|
بازخوانی کارنامه دولتهای یازدهم و دوازدهم در حوزه مسکن
مدیریت کلنگی مسکن
کاهش ۵۰ درصدی ساختوساز، افزایش ۱۵۰ درصدی نرخ اجارهبها و افزایش ۶۵۰ درصدی قیمت گوشهای از کارنامه دولتهای حسن روحانی در حوزه مسکن است
زهرا فریدزادگان: سرمایهگذاری در بخش مسکن به اذعان کارشناسان و صاحبنظران اقتصادی یکی از شاخصهای پویایی اقتصاد محسوب میشود و به عنوان یکی از صنایع مهم کشور، نقش تاثیرگذاری در رونق و جهش اقتصاد دارد. صنعت ساختوساز مسکن، به طور مستقیم و غیرمستقیم به 300 صنعت بزرگ و کوچک وابسته است و همین امر نشان میدهد که در صورت حل چالشهای صنعت ساختوساز و مسکن، چرخ صنایع دیگر نیز به حرکت در خواهد آمد. در این میان نقش دولت به عنوان تأمینکننده مسکن برای اقشار مختلف جامعه، موضوعی بدیهی و غیرقابل انکار است. از طرف دیگر دولتها برای برقراری ثبات در سیستمهای تأمین مالی و ایجاد اشتغال در بخش ساختوساز ناگزیر از توجه به مقوله تأمین مسکن هستند. در اصل 31 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز آمده است که «داشتن مسکن متناسب با نیاز، حق هر فرد و خانواده ایرانی است. دولت موظف است با رعایت اولویت برای آنها که نیازمندترند بویژه روستانشینان و کارگران، زمینه اجرای این اصل را فراهم کند». در واقع این قانون حق هر فرد و خانواده ایرانی را درباره داشتن مسکن مطرح و وظایف دولتها را نیز در این زمینه با شفافیت بیان میکند. لذا سیاستگذاری دولتها برای عمل به وظایف قانونی خود در حوزه مسکن باید به گونهای باشد که با تولید مسکن مناسب و مورد نیاز جامعه، دغدغه خانوارهای ایرانی بویژه اقشار کمدرآمد را برای داشتن یک مسکن مناسب برطرف کند. این در حالی است که نگاهی به وضعیت حال حاضر کشور در حوزه مسکن نشان میدهد دولتهای یازدهم و دوازدهم طی 8 سال گذشته نهتنها نتوانسته به وظایف قانونی خود در بخش تأمین مسکن عمل کند، بلکه با سیاستگذاریهای ناکارآمد، به افزایش قیمت مسکن، انباشت تقاضا و کمبود مسکن دامن زده است. در این گزارش قصد داریم با بازخوانی پرونده دولت یازدهم و دوازدهم و بررسی عملکرد وزرای راه و شهرسازی دولت حسن روحانی، به واکاوی علل و عوامل ناتوانی دولت در مدیریت بخش مسکن بپردازیم. ***
وزارت آخوندی و آغاز آشفتگی در بازار مسکن
اولین وزیر راهوشهرسازی دولت روحانی، عباس آخوندی بود. آخوندی از همان ابتدای وزارتش، صراحتا اعلام کرد اعتقادی به مسکن مهر ندارد و این طرح را اساسا از پایه مزخرف و اشتباه میداند. در نتیجه در دوران وزارت او نهتنها این طرح با اصلاحات لازم ادامه پیدا نکرد، بلکه تکمیل واحدهای باقیمانده نیز به کندی پیش رفت به طوری که اکنون در آخرین روزهای دولت دوازدهم نیز پروژه مسکن مهر همچنان در برخی مناطق کشور پایان نیافته است.
سیاستگذاری آخوندی در حوزه مسکن اما تنها به بیتوجهی او به مسکن مهر خلاصه نمیشد؛ آخوندی در دوران وزارت خود یکی از مخالفان سرسخت اجرای مالیات بر خانههای خالی بود و همین امر موجب شد تا سهم تقاضای سرمایهای و سوداگرانه در بازار مسکن افزایش پیدا کند و مسکن از یک کالای مصرفی به کالای سرمایهای تبدیل شود.
مجلس شورای اسلامی در تبصره 7 ماده 169 قانون مالیاتهای مستقیم، وزارت راهوشهرسازی را مکلف کرده بود که تا پایان بهمنماه سال 94 سامانه ملی املاک و اسکان کشور را راهاندازی کند. هدف از ایجاد این سامانه شناسایی برخط مالکان و ساکنان یا کاربران واحدهای مسکونی، تجاری، خدماتی، اداری و پیگیری نقل و انتقال اماکن و مستغلات به صورت رسمی، عادی، وکالتی و... در سراسر کشور بود. به این ترتیب و با راهاندازی این سامانه، امکان شناسایی تمام فعالیتهای حوزه مسکن در کل کشور فراهم میشد لذا دست قانونگذار را برای وضع قوانین مربوط به مالیاتهای مستقیم حوزه مسکن باز میگذاشت. با این حال عباس آخوندی در برابر اجرای این قانون مقاومت کرد و حتی پس از گذشت مهلت قانونی نیز سامانه املاک و اسکان کشور راهاندازی نشد.
تبعات عدم اجرای این قانون، بازار مسکن را بشدت آشفته و اجرا نشدن قانون مالیات بر خانههای خالی زمینه احتکار مسکن و سوداگری در این بازار را فراهم کرد. آخوندی بهانههای مختلفی را برای اجرا نکردن این قانون عنوان کرد؛ برای مثال این قانون را غیرکارشناسی یا اجرای آن را اقدامی زمانبر میدانست اما هیچگاه درصدد رفع ایراداتی که خود به این قانون میگرفت، برنیامد.
* بهانهای برای عدم دریافت مالیات بر عایدی سرمایه
اخذ مالیات بر عایدی سرمایه، با وجود آنکه یکی از ابزارهای مهم دولت برای کنترل سوداگری در بازار مسکن و زمین است اما سال 93 به دنبال نامهای که عباس آخوندی به رئیس مجلس شورای اسلامی نوشت و عنوان کرد «مالیات بر عایدی سرمایه نه از دیدگاه نظری و نه از دیدگاه اجرایی قابل توصیه نیست» هرگز به عنوان یک قانون تصویب نشد. بهانه آخوندی برای عدم مالیاتستانی از عایدی سرمایه در حوزه مسکن این بود که او این مالیات را تهدیدی برای حضور سرمایه و سرمایهگذار در بازار مسکن میدانست؛ موضوعی که به اعتقاد کارشناسان اقتصادی، تنها یک بهانه برای ممانعت از تصویب قانون بوده است.
نوسازی و بهسازی بافت فرسوده نیز در دوران وزارت عباس آخوندی به دلیل اختلاف نظر او با رئیسجمهوری درباره شیوه نوسازی بافت فرسوده، به جایی نرسید و به رغم آنکه قرار بود بر اساس برنامه ششم توسعه، سالانه ۲۷۰ محله فرسوده بازسازی شود اما وضعیت کنونی نشان میدهد اقدامات انجام شده از برنامه ششم توسعه بسیار عقبتر است.
* طرحهای بیحساب و کتاب
درست در بحبوحه زمانیای که وضعیت مسکن مهر در دولت یازدهم بلاتکلیف بود و تکمیل و تحویل واحدهای آن برای مالکان مسکن مهر در هالهای از ابهام قرار داشت، طرح جدیدی از سوی وزارت راهوشهرسازی در حوزه مسکن ارائه شد. حسین عبدهتبریزی، مشاور وزیر راهوشهرسازی در آبان 92 از اجرای طرح جدیدی با نام «طرح جامع مسکن اجتماعی و حمایتی» خبر داد و اعلام کرد مسکن اجتماعی همان مسکنی است که از طریق پسانداز تأمین میشود! در بهمنماه سال 95 طرح مسکن اجتماعی رسما جایگزین مسکن مهر شد و هیأت دولت، پیشنهاد سازمان برنامه و بودجه کشور مبنی بر تأمین مسکن گروههای کمدرآمد در ۲ قالب مسکن اجتماعی و مسکن حمایتی را بررسی و تصویب کرد.
همزمان با تصویب این طرح، وزارت راهوشهرسازی در سامانه اینترنتی خود و در توضیح مسکن اجتماعی با اشاره به پیشینه این نوع مسکن در کشورهای صنعتی، نوشت: «مسکن اجتماعی به نوع خاصی از شیوه تأمین مسکن اطلاق میشود که به صورت انبوه ساخته میشود. این واحدها به صورت اجاره یا اجاره به شرط تملیک در اختیار بهرهبرداران قرار میگیرد. در مسکن اجتماعی، کمک به ساخت مسکن استیجاری، پرداخت کمکهزینه اجاره و وام قرضالحسنه ودیعه مسکن مورد توجه قرار گرفته و شامل اشخاص حقیقی و حقوقی خواهد شد که دارای زمین بوده و تمایل به احداث واحدهای مسکونی استیجاری با نرخ اجاره ترجیحی و در قالب توافق با بنیاد مسکن انقلاب اسلامی داشته و به ازای هر واحد استیجاری تا ۲ برابر سقف تسهیلات اعلامی اعطا میشود». طبق این طرح قرار بود 200هزار مسکن تا پایان سال 97 ساخته و در اختیار متقاضیان قرار داده شود اما این طرح نیز به سرانجام نرسید.
* تبعات سیاستگذاری آخوندی به روایت آمار
برای درک بهتر تبعات سیاستهای عباس آخوندی در حوزه مسکن، باید نگاهی به آمارهای مستندی که از سوی بانک مرکزی و سامانه وزارت راهوشهرسازی و مرکز آمار ایران ارائه شده، بیندازیم. همانطور که گفته شد تولید مسکن در دوره وزارت آخوندی بشدت کاهش یافت. بر اساس دادههای آماری بانک مرکزی، سال 92 تعداد 834 هزار واحد مسکونی در کشور ساخته شد، این در حالی است که تعداد واحدهای مسکونی ساخته شده در سال 94 با کاهش 284 هزار واحدی به 548 هزار واحد مسکونی رسید. سال 95 نیز تعداد 382 هزار واحد مسکونی در کشور تکمیل و ساخته شد و این، یعنی کاهش بیش از 50 درصدی تولید مسکن طی 3 سال.
آماری که در سامانه وزارت راهوشهرسازی از تعداد واحدهای مسکونی در پروانههای ساختمانی صادره توسط شهرداریهای مناطق شهری کشور منتشر شده نیز مؤید آن است که طی 4 سال نخست دولت یازدهم، وزارت راهوشهرسازی اقدام قابل توجهی در حوزه مسکن انجام نداده است. بر این اساس سال 92 تعداد 649 هزار و 680 پروانه ساختمانی توسط شهرداریهای سراسر کشور صادر شده که این میزان با روند رو به کاهش در سال 96 به 333 هزار و 443 پروانه ساختمانی رسیده است. به عبارت دیگر تعداد پروانههای ساختمانی صادرشده در سال 96 بیش از 48 درصد در مقایسه با سال 9۲ کاهش یافته است.
سال 92 همچنین تعداد 175 هزار و 666 پروانه ساختمانی در شهر تهران صادر شده است. این رقم طبق آخرین آمار سال 99 (7 ماهه نخست) به 4 هزار و 105 پروانه ساختمانی رسیده است. در واقع به طور میانگین ماهانه تعداد 586 پروانه ساختمانی صادر شده است. با فرض اینکه در 5 ماهه پایانی سال 99 نیز ماهانه همین تعداد پروانه ساخت از سوی شهرداری تهران صادر شده باشد، در نتیجه در پایان سال 99 حدود 7 هزار پروانه ساختوساز در بخش مسکن صادر شده است. با این حساب میزان صدور پروانه ساختمانی از ابتدای دولت روحانی تا پایان سال 99 بیش از 96 درصد کاهش داشته است.
* افزایش 650 درصدی قیمت یک مترمربع واحد مسکونی
ماحصل سیاستهای آخوندی در حوزه مسکن که منجر به کاهش تولید و افزایش سوداگری در بازار مسکن و تبدیل یک کالای مصرفی به کالای سرمایهای شد، افزایش تقاضا و تحمیل فشار مالی مضاعف به خانوارهای کشور بویژه اقشار متوسط و رو به پایین جامعه را نیز به همراه داشت. از سوی دیگر کمبود مسکن در مقابل افزایش تقاضا، رشد سرسامآور قیمت مسکن و نرخ اجارهبها را رقم زد.
آمارها نشان میدهد میانگین قیمت یک مترمربع واحد مسکونی در شهر تهران در سال 99 و مقایسه آن با میانگین قیمت یک مترمربع واحد مسکونی در سال 92، رشدی بیش از 650 درصدی داشته است، بر این اساس سال 92 میانگین قیمت یک مترمربع واحد مسکونی 4 میلیون تومان بوده در حالی که در سال 99 میانگین قیمت یک مترمربع واحد مسکونی به 30 میلیون و 200 هزار تومان رسیده است. به این ترتیب اگر یک متقاضی مسکن، سال 92 قادر بود یک واحد مسکونی 60 متری را به طور متوسط به قیمت 240 میلیون تومان خریداری کند، در سال 99 باید یک میلیارد و 812 میلیون تومان بابت خریداری همان واحد مسکونی پرداخت میکرده است.
در حوزه اجاره مسکن نیز رشد چشمگیر اجارهبها، معضلات متعددی برای قشر اجارهنشین کشور ایجاد کرد. طبق آمار مرکز آمار ایران از نتایج اطلاعات قیمت و اجاره مسکن در شهر تهران، متوسط قیمت اجاره ماهانه به علاوه 3 درصد ودیعه پرداختی برای اجاره یک مترمربع زیربنای مسکونی در بهار سال 92 معادل 17 هزار و 700 تومان بوده است. این در حالی است که متوسط مبلغ اجاره ماهانه به علاوه 3 درصد ودیعه پرداختی برای اجاره یک مترمربع زیربنای مسکونی در بهار سال 99 در شهر تهران 55 هزار و 730 تومان برآورد شده است. این رقم طبق آخرین آمارهای مرکز آمار، در پاییز سال 99 به 62 هزار و 218 تومان رسیده است. به این ترتیب متوسط قیمت یک مترمربع اجارهبهای ماهانه در شهر تهران از بهار سال 92 تا بهار سال 97 رشد 214 درصدی و از بهار سال 92 تا پاییز سال 99، رشد 251 درصدی داشته است.
* طرح حمایت فوری از مستاجران
به دنبال افزایش نرخ اجارهبها و اعتراضاتی که به سیاستهای دولت در ایجاد بحران اجارهبها بهوجود آمد، دولت حمایت فوری از مستاجران در برابر تحولات بازار مسکن را در دستور کار خود قرار داد و در مردادماه سال 97 عباس آخوندی، در نامهای به اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیسجمهور، پیشنهادی برای اصلاح موادی از قانون اصلاح قانون مالیاتهای مستقیم مصوب ۱۳۹۴ ارائه کرد تا در قالب یک لایحه دوفوریتی در مجلس شورای اسلامی تصویب شود. در این نامه وزارت راهوشهرسازی خواستار جایگزینی ۲ ماده و یک تبصره از قانون اصلاح قانون مالیاتهای مستقیم مصوب ۱۳۹۴ شد که بنا بر این اصلاحیه، مالیات بر اجاره مسکن در واحدهایی که مطابق الگوی مصرف است، یعنی واحدهای کممتراژ، حذف شود. در واقع آخوندی خواست با این اصلاحیه، از یک ابزار تشویقی برای اجاره واحدهای مسکونی و عرضه بیشتر در بازار استفاده کند. همچنین در اصلاحیه تبصره ۱۱ ماده ۵۳ این قانون، شرط معافیت مالیاتی، اجاره واحد مسکونی برای ۲ سال یا بیشتر پیشبینی شد. به این معنا که موجرانی که با مستاجران خود قرارداد ۲ ساله تنظیم کنند، از پرداخت مالیات معاف خواهند شد. اما طرح ۲ ساله شدن قراردادهای اجارهبها برای حمایت از مستاجران نیز نتوانست مشکل و دغدغه افزایش اجارهبها را حل کند.
* پرداخت وام بدون پشتوانه
افزایش وام مسکن یکی دیگر از راهکارهای آخوندی برای حل مشکل مسکن در کشور بود. سال 93 طرحی با عنوان صندوق پسانداز مسکن یکم بعد از رایزنیهای متعدد میان وزارت راهوشهرسازی، بانک مسکن و بانک مرکزی، در بانک مسکن به مرحله اجرا درآمد. این وام ابتدا تا سقف 40 تا 80 میلیون تومان و شرایط آن بهگونهای بود که متقاضی باید برای دریافت این تسهیلات یک دوره یکساله سپردهگذاری کرده و در نهایت مبلغ موردنظر را دریافت کند. دوره بازپرداخت این تسهیلات حداکثر 12 سال و سود پرداختی در ابتدای شروع به کار صندوق حدود 14 درصد بود اما در ادامه با تغییراتی در پرداخت تسهیلات صندوق پسانداز یکم، مبلغ وام برای زوجین، ویژه شد و بین 80 تا 160 میلیون تومان تغییر کرد. سال ۹۳ رقم این وام به اندازهای بود که متقاضیان مسکن میتوانستند با دریافت آن بخش قابل توجهی از هزینه مسکن را تأمین کنند اما در همان زمان نیز کارشناسان اقتصادی اعلام کردند پرداخت وام 80 میلیون تومانی خرید خانه نمیتواند کمکی به حل چالشهای بخش مسکن بکند، چرا که به دلیل تامین نبودن اعتبارات در بانک مرکزی امکان پرداخت وجود ندارد. از نیمه دوم سال ۹۶ بویژه در اوایل سال 97 شرایط تغییر کرد و قیمت مسکن روندی صعودی را در پیش گرفت تا جایی که تسهیلات بانکی دیگر پاسخگوی نیاز متقاضیان نبود. بر اساس آمارهای بانک مرکزی، در مهرماه سال 96، یک متقاضی خرید مسکن با دریافت وام ۸۰ میلیون تومانی، میتوانست به طور میانگین 2/22 درصد از قیمت مسکن در مناطق بیستودوگانه تهران را تأمین کند اما این ارقام در آبانماه همان سال تفاوت چشمگیری پیدا کرد به گونهای که بر اساس آمارهای منتشرشده، در هیچیک از مناطق بیستودوگانه تهران، سهم وام مسکن در پوششدهی ارزش ملک به بیش از ۳۰ درصد نمیرسید و بیشترین سهم وام مسکن در تأمین قیمت مسکن با 5/29 درصد مربوط به منطقه ۸ تهران بود. به این ترتیب طرحی که قرار بود 50درصد از ارزش خرید یک خانه را از طریق تسهیلات تأمین کند، در همان سالهای نخستین اجرای طرح به بنبست خورد. در شهریورماه سال 97 عباس آخوندی در نامهای به رئیسجمهور، استعفای خود را اعلام کرد.
******
وزیر جدید و طرحهای جدید
وضعیت آشفته بازار مسکن به عنوان میراث عباس آخوندی، پس از استعفای او به محمد اسلامی رسید تا چشم امید متقاضیان مسکن به عملکرد وزیر جدید باشد. اسلامی در نخستین روزهای تصدی بر وزارت راهوشهرسازی، با حضور در کمیسیون عمران مجلس، برنامههای آینده خود را شرح داد. وزیر راهوشهرسازی در جمع اعضای کمیسیون عمران مجلس با بیان اینکه «مسکن مهر در اولویت برنامههایم قرار دارد» گفت: به دنبال آن هستیم با افزایش تولید مسکن، نیاز جامعه به واحدهای استیجاری را برطرف کنیم». وزیر راهوشهرسازی آذر 97 در حاشیه جلسه هیأت دولت، در جمع خبرنگاران نیز اعلام کرد قرار است ۲۰۰ هزار واحد مسکونی در ۲۱ شهر جدید و ۱۰۰ هزار واحد در شهرهای با جمعیت زیر ۵۰ هزار نفر و همچنین ۱۰۰ هزار واحد مسکونی در مناطقی که دارای بافت فرسوده هستند ساخته شود؛ مضاف بر اینکه این برنامه در کنار تکمیل و تحویل ۵۰۰ هزار واحد مسکونی که متعلق به مسکن مهر است، از برنامههای تولید مسکن است که در سالهای ۱۳۹۸ و ۱۳۹۹ اجرا میشود. وی همچنین در حساب شخصی خود در فضای مجازی از برگزاری جلسات اختصاصی با دستور کار مسکن مهر در روزهای شنبه هر هفته خبر داد. به این ترتیب قرار بود تا پایان سال 99 در مجموع 900 هزار واحد مسکونی در کشور تولید و ساخته شود.
* اجرای طرح مسکن ملی در وقت اضافه
زمستان سال 97 وزیر جدید راهوشهرسازی، طرح جدیدی را با عنوان «طرح اقدام ملی مسکن» یا «مسکن ملی» مطرح کرد. این طرح شامل ساخت 400 هزار واحد مسکونی بود که ساخت 200 هزار واحد آن در شهرهای جدید و با مشارکت بخش خصوصی، ۱۰۰ هزار واحد در مناطق بافت فرسوده و توسط شرکت بازآفرینی شهری و ۱۰۰ هزار واحد برعهده بنیاد مسکن انقلاب اسلامی گذاشته شد. اوایل شهریورماه سال 98، ثبتنام طرح ملی مسکن از استان کرمان به عنوان استان پایلوت کلید خورد و از آبانماه همان سال نیز دور دوم ثبتنام طرح اقدام ملی مسکن در 10 استان دیگر آغاز شد. در این طرح، 4 شرط عمده برای ثبتنام متقاضیان از جمله تأهل و سرپرستی خانواده، عدم مالکیت مسکونی از اول فروردین ۸۴ تا زمان ثبتنام، عدم استفاده از امکانات دولتی از قبیل زمین، آپارتمان یا تسهیلات ویژه یارانهدار و داشتن سابقه سکونت در شهر مورد تقاضا به مدت 5 سال وجود داشت. طبق اعلام وزارت راهوشهرسازی، قرار بود متوسط قیمت ساخت هر مترمربع خانه در این طرح بین 5/1 میلیون (در خانههای یک طبقه و ویلایی) و ٢ تا 5/2 میلیون تومان در آپارتمان در نظر گرفته شود.
همچنین گفته شد واگذاری زمین دولتی، کاهش 50 درصدی هزینه صدور پروانه و مجوزها، 25 میلیون تومان وام ساخت با سود صفر درصد و خرید مصالح از «بازار تعهدی» با تخفیف 30 درصدی بخشی از برنامه طرح مسکن ملی است. مضاف بر این، راهاندازی «بازار تعهدی» مصالح بخش دیگری از طرح اقدام ملی است که براساس آن قراردادی مابین بانک مسکن، بنیاد مسکن و شرکت تامین مصالح ساختمانی امضا میشود. سازوکار بازار به این صورت خواهد بود که سازندگان نیاز مصالح سالانه خود را اعلام میکنند و شرکت تامین مصالح، آنها را به صورت عمده خریداری میکند که قیمت آن تقریبا 28 تا 30 درصد کمتر از قیمت بازار است.
* فاصله آمارها تا واقعیت
بر اساس آخرین ویرایش طرح جامع مسکن، نیاز به ساخت و عرضه واحدهای مسکونی از سال 1396 تا سال 1405 مجموعا 10 میلیون و 500 هزار واحد ذکر شده است که ناشی از انباشت تقاضای مسکن، تقاضای جدید از محل ازدواج، نوسازی و بهسازی بافت فرسوده و ذخیره طبیعی بازار مسکن محاسبه میشود. در واقع قرار بود از سال 96 ساخت سالانه یکمیلیون و 50 هزار واحد مسکونی به مدت 10 سال در دستور کار دولت قرار گیرد تا بهبود شرایط بازار مسکن و کاهش فشار وارد شده از این ناحیه به مردم حاصل شود. این در حالی است که آمارهای موجود از ساختوساز از سال 96 تا پایان سال 99، نشان میدهد طی این مدت بیشترین بیتوجهی به ساخت و تولید مسکن در کشور شده و یک نیاز انباشته شده دیگر به وجود آورده است. حال اگر آمار ساخت و ساز مسکن در مجموع این 4 سال از نیاز برآورد شده طرح جامع مسکن کسر شود، این نتیجه حاصل میشود که نیاز به ساخت و عرضه واحدهای مسکونی تا افق 1405 سالانه بیش از یکو نیم میلیون واحد خواهد بود.
آمارهای به دست آمده از تعداد پروانههای ساختمانی صادر شده توسط شهرداریهای کشور طی سالهای 97 و 98 نشان میدهد سال 97 تعداد 152 هزار و 20 پروانه ساختمانی و سال 98 تعداد 147 هزار و 5 پروانه احداث ساختمان توسط شهرداریهای کشور صادر شده است که کاهشی حدود 2/3 درصدی داشته است. آخرین آمار منتشر شده در زمینه صدور پروانه ساختمانی توسط شهرداریهای کشور نیز نشان میدهد در 6 ماهه نخست سال 99 تعداد 90 هزار و 363 پروانه ساختمانی صادر شده است.
* افزایش سهم مسکن در هزینه خانوارها
8 سال عمر دولت تدبیر و امید گذشت؛ دولتی که با انتقاد از عملکرد دولت پیش از خود در حوزه مسکن، وعده داده بود معضل مسکن جوانان و اقشار کمدرآمد جامعه را حل میکند اما با سیاستگذاریهای ناکارآمد، عملا تیشه محکمی به ریشه مسکن زد. در گزارشی که در سامانه وزارت راهوشهرسازی منتشر شده، سهم مسکن در هزینه خانوار در بازه زمانی سالهای 88 تا 98 مورد بررسی قرار گرفته است که نشان میدهد طی10 سال گذشته سهم مسکن در هزینه خانوار روند مشخصی نداشته و همواره با نوسان همراه بوده است. بر اساس این آمارها، سهم مسکن در هزینه خانوارهای کشور در سال 1398 در بالاترین مقدار خود قرار گرفته و به میزان 36 درصد رسیده است که نسبت به سال 88 معادل 4/3 درصد رشد داشته است. بر اساس آخرین اطلاعات منتشره بانک مرکزی، این شاخص برای شهر تهران در سال 1396 معادل 49 درصد بوده است. بنابراین آنچه به عنوان دستاورد دولت یازدهم و دوازدهم در حوزه مسکن میتوان بیان کرد، چیزی فراتر از ناکارآمدی است.
ارسال به دوستان
با برد استقلال برابر شرطه ایران تنها کشوری شد که 3 نمایندهاش به مرحله بعد صعود کردند
قدرتنمایی
زهره فلاحزاده: آخرین شب مرحله گروهی لیگ قهرمانان آسیا با صعود ۲ نماینده دیگر ایران یعنی استقلال و تراکتور به یکهشتم نهایی این رقابتها به اتمام رسید. پیش از این پرسپولیس با شکست الریان قطر به عنوان صدرنشین صعود کرده بود. بین نمایندگان غرب آسیا ایران ۳، امارات و عربستان ۲ و تاجیکستان یک نماینده در مرحله یکهشتم نهایی این رقابتها دارند و نکته جالب اینکه هیچ یک از تیمهای قطری نتوانستند راهی این مرحله شوند.
* صعود آبیها با صدرنشینی در گروه مرگ
پیش از شروع مسابقات کمتر هواداری گمان میکرد استقلال بتواند با صدرنشینی در گروه مرگ آسیا به مرحله بعد صعود کند، گروهی که الدحیل پرستاره و الاهلی میزبان و مدعی و حتی الشرطه چغر در آن حضور داشتند. آخرین دیدار این گروه ثانیه به ثانیهاش هیجان داشت و استرس. استقلالیها برای صعود تنها یک راه داشتند؛ برد مقابل تیم عراقی. از آنجا که دیگر بازی این گروه همزمان برگزار نمیشد، ریش و قیچی دست خود استقلال بود تا با کسب ۳ امتیاز خیالش را بابت صعود آسوده کند. تیم فرهاد مجیدی خیلی زود صاحب پنالتی شد و شیخ دیاباته گل برتری استقلال را به ثمر رساند. درست چند دقیقه بعد باز هم این تیم یک پنالتی نصیبش شد که این بار شیخ آبیها قدر این موقعیت را ندانست و ضربه آرام او، توپ را در دستان دروازهبان الشرطه قرار داد. شاید اگر این پنالتی با دقت بیشتری زده میشد و استقلال با ۲ گل از حریفش پیش میافتاد، هواداران با استرس و اضطراب کمتری بازی تیمشان را دنبال میکردند. تیم الشرطه با وجود حذف زودهنگام از این رقابتها اما مقابل استقلال پا پس نکشید و چندین و چند بار مقابل دروازه رشید مظاهری پیش آمد اما با همه دلنگرانیها و استرسها بازی در نهایت با حساب یک بر صفر به سود استقلال به اتمام رسید تا رفتن به جمع 16 تیم نهایی این مسابقات قطعی شود. دیگر دیدار این گروه پس از پایان مسابقه استقلال- الشرطه آغاز شد و در حالی که الدحیل تا آستانه پیروزی و صدرنشینی در این گروه پیش رفت، درست مثل بازی دور رفت، دقایق آخر بازی گل مساوی را از الاهلی دریافت کرد تا هر ۲ تیم از صعود به مرحله بعد باز بمانند. حالا استقلال در گروه مرگ آسیا با صدرنشینی، تنها تیم حاضر در این گروه است که به مرحله یکهشتم نهایی این رقابتها صعود کرد. آبیها با ۱۴ گل بیشترین گل زده در مرحله گروهی را در کارنامه خود ثبت کردند تا به همراه پرسپولیس لقب هجومیترین تیم را از آن خود کنند. قرعه استقلال در مرحله یکهشتم نهایی نیز همچون مرحله گروهی سخت از آب درآمد و باید به مصاف الهلال عربستان، یکی دیگر از مدعیان پرافتخار آسیا برود. هر چند استقلال در بین تیمهای عربستانی بیشترین برد را مقابل الهلال داشته و هیچ بعید نیست تیم مجیدی باز هم در این رقابتها بدرخشد و به مرحله بعد صعود کند.
* رستگاری تراکتور در دقیقه ۹۰
تیم تراکتور که در این فصل از لیگ برتر ایران با وجود ستارههای دانهدرشت حال خوشی ندارد و نتوانسته بسان یک مدعی نتایج خوبی بگیرد، در لیگ قهرمانان آسیا فراتر از انتظار ظاهر شد. تبریزیها تنها تیم بدون باخت غرب آسیا بودند که با برد مقابل الشارجه صدرنشین منتظر دیدارهای شب آخر ۲ گروه دیگر ماندند تا صعودشان را جشن بگیرند. با شکست الهلال در گروه اول، صعود تراکتوریها قطعی شد و حالا رسول خطیبی باید به فکر ترمیم تیمش باشد تا شهریورماه با آمادگی کامل مقابل النصر عربستان قرار بگیرد، هر چند مالک باشگاه تبریزی علاقه زیادی به تغییر کادر فنی تیمش دارد و هیچ بعید نیست خطیبی در آن بازی روی نیمکت ننشیند و تراکتوریها با مربی جدید به مصاف عربستانیها بروند!
* صدرنشینی پرسپولیس با بیشترین امتیاز
تیم پرسپولیس در آخرین دیدار توانست مقابل الریان قطر با حساب ۴ بر ۲ به پیروزی برسد تا با ۱۵ امتیاز بهترین نتایج را در مرحله گروهی غرب آسیا کسب کند. قرمزها کار سختی برای صعود نداشتند و از ابتدا هم یکی از شانسهای صعود به مرحله یکهشتم نهایی بودند. تیم یحیی گلمحمدی در مرحله بعد که به صورت تکحذفی خواهد بود، به مصاف استقلال تاجیکستان میرود؛ استقلالی که در گروه اول توانست با کسب نتایج خارقالعاده به عنوان صدرنشین به مرحله بعد برسد. به نظر نمیآید پرسپولیس چندان کار سختی مقابل این تیم داشته باشد و راه صعود به یکچهارم نهایی برای این تیم هموارتر از دیگر نمایندگان ایران خواهد بود.
ایران با ۳ نماینده در مرحله یکهشتم نهایی لیگ قهرمانان آسیا به غربیها نشان داد میشود بدون خرید بازیکنان گرانقیمت و امکانات و تجهیزات کامل هم با کمک نیرو و توان داخلی به موفقیت دست پیدا کرد.
ارسال به دوستان
گفتوگوی «وطنامروز» با مسؤول گروه جهادی «منتظران خورشید» که بدون هیچ چشمداشتی به محرومان خدمت میکنند
جهادگران کشور را میسازند
اگر چه در روزهای سخت کرونایی یا سالهای اخیر در حوادثی چون سیل و زلزله، گروههای جهادی بسیار نامآشنا شدهاند اما 2 دهه قبل یعنی سالهای اولیه دهه 80 در دوران دولت دوم خردادیها، عدد این گروههای جهادی حتی از انگشتان ۲ دست نیز فراتر نمیرفت. با این مقدمه سراغ جهادگرانی رفتیم که خود را «منتظرانیها» صدا زده و از سال 81 استوار و مقاوم پای هجرت محرومیتزدایی و جهاد خدمترسانیشان ایستادهاند. برای گفتوگوی صمیمانه در این زمینه سراغ دکتر اسماعیل احمدی، خادم جبهه جهادی منتظران خورشید که دانشجوی ممتاز و فارغالتحصیل دانشگاه علامه طباطبایی در علوم ارتباطات اجتماعی نیز هست رفتهایم؛ چهرهای آشنا برای بچههای جهادی و اهالی روستاها.
***
* آقای دکتر! از «منتظرانیها» برای ما بگویید، چگونه تشکیل شد؟
البته عنوان دکتر را برای رفقای جهادی منع کردهایم. اصولا دوستان لطف کرده و حاجاسماعیل صدا میزنند.
سال 69 نخستین اردوی راهیان نور را مسجد محلهمان در نظامآباد تهران برگزار کرد و به طور خاص از سال 74 تاکنون توفیق داشتم هر سال به مناطق عملیاتی رفتهام. سال 80 که برای بازدید مناطق غرب کشور به قصر شیرین و سرپل ذهاب رفته بودم به این فکر افتادم برای ادامه راه شهدا باید مانند شهدا شد و به مردم خدمت کرد. طبیعتا بهترین نقطه همان روستاهایی بود که در دوران دفاعمقدس بیشترین آسیب را دیده بودند، لذا از روستاهای چم امام حسن علیا و سفلی و وسطی در قصر شیرین و روستای گور سفید در گیلانغرب با 150 دانشآموز و مربی تربیتی آغاز کردیم و تا امروز که اردیبهشت سال 1400 است، جبهه جهادی منتظران خورشید یا همان «منتظرانیها» نمکگیر میهماننوازی روستاییان عزیز مانده و خلاصه کم نیاوردهایم.
* الان در کدام مناطق فعال هستید و در چه عرصههایی خدمت میکنید؟
به لطف خدا 140 روستا در 5 استان سیستانوبلوچستان، تهران، قم، مرکزی و خوزستان تحت پوشش «منتظرانیها» هستند و با وجود جهادگران متخصص و متعهدی که داریم، در تمام زمینههای عمرانی، بهداشت و درمان، فرهنگی، اقتصادی، آموزشی، ورزشی، هنری، رسانه، مطالبهگری و هدایا کاملا فعال هستیم؛ به عنوان مثال بیش از 8200 مترمربع ابنیه اعم از خانه، مسجد، مدرسه، غسالخانه، خانه بهداشت و... ساختهایم یا دهها هزار مترمربع بنا را ایزوگام و موزاییک و برقکشی و نقاشی کردهایم یا مرمت و بهسازی و زیباسازیشان را انجام دادهایم. بیش از ۲ هزار تن هدایای مردمی اعم از کیف و کفش، نوشتافزار، سبد معیشتی و بسته فرهنگی را تقدیم کرده و صدها جهیزیه اهدا کردهایم. در بخش بهداشت و درمان بیش از 80 هزار نفر خدمت را در تمام تخصصهای دندانپزشکی، زنان، ماما، اطفال، چشم پزشکی، ارتوپدی، طب اسلامی و... ارائه دادهایم.
* حاج اسماعیل! اشاره کردید به مطالبهگری، دقیقا در این باره چه اقدامی انجام دادهاید؟
مطالبهگری رکن رکین اقدامات «منتظرانیها» است، البته نه از جنس فریادزنیهای مصطلحِ جنبشی و زودگذر و توأم با سیاهنمایی و لجبازی یا افشاگریهای خاص، بلکه سعی کردیم نقدمان، مطالبهگری و عدالتخواهیمان بر مبنای فرمایش ولایت باشد که ضعفها و قوتها را در کنار هم دیده و برای رفع و دفع ضعفها و موانع و آسیبها و مشکلات هم راهکار بدهیم، همچنین آستین بالا زده و به دور از شعار دادن و صرفا داد و بیداد کردن به عرصه عمل پا بگذاریم. وقتی نهادها و دستگاهها با این جنس از مطالبهگری و پیگیریهای مستمر و بیوقفه ما مواجه میشوند واکنششان مثبت بوده و همراهی میکنند. ما دائما محرومیت مناطق تحت پوششمان را در قالب کارهای رسانهای بازگو کرده و با امضای تومارها و نامهها و جلسات حضوری یا به صورت تماس تلفنی و پیامک و خلاصه هر راهی که به ذهنتان بیاید، از آن مقام مسؤول یا دستگاه مربوط بارها و بارها پیگیری میکنیم و به لطف خدا دیر و زود جواب هم گرفتهایم. هماکنون دهها میلیاردتومان طرحهای زیرساختی نظیر راه، آب و برق، مخابرات، گاز و... در مناطق تحت پوشش ما در حال اجراست که جملگی آرزوهای محال اهالی بوده اما به دلیل این نوع از مطالبهگری محقق شده است.
* حقیقتا اقداماتی که اشاره کردید در میان گروههای جهادی کمنظیر یا شاید هم بینظیر باشد؛ به نظر خودتان علت موفقیتتان چه بوده است؟
چند علت کلیدی در این باره وجود دارد؛ اول اینکه ما دائما خود را آسیبشناسی میکنیم، یعنی نقاط ضعف را اصلاح و قوتها را تقویت کرده و تعمیق میبخشیم. دوم اینکه مناطق و روستاهای هدف داریم و اصطلاحا نوکزنی نمیکنیم که امروز برویم فلان روستا و فردا برویم روستای دیگر یا امسال برویم استان الف و سال بعد استان ب. روستاهای بسیار محرومی را انتخاب کرده و با تدوین چشمانداز مشخص و برنامههای کوتاه، میان و بلندمدت تا رفع محرومیت اصلی و ایجاد گروههای جهادی بومی، کارمان را بدون توقف و معطلی و به طور شبانهروزی پیگیری میکنیم بیآنکه حتی یک نفر حقوق و دستمزدی بگیرد. از همین منظر، نکته دیگر حضور خانوادگی «منتظرانیها» در برنامههای جهادی است که در طول سال تحت عنوان آخرهفتههای جهادی ادامه دارد و در طول هفته نیز پیگیری میشود. البته به بحث هنر و رسانه نیز توجه ویژه داریم، ضمن آنکه تمام عزیزان در حوزه فعالیت جهادی صاحب تخصص و گاه صاحب سبک در کشور هستند.
* به بسیاری از حوزهها اشاره کردید جز اشتغال که به نظر یکی از مهمترین مسائل روستاهاست.
البته اشتغال و بیکاری مهمترین مشکل کشور است، چه در روستا و چه در شهر اما از آنجا که مناطق هدف ما فاقد امکانات اولیه نظیر آب، راه، برق، گاز و حتی خانه و... بودند لذا طبیعی بود که ابتدا باید به زیرساختهای اولیه حیات توجه میکردیم. خب! وقتی آب نباشد اساسا اشتغال بیمعناست یا اگر روستا جاده نداشته باشد نمیتوان محصول روستایی را به بازار عرضه کرد، بنابراین هدف اصلی ایجاد زیرساختها بوده و هست که الحمدلله نقش موثر و بسیار مفیدی در ایجاد و تقویت اشتغال در روستاها داشته است. البته طی ۲ دهه گذشته دورههای آموزشی متنوعی را برگزار کرده یا تسهیلات و حمایتهایی نیز از کسبوکار روستایی داشتهایم اما به طور مشخص اردیبهشت 99 کار مطالعاتی را در قالب طرحی به نام «دوکوهه اشتغال» آغاز کرده و فاز اولیه را به صورت عملیاتی آبان 99 کلید زدیم که نوروز 1400 به طور رسمی افتتاح شد.
از آنجا که الگوی ما «منتظرانیها»، دفاعمقدس است لذا واژگانمان نیز همچون جبهه و دوکوهه و... برگرفته از دوران پرشکوه دفاعمقدس است، در طرح «دوکوهه اشتغال» نیز که در نزدیکی تهران در قالب باغی بزرگ به نام دهکده خورشید راهاندازی شده است دورههای آموزشی برای روستاییان تحت پوشش در حوزههای دامپروری، باغداری، پرورش طیور و ماهی، کاشت صیفیجات و... برگزار میشود که در نتیجه آن طی فرآیندی 3 تا 5 ساله، شاهد جهش تولید در تمام 140 روستا با محوریت اشتغال بومی و محلی در حوزههای یادشده و نیز صنایع دستی، داروهای گیاهی و صنایع تبدیلی خواهیم بود؛ انشاءالله به شرط اخلاص.
* نحوه حمایت دستگاههای گوناگون چگونه بوده است؟
الحمدلله ارتباطات ما با قوای مختلف و نهادهای انقلابی به دلیل قدمت و سوابق خدمتگزاریمان، گسترده است اما حقیقتا کماکان از حمایتها راضی نیست. اینکه میگویم حمایت، منظور صرفا حمایت از گروه جهادی نیست، چرا که ما نه حقوقی میگیریم که دنبال حمایت مالی برای خودمان باشیم نه دفتر و دستکی داریم که در پی پول آب و برق و تجهیزات آن باشیم، بلکه حمایت از مناطق محروم مدنظر است. واقعا قابل هضم نیست بعد از گذشت 4 دهه از انقلاب، روستاهایی هنوز مشکل آب و برق و راه و گاز و حتی سرویس بهداشتی و حمام داشته باشند. حقیقتا انقلاب خدمات بسیار شگرفی در کشور داشته و مشکل بودجه و امکانات نیز نداریم، چرا که منابع ما از مواد اولیه و ذخایر غنی زمینی و زیرزمینی تا نیروی انسانی باانگیزه و کارآمد، سرشار است اما مشکل جدی در نبود برنامهریزی صحیح و جامع و سوءمدیریت است. هر جا مدیر قابل و جهادی داشتهایم حقیقتا حمایتها نیز مقبول بوده است، نظیر بسیج، ستاد اجرایی فرمان حضرت امام، کمیته امداد حضرت امام و سپاه.
* با این اوصاف و با این تجربه میدانی که در خدمت به استانهای مختلف داشتهاید، مشکل اصلی کشور را چه میدانید؟
اصلیترین مشکل، کم بودن مدیران جهادی در لایههای مختلف مدیریتی از بخش و شهر و شهرستان تا استان و دستگاههای ملی است. مدیری که در دوران مدیریت خود به مناطق محروم سرکشی نکرده و با فقرا نشست و برخاست ندارد و به صورت میدانی و عینی، مشکلات قلمرو سرزمینی خود را ندیده و اشرافی بر مسائل ندارد طبیعتا بر پایه اطلاعات پای تختهای تصمیمگیری میکند و راه را اشتباه میرود. اساسا باید یک مدیر یا نماینده مجلس یا عضو شورای شهر، قبل از اینکه مسؤولیت بگیرد، بر تمام مسائل، مشکلات و موانع واقف بوده و راهحل و راهکار داشته باشد. روحیه جهادی که بارها حضرت آقا اشاره داشتند یعنی اخلاص، تقوا، تعهد و مسؤولیتپذیری، یعنی خستگیناپذیر بودن و روز و شب را برای خدمت بیمنت به هم گره زدن، یعنی سادهزیستی و پرهیز از اشرافیگری، تجملگرایی، باندبازی و قبیلهگرایی، یعنی منافع مردم را بر منفعت شخصی و جناحی و حزبی ارجح دانستن، یعنی مردمداری، مردمیاری و مردممحوری در عمل و نه در شعار.
* خیلی دلتان پر است.
دل ما پر است، چون محرومیت را عینا و مستقیما میبینیم که چطور زن و مرد و کودک روستایی بهرغم منابع سرشار و ظرفیتهای بیانتهای روستاها باید با رنج و مشقت زندگی کنند. حقیقتا دلمان خون است که چرا بیهوده دل به غرب و کدخدا و برجام بسته شده است. خیلی اوقات، شاهد اتفاقات ناگواری نظیر مرگ کودک یا زن باردار روستایی به دلیل نبود امکانات اولیه بهداشتی یا جاده بودهایم، این صحنهها همواره روح و جانمان را آزار میدهد. حتی شاهد عدم حمایت از جهادگران هستیم، در حال حاضر بیش از 42 نفر از جهادگران عزیزمان در اردوهای جهادی آسمانی شدهاند اما «شهید» اطلاق نمیشوند. جهادگر جوانی که دنیا را با راحتیهایش رها کرده، به سختترین مناطق محروم بدون دریافت مزد و منتی رفته و در مسیر خدمت به هممیهنان خود و آبادانی کشور، جهاد کرده است، به لحاظ دنیایی شهید محسوب نمیشود که این موضوع حقیقتا کمکاری نهادها و دستگاههای متولی است.
* آینده حرکتهای جهادی را چگونه ارزیابی میکنید؟
با تجربه واثق و تحقیقات علمی عرض میکنم که کشور را میتوان با حرکت جهادی ساخت. همانطور که انقلاب ما مردمی بود، قطعا توسعه و تقویت و تعمیق آن نیز باید به دست مردم اتفاق بیفتد، نه آنکه موقع انتخابات همه مردمدار شوند و بعد از اینکه انتخاب شدند مردم را در حلقه اطرافیان خود خلاصه کنند. باید در سیاستگذاری، راهبردنگاری، برنامهریزی و اجرا، مردم نقش اساسی ایفا کنند. گروههای جهادی در اصل، بدنه فعال جامعه و مردم همیشه در صحنه هستند که به دلیل ارتباط تنگاتنگ با تودهها و شناخت عینی از جامعه، حقیقتا از بهترین سیاستگذاران، برنامهریزان و مجریان بوده و به احسن وجه قادر به اداره کشور هستند، بنابراین باید مسؤولان عالی نظام برای این نقشآفرینی حرکتی نو در اندازند تا دستگاهها اجرایی بویژه دولت، چالاک و کوچک شده و حمایتها، تشکیلات و نیروهای انسانی نهادها به سوی گروههای مردمی و جهادی روانه شود که هم هزینههای سرسامآور جاری دولت را به حداقل برساند و هم بودجه را به سوی عمران و آبادانی کشور سوق دهد. ضمن اینکه بچههای جهادی با حداقل بودجه و بدون تشریفات زاید، حقوقهای نجومی و... بزرگترین اقدامات را انجام میدهند.
البته از گروههای جهادی نیز انتظار میرود تشکیلات خود را هر چه قویتر و منسجمتر کرده و با نظم و برنامهریزی توأم با آموزشهای لازم برای جهادگران پیش روند. انتخاب منطقه هدف برای هر گروه جهادی لازم و ضروری است تا هیچ روستا و محله محرومی بدون فعالیت و حضور گروههای جهادی نباشد. در این صورت، در یک فرآیند مشخص شاهد رفع محرومیتهای اصلی در مناطق محروم کشور خواهیم بود.
* اگر کسی علاقهمند به ارتباط با «منتظرانیها» بود چه راههای ارتباطی وجود دارد؟
پایگاه اینترنتی ما kapar.ir و سامانه پیامکیمان 300013571122 است. صفحه شخصی بنده نیز در شبکه اجتماعی اینستاگرام که حاوی گزارشها و فعالیتهایمان است ahmadi13571122 است.
ارسال به دوستان
تعداد کل قربانیان 72090 نفر
تهران و ۵ استان در شرایط سخت کرونایی
طی 24 ساعت 322 نفر از هموطنان بر اثر ابتلا به کرونا جان خود را از دست دادند
در حالی که کرونای جهشیافته انگلیسی همچنان در کشور میتازد، نگرانیهایی درباره شیوع احتمالی ویروس آفریقای جنوبی نیز در کشور وجود دارد، آن هم در شرایطی که ظرفیت خیلی از بیمارستانها به دلیل مراجعه بیماران کرونا پر است. به گزارش«وطنامروز»، پس از اعلام تست مثبت چند بیمار مبتلا به کرونای آفریقای جنوبی و سرسخت بودن این ویروس به دلیل عدم کارایی واکسن، همچنین مرگومیر بالای ناشی از ابتلای به آن، کارشناسان بر خودمراقبتی و رعایت دستورالعملهای بهداشتی تاکید کردند. بنا بر اعلام وزارت بهداشت، طی یک شبانهروز ۳۳۲ بیمار دیگر «کووید-۱۹» در کشور به دلیل این بیماری جان خود را از دست دادند. بر این اساس از ظهر روز جمعه تا ظهر شنبه ۱۱ اردیبهشت بر اساس معیارهای قطعی تشخیصی، ۱۷ هزار و ۸۰ بیمار جدید مبتلا به «کووید-۱۹» در کشور شناسایی شدند که ۲ هزار و ۳۹۰ نفر از آنها بستری شدند. مجموع بیماران «کووید-۱۹» در کشور به ۲ میلیون و ۵۱۶ هزار و ۱۵۷ نفر رسید. متاسفانه در طول این مدت، ۳۳۲ بیمار «کووید-۱۹» جان خود را از دست دادند و مجموع جانباختگان این بیماری به ۷۲هزار و ۹۰ نفر رسید. خوشبختانه تاکنون یکمیلیون و ۹۷۱ هزار و ۶۴ نفر از بیماران بهبود یافته یا از بیمارستانها ترخیص شدهاند. همچنین طبق گزارشهای موجود، 5 هزار و ۴۲۱ نفر از بیماران مبتلا به «کووید-۱۹» در بخش مراقبتهای ویژه بیمارستانها تحت مراقبت قرار دارند. در حال حاضر ۱۹۸ شهر کشور در وضعیت قرمز، ۱۵۷ شهر در وضعیت نارنجی، ۸۴ شهر در وضعیت زرد و ۹ شهر در وضعیت آبی قرار دارند.
* گونه آفریقایی؛ خطرناکترین جهش «کووید-۱۹»
جهش کرونای آفریقای جنوبی بسیار خطرناکتر از سویههای دیگر بیماری «کووید-19» است. رئیس مرکز تحقیقات ویروسشناسی دانشگاه علومپزشکی شهید بهشتی، جهش کرونای آفریقای جنوبی را خطرناکترین نوع جهش دانست و گفت: در حال حاضر این جهش مهمترین و نگرانکنندهترین واریانتی است که در مقابل خود میبینیم به طوری که اثر برخی واکسنها در برابر واریانت آفریقایی بسیار ضعیف و ۱۰ یا ۱۵ درصد است. دکتر علیرضا ناجی در گفتوگو با ایسنا گفت: مطالعات نشان میدهد سرعت انتقال بالای بیماری ویژگی اصلی این واریانتهاست و به همان نسبت ابتلا و مرگومیر هم افزایش مییابد. وی افزود: علاوه بر تاثیرات اپیدمیولوژی این جهشها، پرداختن به مقاومت سیستم ایمنی بدن مهم است که این مقاومت هم میتواند حاصل ابتلا به ویروس و بهبودی پس از آن یا تزریق واکسن بوده باشد. وی تاکید کرد: اکنون در ایران میبینیم با ورود واریانت انگلیسی به چه مشکلاتی برخوردهایم، تمام بیمارستانها پر هستند، تخت خالی نداریم و... حال تصور کنید موجهای بعدی با واریانت هندی در کشورمان رخ دهد آن وقت چه خواهد شد؟
* تهران و ۵ استان دیگر نیازمند مراقبت بیشتر
سخنگوی ستاد ملی مقابله با کرونا آخرین وضعیت بیماری کرونا در استانهای کشور را تشریح کرد. دکتر علیرضا رئیسی گفت: تاختوتاز ویروسهای جهشیافته کرونا از جمله ویروس هندی و آفریقای جنوبی را بررسی کردیم؛ ویروسی که در جایجای دنیا در حال سر برآوردن است و شاهدیم که در کشور هندوستان در حال رقم زدن چه اتفاقاتی است و سیستم بهداشت و درمانشان را ناتوان کرده است. وی ادامه داد: به دنبال اقدامات انجام شده، در ۲۵ استان کشور به یک وضعیت باثبات رسیدیم، اگر چه هنوز میزان بیماری کم نیست اما روند افزایشی متوقف شده که نشانه خوبی است. در ۱۵ استان روند نزولی آغاز شده و در ۱۰ استان تقریبا به اوج بیماری رسیدیم و انتظار داریم طی این هفته و هفته آینده از میزان ورودی به بیمارستانها کاسته شده و روند نزولی را طی کنیم. رئیسی تاکید کرد: ۶ استان هنوز روند نزولی ندارند و نیاز است مراقبت بیشتری انجام دهند، اگر چه بر اساس شواهد، این استانها به قله بیماری نزدیک هستند که با رعایت مناسب پروتکلها یک هفته پس از آن سیر افزایش یابنده بیماری متوقف خواهد شد. این ۶ استان شامل استانهای تهران، البرز، قزوین، خراسان جنوبی، هرمزگان و سیستانوبلوچستان است که به نظر میرسد طی روزهای آینده احتمالا به اوج بیماری برسند و بعد از آن باید شاهد روند نزولی بیماری در این استانها باشیم.
ارسال به دوستان
گزارش «وطن امروز» از تعلل یک ماهه هیأت دولت در تصویب حق مسکن کارگران در سال ۱۴۰۰
حق معلق کارگر
* نماینده کارگران در شورای عالی کار: طولانیشدن تصویب حق مسکن بیانگر این است که دولت اهمیتی به جامعه کارگری نمیدهد
گروه اقتصادی: با وجود گذشت یک ماه از پیشنهاد افزایش حق مسکن کارگران در شورای عالی کار اما تاکنون این موضوع در هیأت دولت تأیید نشده است؛ اتفاقی که باعث نارضایتی کارگران در شرایط بداقتصادی و کرونایی شده است.
به گزارش «وطنامروز»، اگر چه تعلل دولت در تصویب حق مسکن کارگران مسبوق به سابقه است اما انتظار میرفت با توجه به شرایط سخت اقتصادی، دولت امسال در تصویب این مولفه تعلل نکند. «حق مسکن کارگران» یک مؤلفه کوتاه و ۳ خطی در مصوبه شورای عالی کار است اما طی چند سال گذشته، تصویب این مؤلفه در هیأت دولت تبدیل به یک چالش در جامعه کارگری شده است. امسال نیز همچون سالهای گذشته، هیأت دولت هنوز مصوبه پیشنهادی شورای عالی کار برای افزایش حق مسکن کارگران را تعیین تکلیف نکرده است و همین مساله موجب شد حقوق فروردینماه کارگران با همان حق مسکن ۳۰۰ هزار تومانی مصوب سال قبل محاسبه و واریز شود. این در حالی است که اوایل فروردینماه سال جاری وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی مصوبه شورای عالی کار درباره افزایش ۱۵۰ هزار تومانی حق مسکن کارگران و رسیدن آن به ۴۵۰ هزار تومان را با قید فوریت جهت تصویب نهایی به هیأت دولت ارسال کرد که با توجه به شرایط سخت اقتصادی، اوجگیری شیوع ویروس کرونا که منجر به تعطیلی گروههای شغلی ۲، ۳ و ۴ شد و همچنین تورم لجامگسیخته، انتظار میرفت دولت برای حمایت از کارگران، حق مسکن را با قید فوریت بررسی و تصویب کند اما با این حال با گذشت نزدیک به ۳۰ روز هنوز دولت در این زمینه تصمیمگیری نکرده است. کمیسیون اقتصادی دولت، متشکل از وزرای امور اقتصادی و دارایی، صمت، جهاد کشاورزی، تعاون، کار و رفاه اجتماعی و نیرو، معاون برنامهریزی و نظارت راهبردی رئیسجمهور، معاون اجرایی رئیسجمهور، رئیس کل بانک مرکزی، رئیس سازمان اداری و استخدامی کشور، معاون اقتصادی رئیسجمهور و معاون علمی و فناوری رئیسجمهور است و مصوبه پیشنهادی شورای عالی کار جهت افزایش حق مسکن باید ابتدا در این کمیسیون بررسی و جهت تصویب نهایی به دولت ارسال شود.
* تعلل دولت؛ ضرر به جیب کارگر
طبق قانون، افزایش حق مسکن هر زمان تصویب شود، باید مابهالتفاوت ماههای قبل از آن توسط کارفرما به کارگر پرداخت شود اما تجربه سال گذشته نشان میدهد بیشتر کارفرماها وقعی به این موضوع ننهاده و مابهالتفاوت را نمیپردازند. سال گذشته اگر چه وزیر کار ۳۱ خردادماه مصوبه حق مسکن را به دولت ارسال کرده بود اما بعد از گذشت ۲ ماه، این مؤلفه در دولت به تصویب رسید که همین تعلل دولت در بررسی و تصویب، بارها مورد انتقاد فعالان کارگری و نمایندگان مجلس قرار گرفت و آنطور که کارگران اعلام کردند، بسیاری از کارفرمایان حاضر به پرداخت مابهالتفاوت بابت ۵ ماه ابتدای سال نشدند و اگرچه این تخطی کارفرمایان میتوانست منجر به شکایت کارگران شود اما کارگران برای حفظ شغل خود، عموما از طرح شکایت امتناع میکنند. گفتنی است حق مسکن حقوقبگیران تأمین اجتماعی تا سال ۹۷ همان ۴۰ هزار تومان بود، در سال ۹۸ به ۱۰۰ هزار تومان و در سال ۹۹ به ۳۰۰ هزار تومان افزایش یافت و حال در صورتی که دولت مصوبه شورای عالی کار را تأیید کند، این مؤلفه در سال جاری به ۴۵۰ هزار تومان میرسد.
لازم به ذکر است حق مسکن تنها مؤلفه دستمزد کارگری است که تصویب نهایی و ابلاغ آن نیازمند نظر و رأی هیأت وزیران است.
* دهنکجی دولت به کارگران
رئیس کمیته دستمزد کانون عالی شورای اسلامی کار با اشاره به تلمبار مطالبات کارگران و بیتوجهی دولت به این قشر گفت: کارگران امنیت شغلی ندارند و برای نان بخور و نمیر مجبور به چشمپوشی از ابتداییترین حقوق خود هستند. فرامرز توفیقی به تسنیم گفت: حکایت کارگران مانند مثال معروف قوچعلی و فرزندانش است که به وقت کار و نیاز به دلیل جمعیت زیاد و قوی بودن از آنان استفاده میکردند و به وقت میهمانی و تقسیم غنایم، قوچعلی و فرزندانش را به بهانه زیاد بودن جمعیت و هزینهبر بودن، طرد میکردند. نگاه اینچنینی از سوی دولت نسبت به نیروی کار وجود دارد. وی یکی از مطالبات کارگران را اجرای ماده 7 قانون کار دانست و گفت: به دلیل ناکارآمد بودن دولتها و عدم اجرای ماده 7 قانون کار و خواب عمیق قوه مقننه از آن زمان تاکنون هرگز از دولتها نخواستند به اجرای ماده 7 قانون کار ورود کنند تا مشاغل با ماهیت مستمر، قراردادهای موقت نداشته باشند و این عدم امنیت شغلی آنچنان ریشه دوانده و رسوخ کرده است که کارگر به دلیل نگرانی برای نان بخور و نمیر، از ابتداییترین حقش که عیدی و دیون ممتازه کارفرمایان به کارگر است، مجبور است چشمپوشی کند.
* دولت اهمیتی به کارگران نمیدهد
ناصر چمنی، عضو کارگری شورای عالی کار میگوید: طولانی شدن فرآیند تصویب حق مسکن، بیانگر این است که دولت اهمیتی به جامعه کارگری نمیدهد. در سالی که تحت عنوان سال «تولید؛ مانعزداییها، پشتیبانیها» نامگذاری شده، شاهد هستیم که دولت برای معیشت کارگران دغدغه ندارد. وی در گفتوگو با مهر تاکید میکند: اگر دولت در این شرایط سخت اقتصادی به فکر جامعه کارگری بود، به محض دریافت مصوبه شورای عالی کار، حق مسکن را تصویب میکرد. این مسائل فقط بیانگر نوع نگاه دولت به جامعه کارگری است.
به گفته چمنی، جامعه کارگری حتی در این شرایط سخت کرونایی، باز هم به صورت ۳ شیفت در واحدهای تولیدی و سایر بخشها مشغول به کار است اما دولت آنگونه که باید توجهی به این قشر ندارد.
* شانه خالی کردن برخی کارفرماها از پرداخت معوقهها
حمیدرضا امامقلیتبار، بازرس مجمع عالی نمایندگان کارگران کشور نیز میگوید: کارگران به این موضوع که پرونده حق مسکن در کارتابل کماهمیت دولت در صف انتظار ارائه به جلسه هیاتوزیران است، آگاهند و اطمینان دارند که تصویب آن حتی به چند دقیقه زمان هم نیاز ندارد اما دلخوری جامعه کارگران در این است که شاید تعلل دولتیها در عدم تصویب حق مسکن، ناچیز دانستن رقم حق مسکن باشد و آن را با حقوق و درآمد حدود 20 میلیونی خود مقایسه میکنند.
وی میگوید: البته پافشاری کارگران بابت این موضوع بدین خاطر است که هر چه زمان تصویب این موضوع در هیات دولت با تأخیر مواجه شود به همان اندازه برخی کارفرمانماها که کم هم نیستند بهدلیل بالا رفتن مبلغ معوقه این موضوع، از پرداخت معوقهها شانه خالی میکنند که طبق معمول به ضرر حقوقبگیران است.
ارسال به دوستان
دلار در آستانه ورود به کانال ۲۲ هزار تومان
سقوط آرام دلار
از یک هفته پیش روند کاهش قیمتها در بازار طلا و ارز شروع شده است، به طوری که در پایان معاملات دیروز، قیمت دلار در آستانه ورود به کانال 22 هزار تومان قرار گرفت. قیمت دلار چند روز است در کانال 23 هزار تومان درجا میزند و بین 23 هزار و 600 تا 23 هزار و 800 تومان در نوسان است. روند ریزشی قیمت ارز در نخستین روز هفته جاری سرعت بیشتری به خود گرفت، به طوری که دیروز هر دلار آمریکا در بازار آزاد 23 هزار و 200 تومان معامله شد. در بازار سکه هم ریزش قیمتها ادامه داشت و هر سکه بهار آزادی با تمثال امام خمینی(ره) 9 میلیون و 500 هزار تومان معامله شد. در میانه هفته گذشته سکه در بازار آزاد در کانال 10 میلیون تومان معامله میشد. برخی گمانهزنیها از مذاکرات باعث ریزشهای اخیر شده و با توجه به جو بازار میتوان به کاهش بیش از این هم امیدوار بود. صرافهای خیابان فردوسی به خبرنگار تسنیم میگویند: هم در سامانه نیما و هم در بازار آزاد، فروشندهها زیاد شدهاند و خریداری در بازار برای ارز وجود ندارد. اگر همین روال ادامه داشته باشد باید منتظر کاهش شدید قیمتها در بازار باشیم. بازاریها میگویند در سامانه نیما نیز صادرکنندگان و فعالان اقتصادی که نیاز به ارز دارند، دست نگه داشتهاند تا بازار به ثبات برسد و بعد نسبت به خرید اقدام کنند. در بازار آزاد نیز از آنجا که اختلاف خرید دلار آزاد و صرافیهای بانکی به حداقل رسیده، دیگر شاهد صف خرید ارز دولتی به منظور کسب سود از محل آربیتراژ نرخ نیستیم. گفتنی است در معاملات دیروز بازار ارز قیمت دلار 120 تومان کاهش یافت و قیمت یورو نیز افت 280 تومانی داشت. همچنین قیمت دلار عمده در بازار متشکل ارزی صبح شنبه ابتدا 22 هزار و 843 تومان ثبت شد و در نیمه روز به 22 هزار و 834 تومان رسید. قیمت دلار خردهفروشی (سنا) نیز صبح دیروز 23 هزار و 71 تومان اعلام شد و در نیمه روز 23 هزار و 63 تومان ثبت شد. قیمت یورو در بازار متشکل دیروز ابتدا 27 هزار و 643 تومان ثبت شد، سپس در نیمه روز با کاهش 44 تومانی به قیمت 27 هزار و 599 تومان رسید. قیمت یوروی سنا نیز ابتدا 27 هزار و 920 تومان اعلام شد و در نیمه روز 27 هزار و 875 تومان ثبت شد. ارسال به دوستان
بیمسؤولیت
اسحاق جهانگیری در ماههای واپسین دولت دوازدهم بهجای پاسخگویی و عذرخواهی از مردم بهخاطر ناکارآمدیها به منتقدان حمله کرد، ادبیات توهینآمیزی علیه منتقدان به کار برد و تنها راه نجات کشور را ادامه حضور اصلاحطلبان در دولت دانست!
یونس مولایی: «اگر ما رای ندهیم، مافیا روی کار میآید»، «یکی از ضعفهای دولت لکنت زبان است، شرم میکنیم دستاوردهایمان را بگوییم»، «دخالت دیگران باعث سقوط بورس شد»، «در بیان اشکالات دولت قبل کوتاهی کردیم»، «یک عده نمیگذارند مردم از منافع برجام برخوردار شوند»، «برادر من در دوران ریاستجمهوری دکتر احمدینژاد مدیر بوده است»، «گرانیها نتیجه تصمیمگیریهای خارج از دولت است»، «در سال ۹۶ و در تبلیغات کاغذ سفیدی به مردم نشان دادم و گفتم زندگی شخصی من مانند این کاغذ پاک است»، «در سال ۹۶ برای رئیسجمهور شدن کاندیدای انتخابات نشدم»، «نگفتهام [در انتخابات] نمیآیم، میگویم تابع خرد جمعی و دوستان هستم»؛ اینها تنها بخشی از ادعاهای پرسروصدای معاون اول رئیسجمهور در جریان حضور در یکی از اتاقهای مجازی در جمعه شب بود.
به گزارش «وطنامروز»، اسحاق جهانگیری بیش از آنکه به خاطر 8 سال معاون اولی روحانی شناخته شود با خاطرات مناظرههای انتخاباتی سال96 به خاطرها میآید؛ کاندیدای پرسروصدایی که بیش از همه کاندیداهایی که در ادوار مختلف انتخابات انصراف دادهاند از کنارهگیری خود پیش از روز رایگیری آگاهی داشت و با کارویژه «کاندیدای پوششی» برای دفاع از رئیس خود پا به میدان مناظرات گذاشته بود. در همان ایام نیز یکی از احتمالاتی که پیرامون علت حضورش طرح میشد عدم اطلاع دقیق رئیسجمهور از آمارهای اقتصادی کشور بود؛ عدم اطلاعی که قرار بود با حضور در صحنه جهانگیری جبران شود. بر همین مبنا هم جهانگیری خود را سپر روحانی در مقابل انتقادات دیگر کاندیداها میکرد و سعی داشت ضمن پاسخهای تند و وعدههای عجیب (همانند رفع فقر مطلق تا پایان سال1400)، هم از روحانی دفاع کند و هم مانع آن شود که ادعاهای بزرگ انتخاباتی از زبان رئیسجمهور مستقر بیان شود. او از مردم میخواست کمبود کره، عدم ثبات نرخ ارز، گرانی لحظه به لحظه کالاها، صفهای خرید سکه و... را به یاد بیاورند و به دولت روحانی مجددا اعتماد کنند. اما این پایان کار نبود و بسیاری از چهرههای نزدیک به دولت حضور تشریفاتی او در انتخابات 96 را به عنوان مقدمهای برای حضور در انتخابات1400 طرح کردند. از همین رو رسانههای اصلاحطلب پا به پای تصویرسازیهای انتخاباتی از روحانی، او را نیز مورد توجه قرار دادند و سعی کردند با طرح گزاره «وارث روحانی» 24میلیون رای روحانی در انتخابات سال96 را پیشاپیش در صندوق انتخاباتی سال1400 ذخیره کنند. با این حال همه چیز باب میل حامیان روحانی جلو نرفت تا دولت او نسخه جهشیافته تمام چیزهایی باشد که جهانگیری روزگاری به پیشینیان خود نسبت میداد. جهش 10 برابری نرخ ارز، تورم بیش از 60 درصدی اقلام خوراکی، کمبود کالاهای اساسی، صفهای خرید مرغ، تشدید تحریمهای خارجی و... تبدیل به نتیجه نهایی دولت دوازدهم شد. دیگر نیاز چندانی به یادآوری شعارهای دولت برای نشان دادن شکاف میان وعده و عمل روحانی نبود، تنها پخش سخنان جهانگیری در مناظرات سال 96 کفایت میکرد تا مردم شکاف موجود در تصویرسازیهای دولت با تصاویر واقعی کشور را متوجه شوند. در این میان البته عدهای از چهرههای اصلاحطلب نیز کوشش میکردند با خاطرنشان کردن وضعیت موجود به جهانگیری از وی بخواهند با استعفا از معاون اولی رئیسجمهور بیش از این مانع لکهدار شدن وجهه خود نشود؛ استعفایی که چند بار در سرخط اخبار نیز طرح شد اما در نهایت با تکذیب جهانگیری مواجه میشد. با مجموعه این اوصاف، علت حضور جهانگیری در سخنرانی مجازی جمعهشب را چگونه میتوان ارزیابی کرد؟ آیا او در تلاش بود تا از آخرین فرصتهایش در حمایت از رئیس خود بهره ببرد؟ آیا همانند باقی چهرههای دولتی تلاش کرد با نسبت دادن مشکلات کشور به دیگر نهادها و ارگانها از قوه مجریه سلب مسؤولیت کند؟ آیا او در میان افکار عمومی حاضر شد تا تنها حاضری بزند و مانع فراموش شدن خود در سالی شود که روزگاری کسب آرا در آن را حتمی میشمرد؟
* زنگ کلاب هاوس دولت
در خوشبینانهترین حالت ممکن نیز نمیتوان چشم بر این واقعیت بست که نفس حضور و سخنان مطرح شده از سوی جهانگیری در کلاب هاوس را باید در نسبت با انتخابات 28 خردادماه دید. اصلاحطلبان در هفتههای گذشته نشان دادهاند کلاب هاوس را به رغم ناشناخته بودنش برای بسیاری از مردم به عنوان شبکه اجتماعی اصلی خود در روزگار کرونایی فعلی انتخاب کردهاند و سعی دارند با وارد کردن نوبتی چهرههای دولت و اصلاحطلبانی که در ظاهر امر با دولت زاویه پیدا کردهاند تاثیرشان را در فضای انتخاباتی پیش رو افزایش دهند. پیش از این ظریف، فائزه هاشمی و مصطفی تاجزاده 3 چهره دیگری بودند که با حضور در این فضا و طرح ادعاهای جنجالی سعی کرده بودند از فشار اجتماعی به دولت و اصلاحطلبان در آستانه سیزدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری بکاهند. بر همین اساس میتوان این احتمال را مطرح کرد که اصلاحطلبان در روزها و هفتههای آتی سرمایهگذاری بیشتری بر بستر کلاب هاوس داشته باشند تا با گفتوگوهای کنترل شده بعدی در پوشش پاسخگویی به سوالات افکار عمومی، گزارههای خود را در فضای سیاسی کشور تثبیت کنند.
با این اوصاف شاید تحلیل فرامتنی حضور معاون اول رئیسجمهور به عنوان چهرهای که همگان او را در کنار روحانی به خاطر میآورند بیش از پرداختن به تکتک گزارههای طرح شده از سوی وی اهمیت داشته باشد. بر همین اساس مهمترین نکات پیرامون اظهارات جهانگیری را به شرح زیر میتوان بررسی کرد.
جهانگیری پیش از هر چیز کوشید از اعتبار ایده دولت در افکار عمومی دفاع کند و مانع سقوط بیش از پیش ایده غربگرایان در خردادماه شود. دولت یازدهم کار خود را با وعده «ابروعده» رفع تحریمها آغاز کرد و این تصور را در اذهان عمومی ایجاد کرد که با تحقق این «ابروعده» میتوان سایر وعدههای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و... را نیز محقق کرد. از همین رو پس از برجام و با استناد به وجود چنین توافقی و در شرایطی که در انتخابات ریاستجمهوری سال96 نیز دستاورد ملموسی نداشتند موفق به کسب آرای عمومی شدند. جوانمرگی برجام و نمایان شدن عمق آسیبپذیریاش عملا بخش قابل توجهی از اعتبار سیاسی غربگرایان را از بین برد. مواضع جهانگیری تا حدی تلاش برای زنده نگه داشتن این ایده به حساب میآمد که کماکان میتوان با پیوند زدن تمام مشکلات به مذاکرات خارجی در فضای داخلی اندوخته سیاسی کسب کرد. بر همین اساس، او در بخشی از سخنانش ادعای روحانی مبنی بر مشروط بودن وعدههای انتخاباتی به اوضاع اقتصادی سال 95 را تکرار کرد و گفت: «در سال ۹۶ برای رئیسجمهور شدن کاندیدای انتخابات نشدم. فعلهایی که در آن زمان به کار میبردم مربوط به گذشته است و فرض بر این بود که دولت دوازدهم استمرار کار دولت یازدهم باشد و برجام ماندنی است و با همین تورم یکرقمی به کار خود در دولت دوازدهم ادامه میدهیم».
با افول اعتبار سیاسی دولت دوازدهم، اصلاحطلبان نیز گام به گام از دولت فاصله گرفتند تا هزینه حمایت از روحانی بیش از این به کاهش محبوبیتشان منتهی نشود. در این میان هر قدر که آنها از دولت اعلام برائت میکردند چهرههایی از دولت وابستگی اصلاحطلبان به دولت را بیش از پیش یادآوری میکردند که جدیترین مورد آن را میتوان محمود واعظی، رئیس دفتر رئیسجمهور دانست که از طلبکار بودن اصلاحطلبان پس از دریافت سمتهای سیاسی انتقاد کرده بود. بخشی از مواضع اخیر جهانگیری را میتوان تلاش برای دلجویی از اصلاحطلبانی دانست که عامدانه در تلاش هستند تا میان خود و دولت فاصلهگذاری کنند. از همین رو معاون اول رئیسجمهور با صراحت دوگانه دولت- مافیا را به عنوان اسم رمزی از تعریف رقیب در انتخابات خردادماه مقابل اصلاحطلبان میگذارد و میگوید: «اگر به زبان جوانان سخن بگویم باید گفت که شهروندان در کنار صندوق رای یکدیگر را میشناسند و اگر کنار هم جمع نشوند شهر سقوط میکند. راهی جز جمع شدن در کنار صندوقهای رای برای توسعه کشور، اصلاح امور و حفاظت و حراست از شهر و کشور وجود ندارد. نباید شهر را به مافیا واگذار کنیم. اجازه ندهیم کسانی که به رای مردم احترامی نمیگذارند رای بیاورند. نباید جریان تحولخواه و خواهان توسعه کشور انتخابات را تحریم کنند و باید دانست که تحریم اقتصادی از دل تحریم انتخابات و ناهماهنگیهای انتخاباتی بیرون میآید. اگر سال ۸۴ دقیق عمل میکردیم پرونده هستهای ایران به شورای امنیت نمیرفت و نیروهای مخالف ایران جسور نمیشدند. انتخابات تنها راهی است که میتوان حرف مردم را به کرسی نشاند».
در نهایت مهمترین نکتهای که درباره اظهارات جهانگیری باید به آن توجه داشت ترسیم نقشه انتخاباتی برای سال1400 است. پیش از این «وطنامروز» در گزارشهای تفصیلی به ۲ رویکرد «رادیکالیسم پیشاانتخاباتی» به عنوان استراتژی غربگرایان برای مقابله با تشتت بدنه اجتماعیشان و در نهایت پیگیری «دوقطبیسازی فضای سیاسی» برای خارج شدن عملکرد دولت از میدان بحثهای انتخاباتی پرداخته بود. بر همین مبنا میتوان عمده اظهارات جهانگیری را گامی در راستای همین ۲ استراتژی دانست. جهانگیری از سویی با طرح ادعاهای رادیکال سعی کرد بدنه سرخورده اصلاحطلبان را بار دیگر با خود همراه و همدل کند و از سوی دیگر تلاش کرد مجددا با طرح دوگانههای موهوم و رقیبهراسی آشکار فضای سیاسی کشور را به سمتی هدایت کند که مطلوب غربگرایان است. هر چند آنچه در گفتار جهانگیری مشهود بود سلب مسؤولیت از دولت و منتسب کردن مشکلات به مجلس، دیگر قوا، رقبای سیاسی و دولت آمریکا است اما بار دیگر فضایی دوقطبی را ترسیم کرد که در آن دیگرانی(!) اجازه موفقیت دولت را ندادهاند.
* امید به فراموشی
جهانگیری در اظهارات جدیدش حضور در انتخابات ریاستجمهوری 1400 را به شکل ضمنی تایید کرد و گفت: «راجع به کاندیدا شدن تصمیم من بر نیامدن است و هنوز بر این تصمیم مصر هستم. نگفتهام که نمیآیم، میگویم تابع خرد جمعی و دوستان هستم». سخنانی که شاید بتوان در پس هر نیامدنش آمدنی را جست. با این حال فارغ از آنکه جهانگیری به عنوان کاندیدای نهایی یا یکی از کاندیداهای غربگرایان در انتخابات خردادماه حاضر شود یا نشود، اظهاراتش را میتوان به عنوان شاهدمثالی از رویکرد سیاسی پیشاروی اصلاحطلبان تا انتخابات ریاستجمهوری به حساب آورد. اگر تا چند ماه پیش بسیاری نسبت به تلاش حداکثری اصلاحطلبان و خیز برنامهریزی شدهشان برای تصرف مجدد پاستور شک داشتند اکنون این شک از میان رفته است و به شکل واضحی میتوان شاهد فعالیت آنها بود.
غربگرایان که بخوبی از پاشنه آشیل خود -عملکرد دولت- در انتخابات پیش رو آگاهی دارند، در روزها و هفتههای آینده باز هم بر مدار جهانگیری جلو خواهند رفت و سعی میکنند با طرح مواضع رادیکال و تقویت دوقطبیهایی که در انتخاباتهای قبلی از آن بهره برده بودند، ضمن تقویت بدنه اجتماعی سرخوردهشان، فضا را به سمتی ببرند که عملکرد دولت از دایره لغات و موضوعات انتخاباتی حذف شود. در این میان خطرناکترین سناریو برای جریان انقلابی پیشاپیش پیروز تصور کردن خود در انتخابات و چشم بستن بر طراحی صحنه غربگرایان است. واقعیت امر آن است که غربگرایان بیش از هر چیز به تشتت و عدم همراهی نیروهای انقلابی با یکدیگر چشم بستهاند تا از طریق آن بتوانند با طرح گزارههای رادیکال و احیای دوقطبیهایی در مصادیقی مانند سیاست خارجی، حضور خود در پاستور را 4 سال دیگر تمدید کنند. فراموشی عملکرد دولت، برجسته شدن طرح بحثهای فرعی و متعاقبا احیای دوقطبیها تنها فرمولی است که میتواند دولت روحانی را در پوشش یک رئیس جدید تمدید کند.
ارسال به دوستان
سریال حوادث و انفجارها در فلسطین اشغالی با آتشسوزی جمعهشب در تأسیسات نفتی بازان در بندر حیفا ادامه یافت
آتش در حیفا
رژیم صهیونیستی این روزها بحرانی حاد و چند بعدی را پشت سر میگذارد که حتی در شرایط جنگی نیز بیسابقه بوده است. این رژیم پیش از آنکه وارد جنگ اعلانی با یکی از دشمنانش شود، در یک بازه زمانی 10 روزه از جهات مختلف نظامی، امنیتی، سیاسی و اجتماعی ضربات متوالی و متعددی را دریافت کرده است. آخرین آنها فاجعه کشته شدن تعداد زیادی از یهودیان متعصب در ارتفاعات جلیله بود و حالا انفجار مهیب جمعه شب گذشته در تأسیسات پالایشگاهی بازان در بندر حیفا در شمال فلسطین اشغالی که هنوز مشخص نیست صرفا از نقص فنی ناشی شده یا در نتیجه یک حمله خرابکارانه رخ داده است. این در حالی است که مشروعیت داخلی رژیم حتی در میان صهیونیستهای دوآتشه به پایینترین میزان خود در تمام دوران موجودیت سرطانی اسرائیل رسیده و همزمان کشمکشهای سیاسی میان احزاب اصلی کنست، منجر به تشکیل ضعیفترین کابینه رژیم توسط نخستوزیری فاسد و در آستانه محاکمه شده است. صهیونیستها تا چندی پیش لبنانیها و فلسطینیها را به خاطر اسیر شدن در بحرانهای تو در توی مشابه، ضعیف برشمرده و مضحکه میکردند اما خیلی زود و به شکلی باورنکردنی خود اسیر همان بحرانها شدهاند.
روند رویدادها به شکلی پیش رفته که شاخ و شانه کشیدنهای پوشالی ایلی کوهن، وزیر اطلاعات رژیم صهیونیستی مبنی بر هدف قرار دادن تاسیسات هستهای جمهوری اسلامی ایران با حمله هوایی، حتی با بیتفاوتی متحدان نزدیک اسرائیلیها در آمریکا و اروپا مواجه میشود. انفجارهای زنجیرهای در تاسیسات نظامی و اقتصادی حساس و حملات سایبری به زیرساختهای اطلاعاتی- امنیتی رژیم صهیونیستی در کنار اوضاع بشدت نابسامان اجتماعی و سیاسی در سرزمینهای اشغالی، بیش از هر چیز توخالی بودن چنین ادعاهایی را ثابت میکند.
* درگیری توأمان صهیونیستها با مسلمانان و مسیحیان قدس
اشغالگران صهیونیست به طور همزمان با مسلمانان و مسیحیان در بیتالمقدس درگیر شدهاند. از ابتدای ماه مبارک رمضان، یهودیان افراطی با حمایت مأموران رژیم اشغالگر، چندین بار به مسلمانان حاضر در اطراف مسجدالاقصی یورش برده و مانع ورود آنها به داخل قبلهگاه نخست مسلمین شدهاند. به گزارش الجزیره، حال آنها شروع به تجاوز به حریم مسیحیان قدس کردهاند. دیروز که مصادف با یکی از مناسبتهای مهم مسیحیان فلسطینی موسوم به شنبه مقدس بود، مأموران اسرائیلی مانع ورود آنان به داخل کلیسای مقبره مقدس (کلیسای رستاخیز) در بیتالمقدس شرقی شده و با آنها درگیر شدند. آنها به طور جدی با ایجاد منع رفت و آمد در ساعاتی از روز شنبه به کلیسایی که جزو مقدسترین اماکن مذهبی همه مسیحیان دنیا اعم از ارتدوکس، کاتولیک، پروتستان، مورمون و اوانجلیست است، عملا این مناسبت سالانه کلیسای شرقی را مختل کردند.
از سوی دیگر کانال 12 تلویزیون اسرائیل در گزارشی، انفجار مهیب جمعهشب درپالایشگاه بازان در بندر حیفا را ناشی از آتشسوزی در نتیجه خراب شدن شیر کنترل یکی از لولههای حاوی مواد شیمیایی دانسته است. اگرچه تیم اطفای حریق این پالایشگاه از رفع مشکل و مهار حریق به فاصله ۲ ساعت پس از انفجار خبر داد اما زبانههای انفجار در آسمان تیره شبانگاه حیفا، وحشتی بزرگ در دل اهالی این بندر برپا کرد. این دومین رویداد خطرناک در تاسیسات شیمیایی حیفا طی یک هفته گذشته است. همچنین یکی از فجایع متعددی است که اهالی سرزمینهای اشغالی طی 10 روز متوالی شاهد بودهاند. این بحران سریالی با انفجار عظیم یک موشک ماهوارهبر در حال پرتاب از مرکز تسلیحات موشکی تومر در شهر الرمله در نزدیکی قدس اشغالی آغاز شد و بلافاصله برخورد یک موشک بالستیک سوری با سر جنگی 200 کیلوگرمی به نزدیکی زرادخانه هستهای دیمونا در صحرای نقب، بخش قابل توجهی از افکارعمومی اسرائیلیها را به این فکر انداخت که احتمالا پای حملاتی انتقامی از سوی ایران یا محور مقاومت در میان است. سپس نوبت نشت آمونیاک از یکی از کارخانههای شیمیایی بندر حیفا بود. متعاقبا موج وسیع حملات سایبری پایگاه دادههای حساس چند شرکت بزرگ اسرائیلی را هک کرد. در نهایت طی ۲ شب متوالی ۲ فاجعه دیگر رخ داد که وصفشان رفت؛ نخست نیمهشب پنجشنبه گذشته و در حقیقت نخستین ساعات جمعه، فرو ریختن پل مقدس در محل اجتماع 100 هزارنفری یهودیان حسیدی در مونت مرون در شمال فلسطین اشغالی که جشن لاگ بعومر را تبدیل به عزا کرد و دستکم 46 کشته و بیش از 200 مجروح بر جای گذاشت. یک شب بعد نیز نوبت انفجار پالایشگاه بازان فرا رسید. به نوشته اورشلیمپست به نقل از یک واحد اطفای وزارت حفاظت محیط زیست، آتشسوزی در تأسیسات CCR واقع در حیفا باعث افزایش شدید میزان آلایندههای موجود در مناطق مجاور حادثه شده است.
از طرف دیگر نتانیاهو از این بحرانها که باعث تضعیف امنیت داخلی رژیم صهیونیستی میشود، به عنوان فرصتی برای مستحکم کردن موقعیت سیاسی متزلزل خود بهره میبرد. او بامداد جمعه گذشته ساعاتی پس از فاجعه مونت مرون که بدترین مرگومیر اسرائیلیها در شرایط غیرجنگی طی یک دهه اخیر محسوب میشود، خود را به جلیله رساند. با این حال یهودیان متعصب عزادار استقبال بدی از او داشتند و با دشنام و پرتاب بطری از رئیس کابینه استقبال کردند. نتانیاهو اما به این فاجعه به چشم یک فرصت نگاه میکند. در حالی که مهلت تشکیل کابینه سهشنبه هفته جاری به اتمام میرسد، او در فکر توسل به حادثه مرگبار مونت مرون به منظور تمدید این مهلت است.
به گزارش کانال ۱۲ تلویزیون رژیم صهیونیستی، او در حال بررسی درخواست از روون ریولین، رئیس رژیم برای تمدید مهلت تشکیل کابینه است. این در حالی است که نتانیاهو و حزب لیکود برای تشکیل کابینه مجبور شدهاند تا اینجای کار به باجخواهیهای دردناک رقیب اصلیشان در کابینه یعنی ائتلاف آبی و سفید به رهبری «بنی گانتس» تن دهند.
به نوشته روزنامه یدیعوت آحارانوت، تقلای نتانیاهو از آن رو است که احتمال میرود ریولین از «یائیر لاپید» رئیس حزب «یشعتید» بخواهد برای تشکیل کابینه تلاش کند.
* انتقام سایبری با ترند جمعه مبارک
روزنامه اورشلیمپست دیروز در گزارشی از انتقام کاربران لبنانی و فلسطینی در فضای مجازی خبر داد. بر اساس این گزارش، هزاران نفر از حامیان حزبالله و حماس در رسانههای اجتماعی ضمن به اشتراک گذاشتن تصاویر مربوط به جنازههای اسرائیلیهای کشته شده در ازدحام مرون، با تگ کردن «جمعه مبارک» به رفتار بیشرمانه کاربران اسرائیلی پس از انفجار بیروت واکنش نشان دادند.
* اولمرت: نتانیاهو محرک انتفاضه سوم است
نخستوزیر پیشین رژیم صهیونیستی در یادداشتی که دیروز در شماره ویژه شنبه روزنامه اورشلیمپست منتشر شد، نخستوزیر فعلی را متهم به دامن زدن به افراطیگری یهودیان متعصب برای ایجاد فضای دوقطبی با فلسطینیان کرد.
«ایهود اولمرت» به خشونتهای افسارگسیخته سازمان «لاهاوا» (متعلق به جنبش یهودیان تندرو) در قدس اشغالی با حمایت ضمنی بنیامین نتانیاهو و کابینهاش اشاره کرد که چگونه با برانگیختن خشم فلسطینیان و اعراب ساکن سرزمینهای اشغالی در حال متشنج کردن اوضاع است. به زعم اولمرت، نتانیاهو و حامیانش در حزب لیکود با این برنامه قصد به هم ریختن اوضاع سیاسی رژیم را به قصد بهرهبرداری از یک فضای دوقطبی دارند.
اولمرت که آخرین نخستوزیر اسرائیل پیش از به قدرت رسیدن نتانیاهو در 12 سال پیش محسوب میشود، این خشونتها را در راستای اهداف نتانیاهو و دستاویزی برای او به منظور اعلام شرایط فوقالعاده برای تشکیل کابینهای راستگرا و تندرو با مشارکت حزب «یمینا» میداند. از نظر او این وحشیگریها که طی هفتههای اخیر به شهادت چند فلسطینی و مجروح شدن صدها نفر دیگر در بیتالمقدس انجامیده، باعث خواهد شد موج سوم انتفاضه برپا شود. در عمل نیز طی روزهای اخیر گروههای مقاومت مستقر در نوار غزه ضمن صدور بیانیه در حمایت از مردم قدس، شهرکهای صهیونیستی اطراف نوار غزه را با ۳۶ راکت هدف قرار دادند.
ارسال به دوستان
انشق القمر
سیدمحمدامین علیدوست: چند ساعتی بیشتر از اذان صبحدم 19 رمضان نگذشته بود که طنین صدای «فزت ورب الکعبه» در مسجد کوفه پیچید. ابرمرد تاریخ از امروز در بستر شهادت، آماده وصال حق میشود. لحظات پایانی عمر بزرگمردان تاریخ، نابترین لحظات است، چرا که عصاره حیات آنان بر لبانشان جاری میشود. آخرین سخنان مردان بزرگ در بستر مرگ، طلاییترین و نابترین جملات تاریخ است. خالی از لطف نیست که مرور کوتاهی داشته باشیم بر آخرین سخنان سرحلقه عارفان و موحدان، امیر مومنان، مولای متقیان حضرت علی بن ابیطالب علیهالسلام.
«شما را به تقوای الهی سفارش میکنم و اینکه در طلب دنیا برنیایید اگر چه دنیا در طلب شما برآید، و بر آنچه از دنیا محروم ماندید اندوه و حسرت مبرید، و حق بگویید، و برای پاداش [اخروی] کار کنید، و دشمن ظالم و یاور مظلوم باشید. شما ۲ نفر[حسنین علیهماالسلام] و همه فرزندان و خانوادهام و هر کس را که نامهام به او میرسد، سفارش میکنم به تقوای الهی و نظم کارتان و اصلاح میان خودتان، چرا که از جدتان شنیدم که میفرمود:
«اصلاح میان دو کس از انواع نماز و روزه برتر است».
خدا را خدا را! درباره یتیمان [در نظر آرید] هر روز به آنان رسیدگی کنید و حتی یک روز دهان آنان را خالی نگذارید و مبادا در حضور شما تباه شوند.
خدا را خدا را! درباره همسایگان [در نظر دارید] که آنان سخت مورد سفارش پیامبرتان هستند، پیوسته به همسایگان سفارش میکرد تا آنجا که پنداشتیم آنان را ارثبر خواهد نمود.
خدا را خدا را! درباره قرآن [یاد کنید] مبادا دیگران به عمل به آن بر شما پیشی گیرند.
خدا را خدا را! درباره نماز [یاد کنید] که آن ستون دین است.
خدا را خدا را! درباره جهاد در راه خدا به مال و جان و زبانتان [یاد آرید] و بر شما باد به همبستگی و رسیدگی به یکدیگر، و بپرهیزید از قهر و دشمنی و بریدن از هم. امر به معروف و نهی از منکر را رها نکنید که بدانتان بر شما چیره میشوند، آنگاه دعا میکنید ولی مستجاب نمیگردد.
ای فرزندان عبدالمطلب! مبادا شما را چنان بینم که به بهانه اینکه امیر مؤمنان کشته شد، دست به خون مسلمانان بیالایید؛ هُش دارید که به قصاص خون من جز قاتلم را نباید بکشید؛ این مرد را مثله نکنید، چرا که از رسول خدا(ص) شنیدم که میفرمود: از مثله کردن بپرهیزید؛ اگرچه سگ هار باشد».
ارسال به دوستان
سیاست خارجی در چارچوب میدان و دیپلماسی
دکتر روحالله قادریکنگاوری*: سیاست خارجی بهمثابه یک امر ملی و حاکمیتی در هر کشوری بر ۲ پایه «حفظ امنیت ملی» و «کسب منافع ملی» بنا نهاده شده است و لذا بر یک مدار و در یک جهت قرار دارند. در منطقه ما بُعد اول با حضور پرقدرت منطقهای (بازدارندگی و عمقبخشی) و بُعد دوم با تحرک دیپلماتیک (دیپلماسی سیاسی و اقتصادی) تأمین خواهد شد لذا دوگانه «امر میدانی» و «امر دیپلماسی» یک خطای راهبردی و نوعی انحراف ذهنی است که با واقعیات ژئوپلیتیک منطقه و جهان منطبق نبوده و میتواند بسیار خطرناک باشد. اگر فردی این واقعیت را انکار یا کتمان کند به نظر میرسد نه واقعیت و ضرورت میدان را درست فهمیده و نه حقیقت و قابلیت دیپلماسی را بدرستی درک کرده است، اگر چه سالها به عنوان دیپلمات در دستگاه دیپلماسی و در مذاکرات مهم منطقهای و بینالمللی حضور و فعالیت داشته باشد.
بنابراین سیاست خارجی فعال و رو به جلو در گرو منطق بازدارندگی و عمقبخشی برآمده از میدان و منطق مذاکره و چانهزنی در عرصه دیپلماسی است که هر ۲ مقوم و مؤید یکدیگر برای رسیدن به یک هدف واحد هستند و هیچ کدام از این دو به تنهایی راه به جایی نخواهد برد. به عبارت دیگر، هم قدرت میدانی و هم دیپلماسی قوی جزو عناصر و مؤلفههای قدرت ملی یک کشور است. از این رو قرار نیست یکی از این دو به تنهایی در خدمت دیگری باشد، بلکه هر دو در خدمت کشور برای تأمین امنیت ملی و منافع ملی هستند؛ در غیر این صورت آن نوع دیپلماسی که خود را بینیاز از میدان بداند، دیر یا زود امنیت کشور را به بیگانگان خواهد فروخت و مسلم است که برونسپاری امنیت، به چیزی جز وابستگی و کنار گذاشتن اصل حاکمیت ملی و استقلال سیاسی نخواهد انجامید.
خود دیپلماسی البته ابزاری است در جعبه ابزار منافع ملی که فینفسه هدف نیست، بلکه در خدمت تحقق یک هدف ملی قرار میگیرد. اصالت همواره با حفظ تمامیت ارضی، بازدارندگی حداکثری و پیشرفت همهجانبه است. از این رو اگر دستگاه دیپلماسی در طول سالهای گذشته حقیقتا در کنار میدان که هدف ملی رفع تهدید تروریسم تکفیری را اولا و بالذات و گسترش منافع ملی را ثانیا و بالعرض دنبال میکند، قرار میگرفت حتما از فرصتهای اقتصادی و سرمایهگذاری کشورهای محور مقاومت، سهم بیشتری نصیب ایران میشد تا کشورهایی مثل ترکیه.
از طرفی میدان خود یک عرصه دیپلماسی است به نام «دیپلماسی نهضتی». مثل فرهنگ که حوزه دیپلماسی عمومی است. مگر وزارت امور خارجه میتواند متعرض نقش دستگاههای فرهنگی کشور در عرصه دیپلماسی عمومی شود؟!!
دیپلماسی نهضتی که در اصول متعدد قانون اساسی بویژه اصول 152 و 154 مورد تأکید و تأیید قرار گرفته، نقطه تلاقی سیاست اعلانی و اعمالی نظام انقلابی جمهوری اسلامی است که صریح و صادقانه به دنبال قطع وابستگی ملل آزادیخواه منطقه و جهان از نظام سلطه و رسیدن به استقلال سیاسی، حاکمیت ملی و حق تعیین سرنوشت ایشان است بدون حضور و نفوذ بیگانگان (رجوع شود به کتاب مقاومت و دیپلماسی نهضتی). البته خود این مساله یعنی قدرت منطقهای در دنیای رئالپلیتیک ضمن افزایش ضریب امنیت ملی و دور کردن تهدید از مرزهای رسمی جمهوری اسلامی، پشتوانه دیپلماسی در مذاکرات با سایر قدرتهای منطقهای و قدرتهای بزرگ جهانی است که بدون چنین قدرتی هرگز با ایران وارد مذاکره نمیشدند یا در صورت مذاکره حاضر به دادن امتیاز در چارچوب بازی برد- برد نبودند. از این رو حتی ورود به قاعده بازی برد- برد نیز به پشتوانه میدان و قدرت منطقهای است در غیر این صورت قاعده بازی در حوزه روابط خارجی قدرتهای بزرگ با ایران همواره برد- باخت بوده است.
به هر حال امروز دیپلماسی نوین فراتر و فربهتر از وزارت امور خارجه شده است و نه باید و نه میتواند تمام ظرفیت حوزه دیپلماسی را در اختیار و انحصار خود قرار دهد. ارابه سیاست خارجی را تروئیکای «دیپلماسی رسمی، دیپلماسی عمومی و دیپلماسی نهضتی» به تحرک و حرکت درخواهد آورد. البته که باید کاملا هماهنگ و در چارچوب استراتژی ملی فعالیت و عمل کنند.
به گواهی تاریخ روابط بینالملل، همواره این میدان بوده که پیشرونده و پیشبرنده دیپلماسی بوده است و لذا دیپلماسی منهای میدان نه ظرفیت حفظ منافع ملی را دارد و نه توان تأمین امنیت ملی را. بنابراین یادآوری میشود نفس دیپلماسی هرگز هدف نبوده و نیست، بلکه ابزاری است در جعبه ابزار منافع ملی (مثل سایر ابزارها) برای تحقق اهداف ملی. از این رو دستگاه دیپلماسی صرفا مجری سیاست خارجی است نه قانونگذار و سیاستگذار؛ که البته وظیفه بسیار مهم و خطیری است.
براستی اگر ناپلئون در نبرد «واترلو» میدان را واگذار نمیکرد و پیروز میشد، آیا فرانسه در کنفرانس وین سال 1815 سرنوشت دیگری پیدا نمیکرد؟!
چرا به رغم حضور (دعوت خودخوانده) هیأت ایرانی در فرانسه ژانویه 1919، آقای محمدعلی فروغی و سایرین حتی به سالن کنفرانس صلح ورسای راه داده نشدند تا لااقل غرامت اشغال ایران را مطالبه کنند و ایران و ایرانی را تحقیر نکنند؟
آیا پاسخ چیزی جز شکست در میدان بود؟ آیا اگر ایران در میدان دفاعمقدس، پیروزیهای بزرگی چون فتح خرمشهر را کسب نمیکرد، هیأتهای متعدد میانجی عربی و غیرعربی پیشنهاد آتشبس فوری میدادند و روانه ایران میشدند؟
مگر صدور قطعنامه 598 پس از فتوحات میدانی ایران بویژه عملیات والفجر 8 (فتح فاو) و کربلای 5 (محاصره بصره) در جبهه جنوب نبود؟!
همین روزها که ولیعهد جوان و ماجراجوی دولت سعودی از حفظ رابطه خوب با همسایه ایران صحبت میکند، اگر به دلیل پذیرش قدرت میدانی ایران در منطقه نبوده، پس چه بوده است؟!!
انصاف بدهید وقتی در این میدان همه هستند از آمریکا و انگلیس و فرانسه و روسیه و اسرائیل تا ترکیه و مصر و عربستان و قطر و امارات، چرا ایران نباشد که در همسایگی دیوار به دیوار ژئوپلیتیک تهدید قرار داشته و مستقیما با تهدید تروریسم تکفیری و تروریسم صهیونیستی نیز مواجه است؟!!
آقایان بهتر است سیاست خارجی را از تنگنای دوگانه تصنعی، منحرف و خطرناک میدان-دیپلماسی خارج کنند، چرا که هر ۲، دو روی یک سکه و ۲ بال یک سیاستند. پس بیاییم با همکاری و همافزایی ۳ ضلع دیپلماسی رسمی(سیاسی)، دیپلماسی نهضتی(امنیتی) و دیپلماسی عمومی(فرهنگی)، در راستای تأمین امنیت ملی و حفظ منافع ملی، دوستان ایران را امیدوار و دشمنان این سرزمین را مأیوس و ناامید سازیم.
* دانشیار روابط بینالملل دانشگاه جامع امام حسین(ع)
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|