|
میراث رضاخان برای عشایر
محسن تاجیک: تاریخ را فاتحان نمینویسند، بلکه سعی میکنند آن را به گونه دلخواه خود تحریف کنند اما این مساله باعث نمیشود حقیقت از سمع و نظر آیندگان پنهان بماند. شاید وقتی سخن از خفقان دوران پهلوی به میان میآید، اذهان صرفا به اسم ساواک و زندانهای مخوف و شکنجههای آن دوران میرود اما کمتر کسی از حمله فانتومهای آمریکایی به روستاهای عشایر جنوب آگاه است یا برای کمتر کسی این سوال پیش میآید که تخته قاپو کردن عشایر جنوب چه بلایی بر سر این مردمان مظلوم آورد! گذر ساده از کنار واژهها راحت است اما خواندن تاریخ این مردمان مظلوم بسیار سخت. ارسال به دوستان
گفتاری از نادر طالبزاده
شاه به پدرم قول شرف داد ولی به آن عمل نکرد
سرلشکر «منصور طالبزاده اردوبادی» از فرماندهان ارتش شاهنشاهی ایران در دوره پهلوی بود. او در زمان سلطنت رضاخان، در دانشکده افسری با محمدرضا پهلوی همدوره بود و پس از رسیدن محمدرضا به مقام سلطنت، یکی از آجودانهای مخصوص وی به شمار میرفت به گونهای که میتوانست بدون هماهنگی وارد دفتر شاه شود. سرلشکر طالبزاده در ماجرای قیام عشایر بویراحمد در ابتدای سال 42، نقشی محوری در پایان یافتن غائله داشت اما بعد از واقعه، شخص شاه به وی خیانت میکند. متن زیر بخشی از گفتوگو و خاطرات فرزند او، نادر طالبزاده، یکی از شخصیتهای برجسته رسانهای کشور که در زمان قیام عشایر جنوب کودکی 10 ساله بوده، با حسین دهباشی در مجموعه «خشت خام» است. ارسال به دوستان
فرمان حمله به عشایر از بریتانیا صادر شد
پس از کشف مناطق نفتی در حوزه گچساران در سال 1306 و حضور کمپانی نفتی انگلیس برای غارت این سرمایه ملی، تامین امنیت منطقه ممسنی و خطوط لوله نفت و از سویی حضور عشایر مسلح بویراحمدی در آن منطقه، برای دولت بریتانیا به یک معضل مهم تبدیل شد که این مشکل را از طریق حکومت رضاخان که دستنشاندهشان در کودتای اسفند 1299 بود حل و فصل کردند. آنها همزمان دو سیاست تفرقه میان ایلات و طوایف عشایری و همچنین تنبیه و مجازات آنها را در پیش گرفتند. «مستر جکس» مدیر کمپانی نفت انگلیس- ایران، اخلالگری عشایر برای نیروهای شرکت خود را در نامهای به «تیمور تاش» وزیر دربار رضاشاه چنین مینویسد: «حضرت اشرف! الآن تلگرافی از آبادان به تاریخ دیروز رسیده و مشعر است که عملیات ما در ناحیه گچ پوکاک در نزدیکی گچ کروقلی که در شمال غربی بوشهر واقع است از طرف عدهای که بالغ بر یکصد و پنجاه نفر بویراحمدی بودند، مورد حمله واقع شده و در نتیجه آنجا را غارت کرده و صدماتی به مؤسسات ما وارد آوردهاند… هرگونه وقایع دیگری که رخ داده و اطلاعی برسد البته به عرض حضرت اشرف خواهد رسانید». ارسال به دوستان
سرکوبگران نشان افتخار گرفتند
جنایتی به وسعت تاریخ
سرلشکر آریانا فروردین ماه 42 برای سرکوب قیام عشایر بویراحمد وارد این منطقه میشود. طرح عملیاتی پشتیبانی هوایی او برای بمباران عشایر در کتاب «ارتشبد بهرام آریانا، به روایت اسناد ساواک» چنین آمده است: «12 فروند هواپیما به صورت بندی دو فروندی به فاصله زمانی 10 دقیقه طوری از فرودگاه وحدتی [دزفول] پرواز خواهند نمود که نخستین دسته رأس ساعت 4:45 و آخرین دسته رأس ساعت 5:35 هدفهای مشخص شده در کالک را بمباران نمایند... هر دسته باید مدت 9 دقیقه به اضافه منهای 30 ثانیه در روی هدف باشد... در روزهای [بعد،] از طلوع آفتاب تا غروب روی منطقه پروازهای ایذایی و شناسایی رأس ساعات زوج انجام و در صورتی که هدفی مورد نظر قرار گرفت کوبیده خواهد شد. در این روزها کلیه هواپیماها مسلح به راکت و فشنگ بوده و ساعت بلند شدن نخستین دسته از شیراز 6:00 صبح [و] دومین دسته از وحدتی 8:00 [صبح] و بدین ترتیب تا ساعت 18 عمل خواهد شد. هواپیماهایی که از وحدتی پرواز مینمایند باید در شیراز بنزینگیری و مسلح بشوند تا در مراجعت یکی از مأموریتها را انجام دهند...». با این تقسیمبندی، هواپیماهای رژیم روزانه چندین بار مناطق مسکونی عشایر را بمباران میکردند. اردیبهشت ماه 42، آریانا پس از این جنایت، نتایج حاصل از بمباران هوایی خود را به ریاست ستاد بزرگ ارتشتاران شاهنشاهی اینگونه توصیف میکند: «1-اشرار را از محل استراحت شبانه محروم میسازد. 2- آذوقه و تدارک آنها که اغلب در خانه یا چادرهایشان ذخیره است نابود ساخته و از این حیث در مضیقه هستند. 3- احشام و دواب که بزرگترین سرمایه آنها میباشد از بین میرود و در تخریب و تضعیف روحیه آنان بسیار موثر است. 4- اشرار ناچارند زن و فرزندان خود را جدا ساخته و در کوهها و غارها مخفی نمایند... از بمبارانهای انجام شده تاکنون نتایج بسیار خوبی گرفته شده و بسیاری از خانهها، دواب و احشام اشرار و به طور قطع تعدادی زیادی از تفنگچیان آنها از بین رفتهاند...». کاملا معلوم است هدف اصلی بمبارانها، نابودی کامل زندگی و هستی عشایر و خود ایشان بوده است. آنچه از گزارش آریانا به نقل از لشکر 9 خوزستان به دست میآید، این بمبارانها به طور روزانه و در چندین نوبت انجام میشده و این مهم از اعلامیه سرتیپ «بنیاعتماد» به کدخدایان و ریشسفیدان کاملا مشهود است و بر خلاف آنچه در گزارشها ذکر میکند، بیشتر مقتولان کودکان، پیران و زنان عشایر هستند. بنا به گفته سرهنگ «غلامرضا مصور رحمانی» از نظامیان عصر پهلوی و افسران رژیم، عمل آریانا در بمباران کردن بویراحمدیها، عملی در نهایت ناجوانمردی نسبت به زن و بچه یک طایفه اصیل ایرانی است. در پایان عملیات نظامی جنوب- به فرمان شاه- تعداد 22 نفر «از خلبانان و کارکنان فنی نیروی هوایی» که «علیه یاغیان و اشرار فارس ابراز لیاقت کرده بودند» مدال و نشان افتخار گرفتند. ارسال به دوستان
وقتی محمدرضا پهلوی مردم ایران را با هواپیما بمباران کرد!
یتیمخانه ایران
از قیام عشایر جنوب چه میدانید؟
گروه یادآور: مرور و گشت و گذار در لابهلای صفحات تاریخ حکومتهای دیکتاتوری، یک نقطه همرسی دارد و آن هم مواجهه با اعتراضات مردمی است و معمولاً چنین اعمالی در سطوح مختلف اتفاق میافتد. مثلاً حکومتی دیکتاتوری، آزادیهای سیاسی را از شهروندان خود سلب کند، پلهای بالاتر شاید زندان و شکنجه باشد یا در سطحی جمعیتر، تظاهراتهای مردمی آنها را با تیراندازی جواب دهد. اما شاید بتوان گفت بالاترین سطح جنایتی که یک حکومت علیه مردم خود میتواند انجام دهد، حمله هوایی و بمباران آنها در نبردی نابرابر است. مردمانی که در ایدهآلترین حالت خود، سادهترین سلاحها را در دست دارند، در مقابل تجهیزات فوق نظامی حکومتشان سرنوشتی جز مرگ ندارند. به عنوان مثال میتوان صدام را نمونهای از این دیکتاتورها دانست که در ماههای پایانی جنگ 8 سالهاش با ایران، دست به جنایتی بزرگ زد و شهر حلبچه و مردم کشورش را مورد حمله شیمیایی قرار داد و هزاران نفر از مردم عادی، شامل زنان و کودکان را قتلعام کرد. اما اگر نگاهی به تاریخ کشور خودمان هم داشته باشیم، چنین نمونههایی را میتوان یافت. یکی از جنایتهای وحشیانه عصر پهلوی که کمتر به ابعاد مختلف آن پرداخته شده و بهنوعی در تاریخ این سرزمین گم شده است، ماجرای قیام عشایر جنوب و کهگیلویه و بویراحمد در 2 مقطع زمانی سالهای 1309 و 1342 هجری شمسی است. قیامهایی که در نهایت با بمباران هوایی ایلات و عشایر آن منطقه توسط ارتش شاهنشاهی در سال 42 سرکوب شد و در نتیجه آن تعداد زیادی از مردم عشایر آن نقطه کشته شدند و احشام آنان که در واقع تمام سرمایه زندگیشان به حساب میآمد، از بین رفتند. ارسال به دوستان
50 گلوله برای یک مدرسه ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|