|
با آمریکا مذاکره نمیکنیم
مشاور رهبر معظم انقلاب در گفتوگویی تاکید کرد: نفوذ ما در منطقه بهرغم فشارهای آمریکا افزایش یافته است و هرگز متحدان خودمان را در منطقه رها نمیکنیم. سردار دهقان در گفتوگو با فایننشالتایمز، تاکید کرد: ایران به دنبال جنگ با آمریکا نیست اما مذاکره هم بیمعنی است. آمریکا میخواهد با ما مذاکره کند تا بگوید چرا شما موشک دارید؟ چرا در منطقه هستید؟ و چرا توانایی نظامی دارید؟ درباره اینها چه مذاکرهای میتوانیم بکنیم؟
ارسال به دوستان
روحانی مخالفان تصویب لوایح مرتبط با FATF را به زمینهسازی برای تشدید تحریمها متهم کرد
سرایت استدلالهای برجامی به FATF
گروه سیاسی: رئیسجمهور به بهانه تصمیم تازه کارگروه اقدام ویژه مالی (FATF) علیه ایران، ضمن هجمه به مجمع تشخیص مصلحت نظام، به صورت تلویحی اعضای این نهاد را زمینهساز افزایش تحریمها و فشارهای اقتصادی بر کشور و مردم خواند.
به گزارش «وطن امروز»، حسن روحانی عصر یکشنبه در جلسه هیات دولت به موضوع کارگروه اقدام ویژه مالی (FATF) اشاره کرد و اظهار داشت: درباره FATF نظر دولت و مجلس مشخص بود و همه اقدامات اجرایی را انجام داد و لوایح چهارگانه از جمله 2 لایحه پالرمو و CFT را نیز به تصویب رساند. قصد دولت اعلام تصمیم جدی نظام در مبارزه با پولشویی و جرائم سازمانیافته و تامین مالی تروریسم بود.
وی افزود: تلاش ما این بود اجازه ندهیم بهرغم اینکه پیشتاز مبارزه با پولشویی و مقابله با تروریسم هستیم توسط آمریکا و رژیم صهیونیستی به عنوان ناقض این اقدامات معرفی شویم. روحانی در ادامه گفت: در هر حال FATF، عدم تصمیم جمعی خارج از اختیار دولت و مجلس را بهانه قرار داده و مصوبهای خلاف مصالح ملت ایران صادر کرد که همانگونه که انتظار میرفت موجب خرسندی آمریکا شد و توجیهگر تشدید تحریمهای ظالمانه و غیرانسانی خواهد بود. اینک وقت آن است آنها که بهانه به دست آمریکا دادهاند، پاسخگوی موضعگیری غیرکارشناسانه خود باشند.
روحانی با بیان اینکه بانک مرکزی و دستگاههای اقتصادی و تجاری ما برنامهریزی لازم برای تجارت در شرایط تحریمی را انجام دادهاند و تلاش میکنند آثار منفی آن بر اقتصاد و مبادلات بینالمللی ما را به حداقل برسانند، گفت: البته محدودیت تحریمهای آمریکا خیلی شدیدتر و بیشتر از محدودیتهای FATF است ولی تلاش دولت بر آن بود که مصوبه FATF مجوزی به دولت آمریکا برای فشار بیشتر به طرفهای تجاری ما ندهد. روحانی در پایان تاکید کرد: این حق ملت بزرگ ایران و جمهوری اسلامی نبود و نیست که در حالی که پیشتاز مبارزه با تروریسم و پولشویی است، در لیست اقدام تقابلی یک نهاد بینالمللی قرار گیرد.
* هجمه به فرآیند صددرصد قانونی
اظهارات اخیر روحانی مبنی بر اینکه «جمعی خارج از دولت و مجلس» به FATF بهانه داده و زمینهساز تشدید تحریمها شدند یا اینکه اعضای مجمع (به طور تلویحی) باید پاسخگوی اقدام خود در این موضوع باشند، در شرایطی ابراز میشود که عملکرد مجمع تشخیص مصلحت در جریان بررسی لوایح مرتبط با FATF به عنوان موارد اختلافی میان مجلس و شورای نگهبان کاملا در چارچوب قانون بوده و در نتیجه این اظهارات روحانی را باید هجمه به فرآیندی کاملا قانونی تعبیر کرد. از سال گذشته که 2 لایحه پالرمو و CFT در نتیجه اصرار مجلس به مجمع ارجاع شد، این نهاد در قالب هیات نظارت عالی مجمع تشخیص مصلحت نظام طی دهها جلسه کارشناسی که اتفاقا برخی از آنها با حضور نمایندگان دولت نظیر همتی رئیس بانک مرکزی، جنیدی معاون حقوقی ریاستجمهوری و دژپسند وزیر اقتصاد برگزار شد، لوایح یادشده را مورد نقد و بررسی قرار داد و در نهایت بعد از مهلت یکساله مجمع برای اعلام موضع در اینباره، نظر مثبت یا منفی اعلام نشد که این موضوع به معنی کانلمیکن قلمدادکردن لوایح و مبنا قرار گرفتن نظر شورای نگهبان بود.
مجمع البته علاوه بر دعوت از نمایندگان دولتی در جلسات بررسی پالرمو و CFT بارها رایگیری درباره این دو لایحه را به تعویق انداخت، چنانکه برخی اعضای مجمع اعلام کرده بودند این تصمیم جهت بررسی بیشتر و همچنین مشخص شدن رویکرد اروپا در انجام تعهدات برجامی اتخاذ شده است. این اعضا همچنین بیان کرده بودند چنانچه در همان جلسات ابتدایی رایگیری صورت میگرفت، رای غالب اعضا منفی میبود. در این راستا همچنین هیات عالی نظارت مجمع نامهای را در قالب چندین سوال به دولت فرستاد تا رای و نظر دولتیها نیز در این فرآیند اخذ شود. مواردی نظیر اینکه تصویب این دو لایحه آخرین بهانه غربیهاست یا باز هم بهانهجوییها ادامه خواهد یافت، موافقت یا مخالفت چه دستاوردهایی برای کشور خواهد داشت، چقدر تصویب این لوایح به همگرایی جمهوری اسلامی با دوستانش در منطقه ضربه میزند و بویژه اطلاعاتی که از مدیران آمریکایی FATF منتشر شده، ابهاماتی است که اعضای مجمع خواستار شفافیت مقامات دولتی پیرامون آنها شده بودند.
با همه اینها، اعضای مجمع و هیات عالی نظارت این نهاد در طول یک سال گذشته همواره با لوایح مرتبط با FATF مخالف بودند. لو رفتن اطلاعات استراتژیک نظام و همچنین خدشه به حمایت جمهوری اسلامی از گروههای مقاومت چون حزبالله از جمله مهمترین این دلایل بود. به اعتقاد برخی اعضای مجمع، کشوری که در شرایط تحریم بوده و مجبور است تحریمها را دور بزند و ناچار است از طریق یافتن منافذی، راه تنفس را برای ملت خود باز گذارد، اگر همه کانالهای ارتباطی مالی خود را در اختیار دنیا و کشورهایی که آن را تحریم کردهاند بگذارد، همین کشورها منافذ تنفسی کشور را میبندند.
* تحریمها با تصمیم FATF تشدید نمیشود
علاوه بر ایراد شکلی سخنان روحانی درباره مجمع که اساسا یک فرآیند قانونی را مورد انتقاد قرار داده، موضع او مبنی بر تشدید تحریمها با تصمیم اخیر FATF نیز مورد مناقشه است. به اعتقاد کارشناسان، با وجود همه اقداماتی که FATF در این مدت علیه ایران انجام داده است اما اعمال یا عدم اعمال «اقدامات مقابلهای» علیه ایران تقریبا اثر خاصی نخواهد داشت. شدیدترین تحریمهای بانکی فراسرزمینی از سوی آمریکا علیه ایران اعمال میشود و بازیگران اقتصادی خارجی بیش از اینکه به اقدامات مقابلهای FATF توجه کنند، به تحریمهای آمریکا توجه میکنند، چرا که این تحریمهای آمریکاست که برای آنان هزینه واقعی (جریمه نقض تحریم) دارد، بنابراین اقدامات مقابلهای FATF برای ایران بدون مخاطره است.
مرور تلاشهای گسترده مقامات دولت روحانی طی 2 سال اخیر برای تصویب لوایح مرتبط با FATF نشان میدهد دولت در نظر داشت دقیقا مدل تصویب پرحرف و حدیث برجام را برای CFT و پالرمو نیز تکرار کند. فضاسازیهای گسترده رسانهای و سیاسی و تلاش برای مرعوب و منزوی کردن منتقدان با این ادعا که مخالفان تصویب این لوایح باید مسؤولیت افزایش مشکلات را برعهده بگیرند در همین راستا فهم میشود. نکته جالب آنجاست که روحانی و دولتمردانش در حالی از اعضای مجمع میخواهند مسؤولیت تشدید تحریمهای ادعایی را برعهده بگیرند که خودشان تاکنون مسؤولیت بحرانهای بیسابقه پس از برجام را برعهده نگرفتهاند. پس از خروج آمریکا از برجام و بازگشت تحریمها، روحانی بارها تاکید داشت که مقصر وضع موجود، دولت آمریکاست و نه امضاکنندگان برجام. اما حالا به جای اینکه رویکرد سیاسی کارگروه ویژه اقدام مالی را عامل تشدید تحریمها معرفی کند، هجمه به مجمع را در دستورکار خود قرار داده است.
پیشنهاد میشود دولت به جای انداختن مسؤولیت اوضاع اسفبار اقتصادی کنونی بر دوش دیگران و منتقدان، مسؤولیت اخلاقی عملکرد خود در حوزههایی چون مسکن، خودرو، تورم و سیاست خارجی فعلی را برعهده گرفته و از مردم عذرخواهی کند. ضمن اینکه اگر روحانی موافق باشد، میتوان صوت دهها جلسه کارشناسی مجمع تشخیص درباره لوایحی چون پالرمو و CFT را منتشر کرد تا وزن منطق و ادله موافقان و مخالفان این لوایح برای افکار عمومی روشن شود.
ارسال به دوستان
اعترافات روحالله زم درباره نقشش در انتخابات 96
زم چهکسی را مدح میکرد
گروه سیاسی: سومین جلسه رسیدگی به اتهامات روحالله زم در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب اسلامی تهران به ریاست قاضی صلواتی برگزار شد. روحالله زم در این جلسه دادگاه صراحتا به نقشآفرینی در انتخابات سال 96 اعتراف کرد. به گزارش «وطن امروز»، قاضی صلواتی در ابتدای این جلسه ضمن قرائت مواد ۳۵۲، ۳۵۳، ۳۵۴ و ۳۵۸ آیین دادرسی کیفری اظهار کرد: شروع سومین جلسه محاکمه روحالله زم فرزند محمدعلی را در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب و با حضور مستشار دادگاه، وکیل مدافع و نماینده دادستان اعلام مینمایم. رئیس دادگاه سپس از زم خواست در جایگاه حاضر شود و ادامه دفاعیات خود را بیان کند. زم با اشاره به ماده ۲۸۶ قانون مجازات گفت: «یکی از عناوین اتهامی من افساد فیالارض است که آن را رد میکنم. یکی از افراد نامدار اصلاحات طی پیامی به آمدنیوز نوشت شما در خارج از کشور هستید یا داخل؟ که گفتیم در خارج و آن شخص تعجب کرد که مواضع ما همچون رسانههای داخل کشور است. آمدنیوز نقش غیرقابل انکاری در انتخابات ۹۶ داشت».
آمدنیوز در ابتدای کار خود در قالب یک رسانه اصلاحطلب و طرفدار دولت دست به افشاگریهای مقطعی میزد؛ رابطه شائبهآمیزی که بعدها تا انتخابات ریاستجمهوری دوره دوازدهم در اردیبهشت 96 نیز ادامه یافت. روحالله زم در توجیه سیاست رسانهای آمدنیوز در انتخابات، متوسل به این استدلال شد که عامدانه و برای تشدید نارضایتیها از روحانی حمایت کرده است. وی سال گذشته در گفتوگو با یکی از شبکههای ماهوارهای در این باره گفت: «مجموعه ما تحلیل امنیتی داشت برای حمایت از روحانی، اگر آقای قالیباف یا رئیسی رئیسجمهور شده بودند، آیا این وضعیت و تظاهراتها وجود داشت؟ آیا این نارضایتی که باعث گرایش 70 درصد جامعه به سمت براندازی شده است وجود داشت؟ ما با تحلیل از روحانی حمایت کردیم، کشور باید به نقطه جوش میرسید، اگر رئیسی یا قالیباف به قدرت میرسیدند تمام توان حاکمیت به میدان میآمد و هیچگاه جامعه به این نقطه جوش فعلی نمیرسید». روحالله زم در ادامه اعترافاتش افزود: «از اواسط سال ۹۶ به دلیل خستگی ناشی از کار مسؤولیت آمدنیوز را به سام سرابی واگذار کردم». متهم زم گفت: «سال ۹۶ بسیاری از آمدنیوز درخواست کردند که خط خود را مشخص کند. در این برهه که مسؤولیت آمدنیوز با سام سرابی بود اشتباهات فاحشی از جمله انتشار مطلب درباره کوکتل مولوتف بهوجود آمد». وی مدعی شد: «در اواسط سال ۹۷، به دلیل اشتباهات سرابی و ارتباط وی با نزدیکان یکی از وزرای دولت، از او خواستم استعفا کند. پس از آن کنترل آمدنیوز را به دست گرفتم». متهم زم درباره نشر اکاذیب در آمدنیوز گفت: «گزارشاتی به دست ما میرسید که با ضریب خطا همراه بوده است». وی درباره اتهام تحریک و تشویق مردم به اغتشاشات عنوان کرد: «فراخوانهای منتشره در آمدنیوز بخشی از آنها در زمان مدیریت بنده نبوده و بخشی هم مربوط به مطالب ارسالی به ما است». متهم زم اضافه کرد: «مگر با تحریک یک رسانه کسی به خیابان میآید؟ البته نمیگویم اشتباهی در اینباره نکردم و اگر اشتباهی کردم از دادگاه و مردم عذرخواهی میکنم». در ادامه متهم گفت: «با شمس درگیر شدم و فهمیدم که آنها برای سرویس جاسوسی کار میکنند. بعد از چند ماه یک استاد دانشگاه از آن مجموعه دوباره با من مستقیما ارتباط برقرار کرد».
رئیس دادگاه گفت: چرا دوباره با آن فرد در پوشش استاد دانشگاه ارتباط برقرار کردی در حالی که میدانستی برای سرویس جاسوسی فعالیت میکند. با توجه به محتوای پرونده و اظهارات متهمان دیگر که در زندان اوین هستند مشخص شده استاد دانشگاه عامل CIA بوده است.
نماینده دادستان در این هنگام بیان کرد: شمس نقش واسطه بین شما و سرویس جاسوسی بوده است و سرویس جاسوسی مزایایی از جمله دفتر کار و حقوق خوب برای شمس در نظر گرفته بود. نماینده دادستان در ادامه گفت: متهم در بخشی از اقاریرش گفت شمس علیه شیرین گزارش میداد که آن افسر جاسوس گزارشها را با من چک میکرد که این مورد نشاندهنده ارتباط متهم با مامور سرویس جاسوسی بوده است.
متهم گفت: «اینها را که قبول دارم، اظهارات خودم است». نماینده دادستان همچنین گفت: متهم در بخشی از اقرارهایش گفته اعلام زمان و مکان عملیاتهای سوریه و تردد فرماندهان بویژه سردار شهید حاج قاسم سلیمانی جزو ماموریتهایش بوده است.
متهم زم گفت: «اقرارم را قبول دارم اما مگر تمام این موارد صورت گرفته است؟»
نماینده دادستان در ادامه اضافه کرد: به سندی اشاره میکنم که متهم زم در زمان ورود سردار شهید سلیمانی به یکی از کشورهای منطقه با ارسال پیامی به افسر سرویس جاسوسی اعلام میکند و میگوید فردا یک تیم نظامی وارد میشوند که احتمالا قاسم سلیمانی هم با آنهاست.
رئیس دادگاه گفت: آیا خبر جابهجایی یک فرمانده نظامی کار خبری محسوب میشود؟
متهم زم گفت: «هرچه دستم میآمد منتشر میکردم». نماینده دادستان تصریح کرد: متهم زم پیام دیگری به آن افسر جاسوس فرستاده که در آن اسامی افرادی که تحریمها را دور میزنند آورده شده است. آیا این کار در راستای رسالت کار خبرنگار بوده است؟
متهم پاسخ داد: «خیر. این مطلب در آمدنیوز منتشر شد و قبول دارم».
نماینده دادستان ادامه داد: در اوج فتنه ۹۶، به خاطر انتشار خبر آموزش ساخت کوکتل مولوتف به مامور سرویس جاسوسی پیام میدهید که به داد شما برسد. متهم زم گفت: «قضایا را با هم قاطی میکنید و این پیام برای کانال دوم است. وقتی به سایت حملات سایبری میشد به افسر سرویس گفتم سایت را پشتیبانی کند و او هم پاسخ داد خودش سایت را حمایت میکند».
پس از انتشار کلیپی که در آن زم صحبت میکند و به صراحت در آن کلیپ میگوید لیدر اغتشاشات ۹۶ است، متهم زم در اینباره پاسخ داد: «این حرفها دوستانه بوده و لاف هم زده شده است. در ۹۶ حضور داشتهام اما نقش موثری نداشتهام». وزیری، نماینده دادستان هم بیان کرد: متهم در اقرارش گفته مأمور سرویس جاسوسی از جایگاه آمدنیوز لذت میبرده است. متهم زم در اینباره گفت: «درباره این موضوع خصوصی صحبت میکنم». قاضی صلواتی در این بخش از جلسه دادگاه ضمن اعلام ختم جلسه افزود: جلسه بعدی متعاقبا اعلام خواهد شد.
ارسال به دوستان
نتایج انتخابات نشان میدهد 81 درصد نمایندگان فعلی در مجلس آینده حضور ندارند
تغییر حداکثری
گروه سیاسی: تنها 19درصد نمایندگان مجلس دهم در مجلس آینده نیز بر کرسیهای خود در بهارستان تکیه خواهند زد تا بتوان انتخابات دوم اسفند را یکی از مهمترین خانهتکانیهای سیاسی در سالهای اخیر دانست. به گزارش «وطن امروز»، با مشخص شدن نتیجه نهایی یازدهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی و معدود بودن حوزههایی که سرنوشتشان به دور دوم انتخابات منتهی شده است، میتوان ناکامی سراسری نمایندگان مجلس دهم را یکی از قابل تاملترین گزارههای اثبات شده در جریان انتخابات اخیر دانست. ثبتنام 243 نفر از نمایندگان مجلس دهم برای شرکت در انتخابات مجلس یازدهم و ردصلاحیت 75 نفر از آنان یکی از خبرسازترین حواشی انتخابات اخیر مجلس بود که با اعلام سخنگوی شورای نگهبان مبنی بر غلبه داشتن مسائل مالی بر ردصلاحیت آنها انعکاس بیشتری یافت. در چنین فضایی تلاش عمده نمایندگان ردصلاحیت شده در هفتههای منتهی به انتخابات معطوف به جهتدهی و تفسیر معنای این ردصلاحیتها شد و برخی چهرههای مشهور ردصلاحیت شده با طرح این پیشفرض که حذف شدن آنها از میدان انتخابات معلول تلاشی برای تغییر ترکیب مجلس شورای اسلامی است، سعی کردند چنین القا کنند که رایآوری قطعی آنها باعث کنار گذاشته شدنشان از عرصه انتخابات شده است. با این حال نتیجه انتخابات و شکست 117 نفر از 173 نماینده حاضر در انتخابات موید این مسأله شد که اراده به تغییر حداکثری ترکیب مجلس دهم واجد یک پشتوانه اجتماعی گسترده نیز هست، به گونهای که از 56 نماینده مجلس دهم که موفق به حفظ کرسی خود در مجلس یازدهم شدند، 41 نفر مربوط به نیروهای اصولگرا و منتقدان عملکرد دولت بودهاند و در میان 15 نماینده دیگر اسفندیار اختیاری (نماینده زرتشتیان)، احمد مرادی (بندرعباس)، کاظم دلخوش(صومعهسرا)، شهباز حسنپوربیگلری (سیرجان)، سیدمهدی فرشادان(سنندج)، جلیل مختار(آبادان)، سمیه محمودی(شهرضا)، سیدحمزه امینی(هشترود) و یوسف داوودی(سراب) نیز جزو نمایندگان مستقل محسوب میشدند و از چهرههای اصلاحطلب مجلس دهم تنها مسعود پزشکیان، غلامرضا تاجگردون، جلال محمودزاده، جلیل رحیمیجهانآبادی، مرتضی خاتمی و حسن لطفی موفق شدند به مجلس یازدهم نیز راه یابند.
* تغییر در ترازوی مشارکت و عدم مشارکت
هر چند مجموعه عوامل و گزارههایی که میتوان آنها را در کاهش مشارکت انتخاباتی اخیر مردم لحاظ کرد شامل موارد متعددی میشود اما عملکرد مجلس دهم و همسویی حداکثریاش با دولت را میتوان به عنوان مهمترین متغیر سیاسی در جریان این کاهش مشارکت دانست، به گونهای که در جریان انتخابات بهرغم ریزش نسبی مجموع آرا، کاندیداهایی که به عنوان منتقدان دولت شناخته میشدند موفق به حفظ و حتی افزایش آرا به نسبت انتخابات سال 94 شدند اما در نقطه مقابل آن نمایندگان اصلاحطلبی که به عنوان موافقان مشی اجرایی دولت روحانی شناخته میشدند شاهد کاهش محسوس آرای خود بودند. کسب تنها 69 هزار رای توسط سرلیست انتخاباتی اصلاحطلبان در تهران و ناکامی اکثریت قریب به اتفاق حامیان دولت در شهرستانها موید این نکته بود که منتقدان دولت در عین حفظ و افزایش نسبی بدنه اجتماعی خود، به توفیق نهایی در نتیجه انتخابات دست پیدا کردند اما بخش غالبی از بدنهای که سال 94 به کاندیداهای اصلاحطلب رای دادهاند با سرخوردگی کامل و عدم گرایش سیاسی به نمایندگان جناح مقابل از شرکت در پروسه انتخابات امتناع کرده و باعث کاهش میزان مشارکت مردمی شدند. رای مردودی کامل به عملکرد مجلس دهم و همراهیاش با دولت را میتوان مهمترین فصل مشترک میان افرادی که در انتخابات گزینه مشارکت یا عدم مشارکت را انتخاب کردهاند دانست. در این میان نکته مهمی که نباید مورد غفلت قرار گیرد، عدم موفقیت منتقدان دولت در استفاده حداکثری از مطالبه «تغییر مجلس» و همراه کردن بدنه سرخوردهای بود که نارضایتیشان آنها را به سمت انفعال سیاسی رهنمون کرده بود.
* مجلس دهم و کاهش اعتبار ساختاری مجلس
شناخته شدن مجلس دهم بهعنوان قوهای که همراه و همقدم دولت در تمام تصمیمها و سیاستها بوده است و از هیچ کدام از ابزارهای نظارتی خود برای مقابله و مهار دولت استفاده نکرده است، موجب کاهش اعتبار ساختاری قوه مقننه و دلسردی اجتماعی برای مشارکت در رویه تغییر آن شد. در این میان انداختن نگاهی به نتایج نظرسنجیهای پیش از انتخابات نیز موید همین گزاره است، برای مثال طبق نظرسنجی انجام شده توسط «ایسپا» از 14 الی 16 بهمن، از میان افرادی که گفته بودند قصد ندارند در انتخابات شرکت کنند، 43 درصدشان عدم تاثیرگذاری انتخابات در بهبود وضعیت کشور را دغدغه خود بیان کردند و تنها 3 درصد غیررقابتی بودن را دلیل خود برای نرفتن پای صندوق رای دانستند.
ارسال به دوستان
اخبار
افزایش اعتماد عمومی منوط بهعملکرد خوب مسؤولان است
رئیس قوهقضائیه با بیان اینکه پیروز انتخابات مردم بودند، گفت: امروز نوبت منتخبان مردم است که برای گرهگشایی از معیشت مردم و امیدآفرینی اقدام کنند. به گزارش مهر، آیتالله سید ابراهیم رئیسی در جلسه صبح دوشنبه شورایعالی قوهقضائیه با تقدیر از حضور پرشور مردم در صحنه انتخابات اظهار داشت: انتخابات آزمونی الهی، سیاسی و ملی است و مردم با حضور ارزشمند خود در این عرصه، دشمن را ناامید کردند. وی افزود: دشمن مدتها تلاش کرد با ایجاد یاس و تردید در جامعه، مردم را نسبت به انتخابات و سازوکار آن دلسرد کند و حتی در شب انتخابات محدودیتهای مالی و پولی و بانکی را اعمال و تلاش کرد از شیوع یک ویروس برای کاهش حضور مردم سوءاستفاده کند اما مردم ما با عزم و اراده جدی وارد صحنه شدند و حضور بامعنا و باصلابت آنها حقیقتا قابل تقدیر است. آیتالله رئیسی با بیان اینکه پیروز انتخابات یک جناح و گروه خاص نبود، تصریح کرد: پیروز انتخابات ملت بزرگ ایران است و مردم ما در برابر دشمنان و بدخواهان برنده شدند و باید این پیروزی را به آنان تبریک گفت. رئیس قوهقضائیه افزایش اعتماد عمومی و ایجاد و حفظ سرمایه اجتماعی را منوط به عملکرد خوب مسؤولان دانست و اظهار داشت: آغاز مجلس یازدهم باید با اقدام و عمل نمایندگان همراه باشد و بهگونهای عمل کنند که امید و اعتماد مردم به دستگاهها و سازوکارهای نظام افزایش یابد.
***
عملیات انتحاری در سیستانوبلوچستان ناکام ماند
جانشین مرزبانی ناجا روز دوشنبه در آیین تشییع پیکر شهید احمد توکلیکوچکسرایی که در درگیری با اشرار در هنگ مرزی جکیگور استان سیستانوبلوچستان به درجه رفیع شهادت نائل آمده بود، گفت: دشمنان از همان لحظات اولیه حضور مردم در انتخابات، تلاش داشتند با عملیات انتحاری، این حضور را تحتالشعاع قرار دهند، اطلاعات نیروهای مسلح و مرزبانی کشور نشان میداد عوامل استکبار تلاش داشتند با استفاده از خیمههایی که اطراف کشور برپا کردهاند وارد ایران شده و مردم را با انفجار به شهادت برسانند. به گزارش ایرنا، گودرزی افزود: مرزبانان غیور و مظلوم ایران اسلامی و این شهید سرافراز، مردانه در برابر ۱۵ نفر از اشراری که تنها دقایقی پس از پایان انتخابات قصد تصرف یکی از یگانهای انتظامی را داشتند، ایستادگی کرده و اجازه ندادند این افراد وارد کشور شوند. وی اظهار کرد: شهید احمد توکلی با وجود آنکه چندین گلوله به پیکر پاک و مطهرش اصابت کرده بود، از مقاومت دست نکشید و نخستین شهید این حمله ناجوانمردانه شد. یکی دیگر از شهدای این حمله تروریستی نیز از برادران اهل تسنن است. وی تصریح کرد: در این درگیری، تعدادی از اشرار توسط مرزبانان ایران اسلامی به هلاکت رسیدند که رد خون آنان، تا پاکستان رسیده که مستندات و سوابق این جنایت توسط نیروی انتظامی در اختیار وزارت امور خارجه قرار گرفته تا با شکایت از طریق مراجع بینالمللی این موضوع پیگیری شود.
***
فردا؛ برگزاری نشست کمیسیون مشترک برجام
اتحادیه اروپایی اعلام کرد نشست کمیسیون مشترک برجام چهارشنبه هفتم اسفندماه در وین، پایتخت اتریش برگزار میشود. شامگاه ۲۵ بهمنماه، خبرنگار روزنامه والاستریتژورنال که اخبار مربوط به برجام را رصد میکند از احتمال برگزاری جلسه کمیسیون مشترک برجام در روز ۲۶ فوریه (برابر با ۷ اسفندماه) خبر داده بود. آخرین دور نشست کمیسیون مشترک برجام در سطح معاونان و مدیران کل وزارت خارجههای ایران و گروه ۱+۴ (آلمان، فرانسه، روسیه، چین و انگلیس) ۱۵ آذرماه در محل نمایندگی اتحادیه اروپایی در وین برگزار شد. «جوزپ بورل» مسؤول سیاست خارجی اتحادیه اروپایی پیشتر بدون اشاره به تاریخ دقیق گفته بود جلسه کمیسیون مشترک ماه فوریه برگزار خواهد شد.
ارسال به دوستان
لطفاً به «حاشیه» بروید!
میکائیل دیانی: انتخابات مجلس شورای اسلامی به پایان رسید و نتایج آن نیز مشخص شد اما تحلیل انتخابات، نتایج و پیامدهای آن نباید از نظر مغفول بماند. نتایج انتخابات و پیامهای آن باید هم برای نمایندگانی که از چند ماه دیگر در خانه ملت مستقر میشوند و هم برای قوه مجریه که تصمیمسازان، تصمیمگیران و سیاستگذاران اصلی جامعه هستند، روشن شود. نرخ مشارکت سیاسی مردم در انتخابات مجلس یازدهم به نسبت ادوار برگزاری انتخابات در جمهوری اسلامی، پیامی چندوجهی و چندلایه دارد که نباید تکعاملی قضاوت شود. آنچه در ادامه میآید تحلیلی است از عوامل موثر بر برگزاری انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی و نتیجه آن.
* چه کسانی رأی دادند؟ چه کسانی رأی ندادند؟!
بررسی انتخابات و نتیجه آرا در تهران و کلانشهرهای کشور نشان میدهد یک الگوریتم مشخص از آرا در دوره قبل انتخابات مجلس شورای اسلامی و دوره قبل انتخابات ریاستجمهوری شکل گرفته است و همان منطق دوباره در این انتخابات نیز آرایش صندوقها را نشان میدهد.
مانند انتخابات دوره پیش مجلس شورای اسلامی، چینش آرای تهران نشان میدهد «منطق لیست واحد» کارآمد بوده است اما توزیع آرای تهران نشان میدهد بخشی از آرا به میدان انتخابات نیامدهاند. اصلاحطلبان با آنکه سبد آرایشان در دوره قبلی مجلس شورای اسلامی بالا بود (بالاترین رأی لیست اصلاحات به محمدرضا عارف با یک میلیون و 600 هزار رأی)، در این دوره از انتخابات با وجود سرلیست معروفی همچون مجید انصاری، هیچ توفیقی به دست نیاوردند. ناکارآمدی جریان اصلاحات برای مردم و ناامیدی عمومی از آنها باعث شده است بدون آنکه فعالیت چندانی در عرصه داشته باشند، صرفا مشارکت سیاسی خود را اعلام کنند. این البته نمیتواند همه مسأله باشد، چه؛ در انتخابات مجلس نهم نیز اصلاحطلبان اعلام رسمی تحریم داشتند اما مشارکت تهران 48 درصد و کشور 63 درصد بود.
اصلاحطلبان از پیش خود را بازنده این انتخابات میدانستند و عدم اقبال عمومی به آنها و عدم فعال شدن پایگاه رأی آنها برایشان مسجل بود. آنها بخوبی میدانستند شرایط موجود محصول عملکرد آنهاست و نمیتوانند از زیر بار مسؤولیت آن شانه خالی کنند. خوب است به همین چند گزاره توجه کنیم تا متوجه شویم برای آنها این باخت قطعی بوده است.
صادق زیباکلام دیماه 98 گفت: «اصلاحطلبان به دلیل انتقادات جدی بدنه حامیشان، حتی اگر از سوی شورای نگهبان هم رد صلاحیت نشوند، باز هم شانسی برای حتی به دست آوردن یک پیروزی خفیف در انتخابات اسفندماه را نخواهند داشت. با توجه به عملکرد اصلاحطلبان در مجلس دهم، هیچ امیدی برای موفقیت آنها در انتخابات مجلس آینده وجود ندارد». محمد عطریانفر عضو ارشد حزب کارگزاران سازندگی نیز در پروسه تبلیغات گفت: «دولت تحت تاثیر ناکارآمدیهاست و تمام تبعات اجتماعی منفی بر دوش اصلاحطلبان است و استعداد و همراهی جامعه با مخاطبان خود که اصلاحطلبان بودند، امروز وجود ندارد». یا سردبیر هفتهنامه صدا که عضو حزب تندرو اتحاد ملت است؛ گفت: «از روحانی عبور نکردیم؛ پایگاه خود را از دست دادیم... اینکه صلاحیت این عده از اصلاحطلبانی که ثبتنام کردهاند تایید میشود یا خیر، بحث دیگری است. همینهایی هم که آمدند با هزار درخواست و نامه و بهواسطه خاتمی و تلفن و به اصطلاح من بمیرم و تو بمیری به میدان آمدهاند. دلیل این بیانگیزگی هم این است که بدنه اجتماعی را از دست دادهاند. اگر در حال حاضر هم مانند گذشته با سوت خاتمی 3-2 میلیون نفر در تهران رای میدادند، امروز بین اصلاحطلبان برای ثبتنام کردن و در لیست رفتن کشتوکشتار بود». حتی مجید انصاری، مهمترین عنصر اصلاحات حاضر در پروسه انتخابات گفت: «رئیس دولت اصلاحات و مشاورانش در جمعبندی آنها تصریح کرده بودند بهطور مشخص 110 نفر از فعالان اصلاحطلب در انتخابات ثبتنام کنند ولی بهرغم تاکید خاتمی از جمع ۱۱۰ نفری مورد اشاره، تنها 5 نفر ثبتنام کردند!»
در طرف مقابل «لیست وحدت» به لحاظ تعداد آرای لیست، تفاوت چندانی با لیست اصولگرایان در دوره پیش ندارد؛ تنها تفاوت، رشد آرای سرلیست و جذب بخشی از گرایشهای دیگر توسط وی بوده است. اما آنچه تغییر محسوسی در سبد آرای انتخابات در تهران و دیگر شهرهای کشور ایجاد کرده است، خاموش شدن هر چه بیشتر سبد حاشیه و مناطق جنوب شهر است که طبقات کارگری و مستضعف اقتصادی در آن حضور دارند. اصولگرایان در دوره پیش انتخابات که افزایش مشارکت سیاسی در آن بویژه در تهران رشد محسوس داشت هم نتوانستند آرای جنوب تهران را فعال کنند. افزایش 30 درصدی مشارکت در انتخابات دوره قبل در تهران در حالی بود که بیشتر این افزایش معطوف به صندوقهای شمال تهران و مختص اصلاحطلبان بود و این در حالی است که حدود 50 درصد مردم تهران در انتخابات شرکت نکردند و حداقل 42 درصد رایدهندهها لیستی رای ندادند. این رشد حدود 30 درصدی مشارکت در تهران خود باعث شد متوسط آرای فهرست اصلاحطلبان در تهران 23/36 درصد از کل آرای ماخوذه باشد. در حالی که متوسط آرای فهرست اصولگرایان، 75/22 درصد از کل آرای ماخوذه بود. با آن ترکیب آرا مشخص بود آرای خاموشی که حاضر نشدند پای صندوقهای رأی بیایند، مختص جنوب شهر هستند که میتوانستند پایگاه اصلی رأی اصولگرایان باشند و آنها را پیروز رقابت تهران کنند اما عدم ارتباطگیری این قشر با بدنه رأی در جنوب تهران آنها را ناکام گذاشت.
* چرا «حاشیهنشینها» پای صندوقها نیامدند؟
همچنان که در ابتدای گزارش اشاره شد، باید مسائل را چندعاملی دید اما برخی گزارهها میتواند جهتده خوبی برای تحلیل باشد. مرکز تحقیقات استراتژیک ریاستجمهوری، سال 95 گزارشی را تحت عنوان «آیندهپژوهی ایران 1396» منتشر کرد. در این پژوهش به مباحثی مانند ضرورت اصلاحات ساختاری اقتصادی، بحران تامین آب، بیکاری، فساد سیستمی، ناامیدی درباره آینده، سرمایه اجتماعی و بحران ریزگردها پرداخته شده است. در صفحه 75 این پژوهش درباره ناامیدی مردم ایران به آینده آمده است: «ناامیدی نسبت به آینده، یکی از مهمترین عوامل ایجاد فشار روانی بر توده مردم است. بر اساس یافتههای سنجش ملی سرمایههای اجتماعی در سال 94 تنها حدود 24 درصد مردم کشور، آینده را بهتر ارزیابی میکنند و حدود 75 درصد از مردم معتقدند آینده بدتر میشود یا فرقی نمیکند». نکته دیگر اینکه در این پژوهش درباره نتایج مشارکت نخبگان نیز آمده است: «تنها حدود 8 درصد از خبرگان، وضعیت سال آینده را بهتر ارزیابی کردهاند. این آمار برای شهروندان تنها حدود 9 درصد است. در سطح کلان و عینی مهمترین عوامل تاثیرگذار بر ناامیدی نسبت به آینده در بین جوانان، اشتغال و مساله ازدواج است».
ناکارآمدی دولت از 3 سال قبل ناامیدی فزایندهای را برای مردم بهوجود آورده است که در این مسیر اتفاقات دیماه 96 و یک سال پر فشار اقتصادی با نقطه عطف گران شدن بنزین و اتفاقات آبان 98 را نیز باید مدنظر قرار دهیم. برای عموم حاشیه این معادله 2 وجه دارد؛ دولتی که ناکارآمد بوده است و مجلسی که رأس امور نبوده و در مواجهه با ناکارآمدی دولت فشل بوده است.
حضور حاشیهنشینان در هر انتخاباتی از سال 92 به بعد کمتر و کمتر شده است، اتفاقی که از سوی سیاستمداران و سیاستگذاران جدی گرفته نشده است، شاید اگر ابعاد ماجرا برای نمایندگان مجلس یازدهم تشریح شود، دلیل این قهر گسترده حاشیهنشینها بیشتر مشخص شود و آنها با این نگاه به مسائل نگاه کنند. سال 92 خط فقر رقمی حدود 800 هزار تومان بود، این در حالی است که برای امسال این شاخص بر اساس آمارهای رسمی بین 4 تا 5 میلیون تومان بوده و با توجه به آمارهای غیررسمی به 6 میلیون و 500 هزار تومان برای کلانشهر تهران رسیده است. اگر این اعداد را در برابر دریافتی کارگران که عمده ساکنان حاشیه را تشکیل میدهند قرار دهید، به عمق فاجعه پی میبرید. در حالی رقم خط فقر افزایش یافته است که با فشار و دعوا حقوق پایه کارگران در سال 98 به یک میلیون و 517 هزار تومان رسید و مزد کارگران از 3 میلیون تومان فراتر نرفته است. از سوی دیگر سال 97 تنها میزان سبد معیشت برای یک خانواده 3 نفری با حداقل هزینه زندگی، 2 میلیون و 669 هزار و 800 تومان و سال 98 تا حدود 3 میلیون و 800 هزار تومان تعیین شده بود.
حاشیهنشینان امیدی به تصمیمگیران در بهارستان نداشتهاند، چون هر سال وضعیتشان بد و بدتر شده است؛ جامعهای که برآوردهای آماری وزارت مسکن نشان میدهد در کمترین آمارها، حداقل یکپنجم کل جمعیت ایران را تشکیل میدهند و با توجه به سیاستهای اقتصادی دولتهای یازدهم و دوازدهم، روزانه بر تعداد آنها افزوده میشود. فرآیند حاشیهنشینی در سالهای اخیر به قدری بالا بوده که طبق گزارش معاون پیشگیری و درمان مرکز درمان سازمان بهزیستی و بر اساس آمار وزارت راهوشهرسازی، در حال حاضر 3 هزار منطقه حاشیهنشین با جمعیت 19 میلیونی وجود دارد! اما شرایط یک سال اخیر را میتوان آژیر قرمز روند حرکت به سمت حاشیهنشینی دانست. پیروز حناچی، شهردار تهران از «افزایش 18 درصدی رشد سکونت در حاشیههای پایتخت» خبر داده است. این را نیز باید افزود که حالا مسأله درآمد و عدم کفاف زندگی حاشیه را صرفا جغرافیای بیرون شهر تعریف نمیکند، بلکه حاشیه بودن در حال رشد به درون شهرهاست. طبیعی است در چنین شرایطی صندوق رأی که نمادی است از «امید به تغییر» در نظر حاشیهنشینها نیاید و آنها از کنار آن براحتی عبور کنند.
شاید غمبارترین صحنه انتخابات مجلس شورای اسلامی، ویدئویی یک دقیقهای از مردم روستای دلیمهتاب بود. اهالی این روستا که از توابع شهرستان کهگیلویه است، برای دومین دوره متوالی به دلیل عدم وفای به عهد مسؤولان دولتی در رفع مشکلات روستایشان، صندوق رای انتخابات مجلس یازدهم را خالی پس فرستادهاند و هنگام این اقدام همه دور صندوق نشسته و بیانیه اعتراضی خود را میخوانند. این صحنه میتواند بزرگترین تلنگر درباره توجه به حاشیه و تغییر سیاستها به نفع مستضعفان باشد.
این عدم اقبال به انتخابات را میشود در نظرسنجیهای همین 2 ماه اخیر در کشور نیز مشاهده کرد. ایسپا (مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران) دی ماه اقدام به نظرسنجی درباره انتخابات کرد که بیش از 84 درصد کسانی که اعلام کرده بودند به هیچوجه در انتخابات شرکت نمیکنند، دلیل خود را «نارضایتی معیشتی» عنوان کردهاند. به این ترتیب که 7/41 درصد از آنها، درباره دلیل این تصمیم خود گفتهاند در اعتراض به «شرایط بد اقتصادی» در انتخابات شرکت نمیکنند و 9/42 درصد آنها گفتهاند «با انتخاب هرکس وضع به همین صورت میماند». در این نظرسنجی 9/42 درصد افراد در استان تهران گفتهاند اگر تا ایام انتخابات وضع اقتصادی کشور بهتر شود، در انتخابات مجلس شرکت میکنند. این نظرسنجی نشان میداد 6/37 درصد از پاسخگویان علت اصلی نارضایتی خود از وضعیت کشور را افزایش قیمت (گرانی)، 5/16 درصد اقتصاد کشور، 5/6 درصد بیتدبیری مسؤولان، 1/6 درصد اشتغال، 2/3 درصد معیشت، 9/2 درصد عدم شفافیت مسؤولان و دروغگو بودن مسؤولان، 2 درصد فساد اقتصادی و اختلاس، 7/1 درصد اهمیت ندادن به مردم، 3/1 درصد عدم آزادی و دموکراسی و 2/1 درصد درآمد کم دانستهاند. این عدم مشارکت را به لحاظ تاریخی میتوان در افت محسوس انتخابات ریاستجمهوری سال 72 نیز مشاهده کرد. زمانی که دولت هاشمیرفسنجانی با دست فرمان توسعه اقتصادی، مستضعفان را شهروندان درجه 2 جامعه به حساب آورد و آنها که آسیبدیدگان و نادیدهگرفتهشدگان سیاستگذاریها بودند، اولین مواجهه خود را با عدم شرکت در انتخابات و رأیدهی نشان دادند. آن دوره با 66/50 درصد پایینترین مشارکت در انتخابات ریاستجمهوری را ثبت کرد.
ورق زدن تاریخ نشان میدهد پس از آن انتخابات و ادامه سیاستهای توسعه بود که شورشهای اجتماعی مشهد، اسلامشهر، شیراز، اراک، اصفهان و... اتفاق افتاد که در متن همه آنها مردم حاشیه حضور داشتند. از ابتدای سال 92 نیز دولت روحانی را کوچک شدهای از دولت هاشمی با همان دستفرمان میدانستند، با این تفاوت که روحانی حتی نمیتواند اتفاقات خوب هاشمی را رقم بزند و فقط از آن دولت، آسیبهایش را برای جامعه باقی میگذارد؛ آسیبهایی که حالا میتوانیم به وضوح آن را در فاصلهگذاری قشر مستضعف که پای کارترین افراد برای نظام بودهاند، با مهمترین اقدام یعنی مشارکت سیاسی در حکومت یعنی انتخابات مشاهده کنیم.
برآوردهای میدانی نشان میدهد اگر چه آرای انتخابات در کل پایین آمده است اما نسبت به عموم صندوقها، آرای شعب حاشیه، جنوب شهر و مناطق مستضعف شهر بیش از پیش کم شده است.
در این موقعیت اما شاید مهمترین نقد به رفتار سیاسی موجود است که نتوانسته پایگاههای رأی مختلف اعم از سیاسی (اصطلاحطلبی و اصولگرایی)، اقتصادی (شمال شهر، جنوب شهر) و... را فعال کند. دوره گذشته انتخابات این جمعبندی وجود داشت که «امر سیاسی» از «امر اجتماعی» عقب افتاده است و ساختارهای تصمیمساز باید مبتنی بر «امر اجتماعی» و مطالبات مردم بنا شود اما همچنان ساختار بر امر سیاسی و گروهها و احزاب سیاسی جلو رفت و بالا رفتن آرای مستقلان را میشود ناظر به توجه همین امر اجتماعی دید، اگرچه این مستقلان کمتر از امکان رسانه نیز برخوردار بودند. علاوه بر این، از چند ماه پیش از انتخابات موضوع «مسألهمحوری» لیستها و به عرصه آوردن «ایدههای حکمرانی» به جای تقسیمبندیهای سیاسی مطرح شد اما این نیز مورد توجه جناحهای سیاسی کشور قرار نگرفت.
مشارکت پایین در انتخابات را اما نمیتوان پیامی به معنای قهر با نظام دانست، چرا که در همین دو ماهه اخیر بزنگاههایی وجود داشته که مردم ارتباط خود را با اصل اساسی نظام و انقلاب اسلامی نشان دادهاند. راهپیمایی 22 بهمن و تشییع تاریخی شهید سلیمانی که نماینده تام و تمام نظام اسلامی به حساب میآید، نشان میدهد مسأله عدم اقبال به انتخابات ناظر به ناکارآمدی تفکر مدیریتی در برخی قواست! فاصله جمعیت تشییعکننده حاج قاسم و مشارکت در انتخابات فاصله اعتماد به انقلاب اسلامی و ناکارآمدی قوا در جمهوری اسلامی است.
* چیست یاران طریقت بعد از این تدبیر ما؟
شاید مهمترین درس انتخابات و نتیجه آن، حرکت به سمت حاشیه باشد. لیست پیروز، رفتن به حاشیه، شنیدن دغدغهها و مشکلات آنها و ارائه راهکارها و ایدههای خود را برای حل مشکلات آنها در دستور کار قرار دهد تا این طبقه لطمه دیده از ناکارآمدیهای موجود دولت و مجلس بفهمد این «تغییر» جدی است و میتواند به تغییر در زندگی مردم به سمت بهبود شرایط پیش رود. لیست پیروز وحدت باید ایدههای خود را به جامعه عرضه کند و از هر ایدهای که منجر به تغییر شرایط مردم و بهبود وضعیت آنها میشود استقبال کند. باید سیاستگذاریها به نفع مردم مستضعف جامعه تغییر جهت دهد و چند ایده کلان و بزرگ که به تغییری شگرف در زندگی طبقات محروم و مستضعف میانجامد، به اولویت اول این جریان بدل شود.
«مالیات بر خانههای خالی»، «اصلاح نظام مالیات به نفع محرومان»، «اصلاح سیاستهای بنزینی دولت»، «افزایش قدرت خرید حقوقبگیران»، «اصلاح نظام بودجهریزی»، «افزایش پوشش بیمههای حمایتی و اجتماعی» و «تغییر جهتدهی امکاناتی و زیرساختی از متن به حاشیه» میتواند برای حاشیهنشینها پیامهای مثبتی از تغییر شرایط به نفعشان داشته باشد و امید را در دل آنها زنده کند.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|