.
* برای ما کمی از فضای بیمارستان بگویید.
مسائلی که در بیمارستان میبینید، قابل وصف نیست. بیمارستان شبیه برزخ دنیا و آخرت است. مریضها نمیدانند خوب شدنی هستند یا خیر؟! نگاه آنها و نگاه همراهانشان که با چشمهایشان گویی التماس کمک دارند، همه ناراحتکننده است.
* حضور در غسالخانه تغییری هم در نگاه شما به زندگی وجود آورد؟
از روزی که با اموات به این شکل روبهرو شدم، زندگی شخصیام خیلی تغییر کرد؛ نگاهم به زندگی، به خواستههایم و به آرزوهایم عوض شد. وقتی شب میخوابم، میگویم آیا امکان دارد بیدار شوم؟ بعضی اموات را که میآورند، لباسهای خیلی قشنگی به تن دارند، وقتی لباسها را قیچی میکنم با خودم میگویم این بنده خدا به چه امیدی این لباس را به تن کرده بود؟
خبر داشت که قرار است غسال این لباس را قیچی کند؟ بعضیها خیلی موهای بافته و تمیزی دارند، وقتی سر آنها را روی سنگ غسالخانه میگذارم و آب روی سر میت میریزم، موج در این موهای بافتهشده میافتد، واقعا برایم دردناک است. با همه این توصیفات، به نظرم زندگی زیباست و مرگ زیبا، زندگی را زیباتر میکند.
* آیا تاکنون پیش آمده که به طور خاص از دیدن میتی ناراحت شوید؟
یک روز جسدی را آوردند، وقتی کاور را باز کردم یک دختر جوان بود. نگاهش کردم و دیدم یک قطره اشک گوشه چشمش بود. انگار الان گریه کرده است! با خودم گفتم خدایا این چشم انتظار چه کسی بوده است! این را هم بد نیست بگویم که ما برای اموات روضه هم میخوانیم. بعضی میتها وقتی که آورده میشوند، ناخودآگاه یک روضه خاصی در ذهن انسان تداعی میشود. گاهی بچهها زیارت عاشورا میخوانند، گاهی هم رزق بعضی اموات میشود و تربت امام حسین روی چشم آنها میگذاریم. انشاءالله خداوند بهحق حضرت صاحبالزمان عاقبت همه ما را ختم به خیر کند و این ویروس منحوس بزودی ریشهکن شود و تمام مریضها با شفای کامل به آغوش خانوادهها بازگردند.
ارسال به دوستان
مناجاتی که امام(ره) دلبسته آن بود
سیدمحمدامین علیدوست: شعبان ماه پیامبر اعظم(ص) است؛ ماهی که به منزله مقدمه و دالان ورودی ماه مبارک رمضان، از اهمیت باطنی و معنوی ویژهای برخوردار است. از بین همه اعمال و مراقبات ماه شعبان، «مناجات شعبانیه» جایگاه ویژهای را به خود اختصاص داده است؛ مناجاتی که زمزمه و ورد عارفان و سالکان در این ماه آسمانی بوده است. حضرت آیتالله خامنهای در تاریخ 27/2/96 در دیدار اقشار مختلف مردم با اشاره به دلبستگی حضرت امام(ره) به مناجات شعبانیه فرمودند: «بنده یک وقتی از امام بزرگوار سوال کردم در بین این دعاهای مأثور از اهلبیت علیهمالسلام، شما بیشتر دلبسته کدام دعا هستید و به آن انس دارید؛ فرمودند: مناجات شعبانیه و دعای کمیل. ایشان، این مرد عارف پخته عملکننده در راه خدا، به این ۲ دعا توجه داشتند».
امام خمینی(ره) در طول سالهای رهبریشان، در موارد متعددی به مناجات شعبانیه و اهمیت آن اشاره و درباره آن سخن گفتهاند. یکی از نکات ویژهای که حضرت امام(ره) درباره این مناجات فرمودند، این بود که مناجات شعبانیه جزو معدود ادعیهای است که همه ائمه اطهار بر حسب روایات بر خواندن آن در ماه شعبان مداومت میورزیدند و این از ویژگیهای خاص این مناجات است. امام در این باره فرمودهاند: «مناجاتی که در ماه شعبان هست؛ من در نظر ندارم که در هیچ یک از ادعیه گفته شده باشد که ادعیه مال همه ائمه است. این دعای شعبان، مناجات شعبان، مناجات همه ائمه است». (صحیفه امام/ ج 21/ ص 2)
امام خمینی(ره) در سخنرانی دیگری تاکید میکنند: «اگر کسی روی مناجات شعبانیه کار کند، معارف آن را دنبال کند و در آن تفکر کند، با همین مناجات به مقامات معنوی خواهد رسید». ایشان میفرمایند: مناجات «شعبانیه» را خواندهاید؟ بخوانید آقا! مناجات شعبانیه از مناجاتهایی است که اگر انسان دنبالش برود و فکر در آن بکند، انسان را به یک جایی میرساند (صحیفه امام/ ج 19/ ص 253).
این یادداشت کوتاه را با بیانی از رهبر حکیم انقلاب به پایان میبرم که فرمودند: «این فِقره معروف دعای مناجات شعبانیه: «اِلهی هَب لی کَمالَ الاِنقِطاعِ اِلیکَ وَ اَنِر اَبصارَ قُلوبِنا بِضِیاءِ نَظَرِها اِلَیک»، از جملاتی بود که در بیانات امام تکرار میشد؛ مکرر در سخنرانی به مناسبتهای گوناگون، این فِقره از دعا را میخواندند. این نشاندهنده این است که این بزرگوار به این مناجات و به این مضامین و به این ایام بابرکت انس داشتند».
ارسال به دوستان
وزارت بازرگانی؛ سرپوش ناکارآمدی
سیدمحمدجواد مؤیدیان*: بحث وزارت بازرگانی از سال 86 تاکنون درگیریهای زیادی داشته است. ایده وزارت بازرگانی، ایده سوخته و نخنمایی است که دولت برای پوشاندن کمکاریهای سالهای اخیر خود در حوزه مدیریت محصولات کشاورزی و صنعتی به آن متوسل میشود. این ایده قبلا اجرا شده و ناکارآمدی خود را به اثبات رسانده است. نهاد بازرگانی مستقل از واحدهای تولیدی تجربه خوبی ندارد بویژه در زمینه کشاورزی باید تولید و تجارت در ارتباط باشند. ساختار مستقل از تولید همیشه به کشاورزی و صنعت کشور ضربه زده است. قبل از سال 91 که وزارت بازرگانی مسؤولیت واردات و صادرات را بر عهده داشت و وزارت جهاد کشاورزی هم مسؤول تامین میوه بازار بود، همیشه بین این ۲ نهاد درگیری وجود داشت. در مقاطعی از سال مثل شب یلدا و عید نوروز که تقاضا برای میوه در بازار زیاد بود، بین وزارت بازرگانی و وزارت جهاد کشاورزی درگیری وجود داشت. با اینکه ۲ نهاد زیر نظر یک دولت بودند ولی همیشه متضاد یکدیگر عمل میکردند. وزارت بازرگانی برنامه جدا داشت و به جای تنظیم برنامه خود با وزارت جهاد کشاورزی، کارها را به تنهایی جلو میبرد.
در دوران حضور وزارت بازرگانی، همیشه شاهد بودیم این وزارتخانه چه در حوزه کشاورزی و چه در حوزه صنعت، اقدام به واردات محصولاتی میکرد که در کشور تولید میشد. این اقدامات باعث تضعیف تولید داخل میشد. از سال 91 قانون «تمرکز وظایف و اختیارات بخش کشاورزی در وزارت جهاد کشاورزی» مصوب شد که هدف آن یکپارچه کردن تولید و تجارت در بخش کشاورزی بود؛ به اصطلاح دنبال به وجود آوردن مدیریت واحد در بخش کشاورزی بود. وقتی مدیریت واحد بر بخش کشاورزی حاکم باشد، ۲ اتفاق میافتد: اولا سعی میکند بین آنچه در کشور تولید میشود و آنچه وارد کشور میشود تعادل برقرار کند. دومین هدف قانون مذکور این بود که پاسخگوی واحد در بخش کشاورزی ایجاد کند. وقتی تولید و واردات ۲ مسؤول متفاوت داشته باشد، مسألهای که ایجاد میشود این است که موقع بروز نابسامانی در بازار، هر کدام از مسؤولان شانه خالی کرده و مسؤولیت نابسامانی رخداده را به بخشهای دیگر نسبت میدهد. در حال حاضر هم که نابسامانیها افزایش یافته، هیچکدام از مسؤولان، مسؤولیت بازار را بر عهده نمیگیرند.
زمزمههای تشکیل وزارت بازرگانی از سال 96 کلید خورد. سال 96 حسن روحانی با اشاره به شرایط کشور که در تحریم قرار دارد، گفت: مجبور هستیم برای تامین کالاهای اساسی مردم، وزارت بازرگانی تأسیس کنیم. از سال 92 قانون تمرکز وظایف و اختیارات وزارت کشاورزی اجرایی شد و تا سال 95 به دلیل عدم همکاری بخشهایی از بدنه دولت، ناقص اجرا شد. اما همین اجرای ناقص قانون در این ۳ سال هم برکات زیادی برای کشور داشت به طوری که تراز تجاری کشور در حوزه کشاورزی را 6/4 میلیارد دلار بهبود بخشید. همچنین جلوی واردات محصولات کشاورزی که در داخل تولید میشد را گرفت. با اجرای این قانون، وزارت جهاد کشاورزی سیاست «بازار در مقابل بازار» را در پیش گرفت و به طور مثال واردات موز به صادرات سیب گره خورد. در نتیجه این اقدامات نرخ رشد کشاورزی در این ۳ سال از همه اقتصاد بیشتر بود.
از سال 96 که رئیسجمهور تصمیم به تشکیل وزارت بازرگانی گرفت، حرکتها برای لغو قانون تمرکز جدی شد. دولت ابتدا لایحهای به بهارستان فرستاد که مجلس آن را رد کرد. پس از آن نمایندگان همسو با دولت تشکیل وزارت بازرگانی را در قالب طرح جلو بردند که آن هم با مخالفت مجلس روبهرو شد. حتی اواخر سال 97 علی لاریجانی، رئیس وقت مجلس هم نسبت به این طرح واکنش نشان داد و از دولت خواست دیگر این طرح را پیگیری نکند.
مرداد سال 98 بازارها متلاطم بود اما نه به اندازه وضعیت کنونی بازار. آقای روحانی در واکنش به نابسامانی بازار در سال 98، تشکیل وزارت بازرگانی را مطرح میکرد و توپ را در زمین مجلس میانداخت که نمایندهها این طرح را تصویب نکردند. حسن روحانی مردادماه سال 98 در جلسه اقتصادی شورای سران ۳ قوه لغو قانون «تمرکز وظایف و اختیارات بخش کشاورزی در وزارت جهاد کشاورزی» را مطرح و در پایان جلسه آن را به عنوان مصوبه تلقی میکند! پس از آن معاون اول رئیسجمهور در همان مرداد به ارگانها لغو قانون «تمرکز وظایف و اختیارات بخش کشاورزی در وزارت جهاد کشاورزی» را ابلاغ میکند و وظایف تجاری بخش کشاورزی به وزارت صمت منتقل میشود. نمود بارز لغو این قانون هم انتقال GTC به وزارت صمت بود. اما نه آقای علی لاریجانی و نه آقای رئیسی هیچکدام این مصوبه را تأیید نکردند. رهبر حکیم انقلاب هم پای مصوبه مرقوم کردند: «به شرطی این طرح پذیرفته میشود که نقشه راهی برای اداره بازار تهیه شود» که تا امروز هیچ نقشه راهی توسط دولت برای اداره بازار تهیه نشده است.
مهرماه سال 98 در فرآیندی کاملا مبهم، تشکیل وزارت بازرگانی در مجلس تصویب شد، البته با توجه به تعداد آرا، این مصوبه خلاف آییننامه مجلس بود. در آخر هم پس از تصویب در مجلس، توسط شورای نگهبان رد شد. سپس طرح به کمیسیون اجتماعی رفت و اصلاح شد اما مجددا توسط شورای نگهبان رد شد و تا شروع مجلس یازدهم هم بلاتکلیف ماند. این طرح یک قربانی هم داشت. آقای رحمانی، وزیر سابق صمت به دلیل عدم پیگیری تشکیل این وزارتخانه تحت فشار رئیسجمهور و مشاوران رئیسجمهور مجبور به استعفا شد. آبانماه امسال هم وزرای جهاد کشاورزی و صمت توافق کردند دوباره قانون «تمرکز وظایف و اختیارات بخش کشاورزی در وزارت جهاد کشاورزی» را اجرایی کنند ولی چند روز پس از توافق، ۲ وزیر توسط دولت توبیخ شدند. حضرت آقا هم 13 آبان به این ناهماهنگی اشاره کردند و مشکل بازار را در نبود هماهنگی بین بخشهای مختلف دانستند.
تشکیل یک وزارتخانه زمانبر است و هزینه هنگفتی دارد. با تشکیل وزارت بازرگانی دولتهای بعدی هم در چاهی میافتند که بیرون آمدن از آن برایشان تقریبا ممکن نیست. دولت میخواهد عملا کشور را به 10 سال عقبتر برگرداند و به جای حل مشکلات، دنبال تکرار اشتباه است. در کشورهای بزرگ اقتصادی تولید و بازرگانی ذیل یک نهاد مشخص تعریف شده است. راهکار حل مشکلات، ایجاد هماهنگی بین تولید و تجارت است نه ایجاد یک وزارتخانه جدید که ناکارآمدیاش به اثبات رسیده است.
* کارشناس اقتصاد کشاورزی
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|