|
تروریسم دارویی خشنترین نوع ترور
رؤیا راعی: دشمنی رژیم آمریکا با مردم ایران داستان چند سال اخیر نیست، بلکه قدمتی ۷۰ساله دارد. از زمانی که مردم این مرز و بوم تصمیم گرفتند زمام امور یکی از منابع خدادادی- نفت؛ طلای سیاه- را به دست بگیرند و آن را ملی کنند، ایالات متحده حتی سر کار بودن نخستوزیری متمایل به این رژیم را هم برنتافت و با کودتا، او را برکنار کرد. این رویه از فردای انقلاب شکوهمند اسلامی تشدید شد و رژیم آمریکا در طول بیش از ۴ دهه گذشته از اعمال هر گونه فشار ممکن به کشورمان دریغ نکرده است؛ با شکست غائلههای نیابتی اوایل انقلاب، مستقیما در جنگ تحمیلی رژیم بعث علیه ایران مشارکت کرد و بهرغم شکست مجدد از دفاع مقدس ایران اسلامی، به سایر فشارها بویژه تحریمهای بسیار شدید اقتصادی روی آورد.
البته از چند سال قبل، آمریکاییها راهبرد آنچه فشار حداکثری و تحریمهای فلجکننده خواندهاند را در پیش گرفتهاند و به این منظور از جنگ ترکیبی(هیبریدی) بهره میبرند. دستکاری افکار عمومی بوسیله امپراتوری رسانهای، یکی از ساحتهای مهم این جنگ است که معالاسف با وطنفروشی رسانههای پارسیزبان ضدانقلاب در حال پیگیری آن هستند.
دولت آمریکا پس از شکستهای پیدرپی در سازمان ملل، رو به اقدامات جنایتکارانه در تهدید جان مردم عادی از طریق تروریسم اقتصادی آورده است. این رژیم بتازگی ۱۸ بانک ایرانی را در فهرست تحریمها قرار داده است؛ فهرستی که انتها ندارد و بیش از آنکه کارکرد اقتصادی داشته باشد، جنبه تبلیغاتی دارد. البته این به معنای آن نیست که تحریمهای رژیم آمریکا صرفا جنبه تبلیغاتی دارد، چرا که بخشهای مهمی نظیر دارو متأثر از خباثت این رژیم است.
«ریچارد نفیو» مقام ارشد رژیم آمریکا در کتاب «هنر تحریمها» مدعی میشود هدف از تحریمها «وارد کردن درد» و «کاهش آستانه مقاومت» است. بانیان تحریمهای ایران که برخلاف شدت گرفتن گریم آنها از سوی غربگرایان داخلی با پیروزی «جو بایدن»؛ از قضا غالبا از حزب دموکرات آمریکا هستند، سیاست دوگانهای در پیش گرفتهاند؛ از یک سو درگذشت فلان هنرمند را تسلیت میگویند و از طرف دیگر از واردات داروهای حیاتی کودکان و سالخوردگان جلوگیری میکنند. اگر چه آمریکا مدعی است تحریمهای ایران مانع صادرات کالاهایی مانند تجهیزات پزشکی، درمانی و دارویی به کشور به طور مستقیم نمیشود اما محدودیتهای ناشی از شدت یافتن تحریم بانکها منجر به بروز مشکلاتی در ورود و خروج ارز از کشور یا به کشور شده و به دنبال آن، واردات دارو یا تامین مواد اولیه آن را با چالش و محدودیت اساسی مواجه کرده است. در نتیجه بیماران ایرانی برای تهیه دارو با مشکلات فراوانی روبهرو شدهاند.
این اقدامات آمریکا آن هم در شرایطی که تمام کشورهای دنیا در حال دست و پنجه نرم کردن با بیماری «کووید-19» و ویروس کرونا هستند، چیزی جز نادیده گرفتن حق حیات، حق سلامت، حق دسترسی به مراقبتهای بهداشتی، حق دسترسی به غذا و دارو به عنوان حقوقی که در اسناد حقوق بشری بارها مورد تأکید قرار گرفته و از نظر حقوق بشری حق مسلم انسانهاست، نیست.
بند الف ماده ۲۵ اعلامیه جهانی حقوق بشر صراحتا به حق سلامت اشاره کرده است. در این ماده آمده است: هر کس حق دارد سطح زندگی، سلامتی و رفاه خود و خانوادهاش را از حیث خوراک و مسکن و مراقبتهای طبی و خدمات لازم اجتماعی تأمین کند و همچنین حق دارد در مواقع بیکاری، بیماری، نقص اعضا، بیوگی، پیری و تمام موارد دیگری که به علل خارج از اراده انسان، وسایل امرار معاش او از بین رفته باشد، از شرایط آبرومندانه زندگی برخوردار شود.
ارسال به دوستان
باراک اوباما در کتاب خاطرات خود که بتازگی منتشر شده اذعان کرده است تحریمهای دولت جورج بوش پسر علیه ایران عمدتاً جنبه نمادین داشته و دولت او بوده که تحریمهای سخت را علیه ایران اعمال کرده است
روسیاهان تحریم
خانه سالمندان واشنگتن
گروه سیاسی: در حالی که هنوز جو بایدن زمام امور را در دست نگرفته، گزارش رسانههای خبری و تحلیلهای کارشناسان بیانگر آن است که بایدن نیز همانند رئیسجمهور سابق آمریکا از حربه تحریمها برای ایجاد محدودیت علیه ایران استفاده خواهد کرد. بررسی تحریمهای آمریکا علیه ایران بیانگر آن است که دولتهای دموکرات بیش از جمهوریخواهان از تحریم برای مقابله با جمهوری اسلامی استفاده کردهاند.
در همین راستا باراک اوباما، رئیسجمهور سابق آمریکا در بخشی از کتاب خاطراتش با اشاره به تلاشش برای تحت فشار گذاشتن ایران اذعان کرده است «تحریمهای پیشین آمریکا و رئیسجمهور قبل از وی عمدتا جنبه سمبلیک و نمادین داشته و به اندازه کافی سخت و سنگین نبوده است». لذا او مسیر را به سمت تحریمهای سخت و سنگین تغییر داده است. باراک اوباما در حالی به تحریمهای گسترده علیه ایران مباهات میکند که بخش قابل توجهی از این تحریمها ورود دارو و کالاهای اساسی به ایران را مختل کرد و سبب بروز مشکلاتی برای مردم شد. تحریم دارو و کالاهایی که در چارچوب کالاهای بشردوستانه قرار میگیرد و به صورت مستقیم با جان مردم در ارتباط است، نشان از سیاستی جدید در رویکرد خصمانه آمریکا علیه ایران دارد که از زمان ریاستجمهوری اوباما به صورت گسترده چنین رویکردی مورد استفاده قرار گرفت.
بررسی تاریخچه تحریمها نیز نشان میدهد دموکراتها هم از لحاظ کمی و هم از لحاظ کیفی بیشتر از جمهوریخواهان از ابزار تحریم علیه ایران بهره گرفتهاند، به گونهای که سیاست تحریمی علیه ایران از دولت دموکرات جیمی کارتر در سال 58 شروع و سختترین تحریمها توسط باراک اوبامای دموکرات وضع شد. نگاهی به سیاستهای تحریمی اوباما نشان میدهد او معمار اصلی تحریمها علیه ایران است.
باراک اوباما سال 2008 از حزب دموکرات به ریاستجمهوری آمریکا انتخاب شد. اوباما در دوران رقابتهای انتخابات ریاستجمهوری شعار مذاکره و گفتوگو بدون پیششرط با ایران را مطرح کرد. او وعده داد «تغییر در رفتار» ایران میتواند با عضویت این کشور در سازمان تجارت جهانی، برخی مزایای اقتصادی و ضمانتهای امنیتی، پاداش یابد. همچنین اوباما در نخستین پیام نوروزیاش بیان کرد خواستار در پیش گرفتن یک دیپلماسی برای حل تمام مشکلات فیمابین و برقراری روابط سازنده با ایران است. این سخنان اوباما در داخل کشور امیدهایی را برای اصلاح رابطه با آمریکا در میان برخی جناحهای سیاسی و دولتمردان به وجود آورد.
این در حالی بود که اوباما در دوره نمایندگی کنگره جزو حامیان تشدید تحریمها علیه ایران بود. او بیان کرده بود دولت ایران از درآمدهای نفتی برای توسعه برنامه هستهای خود و حمایت از گروههای تروریستی در خاورمیانه استفاده میکند، لذا اعمال فشار بر شرکتها برای قطع روابط مالی با ایران اثر تحریمها را افزایش میدهد. در پی این امر او سال 2007 طرحی را به سنای آمریکا ارائه کرده بود که سرمایهگذاران خارجی را به خروج از ایران تشویق میکرد. اوباما در عمل تا پیش از انتخابات ۸۸ یعنی یک دوره یک ساله همان مسیر دولت بوش جمهوریخواه را ادامه داد. در این مدت طی ۳ دستور اجرایی تعدادی از افراد و نهادهای ایرانی مورد تحریم قرار میگیرند.
بعد از انتخابات 88 و با وقوع فتنه 88، اوضاع بینالمللی علیه ایران تغییر میکند. جمهوری اسلامی ایران در فضای بینالمللی متهم میشود. با این بهانه آمریکا فشارهایش نسبت به ایران را افزایش میدهد. با راهبری آمریکا آخرین و مهمترین قطعنامه تحریمی شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران یعنی قطعنامه 1929، سال 2010 (19 خرداد 89) به تصویب میرسد.
دولت اوباما دامنه تحریمهای یکجانبه علیه ایران را بشدت گسترش میدهد. قانون سیسادا- قانون جامع تحریمهای ایران، پاسخگویی و عدم سرمایهگذاری- جولای 2010 (10 تیر 89) تصویب میشود. تصویب این قانون آغاز نسل دوم تحریمهای بانکی ثانویه علیه ایران است که زمینه را برای تغییرات مهمی در تحریمهای ایران ایجاد میکند و نسبت به تحریمهای قبلی یک تغییر اساسی محسوب میشود. هدف و مخاطب این قانون، بانکهای بزرگ بینالمللی در سطح جهان بودند که دسترسی به چرخه دلار برایشان اهمیت دارد. لذا وزارت خزانهداری آمریکا تلاش میکند از آنها برای همراه کردن خود در اجرای تحریمها علیه ایران بهره گیرد. قانون «سیسادا» این امکان جدید را به دولت آمریکا داد که از اهرم دسترسی به شبکه بانکی آمریکا و چرخه دلار برای تنبیه موسسات مالیای که به تحریم ایران توجه نمیکنند استفاده کند. در نتیجه این تحریم، بانکهای بزرگ بینالمللی عملا به بازوهای وزارت خزانهداری آمریکا برای اعمال تحریم علیه ایران تبدیل میشوند که این امر در اثرگذاری و اجرایی شدن تحریمهای یکجانبه آمریکا علیه ایران بسیار مهم بوده است. این حرکت که در دوره دموکراتها اتفاق افتاد عملا جبهه آمریکا علیه ایران را گسترش داد و ایران برای مقابله با تحریمها دیگر تنها با وزارت خزانهداری آمریکا طرف نبود.
بعد از قانون سیسادا در دولت اوباما، قانون اختیارات دفاع ملی برای سال مالی 2012 در دسامبر 2011 (دی 90) تصویب میشود که در آن ۲ اقدام جدی تحریمی یعنی تحریم بانک مرکزی و فروش نفت ایران انجام میشود. در گام بعدی قانون «ترا» (قانون کاهش تهدید ایران و حقوق بشر سوریه 2012) آگوست 2012 (مرداد 91) به تصویب میرسد. بر اساس این قانون بخشهای دیگری از اقتصاد ایران تحریم میشود. قانون ترا تحریمهای ذیل قانون آیسا درباره سرمایهگذاری در صنعت نفت را به سرمایهگذاری و صادرات و واردات در صنایع پتروشیمی توسعه میدهد. این قانون همچنین صدور ویزا برای بسیاری از مقامات ایرانی را به بهانههای مختلف از جمله نقض حقوق بشر ممنوع و بحث ممنوعیت تحصیل دانشجویان ایرانی در رشتههای مربوط به صنعت هستهای و موشکی را نیز مطرح میکند. علاوه بر این با تصویب این قانون، مؤسسات مالی خارجی در صورت انجام تراکنش برای هر فرد و نهاد ایرانی که به این بهانهها در لیست تحریم قرار گرفتهاند، از نظام مالی آمریکا محروم میشوند. تا پیش از این بر اساس قانون سیسادا، مؤسسات مالی خارجی فقط در صورت انجام تراکنش با بانکها و مؤسسات مالی ایرانی که به بهانه حمایت از سلاح کشتار جمعی یا تروریسم در لیست تحریم بودند از نظام مالی آمریکا محروم میشدند. همچنین قانون ترا، تحریمهای نفتی ایران را توسعه و اجازه میدهد نفت ایران صرفا به معدود کشورهای مشخصی فروخته شود و پول حاصل از آن فقط بتواند در تجارت دوجانبه کالاهای غیرتحریمی بین ایران و آن کشور به کار گرفته شود.
در اقدام بعدی در دولت اوباما، ژانویه 2013 (دی 91) «قانون آزادی و مبارزه با سلاحهای کشتار جمعی ایران (ایفکا)» به تصویب میرسد. قانون ایفکا، مجددا لیست تحریم ایران را توسعه داده و تمام افراد و نهادهای ایرانی را که مرتبط با بخشهای انرژی، حملونقل، کشتیسازی و بنادر ایران هستند و نیز صداوسیمای ایران را در لیست تحریمها قرار میدهد. علاوه بر این ارائه بیمه و بیمه خوداتکایی برای افراد قرار گرفته در لیست تحریم ایران بر اساس قوانین مختلف را ممنوع و آنها را شامل جریمههای در نظر گرفته شده قانون ایسا میکند. همچنین تحریم علیه بانکهای دنیا که با ایران تراکنش انجام میدهند در این قانون گسترش پیدا میکند و بر اساس این قانون، هر مؤسسه مالی خارجی در صورت انجام تراکنش با یکی از افراد و نهادهای ایرانی قرار گرفته در لیست تحریم (به هر دلیلی)، از نظام مالی آمریکا محروم میشود. قانون ایفکا در واقع هر فرد و نهاد ایرانی را که در لیست تحریمهای آمریکا قرار گرفتهاند، فارغ از دلیلش مشمول تحریمهای نسل دوم آمریکا میکند و این فشار مضاعفی را بر جمهوری اسلامی در بحث تحریمها وارد میکند. علاوه بر این شکل گرفتن کانالهای مالی و کانالیزه شدن روابط مالی ایران، بلوکه پولهای نفت و اجازه مصرف آن صرفا برای مصارف خاص، در این دوره از دولت دموکرات آمریکا انجام میشود.
سال 2013 کشور وارد فضای مذاکره با آمریکا میشود. یعنی دموکراتها تا آن زمان توانستند تحریمها را به گونهای هدایت کنند که آن را به هدف اصلیاش یعنی نشاندن ایران پای میز مذاکره برسانند.
******
خانه سالمندان واشنگتن
آیا انگیزه و وضعیت رهبران دموکرات برای اصلاحات ساختاری مورد نیاز حتی در داخل حزب خودشان، تفاوت چندانی با رهبران سالخورده و بیمار شوروی در واپسین سالهای منتهی به فروپاشیاش دارد؟
در حالی که جو بایدن خوابآلوی تقریبا 78 ساله با همان سبک دویدن نمایشیاش، سلانهسلانه از میان صندوقهای آرای مخدوش جورجیا، پنسیلوانیا و آریزونا و هرجومرج اجتماعی و سیاسیای که ترامپ همچنان در روزهای آخر به آن دامن میزند به سوی کاخ سفیدی راه باز میکند که خود در محاصره بحرانهایی بهمراتب جدیتر مثل همهگیری کرونا، سقوط اقتصاد دلار و انزوای هژمونی آمریکایی در جهان است، این پرسش مطرح میشود که آیا او واقعا رهبری هست که قابلیت فیزیکی، ذهنی و حتی جایگاه سیاسی لازم را برای مواجهه با سختترین روزهای داخلی و خارجی آمریکا داشته باشد و تازه اگر توانش را هم داشته باشد، انگیزهای برای برگرداندن ورق دارد؟
یک محقق انگلیسی- فرانسوی با ریشهای خاورمیانهای و با سابقه تحلیل روندهای جهانی قدرت شرق و غرب در یکی دو دهه اخیر بویژه در مورد افول کلانشهر لندن (به عنوان مرکزیت بقایای امپراتوری فروپاشیده بریتانیا) و همچنین ظهور و سقوط امپراتوری جدید روسیه به رهبری پوتین، حال تلاش دارد به پرسش حیاتی بالا درباره آمریکا پاسخ دهد. پاسخ بن یوداه، به اینکه جدیدترین رئیسجمهور جدید ایالاتمتحده ممکن است چقدر شبیه باثباتترین رئیس شورای عالی اتحاد جماهیر شوروی و همچنین آخرین نسل رهبران مقتدر حزب کمونیست باشد، تلویحا مثبت است. ضمن اینکه نباید از یاد برد که اعتبار پیشبینی او وقتی دوچندان میشود که بدانیم نقد او درباره رئیسجمهور بعدی آمریکا خود در قالب یک پیشبینی بوده است؛ در حقیقت او حدود 9 ماه پیش و در حالی که هنوز بحران کرونا مثل امروز گلوی پروژه آمریکای بزرگ ترامپ را نفشرده بود، در مقاله «آیا بایدن، برژنف آمریکایی است؟» برای روزنامه گاردین دست به ۲ پیشبینی طلایی تو در تو زد.
یوداه مقالهاش را چنین آغاز کرده بود:
«او با وجود ناخوشاحوالی و گیجی، اعتماد حزب الیگارشی «نومن کلاتورا»
- اعضای حزب کمونیست در مصدر پستهای کلیدی سیاسی و صنعتی دولت اتحاد جماهیر شوروی- را در یک ابرقدرت رو به زوال به دست آورد؛ با قول عدم اصلاحات ساختاری، محدودیت ایجاد نکردن در منافع خاص و عدم تغییر در یک سیاست خارجی مداخلهجویانه، سلطهطلبانه و بیش از حد ممتد.
این چکیدهای کاملا شفاف از چگونگی به قدرت رسیدن لئونید برژنف بیمار در اتحاد جماهیر شوروی در دهه 70 میلادی بود یا همان ترفندی که توسط کنستانتین چرننکو، نامزد مخالف گورباچف به هر قیمت ممکن، یک سال قبل از مرگش برای دبیر کل شدن در حزب کمونیست در سال 1984 به کار بست. اما اینکه این واقعیت میتواند به عنوان دستور کار جو بایدن برای تشکیلات حزب دموکرات در نظر گرفته شود جای تأمل دارد.
در این قیاس، به سبک واقعی اروپای شرقی، به عنوان یک «جوک جدی» تامل کنید. اول، بخش احمقانه (قیاس) را ببخشید: چندین لیگ فاصله میان دسیسههای یک حزب توتالیتر با انتخابات مقدماتی دموکراتها وجود دارد. بدیهی است در اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی انتخابات آزاد و منصفانهای در کار نبود. اما یک شباهت اساسی وجود دارد. شوروی آن اواخر، سامانه پیچیدهای بود که تشکیلات حزب از اواخر دهه 1960 هم به سوءکارکردش واقف بودند.
با این وجود حاکمیت شوروی به جای بازنگری در نقش جهانی خود یا آغوش گشودن برای آنچه اصلاحات ساختاری رادیکال تلقی میشد که امکان تهدید منافع روسای حزب و شرکتهای دولتی را به وجود میآورد، راهبردی اجتنابی را برگزید؛ ابتدا بواسطه برژنف، سپس توسط چرننکو. هزینهای که در نهایت با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی پرداختند، در جهان تاریخی شد».
نویسنده گاردین در این مقاله ابتدا آینده کاخ سفید را به بایدن و دموکراتها گره زده و سپس چشمانداز زوال هیات حاکمه آمریکا به سبک پولیتبوروی شوروی را مورد بررسی قرار میدهد. او برای اینکه نشان دهد جو بایدن به عنوان محتملترین گزینه دموکراتها برای نامزدی در انتخابات ریاستجمهوری 2020 - اگرچه انصافا 9 ماه پیش، بایدن هنوز در انتخابات مقدماتی درونحزبی در تقلای بیرون آمدن از زیر سایه سندرز و وارن بود- چگونه رئیسی برای قوه مجریه خواهد بود، رویکردهای او در داخل ساختار حزب دموکرات را مورد مداقه قرار داده و مینویسد: «این چرخه انتخاباتی حزب دموکرات (آمریکا) به جای یکی، دو کارزار جذاب در رابطه با اصلاحات ساختاری در قامت الیزابت وارن (که زودتر از همه نامزدها کنار رفت) و برنی سندرز ارائه داد. هر ۲ نامزد انتقادات پایداری از مدل اقتصادی کشور داشتند و آن را مقصر خیزش دونالد ترامپ در داخل و عامل تشدید کلپتوکراسی (فسادسالاری) اقتدارگرایانه در خارج برمیشمردند. کارزارهای این ۲ به طور مستمر طبیعت ناپایدار خط سیر فعلی را برجسته میکرد؛ نه فقط در زمینه تامین مالی اقتصاد ایالاتمتحده، بلکه روندهای شکستخورده سامانه سلامتی (هلثکر)، بدهیهای تحصیلی و فروپاشی اقلیمی و دفاعی. آنها نشان دادهاند که موضوع به موضوع، پیشبرد تشخیص و درمان برای چنین بیماریهایی بشدت محبوب واقع شده است. بایدن اما به شکلی موثر در ضدیت با کارزار اصلاحات ساختاری بوده است؛ او به جای تشریح تفصیلی این موضوع که به گمان او کجای کار تحلیلهای جناح چپ اشکال دارد، ترجیح میدهد راهحلهای آنها را غیرکاربردی و غیرانتخاباتی برشمارد. او آنقدر صادق بود که به حمایتکنندگان مالی ثروتمند حزب بگوید اگر رئیسجمهور شود «هیچ تغییر بنیادینی صورت نمیگیرد».
این اما چیزی بیش از صرف چشمپوشی از مالیات پیشنهادی بر ثروت است. برخلاف تشکیلات اوباما، دولت او(بایدن) میتواند بدون نقشه راه سیاسی، برنامهای برای اصلاحطلبان و چهبسا فاقد انرژی اجرایی باشد. ذهن به وضوح سست بایدن در صندلی رانندگی نشسته و همراه با نوستالژی او برای روزهای مدنیت و سیاستهای مشارکتی در کپیتول هیل (کنگره و مرکز حاکمیت ایالاتمتحده) است که به طور آشکار دموکراتها را طی دههها ناکام گذاشته است. با وجود اینکه این کشور 9/5 تریلیون دلار برای درگیریها در خاورمیانه و آسیا هزینه کرده بیآنکه بتوان ایمنتر شدن این مناطق را به اثبات رساند اما هیچ بازبینیای درباره نقش ایالاتمتحده در جهان انجام نخواهد شد.
میل بایدن و هوادارانش برای شکست دادن دونالد ترامپ ستودنی است. او به وضوح اعتماد رأیدهندگان آفریقایی- آمریکایی را جلب کرده اما این واقعیت که بایدن هیچ هدفی فراتر از اخراج ترامپ، برای کارزار انتخابات ریاستجمهوریاش برنگزیده، میتواند آزاردهنده باشد. او ترجیح داده چنین ایدهای را بپروراند که ترامپ یک استثنای وضع موجود است و نه محصول وضع موجود، بنابراین نمیتواند تشخیص دهد که شرایط تولید یک ترامپ دیگر هنوز وجود دارد».
باید بدانیم یوداه از تبار یهودیان مزراحی عراق است و بواسطه ریشهها و روابط خاورمیانهایاش بخوبی با روحیات دیکتاتورهای شرقی آشناست. اعتبار روزنامهنگاریاش را هم بواسطه مصاحبت با برخی رهبران اوراسیا از جمله عمرانخان به دست آورده است. از این جهت، قیاسی که میان حکمرانی فعلی واشنگتن با الیگارشیهای شرقی انجام میدهد، اعتباری ویژه پیدا میکند. او با نگاهی به حقایق دستگاه حکمرانی ایالاتمتحده ادامه میدهد:
«چیزی که عمدتا دستگاه حاکمه واشنگتن را به سوی بایدن جلب میکند این است که او تصویری در قالب رهبر افسانهای آمریکایی بازتاب میدهد. با این حال بیمایه است. آنچه مرا نگران میکند کمربستههای حاکمیت برای آن چیزی است که «قوانین مبتنی بر نظم بینالمللی» خوانده میشود که ترامپ آن را نادیده میگرفت. آنها دارد یادشان میرود که قدرت آمریکایی بر بنیادی از گسترده وسیعی از موفقیتهای بومی بنا شده که ثبات اجتماعی را ممکن میسازد. اگر چه وقتی درآمد طبقات متوسط و پایین برای چندین دهه با کسادی مواجه است - به طوری که 140 میلیون بزرگسال (شهروند آمریکا) هر سال گزارش «مشقت تامین مالی درمان» پر میکنند، سن امید به زندگی شخص در حال نزول است، وثیقه و بدهی دانشگاهی به رشد خود ادامه میدهد- چنین بنیادی شروع به فرو ریختن میکند. نظرسنجیها نشان میدهد احساس ملی خوشبختی افول کرده است. نمایههای کلیدی مثل اینهمانهایی بودند که رهبری شوروی، آن زمان که ترجیح داد برژنف را با وجود کهولت سن در قدرت نگه دارد یا چرننکو را چند ماه مانده به مرگ محتوم برگزیند تا با چالش اصلاحات داخلی مواجه نشود، تصمیم به نفیشان گرفت.
این همان جایی است که آن «جوک جدی» یادشده واقعا جدی میشود. بایدن اگر از دست رسانهها یا یورش تبلیغاتی جمهوریخواهان جان سالم به در ببرد، میتواند در انتخابات نوامبر پیروز شود... اما کسانی که برای یادگاری نوشتن روی دیوار او عجله دارند باید با خودشان صادق باشند که این چه جور ریاستجمهوری خواهد بود؛ نوعی دولت موقت که به افسانههای ابرقدرت (آمریکا) سوگند یاد میکند و مشکلات ساختاری بیحساب را که باعث تهی شدن قوت ملی از درون میشود نادیده میگیرد، چرا که مشکلات بیش از اندازه سخت هستند».
ارسال به دوستان
«سادهسازی بحران» به زبان ساده!
نوید مؤمن: اخیرا دکتر «سیدعباس عراقچی» معاون وزیر امور خارجه و فرستاده ویژه دولت به ایروان و باکو (با هدف واسطهگری در بحران قرهباغ) به نکات قابل تأملی درباره «آتشبس اخیر قرهباغ» اشاره کرده است:
«آنچه در توافق آتشبس قرهباغ آمده، ایجاد یک کریدور جادهای، یا بهتر است گفته شود یک مسیر ترانزیتی، داخل خاک ارمنستان از نخجوان به سمت خاک اصلی آذربایجان است که امنیت آن توسط روسیه تضمین خواهد شد و مسیر دقیق آن نیز هنوز مشخص نیست. این ایده جدیدی نیست و طرح آن سابقه طولانی دارد و اگر هم عملی شود، با هزار اما و اگر همراه است. با این حال رایزنیهای ما با همه طرفها ادامه دارد». هر چند علاقهمندیم «روایت آقای عراقچی» درباره بحران قرهباغ و سادهسازی صورت مسأله توسط ایشان را بدون چون و چرا بپذیریم اما حقایقی که در جریان انعقاد توافق آتشبس قرهباغ و پس از آن گذشته، جایی برای سادهانگاری در قبال این «بحران» باقی نگذاشته است! نخستین مساله، به «انفعال وزارت امور خارجه» در قبال بحران قرهباغ بازمیگردد. شاید آقای عراقچی و همراهان ایشان در دستگاه دیپلماسی از سفر چند روزه خود به باکو و ایروان، به مثابه «جدیت دیپلماسی» در مواجهه با بحران قرهباغ یاد کرده و انتقادات وارده به وزارت امور خارجه را با استناد به چند عکس یادگاری رد کنند! اما معاون وزیر امور خارجه کشورمان قطعا پس از مدتها گفتوگو، رایزنی و رصد اوضاع مناطق مختلف جهان از نزدیک و دور، بخوبی میداند یک «دیپلماسی منطقهای موفق»، مرهون چینش زیرساختها، بایستهها و اصولی متقن است؛ مؤلفههایی بنیادین که متأثر از «سنجش ظرفیتهای مبتنی بر تهدید(بحران)»، «آیندهپژوهشی تحولات منطقه»، «ارائه راهکارهای مشترک به طرفهای دخیل در بحرانهای احتمالی» و «تعریف ابزارهای متنوع جهت ضمانت اجرایی» هر گونه فرآیند صلح یا آتشبس است، بنابراین سفر فوری به کشورهای دخیل در بحران یا جنگ در منطقه زمانی میتواند مؤثر باشد که زیرساختها و مؤلفههای شکلدهنده «دیپلماسی منطقهای» نضج یافته باشد. واقعیت امر این است که «دیپلماسی منطقهای» در دولت یازدهم و دوازدهم، حکم یک «مفهوم انتزاعی» را پیدا کرد! هنوز به یاد داریم نخستین سفر رئیسجمهور کشورمان به مهمترین کشور همسایه (عراق)، در دوره دوم حضور ایشان در این مسند صورت گرفت. از سوی دیگر، نگاه متمرکز و مستقیم دولت و وزارت امور خارجه روی «سرنوشت برجام» و بازی نامتوازن [اما هدفمند] آمریکا و تروئیکای اروپا سبب شد متوجه تکانهای اولیه «گسلهای ژئوپلیتیک» آسیای میانه و غرب آسیا نشویم! یکی از این موارد، «بحران قرهباغ» بود؛ بحرانی که در نهایت با میانجیگری روسها و همافزایی مشترک «آنکارا- باکو» به نقطه فعلی رسید. موقعیت ژئوپلیتیک ممتاز کشورمان و قدرت اکتسابی جمهوری اسلامی در حوزههای دفاعی، ظرفیتهایی هستند که وزارت امور خارجه باید از آنها در راستای «تقویت قدرت منطقهای ایران» و «نقشآفرینی مؤثر در منازعات منطقهای» استفاده میکرد. باید بپذیریم این «ظرفیت بالقوه» به یک خروجی نهایی و محصول عینی در حوزه سیاست خارجی کشورمان تبدیل نشد. اکنون در سایه این غفلت، شاهد انعقاد توافق آتشبسی هستیم که در آن، نامی از ایران نیامده است اما عواقب و تبعات سلبی در نحوه اجرای آن، میتواند برای کشورمان هزینه ایجاد کند. بازی پشتپرده و غیراعلامی بازیگران دخیل در انعقاد آتشبس اخیر (خصوصا ترکیه) نیز موضوعی نیست که بتوان بسادگی از کنار آن گذشت. در هر حال، ترکیه به عنوان یکی از اصلیترین جولانگاههای تروریسم تکفیری در منطقه، نقش بسزایی در خلق بحرانهای امنیتی مزمن و دامنهدار در کشورهایی مانند سوریه، عراق و اکنون قفقاز ایفا کرده است. بدیهی است در این باره، «خطوط قرمز امنیتی ایران» باید بیش از هر زمان دیگری در مقابل دیدگان آنکارا ترسیم شود. بدون شک در این مرحله، «سادهسازی صورت مساله» یا به عبارت بهتر «سادهسازی بحران» کمکی به حل واقعی ماجرا نخواهد کرد! بدیهی است انعقاد آتشبس در قرهباغ بدون دخیل کردن دولت ایران، نمادی از «ضعف تمامعیار وزارت امور خارجه» در حوزه «دیپلماسی منطقهای» یا «دیپلماسی با همسایگان» محسوب میشود. دغدغههایی که پس از انعقاد آتشبس در قرهباغ در حوزه ترانزیت و امنیت در حوزه خزر و آسیای میانه (آن هم در همسایگی شمال و شمال غرب ایران) مطرح است، میتوانست به مراتب کمتر از وضعیت فعلی باشد. در این میان، توجیه وقایعی که در جریان انعقاد آتشبس رخ داده و طبیعی جلوه دادن آنها، صرفا منجر به «لاپوشانی ضعفهای اساسی وزارت امور خارجه کشورمان» خواهد شد؛ دغدغه و نکتهای که امیدواریم آقای عراقچی و همراهان ایشان لااقل از اکنون تا پایان دولت نسبت به آن توجه داشته باشند!
ارسال به دوستان
طی 24 ساعت 479 نفر از هموطنان بر اثر ابتلا به کرونا جان خود را از دست دادند
آغازمبارزه مردمی با کرونا
* ناکارآمدی دولت در مدیریت کرونا اثبات شده اما مردم میتوانند با رعایت پروتکلهای بهداشتی زنجیره انتقال را کاهش دهند
گروه اجتماعی: عجیب و غریبترین و در عین حال گیجکنندهترین محدودیتهای شدید کرونایی قرار است از امروز در سراسر کشور اعمال شود.
به گزارش «وطن امروز»، محدودیتهای شدید کرونایی امروز در حالی اعمال میشود که نحوه اجرای آن در هر استان و هر شهرستان متفاوت است. با توجه به اینکه شهرها به ۳ وضعیت قرمز، نارنجی و زرد تقسیم شدهاند، نحوه اجرای محدودیتها متفاوت است اما همین مساله موجب شده بسیاری از مردم سرگردان شوند.
مسؤولان وزارت بهداشت و متخصصان و جامعه پزشکی معتقد بودند تعطیلی سراسری در کنار محدودیتهای تردد میتواند زنجیره انتقال را قطع کند اما دولت زیر بار تعطیلی نرفت. همین تصمیم موجب شد یک سردرگمی بیسابقه در جامعه به وجود آید؛ اینکه کدام مشاغل مجاز به فعالیت هستند و کدام مشاغل به تعطیلی میروند و اینکه چرا برخی مشاغل مجاز باید با یکسوم کارمند کار کنند و برخی دیگر با دوسوم، از عمدهترین سوالات جامعه است.
دولت زیر بار تعطیلی نرفت اما همین تعطیلی نصفه و نیمه میتواند در این روزهای کرونایی غنیمت باشد و باید مردم خود پروتکلهای بهداشتی را رعایت کنند. ناکارآمدی دولت در مدیریت کرونا اثباتشده اما میتوان با یک مشارکت عمومی در رعایت پروتکلهای بهداشتی زنجیره انتقال را قطع کرد. باید برای ۲ هفته از رفتوآمد غیرضروری پرهیز کرد، در بیرون از خانه از ماسک استفاده کرد، به دورهمی و میهمانی نرفت. ویروس کرونا نشان داده با کسی شوخی ندارد و برای سلامتی خود و خانواده باید پروتکلهای بهداشتی را رعایت کرد. میتوان با رعایت همین محدودیتهای نصفه و نیمه نیز زنجیره کرونا را تا حدودی کاهش داد و آمار مرگومیرها را کم کرد. به گفته مسؤولان وزارت بهداشت اگر پروتکلهای بهداشتی را رعایت نکنیم باید شاهد مرگومیرهای روزانه 4 رقمی باشیم.
روز گذشته کمیته امنیتی، اجتماعی و انتظامی وزارت کشور در اطلاعیهای اعلام کرد زمان پایان محدودیتها منوط به تغییر وضعیت کرونا در کشور است. این مساله به معنای آن است که محدودیتها و برخی تعطیلیها تا اطلاع ثانوی ادامه خواهد داشت.
در متن این اطلاعیه آمده است: در اجرای مصوبات ستاد ملی مدیریت کرونا و در پاسخ به پیگیریهای مردمی و مطالبات افکار عمومی در راستای قطع زنجیره انتشار و انتقال ویروس منحوس کرونا، اطلاعیه شماره ۲ کمیته امنیتی، اجتماعی و انتظامی درباره طرح جامع مدیریت هوشمند محدودیتها متناسب با روند و وضعیت بیماری «کووید-۱۹» در شهرها به استحضار ملت ایران و اصحاب رسانه میرسد و جزئیات مرتبط با هر یک از موضوعهای مطرح شده، در اطلاعیههای بعدی اعلام میشود.
این اطلاعیه میافزاید: طرح جامع مدیریت هوشمند محدودیتها بر پایه جغرافیای شهرها تدوین و اجرا خواهد شد. علاوه بر محدودیتهای مشخص شده در طرح، برگزاری هرگونه نمایشگاه(عمومی، تخصصی و بینالمللی) در همه وضعیتها (زرد، نارنجی و قرمز) تا عادی شدن شرایط ممنوع است.
بر اساس اطلاعیه وزارت کشور، ادامه فعالیت بقاع متبرکه و اماکن مقدس زیارتی برابر دستورالعملهای ابلاغی قبلی وزارت بهداشت خواهد بود. همچنین همه دستگاههای دولتی، اشخاص حقیقی و حقوقی بخش غیردولتی و تولیدی مکلف به اجرای دستورالعملهای ابلاغی در چارچوب مدیریت بیماری هستند.
طبق اطلاعیه مذکور، استفاده از ماسک در اماکن عمومی و پرتردد در همه شهرها در همه وضعیتها الزامی است و متخلفان برابر مصوبات ستاد ملی جریمه خواهند شد. این در حالی است که زمان خاتمه محدودیتها در شهرهای زرد، نارنجی و قرمز منوط به تغییر وضعیتها بوده لذا تصور ۲ هفتهای بودن طرح تلقی درستی نیست.
بر اساس آنچه در اطلاعیه وزارت کشور آمده است، لیست مشاغل گروه دوم عبارتند از:
در پایان اطلاعیه ضمن اعلام اینکه جزئیات بیشتر طرح در اطلاعیههای بعدی به استحضار ملت خواهد رسید، از مردم خواسته شده تا اخبار و اطلاعات لازم را از طریق اطلاعیههای صادره دریافت کنند.
در این باره نایبرئیس کمیسیون بهداشت و درمان مجلس گفت: محدودیتهای جدید برای مقابله با کرونا که از روز شنبه در سراسر کشور اعمال میشود چنانچه با رعایت پروتکلهای بهداشتی همراه باشد تاثیرگذار خواهد بود، هر چند این طرح طرحی کامل نیست و مشکلات خود را دارد.
علیاصغر باقرزاده در گفتوگو با «وطن امروز» با بیان اینکه نظر کارشناسان بهداشت، مسؤولان بیمارستانی و نمایندگان مجلس بر تعطیلی قطعی 2 هفتهای تهران و برخی شهرهای با وضعیت شدید کرونایی است، افزود: کادر درمان بسیار خسته است و شیوع ویروس طوری است که روزبهروز بر آمار جانباختگان و بستریشدگان افزوده میشود، بنابراین تنها راه قطع زنجیره انتقال این ویروس فقط قرنطینه 2 هفتهای در برخی شهرهاست.
وی خاطرنشان کرد: متاسفانه موضوع اقتصاد و معیشت مردم در روزهای تداوم شیوع کرونا در اولویت قرار دارد و سلامت در رده بعدی است، این دوگانگی قدرت تصمیمگیری درست و اصولی را برای مقابله با این بیماری از مسؤولان اجرایی گرفته است.
باقرزاده به شلوغی جادها و رفتن مردم به سفر در چند روز گذشته، قبل از اعمال محدودیتهای جدید اشاره کرد و افزود: کمتوجهی به دستورالعملهای بهداشتی و فاصلهگذاریهای اجتماعی بیتردید به منزله استقبال از مرگ است، البته باید به این نکته توجه داشت که تابآوری مردم به دلیل برنامههای ضعیف دولت در مقابله با کرونا کاهش یافته و اعتماد خیلیها به دولت در این زمینه سلب شده است.
نایبرئیس کمیسیون بهداشت و درمان مجلس اضافه کرد: اعضای این کمیسیون معتقدند برای قطع زنجیره ویروس کرونا تهران و برخی شهرها باید قرنطینه کامل شود و درکنار آن معیشت دهکهای پایین درآمدی نیز مدنظر قرار گیرد.
باقرزاده تصریح کرد: هر چند طرح جدید مقابله با کرونا در این شرایط سخت ضروری است اما کامل نیست، بنابراین دولت و تصمیمگیران باید همچنان درصدد برنامهریزی دقیقتر برای مهار این بیماری برآیند، چرا که معلوم نیست ویروس کرونا کی از بین میرود.
***
طی 24 ساعت 479 نفر از هموطنان
بر اثر ابتلا به کرونا جان خود را از دست دادند
آمار جانباختگان کرونایی در 2 هفته اخیر همچنان بیش از 450 نفر در یک شبانهروز گزارش میشود. به گفته کارشناسان بهداشت، چنانچه مردم پروتکلهای بهداشتی را رعایت نکنند، آمار جانباختگان همچنان افزایش خواهد یافت و در ماههای آینده 4 رقمی خواهد شد. به گزارش «وطن امروز»، طبق اظهارات دیروز سخنگوی وزارت بهداشت، بر اساس معیارهای قطعی تشخیصی، از ظهر پنجشنبه تا ظهر جمعه ۱۳ هزار و ۲۶۰ بیمار جدید مبتلا به «کووید-۱۹» در کشور شناسایی شدند که ۳ هزار و ۴۴ نفر از آنها بستری شدند. سیماسادات لاری افزود: مجموع بیماران «کووید-۱۹» در کشور به ۸۲۸ هزار و ۳۷۷ نفر رسید. وی با بیان اینکه متاسفانه در طول این زمان ۴۷۹ بیمار «کووید-۱۹» جان خود را از دست دادند، مجموع جانباختگان این بیماری را ۴۳ هزار و ۸۹۶ نفر اعلام کرد. سخنگوی وزارت بهداشت با اشاره به اینکه خوشبختانه تاکنون ۵۸۹ هزار و ۲۵ نفر از بیماران، بهبود یافته یا از بیمارستانها ترخیص شدهاند، اظهار کرد: ۵۷۵۶ نفر از بیماران مبتلا به «کووید-۱۹» در وضعیت شدید این بیماری تحت مراقبت قرار دارند. به گفته لاری، تاکنون ۵ میلیون و ۷۰۶ هزار و ۸۳۴ آزمایش تشخیص «کووید-۱۹» در کشور انجام شده است. وی خاطرنشان کرد که استانهای تهران، اصفهان، قم، آذربایجان شرقی، خراسان جنوبی، سمنان، قزوین، لرستان، اردبیل، خوزستان، کرمانشاه، کهگیلویهو بویراحمد، گیلان، بوشهر، زنجان، ایلام، خراسان رضوی، مازندران، چهارمحالوبختیاری، البرز، آذربایجان غربی، مرکزی، کرمان، خراسان شمالی، همدان، یزد و کردستان در وضعیت قرمز قرار دارند. لاری همچنین تاکید کرد: استانهای هرمزگان، فارس، گلستان و سیستانوبلوچستان نیز در وضعیت نارنجی و زرد قرار دارند.
* احتمال ۴ رقمی شدن آمار مرگومیر کرونایی
کرونا به تنهایی تهدیدکننده سلامت مردم در این فصل سرما نیست چرا که ویروس آنفلوآنزا نیز در این فصل شیوع پیدا میکند. در چنین شرایطی خودمراقبتی و رعایت پروتکلهای بهداشتی برای حفظ سلامتی خود و دیگران ضرورتی اجتنابناپذیر است. معاون درمان ستاد کرونای استان تهران ضمن انتقاد از افزایش سفرها پیش از اعمال محدودیتهای کرونایی جدید، گفت: با اضافه شدن متغیرهایی مانند سرما، آنفلوآنزا، عدم رعایت مردم و... وقوع مرگهای ۴ رقمی دور از انتظار نخواهد بود و ممکن است این اتفاق هم بیفتد.
دکتر نادر توکلی با اشاره به آغاز محدودیتهای جدید کرونایی از امروز (اول آذر) گفت: زمانی که مغازهها و فروشگاههای غیرضروری تعطیل شوند و ادارهها و سازمانها نیز با یکسوم ظرفیت کارمندان خود به فعالیت بپردازند، خود به خود میزان ارتباط افراد کاهش مییابد و حملونقل شهری که عامل عمده انتقال ویروس کروناست کنترل میشود. طبیعتا موضوعات ذکر شده و اعمال محدودیتها سبب میشود زنجیره انتقال ویروس تا حدی کم شود. وی افزود: پیشبینی میکنیم با این محدودیتهای دوهفتهای بار بیماری، مراجعه به مراکز درمانی و مرگومیر کمتر شود تا بتوانیم سرویس مناسبتری به بیماران ارائه دهیم، زیرا در حال حاضر یکی از مشکلات ما در این زمینه است.
توکلی با اشاره به اینکه بیمارستانها پر شدهاند و تختهای بستری محدود است، تاکید کرد: هدف عمده طرح تعطیلی دوهفتهای مشاغل و اعمال سایر محدودیتها مانند محدودیت تردد بین استانی و شبانه این است که یک آرامش نسبی برای کادر درمان فراهم کنیم، هر چند این اقدام هم درمان قطعی واقعه نیست. معاون درمان ستاد کرونای استان تهران اظهار کرد: ارزیابی نتایج طرح بهسرعت انجام نخواهد شد. پس از اعمال محدودیتها با ۲ هفته تاخیر میتوانید نتایج را مشاهده کنید. از روز شنبه تمام محدودیتها به شکل جدی اعمال خواهد شد. وی با انتقاد از افزایش سفرها به سمت شمال کشور طی روزهای اخیر و پیش از آغاز اعمال محدودیتهای جدید، بیان کرد: با اجرای محدودیتها همراهی مردم هم نکته بسیار مهمی است و اگر همراهیای از سوی مردم صورت نگیرد طبیعتا توفیقی در اجرای محدودیتها نخواهیم داشت.
توکلی در گفتوگو با ایسنا تاکید کرد: با اضافه شدن متغیرهایی مانند سرما، آنفلوآنزا، عدم رعایت مردم و... وقوع مرگهای ۴ رقمی دور از انتظار نخواهد بود و ممکن است این اتفاق هم بیفتد. وی درباره جهشهای احتمالی ویروس کرونا افزود: مورد ثابتشدهای وجود ندارد اما شواهد بر این منوال است که ویروس تغییر رفتار داده اما این موضوع هنوز ثابت نشده است.
ارسال به دوستان
قیمت هر کیلو مرغ در خردهفروشیها به بیش از ۲۷ هزار تومان رسید
پرواز مرغها از بام پاستور
گزارش کمیسیون اصل 90 نشان میدهد اشتباهات وزارت صمت و بانک مرکزی دلیل رشد قیمت مرغ و کمبود نهادههای دامی است
گروه اقتصادی: دوباره قیمت مرغ به پرواز درآمده است به طوری که قیمت هر کیلو مرغ، پنجشنبه هفته گذشته به بیش از 27500 تومان رسید. بررسیها نشان میدهد پشتپرده افزایش دوباره قیمت مرغ، موضوع نهادههای دامی است. قیمت مرغ در ۲ ماه اخیر روند پرنوسانی داشته است. از ابتدای مهرماه قیمت مرغ وارد کانال 20هزار تومان شد که همان زمان مسؤولان وعده کاهش آن را دادند اما دیری نپایید که قیمت مرغ در انتهای مهرماه به 27 هزار تومان رسید. چند هفتهای فشار دولتیها بر مرغدارها موجب شد آنها با پذیرش ضرر اما با قول مساعد رسیدن نهادهها قیمتها را کنترل کنند و قیمت مرغ به 23 هزار تومان رسید اما حالا دوباره زمزمههای افزایش قیمت مرغ و حتی ورود آن به کانال 30 هزار تومان به گوش میرسد. تنها دلیل افزایش قیمت مرغ- طبق گزارش رسمی کمیسیون اصل نود مجلس شورای اسلامی - اشتباهات وزارت صمت، وزارت جهاد کشاورزی و بانک مرکزی است.
به گزارش «وطن امروز»، طی روزهای اخیر قیمت هر کیلوگرم گوشت مرغ در عمدهفروشیها نزدیک ۲۶ هزار تومان و در بازار مصرف حدود ۲۸ هزار تومان بوده است. این در حالی است که طبق مصوبه اخیر ستاد تنظیم بازار، قیمت هر کیلوگرم مرغ زنده ۱۴هزار و ۴۰۰ تومان و قیمت هر کیلو گوشت مرغ برای مصرفکننده ۲۰هزار و ۴۰۰ تومان تعیین شد. در همین راستا مدیرعامل اتحادیه سراسری مرغداران گوشتی به خبرگزاری دولت گفته است: اکنون در اکثر استانهای کشور با کمبود عرضه مرغ زنده روبهرو هستیم که همین امر در افزایش نرخ تاثیر داشته است. محمدعلی کمالی اظهار داشت: امروز قیمت مرغ زنده به طور میانگین بین ۱۸ هزار تا ۲۰ هزار تومان اعلام میشود که در برخی استانها بیش از این نیز بوده است. وی تصریح کرد: میزان جوجهریزی 5/1 ماه گذشته ۹۵ میلیون قطعه بود که به حدنصاب نرسید، در حالی که حداقل باید ۱۱۰ میلیون قطعه جوجهریزی انجام میشد. بر این اساس نوسانات قیمت نهادههای دامی و ناتوانی تولیدکنندگان در تأمین این نهادهها از دلایل اصلی افزایش قیمت مرغ است و منجر به کاهش جوجهریزی از سوی تولیدکنندگان شده است. به دلیل کاهش جوجهریزی و پایین آمدن سن کشتار و وزن مرغ، تولید حدود ١٠ درصد کاهش یافته است.
* دلیل پرواز مرغها چه بود؟
عظیم حجت، تولیدکننده مرغ گوشتی و رئیس سابق اتحادیه مرغ گوشتی در گفتوگو با «وطن امروز»، برخی از مهمترین دلایل التهاب قیمت در بازار مرغ گوشتی را تشریح کرد. حجت درباره قیمت مرغ در مناطق مختلف کشور گفت: قیمت مصرفکننده در مناطق مختلف کشور با توجه به وضعیت فعلی توزیع نهاده، متفاوت است. یکی از علل اصلی این موضوع هم این است که نرخ نهادهها و همچنین سهم مصرف نهاده دولتی در واحدهای تولیدی متفاوت است. ضمن اینکه حتی در بازار آزاد هم ثبات قیمت نهاده وجود ندارد. اکنون ذرت در بازار آزاد از 4000 تومان تا 4500 تومان در استانهای مختلف به فروش میرسد. همچنین قیمت هر کیلو کنجاله سویا در بازار آزاد از 15500 تومان تا 16500 تومان در فروش عمده است که البته در توزیع خردهفروشی حتی به 17500 تومان هم میرسد. رئیس سابق اتحادیه مرغ گوشتی در تشریح برخی دیگر از مشکلات تولیدکنندگان گفت: مشکل بهروزرسانی سامانه بازارگاه و مسائل سیستم جدید این سامانه باعث زحمت برای مرغداران شده است. در سیستم قبل تشکلها نهاده را خریداری کرده و به تولیدکنندهها عرضه میکردند. هر حجمی که در سیستم بارگذاری میشد، بدون اینکه سوخت بشود، خریداری میشد. امروز با توجه به اینکه سیستم بازارگاه را برای هر شخص طراحی کردهاند و به هر شخص یک کد مخصوص اختصاص دادهاند، تعداد اشخاص حاضر در سیستم بسیار بیشتر شده که این موضوع باعث شده بارگذاری و به روزرسانی اطلاعات در سیستم جدید سامانه بازارگاه، با سختی انجام شود. بسیاری از تولیدکنندهها هر زمان به سامانه مراجعه میکنند سیستم در حال به روزرسانی است.
وی افزود: مساله دیگر اینکه حجمهایی که برای تولیدکننده برای خرید قرار میدهند، این حجمها با تناژ کامیونها تناسبی ندارد. این موضوع بویژه برای مرغداران گوشتی بیشتر است. معضل جدی دیگر مرغداران این است که تقاضای خرید نهاده برای مرغدار پس از جوجهریزی ثبت میشود. این در حالی است که جوجه یک موجود زنده است که باید پیش از جوجهریزی، نهاده و سایر نیازهای جوجه فراهم شود. مرغدار نمیتواند پس از جوجهریزی منتظر رسیدن نهاده بماند. موکول شدن تخصیص نهاده به پس از جوجهریزی باعث افزایش ریسک سرمایهگذاری مرغداران میشود، چرا که اگر نهاده کمی دیر به مرغدار برسد، جوجهها تلف میشوند. با توجه به اینکه به روزرسانی سامانه هم طولانی شده، ریسک تاخیر در تخصیص نهاده هم بیشتر شده است. حجت در پایان تاکید کرد: سامانه بازارگاه در سیستم جدید نتوانسته نیاز مرغداران را مرتفع کند. اگر دولت تصمیم بر ادامه این سامانه دارد، باید تدبیری برای تامین بخشی از نهاده مرغدار پیش از مرحله جوجهریزی اتخاذ کند. مثلا دولت 20 درصد از نهاده مورد نیاز مرغداران را پیش از جوجهریزی به شکل تنخواه به تشکلها اختصاص دهد و پس از تولید مرغ از تشکلها بخواهد معادل همین نسبت مرغ تحویل دهند.
* وقتی ضایعات مرغ پرطرفدار میشود
گزارشهای میدانی حاکی از آن است با افزایش قیمت گوشت مرغ، مصرف احشای کمارزش آن مانند جگر مرغ، پای مرغ، سنگدون، گردن و بال و کتف افزایش پیدا کرده است. مدیر یک پروتئینی در مرکز شهر تهران درباره افزایش قیمت مرغ اظهار داشت: به هیچوجه گرانی به نفع فروشندگان نیست و ما هم از این شرایط متضرر هستیم، زیرا فروش تعداد مرغ کمتر برای ما مساوی با سود کمتر است. وی اظهار داشت: قیمت یک مرغ کامل در شرایط کنونی بین 60 تا 90 هزار تومان است، همین موضوع باعث شده برخی مشتریان اقدام به خرید یک ران یا یک سینه کنند و قید مرغ کامل را بزنند. این فعال بازار مرغ و طیور ادامه داد: متاسفانه در روزهای اخیر یک اتفاق تلخ هم در حال رخ دادن است و آن افزایش خرید احشای مرغ است که بسیار ناراحتکننده است. برای بررسی دقیقتر این موضوع به میدان میوه و ترهبار بهمن که به عنوان اصلیترین محل توزیع گوشت مرغ، گوشت قرمز و ماهی در شهر تهران شناخته میشود رفتیم. فروشندگان مواد پروتئینی در میدان بهمن هم این موضوع را تایید میکنند؛ یکی از این فروشندگان اظهار داشت: یک منطق کلی وجود دارد؛ زمانی که قیمت گوشت افزایش پیدا میکند، مصرف مرغ رشد میکند و اگر در چنین شرایطی قیمت مرغ هم افزایش پیدا کند، به دنبال آن شاهد رشد قیمت احشای مرغ خواهیم بود. وی افزود: بخشی از این موارد مربوط به افزایش مصرف شهروندان است و بخشی دیگر مربوط به رشد مصرف رستورانهاست به طوری که آنها دیگر قادر نیستند از مرغ و گوشت مرغوب در محصولات خود استفاده کنند، به همین دلیل به سمت مصرف احشای مرغ حرکت میکنند. یک منبع آگاه در روزهای اخیر خبر از افزایش 30 تا 35 درصدی مصرفی احشای مرغ همزمان با افزایش قیمت آن داد.
***
نقش دولت در التهاب بازار مرغ
پس از گذشت چند ماه از آغاز افزایش قیمتها در بازار گوشت مرغ و تخممرغ و اعتراض تولیدکنندگان این صنف به کمبود یا توزیع نامناسب نهادههای دامی، کمیسیون اصل 90 مجلس شورای اسلامی با انتشار یک گزارش، نقش دستگاههای مختلف در ایجاد و تشدید مساله نهادههای دامی را بررسی کرد.
* موارد قصور وزارت صمت
در گزارش کمیسیون اصل 90 مجلس شورای اسلامی موارد قصور وزارت صمت در ایجاد این مساله، به شرح زیر عنوان شده است:
1- مراحل بسیار پیچیده اداری برای واردات در وزارت صمت مانع از تسریع در انجام واردات نهادههای دامی مورد نیاز شده است.
2- تعیین حداکثر قیمت برای واردات، غیرکارشناسی بوده و با واقعیت بازار جهانی منطبق نمیباشد. لذا این عامل نیز باعث تاخیر و همچنین کاهش انگیزه در واردات توسط تجار و واردکنندگان این بخش و البته باعث افزایش انگیزه برای آن تعداد معدود شده است.
3- وزارت صمت به دلیل عدم اشراف کافی بر مشکلات بخش کشاورزی و عدم هماهنگی با وزارت جهاد کشاورزی و همچنین تعمدا قادر به پیگیری اولویت تخصیص ارز از سوی بانک مرکزی نبوده و دغدغهها و حساسیتهای لازم را نداشته است.
4- وزارت صمت به دلیل عدم اشراف بر نهادههای دامی مورد نیاز و همچنین عدم حساسیت نسبت به بازار تولید و توزیع و بعضا با هماهنگی وزارت جهاد کشاورزی، نسبت به این امر مهم بیتوجه بوده و حتی نسبت به نظارت بر واردات نهادههای دامی که الزاما میبایست از طریق سامانه بازارگاه توزیع گردد، اقدام مطمئن و مناسبی انجام نداده و با بیتوجهی نسبت به این امر مهم باعث افزایش قیمت نهادهها در بازار آزاد گردیده است.
* نقش وزارت جهاد کشاورزی در نابسامانی بازار نهاده
در این گزارش همچنین چند مورد از قصور وزارت جهاد کشاورزی در ایجاد نابسامانی در بازار نهاده دامی تشریح شده که شامل موارد زیر است:
1- ذخایر استراتژیک کنجاله سویا در فروردینماه سال جاری معادل 289 هزار تن بوده ولی متاسفانه وزارت جهاد کشاورزی برای تامین کسری بازار نهادهها، آسانترین راه را انتخاب کرده و معادل 220 هزار تن از این ذخایر را برداشت کرده است. با این حال مشخص نیست که 220 هزار تن کنجاله سویا در کجا عرضه و چگونه و به دستور چه مرجعی توزیع شده و در این باره نیز پاسخ مستدل و کارشناسی به کمیسیون ارائه نشده است.
2- وزارت جهاد کشاورزی در یک فقره 186 میلیون دلار از محل ارز تخصیصی برای تامین ذخایر راهبردی نهادههای دامی دریافت نموده در حالی که نه از این ذخایر و نه از 186 میلیون دلار تخصیصی خبری نیست.
3- اهمال وزارت جهاد کشاورزی باعث توزیع نامناسب نهادههای دام و طیور شده و به همین دلیل عمدتا تولیدکنندگان (دام و طیور) به دلیل عدم حمایت در تامین نهادههای دامی نسبت به تعطیلی بنگاههای تولیدی اقدام یا به ناچار نهادهها را از بازار آزاد تهیه کردهاند.
4- وزارت جهاد کشاورزی در پیگیری اختصاص ارز مورد نیاز جهت تامین نهادهها به وظیفه قانونی خود عمل ننموده و اقدامات عملیاتی موثر و متناسبی انجام نداده است.
5- اختلاف آماری میان اطلاعات ارائهشده درباره مقدار واردات ذرت از سوی معاونت امور دام در ۶ ماه نخست سال جاری (1353090 تن) و گمرک (4946912 تن) به مقدار 3593822 تن قابل توجیه نیست.
6- میزان کنجاله سویای توزیعشده از طریق سامانه بازارگاه حدود 48 هزار تن کمتر از مقداری است که وارد کشور شده است.
* ایرادهای ارزی کمیسیون اصل 90 به بانک مرکزی
گزارش کمیسیون اصل 90 مجلس شورای اسلامی همچنین به نقش بانک مرکزی در تخصیص ارز برای واردات نهادههای دامی پرداخته که خلاصه موارد آن به شرح زیر است:
1- میزان ارز تخصیصی بانک مرکزی در 4 ماهه اول سال 99 (برای واردات نهادههای دام و طیور) نسبت به مدت مشابه سال قبل حدود 455 میلیون دلار کمتر بوده که این به معنای کاهش حدود 50 درصدی تخصیص ارز برای واردات این اقلام است.
2- متاسفانه بانک مرکزی بهرغم اولویت تخصیص ارز جهت تامین نهادههای دامی نسبت به انجام وظیفه کوتاهی نموده و این موضوع خسارت جبرانناپذیری را بر کاهش ذخایر استراتژیک نیز وارد کرده است.
3- بانک مرکزی باید به این سوالات پاسخ دهد که علت تبعیض در مدت زمان تخصیص ارز و تفاوت نوع ارز تخصیصی به واردکنندگان مختلف چیست؟ چرا سقف قیمت در نظر گرفته شده برای واردات نهادهها با قیمت واقعی بازار جهانی فاصله دارد؟ این موضوع باعث شده ارز اضافی در اختیار واردکنندگان قرار گرفته و به تبع آن، نظارتی بر نحوه مصرف این مبالغ ارزی صورت نگیرد.
ارسال به دوستان
دولتیها به بهانه مذاکره با آمریکا آرزوهایخود را لو دادند
خط رو خط برجامی
گروه سیاسی: با برگزاری انتخابات ریاستجمهوری آمریکا و اعلام جو بایدن، کاندیدای حزب دموکرات به عنوان پیروز این کارزار، بحث و گمانهزنی درباره آینده روابط تهران- واشنگتن و اما و اگرها پیرامون احتمال بازگشت آمریکا به برجام در رسانههای مختلف طرح شد.
به گزارش «وطن امروز»، از سویی رسانههای جریان اصلاحطلب در ماههای اخیر تلاش زیادی کردند با برجستهسازی احتمالات پیرامون تغییر مشی آمریکا در صورت انتخاب جو بایدن، فضا را برای ترمیم وجهه دولت و شکست الگوی سیاست خارجی آن مهیا کنند و از سوی دیگر برخی اشخاص شناخته شده نزدیک به دولت نیز سعی داشتند با طرح مباحثی از قبیل لزوم عقبنشینی بیش از پیش در برابر دولت آمریکا، باب تعاملات گشوده شود.
در این میان موضع رسمی ایران در مواجهه با رئیسجمهور جدید آمریکا، لزوم بازگشت بدون پیششرط این کشور به تمام تعهدات برجامی به عنوان آغازی برای هرگونه تعامل بوده است؛ موضعی که پیش از این در برابر درخواستهای دولت ترامپ برای مذاکره با کشورمان مطرح شده بود. با این حال در روزهای اخیر اخبار ضدونقیضی حکایت از برخی تحرکات مقامات دولتی برای ارسال پیام به بایدن داشت که از سوی سخنگوی وزارت امور خارجه تکذیب شد. روز گذشته و پس از ادعای روزنامه نیویورکتایمز مبنی بر اینکه «سیدعباس عراقچی، معاون وزیر امور خارجه ایران تلاش کرده از طریق واسطههایی، به تیم بایدن درباره بازگشت بدون پیششرط آمریکا به برجام پیام ارسال کند»، سعید خطیبزاده، سخنگوی وزارت امور خارجه با رد این ادعا گفت: این خبر مربوط به اول هفته و کاملا ساختگی است. وی با تاکید بر اینکه این دست رسانهها از این پس اینگونه اخبار را هر روز بیشتر خواهند کرد، اظهار داشت: در نیویورک همان روز توسط دفتر نمایندگی جواب داده شده که هیچ تماسی به صورت مستقیم یا غیرمستقیم برقرار نشده است. سخنگوی وزارت امور خارجه همچنین تصریح کرد: خبرسازیهای زرد، شیوه مرسوم برخی رسانههاست؛ بویژه در روزهایی که دستشان خالی و تقاضای خبر هم بالاست. از سوی دیگر «تیموتی لیندرکینگ» معاون دستیار وزیر خارجه آمریکا در امور خلیجفارس نیز مدعی تبادل پیام میان تهران و واشنگتن از طریق برخی کشورهای عربی حاشیه خلیجفارس شد. الشرقالاوسط در گزارش خود به نقل از وی نوشت: امیدواریم واشنگتن و تهران بر خلاف تماسهای غیرمستقیمی که در راستای تبادل زندانیان و دیگر امور از طریق واسطهها داشتند، به مذاکره مستقیم برسند.
ذدر میان این ادعاها و تردیدهایی که پیرامون صحت و سقم آنها مطرح است اما حمید ابوطالبی، مشاور پیشین سیاسی رئیسجمهور، در یادداشتی توئیتری به طرح ادعاهایی پرداخت که پیش از این نیز برخی رسانههای اصلاحطلب تلاش کرده بودند از آن رونمایی کنند. ابوطالبی تلاش کرد با تکرار گزاره استفاده حداکثری از تغییر دولت آمریکا، پذیرفتن عقبنشینی ایران از موضوعاتی همچون مسائل منطقهای را به عنوان پیششرطی برای قانع کردن دولت بایدن برای تعامل با کشورمان طرح کند؛ استراتژی قابل پیشبینیای که از ماهها قبل نیز جریان غربگرا با طرح ضرورت عقبنشینی در برابر زیادهخواهیهای احتمالی بایدن به بهانه بازگشت به برجام مطرح کرده بودند. در همین زمینه ابوطالبی در مجموعه توئیتهایی نوشت: التهابات انتخابات آمریکا در حال کاهش است اما انتظار برای تحول در تعاملات ایران و آمریکا و بازگشت همه به برجام روزبهروز افزایش مییابد. اما آیا بازگشت بدون مذاکره یا بیبرنامه طرفین، خطایی استراتژیک نیست؟ وی در ادامه با طرح این سوال که ابتدا باید مشخص شود بازگشت آمریکا به برجام وفق کدام محمل حقوقی- برجامی خواهد بود؟ نوشت: بازگشت یکباره و غیرحقوقی، هم تأییدکننده ضمنی خروج یکجانبه آمریکاست و هم هرگونه ادعا و انتظار ایران و ایجاد زمینه برای استحکام تعاملات و... را انفعالی و بیاعتبار خواهد کرد. آیا بازگشت طرفین به برجام، با توجه به اسنپبک و ساختار انتقال تحریمهای دوجانبه و بینالمللی کردن آن و ناتوانی آمریکا در لغو تمام تحریمها و صرفا تعلیق برخی از آنها، به نفع ایران است یا به نفع آمریکا؟ آیا فشاری است بر ایران یا بر آمریکا؟ آیا ابهام در وضعیت ایران است یا آمریکا؟
مشاور سابق سیاسی رئیسجمهور پس از طرح این سوالات نسخه خود برای لزوم به رسمیت شناختن زیادهخواهیهای آمریکا را تجویز کرده و نوشت: بایدن به احتمال قوی نخواهد پذیرفت بدون مذاکره به برجام بازگردد و اعلام کرده است خواهان مذاکرهای همهجانبه با ایران برای بازگشت و رفع تحریمهاست. ایران چه استراتژی روشنی در این برهه برای بازگشت طرفین دارد؟ و چه اهدافی را برای تامین منافع ملی دنبال خواهد کرد؟ ترامپ منطقه را هم به برجام گره زده است، لذا معضلات ایران و آمریکا دیگر منحصر به مسائل هستهای نیست و تمام مشکلات فیمابین را دربر میگیرد. از این رو، رفع تمام تحریمها و بازگشت مطمئن طرفین نیازمند اجماعی ملی برای حضور در میز مذاکره خواهد بود. صحنه سیاست در آمریکا تغییر کرده و در داخل و خارج ایران نیز این صحنه در حال تغییر است؛ این امر نیز نیازمند رویکردی ملی برای مواجههای قدرتمند با مشکلات و استفاده درست از زمان است. از دست دادن زمان، خسرانی جبرانناپذیر است.
ابوطالبی در پایان یادداشت خود با بیان اینکه «مبنای هر مذاکره در سیاست خارجی، نه قابل اطمینان بودن طرفین است و نه قابل اعتماد بودن و نه دست برداشتن از خلقوخو» نتیجهگیری خود را همانگونه که قابل پیشبینی بود بر لزوم پذیرش مذاکره با بایدن در هر شرایطی یافته و نوشت: هرگونه رد یا تعلیق مذاکرات، حل ناقص و بدون راهبرد، شروط مبهم پیش از مذاکرات و بازگشت آمریکا و ایران بدون مذاکره واقعی به برجام، خطاهایی اساسی و استراتژیک است که نتیجهای را جز خدشهدار کردن منافع ملی ایران رقم نمیزند.
* اسم رمز برجام2؟
در پیش گرفتن مواضع اینچنینی و تفسیر تحمیلهای زورگویانه طرف آمریکایی به نگرانی و پس از آن تجویز نسخه رفع نگرانی آمریکا به عنوان پیششرطی الزامی برای رسیدن به یک تعامل و توافق سیاسی از مهمترین خطهایی است که جریان غربگرا در ماههای آتی پیگیری خواهد کرد. بر این مبنا تلاش خواهد شد موضع منطقی ایران مبنی بر لزوم «بازگشت بدون پیششرط به برجام» کمرنگ شده و سناریوی مطلوب بایدن یعنی آغاز مذاکرات جدید برای تقدیم امتیازات جدید به طرف آمریکایی برای مجاب کردن آنها به بازگشت به برجام مشروعیت یابد. ابوطالبی در کنار خط رسانهای جریان غربگرا در ماههای اخیر تلاش زیادی کرده با تفسیر پیروزی بایدن به موقعیت مطلوب، پذیرش عقبنشینیهای جدید با نیت کسب رضایت آمریکا (یا آنچنان که از آن به عنوان رفع نگرانی یاد میشود) را امری ضروری تلقی کند.
تجربه شکست خورده برجام که این امکان را به طرف آمریکایی داد بدون پرداخت هیچگونه هزینهای از آن خارج شود، با تکرار رویکردهایی که پیش از این در اوایل دهه90 نیز مطرح شده بود، آمریکا را برای قرار گرفتن در شرایطی که امکان زیادهخواهی بیشتری داشته باشد، آماده میکند. به عبارت صریحتر عبور از مطالبه «بازگشت بدون پیش شرط به برجام» به عنوان نقطه آغازین هرگونه مذاکره و تعاملی، تنها به تضعیف موقعیت ایران برای هرگونه چانهزنی با دولت جدید آمریکا خواهد انجامید.
***
نعل وارونه اروپایی
تروئیکای اروپا: ما به تمام تعهدات برجامی پایبندیم اما ایران تخطی جدی کرده است!
گروه سیاسی: وزارت امور خارجه ایران به بیانیه تروئیکای اروپا درباره همکاریهای جمهوری اسلامی ایران با آژانس بینالمللی انرژی هستهای واکنش نشان داد. به گزارش «وطن امروز»، سعید خطیبزاده، سخنگوی وزارت امور خارجه در واکنش به بیانیه ۳ کشور اروپایی انگلیس، آلمان و فرانسه درباره همکاریهای جمهوری اسلامی ایران با آژانس بینالمللی انرژی هستهای، ضمن محکوم کردن این مواضع غیرمسؤولانه اظهار داشت: از ۳ کشور اروپایی انتظار میرود به جای فرافکنی سیاسی، در جهت پایبندی کامل به تعهداتشان طبق برجام و مصوبات کمیسیون مشترک اقدام کنند و به اجرای کامل برجام بازگردند.
سخنگوی وزارت امور خارجه افزود: فعالیتهای صلحآمیز هستهای جمهوری اسلامی ایران کاملا در چارچوب قوانین بینالمللی و کاملا قانونی و مشروع بوده و در راستای حقوق ذاتی لاینفک کشورها دنبال میشود.
خطیبزاده در ادامه عنوان کرد: با خروج ایالات متحده از برجام و اعمال مجدد تحریمها و تداوم بدعهدی اروپا در زمینه انتفاع اقتصادی ایران از رفع تحریمهای تعهد شده در برجام، جمهوری اسلامی ایران طبق بندهای ۲۶ و ۳۶ برجام گامهای هستهای را برداشته است که کاملا منطبق با برجام است و همواره تاکید داشته است در صورت اجرای کامل برجام از سوی طرفهای مقابل، بازگشتپذیر خواهد بود.
پنجشنبه گذشته ۳ کشور آلمان، فرانسه و انگلیس در بیانیهای در شورای حکام درباره فعالیت هستهای ایران، ضمن تاکید بر پایبندی به توافق هستهای، از فعالیتهای هستهای ایران پس از کاهش تعهدات داوطلبانه هستهایاش در پی خروج آمریکا از این توافق ابراز نگرانی کردند. در بخشی از این بیانیه، کشورهای اروپایی در ادعایی عجیب آوردهاند: به عنوان عضوی از برجام (توافق هستهای) تعهد مداوم خود را به حفظ و اجرای کامل توافق هستهای تکرار میکنیم. ما ۳ کشور اروپایی برای حفظ توافق سخت تلاش کردهایم. ما همواره گفتهایم بابت خروج آمریکا از توافق هستهای و اعمال تحریمها بر ایران متاسفیم. ما تحریمها را همانطور که در توافق مقرر شده بود لغو کرده و اقداماتی اضافی انجام دادیم تا ایران بتواند تجارت قانونی را از طریق توسعه سازوکار مالی اینستکس دنبال کند. در ادامه این بیانیه آمده است: بر خلاف این اقدامات که با حسننیت انجام شد، ایران اکنون به مدت یک سال و نیم است تخطیهایی متعدد و جدی از تعهدات هستهایاش انجام میدهد. ما همچنان نگران عملکرد ایران هستیم که منافع مربوط به عدم اشاعه در توافق را از میان برمیدارد. پیشرفتها، تحقیقات و توسعهها عواقب جدی دارد. ۳ کشور اروپایی علاوه بر این ادعا کردند: ما نگرانیم ایران اورانیوم را بیش از حد 67/3 درصد تعیین شده در برجام غنیسازی میکند و به افزایش ذخایر اورانیوم ادامه داده است که اکنون ۲۴۴۳ کیلوگرم است. این 12 برابر بیش از حد تعیینشده در برجام است. بر خلاف توافق برجام، ایران در حال استفاده از سانتریفیوژهای پیشرفته برای تولید اورانیوم با غنای پایین است. ایران همچنین برخلاف برجام در حال غنیسازی در تاسیسات فردو است که این محل هیچ کاربرد غیرنظامی معتبری ندارد.
کشورهای اروپایی در حالی تاکید میکنند تمام تعهدات خود را در قبال برجام انجام دادهاند که از زمان اجرای توافق هستهای در مهرماه 94 تاکنون این کشورها هیچیک از تعهدات خود را اجرایی نکردهاند. ۳ سال پس از عدم اجرای تعهدات کشورهای غربی و یک سال پس از خروج آمریکا از برجام، ایران طی 5 گام برخی تعهدات هستهای خود را کاهش داد. با این حال کشورهای اروپایی با وارونهنمایی واقعیت مدعیاند در طول اجرای برجام به تمام تعهدات خود پایبند بودهاند(!) و این ایران بوده است که از تعهداتش تخطی کرده است.
ارسال به دوستان
ناو اقیانوسپیمای «شهید رودکی» با حضور سرلشکر سلامی به نیروی دریایی سپاه ملحق شد
اقتدار تا آبهای دوردست
گروه سیاسی: نخستین ناو پشتیبانی و اطلاعاتی نیروی دریایی سپاه به نام «شهید رودکی» به این نیرو ملحق شد و با پیوستن این شناور سنگین به ظرفیتهای نیروی دریایی سپاه، ماموریت این نیرو برای حضور در آبهای دوردست آغاز شد. آیین الحاق این ناو اقیانوسپیما روز پنجشنبه با حضور سردار سرلشکر سلامی، فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و جمعی از مقامات و مسؤولان لشکری و کشوری برگزار شد.
به گزارش «وطن امروز»، ناو شهید رودکی شناوری سنگین، چندمنظوره و دوربرد است که قابلیت حمل و عملیاتی کردن انواع پهپاد و سامانههای موشکی، پدافندی و راداری را دارد. این ناو با تناژ ۱۲ هزار تن و طول ۱۵۰ متر و عرض ۲۲ متر دارای رادار آرایه فازی ۳ بعدی، موشکهای سطح به سطح، سطح به هوا، سامانههای مخابراتی یکپارچه بسیار پیشرفته جنگال و موشکی سوم خرداد با قابلیت حمل بالگردها، پهپادها و شناورهای عملیاتی است که همه آنها در داخل تولید، طراحی و عملیاتی شده است. ناو سنگین رزمی، اطلاعاتی و پشتیبانی شهید رودکی با تمام تجهیزات و امکانات لازم آماده انجام ماموریتهای اقیانوسی با ایجاد امنیت پایدار خطوط مواصلاتی دریایی و امدادرسانی به ناوگان تجاری و صیادی جمهوری اسلامی و کشورهای منطقهای است.
* برای دفاع به جغرافیای خاصی محدود نمیشویم
سردارسرلشکر سلامی، فرمانده کل سپاه پاسداران در مراسم الحاق ناو اقیانوسپیمای شهید رودکی به نیروی دریایی سپاه ماموریت اصلی کشتی اقیانوسپیمای شهید رودکی را تامین امنیت خطوط دریانوردی کشور، امداد و نجات در شرایط خاص و نبرد در شرایط ویژه عنوان و تصریح کرد: این توانمندی جدیدی است که امروز برای نیروی دریایی ما افقهای بلندتری از حرکت در پهنه دریاهای آزاد را ایجاد میکند.
فرمانده کل سپاه با تاکید بر اینکه برای دفاع از امنیت و منافع حیاتی خود به جغرافیای خاصی محدود نمیشویم، گفت: اگر کسانی بخواهند منافع این ملت و کشور بزرگ را تهدید کنند مطمئنا نقطه امنی در سیاره زمین نخواهند داشت.
وی با بیان اینکه در شرایطی که دشمنان انتظار داشتند کشورمان بر اثر تحریمها ضعیف شود، هر روز دستاوردهای جدیدی در عرصههای مختلف ایجاد میشود و این شعار نیست، واقعیت است، گفت: دشمنی که با محاصره، تحریم و انزوا در صدد فرسایش قدرت ما بود، امروز خود دچار فرسایش شتابدار قدرت در فیزیک قدرت و محتوا و مضمون سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی آن شده است؛ نظیر این آشفتگی سیاسی که امروز در نظام انتخاباتی آمریکا و فرآیندهای انتخاباتی میبینیم.
سرلشکر سلامی با تاکید بر اینکه در مقابل هیچ دشمنی هر اندازه به ظاهر مهیب کرنش و تعظیم نمیکنیم و انعطاف به خرج نمیدهیم، گفت: ما مستحکمیم، میایستیم، از حق دفاع میکنیم؛ ما نه ظلم میکنیم و نه ظلم میپذیریم و به هیچکس هم اجازه تعرض نمیدهیم.
وی افزود: اساس حرکت ما این است که تهدید را از ذهن دشمن خنثی و بیاثر کنیم و قبل از شکلگیری آن را از بین ببریم؛ این معنای کامل مفهوم بازدارندگی است.
سرلشکر سلامی، خلیجفارس را پیشانی مستحکم دفاعی ایران اسلامی و نقطه تلاقی مواجهه قدرتها با یکدیگر خواند و اظهار کرد: اینجا منطقه راهبردی اقتصاد جهانی است و جمهوری اسلامی ایران در تامین این پهنه دریایی تعیینکننده اقتصاد جهانی نقش ممتاز و منحصربه فرد خود را بخوبی ایفا کرده است.
وی افزود: جهانیان مدیون نظام مقدس ما و دریادلان بااراده و بلندهمت و سرافراز این سرزمین هستند که این گستره عظیم دریایی را تا به امروز امن کردهاند و این راه با اقتدار ادامه دارد. سرلشکر سلامی کشتی سنگین و اقیانوسپیمای شهید رودکی را هدیهای امیدبخش برای مردم عزیز ایران خواند و اظهار کرد: شاید برخی تصور میکردند اساس عمل ما رزم نزدیک است اما اعلام میکنیم هم رزم نزدیک دستور کار ما است و هم رزم نزدیک در دوردست و هم نبرد از راه دور که مجموعه کاملی از توانمندیهای دفاعی ما را شامل میشود. فرمانده کل سپاه الحاق ناو شهید رودکی را رقمزننده روزی فراموشناشدنی و تاریخی برای این نیرو توصیف و تصریح کرد: اطمینان داریم آنچه امروز در نیروی قدرتمند و مستحکم دریایی سپاه اتفاق میافتد، امتداد نگاه عمیق و راهبردی رهبر معظم انقلاب اسلامی و فرماندهی کل قوا است. وی با تاکید بر اینکه رهبر حکیم انقلاب اسلامی منطق ایستادگی، مقاومت، دفاع اطمینانبخش و ثبات قدم را در مقابل دشمنان بزرگ ترسیم کردهاند، گفت: معظمله به ما آموختهاند نقشه راه امنیت، اقتدار و استقلال کشور از مسیر قوی شدن عبور میکند؛ این منطق در جامعه ما جریان داشته و ایران اسلامی امروز نشانه و مظهر اراده شکستناپذیر ملتی بزرگ برابر فشارهایی در مقیاس و گستره جهانی است.
سرلشکر سلامی با بیان اینکه نیازمند این هستیم که ما به ازای هر اندیشه و تفکر دفاعی را روی زمین ایجاد کنیم، اظهار کرد: بارها اعلام کردهایم راهبرد ما همواره دفاعی است به این معنا که هرگز در ابتدا تهدیدی برای هیچ کشوری نیستیم اما این راهبرد دفاعی همواره با تاکتیکهای تهاجمی همراه است.
وی با بیان اینکه قلب و محتوای راهبرد دفاعی ما را تاکتیکهای تهاجمی شکل میدهد، گفت: اگر دشمنان ما را تهدید کنند یا بخواهند عمل تهاجمی انجام دهند ما سراسر تهاجمی میشویم و این معنای کاملی از راهبرد دفاعی ما است و برای تحقق آن مجدانه تلاش میکنیم.
* سیادت دریایی در آبهای فرادست
همچنین دریادار پاسدار علیرضا تنگسیری، فرمانده نیروی دریایی سپاه در آیین الحاق «ناو اقیانوسپیمای شهید رودکی» اظهار کرد: سیادت دریایی امروز حق ما و هر کشوری است. حضور و ماموریتهای ما در فراساحل و اقیانوس هند حق ما و تحقق آن به معنای سیادت دریایی است. فرمانده نیروی دریایی سپاه از شناور اقیانوسپیمای شهید رودکی به عنوان شناوری که به انواع سلاحها تجهیز شده است نام برد و گفت: این شناور سنگین پیامآور صلح و دوستی و برادری و امنیت است؛ قابل قبول نیست که کشتیهای تجاری و نفتکشهای ما در دریاهای آزاد مورد تهدید قرار گیرند یا اتفاقی برای امنیت آنها بیفتد. تامین امنیت این کشتیها به عهده ما است و با اقتدار آن را به انجام میرسانیم.
دریادار تنگسیری با بیان اینکه آموختهایم برای ایجاد امنیت و قوی شدن باید روی پای خودمان بایستیم، گفت: ابتدا باید به خدا و سپس به خود متکی باشیم؛ ما از اندیشه، خلاقیت و ابتکار برای ساخت تجهیزات مدرن و پیشرفته در کنار معنویت استفاده کردیم. قوی شدن راه ما است و این مسیر نورانی را با قدرت ادامه خواهیم داد. فرمانده نیروی دریایی سپاه با تاکید بر اینکه دفاع از کیان اسلام مرز نمیشناسد، گفت: به فرموده فرماندهی معظم کل قوا نیروی دریایی یک نیروی راهبردی است و مرز نمیشناسد؛ قوانین دریاها این اجازه را به نیروی دریایی میدهد تا ۱۲ مایلی هر کشوری حضور پیدا کند؛ ما اعتقادمان این است که در کنار برادران عزیزمان در نیروی دریایی ارتش برای برقراری امنیت آبهای فرادست یا فراتر از مرزها در اقیانوس، سیادت دریایی داشته باشیم. دریادار تنگسیری در پایان با تاکید بر اینکه راهبرد ما صلح و دوستی همراه با امنیت همگانی است، گفت: در این راهبرد امنیت در مقابل امنیت و تهدید در مقابل تهدید است. امنیت خریدنی نیست و صرفا در سایه صلح و احترام متقابل به منافع یکدیگر حاصل خواهد شد.
* بازتاب جهانی الحاق ناو شهید رودکی به نیروی دریایی سپاه
الحاق ناو اقیانوسپیمای شهید رودکی به نیروی دریای سپاه مورد توجه رسانههای خارجی قرار گرفت. شبکه بلومبرگ با تیتر «ایران با ناوی جدید به دنبال حضور دریایی فراتر از خلیجفارس است» به این رخداد پرداخت و نوشت: ایران گفته است که یک ناو جنگی جدید با قابلیت حمل هلیکوپترها، هواپیماهای بیسرنشین و موشکهایی روی عرشه به کار گرفته است و این پیام را مخابره میکند که به دنبال گسترش نفوذش فراتر از خلیجفارس است.
بلومبرگ افزود: طبق بیانیه سپاه پاسداران ایران، ناو رودکی امنیت خطوط حملونقل دریایی ایران را افزایش خواهد داد.
علاوه بر این، خبرگزاری شینهوا با اشاره به قابلیتهای متعدد این ناو از جمله مجهز بودن آن به موشکهای سطح به سطح، سطح به هوا، سامانههای الکترونیکی جنگی یکپارچه فوقپیشرفته و سامانه موشکی سوم خرداد در این باره نوشت: طبق بیانیه سپاه پاسداران ایران، ناو رودکی تمام تجهیزات و امکانات لازم برای تامین امنیت پایدار حملونقل دریایی و کمکرسانی به کشتیهای تجاری و ماهیگیری را دارد.
خبرگزاری آسوشیتدپرس نیز به تحویل این ناو پیشرفته به نیروی دریایی سپاه پرداخت و با تیتر «سپاه پاسداران ایران ناو هواپیمابر روانه آبها کرد» نوشت: سپاه پاسداران ایران در بحبوحه تداوم تنشها با آمریکا، روز پنجشنبه اعلام کرد یک ناو سنگین جنگی با قابلیت حمل هلیکوپتر، پهپاد و موشکاندازهای مختلف را در خلیجفارس به کار گرفته است.
از جمله منابع دیگری که این دستاورد نظامی ایران را مورد توجه قرار دادند، روزنامه صهیونیستی هاآرتص، روزنامه چاینا دیلی، روزنامه نیودهلی تایمز و روزنامه اکونومیک تایمز بودند.
ارسال به دوستان
ترامپ: معلوم شده ۲۰ هزار مرده در پنسیلوانیا در فهرست رأیدهندگان بودهاند
تداوم جنجال مردگان
* روزنامه نیویورکتایمز از آغاز تحقیقات درباره تخلفات مالی ایوانکا ترامپ خبر داد
گروه بینالملل: با گذشت 18 روز از انتخابات آمریکا درگیری 2 کاندیدا بر سر نتیجه انتخابات همچنان ادامه دارد. جو بایدن، نامزد دموکراتها بنا بر اعلام رسانههای آمریکایی پیروز انتخابات است و در سوی دیگر دونالد ترامپ نیز خود را پیروز انتخابات میداند و بر وقوع تقلب سیستماتیک در انتخابات تاکید میکند. این موضوع عملا سبب پیچیدگی اوضاع آمریکا شده و فضای سیاسی و اجتماعی این کشور را تحتالشعاع قرار داده است.
* ترامپ: ۲۰۰۰۰ مرده در فهرست رأیدهندگان پنسیلوانیا بودند
سخن از رای دادن اموات در انتخابات آمریکا موضوعی است که از نخستین ساعات رایگیری مطرح شد و ترامپ بارها از شواهد مختلف برای این موضوع گفت. روز پنجشنبه اما وی در توئیتی از وجود نام 20 هزار نفر از مردگان در لیست رای پنسیلوانیا سخن گفت و آن را مشتی نمونه خروار دانست.
ترامپ در توئیتر نوشت: «شواهد تخلفات انتخاباتی رو به افزایش است، از جمله معلوم شده ۲۰۰۰۰ مرده در ایالت پنسیلوانیا و هزاران هزار نفر دیگر در سراسر کشور در فهرست رأیدهندگان ثبتنامشده قرار داشتهاند. حالا معلوم شده شمار زیادی رأی مصنوعی در حمایت از جو بایدن وجود داشته است».
شبکه اجتماعی توئیتر این پیام ترامپ را برچسبدار کرده و در توضیحی برای آن نوشته است: «این توئیت درباره تخلف در انتخابات، مورد مناقشه است».
سخنان ترامپ درباره وجود نام 20 هزار نفر از اموات در لیست آرای یک ایالت و بعد تعمیم دادن آن به همه ایالات آمریکا حتی اگر نتواند نتیجه انتخابات آمریکا را تغییر دهد، ضربهای سخت به اعتبار انتخابات وارد خواهد کرد. در انتخابات امسال بر اساس آمار رسمی بیش از 70 میلیون آمریکایی به ترامپ رای دادند که به خودی خود برای وی سرمایه بزرگی است.
* جورجیا دوباره به بایدن رسید
جورجیا از ایالتهای چالشبرانگیزی بود که ترامپ و بایدن هر ۲ در آن اعلام پیروزی کرده بودند. نتیجه شمارش آرا به سود بایدن بود اما اعتراض ترامپ سبب شد آرای جورجیا به صورت دستی بازشماری شود. گزارشها حاکی است جو بایدن بعد از بازشماری آرا در جورجیا، برتری خودش را بر ترامپ در این ایالت حفظ کرده است. پایگاه هیل گزارش داد بازشماری نزدیک به ۵ میلیون رأی در ایالت جورجیا نشان داد جو بایدن ۱۲۲۸۴ رأی بیشتر از دونالد ترامپ کسب کرده است. نتایج شمارش اولیه آرا در جورجیا از اختلاف ۱۴۰۰۰ رأی به نفع جو بایدن حکایت داشت. با این حساب، بازشماری دستی آرا توانسته حاشیه اختلاف بایدن و ترامپ در جورجیا را اندکی کاهش دهد اما تغییری در پیروزی نامزد حزب دموکرات و اختصاص تمام آرای الکترال این ایالت به او ایجاد نکرده است.
* واکنش ترامپ به آرای جورجیا
بعد از اعلام نتیجه بازشماری آرای جورجیا ترامپ دوباره در توئیتی نوشت: «در این انتخابات تقریبا هیچ رأیی در ایالت جورجیا باطل نشده است. در سالهای گذشته، این رقم ۴ درصد بوده است. این امکان ندارد. الان باید امضای روی پاکتهای نامهها چک شود. کار آسانی است. دموکراتها با این مخالفت میکنند، چون مچشان گرفته میشود». او در پیام دیگری نوشته است: «هزاران رأی شمارش نشده در شهرهای جورجیا کشف شده است. اگر اقدام مهمتر، مطابقت امضاها انجام شود، رأی این ایالت به سمت جمهوریخواهان میچرخد و خیلی هم زود این اتفاق میافتد. این کار را انجام دهید». بر اساس قوانین ایالت جورجیا، در صورتی که اختلاف رای ۲ طرف کمتر از نیم درصد باشد، نامزدها میتوانند درخواست بازشماری آرا دهند.
* نارضایتی بایدن از روند انتقال قدرت
جنگ 2 کاندیدای انتخابات بر سر نتیجه انتخابات تاکنون مانع آغاز روند انتقال قدرت شده است. روند انتقال قدرت در اصطلاح آغاز سازوکارهای حقوقی برای آماده شدن رئیسجمهوری منتخب برای به دست گرفتن قدرت در آمریکاست و مبلغ قابل توجهی هم در بودجه برای آن پیشبینی شده است. بایدن که بر اساس اعلام رسانهها خود را پیروز انتخابات ریاستجمهوری آمریکا میداند، در روزهای گذشته بارها از طی نشدن روند انتقال قدرت گلایه کرده و این داستان همچنان ادامه دارد.
وی در همین ارتباط گفت: تیم انتقال قدرت من همه اطلاعاتی را که ما نیاز به دریافتشان از تمام آژانسهای مختلف داریم در اختیار ندارد و در نتیجه ما قادر به رسیدگی به هر چیز از آزمایشگیری( تست کرونا) تا دادن دستورالعمل نیستیم.
بایدن همچنین در اظهاراتی خطاب به فرمانداران ایالات تاکید کرد در زمینه دسترسی به منابعی که برای غلبه بر کروناویروس به آنها نیاز دارند کمک خواهد کرد. او همچنین هشدار داد تلاش دونالد ترامپ برای بلوکه کردن انتقال قدرت باعث اخلال در جریان اطلاعات درباره برنامههای تسریع دستیابی به واکسن شده است. او در سخنرانی حین ویدئوکنفرانس با تیم رهبری انجمن ملی فرمانداران شامل 5 جمهوریخواه و 4 دموکرات بیان کرد: متاسفانه دولت من نتوانسته به هر آنچه ما نیاز داریم، دست یابد. بایدن خطاب به فرمانداران شرکتکننده در این نشست گفت: من میخواهم شما بدانید من در کاخ سفید شریک شما خواهم بود. وی همچنین گفت: آمریکاییها شاهد یک بیمسؤولیتی باورنکردنی هستند. عدم پذیرش شکست در انتخابات از سوی ترامپ پیامهای بشدت مضری را درباره کارکرد دموکراسی به جهان میفرستد. بایدن افزود: فهمیدن اینکه این مرد چطور فکر میکند، سخت است اما باور دارم خودش هم میداند شکست خورده و من 20ژانویه سوگند یاد خواهم کرد. بایدن همچنین گفت: این به طور کامل در قدرت و اختیار اداره خدمات عمومی دولت است تا من را به عنوان رئیسجمهور منتخب به رسمیت بشناسد تا روند انتقال آرام قدرت آغاز شود. من پیروز مشخص انتخابات هستم، هیچ دلیلی وجود ندارد که اداره خدمات عمومی دولت ترامپ صبر کند تا ایالتها و کنگره رسما من را به عنوان پیروز نهایی انتخابات معرفی کنند. یکی از مشکلاتی که الان داریم، عدم به رسمیت شناختن پیروزی من در انتخابات از سوی دولت است.
* روند محرمانه انتقال قدرت؟
«جیمز روزن» خبرنگار سابق شبکه خبری فاکسنیوز روز پنجشنبه به نقل از منبعی موثق گزارش کرد «رابرت اوبراین» مشاور امنیت ملی کاخ سفید به طور مخفیانه در حال پیشبرد روند انتقال قدرت به دولت بعدی آمریکاست. جیمز روزن با انتشار پیامی در توئیتر ضمن اعلام این خبر نوشت: در حالی که دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا از پذیرش شکست در مقابل جو بایدن، رئیسجمهور منتخب خودداری کرده، یک منبع موثق به من گفته کارکنان شورای امنیت ملی کاخ سفید از جمله رابرت اوبراین بیسر و صدا در حال پیشبرد انتقال قدرت هستند تا اطمینان حاصل شود انتقال قدرت بدون مشکل انجام میشود. این خبرنگار آمریکایی در حالی این خبر را اعلام کرده که رابرت اوبراین پیشتر در مصاحبه با شبکه خبری انبیسی نیوز گفته بود: به نظر میرسد بایدن در انتخابات ریاستجمهوری پیروز شده است. وی همچنین گفت در صورتی که پیروزی بایدن در انتخابات آمریکا ثابت شود، انتقال قدرت به صورت بسیار حرفهای انجام خواهد شد.
***
آغاز تحقیقات درباره تخلفات مالی دختر ترامپ
با گسترش ابعاد تحقیقات درباره تخلفات مالی ترامپ، دریافت حق مشاوره چند میلیون دلاری دختر وی نیز تحت بررسی قرار میگیرد. چند فرد آگاه به ۲ پرونده تحت بررسی دادستانی ایالت نیویورک به روزنامه «نیویورکتایمز» گفتند، ایوانکا ترامپ بین سالهای ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۸، مبلغ ۲۶ میلیون دلار دریافت کرده است. به گفته این افراد، ترامپ درآمد مشمول مالیات خود را از طریق پرداخت این حق مشاورههای غیرمعمول کاهش داده است. ایوانکا ترامپ در حالی این مبالغ هنگفت را تحت پوشش یک شرکت دیگر دریافت کرده که همزمان از مقامات اجرایی سازمان ترامپ بوده است. ایوانکا ترامپ نیز در پیامی توئیتری نوشت: تحقیقات دموکراتهای نیویورک صددرصد انگیزه سیاسی، تبلیغاتی و متخاصمانه دارد. آنها خوب میدانند که هیچ چیز در اینجا وجود ندارد و هیچ نفع مالیاتی در کار نیست. این سیاستمداران فقط گستاخ هستند.
***
[سیانان: ترامپ میخواهد از دموکراتها انتقام بگیرد]
شبکه تلویزیونی سیانان دیروز روایت متفاوتی از نپذیرفتن نتیجه اعلام شده از سوی رسانهها توسط ترامپ ارائه کرد که در نوع خود جالب توجه است. این رسانه که در انتخابات حامی نامزد دموکراتها در انتخابات بود، دیروز به نقل از یک منبع آگاه نوشت: ترامپ به یک متحد گفته میداند انتخابات را باخته اما در روند انتقال قدرت تاخیر ایجاد کرده و بشدت میکوشد نتایج را زیر سوال ببرد تا اقدام دموکراتها در زیر سوال بردن مشروعیت انتخاب خودش در سال ۲۰۱۶ بویژه با انجام تحقیقات درباره نقش روسیه در انتخابات را تلافی کند. طبق آنچه سیانان پیشتر به نقل از اطرافیان ترامپ گزارش کرده بود، خودداری او از پذیرش شکست در انتخابات تا حدودی ناشی از ناراحتی او از هیلاری کلینتون و باراک اوباماست که گفته بودند روسیه در انتخابات سال ۲۰۱۶ دخالت داشت و ممکن است در نتیجه آن اثر گذاشته باشد. بنا بر این گزارش، ترامپ همچنان از کسانی که او مدعی است با اشاره به تلاشهای ادعایی روسیه برای دخالت در انتخابات آمریکا، انتخاب او را زیر سوال بردند، کینه دارد و گفته بازی عادلانهای است که جو بایدن را به عنوان رئیسجمهور منتخب نپذیرد. به گزارش سیانان به نقل از یک منبع دیگر، بسیاری از دوستان و همکاران او در تجارت از وی خواستهاند حتی اگر شکست را نمیپذیرد، دستکم اجازه دهد روند انتقال قدرت آغاز شود اما جواب ترامپ نه بوده و گفته آنها قطعاً اشتباه میکنند. او در پاسخ به درخواستها برای کنار گذاشتن رودی جولیانی و سایر اعضای تیم حقوقیاش از پرونده شکایت انتخاباتی، باز هم مخالفت کرده و گفته میخواهد به این نزاع ادامه دهد. حتی نزدیکان ترامپ نگرانی خود را در این باره ابراز کردهاند شاید او در دام ادعاهای جولیانی در این باره که تلاشهای حقوقیاش میتواند نتیجه انتخابات را تغییر دهد، افتاده باشد. به گفته این منبع، «جرد کوشنر» داماد ترامپ، خیلی خونسرد در این ارتباط عمل میکند اما «ایوانکا ترامپ» دختر رئیسجمهور آمریکا خود را از این ماجرا کنار کشیده است. به گزارش سیانان به نقل از این منبع، شاید در یک هفته یا 10 روز آینده، داستان شکلی دیگر به خود بگیرد.
ارسال به دوستان
به بهانه رونمایی از کتاب «با نوای کاروان» تاریخ شفاهی حاجصادق آهنگران
یک متن برای چند هنر
گروه فرهنگ و هنر: زندگی کردن ما در حال، فارغ شدن از آینده و فراموش کردن اینکه «حال» هم زمانی به تاریخ خواهد پیوست، ثبت کردن امروز را از یادمان میبرد. به گزارش «وطن امروز»، شاید همین زندگی کردن در حال و هوای معنوی دفاعمقدس بود که باعث میشد، بسیاری از رزمندگان و حتی فرماندهان جنگ، نوشتن خاطرات خود را مساله دارای اهمیتی تلقی نکنند. اما حالا که بیش از 30 سال از دفاعمقدس میگذرد، اهمیت تکتک خاطرهها روشنتر میشود؛ قصههای فراوانی از دل این خاطرهها، خواندنی میشود و چهبسا فیلمنامههایی با الهام گرفتن از یک خط خاطره نوشته شود و بعد تبدیل به یک فیلم سینمایی یا سریال شود. رونمایی از کتاب تاریخ شفاهی حاجصادق آهنگران بهانهای برای یادآوری اهمیت تاریخنگاری و ثبت تاریخ شفاهی است؛ مسالهای که امسال در ارتباط تصویری رهبر انقلاب با پیشکسوتان دفاعمقدس به مناسبت آغاز هفته دفاعمقدس مورد اشاره قرار گرفت.
* در اهمیت تولید متن
«تولید متن» گزارهای بود که رهبر انقلاب درباره آن تاکید کردند و حالا ثبت تاریخ شفاهی شخصیتی مانند حاجصادق آهنگران به عنوان یکی از چهرههای موثر در تبلیغات جنگ، میتواند به عنوان یک متن پایه مورد استفاده اهالی ادبیات قرار گیرد. رهبر انقلاب در دیدار 31 شهریور امسال درباره اهمیت «تولید متن» گفتند: «... دفاع مقدس یک سرچشمه است، انواع و اقسام ادبیات را میشود از آن انتزاع کرد و استفاده کرد و از آن میجوشد؛ مثل یک چشمه جوشنده است که انواع و اقسام ادبیات را میشود خلق کرد در آن؛ میشود متنهای عالی تاریخی، اجتماعی، سیاسی، عشقی، خانوادگی را از روی ادبیات دفاعمقدس و آنچه برای دفاعمقدس تولید میشود ایجاد کرد. اما نکته مهم تولید متن است، ما احتیاج داریم به تولید متن. اگر متن خوب و فاخر تهیه شد، آن وقت نمایشنامه از روی آن درست میشود، فیلم سینمایی درست میشود، شعر درست میشود. مثلا فرض کنید که شنیدم از همین کتاب شهید خوشلفظ، یکی از شعرای متعهد کشور ما 10 غزل درست کرده؛ بسیار خب! اگر شعرای متعهد وارد بشوند، دهها دیوان از این کتابهای دفاعمقدس ممکن است شعر درست کنند؛ شعر هنر بزرگی است، همینطور فیلم، همینطور سینما، آثار سینمایی و مانند اینها».
* یک متن مهم
کتاب تاریخ شفاهی حاجصادق آهنگران را میتوان به عنوان یکی از نمونههایی که میتواند توسط اهالی داستان و سینما مورد استفاده قرار گیرد، مدنظر قرار داد. سیر زندگی حاجصادق، حضورش در جبههها و مراسمهای تشییع پیکرهای شهدا در شهرهای مختلف، فضایی که در حوزه تبلیغی تجربه کرده، همه و همه با کمی تأمل میتواند دارای وجوهی دراماتیک، داستانی و سینمایی باشد.
این کتاب حالا با عنوان «با نوای کاروان» توسط مرکز اسناد و تحقیقات دفاعمقدس منتشر و وارد بازار نشر شده است. به گزارش «وطن امروز»، مرکز اسناد و تحقیقات دفاعمقدس در چهلمین سالگرد دفاعمقدس، از کتاب «با نوای کاروان» رونمایی کرد. مرکز اسناد و تحقیقات دفاعمقدس علاوه بر فعالیتهای گذشته خود در حوزه دفاعمقدس، حالا با مکتوب کردن تاریخ شفاهی فرماندهان پا به میدان گذاشته تا با روایت دقیق و واقعی این اسوهها و چهرههای ماندگار دفاعمقدس بتواند در حفظ و انتقال ارزشهای دفاعمقدس و تبیین فرهنگ ایثار و شهادت برای نسلهای آینده و بویژه به نسل جوان کشور وظیفه تاریخنگاری خود را بخوبی انجام دهد. یکی از این اسوههای ماندگار حاجصادق آهنگران، نوحهخوان و مداح رزمندگان و شهدای دفاعمقدس است که با نوای دلنشین خود در دوران جنگ شور حسینی را در میان رزمندگان ایجاد میکرد و اکنون کتاب تاریخ شفاهی وی توسط مرکز اسناد و تحقیقات دفاعمقدس منتشر شده است. این مراسم با توجه به وضعیت ناشی از شیوع ویروس کرونا بدون حضور رسانهها برگزار شد.
* بخشهای اصلی کتاب «با نوای کاروان»
ابتدا علیرضا موحدعلوی، مدیر مطالعات تاریخ شفاهی مرکز اسناد و تحقیقات دفاعمقدس با اشاره به اینکه این مرکز در برنامهای 5 ساله در نظر دارد در کنار ثبت و ضبط تاریخ شفاهی فرماندهان عالی، قرارگاهها و لشکرها، تاریخ شفاهی رستههای تخصصی دفاعمقدس اعم از نظامی، پشتیبانی و خدمات رزم را که بالغ بر ۱۷ رسته است، در سطح قرارگاههای مرکزی خاتم، کربلا، نجف و حمزه ثبت کند، گفت: یکی از این رستهها موضوع تبلیغات جبهه و جنگ در سالهای دفاعمقدس است که مسؤولیت تأثیرگذاری بر افکار عمومی، ترغیب قشرهای گوناگون مردم برای حضور در جبههها، تقویت و ارتقای روحیه، معنویت، قدرت ایمان و ایستادگی در برابر دشمن، انعکاس اخبار، گزارش و دستاوردهای عملیاتها، موضوع عملیات و جنگ روانی علیه دشمن و همچنین مأموریتهای گسترده دیگری از جمله تشییع باشکوه پیکر شهدای دفاعمقدس در شهرها و استانها را بر عهده داشته است.
وی با اشاره به برگزاری جلسات گفتوگوی تاریخ شفاهی حاجصادق آهنگران در مرکز اسناد و تحقیقات دفاعمقدس عنوان کرد: روال جلسات گفتوگوی تاریخ شفاهی در این مرکز، متناسب با سوابق مسؤولیت راوی و سالهای حضور او در دفاعمقدس است که برای ایشان حدود ۲۰ جلسه طول کشید. حجتالاسلام والمسلمین دکتر محمدمهدی بهداروند که از همرزمان ایشان در منطقه خوزستان بودند، زحمت تهیه طرح و انجام گفتوگوها را برعهده داشتند.
وی با اظهار اینکه محتوای کتاب شامل شش بخش اصلی است، گفت: بخش اول از تولد تا آغاز جنگ تحمیلی، بخش دوم دوره رشد و بالندگی در بستر جنگ تحمیلی، بخش سوم گونهشناسی و مناسبتشناسی نوحهها، بخش چهارم از شخصیتهای تأثیرگذار در مسیر زندگی ایشان، بخش پنجم فعالیتهای فرهنگی برونمرزی و بخش ششم شخصیت و عملکرد حاج صادق آهنگران از منظر مسؤولان تبلیغات جبهه و جنگ آن دوره است. آلبوم تصاویر حضور ایشان در جبهه نیز به انتهای کتاب اضافه شده است.
صادق آهنگران در مراسم رونمایی از کتاب تاریخ شفاهی خود گفت: همیشه تأسف میخوردم که چرا خاطرات خود را در زمان دفاعمقدس ننوشتم. از طرفی با توجه به تأکیدات مقام معظم رهبر مبنی بر اینکه «مأموریت رزمنده وقتی به اتمام میرسد که خاطراتش را نوشته باشد»، با همت مرکز اسناد و تحقیقات دفاعمقدس و پیشنهاد برای ثبت خاطراتم، این فرصت فراهم شد که بتوانم روایت خود را از آن دوران بازگو کنم.
* قدردانی آهنگران از حبیبالله معلمی
این مداح در ادامه به محتوای کتاب تاریخ شفاهی خود با عنوان «با نوای کاروان» پرداخت و اظهار کرد: این کتاب، در کنار بخشهای خاستگاه اجتماعی، دوران مبارزات پیروزی انقلاب اسلامی و آغاز حضور در جبهههای دفاعمقدس در کنار مدافعان خرمشهر و نبرد با دشمنان در جبهههای چزابه و بستان، به بخش مهمی از سبکشناسی و گونهشناسی نوحهها و بازتاب فرهنگ عاشورا در این اشعار و نوحهها پرداخته است که تهیه و تنظیم عمده آن را جناب آقای دکتر احمدی از کارشناسان ارشد مدیریت تاریخ شفاهی مرکز بر عهده داشتهاند.
وی ضمن قدردانی از مرحوم «حبیبالله معلمی»، شاعر نوحههای خود در دوران دفاعمقدس، بیان کرد: تقریبا همه شعرها و نوحههای خواندهشده من، مرهون ذوق و قریحه مرحوم حبیبالله معلمی است که بهمثابه معلمی بزرگوار، صاف و زلال و صادق بود، کار خودش را به مصداق جهاد فرهنگی و همپای رزمندگان میدانست. ایشان شاعر بیادعای دفاعمقدس بودند که در تمام آن سالها همراه من بود.
حاجصادق آهنگران در پایان اظهار کرد: این کتاب و آثار معنوی آن را به همه همرزمان شهیدم تقدیم میکنم که با نثار جان و خون خویش، درخت پربار انقلاب اسلامی را آبیاری کردند تا امروز در پناه تدابیر و رهنمودهای ولی امر مسلمین، رهبر معظم انقلاب اسلامی، حضرت آیتالله خامنهای که در جهان در مقابل همه مستکبران عالم ایستاده، استمرار انفجار نور انقلاب اسلامی، زمینههای ظهور حضرت ولیعصر(عج) را فراهم کند.
* موج اجتماعی یک صدا
در ادامه حجتالاسلام والمسلمین دکتر محمدمهدی بهداروند به عنوان مجری تاریخ شفاهی حاجصادق آهنگران، با اشاره به فعالیت مرکز اسناد و تحقیقات دفاعمقدس در حوزه تاریخ شفاهی فرماندهان، بیان کرد: با تغییر مدیریت در مرکز اسناد و تحقیقات دفاعمقدس و آمدن سردار دکتر نائینی، نگاه به مبحث تاریخ شفاهی از منظر کمی و کیفی تغییر کرد. در این دوره با بسیاری از فرماندهان مصاحبه انجام و کتابهای برخی از آنها منتشر شده است و همچنان جریان تاریخ شفاهی نسبت به فرماندهان ارشد، فرماندهان قرارگاهها، فرماندهان یگانها و افراد متعدد ادامه دارد. وی درباره چرایی انجام تاریخ شفاهی حاجصادق آهنگران عنوان کرد: یکی از دلایلی که من کنار حاجصادق و مجری کتاب قرار گرفتم به لحاظ این بود که همواره در جنگ در کنار حاجصادق بودم و حتی مطالبی را هم که فراموش کرده بود به خاطر حضورم در آن صحنه یادآوری میکردم. مجری تاریخ شفاهی حاجصادق آهنگران با اظهار به اینکه حاجصادق نقش محوری و راهبردی در فرهنگ دفاعمقدس و در تشویق و ترغیب مردم برای حضور در جبههها داشت، یادآور شد: صدای حاجصادق آهنگران یک موج اجتماعی ایجاد کرد و خیلیها در جنگ با این صدا آشنا هستند. بنابراین شناخت او، دلایلی که به نوحه رو آورد و کارکردهای نوحه مجهولاتی بود که باید برای مخاطبان و علاقهمندان به حاجصادق و حتی برای آیندگان گفته میشد. وی با اظهار به اینکه علاوه بر ۲۰ جلسه رسمی که در مرکز اسناد و تحقیقات دفاعمقدس برگزار شده، جلسات غیررسمی نیز برای تکمیل کردن موضوعات مطرحشده برگزار شد، گفت: علاوه بر حاجصادق با بعضی افرادی که در آن موقعیت زمانی همراه وی بودند، درباره نکاتی که ناقص گفته شده بود یا نیاز به بررسی بیشتر بود، گفتوگو انجام دادم. مثلا از فرماندهانی مانند سردار غلامپور، سیدمحمد امامی و غیر فرماندهان مانند همسر و مادر حاجصادق و دوستانشان برای تکمیل مباحث سؤالاتی پرسیده شد.
* در حسرت شهادت
بهداروند حسرت حاجصادق آهنگران درباره شهادت و جا ماندن از شهدا را از برجستگیهای این مداح اهلبیت و دوران دفاعمقدس برشمرد و گفت: به خاطر دارم در عملیات بدر، حاجصادق و یکی از مسؤولان تبلیغات جبهه و جنگ میخواستند همراه رزمندگان به عملیات بروند. تقریبا هم داشتند موفق میشدند اما یک دفعه فرمانده ما که شهید حمید صالحینژاد بود، متوجه شد و صدا زد که آنها از میان رزمندگان بیرون بیایند. وی افزود: حاجصادق هرچقدر التماس کرد، اجازه رفتن داده نشد. آن حس واماندگی و آن حس جا ماندن برای من خیلی تکاندهنده بود، چون من موانع و مشکلات حاجصادق را نداشتم؛ ایشان شخصیتی بود که اصلا اجازه نداشت در عملیاتها شرکت کند. چون اگر شهید میشد خودش به فیض میرسید ولی یک دفاعمقدسی را از خودش محروم میکرد و لذا آن حس حاجصادق تا به امروز هم خیلی با دل بنده بازی میکند که چقدر این مرد سختی کشید و الان هم هر وقت که مینشینیم میگوید دعا کن من شهید شوم.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|