|
مظلومه ظلمستیز
گفتوگوی «وطن امروز» با حجتالاسلام جباری درباره عوامل غصب حکومت بعد از رحلت پیامبرو نقشآفرینی حضرت زهرا(س) در مقابله با این ظلم
بعد از ارتحال شهادتگونه خاتمالانبیا(ص) و غصب خلافت توسط عدهای، متاسفانه امت رسول خدا به دلایلی واکنش لازم به منظور مخالفت با این جریان انحرافی را نداشت.
در این بین عدهای قلیل از اصحاب رسولالله اعتراضات پراکندهای را نسبت به بزرگترین انحراف طول تاریخ انجام دادند اما به یقین میتوان گفت قهرمان مبارزه با ظلم و انحراف در آن برهه حساس تاریخی دختر مکرمه رسول خدا حضرت فاطمه زهرا سلاماللهعلیها بود؛ مبارزه علیه کودتایی که قصد در انحراف جریان رسالت داشت و سیده نساء عالم در راه این مبارزه جان خویش را فدای اهداف و آرمانهای الهی و اسلامی کرد. به منظور بررسی تاریخی وقایع تلخ پس از وفات پیامبر اکرم و نقش بیبدیل حضرت زهرا(س) در مقابله با ستمگران و غاصبان خلافت با جناب حجتالاسلام دکتر محمدرضا جباری، استاد تاریخ اسلام گفتوگو کردیم.
******
به عنوان سؤال اول، چرا با وجود آن همه مهاجر و انصار حاضر در مدینه، هیچیک اقدامی عملی برای بازگرداندن خلافت به امیرمومنان(ع) نکردند؟ چرا همگان تنها نظارهگر حمله به خانه صدیقه طاهره(س) بودند؟
برای پاسخ به این سوال و سوالهای مشابه ابتدا باید مقدمهای تاریخی عرض کنم تا شرایط آن زمان روشن شود.
رسول خدا روز دوشنبه هنگام زوال (ظهر) 28 صفر در حالی که سر آن حضرت بر دامان امیرمؤمنان علی بن ابیطالب(ع) بود، چشم از جهان فرو بستند.
عصر روز دوشنبه و پس از اقامه نماز ظهر، انصار در «سقیفه بنی ساعده» اجتماع کردند و گفتند: پس از رسول خدا(ص)، امر را بر عهده سعد بن عباده میگذاریم. سعد، رئیس قبیله خزرج که آن هنگام مریض بود، خطبهای خواند و پسران یا پسرعموهایش آن را با صدای بلند برای دیگران تکرار میکردند. وی در آن خطبه، به پیشگامی انصار در پذیرش اسلام و حمایت از پیامبر(ص) اشاره کرد و افزود: خلافت حق شماست، پس آن را محکم برای خود نگاه دارید. انصار او را تأیید کردند و گفتند: اگر مهاجران نپذیرفتند و در جواب ما گفتند ما از بستگان رسول خدا هستیم، چه کنیم؟ برخی پاسخ دادند: میگوییم امیری از شما و امیری از ما امور را اداره کنند و به کمتر از این هرگز راضی نخواهیم شد. عُوَیم بن ساعده که از قبیله اوس بود، به این امر (خلافت سعد بن عباده که خزرجی بود) اعتراض کرد. در نتیجه، او را از سقیفه بیرون انداختند.
مَعْن بن عدی تمام آنچه را از عوَیم بن ساعده شنیده بود برای عمر تعریف کرد. عمر با نگرانی نزد ابوبکر رفت و وی را خبردار کرد. آنان در راه به ابوعبیده جراح برخوردند و همگی با سرعت به طرف سقیفه به راه افتادند.
در سقیفه، ابوبکر سخنرانی کرده و در آخر گفت: من به خلافت عمر یا ابوعبیده راضیام. برخی از انصار گفتند: امیری از ما و امیری از شما. هر گاه یکی مُرد، آن دیگری امیر شود و به همین صورت، یک امیر از ما و پس از مرگش امیری از شما. ابوبکر این سخن را نپذیرفت و گفت: امارت از ما و وزارت از شما. حباب بن منذر که این سخن را شنید، برخاست و گفت: ای انصار! خلافت را از دست ندهید و به دیگران راضی نشوید، چون پایههای این حکومت را شما استوار ساختید و اگر میگویید مهاجران با ما مخالفت میکنند، حداکثر راضی شوید به اینکه امیری از ما و امیری از آنان باشد. عمر در جواب وی گفت: ۲ شمشیر در یک غلاف جا نمیگیرد. نزاع بالا گرفت و بشیر بن نعمان از اوس که به سعد بن عُباده از خزرج حسادت میورزید، از روی حسادت و اینکه مبادا خلافت به سعد بن عباده برسد، طی سخنانی انصار را به بیعت با ابوبکر فراخواند. ابوبکر نیز از مردم خواست با عمر یا ابوعبیده بیعت کنند اما آن دو نپذیرفته، ابوبکر را اولی به این امر دانسته، خواستار بیعت با وی شدند. در این هنگام، بشیر بن سعد بر آنان پیشی گرفت و با ابوبکر بیعت کرد. به دنبال این امر، اوسیان حاضر در جلسه نیز از ترس اینکه مبادا خلافت به خزرجیان برسد با ابوبکر بیعت کردند.
پس از آنکه گروهی از حاضران در سقیفه با ابوبکر بیعت کردند، عدهای برای تثبیت آن به راه افتادند. ابنابی الحدید به نقل از بَراء بن عازِب مینویسد: عدهای از بنیهاشم مشغول غسل رسول خدا(ص) بودند و من از شدت غصه و ناراحتی مصیبت وارد شده و از ترس اینکه مبادا خلافت را از دست بنیهاشم خارج کنند، بین این گروه و مسجد در رفت و آمد بودم. در این اثنا خبر رسید عدهای در سقیفه اجتماع کردهاند. ناگهان عمر و ابوبکر غیبشان زد. سپس خبر رسید با ابوبکر بیعت کردهاند. طولی نکشید که عمر، ابوعبیده جراح و عدهای از اهل سقیفه را به همراه ابوبکر دیدم که به راه افتادهاند و هر که را میبینند دستش را گرفته، به عنوان بیعت به دست ابوبکر میدهند، خواه راضی به چنین عملی باشد یا از آن اکراه داشته باشد. به سرعت خود را به بنیهاشم رساندم. آنان در را (برای غسل دادن رسول خدا(ص)) بسته بودند. با شدت تمام در را کوبیدم و با فریادی بلند آنان را از بیعت مردم با ابوبکر آگاه کردم.
عمر، ابوعبیده، ابوبکر و همراهانشان وارد مسجدالنبی شدند، در حالی که عمر مرتب اطراف ابوبکر میدوید و فریاد میزد: مردم با ابوبکر بیعت کردهاند! سپس ابوبکر بر منبر رسول خدا(ص) نشسته، خطبهای خواند. ابوذر که از مساله بیعت آگاهی یافته بود، به مسجد رفت و طی سخنانی مردم را به اطاعت از حضرت علی(ع) فراخواند.
بر اساس برخی گزارشها، با بازگشت سپاه اسامه، تعدادی از طرفداران امیرالمؤمنین(ع) زبان به اعتراض بر غاصبان خلافت گشودند و یکی از آنان خود اسامه بود. گفتنی است ابوبکر پس از حرکت لشکر اسامه، او را از مقامش عزل کرده بود. بدین روی، اسامه پس از بازگشت، در جمع مردم مدینه، ضمن ابراز شگفتی از برکنار شدنش توسط ابوبکر، پس از اعتراض به ابوبکر، خلافت وی را مشروع ندانست و گفت: من و هر کس که در لشکر من بوده، تو را به خلافت نگمارده است. معترض بعدی بُرَیده بن حُصَیب اسلمی، پرچمدار سپاه اسامه بود. بر اساس برخی گزارشها، بریده زمانی به مدینه بازگشت که مردم با ابوبکر بیعت کرده بودند. این نشان از عدم بیعت بریده با ابوبکر دارد. او به بیعت نکردن اکتفا نکرد و ضمن همراه کردن دیگران با خود، در دفاع از وصایت امیرمؤمنان(ع) رو در روی ابوبکر ایستاد و پس از آن نیز فریاد میزد: تا وقتی علی بیعت نکند، من بیعت نخواهم کرد. عملکرد او به گونهای بود که برخی افراد قوم او (بنیاسلم) که خود یکی از ارکان حوادث پس از سقیفه در گرفتن بیعت برای ابوبکر بودند، نیز تحت تأثیر بریده، فریاد برآوردند: تا وقتی بریده بیعت نکند ما نیز بیعت نخواهیم کرد. جز اسامه و بریده، نام 11 تن دیگر نیز به عنوان معترضان علنی بر ابوبکر، در روایت طبرسی از ابان بن تغلب از امام صادق(ع) به چشم میخورد که عبارتند از: خالد بن سعید بن عاص از بنیامیه، سلمان فارسی، ابوذر غفاری، مقداد بن اسود، عمار بن یاسر، ابوالهثیم بن تیهان، سهل و عثمان فرزندان حنیف، خزیمه بن ثابت ذوالشهادتین، ابی بن کعب و ابوایوب انصاری. حضرت نیز از آنان خواست پس از هر اقدامی، ابتدا به میان مردم بروند و هرچه را از رسول خدا(ص) درباره ابوبکر شنیدهاند برای مردم بازگو کنند تا با این کار، حجت به صورت کامل بر مردم تمام و عذرشان پایان یابد و دوریشان از پیامبر(ص) زمانی که در قیامت بر او وارد میشوند، بیشتر باشد.
از ادامه این روایت چنین بر میآید که این اعتراض پس از بازگشت سپاه اسامه بوده، چرا که در این روایت آمده است: «روایت شده اینان هنگام وفات رسول خدا(ص) غایب بودند و زمانی رسیدند که ابوبکر حاکم شده بود». با توجه به اینکه حضور نداشتن این افراد شاخص از اصحاب رسول خدا(ص) در مدینه، آن هم در روزهای حساس رحلت رسول خدا(ص) هیچ محملی جز حضورشان در اردوگاه سپاه اسامه ندارد؛ از این رو به نظر میرسد غیبت آنان به سبب همراهی با این سپاه بوده است؛ ضمن آنکه در روایات تاریخی، گزارشی دال بر وجود مأموریت دیگری برای این افراد به چشم نمیخورد.
بیشک حوادث مزبور، وحشت بسیاری در دل حاکمان ایجاد کرد، به گونهای که تنها راه موجه جلوه دادن خلافت خویش را در گرفتن بیعت، آن هم به هر شکل ممکن، از وصی پیامبر خدا(ص) به عنوان مهمترین معارض خویش دیدند.
سلیم بن قیس به نقل از سلمان، نخستین بیعتخواهی ابوبکر را پس از رفتن امیرمؤمنان(ع) و حضرت صدیقه طاهره(س) به در خانه مهاجر و انصار و هنگام جمع قرآن دانسته است. از ادامه این نقل، چنین بر میآید پس از عرضه قرآن توسط امیرالمؤمنین(ع) و به تحریک عمر، ابوبکر کسی را برای بیعتخواهی به در خانه امام(ع) فرستاد. فرستاده ابوبکر طی ۲ نوبت به در خانه امام(ع) آمد و پیغام ابوبکر را رساند اما با پاسخ منفی و قاطع امام(ع) مواجه شد. از این رو، غاصبان خلافت آن روز را صبر کردند. به گفته سلمان، هنگامی که شب فرارسید، امیرالمؤمنین(ع) حضرت فاطمه(س) را بر مرکبی سوار کردند و دست حسنین(ع) را گرفتند و به در خانه تمام اصحاب رسول خدا(ص) مراجعه کردند و یاری خواستند اما باز همان معدود افراد طرفدار حضرت پاسخ مثبت دادند. در ادامه نقل سلیم از سلمان میخوانیم: امیرالمؤمنین(ع) پس از یاریخواهی و دریافت نکردن پاسخ مناسب، ملازم خانه شدند و این بار نیز مجددا با تحریک عمر، قنفذ را برای بیعتخواهی به در خانه حضرت فاطمه(س) فرستادند. وی و گروه همراهش طی ۲ نوبت برای بیعتخواهی به در خانه حضرت فاطمه(س) آمدند اما پاسخ مثبت دریافت نکردند و برای سومین نوبت، خود عمر با هیزم آمد که به فاجعه بزرگ تاریخ منجر شد.
بر خلاف آنچه امروز تصور عمومی است، شواهد موجود از آن حکایت دارد که حمله به خانه حضرت صدیقه طاهره(س) قریب 50 روز پس از رحلت رسول خدا(ص) رخ داده است، نه 3 روز پس از آن.
بنا بر روایت هشام بن سالم از امام صادق(ع)، پس از رحلت رسول خدا(ص)، حضرت فاطمه(س) هر هفته، روزهای دوشنبه و پنجشنبه به زیارت قبور شهدا [در احد] میرفتند. در روایت محمود بن لَبید نیز به استمرار بر این کار توسط آن حضرت اشاره شده است. با توجه به روایت سلیم بن قیس از سلمان فارسی، حضرت فاطمه(س) پس از هجوم دشمنان به خانهشان، دچار چنان مصدومیتی شدند که منجر به بستری شدن ایشان شد و همین وضعیت تا زمان شهادتشان ادامه یافت. روشن است که با توجه به فاصله منطقه احد تا مدینه، در صورت مصدومیت ایشان در همان روزهای نخست، طی این فاصله آن هم به طور مکرر، امکانپذیر نبوده است. نتیجه آنکه هجوم به خانه حضرت فاطمه زهرا(س) و مصدومیت ایشان باید مدتی پس از رحلت رسول خدا(ص) رخ داده باشد تا ایشان امکان زیارت قبور شهدا و سوگواری در کنار آن را یافته باشند.
همانطور که مستحضرید در یکی دو قرن اخیر بویژه در سالهای اخیر مساله حضور اجتماعی زن جزو مباحث اصلی جامعه ما است. حضرت زهرا(س) به عنوان برترین بانوی عالم و الگوی زنان مسلمان در حوزه نقشآفرینیهای اجتماعی چه جلوهای داشتند و تاریخ از این بعد چه چیزی از ایشان نقل کرده است؟
بارزترین ویژگی اخلاق اجتماعی فاطمه(س)، حضور ایشان در عرصههای اجتماعی در راستای دفاع از حق بود. این نحوه رفتار فاطمی معیار و سرمشق خوبی برای یک زن مسلمان درباره حضور اجتماعی است و حاکی از آن است که اسلام نه با اصل حضور زنان در جامعه که با حضور آمیخته با خودنمایی و تبرج مخالف است.
از نمونههای شایان ذکر در این باره حضور ایشان در جریان مباهله است که آن حضرت به همراه پدر، همسر و ۲ فرزندشان در صحنه مباهله حضور یافتند تا سندی بر حقانیت اسلام باشد.
مباهله یعنی طلب لعنت و عذاب الهی برای کسی که بر طریق باطل خود اصرار دارد. هنگامی که نصارای نجران به مدینه آمدند و احتجاجات رسول خدا در برابر تعصبات باطل آنان کارساز نیفتاد، رسول خدا(ص) آنها را به مباهله دعوت کردند تا عزیزترین کسان خود را در معرض لعنت و عذاب الهى قرار دهند. آن روز صحنه امتحان عجیبی برای فاطمه(س) بود، زیرا نه تنها خود که عزیزترین نزدیکانشان یعنی پدرشان رسول خدا(ص)، همسرشان على(ع) و ۲ فرزند دلبندشان حسن و حسین(ع) در معرض این آزمایش الهی بودند. فاطمه(س) با ایمان راسخ به حقانیت مسیرشان دعوت پدر را لبیک گفتند و به دنبال رسول خدا(ص) از خانه بیرون آمدند؛ در حالی که ۲ فرزند خردسالشان را نیز به همراه داشتند. نصارای نجران وقتی آن چهرههای پاک و معصوم را دیدند، یقین کردند در صورت انجام مباهله، عذاب الهی جز بر خودشان نازل نخواهد شد و از مباهله منصرف شده به پرداخت جزیه راضی شدند. در این جریان حضور پاک و معصومانه فاطمه(س) نقشی اساسی در اثبات حقانیت دعوت رسول خدا(ص) داشت.
نمونه مهم دیگر حضور فعال فاطمه(س) در صحنه حوادث پس از رحلت رسول خداست. پس از غصب خلافت و به دنبال آن غصب فدک، فاطمه(س) در اقدامی آمیخته با حکمت و شجاعت و با حفظ عفاف و حجاب، در حالی که پردهای میان ایشان و مردان حائل بود، به ایراد خطابه تاریخی خود پرداخت.
طبعاً یکی از آثار دوستی و دشمنی در راه خدا عدالتگرایی و ظلمستیزی است. بر این اساس انسان عدالتگرا و ظلمستیز همواره طرفدار فکر و مکتب حزب و گروهی است که عدالتگر و ظلمستیز باشد. در سخنان و سیره فاطمی، شواهد بسیاری بر وجود این خصلت در آن حضرت در کاملترین شکل و مرتبه به چشم میخورد.
از جمله روایات آن حضرت درباره ظلم و ظالمان روایتی از رسول خدا(ص) است که فرمودند: «هیچگاه ۲ گروه ظالم با یکدیگر به ستیز برنمیخیزند، جز آنکه خداوند از آنان دوری میگزیند و برای خدا اهمیتی ندارد کدام پیروز شوند و هیچگاه ۲ گروه ظالم به مقابل هم در نمیآیند، جز آنکه بدبختی و بلا متوجه ظالمترینشان میشود».
در سلوک اجتماعی حضرت فاطمه، نمونههای بسیاری از ظلمستیزی و عدالتگرایی به چشم میخورد. این رفتارها گاه در سطح محدود و جزئی و گاه در سطح کلان درگیری با حاکمیت سیاسی بروز کرده است.
در سطح جزئی میتوان به این روایت منسوب به امام حسن عسکری(ع) استناد کرد: روزی ۲ زن نزد فاطمه آمدند و درباره موضوع مورد اختلافشان ایشان را به داوری برگزیدند. آن حضرت یکی از آن ۲ را نسبت به دیگری ظالم دید و به یاری زن مظلوم شتافت و با یاری فاطمه، آن زن توانست بر دیگری غالب شود؛ از این رو بسیار شاد شد. فاطمه(س) که شادی او را دید، اظهار داشتند: شادی ملائکه به واسطه پیروزی و غلبه تو بر او بسیار بیشتر از شادی تو است و حزن و اندوه شیطان و یارانش نیز از اندوه آن زن بیشتر است. پس از این جریان خداوند به ملائکه فرمود: «برای فاطمه به واسطه این کار هزاران برابر اجر قرار دهید و این را نسبت به هر کس که چنین کند، به صورت یک سنت مقرر کنید».
در عرصه سیاسی نیز مواضع آن حضرت همواره در راستای تقویت جبهه حق و تضعیف جبهه ظالم بود. چگونگی رفتار آن حضرت در دفاع از پدرشان در مکه در برابر مشرکان و نیز چگونگی رفتارشان در برابر ام هانی، دختر ابیطالب (خواهر شوهرش) که در جریان فتح مکه، برخی مشرکان را پناه داده بود، بسیار قابل توجه است. اما مهمترین نمود ظلمستیزی آن حضرت پس از رحلت رسول خدا(ص) و در برابر بزرگترین ظلم تاریخ بروز یافت. ایشان با تمام وجود به عرصه دفاع از بزرگترین مظلوم تاریخ یعنی امیر مؤمنان علی(ع) برخاستند و از تمام امکانات و مسیرهای ممکن بهره جستند. در آغازین روزهای پس از فاجعه سقیفه تمام تلاش خویش را برای تبیین حق و بیان سفارشهای نبوی درباره حقوق اهلبیت به کار بستند؛ از این رو شبها به همراه همسر و ۲ فرزندشان به در خانه مهاجران و انصار میرفتند تا حق غصب شده علی(ع) را به آنان یادآوری کنند و در دیدارهای خصوصی با افراد نیز جریان غدیر و حق ولایت و امامت و وصایت علی(ع) را یادآور میشدند. در یکی از روزهای بعد از رحلت رسول خدا(ص) و غصب خلافت هنگامی که فاطمه طبق روال آن روزها به زیارت قبر حمزه و دیگر شهدای احد رفته بودند و برای از دست دادن پیامبر و مظلومیت اهلبیت(ع) او میگریست، یکی از مسلمانان به نام محمود بن لبید از فاطمه درباره تصریح پیامبر قبل از وفاتش درباره وصایت امیرالمؤمنین پرسید و حضرت فاطمه(س) پاسخ دادند: شگفتا! آیا روز غدیرخم را فراموش کردهاید؟
محمود بن لبید عرض کرد: آن واقعه رخ داده است اما میخواهم آنچه را رسول خدا(ص) به شکل محرمانه به شما گفته است بدانم. حضرت در پاسخ فرمودند: خدا را گواه بر راستی سخنم میگیرم؛ از پدرم شنیدم که فرمودند: علی بهترین کسی است که در میان شما به عنوان جانشین خود قرار میدهم و او امام و خلیفه پس از من است و بعد از او، ۲ سبطم و ۹ نفر از نسل حسین امامان نیکوسیرت هستند که اگر از ایشان پیروی کنید، آنان را هدایتگر و هدایت شده مییابید و اگر با آنان مخالفت کنید، تا روز قیامت در اختلاف خواهید بود.
هنگامی که ام سلمه به عیادت ایشان آمده بود و حالشان را جویا شد، در پاسخ وی به غم و اندوه فراوان خویش به علت فقدان پیامبر و ظلم به وصی او و عهدهداری خلافت به دست کسی که خلافتش به طور نامشروع فراهم شده و نیز کینههایی که موجب چنین ظلمی شده بود، اشاره کردند. آن حضرت در دیدار با عایشه (دختر طلحه) نیز شبیه این سخنان را مطرح کردند.
چند روز پس از رحلت پیامبر و جریان سقیفه، غاصبان خلافت دست به غصب فدک زدند. این امر زمینهای شد تا صدیقه کبری با حضور در مسجد و در جمع مهاجران و انصار و سردمداران خلافت خطبه معروف فدکیه را ایراد کنند که جدا از زیباییهای ادبی، مشحون از معارف ناب برآمده از روحی متعالی و ظلمستیز است و تاکنون شروح زیادی در تبیین فرازهای بلند این خطبه نگاشته شده است. پس از بیماری نیز هنگامی که گروهی از زنان مهاجر و انصار به عیادت ایشان آمدند، آن حضرت ضمن خطبهای غراء به تبیین حقایق و مصادیق ظالم و مظلوم پرداختند.
پس از این روشنگریها عدهای از مهاجران و انصار نزد ایشان آمدند و اظهار پشیمانی و عذرخواهی کردند که اگر پیش از بیعت با ابوبکر، امیرمؤمنان(ع) یادآور وصایتشان شده بودند، با کسی جز ایشان بیعت نمیکردند اما فاطمه(س) ایــن بهانهتراشیها را نپذیرفتند و آنان را مقصر دانستند. سرانجام دستگاه خلافت چارهای جز حمله به بیت حضرت فاطمه(س) و گرفتن بیعت اجباری از امیرالمؤمنین(ع) ندید و با هجمه به خانهای که محل نزول فرشته وحی بود، تلاش کردند علی(ع) را برای بیعت به مسجد ببرند.
در اینجا صدیقه کبری در راه دفاع از ولی خدا و وصی رسول خدا(ص) شجاعانه به مقابله برخاستند و تلاش کردند مانع بردن علی(ع) به مسجد شوند که با فرمان خلیفه دوم مورد ضرب و شتم قرار گرفتند و فرزندش سقط و بر اثر این لطمهها و جراحتها مدت کوتاهی پس از این حادثه شوم به شهادت رسیدند اما تا ابد ننگ ستم و ستمپیشگی را بر پیشانی غاصبان خلافت رسم کردند تا در پهنه تاریخ فاطمه و همسرشان مصداق مظلومیت ظلمستیز بمانند و دشمنان آنها - در هر زمان و مکانی - مصداق ظلم و ظالم باشند.
ایشان در روزهای آخر عمر با رد عذرخواهی ظاهری خلیفه اول و دوم و سپس با وصیت سیاسی ضربه نهایی را بر پیکره خط نفاق و ظلم وارد کردند تا در آینده تاریخ، راه روشنی فراروی حقجویان و حقیقتپویان فراهم آید. آن حضرت در این وصیتنامه حضور دشمنان در تشییع جنازهشان را منع و به تجهیز و دفن شبانه پیکرش سفارش کردند.
ارسال به دوستان
مهرداد بذرپاش با 187 رأی، اعتماد نمایندگان مجلس برای تصدی وزارت راهوشهرسازی را به دست آورد
برنامه پیشران برای پیشرفت ایران
گروه اقتصادی: در جلسه علنی دیروز مجلس شورای اسلامی، صلاحیت و برنامههای مهرداد بذرپاش وزیر پیشنهادی راهوشهرسازی دولت سیزدهم مورد بحث و بررسی قرار گرفت. در این جلسه نمایندگان مجلس با 187 رأی موافق، تصدی وزارتخانه راهوشهرسازی را به بذرپاش سپردند. برنامه جامع برای حوزههای زیرمجموعه وزارت راهوشهرسازی، برنامه برای اجرای پروژههای پیشران و اتخاذ سیاستهای نو برای تامین مالی پروژهها و تکمیل طرحهای ناتمام از جمله ایدههای بذرپاش برای تحول در اداره وزارت راهوشهرسازی است. با توجه به اینکه بذرپاش در کارنامه خود همچون دوره ریاست دیوان محاسبات روحیه تحولخواهی را نشان داده است، میتوان این انتظار را داشت که با توجه به برنامههای وی برای تصدی این وزارتخانه، تغییر ریلی در حوزه سیاستگذاری و اجرای بخش راهوشهرسازی صورت بگیرد. این وزارتخانه که متولی بخش عمدهای از پروژههای عمرانی کشور است، در صورت مدیریت صحیح و راهبردی میتواند نقش نوک پیکان توسعه کشور را ایفا کند. با توجه به برنامههای بذرپاش برای تصدی این وزارتخانه و ارائه نگاهی فرابخشی و کلان توسط وی که در مسیر پیشرفت ایران و حرکتی جهشوار ترسیم شد، میتوان انتظار تحول در این وزارتخانه و جبران عقبافتادگی و کاستیهای موجود را در آینده داشت.
به گزارش «وطنامروز»، مهرداد بذرپاش در نشست علنی دیروز (چهارشنبه 16 آذرماه) مجلس شورای اسلامی در جریان رسیدگی به صلاحیت خود برای تصدی وزارت راهوشهرسازی ضمن تبریک روز دانشجو، در دفاع از برنامههای خود گفت: امروز میخواهم درباره پیشرفت ایران و برنامههای پیشران برای کشوری با سابقه تمدنی عظیم صحبت کنم. امروز درباره مسیری برای پیشرفت و حرکت جهشوار صحبت میکنم که کمتر از آن در تراز مجلس و شأن نمایندگان نیست. وزیر پیشنهادی راهوشهرسازی با تاکید بر اینکه این برنامه پیشران تا چند سال آینده کشور را به نقاط عالی میرساند، ادامه داد: در این وزارتخانه صنعت ریلی، هوایی، دریایی، ساختمان و حملونقل وجود دارد که همه تخصصها و گونههای تخصصی را شامل میشود اما در سنوات گذشته نگاه به این دستگاه نگاه صنعتگونه نبود، همه اساتید میدانند صنعت یعنی بازار، قیمت تمام شده، نرخ فروش، فناوری و انتقال فناوری.
وی بیان کرد: این 5 صنعت بزرگ اجزای اصلی وزارت راهوشهرسازی را شامل میشود، در صنعت هوایی با رصد سایر کشورها، از جمله ترکیه، امارات و قطر خواهیم دید که ساخت فرودگاه حضرت امام(ره) با نگاه صنعتگونه نبوده است.
بذرپاش با بیان اینکه به انتقادات وارده باید پاسخ داده شود، تاکید کرد: با این حال 5 صنعت بزرگ با بحران فرسودگی مواجه است، در حوزه ریلی بالغ بر 15 هزار کیلومتر خطوط ریلی ساخته شده است که امروز با بحران بهسازی آن روبهرو هستیم که اگر نگاه صنعتی داشتیم، میتوانستیم مسائل را حل کنیم اما توفیقی حاصل نشده و سرعت کم و ناراحتکننده آن صدای مردم، نمایندگان و دولت را درآورده است.
وزیر پیشنهادی راهوشهرسازی با اشاره به انتقاد یکی از نمایندگان توضیح داد: میگویند برنامهای ارائه نکردهام اما آنها در کمیسیونها حرف زدند و رفتند، اگر مینشستند میدیدند که برنامهای ارائه شده، میتوانند از سایر نمایندگان در این باره سوال کنند.
بذرپاش گفت: در این چند روز مساله منابع ناکافی برای تحقق و همچنین احداث پروژههای جدید و ناتمام موضوع اصلی بود که همواره مورد سوال قرار میگرفت که همه بخشهای ریلی، جادهای، آزادراهی، روستایی، هوایی، خرید واگن و لکوموتیو و... را شامل میشد، بنابراین همه بر یک نکته اذعان دارند و آن هم نبود منابع مالی برای اتمام پروژههای نیمهتمام است.
وی تصریح کرد: بنابراین باید اذعان کرد بحران اصلی در چنین دستگاه پیشرانی روشهای جدید تأمین مالی برای پروژههای اصلی است؛ به من حق دهید؛ من در دیوان محاسبات خدمت کردم، لذا نسبت به بودجه از شما کمتر مطلع نیستم؛ ردیفهای حوزه تملک دارایی رو به افزایش است که این اصلا خوب نیست، لذا باید از رشد بیرویه هزینهها جلوگیری و آن را کنترل کنیم و این مسیر خوبی محسوب نمیشود.
وزیر پیشنهادی راهوشهرسازی افزود: برای انجام موضوع مذکور چه تخصصی نیاز است و باید از چه آدمها و ابزارهایی استفاده کنیم، در این میان چه مصوباتی برای تحقق این اهداف نیاز است؟ به عنوان مثال در قانون جهش تولید مسکن ساخت 4 میلیون مسکن پیشبینی شده است و این در حالی است که برای تحقق این موضوع در کشورمان با کمبود مهندس، تکنیسین و... مواجه نیستیم اما با این سوال مواجهیم که چرا مسکن ساخته نمیشود. آیا میتوان مثل مسکن مهر ردیف مشخص برای آن پیشبینی کرد.
بذرپاش در این راستا بیان کرد: 4 میلیون مسکن ضرب در 100 مترمربع میشود 400 میلیون مترمربع و اگر میانگین متری 7 میلیون تومان محاسبه شود عددی معادل ۲ هزار و 800 هزار میلیارد تومان میشود و این در حالی است که بودجه سال جاری حدود یکهزار و 500 هزار میلیارد تومان است. بنابراین باید پاسخ دهیم مشکل کجاست و وزارت راه چه کاری برای تأمین مالی ۲ هزار و 800 هزار میلیارد تومان باید انجام دهد. حتما نمایندگان در جریان تصویب قانون جهش تولید مسکن مفروضات را بررسی کردند.
وی با اشاره به استراتژیهای مورد نیاز در صنعت ریلی و هوایی کشورمان گفت: این سوال وجود دارد که آیا هواپیما بسازیم یا بخریم؛ از چه کسی در شرایط تحریمی میتوان خرید کرد و حتی آیا باید هواپیمای دست دوم تهیه کنیم؟ این سوالها وجود دارد.
وزیر پیشنهادی راهوشهرسازی افزود: همه در یک کشتی نشستهایم و فکر نکنیم مقصر فقط دولت است، زیرا همه ما یک ایران، یک کشور، یک نظام و با یک سرپرست و ولی هستیم که کشور اداره میشود؛ مگر میشود برای مردم کار نکنیم؟
بذرپاش اظهار کرد: این وزارتخانه، وزارتخانه امید است، لذا ما با 2 موضوع مهم حملونقل و ترانزیت مواجه هستیم، در واقع با توجه به حوزه ترانزیت میتوانیم موفقیتهای خوبی نصیب کشور کنیم. اگر کریدور شمال به جنوب و شرق به غرب سریعتر به اتمام برسد، جهش خوبی در این حوزه خواهیم داشت. در این راستا نیاز به توجه در برنامههای توسعهای و بودجههای سنواتی و همچنین صدور برخی مجوزهاست؛ تا کی باید با بودجههای سنتی جلو برویم، لذا با ابتکاراتی منابع مالی سرشار از ترانزیت کالا نصیبمان میشود. در واقع با تکمیل کریدور شمال به جنوب از منطقه فنلاند تا آبهای آزاد ارتباط برقرار میشود. برای حرکت در این موضوع جدی هستیم و چند مجوز خاص نیاز است که امیدواریم مجلس دولت را یاری کند.
وی ادامه داد: در این میان نیازمند تغییر فناوری هستیم، زیرا این وزارتخانه را تاکنون سنتی اداره کردهایم و باید تصمیمات بزرگ بگیریم؛ سهم واردات در حوزه ریلی 30 درصد پیشبینی شده اما اکنون 10 درصد است، این سوال وجود دارد که چرا افراد برای انتقال کالا از جاده به ریل سوق نمییابند و انگیزهای وجود ندارد و این در حالی است که یکی از راهکارهای کاهش قیمت تمام شده و اجزای افزایش قیمت، پایین آوردن هزینه حملونقل است، لذا اگر سهم ریلی را افزایش دهیم هزینهها کاهش مییابد. طبیعتا تکمیل کریدورهای ریلی جزو اصلیترین برنامههای این دستگاه به شمار میرود.
وزیر پیشنهادی راهوشهرسازی ادامه داد: در حوزه مسکن و شهرسازی باید چند اقدام صورت بگیرد، بیش از 2800 هزار میلیارد تومان منابع نیاز است، شما عزیزان بگویید از کجا و با چه روش مسکنسازی قرار است کار کنیم، یکی از مشکلات این است که زمین احتکار شده، دولتها و مجلسهای مختلف آمدهاند و رفتهاند و قیمت ملک افزایش یافته است.
وی افزود: یکی از مواردی که باید برای آن چارهاندیشی کنیم، احتکار غیرقابل قبول زمین در اطراف شهرهاست، زمانی که در بسیاری از محلها میتوانیم الحاق به شهرها داشته باشیم، چرا این کار را انجام نمیدهیم؟ چرا محدوده روستاها را افزایش ندهیم که تنها یک عده صاحب زمین باشند و قیمت روز به روز افزایش پیدا کند و افراد دیگر متضرر شود؟ این نسخه من برای همه بخشها و شهرها نیست، متوجه هستم که الگوی تهران، کلانشهرها و روستاها تفاوت دارد.
بذرپاش گفت: در حوزه مسکن 3 عامل زمین، قیمت ساخت و ارزش افزوده را داریم. دولت وظیفه دارد قیمت زمین را حذف کرده یا به صفر برساند و همچنین ارزش افزوده یا سود مورد توقع سازنده را صفر کند. قیمت ساخت باید با استفاده از روش واگذاری زمین و تحویل زمین رایگان به انبوهسازان که توان هزینهکرد دارند، کاهش یابد و دولت بعدا در قالب اوراق و اسناد با آنها تبادل مالی داشته باشد.
وی گفت: روش دیگر بازسازی بافت روستایی و بافت فرسوده شهری و روستایی است؛ شهرها در اختیار شهرداریهاست و میتوانند این موضوع را از طریق آسانسازی فرآیند مجوز و مکانیزمهای تشویقی مدیریت کنند. شهرداریها میتوانند به ساخت واحدهای مسکونی تعهد شده در قانون کمک کنند و مردم تحت عنوان خودمالکی اقدام به ساخت کنند.
وزیر پیشنهادی راهوشهرسازی ادامه داد: 240 هزار واحد مسکن مهر داریم که باید به اتمام برسانیم. موضوعی که باید برای آن فکری کنیم، طرف تقاضاست. بخشی از منابع، سهم آورده متقاضیان است. در حال حاضر حدود 300 هزار نفر ثبتنام کردهاند و واریز وجه داشتهاند. اکنون در سمت تقاضا دچار مشکل هستیم. زمانی که سهم آورده به 400 میلیون میرسد و قیمت یک واحد 800 میلیون تومان تمام میشود، اقشاری که جزو دهکهای پایین هستند و باید این واحدها را خریداری کنند، در تامین منابع اولیه دچار مشکل میشوند و نمیتوانند آورده اولیه را تامین کنند.
بذرپاش گفت: باید در تامین آورده اولیه تجدیدنظر شود و طرف متقاضی تشویق شود، پروژه مسکن در فرمول قبلی نیز میتواند بخشی از نیازها را پوشش دهد، باید ظرفیت جذب وجود داشته باشد.
وی تصریح کرد: موضوع بعدی تامین مالی از روشهای دیگر است. مولدسازی داراییها باید در اولویت قرار بگیرد. در قانون نیز اوراق بهادارسازی داراییها، مولدسازی داراییها و موارد دیگر آمده است، چرا این موارد انجام نشده و نمیشود؟ بخشی از اقداماتی که باید برای مولدسازی داراییها انجام شود، در ریز برنامهها آمده است، حتما فرصت نشده این موارد را مطالعه کنند، از منتقدان درخواست دارم این موارد را مطالعه کنند.
وی ادامه داد: اگر از من خوشتان نمیآید پشت تریبون اقدام به ترویج ناامیدی نکنید.
وزیر پیشنهادی راهوشهرسازی با بیان اینکه ما 2 پروژه در دست داریم، توضیح داد: قطار سریعالسیر تهران- مشهد تاکنون انجام نشده است و به دلیل افزایش قیمتها تکمیل آن به تاخیر افتاده که در اولویت ما قرار دارد.
بذرپاش با بیان اینکه پروژه فرودگاه امام و اتمام پروژههای این حوزه یکی دیگر از دستور کارهاست، تصریح کرد: مشکلات موجود در راههای روستایی یکی از گلایههای شماست که موضوع درستی است. تلاش میشود با برگزاری جلسات مختلف با مجامع استانی و تامین مالی جدید، پروژههای مربوط به تکمیل و آسفالت راههای روستایی با جدیت پیگیری شود.
وی ضمن تشکر از اعتماد رئیسجمهور گفت: کشور دریای ثروت و منابع است و قرار نیست مطرح کنیم که پول نداریم. ما متاسفانه بلد نبودیم مردمیسازی کنیم که به فضل خدا، کمک شما، دولت و رئیسجمهور این امر محقق میشود.
بذرپاش در پایان از رئیس مجلس شورای اسلامی به دلیل حمایتهایی که از وی زمانی که در دیوان محاسبات حضور داشت، انجام داده بود، تشکر کرد.
* گزارش کمیسیون عمران در تأیید برنامه بذرپاش
عبدالجلال ایری، سخنگوی کمیسیون عمران مجلس در نشست علنی دیروز گزارش کمیسیون عمران درباره بررسی صلاحیت و برنامههای ارائه شده مهرداد بذرپاش، وزیر پیشنهادی راهوشهرسازی را قرائت کرد.
در این گزارش آمده بود: برخی از مهمترین برنامهها و تعهدات وزیر پیشنهادی در ارتباط با موضوعات تخصصی کمیسیون عبارتند از: تسریع در اجرای قانون جهش تولید مسکن، تعیینتکلیف طرحهای عمرانی نیمهتمام با واگذاری از طریق مشارکت دادن بخشهای خصوصی و عمومی غیردولتی در طرحهای عمرانی انتفاعی، ایجاد فرصت برای عموم مردم در عرصه ساخت و سرمایهگذاری مسکن، ارتقای کیفیت و سرعت ساختوساز با استفاده از فناوریهای نوین و ارتقای نظام فنی و اجرایی ساختمان، اتخاذ تدابیر حمایتی از مستأجران، بهرهمندی از ظرفیت شرکتهای دانشبنیان در تنظیمگری بازار زمین و مسکن، تثبیت بازار مسکن و زمین و جلوگیری از سفتهبازی با اعمال ابزارهای مالیاتی، بهبود و توسعه نظام تأمین مالی مسکن و افزایش سهم تسهیلات بانکی و سایر ابزارهای مالی در تأمین مسکن و اجاره، بازنگری در وظایف و نحوه مداخلات سازمان نظام مهندسی کشور و مطلوبیتبخشی به حضور بخش خصوصی در نوسازی بافت فرسوده و ایجاد شهرکها.
۱۹۰ عنوان برنامه در حوزه مسکن و شهرسازی و راه و ترابری در برنامه پیشنهادی ایشان تدوین شده است که از لحاظ تناسب، واقعگرایی، صراحت، انسجام، جامعیت و آیندهنگری مطلوب و از لحاظ شفافیت، سنجشپذیری و زمانبندی متوسط ارزیابی میشود.
برنامههای تدوین شده ایشان از لحاظ انطباق با قانون اساسی، سیاستهای کلی نظام، برنامه ششم توسعه و قوانین تکلیفی وزارتخانه ذیربط کاملا همسو و مرتبط است.
کمیسیون ایشان را شایسته تصدی وزارت راهوشهرسازی جمهوری اسلامی ایران تشخیص داد.
* اعتماد مجلس به بذرپاش برای تصدی وزارت راهوشهرسازی
در نهایت محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس شورای اسلامی در این نشست نتیجه رأی نمایندگان به وزیر پیشنهادی را قرائت کرد که بر اساس آن نمایندگان مجلس با 187 رأی موافق، 64 رأی مخالف، 7 رأی ممتنع و 5 رأی باطله از مجموع 263 نماینده حاضر در صحن، وزارتخانه راهوشهرسازی را به بذرپاش سپردند.
محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس شورای اسلامی پس از اعلام نتیجه رأی اعتماد به مهرداد بذرباش گفت: برای ایشان آرزوی موفقیت دارم. انشاءالله ایشان در این وزارتخانه که یکی از مهمترین وزارتخانههای زیرساختی در حوزه حملونقل دریایی، زمینی، هوایی و در حوزه جادهها و بویژه حوزه مسکن است که امروز دغدغه جدی مردم است، با کمک دولت و مجلس موفق شود.
ارسال به دوستان
رئیسجمهور به مناسبت 16 آذر در دانشگاه تهران حاضر شد و با دانشجویان به گفتوگو پرداخت
روز گرم دانشگاه تهران
رئیسی از دانشجویان و اساتید دانشگاه که اجازه ندادند فضای دانشگاه به محلی برای جولان اغتشاشگران تبدیل شود، تقدیر کرد
گروه سیاسی: رئیسجمهور با اشاره به اینکه دانشگاههای ما امروز سرمنشأ همه پیشرفتها در کشور هستند و از این جهت دشمن درصدد تعطیل کردن دانشگاهها برآمد، اظهار داشت: جامعه دانشجویی نشان داد صدای واقعی دانشجوی ایرانی صدای ضداستکباری است. امروز مستبدترین و دیکتاتورترین حکومت دنیا هیات حاکمه ایالاتمتحده آمریکاست و ۱۶ آذر روز مبارزه با ابردیکتاتور عالم یعنی آمریکاست.
به گزارش «وطنامروز»، پس از حضور رئیس مجلس شورای اسلامی در جمع دانشجویان دانشگاه تربیت مدرس و دیدار رئیس قوهقضائیه با نمایندگان تشکلهای دانشجویی، حجتالاسلام سیدابراهیم رئیسی نیز دیروز در دانشگاه تهران حاضر شد تا 16آذر امسال در کشاکش آشوبها و ناامنیهای اخیر تبدیل به روزی با فضای گفتوگومحور شود که سران قوا در یک سویش و دانشجویان در سوی دیگرش حضور داشتند.
ضدانقلاب که این روزها در سایه شکست فراخوانش برای اعتصاب و به آشوب کشیدن خیابانها، امید خود را معطوف به نهاد دانشگاه کرده بود، در روزهای 15 و 16 آذر شاهد صحنههایی بود که از آن بیم داشت. 16 آذر امسال در حالی تبدیل به صحنه رسوایی ضدانقلاب شد که اساسا انتخاب چنین روزی برای فراخوان اغتشاش، در حالی که وجه نمادین آن استکبارستیزی و مبارزه با آمریکاست، نشان از عمق بلاهت گروههای ویرانیطلب دارد.
با تمام این اوصاف باز شدن دریچه گفتوگو میان مسؤولان عالیرتبه با دانشجویانی که نماد اعتراض در سپهر سیاست ایران هستند، میتواند شروعی بر عقلانی کردن فضای انتقادات باشد؛ مسالهای که سیدابراهیم رئیسی نیز در ابتدای سخنان روز گذشتهاش در دانشگاه تهران به آن اشاره کرد و گفت: برخی به من توصیه کردند روز ۱۶ آذر به دانشگاه نروم، من گفتم علم و دانش تعطیل نمیشود و من به دنبال گشایش هستم.
* دشمنان دنبال ایرانی چون افغانستان، سوریه و لیبی هستند
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی ریاستجمهوری، رئیسجمهور دیروز در آیین گرامیداشت روز دانشجو که در دانشگاه تهران برگزار شد، با اشاره به ارتباط مستمر دولت با جامعه دانشجویی کشور در همه ایام و روزهای سال، گفت: بنده ارتباط دولت با دانشگاه را یک ضرورت میدانم و حقیقتا باور دارم دانشگاه به عنوان اتاق فکر دولت میتواند در مسالهشناسی و حل مسائل کشور یاریگر دولت باشد و به دولتمردان نیز تاکید کردهام ارتباط با جامعه نخبگانی توأمان با حضور در میان مردم مورد توجه باشد.
رئیسی با بیان اینکه پیش از حضور در این مراسم برخی توصیه کردند در این مراسم شرکت نکنم، تصریح کرد: بنده در پاسخ گفتم کسانی که به دنبال تعطیلی علم هستند به دانشگاه نمیروند و بنای دولت سیزدهم از ابتدا تقویت علم و علمافزایی در دانشگاهها بوده است و از این جهت بود که پس از بهبود شرایط کرونایی کشور، دولت نخستین اولویت خود را از سرگیری فعالیت دانشگاهها قرار داد، چرا که نشاط و پویایی کشور و همچنین پیشرفتها و افتخارات دانشمندان کشور محصول دانشگاه است. وی افزود: امروز دانشگاه ما به دشمن ضربه زده و به همین دلیل میخواستند در این فضا آشوب ایجاد کنند و کلاسهای درس را به تعطیلی بکشانند اما اساتید و دانشجویان فرهیخته چنین اجازهای به آنها ندادند. رئیسی با تاکید بر تفاوت میان اغتشاش و اعتراض، با بیان اینکه اعتراض به دنبال خود اصلاح امور و سازندگی دارد اما پیامد اغتشاش، تخریب و ناامنی است، تصریح کرد: قطعاً یک ایران قوی مطلوب آمریکاییها نخواهد بود و آنها به دنبال یک ایران ویران شده همانند افغانستان، سوریه، لیبی و دیگر کشورهای مورد تجاوز قرار گرفته از سوی این کشور هستند اما ایران متفاوت از دیگر کشورها و سرزمینها، زنان و مردانی باعزت و باغیرت دارد که هرگز اجازه تحقق چنین توطئههایی را به آمریکاییها نخواهند داد. وی با اشاره به تلاش دشمنان برای ممانعت از ایجاد تحول در مدیریت اجرایی کشور، از جمله تلاش برای متوقف کردن صادرات نفتی و غیرنفتی، سنگاندازی در برقراری ارتباط موثر با کشورهای همسایه و جلوگیری از افزایش حجم تجارت خارجی ایران، تصریح کرد: بهرغم همه تلاشها و توطئهها، امروز صادرات نفت ما به میزان پیش از تحریمها افزایش یافته، ارتباطات ما با زیرساختهای آسیا از طریق پیمانهای شانگهای و اوراسیا برقرار شده، حجم تجارت خارجی کشور ۴۸ درصد افزایش یافته و صدها کارخانه نیمهتعطیل یا تعطیل به چرخه تولید بازگشته یا در حال راهاندازی است. رئیسجمهور با بیان اینکه پشت پرده اغتشاشات اخیر و ناامنیها در کشور، متوقف ساختن پیشرفتها، تعطیلی دانشگاهها و ناامید کردن مردم بوده است، افزود: در همین راستا تلاش همه ما مسؤولان و شما جامعه دانشجویی کشور و اساتید دانشگاهی باید بر امیدوار کردن هر چه بیشتر مردم با کار جهادی و فعالیت شبانهروزی باشد که اگر چنین شود یقین بدانید دشمن روزبهروز ناامیدتر و مردم روزبهروز امیدوارتر خواهند شد.
* مدعیان زندگی و آزادی، با فشار و تحریم زندگی را از مردم ایران سلب کردهاند
رئیسی با بیان اینکه کسانی که دانشجوی ما و مدافعان امنیت همچون شهید آرمان علیوردی و روحالله عجمیان را به شهادت میرسانند، مسالهشان مشکلات اقتصادی نیست، تصریح کرد: مردم ما و جامعه دانشجویی کشور بخوبی تفاوت میان اعتراض و اغتشاش را میفهمند و به همین دلیل آنها را ناکام گذاشتند. رئیسجمهور با اشاره به سفر اخیرش به کردستان و حضور در بازار سنندج و مشکلاتی که در پی آن برای برخی بازاریان از سوی اغتشاشگران ایجاد شد، تصریح کرد: چرا به دروغ میگویید به دنبال زندگی و آزادی برای مردم ایران هستید؟ شما دیدید که با آن بنده خدا که یک شکلات به ما تعارف کرد چه کردند، چه کسی دیکتاتور است؟ امروز ادعای کسانی که شعار زندگی و آزادی میدهند اما با فشار و تحریم زندگی را از مردم ایران سلب کردهاند، ادعایی مضحک است!
* ۱۶ آذر روز مبارزه با ابردیکتاتور عالم است
رئیسی با بیان اینکه امروز مستبدترین و دیکتاتورترین حکومت دنیا هیات حاکمه ایالاتمتحده آمریکاست، تاکید کرد: ۱۶ آذر روز مبارزه با ابردیکتاتور عالم یعنی آمریکاست. لعن و نفرین الهی بر آنها که داعش را پایهگذاری کردند و جنایاتی نظیر جنایت در حرم مطهر حضرت شاهچراغ را رقم زدند. رئیسجمهور در پاسخ به سوال دانشجویی درباره وضعیت اینترنت، گفت: درباره فضای مجازی وعدههایی که داده شده را به یاد داریم اما سخن این است که اگر دشمن بخواهد با استفاده از این فضا کشور را دچار آشوب و اغتشاش کند و در روند فعالیتها اختلال ایجاد کند چه باید کرد؟ دلیل محدودیتهای ایجاد شده تلاش دشمن برای ایجاد ناامنی در کشور بر بستر این فضاست و حتم بدانید پس از عادی شدن وضعیت، شرایط متفاوت خواهد شد. موضوع حمایت از کسبوکارهای اینترنتی تا زمان عادی شدن شرایط نیز بر بستر پلتفرمهای داخلی مورد توجه جدی دولت است. وی درباره حذف ارز ترجیحی نیز گفت: موضوع اصلاح نظام پرداخت یارانهها، علاوه بر تکلیف قانونی، مورد اتفاق نظر همه کارشناسان اقتصادی نیز بود و تنها در روشها برخی اختلافنظرها وجود داشت. البته اگر بر اساس تصریح قانون، ۳ سال قبل این اقدامات صورت میگرفت، شاید تبعات آن بر اقتصاد کشور و معیشت مردم به مراتب کمتر بود. رئیسی در پاسخ به سوال دیگری درباره وضعیت بازار خودرو، به صدور فرمان ۸ مادهای برای کیفی و کمیسازی تولید خودرو در کشور در اسفندماه سال گذشته اشاره کرد و گفت: اخیرا نیز موضوع واردات خودرو برای جبران کمبودها در این بازار در دستور کار دولت قرار گرفته، اگرچه بنای دولت بر تقویت تولید داخلی است و مجوز واردات برای متعادل کردن بازار خودرو صادر شده و در حال اجراست.
* بنای دولت شنیدن نظر دیگران ولو با وجود تفاوت سلایق سیاسی است
رئیس جمهور درباره مشکلات بازار سرمایه نیز تصریح کرد: در دوره گذشته زندگی ۵۰ میلیون سهامدار خرد را به غلط به اقتصاد کلان بازار سرمایه مرتبط کردند که این مساله موجب ایجاد مشکلاتی برای مردم شد، دولت برای ساماندهی به بازار سرمایه ۵ مرتبه تشکیل جلسه داده و با بحث و هماندیشی راهکارهایی را در دستور کار قرار داده که خوشبختانه شاخصها نیز گویای کارآمدی اقدامات دولت در این زمینه است و این اقدامات همچنان ادامه دارد. رئیسی همچنین درباره استفاده دولت از ظرفیت کانونهای فرهنگی و دانشگاهی نیز تصریح کرد: بنای دولت شنیدن نظر دیگران ولو با وجود تفاوت سلایق سیاسی است و دولت سیزدهم حتما از فعال شدن دانشگاهها برای حل مسائل استقبال میکند.
رئیسجمهور در پایان ضمن قدردانی از دانشجویان و اساتید بصیر دانشگاه که با رونق کلاسها و پافشاری بر ارزشها اجازه ندادند فضای دانشگاه به محلی برای جولان اغتشاشگران تبدیل شود، به روح پاک همه شهدا بویژه شهدای دانشجو و شهدای مدافع امنیت درود فرستاد.
حجتالاسلام رئیسی همچنین پیش از شرکت در نشست دانشجویان و اساتید، با حضور بر مزار شهدای گمنام دانشگاه تهران و قرائت فاتحه به مقام والای این شهیدان و تمام شهدای دانشجو ادای احترام کرد.
ارسال به دوستان
روایت خبرنگار «وطنامروز» از فضای ضد صهیونیستی جامجهانی قطر و حمایت مردم کشورهای مختلف از آرمان فلسطین
گل قدس
شروین طاهری، دوحه: شاید کمی غریب باشد اما نخستین تصویر من از هواداران در قطر ۲۰۲۲ همانقدر که آرژانتینی است، فلسطینی هم هست. عصر همان روز ورود به دوحه، به جای بازی افتتاحیه قطر - اکوادور یا تمرین تیم ملی ایران در کمپ الریان، خودم را به قلب تاریخی و توریستی شهر رسانده بودم: سوق واقف. بازار اصلی قطر که به مدت نزدیک به یک قرن و تا پیش از استیلای اقتصاد گازی بر این شبهجزیره کوچک جنوب غرب خلیجفارس، تجار ایرانی از طریق آن بر امورات این امیرنشین تسلط داشتند ولی حالا که بازار با همان معماری سنتی خشتی - گلی دوبارهسازی شده، به جز چند رستوران و کافه معدود، هیچ نشانی از ایرانیان در آن بر جا نمانده است.
القصه! در نخستین تقاطع راسته اصلی بازار در میان انبوه جمعیت توریستهای جام جهانی که هر کدام نماد یک کشور را با خود به همراه داشتند، ناگهان فریاد آهنگین «انا فلسطینی، احب الآرجنتینی» و ترجیعبند «مسی - مسی» همراه با ضرب طبل به سبک سکوهای استادیوم طنین افکند. بر قله جمعیتی عمدتاً با پیراهنهای راهراه سفید و آبی آسمانی که وسط سوق معرکه گرفته بودند، یک جوان عرب با پیراهن شماره ۱۰ تیم ملی آرژانتین، مزین به نام مسی خودنمایی میکرد که پرچم فلسطین را به اهتزاز درآورده بود. معلوم نبود چه تعداد از این جوانان، عرب بودند و چه تعداد آرژانتینی. هر ۲ دسته حول محور فلسطین متحد شده بودند و یک نمایش منحصر به فرد را برای اعلان یک پیام منحصر به فرد به اجرا درآورده بودند. شاید دانستن این نکته که درصدی از جمعیت آرژانتین خاصه از طبقات بالای جامعه را نوادگان مهاجران سوری، لبنانی و فلسطینی تشکیل میدهند، کمی از ابهام این صحنه شگفتانگیز در ذهن من مشاهدهکننده میکاست. دستههای هواداران متعصب و متمایز آرژانتین را از روسیه ۲۰۱۸ به یاد داشتم ولی اینجا موضوع کاملا فرق میکرد.
با کمی پرسوجو از حاضران متوجه شدم آنها جزو گروه ۵ هزار نفری هواداران رسمی آرژانتین در قطر هستند که همین چند ماه پیش تشکیل شده. ظاهرا بیشتر آنها جوانان عرب از ملیتهای مختلف هستند که در قطر زندگی میکنند.
در آن معرکه که من دیدم اما آلبیسلسته و مسی صرفاً بستر کار بود و هدف اصلی طرفداری از فلسطین؛ ملتی که نه تنها نمایندهای در جام جهانی ۲۰۲۲ ندارد و حتی تیم ملی فوتبالش فاقد ورزشگاه خانگی است، بلکه سالهاست سرزمینش توسط صهیونیستها غصب شده و خود در گوشه و کنار جهان پراکنده شده است. با این حال با آنچه این روزها در کوی و برزن دوحه و سکوها و حتی چمن ورزشگاههای فوقمدرن قطر ۲۰۲۲ شاهد بودهایم، انگار فلسطین، سی و سومین تیم حاضر در جام و حتی از آن بالاتر، مدعی اصلی قهرمانی است.
حتی آنهایی که قطر را به عنوان میزبان و نخستین حذفشده جام جهانی ۲۰۲۲، قهرمان وجه فرافوتبالی بزرگترین رویداد ورزشی جهان برمیشمردند، حالا نیمنگاهی هم به قهرمانی غیرمنتظره و خارج از قاعده فلسطین دارند.
این احساسی بود که حتی قبل از انتشار گزارشهایی درباره ترند شدن هشتگ «فلسطین قهرمان جام جهانی» در شبکههای اجتماعی عربی، در فضای دوحه موج میزد.
در این ۱۸ روز به هر یک از ۸ ورزشگاه، ۱۰ منطقه هواداری (فن زون)، میادین یا تجمعگاههای اصلی دوحه، الوکره و الخور و ایستگاههای اصلی مترو سرک بکشید، نمایی پررنگ از فلسطین و پرچمش میبینید.
در ایران تبلیغات برخی رسانهها به شکلی است که آدم فکر میکند ملتهای عرب کلا فلسطین را بیخیال شدهاند. به قول یک دوست لبنانی، شما ایرانیها فکر میکنید مساله فلسطین یک آرمان انقلابی است، در حالی که قبل از آن مساله هویتی تمام اعراب است. آنچه در این فستیوال بزرگ شاهد هستیم، صدق گفتار او را ثابت میکند.
پرچم فلسطین بیرق دوم همه مردم عرب حاضر در قطر جز سعودیهاست که البته بسیاری مواقع تبدیل به پرچم اول آنها میشود؛ مثل همان لحظه تاریخی عکس دستهجمعی مراکشیها با پرچم فلسطین پس از پیروزی تاریخی بر اسپانیا در مرحله یکهشتم نهایی. رویدادی از آن جهت تاریخی که آنها را به نخستین کشور عربی تبدیل کرد که به جمع ۸ تیم برتر جهان راه پیدا میکنند. طی ۳۶ سال گذشته مراکشیها، عربستانیها و الجزایریها تنها تیمهای عرب بودهاند که در جامهای جهانی از گروهشان صعود کردهاند اما گذر از سد یکهشتم نهایی با اینکه قبلا توسط ۲ نماینده دیگر آفریقا شکسته شده بود، آن هم در نخستین جام به میزبانی اعراب، معنای دیگری دارد. همانطور که تقدیم این افتخار به فلسطین عزیز نیز هزار و یک معنا دارد. به هیچ عنوان نمیتوان منکر آن شد که بخش اعظم پیامی که حلقه افتخار قهرمانان مراکشی با پرچم فلسطین به جهان، تلآویو و حتی رباط، پایتخت خودشان صادر کرد، سیاسی و صد البته ضدصهیونیستی است.
عجیب آنکه دست روزگار اسپانیا را واسطه این رخداد مهم قرار داد؛ کشوری که پایتختش مادرید در ۱۹۹۱ میلادی میزبان نخستین کنفرانس سازش تشکیلات خودگردان رامالله به ریاست یاسر عرفات و رژیم صهیونیستی بود. اتفاقا حسن دوم، پادشاه وقت رباط، نقش فعالی در کنفرانس مادرید داشت، همانگونه که امروز جانشینش محمد ششم که فراتر از هر دولتی، عنان قدرت را در مراکش به دست دارد، در خط مقدم رابطه با اسرائیل قرار دارد.
پس حرکت ملیپوشان این کشور پیامی صریح بود به حاکمانشان که راه ما از شما جداست؛ نمایهای از کل ملتهای عرب که راهشان از رژیمهای غالبا استبدادی و دستنشاندهشان جداست.
حالا سری به ابعاد فراورزشی تقابل ۲ پادشاهی به جا مانده از قرون وسطی بزنیم. رابطه تاریخی خصمانه مراکشیها با اسپانیاییها را به هیچوجه نمیتوان نادیده گرفت. مورها که اسلاف مراکشیهای امروزی هستند، بخش اعظم سپاه اسلام را تشکیل میدادند که ۱۳۰۸ سال پیش به رهبری طارق از تنگه منتهیالیه غربی دریای مدیترانه عبور کرده و ابتدا اندلس معروف و سپس بیشتر مناطق شبه جزیره ایبریا شامل اسپانیا و پرتغال را فتح کردند. این به منزله آغاز روابطی پرکشمکش میان ۲ سرزمین ۲ سوی تنگه جبلالطارق بود. اشغال و استعمار بخشهایی از شمال و جنوب مراکش توسط پادشاهی اسپانیا از قرن نوزدهم میلادی تا اوایل قرن بیستم، آخرین خاطره تلخی نیست که مردم مسلمان این کشور از همسایه اروپاییشان دارند. اختلافات مرزی ۲ کشور بویژه بر سر دسترسی به تنگه راهبردی جبلالطارق بار دیگر طی ۲ سال اخیر عود کرده به طوری که ابتکار میزبانی مشترک مراکش با اسپانیا و پرتغال برای جامجهانی ۲۰۳۰ را تحتالشعاع قرار داده است.
شاید همین پسزمینه ذهنی تیره و تار ملت مراکش از اسپانیاییها بود که گزارشگر مراکشی بازی سهشنبهشب دوحه را واداشت پس از فتح ضیافت پنالتیها فریاد بزند: «فتح اندلس!»
با وجود این کنایه سنگین ملیگرایانه، آن شب فتح اصلی از آن اردوگاه فراملیتی فلسطینیها و صدها میلیون مسلمان عرب و غیرعرب حامی آرمان آزادی قدس بود.
واکنشها آنی بود. مسلمانان هندی، بنگلادشی و پاکستانی که بخش عمده ساکنان دوحه را تشکیل میدهند، در حالی آن شب در کارناوال شادی مراکشیها شرکت کرده و برای پیروزی بزرگشان هلهله کشیدند که در بازیهای قبل تیمهای عربی جز قطر میزبان، عمدتاً ناظرانی خنثی و خاموش بودند. اگر هم زمانی آنها را در حال هواداری میدیدیم، برای قدرتهای مطرح فوتبال مثل برزیل، آرژانتین، فرانسه، پرتغال و انگلیس بود آن هم به بهانه دلبستگیشان به نیمار، مسی، امباپه، رونالدو و رحیم استرلینگ که آیکونهای جهانی فوتبال هستند. اصلا بیتفاوتی این گروه بزرگ مهاجران مسلمان شبهقاره هند - که نزدیک به ۲ میلیون نفر از جمعیت ۳ میلیونی و بخش اصلی نیروی کار قطر را شامل میشوند- نسبت به مسائل سیاسی و بینالمللی زبانزد است. با این حال، موضوع مشترک فلسطین، سهشنبه شب آنها را هم پای کار جشن بزرگ عربی - اسلامی در خیابانها و تجمعگاههای دوحه آورد.
آن شب، دیروقت که اوبر آمریکایی میگیرم تا به نزدیکترین ایستگاه مترو بروم، دست بر قضا راننده یک شیعه پاچناری پاکستانی است. البته این را بعد از چند دقیقه ارتباط مخدوش به انگلیسی و عربی میفهمم. آخرش کلمه وطن را میآورد، یعنی کجایی هستی؟ نام ایران را که میشنود گل از گلش میشکفد و قند پارسی در کامش مینشیند و میگوید: چرا زودتر نگفتی؟
بحثمان به فارسی گل میاندازد و کار به جایی میکشد که هم او شغلش را فراموش میکند و هم من ضربالاجل ساعت ۲:۳۰ نیمهشب آخرین قطار مترو. انتظار حسین کناری نگه میدارد و کنار تویوتای سفیدش میایستیم و به قول خودش «گپ میزنیم».
بلافاصله کنجکاویام را درباره حال و هوای فلسطینی این شبهای قطر نشان میدهم. انتظار هم برای متعجب کردن مخاطبش منتظر نمیماند و یادآوری میکند پرجمعیتترین راهپیماییهای روز قدس خارج از ایران توسط پاکیها و مسلمانان هند برگزار میشود، نه در کشورهای عرب.
به عبارت دقیقتر، آرمان فلسطین شوقی است که اکثریت خاموش میزبان جام جهانی را به هم پیوند میدهد. مثل آتش زیر خاکستر که هر از چند گاهی شعلههایش به بهانه یک رویداد خاص زبانه میکشد. این بار در حمایت مراکشیها برای اعلام همبستگی با فلسطین. برای کسی که از نزدیک شاهد تنشهای میان کشورهای شبهقاره و ملتهای عرب و همینطور اختلافات مذهبی در گوشه و کنار جهان اسلام بوده، نقش آرمان فلسطین برای متحد کردن همه مسلمانان متفرق زیر یک پرچم واحد، جادویی است.
معجزهای که روی دیگرش را چند ساعت جلوتر در یکی از کافههای رو باز کنار سوق واقف دیده بودم. محمد جزایری، شهروند الجزایری که برای جامجهانی با دوستانش به قطر آمده، ساعتی پس از پیروزی مراکش با لباس سنتی کشورش شامل کلاه پاشایی عصر مملوک در شمال آفریقا، علامت پیروزی نشان میدهد. این چیزی فراتر از محال است وقتی بدانیم نه تنها الجزایر در این دوره غایب است، بلکه آنها سابقه دشمنی دیرینه با مراکشیها دارند!
وقتی دلیل خوشحالی محمد از برد مراکش مقابل اسپانیا را به واسطه گارسُن جویا میشوم، همچنان که کامی عمیق از قلیان عربی بغل دستش میگیرد، به عربی میگوید: «من جزایریام اما اول از همه مسلمانم. آنها (مراکشی) هم همینطور. فلسطین برای هر دوی ما فلسطین است».
مشخص است که او به چه رویدادی اشاره میکند، ضمن اینکه هیچ اشارهای هم به هویت عربی ۲ ملت نمیکند. موضوع فلسطین - هر چند به طور موقت- مورها (اعقاب مراکشیها) و بربرها (اعقاب الجزایریها) در شمال آفریقا را با سابقه اختلاف چند هزار ساله آشتی داده است.
حالا که باد موافق در بادبان سندباد بحری افتاده، بدم نمیآید درباره ایران بپرسم. درست مثل راننده پاچناری، تا نام ایران به میان میآید، میگوید: «چرا زودتر نگفتی کجایی هستی. ما ایران را دوست داریم. شما برادران واقعی ما هستید». دست آخر در یک صحنه کمدی در اوج احساسات میخواهد برای تیم ملی ما در مسابقات آرزوی موفقیت کند که یکدفعه یادش میافتد کار از کار گذشته است.
البته پیش از آنکه به روز هجدهم جامجهانی ۲۰۲۲ برسیم، معجزه فلسطین، از همان ساعات ابتدایی ورود به قطر بر من آشکار شده بود. صبح همان روزی که عصرش با گروه هواداران آرژانتین که در ابتدا وصفش رفت برخورد کردم، برای پیادهروی از هتل محل اقامت خبرنگاران در محله السد - روح ژاوی شاد(!)- بیرون زده بودم. به دنبال نزدیکترین ایستگاه مترو برای دسترسی به نقاط مختلف شهر میگشتم. در آن خلوت صبحگاهی دوحه، نخستین کسی که سر راهم سبز شد، یک پیرمرد مرتب و آراسته با ظاهری مهربان بود. انگار که موقعیت مرا کاملا تشخیص داده باشد به انگلیسی پرسید: چه میخواهی؟ وقتی فهمیدم او هم به مترو میرود دنبالش راه افتادم. همچنان که در مارپیچ موانع امنیتی منتهی به ورودی ایستگاه متروی «جوعان» پیش میرفتیم، پرسید: کجایی هستی؟ تا گفتم یک خبرنگار ایرانی، لبخندی از سر رضایت زد و انگار که میخواست قافیه را کامل کرده باشد، خودش را معرفی کرد: راشد یک فلسطینی.
بعد بلافاصله برای تیم ملی ایران آرزوی موفقیت کرد و برای اینکه ثابت کند حرفش تعارف نیست و واقعا بازیهای ایران را دنبال میکند، ساعت ۱۶ و ورزشگاه خلیفه، زمان و مکان بازی فردای آن روز با انگلیس را یادآوری کرد. من که تحت تاثیر قرار گرفته بودم، پرسیدم چند فلسطینی در قطر زندگی میکنند؟
گفت خیلی! در آن روزهای اول تعداد دقیق فلسطینیها در کشور میزبان جام خیلی مهم نبود اما وقتی کمکم موج حمایت از فلسطین گستردهتر شد، دیگر مهم بود بدانیم آیا این پرچمها و فریادهای فلسطین را خود این مردم بلند کردهاند یا دیگران؟
جالب اینکه بر اساس آمار رسمی شمار فلسطینیهای ساکن قطر حتی از شمار سوریها، ایرانیها، آمریکاییها و بریتانیاییها هم کمتر است؛ رقمی کمتر از 10 هزار نفر. یعنی با در نظر گرفتن این 2 نکته که درصد قابل توجهی از متخصصان آمریکایی و اروپایی شاغل در قطر، صهیونیستهای دوتابعیتی هستند و همچنین 10 هزار اسرائیلی به بهانه تماشای بازیها وارد قطر شدهاند، در ۱۸ روز اخیر، شمار فلسطینیهای اینجا احتمالا کمتر یا حداکثر مساوی اسرائیلیها بوده است.
پس چه شده که رسانههای عبری گزارش میدهند توسط اهالی قطر بایکوت شدهاند و ابراز انزجار از اسرائیلیها در این کشور عمومیت دارد؟ چه شده که خبرنگار شبکه «کان» صدایش درآمده که رسانههای قطری با اسرائیل دشمنی دارند؟ چه شده که وقتی یک گروه اسرائیلی در خیابانهای دوحه شناسایی میشوند، توسط اهالی هو میشوند؟
این یعنی اغلب آنهایی که به هر بهانهای، روی سکوها یا سطح شهر، پرچم فلسطین را بالا میبرند یا نفرت خود از رژیم صهیونیستی را عیان میکنند، الزاما فلسطینی نیستند.
یادم هست پیش از بازی تونس - فرانسه که به پیروزی شگفتانگیز تونسیها انجامید، در سالن اصلی ایستگاه مشیرب، ایستگاه مرکزی متروی فوقمدرن دوحه، یک خانواده 6 نفره با زن و دخترکی غیرمحجبه را دیدم که پرچم فلسطین را روی صورتشان نقش کرده بودند، سراغ پدر خانواده رفتم و پرسیدم کجایی هستید؟
تعجب نکنید، اینجا در قطر، فایل فشرده سرزمین ۷۲ ملت، در حالت عادی هم وقتی آدمها به هم میرسند، ملیت یکدیگر را جویا میشوند، چه رسد به ایام جام جهانی که بیش از یک میلیون نفر از چهارگوشه عالم در یک شهر جمع شدهاند. خلاصه! آن مرد خودش را سوری معرفی کرد. یک خانواده سوری فلسطیننشان که برای تشویق تونس میرفتند. در همان بازی بود که جیمی جامپ عرب با پرچم فلسطین وسط زمین مانور داد.
قاعدتا هیچ کس بهتر از یک اسرائیلی نمیتواند فلسطینیها را رصد کند تا جایی که برخی معتقدند بخش عمده کاروان
10 هزار نفری صهیونیستها در قطر را ماموران اطلاعاتی موساد تشکیل میدهند.
اتفاقا درست در همسایگیمان، یک گله سی و چند نفری از آنها در طبقات فوقانی یک هتل 5 ستاره تازه افتتاح شده جا خوش کرده بودند.
در لابی هتل گرند لوکس، یکی از آنها را موقع صرف صبحانه گیر میآورم. شولومولوخوم گویان اعتمادش را جلب میکنم و وارد بحث میشویم. کارت هیا را به گردنش انداخته، نامش دانیل است؛ متخصص آیتی.
تازه هفته اول جام است ولی وقتی بحثمان به موج هواخواهی از فلسطین میکشد، به نقل از یک رسانه عبری مینالد که چطور برخلاف مقررات فیفا- که نمایش پرچم کشورهای غیر حاضر در این دوره جام را منع میکند- مسؤولان کمیته اجرایی قطر ۲۰۲۲ چشم بر نمایش گسترده پرچم فلسطین در ورزشگاهها بستهاند.
جلوتر، از لابهلای حرفهای دانیل کاشف به عمل میآید که او و همپالکیهایش سوار بر یک پرواز با هواداران فلسطینی از سرزمینهای اشغالی به اینجا آمدهاند. دست آخر دانیل اعتراف میکند اسرائیلیها بیسر و صدا در دوحه یک کنسولگری افتتاح کردهاند که او و دوستانش گاهی آنجا جمع میشوند. این برخلاف تبلیغات رسمی دولت قطر است که حتی صلح دیگر شیخنشینهای خلیجفارس با رژیم صهیونیستی را زیر سوال برده بود.
۲ نکتهای که این اسرائیلی روی آنها دست گذاشته بود، بسیار کلیدی بود. واقعیت این است که دولت قطر یک بازی دوگانه خطرناک را آغاز کرده است. از طرفی یکی از معدود دولتهای منطقه است که همزمان میزبان سفارتخانه تشکیلات خودگردان و دفتر سیاسی سازمان حماس است و با اینکه بارها واشنگتن و دیگر دولتهای غربی در این باره به دوحه تذکر دادهاند، قصد تعطیلی دومی را ندارد. از سوی دیگر در سطح کارگزاری، کنسولی و تبادلات امنیتی پشت پرده در حال ایجاد ارتباط با تلآویو است. هفته گذشته بود که دوحه به حماس هشدار داد تا آخر رقابتهای جامجهانی هر گونه فعالیت نظامی علیه رژیم صهیونیستی را متوقف کند. این یعنی برگزاری رقابتهایی به این بزرگی یک جایی لنگ صهیونیستهاست.
با این حال همین قطریها هم فهمیدهاند جام جهانی نمایشگاه هویت عربی و اسلامی آنهاست، نه جلوهگاه روابطشان با غرب و اسرائیل. برای همین مساله فلسطین را در راس امور تبلیغاتی این روزهای کشورشان قرار دادهاند. حتی نمایندهشان در سازمان ملل درست وسط جامجهانی، در نیویورک با ملت فلسطین ابراز همبستگی میکند. آنها بخوبی دریافتهاند امروز آرمان فلسطین، نقطه اشتراک 450 میلیون عرب و مهمتر از آن ۲ میلیارد مسلمان در سراسر کره خاکی است. اینگونه قطر خود را خانه دوم فلسطین جا میزند تا برای خود مرکزیتی عربی - اسلامی دست و پا کند و اینگونه فلسطین به میزبان حقیقی جامجهانی ۲۰۲۲ تبدیل میشود.
ارسال به دوستان
دورویی و تزویر؛ مدعیان حقوق بشر
زهره الهیان*: امروز برای افکار عمومی دنیا و مقامات کشورهای مختلف این حقیقت روشن است که حقوق بشر به ابزاری برای رسیدن به اهداف و اغراض سیاسی آمریکا و غرب تبدیل شده است، به گونهای که هر کشوری که با آمریکا و برخی کشورهای اروپایی همراهی نکند و تابع آنها نباشد، به نقض حقوق بشر محکوم میشود.
با توجه به آمار و ارقام و مستندات، نقض فاحش حقوق بشر سالهاست در کشورهایی مثل انگلیس، فرانسه و آمریکا در حال رخ دادن است، تا حدی که بر اساس مستندات ثبت شده در گزارش دورهای شورای حقوق بشر سازمان ملل، برخی کشورها نسبت به نقض حقوق بشر در آمریکا تذکر و هشدار دادهاند، پس آنها واقعا صلاحیت نام بردن از حقوق انسانها را ندارند.
آمریکای مدعی حقوق بشر دهههاست علیه ایران اقدامات ضد حقوق بشری انجام میدهد. تاکنون به دلیل تحریمهای یکجانبه آمریکا و غرب و به تبع آن کمبود دارو و تجهیزات پزشکی جان بسیاری از زنان، مردان و کودکان به خطر افتاده و حتی برخی بیماران جان خود را از دست دادهاند و همین موضوع نشان میدهد اساساً جایی برای گفتوگوهای حقوق بشری توسط غرب و آمریکا باقی نمانده و آنها خود ناقض حقوق بشر و جنایت علیه بشریت هستند.
نکته دیگر اینکه در حوادث اخیر شاهد بودیم مدعیان حقوق بشر با حمایت از گروههای تروریست و تجزیهطلب موجب شهادت تعدادی از هموطنان ما شدند که نمونه آن را در حرم مقدس حضرت شاهچراغ در شیراز، مشهد، ایذه، اصفهان و برخی شهرهای استان کردستان شاهد بودیم. این گروههای تروریستی با سلاح جنگی به مردم بیگناه حمله کردند و جان تعدادی از هموطنان از جمله زنان و کودکان را گرفتند. این مدعیان در حالی شعار «زن، زندگی، آزادی» سر میدهند که متأسفانه تعدادی از زنان در این حملات به شهادت رسیدند و این مدعیان هرگز صحبتی از حقوق این زنان مطرح نکردند و تنها شعارهای آنها گوش فلک را کر کرده است.
به هر ترتیب امروز وظیفه ما روشنگری نسبت به زیادهگوییهای آمریکا و برخی کشورهای غربی است. سفر اخیری که به نیویورک داشتم نیز در همین راستا و برای آگاه کردن کشورها از سیاستهای دوگانه حقوق بشری آمریکا بود. همچنین گزارش دقیقی از وضعیت حقوق بشر و حقوق زنان در ایران را به شورای حقوق بشر سازمان ملل ارائه دادیم که مورد توجه کشورهای مختلف قرار گرفت.
*رئیس کمیته حقوق بشر کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس
ارسال به دوستان
وزیر اطلاعات: رئیسجمهور فرانسه توسط یک منبع آلوده و دستچندم سیا هدایت میشود
کنایه خطیب به مکرون
گروه سیاسی: حجتالاسلام خطیب، وزیر اطلاعات در گفتوگویی به دیدار مصی علینژاد، از سرکردگان جریان ضدایرانی خارج از کشور با مکرون اشاره کرد و گفت: اخیراً رئیسجمهور لوده یکی از کشورهای سابقاً تراز اول اروپایی با یک زن ملاقات کرد و سخنانی که آن زن لوده سیاسی در دهانش گذاشت را تکرار کرد. وی ادامه داد: شما شخصیت و سوابق آن زن را مرور کنید، کسی که بر اساس مدارک فاش شده آشکار و اسناد پنهان مزدور و متکدی سرویسهای اطلاعاتی آمریکاست، امروز بـا بالاترین مقام رسمی یک کشور سابقاً تراز اول اروپایی ملاقات میکند و سخنان سخیف خود را در دهان آن مقام میگذارد؛ یا صدراعظم یک کشور دیگر سابقاً تراز اول اروپایی را میبینید که چقدر خام و به دور از واقعیتهای کشور ما دهان باز میکند و هر آنچه را دیگران القا کردهاند بیرون میریزد یا نخستوزیر ناپخته کانادا را میبینید که در توئیتی عین ادعای بیپایه ضدانقلاب فراری را تکرار میکند. آیا این رفتار در تراز رهبری یک کشور بزرگ
است؟
وی با اشاره دوباره به دیدار رئیسجمهور فرانسه با علینژاد گفت: واقعاً قابل مطالعه و تأمل است که بر آن دولت چه گذشته که از میزبانی افتخارآمیز و تاریخی رهبران بزرگ عدالتطلب و آزادی خواه و تاریخساز جهان همچون حضرت امام خمینی(ره) به پایگاه اراذل و اوباش آلوده تبدیل شده است؟
* رئیسجمهور فرانسه توسط یک منبع آلوده و دستچندم سازمان سیا هدایت میشود
خطیب در ادامه اظهارات خود با اشاره به تبعیت اروپاییها از آمریکا گفت: شما در گذشته میبینید برخی رهبران کشورهای اروپایی نسبت به استقلال کشورشان از ایالات متحده و حتی استقلال اروپا از آمریکا نظریهپردازی میکردند و تعصب داشتند. حالا مقایسه کنید مثلاً با رئیسجمهور فعلی فرانسه که دیگر لازم نیست رئیسجمهور آمریکا به او خط کاری دهد، بلکه یک منبع آلوده دست چندم اطلاعاتی سازمان سیا به او دیکته میکند که چه بگوید و چه موضعی بگیرد! وزیر اطلاعات تصریح کرد: اینها دیگر آن رهبران مستقل و مقتدر کشورهای درجه اول اروپایی نیستند. این کشورها با چنین رهبران و با اینگونه سیاستهای دنبالهروانهای، عملا به دنباله صهیونیستها و آمریکا تبدیل شدهاند، اگرچه هر از چندی تلاش میکنند با یک ژست یا یک عبارت یا یک بازی دیپلماتیک، علائم حیاتی از استقلال خود مقابل آمریکا نشان دهند اما این علائم کاملا مصنوعی و پوچ هستند.
خطیب با اعلام اینکه آمریکاییها عملا اروپا و مشخصا فرانسه و آلمان را گروگان گرفتهاند، اظهار داشت: این سخن بنده صرفا تحلیل مشاهدات آشکار نیست، بلکه اطلاعات پنهان ما نیز گویای نوعی اسارت اروپا توسط آمریکاست. ما اسنادی داریم از نحوه مواجهه آمریکا حتی با فرانسه و آلمان و نیز از نحوه مدیریت روابط برخی کشورهای حاشیه جنوبی خلیجفارس با اروپا توسط آمریکا. خطیب همچنین گفت: ما سند داریم از امر و نهی به برخی کشورهای نفتخیز خلیجفارس توسط آمریکا که حوزه روابط اقتصادی، نظامی و خریدهای تسلیحاتی آنها از کشورهای مختلف از جمله آلمان و فرانسه را مشخص میکند.
خطیب با بیان اینکه آمریکاییها صراحتا برای روابط کشورهای حاشیه خلیجفارس با اروپا مرز و سقف تعریف میکنند، اظهار داشت: حتی در مواردی به آنها میگویند به اروپاییها چه جوابی بدهند! اروپاییها هم کاملاً از این وضعیت بیاطلاع نیستند اما دیگر آن رهبران گذشته اروپا حضور ندارند که مقابل افزونطلبیهای آمریکا ایستادگی کنند.
* مهمترین اقدام فرانسه در دشمنی با ایران را هنوز رو نکردهایم
خطیب در ادامه به بررسی علت اصلی دشمنی مکرون با ایران پرداخت و گفت: موضعگیریهای اخیر مکرون علیه کشورمان، علت دیگری نیز دارد و آن «شناسایی و بازداشت ۲ مأمور اطلاعاتی فرانسوی» توسط وزارت اطلاعات است. ما چندی پیش فقط گوشههایی از مأموریت آنها را برملا کردیم. وی اظهار داشت: مهمترین و اثرگذارترین موضوع را هنوز رو نکردهایم. به هر حال مکرون آنقدر ناپخته هست که براحتی سرش کلاه بگذارند. همچنان که در تحمیل ملاقات با آن زن لوده، سرش کلاه گذاشتند و بیآبرویش کردند.
* حامیان فتنه و اغتشاش در ایران به آن مبتلا خواهند شد
خطیب در پایان گفتوگوی خود با بیان اینکه بارها گفتهایم که برنامهریزان و حامیان فتنه و اغتشاش و آشوب در کشورهای خودشان به آن مبتلا خواهند شد، اظهار داشت: در بیانیه مشترک وزارت و سازمان اطلاعات سپاه، حضور آمریکاییها در مقر تروریستهای تجزیهطلب در کردستان عراق را افشا کردیم. اخیرا دولتمردان آلمانی نیز در سفر به اقلیم کردستان با این مسلحین تجزیهطلب و تروریست ملاقات کرده و قول و قرارهایی گذاشتهاند؛ این قطعا بیپاسخ نخواهد ماند. بنابراین خیلی بجا و مورد انتظار و طبیعی است که شاهد نتیجه آن باشند.
ارسال به دوستان
برنامه آشوبگران برای اعتصاب و اغتشاش در روزهای 14، 15 و 16 آذر شکست خورد
فراخوان فضاحت
بار دیگر بیتوجهی مردم ایران نسبت به جریان آشوب فریاد زده شد. جریان آشوب که در فراخوانهای گسترده خود برای اعتصاب سراسری و به تعطیلی کشاندن کسب و کار مردم با شکست مواجه شده بود، در جدیدترین تلاشش، روزهای 14 تا 16 آذر را برای اعتصابات اعلام کرده و با فراخوانهای گسترده مردم را دعوت به تعطیلی کسب و کارها کرد اما طبق روال فراخوانهای گذشته، این جریان بار دیگر با عدم اقبال و توجه مردم روبهرو شد تا فضاحت دیگری را در کارنامه خود به ثبت برساند. در روزهای چهاردهم، پانزدهم و شانزدهم آذر به رغم فراخوانهای گسترده اوباش آشوبطلب، مردم ایران کسب و کارشان را تعطیل نکرده و ضمن بیتوجهی به اوباش، زندگی روزمره خود را سپری کردند.
در طول 70 روز گذشته جریان ضدایرانی آشوب با دروغپردازی و پروژههایی مثل کشتهسازی سعی در تحریک احساسات مردم و به خیابان کشیدن آنها داشت اما بیتفاوتی مردم نسبت به آشوبطلبان باعث شد این جریان به ترورهای کور و آسیب رساندن به زندگی مردم رو آورد. حادثه تروریستی ایذه و همچنین ترور مدافعان امنیت در برخی شهرهای کشور نیز در همین راستا انجام شد.
با این حال مدتها از آرام شدن اوضاع و پایان اغتشاشات میگذرد و جریان آشوب برای زنده ماندن خود، فراخوانهای گسترده برای اعتصاب را در دستور کارش قرار داده است و هر بار نیز با عدم همراهی مردم روبهرو میشود. همین موضوع باعث شده فضاحت این جریان بیش از پیش آشکار شود.
ارسال به دوستان
در حمله پلیس آلمان به مقر گروه «شهروندان رایش» 25 نفر بازداشت شدند
کودتای نازی در قلب اروپا
گروه بینالملل: بنا بر گزارش رسانههای آلمان، گروهی ۲۵ نفره متشکل از عناصر راست افراطی و نظامیان سابق با تشکیل سازمانی قصد حمله به ساختمان پارلمان آلمان و سرنگونی دولت را داشتند که با حمله پلیس به مقرشان دستگیر شدند. حدود ۳۰۰۰ نیروی پلیس آلمان به صورت همزمان در چندین ایالت این کشور در این عملیات مشارکت داشتند که تاکنون به بازداشت ۲۵ عضو یا حامی یک گروه تروریست راستگرا منجر شده است؛ گروهی که با جنبش «شهروندان رایش» مرتبط است. جنبش رایشبورگر یا «شهروندان رایش» تحت رهبری فردی ۷۱ ساله با نام «شاهزاده هاینریش سیزدهم»، یک جنبش افراطی کوچک است که وجاهت قانونی آلمان مدرن پس از جنگ دوم جهانی را باور ندارد. هاینریش سیزدهم شاهزاده رویس (زاده ۴ دسامبر ۱۹۵۱ در بودینگن) یک نجیبزاده آلمانی و از اعضای خاندان شاهزاده رویس است. او به عنوان یک کارآفرین املاک و مستغلات در فرانکفورت آم ماین زندگی میکند. بیش از ۱۳۰ محل سکونت، محل کار و دیگر اماکن مشکوک در این عملیات در دست بازرسی است. به گزارش روزنامه اشپیگل آلمان، افراطگرایان باور داشتند که برخی از نیروهای امنیتی با آنها اعلام همبستگی کرده و کودتا خواهند کرد. دادستان فدرال آلمان اعلام کرد: این گروه قصد داشتند یک دولت نظامی موقت تشکیل داده و با مذاکره با قدرتهای پیروز در جنگ دوم جهانی، یک نظم جدید در آلمان پدید آورد. همچنین بر اساس اطلاعات به دست آمده، اعضای این گروه قصد داشتند با کمک یک گروه مسلح کوچک، به ساختمان بوندستاگ (پارلمان آلمان) حمله کنند. بسیاری از بازداشتشدگان کارکنان ارتش آلمان هستند. در میان ۲۲ عضو و ۳ حامی بازداشتشده این گروه تروریستی، یک شهروند زن روس هم حضور دارد. همچنین ۲ شهروند دیگر نیز در اتریش و ایتالیا بازداشت شدند. دفتر دادستان فدرال آلمان اعلام کرد این شهروند روسیه به میانجیگری میان رهبران این گروه و نمایندگان روسیه متهم شده، با این حال هنوز سندی مبنی بر حمایت مقامات دولت مسکو از اقدامات این زن در دسترس نیست. هنوز باید به ۲۷ مظنون دیگر رسیدگی شود. جنبش شهروندان رایش استدلال میکند که قانون اساسی قبل از جنگ دوم جهانی آلمان، هرگز به درستی باطل نشده است، در نتیجه، تشکیل آلمان غربی سابق در سال ۱۹۴۹ و آلمان متحد شده کنونی، هرگز معتبر نبوده است. از طرف دیگر، شبکه یورونیوز نیز گزارش کرد چند هزار نیروی پلیس و نیروی امنیتی فدرال آلمان طی عملیاتی صبح دیروز به مقر گروههای افراطی که ظاهراً قصد سرنگونی دولت آلمان را داشتند، حمله بردند. در همین رابطه برخی ادعا کردهاند روسیه پشت این کودتای ناموفق بوده است. «دیمیتری پسکوف» سخنگوی کاخ کرملین گفته روسیه نقشی در آنچه توطئه راستگرایان برای سرنگونی دولت آلمان خوانده شده، نداشته و «به نظر میرسد این یک مشکل داخلی در آلمان است». شبکه «راشاتودی» خبر داد «بریجیت وینکمان» نماینده سابق پارلمان آلمان از حزب «ایافدی» نیز در میان افرادی است که به ظن تلاش برای ساقطکردن دولت این کشور، بازداشت شدهاند. افراد بازداشتشده، بخشی از جریان «شهروندان رایش» توصیف شدهاند که مشروعیت حکومت فعلی آلمان را قبول نداشته و به حکومتی باور دارند که بین سالهای ۱۸۷۱ تا ۱۹۱۸ بر این کشور حاکم بود. اعضای این انجمن باید حداکثر تا پایان نوامبر 2021 این گروه را تأسیس میکردند. بدنه مرکزی آن یک «شورا» است که شبیه کابینه یک دولت عادی دارای بخشهایی مانند دادگستری، امور خارجه و بهداشت است. دادستان فدرال آلمان گفت: اعضای این «شورا» از نوامبر 2021 به منظور برنامهریزی برای تصاحب قدرت در آلمان و ایجاد ساختارهای ایالتی خود، به طور منظم جلساتی را برگزار کردهاند. تمرکز این عملیات ضدتروریستی علیه شهروندان رایش شهر باد لوبنشتاین در شرق تورینگن است. هاینریش سیزدهم شاهزاده رویس که مدتهاست توسط محققان به محیط بورژوازی رایش نسبت داده میشود، در آنجا زندگی میکند. این کارآفرین 71 ساله دارنده املاک و مستغلات فراوان ساکن فرانکفورت ام ماین و صاحب یک کلبه شکار در باد لوبنشتاین در شرق تورینگن مظنون اصلی است. طبق یک بیانیه مطبوعاتی، قرار بود وی در یک ایالت جدید، نایبالسلطنه شود. همچنین بیرگیت مالساک - وینکمن یکی از اعضای سابق پارلمان از حزب افراطی «جایگزینی برای آلمان» نیز در میان متهمان است. تحقیقات دفتر دادستانی فدرال همچنین علیه یک سرباز از فرماندهی نیروهای ویژه ارتش آلمان (KSK) و چند تن از نیروهای ذخیره انجام میشود. یک سخنگوی سرویس ضدجاسوسی نظامی (MAD) گفت که این سرباز فعال در کارکنان KSK بوده است. بر اساس اطلاعات خبرگزاری آلمان، این سرباز مظنون یک درجهدار است. بر این اساس، خانه و دفتر وی در پادگان گراف زپلین در کالو (بادن - وورتمبرگ) مورد بازرسی قرار گرفت. مارکو بوشمان، وزیر دادگستری فدرال آلمان، این حمله سراسری را یک «عملیات ضدتروریستی» توصیف کرد. این مقام آلمانی در توئیتر نوشت: دموکراسی تدافعی است: یک عملیات بزرگ ضدتروریستی از صبح امروز (دیروز) در حال انجام است. گفته میشود نقطه شروع تحقیقات، ارتباط بین اعضای انجمن اکنون منحل شده و اعضای گروه «میهنپرستان متحد» است که در آوریل دستگیر شدند و گفته میشود قصد ربودن وزیر بهداشت فدرال آلمان را داشتند. ارسال به دوستان
میزبانان شبکههای ضدایرانی، ماهواره را برای شبکه ایرانی قطع میکنند
تروریسم ادامهدار علیه پرستیوی
شبکه پرستیوی در بیانیهای اقدام شرکت ماهوارهای یوتلست در قطع پخش این شبکه را محکوم کرد و آن را ناقض اصل آزادی رسانه دانست. به گزارش «وطنامروز»، روابط عمومی معاونت برونمرزی صداوسیما اعلام کرد بیانیه پرستیوی پیرو اقدام ناقض آزادی بیان یوتلست به شرح زیر است: «از نگاه ما اقدام خصمانه یوتلست و در درجه اول، اتحادیه اروپایی تنها یکی از حلقات زنجیره اقداماتی است که برای خاموشکردن تنها صدای مردم ایران در فضای رسانهای انگلیسیزبان طراحی شده است. تجارب زیسته ما در پرستیوی، از آغاز فعالیت این شبکه از سال ۲۰۰۷ تاکنون، از مراحل مختلفی از حذف سکوهای پخش کابلی و ماهوارهای از سوی نهادهای تنظیمگر و شرکتهای سرویسدهنده اروپایی نشان دارد. مسدود شدن حسابهای کاربری در پلتفرمهای اجتماعی از توئیتر گرفته تا فیسبوک، اینستاگرام و یوتیوب و حتی توقیف دامنه com. وبسایت پرستیوی از سوی وزارت دادگستری آمریکا و نیز تحریم کارمندان و مدیران این شبکه از سوی وزارت خزانهداری آمریکا و اتحادیه اروپایی نیز بخشی دیگر از همین پرونده تروریسم رسانهای است. کمااینکه مجری، مستندساز و خبرنگار ارشد ما مرضیههاشمی نیز در راستای همین حرکت منسجم و طرحریزیشده، در آمریکا بازداشت شد و تحت رفتارهای غیرانسانی و منافی همان حقوق بشری قرار گرفت که طراحان و عاملان این اقدامات دم از آن میزنند. اکنون بخوبی آگاهیم که فرآیند منازعه اروپا و آمریکا با شبکه پرستیوی به بالاترین سطح خود رسیده و روشنگری این شبکه درباره واقعیت جامعه ایران چیزی نیست که کشورهای اروپایی تاب آن را داشته باشند. این همان اروپایی است که میزبانی سخاوتمندانه شبکههای پرشمار معاند با جمهوری اسلامی ایران را به عهده گرفته و در برابر موج نفرتپراکنی، تفرقهافکنی، انتشار فیکنیوزها و تئوریزهکردن خشونت و قتلهای فجیع و متوحشانه مخالفان از سوی اغتشاشگران ایران سکوت میکند و سازماندهی رسانهای آموزش و ترغیب آنان به خرابکاری و آشوب در خیابانهای شهرهای ایران با هدف به مخاطره افکندن امنیت شهروندان ایرانی، تحریک گروههای تجزیهطلب و حمایت زیرکانه از تروریستهای خارجی را که این شبکهها دنبال میکنند، نادیده میگیرد و نام آن را آزادی بیان میگذارد. اتخاذ استانداردهای دوگانه در برخورد با آزادی بیان و بویژه مسائل حقوق بشری از سوی اتحادیه اروپایی که هنوز مهر استعمارگری و جنایات حقوق بشری در کشورهای آفریقایی و آسیایی را بر پیشانی دارد دیگر به امری عادی تبدیل شده است؛ بویژه امروز که اعضای مهمش خود درگیر اعتراضات و اعتصابات گستردهاند. جز این انتظار نمیرفت که این اتحادیه به جای پرداختن به انبوه مسائل و مشکلات و نقض حقوق بشر از سوی کشورهای عضوش، به پروندهسازی و ایراد اتهامات واهی به یک شبکه ایرانی مشغول شود و شرکتی چون یوتلست را نیز مجبور به حذف پرستیوی از سیستم پخش ماهوارهای کند. اتحادیه اروپایی میداند پرستیوی شبکهای است که تصویر واقعی اروپا را به خود و جهانیان نشان میدهد و با سیاهنمایی از ایران واقعی نیز مقابله میکند. در پایان ضمن محکوم کردن این اقدام ناقض آزادی بیان سراسر سیاسی و مبتنی بر اتهامات واهی، به اتحادیه اروپایی میگوییم که ما در پرس تیوی همچنان صدای بیصدایان خواهیم بود و در مسیر نشان دادن چهره واقعی عموم ملت ایران که نسبتی با اغتشاشگران مورد حمایت حامیان خارجی ندارند، از پا نخواهیم نشست و این مرحله را نیز تبدیل به فرصتی نو برای فعالیتهای خود خواهیم کرد». ارسال به دوستان
بارش مجدد برف و باران از هفته آینده
کولاک و یخبندان در راه است
به دنبال ورود سامانه بارشی به کشور که از یکشنبه هفته جاری شاهد آن بودیم، اغلب استانها با بارش برف و باران و کولاک مواجه شدند؛ بارشهای متراکمی که باعث انسداد راههای مواصلاتی در برخی استانها شد. اکنون نیز سازمان هواشناسی پیشبینی کرده است با توجه به فعال شدن سامانه بارشی جدید از شنبه هفته آینده، استانهای جنوبی با بارش برف، باران، کولاک و یخبندان مواجه خواهند شد. این سازمان با صدور هشدار زردرنگ نسبت به فعالیت سامانه بارشی، بارش باران، گاهی رعدوبرق، وزش باد شدید موقت، در ارتفاعات و مناطق سردسیر بارش برف و کولاک، کاهش محسوس دما، یخبندان و رخداد مه هشدار داد. این وضعیت در روز شنبه ۱۹ آذرماه در کرمان، جنوب یزد، هرمزگان و شرق و جنوب شرق فارس و روز یکشنبه ۲۰ آذرماه در کرمان، خراسان جنوبی، هرمزگان، سیستانوبلوچستان و جنوب یزد مورد انتظار است. بر اثر این مخاطرات احتمال لغزندگی و کاهش شعاع دید در جادهها، اختلال در سفرهای بینشهری بویژه در عبور از گذرگاههای کوهستانی، احتمال آبگرفتگی معابر به صورت محدود، تاخیر در پرواز، خسارت به صنعت کشاورزی، افت فشار گاز و احتمال اختلال در عملیات عمرانی وجود دارد. سازمان هواشناسی برای کاهش آسیبهای احتمالی احتیاط در سفرهای برونشهری، به همراه داشتن تجهیزات زمستانی و سوخت کافی هنگام سفر، لایروبی کانالها و آبروها، احتیاط در فعالیت کوهنوردی و جابهجایی عشایر کوچرو، احتیاط در عبور از حاشیه مسیلها، اقدامات لازم برای فعالیتهای عمرانی و بتنریزی، اتخاذ تمهیدات لازم در حفظ ماشینآلات کشاورزی، مدیریت در مصرف انرژی و آمادگی راهداری بویژه در گردنههای برفگیر را توصیه میکند.
* بارش باران در نقاط مختلف کشور
بارشها همچنان به صورت برف و باران در اغلب استانها ادامه دارد به طوری که با فعال شدن سامانه بارشی جدید از هفته آینده استانهای جنوبی همچنان با بارشها مواجه خواهند بود. رئیس مرکز ملی پیشبینی و مدیریت بحران مخاطرات وضع هوا از بارش باران در نقاط مختلف کشور و کاهش ۴ تا ۷ درجهای دما در 5 استان خبر داد. صادق ضیاییان درباره شرایط جوی کشور اظهار کرد: پنجشنبه و جمعه (امروز و فردا) در برخی مناطق گیلان، غرب مازندران، شمال اردبیل، خراسان جنوبی، شمال هرمزگان و ارتفاعات کرمان افزایش ابر و در بعضی ساعات بارش پراکنده پیشبینی میشود. به گفته رئیس مرکز ملی پیشبینی و مدیریت بحران مخاطرات وضع هوا، شنبه ۱۹ آذر با تقویت سامانه بارشی در مناطقی از کرمان، هرمزگان، فارس و یکشنبه ۲۰ آذر در برخی مناطق کرمان، خراسان جنوبی، سیستانوبلوچستان، هرمزگان و شرق فارس بارش رخ میدهد. جمعه و شنبه در بعضی ساعات در نوار شرقی کشور وزش باد به نسبت شدید تا شدید انتظار میرود. وی ادامه داد: از جمعه تا یکشنبه ۱۸ تا ۲۰ آذر در جنوب شرق کشور شامل سیستانوبلوچستان، کرمان، شرق هرمزگان، خراسان جنوبی و جنوب یزد دما بین ۴ تا ۷ درجه سانتیگراد کاهش مییابد. ضیاییان افزود: طی 5 روز آینده خلیجفارس مواج خواهد بود. رئیس مرکز ملی پیشبینی و مدیریت بحران مخاطرات وضع هوا درباره وضعیت جوی تهران طی روزهای آینده نیز اظهار کرد: آسمان تهران پنجشنبه صاف تا نیمهابری و در بعضی ساعتها غبار محلی با حداقل دمای ۲ و حداکثر دمای ۹ درجه سانتیگراد و روز جمعه ۱۸ آذر نیمه ابری و بهتدریج کاهش ابر، گاهی وزش باد همراه با غبار محلی با حداقل دمای ۲ و حداکثر دمای ۹ درجه سانتیگراد پیشبینی میشود.
* مواجهه 25 استان کشور با آبگرفتگی و کولاک
رئیس سازمان امداد و نجات هلالاحمر با اشاره به کولاک و آبگرفتگی در ۲۵ استان کشور در ۵ روز گذشته، از امدادرسانی به ۸۰۰ شهروند خبر داد. مهدی ولیپور به ارائه گزارش سوانح جوی از یازدهم تا شانزدهم آذرماه پرداخت و گفت: در این روزها امدادگران جمعیت هلالاحمر، در ۱۲ استان آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی، اصفهان، بوشهر، تهران، خراسان رضوی، سمنان، فارس، قزوین، کهگیلویهوبویراحمد، گلستان و گیلان شامل ۲۳ شهرستان، ۱۴ محور، ۴ شهر و ۵ منطقه عشایرنشین امدادرسانی کردند. وی با اشاره به امدادرسانی به ۸۰۰ فرد از انتقال ۲ خانم باردار به مراکز درمانی خبر داد و اضافه کرد: در این مدت همچنین ۱۶۰ دستگاه خودرو رهاسازی شدند. به گفته رئیس سازمان امداد و نجات کشور، میان متاثران از کولاک، یخبندان و آبگرفتگی لوازم گرمایشی و مواد خوراکی توزیع شد. گفتنی است، ۴۰ تیم عملیاتی متشکل از ۱۳۴ امدادگر و نجاتگر در عملیات امداد و نجات شرکت داشتند.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|