برای جلوگیری از خراب شدن روابط فی‌ما‌بین ایران و ترکیه تحلیلی ارائه کردیم تا خدایی نکرده قضیه به پرت کردن خودکار و تیکه‌های سنگین کلامی بین مسؤولان دو کشور نینجامد. 

بعد از انتشار خبر کشته شدن یک کولبر چالدرانی توسط سربازان ترکیه مواضع تند وزارت خارجه بسیار نگران‌کننده به نظر می‌رسد. هر چند تا‌کنون خبری از این واکنش به گوش نرسیده و ما مطمئنیم حتما یکی جلوی وزارت خارجه را گرفته تا دعوا بالا نگیرد، توصیه می‌کنیم؛ اولا یقه رو ول کنید پیراهن نوش پاره شد، دوما تا جایی که ما می‌دانیم به این کولبر توهین نشده بلکه کولبر از خستگی زیر شکنجه دوام نیاورده و این یعنی تا نقض فاحش تهدید و بی‌احترامی به یک ایرانی هنوز فاصله زیادی وجود دارد. بهتر است وزارت خارجه فعلا اقدام خصمانه‌ای که مصداق فین در روابط مابین باشد انجام ندهد تا ببینیم چه می‌شود!

توصیه می‌کنیم به جای وقت تلف کردن برای این مسئله کمی هم به فکر تحریم باشیم که نه‌تنها روی مرغ تاثیر گذاشته بلکه کولبر خسته هم روی دست‌مان گذاشته!

نظر به لزوم داشتن سواد، توانایی و شعور کافی برای ثبت نام در انتخابات ریاست جمهوری، به 

2 سوال زیر جواب دهید.

۱- این جمله از کیست و کجا گفته شده است: آمریکا با یک بمبش می‌تواند کل سیستم دفاعی ما را از کار بیندازد.

الف- عمو پورنگ در سریال کلبه عمو پورنگ

ب- داریوش ارجمند در سریال ستایش ۲

ج- محمد جواد ظریف در دانشگاه

د- دلدل در سریال مختارنامه

۲- جای خالی را پر کنید

ظریف: آمریکا با یک ..... می تواند ..... را از کار بیندازد.

الف- اسبش - سواره نظام جومونگ

ب- چخه - مغز دوستانش

ج- واکسن - کرونا

د- بمبش - سیستم دفاعی ایران

خودکار: امروز بر کسی پوشیده نیست که تیم مذاکره‌کننده ما در آن بحبوحه گرانی لوازم‌التحریر، همواره به سلاح قلم مجهز بود و هر وقت لازم می‌شد یک دانه پرت می‌کرد تا طرف مقابل حساب کار دستش بیاید. سنگینی این هزینه زمانی مشخص می‌شود که بدانیم خیلی از فروشنده‌ها خودکار را دانه‌ای نمی‌فروشند و حتما باید بسته‌ای بخرید. 

 

بسته اینترنت: فکر می‌کنید ظریف چطور در مبارزات توئیتری خود، بینی طرف آمریکایی را به کیبورد ‌مالید؟ عراقچی چطور تصاویر استراتژیک و دشمن‌شکن را از میز مذاکره داغ داغ پست ‌کرد؟ محل مذاکرات فلافلی فری کثیف نیست که وای‌فای رایگان داشته باشد. بسته اینترنت هزینه دارد. تازه بگذریم از مشاهده مکرر پیام «شما ۸۰درصد حجم بسته خود را مصرف کرده‌اید» و هزینه‌های روانی ناشی از آن. 

 

پول بستنی قیفی موقع پیاده‌روی با جان کری: الان می‌گویید ظریف کی با جان کری بستنی خورد که ما ندیدیم. اولا ندیده باشید. مگر عکس بستنی خوردن، متن برجام است که لازم باشد منتشرش کنند؟ (همان متن برجام را هم منتشر نکردند!) ثانیا نخورده باشند! وقتی ظریف با جان کری به پیاده‌روی می‌رود نباید دوزار پول توی جیبش باشد که اگر یکهو جان کری گفت «بیا یک بستنی با هم بخوریم» جلوی او شرمنده نشود؟ نکند انتظار دارید مذاکره‌کننده ایرانی آن‌قدر به منافع ملی بی‌اعتنا باشد که اجازه بدهد طرف آمریکایی دست توی جیبش کند؟ عجب آدم‌هایی هستید!

موشک که رسید، فک گنبد افتاد!

شد وضعیت شهر دیمونا بس حاد

در دولت صهیونیست رونق آورد

البته برای صنف پوشک و پماد!

 

حسن اویسی

***

نوازش موشکی

 

از گنبد آهنین به موشک پیغام:

 از روی ادب محضرتان باد سلام

لطفا برسانید به یاران گرام

کمتر بنوازند، درآمد بابام

 

فرشته پناهی

***

نمایاندی تز پیزوری‌ات را

نبرده آب طعم شوری‌ات را

برای نبش قبر روح برجام

کشیدی نقشه کافوری‌ات را

شده از دیپلماسی دیپلم عاصی

پر از تحریم کردی قوری‌ات را

صدا از کندوی آل سقوط است

بنازم وز وز زنبوری‌ات را

سلیمانی کجا و تو کجا! هان؟

در آیینه ندیدی موری‌ات را؟

مسلمان نشنود کافر نبیناد

سیاست‌های فوق صوری‌ات را

نگویی جای دیگر بیگلی بیگلی

تدابیر گوریل انگوری‌ات را

... مرد بدون نام وارد دهکده مرگ شده! وسط خیابان روی صندلی نشسته و دارد حمام آفتاب می‌گیرد. کلاهش را روی چشمانش گذاشته و آماده می‌شود که همه تحریم‌ها را به صورت یکجا و بالمره لغو کند.

کدخدای دهکده مردی باهوش و مودب است که مو لای درز امضایش نمی‌رود.

«کدخدا رامون» وارد میدان می‌شود و مرد بدون نام می‌گوید: به قلب بزن رامون! رامون آماده شلیک می‌شود که مرد بدون نام ناغافل نوک تیز خودکارش را به سمت مچ او پرتاب می‌کند. 

تفنگ رامون از دستش به زمین می‌افتد و سایه جنگ از بالای سر دهکده کنار می‌رود. 

ناگهان چیکو از پشت سر وارد می‌شود و پیریپرو را با تیر می‌زند. 

مرد بدون نام یک خودکار دیگر را آماده می‌کند تا به سمت چیکو پرتاب کند اما چیزی در درونش می‌گوید نه مرد بدون نام! این تله تنش است! مبادا بیفتی توش!

مرد بدون نام به پیریپرو نگاه می‌کند و از خودش می‌پرسد الان میدان خرج خودکار شد یا خودکار خرج میدان؟ که ناگهان چیکو به سمت مرد بدون نام شلیک می‌کند. خون جاری می‌شود و تمام شلوار مرد بدون نام را خیس می‌کند. مرد بدون نام ناگهان از خواب می‌پرد!

نظام در ادبیات دکتر ظریف به سه مورد اشاره دارد:

 

1. نظام جمهوری اسلامی ایران که وظیفه امتیاز دادن را به عهده دارد و ضمن کوتاهی نکردن در این وظیفه، باید به پاس فراهم آوردن شرایط انجام وظیفه، 100 سکه هزینه دیپلماسی برای هر دیپلمات را به آنها پرداخت کند.

 

2. نظام آمریکا که در عین حال که ابرقدرت جهان است و همه جهان برای کارهای‌شان از او اجازه می‌گیرند اما اگر بخواهد  With the Stroke of a Pen

یا به زبان خودمان با یک خط‌خط از برجام خارج شود، جامعه جهانی به او اجازه نمی‌دهد؛ از طرفی هم  رئیس جمهور آمریکا هیچ‌کاره و تحریم‌ها دست کنگره است اما امضای وزیر خارجه آمریکا، تضمین اجرای همه چیز است، اگر هم در زمان یک  رئیس‌جمهور آمریکا به هیچ تعهدی عمل نکرد، باید در زمان  رئیس‌جمهورهای بعدی مذاکره کرد.

 

3. یک نظام هم نظام جهانی است که اگر آمریکا بخواهد

 With the Stroke of a Pen اجازه چنین کاری به او نخواهد داد.

احتمالا الان هم منظور جناب ظریف همین نظام سوم است و هزینه‌های دیپلماسی را ایران می‌دهد و هزینه‌های دیپلماتیک خرج این نظام می‌شود.

قطعا هر انسان باتدبیری می‌فهمد که بین مذاکره با دولت‌های چشم‌آبی غربی و مبارزه با داعشی‌های سیاه ریشو، اولویت با خوشگل‌های غربی است که خرسند باشند و راضی، حالا فوقش داعش می‌رسید به مرزهای‌مان بعدش یک فکری می‌کردیم.

مثلا اگر اولویت با مذاکرات بود، می‌توانستیم هواپیماهای نو بیشتری وارد کشور کنیم و بعد از حمله داعش مردم را سوار هواپیماها کنیم و آنقدر در آسمان بچرخانیم تا داعش خودش خسته بشود و برود.

یا مثل همین مدیریت عالی که در کرونا داشتیم، اگر داعش هم حمله می‌کرد از مردم می‌خواستیم که در خانه بمانند و تلویزیون تماشا کنند تا خطر داعش رفع بشود. برای امنیت بیشتر هم می‌توانستیم بهترین قفل و زنجیرها را از آمریکا وارد کنیم و بین مردم عزیز تخس نماییم که بزنند به در خانه‌های‌شان و با خیال آسوده بخوابند که ما بیداریم.

خلاصه! هرجور که به قضیه نگاه کنید اولویت با آمریکایی‌ها و اروپایی‌های طفلکی بود.

مجله آسوشی میتسوبیشی پرس در مقاله‌ای چند اولویت مهم مقامات دولت ایران را به عنوان شگفت انگیزان۲ منتشر کرد که به شرح زیر است:

 

۱- دیوار: مسأله وجود یا عدم وجود دیوار در خیابان‌ها و پیاده‌روها همیشه جزو اولویت‌های مهم بوده است. البته چگونگی کشیدن دیوار در آن تعداد پیاده‌رو در هاله‌ای از ابهام است.

 

۲- ربنا: از آنجایی که مردم ایران بسیار به آیین مذهبی خود اهمیت می‌دهند بدون شنیدن صدای ربنا از یک خواننده خاص روزه‌شان را باز نکرده و قهر می‌کنند؛ حتی اگر روزه نباشند.

 

۳- چرخ: چرخیدن چند چرخ به صورت همزمان همیشه مسأله مهم بشر بوده حتی بعد اینکه چرخ اختراع شد اولین سوال این بود که چگونه 2 تا چرخ را با هم بچرخانیم؟ که گویا در دولت ایران پاسخ آن پیدا شده اما به ما نمی‌گویند. خسیس‌ها!

 

۴- واردات غذای حیوان: این اولویت که هنوز برای باغ وحش هم قفل است دهان حیرت کارشناسان را باز نگه داشته است و ایشان سکوت را ترجیح دادند.

 

۵- مذاکره: این دقیقا اولین اولویت دولت ایران بوده اما چون دلواپسان در آنجا (محل اولویت‌سنجی جهان) هم نفوذ کرده‌اند اجازه نوشتن این اولویت را در ابتدا ندادند.

 

۶- شناسنامه: داشتن یا نداشتن شناسنامه در اجازه سخن گفتن و نقد کردن نقش بسزایی دارد زیرا هر کس شناسنامه نداشته باشد نمی‌تواند حرف مفت بزند و فقط باید حرف مفت را بشنود.

 

لازم به ذکر است لیست در حال تکمیل است و در صورت تکرار به‌روزرسانی خواهد شد.