|
روایت علیاکبر صالحی از محتوای مذاکرات یوکیا آمانو، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی در تهران:
طرف پیام را گرفت!
آمانو: راضیام
گروه سیاسی: یوکیا آمانو، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی دیروز در حالی وارد ایران شد که مقامات تهران نسبت به تمدید 10 ساله تحریمهای ISA علیه ایران و همینطور چراغ سبز نشان دادن رئیسجمهور ایالات متحده برای اعمال این تحریم، ناراضی هستند. ایران با استناد به مفاد توافق هستهای با 1+5، این اقدام آمریکاییها را ناقض برجام میداند. بویژه اینکه رئیسجمهور آمریکا برخلاف تعهدات برجامی خود، مانع تمدید تحریمهای جدید علیه ایران نشد. اوباما مصوبه سنا درباره تمدید 10 ساله تحریمهای ISA علیه ایران را وتو نکرد تا این مصوبه تبدیل به قانون شود. این در حالی است که رئیسجمهور آمریکا در ماده 26 برجام صراحتا تعهد داده است مانع بازگشت تحریمهای برداشته شده در برجام، در قالب هر آییننامه یا مقررات جدید شود. اوباما اما به تعهداتش عمل نکرد تا پس از بنبستهای بانکی، حالا در حوزه انرژی نیز آمریکاییها محدودیتهایی علیه ایران اعمال کنند. به عبارتی در پسابرجام، نهتنها گشایشهای بانکی ایجاد نشده، بلکه محدودیتها در حوزه صنعت نفت ایران نیز بازگشته است.
آمانو: راضیام ارسال به دوستان
نماینده ویژه پوتین، آخرین هماهنگیها با مقامات ایرانی قبل از نشست وزرایخارجه و دفاع ایران، روسیه و ترکیه را انجام داد
مشورتهای پس از پیروزی
معاون ستادکل نیروهای مسلح: نقشه آمریکا برای «تجزیه سوریه»
با آزادی حلب عملاً شکست خورد
الکساندر لاورنتیف، نماینده ویژه رئیسجمهور روسیه دیروز به تهران سفر کرد تا پیش از نشست سهجانبه وزرای خارجه و دفاع ایران، روسیه و ترکیه درباره آخرین تحولات سوریه، مشورتهای لازم را با مقامات جمهوری اسلامی ایران انجام دهد. به گزارش «وطن امروز» نماینده ولادیمیر پوتین دیروز با علی شمخانی، هماهنگکننده اقدامات سیاسی، نظامی و امنیتی ایران با سوریه و روسیه و علیاکبر ولایتی، مشاور مقام معظم رهبری در امور بینالملل دیدار و گفتوگو کرد. او در دیدار با دبیر شورایعالی امنیت ملی ضمن تبیین رویکردهای روسیه پس از آزادسازی حلب، دیدگاههای مسکو برای افزایش هماهنگیهای نظامی، امنیتی، سیاسی و میدانی در سوریه را تشریح کرد. علی شمخانی، دبیر شورایعالی امنیت ملی کشورمان در این دیدار با اشاره به دستاوردهای ارزشمند ارتش سوریه در آزادسازی شهر استراتژیک حلب که حاصل ابتکار عمل ایران، روسیه، سوریه و جبهه مقاومت بود، اظهار داشت: آزادسازی حلب موجب شد بار دیگر سیاستهای غرب و حامیان منطقهای آنان در ایجاد و پشتیبانی از تروریسم و دفاع همهجانبه سیاسی، رسانهای و نظامی از عناصر شکستخورده تکفیری در معرض نگاه و قضاوت افکار عمومی جهان قرار گیرد. دبیر شورایعالی امنیت ملی با یادآوری بدعهدی آمریکا و برخی کشورهای منطقه در مذاکرات قبلی مربوط به آتشبس بر ضرورت ایجاد و اخذ ضمانتهای لازم برای استمرار آتشبس در حلب و فاصلهگیری مسلحان از حومه این شهر تاکید کرد و اظهار داشت: مجموعه ظرفیتهای موجود باید برای تقویت امدادرسانی به مردم رنجکشیده حلب و ایجاد شرایط امن همراه با خدمات ضروری برای حضور ساکنان با محوریت دولت سوریه بسیج شود. شمخانی با اشاره به تجربه موفق همکاریهای مشترک میان دولتهای ایران، روسیه و سوریه در مبارزه با تروریسم و حامیان آنها افزود: با توجه به افزایش پیچیدگیهای سیاسی و نظامی بحران سوریه و ضرورت اتخاذ راهکارهای مشترک برای مدیریت شرایط پیش رو افزایش رایزنی مقامات 3 کشور در سطوح مختلف اجتنابناپذیر است. علیاکبر ولایتی نیز پس از دیدار نماینده ویژه پوتین، توضیحاتی درباره محتوای این دیدار مطرح کرد. مشاور مقام معظم رهبری در امور بینالملل گفت: قبل از ملاقات وزیران دفاع و امور خارجه ایران، روسیه و ترکیه آقای لاورنتیف فرستاده ویژه رئیسجمهور روسیه مطالبی را که لازم است به اطلاع جمهوری اسلامی ایران برسد منتقل میکنند و این، زمینهساز توفیق گردهمایی است که بین ایران و روسیه انجام میشود. علیاکبر ولایتی افزود: سرعت تحولات منطقه به صورت عام و سوریه به طور خاص اقتضا میکند دو کشور ایران و روسیه که دارای روابط راهبردی با یکدیگر هستند، مشورتهایی با فواصل نزدیک داشته باشند. وی اضافه کرد: دلیل این امر نیز این است که هر دو کشور به شکلی جدی از دولت و ملت سوریه حمایت میکنند. ولایتی در ادامه با اشاره به پیروزی حلب اظهار داشت: این مشورتها بویژه پس از پیروزی حلب لازم است زیرا این پیروزی مهم است اما کافی نیست. رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: این نوع رفتوآمدها و پیامهایی که بین 2 کشور ایران و روسیه رد و بدل میشود برای هماهنگی هر چه بیشتر بین حوزههای سیاسی، منطقهای، بینالمللی و دفاعی ضروری است. ولایتی در ادامه با اشاره به دیدار وزرای خارجه و دفاع ایران، روسیه و ترکیه اظهار داشت: در آینده نزدیک این وزیران با یکدیگر در مسکو ملاقات خواهند کرد. وی گفت: استمرار این همکاری بسیار ضروری است اگرنه ممکن است با طراحی آمریکاییان، اروپاییان و همچنین برخی متحدان منطقهای آنها، از سازمان ملل تا جاهای دیگر این پیروزیها از هر طریق ممکن خنثی شود. ارسال به دوستان
نامهنگاری و شلوغبازی آخوندی برای فرار از رفع ابهامهای فاجعه برخورد دو قطار در سمنان
قطار وزیر روی ریل طلبکار ی!
گروه اقتصادی: نامه عباس آخوندی به رئیس صداوسیما و طلبکار شدن وی بعد از حادثه برخورد 2 قطار در سمنان شگفتانگیز نیست، چرا که رویه دولتیها منحرف کردن افکار عمومی و پرداختن به حاشیه به جای متن است. به گزارش «وطنامروز»، وزیر راهوشهرسازی روز شنبه در نامه 1100 کلمهای خود به رئیس رسانه ملی ادعا کرده بخشهای مختلف خبری گزارش کمیسیون عمران مجلس درباره حادثه برخورد 2 قطار در سمنان را تحریف کردهاند و با همین بهانه خود را تلویحا مبرا از هرگونه اشتباهی در این زمینه دانست. آخوندی حتی در این نامه طلبکارانه نیز هیچگونه توضیحی درباره اشتباهات مدیریتی که باعث رخ دادن این فاجعه شده نداده و به صورت آشکار از اشتباهات احتمالی رسانهای، کوه بزرگی ساخته و تقصیرها را بر گردن رسانه ملی انداخته است. به نظر میرسد عباس آخوندی که با یک نامه جنجالی در زمینه حادثه برخورد 2 قطار طلبکار میشود قصد دارد اذهان را منحرف کرده و موضوع استیضاح خود را تحتالشعاع قرار دهد اما وی این کار را به صورت ناشیانه انجام داده است، چرا که گزارش کمیسیون عمران مجلس کاملا بیطرفانه و منطبق با واقعیت و علیه وزارت راهوشهرسازی بوده است. برای روشن شدن موضوع به چند موردی که آخوندی در نامه عجیب خود عنوان کرده اشاره میکنیم. ارسال به دوستان
تمرگیدن زنجیرهایها مقابل بت بزرگ!
حسین قدیانی: از یک زاویه، میبینم که اتفاقا خوب شد «جلال» نیست والا باید «غربپرستی» را هم مینوشت! «غربپرستی» چیزی سوای «غربزدگی» است! غرب برای انسان غربزده، اگرچه عزیز و دوستداشتنی است لیکن انصاف بدهیم؛ نه تا آن حد که جای «خدا» را بگیرد! سخن من در این یادداشت، درباره کسانی است که کیلومترها آن سوتر از دوستی استکبار، رسما به ورطه «استکبارپرستی» افتادهاند! عنصر استکبارپرست، یکجا و فقط یکجا اگر بخواهد به جناب روحانی نقد وارد کند، آنجاست که رئیسجمهور، تمدید تحریمها را نقض آشکار برجام میخواند! نمیدانم این چند روز اخیر، سرمقاله این روزنامههای زنجیرهای را خواندهاید یا نه، ولی در صورت مطالعه حتم دارم صحه خواهید گذاشت بر آنچه «استکبارپرستی» میخوانمش! روزنامهنگار استکبارپرست، بر رئیسجمهور خرده میگیرد که چرا ذیل نقض برجام خواندن تمدید تحریمها، آمریکا را متهم به عدم وفای به عهد میکند! بعد هم در کمال وقاحت، به آقای روحانی متذکر میشود که این نوع ادبیات از سوی سران کاخ سفید بیپاسخ نخواهد ماند! پس عناصری از این دست را اشتباه محض است که تنها «دوستان آمریکا» تلقی کنیم، بل زیبندهتر آن است «بندگان شیطان بزرگ» بخوانیم! مشتی شیطانپرست که حتی ناظر بر توافق برجام هم ذرهای حاضر نیستند قبول کنند بدعهدی کاخ سفید را، ولو آنکه اشاره به این بدعهدیها نه از سوی «وطن امروز» که از سوی خود آقایان روحانی و ظریف صورت گرفته باشد! آنکه آمریکا را فقط دوست دارد، مثل هر دوستی دیگری، لاجرم یک حد و مرزی برای این دوستی میگذارد اما اینجا سخن بر سر جماعتی است که دشمن اگر با چماق تحریم و تمدید تحریم هم بر سر ملت بکوبد، باز حق را جانب اجانب میگیرند و با لحنی آمیخته با تمسخر، خرده بر رئیسجمهور میگیرند که چرا گفت تمدید تحریمها نقض برجام بوده! بینی و بینالله این اگر پرستش آمریکا نیست، پس چیست؟ یعنی سران آمریکا، خودشان هم جایی اعتراف کنند به دشمنی با ملت ایران، اینجا هستند جماعتی که اساس این دشمنی را انکار کنند! یا مدعی شوند اگر هم خصومتی بوده، کاملا قانونی بوده و تعهدی نقض نشده! این خداپنداری کدخدا چنان غلیظ و پرمایه است که من یکی هیچ تعجب نمیکنم اگر دو فردای دیگر، یکی از این روزنامههای زنجیرهای بردارد در ستون سرمقاله خود بنویسد: «آمریکا حتی با تمدید تحریمهای قدیمی و وضع تحریمهای جدید هم خیر مردم ایران را میخواهد»! همین است دیگر! از نوک پا تا فرق سر، نه «غربزدگی» که «غربپرستی»! نقد به دولتمرد ارشد مملکت، نه به خاطر بیکاری و رکود؛ که چرا گفتی تمدید تحریمها نقض آشکار برجام بوده! که چرا گفتی این کار آمریکا مصداق عهدشکنی است! که چرا با این ادبیات، سخن با خدای ما میگویی؟! حقیقت آن است که روزنامهنگار آمریکاپرست، ولو برای یک آن، حاضر نیست از محراب شیطان بیرون بیاید! من البته فکر نمیکردم عشق به مظهر مسلم استکبار میتواند آنقدر عمیق باشد که جماعت را «موحد» کند! آری! عاقبت، این هم نوعی «توحید» است؛ «نیست خدایی غیر از کدخدا!» توحید واژگون! کدخدا دشمنی هم کرد، باید دوستی دیده شود! و «باید»! چرا که بحث «تبعیت» است، آنهم از نوع بیچون و چرایش! «هرچه آن خسرو کند، شیرین بود»! ولو نقض برجام! ولو تمدید تحریمها! رئیسجمهور هم بهزعم این شیطانپرستان، باید مراقب حرفزدن خود باشد، چراکه کدخدا یعنی همان خدا، چیزی جز «خیر» برای بندگانش نمیخواهد! و با همین دیدگاه است که جماعت، از ست کردن لوگوی روزنامه خود با رنگ پرچم تروریستهای تکفیری ابایی ندارند! اگر اول حامی داعش و سایر گروههای ضاله، شیطان بزرگ است، پس روزنامهنگار آمریکاپرست، چرا باید ترس داشته باشد از آرایش صفحه یک خود به نفع حرامیان؟! و چرا باید پرهیز کند از این تیتر که «سرتیپ حسین همدانی در سوریه کشته شد»؟! القصه! در ماجرای آزادی حلب هم، خیلی خوب این جماعت، آن روی آمریکاپرست خود را نشان داد! ارسال به دوستان
تروریستها با حمله به اتوبوسهای انتقال مجروحان فوعه و کفریا توافق تبادل را نقض کردند
کارشکنی وحشیانه
حملات تروریستهای تحت امر سعودیها به شهرکهای شیعهنشین فوعه و کفریا و همچنین آتشزدن اتوبوسهایی که برای تخلیه بیماران، مجروحان و سالمندان در حال ورود به این مناطق بودند، این عملیات را با وقفه مواجه کرد. از آنجا که ارتش سوریه خروج باقیمانده تروریستها از حلب را مشروط به تخلیه 4 هزار تن از اهالی فوعه و کفریا کرده بود، با کارشکنی مسلحان، اتوبوسهای سبز حامل تکفیریها و خانوادههایشان نیز از مدخل راموسه بازگردانده شدند. با این وجود آخرین خبرها حاکی از آن است که دولت سوریه و حامیان خارجی تروریستها مبنای توافقاتی جدید را برای ادامه عملیات مبادله تروریستها و شهروندان گذاشتهاند. به گزارش تلویزیون دولتی سوریه، طبق توافق صورت گرفته زیر نظر ترکیه و روسیه همراه با تایید دولت دمشق قرار بود در ازای خروج 1200 نفر از اهالی فوعه و کفریا در ریف ادلب، 1200 تکفیری مسلح از شرق حلب به سمت ادلب خارج شوند. همچنین در ازای 1200 تن دیگر از شیعیان شهرکهای مزبور که 2 سال است تحت محاصره و زیر حملات ائتلاف تروریستی جیشالفتح (مورد حمایت ترکیه، عربستان و قطر) هستند نیز 1200 تروریست تحت محاصره در زبدانی در نزدیکی دمشق برای رفتن به ادلب مجوز خروج میگیرند. قرار بود این روند تخلیه موازی تا خروج 4 هزار سالمند، بیمار، مجروح و همراهانشان به اضافه خانواده شهدای فوعه و کفریا ادامه یابد. قرار بود از روز شنبه کاروانی متشکل از ۵۰ دستگاه اتوبوس حلب را به مقصد این دو شهرک ترک کنند، پشت سر آنها نیز خودروهای وابسته به هلال احمر سوریه وارد گذرگاه اصلی شهرک فوعه شوند تا مجروحان و بیماران را منتقل کنند. اما کارشکنی تروریستها از همان آغاز مشخص شد و همان 5 اتوبوس نخست اعزامی بارها در مسافت 3 ساعته تا این دو شهرک در ایستهای بازرسی تروریستها متوقف شدند تا اینکه شنبهشب وارد گذرگاه اصلی به سوی مناطق شیعهنشین شدند و در حالی که حوالی ظهر دیروز 2 اتوبوس پیشاهنگ کاروان خودشان را به فوعه رسانده بودند، 3 اتوبوس دیگر در مدخل این شهرک هدف آرپیجی و شلیک تروریستها قرار گرفته و به آتش کشیده شدند. گفته میشود یک امدادگر هلال احمر نیز در این حملات جان باخته است. همچنین شهرکها بار دیگر آماج حملات خمپارهای قرار گرفتند. این در حالی بود که مردم چشم انتظار در بازار فوعه تجمع کرده بودند. گفته میشود اختلاف 2 گروه تروریستی احرارالشام (وابسته به عربستان) و جبهه النصره که فوعه و کفریا را تحت محاصره خود دارند، درباره اجرای توافق مزبور باعث شده که احرارالشام احتمالا با دستور مقامات سعودی برای بر هم زدن توافق به اتوبوسها حمله کند. میتوان گفت جا ماندن عربستان از معادلات و مذاکرات حلب، دلیل این کارشکنی بوده است. ارسال به دوستان
تصویب کلیات لایحه برنامه ششم
لاریجانی: دولت لایحه برنامه ششم را ارائه نکرد، فقط چند ماده ارائه کرد!
نمایندگان مجلس کلیات لایحه برنامه ششم توسعه را تصویب کردند. به گزارش تسنیم، نمایندگان مجلس شورای اسلامی در جلسه علنی دیروز پارلمان که در 2 نوبت صبح و بعدازظهر برگزار شد، کلیات گزارش کمیسیون تلفیق درباره لایحه برنامه ششم توسعه جمهوری اسلامی ایران را مورد بررسی قرار دادند. در جلسه دیروز 5 مخالف و 5 موافق کلیات لایحه برنامه ششم، نظرات خود را مطرح کردند و سپس محمدباقر نوبخت، رئیس سازمان برنامه و بودجه به عنوان نماینده دولت و حمیدرضا حاجبابایی، رئیس کمیسیون تلفیق سخنرانی کردند. در نهایت بهارستاننشینان با 154 رای موافق، 76 رای مخالف و 8 رای ممتنع، کلیات لایحه برنامه ششم را تصویب کردند. ارسال به دوستان
راهبردهای امنیتی آمریکا در غرب آسیا چیست؟
خاورمیانه منطقه هزارتکه
بهزاد شهبازی*: منطقه غرب آسیا همواره در تحولات سیاسی و اتخاذ استراتژی قدرتهای جهانی از نقش و اهمیت فراوانی برخوردار بوده است اهمیت روزافزون منطقه غرب آسیا به لحاظ استراتژیک و ژئواستراتژیک در دیدگاهها و استراتژی قدرتهای جهانی بویژه ایالات متحده آمریکا در دهههای گذشته امری بدیهی و آشکار است. بررسی راهبردهای منطقهای غرب خصوصاً ایالات متحده آمریکا در این منطقه حساس در دهههای اخیر و سالهای گذشته و پیش رو حائز اهمیت فراوان است. برای بررسی این تنوع راهبردی در برهههای گوناگون بدون تردید باید به گذشته برگشت و طریقه شکلگیری ژئوپلیتیک غرب آسیا را مورد واکاوی قرار داد تا بتوانیم ریشههای این راهبردها را شناخته و به درک عمیقتری از مساله برسیم. جنگ اول جهانی پیامدهای مختلفی بر منطقه غرب آسیا برجا گذاشت. یکی از این پیامدها فروپاشی امپراتوری عثمانی «مرد بیمار اروپا» بود. دولتهای انگلیس، فرانسه و روسیه بر خرابههای این امپراتوری ایستاده و آن را تقسیم کردند. سال 1916 میلادی یکی از سالهای مهم غمانگیز آسیا و غرب آن است. در این سال نقشه جدید و ژئوپلتیک جدیدی برای منطقه طراحی و اجرا شد. طرحی که بدون توجه به نیازهای هویتی و قومی مردمان این مناطق اجرا شد و تا دهههای آینده و امروز بستر تنشهای قومی و مذهبی را شکل داد. سر«مارک سایکس» نماینده دولت انگلستان و «فرانسوا پیکو» نماینده فرانسه با همراهی روسیه قراردادی را در 12 ماده به امضا رساندند که به قرارداد «سایکس- پیکو» معروف شد. براساس این قرارداد که بنیاد تمام منازعات قومی- مذهبی منطقه تا امروز بر پایه آن قرار دارد عراق، اردن و بخشهایی از فلسطین تحت کنترل انگلستان، سوریه و لبنان تحت سلطه فرانسه، همچنین بخشهایی از شمال عراق و شرق ترکیه به روسیه واگذار شد. از دیگر پیامدهای جنگ بینالملل اول زمینهسازی برای تشکیل دولت یهود در سرزمین فلسطین بود. 2 نوامبر 1917 میلادی یعنی یک سال پس از عقد قرارداد از سوی آرتور جیمز بالفور، وزیر وقت خارجه انگلستان بیانیهای خطاب به والتر روتشیلد، سیاستمدار یهودیتبار مجلس عوام انگلستان نوشته شد که در آن از موضع مثبت دولت بریتانیا برای «ایجاد خانه ملی برای یهودیان در سرزمین فلسطین» خبر داد. این بیانیه که به «بیانیه بالفور» معروف شد سرآغاز تلاش برای تاسیس کشور جعلی اسرائیل به شمار میرود که نهایتا منجر به تشکیل دولت صهیونیستی در درون مرزهای مسلمانان گشت. جنگ دوم جهانی باعث شد انگلستان، یکی از قدرتهای وقت جای خویش را به قدرت نوظهوری به نام ایالات متحده آمریکا بدهد که تا دهههای بعد در منازعهای نفسگیر با اتحاد جماهیر شوروی جنگی را رقم زدند که به جنگ سرد معروف شد. در دوران جنگ سرد، این دو ابرقدرت مطابق با تعاملاتی که در سطح کلان با یکدیگر داشتند تعاملات بین خود را در سطح مناطق تنظیم کرده و به اجرا درمیآوردند. آنها از هرگونه تلاش خارج از قاعدهای که میتوانست منجر به به هم خوردن نظم و ترتیبات در منطقه شود و دو قطب جهانی را به رویارویی با یکدیگر بکشاند پرهیز میکردند و میکوشیدند رقابتهای خود را به شکلی معقول و قاعدهمند پیش ببرند. این وضعیت، نظمی را به نام «نظم دوقطبی» به وجود آورد(1) که تا فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی ادامه یافت. با پایان جنگ سرد و خروج شوروی از دایره قدرتهای بزرگ، خلأ قدرتی شکل گرفت که این خلأ فرصتی مناسب برای تعقیب اهداف و منافع به ایالات متحده آمریکا داد تا بدون هیچ مانع و عامل بازدارندهای درصدد اجرای تام وتمام سیاستهایش برآید لذا دکترین منطقهای آمریکا در این دهه در منطقه غرب آسیا، متاثر از جنگهای اعراب و اسرائیل طرح «خاورمیانه جدید» بود. این طرح که در دهه 1990 میلادی پیگیری شد و براساس مذاکرات صلح خاورمیانه شکل گرفت از مبانی و اصولی برخوردار بود که که از مهمترین اصول آن میتوان به مذاکرات سیاسی، به عنوان تنها راه حل مشکلات منطقه اشاره کرد که هدف این موضوع نیز سازش بین اعراب و اسرائیل در سطح منطقه بود(2). در واقع تز آمریکا در این برهه حفظ یکپارچگی ساختار سیاسی منطقه غرب آسیا است. اما در ابتدای هزاره سوم میلادی و براساس منافع و نیازهای منطقهای آمریکا طرح «خاورمیانه بزرگ» تدوین شد. آنچه با عنوان طرح «خاورمیانه بزرگ» شناخته شد، اوایل سال 2004 میلادی و در نخستین سالگرد حمله نظامی آمریکا به عراق پا به عرصه وجود گذاشت. جورج بوش با اعلام این طرح که از سوی استراتژیستهای آمریکایی تهیه و تدوین شده بود، هدف از اجرای آن را ایجاد دموکراسی و توسعه در خاورمیانه بویژه درکشورهای عربی اعلام کرد. پروژه خاورمیانه بزرگ دربرگیرنده سرزمینهای حد فاصل شمال آفریقا تا مغولستان است اما شاهبیت این طرح درباره کشورهای کناره خلیجفارس و دریای خزر است که منبع انرژی جهان هستند. این طرح در موسسات و اندیشکدههای آمریکایی از جمله موسسه امریکن اینترپرایز طراحی و به سیاستمداران ابلاغ شده است. موسسه امریکن اینترپرایز سال 1943 در واشنگتن دایر شد و زیر لوای نامهایی چون گسترش دموکراسی و آزادی قلم به ارائه انگارهها و دستورالعملهایی میپردازد. از افراد موثر و صاحبنام که در این موسسه فعالیت کردهاند میتوان به لئو اشتراوس و هانا آرنت اشاره کرد. اندیشه لئو اشتراوس براین پایه فکری بنا شده است که دموکراسی غربی، با الهام از اندیشههای یونانی و تقسیم گیتی به خیر و شر نجات دهنده جهان است. بنابراین یا باید دموکراسی غربی بر جهان غلبه کند یا جهان در حالت بیروحی و بربریت باقی بماند. به زعم وی دموکراسی غربی حتی اگر لازم باشد باید به زور اسلحه در کشورهای جهان حاکمیت یابد. مهمترین اهداف آمریکا از طرح خاورمیانه بزرگ عبارتند از حفظ امنیت و بقای اسرائیل، انتقال آزادانه انرژی از خاورمیانه به غرب و کنترل منابع انرژی، جلوگیری از ظهور هژمونی منطقهای چالشگر با آمریکا و تحکیم هژمونی آمریکا در نظام بینالمللی. آمریکا چند سالی این راهبرد امنیتی را برای رسیدن به اهداف یادشده اجرا کرد ولی ادامه راه، بویژه پس از سال 2010 میلادی راهبردی جدید توسط ایالات متحده آمریکا دنبال گشت که تحلیلگران آن را بالکانی شدن منطقه غرب آسیا میدانند. اصطلاح بالکانی شدن به معنای تجزیه و تکهتکه کردن سرزمینی به کشورهای کوچک و متخاصم است آنچنان که در ناحیه بالکان اتفاق افتاد (سایت ویکیپدیا). براساس این راهبرد کشورهای بزرگ غرب آسیا باید به کشورهای کوچک تقسیم شوند تقسیمبندی نیز براساس قومیت و مذهب باشد.دقیقا همان اتفاقی که یک قرن قبل در قرارداد سایکس- پیکو افتاد. اقدامات آمریکا نیز این مهم را به اثبات میرساند البته در بعضی نقاط موفق به انجام این کار شده است و در نقاط دیگر با مشکلاتی چند دست به گریبان است. تقسیم سودان به دو کشور مسیحی و مسلمان سودان جنوبی و سودان در سال 2013 میلادی، از بین بردن قذافی در لیبی و ایجاد دولت شکننده و ضعیف در آن، جنگ یمن و تلاش برای تبدیل این کشور به 2 بخش شمالی و جنوبی، حمایت از معارضان مسلح و شبه نظامیان کرد در سوریه جهت ایجاد 3 کشور سنی، شیعی و کرد و تلاش برای تقسیم عراق همانند کشور سوریه به 3 کشور شیعی، سنی و کرد از اقدامات آمریکا جهت بالکانیزه کردن منطقه غرب آسیاست. آمریکا اگر بتواند در این کشورها این برنامههای عملیاتی را به انجام برساند آن وقت توجه خود را به تجزیه 3 کشور دیگر و تاثیرگذار خواهد گذاشت: ایران، ترکیه و عربستان. البته این سیاستهای آمریکا در منطقه با بازی بازیگرانی چند با مشکلاتی مواجه شده است یکی از این مشکلات، راهبردهای منطقهای ایران و بعضی از همپیمانان از جمله روسیه است که توانسته این استراتژی آمریکا نتواند به طور کامل اجرایی گردد. اینکه ایران و روسیه چطور توانستهاند زمین بازی را عوض کرده و سیاستهای آمریکا را به محاق برند در آینده به آن خواهیم پرداخت. ارسال به دوستان
کارشناسان رشد 7/4 درصدی اقتصادی را غیرواقعی میدانند
رشد اقتصادی یا رشد خامفروشی؟!
اسدالله خسروی: دولت در حالی رشد اقتصادی کشور را برای نیمه نخست سال 4/7 درصد اعلام میکند که خبرگان اقتصادی چنین رقمی را به دور از واقعیات میدانند، چرا که معتقدند آثار رشد اقتصادی باید برای مردم ملموس باشد. به گزارش «وطن امروز»، بانک مرکزی هر از گاهی با اعلام رشد اقتصادی و کاهش نرخ تورم اقتصاد کشور را گل و بلبل گزارش میکند در حالی که با توجه به رکود حاکم بر اقتصاد کشور حدود نیمی از مراکز تولید تعطیل شده و بیش از 6 میلیون بیکار در کشور وجود دارد. آمارسازی با اعداد و ارقام شاخصهای اقتصادی که البته با شیوهها و مدلهای خاص میتوان پیشرفت و ترقی را با ترفند در بخشهای مختلف جلوه داد، زمانی میتواند تا حدی کارساز واقع شود که مردم در شرایط خوب و مساعد اقتصادی باشند چرا که در این زمان شاید کمتر به بطن موضوع توجه کنند اما اکنون که بیکاری در کشور بیداد میکند و سفره مردم هر روز کوچکتر میشود و از طرفی صنعتگران و تولیدکنندگان روزگار ناخوشی را سپری میکنند، به نظر میرسد آمار رشد اقتصادی بالا و کاهش نرخ تورم بهصورت غیرواقعی را نباید در بوق و کرنا کرد. بانک مرکزی مدعی است براساس محاسبات مقدماتی انجام شده توسط اداره حسابهای اقتصادی این بانک، بر پایه آمار و اطلاعات واصله از مراجع آماری ذیربط، تولید ناخالص داخلی به قیمت پایه و به قیمتهای ثابت (100=1383)، در 6 ماهه اول سال جاری نسبت به مدت مشابه سال گذشته، معادل 4/7 درصد رشد داشته است. ارسال به دوستان
حلب آزاد و کرسنتی آباد
روحالله روحانی: «حلب آزاد شد». در روزهایی که صحبت از نقض برجام و عدم پاسخ مناسب به آن است و «فتح الفتوح» روز به روز رو به زوال میرود و با خریدهای پرهزینه و ظاهرا شیک ولی «تقریبا هیچ» به آن تنفس مصنوعی میدهند، شنیدن آزادی حلب برای جبهه مقاومت و هر آنکه ذرهای از امنیت ملی فهم دارد بسیار شیرین و شادیآور است. اما پله قبل از آزادی حلب، اشغال آن توسط تروریستهاست؛ تروریستهایی که مهم نیست نام آنها داعش باشد یا احرارالشام، بلکه روش و منش آنها مهم است که نه برای اقامه «دموکراسی» که برای ایجاد تحولات عمیق ژئوپلیتیک در منطقه و جهان پا به میدان گذاشتند! فهم چگونگی آزادی حلب میتواند به راهحل رفع مشکلی به نام برجام کمک کند. ارسال به دوستان
نادر طالبزاده در نشست خبری جشنواره عمار:
آیا بعضیها حرام خوردهاند که زبانشان باز نمیشود؟
نشست خبری جشنواره فیلم عمار، دیروز ـ یکشنبه 28 آذرماه ـ با حضور نادر طالبزاده، وحید جلیلی و سیدرسول منفرد در حسینیه هنر برگزار شد. به گزارش تسنیم، وحید جلیلی در این نشست گفت: در ادوار مختلف مردم کشور با جشنواره فیلم عمار چه در ایام 9 دی و چه در سایر ایام سال همراه بودند و امسال هفتمین سالی است که این جشنواره برگزار میشود. در این چند وقت فرصت پیدا شد تا چند اثر را مشاهده کنم؛ با صراحت میتوان گفت امسال در جشنواره فیلم عمار با یک شگفتی روبهرو هستیم. سیدرسول منفرد، دبیر اجرایی جشنواره فیلم عمار نیز اظهار کرد: جشنواره فیلم عمار در یک سال گذشته اکران مردمی فیلم «هنگامه» را داشت و این اکران مردمی به صورت بلیتفروشی اختیاری صورت پذیرفت. این بلیتفروشی اختیاری به این صورت است که فیلم در مسجد، پایگاههای بسیج، خانهها و... به نمایش در میآید و در آخر تماشاکننده فیلم هر چقدر که خود میتواند به صورت اختیاری پرداخت میکند. در این بلیتفروشی اختیاری اتفاقات خوبی افتاد و توانستیم فروش خوبی داشته باشیم؛ برای مثال خانم خانهداری در بندرعباس در یک روز اکران در خانه خود توانست حدود یک میلیون بلیت بفروشد. وحید جلیلی در ادامه این نشست گفت: امسال در هفتمین جشنواره فیلم عمار از ابوالقاسم طالبی و خانواده شهید خزایی، خبرنگار صداوسیما که در سوریه به فیض شهادت رسید تجلیل میشود، همچنین تجلیل ویژهای از مجموعه زنان انقلابی صورت خواهد گرفت؛ زنانی که در طول نهضت حضرت امام خمینی(ره) نقشآفرین بودند، زنانی مانند خانم دباغ. امروز چالش سینمای ایران سازمان تولید نیست، بلکه سازمان تماشاکننده است. تعارف را کنار بگذاریم؛ جریانهای رسانهای توانستهاند با حمایتهای بیشائبهای که از آنها میشود سازمان خود را ایجاد کنند. فیلمهایی که از نظر محتوایی چیزی ندارند با حمایت شبکههای ماهوارهای به فروش میلیاردی دست مییابند. به جرأت میتوانم بگویم امسال یکی از بهترین سالهای سینمای انقلاب اسلامی بود، از فیلم «یتیمخانه ایران» گرفته تا فیلمهایی مانند «سیانور» و «ایستاده در غبار» و «ابوزینب»؛ اینها هرکدام فیلمهایی هستند که ما در گذشته هر 15-10 سال یکبار میتوانستیم در سینمای انقلاب اسلامی ببینیم. سپس نادر طالبزاده دبیر این جشنواره که به علت بیماری بسیار دیر به نشست رسیده بود، گفت: خیلی خوشحالم که در این دوره در جشنواره مردمی فیلم عمار حضور دارم. قدرتهای بزرگ که به طرق مختلف در مقابل انقلاب اسلامی ایستادند در بسیاری از مواقع نتیجه عکس گرفتند؛ یکی از آنها داعش بود که برایشان نتیجه عکس داشت و حالا خودشان تفاوت آنچه را ایران به عنوان اسلام ناب از آن یاد میکند با آنها میبینند و میفهمند. ترامپ به عنوان رئیسجمهور جدید آمریکا چندی پیش عنوان کرد حضور اخوانالمسلمین در آمریکا غیرقانونی شود. در این شرایط ما نیاز به یک رسانه خوب داریم. این جشنواره محلی است برای تربیت نیروهای انقلابی که انقلاب اسلامی را در جهان معرفی و از درون نقد کنند. وی ادامه داد: همواره شاهد بودیم حقوق ایران در بخشهای مختلف پایمال شده است که یتیمخانه ایران به این موضوع میپردازد. در یتیمخانه ایران بدرستی از بازیگران خارجی در نقش خودشان استفاده شده است. ما باید برای اینگونه آثار جوسازی کنیم، 9 میلیون ایرانی در آن شرایط تلف شدند. این عدد مگر شوخی است! فیلمسازهای دیگر هم میتوانند فیلم و آثار سینمای تکی بسازند اما حرف من این است که بحثهای کلیدی و مهمی زمین مانده است. حقوق ایران نباید آنقدرها هم بیارزش باشد. نمیفهمم چطور میتوانید تا این اندازه منفعل باشید؟! آیا بعضیها حرام خوردهاند که زبانشان باز نمیشود؟ ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|