|
نگاهی به ساختار صنعت موسیقی در ایران و انحصار فرهنگی و اقتصادی آن
نتهای سیاه!
محسن شهمیرزادی: محمد معتمدی در حالی در سالهای اخیر به عنوان چهرهای ضدانحصار در صنعت موسیقی مطرح شده که پیش از او نیز شخصیتهای متعددی در دنیای موسیقی از انحصارگرایی در این صنعت سخن گفته بودند؛ خوانندگان و تهیهکنندگانی که بهرغم توانایی بالای هنری و اجرا نتوانسته بودند از مافیای توزیع موسیقی و اجرای کنسرت عبور کنند. انحصار موسیقی در دستان جریانی خاص نه تنها ذائقه مخاطب را به نازلترین حد ممکن رسانده، بلکه مانع از رشد برخی گونههای موسیقایی شده است که منفعت اقتصادی و فرهنگی آنها را تهدید میکند. عدم نظارت بر بازار موسیقی توسط دفتر موسیقی وزارت ارشاد و ابهام سراسری بازار موسیقی، چالشهای فرهنگی و اقتصادی فراوانی خلق کرده که هم اکنون برای حل آن چالشها با وضعیت پیچیدهای روبهرو هستیم. ارسال به دوستان
در جستوجوی سلطان کنسرت
مدتی میشود محمد معتمدی به عنوان یکی از خوانندگان برجسته جریان موسیقی سنتی اعتراضات فراوانی را نسبت به انحصار در صنعت موسیقی مطرح کرده است؛ اعتراضاتی که در واکنشهای مجازی او تبلور ویژهای داشته است. او در پست اخیر اینستاگرامی خود انحصارگرایان کنسرت را زیر سایه یکی از شخصیتهای سیاسی معرفی کرده که این مطلب وی توجه بسیاری از کاربران مجازی و فعالان هنری را جلب کرد. او در متن اینستاگرامی خود در اینباره آورده: «ای کاش سال ۷۶ که روی دوچرخه با سریش عکست را به دیوار میچسباندیم میدانستیم زیر آن عبای زیبای یزدی و در لوای دولت اصلاحات شما چه مافیایی در موسیقی قرار است تشکیل شود. با هزار مشقت برای خود طناب دار بافتیم!» معتمدی پیش از این با مطرح کردن واژه سلطان کنسرت در جریان خبری موسیقی کشور نیز مورد توجه قرار گرفت. او در بخشی از متن منتشر شدهاش با اشاره به انحصار در برگزاری کنسرت و سامانههای فروش بلیت آورده بود: «سالهای سال است فروش بلیت همه اجراهای ارکستر دولتی و فروش بلیت تمام جشنوارههای دولتی فقط از طریق یک سایت خصوصی مشخص انجام میشود. یکی از مقامات محترم فرموده بودند فساد معرفی کنید، جایزه بگیرد. لطفاً جایزه بنده را بدهید». او همچنین در جایی دیگر نوشته بود: «اگر همه مدیران وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و همه دولتیها در یکجا جمع شوند به اندازه سلطان کنسرت در حوزه موسیقی کشورمان تاثیر ندارند. این همان انتقادهایی است که من همیشه در حوزه انحصارطلبی به آن اشاره داشتهام». ارسال به دوستان
شایعهسازیها علیه مدیریت شبکه 3 از کجا سرچشمه میگیرد؟
منفعت ناآرامیها
محمد حسینآبادی: پنجشنبه هفته گذشته خبری در فضای مجازی دست به دست شد که تعجب بسیاری از کاربران مجازی را برانگیخت؛ خبری بیمقدمه که چندان به نظر نمیرسید ریشه در واقعیت داشته باشد اما زمانی که مازیار ناظمی، گوینده پیشین اخبارهای ورزشی و روابط عمومی وزارت ورزش آن را در توئیتر بازنشر کرد برای بسیاری این تردید ایجاد شد که آیا خبر برکناری علی فروغی از مدیریت شبکه 3 واقعیت دارد که چنین شخصیتی جایگزینی شهاب اسفندیاری به جای وی را با شعف تبریک گفته است؟ حاشیهسازی مازیار ناظمی در کنار برخی کانالهای جعلی البته خیلی زود با واکنش شهاب اسفندیاری روبهرو شد. اسفندیاری در صفحه توئیتر خود نوشت: «حدود یک سال است که تقریبا هر چند هفته یک شایعه درباره «سمت جدید» من در برخی محافل و رسانهها مطرح میشود که واقعا نمیدانم منشأ آنها چیست و کجاست. عجیب اینکه هیچ کدام از این شایعات کوچکترین پایه و اساسی نداشته و همه کذب محض بوده. این یکی هم مثل بقیه است». به نظر میرسید مازیار ناظمی برای چندمین بار است با انتشار اخبار غیرواقعی در فضای مجازی موجب ایجاد چالشهای فراوانی شده است. خبر انتصاب اسفندیاری به عنوان مدیر شبکه 3 با واکنش سریع او تکذیب شد و راه را بر حاشیهها بست اما پیامدهای این شایعهسازی همچنان ادامه داشت. کانال جعلی که به نام خبرگزاری صداوسیما متن انتصاب اسفندیاری را منتشر کرده بود به عنوان منبع اصلی این خبر شناخته شد که متن انتصاب فروغی را با تغییر نام به عنوان حکم میرباقری برای اسفندیاری جعل کرده بود. بعد از آن بود که محمدحسین رنجبران، مدیر روابط عمومی صداوسیما واکنش صریح و تندی نسبت به انتشار این شایعه از سوی مازیار ناظمی داشت؛ واکنشی که در خلال آن از حقایقی ناگفته پردهبرداری شد. رنجبران در رشته توئیتهای خود آورد: «نمیدونم این آقا مازیار ناظمی عزیز ما تازگیها خبرهاش رو از کجا میاره؟ دیگه نزدیک سیزده بدر هم نیست که بگیم دروغ سیزده است! علی آقای فروغی الحمدالله داره با موفقیت پیش میره و سرجاش هست آقا شهاب اسفندیاری هم داره با تمام تلاشش در دانشگاه صداوسیما کار میکنه. در ضمن آقا مازیار بهتر میدونه که بعد از افتضاح #فینال_حذفی که به اذعان خیلی از کارشناسان با تدبیر مدیریت رسانه ملی و پیگیریهای مدیر جوان این شبکه جمع شد، سهشنبه هم با پیگیریهای ویژه علی فروغی، بینالملل صداوسیما و دیگر تلاشهای دیپلماتیک بود که بازی ایران و کرهجنوبی مستقیم پخش شد و به اصطلاح ما خبریها، شبکه سهایها گل دیگری برای دستگاه ورزش کشور زدند. کرهجنوبی با پررویی گفته بود چون ایران تحریم هست تصاویر رو مستقیم نمیدهد. اما آخر سر مجبور شد از 3 راه مجزا تصاویر رو بدهد. در همه اینها نقش شبکه 3 و مدیر جوان و موفقش برجسته است اگرچه هیچ مدیری هم بیعیب نیست». همچنین کورش کمرهای به عنوان یکی از اطرافیان مدیر شبکه 3 در توئیتی از واکنش فروغی نسبت به این حاشیهها گفت و نوشت: «امروز بعد از خبرسازی جدید علیه شبکه 3 با مدیر شبکه تماس گرفتم و به مزاح و خنده گفت: الحمدلله مشخص است لیبرالها از جایی ناراحتند!» آنچه از حاشیهسازیها پیرامون شبکه 3 سیما و مدیریتش بر میآید احتمالا به تلاشی بر میگردد تا مدیریت شبکه 3 نتواند در حالت معمولی و دور از حاشیههای کماهمیت به اداره این شبکه بپردازد. خبرسازیهایی که به نظر در آینده ادامهدار خواهد بود. ارسال به دوستان
واکنش کارگردان «گاندو» نسبت به انتقاداتی پیرامون سن بازیگران
هنوز به توانایی جوانان اعتماد ندارید؟
کارگردان سریال «گاندو» درباره انتقادات مطرح شده پیرامون سن پایین بازیگران انتخاب شده در این سریال اظهار داشت: بیش از ۲۰ فرمانده لشکر زیر ۲۵ سال داشتیم که ۸ سال تمام اجازه ندادند حتی یک وجب از خاک ما به دست دشمن تا دندان مسلح بیفتد. بعد از 40 سال فکر میکنم این جوانان باهوش و پرانرژی هستند که میتوانند در دیگر میادین مبارزه با مفسدان و خیانتکاران به بیتالمال و امنیت، از این مردم حراست کنند. فقط کمی باید به آنها بیشتر اعتماد کنیم. به گزارش «وطنامروز»، جواد افشار با بیان اینکه بزرگترها فقط باید هدایتگر و پشتیبان جوانان باشند و تجربه گذشته را منتقل کنند، گفت: کسانی که به این موضوع اعتقاد ندارند، 2 دستهاند؛ اول کسانی که نگران بازنشستگیاند و حاضر نیستند نسل پشتسرشان جایگزین شوند و دسته دوم جوانانی که هنوز قدرت و توانایی خود را باور نکردهاند که حتما باید این کار را بکنند. ایران ما بهدست جوانان قدرتمندمان ساخته خواهد شد. ارسال به دوستان
کاریکاتوریست ضد استکبار درباره نمایشگاه «آسوده باش، من ملکهام»:
نام انگلیس در تاریخ با قحطی و ظلم همراه است
«پویا عبدلی» از کارتونیستهایی که اثرش در نمایشگاه «آسوده باش، من ملکهام» به نمایش در آمده، پیرامون اثر خود اظهار داشت: اثری که از من در این نمایشگاه اکران میشود، سربازی انگلیسی است که شاهد جان دادن یک کودک است و در واقع به مسأله قحطی و مرگ هزاران انسان اشاره میکند. من برای تولید این اثر تاریخ را ورق زدم و مطالعه زیادی داشتم. هرزمانی که انگلستان در جایی حضور داشته یا نامی از این کشور، دولتمردان و سران آن برده شده است، در آن زمان ظلمی بر مردم بیگناه روا داشته شده است. به گزارش پایگاه خبری «حوزه هنری»، وی افزود: به دلیل اینکه بدون واسطه، کاریکاتور با مخاطب ارتباط برقرار میکند، حرف و هدف کاریکاتور بیواسطه به نظر مخاطب میرسد و این بسیار ارزشمند و قابل توجه است. علاقهمندان برای بازدید از نمایشگاه «آسوده باش، من ملکهام» میتوانند 21 خردادماه تا 5 تیرماه به گالری ابوالفضل عالی حوزه هنری واقع در خیابان سمیه، نرسیده به پل حافظ مراجعه کنند. ارسال به دوستان
اولین نمایش تئاتر پردیس باغ کتاب میزبان کارگردان نمایشهای جنجالی خواهد بود
فحش سیاسی با بیتالمال؟!
مجید قوام: در حالی که گفته میشد حسین پارسایی با تئاترهای لاکچری «اولیور توئیست» و «بینوایان» سبک جدیدی از تئاترهای گیشهای را در جریان هنری کشور شکل داده، ادعا شده که این نمایشها در گیشه شکست خورده و نتوانستهاند هزینه انجامشده را به سرمایهگذاران خود بازگردانند. در چنین شرایطی حالا پارسایی بنا دارد تئاتر «مولن روژ» را روی صحنه ببرد. تئاتری با بازی احمد مهرانفر و محسن تنابنده که به نظر پروژهای ارزانقیمت به نسبت آثار قبلی پارسایی است. این زوج بازیگری پیش از این در مجموعه پایتخت مورد توجه عامه مردم قرار گرفتهاند و اکنون بناست برای نخستینبار در یک نمایش و در مقابل یکدیگر به ایفای نقش بپردازند. استفاده از این 2 بازیگر بیش از هرچیز معلول آن است که پارسایی این بار بناست به جای مخاطبان مرفه، عامه مردم را-که علاقه ویژهای به این زوج بازیگر دارند- به عنوان مخاطبان نمایش خود به سالن بکشاند. این شائبه زمانی بیشتر تقویت میشود که این نمایش بناست در محل باغ کتاب متعلق به شهرداری تهران روی صحنه برود. با این شرایط سالن یک مجموعه باغ کتاب به عنوان بزرگترین سالن این پردیس سینمایی در اختیار حسین پارسایی و نمایشش قرار میگیرد. پردیس باغ کتاب به عنوان یکی از پردیسهای مردمی شناخته میشود که همواره مخاطبان عام را برای تماشای فیلمهای سینمایی به این مجموعه میکشاند. صرفنظر از مخاطبان فراوان این مجموعه که قابل قیاس با سالنهای خصوصی نمایش نیست، این پردیس سینمایی به جهت برخورداری از امکانات عمومی و دولتی شرایط ارزانتر و ویژهای را برای پارسایی فراهم میکند. گفته میشود این نمایش موضوعی جنجالی و سیاسی دارد که میتوان از آن به فحش سیاسی با پول بیتالمال یاد کرد. آنطور که سایت مشرق ادعا کرده این نمایش درباره سپهبد ارتش شاهنشاهی است که قبل از انقلاب دارای کافه- آرایشگاهی است که در قمار به کاراکتری به نام «حاجآقا» میبازد و پس از انقلاب این مکان دیگر به سبک دوران رژیم شاهنشاهی اداره نمیشود. 2پیشکار در این کافه هستند که برای کاراکتر «حاج آقا» کار میکنند و مهمترین ماموریت آنها این است که با پیدا کردن زنان مختلف، نیازهای جنسی کاراکتر «حاج آقا» را تامین کنند. مخاطب شخصیت حاجآقا را در این نمایش نمیبینید اما او کسی است که به احتکار مواد غذایی، نوار بهداشتی و... مشغول است و این دو تا پایان نمایش بارها تلاش میکنند از سیطره حاجآقا رهایی یابند و جالب اینجاست یکی از این شخصیتها اهل کاشان و دیگری اهل قم است. تلاش برای رهایی از چنگال «حاجآقا» به جایی نمیرسد و آنها سعی میکنند زیر بار کارهایی که ملزم به انجام آن هستند نروند اما آنقدر آس و پاس هستند که فرار از این موقعیت برایشان غیرممکن است. این دو به همراه زنی در موقعیتی نمایشی گرفتار شدهاند. با تمام این اوصاف حالا باید دید آیا باغ کتاب اولین نمایش تئاتری خود را با اثر جنجالبرانگیز حسین پارسایی افتتاح میکند یا در این امر تردید خواهد کرد؟ ارسال به دوستان
تمدید کتاب و زندگی
ارسال به دوستان
اخبار
اکران «بیست و سه نفر» در نیمه دوم سال ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|