|
نگاهی به اقدام داوطلبانه برخی هنرمندان دردریافت واکسن «کووایران برکت» در گفتوگو با حجتاشرفزاده، خواننده موسیقی ایرانی
نوای ایرانی با برکت
* درخواست اروپاییها برای خرید «کووایران برکت»
عباس اسماعیلگل: «به گمان من یکی از خطرناکترین و رایجترین عیبها کماعتمادی ایرانی به خویش و گرایش به نفع خویش بوده است، این ناشی از تراکم وسواسهایی است که به مرور روح او را شکستهبال کرده است. در برخوردهایی که کم و بیش با مردم بعضی از کشورهای دیگر داشتهام ندیدهام ملتی را که به اندازه ایرانی بر سر این ۲ نکته پافشاری داشته باشد:
1- هر چه میشود به دست خارجی میشود.
2- از مردم کاری ساخته نیست». (سخنها را بشنویم/ صفحه۶۲)
***
گزارهای را که استاد اسلامی ندوشن مطرح کرده هسته مرکزی بحثی است که این روزها با عنوان «خودتحقیری» گفتوگوهایی پیرامونش صورت گرفته است؛ مسالهای فرهنگی که ریشه در تاریخ هویتی ایرانیان نیز دارد، بویژه در نگرش رژیمهای وابسته قاجار و پهلوی که اعتقادی راسخ به ناتوانی ایرانیان در عمده عرصهها داشتند. جمله معروف نخستوزیر رژیم پهلوی که توانایی ایرانی را صرفا محدود به ساختن لولهنگ دانسته بود، گزارهای است که در همه این سالها مطرح شده است. پس از انقلاب نیز این رویکرد و این نگرش در برخی بخشهای مدیریتی به وضوح دیده میشد، حتی در میان چهرههای مختلف ورزشی و هنری این رویکرد البته توسط جریان روشنفکری بیمار نیز تقویت میشد؛ از صادق هدایت به این سو تا افرادی که حتی برای دفن شدن، سرزمین غریبه را به این کشور ترجیح میدادند.
انقلاب اسلامی از آغاز در نقطه مقابل این رویکرد قرار داشت و مدعای «ما میتوانیم» را با دفاع مقدس معنا کرد. توان دفاعی و تقابل با جنگی که دنیا علیه ایران آغاز کرده بود، با اتکا به نیروی ایمان و عقیده و فعل توانستن موجب شد ابهت ۲ ابرقدرت غرب و شرق شکسته شود؛ آن هم در روزگاری که دنیا تنها محل تاختوتاز این ۲ بلوک بود.
تغییر ارزشها در دوران پس از دفاعمقدس، بزرگترین ضربه خود را به روحیه خودباوری وارد کرد. ارتجاع و بازگشت به گذشته و دوران پیش از انقلاب از جهت رویکردهای مدیریتی بر بخشهای مهمی از دستگاه تصمیمسازی کشور حاکم شد و در نتیجه آن جریان «ما نمیتوانیم» بر فضای عمومی کشور تسلط پیدا کرد. تقویت روحیه خودباوری در سالهای اخیر متاثر از رویکرد حاکمیتی رهبر انقلاب در تایید و تحسین گروههای دانشبنیان و حرکت علمی کشور که از نانو تا انرژی هستهای قابل اشاره است، تاثیر خود را نه فقط در صحنه علم که در عرصههای دیگر نیز گذاشته است. به عبارت دیگر جریان مقابله با خودتحقیری صرفا محدود به فضای علمی نیست.
جمهوری اسلامی ایران در المپیک 2012 لندن توانست تا رتبه دوازدهم دنیا صعود کند. حضور خیرهکننده تیم ملی فوتبال ایران در یکی از سختترین گروههای جامجهانی 2018 روسیه برای گزارشگر و کارشناس مطرح داخلی حتی باورکردنی نیست، چرا که ذهنیت «ما نمیتوانیم» مسلط است. تیم ملی والیبال در سالهای اخیر با قدرتهای اول والیبال دنیا هماوردی دارد و از آنها پیشی میگیرد، آنچنان که پیروزی بر آمریکا عادی میشود. لژیونرهای فوتبال ایران در سطح اول فوتبال دنیا حضوری کمنظیر دارند و مثالهای دیگری که نفی «ما نمیتوانیم» است.
در ماههای اخیر پس از اعلام خبر تلاش دانشمندان ایرانی برای تولید واکسن کرونا، در ابتدا از سوی اکانتهای خودتحقیری که عمدتا سازماندهی شده به شبکههای اجتماعی داخلی خط میدادند، یکی از مواجهههای خودتحقیرانه با موضوع واکسن تولید داخل اتفاق افتاد. مساله تولید واکسن ایرانی، آنقدر برای برخی رسانهها دور از ذهن بود که سخنان علی نصیریان، هنرمند مطرح کشور در تایید واکسن ایرانی را هم سانسور میکردند. در حالی که علی نصیریان گفته بود: «اگر واکسن ایرانی کرونا بیاید و واکسیناسیون آغاز شود من هم مثل همه مردم نوع ایرانی واکسن را تزریق میکنم»، رسانههای خودتحقیر با حذف نام ایران، تیتر زده بودند: «اگر واکسن بیاید، تزریق میکنم»، این در حالی بود که نصیریان تاکید کرده بود: «وقتی یک واکسن به صورت عمومی زده میشود بدون شک آزمون و خطای خود را پشت سر گذاشته است، از سویی ما پزشکان خوبی داریم که به نظرم باید به آنها اعتماد کنیم».
حالا این اعتماد جنبه عمومیتری گرفته است؛ آن هم در روزگاری که علاوه بر شبکههایی که ایران و ایرانی را تحقیر میکنند، جریانهای غربگرا نیز به تقویت خودتحقیری همت گماشتهاند و با حربه مذاکره هر روز ایرانی را نسبت به تاثیر عنصر خارجی در حل مسائل داخلی امیدوارتر میکنند؛ ماجرایی که 8 سال است رنگ جدیتری گرفته است. حالا خبر واکسیناسیون چهرههای هنری در فاز آزمایشی واکسن ایرانی برکت، میتواند حرکت امیدبخشی در جهت رفع و مقابله با فضای خودتحقیری باشد.
***
حجت اشرفزاده: چالشی شیرینتر از اعتماد به نخبگان کشورم سراغ ندارم
حجت اشرفزاده یکی از هنرمندانی است که با حضور در مصلای امام خمینی(ه) نسبت به دریافت واکسن در فاز جدید مطالعات بالینی واکسن ایرانی «کووایران برکت» اقدام کرده است. این هنرمند در گفتوگو با «وطنامروز» از انگیزههای خود برای دریافت واکسن ایرانی گفت.
***
* آقای اشرفزاده! ابتدا بفرمایید چه شد که تصمیم به دریافت واکسن ایرانی گرفتید؟
در همین ابتدا به مطلب مهمی باید اشاره کنم و آن اینکه بنده جزو کسانی محسوب میشوم که از بیماری زمینهای رنج میبرم و مدتی است به نقص سیستم ایمنی بدن دچار شدهام. به همین خاطر از نگاه برخی دوستان باید درباره دریافت واکسنهایی که در مرحله مطالعات بالینی هستند، با حساسیت بیشتری تصمیم به دریافت واکسن کنم اما بنده به هیچ عنوان این حساسیت را درباره حضور برای تزریق واکسن ایرانی برکت نداشتم و تصمیم به دریافت این واکسن گرفتم.
* از انگیزههایی که موجب شد علیرغم حساسیتهایی که به واسطه بیماری «نقص سیستم ایمنی بدن» برایتان به وجود آمده است نسبت به تزریق واکسن اقدامکنید برایمان بگویید؟
همیشه در زندگی تشنه تجربه چالشهای جدید بودهام و چالشی شیرینتر از اعتماد به دانشمندان و نخبگان کشورم سراغ ندارم؛ دانشمندانی که در شرایط سخت تحریمی و با همه محدودیتها پابهپای دانشمندان کشورهای صنعتی قدمهای استواری را در پیشرفت علمی برمیدارند و واقعا بیانصافی است که به دعوت این دانشمندان جوان هموطن «نه» بگوییم. از سوی دیگر از گذشتههای دور تاکنون، ایرانزمین دانشمندان بزرگی چون «بوعلی سینا» و «زکریای رازی» را به چشم دیده است و دانشمندان جوان هم میراثدار خوبی برای آنها هستند و بخوبی دانش پزشکی ایرانیان را به جهان اثبات کردهاند.
* آقای اشرفزاده! لطفاً از حس و حال ابتدایی خود پس از تزریق واکسن ایرانی کرونا بگویید.
با اطمینان میخواهم بگویم بدون هیچ شعارزدگی به دریافت واکسن ایرانی افتخار میکنم و خوشحالم سهم کوچکی در تکمیل مطالعات و تحقیقات دانشمندان جوان ایرانی ایفا کردهام و آنطور که از برآیند این واکسن ایرانی برمیآید و بنده پرسوجو کردهام واکسن برکت از یک ساختار علمی قابل دفاعی برخوردار است و انشاءالله تا پایان سال و در مدت زمان مشخصی خیلی از هموطنانمان از این واکسن بهرهمند شوند.
* اینکه برخی هنرمندان سرشناس برای دریافت واکسن در فاز جدید مطالعات بالینی واکسن ایرانی «کووایران برکت» داوطلب شدهاند، چه تأثیر بر تغییر نگرش برخیها نسبت به دانشمندان ایرانی دارد؟
نفس این کار توسط هنرمندان و چهرههای سرشناس، اثرگذاری مثبت در تحول علمی کشور دارد. همچنین اینگونه اتفاقات به تزریق روحیه امید و شادابی برای مبارزه با بیماری کرونا در جامعه کمک بسیاری میکند، زیرا وقتی مردم شاهد هستند که چهرههای مشهور برای دریافت واکسن ایرانی جان خود را در دست گرفته و با اطمینان و باور کامل پیشقدم شدهاند، بیش از گذشته به تواناییهای علمی دانشمندان و نخبگان کشورشان ایمان میآورند.
* به عنوان هنرمندی که واکسن ایرانی را داوطلبانه دریافت کردهاید، چه صحبتی با سایر هنرمندان در این باره دارید؟
همانطور که پیش از این اشاره کردم، بنده از بیماری زمینهای رنج میبرم با این حال برای حمایت از دانشمندان ایرانی تصمیم به تزریق واکسن برکت گرفتم و از همین تریبون از سایر هنرمندان عزیز نیز دعوت میکنم برای حمایت از دانش و فناوری ایرانی نسبت به دریافت واکسن ایرانی اقدام کنند تا همه با کمک یکدیگر هر چه سریعتر نسبت به ریشهکنی ویروس کرونا در کشور اقدام کنیم تا هر چه سریعتر شاهد از سرگیری مجدد فعالیتهای هنری هنرمندان در کشور باشیم.
***
در حمایت از دانشمندان کشورم واکسن زدم
بابک جهانبخش، خواننده موسیقی که برای حمایت از دانشمندان ایرانی واکسن «کووایران برکت» را دریافت کرد، درباره این اقدام خود در صفحه شخصیاش نوشته است: «با اینکه به خاطر پیشینه بیماری قلبیام امکان این را داشتم که واکسن دیگری بزنم انتخاب کردم و ترجیح دادم در فاز دوم و سوم مطالعات بالینی واکسن ایرانی «کوو ایران برکت» را تزریق کنم و در جایگاه یک هنرمند وظیفه خودم دانستم به حمایت از دانشمندان عزیز و فرهیخته کشورم (داوطلب بشم) و اینگونه از این واکسن ارزشمند و جانآفرین که توسط دانشمندان و پزشکان حاذق ایرانی شبانهروز براش زحمت کشیده شده، استفاده کنم. بیشک اینجوری میتونم شما رو هم از میزان و درصد موفقیتش و ساید افکتاش و علائمش باخبر سازم. شکر خدا تا همین لحظه حالم بسیار خوب و عالیه و امیدوارم با جلب رضایت عمومی و سرعت بخشیدن به روند تولید و واکسیناسیون همه هموطنان گرامی زندگیمون به روال عادیش برگردد. صحت و سلامتی تکتک شما هموطنان عزیزم آرزوی بزرگ من است. من انتخاب کردم اگر نه بیشک همه واکسنهای تایید شده هم جایگاه خودشون رو دارند، من ترجیح و انتخابم این بود و از بابتش هم حس خوبی دارم».
ارسال به دوستان
با پیروزی پدرو کاستیو، پنجمین دولت سوسیالیست آمریکای جنوبی شکل میگیرد
موج چپ به پرو رسید
موج چپ در حال بازگشت به آمریکای لاتین است. در اتفاقی بیسابقه در تاریخ سیاسی نیم قرن گذشته پرو، چپگرایان در آستانه پیروزی در انتخابات سراسری این کشور بحرانزده قرار گرفتهاند. با اتمام روند شمارش آرای دور دوم انتخابات ریاست جمهوری پرو، اگرچه نهاد برگزاری انتخابات وابسته به دولت راستگرای حاکم همچنان از اعلام نتایج خودداری میکند اما بر اساس آخرین آمار منتشره، نامزد حزب سوسیالیست با فاصله کمی گوی سبقت را از دختر رئیسجمهور راستگرای قبلی ربوده است.
به گزارش رویترز، بر اساس نتایج مربوط به شمارش 4/99 درصد آرای انتخابات ریاستجمهوری پرو، پدرو کاستیو 2/50 درصد آرا را کسب کرده و برتریای معادل 36/0 درصد دارد و تنها تعداد کمی از آرا هستند که هنوز نتایجشان تعیین نشده است.
کاستیو یک معلم مدرسه و سیاستمداری تازهکار است که با وعدههایی نظیر بازنویسی قانون اساسی و توزیع مجدد ثروت معدنی پرو توانسته حمایت مردمی را جلب کند و نخبگان تجاری و سیاسی سنتی این کشور را به چالش بکشد. او که به عنوان نماینده بومیان آند از حزب سوسیالیست نوپای «پروی آزاد» پا به عرصه انتخابات گذاشت، شباهت زیادی به اوو مورالس، رهبر چپگرای بولیوی دارد. او و کیکو فوجیموری، نامزد محافظهکاران و دختر رئیسجمهور شبهدیکتاتور پیشین این کشور از میان 18 نامزد انتخابات ریاستی- پارلمانی پرو به دور دوم راه یافتند. در دور دوم کاستیو برتریای کوچک اما بسیار مهم معادل حدود ۶۳۰۰۰ رای بر رقیب محافظهکارش دارد.
کاستیو پنجشنبه از بالکن ساختمانی در شهر لیما به حامیانش گفت که مردم بیدار شدهاند و اینگونه به طور غیررسمی اعلام پیروزی کرد. بلافاصله سیل تبریک رهبران چپگرای آمریکای جنوبی به لیما سرازیر شد. آلفردو فرناندس، رئیسجمهور آرژانتین نخستین رهبر جهان بود که به کاستیو پیروزی در انتخابات را تبریک گفت و برای اتحاد نیروها به نفع آمریکای لاتین ابراز تمایل کرد.
دولت موقت فعلی پرو به این حرکت آرژانتین اعتراض کرد. اوو مورالس، رئیسجمهور سابق بولیوی و متحد سیاسی رئیسجمهور فعلی این کشور نیز پیروزی کاستیو را تبریک گفت و او را همراه در مبارزه و برادر روحی خواند.
لوئیز ایناسیو لولا داسیلوا، رئیسجمهور سابق چپگرای برزیل از دیگر تبریکگویان است.
در مقابل خانم فوجیموری با مشکلات قضایی خود ناشی از پروندههای فساد خود و حزبش دست و پنجه نرم میکند و به همین دلیل ادعای او برای لغو حدود ۵۰۰ هزار رای مشکوک چندان مشروع به نظر نمیرسد، حال آنکه حزب کاستیو موسوم به «پرو لیبره» نیز ادعاهایی دال بر فعالیتهای مشکوک انتخاباتی دولت مستقر دارد. این در حالی است که انتخاب کاستیو میتواند باعث به آرامش رسیدن فضای سیاسی ملتهب کشور بحرانزده بر اثر شیوع کرونا باشد که طی سال گذشته میلادی بر اثر رسواییهای سیاسی و اعتراضات مردمی در عرض یک هفته ۳ رئیسجمهور را به خود دید. بدین ترتیب دولت پرو به پنجمین کشور چپگرا و ضدآمریکایی در آمریکای جنوبی تبدیل شده است، آن هم در حالی که شیلی و برزیل دولتهای راستگرایی ناکام دارند که بعید است بتوانند در مقابل موج جدید چپ مقاومت کنند.
ارسال به دوستان
اخلاق لیبرال و فریبکاری در مناظرات انتخاباتی
روحالله اژدری: رهبر معظم انقلاب اسلامی 12 اردیبهشتماه در آستانه انتخابات ریاستجمهوری 1400، در تذکری مهم به مسالهای اشاره کردند که مهمترین کلیدواژه آن «حرفهای فریبنده» بود: «اظهاراتی برخی کسانی که وارد میدان میشوند، انجام میدهند که اظهارات خوبی نیست. حرفهای فریبنده است که هیچ پشتوانه فکری و برنامهای ندارد».
این تذکر اخلاقی رهبر انقلاب آن هم به خواصی که خود را کاندیدای ریاستجمهوری اسلامی میکنند معطوف به سابقه تلخی بود که در انتخاباتهای گذشته برخی کاندیداها با زیر پا گذاشتن اصول اخلاقی برای حفظ و کسب قدرت از هیچ دروغگویی و فریبکاری فروگذار نکردند. در انتخابات جاری نیز افراد منتسب به همان جریان سیاسی باز همان روش غیراخلاقی را در مناظرات انتخاباتی در پیش گرفتهاند. گو اینکه عبور از خط قرمز اخلاقی و ارزشی یک جامعه برایشان هزینه زیادی ندارد. آنها به گونهای سخن میگویند انگار فعل حرامی را مرتکب نمیشوند. نمیدانم شاید آنها هم مثل استفانی گریشام، دبیر مطبوعاتی کاخ سفید معتقدند کاری که انجام میدهند دروغگویی نیست، بلکه نوعی برقراری ارتباط است به گونهای که بعضی مردم لزوما با آن راحت نیستند. گروهی از محققان اظهار میدارند یادآوریهای اخلاقی (به عنوان مثال عبارات شرعی) تمایل اشخاص را به دروغگویی کاهش میدهد اما شاهدیم بعضی کاندیداها بهرغم همین تذکرات اخلاقی، در رسانهها و جلسه مناظرات باز بر دروغگویی خود اصرار دارند. به نظر میرسد آنها مزایا و خطرات دروغ گفتن را از قبل محاسبه کردهاند. دروغ گفتن یک رفتار آگاهانه است و دروغگو، دروغ میگوید چون میخواهد دروغ بگوید.
رابرت فلدمن، روانشناس دانشگاه ماساچوست معتقد است دو فرد غریبهای که برای نخستینبار با یکدیگر ملاقات میکنند بسیار بیشتر از آنچه تصور میشود به دروغ گفتن به طرف مقابل تمایل دارند. 60 درصد شرکتکنندگان در یک تحقیق پس از مرور فیلم مکالمات خود با غریبهها، اعتراف کردند در 10 دقیقه اول 3-2 دروغ گفتهاند. حال تصور کنید یک سیاستمدار بیتقوا، غیرصادق و حرفهای در مسیر مبارزات انتخاباتی چه کاری انجام میدهد؛ جایی که هر روز ممکن است با هزاران غریبه ملاقات کند.
دروغهای منفرد کاندیداها و دروغهای سازمانیافته گروهها، همچون تیرهایی از انکار و تحریفند که بر پیکر حقیقت مینشینند. حقیقت در ایام انتخابات بشدت شکننده میشود، چرا که فریبکاری تا حد زیادی آسان و وسوسهانگیز است. فریبکاری نزد سیاستمداران بیاخلاق هرگز با عقل منافات ندارد، زیرا همه چیز در واقع میتوانست همانطور که دروغگو میگوید باشد. دروغ غالبا بسیار منطقیتر و جذابتر از واقعیت است. زیرا دروغگو این مزیت بزرگ را دارد که از قبل میداند مخاطب چه چیزی میخواهد، یا انتظار شنیدن آن را دارد. دروغگو داستان خود را برای مصرف عمومی با دقت لازم برای معتبر جلوه دادن آن آماده کرده است. در صحنه انتخابات و در شرایط عادی برخی افراد در تقابل با حقیقت مجبور به قبول شکست هستند و به همین دلیل با دروغگویی و تاثیر بر وضعیت روانی رایدهندگان، حقیقت را مجروح کرده و خود را به دروغ، محق جلوه میدهند. یکی از دلایل ناامیدی مردم و عدم اقبال به انتخابات در این دوره خشم انباشتهای است که از وعدههای فریبنده و دروغهای بیشرمانه برخی سیاستمداران برای به دست آوردن منافع یا کسب قدرت پدید آمده است. سوءظن به سیاستمداران عنصر غیرقابل انکار در پدیده نارضایتی عمومی است.
اینکه چرا مقام معظم رهبری در این مقطع تاریخی کلیدواژه «حرفهای فریبنده» را برجسته کردند به رفتارهای انتخاباتی کاندیداهای ریاستجمهوری در دورههای گذشته بازمیگشت که باز متاسفانه در مناظرات کنونی نیز توسط نمایندگان جریان لیبرال تکرار میشود. ظاهرا در ساحت سیاسی بعضی جریانها و شخصیتهای سیاسی، تلاش برای فریب افکار عمومی با دروغگویی و تحریف واقعیت یک امر مقبول قلمداد شده است. متاسفانه تخریب سرمایه اجتماعی جمهوری اسلامی ایران از ناحیه همین جریانها و شخصیتها انجام میشود.
دروغگویی و قلب واقعیت، اکنون بخشی از سیاست روزمره بعضی لیبرالها شده است. گاهی برخی مسؤولان به چنان جایی رسیدهاند که برای لاپوشانی درباره دروغ گفتن خود، باز دروغ میگویند (دروغگویی مهرعلیزاده درباره مدرک تحصیلی رئیسی و تکرار آن در مناظره دوم). جالب است که این کار کاملا بیشرمانه و بدون مجازات انجام میشود. متاسفانه برخی جریانها و شخصیتهای سیاسی برای بقا یا به دست آوردن قدرت باید دروغ بگویند. شبکههای پشتیبان آنها نیز در قالب رسانه و...، هنگام انجام این کار بیشرمانه از آنها پشتیبانی میکنند.
به طور مثال رسانههای پشتیبان یا با تایید و تکرار دروغ، آن را با تیتر درشت مینویسند یا در صورت وضوح بیشرمانه دروغگویی، درباره آن سکوت کرده و یا بسیار اندک و در گوشهای از روزنامه یا سایت، گزارشی مختصر منتشر میکنند. در مقابل، نهادهایی که در موقعیت قدرت و مؤاخذه قرار دارند و میتوانند علیه این دروغگویی بیشرمانه اقدامی انجام دهند، چشم بر هم نهاده و انگار گوش شنوایی ندارند.
همچون دروغ سرطانزا بودن بنزین پتروشیمیها و دیوارکشی در پیادهروها و قولهای دروغ 100روزه برای حل مشکلات در دورههای قبلی انتخابات، در این دوره نیز فریبکاریهایی از همین نوع در حال شکلگیری است که توسط مشاوران عملیات روانی بعضی کاندیداهای اصلاحطلب و لیبرال، سایه سنگین خود را بر فضای تصمیمگیری درست مردم انداخته است. در این دوره مناظرات انتخاباتی نیز بحث دروغ مدرک تحصیلی رئیسی، یکی از کاندیداهای ریاست جمهوری، توسط مهرعلیزاده مطرح شد که ایشان بیش از 6 کلاس درس نخواندهاند و مدرک کلاسیک ندارند. این در حالی بود که ایشان دارای مدرک دکترای حقوق از دانشگاه شهید مطهری هستند. اما فرد مدعی بهرغم توصیههای اخلاقی و شرعی باز در دومین دور مناظرات نیز این موضوع را مطرح کرد.
همتی یکی دیگر از کاندیداهای ریاستجمهوری که خود از تصویبکنندگان ارز 4200 تومانی بوده است به دروغ رئیسی را متهم به حضور در جلسه سران قوا در تصویب ارز 4200 تومانی کرد که این موضوع به ریاست رئیس سابق قوه قضائیه بازمیگشت. همتی در همین جلسه ادعای فریبکارانه دیگری نیز مطرح کرد که اگر من نبودم دلار 55 هزار تومان میشد. در حالی که این ادعا برای سرپوش گذاشتن بر افزایش قیمت دلار از 12هزار تومان به 30 هزار تومان در دوره خودش بود.
در نظام اسلامی حقیقت جزو فضایل به حساب آمده و دروغ هیچگاه به عنوان ابزاری قابل توجیه در معادلات سیاسی قلمداد نشده است. آنچه در قرآن و نهجالبلاغه درباره سیاست و فهم رفتار سیاسی به دست آمده است، متکی به تقواست. سیاست بخشی از دین و دین بخشی از سیاست است، لذا توجیه و تفسیر غیراخلاقی از سیاست روش نیکان و دینداران محسوب نمیشود. باید توجه داشت که گسترش بیشرمانه دروغگویی و وعدههای فریبنده در انتخابات ناشی از نقص اخلاقی موجود در جامعه و شخص کاندیداست. جالب است بدانیم انکار عمدی حقیقت، توانایی دروغ گفتن، توانایی تغییر واقعیتها و توانایی عمل، به هم پیوستهاند. یعنی وقتی کاندیدایی حقایق را انکار و در ایام انتخابات برای فریب مردم قولی برای رفع مشکلات میدهد، در خیال خود چنین تصور میکند که اگر نشد یا نتوانستیم، تقصیر را گردن دیگران میاندازیم که توانایی عمل را از ما گرفتند و نگذاشتند اقدامی برای رفع مشکلات انجام دهیم.
اما در اینکه چرا سیاستمداران لیبرال دروغ میگویند و قولهای فریبنده میدهند، میتوان به موارد ذیل اشاره کرد که برخی به خلأهای قانونی و برخی به شخصیت روانی گوینده و شنونده مربوط میشود. بعضی سیاستمداران دچار نوعی خودشیفتگی هستند. تکبر باعث میشود آنها باور کنند میتوانند آنچه را که میخواهند بگویند، هرچند دروغی بیشرمانه باشد؛ جالب است اصلا خم به ابرو هم نمیآورند. برخی سیاستمداران لیبرال از دروغگویی به عنوان یک استراتژی دفاع شخصی استفاده میکنند. متاسفانه عواقبی برای دروغگویی سیاستمداران در ساختار سیاسی ما وجود ندارد. اگر دروغگویی برملا شود، پیگیری آن هیچ نتیجهای ندارد. تاکنون برای هیچ سیاستمداری در کشور به دلیل دروغگویی و فریب افکار عمومی محکومیت صادر نشده است. بهرغم دروغگویی سیاستمدار، اکثر طرفداران وی همچنان در کنار او باقی میمانند و به همین دلیل آنها میدانند در صورت دروغگویی طرفداران را از دست نمیدهند. برخی مردم از شنیدن آنچه دوست دارند بشنوند، راضی میشوند. لذا سیاستمداران در ایام انتخابات بر اساس مذاق ذهنی مردم صحبت میکنند نه بر اساس حقایق. دروغگویی و قلب حقیقت و فریب افکار عمومی متاسفانه در شرایط فعلی تضعیفکننده و تخریبگر سرمایه اجتماعی نظامی شده است که خون هزاران شهید صدیق برای باروری و حفظ آن ریخته شده است. لذا باید تا دیر نشده است به عنوان یک جرم نابخشودنی سیاستمداران مورد توجه قرار گیرد. اگر سیاستمداران همیشه خود را در معرض بررسی واقعیتها بدانند و این را درک کنند که گفتار و رفتار آنها با حقایق مقایسه خواهد شد، دقت بیشتری در اظهارنظر خواهند داشت.
ارسال به دوستان
چگونه تشدید تنش امنیتی با ایران و جنگ ۱۲ روزه غزه به عنوان آخرین حربه نتانیاهو برای ماندن در قدرت نتیجه نداد
سکانس پایانی دلقک
متخصص ترور و مسؤول سابق میز ایران در موساد
عماد هلالات: حوادث ماه گذشته فلسطین اشغالی، بحران در اسرائیل را برای ساکنان سرزمینهای اشغالی تبدیل به یک رویه بسیار عادی کرد. مهمترین نتیجه این بحران -که از محله شیخ جراح آغاز شد و منجر به نبرد 12 روزه با مقاومت فلسطین شد- کنار زدن بنیامین نتانیاهو از قدرت و پایان دادن به سلطه 12 ساله و بلامنازع نخستوزیر جنجالی این رژیم از سوی رقبای وی بود.
نتانیاهو و مقامات امنیتی این رژیم طی سال گذشته با تصور آسیبپذیری ایران، رو به یک تنش امنیتی مخفیانه با جمهوری اسلامی آوردند. در این راستا ترور شهید محسن فخریزاده، دانشمند هستهای- دفاعی کشورمان و ۲ انفجار در تاسیسات هستهای نطنز، موجب شد نتانیاهو و مقامات امنیتی صهیونیست موفقیت سیاست افزایش تنش با ایران را قطعی و غیرقابل خدشه ارزیابی کنند اما دیری نپایید که پاسخهایی که دریافت کردند حتی باعث صدمه و تزلزل امنیت داخلی در سرزمینهای اشغالی شد که برای دههها، مقامات این رژیم به عنوان مزیت اسرائیل از آن یاد میکردند، تا جایی که در جریان مقاومت 12 روزه فلسطینیها و عملیات «شمشیر قدس»، تمام سرزمینهای اشغالی هدف موشکهای حماس و جهاد اسلامی قرار گرفت.
ناتوانی امنیتی رژیم صهیونیستی در جبهه داخلی در برابر حوادثی همچون برخورد موشک به نزدیکی نیروگاه هستهای دیمونا، انفجار در تأسیسات برق، آتشسوزی در پالایشگاه، انفجارهای شهر صفد در منطقه الجلیل و حادثه کوه مرون که به کشته شدن 45 صهیونیست و زخمی شدن بیش از 300 نفر دیگر انجامید، همه حاکی از روند افزایشی تحولات و شکنندگی امنیتی این رژیم در جبهه داخلی بود. در باب تحولات امنیتی نیز، انفجار در یک کارخانه نظامی مهم به نام «تومر» وابسته به وزارت جنگ رژیم صهیونیستی واقع در شهر «رمله» و در منطقه «گوشدان» از دیگر پاسخهایی بود که این رژیم پس از افزایش تنش با ایران دریافت کرد. تومر به عنوان یک کمپانی تحت مالکیت اسرائیل موشکهای دوربرد پیکان، راکتهای توپخانهای و هوایی شرکت البیت، مراحل اول و دوم موتورهای شاویت و پرتابگرهای ماهوارههای اسرائیل را میسازد.
گفتنی است در همان مقطع فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با هشدار به مقامات صهیونیست گفت: اینها در یک سال و نیم گذشته خودشان را باد کرده و تلاش کردند دامنه شرارتها را زیاد کنند؛ از چند هفته پیش تمام آسیبهای رژیم صهیونیستی نشان داده شد. خیلی ساده میشود تجارت دریایی آنها را مختل کرد. انفجار مهیب کارخانه ساخت موتورهای پدافند هوایی و ساخت ماهواره، بادکنک صهیونیستها را خالی کرد. وی در ادامه با یادآوری تمام حوادث امنیتی در اسرائیل و همچنین کشته شدن جاسوسان اسرائیلی در اربیل عراق گفت: نخستین ضربه به اینها میتواند آخرین ضربه باشد. با یک عملیات میشود این رژیم را منهدم کرد. این اتفاقات میتواند تکرارپذیر باشد و این رژیم نمیتواند فقط مولد شرارت باشد.
همچنین اخیرا فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران با اشاره به انتفاضه اخیر مقاومت فلسطین علیه صهیونیستها اضافه کرد: در ۳ روز اول نبرد فلسطینیان با رژیم صهیونیستی به اندازه تمام جنگ 22روزه، موشک به سمت سرزمینهای اشغالی شلیک کردیم. سردار قاآنی ادامه داد: بیش از ۳ هزار موشکی که از سمت مقاومت به سرزمینهای اشغالی شلیک شد، تولیدشده در همین جغرافیاست.
* جنگ 12 روزه و آرایش جدید سیاسی در اسرائیل
وضعیت متزلزل سیاسی رژیم صهیونیستی در تاریخ این رژیم بیسابقه است؛ این موضوع در گزارش رسانههای صهیونیستی و اندیشکدههای این کشور به چشم میخورد. روزنامه صهیونیستی هاآرتص در گزارش پنجشنبه 13 خرداد خود به تحلیل وضعیت سیاسی در اسرائیل پرداخته است. این روزنامه وضعیت نابسامان سیاسی و برگزاری 4 انتخابات ناموفق را به جنگ قدرت تعبیر کرده است و مینویسد دیگر در بین احزاب سیاسی آرمان و علت تشکیل اسرائیل معنا ندارد و صرفا جنگ برای به دست آوردن قدرت و استفاده از قدرت برای به دست آوردن منافع شخصی است و مردم یهود در احزاب سیاسی نقشی ندارند.
بالاخره بعد از برگزاری 4 انتخابات و عدم توانایی در تشکیل کابینه بین احزاب اسرائیلی، یائیر لاپید توانست ۲ حزب (حزب یامینا به رهبری نفتالی بنت و حزب رعم) دیگر را برای پایان دادن به حیات سیاسی نتانیاهو قانع کند و سرانجام بنیامین نتانیاهو بعد از گذشت 12 سال نخستوزیری متوالی باید منتظر محاکمه باشد. نتانیاهو که خود و خانوادهاش پروندههای فساد مالی گسترده در اسرائیل دارند به دنبال یافتن راهی برای فرار از وضعیت موجود است تا بعد از شکست در جنگ 12 روزه غزه، شکست دیگری در کارنامه وی ثبت شود. به اعتقاد بسیاری از تحلیلگران صهیونیستی، نتانیاهو بزرگترین بازنده جنگ 12 روزه بوده است. او در حالی تن به جنگ با حماس و جهاد اسلامی داد که در بدترین شرایط سیاسی در طول 12 سال نخستوزیریاش در اسرائیل قرار گرفته بود. نتانیاهو در شرایطی به جنگ ۱۲ روزه غزه رفت که به زعم او در صورت پیروزی یا ادامه جنگ، بهترین دستاورد را برای خود به ارمغان میآورد. او گمان میکرد بعد از حملات هوایی به زیرساختهای مردم غزه و حماس میتواند عملیات زمینی را آغاز کند که در نهایت هم کار حماس و جهاد اسلامی را تمام کند و هم با همین دستاورد بتواند برای 4 سال دیگر نخستوزیر اسرائیل باقی بماند اما از همان آغاز نبرد، عملیات حسابشده گروههای فلسطینی کار نتانیاهو را سختتر از گذشته کرد و در نهایت با واسطه قرار دادن مصر، به آتشبسی بدتر از شکست تن داد.
بعد از پایان جنگ 1۲ روزه، موجی از اعتراضات علیه نتانیاهو و خانوادهاش در سرتاسر سرزمینهای اشغالی به راه افتاد. بسیاری از ساکنان یهودی سرزمینهای اشغالی، نتانیاهو را عامل اصلی شکست در جنگ 1۲ روزه میدانند که برای رسیدن به اهداف خود حاضر است جان صهیونیستها را به خطر بیندازد. یهودیهای ساکن سرزمینهای اشغالی اعتقاد دارند جنگ 12 روزه در بدترین زمان ممکن روی داده است که در نهایت با آتشبس و تن دادن به شروط حماس پایان یافت. از اینکه در کرانه باختری و قدس شریف، فلسطینیها از این پیروزی خرسند بودند، صهیونیستها نتانیاهو را مقصر میدانند. رؤیای شکست حماس و جهاد اسلامی و همچنین ترور فرماندهان و سیاسیون حماس هم به نتیجهای نرسید تا نتانیاهو خود را در بدترین شرایط سیاسی ببیند.
آخرین تقلای نتانیاهو برای فرار از شکست در جلسه هماهنگی با حزب لیکود بود که بار دیگر به مساله ایران و برجام چنگ انداخت. او در این جلسه که برای مشخص کردن نحوه موضعگیری متحدان سیاسیاش برگزار شد به حاضران گفت باید تأکید کنند که نفتالی بنت توانایی ایستادگی در برابر برنامههای دولت آمریکا در قبال ایران را ندارد. نتانیاهو همچنین در توئیتر گفت: همه قانونگذاران منتخب با انتخاب جریان راستگرا، با این دولت چپ خطرناک مخالفت کنند. نتانیاهو ائتلاف تشکیل شده توسط ۳ حزب را جریان چپ مینامد که توانایی ایستادگی در برابر محور مقاومت را ندارند؛ این در حالی است که نتانیاهو در تمام جنگهای اخیر با محور مقاومت بویژه با مردم غزه شکست خورده است.
بنیامین نتانیاهوی ۷۱ ساله، در مجموع ۱۵ سال نخستوزیری اسرائیل را بر عهده داشته است. یائیر لاپید، رهبر حزب اسرائیلی «یش آتید»، که از سوی رئیسجمهوری این کشور مکلف به تشکیل دولت جدید در پی انتخابات ۲ ماه پیش شده بود، بامداد روز پنجشنبه ۱۳ خرداد، رسما به رئیسجمهوری اسرائیل اطلاع داد که در وظیفه محوله موفق شده است. لاپید طبق قانون تا ساعت یکونیم بامداد 13 خرداد (به وقت ایران) فرصت داشت با تشکیل ائتلافی از احزاب، دولت جدید را تشکیل دهد. وی حدود نیم ساعت پیش از پایان این مهلت، موفقیت در تحقق هدف خود را اعلام کرد. رویدادهای مهیجی در صحنه سیاست این کشور در آخرین ساعات پیش از اعلامیه یائیر لاپید در جریان بود و موفقیت او تا آخرین لحظات قطعی نبود.
با این حال، یائیر لاپید در آخرین دقایق باقیمانده تا پایان ضربالاجل خود در توئیترش نوشت: «موفق شدم». وی سپس در تماس تلفنی با رئوون ریولین، رئیسجمهور اسرائیل، به او گفت توافق تشکیل ائتلاف را نهایی کرده است. اگر در روزهای آینده و تا ادای سوگند دولت جدید رویداد خاصی رخ ندهد، این تحول سیاسی به مفهوم خلع قدرت از بنیامین نتانیاهو است. نتانیاهوی ۷۱ ساله، در مجموع ۱۵ سال نخستوزیری اسرائیل را بر عهده داشته است که ۱۲ سال آن، لاینقطع بوده است. بنیامین نتانیاهو در حالی ممکن است به پایان کار سیاسی خود رسیده باشد که در طول سالها خویش را رهبری بلامنازع مینامید. یائیر لاپید که حزب او دارای مواضع میانه و صلحخواه است، برای تشکیل ائتلافی که به حمایت حداقل ۶۱ نماینده از ۱۲۰ عضو مجلس برسد، ناچار شد با شماری از احزاب کوچک و ناهمگون متحد شود.
ائتلافی که برای تشکیل دولت جدید برپا شده، غیر از حزب «یش آتید»، شامل حزب میانه «کارگر» به رهبری خانم مراو میخائلی، حزب میانه «آبی و سفید» به رهبری ژنرال بنی گانتس، حزب چپگرای «مرتس» به رهبری نیسان هوروویتز، ۳ حزب افراطی راستگرا و نیز یک حزب عربهای اسرائیل است. چنین اتحادی از احزاب که آرمانهای متضاد دارند، در عمر دولتهای اسرائیل، کم سابقه است. یائیر لاپید برای برانداختن بنیامین نتانیاهو که طولانیترین دوران نخستوزیری را داشته است، از نخستوزیری خود نیز صرفنظر کرده و این مسند را برای ۲ سال اول به نفتالی بنت، رهبر حزب کوچک راستگرای افراطی به نام «یامینا» محول کرده است.
وضعیت نابسامان اسرائیل بر کسی پوشیده نیست. هر چند در دوران ترامپ در قالب معامله قرن (قرارداد آبراهام) به این رژیم نفس مصنوعی داده شد ولی این رژیم در وضعیتی قرار دارد که آبستن تحولات زیادی خواهد بود. جنگ قدرت بین احزاب اسرائیلی به حدی بالا گرفته است که برای تشکیل کابینه و دولت جدید باید 8 حزب با هم ائتلاف کنند تا بتوانند دولت جدید را شکل دهند. برگزاری 4 انتخابات ناموفق گواه این امر بود که دیگر در اسرائیل آنچه مهم است قدرت است. جبهه داخلی این رژیم در جنگ اخیر غزه و تنش با جمهوری اسلامی امتحان خود را پس داد و چیزی جز یک شکست سنگین و فروپاشی پروپاگاندای صهیونیستها پیرامون امنیت تزلزلناپذیر سرزمینهای اشغالی درپی نداشت.
***
درباره دیوید بارنیا، رئیس جدید سازمان جاسوسی رژیم صهیونیستی
متخصص ترور و مسؤول سابق میز ایران در موساد
بعد از پایان جنگ ۱۲ روزه غزه و تن دادن به آتشبس توسط رژیم صهیونیستی، اتفاقی مهم در حوزه مدیریتی اسرائیل به وقوع پیوست. دیوید بارنیا، جانشین یوسی کوهن در موساد شد. یوسی کوهن دوست و رفیق دیرینه بنیامین نتانیاهو بود که به مدت 5 سال ریاست موساد را برعهده داشت. دوره مدیریتی ریاست موساد 4 سال است ولی سال 2020 بنیامین نتانیاهو یک سال دیگر به مدیریت یوسی کوهن اضافه کرد که علت اصلی آن فرآیند صلح اعراب با اسرائیل بود. یوسی کوهن رابطه بسیار مناسبی با کشورهای عرب منطقه دارد. در این بین معاون یوسی کوهن، دیوید بارنیا و رئیس میز جمهوری اسلامی ایران در موساد، ریاست این سازمان تروریستی را برعهده گرفت.
دیوید بارنیا 56 ساله و ساکن شمال تلآیو است که حدود 30 سال پیش به موساد پیوست. وی متولد اسرائیل و از خانواده کاملا یهودی به شمار میرود. بارنیا در دهه 90 به موساد پیوست و به عنوان «افسر پرونده»، فعالیت خود را در سرویس جاسوسی رژیم صهیونیستی آغاز کرد. بارنیای ۵۶ ساله، از افراد بسیار تأثیرگذار در موساد و مورد اعتماد یوسی کوهن و بنیامین نتانیاهو است و نقش بسیار مهمی در پیگیری پروندههایی که یوسی کوهن در دوران ریاست موساد برعهده وی گذاشته بود، دارد.
او از سال ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۹ در سمت فرد شماره ۲ موساد قرار گرفت؛ بارنیا در بخش «تیزومت» موساد به عنوان فرمانده از سال ۲۰۱۳ مشغول به کار شد. این بخش مسؤول جذب و آموزش ماموران جاسوسی در موساد است و بارنیا ریاست آن را به مدت چند سال برعهده داشته است. پایگاه «هاآرتص» میگوید بارنیا به عنوان فرمانده تیزومت، مسؤول جذب و آموزش نیرو برای اولویتهای موساد شامل حزبالله و ایران، بوده است. رویترز نیز در گزارشی نوشت تا زمان اعلام انتصاب بارنیا از سوی دفتر نخستوزیر اسرائیل، نام و موقعیت او در موساد تحت قوانین سانسور نظامی در اسرائیل قابلیت انتشار نداشت. یوسی کوهن رابطه بسیار مناسبی با بارنیا دارد و روز معارفه بارنیا به عنوان ریاست موساد بلافاصله «اطمینان» داد که دیوید بارنیا در مقام ریاست موساد کارهای بزرگی خواهد کرد. در حالی که رسانههای اسرائیل از مدتی پیش، بدون نام بردن از دیوید بارنیا، خبر داده بودند که معاون ریاست موساد بزودی جانشین یوسی کوهن خواهد شد اما این نخستینبار است که بنیامین نتانیاهو رسما خبر تغییر رئیس این تشکیلات را با ذکر نام فرد انتخاب شده، اعلام میکند. نخستوزیر اسرائیل سال گذشته گفته بود «دال» را که «یکی از مهرههای مجرب» موساد است، برای ریاست جدید موساد برگزیده است. بنیامین نتانیاهو تصمیمگیرنده اصلی درباره انتخاب ریاست موساد است و در همین زمینه روز سهشنبه 3 خرداد اعلام کرد «دال» را به عنوان رئیس جدید موساد، سازمان جاسوسی و ماموریتهای ویژه اسرائیل انتخاب کرده است. بنیامین نتانیاهو با تجلیل از «دال» گفته است او یکی از مجربترین مهرههای موساد است که برای نشستن بر کرسی ریاست این سازمان لیاقت تمام از خود نشان داده و این پست «حق» اوست. رسانههای اسرائیل اعلام کردهاند بعد از تصویب نهایی گزینش «دال» از سوی کمیسیون ویژه نظارت بر انتصابات مقامات ارشد و حساس، موسوم به کمیسیون «گلدبرگ»، ممکن است چهره وی رسانهای شود. بر اساس این گزارشها، یوسی کوهن «دال» را برای ریاست موساد به بنیامین نتانیاهو پیشنهاد کرده است. از فحوای گزارشهای متعدد رسانههای اسرائیلی چنین برمیآید که آنها با «دال» آشنایی دیرینه دارند. این رسانهها گفتهاند «دال» بویژه در کارنامه طولانی خود در این سازمان، در فعال کردن جاسوسان موساد در جهان تخصص داشته است. او فعالیت در امور امنیتی را از واحد کماندویی موسوم به «سهیرت متکال» در ارتش آغاز کرده است. رم بنباراک، مقام پیشین موساد که در حال حاضر سیاستمدار حزب «یش آتید» است، به رسانهها گفته است که «دال» مردی فوقالعاده با تجارب عملیاتی غنی است و بنیامین نتانیاهو بهترین فرد را منصوب کرده است.
انتشار خبر انتصاب «دال» به ریاست موساد بلافاصله به درگیری جدیدی میان بنیامین نتانیاهو با بنی گانتس، وزیر دفاع اسرائیل، منجر شد. گانتس اعلام کرد از این انتصاب «بیخبر» مانده و آن را از رسانهها شنیده است. این در حالی است که در ائتلاف دولت کنونی اسرائیل، گانتس پست «نخستوزیر جایگزین» را نیز در دست دارد. به گزارش رسانههای اسرائیل، وزیر دفاع سریعا در تماس تلفنی با بنیامین نتانیاهو به این رفتار او بشدت اعتراض کرد. دفتر نخستوزیری اسرائیل درباره این مکالمه گفته است که انتصاب ریاست موساد بر اساس مقررات، تنها در حیطه اختیارات نخستوزیر است. دوره ریاست موساد 4 سال است اما بنیامین نتانیاهو که نزدیکی زیادی با یوسی کوهن دارد، بهار امسال ریاست او را تا ژوئن ۲۰۲۱ تمدید کرده بود. پیشبینی میشود در دوران ریاست «دال» بر موساد، تمرکز بر ایران همچنان در صدر ماموریتهای این سازمان باشد.
انفجار سایت هستهای نطنز و ترور محسن فخریزاده، دانشمند ارشد هستهای و صنایع دفاعی ایران ۲ مورد از مهمترین اقداماتی بود که انجام آن به موساد در دوران ریاست یوسی کوهن نسبت داده شده است.
روزنامه نیویورکتایمز در هر 2 رویداد، به نقل از منابع موثق آمریکایی و دیگران، نوشت موساد عامل این ۲ رویداد در ایران بوده است. شبکه ۱۳ تلویزیون اسرائیل نیز در تحلیل وضعیت موساد اذعان میکند که یکی از مهمترین و تازهترین کارهای «دال» در دوران ۲ ساله معاونت موساد، ایفای نقش در ترور محسن فخریزاده بوده است. این رسانه گفت که «ایران، ایران و باز ایران» محور اصلی فعالیت موساد و «دال» خواهد بود اما یوسی کوهن همچنین نماینده ویژه بنیامین نتانیاهو در پیشبرد مناسبات با کشورهای عربی و اسلامی نیز بود. اقدامات رئیس سازمان جاسوسی اسرائیل به موازات ۴ سال دولت دونالد ترامپ در آمریکا، به عادیسازی رابطه اسرائیل با امارات عربی متحده، بحرین، سودان و مراکش و همچنین سفر رسمی نخستوزیر اسرائیل به سلطاننشین عمان منجر شد. در دوره ریاست یوسی کوهن بر موساد، همچنین گزارشهای بسیاری درباره افزایش تماسها و تحکیم روابط پشت پرده میان اسرائیل با برخی کشورهای دیگر مانند عربستان منتشر شد. بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر موقت اسرائیل به نکاتی اشاره میکند که این نکات مهمترین مأموریت ریاست جدید موساد است. نتانیاهو در جمع افسران موساد به بالاترین هدف اسرائیل اشاره میکند و میگوید: ممکن است شرایطی پیش بیاید که بالاترین هدف ما، یعنی تضمین اینکه آیتاللهها موجودیت ۲ هزار ساله قوم یهود را به خطر نیندازد، ما را ملزم به تصمیمگیریهای شجاعانه و مستقل کند. بخش اصلی این مأموریت در سالهای گذشته برعهده یوسی کوهن بوده است. در گزارش خبرگزاری فرانسه آمده است که کوهن با ترور محسن فخریزاده، کارشناس ارشد هستهای جمهوری اسلامی در سال گذشته میلادی در ارتباط بوده است. اسرائیل تاکنون در رابطه با این حادثه موضعگیری نکرده است. یکی از دلایل اصلی انتخاب دیوید بارنیا، تخصص وی در زمینه ترور است و گروههایی که وی در دوران معاونت و قائم مقامی در موساد آموزش داده است، حالا به عنوان مهمترین ابزار وی برای پیشبرد هدف نهایی که بنیامین نتانیاهو در روز معارفه وی عنوان کرد.
* بارنیا و جمهوری اسلامی
تحولات و حوادث اخیر و افزایش تنشها بین جمهوری اسلامی و اسرائیل در تمام حوزهها، نگرانیهای این رژیم را درباره آینده خود چند برابر کرده است. با توجه به بیانات مسؤولان ارشد جمهوری اسلامی درباره آینده سرزمینهای اشغالی، صهیونیستها بیش از پیش نگران آینده دولت یهود هستند. این موضوع را میتوان در کلام نخستوزیر این رژیم در روز معارفه رئیس جدید موساد مشاهد کرد. موساد به عنوان بازوی اصلی بقای دولت یهود، ضامن اصلی حیات این رژیم است و کسانی که مدیریت و ریاست این سازمان تروریستی را بر عهده میگیرند، در واقع بالاترین هدف این رژیم را عملیاتی میکنند. دیوید بارنیا، رئیس جدید موساد را- که سابقه ریاست میز ایران در موساد را بر عهده داشت- میتوان تاکتیک تازه اسرائیل برای آغاز دور جدید تنشها با جمهوری اسلامی دانست؛ بسیاری از ترورهای در ایران بویژه در زمینه هستهای (ترور دانشمندان هستهای) در دورههای مختلف موساد طی سالهای گذشته، تحت رهبری و مدیریت وی انجام شده است. آخرین ترور انجام شده در ایران هم که جزو پیچیدهترین ترورها در جمهوری اسلامی است با اشراف و مدیریت وی عملیاتی شده بود؛ ترور شهید فخریزاده با آن تکنولوژی منحصربهفرد خود گواه اشراف وی نسبت مساله ترور و حذف دانشمندان هستهای جمهوری اسلامی است.
با روی کار آمدن دیوید بارنیا در سازمان تروریستی (موساد) پیشبینی میشود شاهد تحولات جدید در زمینه ترور و ناامنی در کشورهای محور مقاومت به طور اعم و در جمهوری اسلامی به طور اخص باشیم. پروندهای که بنیامین نتانیاهو در روز معارفه بارنیا به وی سپرده، برنامه هستهای ایران است. هر چند تمام اتفاقات گذشته درباره برنامه هستهای ایران از ترور گرفته تا انفجار و خرابکاری در سایتهای هستهای تحت اشراف وی بوده است اما اکنون دیگر بارنیا به صورت ویژه پرونده هستهای ایران را دنبال میکند تا جایی که اکثر رسانههای این رژیم انتخاب او به عنوان رئیس موساد را راهبرد جدید اسرائیل در افزایش تنش با جمهوری اسلامی ایران میدانند. با توجه به اینکه جمهوری اسلامی ۲ اتفاق بسیار مهم یعنی انتخابات ریاستجمهوری 1400 و مذاکرات هستهای وین را در پیش رو دارد، باید گفت انتخاب بارنیا در بهترین زمان ممکن از نظر صهیونیستها انجام شده است. اتخاذ راهبرد افزایش تنش با جمهوری اسلامی در شرایطی انجام میشود که منطقه غرب آسیا شاهد تحولات بسیار سریعی است و موج بیداری برای خروج اشغالگران آمریکایی از منطقه شروع شده است و صهیونیستها میدانند که نبود نیروهای آمریکایی در منطقه هزینه بسیار بالایی را برای این رژیم به ارمغان میآورد. احتمال روی کار آمدن یک دولت انقلابی در ایران نیز زنگ خطر بسیار بزرگی برای رژیم صهیونیستی محسوب میشود که نوع واکنش جمهوری اسلامی به ناامنیها و ترورها در داخل را با پاسخی متفاوت از 8 سال گذشته همراه خواهد کرد. با انتخاب بارنیا ضمن اینکه ممکن است شاهد ادامه رویکرد امنیتی مبتنی بر عملیات ترور در داخل جمهوری اسلامی باشیم، از جهت دیگر با توجه به تخصص ویژه و شناخت وی درباره ایران میتواند آگاهی مناسبی را برای هر گونه اقدام علیه منافع جمهوری اسلامی در داخل و خارج از مرزها را به صهیونیستها بدهد.
حال با توجه به اینکه حالت مطلوب برای صهیونیستها در برنامه هستهای ایران عدم توافق غرب بویژه آمریکاییها با ایران است، عدم توافق دست صهیونیستها را برای انجام عملیات ترور و ناامنی در سایتهای هستهای باز میگذارد و با توجه به اطلاعاتی که توسط بازرسان آژانس در اختیار سرویسهای جاسوسی قرار میگیرد، باید اذعان کرد صهیونیستها تمام راهبردهای خود را برای جلوگیری از هر گونه توافق در زمینه هستهای به کار خواهند برد. در واقع انتخاب دیوید بارنیا را هم باید در این زمینه تحلیل کرد، بویژه که مأموریت اصلی وی پرونده هستهای ایران است. با وجود اختلاف نظر غربیها درباره نوع برخورد با برنامه هستهای ایران اما هیچگاه مانع اتخاذ راهبرد تهاجمی اسرائیل علیه برنامه هستهای ایران نمیشوند و شاید بتوان گفت غربیها موساد را به عنوان یک بازوی اجرایی بسیار مهم در جلوگیری از برنامه هستهای ایران میدانند و با وجود اختلاف نظر، هیچگاه اسرائیل را محکوم نمیکنند. در پایان باید گفت انتخاب دیوید بارنیا به ریاست جدید موساد، راهبرد جدید و مهم اسرائیل علیه جمهوری اسلامی ایران است و باید شاهد موجی از تحولات علیه منافع جمهوری اسلامی در داخل و خارج از کشور باشیم.
ارسال به دوستان
بدهی دولت به بانکها در دوره حسن روحانی ۵۴۹ درصد افزایش یافت و به ۳۹۶هزار میلیارد تومان رسید
قسطهای روحانی را دولت بعدی میدهد!
گروه اقتصادی: میزان بدهی دولت به بانکها در پایان دولت روحانی نسبت به خردادماه سال 92 قریب به 549 درصد و میزان بدهی بخش خصوصی به بانکها هم 471 درصد افزایش یافته است. با وجود این حجم بالای اوراق و تسهیلات، میزان تولید کشور ثابت و حتی نزولی بوده است. به گزارش «وطنامروز»، بانک مرکزی اخیرا جدیدترین گزارش متغیرهای عمده پولی و اعتباری کل کشور را تا پایان اسفندماه سال 99 منتشر کرد. بررسی این گزارش، بویژه ردیف داراییها و بدهیهای بانکها و موسسات اعتباری غیربانکی حاکی از آن است دولت روحانی رکورددار میزان بدهی دولت به بانکها و موسسات اعتباری است، ایضا در این 8 سال میزان بدهی بخش غیردولتی به بانکها هم بشدت افزایش پیدا کرده است. بر این اساس، میزان بدهی دولت به بانکها و موسسات اعتباری غیربانکی از 61 هزار میلیارد تومان در خرداد سال 92 (شروع به کار دولت) به 396 هزار میلیارد تومان در اسفندماه سال 99 رسیده است. همچنین میزان بدهی بخش خصوصی به بانکها و موسسات اعتباری غیربانکی هم از 42 هزار میلیارد تومان به 240 هزار میلیارد تومان در اسفندماه سال گذشته رسیده است. همین اعتبار خلق شده توسط بانکها برای بخش دولتی و خصوصی یکی از عوامل افزایش نقدینگی در سالهای اخیر بوده است. نکته منفی نقدینگی ایجاد شده در این بازه زمانی ثابت ماندن تولید واقعی کشور بوده است. این یعنی با وجود اینکه مجموع اوراق و تسهیلات دولتی افزایش یافته یا به زبان سادهتر پول در اختیار بخش دولتی و خصوصی بیش از قبل قرار گرفته است اما منتهی به تولید و اشتغال نشده است، بلکه بررسی تورم ایجاد شده در کشور نشان از آن دارد که این مبالغ راهی بازارهایی مانند طلا، ارز، مسکن و خودرو شده است. با فرض در نظر گرفتن اینکه تورم یک پدیده پولی است، نقش بانکها در این زمینه بسیار مشهود میشود. بررسی آمار میزان بدهی دولت به بانکها در سال 99 نشان از آن دارد این رقم نسبت به سال 98 قریب به 37 درصد افزایش پیدا کرده است. بخشی از این بدهی ناشی از کسری بودجه و مسائل ساختاری اقتصاد ایران است؛ درست در سالهایی مانند سال 99 که میزان کسری بودجه دولت فزونی پیدا میکند شاهد رشد میزان بدهی دولت به بانکها هستیم.
* کارنامه بدهی دولت در سال جاری
خردادماه سال گذشته بود که عبدالناصر همتی، رئیس کل وقت بانک مرکزی با انتشار متنی در صفحه شخصی خود در فضای مجازی، از جایگزین شدن فروش اوراق بدهی دولتی به جای استقراض دولت از بانک مرکزی برای تامین هزینههای بودجه خبر داد، همتی اعلام کرد: «با تایید نهایی شورای عالی هماهنگی اقتصادی، کسری بودجه سال ۱۳۹۹، در کنار عرضه سهام شرکتهای دولتی و اموال مازاد دولت، از طریق انتشار اوراق بدهی دولت در بازار پول و سرمایه تأمین خواهد شد. طبق اطلاع واصله از همکاران خزانهداری کل کشور، در روزهای آینده شاهد عرضه اوراق بدهی برای تأمین کسری بودجه و به تبع آن، تعمیق بیشتر بازار بدهی خواهیم بود».
پس از این بود که عرضه اوراق بدهی و فروش آن به طور گسترده آغاز شد. وضعیت فروش اوراق بدهی در هفتههای ابتدایی پررونق بود اما پس از چند مرحله حراج این اوراق، رکود سنگینی بر این بازار حاکم شد به حدی که خطر پایداری کسری بودجه و ناچار شدن دولت به دستاندازی به منابع بانک مرکزی برای تامین هزینههای خود بشدت افزایش یافت. اینجا بود که شورای پول و اعتبار با تصویب و ابلاغ بخشنامهای، بانکها را مکلف به نگهداری حداقل 3 درصد از مانده کل سپردههای خود در قالب اوراق بدهی دولتی کرد. این اقدام بانکها را مکلف به خرید بخشی از اوراق بدهی کرد. این اقدام البته با توجه به پایین بودن رقم تکلیف بانکها برای خرید اوراق، از یک سو مشکل دولت در تامین منابع را حل کرده و از سوی دیگر ریسک سمت دارایی ترازنامه بانکها را کاهش داده و نقدشوندگی داراییهای شبکه بانکی را افزایش داد. با این حال، خریدهای سنگین برخی بانکها از اوراق بدهی، شائبه اجبار فراقانونی بانکها برای خرید اوراق را هم ایجاد کرد، چرا که در شرایطی که فروش اوراق بشدت محدود شده بود، برخی بانکها بدون هیچ توجیه منطقی اقتصادی، اقدام به خرید چندین هزار میلیارد تومان اوراق بدهی دولتی کردند. این خریدها، شائبه اجبار فراقانونی شبکه بانکی برای خرید اوراق بدهی و تامین مالی دولت را تقویت کرد.
پس از گذشت مدتی از مصوبه شورای پول و اعتبار، شورای عالی بورس در یکی از جلسات خود صندوقهای سرمایهگذاری درآمد ثابت را مکلف به خرید اوراق بدهی تا سهم خاصی از سبد داراییهای این صندوقها کرد. این مصوبه ظرفیت عظیمی برای فروش اوراق بدهی دولتی ایجاد کرد و زمینه را برای عمیقتر شدن این بازار فراهم کرد. پس از آن بود که فروش اوراق بدهی رونق گرفت تا جایی که رقم فروش اوراق بدهی اکنون از مرز 170 هزار میلیارد تومان هم فراتر رفته. بررسی آمارهای بازار بدهی نشان میدهد سهم بازار سرمایه از اوراق بدهی فروش رفته 57 درصد بوده، در حالی که بازار پول حدود 43 درصد از اوراق بدهی دولت را خریداری کردهاند. این آمار به وضوح تاثیر چشمگیر مصوبه شورای عالی بورس در رونق گرفتن بازار بدهی و تامین مالی دولت را نشان میدهد. پیشی گرفتن بازار سرمایه در خرید اوراق بدهی دولتی در حالی است که در هفتههای نخست، سهم بازار سرمایه از خرید اوراق بدهی، به مراتب کمتر از بازار پول بود.
* انفجار بدهی نتیجه اهمال مالیاتی دولت
آنچه باعث رشد انفجاری فروش اوراق بدهی برای تامین منابع مالی بودجه شد، اهمال دولت در اصلاح نظام مالیاتی بود. اهمال دولت در اصلاح نظام مالیاتی در حالی بود که مسائل اصلی نظام مالیاتی تقریبا بر هیچ کس پوشیده نیست.
نظام مالیاتی در کشور به طور کلی با ۳ مساله کلی مواجه است. مساله اول، فرار مالیاتی زیاد است. برآوردهای متعددی از رقم فرار مالیاتی سالانه در کشور ارائه شده است. در آخرین مورد، محمدرضا پورابراهیمی، رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس رقم فرار مالیاتی در کشور را معادل کل درآمد مالیاتی سالانه دولت عنوان کرد. این یعنی رقم سالانه فرار مالیاتی در کشور چیزی در حدود 200 هزار میلیارد تومان است. این رقم چیزی در حدود کل کسری بودجه امسال دولت است. در واقع تنها با حل شدن یک مساله در نظام مالیاتی کشور، بحران کسری بودجه براحتی حل میشود.
مهمترین علاج فرار مالیاتی، هوشمندسازی حداکثری نظام مالیاتی است. این اقدام باعث تحقق هدف نظارت مالیاتی حداکثری و دقیق میشود که از رهگذر آن، امکان فرار مالیاتی به حداقل میرسد. مسأله دیگر نظام مالیاتی کشور، معافیتهای گسترده و بیحساب و کتاب است. بسیاری از فعالیتها و نهادها، مشمول معافیتهایی هستند که نتیجه آن، کاهش شدید درآمدهای مالیاتی دولت شده است.
اکنون که مساله کسری بودجه به مرحله حاد رسیده، لازم است یک بار برای همیشه نسبت به تعیین تکلیف معافیتهای مالیاتی بیحساب و کتاب چارهاندیشی شود. مسأله سوم نظام مالیاتی کشور، نبود برخی پایههای مالیاتی مهم است. چندین مورد از مهمترین پایههای مالیاتی اعم از پایههای درآمدی و تنظیمی هنوز هیچ قانونی در کشور ندارند و خلأ آنها در نظام مالیاتی کشور بشدت احساس میشود. برخی از این پایههای مالیاتی شامل مالیات بر عایدی سرمایه، مالیات بر مجموع درآمد، مالیات بر زمین و... است. با اضافه شدن این پایههای مالیاتی، علاوه بر افزایش قابل توجه درآمدهای دولت، فضا برای بسیاری از فعالیتهای مخرب نظیر سوداگری در بازار مسکن، خودرو، سکه، ارز و... از بین میرود. بیتوجهی دولت به اجرای این اصلاحات از یک سو و هزینهتراشیهای بعضا سیاسی در بودجه سالانه، باعث تشدید ناترازی مالی دولت و در نهایت تحمیل تبعات سنگین آن برای اقتصاد کشور شد. از همین رو تصویب قوانین مالیاتی لازم و نیز اصلاح ساختاری بودجه، ۲ اقدام اساسی برای حل مساله ناترازی بودجه و کنترل تبعات آن است.
ارسال به دوستان
محموله ایرانی هراس آمریکایی
وزیر دفاع آمریکا با حضور در سنا از حرکت 2 ناو ارتش جمهوری اسلامی ایران در اقیانوس اطلس بشدت ابراز نگرانی کرد
گروه سیاسی: حضور ناوگروه نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران در اقیانوس اطلس برای نخستینبار موجب خشم مقامات آمریکایی شد.
به گزارش «وطنامروز»، در همین زمینه وزیر دفاع آمریکا با هشدار نسبت به حضور ناوهای ایرانی در اقیانوس اطلس، گفت: «کاملا نگران اشاعه تسلیحاتی، از هر نوعی، در همسایگی آمریکا هستم و سابقه اجازه دادن به ایران برای تهیه سلاح در منطقه باعث نگرانی من شده است».
به گزارش راشاتودی، بهرغم گزارشهایی مبنی بر عدم رهگیری ناوهای ایرانی توسط آمریکا، لوید آستین گفت: حرکت ۲ ناو ایرانی از اقیانوس اطلس به سمت آمریکای لاتین، یک نگرانی بزرگ است.
وزیر دفاع آمریکا در جلسه استماع کمیته خدمات مسلح سنا در پاسخ به سوالات سناتورها درباره ۲ ناو ایرانی که مقامات آمریکایی ادعا کردهاند برای انتقال و فروش سلاح به سمت ونزوئلا عازم شدهاند، به نمایندگان گفت او نگرانیهای آنها را مشترک میداند، به این دلیل که اقدام ایران تهدید به گسترش سلاحهای هستهای در نیمکره غربی است.
آستین در پاسخ به سوال سناتور دموکرات ریچارد بلومنتال که آیا دولت آمریکا «دقیقا میداند کشتیهای ایرانی حامل چه نوع باری هستند»، فقط گفت حاضر است در نشستی دیگر به این سوال پاسخ دهد. گفتنی است پولیتیکو روز چهارشنبه در گزارشی مدعی شد: یکی از ناوهای ایرانی به احتمال زیاد حامل قایقهای تندرو به مقصد ونزوئلا است، همچنین مقامات ناشناس اطلاعاتی در گفتوگو با پولیتیکو گفتهاند آنها میتوانند موشکهای دوربرد را بر اساس ادعاهای قبلی دولت دونالد ترامپ درباره فروش برنامهریزی شده سلاح در تابستان گذشته حمل کنند.
همچنین در میان نگرانیهای شدید رئیس پنتاگون درباره ناوهای ایرانی در اقیانوس اطلس، یک مقام دفاعی دیگر که نامش فاش نشده است با انتقاد از نیروهای مسلح آمریکا به پولیتیکو گفت در حال حاضر هیچ برنامهای برای «انجام رهگیری در آبهای بینالمللی» و حتی «نظارت بر کشتیها» وجود ندارد.
با این وجود، چهرههای ارشد پنتاگون مدعی شدند تحویل اسلحه به ونزوئلا «اقدامی تحریکآمیز» و «تهدیدی برای شرکای ما در نیمکره غربی» خواهد بود و ادعا میکنند «واشنگتن» حق «اقدامات مناسب» را برای خود محفوظ میدارد.
امیر دریادار حبیبالله سیاری، معاون هماهنگکننده ارتش جمهوری اسلامی ایران روز پنجشنبه در جمع خبرنگاران اعلام کرد: هماکنون هفتادوهفتمین ناوگروه نیروی دریایی راهبردی ارتش جمهوری اسلامی ایران متشکل از ناوشکن تمام ایرانی سهند و ناوبندر مکران برای نخستینبار به منظور نشان دادن توانمندیهای نظام جمهوری اسلامی ایران در عرصه دریانوردی در اقیانوس اطلس حضور دارد.
وی افزود: این ناوگروه در تاریخ 20 اردیبهشت امسال از بندرعباس حرکت کرده و بعد از طی مسیر طولانی و عبور از دماغه امیدنیک و دور زدن آفریقا و با طی 6 هزار مایل دریایی یعنی نزدیک به 12 هزار کیلومتر پس از 30 روز دریانوردی هماکنون در اقیانوس اطلس حضور دارد و مسیر خود را برای اجرای طولانیترین ماموریت دریایی به سمت اقیانوس اطلس شمالی ادامه میدهد.
دریادار سیاری با تاکید بر اینکه حضور ناوگروههای نیروی دریایی ارتش در آبهای آزاد مطابق قوانین بینالمللی دریایی انجام میشود، افزود: ناوبندر مکران که به عنوان یک پایگاه دریایی متحرک در نیروی دریایی ارتش محسوب میشود، توانسته است به همراه ناوشکن بومی سهند برای نخستین بار بدون پهلوگیری در بنادر دیگر کشورها وارد اقیانوس اطلس شود و این حضور مقتدرانه حاکی از توانمندی دریایی و اقتدار جمهوری اسلامی ایران است.
معاون هماهنگکننده ارتش افزود: علت اینکه این دریانوردی طولانیمدت در این مقطع زمانی که شرایط جوی اقیانوس اطلس شمالی و جنوبی نامساعد است صورت میگیرد، ارتقای توان دریانوردی و اثبات قدرت ماندگاری طولانیمدت در دریاهای نامساعد است. معاون هماهنگکننده ارتش گفت: زمانی که اعلام کردیم قصد داریم به اقیانوس اطلس برویم، برخی کشورها از جمله استکبار جهانی اعلام کردند نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران توان انجام چنین کاری را ندارد اما در عمل دیدند این کار را با اقتدار انجام دادیم. دریادار سیاری اضافه کرد: نیروی دریایی راهبردی ارتش در همین راستا تاکنون با اعزام 76 ناوگروه به آبهای آزاد و بینالمللی حدود 4 هزار و 700 کشتی تجاری و نفتکش را به سلامت از مناطق خطر عبور داده و اسکورت کرده که این همراهی در امنیت اقتصاد دریایی بسیار موثر بوده است.
وی گفت: در بحث حضور در آبهای آزاد و دریاهای دیگر و نیز توسعه دیپلماسی دریایی هم نیروی دریایی ارتش با عبور از جنوب هند، سریلانکا و اقیانوس آرام در آبهای شرق جهان حضور یافته است.
معاون هماهنگکننده ارتش در پایان بیان کرد: پیش از این در سالهای گذشته، حرکت به سمت غرب جهان نیز با عبور از خلیج عدن، بابالمندب، دریای سرخ، دریای مدیترانه و تنگه جبلالطارق صورت گرفته است.
ارسال به دوستان
نامزد شماره ۸
محمدحسین معصومزاده: ۲ مناظره پیشین انتخابات ریاستجمهوری نتیجهای جز تثبیت و گسترش آرای جریان انقلابی و از طرف دیگر نشان دادن دست خالی نامزدهای حامی دولت نداشت. طبق نظرسنجیهای معتبر نظیر نظرسنجیهای ایسپا، صداوسیما و دانشگاه تهران، نامزدهای حامی دولت نتوانستند در جلب آرای خاکستری و سلبی و اضافه کردن آن به سبد رای خود موفق باشند. همتی و مهرعلیزاده علاوه بر اینکه در بعد ایجابی و رو به جلو بردن کشور، ایدهای نداشتند، در بعد سلبی و ناکارآمد نشان دادن کاندیداهای رقیب نیز ناتوانیشان عیان مینمود.
شاید همین امر موجب شد رئیسجمهور، خود مستقیما به عرصه ورود و حملات تندی نسبت به نامزدهای انقلابی که نقدهایی جدی به دولت وارد میکردند، روا داشت. روحانی در سخنان روز چهارشنبهاش در جلسه هیات دولت، از آغاز مخاطب خود را نامزدهای منتقد وضع موجود قرار داد. او که تمام صحبتهایش در این جلسه را به موضوع انتخابات و اشاره به نامزدهای مخالف دولت اختصاص داده بود، ضمن کنایههای پرشمار به نامزدهای منتقد خود، با فرافکنیهایی نظیر چنگ زدن به دوران ترامپ و تحریمها خواست عملکرد دولتش را بسیار مطلوب(!) جلوه دهد.
ورود مستقیم روحانی در بحثهای مابین نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری شاید در برخی جهات به تقویت نامزدهای طرفدارش کمک کند اما به نظر میرسد این سخنان تند و مواجهه رادیکال رئیسجمهور بیشتر دست نامزدهای انقلابی را در اعلام مواضع آینده پر کرد. روحانی با این کار عملا ابتکار عمل را بهدست منتقدانش داد تا آنان بتوانند با فاصلهگیری هرچه بیشتر نسبت به وضعیت موجود -که نمادش دولت مستقر است- خود را به عنوان ناجی گذار به وضعیت مطلوب معرفی کنند. اگر نامزدهای جبهه انقلاب در این هفته حساس هشیار باشند خواهند توانست آرای بیشتری را جذب کنند. پس از درخواست دولت برای پاسخگویی رسمی به اظهارات نامزدها، بر اساس مصوبه کمیسیون نظارت بر تبلیغات انتخابات ریاستجمهوری، مقرر شد دولت در یک برنامه ضبط شده به مدت 8 دقیقه، به اظهارات نامزدهای انتخابات در جریان نخستین مناظره پاسخ داده و از عملکرد خود دفاع کند. این مساله را نیز میتوان به عنوان دومین پاس گل دولتیها به نامزدهای جریان انقلاب دانست. کاندیداهای انقلابی با آرایش صحیح و مواضع استوار میتوانند علاوه بر اینکه نگذارند دولت به اهدافش یعنی کمک به کاندیداهای حامی و ایجاد دوقطبی برسد، سبد رای خود را نیز گستردهتر کنند.
ارسال به دوستان
رئیسی در دیدار تعدادی از علمای اهلسنت با اشاره به لزوم تقویت حق شهروندی:
دولت ما خدمتگزار است نه منتگذار
جلیلی: برنامه ایجاد ۴ میلیون و ۳۰۰ هزار شغل در ۴ سال را دارم * قاضیزاده: تمام شهرستانها را تبدیل به پایتخت میکنم * رضایی: یارانه ۴۵۰ هزار تومانی به ۶۰ میلیون نفر خواهد رسید * زاکانی: اجازه نخواهم داد بانکها بنگاهداری کنند
گروه سیاسی: حجتالاسلام سیدابراهیم رئیسی با بیان اینکه عدالت بدون مردمسالاری دینی امکانپذیر نیست، اظهار داشت: قسط یعنی هر فرد بتواند بدون لکنت زبان حقش را درخواست کند و حق وی داده شود. نباید آرام گرفت تا حق افراد داده شود.
کاندیدای انتخابات ریاستجمهوری روز گذشته در حاشیه ضبط برنامههای استانی در معاونت سیما، در پاسخ به سوال خبرنگاری درباره رونق صنعت خودروسازی و واردات خودروهای خارجی گفت: مسأله خودرو از دغدغههای مهم مردم است که البته قابل حل است. وی در ادامه بر لزوم برنامهریزی برای افزایش کمیت و کیفیت و قیمتگذاری خودرو تأکید کرد و افزود: در کشور ما تولید خودروی داخلی به اندازه مورد نیاز نیست. رئیسی ادامه داد: الان یک میلیون خودرو در کشور تولید میشود اما با زیرساختهای موجود میتوانیم در گام اول این میزان را به یک میلیون و ۶۰۰ هزار دستگاه و در گام دوم به ۲ میلیون خودرو افزایش دهیم. نامزد انتخابات ریاستجمهوری سیزدهم گفت: جوانان عزیز ما به حق و بدرستی میپرسند چرا در صنایع دفاعی میتوانیم موشک بسازیم اما نمیتوانیم خودروی باکیفیت تولید کنیم؟ علت آن است که فناوری موجود در صنایع دفاعی و نظامی در صنعت خودروسازی سرریز نمیشود. وی تصریح کرد: با سرریز فناوری صنایع موجود به صنعت خودروسازی، افزایش کیفیت خودروی داخلی امکانپذیر است و باید این کار انجام شود. نامزد انتخابات ریاستجمهوری به بحث قطعهسازی در صنعت خودروسازی نیز اشاره کرد و گفت: در حال حاضر برخی قطعات در داخل تولید میشود و برخی نیز از خارج وارد میشود. رئیسی افزود: قطعهسازان باید با کار فناورانه تلاش کنند قطعات مورد نیاز خودرو در داخل کشور تولید شود. وی متذکر شد: قطعات خودرو در داخل تولید شود، هم اشتغال افزایش مییابد، هم تولید بالا میرود و هم استقلال خودروسازی را در پی دارد که دولت آینده این موضوع را پیگیری خواهد کرد. رئیسی افزود: الان کارخانههای خودروسازی میگویند ضرر میدهیم و این بسیار عجیب است که هم خودروساز ناراضی است و هم مشتری دغدغهمند است. وی با تاکید بر لزوم عادلانه شدن زنجیره قیمتگذاری خودرو اظهار داشت: اشکال کار دولت این است که با مردم سخن نمیگوید و مسائل و حقایق را با آنها در میان نمیگذارد. رئیسی ادامه داد: شفافسازی از کارهای مهم دولت است و ما در دولت مردمی حتما درباره مسائل مهمی چون قیمت خودرو، بحث سوخت، مباحث مربوط به کشاورزی و تولید و مصرف با مردم سخن خواهیم گفت.
* عدالت بدون مردمسالاری دینی امکانپذیر نیست
دیدار تعدادی از علمای اهل سنت از جمله برنامههای هفته گذشته حجتالاسلام رئیسی بود. وی در این دیدار که بعدازظهر روز پنجشنبه برگزار شد، اظهار داشت: آنچه قطعی است، اینکه هزار سال است در این کشور شیعه و سنی کنار هم زندگی میکنند و منافع و سفره مشترک دارند. ۱۳ هزار شهید عالیقدر اهل سنت در کنار شهدای شیعه از این کشور صیانت کردند و پشتوانه نظام بودند. نامزد انتخابات ریاستجمهوری گفت: محور تحول، اجرای عدالت است و هر جا بیعدالتی است باید مورد تجدیدنظر قرار گیرد. تبعیضهای اقلیمی، گویشی، شیعه و سنی و تبعیض در استفاده از ظرفیتهای کشور باید از بین برود. باید ظرفیتهای کشور عادلانه تقسیم شود و در اختیار همه کسانی که میخواهند در کشور فعالیت کنند، نه اسما، بلکه حقیقتا قرار گیرد. رئیسی با بیان اینکه امروز ظرفیتهای بسیاری در کشور وجود دارد، خاطرنشان کرد: امروز همه عزیزان از اقصی نقاط کشور خوب میدانند ارتباط ما با دریا چه اندازه است اما با این وجود سهم ۲ درصدی از دریا داریم. این چیزی است که خداوند به کشور مرحمت کرده است. پس امکانات و نیروی انسانی هست و مدیریت کارآمد هم وجود دارد که بتواند نیروی انسانی و امکانات را به کار بگیرد تا هیچ کرد، بلوچ، سنی، شیعه و... ناراحت و برافروخته نشود. وی ادامه داد: ایرانی بودن کافی است تا هر عزیزی در ایران از حقوق شهروندی برخوردار باشد و تمام حقوق او تضمین شود. حق برای عموم و تکلیف برای دولت است. زمینه کار باید برای جوانی که در این کشور رشد و پرورش داشته است، فراهم شود و این چرخه میان تحصیل، کار، تلاش و نقشآفرینی در جامعه باید کاملا حفظ شود و مورد توجه قرار گیرد. نامزد انتخابات ریاستجمهوری تاکید کرد: این حقوق را خدا، قانون اساسی و خود ایرانی بودن قرار داده و ایجاد کرده است، پس منتی نیست. مگر میتوان در حکومتی که به نام دین و شرع بنا نهاده شده، حقی ضایع شود؟ اگر حس مسؤولیت نداشته باشیم باید در مسلمانی ما تردید شود. مردم به دنبال عدالت هستند و این امر شدنی است. رئیسی با بیان اینکه عدالت بدون مردمسالاری دینی امکانپذیر نیست، اظهار داشت: قسط یعنی هر فرد بتواند بدون لکنت زبان حقش را درخواست کند و حق وی داده شود. نباید آرام گرفت تا حق افراد داده شود. ضرورت کشور، تحول است و محور تحول هم اجرای عدالت است. ما در اجرای عدالت، عقبماندگی داریم. راه جبران عقبماندگی، شرکت همگان در اجرای امور است. وی اضافه کرد: اگر رأی مردم به من تعلق گرفت، کار ما با شما عزیزان اهل سنت تازه آغاز میشود. باید اقلیم به اقلیم و منطقه به منطقه ظرفیتها و گلایهها بررسی شود. دولت مردمی باید با مردم کار کند و با مردم پیش برود. باید درون مردم رفت و با مردم بود و حرف مردم را شنید. رئیسی در پایان تاکید کرد: انشاءالله دولت ما دولت منتگذار نخواهد بود، بلکه دولت خدمتگزار خواهد بود.
***
برنامه ایجاد ۴ میلیون و ۳۰۰ هزار شغل را در ۴ سال دارم
کاندیدای انتخابات ریاستجمهوری در گفتوگوی ویژه خبری پنجشنبهشب، گفت: اشتغال هم رفع بیکاری است و هم فعال شدن فرصتهای کشور، بنابراین باید نگاه ملی و فرابخشی در این زمینه وجود داشته باشد. بر همین مبنا، راهبرد ایجاد اشتغال ما این است که رئیسجمهور برای هر دستگاه اجرایی ماموریتهای مشخص برای ایجاد اشتغال تعریف کند.
سعید جلیلی با اشاره به اینکه به موازات استانداران، وزرا نیز ماموریت ایجاد اشتغال را باید دنبال کنند، گفت: آنگاه در پایان هر دوره مشخص، وزرا نیز باید پاسخگوی عملکرد خود باشند. اگر پیشرفت زمانی صورت نگرفته باشد رئیسجمهور باید مدیر خود را بازخواست کند.
نامزد انتخابات ریاستجمهوری درباره نقش تحریمها در ایجاد اشتغال گفت: سال 92 که مسؤول اجرایی در کشور بودم نیز اعلام کردم عمده مشکلات ما به تحریم ربطی ندارد و میتوان اشتغال ایجاد کرد. برآورد ما این است که در سال اول 764 هزار شغل؛ در پایان 1401، ۲ میلیون و 535 هزار؛ در پایان 1402، 4 میلیون و 43 هزار؛ در پایان 1403، 4 میلیون و 136 هزار و در پایان 1404 به 4 میلیون و 349 هزار شغل جدید برسیم.
نامزد انتخابات ریاستجمهوری با اشاره به اینکه این آمار به صورت تفکیکی در هر بخش به دست آمده است، گفت: در بخش معدن، کشاورزی، شیلات، گردشگری و... در همه این بخشها موانع و فرصتها برآورده شده است بر مبنای مطالعات دقیق و واقعی. بخشی از این برنامهها اصلا نیازی به منابع جدید ندارد؛ در بسیاری از زمینهها مردم میگویند فقط کافی است دولت مانع کار ما نشود.
جلیلی خاطرنشان کرد: در زمینههای مختلف، این موانع که دولت ایجاد میکند شناسایی شده است و همین رفع مانع از سوی دولت، زمینه بسیاری از اشتغالها را به وجود میآورد. انحصار مجوزهای شغلی باید شکسته شود؛ مجوز بسیاری از دفاتر مثل پیشخوان دولت، داروخانهها، دفاتر بورس و... خرید و فروش میشود که اینها باید لغو شود.
جلیلی با بیان اینکه کمترین تسهیلات به روستاییان میرسد، اظهار داشت: سند منازل روستایی و اراضی کشاورزی برای وثیقه از سوی بانک پذیرش نمیشود و این خطاست؛ حتی سرمایه روستاییان نظیر دام نیز باید به عنوان وثیقه پذیرش شود. ورزش روستایی، 10 میلیارد تومان بودجه دارد؛ آیا این تبعیض میان روستا و شهر منجر به افزایش مهاجرت نخواهد شد؟
جلیلی همچنین به برنامه خود برای ارتقای سطح معیشت مردم اشاره کرد و گفت: 55 میلیارد دلار ارز دولتی در ۳ سال گذشته برای تامین کالاهای اساسی تخصیص داده شده اما به دست مردم نرسیده است. در طرح سبد غذایی این یارانه به صورت مشخص برای دهکهای مختلف (به جز دهک اول)، با اعطای 13 قلم غذایی از طریق شبکه مویرگی فروشندگان خرد و بر مبنای کارت بانکی متصل به حساب یارانه، توزیع خواهد شد. وی خاطرنشان کرد: امروز دهک دهم 15 درصد از یارانه انرژی استفاده میکند و دهک اول تنها 5 درصد؛ برخورداران ۳ برابر دهک آخر سهم انرژی دریافت میکنند و ما در طرح «وان» همه این سهمها را به ازای هر ایرانی به صورت مساوی تقسیم خواهیم کرد و مدیریت آن را نیز به خود مردم واگذار خواهیم کرد. در کنار این طرحهای معیشتی، طرح سفر به منظور رفاه و نشاط خانواده و تقویت بنیان خانواده اجرا خواهد شد.
سعید جلیلی همچنین در جمع کشاورزان روستای عشقآباد شهر ری، پس از شنیدن اظهارات اهالی روستا، اظهاراتی مطرح کرد. نامزد انتخابات با بیان اینکه نکات و مشکلاتی که مطرح شد، برای من تازگی نداشت چرا که این نخستین روستایی نبوده که ما آمدهایم و در این 8 سال، روستاهای متعددی را در جای جای کشور از نزدیک دیدهام، گفت: حضور ما در روستا به خاطر انتخابات نیست. در سالهای گذشته مثلا راجع به صیادی به طور مفصل از شمال کشور تا جنوب جلسات مفصل داشتهایم.
جلیلی خاطرنشان کرد: وقتی روستایی ما احساس کند محیطی آرام و مرفه برای زندگی دارد، مهاجرت معکوس میشود، آن هم نه از حاشیه شهرها به روستا، بلکه از وسط شهر به روستا. وی ادامه داد: کشوری که یکچهلم ایران مساحت دارد، 7 برابر درآمد نفت ما از کشاورزی درآمد کسب میکند. پس اینکه میگوییم هر روستای ما سلول جهش کشور است یک شعار نیست، بلکه باور ما است و این، هم برنامه میخواهد هم مجاهدت.
کاندیدای انتخابات ریاستجمهوری بیان کرد: در زمینه کشاورزی و مسائل روستاییان به شکل ریز فهرست کردهایم که تکتک دستگاهها و وزارتخانهها چه وظایفی بر عهده دارند؛ وظایفی که اصلا فراموش شدهاند.
جلیلی تصریح کرد: اگر کشاورز محصولی میکارد باید خاطرش از بابت خرید محصولش جمع باشد. این موضوع که دغدغه شما هم بود را از مجلس پیگیری کردهایم و نامه نوشتهایم.
***
اجازه نخواهم داد بانکها بنگاهداری کنند
نامزد سیزدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری گفت: قطعا دولت اقدام و اصلاح اجازه نخواهد داد بانکها بتوانند بنگاهداری کنند و کارفرما باشند و هر بانکی را که در خدمت تولید و اقتصاد نباشد محدود خواهم کرد. علیرضا زاکانی در مصاحبه با خبرگزاری صدا و سیما در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه چه برنامهای برای اصلاح نظام بانکی و رفع نقایصی همچون خلق نقدینگی، اعطای تسهیلات بدون ضمانت و افزایش معوقات بانکی دارید؟ افزود: این مسائلی که گفتید بخشی از مشکلات نظام بانکی کشور است و در دوره جدید بویژه سالهای اخیر بانکهای خصوصی هم مشکلات ویژهای را به نظام بانکی تحمیل کردند. وی افزود: همچنین بانکهای خصوصی دست خودشان را در جیب بانکهای دولتی میکنند که برای نمونه در روزهای پایانی سال ۹۸، ۱۲۰۰ میلیارد تومان از یک بانک دولتی به بانک خصوصی منتقل شد که کاملا خلاف قانون بود. وی با اشاره به اینکه بانکها تبدیل به کارفرمایانی شدهاند که هیچ کاری با تولید و اقتصاد ندارند و سودجویی میکنند، افزود: نخستین کار بنده این است که اطلاعات بانکها را به هم مرتبط میکنم تا اگر یک بدهکار بانکی، سپردهای در بانک دیگر داشت حتما بتوانند بدهی او را تسویه کنند. زاکانی گفت: بانک مرکزی را هم با یک نظارت جدی در حوزه بانکها به میدان میآورم تا بانکها اجازه بنگاهداری و کارفرمایی نداشته باشند. وی با اشاره به اینکه اساسا بانک و دولت باید از جلوی پای مردم کنار بروند و در خدمت مردم باشند، بانک را رکن جدی و اساسی در کشور خواند و گفت: من به هیچ وجه جایگاه بانک را نفی نمیکنم اما برای جایابی دقیق نظام بانکی در اقتصاد کشور و برای اینکه در خدمت مردم باشد کارویژه اساسی تعریف میکنم. نامزد سیزدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری افزود: متولی بخشی از به هم زدن بورس، بانکها بودند و قطعا من اصلاح بانکها را در اولویت کارم قرار خواهم داد و حتما بانک باید بتواند در مختصات دقیق خودش حرکت کند و در حوزه تولید نقشآفرین باشد. نامزد انتخابات ریاستجمهوری همچنین روز گذشته در جلسهای با بانوان با اشاره به تأسیس وزارتخانهای با محوریت خانواده خاطرنشان کرد: در صورت پیروزی و موفقیت در عرصه رقابتهای انتخابات ریاستجمهوری، وزارتخانهای را برای خانواده، کودکان، نوجوانان و جوانان تاسیس خواهیم کرد که وزیر و مسؤول این وزارتخانه یک زن است و امور زیر نظر او انجام میشود. امیدوارم بتوانیم الگوی جدیدی از حضور بانوان داشته باشیم و از حقوق آنها در خانواده و جامعه صیانت کنیم. زاکانی با اشاره به الگوبرداری از غرب در حوزه زنان یادآور شد: بعد از انقلاب افرادی مدیریت امور را دست گرفتهاند که در امور مربوط به زنان دنبال الگوبرداری از غرب هستند. خیانت جریان رقیب باعث شده موضوعات فرهنگی- سیاسی تبدیل به موضوعات سیاسی- امنیتی شود.
***
تمام شهرستانها را تبدیل به پایتخت میکنم
نامزد انتخابات ریاستجمهوری گفت: در مدلی که ما طراحی کردهایم، تمام شهرستانها به نوعی تبدیل به پایتخت میشوند. سیدامیرحسین قاضیزادههاشمی پس از ضبط برنامه انتخاباتی خود در رسانه ملی، گفت: خیلی مهم است که دولتها غیر از اینکه برای مسائل عمومی برنامه دارند، برای تکتک استانها و شهرستانها نیز برنامه داشته باشند. وی افزود: دولت سلام، برنامه کلی خود را برای همه استانها مثل واگذاری اختیارات هیاتوزیران به فرمانداران طراحی کرده است. در مدلی که ما طراحی کردهایم، تمام شهرستانها به نوعی تبدیل به پایتخت میشوند، یعنی اختیاراتی که در پایتخت هیاتوزیران دارند، همه مدیران شهرستانی خواهند داشت تا مردم برای دریافت خدمات، حتی مجبور نباشند به مرکز استان مراجعه کنند. نامزد انتخابات ریاستجمهوری با بیان اینکه نظام بانکی نظام تامین مالی است، افزود: این نظام، وظیفه خدمات مالی و تامین مالی را برعهده دارد. مساله خدمات مالی را میتوان براحتی حل کرد اما امروز ۸۰ درصد تامین مالی کشور در دست بانکهاست و به همین دلیل مشکلات جدی ایجاد شده است. قاضیزاده گفت: ما باید سهم بانکها را در تامین مالی کشور کاهش دهیم و به ۳۰ تا ۴۰ درصد برسانیم. یعنی سایر سامانههای تامین مالی را که در دنیا ۳۷ مدل از جمله مدیریت پروژه و بازار سرمایه است، جایگزین سازوکار موجود کنیم. نامزد انتخابات ریاستجمهوری پس از ضبط برنامه تلویزیونی استانی نیز در مصاحبه با خبرنگار خبرگزاری صداوسیما گفت: هماکنون بانکها ۸۰ درصد تأمین مالی کشور را بر عهده گرفتهاند که این خود سایر بخشها را دچار مشکل کرده است، بنابراین باید این میزان را تا حداکثر ۴۰ درصد کاهش داد و صندوقهای طرح و بازار سرمایه را جایگزین آن کرد؛ اتفاقا در دنیا ۳۷ مدل تأمین مالی وجود دارد. وی افزود: در کشور به یقین باید مدلهای مختلف را جایگزین تأمین مالی بانکها کرد که در آن صورت هم بخش قابل توجهی از مشکلات اقتصادی فعلی برطرف میشود و هم بانکها به وظایف اصلی خود همچون خدماتدهی میپردازند. قاضیزادههاشمی گفت: وزارت امور خارجه وقتی جایگاهش ارزشمند است که بتواند برای اقتصاد کشور فعالیت کند، بنابراین سفارتخانههای ایرانی باید مأمن تجار و محل تبادلات اقتصادی ایرانیان باشد. نامزد انتخابات ریاستجمهوری در حاشیه ضبط برنامه تلویزیونی استانیاش در مصاحبه با خبرنگار خبرگزاری صداوسیما درباره دیپلماسی اقتصادی افزود: دیپلماسی برای اقتصاد است، بنابراین ما باید سفارتخانههای خود را برای اقتصاد کشورمان فعال کنیم. وی گفت: من وزیر امور خارجهام را یک تاجر بینالمللی موفق بویژه در حوزه صادرات انتخاب میکنم، زیرا چنین فردی موفق شده است در کف میدان طرف غیرایرانی را شناسایی کرده و با او برای صادرات کشورش قرارداد بسته و به نتیجه نیز رسیده است.
***
یارانه ۴۵۰ هزار تومانی به ۶۰ میلیون نفر خواهد رسید
کاندیدای انتخابات ریاستجمهوری درباره یارانهها با طرح این سوال که: دولتهای گذشته! چرا یارانه را مثل برف آب کردید؟ گفت: از من سوال میپرسند هرجومرج در قیمتها چه زمانی پایان مییابد. اینکه من گفتم یارانه 450 هزار تومانی میدهم؛ این همان 20 دلار یارانهای است که در روز نخست داده میشد. محسن رضایی در گفتوگوی ویژه خبری که از شبکه دوم سیما پخش شد، خاطرنشان کرد: با پولی که در اختیار مردم قرار میدهیم، میتوانند در تولید نیز نقش ایفا کنند. یارانه 450 هزار تومانی در مرحله اول برای 40 میلیون نفر است که حداکثر طی ۲ سال به 60 میلیون نفر خواهد رسید، چرا که منابعی آزاد خواهد شد. نامزد انتخابات ریاستجمهوری درباره بازار سرمایه و بورس بیان داشت: بانک مرکزی و وزارت اقتصاد و دیگرانی که مشاور اقتصادی روحانی بودند، نتوانستند بفهمند این پولی که وارد بورس میشود، اگر از آن طرف خارج نشود و وارد تولید و سرمایهگذاری نشود، تبدیل به گردباد میشود. وی با بیان اینکه من اعتماد را به بورس بازمیگردانم، گفت: نخستین اصل در دولت ما بازگشت اعتماد به بورس است. ما صندوق تامین زیان مالباختگان را ایجاد میکنیم. تقریبا 95 درصد افرادی که وارد بورس شدند، زیر 55 میلیون تومان خرید و فروش داشتند. کسانی که آسیب دیدند تیر و مرداد 99 وارد بورس شدند. تعداد این افراد، اسامی آنها، چه زمانی و چه مقدار فروختند و خریدند و چه مقدار ضرر کردند، مشخص است و ما داریم. اینها را محاسبه هم کردهایم. این صندوق تا ۲ سال برقرار است و بعد از ۲ سال به بیمه سرمایه تبدیل خواهد شد. وجود این صندوق به صورت درازمدت مصلحت نیست. رضایی موضوع دیگر را احیای بورس دانست و تاکید کرد: من شورای ثبات مالی درست میکنم که رئیس بانک مرکزی و وزیر اقتصاد هم آنجا هستند. بنابراین قانون بورس باید درست شود. در تصمیمگیریهای اصلی بورس صدای سهامداران جزء شنیده نمیشود. حداقل ۲ نفر از اینها باید در تصمیمگیریها حضور داشته باشند. نامزد انتخابات ریاستجمهوری درباره طرح خود برای تهیه مسکن گفت: ما تولیدکنندگان مسکن را به بازار سرمایه و خریداران را به بانکها وصل میکنیم. پیمانکاران چه کوچک و چه بزرگ را به بازار سرمایه میبریم. زوجهای جوان و خانمهای سرپرست خانوار را هم به بانکها میآوریم. در آلمان، انگلیس و حتی آمریکا وامهای رهنی وجود دارد؛ یعنی هر کس 10 درصد آورده داشته باشد، بانک 90 درصد وام میدهد. ما این کار را خواهیم کرد. ما همه بانکها را موظف میکنیم وام مسکن بدهند. سود پرداخت آن نیز در تمام دنیا 40 و 50 ساله است. این خانه به ارث به فرزند میرسد. اول اینکه 90 درصد را بانکها میدهند و دوم اینکه بازپرداخت طولانیمدت خواهد شد.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|