|
نگاهی به فیلم «رخ دیوانه» ساخته ابوالحسن داوودی
رخی که دل به جنون دارد
مرتضی اسماعیلدوست: فیلم رخ دیوانه، یازدهمین اثر ابوالحسن داوودی، کارگردان کهنهکار سینمای ایران است که در آثارش تنوع بیشتری از موضوع و گونههای سینمایی به نسبت دیگر فیلمسازان این نسل به چشم میخورد البته تعریف و جایگاه ژانر در این سینما چنان مخدوش بوده که چندان راحت نمیتوان در این باب به دستهبندی رسید. به هر روی آنچه درباره سینمای داوودی به طور اجمالی میتوان عنوان کرد، تلاش برای تنوعبخشی به سینمایی تجاری است که معمولا با نگاه تماشاگرپسندانه مماس میشود اما اتفاق رخ داده در تازهترین اثر این کارگردان 60 ساله که برای اولین بار شکل مییابد، همسو کردن رضایت اهالی نقد با مخاطب بوده که این مساله امر مهمی است. فیلم رخ دیوانه در عین ایجاد بسترهای لازم در جلب رضایت مخاطب عام که با استفاده از بازیگران مطرح، اثری قصهگو و موضوعی بهروز حاصل شده است، توانسته است تا حدی مولفههای اثری ساختارمند را به لحاظ سینمایی رعایت کند. از این رو باید فروش مناسب فیلم رخ دیوانه را به فال نیک گرفت، چرا که تجربه فروش فیلمهایی نازل اما رکوردشکن در گیشه سالهای گذشته را میتوان حالا با اثری قابل اشاره جایگزین کرد. رخ دیوانه، داستانی است از قراری جوانانه با نگاهی متمرکز به فضای فراگیر شده مجازی. جایی که چند جوان با وجهی مشترک از جدایی پدر و مادرشان با لفظ طعنهبرانگیز «بیپدر و مادر» برای ورود به قرار اینترنتی همداستان میشوند و این کنایه فیلمساز برای شکل هویتی این گروه مخدوش که توجه به فقدان هسته ارزشمدارانه خانواده بوده است، بدون توسل به شعارگرایی به شکلی مناسب ارائه میشود. فضای غمگسارانهای از اتفاقات ناخوشایند برای این دسته از جوانان که بهمانند نوعی انتقام از خانواده بوده و بازی شیطنتآمیز با جامعهای که آنها را به کوچه پُرتشویش زندگی کشانده است. آنچه از فضای جدید شبکههای ارتباطاتی در ایران رخ داده است، حجم گسترده دلسپاری به روابطی مجازی و رویکردی معلق در برخوردهاست و این سرزمین جدید همکیشی چنان رشد وحشتناکی یافته که بهعنوان سیارهای جدید از زیستن میتوان آن را خواند. از این رو موضوعیت فیلم رخ دیوانه بسیار بجا و البته به شکل مناسبی پرداخت شده است و نوع دیالوگها و شکل بدهبستان کاراکترها برخلاف بسیاری از آثار جوانانه در سالهای اخیر به واقعیت زیست این گروه سنی نزدیک است. محمدرضا گوهری، نویسنده خلاق این فیلم سعی کرده که با خلق فضایی تو در تو و چینش رخدادهایی پی در پی، ضمن ایجاد چارچوبی معمایی، به عنصر گیرای تعلیق نزد مخاطب دست زند، هرچند به نظر میرسد حجم رودست زدنهای پیاپی و درگیری ذهنی مخاطب چنان زیاد بوده که موجب پریشانی و عدم تمرکز بر شخصیتپردازی مناسب کاراکترهای بسیار فیلم شده است و از این رو بسیاری از شخصیتها عمق و درونمایه مناسبی نمییابند. در واقع همه چیز در فیلم رخ دیوانه معطوف به عنصر غافلگیری مخاطب بوده که البته کلید مهمی در ورود به جهان رضایتمندی بیننده و نیز دسترسی به اثری جذاب و گیراست اما رمز دستیابی به این صندوقچه گوهرمند موفقیت تنها در ابطال پیشفرضهای پیشین به هر قیمتی نیست و نیاز به روایتپردازی هوشمندانه و توجه به عناصر فیلمنامهنویسی دارد. ما در فیلم رخ دیوانه همسو با نام مناسب در نظر گرفته شاهد مبارزهای شطرنجوار از 8 حرکت مختلف فیلمنامهنویس توسط 6 مهره موجود در این بازی تقدیر هستیم. غزل، پیروز، مسعود، کاوه، شهره و ماندانا سربازهای رخ جنونزدهای هستند که در هر بخش از ورود به مدخل روایت از نگاهی دوباره سعی در توضیح حقیقت ماجرا دارند و هر کدام نیز با عنوان کردن داستانی تازه به واقعیت برملا شده در پیش از این خط بطلان میکشند و همچنان این بازی نویسنده با مخاطب تا آخرین روایت که جمعبندی فصلهاست، ادامه دارد اما نویسنده به منطق زاویه دید از جایگاه راوی توجه نداشته و ما برخلاف انتخاب هر یک از کاراکترهای معرفی شده در عنوانبندی روی پرده، همچنان از طریق راوی اصلی(پیروز) و در واقع تنها گزینه مشخص که بعدها مشخص میشود، روایتکننده مُردهای است به پیش میرویم- چیزی شبیه به راوی فیلم «سانست بلوار» بیلی وایلدر- اما عدم اشاره به این راوی دانای کل در تمام فصلها و تبدیل شدن به یک روایتکننده اول شخص، معضلی در فیلمنوشت رخ داده است، اگر چه با اعلام این مطلب کل ساختار معماگونه این فیلم از هم پاشیده و دست فیلمنامهنویس رو میشد. اگر در فیلم ارزنده «پله آخر» ساخته علی مصفا ما با راوی مُردهای مواجه میشویم که حتی توالی رخدادها را براساس فراموشکاری ذاتی خود از یاد میبرد، این نوع انتخاب از ابتدا بهدرستی برای تماشاگر تعریف شده و در چارچوبی تعریفشده ادامه مییابد اما در رخ دیوانه براساس همان علاقه به اصل غافلمندی که سرلوحه کار نویسنده و فیلمساز بوده است، به این زوایای اساسی توجهی نشده است و از این رو ناگهان با کاراکتر غایبی چون شکوفه در انتهای داستان مواجه میشویم که در واقع سرمنشأ همه بازیهای پیش آمده است اما با این وجود، «رخ دیوانه» در ایجاد پیرنگ داستانی، توجه به ساختاری دراماتیزه و اجرای مناسب کارگردانی اثری سرپاست و داوودی فیلمساز در همجواری با ششمین دهه از زندگیاش نشان میدهد که در دکوپاژ سینمایی و ارائه قاببندیهای خلاقانه از بسیاری جوانان بهروزتر است. بخش مهمی از این تصویرهای ارزنده به فیلمبرداری خوشقریحه چون فرشاد محمدی بازمیگردد که در لوکیشنی بیرونی و فضایی تیره در شب و موقعیت بسته و تنگنای داخل ماشین توانسته است قابهایی زیبا را با نورپردازی مناسب به دست آورد اما فیلم رخ دیوانه برخلاف توفیق در تصویرسازی، در بخش طراحی صحنه نمیتواند به هیچ جنبه قابل اشارهای دست یابد و گویی این بخش مهم از سینما که معمولا چندان هم در سینمای ایران جدی گرفته نمیشود، در این فیلم به کل غایب است. با این وجود فیلم رخ دیوانه در میان آثار سردرگم اکران شده و در برابر فیلمهای کمرمق جشنواره فجر گذشته، ساختهای است قابل پرداخت و فیلمی قابل ورود به حوزه نقد. اگرنه دیگران تنها به خواب خوش عصرگاهی در بهار قابل وصلاند! ارسال به دوستان
همراه با شهاب حسینی در جشنواره فیلم «سما»
حضور شهاب حسینی بازیگر مطرح سینما در کارگاه بازیگری جشنواره فیلم کوتاه سما با استقبال کمنظیری از سوی علاقهمندان به سینما همراه بود و تعداد کثیری از دوستداران هنر هفتم را به سینما فلسطین کشاند. به گزارش ستاد خبری نخستین جشنواره فیلم کوتاه سما، شهاب حسینی در نخستین سمینار بازیگری درجشنواره فیلم «سما» در میان استقبال زیاد مخاطبان در سالن اصلی سینما فلسطین گفت: جریان بازیگریای که من تجربه کردهام همواره در این مسیر بوده که در خدمت انسان و انسانیت باشم و در این راه حقایقی را لمس کردم که تنها منحصر به خودم نیست و وظیفه دارم آن را در اختیار جوانانی که امروز مقابل من نشستهاند، بگذارم. وی با اشاره عرصه فیلم کوتاه که جشنواره «سما» نیز براساس آن برگزار میشود، بیان کرد: فیلم کوتاه آینده سینمای ایران را در درون خود دارد. این بازیگر عنوان کرد: هنر، جوششی است و بازیگری از این قاعده مستثنا نیست. هر حرفهای در عرصه هنر اقیانوس عمیقی است که انتها ندارد و هر چه هنرمند جلوتر میرود با این واقعیت تلخ مواجه میشود که حجم نادانستههایش بیش از دانستههایش است. وی ادامه داد: نکته دیگر اینکه زندگی بشریت در حال تغییر و تحول است و مفاهیم با همان سرعت زندگی بشر رشد میکنند و حال اینکه این پرسش باقی است که با سرعت تغییر و تحول چه باید کرد؟ حسینی در پاسخ به این پرسش گفت: برای پاسخ به این پرسش دو منظر باید مورد توجه قرار گیرد؛ نکته اول اینکه یک هنرمند خودش را به سرخوشی بزند و بگوید حالا که جامعه مهر تایید به من زده است من به همین راضی هستم و لذت میبرم اما گونه دیگری از مواجهه در روح هنرمند وجود دارد و اگر کسی جستوجوگر باشد و روح و ذهنی پرجوش و خروش داشته باشد به هر لذتی دلخوش نخواهد بود. این سخن میتواند کاملا دو وجه متضاد داشته باشد به این معنا که هنر یک معشوق باشد که آدمی را به دنبال خودش بکشد یا کابوس باشد که فرد مدام از دست نیافتن به پرسشهای خود بهراسد. این بازیگر سینما با اشاره به اینکه بازیگری یکی از وجوه نمایش است، بیان کرد: یک سوال بنیادین نیز مطرح است و آن اینکه چرا پدیده هنر از اساس در میان نسل بشر بوجود آمده و بشر براساس کدام نیاز دنبال هنر رفته است. به اعتقاد من هنر نمایش ریشه در آیین و اعتقادات بشری دارد و خاستگاه هنر نمایش در این آیینها است. هنر بازیگری امتیاز ویژهای بین سایر هنرها ندارد چرا که معتقدم کار هنر عین ارائه خدمات به فکر و اندیشه انسانهاست. حسینی ادامه داد: در جهان برای هر یک از آدمها مسؤولیتی در نظر گرفته شده و هر فرد باید به این نتیجه برسد که میخواهد چه کار کند. اگر هنر را به درخت تشبیه کنیم بازیگری یکی از شاخههای این درخت است که این شاخه زمانی درست رشد میکند که ریشههای محکم اندیشه و تفکر در آن جاری باشد پس هر یک از ما سینماگران در حوزههای مختلف موظف هستیم درست عمل کنیم، چرا که تولید فکر و اندیشه میکنیم و تفکر، ماده اولیه زندگی است. حسینی ادامه داد: ویژگی کسانی که بزرگ فکر میکنند این است که دنبال گرفتن حق خود از زندگی نیستند بلکه به این میاندیشند که چطور حق خودشان را به زندگی ادا کنند و سینما در این راستا بسیار موثر است، چرا که سینمای سالم میتواند در جامعه سالم فضای تبادل نظر را ایجاد کند. کارگردان فیلم «ساکن طبقه وسط» در ادامه صحبتهای خود گفت: روح هنرمند باید جستوجوگر باشد و به راحتی قانع نشود. سینما، تئاتر و تلویزیون در ارائه کیفیت یک ساختار را دارد اما زمین هر یک از این سه عرصه با هم متفاوت است و همین تفاوت در زندگی شخصی هنرمند تاثیر میگذارد و او را معتاد میکند اعتیادی که خانواده و عمرش را صرف آن میکند. به اعتقاد من فعالیت در عرصه سینما با جنگ در میدان نبرد فرقی ندارد، چرا که رزمندهای که به دفاع میرود از زندگی خود میگذرد و در عرصه سینما نیز اوضاع همانطور است. این بازیگر به هنرمندان جوان توصیه کرد: در هنر بویژه در سینما دنبال کمیت نباشید. متاسفانه بسیاری از جوانان امروز بیش از آنکه دنبال کیفیت باشند به کمیت میاندیشند و عجله دارند هر چه زودتر به موقعیت مناسب برسند ولی باور کنید این راه به خطا رفتن است. وی در پایان صحبتهایش با بیان این مطلب که هنر بازیگری عین کار خدمات رفتگران شریف شهرداری است، گفت: به اعتقاد من بین حرفه بازیگری و کار شریف رفتگری فرقی نیست، چراکه اگر رفتگر کارش را به درستی انجام ندهد زندگی بشر مختل میشود و هنر بازیگری هم مصداق همین مثال است، چرا که اگر کارش را درست انجام ندهد به افکار جامعه صدمه میزند. پس از پایان صحبتهای شهاب حسینی بازیگر سینمای ایران علاقهمندان حاضر در سمینار بازیگری، سوالات خود را که اغلب مربوط به چگونگی بازی گرفتن در فیلم کوتاه بود مطرح کردند. ارسال به دوستان
جشنواره فیلم سما
مهرداد غفارزاده: فرآیند سختی برای انتخاب آثار به عهده داشتیم و من تمام تعطیلات عید را معطوف به خواندن آثار دریافتی کردم تا در یک نگاه کارشناسی بتوانیم فیلمنامههایی را که به لحاظ سطح کیفی مناسب داشته باشد انتخاب کنیم. در این میان به همراه 2 تن از دیگر همکاران برای گزینش آثار برتر تلاش کردیم تا حق کسی ضایع نشود و در نهایت هم آثار برتر انتخاب شدند. در این باره ما در هیات انتخاب نمراتی را برای آثار در نظر گرفته و در نهایت هم با توجه به جمعبندی این امتیازات به انتخاب نهایی دست زدیم. ما براساس 3 مورد محتوا، فرم و تکنیک اقدام به امتیازدهی آثار کردیم که در نهایت به نمرهبندی رسید و هر اثری را که در این زمینه قابل توجه بود انتخاب کردیم. به لحاظ کیفی از مجموع آثاری که مورد قضاوت قرار گرفتند میتوان سطحی متوسط را اعلام کرد. در این میان آثار استثنایی و منحصربهفردی هم وجود داشت که نشان از آیندهای روشن میدهد و همانطور که از عنوان جشنواره هم برمیآید آثار فوق جدای از سطح کیفی قابل قبول، باید همراستا با موضوع انتخابی اسلامی- ایرانی هم باشد. چند کار شاخص و استثنایی در جشنواره بود که حتی میتوان آنها را بسط و گسترش داد و فیلمنامههایی بلند نوشت و فیلم ساخت، چرا که هم شروع خوب و هم پرداخت مناسبی داشت. البته اکثر فیلمنامهها طرح و برداشت خوبی داشتند اما نتوانستند تا پایان آن را به سرانجام مناسبی برسانند. شروع برخی فیلمنامهها چنان زیبا و برای خواندن ایجاد اشتیاق میکرد که دوست داشتم همچنان به این شکل باشد. به هر حال فیلمنامهها را جوانانی نوشتهاند و نیاز به فرصت دادن به آنها است. من از خواندن برخی فیلمنامهها لذت بردم. دانش اقباشاوی: سطح مناسبی از آثار رسیده را برای جشنواره سما شاهد بودیم و میتوان گفت از سطح مورد انتظار ما هم فراتر رفت. به هر حال اولین دوره این جشنواره است و برای شروع سطح آثار مناسب بوده است. به هر حال جشنواره موضوعی است و ما در انتخاب آثار باید هم به مفهوم و هم به فرم فکر میکردیم و نیز تطابق میان فرم و محتوا که براساس نگاهی کارشناسانه سعی کردیم دست به انتخاب برترین آثار بزنیم. به نظرم ویژگی مهم این جشنواره پراکندگی جغرافیایی آثار شرکتکننده بود و این ما را بسیار شگفتزده میکرد. چنانکه ما از مناطقی محروم و دورافتاده هم آثاری داشتیم. یعنی فیلمسازان شرکتکننده هم از گناباد بودند و هم از اصفهان و فیلمهایی از شرق و غرب کشور حضور داشتند. جوانانی دانشجو یا حتی در مقطع هنرستان فیلمسازی شرکت کردند و با عنایت به اینکه این افراد بیتجربه بودند اما توانسته بودند به درستی موضوع سبک زندگی اسلامی-ایرانی را در آثار کوتاهشان منعکس کنند. به نظرم مهمترین پیروزی جشنواره سما هدایت و رهنمود به فیلمسازان برای ساخت آثاری با هویت و ملی است تا با نگاه به فردا و فرم و محتوایی مناسب بتوانیم اندیشههای شهید آوینی را گسترش دهیم. از طرفی همین که جشنوارهای با موضوع مهم و حساس سبک زندگی اسلامی- ایرانی برای اولین بار ایجاد شده و به سمت این مسیر میرود ارزشمند است. آثاری هم که انتخاب شدند دور و غریبه با موضوع سبک زندگی اسلامی- ایرانی نبودند و این مهم است که از چه زاویهای به این مساله بپردازیم. با عنایت به فرمایشات مقام معظم رهبری و طرح 20 سوالی که در زمینه زندگی ایرانیان داشتند باید ابعاد این مساله بیشتر روشن شده و با نگاهی بهتر برخورد شود. ارسال به دوستان
اخبار
تجدید چاپ دو عنوان از مجموعه «اینک شوکران» ارسال به دوستان
رویدادها
انتشار «قطار ۵۷» پس از سالها وقفه ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|