|
ارتش و سپاه مشت گره کردهای علیه دشمنان هستند
نشست صمیمی فرماندهان ارتش و سپاه برای هماهنگی برنامههای چهلمین سالگرد دفاع مقدس در ستاد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی برگزار شد. در این نشست دریادار سیاری، معاون هماهنگکننده ارتش با بیان اینکه وحدت و مودت بین برادران ارتش و سپاه یک مسیر دوطرفه ناگسستنی است، گفت: ارتش و سپاه مشت گره کردهای علیه دشمنان از دفاع مقدس تا به حال بوده و در شکل مقدس نیروهای مسلح، مقتدر، یکدست و یکصدا ایستادهاند.
ارسال به دوستان
«وطنامروز» درباره رویکردهای سیاستخارجی دولت در 7 سال گذشته و پیشبینی این رویکردها در یک سالآتی گزارش میدهد
فقـط یک سال
گروه سیاسی: با رسیدن به تاریخ مرسوم تنفیذ و تحلیف دولتهای منتخب، دولت روحانی با روزشمار پایان عمر خود روبهرو است و از این به بعد هیچ کدام از روزهای تقویم بیش از یک بار گذران خود در دولت وی را تجربه نخواهند کرد. اما از جهات دیگر داستان دولتی که با عنوان تدبیر و امید کار خود را آغاز کرده بود خیلی زودتر از آنچه انتظارش میرفت به پایان رسید تا این روزها حتی سرسختترین حامیان روحانی هم برای حفظ اعتبار سیاسی و اجتماعی خود هیچ گزینهای جز نقد و برائت از عملکرد وی روی میزهایشان نداشته باشند. حالا محمدعلی وکیلی، سخنگوی ستاد انتخاباتی حسن روحانی در توصیفش میگوید: «این دولت پیر، سیر، کند و پروژهای است و تنها حسنش این است که دولت رئیسی نیست!» و صادق زیباکلام که از آغاز به کار حسن روحانی شهر به شهر و دانشگاه به دانشگاه برای دفاع از پروژه سیاسی دولت سخنرانی میکرد، معتقد است عملکرد روحانی فراتر از یک دولت، حتی جریان اصلاحات را به بنبست رسانده و با استناد به 60 هزار رأی سرلیست این جبهه سیاسی در انتخابات مجلس میگوید: «اصلاحات تمام شده است، در دوم اسفند ۱۳۹۸، همه چیز تمام شد، اصلاحات تمام شد، چون کرونا بود نمیشد ختم و شب هفت گرفت».
با تمام این اوصاف میتوان این پرسش را طرح کرد که حسن روحانی و بخشی از تاریخ معاصر که در سایه عملکرد او شکل گرفت از کجا آمد و به کجا ختم خواهد شد؟ آیا میتوان در یک سال باقیمانده از دولت انتظار پایانی متفاوت داشت؟ درسهای روحانی برای آینده کشور چیست؟
***
از نقد عملکرد تا نقد بیعملی
روحانی حضور خود در انتخابات ریاستجمهوری سال 92 را با شعار و استراتژی مشخصی آغاز کرد، او که از میانه دهه80 تبدیل به یک بازیگر حاشیهنشین سیاسی شده بود و شکست مذاکرات سعدآباد او را تبدیل به یک بازنشسته نهچندان محبوب کرده بود، با بالا گرفتن مشکلات اقتصادی در آغاز دهه90 و حساس شدن جامعه به تاثیر تحریمها روی معیشت خود، میدان را برای ورود به عرصه رقابتهای انتخاباتی مناسب دید.
او با طرح ایده حل مشکلات از کانال مذاکره با آمریکا و سپردن اداره کشور به حلقه مدیرانی که در 2 دولت سازندگی و اصلاحات حضور داشتند به طرح ایدههای متعددی در زمینه بهبود وضعیت معیشتی مردم پرداخت و نهایتا در انتخاباتی که تکثر چهرههای شناختهشده باعث پراکندگی آرا شده بود، با انصراف محمدرضا عارف موفق به کسب 7/50 درصد آرا شد و ناپلئونیترین پیروزی ادوار انتخابات ریاستجمهوری را به دست آورد.
آغاز به کار دولت روحانی با غلیظ شدن مسأله مذاکره با آمریکا و نیل به توافق هستهای تحت هر شرایطی همراه شد. او که «توسعه برونگرا» نخستین گزاره مطلوب دولتش به شمار میرفت، برای تحقق آن نیاز به یک توافق با کشورهای غربی بویژه آمریکا داشت از همین رو در چهارمین ماه زمامداری دولت تدبیر و امید، توافق ژنو با فضای تبلیغاتی گستردهای شکل گرفت. «سیاست تعدیل اقتصادی» از دیگر گزارههای مطلوب دولت روحانی بود. قرابت نظری حداکثری دولت روحانی با دولت سازندگی باعث شد وی نیز با تأسی از منظومه اقتصادی دولت مرحوم رفسنجانی و چینش کابینهای مشابه کابینه سازندگی، سیاستهای تعدیل اقتصادی، کاهش نقش دولت در عرصههای مختلف از جمله مسکن و آموزش و همچنین واگذاری صنایع دولت را در دستور کار خود قرار دهد و استراتژی خود را به سمت نابازیگری دولت در عرصه اقتصاد پیش ببرد.
خیز بلند روحانی برای توافق هستهای، از میان برداشتن تعهدات اقتصادی دولت به مردم و تلاش برای سرازیر کردن سرمایهگذاری خارجی باعث شد دولت روحانی بر اساس نقشهای ثابت که یک کپی دستنخورده از اقدامات دولت سازندگی و اصلاحات بود مجموعه سیاستهایش را حول 2 محور «تعدیل اقتصادی» و «تنشزدایی خارجی» پیش ببرد.
در این فضا و به موازات توافقات ژنو، لوزان و برجام و همچنین سیاستهایی که کابینه روحانی در زمینه اقتصاد پیش میبرد، اقدامات او در قالب «عملکرد بد» مورد انتقاد قرار گرفت اما خروج آمریکا از برجام و به بنبست رسیدن ایده اصلی روحانی باعث شد از سال 97 دولت روحانی بیش از آنکه بابت عملکرد بد مورد انتقاد قرار گیرد بابت «بیعملی» نقد شود؛ دولتی که در عین مستقر بودن هیچ ارادهای برای تغییر وضعیت موجود از خود نشان نمیداد و نهایت واکنشی که به انتقادات نشان میداد وعده شرایطی بدتر در صورت رای آوردن رقبای انتخاباتیاش بود. دولتی که از یکسو نمیتوانست جهان را بدون برجام مشاهده کند و از سوی دیگر نمیتوانست بپذیرد میدان رقابت و سیاست رقیبهراسی به پایان رسیده و حامیانش هم از او انتظار عمل دارند. دیگر جامعه با دولتی مواجه بود که حتی عملکردی نداشت تا بشود آن را به عنوان عملکرد خوب یا بد مورد ارزیابی قرار داد، دولت ایستاده در ایستگاه نخست به انتظار معجزهای از بیرون نشسته بود و نهایتا تلاش میکرد برخی از طرحهایی را که سالها پیش با افتخار لغو کرده بود احیا کند.
***
پایان تلخ یا تلخی بیپایان؟
دولت روحانی در نقطه رو به پایان قرار دارد. این دولت بخشی غیرقابل انکار از یک برهه مهم تاریخی ایران را شکل میدهد که مورد قضاوت نسلهای بعدی نیز قرار خواهد گرفت؛ دولتی که نماد و نمودی کامل از گره زدن پیشرفت داخلی به ارتباطات خارجی شناخته میشود و در این مسیر با داشتن بیسابقهترین اختیارات، اقدامات زیادی را نیز انجام داد. موقعیت کنونی دولت و افول جایگاه اجتماعیاش در بین آحاد و سلایق مختلف جامعه باعث شده دیگر مخالفت با دولت به یک بخش خاص از فضای سیاسی کشور محدود نشود.
در این شرایط اما واکنش روحانی به وضعیت موجود در کنار سکوت، انفعال و بیعملی جنبهای مبهم دارد و آن نیز به همان گزاره اصلی دولتش یعنی سیاست خارجی و رویای برجامی بازمیگردد به گونهای که او از یکسو با واقعیتی موجود روبهرو است که به همه حسننیتهای او جواب معکوس داده شد و پس از اقدام آمریکا حتی اروپاییها نیز به کمک برجام او نیامدند و از سوی دیگر در جهانبینیاش برای عبور از موقعیت فعلی راهی جز امتحان مجدد مسیر پیشین ندارد. به همین دلیل با همه مواضعی که این روزها علیه طرف آمریکایی میگیرد و سعی میکند با وارونه نشان دادن هدف برجام که گشایش اقتصادی بوده است از پیروزی اخلاقی ایران در سطح بینالمللی سخن بگوید، باز هم نگاه خود در فرصت اندک یکساله پیش رو را به احتمال تکرار تجربه برجامی گره میزند. به گونهای که در عمده تحلیلهای این روزهای اطرافیان و رسانههای نزدیک به دولت تاکید انکارناپذیری بر تاثیر نتیجه انتخابات آبانماه آمریکا بر آینده ایران میشود. مضاف بر این، طمع سیاسی ترامپ برای آغاز مذاکرات جدید با ایران پیش از برگزاری انتخابات باعث میشود روحانی در موقعیت دوگانه پیشنهاد ترامپ و احتمال روی کار آمدن مجدد دموکراتها امید به باز شدن باب گفتوگویی جدید در مسیر مشابه برجام داشته باشد و حتی رای آوردن دموکراتها را به عنوان برگی برای طرح وعدههای جدید مذاکراتی در آستانه سال 1400 بداند.
با تمام این اوصاف، پیمانه عمر دولت روحانی در شرایطی در حال پر شدن است که این دولت هم با سرنوشت مشابه دیگر دولتها سال پایانی خود را با مشاهده نارضایتی حامیان دیروزش سپری میکند. هرچند قیاس حجم نارضایتیها در سال پایانی یک دولت، پیمانه روحانی را سنگینتر میکند اما او با کارنامهای متفاوت از سایر دولتها این شرایط را تجربه میکند. اگر هرکدام از دولتها در پایان عمر 8 ساله خود به کارنامهای از دستاوردهایشان رجوع میکردند و سعی داشتند کسریهای موجود را در سایه دستاوردهایشان کمرنگ کنند، دولت روحانی با کارنامهای تقریبا خالی به پایان کار خود سلام میکند و همین مسأله دولت او را تبدیل به نسخهای متمایز از سایر دولتها میکند. با این حال میتوان در کارنامه دولت یک دستاورد بزرگ را پیدا کرد؛ دستاوردی غیرایجابی و در عین حال بسیار مهم و آن هم اثبات اینکه پیشرفت کشور از مسیر ترسیم و تبلیغشده جریان غربگرا محقق نمیشود. شاید این دستاورد دولت باعث شود دولت روحانی تنها تبدیل به یک پایان تلخ شود نه یک تلخی بیپایان!
ارسال به دوستان
دولت از مردم عذرخواهی کند
محمدکاظم انبارلویی*: در ایامی هستیم که یک سال بیشتر به پایان عمر قانونی دولت نمانده است؛ دولتی که یک مسیر 7 ساله را طی کرده و شایسته است این مسیر 7 ساله مورد بازبینی و ارزیابی قرار بگیرد. دولت کنونی با وعدهها و شعارهایی سر کار آمد که در رسیدن به آنها ناکام ماند. برجام و حل مشکلات کشور از طریق برداشته شدن تحریمها از مهمترین این شعارها بود. آقای روحانی در ابتدای سرکار آمدن خود مدام ادعا میکرد این ما هستیم که زبان دنیا را میفهمیم، شما گفتوگو بلد نیستید، مذاکره بلد نیستید. با همه این شعارها رفتند و مذاکره کردند و همه مسائل معیشتی و اقتصادی را به این مذاکرهها گره زدند و در آخر هم دست خالی بازگشتند. بعد از ۳ سال گفتوگو و توافق برجام، این اوباما بود که از همان روزهای نخست زیر تعهدهای برجام زد و از همان روز اول نقض عهد را شروع کرد. دولت در جریان امتیازدهی و امتیازگیری از غرب بسیار بد عمل کرد و نتوانست یک موازنه صحیح و منصفانه را برقرار کند. ما میتوانستیم عمل به تعهداتمان را مرحلهبندی کنیم، گام به گام در برابر رفع تحریمها به تعهدهای خود عمل کنیم اما در واقع اینطور نشد؛ ما به تعهدات خود عمل کردیم و طرف غربی ما را معطل گذاشت. به عبارت دیگر بین دادهها و ستاندههای ما توازنی وجود نداشت.
این نکته هم مهم است که هم نقض عهدهای برجام و هم روند افزایش تحریمها با وجود به امضا رسیدن توافقنامه برجام، از همان زمان اوباما شروع شد و در دولت ترامپ اوج گرفت تا جایی که ترامپ رسما خروج آمریکا از برجام را اعلام کرد. دولت روحانی که حل تمام مشکلات اقتصادی را به برجام و رفع تحریمها گره زده بود، نه تنها در عمل به وعدههای خود شکست خورد، بلکه حتی حاضر نشد در برابر اشتباهی که کرده و اعتماد بیجایی که به آمریکاییها کرده، از ملت عذرخواهی کند و اعلام کند اشتباه کرده است. دولت حتی واکنش درخور توجهی هم به نقض عهدهای طرف غربی نشان نداد. نه تنها غربیها را تهدید به خروج از برجام و NPT نکردند، بلکه مدتی هم وقت ملت را با دل خوش کردن به وعدههای اروپاییها گرفتند؛ وعدههای پوچی که اروپاییها برای بازگشایی یک کانال مالی به ایران دادند و هیچوقت محقق نشد.
از ابتدا نگاه درستی به رفتارهای غربیها وجود نداشت و دولت درک درستی از خواستههای آنان نداشت. غربیها به دنبال برجام یک، 2 و 3 بودند. برجام یک مساله هستهای، برجام 2 نفوذ منطقهای و برجام 3 محدود کردن پیشرفتهای موشکی ایران را هدف گرفته بود. دستگاه دیپلماسی فاقد درک شناخت حریف بود و در جریان مذاکرات نیز به هشدارها و نصایح رهبری بیتوجهی کرد. امضای توافقنامه برجام مشروط به رعایت شروطی بود که از سوی رهبر معظم انقلاب و شورای عالی امنیت ملی اعلام شده بود اما دولت در عمل به این شروط بیتوجهی کرد و این خسارت محض را برای کشور رقم زد و تن به یک پیماننامه یکسویه داد.
بعد از خسارتهای برجام و حل نشدن مشکلات اقتصادی، رهبر حکیم انقلاب به دولت فرمان دادند سیاستهای اقتصاد مقاومتی را سرلوحه خود قرار دهد که حالا که از برجام نتیجهای حاصل نشده، لااقل کشور در برابر آسیبهای تحریم و شکست برجام بیمه شود. اگرچه دولت سعی کرد توان خود را در این راستا به کار گیرد اما بدنه اجرایی پیر و فرتوت و فرسوده دولت باعث شد این مطالبات هم محقق نشود و گشایشی در امور اقتصادی رخ ندهد.
با تمام این توصیفات به هر حال یک سال دیگر پیشروی دولت قرار دارد و دولت میتواند از فرصتهایی استفاده کند که به برخی از آنها اشاره میکنم. یکی اینکه دولت میتواند با نگاه به شرق، انتظاراتی را که از آمریکا و غرب داشت، برآورده کند. روابط راهبردی ما با چین و روسیه آمریکا را به وحشت انداخته است. قرارداد ما با چین قرارداد خوب، مثبت و متوازنی است. روسیه و چین قبلا در مساله هستهای در مقابل ما بودند اما الان در کنار ما هستند. خود روسیه و چین نیز گرفتار تحریم آمریکا هستند و همین باعث شده زمینههای همکاری ما با این ۲ کشور بیش از پیش فراهم شود. نه تنها روسیه و چین، بلکه همسایگان ما نیز فرصتهای بزرگی برای کشور ما هستند که اگر از آن درست استفاده شود، بار فشار اقتصادی بر کشور کاهش خواهد یافت.
مساله دیگری که دولت باید به آن توجه کند، ظرفیت عظیم داخلی است که میتواند ما را به حدی از خودکفایی برساند که دیگر نیازی هم به دور زدن تحریمها نداشته باشیم. ما از لحاظ امکانات در حدی هستیم که غذای 300 میلیون نفر را تامین کنیم. این ظرفیتها به علاوه نیروی انسانی جوان و بانشاط مسائلی است که دولت باید به آن توجه کند.
مساله سوم بحث انضباط مالی است. دولت با دقت در حساب و کتاب خود میتواند بودجه را به صرفه هزینه کرده و از بسیاری از اتلاف منابع جلوگیری کند. بودجه سال 99 به علت مسائل کرونا با دقت کافی بررسی نشد و این بودجه در حال کسری بسته شد. دولت اگر بتواند انضباط مالی خود را حفظ کند میتواند با استفاده بهینه از بودجه کشور را اداره کند.
دولت باید به پشتوانههای خود هم دقت و از این فرصت استفاده کند. ما نیروهای مسلحی داریم که امنیت کشور را تضمین کردهاند و این یک فرصت است. ما به حدی از بازدارندگی رسیدهایم که میتوانیم اقدامات پیشدستانه داشته باشیم. همین رزمایش پیامبر اعظم 14 یک قدرتنمایی در برابر ماجراجوییهای آمریکا بود. آمریکاییها میدانند نمیتوانند علیه کشور ما اقدام نظامی کنند و در صورت این اقدام، در همان لحظات اول با ضربات جبرانناپذیری مواجه خواهند شد.
مجلس نیز بنای خود را بر همکاری و کمک به دولت گذاشته است. ما در برابر تهاجم اقتصادی، فرهنگی و روانی آمریکا به این تعادل قوا نیاز داریم. به هم خوردن توازن و تعامل قوا در داخل کشور به نفع ما نیست. این فضا برای دولت فراهم است تا بتواند با همکاری با مجلس مسیر رشد و توسعه کشور را ادامه دهد.
در دوره کنونی بسیاری از ابزارهای فشار آمریکا علیه ایران از اثر افتاده است. امروز آمریکا فقط ۲ ابزار تحریم و تحریف را در دست دارد که آن هم با مقاومت مردم و بصیرت مردم با شکست مواجه شده و در آینده نیز این شکست ادامه خواهد داشت. مردم ما به علت سواد رسانهای بالا از هوشمندی ویژهای برخوردارند که در دام تحریفهای جریانات آمریکایی نخواهند افتاد و کشور از این مراحل نیز به پشتوانه ملت عبور خواهد کرد؛ انشاءالله.
* روزنامهنگار و کارشناس مسائل سیاسی
ارسال به دوستان
اخبار
دستور رئیسی به سازمان بازرسی برای پیگیری ارزهای بازگردانده نشده
حجتالاسلام صادقی، رئیس مرکز توسعه شوراهای حل اختلاف، در نشست شورای عالی قضایی، با اشاره به گزارش سخنگوی قوهقضائیه مبنی بر اعلام تنها ۲۵ درصد از اسامی واردکنندگان و صادرکنندگان متخلف ارزی از سوی دولت به دستگاه قضا، اظهار کرد: آنچه از گزارشها برمیآید، ۷۵ درصد مابقی شرکتهای متخلفی که اقدام به اجرای تعهدات ارزی خود و بازگرداندن ارز نکردهاند، شرکتهای عمده دولتی همچون شرکتهای نفتی و پتروشیمیها و امثال آن است که جا دارد سازمان بازرسی با شناسایی آنها، با مدیران متخلف برخورد کرده و حقوق ملت را استیفا کند. به گزارش مرکز رسانه قوهقضائیه، آیتالله رئیسی رئیس دستگاه قضا در واکنش به سخنان حجتالاسلام صادقی اظهار کرد: گفته میشود ۲۷ میلیارد دلار تخلف ارزی صورت گرفته اما فقط یکچهارم متخلفان به قوهقضائیه معرفی شدند و سهچهارم معرفی نمیشوند؛ لازم است سازمان بازرسی کل کشور موضوع بازگرداندن ارز حاصل از صادرات توسط شرکتهای دولتی را با جدیت پیگیری و گزارش اقدامات خود در این زمینه را ارائه کند.
***
هشدار پمپئو درباره توافق تجاری چین با ایران
مایک پمپئو، وزیر خارجه آمریکا در مصاحبه با شبکه فاکسنیوز به پکن در زمینه توافق تجاری با ایران هشدار داد. به گزارش مهر، وزیر خارجه آمریکا درباره روابط چین با ایران، گزارشها درباره نزدیکی پکن- تهران برای امضای یک توافق اقتصادی ۴۰۰ میلیارد دلاری و توافق امنیتی را محکوم کرد. وی اضافه کرد تحریمهای آمریکا علیه ایران بر شرکتهای چینی نیز دلالت میکند و مدعی شد دستیابی ایران به پول و سلاح خطراتی برای منطقه در پی خواهد داشت. پمپئو در ادامه ادعاهای خود گفت: من فکر میکنم کشورها در خاورمیانه باید این را ببینند که ورود چین به ایران باعث بیثباتی منطقه خواهد شد. استفان بیگن، مقام ارشد وزارت خارجه آمریکا هم چهارشنبه گذشته گفته بود دولت این کشور توافق همکاری ایران و چین را به دقت رصد میکند. قرار است در قالب این توافق که هنوز نهایی نشده است، چین طی ۲۵ سال ۴۰۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری در حوزههای کلیدی از جمله زیرساخت و انرژی ایران انجام دهد که تلاشهای آمریکا برای محاصره اقتصاد ایران را خنثی خواهد کرد.
***
بدترین سناریو برای منطقه از نگاه نخستوزیر پاکستان
«عمران خان» نخستوزیر پاکستان در یک گفتوگوی تلویزیونی ادعا کرد اسلامآباد تمام تلاش خود را برای ممانعت از بروز درگیری مستقیم میان ایران و عربستان به کار گرفته و موفق نیز شده است. او به شبکه الجزیره گفت میانجیگری پاکستان میان تهران و ریاض همچنان ادامه دارد و این واسطهگری پیشرفت آهستهای دارد. عمرانخان در ادامه تأکید کرد: «بدترین سناریو برای منطقه بروز درگیری مستقیم مسلحانه میان ایران و عربستان است». عمرانخان همچنین درباره جنگ یمن نیز گفت در این کشور یک «فاجعه انسانی» در حال وقوع است و پاکستان برای صلح در یمن تلاش کرده است. او تأکید کرد یمن در معرض نابودی و تخریب کامل قرار دارد.
***
داماد وزیر سابق فرار کرده است
چهاردهمین جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات مدیرعامل سابق شرکت بازرگانی پتروشیمی و ١۴ متهم دیگر به ریاست اسدالله مسعودیمقام برگزار شد. به گزارش مرکز رسانه قوه قضائیه، قاضی مسعودیمقام در جلسه دادگاه گفت علیاشرف ریاحی داماد محمدرضا نعمتزاده، وزیر سابق صنعت فرار کرده است. قاضی دادگاه در اظهارات خود خطاب به حمزهلو دیگر متهم این پرونده گفت: درباره ارزی که به شما و شیخالاسلامی تعلق گرفته، علیاشرف ریاحی بخشی از اطلاعات را با اسناد ارائه کرده و با پاسپورت دیگری از کشور فرار کرده است. وی تصریح کرد: این فرد حتی علیه وزیر سابق که پدرخانمش است مطالبی را در راستای تسویهحساب شبنم نعمتزاده در بحث دارویی عنوان کرده و مستنداتی را ارائه داده است و مستنداتی که ارائه شده از ناحیه شرکا و معاونان شما بوده که راستیآزمایی شده است. قاضی اظهار کرد: این فرد یکسری مستندات ارائه کرده است.
***
انتقاد کوچکینژاد از تحریف اظهاراتش درباره انتخاب رئیس دیوان محاسبات
عضو کمیسیون برنامه، بودجه و محاسبات مجلس در واکنش به انتشار خبری مبنی بر تعجیل این کمیسیون در انتخاب رئیس دیوان محاسبات به نقل از وی گفت: اظهارات من درباره انتخاب رئیس دیوان محاسبات به صورت صحیح منتشر نشده است جبار کوچکینژاد در گفتوگو با خبرگزاری خانه ملت، در واکنش به انعکاس نامناسب خبری مبنی بر «تعجیل کمیسیون بودجه در انتخاب رئیس دیوان محاسبات» به نقل از وی گفت: منظور بنده این بوده است که روی انتخاب فرد به عنوان رئیس دیوان محاسبات در مجلس انتقادی وجود ندارد، بلکه تنها اختلافنظر بر روش انتخاب رئیس دیوان محاسبات است و باید تفسیر و تصمیمگیری درباره مسائل مذکور در صحن علنی انجام شود.
عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس بیان کرد: متأسفانه برخی رسانهها بحثهای نادرستی را درباره انتخاب رئیس دیوان محاسبات مطرح کردهاند که امروز هم یکی از همین رسانهها به نقل از من موضوعی را منتشر کرد که نشان میدهد خبرنگار اخلاق حرفهای را رعایت نکرده است و در تیتر خبر آنچه مدنظر بنده بوده، بیان نشده است.
کوچکینژاد اظهار کرد: صحت انتخاب آقای بذرپاش در کمیسیون برنامه و بودجه تأیید شده و این موضوع باید خاتمه پیدا کند.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|