|
ارسال به دوستان
ارسال به دوستان
قائممقام بنیاد فارابی اعلام کرد تهیهکنندگان ۲۵ کتاب برای اقتباس سینمایی معرفی کردهاند
اقتباس؛ علاج سینمای بیقصه
گروه فرهنگ و هنر: «فیلمنامه، همچنان چشم اسفندیار سینمای ما است. انسجام روایی، آغازبندی و پایانبخشی منطقی، ضرباهنگ روایت، توجه به عمق و باورپذیر بودن انگیزههای رفتاری و موقعیتی شخصیتها و حل شدن ایده و درونمایه در تار و پود دراماتیک داستان بایستههای کمتر دیده شده این عرصه است». این بند از بیانیه هیأت داوران جشنواره سیوهفتم فیلم فجر، شاید کلیدیترین مسأله در سینمای امروز ایران باشد؛ فیلمنامه! که بدرستی به چشم اسفندیار از آن تعبیر شد. پیشتر بسیار گفتیم راه نجات این سینما، رجوع به واقعیت و اقتباس از ادبیات داستانی است. حالا قائممقام بنیاد سینمایی فارابی جزئیات تازهای از طرح حمایت از سینمای اقتباسی مطرح کرده است. حبیب ایلبیگی گفته است، تهیهکنندگان، ۲۵ کتاب برای اقتباس سینمایی معرفی کردهاند. او در گفتوگو با مهر اعلام کرده از ابتدا تصمیم بنیاد فارابی بر این بود که «طرح حمایت از سینمای اقتباسی»، معطوف به تولید باشد و به همین دلیل بر ارائه کتاب توسط تهیهکنندهها تأکید کرده بودیم. وی اضافه کرد: پس از بررسی درخواستها و مطالعه کتابهای ارائهشده از سوی تهیهکنندگان، بر اساس ظرفیت آثار، اسامی آثار برگزیده این طرح که قرار است وارد مرحله تولید شوند، اعلام خواهد شد.
این اتفاق خوبی برای سینمای بیفیلمنامه و کمقصه ایران است؛ به چند دلیل که مهمترین آن خروج جریان فیلمنامهنویسی و قصهپردازی سینمای ایران از دایره طرحهای تکراری با سوژههای تکراری است. ادبیات داستانی ایران در سالهای پس از انقلاب، نقاط عطف و اوج فراوانی داشته که تأمل مناسبی روی آنها نشده است. دلیل دیگری که اهمیت رجوع به اقتباس و توجه به سینمای اقتباسی را جدیتر میکند، توفیقی است که برای این گونه از سینما، برای آثار مطرح سینمایی جهان به وجود آمده است. در همین اسکار گذشته، مرد ایرلندی، دوپاپ و جوکر نامزد فیلمنامه اقتباسی بودند که هر 2 از فیلمهای قابل توجه بودند. اسکار 2019 نیز به کتاب سبز رسید که آن هم فیلمنامهای اقتباسی داشت. به اینها میتوان ظرفیت داستانی رویدادهای سیاسی و اجتماعی ایران را نیز اضافه کرد. حجم زیادی از رویدادهای تاریخ معاصر که ظرفیت دراماتیزه و سینمایی شدن دارند، در همه این سالها از توجه سینما بیبهره بودهاند. از آنجایی که تعدادی از داستانها و رمانهای پس از انقلاب در برگیرنده بخشی از این رخدادها بودهاند، رجوع و اقتباس از آنها میتواند توجه سینما را به این ظرفیتها جلب کند. به عنوان مثال سینمای هالیوود بهرغم بهره بردن از سینماگرانی که قدرت تخیل بالا و توان ساختن فضاهای تجربه نشده و تازه را دارند، نسبت به واقعیتهای سیاسی و تحولات اجتماعی بیتوجه نیست. کارگردانان مطرح تاریخ سینما با بهرهگیری از واقعیت و بعضا سوژههای خاص سیاسی در مقاطع خاص، آثار ماندگاری در ژانر سینمای سیاسی خلق کردهاند. از رکود اقتصادی دهههای 20 و 30 آمریکا تا ترور جاناف کندی، رسوایی واترگیت، جنگ ویتنام و خیلی اتفاقات دیگر منبع الهام فیلمهای مهمی در سینما شدهاند. در سینمای ایران اما این توجه را به شکل روند، نداشتهایم. حداقل در 50 سال گذشته و با نگاهی وسیعتر در نزدیک به یکصد سال اخیر، تاریخ ایران مشحون تحولات فراوان و حوادث عجیب و غریب بوده است که بشدت قابلیت سینمایی شدن دارند. اگر چه بارها و بارها درباره اینکه این موضوعات اهمیت دارند و باید درباره آنها فیلم ساخته شود، صحبت شده است اما در واقعیت اتفاق خاصی نیفتاده است.
بیتوجهی به اقتباس در شرایطی در سینمای ایران تبدیل به یک عادت شده که «احمد دهقان» نویسنده ایرانی، درباره وضعیت اقتباس ادبی در سینمای ایران میگوید: «یکی از موضوعاتی که همه نویسندگان در دنیای غرب موقع نوشتن به آن توجه دارند، تصویری شدن کار است، بویژه در کشورهایی مثل آمریکا به تصویری نوشتن اهمیت زیادی میدهند. یکی از امیدهای نویسندگان این است که کارشان روزی در قالب سینما عرضه و دیده شود اما در کشور ما کمتر به این موضوع اهمیت داده شده و فضاهایی که نوشته شده کاملا ذهنی و فردی است».
او اخیرا در گفتوگو با ایسنا گفته است: «به همین خاطر بسیاری از آثاری که در کشورمان میبینیم، قابلیت سینمایی شدن را ندارند اما خیلی از آثار خوب هستند و میتوانند در قالب فیلمنامه و فیلم درآیند و عرضه شوند. به نظر من مشکل بزرگ از آنجا شروع میشود که سینمای ما سینمایی است که نتوانسته با ادبیات ارتباط برقرار کند. اکثر کارگردانهای ما دوست دارند «کارگردان مؤلف» باشند، به همین خاطر کسر شأن خود میدانند که بخواهند از کتابی نسخهبرداری کنند یا از آثاری که دیگران نوشتهاند استفاده کنند. برای همین آثاری که امروز نوشته میشود به خاطر وضعیتی که در سینما وجود دارد، کمتر در قالب فیلم دیده شده است؛ مگر آثار معدودی که گاه موفق بودهاند و گاه ناموفق».
هر چند به قول دهقان در ادامه این گفتوگو، یکی از مشکلات فعلی سینمای ما این است که «کارگردانان ما کمتر اهل کتاب و خواندن هستند» اما مسأله را نه فقط عدم مطالعه یا اقتباس از داستانها و قصههای مکتوب در سینمای ایران، بلکه همان نگاه از بالا به پایین سینما به ادبیات باید دانست؛ نگاهی که باعث شده حتی کارگردانان تازهکار بیشتر به مسأله مولف بودن توجه کنند، در حالی که کارگردانانی مانند اسکورسیزی در عالیترین سطح سینمای جهان، اقتباس را کسر شأن خود نمیدانند. آثار ماندگار سینما بیشتر از تخیل کارگردان، بر اقتباس تکیه داشتهاند؛ از فیلم «کشتن مرغ مقلد» اثر «رابرت مولیگان» که بر اساس رمانی به همین نام نوشته «هارپر لی» ساخته شد تا «کازابلانکا» که از جمله مهمترین و سرشناسترین عاشقانههای سینماست که «مایکل کورتیز» آن را بر اساس فیلمنامهای اقتباسشده از نمایشنامه «همه به کافه ریک میآیند» کارگردانی کرد. سهگانه افسانهای «پدر خوانده» که هنوز هم در زمره برترین آثار تاریخ سینمای جهان است هم بر اساس رمانی به همین نام اثر «ماریو پوزو» ساخته شد. «بر باد رفته»، «فارست گامپ»، «سکوت برهها» و «پرواز برفراز آشیانه فاخته» از سینمای کلاسیک تا آثاری متاخرتر از جمله «مرد ایرلندی» مارتین اسکورسیزی و... همه از جمله آثاری هستند که با اقتباس از داستانها و نمایشنامهها و آثار مکتوب ساخته شدند و در زمره برترینهای تاریخ سینما قرار گرفتند.
حالا در پی اعلام سازمان سینمایی، اسفندماه سال گذشته بنیاد سینمایی فارابی در قالب یک فراخوان اعلام کرد تصمیم دارد آثار برگزیده در گونههای مختلف ادبیات داستانی پس از انقلاب را بر اساس جذابیتهای داستانی، اولویتهای فرهنگی و قابلیتهای سینمایی، برای تولید فیلم حمایت کند. برگزیده شدن کتابهای پیشنهادی در جشنوارههای ادبی و پرتیراژ بودن آنها، از ملاکهای اصلی انتخاب از سوی بنیاد سینمایی فارابی بوده است. حبیب ایلبیگی، قائممقام و سرپرست معاونت فرهنگی، پژوهشی بنیاد سینمایی فارابی درباره آخرین وضعیت اجرای طرح حمایت از سینمای اقتباسی گفته است: با پایان مهلت شرکت در فراخوان «طرح حمایت بنیاد سینمایی فارابی از سینمای اقتباسی»، کار ارزیابی پیشنهادهای رسیده از هفته گذشته آغاز شده است.
ارسال به دوستان
نامه تشکر محمدسرور رجایی، نویسنده افغانستانی به سردار باقرزاده
باور داشته باشیم هم خونشریکیم و هم غمشریک
در پی تفحص شهید نسیم، از شهدای افغانستانی دفاع مقدس که مدتی پیش در جوار حرم مطهر حضرت امام رضا علیهالسلام تشییع و تدفین شد، محمدسرور رجایی، نویسنده و شاعر افغانستانی مقیم ایران، با انتشار نامهای خطاب به سردار باقرزاده، فرمانده کمیته جستوجوی مفقودین ستاد کل نیروهای مسلح، از تلاشهای این مجموعه قدردانی کرد. به گزارش «وطن امروز»، بازگشت پیکر مطهر شهید گرانقدر و عزیز نسیم افغانستانی بازتاب بسیاری در رسانهها پیدا کرد. این موضوع با واکنش محمدسرور رجایی، نویسنده و شاعر افغانستانی مقیم ایران روبهرو شد. او در یادداشتی در خبرگزاری تسنیم خطاب به سردار سیدمحمد باقرزاده، فرمانده محترم کمیته جستوجوی مفقودین ستاد کل نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران نوشت: «مردم افغانستان و ایران، ملتهایی یگانه هستند که برای همدلیهای بیشتر شایسته است همدیگر را بهتر بشناسند. در این صورت، خواهند دانست که مجاهدان افغانستانی چگونه از ولایات مختلف افغانستان و «دشت بکوا» و «دشت لیلی» گذشتند و در راه پر خار و مغیلان رسیدن به کعبه عشق در جزیره مجنون به دیدار یار شتافتند. خواهند فهمید که چگونه «بسود» افغانستان را رها کردند و به جبهههای نوسود ایران رسیدند. همچنان درمییابند که مبارزان ایرانی در دوران جهاد اسلامی افغانستان، چگونه از تهران به خط مقدم جبهه در «میدان» و «پغمان» پر کشیدند. به یقین، اگر باور داشته باشیم که هم خونشریکیم و هم غمشریک، میتوانیم برای فهم بهتر همدیگر دست یاری بدهیم و از گردنههای دشوارگذر براحتی بگذریم. اگر نیک بنگریم، شهیدان، یاریرسان همیشگی هر ۲ ملت بودهاند. برای نمونه، در روزها و هفتههای اخیر، رابطه میان مردم هر ۲ کشور دچار نامهربانیها و ناملایمتهای بسیار شده بود؛ نامهربانیهایی که ممکن بود دستاویز دشمنان مشترک ما برای تفرقهاندازی بیشتر شود. در این میان، نسیمی تازه آمد و حال همه ما را دگرگون ساخت. همانا روزی که «نسیم» راهی جبهه میشد، هیچ آشنایی نبوده تا او را بدرقه کند اما در بازگشت پیکرش، ۲ ملت شریف ایران و افغانستان، هر جا که بودند، به احترامش ایستادند و از او استقبال کردند و در جوار امام مهربانیها، علیبنموسی الرضا(ع) برایش آغوش گشودند. از این پس، حجره شماره 170 صحن آزادی، وعدهگاه زائران بسیاری خواهد شد که همدیگر را پیدا خواهند کرد. آن گونه که پس از سی و چند سال گمنامی، شهید «نسیم»، ما را پیدا کرد.
اینجانب به عنوان عضوی کوچک از خانواده بزرگ مهاجران افغانستانی، مراتب قدردانی و سپاسگزاری خود را از تلاش صمیمانه شما و همکارانتان در گروههای تفحص اعلام میکنم. بیشک، اگر تلاش صادقانه و شبانهروزی شما بزرگواران نبود، شاهد خلق چنین صحنههایی باشکوه از برادری میان ۲ ملت افغانستان و ایران نبودیم. توفیق روزافزون شما و همکاران محترمتان را از خدای شهیدان خواستارم».
ارسال به دوستان
سینمایی «شکرستان» با کاراکترهای جدید
مدیر بخش فیلمنامه و استوریبرد مرکز صبا گفت: در کنار شخصیتهایی که از قدیم در انیمیشن «شکرستان» حضور داشتند، شخصیتهای جدیدی نیز به این کار اضافه میشوند. به گزارش فارس، «محبوبه سمیعی زفرقندی» مدیر بخش فیلمنامه و استوریبرد مرکز صبا درباره انیمیشن سینمایی «شکرستان» گفت: قاعدتا نسخه سینمایی شکرستان با آنچه تا به حال از شکرستان دیدهاید متفاوت نیست، به این خاطر که نباید پیشینه شکرستان خراب شود. وی ادامه داد: فضا و کاراکترها و آنچه در اپیزودهای انیمیشنی شاهدش بودید، تغییر نمیکند اما ممکن است محتوایش دستخوش تغییر شود. نسخه سینمایی «شکرستان» به تهیهکنندگی سیدمسعود صفوی در مرحله نگارش متن است و بعد از پایان نگارش وارد مرحله پیشتولید خواهد شد. سیدشهاب حسینی نیز به عنوان راوی و بازیگر در این پروژه همکاری میکند.
ارسال به دوستان
آغاز نگارش «بچه مهندس4» از پایان تیرماه
نویسنده سریال «بچه مهندس» گفت: ترکیب گروه نویسندهها تغییر کرده است و در فصل 4 سمیه تاجیک و فرید قبادی مرا در نگارش همراهی میکنند. به گزارش«حسن وارسته» نویسنده سریال «بچه مهندس ۴» درباره شروع زمان نگارش این سریال گفت: تلاشمان این است که از روزهای پایانی تیرماه وارد مرحله نگارش شویم. وی ادامه داد: این روزها در حال ایدهپردازی برای قصه «بچه مهندس۴» هستیم و اولویتمان رسیدن به قصههای اجتماعی و بهروز است. از طرفی مشکلات جوانها در جامعه ما یکی از موضوعاتی است که میتوان از آن به عنوان دستمایه یک سریال استفاده کرد. «بچه مهندس» از کودکی تا جوانی شخصیتی به نام جواد جوادی را روایت میکند.
ارسال به دوستان
کتاب جدید علی شجاعی به بازار آمد
«باغبان خاک دیگری» نوشته سیدعلی شجاعی از سوی انتشارات نیستان منتشر شد. این اثر برای مخاطب کودک نوشته شده است. به گزارش «وطن امروز»، این اثر نخستین مجلد از سهگانه «زیست اخلاقمدار» برای مخاطبان کودک است که او پس از تألیف سهگانههای «فلسفه برای کودکان» و «مهارتهای زندگی برای کودکان» در دست تألیف قرار داده است. شجاعی در مجموعه تازه خود سعی دارد 3 محور مهم و اساسی درباره اخلاق را برای مخاطبان کودک و نوجوان در قالب داستان تبیین کند. کتاب «باغبان خاک دیگری» که نخستین اثر از این مجموعه به شمار میرود، درباره موضوع صبر نوشته شده است و سعی کرده نشان دهد که تعجیل صرف در خواستهها، تنها منجر به تضییع خواسته میشود.
ارسال به دوستان
انتشار ویدئو کلیپ «دنیای بیپایان»
ویدئوکلیپ «دنیای بیپایان» شامل برگزیده فرمایشات حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای درباره فضای مجازی توسط فرهنگسرای ابنسینا تولید و منتشر شد. به گزارش «وطن امروز»، یازدهمین ویدئوکلیپ از مجموعه تولیدات ویدئویی «نشان» با عنوان «دنیای بیپایان» که طرح دیدگاههای رهبر حکیم انقلاب درباره اهمیت فضای مجازی است، توسط این فرهنگسرا تولید شد. در این اثر، بیانات حضرت معظمله درباره استفاده حداکثری از کارآمدی و فرصتهای فضای مجازی به عنوان فضایی حقیقی که پیام ما را به دنیا میرساند و لزوم دفع تهدیدهای این فضا برای پرورش نسل جوان متفکر انقلابی، بازخوانی شده است. مجموعه تولیدات ویدئویی «نشان» به طرح بیانات رهبر بزرگوار انقلاب در برهههای مهم مذهبی و ملی میپردازد و توسط فرهنگسرای ابنسینا به صورت مناسبتی تولید و منتشر میشود.
ارسال به دوستان
برد پیت بازیگر یک اکشن جدید شد
فیلم بعدی برد پیت مشخص شد و این بازیگر برنده اسکار در نقشآفرینی بعدیاش در یک فیلم اکشن برای سونی پیکچرز جلوی دوربین میرود. به گزارش مهر به نقل از ورایتی، این فیلم را که با عنوان «قطار سریعالسیر» ساخته میشود، دیوید لیچ کارگردانی خواهد کرد. لیچ در عین حال بر نگارش فیلمنامه این پروژه که توسط زک الکویچ نوشته میشود هم نظارت میکند. لیچ پس از کارگردانی «هابز و شاو» که فیلمی از دنیای «سریع و خشن» بود با طمأنینه به سراغ فیلم بعدیاش رفت و در نهایت بتازگی برای کارگردانی این فیلم به توافق رسید. «قطار سریعالسیر» بر اساس یک رمان ژاپنی به نام «ماریا بیتل» که توسط کوتارو ایساکا نوشته و به رمانی پرفروش بدل شد، ساخته خواهد شد. دیوید لیچ ساخت فیلمهای اکشن «جان ویک» و «بلوند اتمی» را در کارنامه دارد و «ددپول ۲» را هم کارگردانی کرده است.
ارسال به دوستان
اعلام تازهترین نظرسنجی مرکز تحقیقات صداوسیما
«عصر جدید ۲» پرمخاطبترین برنامه خردادماه شد
«عصر جدید ۲» با جذب 3/52 درصد بیننده، پرمخاطبترین برنامه رسانه ملی در خردادماه بوده است. به گزارش «وطن امروز»، تازهترین نظرسنجی مرکز تحقیقات صداوسیما نشان میدهد 4/78 درصد پاسخگویان، بیننده برنامههای رسانه ملی، اعم از مجموعههای تلویزیونی، فیلم سینمایی، مسابقه، سخنرانی، گفتوگومحور، ورزشی و اخبار بودهاند. این نظرسنجی که بازه زمانی خردادماه را تحت پوشش خود دارد، مشخص کرده «عصر جدید ۲» با جذب 3/52 درصد بیننده پرمخاطبترین برنامه رسانه ملی بوده است. بر اساس این نظرسنجی، شبکههای نسیم و 3 هم هر کدام با داشتن 3 برنامه در میان ۱۰ برنامه پرمخاطب سیما، توانستهاند پرمخاطبترین شبکههای صداوسیما شوند. شبکه نسیم با میانگین مخاطب 5/32 درصدی در 3 برنامه «دورهمی»، تکرار «خندوانه» و «کودک شو» توانست عنوان شبکه برتر خرداد را از آن خود کند. میانگین مخاطبان برنامههای «عصر جدید ۲»، «سمت خدا» و «طبیب» شبکه 3 هم 3/29 درصد بود و با این آمار دومین شبکه پرمخاطب خردادماه شده است. برنامه «عصر جدید» در چند مرحله نظرسنجی پیش از این نیز در صدر فهرست پرمخاطبترین برنامههای صداوسیما قرار گرفت. گفتنی است در فصل اول «عصر جدید» نزدیک به 25 میلیون رای برای انتخاب برندگان نهایی فینال در سامانه این برنامه ثبت شد که عدد قابل توجهی در تاریخ برنامهسازی تلویزیون به حساب میآید. ارسال به دوستان
چه خبر از جشنواره تئاتر مقاومت؟
استقبال فراتر از انتظار اهالی تئاتر
دبیر اجرایی هفدهمین جشنواره تئاتر مقاومت، درباره برگزاری و استقبال هنرمندان از این دوره جشنواره توضیحاتی ارائه داد. به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان، توحید معصومی درباره شیوه برگزاری این دوره از جشنواره گفت: «با توجه به شرایط موجود انتظار استقبالی خوب از سوی هنرمندان را نداشتیم اما برخلاف تصور استقبال از جشنواره تئاتر مقاومت بسیار خوب بود و ارسال اثر به هر کدام از بخشها 2 بار تمدید شد. تاکنون بالای هزار اثر به دبیرخانه جشنواره رسیده است. ما هم به پشتوانه این استقبال و تا جایی که شرایط اجازه دهد، کار را پیش میبریم و بحث بازخوانی و بازبینی آثار را بهموقع انجام میدهیم و در موعد اصلی - اگر شرایط طبیعی باشد - جشنواره را برگزار میکنیم. تلاش میکنیم به شکلهای مختلف و با شرایط بهداشتی روز جشنواره را برگزار کنیم». دبیر اجرایی هفدهمین جشنواره تئاتر مقاومت درباره ورود نسل جدید به حوزه تئاتر مقاومت و دفاعمقدس اظهار کرد: «نیاز ما این است که نسل جدید با شرایط و دیدگاه روز، نگاهی متفاوت به وقایع داشته باشد تا برای مخاطب خود هم تازگی داشته باشد. یکی از عمدهترین تلاشهای ما این است که مفهوم مقاومت را بسط دهیم و صرفاً معطوف به هشت سال دفاعمقدس نباشیم. از طرفی نگاههای جدیدی نسبت به آن دوران داشته باشیم و توجه نسل جدید را به آن دوران معطوف و ارزشهای ازیادرفته را دوباره احیا کنیم و با نگاه نسل جدید آنها را در معرض دید مخاطب قرار دهیم». ارسال به دوستان
چرا دیگر خبری از «فیتیلهایها» در تلویزیون نیست؟
از مدیران رسانه ملی بپرسید!
با غیبت طولانیمدت عموهای فیتیلهای به عنوان یکی از محبوبترین گروههای برنامهساز در حوزه کودک، برای بسیاری از مخاطبان این برنامهها سوال شده که چرا دیگر خبری از آنها نیست. به گزارش «وطن امروز»، آخرین بار که عموهای فیتیلهای روی آنتن بودند به سریال «دوقلوها» بازمیگشت که 5 بار حین ساخت به دلیل مشکلات مالی متوقف شد. حالا مدتی است در فقدان برنامههای کودک جای خالی آنها بیشتر احساس میشود. محمد مسلمی به عنوان یکی از اعضای اصلی این گروه در گفتوگو با «تسنیم» درباره غیبت و کمفروغ بودن گروه «فیتیلهایها» روی آنتن تلویزیون با ابراز اینکه «از مدیران بپرسید چرا امثال ما نیستیم و مثل گذشته به برنامههای کودک توجه نمیشود»، اظهار کرد: «باید از مدیرانمان بپرسید چه کار میکنند و به چه چیزها و کسانی فکر میکنند. چه چیز بهتر از اینکه حال مردم بویژه بچههای این سرزمین خوب باشد. وقتشان بدرستی پر شود، دست از این گوشی و شبکههای ماهوارهای با محتوای پوچ بردارند. این سوال را از مدیران داشته باشید که «چرا بچهها را از تماشای برنامههای کودک محروم کردهاند؟» در این موقعیت ویژه که باید در خدمت بچهها و خانوادهها باشیم، بستری برای کار وجود ندارد. انگار برای تلویزیون مهم نیست که برنامه کودک داشته باشد! ما آمادگی اجرا و ساخت هر نوع برنامهای را داریم؛ همین چندی پیش «دوقلوها» را روی آنتن داشتیم و جالب است بدانید که بعد از گذشت 6 ماه از پخش، هنوز با ما تسویهحساب نکردهاند». هنرمند حوزه کودک تأکید کرد: «چه کار کنیم که همه چیز سلیقهای شده؟ این برای ما درد است. به نظر من همه برای فرهنگسازی کودکان ایران وظیفه داریم، باید به فکر بچهها باشیم چون فضای مجازی و ماهوارهای، به دنبال نابودی این فرهنگ غنی ایرانی- اسلامی کودکان است».
برنامهساز و هنرمند حوزه کودک خاطرنشان کرد: «چرا باید برنامهساز کودک ما دنبال اسپانسر باشد؟ من فکر میکنم در حق بچهها ظلم میشود. واقعاً میتوانستیم در دوران کرونا برنامههای درستی برای کودکان بسازیم که بیشتر نسبت به خطرات کرونا آگاه شوند در کنار اینکه حالشان را خوب کنیم، چون بچههای ما آنقدر خبرهای تلخ میشنوند استرس گرفتهاند و از طرفی چون شرایط رفتن به بیرون و بازی کردن نیز فراهم نیست، در خانه مانده و افسرده شدهاند. چه برنامهای را ساختیم که بچهها هم نسبت به مخاطرات آگاه شوند و هم برایشان مایه شادی و سرگرمی باشد؟!» او در پایان خاطرنشان کرد: «من تلویزیون را دوست دارم چون مخاطب من در زابل، زاهدان، مناطق دورافتاده و محروم کشور است. به بچههایی فکر میکنم که تنها داشته ارتباطیشان تلویزیون است؛ نه امکانات پارک و فضای باز و سینما دارند و نه فضای اقتصادیشان اجازه میدهد به فضای تفریحی و رسانهای دیگری بیندیشند».
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|