ترسیم نقشه جدید خاورمیانه در نشست سوچی

عبدالباری عطوان: لبخند بزرگی که بر صورت بشار اسد، رئیس‌جمهور سوریه در دیدارش با ولادیمیر پوتین، همتای روسش در سوچی نقش بسته بود، اکنون و آینده سوریه را خلاصه می‌کند و نشان می‌دهد که اسد در قدرت باقی است و چه‌بسا این‌بار با قدرت و مشروعیت بیشتر. برگزاری این نشست میان سران روسیه و سوریه بعد از سیطره ارتش نظام بر شهر البوکمال، آخرین شهر تحت اشغال داعش مفاهیم زیادی دربر دارد و به منزله جشن پایان مرحله کنونی و آغاز بازسازی است. پوتین، این مرد باهوش و با درایت که کشتی بحران سوریه را به این ساحل سرنوشت‌ساز رساند، برای همپیمانش اسد، قدرت رهبری و استراتژی خود را ثابت کرده و دشمنانش بویژه در ائتلاف آمریکا را به دوست تبدیل کرد. اتفاقی نیست که نشست دومی در سوچی شامل رهبران محور سه‌جانبه‌ای که در این بحران پیروز شد، برگزار شود. این محور شامل رجب طیب‌اردوغان، رئیس‌جمهور ترکیه، حسن روحانی، رئیس‌جمهور ایران و ولادیمیر پوتین است. این نشست که دیروز برگزار شد فقط جشن و مراسم نبود بلکه نشستی برای ترتیب مجدد تمام خاورمیانه به میل خودشان و به دور از هرگونه نقش آمریکا و اروپا و برای نخستین بار از زمان توافقنامه‌های سایکس پیکو است. معارضان سوریه که یک روزی در اندیشه این بودند که تنها چند گام برای رسیدن به کاخ المهاجرین در دمشق فاصله دارند، دیروز در ریاض گردهم آمدند اما این بار بدون حضور بسیاری از رهبران‌شان از جمله ریاض حجاب. چرا که برای وی هیچ دعوتنامه‌ای فرستاده نشده و بقیه نیز شرط حضورشان به موافقت با بازگشت به سوریه در زیر پرچم بشار اسد بستگی داشت. نمی‌خواهیم وارد جزئیات شویم و زمان خود را با پرداختن به برخی مواضع تلف کنیم، نه به این خاطر که ما از زمان آغاز بحران این کار را نکردیم بلکه به این خاطر که بخوبی می‌دانیم نقشه راه مطمئنی برای بحران سوریه وجود دارد. این نقشه راه را پوتین و تیمش با موافقت سه‌جانبه سوریه، ایران و ترکیه ایجاد کرده اما دیگران نقش زیادی ندارند و بگذارید هر چه می‌خواهند بگویند. «سوریه جدید» از میان ویرانی و جنگ سربرآورده تا نقش رهبری و منطقه‌ای خود را که برخی می‌خواستند به دلیل صلابت و پایداری دمشق در مقابل طرح آمریکا و اسرائیل و پیروزی بر آن بعد از دادن قربانی‌های بسیار آن را از این کشور بگیرند، بازیابد. سوریه جنگ را انتخاب نکرد بلکه از طریق توطئه‌ای که با اداره آمریکا و اسرائیل چیده شده بود همانطور که این توطئه‌ها در عراق، لیبی و یمن وجود دارد، این جنگ به سوریه تحمیل شد. می‌خواستند عرب و مشخصا سوریه و عراق را به حاشیه بکشانند و آنها را به زانو درآورند اما اراده این ملت‌ها و رهبران باهوش‌شان توانست معادله را برعکس کند و این کشورها را به مرکز رهبری در چارچوب ائتلاف‌ها بازگرداند. تحلیل‌ها را به دیگران می‌گذاریم و به این سخن اکتفا می‌کنیم که این دستاورد بزرگی که پوتین تاکنون محقق کرده و سوریه و عراق و شاید منطقه را با هویت جدیدی به ساحل امن رسانده، جذب ترکیه و اردوغان به محور روسیه و دور کردنش از اروپا و آمریکا و پیمان ناتو و تأکید بر این بود که منافعش با ایران، سوریه، روسیه و عراق و بعدا قاهره است نه واشنگتن، لندن، پاریس و بروکسل. پوتین همتای ترکیه‌ای خود را بعد از این قانع کرد که به او فهماند برکناری بشار اسد اولا هرگز رخ نخواهد داد، ثانیا اگر رخ بدهد نتایج عکسی بر ترکیه و وحدت جغرافیایی آن خواهد گذاشت و ثالثا نقش کارآمد ترکیه در سیاست‌های منطقه در آینده بااهمیت‌تر از برکناری نظام دمشق است، رابعا سوریه به پایگاهی برای تنش و آشوب تبدیل می‌شود و برگ برنده کردها خطرناک‌ترین مساله علیه ترکیه در آینده خواهد بود. نشست سه‌جانبه سوچی احتمالا تکرار همان نشستی است که بعد از جنگ دوم جهانی در یالتا برگزار شد و نقشه جدید منطقه را ترسیم کرد. درست است که بشار اسد هرگز در آن شرکت نخواهد کرد اما صندلی‌اش آنجاست و با قدرت در تمام مناقشه‌ها حاضر خواهد بود، چرا که او شریک اصلی است. نشست سوچی دیروز سه‌جانبه بود و مطمئنا مرحله بعد چهارجانبه خواهد بود. در پایان می‌گوییم که این حق اسد است بعد از 7 سال از عبوس بودن اکنون لبخند بزند و بخندد. چه‌کسی تصور می‌کرد با این حجم و قدرت ائتلافی که آمریکا برای برکنار کردن او به هم بافته بود، او در کاخش باقی یا حتی زنده بماند؟