|
کنست رژیم صهیونیستی دیروز رأی به تشکیل کابینه نفتالی بنت داد
به زمینخوردن دلقک
تشکیل کابینه جدید به منزله پایان دوران ۱۲ ساله نخستوزیری بنیامین نتانیاهو است
گروه بینالملل: عصر دیروز مطابق اعلام قبلی دفتر رسانهای کنست، جلسه تعیین بیستوچهارمین رئیس کنست و رای اعتماد به کابینه جدید رژیم صهیونیستی به عنوان سیوششمین کابینه اسرائیل برگزار شد؛ جلسهای که با تنش و اعتراض حامیان همحزبی نتانیاهو همراه شد تا جایی که یائیر لاپید، رئیس حزب «آیندهای هست» و مامور تشکیل کابینه نتوانست در این نشست سخنرانی کند.
به هر ترتیب کنست رژیم صهیونیستی دیروز با ۶۱ رأی از مجموع ۱۲۰ رأی ممکن رأی به تشکیل کابینه «تغییر» داد، کابینهای که میتوان گفت با یک رأی حداقلی و به شکلی متزلزل تشکیل شده است.
حدود ۲ هفته قبل بود که لاپید، موفقیت خود در تشکیل کابینه جدید اسرائیل را از طریق ائتلاف با ۷ حزب راست، میانه و چپ و برای نخستینبار یک حزب عربی اعلام کرد. بر این اساس قرار است نفتالی بنت در ۲ سال اول پست نخستوزیری را عهدهدار شود و بعدا لاپید جایگزین وی شود. اعطای رای اعتماد به کابینه ائتلافی به ۱۲ سال قبضه قدرت توسط بنیامین نتانیاهو، رهبر حزب «لیکود» پایان داد. این نشست در شرایطی برگزار شد که تدابیر شدید امنیتی در سراسر سرزمینهای اشغالی برقرار بود و نگرانیهای جدی درباره واکنش حامیان راستگرای نتانیاهو مطرح شده بود. علاوه بر این با توجه به احتمال برگزاری مراسم موسوم به راهپیمایی پرچمها که بر اساس مصوبه قبلی کابینه امنیتی این رژیم قرار است فردا از سوی گروههای افراطی صهیونیست در حریم مسجدالاقصی و بیتالمقدس برگزار شود، هشدارها درباره تهدیدات مقاومت فلسطین درباره مقابله با هرگونه هتک حرمت به مسجدالاقصی شدت گرفته بود. بدون شک تصمیمگیری درباره اینکه راهپیمایی پرچمها فردا (سهشنبه) برگزار شود یا خیر، مهمترین تصمیم امنیتی نفتالی بنت در آغاز نخستوزیریاش خواهد بود. این در حالی است که علاوه بر تهدید جدی مقاومت فلسطین، دولت آمریکا نیز برپایی این راهپیمایی را مغایر با حرکت در مسیر آرامش عنوان کرده و از طریق بنی گانتس مخالفت خود را با صدور هرگونه مجوز به آن اعلام کرده است.
* تنش در جلسه رأی اعتماد به کابینه
به گزارش «وطنامروز» به نقل از شبکه الجزیره، جلسه دیروز پارلمان رژیم صهیونیستی برای رای اعتماد به کابینه ائتلافی «نفتالی بنت و یائیر لاپید» با تنش و اخراج شماری از اعضای پارلمان همراه شد. برخی اعضای پارلمان رژیم صهیونیستی در جلسه دیروز پارلمان به نفتالی بنت، رئیس حزب یمینا اعتراض کرده و سخنان او را قطع کردند. رئیس پارلمان رژیم صهیونیستی نیز به خاطر تحریم سخنان بنت تعدادی از نمایندگان حزب «صهیونیسم دینی» را اخراج کرد. این در حالی بود که بنت، کاندیدای نخستوزیری چرخشی این رژیم سخنان خود را با تشکر از «بنیامین نتانیاهو» و همسر او که هر دو متهم به فساد هستند، آغاز کرده بود. طبق گزارشها، به دلیل فضای پرتنش جلسه، «یاریو لوین» رئیس کنست به نمایندگان بیشتری دستور داد نشست را ترک کنند.
* بنت: به شهرکسازی در کرانه باختری ادامه میدهیم
بنت در بخشی از سخنرانی خود به لفاظی علیه ایران پرداخت و گفت برنامه هستهای ایران که «نزدیک به نقطه تصمیمگیری است» چالش اصلی کابینه وی خواهد بود. وی به تهدید حماس نیز پرداخت و ادعا کرد: اگر حماس به آتشبس پایبند باشد ما هم موافقیم اما اگر خشونت را علیه اسرائیل انتخاب کند، با دیوار آهنی مواجه خواهد شد. بنت در ادامه با اشاره به تنش پیش آمده در کنست گفت: ما با چالشی روبهرو هستیم که در خیابانها مشهود است، این همان شکافی است که اکنون در داخل ساختمان کنست نیز وجود دارد. با وجود این وضعیت بودجهای برای اسرائیل تصویب نمیشود. وی افزود: ائتلاف ما برای پرهیز از انتخابات پنجم و ششم بود. انتخابات پنجم و ششم به معنای نفرت بیشتر است و این همان چیزی است که اسرائیل را از بین میبرد. این یک لحظه مهم سیاسی است و من از همه میخواهم خویشتنداری کنند. ما تلاش خواهیم کرد تا اسرائیل را از بحرانهایش خارج کنیم. بنت خطاب به معترضان گفت: ما 4 سال دیگر انتخابات خواهیم داشت و سپس شما میتوانید هر آنچه را که میخواهید مطرح کنید. در حال حاضر ما برای ترمیم وزارت خارجهای که ابزاری برای قدرت اسرائیل است تلاش خواهیم کرد. این نخستوزیر راستگرا در ادامه با اشاره به بحران بیکاری در فلسطین اشغالی گفت: 15درصد از نیروی کار در اسرائیل در بخش فناوری خواهد بود و ما بیکاری را کاهش خواهیم داد. او با اشاره به تهدیدات امنیتی گفت: ما تواناییهای دفاعی و تهاجمی اسرائیل را افزایش خواهیم داد، زیرا تهدیدهای امنیتی متوقف نشده است. وی همچنین بر تداوم شهرکسازیها در کرانه باختری تاکید کرد و گفت: ما از شهرکسازی در همه مناطق بویژه منطقه C پشتیبانی خواهیم کرد.
یائیر لاپید، رئیس حزب «یشعتید» که با بنت برای تشکیل کابینه ائتلافی متحد شده، سخنرانی خود را در کنست رها کرد و خطاب به اعضای پارلمان رژیم صهیونیستی گفت این تصمیم را به دلیل وقفههایی که در طول سخنرانی بنت ایجاد شد، اتخاذ کرده و اقدام اعضای حزب نتانیاهو را شرمآور خواند.
* عناصر تشکیلدهنده و ساختار کابینه ائتلافی
ائتلاف به وجود آمده برای تشکیل کابینه شامل 61 نماینده «کنست» از 8 حزب حاضر در این نهاد رژیم صهیونیستی شامل حزب «اسرائیل خانه ما» به ریاست آویگدور لیبرمن، حزب «کار» به ریاست «میراف میخائیلی»، حزب «مرتس» به ریاست «نیتسان هورویچ»، حزب «آبی سفید» به ریاست «بنی گانتس»، حزب «یمینا» به ریاست «نفتالی بنت» و حزب «یش عتید» به ریاست «یائیر لاپید»، حزب «امید نو» به ریاست «گدعون ساعر» و حزب فلسطینی«الموحده» به ریاست «منصور عباس» شکل گرفته است. بر اساس توافقی که بین همه احزاب شکل گرفت، کابینه فعلی طبق روشی که به «قانون نروژی» معروف است عمل خواهد کرد و دارای 28 وزیر و 6 پست معاون وزیر خواهد بود. این قانون به هر فهرست پارلمانی اجازه خواهد داد اعضای آنها تا 6 مرتبه از پست وزارت استعفا دهند و فرد دیگری جای فرد مستعفی را بگیرد و در عین حال پس از استعفا بتوانند به عنوان نماینده به کنست بازگردند. بر همین اساس کابینه امنیتی از 12 وزیر تشکیل خواهد شد که این 12 وزیر به طور مساوی بین راستگرایان و میانه و چپ تقسیم خواهند شد، با این نکته که لیبرمن جزو چپگرایان محسوب شده است تا عملا راستگرایان در اکثریت باشند. علاوه بر این توافق شده است در صورتی که بنت از طریق صدور حکم «عدم کفایت سیاسی» از سوی کنست از پست نخستوزیری عزل شد، دیگر در هیچ منصب دولتی نتواند قرار گیرد. ائتلاف پس از گذشت یک سال از کار دولت در این باره قانونی را تصویب خواهد کرد.
* شانس کابینه ائتلافی برای بقا چقدر است؟
ائتلاف به وجود آمده از 8 حزب نامبرده برای جلوگیری از انحلال توافقی مکتوب را به امضا رساندند که در آن شرایط تشکیل کابینه و اختلافات آینده پیشبینی شده است تا از احتمال انحلال آن کاسته شود، ضمن آنکه راهبرد و اولویتهای اجرایی کابینه نیز مشخص شده است. اگر چه این توافق، امتیازات هر یک از احزاب را به طور مشخص ذکر کرده است تا احزاب به باجخواهیهای اضافی اقدام نکنند و از این جهت شکنندگی کابینه فعلی تا حدی ترمیم شود اما نمیتوان مطمئن بود اختلاف نظری که با هدف کنار گذاشته شدن نتانیاهو این احزاب را گرد هم آورده است، تا پایان عمر این کابینه مسکوت باقی بماند. روز گذشته در آستانه تشکیل کابینه ائتلافی رژیم صهیونیستی، منابع رسانهای از نشانههای بروز اختلاف در این ائتلاف قبل از تشکیل آن خبر دادند. در همین رابطه روزنامه «اسرائیل الیوم» اعلام کرد «ایلی اویدار» یکی از چهرههای سرشناس و پرنفوذ حزب «اسرائیل خانه ما» به رهبری آویگدور لیبرمن با سمتی که برای او در دولت جدید تعیین شده، مخالفت کرده است. این روزنامه اشاره کرد که اویدار تهدید کرده با این وجود، به شیوهای مستقل به دولت جدید رای خواهد داد. همین نشانهها سبب شده که تازهترین نظرسنجیها از اعتقاد اکثریت جامعه رژیم صهیونیستی از کوتاه بودن عمر این کابینه حکایت کند. دیروز شبکه 7 تلویزیون رژیم صهیونیستی با انتشار تازهترین نتایج نظرسنجی صورتگرفته درباره کابینه ائتلافی اعلام کرد اکثریت صهیونیستها معتقدند کابینه ائتلافی یائیر لاپید، رهبر حزب یش عتید و نفتالی بنت، رهبر حزب یمینا زیاد دوام نخواهد آورد. بر اساس نتایج این نظرسنجی، 43 درصد از شرکتکنندگان گفتهاند عمر این دولت کوتاه خواهد بود، 30 درصد گفتهاند دولت جدید برای مدتی طولانی روی کار خواهد بود اما تا پایان 4 سال دوام نمیآورد و تنها 11درصد گفتهاند دولت تغییر 4 سال کامل فعالیت خواهد کرد. همچنین این سوال از شرکتکنندگان پرسیده شده که انگیزههای نفتالی بنت از پیوستن به دولت تغییر چه بوده که 61 درصد گفتهاند اهداف شخصی و بلندپروازی بنت علت اصلی همکاری او با لاپید است و تنها 20 درصد گفتهاند علت پیوستن او به دولت جدید عوامل ایدئولوژیک است و 19 درصد نیز گفتهاند نمیدانند. سوال دیگری که در این نظرسنجی مطرح شده، این بوده که آیا بنت به توافق به دست آمده با لاپید پایبند خواهد ماند که 49 درصد گفتهاند او به این توافق احترام میگذارد و 29 درصد هم گفتهاند او به این توافق پایبند نخواهد بود اما قبل از پایان دوره نخستوزیریاش دولت فروخواهد پاشید. 7 درصد هم تاکید کردهاند بنت به تناوب در نخستوزیری با لاپید پایبند نخواهد بود. در رابطه با سوال سوم باید گفت طبق توافق صورتگرفته بین لاپید و بنت، به نظر میرسد نفتالی بنت همانند نتانیاهو این امکان را داشته باشد تا در پایان دوره 2ساله نخستوزیری خود با دستاویز قرار دادن موضوع بودجه و عدم تصویب آن، دولت را منحل کند و همان سناریوی نتانیاهو علیه بنی گانتس را علیه لاپید پیاده کند. علاوه بر این موارد نباید اقداماتی را که راستگرایان و نتانیاهو از هماکنون برای سقوط این کابینه انجام خواهند داد از نظر دور داشت. برخی رسانههای صهیونیستی و آمریکایی با تشبیه نتانیاهو به ترامپ، احتمال اینکه قبل از انتقال قدرت بحرانسازی کند را ممکن میدانند. خانواده نتانیاهو حاشیههایی را به وجود آوردهاند و برخی حامیان وی در عرصه اجتماعی اقدام به تنشآفرینی در جامعه صهیونیستی کردهاند. از سوی دیگر وضعیت قضایی نتانیاهو، وی را در بحرانی قرار داده است که ظرفیت بحرانسازی او را بالا میبرد، چه اینکه چهرههای سرشناس حزب لیکود کماکان بر این نکته تاکید دارند که نتانیاهو باید ریاست این حزب را به عنوان اصلیترین حزب مخالف کابینه ائتلافی بر عهده داشته باشد.
* نخستوزیر جدید زمانی برای فرصتسوزی ندارد
کابینه جدید رژیم صهیونیستی علاوه بر عناصر و ساختار تشکیلدهنده آن، از منظر وضعیت تحویل قدرت نیز متفاوت از کابینههای قبلی است؛ به نحوی که نفتالی بنت، به عنوان نخستوزیر نمیتواند همانند اسلافش دوره 100 روزه استراحت را که روال معمول همه نخستوزیران رژیم صهیونیستی برای به دست گرفتن سکان هدایت کابینه بود، داشته باشد. در همین رابطه روزنامه یدیعوت آحارانوت نوشت کابینه جدید پس از تایید از سوی کنست زمان زیادی در اختیار ندارد و بلافاصله باید بررسیها را درباره انتقال پول قطر به نوار غزه، مذاکرات پیرامون تبادل اسرا با حماس، تدوین بودجه و تخلیه کانونهای شهرکسازی در کرانه باختری و دیگر پروندههای داغ روی میز نخستوزیر را پیگیری کند، لذا انتظار میرود نخستوزیر جدید بلافاصله پشت میز نشسته و از همان ابتدا تصمیمات تعیینکنندهای بگیرد. در هفته اول از کابینه جدید خواسته میشود با راهپیمایی پرچمها در مسجدالاقصی موافقت کرده و بعد رئیس جدید سرویس امنیت عمومی «شاباک» را انتخاب کند. در ۲ روز اول نخستوزیری، بنت باید در کنار وزیر امنیت داخلی درباره راهپیمایی شهرکنشینان در روز سهشنبه (فردا) تصمیم بگیرد؛ مراسمی که با مخالفت دولت آمریکا نیز روبهرو شده و پیامهایی را عمدتا از طریق بنی گانتس، وزیر جنگ که در کابینه جدید هم ابقا میشود، فرستاده است مبنی بر اینکه در این زمان با راهپیمایی موافق نیست. در ادامه این گزارش آمده است: نخستوزیر جدید اسرائیل با پروندههای داغی روبهرو است، یکی از این مسائل، موضوع دفتر نخستوزیر و امور شخصی اوست، زیرا بنت گفته نمیخواهد به مقر رسمی نخستوزیری نقل مکان کند و میخواهد در منزل شخصی خود بماند اما اصلا مطمئن نیست که نهاد مسؤول امنیتی به دلایلی چون امنیت، هزینه بالا و ناراحتی همسایهها به او اجازه بدهد برای مدت طولانی در منزل خود اقامت داشته باشد. بنت در دفتر نخستوزیری که از بحران سازمانی و اداری بسیار شدیدی رنج میبرد فلج خواهد شد، زیرا نمایندگان موقت همه مناصب مهم را اشغال کردهاند و هیچ پستی متصدی دائم ندارد. بنت همچنین باید درباره سفیر جدید اسرائیل در آمریکا و ابقای گلعاد آردن، سفیر اسرائیل در سازمان ملل هم تصمیمگیری کند و یکی از احتمالات این است که بنت، آردن را در سازمان ملل ابقا کرده و سفیر جداگانهای برای آمریکا انتخاب کند. درباره آمریکا هم بنت باید فورا یک نشست با جو بایدن، رئیسجمهوری آمریکا ترتیب دهد و درباره مسائل حساسی از جمله برجام، مساله فلسطین و شهرکها با او هماهنگ شود. به هر روی میتوان گفت کابینه جدید دوران پرتلاطمی را پیش رو خواهد داشت، چه اینکه در سندی که به عنوان توافقنامه اولویتها و راهبردهای کابینه جدید منتشر شده رسیدگی به مسائل امنیتی و شکاف اجتماعی از اصلیترین موضوعات است. بر اساس توافق صورت گرفته، مهمترین راهبردها و اولویتهای کابینه ائتلافی شامل اقدام به منظور رشد و توسعه قدس به عنوان پایتخت اسرائیل با تقویت توسعه ساختمانی در آن برای تبدیل قدس به یک پایتخت (برای رژیم صهیونیستی) پویا و جدید، تقویت جایگاه شهر قدس بهعنوان مرکز رژیم صهیونیستی و انتقال وزارتخانهها و تمام نهادهای دولتی به این شهر، تمرکز دولت بر امور مدنی و اقتصادی و تصویب بودجه سالانه در کوتاهترین زمان، تلاش برای تقویت امنیت قومی اسرائیل و محافظت از امنیت شهروندان در کنار تلاش دائمی برای تحقق صلح و توافق برای تصویب قانون سربازگیری از دانشجویان مدارس دینی است.
* پایان حیات سیاسی نتانیاهو!
با پایان دوران نخستوزیری نتانیاهو، وی با ۳ پرونده فساد مالی به اتهام رشوهخواری، نقض اعتماد و کلاهبرداری روبهرو خواهد بود. مخالفان او، نتانیاهو را به تلاش برای استفاده از اختیارات خود به عنوان نخستوزیر جهت فرار از محاکمه متهم میکنند. تشکیل کابینه جدید نتانیاهو را با وضعیت بسیار دشواری روبهرو خواهد کرد، زیرا با سلب مصونیت سیاسی از نتانیاهو، زمینه برای محاکمه او در ۳ پرونده مذکور فراهم خواهد شد که این امر به نوبه خود پایانی بر حیات سیاسی نتانیاهو خواهد بود مگر اینکه سناریوی وی برای ریاست بر حزب لیکود اجرایی شود. بر این اساس در حالی که هیچ یک از نخستوزیران رژیم صهیونیستی پس از برکناری از سمت خود، ریاست اپوزیسیون را نپذیرفتند، روزنامه عبریزبان هاآرتص نوشت بنیامین نتانیاهو از ترس زندان هر پستی را خواهد پذیرفت. این روزنامه در شماره یکشنبه خود گزارشی را با عنوان «نتانیاهو تا زمانی که محاکمهای در انتظارش است، هرگز لیکود را رها نخواهد کرد»، چاپ کرد. در گزارش هاآرتص آمده است: بنیامین نتانیاهو به ریاست حزب لیکود متوسل خواهد شد تا رهبر اپوزیسیون شود، در واقع او تا زمانی که دادگاهی به اتهام فساد در انتظارش بوده و چه بسا او را چند سال به زندان بفرستد، هرگز قبول نخواهد کرد هیچ پستی را ترک کند. دیگر روزنامهها نیز در چند روز گذشته نوشته بودند نتانیاهو به پیروزی رئیس رژیم صهیونیستی که او را مورد عفو قرار میدهد امیدوار بود، زیرا طبق قوانین رژیم صهیونیستی، حکم عفو تنها در اختیار رئیس این رژیم و نه نخستوزیر آن است. اما برخی منابع نزدیک به اسحاق هرتزوگ، رئیس رژیم صهیونیستی اینکه او برای نتانیاهو حکم عفو صادر کند را بعید دانستند. هاآرتص در ادامه نوشت: نتانیاهو تا زمانی که اتهاماتی علیهاش مطرح بوده و محاکمهای در انتظارش است، هرگز لیکود را رها نخواهد کرد؛ موضوعی که در سخنرانی دیروز نتانیاهو در کنست نیز قابل توجه بود. نتانیاهو با بیان تردید نسبت به شایستگی بنت در پست جدیدش قول داد برای براندازی دولت تغییر در اسرع وقت تلاش کند.
***
کابینه ائتلافی در مسیر سیاستهای نتانیاهو
برخلاف آنچه در برخی رسانهها اقدامات و برنامههای کابینه ائتلافی متفاوت از سیاست کابینه نتانیاهو عنوان شده است اما به نظر میرسد رویههای قبلی کماکان دنبال خواهد شد و تغییر در سیاست رژیم صهیونیستی در قبال هیچ یک از مسائل مهم داخلی و منطقهای رخ نخواهد داد. در همین باره روزنامه قطری العربی الجدید با انتشار مطلبی با عنوان «دولتی اشغالگر و نژادپرست بدون نتانیاهو» بر ماهیت اشغالگری و نژادپرستی رژیم صهیونیستی حتی با حذف شخصیت جنایتکاری چون نتانیاهو از رأس هرم قدرت تاکید کرد. در این مطلب آمده است: «دولت جدید اسرائیل وظایف خود را برعهده میگیرد و این امر واضح است که رویه این دولت نیز درباره ملت فلسطین و حقوق آن، با دولت پیشین تفاوتی نخواهد داشت بلکه حتی رویکرد نخستوزیر آن در زمینه شهرکسازی نژادپرستانهتر است». بنت از بزرگترین مدافعان طرح الحاق بخش زیادی از کرانه باختری به اسرائیل است و خواستار اعمال قانون اسرائیل در سراسر منطقه موسوم به «C» یا ۶۲ درصد مساحت کرانه باختری بوده و از برجستهترین مخالفان پایان اشغالگری و تشکیل دولت مستقل فلسطینی است. توصیف این دولت به عنوان یک دولت «چپگرا» آنچنان که نتانیاهوی کنار گذاشته شده تلاش دارد آن را القا کند، بزرگترین اشتباه است، زیرا اغلب ارکان آن از نفتالی بنت گرفته تا لاپید، گانتس، لیبرمن و گدعون ساعر همگی از راستگرایان، مخالف پایان اشغالگری و تشکیل کشور مستقل فلسطین هستند و بر تحکیم قانون نژادپرستانهای که میگوید حق تعیین سرنوشت در فلسطین تنها منحصر به قوم یهود است، تاکید دارند. اغلب احزاب حاضر در این دولت از جمله حزب کار، بر حفظ الحاق قدس و پذیرش آن به عنوان پایتخت یکپارچه اسرائیل اصرار دارند.
ارسال به دوستان
گفتوگوی «وطنامروز» با مرتضی محصص پیش از دیدار حساس ایران ـ عراق
آرامش سوغات اسکوچیچ
زهره فلاحزاده: تیم ملی فوتبال ایران فردا (سهشنبه) در آخرین دیدار خود در مرحله دوم مقدماتی جامجهانی ۲۰۲۲ قطر به مصاف تیم ملی عراق میرود؛ دیدار حساسی که تیم برنده به مرحله بعد صعود خواهد کرد و در صورت شکست ایران، تیم ما از رسیدن به جامجهانی قطر باز میماند. ایران تا به اینجای کار از ۳ دیدار برگزار شده در منامه به ۳ برد دست پیدا کرده و به دنبال چهارمین برد متوالیاش است. «وطنامروز» برای بررسی وضعیت تیم ملی با «مرتضی محصص»، کارشناس و مدرس فوتبال گفتوگو کرد.
***
* ابتدا درباره عملکرد تیم ملی فوتبال ایران در ۳ دیدار برگزار شده در منامه صحبت کنیم.
ما کمی بدشانسی آوردیم که به جای ۳ بازی، ۴ بازی (کرونا، هنگکنگ، بحرین و کامبوج) انجام دادیم. به هر حال کرونا تأثیرش را در نحوه بازی ما گذاشت. به بازیکنان، کادر فنی و تمام کسانی که زحمت کشیدهاند تا تیم به این مرحله برسد، نمره قبولی میدهم.
* سهشنبه در آخرین دیدار این مرحله مقابل عراق قرار میگیریم. بازی حساس و سرنوشتسازی است. نظر شما در رابطه با تیم ملی عراق و چگونگی عملکرد ما در این بازی چیست؟
بازی حساسی است ولی مسأله مرگ و زندگی هم نیست. به هر حال یک بازی است. ما باید با برنامهریزیای که تا به حال هم داشتیم و خوب جواب داده، به مصاف عراق برویم. هر ۲ تیم برای همدیگر شناخته شده هستند و کادر فنی هر ۲ تیم اطلاعات خوبی از یکدیگر دارند. عراقیها هم مهرههای کلیدی تیم ما را میشناسند. چند فاکتور برای بازی با عراق مهم است. یکی از این فاکتورها ۱۵ دقیقه بین ۲ نیمه است که حیاتی خواهد بود. خوشبختانه ارتباط خوبی بین بازیکنان و کادر فنی وجود دارد و وجود کریم باقری و وحید هاشمیان بین ۲ نیمه در داشتن آرامش تیمی و برنامه هدفمند برای نیمه دوم خیلی تأثیرگذار است. چون ما صاحب بازیکنان با تجربه و دنیادیده در فوتبال هستیم. بنابراین ۱۵ دقیقه بین ۲ نیمه مهم است، مطمئنم هر ۲ تیم حداقل با ۲ سیستم متفاوت بازی خواهند کرد؛ فاکتور دوم مدل و روش بازی است که در زمانی که جلو هستیم، زمانی که از حریف عقب میافتیم یا زمانی که نتیجه مساوی است؛ باید نحوه بازی را بدانیم. فاکتور آخر نقش دروازهبان ما است که به احتمال خیلی زیاد علیرضا بیرانوند درون دروازه خواهد ایستاد. به نظر من در این دیدار بیرانوند میتواند برگ برنده ما باشد. او مرد روزهای بزرگ است و بازیهای بزرگ را با موفقیت پشت سر گذاشته است. این بازیکن هم از نظر ذهنی و هم تاکتیکی آماده است. من خیلی به نتیجه گرفتن تیم ملی در دیدار با عراق خوشبین هستم. خوشبینی من هم بیدلیل نیست. دلیل آن داشتن بازیکنان ماهر، تأثیرگذار و فراتر از سطح آسیا و همینطور داشتن کادر فنی بسیار خوبمان است. کادر فنی ما کادر فنی شلوغ، درگیر و کارت قرمزبگیر نیست. ما کادر فنی متفکری داریم نه مربیانی با هیجان کاذب. روز سهشنبه روز درگیری نیست. اگر سراغ درگیری با هر مدلی برویم، بدون شک بازی به ضرر ما خواهد شد.
* سالهاست نتوانستهایم مقابل عراق پیروز شویم. با توجه به اینکه توانستیم بحرین را هم برای نخستینبار در منامه شکست دهیم، چقدر احتمال میدهید مقابل عراقیها هم طلسمشکنی کنیم؟
هر بازی مثل مطالعه یک کتاب است. از شروعش تا پایانش، وقایعی که در آن اتفاق میافتد، پتانسیل هر بازی که در حال تغییر است، متفاوت است. یعنی ما نمیتوانیم بگوییم چون بحرین را ۳ بر صفر شکست دادیم، این دیدار را هم برنده میشویم یا عراق را نبردیم، پس نمیتوانیم پیروز شویم. نه! اینطور نیست. ما یک کتاب دیگری را برای مطالعه شروع کردهایم که وقایع مختلفی در آن رخ خواهد داد و سناریوی آن فرق خواهد داشت. فوتبال یک بازی فوقالعاده پیچیده است. من برخلاف کسانی که میگویند فوتبال ساده است، میگویم چنین چیزی حقیقت ندارد. چرا پیچیده است؟ به خاطر اینکه شما باید برای ۴ لحظه از بازی برنامه داشته باشید. حمله، دفاع، انتقال از دفاع به حمله و حمله به دفاع. شما باید برای هر دو ۱۵ دقیقه هر نیمه برنامه داشته باشید. شرایط ذهنی، روحی، آمادگی جسمانی بازیکنان، تعویضهای حریف، نحوه بازی و سیستم حریف، اینهاست که فوتبال را پیچیده میکند. شاید ما تیمهای بزرگتر از عراق را هم شکست دادهایم اما این تیم را نه. بازی عراق مقابل هنکگنگ را دیدم و قطعا آنها آن بازی را مقابل ما نخواهند کرد. بازیکنان آنها اصرار دارند شوت از راه دور بزنند و ضربهزنندههای خوبی هم دارند. بازیکنان مطرحی هم دارند و بچههای ما آنها را بخوبی میشناسند.
مربیان آمادگی تیمشان قبل از هر بازی متفاوت است. من فکر میکنم اگر این بازی را با اعتماد به نفس بالا، با خونسردی و هوشیاری به میدان برویم، تیمی برتر از عراق خواهیم بود. این را از روی تعصب نمیگویم بلکه به دلیل نحوه بازی ما در دیدارهای گذشته میگویم. از زمانی که اسکوچیچ آمده، تیم ما صاحب آرامش شده و از آن تنشی که قبل از ورود او بود، دور شده است. بدون بازیکن هیچ بازیای برگزار نمیشود اما بدون مربی چرا. ما بازیکنان فراتر از آسیا داریم، در این تیم آنها فقط نیاز به اتحاد و همبستگی دارند.
* پس از رفتن کیروش و ویلموتس، خیلیها به فدراسیون فوتبال خرده گرفتند که چرا اسکوچیچ درجه چندم را به عنوان سرمربی انتخاب کردند اما او حالا نتایج خوبی با تیم ملی فوتبال ما گرفته است. عملکرد این مربی را چطور دیدید؟
به نظر من بازیکنان هر تیمی ۲ دسته هستند. یک دسته بازیکنانی هستند که از نظر شخصیتی و مدیریتی در رختکن و زمین تأثیرگذار هستند. دسته دیگر بازیکنانی هستند که از نظر تکنیکی و مهارتی در سطح بالایی هستند و احترام در زمین و رختکن دارند. کار مربی این است که هر ۲ دسته را مدیریت کند. هنر اسکوچیچ تا به حال این بوده که هر ۲ دسته را خوب مدیریت کرده است. اداره این ۲ دسته کار آسانی نیست. اگر قرار است به اسکوچیچ نمره بدهید، بیشتر به این مسأله باید توجه کرد، اگر نه بازیهایی که تیم ملی با این مربی انجام داده فوقالعاده سخت بوده اما فینال جامجهانی هم نبوده است. همه ما در بازی اول مقابل هنگکنگ استرس داشتیم اما اسکوچیچ آمد و تیم را مدیریت کرد. بحرین را ۳ بر صفر شکست داد اما میتوانست بیشتر هم گل بزند. انتخاب فدراسیون درباره اسکوچیچ تصمیم بسیار خوبی بود، چون این مربی شناخت کاملی از فوتبال ما داشت. ویلموتس مربی خوبی بود اما شناختی روی فوتبال ما نداشت و به درد تیم ما نمیخورد. ما نباید از او خرده بگیریم. الان هم از اسکوچیچ نباید تعریف و تمجید بیخود داشته باشیم اما او تا به حال موفق بوده و کارنامه و رابطهاش با بازیکنان مشخص است. اگر ارتباط مربی با بازیکن خوب نباشد، مربی بزرگی هم باشد، نمیتواند موفق شود.
ارسال به دوستان
دیپلماسی التماسی ژرمنها!
سیده فاطمه حسینی: آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان در حاشیه نشست سران ۷ کشور صنعتی (جی 7) در کورنوال بریتانیا با جو بایدن، رئیسجمهوری آمریکا ملاقات و از جمله درباره پروژه مناقشهبرانگیز خط لوله گازی «نورد استریم ۲» گفتوگو کرد. این خط لوله قرار است گاز روسیه را به آلمان برساند اما شرکتهای اروپایی دخیل در این پروژه، از سوی آمریکا مورد تحریم قرار گرفتند. بایدن پس از حضور در کاخ سفید، تحریمهای واشنگتن علیه شرکتهای درگیر در پروژه ساخت خط لوله «نورد استریم۲» را موقتا لغو کرد تا رابطه کشورش با آلمان را بهبود ببخشد. با این حال ژرمنها موظف شدهاند رضایت آمریکا را در نهایت جهت تکمیل این پروژه جلب کنند!
صدراعظم آلمان که بزودی با دعوت بایدن به واشنگتن خواهد رفت، تاکید کرده است فعلا مذاکرهکنندگان آمریکایی و آلمانی درباره خط لوله گازی «نورد استریم۲» به نتیجه نرسیدهاند و طرف آمریکایی بر تحریم یکجانبه شرکتهای اروپایی اصرار دارد!
صورتمساله کاملا مشخص است: دموکراتها و جمهوریخواهان آمریکا یکی از متحدان خود یعنی آلمان را به علت احداث خط لوله گازی «نورد استریم 2» تحریم کرده و تحت فشار گذاشتهاند! به عبارت بهتر، مقامات کاخ سفید صراحتا به برلین و مسکو اعلام کردهاند حق همکاری با یکدیگر در حوزه انرژی را ندارند و باید برای هر گونه همکاری با یکدیگر در این باره، رضایت مطلق سران آمریکایی را جلب کنند(!) ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه بارها اعلام کرده است کشورش در مقابل فشارهای آمریکا در این باره تسلیم نخواهد شد و احداث خط لوله مذکور را به پایان خواهد رساند اما ژرمنها سعی دارند رضایت واشنگتن را به هر نحو ممکن در این مسیر جلب کنند. مواضع منفعلانه و ذلیلانه آنگلا مرکل و دیگر مقامات آلمانی در مقابل دولت قبلی و فعلی آمریکا در قبال «پروژه نورد استریم 2» مصداق عینی دیپلماسی التماسی محسوب میشود.
ژرمنها رسما پذیرفتهاند ایالاتمتحده از آن سوی مرزهایشان، برای برلین و همکاری آن با دیگر بازیگران بینالمللی در حوزه اقتصاد و انرژی تعیینتکلیف کند! اما فاجعه به این نقطه ختم نمیشود؛ حدود ۲ هفته قبل، شاهد افشای شنود غیرقانونی مکالمات تلفنی آنگلا مرکل و دیگر مقامات ارشد آلمانی و بسیاری از شهروندان این کشور توسط نهادهای امنیتی آمریکا از جمله سازمان سیا بودیم. پس از آن، شهروندان آلمانی انتظار داشتند سران ۲ حزب دموکرات- مسیحی و سوسیال- دموکرات (۲ حزب اصلی آلمان که دولت ائتلافی این کشور را تشکیل دادهاند) آژانس امنیت ملی آمریکا و دولت بایدن را بابت این موضوع به چالش کشیده و از آنها بابت این اقدام غیرقانونی و وقیح بازخواست کنند اما مرکل ترجیح داد «حقوق شهروندی ژرمنها» را قربانی «لبخند دولت بایدن» کند! بدیهی است نتیجه «دیپلماسی التماسی» و بازی در زمینی که واشنگتن برای متحدانش طراحی کرده است، چیزی جز این نیست. در این زمین، کشورها به جای آنکه به فکر عزت، اصالت و استقلال خود باشند، باید در انتظار بمانند تا یک رئیسجمهور دموکرات یا جمهوریخواه در کاخ سفید قواعد بازی را برای آنها تعیین کند.
اکنون شهروندان آلمانی به جای آنکه شاهد مطالبهگری حقوقی و قدرتمندانه مرکل و همراهانش در قبال «جاسوسی غیرقانونی آمریکا» در خاک آلمان باشند، شاهد التماس صدراعظم سرزمین ژرمنها به بایدن و دموکراتهای کاخ سفید بر سر تکمیل پروژه «نورد استریم 2» هستند! پروژهای که در خاک اروپا (و نه در خاک آمریکا!) در حال تکمیل است اما بازیگران اروپایی برای استمرار حضور در آن موظفند رضایت واشنگتن را جلب کنند!
بدون شک آنچه امروز در حوزه سیاست خارجی کشورهای اروپایی رخ میدهد، یک فاجعه تمامعیار است، اگر چه طی سالهای اخیر برخی سیاستمداران اروپایی مانند «هایکو ماس» وزیر خارجه آلمان یا «ژان ایو لودریان» وزیر خارجه فرانسه از «اروپای قدرتمند» یا «نقشآفرینی یکجانبه اروپا در نظام بینالملل» سخن به میان آوردهاند اما آنچه امروز در مناسبات این کشورها و آمریکا مشاهده میشود، سنخیتی با این شعارها ندارد! اروپا طی سالها و دهههای گذشته و اخیر، به متغیری وابسته به واشنگتن تبدیل شده است. حتی پس از تاسیس اتحادیه اروپایی نیز این مجموعه، به جای آنکه از همافزایی بازیگران متعدد خود به سوی «گذار از وابستگی به آمریکا» گام بردارد، همه ظرفیت خود را در اختیار دموکراتها و جمهوریخواهان آمریکایی قرار داد. همگان به خاطر دارند در دوران ریاستجمهوری دونالد ترامپ، اتحادیه اروپایی به اصلیترین شریک و مهره بازی آمریکا در پیشبرد استراتژی فشار حداکثری علیه جمهوری اسلامی ایران تبدیل شد. اکنون در دوران ریاستجمهوری جو بایدن نیز سران اروپایی به کارگزاران نیابتی دموکراتها در مذاکرات وین تبدیل شدهاند! در چنین شرایطی جای کمترین تعجبی ندارد که ژرمنها، فرانسویها و انگلیسیها براحتی منافع کشور و شهروندان خود را قربانی مطامع و امیال مستاجران کاخ سفید کنند و خود را موظف به لاپوشانی خیانت و زورگویی آمریکاییها علیه خود بدانند. آری! این نتیجه همان دیپلماسی التماسی است...
ارسال به دوستان
گزارش «وطنامروز» از ۳ راهکار بازگشت بورس به مدار اصلی خود در دولت سیزدهم
عملیات نجات سرمایههای مردم
احیای بازار سرمایه با ثبات اقتصادی انضباط پولی و استقلال شورای عالی بورس
گروه اقتصادی: یکی از مهمترین مسائل پیش روی دولت سیزدهم بازگشت بازار سرمایه به مدار اصلی خود است. بازگشت ثبات به اقتصاد ایران، استقلال شورای عالی بورس و انضباط پولی، ۳ اتفاقی است که در صورت رخ دادن میتوان به نجات بازار سرمایه و سرمایههای مردم امیدوار بود.
به گزارش «وطنامروز»، با آزادسازی سهام عدالت تعداد دارندگان کد بورسی در کشورمان به حدود 60 میلیون نفر رسید. این یعنی میتوان گفت 80 درصد جمعیت کشور دارایی در بورس دارند که تغییرات قیمتی در این بازار میتواند بر زندگیشان تاثیرگذار باشد، از این رو بازار سرمایه یکی از مسائل مهم اقتصاد ایران است و فراگیری فراوانی دارد.
به قدری این موضوع دارای اهمیت بود که بخش قابل توجهی از مسائل اقتصادی طرح شده در میان کاندیداهای ریاستجمهوری هم معطوف به بازار سرمایه بود.
رشد بورس در سالهای 98 و 99 و به تبع آن سقوط 9ماهه آن تا ۲ هفته پیش، از جمله مواردی است که افراد حاضر در کارزار انتخابات درباره آن اظهار نظر کردهاند. این اتفاقات در حالی رخ داد که دولتمردان به کرات به بازدهی بازار سرمایه اذعان داشتهاند.
* ایجاد شورای ثبات مالی
سعید جلیلی بورس را محل جذب سرمایه مردم میداند و به نحوه مدیریت دولت در این بازار انتقادات جدی وارد کرده است. جلیلی اعتقاد دارد در یکی - دو سال گذشته سوءتدبیری جدی در بورس صورت گرفت و مردم بخوبی درک کردند بازار سرمایه باید محل جذب سرمایه باشد نه کورهای برای سوزاندن سرمایه مردم. نباید کاری کرد که مردم در این بازار یک شبه پولدار شده یا ضرر کنند. میتوان از طریق بورس برای ساخت پتروپالایشگاهها تامین مالی کرد و سود واقعی و تضمینشده به مردم رساند. این کاندیدای ریاستجمهوری در ادامه به سایر بازارها نیز اشاره کرد و گفت: بازار سرمایه، بازار پول و بیمه باید هماهنگ و همافزا باشند و هنر رئیسجمهور نیز این است که این بازارها را مدیریت کند. وی در بخش دیگری از سخنان خود به ایجاد شورای ثبات بین نهادهای مالی (بانک مرکزی، بیمه مرکزی و بازار سرمایه) اشاره کرد و افزود: بازار سرمایه باید مطمئن و پایدار باشد و باید با خطاها برخورد و از تکرارشان جلوگیری کرد.
* تشکیل صندوق جبران زیان مالباختگان
محسن رضایی درباره برنامههای خود برای بورس گفت ۲برنامه برای احیای بازار بورس دارد که یکی تشکیل صندوق جبران زیانهای مالباختگان است که در این صندوق بخشی از زیان مالباختگان با استفاده از برخی منابع جبران خواهد شد. دوم، تشویق تولید و سرمایهگذاری و ارتباط آنها با واگنهای سرمایه است که مهم است و اگر تولید را به بازار سرمایه متصل کنیم، در آن صورت بازار بورس احیا شده و ارزش سهامها بالا خواهد رفت و به همین دلیل بسیار مهم است اینکه تولید به واگن متصل شود. رضایی درباره احیای بورس معتقد است: شرکتهای بزرگی که تجربه و قدرت تولید زیادی دارند باید سهام قدیم خود را نگه داشته و سهام جدید را بفروشند و وقتی پول جدیدی از این راه به دست آوردند باید آن را به سمت سرمایه و تولید ببرند که این کار باعث میشود ارزش سهام بالا برود.
* تشکیل صندوق بیمه خسارت
حجتالاسلام سیدابراهیم رئیسی در نطقهای انتخاباتی خود با انتقاد از رفتار دولت روحانی و بیان سخنانی که برخی سهامداران نیز به آن اعتقاد دارند، مثل جبران کسری بودجه دولت از طریق این بازار، معتقد است الان راهحل این است که صندوق جبران خسارت راهاندازی کنیم تا به مردم اعتماد بدهد. به گفته این کاندیدای ریاستجمهوری، با صندوق بیمه یا صندوق جبران خسارت برای افرادی که سهامدار بورس هستند و حتی مبالغ اندک دارند، دولت باید برای جبران خسارت مردم که به بورس امید بستند این موضوع را حل و جبران کند. رئیسی درباره تامین منابع جبران خسارت برای سهامداران بورس نیز میگوید: ما صندوق توسعه ملی و صندوق تثبیت داریم. باید صندوق جبران خسارت فعال شود تا مردم اعتماد کنند. منابع صندوق قابل تامین است؛ صندوق تثبیت در بورس هست و این مبلغ قابل تامین برای دولت است.
* حل 3 روزه مشکل بورس
سیدامیرحسین قاضیزادههاشمی نیز یکی از کاندیداهایی است که در گذشته اقدامات جدی در حوزه بورس داشته است. وی معتقد است ۳ روزه میشود مشکل بورس را حل کرد: اگر رئیسجمهور شوم، پولهای خارجشده توسط دولت را در قالب صندوق تثبیت به بازار بورس برمیگردانم. وی با توجه به اقدامات گذشته خود، میگوید: نخستین کسی بودم که ریشه بحران بورس را شناسایی و از تخلف شبیه به دزدی دولت از سهامداران به عنوان وکیل مردم شکایت کردم؛ ۹ ماه است این پرونده را بدون شعارزدگی دنبال میکنم.
* ثبات اقتصادی
یکی از اصلیترین اتفاقاتی که برای بازگشت بازار سرمایه به مدار اصلی خود واجب است روی دهد، بازگشت ثبات به اقتصاد کشور است. بازار سرمایه به طور جدی نسبت به نوسانات متغیرهای اقتصادی واکنش نشان میدهد. دولت آینده باید سازوکاری را اجرایی کند که قیمت ارز در یک کانال منطقی با حاشیه پایین بماند. در یک سال اخیر بالا و پایین رفتن نرخ ارز روی ارزش سهام سهامداران تاثیر بسزایی گذاشت، همچنین این نوسانات باعث شد سرمایهگذاران دورنمایی شفاف از ارزش سهام خود نداشته باشند.
* بازاری برای مردم نه دولت!
تمام بایستههای موجود حاکی از آن است که منتفع اصلی تحولات بازار سرمایه در 2 سال اخیر شرکتهای دولتی سرمایهگذار در بورس بودهاند که پیش از سقوط شاخص کل و سر بزنگاه، سرمایه خود را از این بازار خارج کردهاند. مسلما دولت آینده نباید به بازار سرمایه به عنوان قلکی برای تامین کسری بودجه نگاه کند. فارغ از این موضوع یکی از اصلیترین دلایل ورود سرمایههای خرد به بازار سرمایه در ابتدای سال 99، وعدههای مکرر دولتیها مبنی بر حمایت از بورس بود. دولت آینده در هیچ شرایطی نباید تن به بیمهگری شفاهی بازار سرمایه دهد، کما اینکه اگر چنین اقدامی شود باید پاسخگوی تبعات منفی آن هم باشد. شاید بهترین نقش برای دولت در این زمینه آموزش سهامداران و شفافسازی بازار سرمایه باشد تا از این راه ضمن دعوت مستقیم مردم، مانع از سوءاستفاده سوداگران و سفتهبازان بازار سرمایه از تازهواردها و سهامداران خرد شود.
سومین موضوع در رابطه با واگذاری بازار سرمایه از دولت به سهامداران تغییر ترکیب شورای عالی بورس است که هماکنون به صورت کامل دولتی است. مسلما زمانی که شورای عالی بورس دولتی باشد، سیاستها را به گونهای طراحی میکند که در نهایت نتیجه اتفاقات و رویدادها به نفع دولت باشد.
* انضباط پولی
یکی دیگر از اصلیترین عوامل تاثیرگذار بر بازار سرمایه، سیاستهای اتخاذشده در حوزه پولی کشور یعنی بانک مرکزی است. تغییرات در میزان سود بانکی و بینبانکی از اصلیترین عوامل تاثیرگذار بر شاخص بورس بودند و تا مادامی که یک انضباط پولی در بانک مرکزی به وجود نیاید، تکرار این اتفاقات دور از ذهن نیست.
ارسال به دوستان
رئیسی روز گذشته با مردم ۳ استان گیلان خراسان شمالی و قزوین سخن گفت
نهضت مسکنسازی راه میاندازیم
جلیلی: سامانه نظارت جامع مانع زمینخواری میشود * قاضیزاده: اختیارات را به شهرستانها میدهیم * رضایی: استانها را از استثمار تهران درمیآورم * زاکانی: دولت را چالاک خواهم کرد
گروه سیاسی: نامزد سیزدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری گفت: مردم پنهانکاری را از ما نمیپذیرند، برای نمونه چرا قرارداد اقتصادی قبل از انعقاد به اطلاع مردم نمیرسد تا این همه حرفوحدیث به میان نیاید و در مجموع این مخفیکاریها مردم را به دولت بیاعتماد کرد.
حجتالاسلام والمسلمین سیدابراهیم رئیسی در گفتوگوی تلویزیونی با مردم استان قزوین که از طریق شبکه استانی صورت گرفت، با اشاره به عملکرد بد مدیران در از دست دادن سرمایههای اجتماعی اظهار داشت: امروز با بحران بیاعتمادی مردم به دولت روبهرو هستیم که دلیل آن این است که دولتمردان با مردم با صداقت حرف نمیزنند.
وی با بیان اینکه همراهی واقعی با مردم در گرو صادقانه سخن گفتن با آنهاست، اضافه کرد: مردم پنهانکاری را از ما نمیپذیرند، برای نمونه چرا قرارداد اقتصادی قبل از انعقاد به اطلاع مردم نمیرسد تا این همه حرفوحدیث به میان نیاید و در مجموع این مخفیکاریها مردم را به دولت و مدیران آن بیاعتماد کرده است. نامزد انتخابات ریاستجمهوری یادآور شد: امروز در بازار هم مردم و هم بازاریان از بیثباتی قیمتها شکایت دارند و معلوم نیست چرا باید تصمیمات لحظهای که بازار را مختل میکند، گرفته شود؛ در حالی که پیشبینی زندگی و معیشت حق اساسی مردم است.
وی در ادامه شفافیت را عامل اصلی ایجاد اعتماد بین مردم و مسؤولان دانست و گفت: امروز به دولت مستقر اعتراض دارم که چرا شفافیت لازم را ندارد و در بسیاری از مواقع محرمانگی بیجایی را اعمال میکند؛ در حالی که این محرمانگی باید کنار گذاشته شود و با کمک مردم این کار را انجام میدهیم.
رئیسی بهکار بردن واژگانی مانند «نمیتوانیم»، «نمیشود» و «مگر میشود؟» را موجب وهن دولت و فرهنگ ایرانی دانست و اضافه کرد: فرهنگ ما فرهنگ حاجقاسم سلیمانی و شهیدان بزرگواری مانند ابوترابی و بابایی است که عبارت «ما میتوانیم» شاکله تفکر و روحیه آنها را شکل میداد و ثابت کردند با کمک مردم بسیاری از گرهها گشوده میشود.
وی همچنین بر قابل حل بودن مشکل اشتغال و مسکن تأکید کرد و گفت: باید هزینه 50درصدی مسکن در سبد خانوار را به 30 درصد کاهش داد که از طریق کاهش هزینه زمین در ساخت مسکن کاملا شدنی است.
* تملک واحدهای تولیدی توسط بانکها درست نیست
کاندیدای سیزدهمین دوره ریاستجمهوری در برنامه تلویزیونی شبکه استانی گیلان نیز با بیان اینکه وضعیت کنونی این استان محصول بیعدالتی و تبعیض است، عنوان کرد: مردمان این استان باکفایت و پرتلاش مردانه در دفاع از انقلاب و وطن از سردار جنگل گرفته تا دوران دفاعمقدس ایستادگی کردند. رئیسی با یادآوری اینکه کارخانه پوشش 25 هکتار از بهترین اراضی رشت را به خود اختصاص داده بود، اضافه کرد: پس از برفی که سالهای گذشته در گیلان بارید سقف این کارخانه و کارگاههای آن بهعمد ویران شد و کارخانهای که میتوانست برای هزاران نفر اشتغال ایجاد کند به وضع بسیار تأسفباری دچار شد. وی با تأکید بر اینکه نظام بانکی در اختیار کشور بوده و تملک و تعطیلی واحدهای تولیدی به وسیله بانکها کار درستی نیست، اظهار داشت: نظام بانکی باید با روش توسعه و رونق تولید پیش رود و نباید دنبال منافع خود باشد و کشور را رها کند.
* مشکل «مسکن و اشتغال» جوانان را برطرف میکنیم
نامزد سیزدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری با بیان اینکه «مشکل «مسکن و اشتغال» جوانان را برطرف میکنیم»، گفت: ما معتقدیم مشکل مسکن و اشتغال جوانان کاملا قابل حل است.
رئیسی در گفتوگوی تلویزیونی با مردم خراسان شمالی تعطیل و نیمهتعطیل بودن شهرکهای صنعتی را از موضوعات قابل حل در دولت خود خواند و به مساله بیکاری جوانان و دغدغه خانوادهها در کشور اشاره و اضافه کرد: ما معتقدیم مشکل مسکن و اشتغال جوانان کاملا قابل حل است و مساله ازدواج جوانان هم در گرو حل مساله اشتغال و مسکن و رفع 40 درصد ظرفیت معطل تولیدی کشور خواهد بود که حل خواهد شد. وی زمین را بالاترین بخش هزینه ساخت مسکن ذکر کرد و افزود: در شهرهای بجنورد، فاروج، شیروان و راز و جرگلان زمین به اندازه کافی هست و اگر دولت زمینهای اطراف شهرها را آزاد کند و در اختیار مردم بگذارد و تسهیلات خوبی بدهد وضع مسکنسازی را بهمراتب بهتر میکند.
***
سامانه نظارت جامع مانع زمینخواری میشود
سعید جلیلی در گفتوگوی تلویزیونی با مردم استان گلستان اظهار داشت: امروز گلستان نه فقط با سرمایه معنویاش، بلکه با سرمایههای مادیاش هم میدرخشد. گلستان دارای جنگلهای انبوه، آبشارها، تالابهای بینالمللی و روستاهای زیبای ییلاقی مانند زیارت و جهاننما و دهنههایی مانند محمدآباد و زرینگل است و به معنای واقعی گلستان ایران است. کاندیدای ریاستجمهوری با بیان اینکه استان گلستان بهشت باغداری، دامپروری و شیلات است، گفت: این استان در بخشهای مختلف کشاورزی از جمله تولید محصولاتی مانند گندم، با کیفیتترین محصول و از نظر کمی جزو 4 استان برتر کشور است. مزارع زیبای کلزا جلوه توانمندی کشاورزی این استان در تولید دانههای روغنی است.
وی با بیان اینکه دولت سایه، یک تشکیلات نیست، آن را یک حرکت اجتماعی و گفتمان دانست و گفت: دولت سایه یعنی اینکه سایه مردم بر سر دولت است. مردم باید مطالبات خود را تنظیم کرده و از دولت بخواهند. امروز ظرفیتهایی در گلستان وجود دارد که حتی بخشهایی از آن را هم برخی کشورهای اروپایی ندارند اما این استان همه ظرفیتها را با هم دارد. اگر امروز گلستان ظرفیت کشاورزی دارد باید صنایع تکمیلی جدی گرفته شود زیرا جهش کشور در زمینه تولید، اشتغال و ایجاد ارزآوری را به همراه خواهد داشت.
جلیلی به ظرفیتهای گردشگری در این استان اشاره کرد و افزود: توسعه گردشگری برنامه میخواهد و باید برای مردم استان سبب فایده و رفاه بیشتر باشد. این بخش اگر مورد توجه دولت قرار داشته باشد زمینه تولید اشتغال و ایجاد درآمد را فراهم میکند، در غیر این صورت از گردشگری فقط مشکلات آن برای مردم این استان خواهد بود. وی با اشاره به تنوع اقلیمی در استان گلستان هم بیان داشت: همنشینی با جنگل، کوه، دریا و صحرا، اقلیم متنوعی در این استان به وجود آورده است که باید از آن استفاده شود. همجواری با کشورهای شمالی ایران از طریق دریای مازندران، زمینه ترانزیت و تبادلات تجاری و اقتصادی را فراهم ساخته و گلستان را تبدیل به دروازه صادراتی ایران به آسیای میانه کرده است.
کاندیدای ریاستجمهوری به بهرهبرداری و حفاظت از جنگلها هم اشاره کرد و گفت: حمایت از تعاونیهای تولید چوب جنگلی در این استان رویکردی فرصتمحور است و جنگلداری بخش اقتصادی مهمی بوده که در کشور ما مغفول مانده است. در برخی کشورهای اروپایی که یکسوم مساحت آنها را جنگل تشکیل میدهد، جنلگداری یک میلیون شغل و 180 میلیارد دلار درآمد اقتصادی داشته است. وی تأکید کرد: البته توجه به اقتصاد جنگل به معنای نادیده گرفتن و تخریب محیطزیست و جنگلها نیست. اگر برنامه و مطالعات علمی رعایت شود، میتوان به بهترین شکل از آن استفاده کرد. جلیلی موضوع استفاده بهینه و حداکثری از اراضی کشاورزی و مراتع را یکی دیگر از موضوعات مورد توجه دولت خود در استان گلستان عنوان کرد و افزود: باید سامانه نظارت جامع در بهرهبرداری و واگذاری و تغییر کاربری اراضی ایجاد شود تا جلوی زمینخواری و فسادهای دیگر از جمله کوهخواری گرفته شود. اگر این موضوع جدی گرفته شود، میتوان آزادسازی سواحل و مردمیسازی دسترسی به سواحل را انجام داد.
وی ادامه داد: بیشک در زمینه اقتصاد، صنعت، کشاورزی و... پیشرفتی حاصل نشده مگر از سوی مردان بیادعایی که در هر گوشه از کشور سختکوشانه کار کردند و موفقیت را به ارمغان آوردند. نباید اجازه دهیم افراد پرمدعا و بدون کارنامه جای این مردان بیادعا و سختکوش را بگیرند و مشغول کارهای نمایشی در قالب همایشها شوند.
***
دولت را چالاک خواهم کرد
کاندیدای سیزدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری گفت: نخستین اقدام بنده اصلاح خود دولت است که اگر دولت چالاک و پاسخگو باشد، دست در دست هم یک انقلابی را در دولت آغاز میکنیم.
علیرضا زاکانی در گفتوگوی تلویزیونی در شبکه استانی کردستان با گرامیداشت یاد و خاطره شهدای انقلاب اسلامی، به برنامههای خود برای ریاستجمهوری پرداخت و گفت: اکنون مبارزه با مفاسد اقتصادی یک موضوع جدی است، مبارزه با سستیها در بدنه اجرایی دولت یک امر جدی است، نخستین اقدام بنده اصلاح خود دولت است که اگر دولت چالاک و پاسخگو باشد، دست در دست هم یک انقلابی را در دولت آغاز میکنیم. وی با بیان اینکه معضل مسکن و اشتغال در جهش تولید حل خواهد شد، ادامه داد: در سال اول تغییر ملموس خواهید دید و در 3 سال بعد یک تغییر جدی در کشور مشاهده خواهید کرد. بنده در این ۲ دهه و قبل از جریان جنبش دانشجویی، بارها به استانهای مختلف کشور سفر کرده و بیش از ۴ بار در تمام استانها و برخی شهرستانها حضور داشتهام و از نزدیک با معضلات مردم آشنا هستم.
کاندیدای انتخابات ریاستجمهوری عنوان کرد: بسیار ناپسند است که تا مقام معظم رهبری به کردستان سفر نکرده بودند، اجازه پخش اذان اهل سنت داده نمیشد، این کجفهمی است، ملاک برای رهبر معظم انقلاب اسلامی وحدت است، این کجفهمیها که اسباب اذیت و آزار برادران اهل سنت را ایجاد کرده، به هیچ عنوان پذیرفته نیست. نمیخواهم وعدههای نادرست بدهم، بنده جان، دل و سر خود را در طبق اخلاص شما مردم گذاشته و با افتخار میان شما زندگی کردهام، به عنوان یک معلم دانشگاه و یک پزشک متخصص همه وجودم وقف شماست اما بدانید در دولت اقدام و اصلاح فرصت به برادران اهل سنت و همکاری برای ساخت ایران آباد و واحد یک امر ضروری است و بهکارگیری شما در اجزا و عناصر موجود در مناصب در چارچوب شایستهسالاری یک امر قطعی خواهد بود.
***
اختیارات را به شهرستانها میدهیم
نامزد سیزدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری گفت: به شهرستانها اختیارات یک کشور و پایتخت را میدهیم و اینگونه عدم توازن و تبعیض گسترده تاریخی از بین میرود. سیدامیرحسین قاضیزادههاشمی در گفتوگو با مردم استان مرکزی از طریق شبکه استانی آفتاب با بیان اینکه مساله سربازی 2 سال وقت جوانان را تلف میکند، گفت: نخبهای که میتواند کارآفرینی کند و به کارهای مختلف بپردازد 2 سال از زندگی خود را باید برای سربازی بگذارد. به همین خاطر بعضی از جوانان فراری میشوند. ما 3 میلیون سرباز فراری داریم که از کار و زندگی میافتند و هیچ کاری نمیتوانند انجام دهند و ازدواج آنها با مشکل مواجه میشود و به همین خاطر بنده به دنبال این هستم که سربازی اجباری جمع شود و سربازی داوطلبی و حرفهای شکل بگیرد. وی بیان کرد: ما به تعداد شهرستانهای کشور باید پایتخت داشته باشیم و تهران فقط پایتخت نباشد و آن به این معناست که اختیاراتی که در پایتخت وجود دارد از همه کشور گرفته شده و در اختیار آقایان وزراست. نامزد انتخابات ریاستجمهوری بیان کرد: امکانات و منابع در اختیار شهرستانها قرار میگیرد و شرکتهای دانشبنیان و گمرک در آنها ایجاد میشود و اجازه تجارت بینالملل و حوزه دیپلماسی به آنها داده میشود که اگر کسی زغال سنگ دارد به او دیپلماسی حوزه زغال سنگ میدهیم و با مدیریت آن شهرستان اتفاق میافتد و به شهرستان اختیارات یک کشور و پایتخت را میدهیم و اینگونه عدم توازن تاریخی از بین میرود.
* تا آخر در صحنه خواهم بود
قاضیزادههاشمی درباره شایعاتی که پیرامون انصراف وی از رقابتهای انتخاباتی مطرح شده بود در صفحه شخصی خود در توئیتر نوشت: میدان را باز کنید؛ میخواهیم ایران جدید را بسازیم. بر اساس وظیفه شرعی و با تکیه بر اعتماد مردم و توجه به مطالبات و لطف گسترده هموطنان که پس از مناظرهها شاهد هستیم، به لطف الهی تا آخر انتخابات در صحنه خواهم بود. پیش به سوی دولت سلام.
***
استانها را از استثمار تهران درمیآورم
محسن رضایی در گفتوگوی رادیو- تلویزیونی با مردم لرستان گفت: ما با ایجاد مناطق اقتصادی و دادن اختیارات و مسؤولیت به استانها به طوری که مردم استانی که سپرده خود را در بانکها گذاشتند در همان استان خودشان هزینه شود نه اینکه 40 درصد سپرده هر استانی به تهران بیاید و با تبدیل شدن به ارز از کشور خارج شود، دوباره استانها و اقوام مختلف را به میدان میآوریم. کاندیدای سیزدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری با بیان اینکه قرار نیست تهران، استانها را استثمار و خارج از ایران، تهران را استثمار کند، اظهار داشت: ما با ایجاد قطبهای اقتصادی و دادن مسؤولیت به استانها به این استثمار که نیروهای انسانی و ثروت استانها را به تهران انتقال دهد و از تهران به خارج از کشور سوق میدهد، پایان میدهیم.
رضایی عنوان کرد: در دولت اقدام و تحول متناسب با ظرفیتها، استعدادها، قابلیتها و تواناییهای هر استان نسخه پیشرفت و بهبود زندگی را در استانها تهیه و اجرا میکنیم، البته برخی مسائل همچون یارانه 450 هزار تومانی شامل همه استانهاست. وی گفت: اختیارات تصمیمسازی و تصمیمگیری را نیز در زمینه اقتصاد به استانها واگذار میکنیم که مناطق اقتصادی در استانها ایجاد شود، چرا که استانها در ایران با توجه به ظرفیتهایی که دارند، میتوانند به اندازه یک کشور تولید داشته باشند. کاندیدای سیزدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری عنوان کرد: در دولت ما به همه خانمهای خانهدار در گروه اول که بیش از ۳ ماه در ارتباط با تربیت فرزند و ۳ ماه حفظ سلامت و بهداشت آموزش ببینند حقوق پرداخت میکنیم و همچنین مساله کرامت انسانی را از داخل خانه شروع میکنیم تا به شهرها و استانها برسد.
وی با اشاره به برنامههای دولت اقدام و تحول برای استان لرستان تصریح کرد: برای استان لرستان یک سند اقدام و تحول درست کردهایم که در زمینه کشاورزی، گردشگری، صنعت، معدن، زیرساختها، ترانزیت و راهآهن به طور تفصیلی در خرمآباد به عنوان مرکز استان پس از تشکیل دولت امضا میکنیم و به اطلاع مردم میرسانیم.
ارسال به دوستان
سوء مدیریت دولتهای یازدهم و دوازدهم و رفتار روحانی بیشترین ضربه را به اعتماد عمومی و انگیزه مردم برای مشارکت سیاسی وارد کرد
روحانی متهم است
یونس مولایی: «طلبکاری» را احتمالا بتوان مهمترین برگ برنده و استراتژی تغییرناپذیر دولت روحانی در طول 8 سال گذشته دانست؛ چه از آن زمان که پس از کسب تنها 7/0 درصد بیش از نصاب ممکن رای راهی پاستور شد و بابت نقد منتقدان آنها را شایسته توهین و تحقیر میدانست، تا اکنون که پس از انباشت نارضایتیهای عمومی هر روز خود و دولتش را با صفاتی عجیب مورد تمجید و تقدیر قرار میدهد. اما آنچه در روزهای اخیر به چشم میآید را باید فراتر از تمجید صرف دانست؛ چه از آن رو که حتی کاندیداهای همسو با دولت نیز نطق خود را با برائت از دولت آغاز میکنند و چه از این جهت که عاقبت ناخوشایند دولت روحانی باعث ثبت رکورد در منفوریت اجتماعی شده است.
1- سخنان رئیسجمهور در طول یک هفته گذشته را میتوان در زمره عصبانیترین نطقهای 8 ساله او به حساب آورد. او که همواره سعی داشت با کوچک شمردن منتقدانش برای خود وجه ایجابی کسب کند، این روزها بیش از هر چیز بابت عدم تشکر از دولت عصبانی است تا جایی که صراحتا در جلسه ستاد ملی مقابله با کرونا اظهار داشت: «این روزها زبان تشکر در کشور ما دچار لکنت عجیبی شده است».
انتظار تقدیر آن هم در پایان بیدستاوردترین و پرهزینهترین دولتی که مردم در سالهای پس از انقلاب تجربه کردهاند، بیش از هر چیز تنها یادآور «طلبکاری» دولت در مواجهه با افکار عمومی است؛ طلبی که البته نمیتوان موضوع آن را براحتی پیدا کرد.
2- با نزدیک شدن به سیزدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری فضای انتخاباتی کشور کمابیش درگیر گفتوشنودهای سیاسی شده است، با این حال نمیتوان از افول فضای سیاسی کشور در قیاس با انتخاباتهای پیشین چشم پوشید. در این میان نطقهای توهینآمیز و تند کاندیداهای همسو با دولت کمترین تاثیر را نیز بر فضای عمومی جامعه نگذاشت تا بیش از پیش این توجیه نیروهای غربگرا پیرامون علت سردی فضای سیاسی کشور بیاعتبار شود. بر همین اساس شاید چهره سیاسی امروز را باید پا به پای چهره اقتصادی کشور نماد و نمودی از میراث روحانی دانست؛ میراثی که عملا باعث فراگیری بیاعتمادی عمومی و سرخوردگی سیاسی در میان بخش بزرگی از جامعه ایران شده است. دولت هر قدر که روی فراموشکاری جامعه نیز حساب باز کرده باشد، نمیتواند مانع یادآوری وعدههای انتخاباتی خود در سالهای 92 و 96 شود. جامعهای که با اعتماد به این وعدهها پای صندوقهای رای حاضر شد و در نهایت در روزگاری که هیچ کدام از آن وعدهها به چند فرسخی واقعیت نیز نزدیک نشده، شاهد ریشخند مقامات دولتی و ارجاع وعدهها به شرایط سال95 شد. یقینا این رفتار نقش پررنگی در سرخوردگی و بیاعتمادی جامعه نسبت به فضای سیاسی کشور دارد. بر همین اساس بازگرداندن اعتماد به جامعه و احیای مجدد امید به مشارکت سیاسی یکی از خطیرترین و ضروریترین وظایفی است که دولت آینده در بدو شکلگیری باید در دستور کار قرار دهد.
3- انتخابات 28 خرداد با همه فراز و نشیبها و شرایط ویژهاش، پایان این هفته برگزار خواهد شد و قصه پرغصه دولت روحانی نیز لاجرم به پایان خواهد رسید. در این فضا اما آنچه نباید مورد غفلت قرار گیرد نتایج بلندمدت و نامرئی دولتداری روحانی بر ساختار اجتماعی و الگوی رفتار سیاسی مردم است. مشارکت 42 درصدی مردم در یازدهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی و افت احتمالی مشارکت در سیزدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری (بر اساس نظرسنجیهای موجود) میراثی است که در سایه مدیریت، مردمگریزی و بیاعتمادسازی جامعه در دوران زمامداری حسن روحانی به وقوع پیوست.
عمدتا در پایان دوره مدیریت هر فرد و جریانی، نخبگان سیاسی سعی میکنند با تبیین نقاط قوت و ضعف دوره مذکور راه را برای اصلاح مدیریت هموار کنند. بر این مبنا در آخرین روزهای ریاستجمهوری روحانی، عینیت یافتن این الگوی دولتداری در سیاستگریزی مردم را میتوان به عنوان یک پکیج کامل از ضعفهای دولتداری مورد مطالعه قرار داد. روحانی فارغ از نوع مواجهه با وعدههای انتخاباتیاش، در سایر شئون سیاسی نیز نمادی از یک دولت مردمگریز است که بیشترین نقش را در سیاستگریزی جامعه داشته است. نوع مواجهه با گران شدن بنزین و عبارت مشهور «خودم صبح جمعه فهمیدم!»، در کنار تناقضهای گفتاری و رفتاری در مصادیقی همانند دعوت مردم به سرازیر کردن سرمایههایشان در بورس، اعلام پایان پیک کرونا و باز گذاشتن جادهها در ایام نوروز و... را میتوان مصادیقی از دولتداری روحانی دانست که مستقیما با زندگی روزمره مردم در ارتباط بوده است. در چنین موقعیتی یقینا سرخوردگی و سیاستگریزی عمومی طبیعیترین واکنشی است که از سوی جامعه مشاهده خواهد شد. بر همین مبنا اگر قرار باشد یک نفر را بهعنوان عامل اصلی کاهش مشارکت در انتخابات پیدا کرد، شخص مذکور کسی جز آخرین منتخب ریاستجمهوری از صندوقهای رای مردم نیست؛ شخصی که بیشترین ضربه را به اعتبار همان صندوقها و اعتماد عمومی وارد کرد.
ارسال به دوستان
آیتالله علیرضا اعرافی، حجتالاسلام حسینعلی سعدی و حجتالاسلام احمد دانشزادهمؤمن
اعلام نامزدهای جامعه مدرسین برای مجلس خبرگان در تهران
ستاد مرکزی انتخابات میاندورهای پنجمین دوره مجلس خبرگان رهبری جامعه مدرسین حوزه علمیه قم نامزدهای منتخب خود را برای انتخابات مجلس خبرگان رهبری استان تهران اعلام کرد.
به گزارش فارس، مهدی اسلامی، رئیس ستاد مرکزی انتخابات میاندورهای پنجمین دوره مجلس خبرگان رهبری جامعه مدرسین حوزه علمیه قم نامزدهای منتخب این نهاد را برای انتخابات مجلس خبرگان رهبری استان تهران اعلام کرد. در بیانیه شماره ۴ ستاد مرکزی انتخابات میاندورهای پنجمین دوره مجلس خبرگان رهبری جامعه مدرسین حوزه علمیه قم آمده است: در خردادماه سال ۱۴۰۰ و ایام تبلیغات نامزدهای انتخابات میاندورهای پنجمین دوره مجلس خبرگان رهبری به این وسیله ضمن دعوت عموم مردم به شرکت باشکوه در انتخابات، به اطلاع عموم مردم میرساند نامزدهای منتخب جامعه مدرسین حوزه علمیه قم برای انتخابات مجلس خبرگان رهبری استان تهران حضرت آیتالله علیرضا اعرافی، حجتالاسلام والمسلمین حسینعلی سعدی و حجتالاسلام والمسلمین احمد دانشزادهمومن هستند.
ارسال به دوستان
یک اتاق فکر قوی؛ نیاز جدی سازمان ورزش شهرداری تهران
محمد آخوندی: در سازمانهای ورزشی بویژه سازمان ورزش شهرداری تهران، اهدافی همچون افزایش نقش ورزش شهروندی در بهبود کیفیت زندگی شهروندان تهرانی، توسعه مبتنی بر دانایی و ارتقای استانداردها در ورزش شهروندی، ارتقای نقش و جایگاه سازمان ورزش شهرداری تهران در مجامع بینالمللی ورزش همگانی، افزایش مشارکت مردم در ورزش و همچنین نهادهای ورزشی که رابطه مستقیمی با فعالیتهای ورزشی اقشار مختلف شهر تهران دارند، از اهمیت بالایی برخوردار است.
در نظر داشته باشیم سازمان ورزش شهرداری تهران، بزرگترین سازمان و متولی امر ورزش همگانی و شهروندی محسوب میشود، لذا با آگاهی از رسالتها و اهداف سازمان، باید به طور کارآمد در پیادهسازی این اهداف گام برداشته شود و همراه با کسب دانش و آگاهی نسبت به محیط بیرونی سازمان، زمینه پیشرفت و بهبود عملکرد سازمان را فراهم کرد.
تحقق این مهم در گرو داشتن یک اتاق فکر قوی و متشکل از کارشناسان و صاحبنظرانی است که بتوانند سازمان ورزش شهرداری تهران را در رسیدن به اهداف خود و تحقق ماموریتهایش یاری برسانند؛ سازمانهایی همچون سازمان ورزش شهرداری که به طور مستقیم به مردم خدماترسانی میکنند، باید به طور مستمر با تغییرات محیط جامعه و اجتماع هماهنگ باشند و درصورت پیشرفت فناوریها و متعاقب آن، کاهش فعالیتهای بدنی از سوی مردم، باید بموقع راهبردی را برای گسترش ورزش در بین جامعه اتخاذ کرده و از مشکلاتی مانند گسترش انواع بیماریها مثل چاقی، دیابت و... جلوگیری کنند.
در سازمانهای ورزشی که با اقشار مختلف سروکار دارند و نیازهای آنها متغیر است، باید فضایی را برای پذیرش تغییر و ایدههای جدید ایجاد و با دید جدیدی به سازمان خود نگاه کرد. تجربه این سالها نشان داده در سازمان ورزش شهرداری تهران، سیاستها و مقررات روشنی درباره اولویتهای کلیدی وجود دارد؛ اولویتهایی همچون ارتقای سطح فعالیتهای بدنی در بین مردم، کاهش استرسهای روزانه شغلی به وسیله ورزش و تشویق همه مردم جهت گرایش به ورزش، لذا در راستای توجه به همه اولویتهای یادشده، باید اطلاعات مؤثر را بهروزرسانی کرد و در اختیار کارکنان قرار داد تا آنها به واسطه همین اطلاعات از نیازهای جامعه آگاهی پیدا کرده و در امر ارائه خدمات، موفقتر عمل کنند بنابراین کسب اطلاعات دقیق، بهروز، مناسب و مستند از نیازهای مردم، از ضروریات است تا بتوان با آگاهی بیشتری، خدمات ورزشی مناسب و درخور مردم ارائه داد.
در این مسیر، شفاف بودن مناسبات کاری در این مجموعه که اجرای برنامهها و تصمیمگیریهای آن با بخش قابل توجهی از شهروندان در ارتباط است، باعث میشود سازمان ورزش به عنوان یک سازمان شفاف شناخته شده و از این ناحیه، انتقادی به عملکرد مدیریت شهری تهران وارد نباشد، چرا که مدیریت شهری تهران خود با چندین چالش روبهروست و برخی شهروندان از نحوه خدماترسانی اماکن ورزشی شهرداری تهران رضایت ندارند و حتی در بسیاری از محلههای جنوبی شهر تهران هزینه استفاده از اماکن ورزشی به اندازهای است که خود یا فرزندانشان نمیتوانند از این مجموعهها استفاده کنند. در چنین شرایطی، طبیعی است طرح افزایش هزینه استفاده از اماکن ورزشی شهرداری تهران، وقتی به صحن علنی شورای شهر تهران میرود تا شاید با تصویب این قانون، درآمد این سازمان و بهرهبرداران از اماکن ورزشی بیشتر شود، با مخالفت اعضای شورای شهر روبهرو میشود. از دیگر چالشهای پیش روی سازمان ورزش شهرداری تهران، ابهام در واگذاری بهرهبرداری از برخی اماکن ورزشی زیرمجموعه شهرداری تهران به افراد خاص است که این، مغایر عملکرد شفاف مدیریت شهری تهران است.
فراموش نشود مطابق اساسنامه سازمان ورزش شهرداری تهران، مأموریت ورزشی شهرداری تهران «تأمین و توسعه ورزش همگانی» اعم از فعالیتهای ورزشی سازمانیافته و سازماننیافته، بسترسازی برای شناسایی و معرفی استعدادهای ورزشی و مدیریت فضاهای ورزشی در همه مناطق و محلات شهر تهران با بهکارگیری فناوری نوین و اتکا به نیروی انسانی متعهد و متخصص و بهرهگیری از همه امکانات و تجهیزات شهرداری و ظرفیتها و تواناییهای بخش عمومی و خصوصی برای دسترسی آسان و ارزان به امکانات ورزشی و ارتقای تندرستی شهروندان تهرانی است و یکی از وظایف مهم اتاق فکر این سازمان، متعهد بودن به اهداف و ماموریتهای اعلامشده در اساسنامه است و هر گونه شفافسازی در عملکردها، به منزله جلب اعتماد عمومی شهروندان به منظور مشارکت بیشتر و همراهی بیش از پیش مدیران بالادستی و بویژه شورای شهر تهران، میتواند در راستای اهداف کلی سازمان ورزش شهرداری تهران از جمله افزایش مشارکت مردم در ورزش شهروندی، افزایش کمیت و کیفیت آمادگی جسمانی شهروندان، بهبود امید به زندگی و توسعه ظرفیت فضاهای ورزشی برای شهروندان مورد توجه و حمایت قرار گیرد.
ارسال به دوستان
فلسطین از گذشته تا امروز/ بخش7
بیمار بزرگ و خنجر بُرّان
محمدعلی صمدی*: نمیتوان با قطعیت ادعا کرد بریتانیا از اواسط قرن نوزدهم، در پی ایجاد یک حکومت یهودی تحتالحمایه خود در سرزمین فلسطین بوده. معادلات اروپا پس از شکست ناپلئون در سال 1815 تحت تاثیر مولفههای جدید قرار داشت که کمتر در تحلیلهای صاحب نظران تاریخ مورد توجه قرار میگیرد. به نوشته دایرهالمعارف «بریتانیکا»، از سال 1793 که ناپلئون جنگهای خود را علیه انگلستان آغاز کرد، تا زمان «نبرد واترلو»، بریتانیا یک میلیارد و 650 میلیون پوند استرلینگ صرف جنگ با فرانسه کرد که 25 درصد آن از طریق استقراض به دست آمد. این سرمایه عظیم را صرافان لندن و سوداگران یهودی، به رهبری خاندان «روچیلد» فراهم آوردند. به این ترتیب، بریتانیا در حالی فاتح جنگی 22ساله شد که بزرگترین بدهکار به اصلیترین کانون مالی زمان خود بود. شاید بتوان ادعا کرد خاندان «روچیلد» فاتح اصلی این آشوب قارهای بود. پیش از پرداختن بیشتر به جایگاه «روچیلد»ها در این بازیهای بینالمللی، لازم است اطلاعات مختصری از وضعیت کلی اروپا در این سالهای سرنوشتساز داشته باشیم.
پس از سقوط ناپلئون، «کنگره وین» برگزار شد که در حقیقت تسویهحساب تاریخی رقبای قدیمی و زخمخورده با فرانسه (اصلیترین و بزرگترین قدرت اروپا تا آن زمان) به شمار میرفت. تصور این بود با تضعیف و محدود کردن فرانسه شکست خورده، اروپا به عنوان مرکز ثقل اقتصاد جهانی در قرن 19، به رهبری اطریش و انگلستان و تا حدودی روسیه، به ایجاد نظمی نوین در جهان، بر اساس منافع استعماری خود خواهد پرداخت. این به اصطلاح نظم نوین، تنها 15 سال دوام آورد و توفان انقلاب، کشورهای جنگزده اروپا را فرا گرفت. آرامش پس از این انقلابها نیز چندان طولانی نشد و 18 سال آتش انقلاب یک بار دیگر به جان اروپا افتاد که باعث سقوط حکومتهای وقت اطریش و فرانسه شد. حالا انگلستان و روسیه به عنوان تنها کشورهای اروپایی در امان مانده از امواج انقلاب، تکسواران اروپا بودند. این بار آرامش نسبی کمی بیشتر طول کشید و این تکسواران، سراغ دشمن دیرینه و قسمخورده خود در شرق رفتند. در این مقطع، امپراتوری عثمانی به درجهای از فساد و اضمحلال رسیده بود که بدون زحمت چندانی فرو بریزد اما دشمنی و رقابت اسلاوهای ارتدکس و آنگلوساکسونهای پروتستان به دادش رسید. انگلستان میدانست تنها مانع سرازیر شدن ارتش میلیونی روسها در دشتهای اروپا و دریای سیاه، همین امپراتوری نیمهجان است. به این ترتیب طی قرن نوزدهم انگلستان به مهمترین متحد «عثمانی» تبدیل شد؛ متحدی که از طرفی راضی به تقویت و زورمندی عثمانی نبود و از سوی دیگر مرگ او را به زیان خود میدید. اینگونه بود که انگلستان، حفظ عثمانی به صورت یک دولت در هم شکسته اما برقرار را در دستور کار خود قرار داد. عنوانِ تاریخی «بیمار بزرگ» برای عثمانی، از همین مقطع بر سر زبانها افتاد. «سرزمین مقدس» بخشی از این امپراتوری در حال احتضار بود.
۴ سال بعد از انقلاب 1848، جاهطلب ماجراجویی از نوادگان ناپلئون، فرمانروایی فرانسه را به دست گرفت. او سال 1871 با طمعِ اعاده غلبه سنتی فرانسه بر اروپا، به «پادشاهی پروس» (قدرتمندترین حاکمیت در محدوده آلمانیزبان اروپا) حمله برد. «پروس» (یکی از ۳ کانون مسیحیت پروتستان) که قدرت نظامی بزرگی بود، توانست بیش از 25 ایالت و امیرنشین آلمانیزبان دیگر را که قرنها بود آبشان با هم در یک جوی نمیرفت، برابر دشمن مشترک (فرانسه کاتولیک) وادار به اتحاد کند. پس از ۶ ماه جنگ، نه تنها فرانسه شکست خورد، بلکه امپراتور بلندپروازش به اسارت پروسیها درآمد. کار تا آنجا پیش رفت که فاتحان، پاریس را اشغال کرده و در کاخ امپراتوری فرانسه، تشکیل یک کشور از اتحاد امیرنشینها و ایالات آلمانی زبان را اعلام کردند. تحولی بزرگ در تاریخ و جغرافیای سیاسی اروپا رخ داده بود. هیچ کس تصور نمیکرد 55 سال بعد از سقوط ناپلئون، هیولایی هفت سر تحت عنوان «امپراتوری آلمان» در قلب اروپا سر بلند کرده و همه رقبای کهنه در این قاره را به دست و پا بیندازد. تاسیس «آلمان» با ماهیتی پروتستان، موهبتی الهی برای انگلستان به شمار میرفت. آلمانیزبانها، دشمنی عمیق و ترسی باستانی در برابر روسها داشتند و تولد قدرتی بزرگ، آن هم درست در غرب روسیه، سد دفاعی محکمی در برابر مطامع روسیه در اروپا بود. ضمن اینکه کشور جدید به لحاظ وسعت و جمعیت، میتوانست با فرانسه رقابت کند و پروتستان هم بود. حالا فرانسه کاتولیک، از شمال و شرق، در فشارِ گازانبری قدرتمند قرار داشت و موازنه جدیدی در اروپا شکل گرفته بود که تا جنگ دوم جهانی، ادامه پیدا کرد.
به دنبال برپایی «آلمان»، یهودیان اروپا که از کانونهای کاتولیک به علت تمایلات ضدیهودی آنان گریزان بودند، پایگاه قدرتمند جدیدی (جز انگلستان) در کنار خود دیدند، البته طرح این مبحث به هیچ وجه معنای فراوانی جمعیت یهودیان در اروپا را نمیدهد بلکه تنها ناظر به ریشهیابی علت تمرکز فعالیتهای نخبگانی منتسب به یهودیان در این ۲ کشور است.
اینکه چه حوادثی منجر شد اروپای مسیحی به رهبری انگلستان، برای تسلط بر فلسطین، ایجاد یک «دولت یهودی» را مدنظر قرار دهد، دلایل متعددی دارد اما مهمترین آنها، قطعا اتحاد استراتژیک نخبگان یهودی با طبقه حاکم در بریتانیاست؛ هر چند شاید بهتر باشد به جای عبارت «اتحاد استراتژیک»، از واژه «تسلط» استفاده شود.
بررسی ریشههای تاریخی روابط و پیوندهای نخبگان اقتصادی یهود با کانونهای قدرت، چه در شرق و چه در غرب، در مجال اندک ما نمیگنجد. در این مقال تنها به بخشی از این پیوندها اشاره میکنم که در نهایت به سلطه صهیونیسم بر سرزمین مقدس فلسطین منجر شد و در این میان آنچه برای موضوع مورد بحث ما اهمیت دارد، روابط خاندان یهودی «روچیلد» با «استعمار بریتانیا» است. نام «روچیلد» اگر چه برای عامه مردم آسیایی و حتی تودههای آمریکایی و اروپایی، تا میانه قرن بیستم هم، چندان آشنا نبود اما در جهان عرب یادآور خنجری بود که در پشت فروشده و باقی مانده و علاوه بر درد و رنج آن، از زخم عمیقش، خون و عفونت میتراود.
*پژوهشگر تاریخ
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|