|
ناکامی نتانیاهو در تشکیل کابینه ائتلافی
شکست همهجانبه
گروهبینالملل: بحران سیاسی در فلسطین اشغالی با شکست نتانیاهو در تشکیل کابینه وارد مرحله جدیدی شد. نخستوزیر رژیم صهیونیستی در این مدت تمام قدرت سیاسی خود را هزینه کرد تا به هر طریقی کابینه را تشکیل دهد اما این بار وحدت احزاب کنست رژیم صهیونیستی بر این گزاره که مشارکت در تشکیل کابینه منوط به حذف نتانیاهو از این روند سیاسی است، سبب شد حزب لیکود و رئیس آن یعنی نتانیاهو در وضعیت انفعال کامل قرار گیرند. این در حالی بود که حزب لیکود به عنوان آخرین حربه قصد داشت روز سهشنبه لایحه انتخاب نخستوزیر با رای مستقیم را در پارلمان تصویب کند که موفق به این کار هم نشد. از طرف دیگر نتانیاهو امیدوار بود «رووین ریولین» رئیس این رژیم یک مهلت ۲ هفتهای دیگر برای او در نظر بگیرد اما رئیس این رژیم با موظف کردن نمایندگان کنست به معرفی نخستوزیر مکلف، عملا نشان داد حداقل شخصا مایل به ارائه فرصت جدید به نتانیاهو نیست. با این حال امیدها در فلسطین اشغالی برای اینکه این رژیم در این مقطع زمانی و با عبور از نتانیاهو پس از 2 سال بحران شاهد تشکیل یک کابینه قدرتمند باشد زیاد نیست، چرا که شاید تنها نقطه اشتراک احزاب حاضر در کنست مخالفت با نتانیاهو است و این جریانها در موارد متعددی با هم اختلافات جدی دارند. حال باید دید پارلمان میتواند در گام اول اجماع حداکثری روی یک گزینه داشته باشد یا خیر. طبیعتا در غیر این صورت برگزاری انتخابات پنجم در پاییز امسال محتمل خواهد بود. درحال حاضر افرادی مثل «یائیر لاپید» و «نفتالی بنت» به عنوان گزینههای احتمالی مطرح شده برای تصدی پست نخستوزیری هستند و باید دید آنها این توانایی را خواهند داشت که در مهلت ارائهشده کابینه را تشکیل دهند یا خیر.
به گزارش «وطنامروز»، ماموریتی که رووین ریولین، رئیس رژیم صهیونیستی به بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم صهیونیستی برای تشکیل کابینه داده بود، نیمهشب سهشنبه به پایان رسید و نتانیاهو نتوانست حمایت مورد نیاز برای تشکیل کابینه را به دست آورد تا بنبست سیاسی در سرزمینهای اشغالی پس از ۴ بار برگزاری انتخابات طی کمتر از ۲ سال گذشته همچنان ادامه یابد. بر اساس قانون، در حال حاضر ریولین ۳ روز زمان دارد تا تصمیمگیری کند ماموریت تشکیل کابینه را به «یائیر لاپید» رئیس حزب «یش عتید» یا «نفتالی بنت» رئیس حزب یمینا بدهد یا اینکه به کنست (پارلمان رژیم صهیونیستی) این فرصت را بدهد تا کسی را در کنست پیدا کند که بتواند حمایت 61 کرسی از 120 کرسی را برای تشکیل کابینه ائتلافی به دست آورد. بعد از برگزاری یک انتخابات نیمهتمام دیگر در ماه مارس در فلسطین اشغالی، نه نتانیاهو و نه هیچیک از رقیبانش قادر به تشکیل کابینه نبودند اما نظر 52 قانونگذار رژیم صهیونیستی این بود که رئیس این رژیم، بار دیگر نتانیاهو را مأمور تشکیل کابینه کند. نتانیاهو بعد از چند هفته رایزنی با طرفهای مختلف پیشنهادهای مختلفی از جمله استعفای موقت از سمتش را مطرح کرد اما این پیشنهادات به او کمکی برای رفع مخالفتها با نخستوزیریاش نکرد.
* بنبست سیاسی بیپایان
با پایان یافتن مهلت نتانیاهو در تشکیل کابینه، رئیس رژیم صهیونیستی ۳ روز زمان دارد تا تصمیمگیری کند ماموریت تشکیل کابینه را به «یائیر لاپید» رئیس حزب «یش عتید» یا «نفتالی بنت» رئیس حزب «یمینا» بدهد یا اینکه به کنست (پارلمان رژیم صهیونیستی) این فرصت را بدهد تا کسی را پیدا کند که بتواند حمایت ۶۱ کرسی را برای تشکیل کابینه ائتلافی به دست آورد. در این صورت هم با توجه به وضعیت فعلی، نمایندگان کنست رژیم صهیونیستی تنها لاپید و بنت را برای تشکیل کابینه پیش رو خواهند داشت. تشکیل کابینهای به ریاست هر یک از این دو موانعی جدی را مقابل خود میبیند لذا احتمال وقوع آن بعید به نظر میرسد. طبق قوانین رژیم صهیونیستی اگر پارلمان قادر به این کار نباشد، انتخابات جدید در پاییز سال جاری برگزار میشود و به معنی ادامه بحران سیاسی در ماههای پیش رو است. البته بحران جاری موجب نمیشود نتانیاهو فورا از سمت خود به عنوان نخستوزیر کنار گذاشته شود و وی این امتیاز را دارد که تا زمان برگزاری انتخابات در سمت خود ابقا شود. برخی گزارشها نیز از رایزنی رقبای نتانیاهو برای آماده کردن چارچوب تقسیم قدرت حکایت دارد.
از میان کاندیداهای محتمل برای تشکیل کابینه تنها ۲ گزینه در حال حاضر امکان تشکیل ائتلاف را دارند: نفتالی بنت، رئیس حزب «یمینا» و یائیر لاپید، رئیس حزب «یش عتید». یائیر لاپید تنها در صورتی میتواند کابینه را تشکیل دهد که با بنت ائتلافی را به وجود آورند؛ ائتلافی که متشکل از راستگرایان خواهد بود. پیش از این بنت و لاپید بر سر نخستوزیری دورهای با هم گفتوگوهایی را داشتهاند و بر اساس توافقی که با هم کردهاند اگر این ائتلاف شکل بگیرد، بنت برای یک دوره 2 ساله نخستوزیر خواهد شد و 2 سال دوم کابینه با نخست وزیری لاپید خواهد گذشت. نفتالی بنت هم اگر مأمور تشکیل کابینه شود، اگر با چپگرایان مخالف نتانیاهو ائتلاف به وجود آورد، آنگاه خواهد توانست نخستوزیر کابینه شود اما بعید به نظر میرسد چپگرایان مخالف نتانیاهو بدون گرفتن امتیاز «نخستوزیری دورهای» با بنت توافق کنند، لذا باید گفت در صورت به وجود آمدن ائتلافی متشکل از بنت و مخالفان نتانیاهو، دولتی با نخستوزیر دورهای محتملترین گزینه کابینه آینده رژیم صهیونیستی خواهد بود.
* انتخابات پنجم
گزینه دیگری که کنست باید سراغ آن برود، اعلام بنبست سیاسی در تشکیل کابینه، انحلال کنست و تعیین زمان انتخابات پنجم است. این احتمال از سایر گزینهها محتملتر است بویژه آنکه ائتلافهایی که در بالا به آنها اشاره شد، به حداقل کرسیهای کنست دسترسی دارند. آنها از اختلافات شدیدی رنج میبرند و در صورتی که این ائتلاف به وجود آید، باز هم امید چندانی به استمرار کار کابینه نخواهند داشت و همچون کابینه سال گذشته رژیم صهیونیستی، با یک اختلاف جدی همچون تصویب بودجه منحل خواهد شد.
***
پرونده محله «شیخ جراح» به دیوان لاهه ارجاع شد
در پی تشدید درگیریها در فلسطین اشغالی «ابراهیم ملحم» سخنگوی تشکیلات خودگردان فلسطین اعلام کرد پرونده خانههایی که اسرائیل قصد اشغال آنها در محله شیخ جراح را دارد، به دیوان کیفری بینالمللی در لاهه ارجاع شد. طبق گزارش وبگاه «الیوم السابع»، ملحم افزود مطابق اساسنامه رم، این اقدام اسرائیل جنایت جنگی و نقض صریح قانون بینالمللی و حقوق بشر است. با تداوم فشارهای شهرکنشینان صهیونیست و تبانی آنها با دادگاههای قدس، خطر آوارگی و کوچ اجباری نزدیک به ۵۰۰ فلسطینی در قدس را که دارای ۲۸ منزل در محله شیخ جراح هستند، تهدید میکند. فلسطینیها به موجب توافقنامهای که در سال ۱۹۶۵ میان دولت اردن و «آنروا» (آژانس امداد و کاریابی ویژه آوارگان فلسطینی وابسته به سازمان ملل) بسته شد، مالک این زمینها در قدس محسوب میشوند و منازل آنها توسط دولت اردن ساخته شده است اما صهیونیستها مدعی هستند زمینی که منازل فلسطینیها در آن بنا شده قبلا متعلق به خانوادههای یهودی بوده است. ساکنان خانههای محله «شیخ جراح» قدس آوارگانی هستند که سال 1948 در جریان اشغال فلسطین از زمینهای آبا و اجدادی خود به زور طرد شدند. در آن زمان دولت اردن حاکمیت کرانه باختری و قدس را در اختیار داشت و بر همین اساس این خانوادهها را در محله «شیخ جراح» قدس سکونت داد. از اواسط آوریل 2021 دادگاه رژیم صهیونیستی احکامی را علیه فلسطینیان ساکن محله «شیخ جراح» در شمال شهر قدس صادر کرد که بر اساس آن احکام، فلسطینیان باید خانههای خود را طی مدت کمتر از یک ماه تخلیه کرده و به صهیونیستهای شهرکنشین تحویل دهند. ماجرای زمینهای مربوط به این خانهها- که شامل 4 خانواده بزرگ فلسطینی است که مجموع اعضای آنها حدود 500 تن است- به زمان اشغال فلسطین بازمیگردد. منابع محلی در قدس اشغالی سهشنبه اعلام کردند نظامیان اسرائیلی تظاهرات فلسطینیان در محله «شیخ جراح» در قدس اشغالی را سرکوب کرده و با استفاده از ماشینهای نظامی و امنیتی تظاهراتکنندگان را متفرق کردند. سرکوب فلسطینیهای ساکن منطقه شیخ جراح در شرایطی رخ میدهد که دیدهبان حقوق بشر هفته گذشته در یک گزارش تاریخی رژیم صهیونیستی را «آپارتاید» خواند و خواستار تحریم مقامهای آن شد. به نوشته رسانههای غربی از قبیل گاردین و رویترز، عنوان گزارش ۲۱۳ صفحهای دیدهبان حقوق بشر «یک آستانه نقض شده؛ مقامهای اسرائیلی و جنایات آپارتاید و آزار و ستمگری» است. طبق گزارش دیدهبان حقوق بشر با توجه به مفاد اساسنامه رم، رژیم صهیونیستی از نظر قانونی و حقوقی از شرایط اطلاق جنایت آپارتاید برخوردار است.
ارسال به دوستان
انتخابات و حرفهای فریبنده
روحالله اژدری: عرصه انتخابات از جمله صحنههایی است که حقایق مورد هجمه قرار میگیرد. دروغهای منفرد کاندیداها و دروغهای سازمانیافته گروهها، همچون تیرهایی از انکار و تحریف است که بر پیکر حقیقت مینشیند. حقیقت در ایام انتخابات بشدت شکننده میشود، چرا که فریبکاری تا حد بسیار زیادی آسان و وسوسهانگیز است. فریبکاری نزد سیاستمداران بیاخلاق هرگز با عقل منافات ندارد زیرا همه چیز در واقع میتوانست همانطوری که دروغگو میگوید باشد. دروغ غالبا بسیار منطقیتر و جذابتر از واقعیت است، زیرا دروغگو این مزیت بزرگ را دارد که از قبل میداند مخاطب چه چیزی را میخواهد یا انتظار شنیدن آن را دارد. دروغگو داستان خود را برای مصرف عمومی با دقت لازم برای معتبر جلوه دادن آن آماده کرده است. در صحنه انتخابات و در شرایط عادی برخی افراد در تقابل با حقیقت مجبور به قبول شکست هستند و به همین دلیل با دروغگویی و تاثیر بر وضعیت روانی رایدهندگان، حقیقت را مجروح و خود را به دروغ محق جلوه میدهند. یکی از دلایل ناامیدی مردم و عدم اقبال به انتخابات در این دوره، خشم انباشتهای است که از وعدههای فریبنده و دروغهای بیشرمانه برخی سیاستمداران برای به دست آوردن منافع یا کسب قدرت پدید آمده است. سوءظن به سیاستمداران، عنصر غیرقابل انکار در پدیده نارضایتی عمومی است.
یکی از کلیدواژههای مهم سخنرانی مقام معظم رهبری در روز یکشنبه درباره انتخابات «حرفهای فریبنده» بود. اینکه چرا مقام معظم رهبری در این مقطع تاریخی چنین کلیدواژهای را برجسته کردند به بررسی رفتارهای انتخاباتی کاندیداهای ریاستجمهوری در دورههای گذشته بازمیگردد. ظاهرا در ساحت سیاسی بعضی جریانها و شخصیتهای سیاسی، تلاش برای فریب افکار عمومی با دروغگویی و تحریف واقعیت، یک امر مقبول قلمداد شده است. متاسفانه تخریب سرمایه اجتماعی جمهوری اسلامی ایران از ناحیه همین جریانها و شخصیتها انجام میشود. چنانکه اکنون موجب یأس و ناامیدی بخشی از سرمایه اجتماعی شده است.
دروغگویی و قلب واقعیت، اکنون بخشی از سیاست روزمره بعضیها شده است، طوری که اطلاع از دروغگویی یک سیاستمدار دیگر در رسانهها خبرساز نمیشود. گاهی برخی مسؤولان به چنان جایی رسیدهاند که برای لاپوشانی درباره دروغ گفتن خود، باز دروغ میگویند. جالب است که این کار کاملا بیشرمانه و بدون مجازات انجام میشود. متاسفانه برخی جریانها و شخصیتهای سیاسی برای بقا یا به دست آوردن قدرت باید دروغ بگویند. شبکههای پشتیبان آنها نیز در قالب رسانه و... در هنگام انجام این کار بیشرمانه از آنها پشتیبانی میکنند. به طور مثال رسانههای پشتیبان، یا با تایید دروغ آن را با تیتر درشت مینویسند یا در صورت وضوح بیشرمانه دروغگویی، درباره آن سکوت میکنند یا بسیار اندک و در گوشهای از روزنامه گزارشی مختصر منتشر میکنند. در مقابل نهادهایی که در موقعیت قدرت و مواخذه قرار دارند و میتوانند علیه این دروغگویی بیشرمانه اقدامی انجام دهند، چشم بر هم نهاده و انگار گوش شنوایی ندارند. جهت روشنگری به نمونههایی از اینگونه دروغگوییها در عرصه انتخابات اشاره میکنیم.
1- قبل و در جریان رقابتهای سال 92 ادعای بزرگی درباره سرطانزا بودن بنزین پتروشیمیها مطرح شد که یکی از مهمترین شعارهای حامیان روحانی بر مبنای همین ادعا بود. حتی معاون روحانی در سازمان تحت هدایتش یعنی حفاظت محیطزیست اعلام رسمی کرد بنزین پتروشیمیها سرطانزاست.
2- «اساس برنامه اقتصادی من بر 2 محور «تولید ثروت ملی» و «توزیع عادلانه ثروت» استوار است». این شعاری بود که روحانی در تلویزیون و چشم در چشم مردم داد اما زمانی برای مردم کمرنگ شد که با افشای فیشهای نجومی مدیران دولتی، روحانی اعلام کرد مساله حقوقهای نجومی را به یک مساله ملی تبدیل نکنید!
3- در جریان رقابتهای انتخاباتی سال 96 یک پدیده بسیار تلخ و شگفتآور رخ داد؛ ماجرا از این قرار است که با پایین آمدن رای روحانی در روستاها مسؤولان دولتی دست به کار شدند و به مردم روستاها میگویند با توجه به اینکه روال است رئیسجمهور مستقر همیشه در 4 سال دوم هم رئیسجمهور میشود، اگر به حسن روحانی رای ندهید، بودجه روستای شما قطع میشود. این دروغ بزرگ با یک پیشنهاد انتخاباتی برای دریافت وام 10 میلیونی به دهیاران همزمان شد. حتی برخی منابع نوشتند در مناطقی از مرکز کشور شایعه حذف یارانه در صورت تغییر دولت کنونی منتشر شده است.
در نظام اسلامی حقیقت جزو فضایل سیاسی به حساب آمده و دروغ هیچگاه به عنوان ابزاری قابل توجیه در معادلات سیاسی قلمداد نشده است. آنچه در قرآن و نهجالبلاغه درباره سیاست و فهم رفتار سیاسی به دست آمده است، متکی به تقواست. سیاست بخشی از دین و دین بخشی از سیاست است، لذا توجیه و تفسیر غیراخلاقی از سیاست روش نیکان و دینداران محسوب نمیشود. بنابراین هر کس درباره این موارد تأمل کند، میتواند درک کند که در اندیشه اسلامی به ماهیت عمل دروغگویی و ماهیت دروغگو، توجه خاصی شده است. باید توجه داشت گسترش بیشرمانه دروغگویی و وعدههای فریبنده در انتخابات ناشی از نقص اخلاقی موجود در جامعه و شخص کاندیداست. جالب است بدانیم انکار عمدی حقیقت، توانایی دروغ گفتن، توانایی تغییر واقعیتها و توانایی عمل، به هم پیوستهاند. یعنی وقتی کاندیدایی حقایق را انکار و در ایام انتخابات برای فریب مردم قول ۱۰۰ روزه برای رفع مشکلات میدهد، در خیال خود چنین تصور میکند که اگر نشد یا نتوانستیم، تقصیر را گردن دیگران میاندازیم که توانایی عمل را از ما گرفتند و نگذاشتند ما اقدامی برای رفع مشکلات انجام دهیم. یا مردم که چیزی یادشان نمیماند، پس خواهیم گفت ما اصلا قول ۱۰۰ روزهای ندادیم.
اما اینکه چرا سیاستمداران دروغ میگویند و قولهای فریبنده میدهند میتوان به موارد ذیل اشاره کرد که برخی به خلأهای قانونی و برخی به شخصیت روانی گوینده و شنونده مربوط میشود.
1- بعضی سیاستمداران دچار نوعی خودشیفتگی هستند. تکبر و اهمیت خودشان باعث میشود آنها باور کنند میتوانند آنچه را که میتوانند بگویند، هر چند دروغی بیشرمانه باشد. جالب است که اصلا خم به ابرو هم نمیآورند.
2- برخی سیاستمداران لیبرال از دروغگویی به عنوان یک استراتژی دفاع شخصی استفاده میکنند. به طور مثال روحانی سال 96 برای پیروزی بر رقیب اصلی خود یعنی آقای رئیسی، ایشان را متهم به اعدام مخالفان کرد.
3- متاسفانه عواقبی برای دروغگویی سیاستمداران در ساختار سیاسی ما وجود ندارد. اگر دروغگویی برملا شود، پیگیری آن هیچ نتیجهای ندارد. تاکنون برای هیچ سیاستمداری در کشور به دلیل دروغگویی و فریب افکار عمومی، محکومیت صادر نشده است.
4- به رغم دروغگویی سیاستمداران، اکثر طرفداران آنها همچنان در کنارشان باقی میمانند و به همین دلیل آنها میدانند در صورت دروغگویی، طرفداران خود را از دست نمیدهند.
برخی مردم از شنیدن آنچه دوست دارند بشنوند، راضی میشوند، لذا سیاستمداران در ایام انتخابات بر اساس مذاق ذهنی مردم صحبت میکنند، نه بر اساس حقایق.
دروغگویی و قلب حقیقت و فریب افکار عمومی متاسفانه در شرایط فعلی از جمله تضعیفکننده و تخریبگر سرمایه اجتماعی - نظامی شده است که خون هزاران شهید صدیق برای باروری و حفظ آن فدا شده است، لذا باید تا دیر نشده است به عنوان یک جرم نابخشودنی سیاستمداران مورد توجه قرار گیرد. اگر سیاستمداران همیشه خود را در معرض بررسی واقعیتها بدانند و این را درک کنند که گفتار و رفتار آنها با حقایق مقایسه خواهد شد، دقت بیشتری در اظهارنظر خواهند داشت. اگر سیاستمداری با دروغگویی خود باعث بیآبرویی نظام، حزب یا طبقه خاصی از جمله روحانیت، دانشگاهیان و... شود، باید با برخورد انضباطی روبهرو شود. دروغگویی و فریب افکار عمومی باید به عنوان یک جرم سیاسی در مجلس شورای اسلامی به تصویب برسد و اگر چنانچه سیاستمداری متهم به دروغگویی شده و توسط مدعیالعموم در محکمه محاکمه و دروغگویی او اثبات شد، از هرگونه فعالیت سیاسی در ۳ قوه مجریه، مقننه و قضائیه محروم شود.
ارسال به دوستان
درس تاریخ به شاگرد
گروه سیاسی: اظهارات نسنجیده ظریف در فایل منتشرشده گفتوگوی وی با سعید لیلاز در مرکز بررسیهای استراتژیک نهاد ریاستجمهوری، واکنشهای تندی را در افکار عمومی ایرانیان برانگیخت. در میان این اظهارات و ادعاهایی که پیرامون سردار شهید حاجقاسم سلیمانی مطرح شد، مساله نسبت «میدان» و «دیپلماسی» نیز با بازخوردهای مختلفی در فضای عمومی و نخبگانی همراه شد. هر چند مقامات دولتی و شخص رئیسجمهور در روزهای پس از انتشار این فایل سعی کردند با ارائه توضیحاتی مقابل هم قرار دادن «میدان» و «دیپلماسی» را حرفی غیردقیق بخوانند اما کماکان ابهامها پیرامون اظهارات ظریف در فضای عمومی جامعه باقی ماند.
در همین زمینه روز گذشته گفتوگوی تفصیلی دکتر علیاکبر ولایتی، وزیر اسبق امور خارجه و از دیپلماتهای باسابقه ایران با تسنیم منتشر شد. ولایتی در این گفتوگو به بررسی تاریخی تاثیرات ۲ مقوله میدان و دیپلماسی بر یکدیگر در موضوع حکمرانی پرداخت و گفت: از مدتی قبل، ۲ موضوع مهم «میدان» و «سیاست»، مورد مباحثه و گفتوگوهایی در داخل کشور قرار گرفت که سرانجام موجب شد مقام معظم رهبری که خود مبدع نظریه جدید «مقاومت منطقهای ناشی از بیداری اسلامی در عصر حاضر» هستند، اخیرا نکات ارزشمندی را به اجمال و اشاره در تبیین دیدگاه خویش مطرح فرمایند. وی ادامه داد: این سخنان، بنده را که افتخار داشتهام در تئوری و عمل در مکتب حضرت ایشان تلمذ کنم و به قدر بضاعت مزجاه، از استعداد و ظرفیت خویش بهره برده و آموختهها را در جهت خدمت به اهداف جمهوری اسلامی ایران به کار بگیرم، وادار کرد چند کلمهای به عرض دوستان و همکاران سیاستمدار خود برسانم؛ با این امید که این توصیهها که برگرفته از تجربههای سالیان طولانی خدمت در این حوزه است، برای اینجانب و دوستان قدیم و جدیدم در حوزه سیاست خارجی، مفید واقع شود.
ولایتی خاطرنشان کرد: موضوع مورد مناقشه این است که بعضی دیپلماسی و بعضی مبارزه میدانی را عامل تعیینکننده در پیشبرد روابط خارجی کشور میدانند. برای روشن شدن مطلب بهترین راه مراجعه به نمونههای تاریخی در تاریخ پرفراز و نشیب معاصر ایران است که من در چند بخش به آنها اشاره میکنم. وی در نخستین مثال، با اشاره به حمله روسها به ایران در سال 1218 هجری قمری (1803 میلادی) گفت: در این مقطع، فتحعلیشاه در تهران مشغول گذران معمول زندگی و سیاستگذاری بود و عباسمیرزای ولیعهد را مامور کرد با نیروهای موجود در آذربایجان، با استفاده از مالیات آن ایالت، مقابل تهاجم روسها بایستد. وزیر اسبق امور خارجه یادآور شد: عباسمیرزا با آن امکانات محدود، 10 سال در برابر یکی از امپراتوریهای قدرتمند جهان آن روز ایستاد و در آغاز جنگ، پیروزیهایی هم به دست آورد به طوری که حتی «سیسیانف» -فرمانده سپاه روس- به دست «حسین قلیخان» - حاکم ایرانی باکو- به قتل رسید که تزار روس (نیکولای اول) ناچار شد «پاسکوویچ» -بزرگترین فرمانده ارتش روس- را برای جنگ فرا بخواند. ولایتی افزود: عباسمیرزا 10 سال در دوره اول جنگهای ایران و روس مقاومت کرد و پس از 10 سال مبارزه، بخشی از شهرهای آذربایجان، ارمنستان و گرجستان را از دست داد. مجددا 13 سال بعد در 1241 با پشتوانه «رساله جهادیه» که 143 نفر از علما و مجتهدان امضا کرده بودند، به مناطق اشغالی آذربایجان و ارمنستان و گرجستان حمله کرد و همه شهرهای اشغالی را از روسها بازپس گرفت ولی باز به دلیل سیاستگذاری منفعلانه فتحعلیشاه در سال 1243 از مناطق بازپس گرفته شده، عقبنشینی کرد، در حالی که فتحعلیشاه در پایتخت شعر میگفت که «کشم شمشیر مینایی که شیر از بیشه بگریزد/ زنم بر فرق «پسکوویچ» که دود از «پطر» برخیزد». وی ادامه داد: با وجود اینکه در نهایت عباسمیرزا در این جنگها شکست خورد اما مقاومت جانانه 12 ساله وی، رعبی در دل روسها افکند که به رغم نقشه اولیه آنها برای رفتن تا آبهای گرم بویژه خلیجفارس و دریای عمان، از ادامه کار منصرف شدند. زمانی که «گریبایدف» -سفیر بیعقل و پر مدعای روس در تهران- طالب اسارت زنهای گرجیالاصل مسلمان ایرانی و اعزام آنها به تفلیس بود، توسط مردم باغیرت ایران کشته شد و متعاقبا عباسمیرزا، هیأتی را به ریاست پسرش، «خسرو میرزا» با همراهی امیرنظام زنگنه و میرزا تقیخان فراهانی (امیرکبیر)، جهت عذرخواهی به مسکو فرستاد و تزار روس که میدانست اگر آن را نپذیرد، مجددا شاید با حمله متقابل عباسمیرزا مواجه شود و این بار با استفاده از تجربه دوره دوم جنگها، ممکن است عباسمیرزا پیروز شود، به فوریت عذرخواهی را پذیرفت و همچنین غرامت سالانه ذکر شده در «قرارداد ترکمنچای» را که قرار بود از دولت ایران دریافت کند نیز بخشید. وزیر اسبق امور خارجه با بیان اینکه آن میدانی که عباسمیرزا گشوده بود، زمینه را برای اعمال سیاست «امیر نظام زنگنه و میرزا تقیخان فراهانی جوان» آماده کرد، گفت: در واقع اگر ترس از اقدامات میدانی عباسمیرزا نبود، به چه دلیل روسها باید ناراحتی بزرگ دیپلماتیک ناشی از کشته شدن سفیر خود در تهران را بپذیرند و از گرفتن غرامت هم منصرف شوند؟ آیا همراه هیأت اعزامی، سپاه رزمی کارآمدی بود که اگر نمیپذیرفتند، مسکو را فتح میکردند؟
ولایتی در ادامه به یک موضوع تاریخی دیگر، این بار در مساله افغانستان اشاره کرد و اظهار داشت: با توطئه و دسیسه انگلیسیها، در «هرات» - که «ولیعهدنشین عهد صفوی» بود- به قصد جدایی از ایران، شورشی به سرکردگی «امیر دوست محمدخان» به پا شد و متعاقب آن «سالار» فرزند آصفالدوله در خراسان با تحریک انگلیسیها، شورش دیگری به پا کرد تا خراسان نیز مانند هرات جدا شود. «امیرکبیر» در سال 1264 که نخستین سال حکومت «ناصرالدین شاه» بود و امیرکبیر نخستوزیر ایران و در رأس سیاستگذاری حکومت ناصرالدین شاه قرار داشت، به «سلطان مراد میرزا» فرزند «عباسمیرزا» که حاکم «قرچه داغ» بود، فرمان داد به خراسان رفته و فتنه سالار را دفع کند و وی موفق به این کار شد و از آن پس لقب «حسامالسلطنه» گرفت.
به گفته ولایتی، وی به عنوان والی خراسان، اقدام به سرکوب شورش هرات کرد و با شکست «دوست محمدخان» در آنجا نیز موفق شد و به نام ناصرالدین شاه خطبه خواند و سکه ضرب کرد و سکهها را برای ناصرالدین شاه در تهران فرستاد و «شمسالشعرا سروش اصفهانی» قصیدهای در فتح هرات گفت. وزیر اسبق امور خارجه کشورمان یادآور شد: سال 1273 یعنی سال نهم حکومت ناصرالدین شاه، ایشان در فتحنامهای که به مناسبت فتح هرات به شاه نوشت، از وی اجازه خواست با نیروهای خود از «تنگه خیبر» عبور کند و وارد «دره سند» شود که رگ حیات حاکمیت کمپانی هند شرقی را قطع کند که متعلق به انگلیس و در حال برقراری تسلط کامل بر هند بود و با نیروهای «بهادر شاه ظفر»، آخرین پادشاه گورکانی هند، درگیر جنگ بود. ولایتی افزود: در واقع حسامالسلطنه قصد داشت با کمک و حمایت نیروهای بهادر شاه، انگلیسیها را تحت فشار قرار دهد تا دست از خوزستان بردارند و از آن طریق هرات را نجات دهد اما کارشکنیهای انگلیس در مرکز، توسط «مهدعلیا» -مادر ناصرالدینشاه- و «میرزا آقاخان نوری»-صدراعظم وابسته به سفارت انگلیس- او را وادار به تخلیه هرات کرد.
نکته مهم این است که میرزا آقا خان نوری، عنصر وابسته به سفارت انگلیس و دارای روابط نزدیک با «مهدعلیا»، طی نامه غلاظ و شدادی، از وی که فرزند خلف عباسمیرزا بود و خراسان و هرات را از خطر جدایی از ایران نجات داده و مانند نادر، عازم فتح هند و این بار برای استخلاص آن سرزمین از استعمار انگلیس بود، خواست هرات را ترک کند؛ یعنی چند سال بعد از پیروزی، تسلیم شورشیان کند! دیپلمات باسابقه کشورمان خاطرنشان کرد: در این وقایع تاریخی، فرمانروایی سیاسی کشور، ابتدا در دست امیرکبیر بود که توانست به طور صحیح و وطنپرستانهای از نیروهای میدانی میراث سردار رشید ایران یعنی عباسمیرزا استفاده کرده و خراسان و هرات را نجات دهد ولی زمانی که مرکزیت سیاسی کشور در اختیار مثلث «مهدعلیا»، «میرزا آقاخان» و «سفارت انگلیس» قرار گرفت، آن فاجعه تاریخی به وجود آمد و موجب جدایی هرات از ایران شد.
* علت مخالفت غربگرایان برای ارتباط با روسیه چیست؟
ولایتی به سومین موضوع تاریخی در مقطع پیروزی انقلاب اسلامی اشاره کرد و گفت: در ابتدای حکومت جمهوری اسلامی ایران، تلاشهای بسیار ارزشمندی در جهت اعمال سیاست موازنه منفی، یعنی عملیاتی شدن شعار محوری «نه شرقی- نه غربی» انجام شد و الحق حمایت از مردم افغانستان از یک سو و مردم فلسطین از سوی دیگر که در هر دوی آنها جمهوری اسلامی ایران، به صورت متوازن در جهت مقابله با سلطه بیگانه چه غربی و چه شرقی تلاش کرد و بهای سنگینی برای آن پرداخت، نشانگر باور عمیق و عملی ایران اسلامی بود. وی ادامه داد: بعد از فروپاشی شوروی، روسیه از یک کشور با وزن یک ابرقدرت به یک قدرت بزرگ و تأثیرگذار در فعل و انفعالات جهانی تغییر کرد و به تعبیر حضرت امام خمینی(ره) عملا آرمان مارکسیستی را به موزه تاریخ سیاسی جهان سپرد. وزیر اسبق امور خارجه اظهار داشت: وقتی آن کشور دیگر داعیهای در تأسیس حکومت جهانی «پرولتاریا» نداشت، جمهوری اسلامی ایران تصمیم گرفت با آن دولت، به عنوان یک همسایه مقتدر و صاحب تکنولوژی درجه یک دفاعی، هستهای و فضایی (حتی پیشرفتهتر از آمریکا) در این حوزهها رابطه برقرار کند. ولایتی افزود: از آن پس «غربگرایان» و «غربدوستان»، از جمله آنهایی که مارک غربگرایی ندارند اما دلبسته غرب هستند، به مخالفت با برقراری رابطه معقول براساس احترام متقابل، حقوق برابر و عدم مداخله در امور داخلی یکدیگر با روسیه برآمدند و «غربگرایان»، با عوامفریبی و تکیه بر ذهنیتهای تاریخ گذشته، مبتنی بر برداشت سلطهجویانه کمونیستهای جهان با محوریت مسکو، با تبلیغات پنهان و آشکار، برقراری ارتباط راهبردی با روسیه را مورد تهاجم قرار دادند. وی از دیگر دلایل و قرائن غیرمستقیم این روسستیزی را دلبستگی بعضی ایرانیان مقیم غرب نسبت به غرب دانست که قریب به 50 درصد جمعیت کل ایرانیان خارج از کشور بوده و اغلب طبقه تحصیلکرده و ثروتمند و با دسترسی وسیع به رسانههای بینالمللی هستند و میخواهند رابطه ایران و کشورهای غربی مبتنی بر تسهیلات و آسانگیری ویزا و رفت و آمد بین ۲ طرف باشد.
* سیاست بدون قدرت امکان توفیق ندارد
وزیر اسبق امور خارجه تصریح کرد: هر کدام از این افراد که مردمی مسلمان و ایراندوست هستند، اگر به طور متوسط، حداقل با 5 نفر از اقوام و دوستان نزدیک مقیم ایران در ارتباط باشند، میتوان گفت 10 میلیون نفر طالب ارتباط متعارف با غرب هستند. در حالی که تعداد ایرانیان موجود در کشورهایی مانند روسیه و چین، بسیار اندک و غیرقابل مقایسه با ایرانیان مقیم در غرب است. ولایتی خاطرنشان کرد: شهید بزرگوار ما، سپهبد حاجقاسم سلیمانی که یکی از مصادیق ارزشمند قهرمانان بزرگ ایران و همچون عباسمیرزا میراثدار ایران قدرتمند پیرو اهلبیت(ع) بوده است، هم صاحب تدبیر شجاعانه میدانی و هم دارای دید راهبردی در مدیریت سیاسی کشور بود که به موقع اقدامی ارزشمند در جهت اجرای تدابیر تعیینکننده مقام معظم رهبری در حوزه سیاستهای منطقهای انجام داد و درست زمانی که بیش از 80 کشور با محوریت آمریکا و اروپای غربی در حوزههای بینالمللی و تهاجم نظامی، عرصه را بر سوریه تنگ کرده بودند و در چند سال اول، فقط ایران بود که از سقوط سوریه توسط آمریکا و صهیونیستها با پادویی برخی کشورهای ذلیل منطقهای جلوگیری میکرد، توانست روسها را قانع کند به کمک بیایند و از هدر رفتن زحمات و فداکاریهای چند ساله ایران و سوریه و حزبالله جلوگیری و پیروزی نهایی سوریه را قطعی کرد. وی افزود: کیست که نداند اگر تدبیر مقام معظم رهبری با اجرای موفق سردار نبود، سوریه و متعاقب آن عراق دچار مشکلات عدیده میشدند و سرنوشت آنها این نبود که امروز شاهد آن هستیم و به این ترتیب، حزبالله و حماس و جهاد اسلامی نیز تحت فشار قرار میگرفتند که معلوم نبود در مقابل سیل مهاجم ایادی شیطان بتوانند آنطور که امروز ایستادهاند، مقاومت کنند. وزیر اسبق امور خارجه در جمعبندی این بحث گفت: بعضی به این واقعیت توجه ندارند که سیاست بدون قدرت، امکان توفیق ندارد؛ اگرنه کشورهای کوچک و حتی ذرهبینی، این امکان را داشتند که سرنوشت دنیا را در دست بگیرند.
* میدان مقتدر نیازمند سیاستمدار مقتدر است
ولایتی با تاکید بر اینکه یک میدان مقتدر، نیازمند سیاستمدار مقتدر و بصیر برای حرکت با اقتدار توأم با بصیرت در صحنه بینالمللی است، افزود: سیاست منطقهای جمهوری اسلامی ایران، در «مقاومت حول محور بیداری اسلامی» معنی پیدا میکند. وی اضافه کرد: امروز اگر از یمن تا عراق و سوریه و لبنان و فلسطین، خط مقاومت و اتحاد کلمه هر روز پررنگتر میشود، مدیون سیاست آرمانی جمهوری اسلامی است و بدون حرکت در جهت این تفکر، هیچ دلیل دیگری برای اتحاد کلمه بین کشورهای اسلامی با سابقه طولانی مبارزه علیه صلیبیون، استعمارگران و صهیونیسم وجود ندارد. وزیر اسبق امور خارجه با بیان اینکه با تعارفات و تشریفات، هیچ کس جان خود را فدای وطنهای اسلامی فلسطین و عراق و سوریه و ایران و لبنان و یمن نخواهد کرد، گفت: توصیه متواضعانه و برادرانه اینجانب به دوستان سیاستمدار جمهوری اسلامی ایران این است که قدر شهدای گرانقدر ایران، عراق، سوریه، لبنان، فلسطین و یمن را بدانیم و در مقابل عظمت این بزرگان «پرچمدار تجدید حیات اسلام»، سر تعظیم فرود آوریم و همانطور که آنها از جان خویش گذشتند، ما هم از خودی خویش بگذریم.
ارسال به دوستان
اینقدر چهره دموکراتها را بزک نکنید!
سارا هوشمندی: عطش شگفتانگیز دولت و وزارت امور خارجه برای انعقاد یک «شبهتوافق» - و نه توافق- در «مذاکرات برجامی وین» کماکان ادامه دارد. آنچه برای دولت اصالت و موضوعیت دارد، چینش صحیح ارکان، اضلاع و مولفههای حداقلی تشکیلدهنده یک توافق نیست بلکه اعلام واژه «توافق» طی هفتههای آینده است.
یک- مواضع اخیر «جیک سالیوان» مشاور امنیت ملی آمریکا درباره آنچه طی روزهای اخیر در وین گذشته است، بسی قابل تامل است: «مذاکرات هستهای در وین فعلا در وضعیت «نامشخصی» قرار گرفته و نمیتوان پیشبینی کرد به یک توافق جدید بینجامد. مذاکرات در این مرحله در جریان است و همه طرفها از جمله ایرانیها تمایل دارند گفتوگوها ادامه یابد، بنابراین مذاکرات به صورت جدی پیش میرود».
سالیوان کسی است که امضای وی پای سند اولیه برجام وجود دارد و خود بهتر از هر دیپلمات دیگری میداند واشنگتن چگونه باید و میتواند به توافق هستهای بازگردد. با این حال، سالیوان بارها در سخنانش (از جمله مواضع اخیر)، از کلیدواژهای به نام «توافق جدید» استفاده میکند. به عبارت بهتر، «بازگشت به توافق قبلی» از ابتدا نیز در قاموس دولت بایدن محلی از اعراب نداشته است، هر چند آقای عراقچی و دیگر مسؤولان حوزه سیاست خارجی کشورمان اصرار دارند طرف آمریکایی به احترام قوانین بینالمللی و جهت جبران خالصانه آنچه در دوران ترامپ گذشته، تحریمها را یکی پس از دیگری میخواهد لغو کند و به توافق اولیه بازگردد! اگر چه بسیار علاقه داشتیم بگوییم مواضع سالیوان در این باره تبلیغاتی و نادرست و در مقابل، روایت تیم مذاکرهکننده ایرانی در وین درباره آنچه در صحنه میگذرد بسیار دقیق و جامع است اما تجربه مذاکرات سالهای 1392 تا 1394- که منتج به انعقاد سند برجام شد ـ و اثبات نادرستی آنچه هیات مذاکرهکننده کشورمان ادعا میکرد، جایی برای خوشبینی در این خصوص باقی نگذاشته است.
دو- دلیل اصرار مقامات آمریکایی درباره بهکارگیری کلیدواژهای به نام «توافق جدید» دقیقا چیست؟ صورت مساله به صورت کامل مشخص است. واشنگتن از یک توافق جمعی به نام برجام خارج شده و اکنون باید در یک مکانیسم مشخص و کاملا حقوقی که شامل «بازگشت به برجام»، «ارائه تضمین در قبال بازگشت به برجام» و «راستیآزمایی» است، به توافقی که خود سال 2018 به صورت عامدانه از آن خارج شده، بازگردد. با این حال، در جریان برگزاری مذاکرات اخیر در وین، آمریکا از هر ۳ مورد استنکاف کرده است. مقامات کاخسفید و وزارت خارجه آمریکا در گام اول اعلام کردهاند خبری از رفع کامل تحریمهای ایران نیست زیرا بخشی از تحریمها غیرقابل رفع و رفع برخی از آنها نیز زمانبر و پیچیده است! همچنین آنها اعلام کردهاند خبری نیز از «تضمین پایبندی آمریکا به برجام» نیست زیرا هر دولتی باید بتواند «هر زمان» که توافق هستهای را مغایر با منافع کشورش ترجیح داد، از آن خارج شود! فراتر از این موارد، طرف آمریکایی تن به راستیآزمایی رفع تحریمهای ایران نیز نمیدهد و از «سادهسازی» این مطالبه مهم از سوی دولت و وزارت امور خارجه ایران نیز استقبال میکند.
سه- براستی بایدن، بلینکن، سالیوان، شرمن و برنز دقیقا باید چه مواضعی بگیرند که عدهای در داخل متوجه شوند آنها اساسا نیتی برای «احیای توافق هستهای» و «بازگشت به برجام» ندارند؟ سالیوان و بلینکن بارها به صورت مستقیم و غیرمستقیم از ایران، روسیه و چین خواستهاند در پروژه بازگشت به برجام، «متن توافق اولیه» را کنار گذاشته و بر روی «فرامتن مدنظر آمریکا» متمرکز شوند. فرامتن طرف آمریکایی نیز در این معادله، کاملا گویا و پیچیده است: مطابق این فرامتن (Context) اساسا قرار نیست تحریمهای ضدایرانی در پروسه بازگشت به برجام لغو شود و باید تحریمهای باقیمانده، به اهرم فشاری علیه ایران جهت تن دادن به مذاکرات منطقهای، موشکی و همچنین مذاکرات اجباری و فراپروتکلی با آژانس بینالمللی انرژی اتمی درباره بسط بازرسیهای سرزده تبدیل شود. در چنین شرایطی بهتر است دولت و وزارت امور خارجه کشورمان- که بخوبی نسبت به این «فرامتن» و «نسبت آن با سند برجام» آگاهند- بیش از این دموکراتهای آمریکا را نزد افکار عمومی ایران و دنیا بزک نکنند. مردم کشورمان، یک بار ثمره بزک کردن چهره جان کری و وندی شرمن را در مذاکرات اولیه برجام مشاهده کردهاند؛ جایی که حتی دولت دموکرات اوباما نیز رسما مانع عادیسازی روابط بانکی و تجاری دیگر کشورها با ایران شد و در مقابل، از ایران خواست اگر «پایبندی واشنگتن به برجام» را میخواهد، خود را برای مذاکرات بعدی در حوزههای غیرهستهای آماده کند. آیا این بار نوبت بزک کردن بایدن، سالیوان و بلینکن است؟
ارسال به دوستان
گزارش «وطن امروز» از نقش سپاه قدس در جلوگیری از دیپلماسی انفعالی در غرب آسیا و پاسداری از آرمان آزادی فلسطین
رزمندگان بدون مرز
نیروی قدس با «دیپلماسی نهضتی» ایران را به قدرت منطقه تبدیل کرد
«سپاه قدس را به عنوان یک مجموعه و سازمان اداری صرفا نبینیم، بلکه به عنوان یک نهاد انسانی و دارای انگیزههای بزرگ و روشن انسانی مشاهده کنیم... سپاه قدس یک نیرویی است که با سعهصدر به همه جا و همه کس نگاه میکند. رزمندگان بدون مرزند؛ رزمندگانی که هر جا نیاز باشد در آنجا حضور پیدا میکنند؛ خود را بلاگردان مقدسات و حریمهای مقدس میکنند.... آن وقت همینها هستند که میروند و سایه جنگ و ترور و تخریب را از کشور خودمان هم دور و دفع میکنند.... بخش مهمی از امنیت میهن عزیز ما محصول کار همین جوانهای مؤمنی است که سالها تحت فرماندهی سردار شهید عزیزمان کار و تلاش کردند».
اینها بریدههایی از کلام رهبر حکیم انقلاب اسلامی درباره «سپاه قدس» است که در خطبه نماز جمعه ۲۷ دیماه ۱۳۹۸ بیان فرمودند. نیرویی که به فرماندهی سردار شهید حاجقاسم سلیمانی، نه تنها آوازهاش در 4 گوشه دنیا پیچیده، بلکه مهرش در قلب همه مستضعفان و آزادیخواهان جهان ریشه دوانده است. رهبر معظم انقلاب در سخنرانی اخیر خود که به مناسبت روز معلم و روزکارگر ایراد شد، جملهای را با تعابیر تحسینبرانگیز درباره سپاه قدس بیان کردند که تامل در آن بسیار حائز اهمیت است. ایشان در بخش پایانی سخنان خود بعد از اشاره به مطالب فایل صوتی منتشر شده از سخنان وزیر امور خارجه، اظهار داشتند: نیروی قدس بزرگترین عامل جلوگیری از دیپلماسی انفعالی در غرب آسیاست. این جمله کلیدی، نیازمند تبیین ۲ موضوع است؛ یکی تبیین کلیدواژه دیپلماسی انفعالی و شاخصهای آن و دیگری بررسی چگونگی خنثیسازی این نوع دیپلماسی در منطقه غرب آسیا از سوی سپاه قدس. به همین علت تلاش کردیم در گفتوگو با کارشناسان و صاحبنظران مطالعات خاورمیانه و روابط بینالملل، تصویر روشنتری از این ۲ موضوع استراتژیک را ترسیم کنیم.
***
سپاه قدس پروژه صهیونیستی «از نیل تا فرات» را ناکام گذاشت
محمدمحسن فایضی*: پس از انتشار صوت محمدجواد ظریف، دوگانه کاریکاتوری و اشتباه «میدان» یا «دیپلماسی» در گوشه و کنار مطرح شده است. اما میدان یا دیپلماسی نه تنها در نقطه مقابل هم نیستند بلکه در تکمیل کننده و در کنشگری یکدیگرند. واقعیتهای موجود در منطقه غرب آسیا و تجربه یک دهه کنشگری جمهوری اسلامی در منطقه نشان داده، این میدان و بازوی نظامی کشور بوده که توانسته کشور را به خواسته خود و اقتدار برساند. دلیل اصلی این تحقق، ماهیت اصلی منطقه و وجود مؤلفههای منطقهای است. اصلیترین مولفههای شکلدهنده معادلات، پرونده رژیم صهیونیستی و فلسطین است؛ پروندهای که بر بسیاری از تحولات دهههای اخیر سایه انداخته است. از تقابل با پیروزی انقلاب اسلامی، تا جبههبندیهای منطقهای و حتی سیاستهای کلان آمریکا و روسیه در خاورمیانه. اسرائیل مولفهای است که به باور بسیاری از تحلیلگران بنام آمریکایی مانند مرشایمر، دلیل نخست ورود ایالات متحده به جنگ عراق بوده است.
آنچه واقعیت منطقه ما را شکل داده، کنش، توطئه و ماهیت و جایگاه رژیم اشغالگر به عنوان یک غده سرطانی در میان جهان اسلام و سرزمینهای اسلامی است. امام خمینی(ره) در ارتباط با اهداف اساسی رژیم صهیونیستی صراحتا میفرمایند: «این جرثومه فساد را که در قلب کشورهای اسلامی گماشتهاند، تنها برای سرکوبی ملت عرب نیست، بلکه خطر و ضرر آن متوجه همه مناطق غرب آسیا است. نقشه، استیلا و سیطره صهیونیسم و استعمار بر دنیای اسلام و بیشتر سرزمینهای زرخیز و منابع سرشار کشورهای اسلامی میباشد».
جمهوری اسلامی ایران با بهرهگیری از ۲ بازوی میدان و دیپلماسی، با حضور بیبدیل و صحیح بازوی میدانی توانسته طی 4 دهه در مساله فلسطین، با حمایت از گروههای مقاومت و زنده نگه داشتن مبارزات مسلحانه علیه رژیم صهیونیستی، تاثیر عمیقی در منطقه بگذارد و از سیاست انفعالی عبور کند. حمایت و توسعه توان نظامی حزبالله، حماس و جهاد اسلامی منجر به تحمیل شکستهای بزرگی بر پیکر صهیونیستها مانند خروج از لبنان، جنگ 33 روزه و مقاومتهای 22، 11، 51 و ۲ روزه شد. این شکستها سناریو و برنامه صهیونیستها را برای سیطره بر کل منطقه یک به یک نابود کرد. به طوری که اکنون رژیم صهیونیستی با کشیدن دیوار دور تا دور خود از نوار غزه تا مرزهای لبنان و اردن سعی دارد موجودیت پوشالی خود را حفظ کند.
امام خامنهای در ششمین کنفرانس بینالمللی حمایت از انتفاضه فلسطین فرمودند: «مهمترین دستاورد مقاومت، ایجاد مانع اساسی در برابر پروژههای صهیونیستی است. موفقیت مقاومت، در تحمیل یک جنگ فرسایشی به دشمن است، یعنی توانسته برنامه اصلی رژیم صهیونیستی را که سیطره بر کل منطقه بود، به شکست بکشاند. در این روند، باید بحق، از اصل مقاومت و سلحشورانی که در دورههای مختلف و از همان ابتدای اجرای پرده تأسیس رژیم صهیونیستی به مقاومت پرداختند و با تقدیم جان خود، پرچم مقاومت را برافراشته نگاه داشته و نسل به نسل آن را منتقل کردند، تجلیل شود... اگر مقاومت، رژیم صهیونیستی را زمینگیر نکرده بود، اینک شاهد دستاندازی آن به دیگر سرزمینهای منطقه بودیم؛ از مصر گرفته تا اردن و عراق و خلیجفارس و...؛ آری این دستاورد بسیار مهم است».
همچنین باید اشاره کرد یکی از مهمترین تأثیرات بنیادین انقلاب اسلامی بالاخص در مساله فلسطین، بازگشت اسلام به متن مبارزه است. در حالی که در دهههای 1960 و 1970 میلادی جریانهای چپ و ملیگرای ناسیونالیست عربی پرچم مبارزه را در دست داشتند و شکستهایی را متحمل شدند، ظهور یک قدرت با هویت دینی، جریانهای مذهبی و اسلامی را در فلسطین زنده کرد. باور به نقش و هویت ایمانی و اسلامی در مبارزه انقلاب اسلامی ایران انگیزه اصلی خیزش و رستاخیز اسلامی در فلسطین اشغالی بویژه در نوار غزه و کرانه باختری رود اردن محسوب میشود. اکنون پس از چند دهه جریانهای چپ، مارکسیستی یا سوسیالیستی و ناسیونالیسم کمترین نقش را در میان جریانهای مقاومتی ضدصهیونیستی دارند و نقش و اهمیت اسلام، جهاد و شهادت در خون تمام جریانهای مقاومت فلسطین جریان دارد. دستاوردها و ایستادگی جریانهای اسلامی مقاومت موجب شده کارآمدی این هویت برای امت اسلامی و فلسطین به یک باور تبدیل شود. این مساله و ویژگی با توجه به پیروزیهای محور مقاومت علیه رژیم صهیونیستی در ۲ دهه اخیر، بسیار مورد توجه قرار دارد.
اما در پایان با نزدیکی روز قدس باید یک نکته را یادآور شد. تبیین چرایی و عقلایی بودن آرمان فلسطین، رفع شبهات کهنه درباره فلسطینیان و جریانهای مقاومت و در نهایت اجتماعی کردن مساله فلسطین، مسالهای است که باید بیش از گذشته به آن توجه شود. اگر چه دوگانه میدان و دیپلماسی به بهانههای انتخاباتی مطرح شده اما در میان افکارعمومی نیاز به پاسخی دقیق و به دور از سیاستزدگی دارد.
برای تداوم راهبرد منطقهای جمهوری اسلامی با محوریت ضدیت با آمریکا و رژیم صهیونیستی، در مرحله نخست اقناع و همراهی افکارعمومی و نخبگان سیاسی انقلابی و حتی غیرانقلابی باید انجام شود؛ در غیر این صورت چالشهای موجود در حمایت از جریانهای مقاومت فلسطینی کار را دشوار خواهد کرد.
منظور از اجتماعی کردن این است که یک موضوع و مساله برای افکار عمومی ملموس و قابل درک شود و افراد با این مساله توان و قابلیت همزادپنداری و نزدیکی داشته باشند. تعریف اقدامات جدید مردمی، افزایش و نقشآفرینی نهادهای مردمی، فراهم کردن بستر ارتباطات مردمی و غیردولتی، روایت زندگی اجتماعی فلسطینیان و... بخشی از اقداماتی است که میتواند مساله فلسطین را اجتماعی کرده و آرمان آزادی قدس را نهادینه و اجتماعی کند. تداوم مسیر سیاستزدگی در تکرار شعارها و اکتفا به اقدامات نمادین در حمایت از فلسطین (مثل راهپیمایی روز قدس و...) طی 4 دهه گذشته موجب شده آرمان فلسطین در بدنه اجتماعی جامعه نهادینه نشود و افراد با این مساله همزادپنداری و نزدیکی نکنند؛ نقیصهای که برای رفع آن باید کمر همت بست.
* کارشناس مسائل فلسطین
***
سردار قاآنی از نگاه صهیونیستها
خالی از لطف نیست که خیلی گذرا نگاهی بیندازیم به تصویر و تحلیل رسانههای اسرائیلی از شخصیت فرمانده جدید سپاه قدس. از همان روزهای اول ترور سردار شهید سلیمانی، رسانههای غربی و عبری به دنبال تحلیل شرایط سپاه قدس بعد از ترور سردار سلیمانی بودند. روزنامه اسرائیلی یدیعوت آحارانوت یکی از رسانههایی بود که بعد از شهادت سردار سلیمانی، سعی کرد در یادداشتی به بررسی نحوه فکر و استراتژیهای سردار قاآنی بپردازد. روزنامه یدیعوت آحارانوت در یادداشت خود درباره فرمانده جدید سپاه قدس نوشت: «ژنرال اسماعیل قاآنی که 5 سال پیش اعتراف کرد موشکهای غزه را تأمین میکند، اکنون مسؤولیت نیروی قدس را بر عهده دارد و بر هرگونه انتقامی که ایران قصد دارد علیه ایالاتمتحده بگیرد نظارت خواهد کرد». یدیعوت آحارانوت در ادامه مینویسد: «اسماعیل قاآنی همانند سلف خود، در دهه 1980 با جنگ 8ساله ایران با عراق روبهرو شد و بعدا به نیروی قدس پیوست. نگاهی به لیست تحریمهای غربی نشان میدهد با آنکه وی مدت طولانی یکی از مقامات در سازمان (سپاه قدس) بوده است اما هنوز ناشناخته مانده است!» البته نویسنده در ادامه به این نکته اشاره میکند که سردار قاآنی سال 2012 به اتهام همکاری مالی با سپاه قدس تحریم شده است. این روزنامه صهیونیستی در ادامه به بخشی از سخنان رهبر انقلاب در حکم جدید سردار قاآنی اشاره میکند: «در اعلام قاآنی بهعنوان جانشین سلیمانی، آیتالله علی خامنهای او را یکی از برجستهترین فرماندهان در خدمت ایران خواند». یدیعوت آحارانوت مدعی است تحلیلگران غربی بر این باورند در حالی که سلیمانی بر کشورهای همسایه غربی ایران تمرکز میکرد، قاآنی نیروهای کشورهای شرقی ایران یعنی افغانستان و پاکستان را مدیریت میکرده است. به این ترتیب میتوان اذعان کرد فرمانده جدید سپاه قدس، همچنان برای غربیها و اسرائیلیها یک پدیده پیشبینیناپذیر است که عملکردش میتواند آنها را با شوکهای تازهتر و غافلگیرکنندهای مواجه کند.
***
سپاه قدس سایه جنگ را از سر ایران برداشت
دکتر فؤاد ایزدی: دیپلماسی سپاه قدس، «دیپلماسی تولید قدرت» است و دیپلماسی انفعالی دیپلماسی «واگذاری قدرت»؛ اولی امتیاز میگیرد، دومی امتیاز میدهد
آقای دکتر! رهبر معظم انقلاب در سخنرانی اخیرشان فرمودند نیروی قدس مهمترین عامل جلوگیری از دیپلماسی انفعالی در غرب آسیا بوده است. من مشخصاً ۲ سوال از حضرتعالی دارم؛ یکی اینکه کلیدواژه «دیپلماسی انفعالی» دقیقاً ناظر بر چه رویکردی در سیاست خارجه است و دیگری اینکه سپاه قدس چگونه توانسته این دیپلماسی انفعالی را در منطقه غرب آسیا خنثی کند؟
از نظر من «دیپلماسی انفعالی» یعنی تمکین به وضع موجود و تبعیت از چارچوبهای تعیین شده از سوی هژمونی ابرقدرتها. دیپلماسی انفعالی به دنبال ایجاد قدرت نیست، بلکه به دنبال این است با دادن امتیاز، طرف مقابل را راضی کند که بخشی از نیازهای کشور را برآورده کند، در حالی که یک دیپلماسی فعال، با ایجاد قدرت، دشمن را مجبور به دادن امتیاز میکند و این کاری است که سپاه قدس انجام داده است.
شما میبینید در یک ماه، چندین بار مقامات رژیم صهیونیستی ایران را تهدید به حمله نظامی میکنند اما چرا حمله نمیکنند؟ جوابش این است که سپاه قدس توانسته با توانمندسازی جنبشهای ضداسرائیلی و نهضتهای رهاییبخش فلسطین در منطقه و ایجاد همگرایی بین آنان، زمین جنگ را به همسایگی سرزمینهای اشغالی ببرد.
خود این فعالیت که یک اجماع منطقهای بین گروههای مختلف مبارز علیه اسرائیل ایجاد شود و اینها یک شبکه منسجم را تشکیل دهند که ما امروز آن را تحت عنوان جبهه مقاومت میشناسیم؛ جبههای که از لبنان و سوریه تا پاکستان و عراق و افغانستان و یمن در آن حضور دارند، خود همین ایجاد همگرایی بین این طیفهای مختلف، نیازمند یک دیپلماسی فعال و پرکار بوده که از سوی سپاه قدس انجام شده است. در واقع این سپاه قدس بود که توانست سایه جنگ را از سر کشور بردارد، نه دیپلماسی انفعالی وزارت امور خارجه. دیپلماسی سپاه قدس، «دیپلماسی تولید قدرت» است و دیپلماسی انفعالی، دیپلماسی «واگذاری قدرت»؛ اولی امتیاز میگیرد، دومی امتیاز میدهد. شما تمام کتابهایی را که در حوزه مطالعات راهبردی و استراتژیک نگاشته شده ببینید، همه اینها شاخصهای قدرت یک کشور را احصا و همگی اذعان کردهاند میزان نفوذ یک کشور در سایر کشورها، یک مؤلفه قدرت برای آن کشور حساب میشود. سپاه قدس توانست حول محور «پرونده فلسطین» و مقاومت در این راه، افکار عمومی جهان اسلام را به خود متوجه کند. در دورهای که بسیاری از سردمداران عرب به آرمان فلسطین خیانت کردند، این سپاه قدس بود که امکانات جهان اسلام را برای آزادی فلسطین تجهیز کرد و همین مساله به یکی از مؤلفههای نفوذ جمهوری اسلامی در جهان اسلام تبدیل شد؛ موضوعی که طبیعتا برای جمهوری اسلامی علاوه بر پایبندی به آرمانهای انسانی و اسلامی، تولید قدرت سیاسی و امنیتی نیز کرده است. اگر پرونده فلسطین به سپاه قدس واگذار نشده بود، ابدا ما این اقتدار کنونی را در خاورمیانه نداشتیم و مجبور بودیم برای تامین امنیت خود در برابر اسرائیل، باز هم مسیر مذاکرات و دادن امتیاز را در پیش بگیریم که آن هم دردی را دوا نمیکرد و مشخصا جنگ را به مرزها و بلکه داخل مرزهای ما میکشاند.
*** نیروی قدس با «دیپلماسی نهضتی» ایران را به قدرت منطقه تبدیل کرد دکتر سعدالله زارعی*: از سال 1948 که سازمان ملل متحد تاسیس شد، نظام سلطه مناسبات خاصی را برای همه کشورهای جهان تنظیم کرد. بر همین اساس، همه کشورها فارغ از مدل حکومتیشان، از طریق نهادی به نام وزارت خارجه در چارچوب مناسبات تعریفشده از سوی نظام سلطه به بازیگری در صحنه بینالملل میپردازند. نهاد وزارت خارجه، ابداع انقلاب اسلامی نبوده و یک نهاد معمول با دستور کار مشخص است.
بعد از انقلاب اسلامی این ضرورت حس شد که برای پیشبرد آرمانهای انقلاب اسلامی، نهاد وزارت خارجه کشش و ظرفیت لازم را ندارد، چرا که این نهاد در چارچوب وضع موجود عمل میکند اما انقلاب اسلامی قصد داشت وضع موجود و مناسبات روابط بینالملل را به نفع مستضعفین برهم بزند. همین هم پایه و زیربنای تاسیس سپاه قدس شد.
اگر بخواهم به صورت خاص درباره غرب آسیا صحبت کنم، باید بگویم پرونده فلسطین و مبارزه با اسرائیل اصلیترین مساله خاورمیانه است. اگر شما تاریخ 40 ساله انقلاب را به دقت مطالعه کنید، میبینید وزارت خارجه نتوانسته در این حیطه خشتی روی خشت بگذارد. اگر قرار بود به این دیپلماسی انفعالی تن بدهیم، باید منطقه را دودستی تقدیم آمریکا و رژیم صهیونیستی میکردیم. سپاه قدس در منطقه خاورمیانه با در پیش گرفتن «دیپلماسی نهضتی» توانست ایران را به یک قدرت منطقهای تبدیل کند.
همین الان در پرونده فلسطین، جهان اسلام با خیانت سران برخی کشورهای عربی مواجه شده است. پایبندی جمهوری اسلامی به آرمان فلسطین و تلاش سپاه قدس برای احیا و توانمندسازی جنبشهای آزادیبخش فلسطین، نقطه امید مردم منطقه و باعث افتخار و غرور ملتهای مسلمان است. اگر پیش از این، حمایت جمهوری اسلامی ایران از فلسطین مایه خرسندی تودههای مسلمان بود، امروز این احساس خرسندی با وجود خیانت سران کشورهای عربی مضاعف شده است.
مساله فلسطین، تنها یک مساله سرزمینی نیست، تنها مربوط به هویت عربی نیست، بلکه قبله اول مسلمانان است و با هویت اسلامی-قرآنی پیوند خورده است. فعالیتهای جمهوری اسلامی در راستای تحقق آرمان آزادی فلسطین، زندهکننده احساس غرور و توانمندی در تودههای مردم مسلمان منطقه است.
شما مطمئن باشید اگر نفوذ قدرت نرم جمهوری اسلامی در کشورهای منطقه نبود، سران این کشورها با قدرت بیشتری وارد چالش و رویارویی با ایران میشدند اما این نفوذ جمهوری اسلامی است که ترمز این کشورها برای رویارویی خصمانه با ایران را کشیده است؛ نفوذی که مشخصا از سوی سپاه قدس ایجاد شده و دیپلماسی انفعالی وزارت خارجه نقشی در آن نداشته است.
سپاه قدس، خودش را در چارچوبهای تعریف شده محصور نکرده و تلاش کرده شرایط تحمیلی را نپذیرد و یک جبهه و فضای جدیدی را در مناسبات بینالملل باز کند. شما آثار این تلاش را از آمریکای لاتین و ونزوئلا گرفته تا خاورمیانه و لبنان و عراق و یمن میبینید. اینها همان مؤلفههای اصلی قدرت جهانی جمهوری اسلامی است که اگر این مؤلفهها وجود نداشت، خیلی پیش از این انقلاب اسلامی ایران توسط قدرتهای جهانی بلعیده شده بود اما نه تنها این اتفاق نیفتاد، بلکه ورق برگشت و امروز این قدرتهای جهانی هستند که منافع خود را از سوی انقلاب اسلامی ایران در خطر میبینند.
* کارشناس مسائل غرب آسیا
ارسال به دوستان
وزیر بهداشت: تست کرونای هندی 13 بیمار مثبت شد و ۳۸ مورد مشکوک و مبتلا به کرونای آفریقای جنوبی در کشور شناسایی شدند
کرونای هندی وارد میشود
طی 24 ساعت 349 نفر از هموطنان به علت ابتلا به کرونا جان باختند
وزیر بهداشت از شناسایی ۳۸ مورد مشکوک و مبتلا به ویروس جهشیافته آفریقایی و ۱۳ مورد ابتلا به ویروس جهشیافته هندی خبر داد. به گزارش «وطنامروز» با وجود ممنوعیت تردد مسافران از هندوستان و پاکستان به ایران اما ویروس هندی که وزیر بهداشت آن را وحشیترین نوع ویروس جهشیافته عنوان میکند، بالاخره به ایران آمد و تست 13 مبتلا به این ویروس کشنده مثبت اعلام شد. به گزارش «وطنامروز»، هشدارهای جدی وزارت بهداشت درباره جلوگیری از تردد و همچنین غربالگری همه مسافرانی که از خارج به ایران میآیند به دلیل احتمال ورود ناقلان ویروس هندی و آفریقایی، گویا کارساز نشد و اکنون شخص وزیر از وجود مبتلایانی به کرونای هندی و آفریقایی در کشور خبر میدهد. سعید نمکی در حاشیه اجلاس مجازی معاهده بینالمللی واکنش پاندمی کرونا با اشاره به جهشهای جدید ویروس کرونا، تصریح کرد: در برخی استانها جز ویروس انگلیسی، جهشهای جدید دیگری را پیدا کردیم، در هرمزگان ۳ نمونه ویروس جهشیافته آفریقای جنوبی را پیدا کرده بودیم که به 5 مورد افزایش یافت، همچنین 30 نفر مشکوک به ابتلا به ویروس جهشیافته آفریقایی هستند که حدود 35 تا 38 مورد ویروس موتاسیونیافته آفریقایی را در استان هرمزگان خواهیم داشت. وی ادامه داد: از هفته پیش به رؤسای دانشگاههای علومپزشکی فارس، بوشهر و هرمزگان ابلاغ کردم شهرها را پایش کنند. وزیر بهداشت درباره جهش هندی نیز تصریح کرد: در استان قم، ۳ مورد از بین هندیهایی که در استان بودند به ویروس جهشیافته هندی مبتلا هستند که در حال پایش تمام افرادی هستیم که با آنها مرتبط بودهاند؛ این افراد را قرنطینه کردهایم. در آذربایجان غربی در ماکو و شوط در یک مجموعه که توسط کارگران هندی اداره میشد، حداقل 10 مورد جدید ابتلا را پیدا کردهایم که این 10 مورد، به یک نوع ویروس هیبرید هندی- کالیفرنیایی مبتلا شدهاند. در استان یزد نیز در یککارخانه فولاد، کارگران هندی بودند که تعدادی به کرونای هندی مبتلا و قرنطینه شدهاند. وی هشدار داد این ویروس از نوع هیبرید است که یکی از وحشیترین ویروسهای کرونا تاکنون است. نمونههایی از آشتیان، تهران، ورامین و بیمارستان شهدای پاکدشت گزارش کردند که همه را بررسی کردیم و هیچ جهش آفریقایی و هندی در بین آنها نبود. وی با اشاره به نزدیک شدن به عید فطر خاطرنشان کرد: اگر مردم در عید فطر نکات بهداشتی را رعایت نکنند و ما با ویروس جهشیافته آفریقای جنوبی گرفتار شویم، بسیار کار سختتر از مدیریت ویروس انگلیسی خواهد شد، زیرا یکی از مشکلات ویروس جهشیافته آفریقای جنوبی، عدم پاسخ به درمانها، مقاومت در برابر پروتکلهای درمانی جهان و بیاثر یا کماثر بودن واکسنهای کرونا روی آن است. نمکی هشدار داد: اگر به دام ویروس هندی یا آفریقایی بیفتیم، تابآوری نظام سلامت دچار مشکل میشود. من ابزاری جز تمنا و خواهش ندارم! با رعایت 60 درصدی پروتکلهای بهداشتی وضع مطلوبی نخواهیم داشت و امیدواریم آتش به دامن کل کشور نیفتد.
* وحشت از ویروسهای آفریقایی و هندی
شمار قربانیان کرونا در کشور بهطور میانگین حدود 400 نفر در یک شبانهروز است، آمار بستریهای این بیماری نیز بالاست و اکثر شهرهای کشور در شرایط سخت کرونایی با وضعیت قرمز قرار دارند. به عقیده کارشناسان بهداشت، پیشبینیها نشان میدهد اتفاقاتی که در خوزستان تجربه شد در صورت کمتوجهیها به رعایت پروتکلهای بهداشتی و اجتماعی ممکن است برای تهران نیز تکرار شود. به گفته علیرضا زالی، فرمانده ستاد مقابله با کرونای کلانشهر تهران، در حال حاضر در استان تهران 8324 بیمار بستری کرونا وجود دارد که از این تعداد 2095 بیمار در بخش مراقبتهای ویژه بستری هستند. وی هشدار داده است خیز چهارم کرونا به دلیل ورود ویروس انگلیسی در کشور ایجاد شد و ممکن است همین سناریو برای ویروسهای آفریقایی و هندی نیز تکرار شود. همچنین به دلیل وضعیت نگرانکننده کرونا در حملونقل عمومی، تا پایان هفته جاری طرح ترافیک در تهران اجرا نخواهد شد. از طرفی میانگین رعایت پروتکلها نیز در کشور هنوز 61 درصد است که به گفته سخنگوی ستاد مقابله با کرونا، عدد بسیار پایینی است.
* 102 شهر کشور در وضعیت قرمز کرونایی
بر اساس اعلام وزارت بهداشت، در حال حاضر ۱۰۲ شهر کشور در وضعیت قرمز کرونا قرار دارند و اگرچه روند بیماری در برخی شهرهای کشور با شیب ملایمی در حال نزول است اما ورود ویروس جهشیافته به کشور نگرانی مقامات بهداشتی را برانگیخته؛ در حال حاضر 102 شهر کشور در وضعیت قرمز، 235 شهر در وضعیت نارنجی و 111 شهر در وضعیت زرد بیماری کرونا قرار دارند. همچنین برابر مصوبات ستاد مقابله با کرونا سفر «از» و «به» شهرهای قرمز و نارنجی ممنوع و مشمول جریمه بوده و فعالیت برخی مشاغل در شهرهای قرمز و نارنجی با محدودیت روبهرو است. در شهرهای قرمز تنها مشاغل گروه شغلی یک، مجاز به فعالیت هستند و در شهرهای نارنجی، تنها گروههای شغلی یک و ۲ مجاز به بازگشاییاند. از اول تا هشتم اردیبهشتماه، رعایت پروتکلهای بهداشتی در سطح 4 استان آذربایجان غربی، چهارمحالوبختیاری، سیستانوبلوچستان و کهگیلویهوبویراحمد بین 33 تا 48 درصد بوده است که کمترین میزان رعایت پروتکلهای بهداشتی را داشتهاند؛ بین این استانها، سیستانوبلوچستان کماکان در پایینترین سطح از رعایت پروتکلهای بهداشتی درکشور (33 تا 48 درصد) قرار دارد. رعایت پروتکلهای بهداشتی در سطح 7 استان اردبیل، ایلام، تهران، زنجان، سمنان، قزوین و یزد از اول تا هشتم اردیبهشتماه، بین 66 تا 78 درصد بوده است.
* 37 درصد مردم ماسک نمیزنند
طبق اعلام وزارت بهداشت، 37 درصد مردم ایران هنوز از ماسک استفاده نمیکنند و در فاصلهگذاریها بویژه در مترو و حملونقل عمومی به میزان 40 درصد دچار مشکل هستیم. طبق اعلام سخنگوی ستاد مقابله با کرونا، 80 درصد بیماران در پیک چهارم کرونا به ویروس جهشیافته انگلیسی مبتلا میشوند؛ این ویروس قدرت سرایت بالاتری دارد. در عین حال چند روز پیش وزیر بهداشت از ورود ویروس جهشیافته آفریقایی به کشور خبر و هشدار داد ممکن است واکسنها نیز نتوانند اثربخشی کافی روی آن داشته باشند. همچنین بر اساس اعلام وزارت بهداشت، تاکنون یک میلیون و 83 هزار و 138 نفر دوز اول واکسن کرونا و 231 هزار و 503 نفر نیز دوز دوم را تزریق کردهاند و بر این اساس مجموع واکسنهای تزریقشده در کشور به یک میلیون و 314 هزار و 641 دوز رسیده است.
* ستاد کرونای تهران موافق برگزاری حضوری امتحانات نیست
معاون درمان ستاد کرونای استان تهران درباره برگزاری حضوری امتحانات نهایی مدارس گفت: در کل ستاد موافق برگزاری حضوری امتحانات نیست اما این را باید کمیته امنیتی و اجتماعی ستاد ملی کرونا تصمیم بگیرد که فعلا تصمیم بر امتحانات حضوری است. نادر توکلی در گفتوگو با ایلنا با اشاره به وضعیت بازگشایی اصناف بیان کرد: در حال حاضر در زمینه بازگشایی مشاغل تصمیمی گرفته نشده است تا آزادسازی برای گروههای شغلی ۳ و ۴ انجام شود. وی ادامه داد: البته اتاق اصناف خود پیگیر این مسائل است تا بتواند شرایطی را ایجاد کند که خسارتهای مالی ناشی از بسته بودن مشاغل را که خیلی زیاد هم است بررسی کند، چون مساله چکهای برگشتی، هزینههای اجارهبها و مسائلی از این دست باعث شده اصناف با مشکلات اساسی مواجه شوند.
***
۱۵۸۷۲ بیمار جدید مبتلا به «کووید - 19» در کشور شناسایی شدند
آمار فوتیهای ناشی از بیماری «کووید-19» در کشور همچنان افزایشی است. وزارت بهداشت دیروز اعلام کرد ۳۴۹ بیمار «کووید-19» در کشور طی یک شبانهروز به دلیل این بیماری جان خود را از دست دادند. بنا بر این گزارش، از ظهر سهشنبه تا ظهر چهارشنبه بر اساس معیارهای قطعی تشخیصی، ۱۵ هزار و ۸۷۲ بیمار جدید مبتلا به «کووید-19» در کشور شناسایی شدند که ۲ هزار و ۴۴۹ نفر از آنها بستری شدند تا مجموع بیماران «کووید-19» در کشور به ۲ میلیون و ۵۹۱ هزار و ۶۰۹ نفر برسید. همچنین در طول ۲۴ ساعت متاسفانه ۳۴۹ بیمار «کووید-19» جان خود را از دست دادند تا مجموع جانباختگان این بیماری به ۷۳ هزار و ۵۶۸ نفر برسید. همچنین تاکنون ۲ میلیون و ۳۹ هزار و ۴۲۷ نفر از بیماران، بهبود یافته یا از بیمارستانها ترخیص شدهاند. این در حالی است که 5 هزار و ۴۹۹ نفر از بیماران مبتلا به «کووید-19» در بخشهای مراقبتهای ویژه بیمارستانها تحت مراقبت قرار دارند. بنا بر این گزارش، در حال حاضر ۱۰۲ شهر کشور در وضعیت قرمز، ۲۳۵ شهر در وضعیت نارنجی و ۱۱۱ شهر در وضعیت زرد قرار دارند. وزارت بهداشت همچنین اعلام کرده است تاکنون یک میلیون و ۱۱۵ هزار و ۷۲۲ نفر دوز اول واکسن کرونا و ۲۳۴ هزار و ۵۶۸ نفر نیز دوز دوم را تزریق کردهاند و مجموع واکسنهای تزریق شده در کشور به یک میلیون و ۳۵۰ هزار و ۲۹۰ دوز رسیده است.
ارسال به دوستان
سقوط دلار به کانال 20 هزار تومان سکه تمام بهار آزادی : 8 میلیون و 900 هزار تومان
مهندسی سقوط
گروه اقتصادی: با آنکه یک ماه از شروع روند کاهش قیمت ارز میگذرد، نهتنها روند کاهشی متوقف نشده، بلکه رفتهرفته بر سرعت آن هم افزوده میشود، به طوری که دیروز بازار پس از یک روز تعطیلی 1000 تومان کاهش را به خود دید و قیمت دلار وارد کانال 20 هزار تومان شد. به گزارش «وطنامروز»، سیر نزولی قیمت ارز در حالی دیروز هم ادامه داشت که قیمت هر دلار آمریکا در ساعات پایانی بازار به 20 هزار و 900 تومان رسید. اخبار امیدوارکننده از مذاکرات هستهای و اظهارات حسن روحانی مبنی بر رفع تحریمها، اصلیترین دلیل کاهشی بودن قیمت ارز در روزهای اخیر بوده است. رصدهای میدانی حاکی از آن است اساسا هیچگونه معاملهای در بازار رخ نمیدهد و هر دو طرف فروشنده و خریدار ترجیح دادهاند تا زمانی که بازار به یک ثبات نسبی برسد دست نگه دارند. میدان فردوسی و سبزهمیدان روزهای خلوتی را سپری میکنند و فعالیت بازار به کانالهای تلگرامی و فضای مجازی محدود شده است. روند توزیع ارز مداخلهای هم در این روزها ادامه دارد و برخی صرافیها با یک فاصله بسیار کم نسبت به بازار آزاد، ارز را به صورت محدود و با شرایط خاص در اختیار متقاضیان میگذارند. با توجه به اینکه روند مذاکرات برجامی ادامه دارد و ایضا در کنار آن به دلیل تعطیلی بخش عمدهای از اصناف تقاضا هم کاهش یافته است، به نظر میرسد کاهش قیمت ارز طی روزهای آینده نیز ادامهدار باشد. بر این اساس قیمت هر دلار آمریکا در پایان روز معاملاتی دوشنبه 21 هزار و 900 تومان بود و این یعنی ظرف کمتر از 48 ساعت با 1000 تومان کاهش روبهرو بوده است. گفتنی است قیمت دلار در هر دو بازار رسمی و آزاد وارد کانال 20 هزار تومان شده است؛ دیروز صرافی ملی تازهترین نرخ اعلامی را اعداد 20532 تومان برای خرید و 20947 تومان برای فروش ثبت کرد. در بازار آزاد نیز قیمت 20900 تومان برای دلار به ثبت رسید ضمن اینکه قیمت دلار در بازار متشکل ارزی نیز برای خرید 20646 تومان و برای فروش 20846 تومان ثبت شده بود.
* عقبنشینی سکه
در بازار سکه هم ریزش قیمتها ادامه داشت و هر سکه بهار آزادی با تمثال امام خمینی(ره) 9میلیون و 350 هزار تومان معامله شد. در میانه هفته گذشته سکه در بازار آزاد در کانال 10 میلیون تومان معامله میشد. با آنکه اصل موضوع کاهش قیمت ارز یک اتفاق خوشحالکننده و میمون است اما به طور کلی این اتفاق هیچ دلیلی به غیر از مسائل روانی ندارد و ایضا شائبههایی از سیاسی بودن این اتفاق در آستانه انتخابات مطرح است. بنا بر این گزارش، دیروز قیمت سکه بهار آزادی 8 میلیون و 980 هزار تومان، نیمسکه 5 میلیون و 100 هزار تومان و ربع سکه 3 میلیون و 325 هزار تومان بود.
* پورابراهیمی: نرخ کنونی ارز فراتر از ارزش واقعی آن است
در همین حال رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس با بیان اینکه نرخ کنونی ارز فراتر از ارزش واقعی بوده و ناشی از سفتهبازی و فضای روانی است، گفت: نرخ ارز در روزهای آینده با توجه به کم شدن تقاضای کاذب در بازار کاهش یافته و به نرخ اقتصادی نزدیک میشود. محمدرضا پورابراهیمی درباره کاهش نرخ ارز طی روزهای گذشته، افزود: بر اساس قانون برنامه ششم توسعه، مدیریت نرخ ارز در اقتصاد کشور برعهده بانک مرکزی است و مبنای آن نرخ شناور مدیریت شده است به این معنا که نرخ ارز باید بر اساس عرضه و تقاضا در بازار با مدیریت بانک مرکزی تعیین شود؛ با توجه به رویکرد مذکور افزایش و کاهش نرخ ارز بر اساس مکانیزم عرضه و تقاضا در بازار، فضای روانی و سفتهبازی است.
وی تصریح کرد: مجلس نهتنها از کاهش نرخ ارز جلوگیری نکرد، بلکه معتقد است نرخ کنونی ارز فراتر از ارزش واقعی بوده و ناشی از سفتهبازی و فضای روانی است. این نماینده مردم در مجلس ادامه داد: بر اساس مصوبه مجلس در بودجه، بانک مرکزی میتواند به منظور بازارگردانی، نرخ ارز را در بازار با افزایش یا کاهش درصد مشخصی عرضه کند به این معنا که نرخ بازار هر عددی بود بانک مرکزی مکلف است تنظیمگری کند. رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس با طرح این پرسش که آقای جهانگیری باید پاسخ دهد چرا در سالهای گذشته دولت اقدام مناسبی در جهت کاهش نرخ ارز انجام نداد؟ به خانه ملت گفت: تصمیم مجلس نرخ ارز شناور مدیریت شده بر اساس حکم برنامه ششم است که تکلیف بانک مرکزی و سایر دستگاهها در این قانون مشخص شده است.
پورابراهیمی با بیان اینکه مجلس با افزایش و کاهش دستوری قیمتها مخالف است، پیشبینی کرد از آنجا که بر اساس واقعیتهای اقتصادی نرخ ارز نباید به میزان سالهای گذشته افزایش مییافت و این رشد ناشی از فضای روانی متاثر از عوامل غیراقتصادی و سفتهبازی است، نرخ ارز در روزهای آینده با توجه به کم شدن تقاضای کاذب در بازار کاهش یافته و به نرخ اقتصادی نزدیک میشود.
ارسال به دوستان
گزارش «وطن امروز» از ۲ طرح مجلس شورای اسلامی برای تأمین مسکن
نهضت خانهسازی
گروه اقتصادی: قیمت مسکن در 8 سال گذشته بیش از 650 درصد رشد کرده و دیگر خرید و اجاره مسکن در شهرهای کوچک تبدیل به آرزویی دست نیافتنی شده است. مجلس یازدهم از همان روزهای اول با ترسیم هدف اصلی خود یعنی معیشت و اقتصاد مردم گامهایی در راستای حل این بحران برداشته که اصلیترین آنها در حوزه مسکن طرح جهش تولید و تأمین مسکن و اعطای تسهیلات 360 هزار میلیارد تومانی مصوب بودجه 1400 است.
به گزارش «وطنامروز»، نمایندگان مجلس شورای اسلامی طرحی به نام «جهش تولید و تامین مسکن» را تدوین کردند که ذیل آن تا حدودی سهم هزینههای مسکن خانوارهای ایرانی کاهش یابد. این سیاست هم به طور مستقیم و هم به طور غیرمستقیم با متعادل کردن عرضه و تقاضای مسکن باعث کاهش قیمت آن میشود. رهبر حکیم انقلاب هم اخیرا درباره این موضوع فرمودند: «مساله مهم دیگر مسکن کارگر است که بخش مهم درآمد آن صرف اجارهبها میشود که برای مسکن آنها باید فکر اساسی کرد. من شنیدهام مجلس این را در بودجه گنجانده که اگر اینطور است و محقق شود، کمک بزرگی است».
اقبال شاکری، عضو کمیسیون عمران در این باره گفت: مقام معظم رهبری به بند ۱۰ تبصره قانون بودجه اشاره کردند که باید سالانه یک میلیون و ۲۰۰ هزار واحد مسکونی برای اقشار فاقد مسکن ساخته شود.
وی افزود: در بند ۱۰ قانون بودجه تاکید شده که ۳۶۰ هزار میلیارد تومان تسهیلات به بخش احداث و نوسازی واحد مسکونی اختصاص یابد. بنابراین مصوبه مجلس در طرح جهش تولید و تأمین مسکن و بند مذکور در بودجه، تکمیل کننده یکدیگر برای تأمین مسکن محرومان هستند.
طرح جهش تولید و تامین مسکن با هدف احداث سالانه یک میلیون واحد مسکونی، سال گذشته در دستور بررسی مجلس یازدهم قرار گرفت که تاکنون بخشی از آن در صحن علنی رأی آورده و برای تبدیل شدن به قانون نیازمند تأیید شورای نگهبان است. این طرح بر اساس ۳ محور اصلی تامین منابع مالی ساخت، تامین زمین و مصالح ساختمانی برنامهریزی شده است. بر اساس نظر مجلس، شورایی به ریاست رئیسجمهور و عضویت تعدادی از وزرا از جمله راهوشهرسازی و جهاد کشاورزی که عمده اراضی کشور را در اختیار دارند، تشکیل میشود.
در طرح جهش تولید و تامین مسکن تمام اراضیای که وزارت راهوشهرسازی متولی آن است و قابلیت اجرایی شدن طرح را دارند، احصا شده و با هدف اجاره ۹۹ ساله در اختیار انبوهسازان و سازندگان قرار میگیرد.
* ۲ اقدام راهگشا
مجتبی یوسفی، عضو کمیسیون عمران مجلس شورای اسلامی در این باره اظهار داشت: یکی از موضوعاتی که به جد در حوزه معیشت مردم در سنوات گذشته شاهد آن بودیم، افزایش بیرویه قیمت مسکن بوده که در دولت روحانی شاهد رشد بیش از 500 درصدی قیمت مسکن بودیم به طوری که رهن و اجاره هم برای مردم تبدیل به یک آرزو شد.
مجلس یازدهم با توجه به اینکه توجه به مشکلات مردم جزو دغدغههای آن بود ۲ اقدام در این زمینه انجام داد، نخستین اقدام طرح دوفوریتی جهش تولید و تأمین مسکن بود که با آن تعهدی ایجاد میشود برای دولت که سالانه یکمیلیون واحد مسکونی را با توجه به اقشار محروم و مستضعف احداث کند. دومین مورد اینکه در بودجه سال 1400 قریب به 360 هزار میلیارد تومان را برای تسهیلات مسکن در نظر گرفت که انشاءالله سال آینده، سال حمایت از مسکن محرومان و اقشار ضعیف جامعه باشد.
* ریلگذاری ساخت مسکن
محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس شورای اسلامی هم در این باره اظهار داشت: تأکید رهبر معظم انقلاب بر اقدامات حمایتی مجلس در حوزه تولید مسکن، ما را در پیگیری ریلگذاریهای صورتگرفته مصممتر میکند. دولت آینده میتواند با استفاده از ظرفیتهای حمایتی بودجه ۱۴۰۰ و قانون تولید سالانه یک میلیون واحد مسکن، به سرعت ترک فعلهای سالهای اخیر حوزه مسکن را جبران کند.
* یک میلیون خانه خالی شناسایی و راستیآزمایی شد
رئیس کمیسیون عمران مجلس شورای اسلامی گفت: در حال حاضر بیش از یک میلیون واحد خالی شناسایی و راستیآزمایی شده و برای اجرای قانون و اخذ مالیات به سازمان امور مالیاتی معرفی شده است.
محمدرضا رضاییکوچی با اشاره به تأثیر قوانین مجلس بر کاهش قیمت مسکن، گفت: با توجه به افزایش سرسامآور قیمت مسکن در سالهای اخیر که عمده آن ناشی از ترک فعل دولت در ساخت خانه بود، فشار زیادی به مردم بویژه اقشار آسیبپذیر و کمدرآمد جامعه تحمیل شد. از این رو یکی از دغدغههای اصلی مجلس یازدهم بویژه کمیسیون عمران، ساماندهی بازار مسکن بوده؛ مجلس با تدوین و تصویب قوانینی چون «مالیات بر خانههای خالی» و «جهش تولید و تأمین مسکن»، این موضوع را پیگیری کرد.
وی اضافه کرد: در حال حاضر بیش از یک میلیون واحد خالی شناسایی و راستیآزمایی شده و برای اجرای قانون و اخذ مالیات به سازمان امور مالیاتی معرفی شده است، عرضه این تعداد واحد مسکونی موجب برقراری تعادل در بازار و سپس کاهش قیمت مسکن میشود، کما اینکه به اذعان وزیر راهوشهرسازی تکانههای اجرای این قانون نیز موجب کاهش قیمت مسکن شده است، از طرفی آمار بانک مرکزی نیز نشاندهنده کاهش قیمت خانههای تهران در مدت اخیر است.
رئیس کمیسیون عمران مجلس با بیان اینکه مالیات بر خانههای خالی دست دلالان و سوداگران بازار مسکن را قطع میکند، تصریح کرد: سودجویان تعداد زیادی واحد خالی با هدف سفتهبازی، احتکار کردند که با اجرای قانون مالیات بر خانههای خالی این احتکار در حال شکسته شدن است و عرضه آنها برای اجاره و خرید موجب کاهش قیمت مسکن میشود. وی اضافه کرد: طرح جهش تولید و تأمین مسکن نیز موجب عرضه سالانه یک میلیون واحد مسکونی میشود که تحقق آن در بلندمدت تأثیر بسیار خوبی بر رونق بازار و واقعی شدن قیمت خانه خواهد داشت. در حال حاضر بخش زیادی از قیمت خانهها کاذب بوده که با اجرای صحیح قوانین مجلس و بهبود وضعیت اقتصادی کشور به نرخ واقعی خود نزدیکتر خواهد شد.
ارسال به دوستان
ابلاغ شرایط جدید ثبتنام نامزدهای ریاستجمهوری به وزارت کشور توسط شورای نگهبان
پایان نقص قانون
گروه سیاسی: پس از رفت و برگشتهای بیش از 4 ساله بعد از ابلاغ سیاستهای کلی انتخابات در تاریخ 24 دی 1395 توسط رهبر معظم انقلاب، آییننامه جدید شرایط ثبتنام انتخابات ریاستجمهوری از سوی شورای نگهبان مطرح، تصویب و به وزارتکشور ابلاغ شد.
به گزارش «وطنامروز»، بهروز نبودن قانون انتخاباتی که قریب به 4 دهه در حال اجرا بود و نقصهای فراوانی که در آن دیده میشد باعث شد رهبر معظم انقلاب اسلامی پس از آسیبشناسی نظام انتخاباتی کشور در مجمع تشخیص مصلحت نظام، دیماه سال 1395 - یعنی 6 ماه پیش از انتخابات ریاستجمهوری دوازدهم- سیاستهای کلی انتخابات را در 18 بند ابلاغ کنند. شورای نگهبان بر اساس یکی از بندهای این ابلاغیه، موظف به اعلام معیار برای تشخیص رجل سیاسی و مذهبی و مدیر و مدبر بودن شده بود اما به دلیل تعریف کلی قانون اساسی از این عناوین، شورا نیز به طور مصداقی وارد مساله نشد. به همین دلیل مجلس یازدهم شورای اسلامی تلاش کرد برای این عناوین، مصادیق جزئی و کمی تعیین کند. این مصادیق، سوابق نامزدها، صلاحیت علمی و سن متناسب آنان را شامل میشد. نبود این مصادیق جزئی در انتخابات دوره دوازدهم ریاستجمهوری منجر به این مشکل شد که 72 درصد ثبتنامیها از 1656 نفر، فاقد حداقل مدرک ثبتنام- که در انتخابات مجلس شورای اسلامی، فوقلیسانس لحاظ شده- بودند. همچنین حدود ۳۰۰ نفر از ثبتنامشدگان نیز محکومیت قطعی کیفری داشتند! در دوره قبل هر کس میتوانست با در دست داشتن کپی شناسنامه، کارت ملی و چند قطعه عکس اعلام کاندیداتوری و ثبتنام کند. این در حالی بود که برای حضور در انتخابات مجلس خبرگان رهبری حداقل ۴۰ سال سن و مدرک علمی سطح ۴ حوزه علمیه و برای نمایندگی مجلس شورای اسلامی، شرایط متعددی اعم از سن و مدرک تحصیلی ضروری است و افراد کمتر از ۳۰ سال سن یا فاقد مدرک کارشناسی ارشد، امکان ثبتنام در انتخابات را ندارند. در انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا نیز داوطلب عضویت در شورای شهرهای دارای بیش از ۲۰ هزار نفر جمعیت باید حداقل مدرک کارشناسی داشته باشند. همین خلأها بود که مجلس شورای اسلامی را به این موضوع وارد کرد اما هیات عالی نظارت بر حسن اجرای سیاستهای کلی نظام، به علت عدم صلاحیت مجلس شورای اسلامی برای تشخیص عناوین رجل سیاسی، مذهبی و مدیر و مدبر بودن و منحصر داشتن این صلاحیت در شورای نگهبان، مانع تبدیل این مصوبه به قانون شد. همین امر پیگیری موضوع اصلاح قانون انتخابات را برای مدتی مسکوت گذاشت. شورای نگهبان که اصلاح قانون انتخابات را از لحاظ کارشناسی لازم و برای کشور ضروری میدانست، خود دست به کار شد و مصوبه سابق خود در سال 96 را که شامل تعاریف کلی از عناوین مذکور بود به روز کرد.
در همین زمینه، هادی طحان نظیف، عضو حقوقدان شورای نگهبان در بخشی از گزارش ۷۸ از سلسله گزارشهای خود از جلسات شورای نگهبان نوشت: چهارشنبه هشتم اردیبهشتماه، جلسه شورای نگهبان برگزار شد. در این جلسه با توجه به نزدیکی ایام ثبتنام داوطلبان انتخابات ریاستجمهوری، مباحثی درباره نابسامانی و بینظمی وضعیت ثبتنام داوطلبان مطرح شد و اعضا همگی نسبت به ساماندهی وضعیت ثبتنام داوطلبان اتفاقنظر داشتند. در سیاستهای کلی انتخابات نیز بر ساماندهی این وضعیت تأکید شده و بر تعیین دقیق معیارها، شاخصها و شرایط عمومی و اختصاصی داوطلبان و نیز شناسایی اولیه توانایی و شایستگی داوطلبان در مرحله ثبتنام و همچنین بر تعریف و اعلام معیارها و شرایط لازم برای تشخیص رجل سیاسی، مذهبی و مدیر و مدبر بودن نامزدهای ریاستجمهوری توسط شورای نگهبان تصریح شده است. در این جلسه، پس از بحث و گفتوگوهای فراوان میان اعضا، مقرر شد مصوبه سال ۱۳۹۶ شورای نگهبان درباره شفافسازی «تعریف و اعلام معیارها و شرایط لازم برای تشخیص رجل سیاسی، مذهبی و مدیر و مدبر بودن نامزدهای ریاست جمهوری» اصلاح شود و برای روشنتر شدن ملاکهای مذکور، داوطلبان ریاستجمهوری هنگام ثبتنام، حداقلی از مدرک تحصیلی، حداقلی از سنوات و سوابق مدیریتی و حداقل و حداکثری از سن داشته باشند و وضعیت ثبتنام داوطلبان نیز تا حدی ساماندهی گردد. این اصلاحیه برای اجرا به وزارت کشور ابلاغ شد. بر اساس این مصوبه شورای نگهبان، عناوین کلی «سوابق کافی، صلاحیت علمی، سن متناسب و...» به صورت شفاف و عینی درآمد. شرایط جدید داوطلبان انتخابات ریاستجمهوری برای ثبتنام به شرح زیر است:
1- در بازه سنی 40 تا 75 سال باشند.
2- حداقل دارای مدرک تحصیلی کارشناسی ارشد یا معادل آن باشند.
3- سابقه تصدی حداقل 4 ساله در سمتهای مدیریتی کشور را که به طور کامل مصادیق آن از جمله برای وزرا ذکر شده را داشته باشند.
4- وزرا، استانداران و شهرداران شهرهای بالای ۲ میلیون نفر جمعیت، فرماندهان عالی نیروهای مسلح با جایگاه سرلشکری و بالاتر میتوانند کاندیدا شوند.
5- علاوه بر ۴ مورد قبل، کلیه داوطلبانی که برای ثبتنام در انتخابات به ستاد انتخابات مراجعه میکنند، باید گواهی عدم سوءپیشینه ارائه دهند و سابقه محکومیت کیفری اعم از محکومیت کیفری مرتبط با جرائم اقتصادی و همچنین محکومیت کیفری مرتبط با جرائم اقدام علیه نظام نداشته باشند.
برخورداری از این شروط، زمینهای است برای اینکه شورای نگهبان بتواند شرایط مقرر در اصل 115 قانون اساسی یعنی رجل سیاسی - مذهبی و مدیر و مدبر بودن و حسن سابقه را در این افراد احراز کند. با این مصوبه امید است آشفتگی نامزدی در انتخابات ریاستجمهوری پایان یابد و تا حد زیادی وضعیت ثبتنام داوطلبان ساماندهی شود.
با توجه به آییننامه جدید، حضور کدام یک از کاندیداهای احتمالی مورد تردید قرار میگیرد؟
با ابلاغ این آییننامه، حضور 3 نفر از کاندیداهای بالقوه یا اعلامی انتخابات آتی با تردید همراه شد. بر اساس بند اول شرایط ابلاغی، محمد غرضی متولد 1320 با 80 سال سن و محمدجواد آذریجهرمی متولد شهریور 1360 با 39 سال و 8 ماه سن خارج از بازه اعلامی قرار گرفته و نمیتوانند در انتخابات پیش رو ثبتنام کنند. همچنین درجه نظامی سرتیپ دومی برای سعید محمد، دیگر کاندیدایی که حضورش را در انتخابات اعلام کرده، میتواند برای ثبتنام او چالش ایجاد کند، البته گفته میشود جایگاه او در فرماندهی قرارگاه خاتمالانبیا سرلشکری بوده که باید دید مقصود عبارت «جایگاه» در بند چهارم همان درجه رسمی است یا جایگاه در امور عرفی نظامی.
ارسال به دوستان
تأیید حکم 20 سال حبس برای اسدالله اسدی
دیپلماسی انفعالی علیه دیپلماتها
گروه سیاسی: میوه دیپلماسی انفعالی دستگاه سیاست خارجه و دولت روحانی، با تایید حکم 20 سال زندان برای دیپلمات ایرانی حاضر در بلژیک چیده شد. به گزارش «وطنامروز»، قریب به 3 سال پس از بازداشت اسدالله اسدی به بهانه واهی تلاش برای بمبگذاری در نشست سازمان منافقین در پاریس و 3 ماه پس از صدور حکم اولیه دادگاه آنتورپ بلژیک، روز گذشته خبر تایید این حکم در خبرگزاریها منتشر شد؛ حکمی که پیش از هر چیز نشان از نقض مصونیت دیپلماتیک برای یک دیپلمات ایرانی دارد. در حالی که بازداشت و محاکمه اسدی به عنوان دبیر سوم سفارت ایران در اتریش برخلاف قواعد و رویههای بینالمللی و مفاد کنوانسیون ۱۹۶۱ وین بوده است اما مقامات دولتی در 3 سال گذشته کمترین تلاشی برای پیگیری پرونده وی از خود نشان ندادند. این نخستینبار پس از «کنوانسیون سال 1961 وین درباره روابط دیپلماتیک» است که دیپلمات یک کشور خارجی در یک کشور ثالث با اتهام کیفری از نوع تروریستی محاکمه میشود؛ مسالهای که باعث شد اسدالله اسدی با استناد به مصونیت دیپلماتیکش در جلسات دادگاه حاضر نشود. «وطنامروز» پیش از این و در گزارشی با عنوان «مصونیت از دست رفته» به عواقب سیاسی و امنیتی فراگیر شدن این بدعت غیرقانونی از سوی کشورهای اروپایی در مواجهه با دیپلماتهای کشورمان پرداخته بود. بر همین اساس نحوه دستگیری، بازداشت و نهایتا محاکمه دیپلمات کشورمان در اروپا را میتوان به عنوان مقیاسی برای توطئههای بعدی دولتهای اروپا علیه دیپلماتهای ایرانی به حساب آورد.
* واکنش سفارت ایران در بروکسل
در همین زمینه سفارت جمهوری اسلامی ایران در بلژیک روز گذشته با صدور بیانیهای درباره حکم دادگاه بلژیک علیه دیپلمات ایرانی بازداشتشده در این کشور، بار دیگر اعلام کرد مراتب اعتراض شدید خود را نسبت به نقض کنوانسیون وین درباره روابط دیپلماتیک ۱۹۶۱ توسط آلمان و بلژیک اعلام کرده و اقدامات این ۲ دولت را نقض آشکار حقوق بینالملل عرفی و رویههای دیپلماتیک میداند. در این بیانیه آمده است: سفارت جمهوری اسلامی ایران در بروکسل ضمن استناد به بیانیه مطبوعاتی مورخه ۱۶ بهمن ۱۳۹۹ درباره حکم دادگاه آنتورپ در پرونده دیپلمات ایرانی، موقعیت را مغتنم شمرده و موارد ذیل را درباره تحولات جاری بیان میدارد: همانطور که در بیانیه مطبوعاتی پیشین نیز اعلام شد جمهوری اسلامی ایران مراتب اعتراض شدید خود را نسبت به نقض کنوانسیون وین درباره روابط دیپلماتیک (۱۹۶۱) توسط آلمان و بلژیک اعلام کرده و اقدامات این ۲ دولت را نقض آشکار حقوق بینالملل عرفی و رویههای دیپلماتیک میداند. حکم دادگاه آنتورپ در ۱۶ بهمن ۱۳۹۹ نشان داد نظام قضایی بلژیک توجهی به ماهیت الزامآور تعهدات مندرج در کنوانسیون وین ندارد. جمهوری اسلامی ایران با ارسال ۲ یادداشت رسمی به بلژیک و آلمان و با استناد به نقض مصونیت شخصی آقای اسدی به عنوان یک دیپلمات وفق کنوانسیون ۱۹۶۱ وین، به طور رسمی صلاحیت دادگاه بلژیکی را مردود دانسته است.
* رد صلاحیت قضایی بلژیک برای رسیدگی به پرونده
خبرگزاری رویترز نیز به نقل از وکیل اسدالله اسدی گزارش داد او صلاحیت قضایی این کشور برای رسیدگی به پروندهاش را رد کرده است. طبق این گزارش، «دیمیتری دی بکو» در جمع خبرنگاران در شهر «آنتورپ» بلژیک با بیان اینکه او تصمیم گرفته درخواست تجدیدنظر ندهد، افزود: برای من کار در این نقطه تمام است. موکل من صلاحیت دادرسی بلژیک را برای قضاوت (پرونده خود) به رسمیت نمیشناسد. وی تاکید کرد اسدی به عنوان رایزن سوم سفارت ایران در وین مصونیت قضایی داشته است. رویترز در ادامه مدعی شده دادستانها تبادل زندانیهای غربی را در ازای آزادی وی رد کردهاند. طبق این گزارش، یکی از نمایندههای دادستانی در همین باره گفت دولت بلژیک درباره تبادل زندانی گفتوگو نخواهد کرد.
ارسال به دوستان
دکتر ولایتی: سیاست بدون قدرت امکان توفیق ندارد اقناع روسیه توسط حاج قاسم جلوی هدر رفتن زحمات در سوریه را گرفت
درس تاریخ به شاگرد
گروه سیاسی: اظهارات نسنجیده ظریف در فایل منتشرشده گفتوگوی وی با سعید لیلاز در مرکز بررسیهای استراتژیک نهاد ریاستجمهوری، واکنشهای تندی را در افکار عمومی ایرانیان برانگیخت. در میان این اظهارات و ادعاهایی که پیرامون سردار شهید حاجقاسم سلیمانی مطرح شد، مساله نسبت «میدان» و «دیپلماسی» نیز با بازخوردهای مختلفی در فضای عمومی و نخبگانی همراه شد. هر چند مقامات دولتی و شخص رئیسجمهور در روزهای پس از انتشار این فایل سعی کردند با ارائه توضیحاتی مقابل هم قرار دادن «میدان» و «دیپلماسی» را حرفی غیردقیق بخوانند اما کماکان ابهامها پیرامون اظهارات ظریف در فضای عمومی جامعه باقی ماند.
در همین زمینه روز گذشته گفتوگوی تفصیلی دکتر علیاکبر ولایتی، وزیر اسبق امور خارجه و از دیپلماتهای باسابقه ایران با تسنیم منتشر شد. ولایتی در این گفتوگو به بررسی تاریخی تاثیرات ۲ مقوله میدان و دیپلماسی بر یکدیگر در موضوع حکمرانی پرداخت و گفت: از مدتی قبل، ۲ موضوع مهم «میدان» و «سیاست»، مورد مباحثه و گفتوگوهایی در داخل کشور قرار گرفت که سرانجام موجب شد مقام معظم رهبری که خود مبدع نظریه جدید «مقاومت منطقهای ناشی از بیداری اسلامی در عصر حاضر» هستند، اخیرا نکات ارزشمندی را به اجمال و اشاره در تبیین دیدگاه خویش مطرح فرمایند. وی ادامه داد: این سخنان، بنده را که افتخار داشتهام در تئوری و عمل در مکتب حضرت ایشان تلمذ کنم و به قدر بضاعت مزجاه، از استعداد و ظرفیت خویش بهره برده و آموختهها را در جهت خدمت به اهداف جمهوری اسلامی ایران به کار بگیرم، وادار کرد چند کلمهای به عرض دوستان و همکاران سیاستمدار خود برسانم؛ با این امید که این توصیهها که برگرفته از تجربههای سالیان طولانی خدمت در این حوزه است، برای اینجانب و دوستان قدیم و جدیدم در حوزه سیاست خارجی، مفید واقع شود.
ولایتی خاطرنشان کرد: موضوع مورد مناقشه این است که بعضی دیپلماسی و بعضی مبارزه میدانی را عامل تعیینکننده در پیشبرد روابط خارجی کشور میدانند. برای روشن شدن مطلب بهترین راه مراجعه به نمونههای تاریخی در تاریخ پرفراز و نشیب معاصر ایران است که من در چند بخش به آنها اشاره میکنم. وی در نخستین مثال، با اشاره به حمله روسها به ایران در سال 1218 هجری قمری (1803 میلادی) گفت: در این مقطع، فتحعلیشاه در تهران مشغول گذران معمول زندگی و سیاستگذاری بود و عباسمیرزای ولیعهد را مامور کرد با نیروهای موجود در آذربایجان، با استفاده از مالیات آن ایالت، مقابل تهاجم روسها بایستد. وزیر اسبق امور خارجه یادآور شد: عباسمیرزا با آن امکانات محدود، 10 سال در برابر یکی از امپراتوریهای قدرتمند جهان آن روز ایستاد و در آغاز جنگ، پیروزیهایی هم به دست آورد به طوری که حتی «سیسیانف» -فرمانده سپاه روس- به دست «حسین قلیخان» - حاکم ایرانی باکو- به قتل رسید که تزار روس (نیکولای اول) ناچار شد «پاسکوویچ» -بزرگترین فرمانده ارتش روس- را برای جنگ فرا بخواند. ولایتی افزود: عباسمیرزا 10 سال در دوره اول جنگهای ایران و روس مقاومت کرد و پس از 10 سال مبارزه، بخشی از شهرهای آذربایجان، ارمنستان و گرجستان را از دست داد. مجددا 13 سال بعد در 1241 با پشتوانه «رساله جهادیه» که 143 نفر از علما و مجتهدان امضا کرده بودند، به مناطق اشغالی آذربایجان و ارمنستان و گرجستان حمله کرد و همه شهرهای اشغالی را از روسها بازپس گرفت ولی باز به دلیل سیاستگذاری منفعلانه فتحعلیشاه در سال 1243 از مناطق بازپس گرفته شده، عقبنشینی کرد، در حالی که فتحعلیشاه در پایتخت شعر میگفت که «کشم شمشیر مینایی که شیر از بیشه بگریزد/ زنم بر فرق «پسکوویچ» که دود از «پطر» برخیزد». وی ادامه داد: با وجود اینکه در نهایت عباسمیرزا در این جنگها شکست خورد اما مقاومت جانانه 12 ساله وی، رعبی در دل روسها افکند که به رغم نقشه اولیه آنها برای رفتن تا آبهای گرم بویژه خلیجفارس و دریای عمان، از ادامه کار منصرف شدند. زمانی که «گریبایدف» -سفیر بیعقل و پر مدعای روس در تهران- طالب اسارت زنهای گرجیالاصل مسلمان ایرانی و اعزام آنها به تفلیس بود، توسط مردم باغیرت ایران کشته شد و متعاقبا عباسمیرزا، هیأتی را به ریاست پسرش، «خسرو میرزا» با همراهی امیرنظام زنگنه و میرزا تقیخان فراهانی (امیرکبیر)، جهت عذرخواهی به مسکو فرستاد و تزار روس که میدانست اگر آن را نپذیرد، مجددا شاید با حمله متقابل عباسمیرزا مواجه شود و این بار با استفاده از تجربه دوره دوم جنگها، ممکن است عباسمیرزا پیروز شود، به فوریت عذرخواهی را پذیرفت و همچنین غرامت سالانه ذکر شده در «قرارداد ترکمنچای» را که قرار بود از دولت ایران دریافت کند نیز بخشید. وزیر اسبق امور خارجه با بیان اینکه آن میدانی که عباسمیرزا گشوده بود، زمینه را برای اعمال سیاست «امیر نظام زنگنه و میرزا تقیخان فراهانی جوان» آماده کرد، گفت: در واقع اگر ترس از اقدامات میدانی عباسمیرزا نبود، به چه دلیل روسها باید ناراحتی بزرگ دیپلماتیک ناشی از کشته شدن سفیر خود در تهران را بپذیرند و از گرفتن غرامت هم منصرف شوند؟ آیا همراه هیأت اعزامی، سپاه رزمی کارآمدی بود که اگر نمیپذیرفتند، مسکو را فتح میکردند؟
ولایتی در ادامه به یک موضوع تاریخی دیگر، این بار در مساله افغانستان اشاره کرد و اظهار داشت: با توطئه و دسیسه انگلیسیها، در «هرات» - که «ولیعهدنشین عهد صفوی» بود- به قصد جدایی از ایران، شورشی به سرکردگی «امیر دوست محمدخان» به پا شد و متعاقب آن «سالار» فرزند آصفالدوله در خراسان با تحریک انگلیسیها، شورش دیگری به پا کرد تا خراسان نیز مانند هرات جدا شود. «امیرکبیر» در سال 1264 که نخستین سال حکومت «ناصرالدین شاه» بود و امیرکبیر نخستوزیر ایران و در رأس سیاستگذاری حکومت ناصرالدین شاه قرار داشت، به «سلطان مراد میرزا» فرزند «عباسمیرزا» که حاکم «قرچه داغ» بود، فرمان داد به خراسان رفته و فتنه سالار را دفع کند و وی موفق به این کار شد و از آن پس لقب «حسامالسلطنه» گرفت.
به گفته ولایتی، وی به عنوان والی خراسان، اقدام به سرکوب شورش هرات کرد و با شکست «دوست محمدخان» در آنجا نیز موفق شد و به نام ناصرالدین شاه خطبه خواند و سکه ضرب کرد و سکهها را برای ناصرالدین شاه در تهران فرستاد و «شمسالشعرا سروش اصفهانی» قصیدهای در فتح هرات گفت. وزیر اسبق امور خارجه کشورمان یادآور شد: سال 1273 یعنی سال نهم حکومت ناصرالدین شاه، ایشان در فتحنامهای که به مناسبت فتح هرات به شاه نوشت، از وی اجازه خواست با نیروهای خود از «تنگه خیبر» عبور کند و وارد «دره سند» شود که رگ حیات حاکمیت کمپانی هند شرقی را قطع کند که متعلق به انگلیس و در حال برقراری تسلط کامل بر هند بود و با نیروهای «بهادر شاه ظفر»، آخرین پادشاه گورکانی هند، درگیر جنگ بود. ولایتی افزود: در واقع حسامالسلطنه قصد داشت با کمک و حمایت نیروهای بهادر شاه، انگلیسیها را تحت فشار قرار دهد تا دست از خوزستان بردارند و از آن طریق هرات را نجات دهد اما کارشکنیهای انگلیس در مرکز، توسط «مهدعلیا» -مادر ناصرالدینشاه- و «میرزا آقاخان نوری»-صدراعظم وابسته به سفارت انگلیس- او را وادار به تخلیه هرات کرد.
نکته مهم این است که میرزا آقا خان نوری، عنصر وابسته به سفارت انگلیس و دارای روابط نزدیک با «مهدعلیا»، طی نامه غلاظ و شدادی، از وی که فرزند خلف عباسمیرزا بود و خراسان و هرات را از خطر جدایی از ایران نجات داده و مانند نادر، عازم فتح هند و این بار برای استخلاص آن سرزمین از استعمار انگلیس بود، خواست هرات را ترک کند؛ یعنی چند سال بعد از پیروزی، تسلیم شورشیان کند! دیپلمات باسابقه کشورمان خاطرنشان کرد: در این وقایع تاریخی، فرمانروایی سیاسی کشور، ابتدا در دست امیرکبیر بود که توانست به طور صحیح و وطنپرستانهای از نیروهای میدانی میراث سردار رشید ایران یعنی عباسمیرزا استفاده کرده و خراسان و هرات را نجات دهد ولی زمانی که مرکزیت سیاسی کشور در اختیار مثلث «مهدعلیا»، «میرزا آقاخان» و «سفارت انگلیس» قرار گرفت، آن فاجعه تاریخی به وجود آمد و موجب جدایی هرات از ایران شد.
* علت مخالفت غربگرایان برای ارتباط با روسیه چیست؟
ولایتی به سومین موضوع تاریخی در مقطع پیروزی انقلاب اسلامی اشاره کرد و گفت: در ابتدای حکومت جمهوری اسلامی ایران، تلاشهای بسیار ارزشمندی در جهت اعمال سیاست موازنه منفی، یعنی عملیاتی شدن شعار محوری «نه شرقی- نه غربی» انجام شد و الحق حمایت از مردم افغانستان از یک سو و مردم فلسطین از سوی دیگر که در هر دوی آنها جمهوری اسلامی ایران، به صورت متوازن در جهت مقابله با سلطه بیگانه چه غربی و چه شرقی تلاش کرد و بهای سنگینی برای آن پرداخت، نشانگر باور عمیق و عملی ایران اسلامی بود. وی ادامه داد: بعد از فروپاشی شوروی، روسیه از یک کشور با وزن یک ابرقدرت به یک قدرت بزرگ و تأثیرگذار در فعل و انفعالات جهانی تغییر کرد و به تعبیر حضرت امام خمینی(ره) عملا آرمان مارکسیستی را به موزه تاریخ سیاسی جهان سپرد. وزیر اسبق امور خارجه اظهار داشت: وقتی آن کشور دیگر داعیهای در تأسیس حکومت جهانی «پرولتاریا» نداشت، جمهوری اسلامی ایران تصمیم گرفت با آن دولت، به عنوان یک همسایه مقتدر و صاحب تکنولوژی درجه یک دفاعی، هستهای و فضایی (حتی پیشرفتهتر از آمریکا) در این حوزهها رابطه برقرار کند. ولایتی افزود: از آن پس «غربگرایان» و «غربدوستان»، از جمله آنهایی که مارک غربگرایی ندارند اما دلبسته غرب هستند، به مخالفت با برقراری رابطه معقول براساس احترام متقابل، حقوق برابر و عدم مداخله در امور داخلی یکدیگر با روسیه برآمدند و «غربگرایان»، با عوامفریبی و تکیه بر ذهنیتهای تاریخ گذشته، مبتنی بر برداشت سلطهجویانه کمونیستهای جهان با محوریت مسکو، با تبلیغات پنهان و آشکار، برقراری ارتباط راهبردی با روسیه را مورد تهاجم قرار دادند. وی از دیگر دلایل و قرائن غیرمستقیم این روسستیزی را دلبستگی بعضی ایرانیان مقیم غرب نسبت به غرب دانست که قریب به 50 درصد جمعیت کل ایرانیان خارج از کشور بوده و اغلب طبقه تحصیلکرده و ثروتمند و با دسترسی وسیع به رسانههای بینالمللی هستند و میخواهند رابطه ایران و کشورهای غربی مبتنی بر تسهیلات و آسانگیری ویزا و رفت و آمد بین ۲ طرف باشد.
* سیاست بدون قدرت امکان توفیق ندارد
وزیر اسبق امور خارجه تصریح کرد: هر کدام از این افراد که مردمی مسلمان و ایراندوست هستند، اگر به طور متوسط، حداقل با 5 نفر از اقوام و دوستان نزدیک مقیم ایران در ارتباط باشند، میتوان گفت 10 میلیون نفر طالب ارتباط متعارف با غرب هستند. در حالی که تعداد ایرانیان موجود در کشورهایی مانند روسیه و چین، بسیار اندک و غیرقابل مقایسه با ایرانیان مقیم در غرب است. ولایتی خاطرنشان کرد: شهید بزرگوار ما، سپهبد حاجقاسم سلیمانی که یکی از مصادیق ارزشمند قهرمانان بزرگ ایران و همچون عباسمیرزا میراثدار ایران قدرتمند پیرو اهلبیت(ع) بوده است، هم صاحب تدبیر شجاعانه میدانی و هم دارای دید راهبردی در مدیریت سیاسی کشور بود که به موقع اقدامی ارزشمند در جهت اجرای تدابیر تعیینکننده مقام معظم رهبری در حوزه سیاستهای منطقهای انجام داد و درست زمانی که بیش از 80 کشور با محوریت آمریکا و اروپای غربی در حوزههای بینالمللی و تهاجم نظامی، عرصه را بر سوریه تنگ کرده بودند و در چند سال اول، فقط ایران بود که از سقوط سوریه توسط آمریکا و صهیونیستها با پادویی برخی کشورهای ذلیل منطقهای جلوگیری میکرد، توانست روسها را قانع کند به کمک بیایند و از هدر رفتن زحمات و فداکاریهای چند ساله ایران و سوریه و حزبالله جلوگیری و پیروزی نهایی سوریه را قطعی کرد. وی افزود: کیست که نداند اگر تدبیر مقام معظم رهبری با اجرای موفق سردار نبود، سوریه و متعاقب آن عراق دچار مشکلات عدیده میشدند و سرنوشت آنها این نبود که امروز شاهد آن هستیم و به این ترتیب، حزبالله و حماس و جهاد اسلامی نیز تحت فشار قرار میگرفتند که معلوم نبود در مقابل سیل مهاجم ایادی شیطان بتوانند آنطور که امروز ایستادهاند، مقاومت کنند. وزیر اسبق امور خارجه در جمعبندی این بحث گفت: بعضی به این واقعیت توجه ندارند که سیاست بدون قدرت، امکان توفیق ندارد؛ اگرنه کشورهای کوچک و حتی ذرهبینی، این امکان را داشتند که سرنوشت دنیا را در دست بگیرند.
* میدان مقتدر نیازمند سیاستمدار مقتدر است
ولایتی با تاکید بر اینکه یک میدان مقتدر، نیازمند سیاستمدار مقتدر و بصیر برای حرکت با اقتدار توأم با بصیرت در صحنه بینالمللی است، افزود: سیاست منطقهای جمهوری اسلامی ایران، در «مقاومت حول محور بیداری اسلامی» معنی پیدا میکند. وی اضافه کرد: امروز اگر از یمن تا عراق و سوریه و لبنان و فلسطین، خط مقاومت و اتحاد کلمه هر روز پررنگتر میشود، مدیون سیاست آرمانی جمهوری اسلامی است و بدون حرکت در جهت این تفکر، هیچ دلیل دیگری برای اتحاد کلمه بین کشورهای اسلامی با سابقه طولانی مبارزه علیه صلیبیون، استعمارگران و صهیونیسم وجود ندارد. وزیر اسبق امور خارجه با بیان اینکه با تعارفات و تشریفات، هیچ کس جان خود را فدای وطنهای اسلامی فلسطین و عراق و سوریه و ایران و لبنان و یمن نخواهد کرد، گفت: توصیه متواضعانه و برادرانه اینجانب به دوستان سیاستمدار جمهوری اسلامی ایران این است که قدر شهدای گرانقدر ایران، عراق، سوریه، لبنان، فلسطین و یمن را بدانیم و در مقابل عظمت این بزرگان «پرچمدار تجدید حیات اسلام»، سر تعظیم فرود آوریم و همانطور که آنها از جان خویش گذشتند، ما هم از خودی خویش بگذریم.
ارسال به دوستان
روحانی دیروز با اشاره به مذاکرات وین: به مردم اعلام میکنم تحریم شکسته شده است این در حالی است که وی تیرماه 94 پس از امضای برجام مدعی شده بود: تمام تحریمهای اقتصادی شامل مالی، بانکی، بیمه، حملونقل، پتروشیمی و فلزات گرانبها بالمره «لغو» خواهد شد و نه تعلیق
بالمره!
فاصله معنادار
گروه سیاسی: یک ماه پس از اعلام پایان پیک کرونا از سوی روحانی، روز گذشته وی از شکسته شدن تحریمهای خارجی خبر داد. به گزارش «وطنامروز»، رئیسجمهور در جلسه هیات دولت در توضیح عملکرد موفق(!) اقتصادی دولت با تاکید بر اینکه برای همه مردم تلاش کردیم، اظهار داشت: نزدیک ۳۰ هزار میلیارد برای کرونا پرداخت شده است. اقدامات دولت در سال ۹۹ در تاریخ کشورمان بینظیر است. قولی که به مردم عزیز دادیم این است که در ماههای پایانی دولت، همچنان اهدافمان را دنبال میکنیم. هدف ما این است کرونا را مهار کنیم، تحریمها را برداریم، معیشت مردم بهتر شود و طرحهایی که باقی مانده را تمام کنیم. وی تاکید کرد: معنی اینکه قیمت دلار دارد کاهش پیدا میکند این است که ارزش پول ما بیشتر و تورم کاهش مییابد. مردم دارند ثمره ایستادگی و مقاومت را در وین میبینند. اگر گزارش درست باشد و دغلکاری نداشته باشد، پیروزی دولت در ماههای پایانی است. به مردم اعلام میکنم تحریم شکسته شده است.
* نسخه معیوب 95 درصدی
اظهارات رئیسجمهور و تاکیدش بر شکسته شدن تحریمها در شرایطی است که روزنامه «ایران» روز گذشته از لغو 95 درصد تحریمها از سوی آمریکا در قبال بازگشت ایران به تعهدات برجامیاش خبر داده و نوشته بود: «این همان موضوعی است که مخالفان داخلی برجام به بهانه آن با رویکرد جاری ایران در مذاکرات وین مخالفت میکنند. به اعتقاد این دسته از منتقدان، آمریکا باید همه تحریمهای غیربرجامی را که از سالها پیش و همچنین در چند سال گذشته به تصویب رسیده است بدون مذاکره بردارد، در غیر این صورت تهران نباید با برداشتن 95 درصد تحریمهایی که آمریکا آماده لغو آنهاست، موافقت کند».
طرح این گمانه در ارگان رسمی دولت در حالی است که موضع رسمی ایران که پیش از این از سوی رهبر معظم انقلاب ابلاغ شده است «رفع تمام تحریمها» و «راستیآزمایی» تحریمهای لغو شده است. مضاف بر اینها، اساسا پروسه لغو تحریمها پروسهای کیفی و نه کمی است. به عبارت دیگر، اکتفا کردن به اینکه 95 درصد تحریمها در برابر 100درصد تعهدات ایران برداشته شود لزوما به معنای برداشته شدن 95درصد بار فشارهای تحریمی نیست و وجود یک تحریم حسابشده میتواند بسیاری از تحریمهای لغو شده را بلااثر کند. بر همین مبنا خط رسانهای دولت و تاکید پیشاپیش رئیسجمهور به شکسته شدن تحریمها میتواند زاویه آشکاری با موضع رسمی نظام داشته باشد، امری که پیش از این و در قالب برخی ادعاها پیرامون کوتاه بودن پروسه راستیآزمایی از سوی رئیسجمهور نیز مشاهده شده بود.
* حکایت لغو بالمره تحریمها!
اما فارغ از گمانهزنیها پیرامون لغو 95 درصد تحریمها، صراحت روحانی در بیان شکسته شدن تمام تحریمها آن هم پیش از هرگونه توافق رسمی در وین نمیتواند اقدامی متضمن منافع ایران باشد. چنین بیانی نمیتواند پیامی جز آمادگی کشورمان برای پذیرش توافقهای حداقلی به طرف مقابل مذاکرات مخابره کند. روحانی پیش از این نیز بارها با قطعیت از پایان تمام تحریمها و ترک افتادن بر دیوار تحریمها خبر داده بود که در مشهورترین مورد به سخنرانی وی پس از انعقاد برجام میتوان اشاره کرد که در آن به برداشته شدن «بالمره» تمام تحریمها تاکید شده بود. بر همین اساس بخش قابل توجهی از افکار عمومی این روزها اعتماد پیشین را به وعدههای رئیسجمهور و قطعیتهایش پیرامون رفع تحریمها از دست داده است اما باز هم نمیتوان برخی گمانهزنیها پیرامون تلاش دولت برای سوءاستفاده انتخاباتی از مذاکرات وین را نادیده گرفت.
******
فاصله معنادار
گروه سیاسی: عباس عراقچی، معاون سیاسی وزیر امور خارجه و رئیس تیم مذاکرهکننده ایرانی در مذاکرات وین روز شنبه اعلام کرده بود: تحریمهای موضوعی و بخشی مثل تحریم بخش انرژی ایران که شامل نفت و گاز میشود یا تحریم صنعت خودرو، تحریم مالی، بانکی و بنادر، بر اساس توافقاتی که تا الان صورت گرفته است، همه این تحریمها باید برداشته شود و توافق هم در این زمینه وجود دارد. عراقچی همچنین ادعا کرد: در کنار این برخی افراد، اشخاص و نهادها هستند که به صورت خاص مورد تحریم واقع شدند و لیست بلندبالایی است. مذاکرات درباره این لیست هنوز ادامه دارد و درباره اکثریت آنها تا الان موافقت شده که از فهرست تحریمها خارج شوند.
ادعاهای عراقچی در حالی است که یک منبع آگاه به شبکه خبری پرس تیوی گفت: آمریکا بر حفظ تحریمهای فلجکننده علیه ایران اصرار دارد و به بهانههای مختلف درصدد تحمیل برجامی به مراتب ضعیفتر از برجام سال 2015 است.
شبکه خبری انگلیسیزبان «پرس تیوی» دیروز از یک منبع مطلع در تهران کسب اطلاع کرد آمریکا تاکنون نهتنها انجام اصلاحاتی را که باعث کاهش ریسک همکاری اقتصادی و بانکی با ایران میشود، نپذیرفته است، بلکه عملا ریسک همکاری با ایران را بالاتر برده است. به گفته این منبع مطلع، آمریکا بر حفظ ساختار تحریمهای فلجکننده بویژه عدم لغو قانون کاتسا اصرار دارد. همچنین آمریکا رفع تحریم از نهادها و افراد باقیمانده در لیست تحریم SDN را به میزان زمان اجرای برجام رد کرده است.
این منبع آگاه ادامه داده است که عدم لغو قانون کاتسا و ادامه تحریمهای افراد و نهادهای ایرانی به بهانههای مختلف به معنی فلج شدن تعاملات بانکی و اقتصادی در خارج و حتی در داخل ایران است و منجر به نوعی خودتحریمی در داخل کشور میشود.
وی به پرس تیوی گفته است در حالی که کاتسا از جمله قوانین تحریمی است که در دوره ترامپ در ادامه تحریمهای فلجکننده وضع شده، تاکنون نشانهای از تمایل آمریکا به لغو آن دیده نشده است. منبع مطلع در اظهارات خود به پرستیوی تصریح کرده است که آمریکا با حفظ این تحریمها به بهانههای مختلف درصدد تحمیل برجامی به مراتب ضعیفتر از برجام سال ۲۰۱۵ به ایران است که عملا هیچگونه گشایشی در اقتصاد ایران ایجاد نخواهد کرد.
اما در واکنش به منبع آگاه پرس تیوی، سخنگوی وزارت امور خارجه روز گذشته در پاسخ به سؤال خبرنگاران درباره مطالب منتشر شده به نقل از یک منبع آگاه درباره اصرار آمریکا بر حفظ تحریمها یادآور شد: نکات اختلافی بین ایران و آمریکا در وین کم نیست و برخی مواضع آمریکا در وین قابل قبول نبوده و از این رو است که هیات ایرانی گفتوگوهای وین را با دقت و نکتهسنجی پیش میبرد.
سعید خطیبزاده درباره اظهارات مطرح شده مبنی بر اینکه آمریکا بر حفظ تحریمهای فلجکننده علیه ایران اصرار دارد و به بهانههای مختلف به دنبال تحمیل برجامی به مراتب ضعیفتر از برجام سال ۲۰۱۵ است، اظهار داشت: نهتنها این مورد و موارد ادعایی شبیه این غلط است، بلکه همه یقین بدانند اگر آمریکا اصراری بر اینگونه امور داشت قطعا تاکنون گفتوگوها متوقف شده بود.
دستگاه دیپلماسی دولت و تیم مذاکرهکننده ایرانی در اقدامی خلاف مصالح ملی با توانی مضاعف سعی در اعتبارزدایی از روایتهای منابع آگاه شبکه پرس تیوی کرده و اقدام به تکذیب عجیب و سوالبرانگیز اخبار این منابع از خروجی مذاکرات دیپلماتیک در گرند هتل وین میکنند.
این در حالی است که تمام اخباری که منابع آگاه این شبکه پیرامون نتیجه مذاکرات و اهداف آمریکاییها اعلام کردهاند به فاصله اندکی مورد تایید طرف آمریکایی واقع شده است.
در حال و هوایی که عراقچی از وارد شدن به نگارش متن توافق در برخی حوزهها خبر میدهد وزیر خارجه آمریکا سهشنبه در گفتوگو با روزنامه فایننشال تایمز عنوان کرد: همچنان مسیری طولانی برای طی شدن در مذاکرات وین وجود دارد.
«آنتونی بلینکن» بار دیگر در این مصاحبه بر ضرورت بازگشت ایران به تعهدات خود تحت توافق هستهای تاکید کرد.
از طرف دیگر «جیک سالیوان» مشاور امنیت ملی آمریکا هم اظهار داشت که هنوز با ایران در وین به توافق نرسیدهایم و مسافتی وجود دارد که باید طی شود تا از موانع عبور کنیم. وی در ادامه گفت: «دیپلماتهای ما در هفتههای آینده برای بازگشت متقابل به توافق به کار خود ادامه میدهند». مشاور امنیت ملی آمریکا اضافه کرد: «ما هنوز با ایران به توافق نرسیدهایم و امیدواریم در جهت رسیدن به هدف رئیسجمهور بایدن پیش برویم».
* تا بازگشت راه طولانی است
افزون بر اینها، پایگاه خبری آکسیوس به نقل از منابعی گزارش داد که «جو بایدن» رئیسجمهور آمریکا در دیدار «یوسی کوهن» رئیس سازمان جاسوسی رژیم صهیونیستی به او گفته است که واشنگتن تا بازگشت به توافق هستهای راه طولانی در پیش دارد.
در گزارش آکسیوس آمده است بایدن به رئیس موساد همچنین اطمینان داده است که واشنگتن در آینده مواضع رژیم صهیونیستی را مدنظر قرار خواهد داد. این دیدار که عصر روز جمعه به وقت واشنگتن انجام شده است درست بعد از مکالمه تلفنی بایدن با «بنیامین نتانیاهو» نخستوزیر رژیم صهیونیستی صورت گرفته است.
بر اساس گزارش آکسیوس، دیدار بایدن و کوهن حدود یک ساعت طول کشیده و در کنار بایدن نیز علاوه بر «ویلیام برنز» رئیس سیا، «جیک سالیوان» مشاور امنیت ملی کاخ سفید نیز حضور داشته است.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|