نگاهی به مجموعه شعر «باران آرزوها را خیس می‌کند» سروده حسین اسرافیلی
خوب و حالا حرفه‌ای...

حمیدرضا شکارسری: اگر «حسین اسرافیلی» شعرهای «باران آرزوها را خیس می‌کند» را نمی‌سرود‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌، من تنها از او با عنوان شاعری خوب یاد می‌کردم اما از این «باران» به بعد او را نه‌تنها شاعری خوب بلکه شاعری حرفه‌ای هم می‌دانم‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌. او به شهادت شعرهای اخیرش شاعری حرفه‌ای است زیرا:
یک- شاعر حرفه‌ای شاعری است با زبانی تثبیت شده اما نه منجمد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌. او با مرارت و استمرار به زبان خاص خود می‌رسد اما در آن اقامتی ابدی نمی‌گزیند و با این احساس که به زبانی خودکار رسیده، از آن فاصله می‌گیرد و به سمتی نو می‌رود‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌.
اسرافیلی از آن زبان سخت و حماسی در غزل‌ها و مثنوی‌ها و حتی در معدود اشعار نوی خود حالا به زبانی نرم و نزدیک به دکلماسیون روزمره متمایل می‌شود‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌.
«عطر توست/ که پاک می‌کند/ اشک‌هایم را/ و در آغوشم می‌گیرد»
دو- اسرافیلی در این مجموعه به جامعه شعری پیشنهاد تازه‌ای نداده اما با رفتاری مدرن به خود شعری درگذشته‌‌‌‌اش پیشنهادات تازه داده و خود پذیرفته است‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌. این نشان می‌دهد او رفتاری متصنعانه و متکلفانه با زبان ندارد و صادقانه بر اساس تغییرات زندگی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌، جهان‌بینی و نوع بینش ادبی‌‌‌‌اش به راه جدید پا گذاشته است‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌. آیا فاصله‌‌‌گیری جامعه ایرانی از سال‌‌های جنگ و دفاع‌مقدس و تمایل او به رفاه بیشتر در زندگی دنیوی و به عبارت دیگر آیا فاصله‌‌‌گیری جامعه ایرانی از زندگی ایدئولوژیک که دین و سیاست از اجزای لاینفک آن است‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌، عاملی مهم در رفتار متفاوت شاعران با زبان شعری نیست؟
اسرافیلی خودآگاه یا ناخودآگاه با این جریان همراه شده و تغییر در روند شاعری‌‌‌‌اش را پذیرفته است‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌. حالا او به جای نگاه و کشف در سنگرها و خطوط مقدم مقاومت در فلسطین و بحرین، متوجه پیرامون خود‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌، پشت دیوار خانه‌‌‌‌اش شده است.
«گلوی هیچ پرنده‌ای/ آوازم را/ پاسخ نمی‌دهد»
سه- شاعر حرفه‌ای در آثار خود دارای عناصر تکرارشونده است که اصطلاحا موتیف خوانده می‌شود‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌. موتیف می‌تواند معنایی و محتوایی یا ساختاری و فرمی باشد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌. این عناصر
تکرار شونده سبک شعری او را شکل می‌دهند‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌. سبک شعری هر شاعر لزوما سبکی منحصربه‌فرد نیست اما در هر صورت تا حدی بازتاب دهنده فردیت هنری و شعری او می‌تواند باشد.
حسین اسرافیلی تا امروز با موتیف زبان آرکاییک و نتراشیده و نگاه و مضمون‌پردازی حماسی‌‌‌‌اش پیش آمده بود و از امروز باید دنبال موتیف‌های تازه باشد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌. او باید از این پس نیز به کار حرفه‌ای خود با عناصر تکرارشونده تازه‌ای ادامه دهد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌. عناصر تکرارشونده البته به معنای مضامین تکراری نیست‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌. مساله‌ای که در مجموعه بارانی تازه چندین بار رخ نموده است‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌.
«تو می‌خندی و/ من/ از بهار سرشار می‌شوم»
«به رویایم که می‌آیی/ پر می‌شوم از تو/ از بهار»
«به یادت که می‌افتم/ بهار/ در جانم شکوفه می‌زند»
«نگاهت که می‌کنم/ بوی بهار می‌گیرم» و چند صفحه بعد: «نگاهت می‌کنم/ بوی بهار می‌گیرم»
چهار- شاعر حرفه‌ای بر محیط ادبی و شعری زمان خود تاثیر می‌گذارد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌. هر چه شاعر نامدارتر باشد و از کاریزمایی پررنگ‌‌‌‌‌‌تر برخوردار باشد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌، این تاثیر عمیق‌‌‌‌‌‌تر می‌شود تا اینکه به ایجاد جریان و موج شعری بینجامد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌. آیا اسرافیلی که در شعر دفاع‌مقدس چنین شخصیتی داشت در دوران جدید شعری خود به همین اقتدار خواهد رسید؟
و او اگر با زبان‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌، برخوردهای جسورانه‌‌‌‌‌‌تر چون این شعر داشته باشد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌، چرا که نه؟
«مثلا/ دانه را درخت/ و کرم ابریشم را/ پروانه/ می‌توان دید»
شروع غیرمنتظره این شعر می‌تواند یک پیشنهاد باشد.
پنج- شاعر حرفه‌ای به دلیل حشر و نشری مدام با جامعه شعری‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌، خواه ناخواه در امور شعری روزگار خود دارای دیدگاه و نظریه می‌شود‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌. این امر لزوما به معنای منتقد خواندن او نیست اما به این معناست که شاعر حرفه‌ای در برابر آنچه در حوزه شعر و ادبیات روزگارش اتفاق می‌افتد دارای موضع است؛‌‌‌‌‌‌‌‌‌ موضعی فعال و از سر تامل‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌. اسرافیلی با مجموعه جدیدش چنین موضع فعال و نوینی را انتخاب کرده است‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌. چه کسی می‌توانست تصور کند روزی از او بخواند:
«دلتنگ توام/ و چتر وارونه گرفته‌ام/ تا ابرها خیس نشوند»
شش- شاعر حرفه‌ای دارای تداوم کاری است‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌. او جرقه‌ای میرا و نسیمی گذرا نیست‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌. او شعله‌ای مانا و توفانی ماندگار است‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌. دولت او دولتی مستعجل نیست، بلکه اقبالی دائمی است‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌. او با یکی دو مجموعه شعر حتی اگر پرسروصدا و موفق از آب دربیاید متوقف نمی‌شود و به خلق و آفرینش ادبی خود ادامه می‌دهد. البته چه‌بسا نتواند موفقیت قبلی خود را بازیابی کند اما از کار جدی ادبی باز نمی‌ماند‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌. اسرافیلی دقیقا در چنین موقعیتی قرار گرفته است‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌. او در راه تازه‌‌‌‌اش تا کجا پیش خواهد رفت؟
***
«حسین اسرافیلی» در مجموعه شعر «باران آرزوها را خیس می‌کند» در مضمون‌یابی‌‌های خود ناخودآگاه به مخزن اطلاعات شعری در ذهنش مراجعه بسیاری داشته و از شاعران مختلف تاریخ شعر معاصر فارسی برداشت‌‌‌هایی داشته است اما بی‌گمان در ادامه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌، استقلال نسبی او را در تصویرسازی و  مضمون‌یابی شاهد خواهیم بود‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌.