|
تقدم دیپلماسی بر میدان؛ فقط ترکمانچای!
مهدی خانعلیزاده: از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی، وزارت امور خارجه کشورمان به دلیل وابستگی کامل نیروهای آن به نظام پادشاهی و باورهای مخالف چارچوب سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، جزو نهادهایی بود که با کمبود نیروی متخصص متعهد روبهرو شد و به همین دلیل، جمعی از فعالان سیاسی انقلابی بدون دارا بودن تخصص در این زمینه وارد دستگاه دیپلماسی کشورمان شدند. نمونه مشخص این مساله، روایتهای مختلف از نحوه ورود برخی دانشجویان انقلابی در کشورهای خارجی به محل سفارت ایران و قرار گرفتن در جایگاه سفیر- بدون هیچ سابقه دیپلماتیک یا تخصص در این زمینه- است؛ از جمله مدیریت کنسولگری ایران در سانفرانسیسکوی آمریکا توسط دکتر محمدجواد ظریف.
این ناآشنایی با بنیانهای علم روابط بینالملل و مفاهیم سیاست خارجی بعد از گذشت زمان و ورود نیروهای متخصص و انقلابی که در دانشگاههای برتر کشور درس خوانده بودند، اعتبار را به وزارت امور خارجه بازگرداند و مجددا زمینه را برای اعتماد به دستگاه دیپلماسی کشور فراهم کرد؛ هر چند همچنان حضور «باند نیویورکیها» در این وزارتخانه سنگین، محسوس و ملموس بود.
صحبتهای اخیر وزیر امور خارجه کشورمان در گفتوگو با سعید لیلاز، فعال سیاسی اصلاحطلب و توصیفهایی که وی از سیاست خارجی و تعارض و تقابل آن با نظامیگری داشت، مجددا اثبات کرد در بر همان پاشنه بیسوادی میگردد و خبری از نگاه واقعی و فنی به حوزه سیاست خارجی نیست.
آقای ظریف بدون توجه به مفهوم واقعی سیاست خارجی و تعریف رایج آن در فضای روابط بینالملل، دوگانهای را تحت عنوان «دیپلماسی/ میدان» مطرح میکند که در آن، دیپلماسی و نظامیگری ۲ رویکرد کاملا مجزا از یکدیگر در نظر گرفته میشوند که هر کدام میتوانند به نفع دیگری کنار زده شوند یا کوتاه بیایند؛ در صورتی که اساسا جداسازی این ۲ مفهوم از یکدیگر امکانپذیر نیست و سیاست خارجی هر کشور، ترکیبی درهمآمیخته از دیپلماسی و نظامیگری است. در واقع هیچ دیپلماتی نمیتواند بدون پشتوانه نظامی وارد فعالیت مذاکراتی شود. این یک مفهوم بدیهی در علم روابط بینالملل است که وقتی یک واحد سیاسی، قدرتی برای اعمال نظرات و اهدافش ندارد، اساسا هیچ واحد سیاسی دیگری حاضر به پذیرش مذاکره با او نیست؛ یعنی نمیتوان در میدان شکست خورد یا ضعیف ظاهر شد و بعد در دیپلماسی به پیروزی رسید. اساسا دیپلماسی به پشتوانه قدرت نظامی و میدانی شکل میگیرد. بر همین مبناست که اساتید این حوزه میگویند دیپلماتها بیشتر از نظامیها به جنگ علاقه دارند، چون «نظامیگری»، ابزار قدرت آنها در میز مذاکره است.
مراجعه به چند مصداق تاریخی میتواند به روشن شدن این بحث کمک کند. طبق مذاکراتی که میان طرفین جنگ اول جهانی انجام شد، قراردادی تحت عنوان «معاهده صلح» در کاخ ورسای فرانسه امضا شد که روزگار بازندگان جنگ- از جمله آلمان- را سیاه کرد. مفاد این توافق دیپلماتیک تا اندازهای تحقیرآمیز بود که کارشناسان ریشه شکلگیری دولت نازی در آلمان را به آن مرتبط میدانند. همین ماجرا در جنگ دوم جهانی هم به نوعی دیگر تکرار شد؛ یعنی پس از شکست فرانسه از آلمان نازی، مذاکراتی برای تشکیل یک دولت به ریاست «مارشال پتن» بر بخشهای اشغالنشده و مستعمرات فرانسه شکل گرفت که در نهایت منجر به تشکیل دولتی با نام «ویشی» شد. دستاورد این اقدام دیپلماتیک، به تاراج رفتن منابع و از بین رفتن زیرساختهای کشور فرانسه بود.
چنین ماجرایی برای کشورمان نیز رخ داده است. پس از پایان جنگهای ایران و روسیه تزاری، قراردادی میان ۲ طرف در روستای ترکمانچای امضا شد که طبق آن، بخشهایی از ارمنستان، آذربایجان و ترکیه کنونی از خاک ایران جدا شد. این اقدام دیپلماتیک حتی از سوی دکتر محمدجواد ظریف هم مورد تایید و تقدیر قرار گرفته است. وی در آیین گشایش انجمن علمی دیپلماسی ایران در سال 1398 با اشاره به این قرارداد گفته است: «ترکمانچای امروز به عنوان قرارداد ننگین شمرده میشود اما باید توجه شود مرز کشور را به جای قزوین، به مرز ارس برد. در آن زمان ابزار نظامی در میدان حکومت میکرد و دست دیپلماسی را میبست اما دیپلماتی که توانست در کنار جنگ شکستخورده در قزوین، مرز کشور را در ارس قرار دهد، تلاش کرد قدری قدرت را تعدیل کند».
جداسازی دیپلماسی از استراتژی- یا همان نظامیگری و به قول آقای ظریف، میدان- خروجی بهتری از ترکمانچایها و ویشیها و ورسایها ندارد یعنی هم منافع ملی را به حراج میگذارد و هم منابع کشور را تخریب میکند. به همین دلیل است که باید نسبت به تبعات خطرناک این دیدگاه عجیب، غیرعلمی و نامناسب دکتر ظریف، هشدار جدی داد و مسؤولان کشور را به تدبیر برای رفع این خطر از سر منافع ملی کشورمان، ترغیب کرد.
در مجموع باید گفت ترسیم، توصیف و القای دوگانه توهمی «دیپلماسی/ نظامیگری» از سوی دکتر ظریف، سیاهترین نقطه کارنامه وزارت ۸ ساله ایشان محسوب میشود که آسیبی جدی به اعتبار وزارت امور خارجه زد؛ آسیبی که این وزارتخانه تا سالها از آن رنج خواهد برد.
ارسال به دوستان
زندگی و زمانه مرحوم دکتر قیصر امینپور
شاعر اردیبهشت
عزیز آذینفرد: قیصر امینپور، شاعر و نویسندهای دغدغهمند، زلال و اهل تنفس در هوای فرهنگ انقلاب اسلامی و سیاست بود. ارتباط ایشان با انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی انکار نشدنی است.
او شاعری انقلابی است که بخش مهمی از آثارش در حال و هوای انقلاب اسلامی و اسلام انقلابی شکل گرفته است.
او هرگز اهل معادلهها و معاملههای ناپاک دنیای سیاست نبود.
آنچه گفتیم به معنای «سیاسی کردن ادبیات» نیست، بلکه به معنای «مردمی کردن» و «اجتماعی کردن» هنر و ادبیات است و مسؤولیت بخشیدن به هنر و ادبیات؛ گو اینکه اگر تعهد اقتضا کند ادبیات و هنر وارد پهنه سیاست نیز بشود (به منظور بیدارگری اجتماعی و آگاهیرسانی مردمی، که هنر و ادبیات متعهد جز این نتواند بود)، باید چنین شود.
البته ورود به این عرصه که گفته شد، شرطی نیز هست ضروری و مهم. آن شرط پس از داشتن صلاحیت ادبی و هنری- و پس از «هنرمند بودن»- داشتن صلاحیت اخلاقی و اجتماعی است، و سلامت جهتگیری، و صداقت تعهد و آگاهی در شناخت، و ایمان داشتن به ارزشهای اسلام ناب محمدی.
چنین شخصیتی هیچگاه در دام سیاسیکاران چپ و راست و ارتجاعگرایان اسیر و گرفتار نخواهد شد.
آری! باید قیصر را از شاعران ترازمند و فرازمند شعر انقلاب اسلامی دانست.
حالا میخواهم درباره محبوبیت قیصر و اقبالی که در میان مخاطب خاص و عام داشت بنویسم.
* رمز محبوبیت «قیصر» چیست؟
سؤال مطرحشده، از ابعاد گوناگون قابل بررسی است ولی اگر بخواهیم پاسخی درخور توجه بدهیم باید به این نکته اساسی اذعان داشت که تنها شاعری که در این 3-2 دهه به دور از افراط و تفریطهای رایج در شعر و شاعری و بیهیچ تظاهری و بیهیچ هایوهوی و جنجالی، کار خود را پیش برد و شعرش با توفیق و لیاقت توأمان، توانست در میان اقشار مختلف جامعه راه خود را باز کند، بدونشک باید از «قیصر امینپور» نام برد.
با نگاهی اجمالی شاید بتوان گفت گرهخوردگی این 5 عنصر با همدیگر، منشوری تماشایی و جاودانه از ایشان ساخته است که عبارتند از:
* دلدادگی به امام خمینی(ره) و مرجعیت دینی
«قیصر امینپور» بیشک یکی از برجستهترین شـاعران 3 دهـه اخیر است که هویـت شاعریاش از رویداد شگرف انقلاب اسلامی، جداشدنی نیست. قیصر را نه در نسبت با جریان ادبیات معاصر که در نسبت با معجزهوارهای به نام انقلاب اسلامی باید شناخت و تحلیل کرد و هر گونه نقد و گزارش دیگر قطعا ناتمام و ناکارآمد خواهد بود. بدون تردید امام خمینی(ره) را میتوان نقطه عزیـمت شـعر انقـلاب اسلامی دانست. نفحات قدسی دم مسیحایی حضرت روحالله (قدس سره)، انقلابی روحانی در وی و دوستانش پدید آورد که موجبات گرد آمدن آنان را در حوزه اندیشه و هنر اسلامی سازمان تبلیغات اسلامی فراهم کرد که با رویکرد تبلیغ اسلام انقلابی و انقلاب اسلامی شروع به کار کرد و همین خصوصیات روحانی چنان وی را مجذوب کرد که امام خمینی(ره) را طلایهدار مردان خدا میدانست:
مردی که طلایهدار مردان خداست
از طایفه نور نوردان خداست
قطبی که مدار چشم او قبلهنماست
قلبش گل آفتابگردان خداست
در سایه همین دلشدگیاش به مولایش بود که نامش در لیست طلایهداران فتح لانه جاسوسی به ثبت رسید و مسؤولیت خطیر ویرایش ادبی بیانیههای دانشجویان پیرو خط امام(ره) را به عهده گرفت و همچنین پرشور و حال روی دیوار لانه جاسوسی شعرخوانی میکرد.
* دلدادگی به شهدا و بسیجیان
هر جا سخن از بسیجی و شعر دفاعمقدس به میان میآید بیدرنگ نام شاعر بسیجی مخلص «قیصر امینپور» در یادها و خاطرهها میشـکفد. او از بن دندان به ارزشهایی همچون شهادتطلبی، عدالتخواهی و استکبارستیزی اعتقاد داشت، زیرا جلوه کامل آنها را در عاشورا میدید و ترنمشان را در اندرزنامههای همرزمان شهیدش با وسواس یک قاضی کاویده بود. لذا معتقد بود اگر چه دلاورمردان حزبالله با گذشت روزگاران سراپا زرد و پژمرده شدهاند ولی خزانزدگی ارزشهای انقلاب اسلامی در باورشان امری محال است و خونیندلی و داغدیدگی را دلایلی برای اثبات حقانیت جاننثاران امام عاشوراییان عصر حاضر میدانست:
سراپا اگر زرد و پژمردهایم ولی دل به پاییز نسپردهایم
چو گلدان خالی، لب پنجره پر از خاطرات ترک خوردهایم
اگر داغ دل بود، ما دیدهایم اگر خون دل بود، ما خوردهایم
اگر دل دلیل است، آوردهایم اگر داغ شرط است، ما بردهایم
جوانمرگی عجیب او را شاید باید نتیجه لاطائلات «شبهلیبرالها» و «شبهروشنفکرانی» دانست که حتی پس از پرواز مسیحاییاش او را به خاطر سرایش «شعری برای جنگ» مورد هجمههای ناجوانمردانه قرار دادند که شاعر نمیتواند جنگ را ستایش کند و...
در حالی که یکی از اشعاری که ایشان بسیار دوست داشتند همین شعر بود و به دفعات این شعر را میخواندند و حضار گریه میکردند، چراکه قرائت این شعر ایشان را به حال و هوای دزفول و روزهای جاننثـاریها و جـانفشـانـیها میبرد و جهت شرکت در شعرخوانیهای دفاعمقدس بسیار مصمم بود.
دکتر محمدرضا سنگری در جلسه ارزیابی و بررسی داوری یازدهمین دوره کتاب سال دفاعمقدس از قول قیصر نقل کرده بود که: «شاید من شعر ۰۲ سال پیش را نگویم با آن لون و لـعاب امـا امـروز از سـرودههای سالهای گذشته قویا دفاع میکنم».
* آراستگی قیصر به چندین هنر
قیصر از معدود شاعران معاصر است که به چندین هنر آراسته شده بود که نقاشی یکی از آنهاست. او نقاش بسیار زبردستی بود و چنان تخصصی در زمینه هنرهای تجسمی داشت که هم صاحبنظر بود و هم آن را بخوبی میفهمید و تجزیه و تحلیل میکرد.
نقاشی او نیز همچون شعر او زیباست. گویی با نقاشیهایش شعر میگفت و با اشعارش نقاشی میکرد. و این ویژگی منحصربهفرد را از شـاعر صـدای پـای آب «سهراب سپهری» به ارث برده بود. او در خوشنویسی هم در اقسام خطها دستی داشت و صاحب خطی بسیار خوش بود. «سیدالشعرای انقلاب اسلامی» یعنی «زندهیاد دکتر سیدحسن حسینی» میگفت: وقتی در دانشگاه الزهرا همکار بودیم هنگامی که بعد از قیصـر به کلاس میرفتـم دلـم نمیآمد نوشتههای قیصر را از روی تخته پاک کنم. یعنی احساس میکردم باید دوربینی میداشتم و از آن تخته و صحنه عکس میگرفتم و بعد پاک میکردم، وقتی مجبور میشدم نوشتههای قیصر را پاک کنم واقعا با اندوه باطنی این کار را میکردم. ادبیات کودک و نوجوان یکی دیگر از هنرهایی است که قیصر به آن آراسته شده بود. هر خواننده خوشیذوقی پس از خواندن لطایف نوجوانپسندش طوفان در پرانتز، بیبال پریدن، گفتوگوهای بیگفتوگو، به قول پرستو، ظهر روز دهم و مثل چشمه، مـثل رود با شـاعری مواجـه میشـود که شعرش همانند نثر شاعرانهاش روان، شفاف و با پشتوانهای از تفکر نیرومند و سرشار و عاطفهای بارور همراه است. یکی از مهمترین عناصر ارتباط با کودکان و نوجوانان در شعر استفاده از واژههای موزون و خوشآهنگ و وزن ریتمیک است و امینپور با هنرمندی هر چه بیشتر از آن بهرهور شده است.
* مردمی بودن
امینپور چه داشت که همگان معتقد هستند او شاعر روزگاران خواهد ماند؟ لازم میآید برای گرهگشایی از این راز به آخرین فرازهای وصیتنامه مرحوم دکتر شریعتی مراجعه کرد: «نخستین رسالت ما، کشف بزرگترین مجهول غامضی است که از آن کمترین خبری نداریم و آن «متن مردم» است و پیش از آنکه به هر مکتبی برویم، باید زبانی برای حرف زدن با مردم بیاموزیم و اکنون گنگیم. ما از آغاز پیدایشمان زبان آنها را از یاد بردهایم و این بیگانگی قبرستان همه آرزوهای ما و عبثکننده همه تلاشهای ماست».
آری! او از میان مردم برخاست، با مردم زیست و بعد هم که جنگ پیش آمد با داغهاشان سوخت و با لبخندهاشان بانگ پیروزی سر داد. بنابراین بجاست که او را شاعر مردم در عصر انقلاب اسلامی بنامیم. مراسم تشییع جنازه او بهترین دلیل برای این ادعاست که برای بسیاری از مدعیان عرصه ادب و هنر عبرتانگیز است.
امینپور در طول عمر پربرکتش چنان قلبهای مردم را تسخیر کرد که او را تریبون خود میدانستند؛ تریبونی که دردهای نگفتنی و نهفتنی ستمکشان، زاغهنشینان، تباهروزان و سیاهبختان از حنجره اشعار او به گوش جامعه میرسید. آری! این جاننثاری و جانفشانیها بود که با عروجش، رهبر هنرمند و عزیز انقلاب را به معنای واقعی کلمه داغدار کرد و فرمودند: یاد مرحوم قیصر امینپور -که حقیقتا ما را به معنای واقعی کلمه داغدار کرد- بخیر. پس از مرحوم سیدحسن حسینی دلمان خوش بود به امینپور که او را هم از دست دادیم.
* اول عالم بود بعد شاعر
بدونتردید ذوق ادبی و هنر جذاب و تأثیرگذار شاعری، مثل دیگر استعدادهای وجودی انسان، نیازمند عوامل متعددی است که یکی از آنها مطالعات گسترده ادبی و گرهخوردگی آن با فرهنگ و اندیشه پویای دینی بویژه شیعی است.
انتشار مجموعهاشعار «در کوچه آفتاب» و «تنفس صبح» در ۲۵ سالگی از ذوق و خلاقیت و فرهیختگی درون و در عین حال دانش و فرزانگی گسترده «قیصر» خبر میدهد. یکی از عالمانهترین نقدهای آن دوران، نقدی بر «قیام نور» زنده یاد نصرالله مردانی بود که در جنگ هفتم سوره به چاپ رسید. در آنجا او را منتقدی با دید و وجدان علمی و دور از هر نظر شخصی و با میزانهای منطقی و علمی شاهد و ناظر هستیم.
اما وجه دیگر از برجستگی و برازندگی علمی «امینپور» فعالیتهای پژوهشی و تحقیقاتی ایشان است که متأسفانه زیر سایه سنگین همای سعادت شاعریاش به چشم نمیآید. به گفته دکتر شفیعیکدکنی، رساله «سنت و نوآوری در شعر معاصر» قویترین رسالهای است که در دانشکده ادبیات دفاع شده است؛ رسالهای که شایسته است جزو دروس جامع دانشگاهی قرار گیرد تا دانشپژوهان بتوانند هر چه بیشتر با لایههای نامکشوف ادبیات معاصـر و شخصیـت فرزانـه «امینپور» آشنا شوند. عضویت او در فرهنگستان زبان و ادب فارسی آن هم به عنوان جوانترین عضو، گواه دیگری است بر توانمندیهای علمیاش. نکته قابل تأمل اینکه او در حالی توانست قلههای پیشرفت و تعالی را فتح کند که شبیخون زدن «جاده شاعرکش شمال» قامت نازنینش را زیر بار درد خم کرده بود و چنگ انداختن آن به چهره تکیدهاش گویای این حقیقت تلخ بود.
قیصر، امین رازهای سر به مهر بود. او در صبح انقلاب اسلامی تنفس کرد و به شیوه گلهای آفتابگردان زائر آفتاب شد. او «بیبال پریدن» را از پاکسیـرتان بسیجی به ارث برد و به همراه زندهیادان سلمان هراتی و دکتر سیـدحسـن حسیـنی «از کوچه آفتاب» گذشت. خداوند روح قیصرانهاش را با اصحاب عاشورایی «ظهر روز دهم» محشور گرداند.
ارسال به دوستان
ضعف مدیریت شهری پایتخت در 4 سال اخیر برخی مدیران شهری را وادار به عذرخواهی کرد
اعتراف به ناکارآمدی!
4 سال از عمر مدیریت شهری شورای پنجم شهر تهران میگذرد و این دوره شورا با تمام فراز و فرودهای خود در حال سپری کردن ماههای آخر فعالیتش است. در مقام مقایسه کارنامه این دوره باید گفت به یقین یکی از خالیترین و ضعیفترین ادوار دوره مدیریت شهری است که طی آن نه پروژه قابل توجهی در شهر تهران اجرا شد و نه مردم شاهد ارائه خدماتی خاص در این 4 سال بودند. این در حالی است پیش از روی کار آمدن اعضای این شورا، پیشبینی میشد به دلیل همسویی دولت و شورای شهر در این دوره ارائه خدمات در شهر تهران روند صعودی به خود بگیرد اما واقعیت میدانی موضوع، این نکته را میرساند که این شورا نتوانسته از ظرفیتهای این همسویی به سود مردم بهرهای ببرد.
سایه سنگین سیاست در این دوره شورای شهر مجال فعالیت در بخشهای مرتبط با شهر را گرفت تا توپ اعضای شورای شهر در زمین سیاست بچرخد و در میدان عمل چیزی جز هیچ نصیبش نشود.
* عذرخواهی پوپولیستی
با نزدیک شدن به خردادماه و ایام انتخابات، حالا مدیریت شهری بدون کارنامه تهران به دنبال کارنامهسازی و نمایشی غیرواقعی از رویکردهای عمرانی خود با شعار تغییر مدیریت در شهر تهران است.
در نخستین گام در این زمینه، چند روز پیش رئیس شورای شهر تهران در مصاحبهای -که بیشتر میتوان آن را مصاحبهای پوپولیستی دانست- از مردم شهر تهران به خاطر ضعف عملکرد شورای شهر عذرخواهی کرد.
محسن هاشمی گفت: به دلیل عدم حمایت دولت و سیستم بانکی، افتتاح خطوط و ایستگاههای مترو و بهسازی ناوگان اتوبوسرانی به کندی پیش رفت و از دولت و مجلس انتظار داریم فراتر از وعده و مصوبات کاغذی عمل کنند.
وی به دلیل وجود کمبودها و ضعفها از شهروندان تهران عذرخواهی کرد و گفت: امیدوارم مطالبات و انتظارات در دوره آینده شورا به صورتی باشد که گامی رو به جلو و نه به عقب در حوزه اصلاح و توسعه مدیریت شهری برداشته شود.
هاشمی در این بخش از صحبتهای خود تمام کمیها و کاستیهای موجود در شهر تهران را به گردن عدم حمایت دولت از مدیریت شهری انداخت؛ بدون آنکه اشارهای به نقش و سهم شورای شهر و شهرداری در تامین نیازهای شهر داشته باشد. برای مثال در حوزه حملونقل عمومی 50 درصد هزینههای تامین اتوبوس با شهرداری تهران بوده و 50 درصد دیگر با دولت است. بر همین اساس این سوال پیش میآید: چرا مدیریت شهری با وجود درک فرسودگی شبکه حملونقل عمومی و با وجود خارج شدن تعداد زیادی از اتوبوسهای این شبکه از ریل خدمترسانی، از سهم 50 درصدی خود برای ساماندهی این موضوع استفاده نکرد و زمان را برای خدمترسانی به مردم از دست داد؟
در همین رابطه مهندس مهدی چمران، رئیس سابق شورای شهر تهران در یادداشتی که در اختیار «وطنامروز» قرار داد چنین نوشت: در زمینه حملونقل عمومی و تهیه اتوبوس و مترو صرفا این موضوع بر عهده شهرداری نیست، بلکه 50 درصد از هزینههای خرید را باید دولت پرداخت کند و مابقی آن بر عهده شهرداری است. متاسفانه دولت در این زمینه طی سالهای گذشته کمکی نکرده است اما این توقع میرود که شهرداری از سهم 50 درصدی خود کار را پیش ببرد و مانع از این شود که شهر از نظر حملونقل دچار مشکل شود. هماکنون شهر نیازمند 3000 دستگاه اتوبوس است و رفع این نیاز با تحرک جدی شهرداری میتواند مرتفع شود.
* بودجه ۲ برابری تهران نسبت به لندن
هاشمی در بخش دیگری از سخنان خود عدم کارایی شورای شهر در این دوره را گردن رکود در صنعت ساختمان، پاندمی کرونا و بحران اقتصادی انداخت و در نهایت با وجود تمام ضعفهای موجود در شورایی که مدیریتش را بر عهده داشته است، عملکرد آن را مثبت(!) ارزیابی کرد.
وی گفت: شورای پنجم موفق شد مطالبات سلبی عمومی در حوزه مدیریت شهری را تا حد زیادی محقق کند، همچنین کاهش هزینه اداره شهر به کمتر از نصف ابتدای دوره آن، یکی از این دستاوردها بود. رئیس شورای شهر تهران در ادامه بیان داشت: بودجه شهرداری تهران 4 سال قبل ۲ برابر شهرداری لندن بود و تعداد کارکنان شهرداری نیز بشدت افزایش یافته بود.حال سوال اینجاست: مدیریت شهری تهران با بودجه ۲ برابری شهر لندن چه کرد و چرا شهر تا این حد در سکون و بیتحرکی فرو رفت؟ پروژههای شهری که در اغما فرو رفتند و پروژههای نیمهتمام دوره چهارم شهری با وجود آنکه هنوز به اتمام نرسیدهاند، روبان افتتاحشان بریده شد تا شاید نمایشی برای کارایی در مدیریت پنجم شهر باشد.
در همین رابطه ابوالفضل قناعتی در گفتوگو با «وطنامروز» گفت: چرا فعالیتهایتان در شهر مشهود نیست و دیده نمیشود؟ ما در دوره چهارم شورای شهر بودجه کمتر از شما را به شهرداری میدادیم و همه پروژهها روندی رو به رشد داشته و افتتاح میشد. مترو، تقاطعها، زیرگذرها، ادامه حکیم، تونل حکیم، تونل نیایش، پل طبقاتی صدر، خط 7 مترو و خط 3 مترو بخشی از پروژههایی بود که در آن دوره انجام شد. هماکنون شما برای شهر چه کردهاید؟
وی ادامه داد: ما بودجه کمتری را تصویب کردیم و کار بیشتری انجام شد اما شما بیشتر پول دارید و کار خاصی انجام ندادهاید. ما که اتفاقی در شهر نمیبینیم. اگر کاری کردهاید گزارش دهید؛ چه تعداد ایستگاه مترو ساختهاید و چه خدماتی ارائه دادهاید؟ حالا که ادعا میکنید پولهایتان محقق شده، پس کجا این پولها هزینه شده است؟
* شکاف عمیق بین شمال و جنوب شهر
شاید یادآوری این نکته در بررسی نوع مدیریت پنجم شهری که متکی بر نظام سرمایهداری بود خالی از لطف نباشد که ببینیم چگونه برای شهر تهران طی 4 سال گذشته سیاستگذاری شد و چرا شهر تهران در این دوره هیچ رونقی را به خود ندید. مدیران کنونی شهر تهران بر این باور هستند که زندگی در شهر تهران چنان باید گران شود که افراد ندار بار خود را از این شهر ببندند و جا را برای سرمایهداران خالی کنند. این سیاست تنها یک نتیجه داشت و آن چیزی جز شکاف عمیق بین شمال شهر و جنوب شهر تهران نیست.
نبود خدمات و فعالیتهای عمرانی در شهر تهران چنان مشهود است که با یک سرچ ساده میتوان دید شهردار تهران برای چه پروژههایی پا به میدان گذاشت و عیار این پروژهها تا چه میزان پایین بوده، این در حالی است که شخص شهردار در ادوار گذشته برای افتتاح پروژههای کلانی همچون بزرگراهها دست به قیچی میشد اما در شرایط حاضر شهردار برای افتتاح دوربرگردان نلسون ماندلا فرا خوانده میشود.
شاید بتوان با نگاه به ۲ مصاحبه متفاوت محمدجواد حقشناس، رئیس کمیته فرهنگی شورای شهر به نوع مدیریت حاکم بر شهر تهران واقف شد. وی پیش از تکیه زدن بر کرسی شورای شهر در گفتوگویی که با ایرنا داشت تهران را شهری سوخته دانسته و گفته بود: «شهری که به ما میخواهند تحویل دهند یک شهر سوخته است و ما بعد از شهر سوخته زابل اگر بخواهیم یک شهر سوخته نام ببریم، تهران است».
اما وی وقتی وارد میدان مدیریت تهران شد با چرخش در دیدگاه در مصاحبهای با شورا آنلاین گفت: «نه در بوستانسازی، نه در حملونقل، نه در ترافیک و نه در حوزههای دیگر در دوره گذشته مشکل نداشتیم، چرا که آنها در این حوزهها بهتر میساختند».
با نزدیک شدن به فصل انتخابات ضروری است اعضای شورای شهر و شهردار تهران پاسخگو باشند که در عمر مدیریت 4 ساله خود چه کردهاند و بودجه 2 برابری شهر لندن را کجا مصروف کردند که شهروندان تاکنون خنکای نسیم خدمت را احساس نکردهاند.
ارسال به دوستان
462
طی 24 ساعت 462 نفر از هموطنان بر اثر ابتلا به کرونا جان خود را از دست دادند
آمارهای مبتلایان و جانباختگان بیماری «کووید-19» در کشور همچنان افزایشی است. بر اساس اعلام وزارت بهداشت، طی یک شبانهروز ۲۰ هزار و ۹۶۳ بیمار «کووید-19» در کشور شناسایی شدند و متاسفانه ۴۶۲ تن جان باختند. طبق گزارشهای موجود، از ظهر روز دوشنبه تا ظهر دیروز سهشنبه ۷ اردیبهشت ۱۴۰۰ و بر اساس معیارهای قطعی تشخیصی، ۲۰ هزار و ۹۶۳ بیمار جدید مبتلا به «کووید-19» در کشور شناسایی شدند که ۳ هزار و ۳۸۶ نفر از آنها بستری شدند. مجموع بیماران «کووید-19» در کشور به ۲ میلیون و ۴۳۸ هزار و ۱۹۳ نفر رسید. متاسفانه در طول این مدت، ۴۶۲ بیمار «کووید-19» جان خود را از دست دادند و مجموع جانباختگان این بیماری به ۷۰ هزار و ۵۳۲ نفر رسید. خوشبختانه تاکنون یک میلیون و ۹۰۷ هزار و ۱۹۰ نفر از بیماران، بهبود یافته یا از بیمارستانها ترخیص شدهاند. 5 هزار و ۲۸۷ نفر از بیماران مبتلا به «کووید-19» در بخش مراقبتهای ویژه بیمارستانها تحت مراقبت قرار دارند. همچنین تاکنون 15 میلیون و ۴۳۵ هزار و ۱۴۷ آزمایش تشخیص «کووید-19» در کشور انجام شده است. در حال حاضر ۱۹۸ شهر کشور در وضعیت قرمز، ۱۵۷ شهر در وضعیت نارنجی، ۷۴ شهر در وضعیت زرد و ۹ شهر در وضعیت آبی قرار دارند. بنا بر اعلام مرکز روابط عمومی و اطلاعرسانی وزارت بهداشت، تاکنون ۷۰۵ هزار و ۱۴۷ نفر دوز اول واکسن کرونا و ۱۸۴ هزار و ۴۰۷ نفر نیز دوز دوم را تزریق کردهاند و مجموع واکسنهای تزریق شده در کشور به ۸۸۹ هزار و ۵۵۴ دوز رسیده است. ارسال به دوستان
تأکید قالیباف بر حمایت اثربخش از بازار سرمایه
اقدام فوری برای سهامداران خرد
رئیس مجلس در جلسه بررسی راهکارهای بهبود وضعیت بازار سرمایه بر ضرورت اقدام فوری برای بیمه سهام سهامداران خرد، الزام پرداخت یک درصد منابع صندوق توسعه ملی و واقعی کردن نرخ تسعیر ارز بانکها، همچنین حذف قیمتگذاری دستوری و مسدود کردن درگاههای پرداخت صرافیهای غیرمجاز فروش رمز ارز به عنوان دستورکار قوای سهگانه، تاکید کرد.
جلسه بررسی راهکارهای بهبود وضعیت بازار سرمایه در حضور محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس شورای اسلامی برگزار شد. در این جلسه علاوه بر محمدرضا پورابراهیمی، رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس و محسن علیزاده نماینده مجلس در شورای عالی بورس، عبدالناصر همتی رئیس کل بانک مرکزی، فرهاد دژپسند وزیر اقتصاد و محمدعلی دهقاندهنوی رئیس سازمان بورس حضور داشتند و به تشریح پیشنهادات دولت در موضوع بازار سرمایه پرداختند.
قالیباف در این نشست، ضمن ابراز نگرانی از وضعیت فعلی بازار سرمایه تاکید کرد: پیشنهادات مطرح شده برای رونق بازار سرمایه کافی نیست و باید تقویت شود. رئیس مجلس شورای اسلامی افزود: هرگونه پیشنهادی باید همراستا با هدف بازگشت اعتماد به بازار سرمایه و رونق این بازار و حمایت از سرمایهگذاری بلندمدت باشد. باید تنظیمگری حرفهای و سیاستگذاری صحیح منجر به سرمایهگذاری بلندمدت در این بازار شود و در این زمینه لازم است اقدامات فوری هم مانند بیمه سهام سهامداران خرد و الزام پرداخت یک درصد منابع صندوق توسعه ملی و واقعی کردن نرخ تسعیر ارز بانکها اجرایی شود. همچنان که اقدامات موازی مانند مالیات بر عایدی سرمایه، حذف قیمتگذاری دستوری و مسدود کردن درگاههای پرداخت صرافیهای غیرمجاز فروش رمزارز باید در مجلس، دولت و دستگاه قضایی در دستور کار قرار گیرد. قالیباف همچنین بر ضرورت اصلاحات ساختاری سازمان بورس و اصلاح قانون اوراق بهادار تاکید کرد. در ابتدای جلسه وزیر اقتصاد و رئیس سازمان بورس پیشنهادات ستاد اقتصادی دولت درباره اصلاح بازار سرمایه را مطرح کردند و در ادامه رئیس کل بانک مرکزی نیز تصمیمات این بانک جهت رونق بازار سرمایه را تشریح کرد.
* پیشنهادهای دهگانه سازمان بورس برای اصلاح بازار
همچنین دیروز محمدعلی دهقاندهنوی در نشست خبری دولت، از اجرای ۳ مصوبه برای حمایت از بازار سرمایه خبر داد و گفت: اختصاص یک درصد از منابع صندوق توسعه ملی به صندوق تثبیت بازار، رفع ممنوعیت نهادهای مالی بازار سرمایه برای استفاده از تسهیلات بانکی و اعطای اقامت 5 ساله برای سرمایهگذاران خارجی برای خرید سهام از امروز به صورت مصوبه در بازار سرمایه اجرا خواهد شد. وی درباره پیشنهادات هفتگانه دیگر بیان داشت: نخستین پیشنهاد این بود که 80 درصد از درآمد ناشی از مالیات نقل و انتقال سهام در سال 1400 در حساب صندوق تثبیت وارد شود. دومین مصوبه به منظور ترغیب شرکتهای فعال در بازار سرمایه این است که چنانچه سود انباشته صرف افزایش سرمایه شود، شرکتها به همان اندازه معاف مالیاتی میشوند. رئیس سازمان بورس و اوراق بهادار درباره سومین مصوبه اعلام داشت: شرکتهایی که نسبت به خرید سهام خود و زیرمجموعههایشان در جهت حمایت از بازار با اصول شورای عالی بورس و اوراق بهادار اقدام کنند، میتواند تا 50 درصد مبلغ خرید این سهام به عنوان امهال مالیاتی در یک سال منظور شود و اجازه داده میشود این شرکتها بخشی از این مالیات را طی یک سال نزد خود نگهداری کرده و از محل آن به خرید سهام مبادرت ورزند. دهقان دهنوی با اشاره به اینکه سابق بر این بانکها و مؤسسات اعتباری به دلیل مفاد قانون رفع موانع تولید امکان سرمایهگذاری در بازار سرمایه را نداشتند، ادامه داد: به موجب چهارمین پیشنهاد، بانکها و مؤسسات اعتباری میتوانند از مواد 16 و 17 قانون رفع موانع تولید به مدت ۳ سال معاف شوند و از منابع مالی خود از بازار سرمایه حمایت کنند. رئیس سازمان بورس و اوراق بهادار ادامه داد: پنجمین مورد این بود که درخواست شد امکان سرمایهگذاری صندوق توسعه ملی در بازار سرمایه فراهم شود. طبق اساسنامه این صندوق، سرمایهگذاری در بازار پولی و مالی خارجی جزو مصارف مجاز شمرده شده بود اما خواسته شد بازار سرمایه هم مشمول موارد سرمایهگذاری صندوق شود. این مورد در دولت تصویب شد و امیدواریم در شورای عالی هماهنگی اقتصادی نیز تصویب شود. رئیس سازمان بورس و اوراق بهادار تصریح کرد: مطابق ششمین پیشنهاد، درخواست شده به صندوق تثبیت و صندوق توسعه بازار که ۲ نهاد حمایتی و جزو ارکان بازار سرمایه هستند اجازه داده شود تا سقف 20 هزار میلیارد تومان اوراق بدهی با ضمانت دولت منتشر کنند و از محل این منابع سیاستهای حمایتی از بازار دنبال شود. دهقاندهنوی درباره هفتمین پیشنهاد گفت: پیشنهاد شد افرادی که واحدهای صندوق «ایتیاف» پالایشی یکم را خریداری کرده و در این مدت دچار ضرر و زیان شده بودند، ضرر آنها به نوعی جبران شود. به این ترتیب، از طریق واحدهای همین صندوق یا سایر سهام یا صندوقهایی که دولت برای واگذاری خواهد داشت، به صورت جایزه و هبه و به اندازه زیان به افراد متضرر تعلق میگیرد.
ارسال به دوستان
گزارش دیوان محاسبات از عملکرد سازمان هدفمندسازی یارانهها
حسابرسی از یارانهها
عملکرد سازمان هدفمندسازی یارانهها در سال مالی منتهی به ۳۰ اسفندماه ۱۳۹۹ مورد رسیدگی دیوان محاسبات کشور قرار گرفت.
بر اساس این گزارش، از مجموع منابع مصوب تبصره ۱۴ قانون بودجه سال ۱۳۹۹ (منابع سازمان هدفمندسازی یارانهها) حدود ۱۷۸ هزار میلیارد تومان معادل ۷۱ درصد محقق شده که از این مبلغ، حدود 3/47 هزار میلیارد تومان به شرکتهای مشمول اختصاص یافته است.
بررسیها نشان میدهد طی سال ۱۳۹۹ جمعا حدود ۳۰ درصد از منابع سازمان هدفمندسازی یارانهها (پس از کسر سهم شرکتهای مشمول) به منظور پرداخت یارانه نقدی به طور مستقیم به حساب مشمولان (بالغ بر ۷۸ میلیون نفر) واریز شده که معادل ۹۸ درصد جمعیت آخرین سرشماری صورت گرفته است.
نکته قابل توجه اینکه به علت عدم تحقق ۱۰۰ درصدی منابع سازمان هدفمندی یارانهها، ۸۷ درصد از سهم تولید و اشتغال و ۲۴ درصد یارانه نان و خرید تضمینی گندم محقق نشده است. بر اساس گزارش دیوان محاسبات کشور، در سال ۱۳۹۹ مبلغ حدودا 5/32 هزار میلیارد تومان تحت عنوان بسته حمایت معیشتی ناشی از افزایش قیمت بنزین به حساب مستقیم حدود ۶۰ میلیون نفر واریز شده؛ در حالی که مبلغ وصولی از محل افزایش قیمت بنزین مبلغ حدود 9/28 هزار میلیارد تومان بوده و مابهالتفاوت مبلغ پرداختی با مبلغ وصول شده از محل هدفمندی یارانهها پرداخت شده که مغایر حکم تبصره ۱۴ است. یافتههای دیگر این گزارش حاکی است در راستای عمل به مصوبه ستاد ملی مقابله با کرونا مبنی بر پرداخت یارانه کمک معیشتی کرونا به ۴۰ میلیون نفر، از ۳ بانک تجارت، ملت و صادرات بابت ۴ ماه پایانی سال ۱۳۹۹ مبلغ 5/14 هزار میلیارد تومان به حساب سازمان هدفمندسازی یارانهها واریز شده و در مقابل، بخشی از سهام دولت در شرکتهای بورسی به بانکهای مذکور واگذار شده است. بخش دیگر گزارش دیوان محاسبات کشور نشان میدهد وظیفه قانونی حذف ۳ دهک بالای درآمدی که قرار بود توسط وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی انجام شود، اجرایی نشده است. همچنین تکلیف قانونی مبنی بر پرداخت ۱۵ روز یک بار سهم قانونی به شرکتهای ذیمدخل توسط سازمان هدفمندسازی یارانهها رعایت نشده؛ موضوعی که مغایر حکم تبصره ۱۴ است.
ارسال به دوستان
نشانهشناسی رفتار تیم رسانهای دولت و اصلاحطلبان
امیر فرشباف: تفسیر نشانهشناسانه- بهمثابه روشی کلی- مستلزم تحلیل یک ساختار و فرم به اجزا و کشف «خطوط رابط» میان اجزای آن فرم است و نه خود اجزا. تحلیل نشانهشناسانه - در اصطلاح متعارفش- حتما نقاط قابل نقد و کاستیهایی دارد؛ از جمله بیتوجهی به زمینههای تاریخی و تقابل با تاریخینگری که ریشه آن را باید در دوگانه «درزمانی/ همزمانی» سوسور جست که از یک سو، مورد پذیرش ساختارگرایان پسین قرار گرفت و از سوی دیگر، تبدیل به پاشنه آشیل نشانهشناسی شد. اما عجالتا میتوان گفت بازنگری در زمینههای تاریخی متن، میتواند این نقص را تا حدودی جبران کند. نوشتار حاضر نیز تفسیری نشانهشناسانه در تحلیل کنش تیم رسانهای دولت و اصلاحطلبان است؛ نشانهشناختی نه صرفا به معنای متعارف آن - یعنی آن سبک تفسیری مورد پذیرش ساختارگرایان متقدم مثل لویاستروس و یاکوبسن و سایر فرمالیستها- بلکه علاوه بر تلاش برای یافتن برخی خطوط رابط در کنش رسانهای جریان دولت و اصلاحطلبان، سعی شده است این کنش در بافت تاریخی هویت خود نیز تحلیل شود تا کشف ساختار رفتار رسانهای ایشان با دقت، سهولت و اطمینان بیشتری صورت گیرد.
اقدامات رسانهای تیم مشاوران و نزدیکان حسن روحانی، اجزایی دارد که به آنها اشاره میشود اما همانطور که گفته شد، هدف نهایی این نوشتار، تحلیل اتمی موضوع به اجزا نیست، بلکه هدف، کشف ساختار نهایی یعنی خطوطی که این اجزا را به هم مرتبط میکنند یعنی غایات، انگیزهها و اهداف ایشان از این بازیهای رسانهای اخیر، خاصه انتشار فایل صوتی گفتوگوی محمدجواد ظریف با سعید لیلاز توسط شبکه سعودی ایران اینترنشنال است.
پرسشی که اینجا خودنمایی میکند این است: تیم رسانهای دولت میتوانست این فایل را به هر رسانه اصلاحطلب دیگری بدهد اما چرا ایراناینترنشنال سعودی؟ رخداد اخیر را باید رخدادی نمادین و بسیار مهم تلقی کرد و از این جهت باید گفت تمام متن حاضر به نوعی پاسخی به پرسش پیشین است.
اگر روزی قبله رسانهای اصلاحطلبان، رسانههای انگلیسی و به طور خاص بیبیسیفارسی بود، اکنون و پس از بازداشت و اعدام مؤسس کانال تلگرامی آمدنیوز، این رسانههای وابسته به دربار سعودی و به طور خاص ایران اینترنشنال به عنوان یکی از قطبهای پیشران عملیات روانی علیه جمهوری اسلامی ایران هستند که تبدیل به مجاری ارتباطی هماهنگ با اصلاحطلبان شدهاند و میتوان میانشان نوعی تقسیم کار -چه مقرر و چه نانوشته- را تشخیص داد. به بیان دیگر، اگر روزی مرجعیت ادراکسازی جریان ضدانقلاب با کمک اصلاحطلبان در اختیار و انحصار بیبیسی بود (از انتشار نامه محرمانه حسینعلی منتظری در بهمن ۶۷ تا ساخت و پخش کلیپ «کودتای خزنده» توسط حسین باستانی در مهر ۹۹ و...) اما اکنون رسانههایی همچون ایران اینترنشنال، العربیه فارسی، شرقالاوسط و ایندیپندنت فارسی هستند که از داخل ایران تلاشهایی میشود تا نسبت به آنها مرجعیتبخشی صورت بگیرد.
* نشانههای سهگانه
ابتدا به چند نشانه، اشاره و پس از آن به تحلیل آن نشانهها و نسبت آنها با یکدیگر پرداخته خواهد شد.
1- ۲۹ فروردین سال جاری، روز ارتش، پیامی بهغایت مشکوک و مملو از القائات ضدامنیت ملی توسط حسن روحانی به این مناسبت منتشر شد. به استناد رصدهای صورتگرفته، بیشترین حجم تولید محتوا پیرامون این پیام، توسط رسانههای وابسته به دولت سعودی مانند ایندیپندنت فارسی و ایران اینترنشنال صورت گرفت و این، حاکی از استقبال این رسانهها از تضعیف مؤلفههای سخت و نرم قدرت و امنیت در کشور است که بارها شاهد اتخاذ این رویکرد توسط این رسانهها بودهایم؛ از پخش زنده گردهمایی سازمان منافقین و مصاحبه با اعضای گروه تروریستی «الاهوازیه» توسط ایران اینترنشنال تا انتشار اخبار و گزارشهای غیرواقعی و مغرضانه علیه توانمندی دفاعی کشور توسط ایندیپندنت فارسی. برای مثال پس از صدور پیام روحانی در روز ارتش امسال، بلافاصله گزارشی ضدارتش توسط مژگان غفاریشیروان روی خروجی ایندیپندنت رفت. غفاریشیروان از خبرنگاران فعالی است که کار خود را در رسانههای اصلاحطلب در ایران شروع کرد و اکنون برای ایندیپندنت فارسی و ایران اینترنشنال کار میکند. وی همچنین سابقه کار در برنامه اتاق خبر شبکه منوتو را هم در کارنامه دارد که به دلیل اجرای ضعیف کنار گذاشته شد و اکنون، همزمان که در بخش سیاسی ایندیپندنت علیه جمهوری اسلامی و در راستای منافع دربار سعودی از جمله در توجیه تجاوز به یمن مینویسد، دستی هم در نوشتن برای سازمانهای حقوق بشری معاند با انقلاب از جمله سازمان حقوق بشر در ایران دارد و به نظر میرسد در آینده نزدیک شاهد نقشآفرینی بیشتری از سوی او باشیم. غفاریشیروان همانطور که گفته شد، کارش را با نوشتن در نشریات زنجیرهای دوم خردادی آغاز کرد و از اعضای حلقه مترجمان جوان که ذیل حلقه روشنفکران طبقهبندی میشوند، است.
2- رویداد دیگر، همزمانی مذاکرات وین با مذاکراتی در سطح پایینتر در عراق میان مقامات ایرانی و سعودی است که پس از یکی دو تکذیب پراکنده و ضعیف، در نهایت توسط مقامات ۲ کشور تایید شد. نیاز انتخاباتی دولت روحانی و وزارت امور خارجه به طور خاص، به توافقی با عربستان برای کاهش تنشها و بازنمایی آن به عنوان فتحالفتوحی دیپلماتیک در افکار عمومی، در کنار نیاز دولت عربستان سعودی به فرار از باتلاق یمن به هر قیمت ممکن، موضوعی است که هر ۲ دولت را ولو به طور موقت، به یکدیگر نزدیک کرده که خود این اتفاق نیز میتواند نشانهای دال بر چرخش اصلاحطلبان به سوی رسانههای سعودی باشد. نرمتر شدن لحن این رسانهها نسبت به دولت و تمرکز سلبی بر حاکمیت را در همین راستا باید تحلیل کرد.
3- اصلیترین، مهمترین و آخرین نشانه چرخش رسانهای اصلاحطلبان به سوی رسانههای سعودی نیز انتشار فایل صوتی گفتوگوی محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه با سعید لیلاز، فعال رسانهای اصلاحطلب در یکی، دو روز گذشته توسط شبکه ایران اینترنشنال است؛ رخدادی که در این نوشتار، نه محتوای آن اهمیتی برای تحلیل دارد و نه پاسخ به این پرسش که چه کسی آن را برای ایراناینترنشنال ارسال کرده و آنچه بنا به موضوع این نوشتار اهمیت دارد، نفس ارسال این فایل صوتی از مجموعهای دولتی برای شبکهای ضدانقلاب و وابسته به دولتی متخاصم است. حتی انگلیسی یا سعودی بودن این رسانهها هم اهمیت درجهاولی ندارد، بلکه آنچه در درجه نخست اهمیت دارد، عناد و دشمنی این رسانهها با انقلاب اسلامی و مردم ایران است؛ رسانههایی که از حیث ماهیت، اهداف، ساختار اداری و کارمندانی که نسبتهای خانوادگی و دوستانه دارند، میانشان پیوندی عملی و عمیق اما مغفول و نامحسوس برقرار است. بنابراین آنچه در اینجا اهمیت دارد، ارتباطات کارمندان ارشد و دونپایه رسانههای مذکور با جریانی در داخل کشور است.
* بررسی چند نمونه
بنگرید به این نمونهها و نشانهها: کاملیا انتخابیفرد، علیاصغر رمضانپور، حسین رسام، خواهران قاضیزاده (فرناز و ساناز)، سینا مطلبی (همسر فرناز)، آرش عزیزی و مژگان غفاریشیروان که ذکرش گذشت و...
تمام افراد مذکور درکنار فهرستی بسیار بلندبالاتر از این موارد، افرادی هستند که در بستر رسانهای دولت اصلاحات رشد کردند و تبدیل به فرماندهان و سربازان عملیات روانی علیه ساختارهای جمهوری اسلامی شدند و اکنون در رسانههای ضدانقلاب خارجی از جمله رسانههای سعودی فعالیت میکنند؛ کاملیا انتخابیفرد سردبیر بخش فارسی ایندیپندنت شد، علیاصغر رمضانپور که معاون وزارت ارشاد دولت خاتمی بود، پس از تأسیس ایران اینترنشنال سردبیر خبر آن شد، حسین رسام کارمند سفارت انگلیس، فردی نامآشنا برای دستگاه اطلاعاتی جمهوری اسلامی است که بازداشتش در ناآرامیهای سال ۸۸، پرده از چهره روابط پنهان شخصیتهای سرشناس اصلاحطلب ازجمله همین سعید لیلاز با سفارت انگلستان برداشت. رسام اکنون از مدیران ارشد ایران اینترنشنال (مدیر تأمین) است و یکی از مهمترین آثاری که تهیهکنندگی آن را برعهده داشت، مستند «مشت مخملی» با موضوع انقلابهای نرم و آموزش شیوههای مبارزات مدنی است. فرناز قاضیزاده و همسرش سینا مطلبی نیز از همین فضای دوم خرداد شروع کردند و پس از خروج از کشور به بیبیسی پیوستند، ساناز (خواهر فرناز) نیز پس از همکاری با شبکه منوتو به ایران اینترنشنال رفت، یا آرش عزیزی خبرنگار ایندیپندنت فارسی -که اخیرا با محمود احمدینژاد هم مصاحبه کرد- در مقطعی دبیر سرویس بینالملل روزنامه کارگزاران بود.
همچنین اکثر افراد نامبرده و تعداد زیادی از خبرنگاران رسانههای ضدانقلاب که سابقه کار در نشریات اصلاحطلب را دارند، از میان حلقه مترجمان هستند که هنوز نیز آثارشان در کشور چاپ میشود.
* زهدان فرهنگی خبرنگاران معاند
برای درک ساختار کنش رسانهای کنونی اصلاحطلبان، علاوه بر افراد مشهوری همچون حسامالدین آشنا، سعید لیلاز و... که در واقع، نمادها و اجزای کنشگری اقدامات رسانهای دولت و اصلاحطلبان هستند، باید به ساختار فرهنگی قوامبخش به این جریان اشاره کرد. در این زمینه، به ۳ طبقه مرتبط میتوان اشاره کرد؛ نخست، حلقه روشنفکران داخلی یا خارجنشین که نقش مرشد را برای گروه بعدی دارند، دوم، حلقه مترجمان جوان که عمدتا شاگردان رسمی یا معنوی گروه پیشین هستند و اکنون بدنه اجرایی خبرنگاران رسانههای معاند را تشکیل میدهند، و سوم، گروهها و سازمانهای انتشاراتی که کار چاپ و نشر آثار این ۲ گروه را برعهده دارند. در این میان، دولتها و افراد صاحب منصب در حاکمیت نیز فضا را برای پرورش و فعالیت این گروهها مهیا میکنند و در صورت نیاز مانند همین ماجرای فایل مصاحبه ظریف، عملا با ایشان وارد تعامل میشوند و از ظرفیت ایشان استفاده میکنند. نکته تلخ و قابل پیگیری ماجرا اینجاست که این اتفاق، از طریق صرف امکانات و منابع رسمی اقتصادی، رسانهای و فرهنگی کشور که متعلق به تمام مردم ایران است، صورت میگیرد.
* آینده
به نظر میرسد با توجه به اهمیت حیثیتی انتخابات ریاستجمهوری برای دولت و جریان تجدیدنظرطلب از یک سو، و با توجه به سابقه و اهداف اتاق فکر دولت و حامیانش و ارتباطات فراگیر با کارکنان رسانههای معاند از سوی دیگر، باز هم در روزهای آینده اتفاقاتی از این دست تکرار شود. از سوی دیگر، تکرار یا عدم تکرار چنین رخدادهایی، بستگی وثیقی به نحوه مواجهه حاکمیت و نهادهای نظارتی و قضایی نسبت به این سنخ اتفاقات دارد؛ هر چند یکی از اهداف اتاق فکر دولت اعتدال نیز ایجاد فضای رادیکال از طریق دوقطبیسازیهای هیجانی در جامعه در موسم انتخابات است و حاکمیت باید نسبت به این بازی خطرناک و پیچیده هوشیار باشد. در نهایت، به نظر میرسد شیفت به سوی رسانههای سعودی، تاکتیکی و موقت باشد و پس از انتخابات، دوباره شاهد مرجعیتبخشی مجدد به رسانههای ضدانقلاب انگلیسی همچون بیبیسی فارسی باشیم، هرچند شبکههای سعودی مذکور نیز در لندن مستقر هستند و مجری تهیه امکانات سختافزاری همه آنها یک شرکت مستقر در لندن یعنی گروه تحقیق و بازاریابی سعودی (SMRG) است؛ موضوعی که گاردین در گزارشی مفصل به آن پرداخت و سرنخهای وابستگی ایندیپندنت و ایراناینترنشنال به دربار سعودی را فاش کرد.
ارسال به دوستان
تشکر رهبر انقلاب از نصرالله و هنیه
رهبر انقلاب با صدور پیامهایی از پیامهای تسلیت آقایان نصرالله و هنیه در پی درگذشت سردار حجازی تشکر کردند
حضرت آیتالله العظمی خامنهای در پیامهای جداگانهای به آقایان سیدحسن نصرالله، دبیرکل حزبالله لبنان و اسماعیل هنیه، رئیس دفتر سیاسی جنبش مقاومت اسلامی فلسطین (حماس) از پیامهای تسلیت آنان به مناسبت درگذشت سردار مجاهد سیدمحمد حجازی تشکر و برای مجاهدان حزبالله و حماس و ملت فلسطین آرزوی توفیق و سلامتی کردند.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی دفتر مقام معظم رهبری متن پیامهای رهبر حکیم انقلاب اسلامی به این شرح است:
بسماللهالرحمنالرحیم
جناب مستطاب حجهالاسلام والمسلمین آقای سیدحسن نصرالله برادر عزیز دامتبرکاته
سلام علیکم
پیام تسلیت مهربانانه و برادرانه جنابعالی را به مناسبت درگذشت تأسفبار سردار مجاهد سیدمحمد حجازی رضواناللهعلیه دریافت کردم و از ابراز محبت شما متشکرم. آن مرحوم عمری در حال جهاد فیسبیلالله گذرانید و در حال جهاد فیسبیلالله به لقاءالله پیوست و این سرگذشت مبارک و غبطهانگیزی است. رحمت خدا بر او باد. خداوند جنابعالی را در کنف حمایت خود حفظ کند و برکات وجود شما را برای اسلام و مسلمین مستدام بدارد. حقیر همیشه دعاگوی شمایم و به همه برادران حزبالله سلام میرسانم.
والسلام علیکم و رحمهالله - سیدعلی خامنهای
۷ اردیبهشت ۱۴۰۰ برابر با ۱۴ رمضانالمبارک ۱۴۴۲
***
بسماللهالرحمنالرحیم
برادر مجاهد جناب آقای اسماعیل هنیه دامتتوفیقاته
سلام علیکم
از پیام محبتآمیز جنابعالی به مناسبت درگذشت سردار مجاهد سیدمحمد حجازی رحمه..اللهعلیه متشکرم. آن مرحوم با جهاد زندگی کرد و در حال جهاد به لقاءالله پیوست. ما همواره در قضیه فلسطین با برادران مجاهد فلسطینی همدل و همراهیم و خود را در یک سنگر میدانیم و از خداوند قادر حکیم نصرت ملت فلسطین را مسألت میکنیم. خداوند شما را در این راه پراجر و پرافتخار کمک فرماید. به برادران در حماس سلام میرسانم.
والسلام علیکم و رحمهالله - سیدعلی خامنهای
۷ اردیبهشت ۱۴۰۰ برابر با ۱۴ رمضانالمبارک ۱۴۴۲
ارسال به دوستان
هزینه میدان برای دیپلماسی ...
گروه سیاسی: وزیر امور خارجه در نهایت پس از حجم گسترده واکنشهای منفی به مصاحبه منتشرشدهاش در یکی از شبکههای معاند، به یک پاسخ مبهم و گنگ اکتفا کرد.
به گزارش «وطنامروز»، با گذشت بیش از 48 ساعت از انتشار مصاحبه محمدجواد ظریف با سعید لیلاز و ادعاهای ضدملی و وهنآمیزی که در این مصاحبه پیرامون سیاستهای منطقهای جمهوری اسلامی و سردار شهید حاجقاسم سلیمانی مطرح شده بود، کماکان واکنشها به این اظهارات ادامه دارد. با این حال محمدجواد ظریف که همواره عادت به واکنش آنی به وقایع مختلف در شبکههای اجتماعی دارد، روز گذشته بدون ارائه هیچگونه توضیحی، به انتشار چند ثانیه از مصاحبه مذکور در صفحه اینستاگرامیاش بسنده کرد؛ بخش کوتاهی که وزیر امور خارجه در آن اظهار داشته بود: «من معتقدم کار برای تاریخ نکنید چون خطاب به تاریخ دارم میگویم خیلی نگران تاریخ نباشید؛ نگران خدا و مردم باشید».
این برش کوتاه ظریف برای دفاع از مصاحبه و عملکردش البته با واکنشهایی نیز همراه بود که در مهمترین آنها زینب سلیمانی، فرزند شهید حاجقاسم سلیمانی با انتشار توئیتی در صفحه شخصی توئیترش در کنار تصویری از دست آن شهید بزرگوار نوشت: «هزینه میدان برای دیپلماسی»؛ کنایهای که به شکلی آشکار معطوف به بخشی از اظهارات ظریف در مصاحبه مورد نظر و تعابیری پیرامون نسبت دیپلماسی و میدان به حساب میآمد. با این حال زینب سلیمانی از ۲ هشتگ «برای خدا و مردم» و «جریان تحریف» نیز استفاده کرد که هشتگ ابتدایی را میتوان واکنشی به پست اینستاگرامی ظریف و عبارت «خیلی نگران تاریخ نباشید نگران خدا و مردم باشید» دانست.
* دوگانهای در اجرای سیاستهای نظام نداریم
دبیر شورای عالی امنیت ملی نیز از دیگر چهرههایی بود که نسبت به اظهارات وزیر امور خارجه و مباحث مطرحشده در گفتوگوی او با مرکز بررسیهای استراتژیک ریاستجمهوری واکنش نشان داد. دریابان علی شمخانی در توئیتی نوشت: «سیاستهای قطعی نظام در میدان و دیپلماسی حاصل گفتوگوهای اقناعی و پنهان از نگاه زهرآلود نامحرمان و دشمنان بوده و هست. دوگانهای در اجرای بدون تنازل این سیاستها که منبعث از اصول قطعی انقلاب اسلامی است وجود ندارد».
* جا خالی دولت از انتقادات به ظریف
پس از سعید خطیبزاده، سخنگوی وزارت امور خارجه که ساعاتی پس از انتشار بخشهایی از فایل صوتی ظریف در یکی از شبکههای خارجی با ارائه توضیحاتی فایل مذکور را «تقطیعشده» خوانده بود و از ضبط آن برای عدم انتشار گفته بود، روز گذشته سخنگوی دولت نیز به ارائه توضیحاتی پیرامون اظهارات وزیر امور خارجه پرداخت. علی ربیعی با بیان اینکه انتشار این فایل حواشی زیادی داشته است، گفت: رئیسجمهور به وزارت اطلاعات دستور داده ربایندگان فایل صوتی را شناسایی کنند. این ربایش اسناد توطئهای علیه دولت، نظام، انسجام داخلی، نهادهای کارآمد و سرافراز ما در میدانها و همچنین توطئهای علیه منافع ملی ما است. سخنگوی دولت در ادامه و بدون ارائه توضیحاتی پیرامون محتوای اظهارات وزیر امور خارجه، این مهم را به شخص ظریف واگذار کرد و افزود: البته ما منتظر خواهیم بود ظریف به ایران بازگردد و توضیحات لازم در زمینه سوءبرداشتها را ارائه خواهد داد. این مصاحبه زیر نظر مرکز بررسیهای استراتژیک ریاستجمهوری برای تاریخ شفاهی ۸ ساله دولت انجام شده است. وی تاکید کرد: این گفتوگو بخشی از برنامه «آن سوی دولت» با موضوع گزارش و روایت خدمات و اقدامات و چالشها و دستاوردهای دولتهای یازدهم و دوازدهم بود که زیر نظر مرکز بررسیهای استراتژیک ریاستجمهوری مصاحبههایی با وزیران و معاونان رئیسجمهور در چارچوب تاریخ شفاهی دولتهای یازدهم و دوازدهم انجام شده است. سخنگوی دولت خاطرنشان کرد: بنا بود فایل کامل نسخه صوتی، تصویری و مکتوب گفتوگوها در دفتر هیات دولت با درجه طبقهبندی آرشیو شود و یک نسخه گزیده از هر گفتوگو با توافق مصاحبهشوندهها در یک نهاد مطالعاتی آرشیو و سپس منتشر شود و در دسترس عموم قرار گیرد. در مورد مصاحبه با ظریف، فایل گفتوگو با ایشان به دلیل روشن که همه ابعاد آن روشن نیست، ولی توطئهآمیز بودن آن روشن است، توسط افرادی که هویت آنان در حال بررسی است به سرقت رفت و منتشر شد.
* احضار ظریف به مجلس شورای اسلامی
در ادامه واکنش شخصیتهای مختلف به اظهارات مطرحشده از سوی ظریف، سخنگوی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس نیز از نامه مجلس به ظریف برای احضار وی به دنبال فایل صوتی منتشرشده خبر داد. روز گذشته ابوالفضل عمویی در گفتوگو با خبرنگاران اظهار داشت: کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس طی نامهای از آقای ظریف خواسته است در نخستین جلسه پیشروی کمیسیون امنیت ملی حاضر شود. وی افزود: موضوع جلسه ۲ بحث است؛ اولا ارائه توضیحات از سوی ظریف درباره فایل صوتی درز پیدا کرده، ثانیا تعدادی سوال از عملکرد وزارت خارجه در دستور کار است.
ارسال به دوستان
عشق به خالق و محبت به مخلوق ۲ رکن اصلی سیره امام حسن(ع)
سیدعباس موسویمطلق*: یکی از مهمترین عوامل رشد و ارتقای زندگی معنوی، داشتن اسوهها و الگوهای اخلاقی تراز اول است. در بین همه اسوههای اخلاقی، جایگاه اهل بیت عصمت و طهارت(ع) و بویژه امام حسن مجتبی(ع) بسیار ویژه است.
دوران زندگی امام حسن(ع)، شرایط خاص و حساسی حکمفرما بود؛ جامعه از نعمت وجود پیامبر و امیرمومنان محروم شده بود و خیلی از اسوههای اخلاقی و دینی که از صحابه خاص امیرمومنان بودند به شهادت رسیده بودند. در چنین شرایطی سیره اخلاقی امام حسن(ع) مانند خورشید عالمتاب، چراغ راه مسلمانان و خداجویان شده بود. در واقع سیره ایشان، مبین سیره حقیقی نبوی و علوی بود.
از بین همه ویژگیهای امام حسن مجتبی(ع)، از نظر بنده مساله عبادت آن بزرگوار، جایگاه ویژهای دارد. حالات امام حسن(ع) حین عبادت بسیار خاص و ممتاز بوده است. همچنین برنامه عبادی ایشان درباره تلاوت قرآن، چنان با خضوع و خشوع و حضور همراه بوده است که انسان را غرق در حیرت میکند. همین عبادت تام و تمام، ظهور و بروزش در ارتباط آن حضرت با مخلوقات جلوه میکرد. شما اگر سیره امام حسن مجتبی را ببینید یکسره محبت و خدمت به مخلوقات است.
در روایتی، راوی نقل میکند حسن بنعلی علیهالسلام را دیدم که مشغول خوردن غذا بود و سگی روبهروی او قرار گرفته بود، هر لقمهای که میخورد یک لقمه هم به آن سگ میداد. عرض کردم: یابن رسولالله! این سگ را از خود دور نمیکنی؟ حضرت فرمود: رهایش کن زیرا من از خداوند حیا میکنم که جانداری به من نگاه کند و من بخورم و به او نخورانم.
این را هم اضافه کنم که فضیلت شجاعت امام حسن(ع) از آن فضایلی است که مغفول مانده است. صبر و شکر نیز از دیگر فضایل آن حضرت است که در سیره ایشان به همدیگر عجین شده است.
ما درباره معرفی سیره امام حسن مجتبی(ع) کمکاری کردهایم، همگی مقصر هستیم و کوتاهی کردهایم. در این مدتی که از انقلاب شکوهمند اسلامی میگذرد آن مقدار که باید در حوزه ادبیات و شعر و رمان و داستان و ساخت فیلم و سریال، به معرفی و ترسیم سیره امام حسن(ع) برای جامعه میپرداختیم، نپرداختیم. باید صاحبان قلم و هنر همت کنند و چهره زیبای سیره امام حسن(ع) را ـ آن طور که شایسته ایشان باشد ـ با استفاده از ابزارهای نوین و رسا به جامعه معرفی کنند.
* استاد حوزه علمیه
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|