نامزد پیشین انتخابات ریاست جمهوری آمریکا هشدار داد
سند 2030 یونسکو؛ تبدیل کودکان به بردگان

رابرت دیوید استیل*: سند آموزشی 2030 یونسکو با بی‌شرفی بر این چشم بسته است که تا زمانی که بانک‌های مرکزی تحت کنترل  قدرت‌های استکباری باشد، تا زمانی که ثروت‌ متمرکز و نظام قانونی داشته باشیم که به هزینه نادیده گرفتن 99 درصد، از جمعیت یک درصدی محافظت می‌کند، هیچ مقدار آموزش به هرشکلی که باشد، مفید یا رهایی‌بخش نیست. آموزشی که غرب آن را طراحی کرده، ابزاری برای بردگی است. این نوع آموزش به گونه‌ای طراحی شده که به افراد می‌آموزد بردگانی مطیع باشند و به طور همزمان تمام اشکال خلاقیت و اصالت را از بین می‌برد. سازمان ملل یک ابزار نادرست و ناکارآمد «دولت پنهان» است. دولت عمیق واژه‌ای است که قدرت مالی درنده غرب به نمایندگی از قدرت‌های استکباری را توصیف می‌کند که دولت‌ها را سرنگون می‌کنند و در رسانه‌ها دست می‌برند و از سازمان‌های اطلاعاتی محرمانه برای انجام جنایت علیه بشریت از جمله تغییر نظام، ترور از طریق پهپاد و شکنجه بهره‌برداری می‌کنند. وی ادامه داد: سازمان ملل همچون اتحادیه اروپا و سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) بشدت دغل‌باز و ناکارآمد است. در حالی که بسیاری از نمایندگان این سازمان‌ها افراد بسیار خوبی هستند که بهترین نیات را دارند اما حقیقت این است که تا زمانی که بانک‌های مرکزی در اختیار قدرت‌های استکباری باشد که بر جهان حکمرانی می‌کنند و توسط آنها کنترل شود، وظیفه هر شهروند است که با مطرح کردن درخواست ملی شدن تمام بانک‌های مرکزی و اصلاحات انتخاباتی برای پایان دادن به فساد و  اسرافکاری در دولت، با دولت عمیق مخالفت کند. سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی ملل متحد (یونسکو) عنصر نادرست و ناکارآمد سازمان ملل است و سازمانی است که در مقابل دبیرکل سازمان ملل پاسخگو نیست و دبیرکل سازمان ملل هیچ کنترلی بر سازمان‌های خاص ندارد و یونسکو سازمانی است که به هیچ‌وجه علاقه‌ای به خدمت به عموم مردم ندارد و تنها در خدمت حامیان مالی ثروتمند خود است. سند آموزشی 2030 یونسکو فقط یک ابزار برای رویکرد جهانی‌سازی است که به دنبال سرنگونی ملت‌ها و مردم با دستورکار فاشیستی است که در راستای منافع قدرت‌های استکباری است. نظام آموزشی که غرب طراحی کرده، ابزار بردگی است. این نظام آموزشی به افراد برده مطیع بودن را آموزش می‌دهد و در عین حال تمام اشکال خلاقیت و اصالت را از بین می‌برد. مدل اقتصاد غرب بر رشد اسرافکاری، فساد و تمرکز بر ثروتمندان است. مدل اقتصاد غرب به جنگ به عنوان مرکز سود و به مردم به عنوان محصولاتی که برداشت می‌شوند، نگاه می‌کند. هرگونه پیشنهادات آموزشی که مدل اقتصاد غرب را به چالش نکشد، ذاتاً نادرست و ناکارآمد است. ما به یک الگوی جایگزین و یک الگوی اقتصادی، اطلاعاتی و مهندسی پساغربی نیاز داریم که طبق آن، جهان، تحت کنترل جمعیت یک درصدی نباشد و حاکمیت ملی در تمام جوانب و مرکزیت عموم مردم به عنوان پایه و اساس فضیلت مدنی و اقتصاد ملی احیا شود. 5 میلیارد فقیر جهان وقت آن را ندارند که برای 18 سال در کلاس‌های غرب بنشینند و تنها یکسری مسائل به آنها تلقین شود و فریب داده شوند و از آزادی دور نگه داشته شوند. وقت آن رسیده که به محرومان با یک ویدئو یا یک تماس تلفنی آموزش داده شود. در سال 2006 شبکه اطلاعات زمین یک شکل جدیدی از آموزش را نشان داد که دوره‌های زمانی محدود در کلاس را با تأکید بر کارگروهی و مهارت‌های اجتماعی و آموزش نامحدود خودگام از طریق اینترنت تلفیق کرد و یکسری دوره‌های کارآموزی در زمینه تجارت در سال‌های اولیه و یکسری آموزش‌های مشاغل در سال‌های بعدی تعبیه کرد. یک مرکز تماس ملی نیز می‌تواند به عنوان یک موتور آموزشی عمل کند. یک ملت هوشمند ملتی است که تمام اشکال آموزش، اطلاعات و تحقیقات در مجموع به صورت یکپارچه درآید. یک جامعه هوشمند جامعه‌ای است که تمام شهروندان در تمام زمان‌ها به اطلاعات به تمام زبان‌ها دسترسی داشته باشند و از تمام ابزارهایی که امروز وجود ندارد همچون جعبه ابزار دسکتاپ برای به اشتراک‌گذاری اطلاعات استفاده کنند. جامعه هوشمند می‌داند اغلب اطلاعات سودمند در فضای اینترنت وجود ندارد و به زبان انگلیسی نیست. یک جامعه هوشمند می‌داند 8 خانواده اطلاعاتی (دانشگاهی، جامعه مدنی، بازرگانی، دولت، رسانه، نظامی، دولتی و غیرانتفاعی) وجود دارد که باید با اشتراک‌گذاری اطلاعات در کنار یکدیگر جمع شوند. در نهایت یک ملت هوشمند می‌پذیرد که حقیقت به هر قیمتی که باشد، هزینه‌های دیگر را کاهش می‌دهد. تقریباً 80 درصد از آنچه امروز در مدارس غرب تدریس می‌شود، دروغ است. اغلب جنگ‌هایی را که غرب آغاز کرده، براساس دروغ بوده و هدف آن غارت کشورهای کوچک‌تری است که قادر به دفاع از خود نیستند.
با نگاهی به جامعه غرب که بسادگی فریب اخبار دروغین را می‌خورند، می‌توانیم این نتیجه‌گیری را کنیم که نظام آموزشی غرب یک شکست محض است. مدارس و رسانه‌های جریان اصلی و شبکه‌های اجتماعی و آموزش و اطلاعات غرب متشکل از نابهنجاری‌های اطلاعاتی است.
جایگزین این اطلاعات اشتباه این است که ما به یک آژانس ملی منابع باز، مکتب حکومت ترکیبی آینده‌گرا و مغز جهانی نیاز داریم. واضح است که آینده آموزش در وهله اول نیاز به آن دارد که ما مدل غربی اقتصاد، اطلاعات و مهندسی برده‌داری 99 درصد توسط یک درصد را رد کنیم و سپس می‌توانیم یک شبکه آموزشی، اطلاعاتی و تحقیقاتی را طراحی کنیم که زندگی را جشن بگیرد و برای همه صلح و رونق ایجاد کند.
*مقام سابق سازمان سیا و نامزد پیشین انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا
منبع: khamenei.ir