|
«وطنامروز» از وضعیت دستمزد کارگران در آستانه تعیین مزد سال ۱۴۰۰ گزارش میدهد
حقوق کارگر چقدر است؟
* اجرای سیاست مزد منطقهای میتواند به عادلانهتر شدن دستمزد منجر شده و اجحاف به کارگران شهرهای بزرگ را پایان دهد
گروه اقتصادی: بررسیها نشان میدهد میزان حداقل دستمزد کارگران در سالهای اخیر، فاصله معناداری با هزینههای معیشتی آنها داشته و همین موضوع سبب بروز و تشدید نارضایتی آنها شده است، از سویی کارفرماها هم هیچ میلی به افزایش هزینههای تولید خود در قالب دستمزد ندارند. این فاصله در 4 سال اخیر به بدترین شکل خود رسیده و هماکنون میزان فاصله حداقل دستمزد با سبد معیشتی 60 درصد است.
یکی از راهکارهای حل این عقبافتادگی، استفاده از راهکاری به عنوان مزد منطقهای است که در آن صورت امکان افزایش رضایت بین کارگر و کارفرما افزایش پیدا میکند، البته اجرای چنین سیاستی احتیاج به زیرساختهای خاص خود دارد که هماکنون چنین ظرفیتی در کشور وجود ندارد. متاسفانه با وجود اینکه بحث مزد منطقهای موضوع جدیدی نیست و کارشناسان چندین سال است آن را مطرح کردهاند اما هیچ گام اجرایی و عملیاتی توسط دولت برای ایجاد بسترهای اولیه آن برداشته نشده است. نباید فراموش کنیم در صورتی که این سیاست به شکل اشتباه و ناقص اجرا شود، بیشترین ضررش متوجه کارگران خواهد شد.
به گزارش «وطن امروز»، همواره در ماههای پایانی سال، تعیین حداقل دستمزد کارگران به یکی از اصلیترین دغدغههای محافل کارگری تبدیل میشود.
از یک سو کارگران بحق همواره به دنبال رشد این رقم هستند و از سوی دیگر کارفرماها به صورت ذاتی برای کسب سود بیشتر با افزایش حقوق مخالفت میکنند. این موضوع در سال گذشته به قدری وخیم شد که کارگران نپذیرفتند مصوبه شورای عالی کار را امضا کنند. با در نظر گرفتن این مقدمه، میزان حداقل دستمزد سال 1400 منتظر تعیینشدن در شورای عالی کار است.
دستمزد 1400 از برخی جوانب، تفاوت قابل توجهی با سال جاری دارد، از یک سو بیش از یکمیلیون نفر به دلیل کرونا از کار بیکار شدهاند و از سوی دیگر اغلب فعالیتهای تجاری به دلیل کاهش تقاضا در بازار از میزان کارگران و سود خود کاستهاند. این یعنی نه کارگران حال خوبی دارند و نه کارفرماها؛ در یک گزاره کلی اقتصاد و کار حال خوبی ندارد.
بررسیها نشان میدهد در سالهای اخیر فاصله معناداری در میزان سبد معیشتی و حداقل دستمزد کارگران وجود داشته است. این فاصله در 4 سال گذشته تشدید هم شده به طوری که به ترتیب از سال 96 تا سال جاری فاصله سبد معیشتی و حداقل دستمزد 63 درصد ، ۵۷ درصد، ۶۰ درصد و ۶۳ درصد بوده است.(نمودار یک)
با توجه به اینکه اخبار جسته و گریخته حاکی از تعیین سبد معیشتی حدود 10 میلیون تومانی برای سال آینده است، میتوان تشدید این شکاف را پیشبینی کرد.
* قانون چه میگوید؟
در جامعه هر کسی که شغلی تماموقت دارد باید بتواند با مزدی که میگیرد، حداقلهای زندگی خود را تامین کند، در غیر این صورت ناچار میشود از بعضی مخارج اصلی و حداقلی خود- مثل خوراک، پوشاک، مسکن و درمان- بزند یا مایحتاج خود را از مجاری غیرقانونی تأمین کند که نتیجهای جز افزایش فقر و بزه نخواهد داشت؛ اصل چهلوسوم قانون اساسی بر تأمین نیازهای اساسی فرد تاکید کرده است.
علاوه بر این اصل، در مقدمه و اصول سوم و چهلوهشتم قانون اساسی بر رفع تبعیض، جلوگیری از فقر، ایجاد رفاه، رفع محرومیت و تحکیم بنیانهای اقتصادی تاکید شده است. نکات برآمده از اصول قانون اساسی در تدوین ماده 41 قانون کار مصوب آبانماه 1369 در نظر گرفته شده است. طبق ماده 41 قانون کار: «شورای عالی کار همه ساله موظف است میزان حداقل مزد کارگران را برای نقاط مختلف کشور یا صنایع مختلف با توجه به معیارهای ذیل تعیین کند:
1- حداقل مزد کارگران با توجه به درصد تورمی که از طرف بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران اعلام میشود.
2- حداقل مزد بدون آنکه مشخصات جسمی و روحی کارگران و ویژگیهای کار محول شده را مورد توجه قرار دهد باید به اندازهای باشد تا زندگی یک خانواده، که تعداد متوسط آن توسط مراجع رسمی اعلام میشود را تأمین کند».
* راهحل چیست؟
راهحل این معضل و تامین رضایت 2 طرف کارگری و کارفرمایی، نگاهی دوباره به ماده 41 قانون کار است؛ نکتهای که تاکنون به آن توجهی نشده است. در متن قانون تصریح شده است که باید حداقل مزد برای نقاط مختلف و صنایع مختلف کشور تعیین شود، حال آنکه چندین سال است برای تمام نقاط کشور و تمام صنایع یک حداقل تعیین میشود. اجرای قانون به این شکل موجب شده نهتنها نظر قانونگذار مبنی بر تامین حداقلی خانوادههای کارگران تامین نشود، بلکه مشکلاتی هم برای تولید و اشتغال ایجاد کند.
با نگاهی به گزارشهایی که مراکز مختلف از هزینههای زندگی ارائه کردهاند به وضوح میتوان دید که هزینههای زندگی در استانهای مختلف با یکدیگر تفاوت چشمگیری دارد. به گزارش مرکز آمار ایران، نمودار ۲ متوسط هزینههای زندگی در مناطق مختلف شهری در استانهای مختلف را نشان میدهد.
در گزارشهایی که مرکز پژوهشهای مجلس و بانک مرکزی نیز از هزینههای زندگی در نقاط مختلف کشور منتشر کردهاند بهروشنی میتوان این تفاوت را در هزینههای زندگی مشاهده کرد. در شرایط فعلی کشورمان که صنایع یکی پس از دیگری به تعطیلی کشیده میشود، یکی از اشتباهترین کارهای ممکن تعیین دستمزد ملی و افزایش آن بدون توجه به تفاوت هزینههای زندگی در مناطق مختلف است. در همین راستا، در گزارش مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی درباره خط فقر آمده است: «با توجه به پراکندگی قابل توجه خط فقر در نقاط مختلف کشور، دستمزدها نیز باید در مناطق مختلف متفاوت باشد به طوری که افزایش قابل توجه حداقل دستمزد در مناطقی که خط فقر پایینتری دارد، ممکن است به علت تحمیل هزینه اضافی به کارفرما، موجبات اخراج کارگران را فراهم کرده و فقر بیشتری را به همراه داشته باشد».
* دستمزد منطقهای یا دستمزد ملی؟
لازمه تصویب و اعلام یک حداقل مزد مصوب برای سراسر کشور این است که مراعات صنایع مختلف؛ بویژه مواردی که در آستانه تعطیلی قرار دارند یا ارزش افزوده چندانی ندارند، صورت گیرد. بر این اساس حداقل مزدی که اعلام میشود هیچگاه نتوانسته رضایت کارگران را جلب کند، زیرا مخارج زندگی در شهرها و مراکز استانها به مراتب بالاتر از شهرهای کوچک و روستاهاست، بنابراین اعلام یک حداقل مزد در سراسر کشور زمینه اجحاف در حق کارگران شهری و بویژه شهرهای بزرگ را فراهم کرده است اما در این حالت به نیروی کار روستایی و شهرهای کوچک بیشترین اجحاف میشود. حداقل مزد در سراسر کشور یکسان است، درحالی که هزینه تولید در شهر و روستا تفاوت چندانی ندارد. از این رو کارفرما ترجیح میدهد محل کار خود را در شهرها قرار دهد تا از امکانات زیرساختی و رفاهی بیشتری برخوردار باشد، در نتیجه زمینه اشتغال در روستاها به مرور از بین میرود و در نهایت، اجحاف اصلی که همان بیکاری یا مهاجرت اجباری به کلانشهرهاست، نصیب کارگران روستایی میشود. این مهاجرت اجباری علاوه بر هزینههایی که برای کشور دارد، هزینههای غیرمادی و مادی زیادی به خود فرد تحمیل میکند. به علت بیشتر بودن عرضه نیروی کار از ظرفیت مشاغل موجود، از یک سو کارگران بیکار ناچار از پذیرش دستمزدی کمتر از قانون کار هستند و از سوی دیگر برخی کارفرمایان- با پذیرش ریسک موجود- به ناچار به جای تعطیلی واحد صنعتی یا خدماتی خود، آن را به صورت غیررسمی درمیآورند. این مسأله غیررسمی شدن مشاغل، علاوه بر تضییع حقوق کارگر، اشکالات دیگری هم در پی دارد، از جمله:
1- دولت نمیتواند نظارت درستی بر این گونه مشاغل داشته و گاه چون کیفیت کالا نیز کم بوده و استانداردهای لازم را ندارد، به سلامت جامعه هم زیان میرساند.
2- اگر کیفیت کالا خوب هم باشد، قابلیت رشد و توسعه را ندارد، زیرا صورت کار او غیرقانونی بوده و نمیتواند از تسهیلات و کمکهای دولتی استفاده کند.
3- کارگران این مشاغل بیمه نشده و از مزایای آن و همچنین حق بازنشستگی بیبهره خواهند ماند.
4- با اینکه کارگر بنا بر دلایل مختلف خودش راضی به انجام چنین کاری شده است ولی زمینه برای شکایت او از کارفرما فراهم است. حجم انبوه این شکایات علاوه بر بر هم زدن رابطه بین کارگر و کارفرما و پشیمان کردن کارفرما از اصل راهاندازی چنین شغلی، هزینه زیادی برای نهادهای اجرایی و قضایی نیز در پی دارد. مشاغل بسیاری همانند صنایع دستی وجود دارند که چون ارزش محصول آنها در بازار به اندازهای نیست که بتواند حداقل مزد مصوب در سراسر کشور را تامین کند، از ابتدا اقتصادی نبوده و شکل نمیگیرند. حال آنکه اولا در وضعیت فعلی جامعه ما، که عرضه نیروی کار به مراتب بیشتر از عرضه فرصتهای شغلی است، نباید حتی یک فرصت شغلی را بدون دلیل از دست داد و ثانیا اینگونه مشاغل به علت سرمایه اولیه کم، میتوانند در ایجاد فرصتهای اشتغالی بسیار مفید واقع شوند. حال اگر قانون به صورت صحیح اجرا شود، طبعا این دسته از مشاغل در شهرهای کوچک و روستاها شکل میگیرند و به مرور زمان، مشاغلی که مبتنی بر نیروی کار زیاد هستند و کشش اقتصادی ندارند نیز به آنجا منتقل میشوند. دولت نیز میتواند به جای اینکه عمده توان اجرایی خود را صرف آموزش نیروی انسانی آماده به کار یا ایجاد مشاغل جدید کند، توان خود را در راستای ارتقای سطح تولید، بهرهوری و دانش فنی صنایع تولیدی به کار ببرد، تا مشاغل موجود نهتنها به مرور از بین بروند، بلکه توسعه یابند و ظرفیت اشتغالی آنها بالاتر برود.
البته با توجه به اینکه مقدمات مزد منطقهای برای سال 1400 فراهم نشده است، بهتر این است حداقل دستمزد طبق سبد معیشتی مشخص شود و در نیمه دوم سال آینده یا سال 1401 موضوع مزد منطقهای اجرایی شود.
******
نایبرئیس کانون هماهنگی شوراهای اسلامی کار استان تهران در گفتوگو با «وطن امروز»:
تعیین مزد، دولتی شده است
محسن باقری، نایبرئیس کانون هماهنگی شوراهای اسلامی کار استان تهران درباره جلسات شورای دستمزد سال آینده به «وطن امروز» گفت: هماکنون اساس دستمزد در سال 1400 در هالهای از ابهام است و هیچ جلسه رسمیای در این باره برگزار نشده است. دولت مانند سالهای گذشته این موضوع را به ماه پایانی سال کشانده و احتمال میرود تعیین این رقم به نیمه دوم فروردین 1400 برسد.
این فعال کارگری افزود: تاکنون کارگروه مزد سبد معیشت را مشخص نکرده و شرکای اجتماعی هم آن را امضا نکردهاند. وی افزود: هر سال کارگروه مزد ذیل شورای دستمزد تشکیل میشد و سبد معیشت را مشخص میکرد که بر مبنای قیمت خوراکیها و غیرخوراکیها مشخص میشد. جمعبندی این کارگروه در سال گذشته رقم 4 میلیون و 950 هزار تومان بود که برای سال آتی هنوز جلسات کارگروه تشکیل نشده است. باقری اضافه کرد: با توجه به اینکه لایحه بودجه هم رد شده، فرصت مناسبی هست که دولت ظرفیتهایی برای حمایت از کارگران در بودجه 1400 بیاورد. نمایندگان کارفرماها در شورای عالی کار همواره تاکید میکنند تامین مسکن، درمان و آموزش با دولت است و از پذیرش هزینههای آن در حداقل دستمزد امتناع میکنند؛ چه بهتر دولت در بودجه تصمیمی درباره این مسائل بگیرد. این فعال کارگری در پاسخ به این سوال که نظر نمایندگان کارگری درباره دستمزد سال 1400 چیست، گفت: به عقیده کارگران ملاک تعیین حداقل دستمزد باید سبد معیشتی باشد. اینکه دولت دستمزدی غیرواقعی از آمار اشتباه تورم اعلامی خودش تعیین میکند که با واقعیات اقتصادی هیچ سنخیتی ندارد، شایسته نیست. وی درباره دستمزد تعیین شده در سال جاری گفت: ما به حداقل دستمزد در سال جاری اعتراض داشتیم و درباره این موضوع هم به دیوان عدالت اداری شکایت کردیم که هیات تخصصی این دیوان نظر ما را تایید کرد و نظر به ابطال بخشنامههای شماره 291 و 292 شورای عالی کار داد اما در هر صورت دولت هیچ اعتنایی نمیکند. باقری تصریح کرد: بر اساس ماده 41 قانون کار، باید سبد معیشتی مشخص شود و مبنای پرداخت دستمزد همین موضوع باید باشد. دولت در سال جاری قول داد تورم 15 درصد باشد ولی امروز شاهد میزان تورم هستید.
این فعال کارگری درباره نظر کارفرماها درباره حداقل دستمزد گفت: کافرماها در حاتمبخشانهترین حالت از 15 درصد افزایش حقوق شروع میکنند و تا 25 درصد میرسند، البته آنها اعتقاد دارند با شرایط اقتصادی فعلی همین مقدار میتوانند افزایش دهند که ما هم میگوییم با حقایق قیمتی باید رشد حقوق 400 درصد باشد که رخ نداده است. وی افزود: در سال آینده اگر حق مسکن 100 درصد هم رشد کند و به 600 هزار تومان هم برسد آیا کفاف سهم مسکن را میدهد؟ این در حالی است که در تبصره 2 ماده 149 قانون کار به کارفرمایان و دولت تکلیف شده برای کارگران همجوار کارگاه مسکن ایجاد کنند. حق مسکن واقعا پوششدهنده احتیاجات مردم نیست. باقری درباره نقطه نظر نماینده دولت در این جلسات گفت: رفتار دولت در این جلسات مصداق کاسه داغتر از آش بودن است، یعنی اگر کارفرما هم رضایت بدهد دولت کوتاه نمیآید. برای مثال اتفاقی که در سال 99 رخ داد همین بود؛ رئیس کارگروه کارفرمایی و رئیس کارگروه کارگری روی رقم 35 درصد توافق کرده بودند و تمام شده بود، منتها دولت مانع شد و جلوی این توافق را گرفت و تا سال بعد آن را طول داد. این فعال کارگری تصریح کرد: 21 فروردینماه آقای شریعتمداری شبانه در رسانه حضور پیدا کرده و ۲ ضربه مهلک به کارگران وارد کردند؛ اول اینکه بحث مزد را طرح کردند و دوم از ورود شستا به بورس خبر دادند که هر ۲ خبر شوکهکننده بود، از یک سو حقوق و دستمزد کارگران طبق انتظارات بالا نرفته بود و از سوی دیگر اموال کارگران برای تامین کسری بودجه در بورس به حراج گذاشته شده بود.
* سازوکار تصمیمگیری در شورای عالی کار، دولتی است
نایبرئیس کانون هماهنگی شوراهای اسلامی کار استان تهران درباره ترکیب شورای عالی کار گفت: شورای عالی کار فعلی شامل ۳ نفر نماینده کارگری، ۳ نفر نماینده کارفرمایی و ۴ نفر نماینده دولت است. نمایندگان دولت شامل وزیر صنعت، معدن و تجارت، وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی، وزیر اقتصاد و رئیس سازمان استاندارد هستند. با این حال مهمترین تغییری که در شورای عالی کار ایجاد شد، تغییر روش تصویب تصمیمات شوراست.
باقری ادامه داد: پیش از این قانون بر این منوال بود که از هر گروه باید حداقل یک نفر از نمایندگان، مصوبه شورا را امضا میکردند. یعنی تا پیش از این اگر هیچ یک از نمایندگان کارگران مصوبه را امضا نمیکردند، مصوبه قابلیت اجرا نداشت اما از چند سال پیش این قانون لغو شد و مبنای تصمیمگیری به موافقت اکثریت اعضای شورای عالی کار تغییر یافت. این یعنی اگر هیچ یک از نمایندگان کارگری هم در جلسه حضور نداشته باشند، باز هم بر مبنای سازوکار تصمیمگیری حداکثری، دستمزد کارگران برای سال جدید تعیین و اجرا میشود؛ بدون اینکه نظر نمایندگان کارگری لحاظ شود.
وی تاکید کرد: طبق فرمایش رهبری هم این نوع تصمیمگیری درست نیست و باید نظر نمایندگان کارگری هم لحاظ شود، بنابراین دولت که باید نقش تنظیم روابط کار را بر عهده داشته باشد، نقش تعیین روابط کار را دارد و علنا دخالت مستقیم در تعیین دستمزد دارد. دولت باید تنها یک عضو برای تنظیم روابط کار داشته باشد، نه اینکه نظر خود را تحمیل کنند.
نایبرئیس کانون هماهنگی شوراهای اسلامی کار استان تهران گفت: امسال هم در جریان تصمیمگیری درباره مزد سال 99 بار دیگر مشخص شد که تعیین مزد کاملا با نظر دولت انجام میشود. نکته جالب در تعیین دستمزد کارگران برای سال 99 این بود که سال گذشته و در جریان جلسات شورای عالی کار، نمایندگان کارفرمایی با پیشنهاد نمایندگان کارگری مبنی بر افزایش 35 درصدی مزد در سال 99 موافقت کرده بودند اما دولت مانع از اجرای این توافق شد.
* دستمزد 1400 به جای تورم باید متناسب با سبد معیشت تعیین شود
باقری همچنین درباره احتمال تکرار تعیین دستمزد کمتر از تورم برای سال آینده گفت: چشم امید کارگران به این است که در مواردی مثل درمان، آموزش و مسکن هم دولت به کارگران کمک کند، چرا که در این 7 سال مسکن مهر هم متوقف شد و هیچ سیاست جایگزینی برای تامین مسکن اقشار متوسط و کمدرآمد اتخاذ نشد. اخیرا هم بحث افزایش 35 درصدی دستمزد کارگران متناسب با تورم مطرح شده اما مساله این است که 35 درصد از 4/2 میلیون تومان، مگر چقدر میشود و چه تغییر خاصی در وضعیت معیشت کارگران ایجاد میکند؟
وی تاکید کرد: امسال در موضوع تعیین دستمزد سال 1400 اساسا نباید بحث افزایش درصدی مطرح شود. تاکید نمایندگان کارگران، لحاظ شدن هزینههای سبد معیشت و متناسبسازی دستمزد کارگران با هزینههای سبد معیشت است. ضمن اینکه دولت باید در سیاستهای اقتصادی خود بهتر عمل کند که با ایجاد تورمهای سنگین، افزایش دستمزد کارگران پس از گذشت چند ماه از سال، بیاثر نشود. طی سالهای 97، 98 و 99 افزایش دستمزد در همان ماههای اول مستهلک شد و در ادامه سال، وضعیت معیشت کارگران بشدت به هم ریخت.
نایبرئیس کانون هماهنگی شوراهای اسلامی کار استان تهران همچنین درباره سیاست مزد منطقهای گفت: اولا که وزارت کار اساسا زیرساختهای اجرای مزد منطقهای را ندارد. زمانی که در ابتدای شیوع کرونا، یک میلیون نفر بیمهشده برای دریافت بیمه بیکاری در سامانه وزارت کار ثبتنام کردند، پس از مدتی مشخص شد مدارک 960 هزار نفر گم شده است؛ یعنی وزارت کار که نمیتواند یک ثبتنام ساده را اجرا کند، چطور میتواند بر اساس تورم مناطق مختلف و صنایع مختلف، سیاست مزد منطقهای را اجرا کند؟
باقری تاکید کرد: وزارت کار با هر مبنایی که بخواهد مزد را تعیین کند، در هر حال باید رقم دستمزد به مقداری تعیین شود که برای تامین هزینه یک خانوار 4 نفره کفایت کند. نکته دیگر اینکه از سال 49 تا 56 سیاست مزد منطقهای اجرا میشد به طوری که مقدار مزد در تهران بیش از سایر استانها بود. این در حالی است که اوج مهاجرت به شهرها و تشکیل حلبیآبادها و زاغهنشینها در این سالها بوده است. یعنی مردم همه چیز را در شهرها میدیدند و به شهرها هجوم آوردند. با توجه به اینکه شهرها پاسخگوی نیاز این حجم از جمعیت نبودند و از آنجا که مهاجران توانایی تامین هزینههای سکونت در شهر را نداشتند، مجبور بودند در حلبیآبادها سکونت کنند. اگر میخواهیم به آن شرایط برگردیم، مزد منطقهای را اجرا کنیم. ضمن اینکه اساسا زیرساختهای اجرای سیاست مزد منطقهای را نداریم.
وی در پایان گفت: مزد منطقهای موضوعی نیست که در شرایط فعلی به آن پرداخته شود. بنده طرح موضوع مزد منطقهای در این مقطع را موضوعی انحرافی با هدف منحرف کردن اذهان مردم از موضوع اصلی یعنی تعیین مزد واقعی کارگران میدانم. اگر واقعا آقایان دغدغه اجرای سیاست مزد منطقهای را دارند، در این ۳ ماه که نمایندگان کارگری اصرار به برگزاری جلسات شورای عالی داشتند، نمایندگان کارفرمایی و دولت میتوانستند روی این موضوع کار و نتیجه بررسیهای علمی را در جلسات مطرح کنند؛ نه اینکه ۳ ماه جلسات شورای عالی کار را تعطیل کنند و پس از آن موضوع سیاست مزد منطقهای را مطرح کنند.
ارسال به دوستان
وزیر بهداشت: ویروس انگلیسی درکشور پخش شده است؛ پیشبینی من ورود به یک خیز سهمگین است
این انگلیسی منحوس
* کرونا آمریکا را گرفت
گروه اجتماعی: «ویروس انگلیسی در کشور پخش شده است؛ قدرت سرایت این ویروس به مراتب بالاتر از آن چیزی است که انگلیسیها میگویند. پیشبینی من ورود به یک خیز بسیار سهمگین و سنگین است اگر پروتکلها رعایت نشود. این بلندترین زنگ خطر است و باید جدی گرفته شود». این اظهارات وزیر بهداشت را باید جدیترین هشدار ماههای اخیر مدیریت کرونا در کشور بدانیم. به گزارش «وطن امروز»، با مرگ یک مرد 48 ساله در آبیک قزوین و یک زن 71 ساله در تهران بر اثر کرونای انگلیسی، وزیر بهداشت با پریشانی کمسابقه روز گذشته اعلام کرد این ویروس جهشیافته در کشور پخش شده است. این در حالی است که عصر دیروز علیرضا زالی، فرمانده ستاد کرونای تهران نیز درباره شیوع کرونای انگلیسی در پایتخت گفت: تاکنون ۷ نفر مبتلا به کرونای انگلیسی در تهران شناسایی شدهاند.
سعید نمکی صبح دیروز گفت: انگلیسیها درباره موتاسیون جدید کرونا مخفیکاری کردند و قدرت سرایت و مرگومیر این ویروس بهمراتب بالاتر از چیزی است که آنها میگویند. با فوت یک زن ۷۱ ساله در تهران که هیچ سفری هم نداشت، اثبات شد ویروس انگلیسی کاملا در کشور پخش شده است.
اظهارات وزیر بهداشت در حالی است که وی از مدتها قبل هشدار داده بود پیک چهارم کرونا در ایران بسیار سهمگینتر و مرگبارتر خواهد بود؛ نشانههایی که در هفته اخیر دیدیم و چند شهر استان خوزستان بعد از هفتهها در وضعیت قرمز قرار گرفتند و با وجود کاهش مرگومیرهای کرونایی اما تعداد بستریها و مراجعه به مراکز درمانی افزایش یافته است.
در همین رابطه معاون درمان ستاد مقابله با کرونا در استان تهران، در پاسخ به این پرسش که «آخرین وضعیت کرونا در استان تهران چگونه است؟» بیان داشت: تقریبا یک هفته است با روند افزایشی بیماران کرونایی روبهرو هستیم.
نادر توکلی گفت: در حال حاضر حدود 2 هزار بیمار کرونایی در استان تهران در مراکز درمانی بستری هستند و شاهد افزایش مراجعات سرپایی نیز هستیم. معاون درمان ستاد مقابله با کرونا در استان تهران همچنین با اشاره به افزایش مراجعات کرونایی به بیمارستانهای غرب تهران، خاطرنشان کرد: نکته مهم اما درباره ویروس کرونای انگلیسی است که در این باره هشدارهای زیادی به مراکز درمانی داده شده است.
توکلی با اشاره به ایام پایانی سال و نزدیک شدن به نوروز، ابراز داشت: با توجه به نزدیک شدن به پایان سال و حضور مردم در مراکز خرید، این موضوع خود میتواند بسیار نگرانکننده باشد. وی در پاسخ به این پرسش که «وضعیت مراکز درمانی و بیمارستانهای استان تهران از نظر تأمین تخت و تجهیزات پزشکی چگونه است؟» خاطرنشان کرد: تخت و تجهیزات پزشکی به اندازه کافی تامین شده و هیچ مشکلی درباره تجهیزات لازم درمانی و دارو در مراکز درمانی استان تهران وجود ندارد.
* نمونههایی از ویروس انگلیسی و آفریقایی در کشور دیده شده است
نایبرئیس مجلس شورای اسلامی و عضو ستاد مقابله با کرونا با بیان اینکه نمونههایی از ویروس انگلیسی و آفریقایی در کشور دیده شده است، از این موضوع ابراز نگرانی کرد. سیدامیرحسین قاضیزادههاشمی در جلسه ستاد ملی مقابله با کرونا که به ریاست رئیسجمهور تشکیل شد، با بیان اینکه خیز جدید کرونا از غرب کشور در حال شروع شدن است، تصریح کرد: با توجه به اینکه این خیز کرونا از غرب کشور آغاز شده است احتمال اینکه وضعیت کشور عراق خوب نباشد، خیلی بالاست؛ چون عمدتا استانهای غربی درگیر شدهاند. وی افزود: در جاهای دیگر هم این خیز را داریم ولی بیشتر از آذربایجان غربی تا خوزستان است و متأسفانه خوزستان بدترین وضعیت را دارد که خیلی نگرانکننده است، بویژه اینکه نمونههایی از ویروس انگلیسی و آفریقایی هم در کشور دیده شده است. قاضیزادههاشمی با بیان اینکه با جهش ویروس کرونا تستهای گذشته به چالش کشیده شده است، تصریح کرد: در مقالات کشورهای غربی مطرح شده بعضا تستهای پیسیآر منفی است اما ویروس وجود دارد و این نگرانی را بیشتر میکند. وی افزود: مسافرانی که از انگلیس به ایران میآیند با وجود آنکه تعهد داده بودند وقتی وارد کشور میشوند پروتکلها را رعایت کنند و همکاری لازم را داشته باشند ولی همکاری نمیکنند و شروع به مطالبهگری میکنند. بویژه مسافران هواپیمایی که اخیرا از انگلیس آمد، کادر مستقر درمان را در انجام تست و قرنطینه و امثالهم خیلی اذیت کردند. قاضیزادههاشمی با اشاره به حضور چندمیلیون اتباع خارجی در کشور، گفت: بحث واکسیناسیون این افراد از مسائلی است که باید به آنها توجه کنیم. وی متذکر شد: جهشهای ژنی که به سرعت در این ویروس پدید میآید، کارکرد واکسن را به چالش کشیده و برداشت ما این است که کرونا در میانمدت حل نخواهد شد و حداقل ۳ سال مساله جدی کشور خواهد بود. باید همه دست به دست هم دهیم تا بتوانیم به یک زندگی عادی همراه با کرونا برسیم.
* ۹ شهر قرمز شدند
سخنگوی ستاد ملی مقابله با کرونا نسبت به خیز دوباره «کووید-۱۹» در برخی استانها هشدار داد و با بیان اینکه اکنون خوزستان بالاترین میزان شیوع بیماری را دارد، گفت: در مجموع اکنون ۹ شهر در وضعیت قرمز، ۳۹ شهر در وضعیت نارنجی، ۲۲۸ شهر در وضعیت زرد و ۱۷۲ شهر در وضعیت آبی کرونا قرار دارند. دکتر علیرضا رئیسی دیروز در حاشیه پنجاهوهفتمین جلسه ستاد ملی مقابله با کرونا با اشاره به وضعیت بیماری «کووید-۱۹» در دنیا گفت: در دنیا با توجه به ویروسهای جهشیافته آفریقایی، انگلیسی و حتی ژاپنی، موارد ابتلا و مرگومیر و تغییر الگوی رفتاری ویروس و میزان کشندگی و سرایت آن افزایش یافته است. در انگلیس بیش از ۴ میلیون نفر درگیر بیماری شدند و بیش از ۱۳۵ هزار نفر نیز در این کشور فوت کردند. وی در ادامه افزود: در برخی استانها خیز بیماری شروع شده و جای هشدار جدی است. در استان خوزستان اکنون بالاترین میزان شیوع بیماری را داریم و نیاز به مراقبت بیشتر از این استان است. وی در ادامه تاکید کرد: متاسفانه در استان خوزستان ۹ شهر قرمز داریم و حتما نیاز است بشدت مراقبت کنند. شهرهای آبادان، اهواز، بندر ماهشهر، دزفول، دشت آزادگان، کارون، هویزه، شادگان و شوشتر روند افزایشی در بیماری دارند و جزو شهرهای قرمز هستند و نیاز به برقراری پروتکلهای دقیق و سختگیرانه دارند. رئیسی اظهار کرد: در آذربایجان غربی هم روند رو به افزایش داریم و باید پروتکلها بشدت پیگیری و مراقبت شود. در حال حاضر خیز بیماری در هرمزگان تا حد زیادی کنترل شده ولی باید ادامهدار شود. در استان مازندران که روند صعودی داشتیم خوشبختانه از هفته گذشته موارد کنترل میشود و از ۱۵ شهر نارنجی حدود ۸ شهر زرد شدند و ۷ شهر وضعیت نارنجی دارند. استانهای گلستان و گیلان همچنان نیاز به مراقبت شدید دارند. استان بوشهر شیب ملایم و رو به بالا دارند که نیاز به مراقبت بیشتر دارد.
* ۳۹ شهر در وضعیت نارنجی
وی گفت: در مجموع ۹ شهر قرمز، ۳۹ شهر نارنجی، ۲۲۸شهر زرد و ۱۷۲شهر آبی در سطح کشور داریم و از تعداد شهرهای آبی کم شده و به تعداد شهرهای زرد و نارنجی اضافه شده است. رئیسی درباره تعداد شهرهای نارنجی در استانهای مختلف نیز گفت: در آذربایجان غربی ۵ شهر، آذربایجان شرقی ۴ شهر، اصفهان ۲ شهر، خوزستان ۵ شهر، خراسان جنوبی یک شهر، کرمان یک شهر، کهگیلویهوبویراحمد و گلستان هر کدام ۳ شهر، گیلان ۷ شهر و مازندران ۸ شهر نارنجی هستند. معاون وزیر بهداشت ادامه داد: کرونا در استان قزوین روند افزایشی دارد و یک مورد ویروس انگلیسی منجر به فوت داشتیم که زنگ خطر است. وی همچنین تاکید کرد: باید از مرزها مراقبت کنیم و اگر مسافری از خارج میآید باید قرنطینه را رعایت کند و حتی اگر علائم ندارد باید ۱۴ روز خانه بماند و علائمش رصد شود. وی درباره واکسیناسیون کرونا در کشور نیز گفت: واکسیناسیون برای گروههای هدف آغاز شده و با عدالت کامل در حال انجام است.
***
پروتکل مقابله با کرونای انگلیسی هرچه سریعتر تدوین شود
سخنگوی کمیسیون بهداشت و درمان مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه برای جلوگیری از شیوع احتمالی موج چهارم ویروس کرونا در کشور، متولیان و برنامهریزان باید بر اساس یک ساختار مشخص و معلوم، اقدامات خود را برای مقابله با بیماری «کووید-19» به کار گیرند، به «وطن امروز» گفت: در یک سال اخیر اطلاعات عمومی درستی آنگونه که هم جامعه تخصصی کادر درمان، هم مسؤولان و هم مردم نسبت به چگونگی رعایت بهداشت، درمان و جلوگیری از این بیماری آگاه شوند ارائه نشده است. دکتر زهرا شیخی به ناشناخته بودن این بیماری در دنیا اشاره کرد و افزود: هنوز حتی در جوامع تخصصی نیز ماهیت این ویروس مرگبار بخوبی شناسایی نشده است، بنابراین میطلبد رویکردهای پیشگیرانه خودمراقبتیها و رعایت پروتکلهای بهداشتی و فاصلهگذاریهای اجتماعی بشدت از سر گرفته شود تا بتوان از ابتلا به این بیماری خطرناک در امان ماند. وی اضافه کرد: مسؤولان اجرایی و متولیان امر باید هر چه سریعتر ساختارهای مقابله با این بیماری را بخوبی مشخص کنند و در اختیار مردم و جامعه پزشکی قرار دهند. پروتکل مقابله با کرونای انگلیسی هرچه سریعتر تدوین شود. وی رعایت اصول مناسب تغذیه و سبک زندگی سالم، خودمراقبتی و پرهیز از حضور در اجتماعات را در مقابله با ویروس کرونا ضروری دانست و اظهار داشت: متاسفانه هنوز مشاورهای از متخصصان طب بومی برای کمک به ممانعت و جلوگیری از شیوع این بیماری گرفته نشده است. شیخی اضافه کرد: چنانچه ویروس کرونای انگلیسی در کشور شیوع یابد، مسؤولان اجرایی و ستاد ملی مقابله با کرونا باید در قبال ایجاد محدودیتها اقدامات پیشگیرانه را در پیش گیرند تا این بیماری به شکل گستردهای کشور را فرا نگیرد.
******
بازهم رکوردشکنی کرونا در آمریکا 5300 قربانی در 24 ساعت
کرونا آمریکا را گرفت
گروه بینالملل: طبق جدیدترین آمار دانشگاه جان هاپکینز، روز جمعه با مرگ دستکم 5 هزار و ۳۰۴ مورد جدید، شمار قربانیان کروناویروس در ایالات متحده به ۴۸۰ هزار و ۷۴۸ نفر افزایش یافت. این آمار نشان میدهد با ابتلای دستکم ۹۹ هزار و ۱۳۱ مورد جدید، مجموع مبتلایان به کروناویروس در ایالات متحده آمریکا به ۲۷ میلیون و ۴۸۹ هزار و ۶۱۹ نفر رسید. مقایسه جدیدترین آمار دانشگاه جان هاپکینز با آمار روز پنجشنبه این مرکز نشان میدهد شمار مبتلایان به کرونا در آمریکا مجددا افزایش داشته و شمار قربانیان این ویروس ناشناخته در آمریکا بار دیگر رکورد تازهای را به ثبت رسانده است. از طرف دیگر، پایگاه اطلاعرسانی «ورلد اُ میترز»، مجموع مبتلایان به کروناویروس در آمریکا را ۲۸ میلیون و ۱۰۶ هزار و ۷۰۴ نفر و مجموع قربانیان «کووید-۱۹» در این کشور را ۴۹۲ هزار و ۵۲۱ نفر گزارش کرده است. پایگاه اطلاعرسانی «کووید یواسای» که آمار مربوط به شیوع کرونا را در آمریکا تجزیه و تحلیل میکند، برآورد کرده شمار کلی مبتلایان به کروناویروس در آمریکا ظرف یک ماه آینده به ۲۹ میلیون و ۳۳۳ هزار و ۳۴۲ نفر و شمار قربانیان آن به ۵۵۱ هزار و ۱۲۲ نفر میرسد. در نخستین جلسه ستاد مقابله با کرونای دولت جو بایدن برآورد شد ظرف ۴ هفته آینده دستکم ۹۰ هزار آمریکایی بر اثر ابتلا به کرونا جان خود را از دست میدهند. نتایج یک تحقیق جدید که روز یکشنبه منتشر شد هم نشان داده شمار مبتلایان نوع انگلیسی ویروس کرونا هر ۱۰ روز یکبار در آمریکا ۲ برابر میشود که خطر افزایش تعداد قربانیان در این کشور کرونازده را به دنبال دارد. از طرف دیگر، «آنتونیو فائوچی» مدیر موسسه ملی بیماریهای عفونی و آلرژی آمریکا نیز اخیراً گفته است گونه جدید ویروس کرونا که از آن با نام کرونای انگلیسی یاد میشود تا اواسط بهار به گونه غالب در آمریکا تبدیل خواهد شد.
در همین حال روزنامه نیویورکتایمز اعلام کرده است نرخ مرگومیر در آمریکا از زمان آغاز رسمی همهگیری کرونا در این کشور تاکنون رکوردی تازه در ایالات متحده برجا گذاشته است. بر اساس این گزارش، در فاصله 15 مارس 2020 (هفته آخر اسفند 98) تا 23 ژانویه 2021 ( هفته اول بهمن 1399) آمریکاییها 20 درصد بیشتر از یک سال متعارف مردهاند که ملاک آن میانگین نرخ مرگومیر در سالهای مابین 2015 تا 2019 بوده است. در برخی هفتههای بهار گذشته و این زمستان، نرخ مرگومیر به 35 تا 40 درصد بیش از مواقع عادی نیز رسیده است. بدین ترتیب در 11 ماه اخیر، 494 هزار نفر در این کشور بیش از 11 ماه از یک سال عادی تلف شدهاند که به زعم روزنامهنگاران نیویورکتایمز ارتباط مستقیمی با شیوع کرونا دارد. افزایش وحشتناک 61 درصدی نرخ مرگ و میر در ایالت نیویورک، کرونازدهترین ایالت آمریکا در این فاصله نیز این ارتباط را تایید میکند. نیویورکتایمز همچنین آماری منتشر کرده که نشان میدهد از آغاز سال جدید میلادی(2021)، به طور میانگین روزانه 3300 نفر در آمریکا بر اثر ابتلا به ویروس «کووید-19» فوت شده است. بدین ترتیب برآورد میشود با ادامه نرخ وحشتناک فعلی، تا پایان سال 2021 بیش از یک میلیون آمریکایی به خاطر کرونا بمیرند!
* کرونا در اروپا میماند
مهمترین مرجع بهداشت و درمان در اتحادیه اروپایی که حدود 9ماه پیش درباره وقوع موج دوم همهگیری کرونا هشدار داده بود، حال اعتراف میکند احتمالا بیماری قرن تا همیشه با اروپاییها خواهد ماند. این در حالی است که مقامات سازمان بهداشت جهانی از شروع دومین همهگیری ویروس کرونای انگلیسی در سراسر دنیا خبر دادهاند که گفته میشود بسیار خطرناک تر از ویروس «کووید-19» معمولی است.
مدیر آژانس اروپایی پیشگیری و کنترل بیماریها که مقر آن در استکهلم سوئد است، طی یک پیشبینی تکاندهنده دیگر، چشمانداز نگرانکنندهای از احتمال درمانناپذیر بودن قطعی بیماریهای ناشی از خانواده کرونا بویژه ویروس «کووید-19» و انواع جهشیافته آن مطرح کرد.
خانم «آندره آمون» جمعه گذشته در مصاحبه با خبرگزاری فرانسه گفت: «شاید باید خود را برای یک چشمانداز نگرانکننده آماده کنیم، چرا که ویروس «کووید-19» احتمالا برای همیشه با ما میماند».
او به مقایسه «کووید-19» و انواع جهشیافته آن با خانواده ویروسهای کرونا و آنفلوآنزا پرداخت و گفت: «این نخستین ویروسی نیست که قرار است برای همیشه در کنار ما بماند و بیشتر ویروسها ویژگی ماندگاری را در طولانیمدت دارند».
به عبارت دیگر آمون به عنوان یک پزشک و مقام بهداشتی و علمی بینالمللی بر نظریه درمانناپذیر بودن بیماریهای ویروسی صحه میگذارد، اگر چه این نظریه همچنان مخالفانی جدی دارد.
این دکتر آلمانی از 6 سال پیش که به ریاست «ایسیدیسی» (ECDC)، مرکز اروپایی پیشگیری و کنترل بیماریها رسیده است، هشدارها و پیشبینیهایی حیاتی داشته، از جمله توصیههایش به دولت کشور خود (آلمان) درباره شیوع ویروسهای سارس و آنفلوآنزای نوع A.
آمون در ادامه گفتوگو با خبرگزاری فرانسه درباره موثر بودن واکسنهای مختلف برای جلوگیری از شیوع کرونا ابراز تردید کرده و گفته است: «با وجود تولید چندین واکسن برای مبارزه با با ویروس کرونا، مشخص شد ویروس کرونا میتواند به تکثیر ادامه دهد. اگر چه مقامات بهداشتی اطمینان دارند این واکسنها در جلوگیری از ابتلای افراد به بیماریهای ناشی از کرونا موثر هستند اما ارزیابی میزان موثر بودن این واکسنها در کاهش شیوع ویروس، به زمان بیشتری نیاز دارد».
با این وجود خانم آمون در عین اینکه احتمال ماندگار شدن کرونای منحوس در حیات بشر را میدهد، بقای آن را به ویروسهای پایدار آنفلوآنزا تشبیه کرده و ادامه میدهد: «هنوز مشخص نیست این واکسنها تا چه اندازه در خاموش شدن انواع جدید ویروس کرونا موثر هستند. ویروس کرونا ممکن است نسبتا پایدار باشد، به این معنی که میتوان از همان واکسنها سال به سال علیه آن استفاده کرد، درست مانند واکسنهایی که برای آنفلوآنزای فصلی هر ساله استفاده میشود. دولتها باید در اعمال محدودیتهای کرونایی کوتاهی نکنند».
این در حالی است که پیشتر هموطن آلمانی آمون در راس کمیسیون اروپایی به طور تلویحی از استیصال اتحادیه اروپایی درباره شیوع کرونا خبر داده و اعتراف کرده بود مقامات مسؤول برای انجام اقدامات موثر در این باره تعلل کردهاند. خانم «اورزولا فن در لاین»، هفته پیش در نشست پارلمان اروپا با انتقاد از نحوه عملکرد مقامات بروکسل برای تامین حجم واکسن مورد نیاز برای کل شهروندان اتحادیه گفته بود: «ما جایی نیستیم که میخواهیم باشیم». وزیر دفاع پیشین آلمان همچنین خطاب به نمایندگان پارلمان اروپایی گفته بود: «ما دیر مسؤولیتمان را اعمال کردیم... وقتی تولید انبوه واکسنها شروع شد، بیش از اندازه خوشبین بودیم و شاید اعتماد به نفسی کاذب داشتیم که آنچه سفارش دادهایم به موقع پخش میشود. حالا باید از خودمان بپرسیم آیا ماموریتمان را درست انجام دادهایم یا خیر؟» برنامه اتحادیه اروپایی برای واکسینه عمومی شهروندان 27 کشور عضو که «فن در لاین» از تعلل در آن دم میزند، شامل تزریق 26 میلیون دوز در این کشورها و در مجموع واکسینه کردن 70درصد از شهروندان بزرگسال علیه ویروس «کووید-19» تا آخر تابستان آتی بوده است که حال به نظر میرسد به موقع اجرا نشود.
* تمدید محدودیتهای کرونایی در آلمان
شیوع غیرقابل مهار ویروس «کووید-19» در آلمان احتمالا باعث میشود دولت آنگلا مرکل محدودیتهای اجتماعی و ترافیکی کرونایی را در آن کشور تا هفته آخر اسفند (14 مارس) تمدید کند. روزنامه بیلد چاپ آلمان از پیشنویس سند دیدار چهارشنبه پیش مرکل با سران ایالتهای فدرال آلمان در همین مورد خبر داد و نوشت قرار است مرکل و اولاف شولتز، معاون صدراعظم آلمان به همراه وزیر اول ایالت بایرن و شهردار برلین درباره برخی مسائل مرتبط با اقدامات محدودیتی با یکدیگر گفتوگو کنند. پیشتر مقامات آلمان از تمدید اقدامات محدودیتی اعمال شده در این کشور از ماه نوامبر سال 2020 تا ۱۴ فوریه (هفته آخر بهمنماه) در راستای جلوگیری از شیوع کرونا خبر داده بودند.
***
مرکل به سوءمدیریتش در مهار کرونا اعتراف کرد
آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان در مصاحبه با تلویزیون «زد دی اف» گفت: واکنش به این همهگیری در پاییز گذشته «بسیار تردیدآمیز» بوده و دولت در نخستین موج همهگیری در تامین نیاز به ماسک به صورت بسیار کُند عمل کرده است. مرکل با این حال از راهبرد خود در خرید واکسنهای «کووید-۱۹» از اتحادیه اروپایی دفاع اما تایید کرد که باید در این زمینه توضیح بهتری میداد. مرکل گفت: نمیخواهم از اصل قضیه خارج شوم و به حواشی بپردازم، این تصمیم شاید ناامیدکننده باشد اما حقیقت این است که ابتدا فکر میکردم میتوانیم کمتر از یک سال واکسن را در اختیار داشته باشیم. این یک دستاورد بزرگ است اما نمیتوان روی آن حساب کرد. مرکل تاکید کرد اتحادیه اروپایی دستور داده به اندازه کافی واکسن خریداری شود و آلمان به اندازه کافی دوز واکسن دارد. هر چند مصاحبههای تلویزیونی از مرکل در گذشته کمتر مرسوم بوده است اما صدراعظم آلمان در هفتههای اخیر با مردم خسته از همهگیری به طور مستقیم گفتوگو کرده است بویژه اینکه روند کند بازگشاییها و برنامه واکسیناسیون در این کشور او را تحت فشار قرار داده است. مقامهای آلمانی هفته گذشته با کاهش برخی محدودیتهای کرونایی موافقت و بعد از چند ماه محدودیت شدید، امکان بازگشت به شرایط عادی را فراهم کردند. با نزدیک شدن به موعد انتخابات آلمان و پایان دوران صدراعظمی مرکل، موضعگیریهای سیاسی در تلاشهای آلمان برای مهار این بیماری اهمیت یافته است.
***
همه فرضیهها درباره منشأ کرونا محتمل است
سازمان جهانی بهداشت بعد از انجام تحقیقات در چین، بامداد دیروز اعلام کرد همه فرضیهها درباره منشأ بیماری همهگیر جهانی «کووید-۱۹» (کروناویروس ۲۰۱۹) مطرح است. خبرگزاری فرانسه در این باره نوشت هیات اعزامی سازمان جهانی بهداشت در شهر «ووهان» چین، شهری که نخستین نمونههای کرونا در آنجا شناسایی شد، موفق نشد منشأ این ویروس را مشخص کند اما این فرضیه را که این ویروس از آزمایشگاه ویروسشناسی ووهان به بیرون نشت کرده، باطل کرد. تیم کارشناسان اعزامی سازمان جهانی بهداشت در ووهان ۳ روز پیش (۲۱ بهمن) در یک کنفرانس خبری اعلام کرد بسیار بعید است «کووید-۱۹» از آزمایشگاهی در شهر ووهان به بیرون راه یافته باشد. «تدروس آدهانوم گبرسیوس» مدیر کل سازمان جهانی بهداشت گفت هیات سازمان جهانی بهداشت در ووهان «بررسیهای علمی مهمی را در شرایطی دشوار انجام داده است». آدهانوم گفت: «پرسشهایی در این باره مطرح شده که آیا برخی فرضیهها ابطال شدهاند یا خیر. من با برخی اعضای این تیم (هیات اعزامی WHO به چین) گفتوگو کرده و مایلم بگویم همه فرضیهها مطرح و نیازمند تحلیل و مطالعه بیشترند». مأموریت این تیم سازمان جهانی بهداشت ماه پیش آغاز شد و چین از آن استقبال کرد. تحقیق درباره منشأ ویروس کرونا در ماههای گذشته یکی از زمینههای تلاش مقامهای دولت آمریکا برای فشار بر چین هم بوده است. مقامهای دولت «دونالد ترامپ» رئیسجمهور سابق آمریکا از لفظ «ویروس چینی» به جای «کرونا» استفاده میکردند.
ارسال به دوستان
در حالی که هیچ اتفاق اقتصادی در کشور رخ نداده، دلیل نوسانات قیمت ارز چیست؟
صعود دلار!
* قیمت هر دلار آمریکا با 2 هزار تومان افزایش وارد کانال 26 هزار تومان شد
گروه اقتصادی: قیمت ارز در بازار آزاد باز هم روند صعودی به خود گرفته و در یک هفته اخیر، قیمت هر دلار آمریکا با 2 هزار تومان افزایش، وارد کانال 26 هزار تومان شده است. این افزایش قیمت دلار را میتوان نخستین جهش جدی پس از رکورد قیمت ارز در مهرماه سال جاری (دلار 30 هزار تومانی) دانست. پس از این رکورد تاریخی، ناگهان با زمزمههای پیروزی نامزد دموکراتها در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا قیمت دلار در سراشیبی سقوط قرار گرفت و حتی نرخ 22 هزار تومان را هم به خود دید. آنچه در نوسانات قیمت ارز در نیمه دوم سال جاری عیان است، بیارتباطی آن با دلایل بنیادین اقتصادی کشور است. این یعنی نه کاهش و نه افزایش قیمت ارز هیچ توجیه اقتصادی ندارد و در بهترین حالت آن را میتوان ناشی از امیدواری بابت ورود ارزهای بلوکه به ایران و در بدترین حالت با مولفههای انتخاباتی و برای سفیدسازی جریان دموکرات در آمریکا با اغراض سیاسی- انتخاباتی توسط جریانات قدرتمند داخلی دانست. با در نظر گرفتن هر ۲ فرضیه، نقش تعلل و کوتاهی بانک مرکزی به عنوان اصلیترین پاسدار ارزش پول ملی و نهاد دولت در این پدیده واضح است. کما اینکه اگر قیمت ارز این چنین وابسته به جو روانی و مسائل بینالمللی است و مبنای بنیادینی در نوسان آن وجود ندارد، چرا دولت اقدامی برای مدیریت این رقم غیرواقعی و ناشی از جو روانی نکرده است؟ مگر غیر از این است که شاخص قیمت ارز یکی از اصلیترین متغیرهای تاثیرگذار بر تورم کشور است و رهاسازی آن میتواند باعث کوچک شدن سفرهای مردم شود؟
به گزارش «وطن امروز»، نوسان قیمت دلار در نیمه دوم سال جاری پیش از آنکه شبیه نمودارهای قیمتی باشد، شبیه نوار قلب است! آنقدر که در آن میتوان فرود و فراز پیدا کرد. اساسا نوسانات سال جاری را نمیتوان با هیچ شاخص اقتصادی ارزیابی کرد؛ نه در زمان رشد قیمت ارز نشانهای از کاهش صادرات نفت و برگشت درآمدهای ارزی وجود دارد و نه در زمان کاهشی شدن قیمت ارز خبری از بازگشت ارزهای بلوکه و بهبود منابع ارزی است.
بازار ارز بیش از هر زمان دیگری بدون صاحب است و همین موضوع بیشترین آسیب را به معیشت مردم وارد میکند. دلیل تاثیرگذاری قیمت ارز بر معیشت مردم را هم باید در اینجا جست که حدود 80 درصد اقلام وارداتی کشور که با ارز نیمایی تامین میشوند و قیمت این ارز هم مطابق نوسانات در بازار آزاد خود را بهروزرسانی میکند، کالاهای اساسی، اولیه و واسطهای هستند. این یعنی خواسته یا ناخواسته همواره قیمت ارز تاثیر خود را بر محصولاتی که بخش قابل توجهی از آن در داخل کشور هم تولید میشود، میگذارد، چه رسد به کالاهایی که به صورت کامل از خارج کشور وارد میشوند.
* بایدن در فردوسی!
به طرز عجیبی قیمت ارز در بازار آزاد ایران وابسته به اتفاقات آمریکا شده است. مهرماه امسال قیمت ارز به طور ناگهانی در چند هفته خود را به کانال 30 هزار تومان رساند، بانک مرکزی در آن مقطع هیچ اقدامی برای کنترل بازار انجام نداد و حتی رئیسکل بانک مرکزی سیگنال افزایشی هم به آن داد. عبدالناصر همتی درباره آینده قیمت ارز در آن مقطع اظهار داشت: «در حال حاضر دهها میلیارد دلار از درآمدهای ارزی ما در خارج از کشور مسدود است و حتی کشورهایی که روابط خوبی با ما دارند، به دلیل فشار آمریکا اجازه ندادند از این منابع استفاده کنیم، در حالی که پیشبینی بنده این بود که امسال بتوانیم از آنها بهرهبرداری کنیم». همتی با تاکید بر اینکه خوشبختانه ما در بانک مرکزی اقدامات خوبی را آغاز کردهایم و به همین منظور نسبت به آینده خوشبین هستیم، افزود: «هر چند در روزهای آخر ریاستجمهوری رئیسجمهور کنونی آمریکا فشارها بیشتر میشود اما ما هم مقاومت خود را بیشتر خواهیم کرد. ۳ هفته آینده فشارها بر ایران بیشتر خواهد شد و این بازار پرریسکترین بازار است».
این نخستینبار بود که یک مسؤول رسمی دولت قیمت دلار را به انتخابات آمریکا ربط داد. درست با گمانهزنیهای پیروزی جو بایدن، قیمت ارز کاهشی شد و در مقاطعی به حدود 22 هزار تومان هم رسید اما دیری نپایید که با سیگنالهای منفی بایدن نسبت به مذاکره، دوباره روند قیمت ارز صعودی شد و امروز شاهد رشد قیمت ارز هستیم. موضوع اصلی اما اینجا بود که چرا همتی وعده ۳ هفته دیگر را داده بود؟ آیا قرار بود با انتخاب شدن هر یک از کاندیداهای موجود در انتخابات آمریکا بلافاصله یک اتفاق خارقالعاده در روابط خارجی کشورمان رخ دهد؟ مسلما هر اتفاقی که بخواهد از سمت واشنگتن برای تهران بیفتد، از مسیر مذاکره میگذرد، چه بسا نوسانات موجود هم پیشپرداختهایی است که برای مذاکره دوباره در حال پرداخت شدن است، البته که این هزینه از جیب مردم و به قیمت کوچک شدن سفرههای آنهاست. این یعنی گره زدن یک موضوع اقتصادی به اتفاقات سیاسی و تکرار آنچه در برجام رخ داد یا به عبارت صحیحتر حرکت در مسیر برونزایی اقتصاد و گره زدن تمام مسائل به توافقات دیپلماتیک؛ رفتاری که نشاندهنده ضعف ساختاری دولت است و ایران را برای یک مذاکره بد دیگر با دست پایینتر نسبت به طرف غربی آماده میکند.
ارسال به دوستان
قیمت هر کیلو مرغ: 30 هزار تومان
باز هم گرانی مرغ
قیمت هر کیلو گوشت مرغ طی روزهای گذشته از مرز 30 هزار تومان هم فراتر رفت. تولیدکنندگان همچنان در واکنش به چرایی این افزایش قیمتها، رشد هزینه تولید را مطرح کرده و قیمت مصوب 20 هزار و 400 تومان برای هر کیلو گوشت مرغ را غیرواقعی میدانند. آنها البته سامانه بازارگاه را که دولت برای توزیع هوشمند نهاده مرغ طراحی کرده، همچنان دچار مشکل میدانند.
رشد قیمت مرغ طی سال جاری یکی از پرتکرارترین خبرها بوده است. نگاهی به بازار کالاهای اساسی در سال جاری نشان میدهد بیشتر کالاهای اساسی و ضروری سبد خانوار با افزایش قیمت چندباره به صورت قانونی و با موافقت ستاد تنظیم بازار مواجه شده اما در نهایت باز هم گرانتر از نرخ مصوب عرضه شده است.
چند هفته پس از رسیدن قیمت گوشت مرغ به اوج و عقبنشینی آن، دوباره طی روزهای گذشته قیمت این محصول افزایش یافت. بررسیها نشان میدهد قیمت هر کیلو مرغ روز گذشته به حدود 29 هزار تومان رسید. این قیمت البته در برخی مناطق فراتر هم رفت و به بیش از 30هزار تومان رسید. این در حالی است که گوشت مرغ مشمول قیمتگذاری رسمی است و طی سال جاری ۲ بار افزایش قیمت آن به تصویب شورای ستاد تنظیم بازار رسیده است و در نهایت قیمت آن معادل 20 هزار و 400 تومان تعیین شد.
* باز هم پای «بازارگاه» در میان است
عضو هیاتمدیره اتحادیه مرغداران گوشتی گفت: التهاب دوباره به بازار مرغ بازگشته و گرانفروشی مرغ به ۲۹ هزار تومان رسیده است.
عظیم حجت افزود: امروز نرخ هر کیلو مرغ زنده در مرغداری ۲۰ هزار تومان و مرغ گرم در خردهفروشیها ۲۹ هزار تومان است، هر چند در برخی مناطق، مرغ با قیمت بالای ۳۰ هزار تومان هم عرضه میشود.
حجت گفت: سامانه بازارگاه تا ۴۰ روزگی جوجه، نهاده تخصیص میدهد، ضمن آنکه تا ۲ هفته اول پس از ورود جوجه به سالن، مرغداران مجبور به تامین نهاده از بازار آزاد هستند. وی افزود: با وجود افزایش کرایههای حملونقل و نرخ مصوب ذرت و کنجاله سویا، قیمت جدید مرغ اعلام نشده است.
عضو هیاتمدیره اتحادیه مرغداران گوشتی گفت: در حالی که مسؤولان قول دادند طی ۲۰ روز قیمتها را اصلاح کنند، متاسفانه با گذشت بیش از ۲ برابر این مدت زمان، تغییری در نرخ ایجاد نشده است.
* مرغ بیش از 27 هزار تومان گرانفروشی است
در همین حال نایبرئیس کانون انجمن صنفی مرغداران گوشتی در گفتوگو با ایسنا در پاسخ به این سوال که چرا در روزهای اخیر قیمت مرغ در خردهفروشیها تا ۳۰ هزار تومان هم رسیده است، گفت: قیمت واقعی مرغ قیمت مصوب تنظیم بازار یعنی ۲۰ هزار و ۴۰۰ تومان نیست. قیمت واقعی مرغ زنده با توجه به افزایش مؤلفههای تولید بر اساس آنالیز تشکلها ۱۷ هزار و ۵۰۰ تومان و قیمت مرغ گرم نیز ۲۴ تا ۲۵ هزار تومان میشود. حبیب اسداللهنژاد ادامه داد: درخواست تشکلها این است قیمتها اصلاح شود ولی با وجود مذاکرات در این باره، هنوز هیچ تغییری رخ نداده است و این قصور باعث ایجاد نوسانات در تولید خواهد شد. به گفته وی، فروش مرغ بیش از ۲۷ هزار تومان گرانفروشی است. نایبرئیس کانون انجمن صنفی مرغداران گوشتی با بیان اینکه دونرخی بودن مرغ فسادزاست، اظهار کرد: ستاد تنظیم بازار، وزارت جهاد کشاورزی و وزارت صمت باید بعد از افزایش مؤلفههای تولید مانند ذرت و سویا، جوجه و... اثرات آن را روی قیمت تمامشده تولید بررسی میکردند و قیمت واقعی مرغ بر اساس آن تعیین میشد تا هم میل و رغبت به تولید بالا میرفت و هم شاهد این شرایط اعتراضی و دونرخی در بازار نبودیم اما متاسفانه این اتفاق نیفتاد.
وی تصریح کرد: متاسفانه برخی استانها که مزیت تولید دارند، گاهی اجازه خروج مرغ به صورت زنده یا گرم از استانشان را نمیدهند. این بسته شدن راه خروج، میتواند باعث شود برخی سودجویان به دلیل روابطی که دارند از این فرصت استفاده کنند و مرغ را از آن استانها دریافت کنند و در استانهای دیگر با قیمت بالا بفروشند. اسداللهنژاد در پایان گفت: این تصمیمات جزیرهای منطقی نیست و توزیع مرغ را دچار چالش میکند و آرامش بازار را بهم میریزد.
***
بازار نابسامان محصولات اساسی
نگاه کوتاهی به بازار کالاهای اساسی در سال جاری نشان میدهد بیشتر کالاهای اساسی و ضروری سبد خانوار با افزایش قیمت چند باره به صورت قانونی و با موافقت ستاد تنظیم بازار مواجه شده اما در نهایت باز هم گرانتر از نرخ مصوب، عرضه شده است. به طور خلاصه در سال جاری با موافقت ستاد تنظیم بازار، از بین کالاهای اساسی خوراکی ۳ بار قیمت تخممرغ، ۲ بار قیمت مرغ و ۲ بار قیمت لبنیات و از بین سایر کالاها ۲ بار قیمت انواع شوینده و ۲ بار قیمت لوازم خانگی افزایش یافته است. همچنین بر اساس جدیدترین آمار منتشر شده از سوی وزارت صنعت، معدن و تجارت (صمت) قیمت ۲۰ قلم کالا از انواع خوراک دام و طیور، صیفیجات، میوه، حبوبات و برنج و همچنین آهنآلات در آبانماه امسال بیش از ۱۰۰ درصد افزایش داشته و بین ۲ تا 5/4 برابر شده و ۲۷ کالا هم بین ۵۰ تا ۱۰۰ درصد افزایش قیمت داشتند. در میان کالاهای اساسی به نظر میرسد بازار مرغ و تخممرغ از سایر کالاها بیسروسامانتر است، چرا که همانطور که اشاره شد با وجود افزایش چندینباره نرخ مصوب این کالاها، در حال حاضر قیمت هر کیلو مرغ در سطح خردهفروشیها به ۳۰ هزار تومان و قیمت هر شانه تخممرغ به ۵۰ هزار تومان هم رسیده است، آن هم در حالی که قیمت مصوب این ۲ کالای اساسی به ترتیب ۲۰ هزار و ۴۰۰ تومان و ۳۲ هزار تومان است. این افزایش قیمت در حالی است که در سالهای اخیر و با افزایش چشمگیر قیمت گوشت قرمز، گوشت مرغ جایگزین گوشت قرمز در سبد معیشت اقشار ضعیف شده بود ولی حالا به نظر میرسد مرغ با تخممرغ از سفره مردم پر کشیده است.
ارسال به دوستان
حامیان دولت روحانی که رکورددار ساختارشکنی و اهانت به منتقدان هستند، نمیتوانند مدعی اخلاق سیاسی و معترض به هتاکی باشند
فتنهگران 88 نگران ساختارها شدهاند!
گروه سیاسی: انتشار فیلمی از حاشیه راهپیمایی 22 بهمن اصفهان در فضای مجازی تبدیل به حاشیهای پررنگتر از متن شد. گروه محدودی موتورسوار در اقدامی غیرقابل قبول پس از آنکه بلندگوی تظاهرات شعار «مرگ بر آمریکا» و «مرگ بر اسرائیل» سر میداد، به جای تکرار این شعار، شعاری توهینآمیز را خطاب به رئیسجمهور تکرار میکردند. از نخستین ساعات انتشار این ویدئو در فضای مجازی میشد واکنش دولتیها و رسانههایشان را پیشبینی کرد. آنها همانطور که انتظار میرفت حرکت این گروه محدود را به عنوان نشانی از هجمه به رای مردم تعریف کردند و تا جایی پیش رفتند که مصطفی تاجزاده، عنصر بدنام فتنه 88 با انتشار توئیتی، گروه مذکور را «دواعش وطنی» توصیف کرد.
پس از موضع تاجزاده، چهرههای دولتی نیز یکایک وارد عمل شدند و از لزوم اشد برخورد با موتورسواران سخن گفتند. اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیسجمهوری طی نامهای به رئیس دستگاه قضا نوشت: «از آنجا که پیشگیری از اینگونه اعمال مجرمانه در سایه اجرای قانون میسر است و اینگونه رفتارهای مجرمانه در روز روشن نسبت به منتخب ملت ریشه در تعلیق تبعیضآمیز اجرای مجازات در موارد مشابهی داشته است، خواهشمند است با دستور اقدام و پیگیری قاطع موضوع، زمینه اشاعه مفاسد اجتماعی و سیاسی آن و سوءاستفاده مخالفان ایران اسلامی و نظام مرتفع گردد». لعیا جنیدی، معاون حقوقی رئیسجمهور نیز در گفتوگو با ایرنا خواسته جهانگیری را تکرار کرد و گفت: «درباره ابعاد حقوقی، باید توجه داشت که رفتارهای مورد ارتکاب براساس مواد متعددی از قانون مجازات اسلامی از جمله مواد ۶۰۸، ۶۰۹ و ۶۱۸ جرم و درخور مجازاتند. مطابق این مواد و با توجه به نوع رفتار شکل گرفته از سوی آن افراد، جرمهای توهین، تهدید و هیاهو و اخلال در نظم و آسایش و آرامش عمومی به وقوع پیوسته که شماری از آنها نیازمند شکایت و شماری دیگر به موجب قوانین کیفری گذشتناپذیر و دارای جنبه غالب عمومی است». محمود واعظی، رئیس دفتر رئیسجمهور هم در ادامه مطالبه محاکمه موتورسواران گفت: «همه باید بدانیم که اگر با عاملان این اقدام کاملا سازمانیافته برخورد قانونی نشود و با عناوین ناموجهی همچون «خودسر» به آنها آزادی عمل داده شود، تبعات اقدامات اینچنینی در آینده، غیرقابل کنترل خواهد بود».
با این حال همه چیز به واکنش چهرههای دولتی محدود نماند؛ چهرههای سیاسی حامی دولت با دستاویز قرار دادن حرکت تعدادی از موتورسواران در راهپیمایی 22 بهمن اصفهان، این حادثه را نمادی از تفکر منتقدان دولت دانستند. رسانههای اصلاحطلب هم در خطی هماهنگ با مانور روی کلیدواژه «توهین به جمهوریت» سعی کردند این اقدام ساختارشکنانه را تبدیل به بهانهای برای دفاع از دولت و مظلوم توصیف کردن آن کنند. روزنامه «ایران» ارگان رسمی دولت در حالی از تیتر «اهانت به جمهور» استفاده کرد که روزنامه «سازندگی» ارگان رسمی حزب کارگزاران سازندگی نیز در تیتری مشابه «هتاکی به جمهوریت» را در صفحه اول خود کار کرد. روزنامه «اعتماد» در گزارشی با تیتر «برخورد با حاملان پیام مرگ» نوشت: «قطعا به عملکرد حسن روحانی در قامت رئیسجمهوری نیز انتقادهای جدی از جمله ایستادگی نکردن در مقابل همین گروه وارد است اما به نظر میرسد هم شعارهای توهینآمیز سر دادن به رویهای مرسوم تبدیل شده و هم عدهای استفاده از این رویه را حق قانونی و شهروندی خود تلقی میکنند». باقی رسانههای اصلاحطلب هم در خطی مشابه با روزنامههای مذکور تلاش کردند با مانور روی گزاره تعرض به جمهوریت، دولت را قربانی هتاکی منتقدانش نشان دهند و با تعمیم دادن الگوی یک گروه کوچک به جبهه منتقدان دولت، آنها را در جایگاه متهم قرار دهند.
* هتاکی خوب؛ هتاکی بد!
یقینا اتفاق صورتگرفته در اصفهان به هیچوجه قابل دفاع نیست، اصل توهین چه به مقامات و مسؤولان نظام و چه در مواجهه با افراد و اقشار مختلف امری مذموم است. فارغ از منطق اخلاقی این مساله که به آن اشاره شد، رفتارهایی از این سنخ همواره منتج به نتایجی واضح شده است و با قرار دادن مسؤول یا نهاد مورد نظر در جایگاه مظلوم، فرصتی را ایجاد کرده تا مقامات مورد نظر به جای پاسخگویی به مطالبات مردم در جایگاه طلبکار حاضر شوند و بیشترین بهره را از این رفتارهای نابهنجار ببرند. از همین رو رهبر حکیم انقلاب نیز بارها در سالهای اخیر یادآور این مساله شدهاند و با تذکر به اقشار و گروههای مختلف درصدد آن برآمدهاند تا فضای نقد و نقادی وارد حیطه تندروی، هتاکی و... نشود.
با این حال، آنچه در حادثه اخیر مورد پرسش است، جایگاهی است که دولتمردان برای خود تعریف کردهاند. مقامات دولتی و رسانههای نزدیک به دولت در شرایطی جلودار اخلاق سیاسی شدهاند که فارغ از هتاکیهای جریانات رسانهایشان که بارها تا توهین به مقدسات نیز پیش رفته است، تجربه دولت حاضر گواه بر آن میدهد که در 7 سال گذشته دولتمردان و حامیانشان رکورددار توهین و هتاکی به منتقدانشان هستند. نیاز چندانی به یادآوری ندارد تا مردم لیست توهینهایی را که رئیسجمهور و دولتمردانش خطاب به منتقدانشان به زبان آوردهاند به یاد بیاورند. بیسواد، بیشناسنامه، بزدل، ترسو، افراطی، کاسب تحریم، بیعقل، تازه به دوران رسیده، همنوا با اسرائیل و... تنها بخش کوچکی از سیاهه توهینهایی است که از سمت پاستور به سمت منتقدان دولت حواله شده است؛ توهینهایی که اگر یکی از آنها توسط چهرههای جریان انقلابی و اصولگرا خطاب به اصلاحطلبان گفته میشد تا ماهها باید به انتظار سلسله درسهای اخلاق دولتیها مینشستیم. به عبارت دیگر، ضمن محکوم کردن رفتار گروهی معدود در اصفهان، نباید اجازه داد دولت رکورددار توهین به منتقدان، خود را مظلوم و قربانی هتاکی جا بیندازد. اگر جریانی بخواهد از بدزبانی و نابهنجاری در فضای سیاسی کشور گلایه کند، یقینا دولت باید در انتهای این صف بایستد. مضاف بر این تجربه سالهای سیاه مطبوعات در دوران حکمرانی اصلاحطلبان در دهه70 که مملو از توهین به مقدسات مردم بوده است، نشان از میزان پایبندی این جریان به اخلاق و ادب در مواجهه با مخالفان و منتقدان خود دارد.
* معارضان به جمهوریت چه کسانی هستند؟
فارغ از هتاکی جبهه غربگرایان و اصلاحطلبان در مواجهه با منتقدان، بررسی اجمالی الگوی رفتار سیاسی این جریان حکایت از نبود کوچکترین تعهدی به جمهوریت و ساختارهای قانونی کشور دارد. جریانی که این روزها مدعی تعرض به جمهوریت به بهانه حرکت خودسرانهای در جریان یک راهپیمایی است، سابقه ننگین فتنه 88 و صفآرایی کامل در برابر آرای مردم را در کارنامه خود دارد. اصلاحطلبان پس از آنکه دهه 80 را در کمال ناباوری با شکست به رقبای خود آغاز کردند، شاهد سلسله شکستهایی بودند که مبدأ تمام آنها صندوق رای و آرای عمومی مردم بود. جریانی که همواره رقبای خود را به اقتدارگرایی محکوم میکرد میدانهای انتخابات را یکی پس از دیگری به رقبای خود واگذار کرد تا جایی که انتخابات سال 88 را به عنوان مرحله مرگ و زندگی برای خود تعریف کرد؛ آنها با تمام قوا به میدان رقابت پا نهادند اما در نهایت امر در انتخاباتی که با مشارکتی بیسابقه همراه بود، به رقیب خود باختند.
مواجهه اصلاحطلبان با این شکست نشانی کامل از یک کودتا در مصاف با آرای عمومی مردم داشت، اعلام پیروزی پیش از پایان رایگیری، طرح دروغ تقلب با ادله متقن(!) داماد لرستان، دعوت هواداران به حضور و آشوب خیابانی و فریاد «مرگ» سر دادن برای رقیب انتخاباتی، عدم پذیرش پیشنهاد نهادهای نظارتی برای بررسی شکایات در چارچوب قانون، چراغ سبز نشان دادن به گروههای ضدانقلاب برای ادامه هنجارشکنیها و تعرض به مبانی و اصول انقلاب و حتی عدم عذرخواهی پس از اقرار به افسانه بودن تقلب انتخاباتی شعار علیه اصل ولایت فقیه، حرمت شکنی روز عاشورا و...، همه و همه نشان از بزرگترین تعارض با جمهوریت و ساختارها و جایگاههای قانونی در سالهای پس از انقلاب دارد. اصلاحطلبانی که سال 88 تمام اهتمام خود را بر مشروعیتزدایی از نهاد انتخابات و جمهوریت نظام گذاشته بودند، 4 سال بعد در همان چارچوبی که آن را بیاعتبار میخواندند حائز اکثریت آرا شده و پاستور را فتح کردند. اما همین پیروزی نیز باعث نشد آنها از گذشته سیاسی خود و ضرباتی که به جمهوریت نظام و انسجام اجتماعی کشور زدند عذرخواهی کنند. عمده چهرههایی که جلودار فتنه 88 بودند سال92 سمتهای بالایی در دولت روحانی کسب کردند و بسیاری از آنها امروز در جایگاه وزیر، سخنگو و معاون رئیسجمهور قرار دارند. بازخوانی تفصیلی ضربات هدفمندی که این جریان به جمهوریت نظام وارد کردند خارج از حوصله این متن است، با این حال یادآوری سرفصلهای فتنه 88 بخوبی روشن میکند چه جریانی بیشترین دشمنی را با جمهوریت داشته و هتاکی را به عنوان الگوی رفتار سیاسی خود انتخاب کرده است. شعارهای جریان فتنه در کف خیابانهای پایتخت در سال88 و عملیات بیسابقه رسانهای برای هتاکی به منتخب مردم در انتخابات مذکور، به گونهای که در رسانههای خود عکس وی را با «سُم» منتشر کردند؛ یا حتی در دوره اول ریاست جمهوریاش در مقابل او عکسش را آتش زدند؛ شایستگی ایستادن در جایگاه منتقدان هتاکی را از این جریان میگیرد. به بیان سادهتر اگر بنا بر آن باشد که با جریان هتاک سیاسی و معارضان به جمهوریت برخوردی شود، اصلاحطلبان و فتنهگران 88 به عنوان متهمان ردیف اول باید در دادگاه افکار عمومی پاسخگو باشند. اصلاحطلبان این روزها در حالی تومار محاکمه یک جریان هنجارشکن در حاشیه راهپیمایی 22 بهمن اصفهان را امضا میکنند که از پیادهنظامهای فتنه 88 که فراتر از چند مقام مسؤول، به مقدسات دینی مردم نیز هتاکی کردند، به نیکی یاد میکنند. فتنهگرانی که بیهیچ ابایی در کف خیابانهای شهر به عزاداران امام حسین(ع)، بنیانگذار انقلاب و اصل ولایت فقیه هتاکی میکردند و آن را نشانی از «مردم خداجو» میخواندند بهتر است اگر عذرخواهی نمیکنند لااقل در چنین مواردی سکوت پیشه کنند.
ارسال به دوستان
اذعان عباس عراقچی به درستی دیدگاه و پیشبینی رهبر انقلاب درباره عدم خوشبینی به مذاکره و نیت طرفهای مقابل
حق با رهبری بود
گروه سیاسی: عباس عراقچی، معاون سیاسی وزیر امور خارجه در گفتوگو با پایگاه دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب به شروط اعلامی ایران مبنی بر لغو تحریمها برای بازگشت موثر دولت جدید آمریکا به برجام، به شرح و تفسیر شرایط کشورمان در دوره جدیدی از توافق هستهای پرداخت.
به گزارش «وطن امروز»، عضو ارشد تیم مذاکرهکننده ایرانی در مذاکرات هستهای در بخشی از این گفتوگو به خوشبین نبودن رهبر انقلاب به طرف مقابل در مذاکرات اشاره کرده و اعتراف میکند حق با رهبر انقلاب بوده است. عراقچی در این باره میگوید: مهمترین و شیرینترین خاطره من از حمایتهایی است که رهبر انقلاب در طول دوران مذاکرات داشتند. ایشان هیچگاه نسبت به مذاکره و نیت طرفهای مقابل خوشبین نبودند و از روز اول تا آخر هم فرمودند که خوشبین نیستند. البته مشخص هم شد که حق با ایشان بود و در همه موارد این مساله روشن شد.
عراقچی بلافاصله ادعا میکند: ما هم طبق فرمایش رهبر انقلاب، بر اساس بدبینی مذاکره کردیم. ایشان توصیهای که همواره به ما داشتند این بود که حتما با بدبینی و عدم اعتماد نسبت به طرف مقابل مذاکره کنید و ما هم روی همین مسیر حرکت کردیم ولی در عین حال همیشه از نفس مذاکره و تیم مذاکرهکننده حمایت کردند. معاون ظریف در ادامه میافزاید: رهبر انقلاب در طول مذاکرات، به اصول کلی، خطوط قرمز و کلیات مذاکرات اشراف داشتند و رهبری میکردند ولی در جزئیات دخالتی نداشتند و خودشان هم بارها فرمودند.
ادعای عباس عراقچی اما در اشاره به این نکته که ما هم طبق فرمایش رهبر انقلاب بر اساس بدبینی مذاکره و روی همین مسیر حرکت کردیم در شرایطی است که بازخوانی مواضع و راهبرد پیگیری شده دولت روحانی در سیاست خارجی طی سالهای 92 تا 95 بر پایه اعتمادسازی و تعامل قرار گرفته و در تعارض و تناقض کامل با این قسمت از اظهارات معاون سیاسی وزارت امور خارجه مبنی بر بیاعتمادی تیم مذاکرهکننده ایرانی به طرف مقابل است.
با وارد شدن برنامه جامع اقدام مشترک به ششمین سال خود و حالا که واقعیت این توافق عجیب در تاریخ معاهدات بینالمللی- که از تامین حداقلی منافع ملی و اقتصادی کشور ناتوان مانده - آشکار شده، عباس عراقچی و همکارانش در وزارت امور خارجه را وادار به ساختن دیوار بلند بیاعتمادی میان دولت و همتایان آمریکایی کرده است. این دیپلمات ارشد ایرانی در حالی امروز میگوید طبق فرمایش رهبری روی مسیر بیاعتمادی به آمریکا مذاکره کردهاند که فراموش کرده زمانی که رهبری از خدعه طرف مقابل در مذاکرات میگفتند، رئیس دولت و رئیس سیاست خارجی کشور در حال تئوریزه کردن این گزاره بودند که خوشبینی و بدبینی در دنیای سیاست معنا ندارد و هر توافقی بهتر از عدم توافق است.
* خوشبینی و بدبینی در دنیای سیاست معنا ندارد!
بر این مبنا رئیسجمهور در گفتوگوی زنده تلویزیونی خود با مردم در 9 اردیبهشتماه سال 93، با بیان اینکه دنیا امروز میبیند که ما با منطق با جهان حرف میزنیم، گفت: دنیای سیاست دنیای شعار نیست و آنها که فکر میکنند اگر با صدای بلند و با درشتی با دیگران صحبت کنند در دنیا پیروز میشوند، مسائل سیاسی را خوب نمیشناسند البته اگر قصدمان تعامل باشد نه تقابل.
روحانی با بیان اینکه اگر مبنا تعامل سازنده باشد، میدانیم که تعامل سازنده راه خود را دارد و دولت این راه را بخوبی میشناسد و تا امروز موفق بوده و خواهد بود، افزود: خوشبینی و بدبینی در دنیای سیاست معنا ندارد و باید واقعبین باشیم. رئیسجمهور خاطرنشان کرد: به سهم خودم با شناختی که از دنیا و مساله دارم، نسبت به مذاکرات بدبین نیستم اما اینکه آیا در زمان 6 ماه بتوانیم به توافق برسیم، وابسته به این است که طرف مقابل ما آماده تعامل درست باشد.
اما پس از نقض برجام توسط دولت اوباما، روزنامه «شرق» گزارش داد: «به دنبال اعتراض ظریف [به قانون محدودیت ویزا که نقض برجام از سوی آمریکا بود] جان کری، وزیر خارجه آمریکا در نامهای خطاب به ظریف نوشت این قانون بههیچوجه مانع ما نمیشود که تعهدات خود طبق برجام را اجرا کنیم». عراقچی هم ۳۰ آذر ۹۴ تأکید کرد: این نامه، امضای وزیر خارجه آمریکا را دارد و اجرای موفق برجام را تضمین کرده است. وی در ادامه گفت: آنچه برای ما مهم است این است که برجام در مرحله اجرا با هیچگونه خدشه و صدمهای مواجه نشود، آقای کری این تضمین را به عنوان وزیر خارجه آمریکا به صورت کتبی با امضای رسمی داده است!
با این وجود مشخص نیست عراقچی امروز چگونه مدعی است او و همکارانش با بدبینی مذاکره و توافق کردند.
* اعتماد به قول اوباما
افزون بر عراقچی، مرور اظهارات محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه در گفتوگو با شبکه پیبیاس آمریکا در شهریور 93 کاملا فضای بیاعتمادی دولت روحانی به آمریکا را نشان میدهد(!) ظریف میگوید: ما محدودیتهایی را که پرزیدنت اوباما برای وادار کردن کنگره به لغو تحریمها با آن مواجه است، درک میکنیم و همانطور که نمیپذیریم آنها از ما امری غیرممکن را بخواهند، ما هم از آنها نمیخواهیم اقدامی غیرممکن انجام دهند. ظریف افزود: ما در امور داخلی آمریکا دخالت نمیکنیم، اگر اوباما به ما قول میدهد که کاری بکند، ما آن را میپذیریم و به قولش احترام میگذاریم.
وزیر امور خارجه ادامه میدهد: هیچ فرد جدیای در ایران بهدنبال ساخت سلاح هستهای نیست، چرا که مردم محاسبات استراتژیک بسیار جدی دارند. مردم ایران به آمریکا اعتماد ندارند، ما میتوانیم آن را تغییر دهیم(!) و این برای همه ما مهم است که بهجای زندگی در گذشته، تاریخ جدیدی را رقم زنیم! رقم زدن این تاریخ جدید با تلاش برای ایجاد سازوکارهایی است که بهطور علمی مانع ساخت بمب هستهای توسط ایران میشود! همچنین حسن روحانی آذر 98 در همایش ملی بیمه و توسعه، که برای نخستینبار مکالمات تلفنی خود با اوباما را فاش کرد، اظهار میکند: برای نخستینبار تقریبا بعد از انقلاب اسلامی در سال 92 در آغاز دولت یازدهم بین وزیر امور خارجه ایران و وزیر خارجه آمریکا گفتوگو و مذاکره آغاز شد، این کار ممکن است از دید مردمی که در سیاست خیلی سررشته ندارند کار سادهای باشد اما کار عظیم و بزرگی بود. دلیلش این بود که ما به مردم قول داده بودیم طی 100 روز مردم شاهد نخستین تحول در زمینه این ریسک باشند. رئیسجمهور بیان کرد: مشاوران و همراهان من در سفر نیویورک مرا قانع کردند که برای پیشرفت در مذاکرات خوب است من جواب تلفن رئیسجمهور آمریکا را بدهم و در آخرین لحظاتی که داشتم نیویورک را ترک میکردم رئیسجمهور آمریکا در هتلی که من بودم، به من تلفن زد و من پاسخ تلفن او را دادم. رئیسجمهور اظهار کرد: این صحبت کوتاه یک ربع تا 20 دقیقهای یک لکوموتیو بسیار قوی برای حرکت قطار مذاکره بود، یعنی باعث شد چارچوب را با ایشان مشخص کردیم. رئیسجمهور پیش از نخستین حضور خود در اجلاس سازمان ملل در قامت رئیسجمهور، شهریور 92 طی یادداشتی اختصاصی در واشنگتنپست مینویسد: در حالی که برای حضور در افتتاحیه مجمع عمومی سازمان ملل عازم نیویورک میشوم، به همتایان خودم توصیه میکنم از فرصتی که انتخابات اخیر ایران فراهم کرده، استفاده کنند. به آنها توصیه میکنم از اختیاری که مردم برای تعامل محتاطانه به من دادهاند، استفاده کنند و به تلاشهای دولت من برای به جریان انداختن گفتمانی سازنده، صادقانه پاسخ دهند.
رئیسجمهور همچنین در همان ایام طی گفتوگو با شبکه NBC آمریکا با اشاره به نامه رد و بدل شده با اوباما و همچنین احتمال دیدار با رئیسجمهور آمریکا در سازمان ملل میگوید: ما گفتیم اگر در قدمهای اولیه حسننیت ببینیم، اعتماد متقابل ببینیم، آمریکا از موضع برابر حرف بزند، میتواند بسیاری از مسائل در دستور مذاکرات قرار بگیرد. موضوع مذاکرات هستهای مهمترین آزمایش در این مساله است. اگر ما در موضوع هستهای توانستیم با حسننیت از ۲ طرف و با اراده سیاسی به اعتماد متقابل برسیم، زمینه مذاکره درباره سایر موضوعات فراهم خواهد شد. روحانی میافزاید: بعد از انتخابات ریاستجمهوری و مراسم تحلیف یعنی شروع به کار رسمی من، آقای اوباما نامهای خطاب به من نوشتند. در آن نامه تبریک گفتند و برخی مسائل مورد نظرشان را مطرح کردند، من هم به آن نامه پاسخ دادم. از ایشان تشکر کردم و مواضع جمهوری اسلامی ایران نسبت به مواردی را که ایشان مطرح کرده بود و برخی موارد دیگر را در پاسخ نامه مطرح کردم. به نظر من لحن هر ۲ نامه مثبت و سازنده بود.
ارسال به دوستان
بررسی رقم قرارداد نجومی وریا غفوری 34 ساله
هر بازی 175 میلیون تومان
برای آنکه متوجه شوید آرامش یک تیم در چه سطحی قرار دارد، به رفتار بزرگترها بویژه کاپیتان آن تیم نگاه کنید. استقلال 8 فصل است دستش به جام لیگ برتر نرسیده و همین دوری از جام به صورت طبیعی، خیلی از موضوعات این تیم را تحت تاثیر قرار داده است. آرامش همان چیزی است که میتواند آبیها را در راه رسیدن به خواستههایشان یاری کند اما متاسفانه آنچه این روزها از رفتار بازیکنان بزرگ این تیم درون و بیرون زمین میبینیم، فاصله زیاد آبیها با ساحل آرامش را نشان میدهد.
پرسپولیس با گلزنیهای سیدجلال حسینی 39 ساله در 2 بازی متوالی موفق شد خودش را کمکم بالا بکشد اما در این سو وریا غفوری که در بازی مقابل نساجی عملکرد ضعیفی داشت، بعد از تعویض با حالتی آمیخته به اعتراض و قهر، ورزشگاه را ترک کرد.
وقتی کاپیتان یک تیم اینچنین اعتراضش را به رخ بقیه میکشد، از دیگر بازیکنان چه انتظاری میرود؟ پیش از این بارها بازیکنان استقلال به خاطر عقب افتادن حقوقشان اعتراض کرده بودند اما حالا که قرارداد غفوری منتشر شده، میتوان به یک تحلیل درست درباره رفتارش رسید. او طی ۲ فصل به ترتیب 6 و 8 میلیارد تومان با استقلال امضا کرده است. هر فصل 30 بازی در لیگ برتر داریم و 5 بازی در جام حذفی و دستکم 5 بازی در آسیا. البته مصدومیت و محرومیت هم قطعا سراغ هر بازیکنی میآید اما اگر تصور کنیم وریا غفوری هر فصل 40 بار برای تیمش به میدان میرود، طی ۲ فصل این بازیها به عدد 80 میرسد. البته بسیار بعید است او در این سن و سال قادر به انجام 80 بازی برای آبیها باشد اما فرض را بر این میگیریم. قرارداد 14 میلیاردی او نشان میدهد کاپیتان استقلال در هر بازی حدود 175 میلیون تومان پول میگیرد و این یعنی دقیقهای یک میلیون و 944 هزار تومان برای هر بازی.
شاید عنوان شود در همه جای جهان فوتبالیستها نسبت به سایر اقشار، درآمد بسیار بالاتری دارند اما سوال این است که آیا سرخیو راموس، کاپیتان رئال بعد از تعویض چنین رفتار غیرحرفهای و عجیبی را بروز میدهد؟ آیا در فوتبال حرفهای شاهد چنین رفتارهایی هستیم؟
متاسفانه آنچه امروز شاهد آن هستیم، دریافت به سبک لیگهای حرفهای اروپا و رفتار در حد لیگهای آماتور است. بازیکنی در 34 سالگی بیآنکه کیفیت خوب سالهای جوانیاش را داشته باشد، ناگهان در ۲ سال آخر به اندازه 10 سال قبل، قرارداد میبندد و عوض جمع کردن حواشی، خودش منبع تولید آن میشود. او بدون هیچ توبیخ و جریمهای به تمرین آبیها بازگشت. هر بازی 175 میلیون تومان میگیرد تا اینچنین برای مجموعهاش بحران درست کند! چرا؟ چون مدیریت تیم در پاسخ به نامه کمیته اخلاق جزئیات ابطال قرارداد غیرقانونیاش را فرستاده است. استقلال میخواهد قهرمان شود اما حواسش نیست با این سطح حاشیه رسیدن به جام، خودش محتاج چندین معجزه ریز و درشت است.
* بازگشت بدون جریمه
وریا غفوری که بعد از تعویض در آخرین دیدار تیمش در لیگ، به بطریهای کنار زمین لگد زد و مستقیم به رختکن رفته و ورزشگاه آزادی را ترک کرد، حالا بدون احضار به کمیته انضباطی باشگاه یا توضیح درباره دلیل رفتارش، به تمرین بازگشته است تا بار دیگر نقش بازیکنسالاری در عدم نتیجهگیری تیمهای ایرانی تحت هدایت مربیان وطنی مشخص شود. کاپیتان استقلال که بعد از دیدار با نساجی در تمرین ریکاوری شرکت نکرده بود، خود را به کادر فنی این تیم معرفی کرد. تمرین استقلال که بعد از یک روز استراحت، از دوشنبه در مجموعه ورزشی انقلاب برگزار شد. بسیاری از کارشناسان عدم برخورد لازم و متناسب با رفتار وریا غفوری را موجب تداوم چنین رفتارهای غیرحرفهای بازیکنان در استقلال میدانند. استقلال طی ۲ فصل اخیر بارها با بیانضباطی بازیکنان از جمله موارد مهدی قائدی، محمد دانشگر، فرشید باقری و... روبهرو بوده که پس از اخراج چند جلسهای از تمرین، با بخشش از سوی باشگاه و سرمربی به تمرین بازگشتهاند و در مواردی حتی این رفتارها توسط «همان افراد» تکرار شده است. این اتفاقات در شرایطی است که اخیرا افزایش قرارداد عجیب و نجومی وریا غفوری آن هم در آستانه بازنشستگی در دوره مدیریت قبلی، حواشی زیادی برای صدرنشین لیگ برتر ایجاد کرد.
ارسال به دوستان
گمرک اسلامقلعه هرات دچار حریق و انفجار شد
انفجار بزرگ در مرز شرقی
* احتمال مرگ ۵۰ نفر در آتشسوزی
گمرک اسلامقلعه در هرات افغانستان دیروز شاهد انفجاری مهیب و آتشسوزی بود. سخنگوی گمرک در این باره گفت: یک کامیون حامل گاز دچار حریق و انفجار شد و این انفجار به سایر خودروها نیز سرایت کرد. بلافاصله بعد از این حادثه به کامیونها در گمرک اجازه ورود به خاک ایران داده شد. روحالله لطیفی افزود: کامیون حامل گاز در گمرک اسلام قلعه هرات افغانستان دچار حریق و انفجار شد که این انفجار به سایر خودروها سرایت کرد و بلافاصله بعد از این حادثه به کامیونها در گمرک اجازه ورود به خاک ایران داده شد. گفتنی است گمرک اسلام قلعه از مهمترین گمرکهای افغانستان در غرب این کشور است که بیشتر کالاهای تجاری از طریق این گمرک از ایران به افغانستان وارد و از افغانستان به دیگر کشورها صادر میشود. بنا به این گزارش، مقامهای محلی هرات گفتهاند از ایران نیز درخواست همکاری برای مهار آتشسوزی کردهاند.
* احتمال مرگ ۵۰ نفر در آتشسوزی اسلامقلعه
منابع محلی در ولایت هرات میگویند در پی انفجارهای پیدرپی و مهیب کامیونهای ترانزیتی در گمرک اسلامقلعه دستکم ۵۰ نفر جان باخته و بیش از ۳۰۰ خودرو دچار حریق شدند. منابع محلی از احتمال جان باختن بیش از ۵۰ نفر در آتشسوزی گسترده گمرک اسلامقلعه در نزدیکی مرز مشترک افغانستان- ایران خبر میدهند. «سیدعبدالوحید قتالی» والی هرات از مقامات مربوطه در ایران خواستار همکاری برای اطفای حریق شد. «سعید خطیبزاده» سخنگوی وزارت خارجه ایران از تماس والی هرات در افغانستان با استاندار خراسان رضوی و درخواست کمک جهت جلوگیری از آسیب بیشتر به تاسیسات و همچنین حاضران در محوطه گمرک خبر داد. خطیبزاده درباره این رویداد گفت: بلافاصله اقدامات اولیه جهت ارائه تسهیلات بیشتر به افراد و خودروهای گرفتار شده در منطقه آتشسوزی انجام شد و سرکنسولگری جمهوری اسلامی ایران در هرات طی تماسهایی با مقامات استان خراسان رضوی، از جمله استاندار ابعاد حادثه را مورد بررسی قرار داد، همچنین با هماهنگی وزارت امور خارجه و مرزبانی و سایر دستگاههای ذیربط مرز اسلامقلعه- دوغارون به روی کامیونها، خودروها و افرادی که برای گریز از آتشسوزی به سمت مرزهای کشورمان گریخته بودند، باز نگه داشته شد. وی افزود: جمهوری اسلامی ایران برای کمک به آسیبدیدگان و مجروحان احتمالی حادثه، تدابیری اتخاذ کرده است.
ارسال به دوستان
حناچی: نمیتوانیم قسم بخوریم که دیگر دستگیری نداریم!
اولین اظهارنظر درباره دستگیری شهرداران
شهردار تهران پس از چند هفته سکوت درباره بازداشت شهرداران مناطق 2 و 8 پایتخت اعلام کرد نمیتواند قسم بخورد دیگر دستگیری و فساد در شهرداری نباشد. پیروز حناچی، شهردار تهران دیروز در نشست خبری در واکنش به بازداشت شهرداران مناطق تهران گفت: شهرداری سازمان طویلی با 30 هزار میلیارد تومان بودجه است و نمیتوانیم قسم بخوریم که دیگر دستگیری به دلیل فساد نباشد، البته ما خودمان در شناسایی فساد جلوتریم و اگر این قضیه رخ دهد قطعا برخورد خواهیم کرد. وی افزود: درباره بازداشت ۲ شهردار منطقه ما براحتی نپذیرفتیم و گفتیم باید دلایل روشنی باشد که این قضیه مطرح شد و حتی ملاقات با ۲ فرد دستگیر شده را همراه با محسن هاشمی، رئیس شورای شهر پیگیری کردیم و آنچه مسلم است این بوده که اگر دلایل قانعکننده باشد، چرا ما باید نسبت به این قضیه معترض باشیم.
ارسال به دوستان
واکسن کرونا در مناطق محروم رایگان عرضه میشود
واکسن کرونا در مناطق محروم به صورت رایگان عرضه میشود. این خبر را رئیس ستاد اجرایی فرمان حضرت امام اعلام کرد و درباره قیمت واکسن ایرانی کرونا گفت: در تمام فعالیتهای ستاد بویژه در حوزه درمان، بخش قابل توجهی از تولیدات به مناطق محروم تخصیص داده میشود. همانطور که ماسک، ونتیلاتور و رمدسیویر را به مناطق محروم عرضه کردیم، واکسن کرونا را هم در این مناطق به طور رایگان عرضه میکنیم. محمد مخبر تاکید کرد: اجازه نمیدهیم کسی به دلیل مشکلات مالی محروم از واکسن شود و در اجرای آن مصمم هستیم. درباره توزیع واکسن برای مابقی مردم نیز قیمت را وزارت بهداشت مشخص میکند و ما هیچ نقشی در قیمتگذاری نداریم. رئیس ستاد اجرایی فرمان امام در ادامه اظهار داشت: در برخی سایتها درباره مذاکره خرید واکسن ایرانی صحبتهایی شده است اما درخواست رسمی از سوی کشوری نداشتهایم. وی در گفتوگو با ایلنا درباره بحث صادرات واکسن ایرانی کرونا اظهار داشت: باید دید کدام کشورها متقاضی واکسن ایرانی کرونا خواهند بود، البته اولویت با رفع نیاز داخل است اما برای مازاد نیاز داخل، اگر تعداد زیادی از کشورها متقاضی باشند، بین آنها اولویتبندی خواهیم کرد. وی ادامه داد: تاکنون هیچ کشوری متقاضی واکسن ایرانی نبوده البته در سایتهای خودشان درباره مذاکره خرید واکسن ایرانی صحبتهایی شده اما درخواست رسمی از سوی کشوری نداشتهایم. وی همچنین درباره قیمت رمدسیویر (داروی موثر در درمان کرونا) گفت: قیمت رسمی رمدسیویر 600 هزار تومان است و با همین قیمت دارو را به وزارت بهداشت ارائه میدهیم. اطلاعی ندارم وزارت بهداشت با چه قیمتی آن را به فروش میرساند. البته ستاد تنها تولیدکننده رمدسیویر نیست و شاید برخی شرکتها با قیمت بالاتری این دارو را تولید میکنند اما قیمت رمدسیویر ستاد 600 هزار تومان تعیین شده است. مخبر تاکید کرد: قیمت این دارو در خارج از کشور 120 دلار است اما ستاد رمدسیویر را با قیمت حدود 23 دلار (با احتساب نرخ دلار در بازار آزاد) عرضه میکند. وی با بیان اینکه قیمت رمدسیویر در اوایل در بازار حدود 70 میلیون تومان بود، ادامه داد: در حالی قیمت این دارو را به 600 هزار تومان رساندهایم که قیمت آن در بازار آزاد به 70 میلیون تومان رسیده بود. رئیس ستاد اجرایی فرمان امام افزود: در کنار بحث قیمت، موجودی هم موضوع بسیار مهمی است که ستاد توانست هم قیمت رمدسیویر را بشکند و هم عرضه بسیار بالایی در بازار داشته باشد که دستاورد بسیار مهمی برای این مجموعه است.
ارسال به دوستان
کابوس ترامپ و ادامه فضاحت سیاسی در آمریکا
مهدی گرگانی: در حالی که ۳ هفته از ریاستجمهوری جو بایدن، رئیسجمهور جدید آمریکا سپری شده است، تنشها و بلواهای سیاسی- انتخاباتی و پسلرزههای ناشی از آن هنوز در ایالاتمتحده فروکش نکرده است.
دونالد ترامپ اگر چه در اقامتگاه تفریحی خود در فلوریدا مشغول استراحت و گلفبازی است اما همچنان در بطن مباحثات سیاسی آمریکا حی و حاضر است و موضوع استیضاح رئیسجمهور سابق و آینده سیاسی او باعث شده تنش در محافل سیاسی آمریکا در چند سطح ادامه داشته باشد.
1- در سنا، سناتورها مشغول بحث و مجادله پیرامون نقش ترامپ در حمله روز ششم ژانویه آشوبگران به ساختمان کنگره و همچنین حمله هواداران وی به ساختمان کنگره ایالتی در میشیگان در خردادماه گذشته هستند و اختلافات فاحشی میان دموکراتها و بیشتر سناتورهای جمهوریخواه در این زمینه وجود دارد.
مدیران جلسه استیضاح ترامپ با استناد به مصاحبهها، ویدئوها و اعترافات پس از بازداشت عوامل حمله به کنگره، میگویند این افراد به خواست ترامپ دست به شورش زدهاند. «جیمی راسکین» یکی از اعضای ارشد گروه استیضاح درباره لزوم این اقدام با وجود اتمام دوره ریاستجمهوری ترامپ گفت: «اگر او دوباره برگردد، این اتفاق دوباره رخ میدهد و ما نمیتوانیم کسی دیگر را به جز خودمان سرزنش کنیم».
دموکراتهای سنا که نگرانی اصلیشان بازگشت دوباره ترامپ به سیاست به هر شکل و روشی است، همچنین استدلال میکنند در صورت عدم استیضاح ترامپ و حضور او در انتخابات ریاستجمهوری 2024، وقوع اتفاقات گذشته کاملا محتمل است. «تد لیو» یک سناتور دموکرات دیگر گفته: من هراسی از حضور ترامپ در انتخابات ندارم. نگران این هستم که او دوباره شکست بخورد و همین اتفاقات دوباره دامن آمریکا را بگیرد.
2- در جبهه مقابل، در حالی که سناتورهای دموکرات نهایت تلاش خود را برای استیضاح ترامپ به کار گرفتهاند اما به نظر میرسد نمایندگان جمهوریخواه به دلیل تعصبات حزبی علاقهای به استدلالهای دموکراتها ندارند. در جلسه سوم استیضاح، بیش از 10 نفر از سناتورهای جمهوریخواه اصلا در جلسه حاضر نشدند. به نظر میرسد غیبت این سناتورها پیام مشخصی درباره نتیجه استیضاح داشته باشد. همچنین رسانههای آمریکایی میگویند سناتورهای جمهوریخواه علاقهای به مباحثات مطرحشده در جلسات استیضاح نشان نمیدهند و مشغول کارهای شخصی خود هستند.
برخی سناتورهای ارشد کنگره، حتی پا را از این نیز فراتر گذاشته و برخلاف آییننامههای داخلی کنگره با وکلای ترامپ دیدار و رایزنی کردهاند.
پایگاه خبری «نیوزویک» درباره ملاقات «تد کروز»، «لیندسی گراهام» و «مایک لی» با تیم وکلای حقوقی ترامپ نوشت: این دیدار میتواند ناقض سوگند آنها برای داشتن موضع بیطرف در استیضاح ترامپ باشد. از سوی دیگر سناتورها به منزله هیأتمنصفه دادگاه ترامپ بوده و حق این کار را به هیچوجه ندارند.
نکته واضح و مبرهن اینکه قانون اساسی آمریکا جایی در تفکرات نمایندگان هر ۲ حزب آمریکا ندارد و هر طرف با محور قرار دادن منافع حزبی و شخصی، در حال جنگ و نزاع برای نابود کردن طرف مقابل است.
در سطح بالاتر، دولت واشنگتن که نباید در روند استیضاح مداخله کند در حال اعمال فشار و نفوذ به سناتورهای آمریکایی است تا برای همیشه از شر دونالد ترامپ خلاص شود. جو بایدن که احتمالا نگران وزنه سیاسی ترامپ در انتخابات میاندورهای کنگره در 2022 و همچنین حضور او در انتخابات ریاستجمهوری بعدی است، در مصاحبه با شبکه سیانان گفت بسیار مشتاق است ببیند سناتورهای جمهوریخواه چگونه عمل خواهند کرد. بایدن در این مصاحبه از سناتورهای جمهوریخواه خواست به استیضاح ترامپ رای مثبت بدهند.
3- در کنار این تنشها و فضاحت سیاسی آمریکا، باید تهدیدها علیه نمایندگان کنگره و ادامه فضای امنیتی موجود در واشنگتن بویژه در اطراف ساختمان کنگره آمریکا را نیز اضافه کنیم. کار به جایی رسیده که برخی نمایندگان آمریکایی به خاطر ترس از تهدیدها و ناامنی، در داخل ساختمان کنگره با خود سلاح شخصی حمل میکنند و دیگر نمایندگان را نیز تهدید به خشونت میکنند. «نانسی پلوسی» رئیس مجلس نمایندگان آمریکا اخیرا با اشاره به حمل سلاح توسط نمایندگان در داخل ساختمان کنگره و تهدید دیگر اعضا، درباره افزایش خشونت و وحشت در کنگره هشدار داد و گفت: «ما علاوه بر دشمنان بیرونی باید نگران دشمنان داخلی نیز باشیم و به همین دلیل باید لایحهای برای افزایش بودجه تامین امنیت کنگره تصویب کنیم». این در حالی است که تدابیر امنیتی اطراف ساختمان و وضعیت اضطراری همچنان ادامه دارد و نیروهای گارد ویژه که از زمان حمله به کنگره در این منطقه مستقر شدهاند، قرار است ماموریتشان حالاحالاها ادامه داشته باشد.
علاوه بر اینها، اگر چه هنوز مدت زیادی از عمر دولت بایدن نگذشته است اما به نظر میرسد دولت جدید آمریکا نیز برنامه و راهبرد منسجم و مشخصی ندارد و از اقتدار و چالاکی لازم برای مقابله با مشکلات اساسی و چالشهای عمیق جامعه بشدت قطبیشده آمریکا برخوردار نیست. بسیاری از منتقدان میگویند راهبرد بایدن برای مبارزه با بحران ویروس کرونا همان راهبرد ترامپ است و ابتکار تازهای تاکنون مشاهده نشده است. در زمینه سیاست خارجی از جمله برجام، بهرغم وعدهها و راهبرد منسجمی که بایدن در خلال انتخابات ارائه کرده بود، مشاهده میکنیم واشنگتن دچار سردرگمی است و عملا در حال ادامه همان سیاستهای ترامپ در بیشتر حوزههاست.
ترامپ و حامیانش احتمالا منتظر نتیجه استیضاح در سنا هستند. با توجه به شرایطی که در سنای آمریکا وجود دارد، بعید است استیضاح ترامپ رای بیاورد. رای نیاوردن استیضاح ترامپ جان تازهای به او خواهد بخشید و تحرکات سیاسی او احتمالا از فردای شکست استیضاح شروع خواهد شد. چنین سناریویی کابوس دموکراتها و آینده ایالاتمتحده آمریکا خواهد بود.
ارسال به دوستان
عابربانکهایی در قامت اعضای هیأتمدیره
حمید عرب: سیستم درآمدزایی سرخابیها از بیخوبن غلط است. بر خلاف تمام باشگاههای حرفهای در فوتبال جهان که راهکار مشخص و دالانهای معین برای تزریق بودجه به باشگاه تعریف شده است، متاسفانه وزارت ورزش با آوردن افراد متمول به باشگاههای پرسپولیس و استقلال، سعی دارد گونه دیگری از تیمداری را به نمایش بگذارد. وضعیت پرسپولیس که مشخص است و با خروج مهدی رسولپناه شاهد قرضهای به جا مانده از او هستیم، پس بپردازیم به استقلال؛ تیمی که بعضی از اعضای هیاتمدیرهاش در بدو ورود صحبت از راهکارهای جدید برای درآمدزایی کردند اما حالا فقط سیستم منسوخ قرض دادن و منتگذاری را شاهدیم. سالهاست نحوه فعالیت اعضای هیأتمدیره در باشگاه استقلال به معمایی بزرگ تبدیل شده و مشخص نیست چرا برخی اعضا به باشگاه پول قرض میدهند؟! شاید چنین اقدامی از نگاه برخی هواداران جذاب باشد و منجر به افزایش هواخواهان افرادی شود که با این نیت قدم به هیأتمدیره میگذارند اما به واقع چنین اقداماتی از سوی برخی اعضای هیأتمدیره -که یقینا با چراغ سبز وزارت ورزش هم هست- نشان میدهد باشگاه به بنبست اقتصادی خورده و عالیترین تصمیمگیرانش در بخش مدیریتی نیز قادر به برطرف کردن موانع مالی نیستند و در واقع با باشگاهی کاملاً ورشکسته مواجهیم. پیشتر نیز افرادی همچون شفیعزاده، انصاری، سبکدست و بسیاری دیگر با همین مدل در باشگاه استقلال ظاهر و بعد از اندک زمانی نیز از نظرها پنهان شدند. طعنهآمیز است که این افراد همگی پیش از ورود به دایره مدیریتی باشگاهها از درآمدزایی و ایجاد تیمهای اقتصادی صحبت به میان میآورند اما در عمل شاهدیم جز در مواردی تأمین اعتبارات با کمک تبلیغات محیطی، راه دیگری برای کسب درآمد ایجاد نمیکنند و همه وعدههایشان در حد حرف باقی میماند. در این سالها هیچگاه همین اعضای به ظاهر اقتصادی و کاربلد حتی نتوانستهاند حق کپیرایت را به اجرا بگذارند و در مواجهه با این مورد مهم و ضروری موضع منفعلانه در پیش گرفتهاند. درآمدزایی از طرق دیگر نیز هیچگاه جدی گرفته نشده است؛ بلیتفروشی، فروش پیراهن و اقدامات تبلیغاتی گسترده. اسفبار اینکه این افراد حتی نتوانستهاند در سالهای اخیر ورزشگاههایی که در اختیار این باشگاه قرار دارد مانند اردوگاه ناصر حجازی را که وزارت ورزش نیز رسما اعلام کرد به جرگه اموال این باشگاه افزوده شده، برای تمرینات یک فصل مهیا کنند و زمین آنها را مورد مرمت و بازسازی قرار دهند؛ ورزشگاهی که ظرفیت درآمدزایی از طرق گوناگون را دارد و میتواند یک محیط پولساز باشد. مشی اعضای هیأتمدیره استقلال در عمل با آنچه در بدو ورود به دایره مدیریت بیان میکنند در تضاد است و خود را تا سطح افرادی که بیشتر اقدام به کارچاقکنی میکنند، تنزل میدهند و انگار هیچ توجهی به عملکرد این افراد از سوی بالادستیها هم نیست و آنها خود را با هر سطح عملکرد از ارزیابی مصون میدانند. مهدی عبدیان که اخیراً خبر دریافت پولهای قرض داده شده از سوی اعضای هیأتمدیره را تکذیب کرده، خود یکی از جمله همین افراد است که در بدو ورود به باشگاه استقلال با جملاتی پرطمطراق وعده درآمدزایی داده بود. عبدیان 13 تیر سال جاری مصاحبهای انجام داد که در آن عینا به درآمدزا بودن اعضای هیأتمدیره اشاره کرد. او در بخشی از مصاحبه بلند بالای خود چنین گفته بود: «استقلال ۵ عضو هیأتمدیره اقتصادی میخواهد که درآمد کسب کنند. هیأتمدیره باید توان این را داشته باشد که اگر روزی باشگاه دچار مشکل شد، از جیب خود خرج کند و مدتی بعد آن پول را دریافت کند». اگر چه امروز اعتراضهای گسترده بازیکنان و مربیان سطح عملکرد عبدیان و همکارانش را به وضوح نمایان میکند اما از عضو هیأتمدیره استقلال باید پرسید آیا اجاره برند باشگاه درآمدزایی است و صرفا عقد قرارداد با یکی دو شرکت تبلیغاتی میتواند پاسخگوی نیازهای امروز باشگاه استقلال باشد؟ از عبدیان که در امور نقل و انتقالاتی استقلال هم دخالت دارد باید سؤالهای مهمتری هم پرسید؛ اینکه جز خرید بازیکنی که در لیست مازاد پرسپولیس قرار داشت چه کار مثبتی برای این باشگاه انجام داده است؟ استقلال در آینده میتواند به کدام یک از دستاوردهای سختافزاری او دلخوش باشد؟ البته مقصر اصلی همان وزارت ورزش است که با وارد کردن چنین افرادی به استقلال و پرسپولیس این فضای عجیب را خلق کرده است. ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|