مهدی طاهرخانی: در یک دهه اخیر شاهد افزایش ناهنجاری‌ها روی سکوی ورزشگاه‌ها بودیم که بدون تردید مدیران عامل نقش بسزایی در این موضوع داشتند. قبل از آنکه پول به این شکل لجام گسیخته وارد فوتبال ما شود وضعیت سکوها تا این حد ملهتب نبود. در بدترین حالت شاید در داربی تهران شاهد ناهنجاری‌ها و فحاشی هواداران بودیم اما حالا معمولی‌ترین باز‌های لیگ برتر هم اتفاقات تلخی را در دل خودش می‌بیند. اینکه ورزشگاه و کلا اهالی فوتبال برشی از جامعه هستند یک واقعیت است و نمی‌شود این دو را بی‌ربط از یکدیگر دانست. هر چه سطح رفاه، دانش و فرهنگ در یک جامعه بالاتر برود، متعاقبا شاهد ناهنجاری‌های کمتری در ورزشگاه‌های آن خواهیم بود. اما اتفاق عجیبی که در یکی، دو دهه اخیر رخ داده موجب شده عوض جمع کردن و برچیدن این فضای زشت و ناهنجار، مدیران ما به فکر هدفمندکردن فحاشی‌ها بیفتند. در جامعه فوتبال همیشه افرادی به‌عنوان بوقچی حضور داشتند که کار آنها هماهنگ کردن هواداران برای تشویق تیم محبوب‌شان بود. اما با ورود به دهه 70 خورشیدی و ورود لجام‌گسیخته پول به فوتبال شاهد تغییرات عمده‌ای روی سکوها بودیم. بوقچی‌ها کم‌کم به حاشیه رانده شدند و این اصطلاحا لیدرها بودند که جای آنان را گرفتند. افرادی نسبتا تنومند که هواداران تقریبا از آنها حساب می‌بردند. این جریان نوخاسته و آمیخته به لمپنیزم در جامعه فوتبال ایران کم‌کم تبدیل به بازوی اجرایی مدیران عامل روی سکوها شدند. عوض اینکه مدیران فوتبالی ما به فکر ارتقای فرهنگی سکوها باشند و لزوما افراد شایسته‌تری را به‌عنوان لیدر رسمی باشگاه معرفی کنند، برعکس سراغ بی‌اخلاق‌ترین و در عوض زورمندترین آنان رفتند و با در اختیار قرار دادن بودجه‌ای مشخص، آنها را به کنترل کامل خود در آوردند.  هدف غایی مدیران و بعدترها بعضی از مربیان، کنترل سکوها بود. برای آنها جمع کردن فحاشی به هیچ وجه در اولویت نخست نبود بلکه مهم این بود فحش‌ها را چه کسانی بخورند. در صورتی که یک باشگاه فرهنگی در عمل باید مقابل این ناهنجاری‌ها قرار بگیرد، در خفا با استخدام بعضی از لیدرها به آنان دستور می‌دهد چگونه علیه رقیب خاص ناسزا سر بدهند. برنامه‌های متعددی برای پاکسازی سکوها و عاری کردن آنها از فحش و ناسزا انجام شد اما چون کسی متوجه اصل موضوع نبود هیچگاه شاهد پیشرفتی در این باره نبودیم و قطعا نخواهیم بود.  مادامی که مدیران عامل به دنبال خواسته‌های خاص خود هستند و برای رسیدن به این مقاصد،سکوها را به وسیله جریان لیدریسم کنترل می‌کنند نباید هم شاهد بهبود فضا باشیم. در دهه‌های 40، 50 و 60 سکوهای فوتبال به مراتب وضعیت بهتری نسبت به امروز داشتند. آن روزها کسی از سوی باشگاه مواجب‌بگیر نبود تا در یک مسابقه یک جریان را هدایت و فحاشی‌ها را مدیریت کند اما مدیران فوتبالی ما پس از تزریق بی‌حد و حصر پول، عوض پاک کردن سکوها و مهیا سازی فضا برای حضور خانواده‌ها، به دنبال اهداف شخصی خود بودند و نتیجه‌اش امروز همین است که می‌بینیم؛ پدری که در ورزشگاه دستش را روی گوش پسر 12 ساله‌اش می‌گیرد تا او فحش‌ها را نشود!
 

میثم بهرامی: تلاش حسن روشن برای برکناری علی سامره از امیدهای استقلال، راه به جایی نبرد.حسن روشن پیشکسوت قدیمی آبی‌ها که بالاخره از اواخر فصل گذشته توانست آکادمی استقلال را در دست بگیرد، دوباره همان اتهامات را به همه مسؤولان بعد از خودش زده است. او در رده‌های پایین‌تر، مربی‌های تیم‌های جوانان و نوجوانان را متهم به این کرده است که تعدادی از بازیکنان‌شان براساس روابط پدرهای‌شان انتخاب شده‌اند و برای بازی کردن این بازیکنان، خانواده‌های‌شان مبالغی را هزینه کرده‌اند. بعد از تغییرات در تیم‌های پایه، او سراغ تیم امیدها رفت. تیمی که سال قبل موفق ظاهر شد و غیر از رساندن 2 بازیکن به تیم اصلی، توانست در داربی‌ها عالی کار کند و انتقام سختی از رقیبش پرسپولیس بگیرد. علی سامره که یکی از محبوب‌ترین بازیکنان 2 دهه اخیر استقلال است، توانسته در اروپا بازی کند و به خاطر گل معروف ثانیه 30 به پرسپولیس، یادش را در بین هواداران ماندگار کرده، حالا از سوی روشن برکنار شده. صبح دوشنبه، حسن روشن یک‌تنه او را برکنار کرد. دلیلش هم تقریبا چیزی شبیه به همان قبلی‌ها بود. البته روشن خیلی تند سخن گفته بود و اصرار داشت سامره دیگر نباید باشد. این تصمیم او را اما افشارزاده خیلی سریع وتو کرد. در ساعاتی که روشن مصاحبه‌های آتشین علیه سامره می‌کرد، او داشت با موافقت باشگاه، تیمش را تمرین می‌داد و چند مصاحبه آتشین بعدی روشن، برای این تصمیم افشارزاده، به سوی مدیر تیم بود.
اما اصل این دعوا از کجا شروع شده؟ اتفاق جالبی است. اواخر فصل قبل بود که حسن روشن مسؤول آکادمی فوتبال استقلال شد. او یک شب اراده می‌کند برای فردایش بین تیم‌های جوانان و امید، بازی دوستانه بگذارد. تیم امیدها آن روز تمرین نداشته و کادرفنی برای بچه‌های‌شان، برنامه استخر و سونا گذاشته بودند. روشن به حساب تمرینات هر روزه ساعت 10 صبح، در محل تمرین حاضر می‌شود تا بازی دوستانه بین تیم‌های جوانان و امید برگزار کند. نبودن امیدها باعث خشم روشن می‌شود و این شروع اختلافات است. بعد او اصرار دارد که تعدادی از بازیکنان تیم امید، گزینه‌های مناسبی نیستند. تنش‌ها مدام بالا می‌گیرد، سامره وقتی مدیر تیم‌های پایه به تمریناتش می‌آید، انتقاد می‌کند که چرا باید روشن با لباس شخصی وسط تمرین تیمش برود و روی چمن بخواهد تمرینات را قطع کند. سامره و گروهش سال قبل 11 بازیکن از تیم‌شان را به تیم بزرگسالان، تیم‌های لیگ برتری و لیگ یکی داده‌اند. سرمایه‌هایی که خیلی ساده از دست استقلال رفته‌اند اما حضور بازیکنانی چون امید نورافکن و محسن کریمی در تیم اصلی، نشان می‌دهد که گروه فنی سامره در تربیت بازیکنان جوان موفق بوده‌اند. حالا باید دید چالش میان روشن و سامره را مدیران استقلال چگونه پایان می‌دهند تا حسن روشن اینقدر مصاحبه تند نکند و سامره هم برایش پیامک نزند: «آقای روشن لطفا اینقدر برای ما حاشیه ایجاد نکنید، شما کارتان را بکنید و بگذارید ما هم به کارمان برسیم»!

کاظم جمالی‌کمایی: برانکو به محض شنیدن بازگشت طارمی، صریحا عنوان کرد جایی برای او ندارد اما به فاصله 2 ساعت نظرش عوض شد. اینکه چرا سرمربی قرمزها به این زودی حرفش را عوض کرد دلایل خاص خودش را دارد که در ادامه به آن می‌پردازیم.
موضوع از هفته قبل شروع شد؛ از همان اردوی پرسپولیس در اوکراین. معاون اقتصادی باشگاه که در اردوی برون‌مرزی حاضر بود شبانه به اتاق برانکو رفت و به او گفت نظرش درباره بازگشت طارمی چیست! سرمربی قرمزها که تصور می‌کرد باز هم  پای وعده و وعید در میان است با اطمینان خاطر گفت وقتی بازیکنی به باشگاه خارجی رفته و قرارداد رسمی امضا کرده دیگر دلیلی ندارد بخواهم لیست را به خاطر او معطل بگذاریم.  در ادامه ترکاشوند از علاقه عجیب طارمی برای بازگشت حرف زد اما برانکو گفت اگر بر فرض مثال او پشیمان هم شود و بخواهد بازگردد با محرومیت فیفا مواجه خواهد شد از این رو درست نیست ما یک جای خالی برای او حفظ کنیم. از آنجا که ترکاشوند نسبت به اتفاقات حقوقی بی‌اطلاع بود دیگر طرفین در این باره حرفی نزدند اما از سوی باشگاه به برانکو گفته شد احتمال این بازگشت وجود دارد اما اگر مهاجم با کیفیت خارجی پسند کردید بدون مشکل می‌توانید او را به باشگاه معرفی کنید. پرسپولیس به تهران بازگشت و برانکو و دستیاران خارجی‌اش هم برای تعطیلات چند روزه راهی کرواسی شدند.
اما در همین حین 2 تیم حقوقی از سوی باشگاه پرسپولیس و همچنین شخص طارمی مامور شدند تا شرایط را بسنجند. با توجه به مدارک امضاشده، مدت زمان حضور طارمی در اردوی ریزه‌اسپور و همچنین بندهای قرارداد، سرانجام تیم حقوقی به بازیکن پرسپولیس اطمینان خاطر داد طارمی بدون مشکل می‌تواند به تیم سابقش بازگردد و تنها احتمال جریمه 20 درصدی از قرارداد 700 هزار دلاری وجود دارد. وقتی موضوع را با برانکو مطرح کردند او گفت تنها در یک صورت بازگشت طارمی را قبول می‌کند که به او ضمانت دهند بعدا این بازیکن به علت محرومیت فیفا، از لیست پرسپولیس خارج نشود. طی جلسه‌ای که از طریق اسکایپ برگزار شد، ضمانت لازم را به سرمربی قرمزها دادند و تنها جریمه مالی را مطرح کردند که آن هم از سوی طارمی پرداخت می‌شود. اینچنین بود که دست آخر برانکو مجبور شد زیر حرف اولش بزند و راه را برای بازگشت آقای گل لیگ پانزدهم باز کند. شاید بدترین اتفاق ممکن برای او و طارمی، محرومیتی باشد که فیفا علیه این بازیکن اعمال می‌کند. اگرچه تیم حقوقی و وکلای طارمی صراحتا عنوان کردند نهایتش جریمه مالی است اما هیچ وقت نباید به هیچ چیز اینگونه محکم اطمینان کرد. مخصوصا اگر یک نفر بگوید در نهایت جریمه مالی را می‌پردازیم.
 

یک ایرانی باشگاه مارسی را می‌خرد؟
در بین کسانی که برای خرید باشگاه المپیک مارسی فرانسه درخواست دادند، نام یک ایرانی دیده می‌شود و به نظر می‌رسد بیشترین پیشنهاد را نیز ارائه کرده است.
به‌ گزارش ‌سایت اکیپ، مارگاریتا لویی‌دریفوس، مالک باشگاه المپیک مارسی که قصد دارد این باشگاه را به فروش برساند، عجله‌ای برای این کار ندارد. او در حال‌ حاضر 2 راه دارد یا اینکه سریعا باشگاه را بفروشد یا اینکه چند ماه برای بررسی پیشنهادات جدیدتر صبر کند. پیشنهادات مختلفی برای خرید باشگاه المپیک مارسی روی میز است و به نظر می‌رسد این باشگاه تا مدتی دیگر به یکی از خریداران واگذار شود. در ابتدای سال مهدی الگلویی، یکی از نزدیکان دریفوس و بازیگر و کارگران فرانسوی، فرانسوا
دو بروتوی به همراه ونسان لبرون کسانی بودند که اعلام کردند دوست دارند این باشگاه را بخرند. رقم این پیشنهاد هر کدام از آنها بین 65 تا 80 میلیون یورو است. در میان پیشنهادات خرید المپیک مارسی نام یک ایرانی نیز به چشم می‌خورد. این سرمایه‌گذار پیشنهاد خرید 100 میلیون یورویی باشگاه را داده است.

خواسته عجیب مایلی‌کهن درباره کی‌روش
بعد از بازگشت عجیب و غریب مهدی طارمی به پرسپولیس عده‌ای از اهالی فوتبال به برانکو تاختند و رفتار او را با رفتار کارلوس کی‌روش در قبال سیدمهدی رحمتی مقایسه کردند. نتیجه این شد که برانکو اصلا به اندازه کی‌روش حرفه‌ای نیست و به اندازه‌های او هم نخواهد رسید. عده‌ای هم با بیان تفاوت‌های تیم‌های باشگاهی با تیم‌ملی رفتار برانکو را درست دانستند. محمد مایلی‌کهن منتقد همیشگی کی‌روش هم در این‌باره حرف دارد: «ما زمانی از در دروازه رد نمی‌شویم و گاهی اوقات از سوراخ سوزن داخل می‌شویم. حرکات کی‌روش که در سال‌های اخیر اظهرمن‌الشمس است. 6 ماه در سال ایران است و نبودش را هم که به خوبی جبران می‌کند. به همه از وزیر ورزش گرفته تا رئیس فدراسیون، دبیرکل، اعضای هیات‌رئیسه، رئیس سازمان لیگ، رئیس پزشکی فدراسیون، عباس آقا و مربیان لیگ برتری، به همه توهین می‌کند. آن‌وقت توقع دارید چنین آدمی رحمتی را ببخشد؟ این توقع بی‌جایی بود که ما از سرمربی تیم‌ملی داشتیم. آدمی که باید ممنوع‌الورودش کنیم به راحتی در ایران تردد می‌کند و هر که را بخواهد می‌کوبد».

از شکایت ریزه‌اسپور استقبال می‌کنیم
خبر شکایت احتمالی باشگاه ریزه‌اسپور از مهدی طارمی و پرسپولیس باعث نگرانی هواداران پرسپولیس شده است. سکوت طارمی درباره این خبر هم به شایعات و نگرانی‌های هواداران دامن زده است. اما وکیل طارمی نظر دیگری در این‌باره دارد. عبدالصمد ابراهیمی می‌گوید: «مهدی از مسائل حقوقی هیچ اطلاع و سر رشته‌ای ندارد و به همین دلیل صحبت نمی‌کند. هواداران نگران نباشند. انتقال مهدی طارمی به پرسپولیس کاملا قانونی بوده است. نمی‌دانم ادعای باشگاه ریزه‌اسپور چیست و حتی نمی‌دانم اصلا شکایت کرده‌اند یا نه. با این حال هرکسی که فکر می‌کند حقش ضایع ‌شده می‌تواند شکایت کند. ما هم از خودمان دفاع خواهیم کرد. ما 2 اصطلاح در حقوق داریم. فسخ و اقاله. اقاله یعنی توافق. یعنی 2 طرف موافق هستند و این معنی‌اش فسخ نیست. اگر یک طرف این کار را انجام دهد؛ می‌شود فسخ که ما هم همین کار را کردیم».

هشدار وزیر به سرخابی‌ها
محمود گودرزی، وزیر ورزش دیروز در مجلس حاضر شد. گودرزی  پس از پایان جلسه‌اش در مجلس، در گفت‌وگو با سایت خانه ملت به انتقاد از قراردادهای بالای فوتبال پرداخت. او که امسال به مسؤولان
2 باشگاه تاکید اکید کرده قراردادها نباید از سقف مجاز بالاتر باشد، به این سایت گفت: «بعضی نهادها و شرکت‌های خصوصی که تحت نظر دولت هستند اقدام به باشگاهداری می‌کنند و در این بین گاهی ممکن است سقف قراردادها را رعایت نکنند. اما مطمئنا بخش خصوصی رعایت جیب خودش را می‌کند». گودرزی با تاکید بر اینکه باید شفاف‌سازی در دستور کار قرار گیرد، گفت: «بزودی قرارداد تیم‌های استقلال و پرسپولیس را منتشر می‌کنیم. سایر تیم‌های ورزشی هم باید سقف قراردادها را
رعایت کنند».
 

فوتبالیست‌ها با وجود محبوبیت زیادی که این رشته ورزشی دارد همیشه محبوب نیستند و در این میان بعضی از بازیکنان هستند که به خاطر رفتارها و اظهارات جنجالی که دارند در بین فوتبالدوستان  چهره‌های منفوری هستند و در این گزارش به 5 بازیکن می‌پردازیم. به گزارش شفقنا ورزشی، فوتبالیست‌ها به خاطر هواداران زیادی که این رشته ورزشی دارد از محبوبیت زیادی برخوردار هستند و می‌توانند علاقه‌مندان زیادی را به خود جلب کنند اما این بدین معنا نیست که هر فوتبالیستی از محبوبیت زیادی برخوردار است. در این میان بازیکنانی هستند که به خاطر سخنان و رفتارهای عجیبی که از خود نشان می‌دهند در بین فوتبالدوستان چهره‌های منفوری به شمار می‌آیند. در این گزارش می‌خواهیم به 5 بازیکنی که براساس آمار رسانه‌های اروپایی چهره‌های منفوری در بین فوتبالدوستان به شمار می‌آیند، بپردازیم:
لوئیس سوارس
این بازیکن اروگوئه‌ای با وجود آنکه از بهترین مهاجمان نوک جهان به شمار می‌آید اما در لیگ برتر انگلیس چهره بسیار منفوری به شمار می‌آید و این به خاطر رفتارهای جنجالی‌ای بود که از خود نشان داد. سوارس به خاطر توهین نژادپرستانه به پاتریس اورا 8 بازی از همراهی لیورپول محروم و 40 هزار پوند جریمه شد. او با وجود این جریمه سنگین دست بردار حرکات تحریک‌آمیز خود نشد و چند هفته بعد حاضر نشد با پاتریس اورا دست دهد تا ثابت کند شخصیت جنجالی و بدی دارد. سوارس به جنجال خود در لیگ جزیره ادامه داد و در دیدار برابر چلسی با ناجوانمردی تمام ایوانوویچ را گاز گرفت و 10 بازی از همراهی تیمش محروم شد تا به منفورترین چهره لیگ جزیره تبدیل شود. او در جام‌جهانی هم همین بلا را سر کیلینی آورد تا این‌بار باشگاه لیورپول با فروش او موافقت کند. سوارس الان در بارسلونا بازی می‌کند و نسبت به دوران حضورش در لیورپول بسیار آرام‌تر شده است.
جوی بارتون
بازیکن سرشناسی در لیگ جزیره نبود اما رفتارهایی از خود نشان داد که در ذهن فوتبالدوستان باقی ماند. او در سال 2004 زمانی که در منچسترسیتی بازی می‌کرد سیگار خود را با صورت هم‌تیمی‌اش جیمس تاندی خاموش کرد.
په‌په
از منفورترین بازیکنان نزد هواداران بارسلونا است، با این حال هواداران رئال‌مادرید او را به خاطر تعصب زیادی که دارد دوست دارند.
په‌په در زمین فوتبال با خشونت بسیار بالایی بازی می‌کند. او به قصد فریب داور خود را به زمین می‌زند و حاضر است برای گرفتن توپ و از میان برداشتن حریف از هر حرکتی استفاده کند.
ماریو بالوتلی
 استعداد ناب ایتالیایی که حاشیه‌سازی‌های زیاد او اجازه نداد تا در مستطیل سبز بدرخشد. او یکی از جنجالی‌ترین بازیکنان تاریخ مستطیل سبز به شمار می‌آید این درحالی است که او تنها 23 سال سن دارد. بالوتلی در سال 2010 در حالی که بازیکن اینتر میلان بود در یک برنامه تلویزیونی پیراهن میلان را بر تن کرد که این بشدت هواداران اینتر را خشمگین کرد. در دیدار برابر میلان وقتی تیم صاحب ضربه پنالتی شد اجازه نمی‌داد اتوئو آن را بزند و زانتی به زور این بازیکن را کنار زد. وقتی اتوئو ضربه را به گل تبدیل کرد او هیچ خوشحالی‌ای نکرد. در منچستر سیتی با دعواهای خیابانی، درگیری با بازیکنان و سرمربی تیم، آتش زدن خانه خود و سیگار کشیدن به چهره‌ای بسیار منفور تبدیل شد.
زلاتان ابراهیموویچ
زلاتان بازیکن بسیار بزرگی است و در توانایی‌های فنی این بازیکن شکی وجود ندارد. او در هر تیمی که بازی کرده به استثنایی بارسلونا درخشیده است، با این حال او به خاطر اظهارات عجیب و رفتارهای غرورآمیزی که دارد چهره محبوبی نزد بسیاری از دوستداران فوتبال نیست. زلاتان بیشتر به خاطر اظهارات عجیبی که دارد مورد سرزنش قرار می‌گیرد که به بعضی از آنها اشاره می‌کنیم: «من بهترین بازیکن جهان هستم و برای اثبات این موضوع نیازی به کسب توپ طلا ندارم. وقتی توپ طلا را به دست می‌آورید یعنی اینکه شما بهترین بازیکن نیستید چرا که زلاتان بهترین است». «من بازیکنی از لیگ فرانسه را نمی‌شناسم اما بدون شک همه آنها من را می‌شناسند». «ساکی به من گفت زیاد حرف می‌زنی. اگر او سبک بازی من را دوست ندارد برای دیدنم نیاید». «من دنبال یک خانه در پاریس هستم اگر خانه مورد نظر خود را نیابم یک هتل را خریداری می‌کنم». «مشکل من در بارسلونا یک مرد بود ببخشید یک فیلسوف». «بازیکنان بارسلونا در برابر گوآردیولا مثل دانش‌آموز هستند». «من نخستین، دومین و سومین بازیکن برتر تاریخ فوتبال سوئد هستم. من بهترین هستم».