|
وزیر کشور: جریان تروریستی دشمن به دنبال ضربه زدن به امنیت در مرزهاست
وزیر کشور در همایش فرماندهان ناجا با بیان اینکه شهادت سردار سلیمانی برای کشور یک حادثه بزرگ و ناگوار بود، اظهار داشت: دشمن با تقویت جریان تروریستی به دنبال ضربه زدن به امنیت مرزهاست. عبدالرضا رحمانیفضلی در ادامه به انتخابات اسفندماه سال گذشته اشاره کرد و گفت: دشمن در تلاش بود فضای انتخابات را امنیتی جلوه دهد اما با اقدامات مطلوب نیروی انتظامی شاهد انتخاباتی بیحادثه بودیم.
ارسال به دوستان
در شرایطی که تحریمهای آمریکا در روند مبارزه ایران با کرونا و درمان مبتلایان خلل وارد کرده تعدادی از فعالان فتنه 88 خواستار ادامه تحریمها و تداوم فشار به کشور شدند
جنبش مرگ
گروه سیاسی: «اوباما اوباما یا با اونا یا با ما»، شعاری آشنا و پرتکرار در جریان حضور خیابانی حامیان فتنه سبز در سال 88 بود؛ شعاری که در آن گروهی که خود را از منظر هویتی یک جریان اصلاحطلب داخلی معرفی میکردند، با درخواستی روشن از رئیسجمهور آمریکا تقاضای همراهی کرده و در پوششی غیرمستقیم افزایش فشارهای اقتصادی با نیت خلق نارضایتی عمومی را پیگیری میکردند. گذر بیش از 10 سال از روزهای پرالتهاب سال 88 این شعار را در بایگانی تاریخ گنجاند تا آنکه فعل و انفعالات جریانات ضدانقلاب که از قضا پیوند گسستناپذیری با جنبش سبز داشتهاند، بار دیگر یادآور آن شعار و استمدادطلبی از رئیسجمهوری بدنامتر از اوباما یعنی ترامپ شد.
به گزارش «وطن امروز»، در روزهای گذشته سایت «کلمه» تریبون رسمی جریان فتنه، در مواضعی روشن با تکرار ادعاهای جریانات ضدانقلاب و رسانههای فارسیزبان خارج کشور، بار دیگر با پیش کشیدن دوگانه حاکمیت- ملت، تحریمهای خارجی را که بیشترین تاثیر را روی معیشت عمومی مردم به طور اعم و مقوله بهداشت و درمان به شکل اخص داشته است، به عنوان ابزاری مشروع برای زمین زدن حاکمیت دانسته و تلاش برای رفع آن و گشایش در زمینه مسائل مالی و درمانی را بهمثابه عاملی در تقویت حاکمیت تعبیر کرده و در تعارض با منافع عمومی جامعه دانسته است. بدنامی و رسوایی همراهی با جریان تحریم اقتصادی با نیت به استیصال کشاندن مردم و بسیج کردن آنها مقابل نظام، البته واکنشهای تندی را در فضای مجازی برانگیخت تا تریبون رسمی جریان فتنه این بار با باز کردن پای اردشیر امیرارجمند به این مسأله و در قالب یادداشتی ملایمتر، موضعی جدید بگیرد. مشاور میرحسین موسوی اما در مطلبی که ظاهری مخالف با تحریمهای آمریکا داشت، ریشه اصلی این اتفاق را نه در دشمنی آمریکا با ملت ایران و عهدشکنی ترامپ و خروج او از توافقی که مورد حمایت صددرصدی آنها بوده، بلکه بدنه نظام دانسته و بار دیگر با تکرار کلیدواژه «کاسب تحریم» عامل این تحریمها را بخشی از نظام و مردم کشورمان دانست تا در عین مذموم شمردن تحریمهای خارجی، تقصیر آن را گردن کشورمان انداخته و مجددا تلاش برای رفع تحریم را که عملی در تقابل با دشمنان ملت ایران است به تنازع با حاکمیتی بکشاند که تحریمهای خارجی هزینه استقلالطلبی آن بوده است.
* داستان یک ائتلاف
پیگیری اهداف سیاسی داخلی از طریق باز کردن پای بیگانگان به سطح رقابتها امری مسبوق به سابقه است؛ الگویی که در آن بخشی از نیروهای داخلی در پیوند عامدانه و آگاهانه یا در پیوندی غیرمستقیم که حاصل اشتراک منافع است، با جریانی خارجی ائتلاف کرده و تلاش خود را معطوف به همافزایی تلاشهایشان در چارچوب منافع یکدیگر میکنند.
تجربه فتنه سال88 و تنفس مصنوعی دولتی بیگانه (آمریکا) و جریانی داخلی (غربگرا) به یکدیگر، تاثیرات غیرقابل انکاری بر فضای داخلی کشورمان و بازیگری جمهوری اسلامی در سطح بینالمللی گذاشت. در این ائتلاف از سویی دولت آمریکا که شاهد پیشرفتهای نظام جمهوری اسلامی به عنوان الگویی الهامبخش در زمینههای مختلف از جمله مسأله هستهای بود و روند این پرونده را به نفع ایران میدید، نیاز غیرقابل انکاری به تکرار صدا و ادعاهای خود در داخل کشور داشت و متقابل آن جریان غربگرایی که در جریان انتخابات ریاستجمهوری با بالاترین میزان مشارکت عمومی شکست خورده بود در تلاش بود با یک فشار حداکثری نظم سیاسی مستقر را با چالش مشروعیت و کارآمدی روبهرو سازد. در چنین موقعیتی جریان غربگرا میتوانست با ایجاد تنشهای داخلی حول محور ادعایی موهوم به نام تقلب، از اقتدار داخلی نظام سیاسی به عنوان پشتوانه چانهزنی بینالمللیاش بکاهد و تبدیل به جلودار شعارها و ادعاهای مطلوب غرب شود و متقابلا نیز دولت متخاصم آمریکا میتوانست با استناد به این وضعیت از قدرت جمهوری اسلامی در سطح معادلات بینالمللی بکاهد؛ یک جریان داخلی در کف خیابانها ادعاهای غرب درباره فناوری هستهای ایران را تکرار کند و با سر دادن شعارهایی علیه غزه و لبنان، کنشگری موفق نظام سیاسی در سطح منطقه را که مغضوب غرب بوده تکرار کند و در سوی دیگر نیز دولتهای غربی به سرکردگی آمریکا با انعکاس این حرکات به عنوان شاهد مثالی از تضاد میان ملت(!) و حاکمیت ایران، تلاشهای خود را معطوف به افزایش فشارهای بینالمللی به جمهوری اسلامی بکنند تا بر اثر این فشارها و گسترش نارضایتیهای عمومی که این بار سرچشمه معیشتی دارد، اپوزیسیون داخلی یارگیری بیشتری کرده و سرانجام به فروپاشی بافت مرکزی قدرت یا حداقل تن دادن آن به عقبنشینی از حوزههای نامطلوب غرب همچون فناوری هستهای، حمایت از گروههای مقاومت در منطقه، مسأله توان نظامی و... منجر شود.
* چشمک سبز برای تحریم خارجی
پرونده هستهای و فراز و فرودهای آن در دورههای مختلف را میتوان به عنوان کاملترین سمبل تلاش خارجی مقابل استقلال ملی ایران دانست؛ تلاشی که همانگونه که بعدها نیز عیان شد یک دومینو برای محدودسازی توان و نفوذ جمهوری اسلامی به عنوان کشوری بود که توانایی تبدیل شدن به الگویی برای استقلالطلبی و استکبارستیزی سایر ملتها و به طور خاص کشورهای اسلامی را داشت. تبدیل شدن حق غنیسازی ایران به پروندهای بینالمللی، نقطه آغازین خود را با تلاش بدنامترین جریان اپوزیسیون کشور یعنی سازمان تروریست مجاهدین خلق (منافقین) تجربه کرد و بعدها با ورود آمریکا و کشورهای اروپایی به جریان مذاکرات هستهای تبدیل به نقطه کانونی فشارهای خارجی به کشورمان شد.
در این میان حوادث سال 88 و تاثیر مستقیم آن بر روند پیگیری مقاصد بیگانگان و فشار اقتصادی به کشورمان یکی از برجستهترین مصادیق خائنانه این ائتلاف داخلی و خارجی است. پرونده هستهای که از آغاز دهه 80 تبدیل به مهمترین بهانه غرب برای مهار و فشار به ایران شده بود، در جریان مذاکرات هستهای و تجربه تعلیق و سپس از سرگیری فعالیتها از میانه دهه 80 به سمتی رفت که ایران دست برتر را در مذاکرات پیدا کرد. برای مثال پس از آنکه ایران بهرغم تهدیدات آمریکا فعالیتهای هستهای خود را از سر گرفت، محمد البرادعی اسفندماه سال 86 رسما اعلام کرد همه نگرانیها درباره برنامه هستهای ایران مورد بررسی، بازرسی و راستیآزمایی قرار گرفت و آژانس دیگر نگرانیای از بابت فعالیتهای صلحآمیز هستهای ایران ندارد. در این فضا که آمریکا بیش از هر زمانی دست خود را از هرگونه بهانهای برای اجماعسازی و فشار به ایران خالی میدید شروع به عقبنشینی از مواضع خود کرد. عقبنشینی آمریکا و همزمانی آن با روی کارآمدن دولت اوباما در حالی بود که حلوفصل پرونده هستهای کشورمان که تجربه ناموفقی را پس از عقبنشینیهای دولت اصلاحات تجربه کرده بود، در سایه روی کار بودن جریانی که بر مقاومت مقابل زیادهخواهیهای خارجی تاکید داشت، میتوانست تبدیل به گزارهای خطرناک برای جریان غربگرای سیاسی داخلی باشد. در چنین شرایطی نامه اوباما، رئیسجمهور تازه نفس آمریکا به رهبر حکیم انقلاب اسلامی در تاریخ 20خرداد88 و در فاصله 48ساعت تا دهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری ایران که همه شواهد گویای مشارکت عمومی کمنظیر در آن بود، میتوانست زنگ خطری انکارناپذیر برای جریانی باشد که در تبلیغات انتخاباتیاش ادعاهای دولتهای غربی در زمینه غنیسازی را تکرار میکرد.
دست برتر جمهوری اسلامی در مذاکرات هستهای، رسیدن تعداد سانتریفیوژهای فعال به 7000 عدد و تعلیق مذاکرات از سوی آمریکا در ژوئن 2008 با امید بستن به نتیجه انتخابات ریاستجمهوری کشورمان و روی کار آمدن جریان متمایل به غرب، باعث شد خرداد88 تبدیل به نقطه کلیدی پرونده هستهای ایران شود. رای مجدد مردم به رئیسجمهور وقت در سایه انتخاباتی با مشارکت 85 درصدی امیدهای 2 جبهه داخلی و خارجی را ناامید کرده بود. در چنین فضایی تنها چیزی که میتوانست آغاز فشارهای جهانی به جمهوری اسلامی که دست برتر را پیدا کرده بود، باشد، شنیده شدن صدایی دیگر از داخل و تقویت پیشفرضی مبنی بر دوگانگی دولت و ملت ایران بود. اوباما که تا آستانه انتخابات ریاستجمهوری عقبنشینیهای گام به گام دولت بوش در اواخر دورهاش را با سرعتی زیاد در حال طی کردن بود به یکباره با توصیف میرحسین موسوی به «منبع الهامبخش تمایل به غرب»، پیگیری پروژه فشار داخلی برای مهار خارجی ایران را تبدیل به ایده اصلی خود کرد؛ ایدهای که در آن میتوانست با حمایت از جریان خیابانی فتنه تلاش خود را معطوف به افزایش نارضایتیهای داخلی برای تقویت جریان اعتراضات و در نهایت وادار کردن جمهوری اسلامی به پذیرش عقبنشینیها کند. موسوی نیز در چنین فضایی متقابلا مذاکرات هستهای را به «عقبنشینی از حقوق ملت» توصیف کرد.
در چنین فضایی تصویب قطعنامه 1929 در سالگرد انتخابات ریاستجمهوری در سال 89، مهمترین گام مشهود آمریکا در جواب جریانی که دوگانه «یا با اونا یا با ما» را خلق کردند، بود. پیام اصلی میان غرب و جریان خیابانی غربگرا که پس از انتخابات ریاستجمهوری سال 88 به خود ماهیت عینی نیز بخشیده بود ردوبدل شد تا هر 2 کامیابی خود را در همسویی با یکدیگر و وادار کردن مردم به پذیرش آلترناتیوی که منافع هر 2 را تضمین کند بجویند. در همین زمینه کیمآر هولمز، تحلیلگر ارشد نشریه واشنگتنتایمز حدود 2 ماه پیش از قطعنامه 1929 در سرمقاله این نشریه نوشته بود: «تحریم به تنهایی کافی نیست. ما باید دیپلماسی عمومی را به نقض حقوقبشر در ایران متمرکز کنیم. جمهوری اسلامی به دلیل وجود اپوزیسیون داخلی دچار نقاط ضعف شده و باید بر این نقطه فشار وارد کرد». مایکل اورن، سفیر رژیم صهیونیستی در آمریکا هم چند روز قبل از تصویب همین قطعنامه در اظهارنظری مشابه گفته بود: «ملت ایران در پی انتخابات ریاستجمهوری با برقرار شدن تحریمهای جدید نیز، رهبران رژیم را مسؤول وضعیت تلقی خواهد کرد نه آمریکا یا اسرائیل را و تحریمها شکاف میان حکومت با ملت ایران را بیشتر میکند و رژیم را ضعیفتر خواهد کرد».
نسبت مستقیم و غیرقابل انکار میان آشوبهای خیابانی سال88 و آغاز فاز جدید فشارهای جهانی به کشورمان با نیت خلق نارضایتی عمومی با همه جوانب و وجوه گفته و ناگفته آن را میتوان تجربهای روشن از سابقه استمدادطلبی اپوزیسیون داخلی از جریان متخاصم خارجی به شمار آورد که در جریان دادوستدهای آن، جریانی توانست خود را در قامت آلترناتیوی برای وضعیت موجود تعریف کرده و متقابلا باعث کاهش سرعت پیشرویهای کشورمان در عرصههای مختلف از جمله پرونده هستهای که هدف آمریکا بود شود.
* خونآشامی به وقت کرونا
تکرار استمدادطلبی از آمریکا برای پا برجا نگه داشتن تحریمهایی که این روزها بیش از هر زمان دیگری میتواند تاثیری مستقیم بر جان مردم کشورمان بگذارد و تعریف صورت مسأله این جنایت انسانی بهگونهای که قربانیان را در جایگاه مقصران آن بنشاند، تنها میتواند تلاشی سازمانیافته برای ترمیم چهره ترامپ و دولت آمریکا باشد؛ تلاشی که در آن حتی برائت ضمنی از این شکنجه اقتصادی نیز همراه با تایید گزاره مطلوب آمریکا یعنی عاملیتبخشی به کشورمان به عنوان مقصر اصلی شکلگیری این نظام تحریمی است؛ مسألهای که سال گذشته و پس از تحریم سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به عنوان نیروی نظامی رسمی کشورمان از سوی دولت آمریکا نیز مشاهده شد و تعدادی از فعالان جریان فتنه 88 با حمایت از این تحریم، نوک پیکان حملات خود را به سمت این نهاد نشانه گرفتند. با این همه میتوان نامه جنجالی 77 تن از فعالان اصلاحطلب در آبانماه سال گذشته را بهعنوان مهمترین شاهد مثال در این زمینه به حساب آورد.
نهایتا در شرایطی که شیوع ویروس کرونا و تبدیل شدن آن به یک بحران جهانی باعث برخاستن صدای مخالفت با تحریم ایران از سوی سایر دولتها و جریانات نیز شده و تاثیر انکارناپذیر آن بر روند درمانی مبتلایان، دولت آمریکا را در جایگاه یک جنایتکار بشری قرار داده است، استمدادطلبی فعالان فتنه 88 از دولت آمریکا برای پابرجا نگه داشتن نظام تحریمها با نیت وصول به اهداف سیاسی میتواند کاسبی با مرگ انسانهایی باشد که قربانی اهداف این ائتلاف نامبارک میشوند؛ قمار بازندگانی که حیات سیاسی خود را میتوانند به بهای مرگ انسانهایی پیوند بزنند که بخشی از پازل مبارزه با نظام سیاسی به شمار میروند.
ارسال به دوستان
رئیسجمهور سوریه و وزیر امور خارجه کشورمان درباره دور جدید نشست روند آستانه رایزنی کردند
دیپلماسی هم غزه هم لبنان؛ تقدیر دوباره اسد از حاج قاسم
گروه سیاسی: محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه که در رأس هیأتی به دمشق سفر کرده روز گذشته با بشار اسد، رئیسجمهور سوریه دیدار و گفتوگو کرد. بشار اسد در ابتدای این دیدار مراتب تسلیت دولت و ملت سوریه به خاطر جانباختگان کرونا در ایران را ابراز داشت.
رئیسجمهور سوریه همچنین به نقش بیبدیل شهید سپهبد سلیمانی در مبارزه ضد تروریسم در سوریه اشاره و از همراهی ایشان با ملت سوریه در مبارزه با تروریسم تقدیر کرد. بشار اسد پس از شهادت سپهبد شهید سلیمانی با صدور پیام تسلیتی خطاب به رهبر معظم انقلاب گفته بود: یاد شهید سلیمانی در وجدان مردم سوریه که هرگز ایستادن وی را در کنار ارتش عربی سوریه و دفاع از سوریه علیه تروریسم و حامیان آن از یاد نخواهد برد، جاودان خواهد ماند و نقشآفرینی روشن وی در پیروزیهای متعدد علیه تشکیلات تروریسم از یاد نخواهد رفت.
وزیر امور خارجه ایران نیز در این دیدار با تشکر از ابراز همدردی رئیسجمهور سوریه پیرامون جانباختگان کرونا، اظهار داشت: اکنون نیات واقعی آمریکا در رابطه با عدم رفع تحریمهای ظالمانه علیه ملتها در شرایط سخت مبارزه با این بیماری برملا شده است.
ظریف همچنین از حضور نمایندگان سوریه در ایران برای مراسم تشییع و بزرگداشت سردار شهید سلیمانی قدردانی و تاکید کرد: با شهادت سردار سلیمانی هیچ تغییری در مسیر حمایت جمهوری اسلامی ایران از مقاومت و مبارزه با تروریسم در منطقه رخ نخواهد داد.
وی با اشاره به تماس تلفنی روز گذشته گیر پدرسون، نماینده دبیرکل سازمان ملل در امور سوریه و مشورتهایی که قرار است در آینده نزدیک بین ایران، ترکیه و روسیه به عنوان کشورهای ضامن روند آستانه برگزار شود، پیرامون آخرین تحولات سوریه از جمله کمیته قانون اساسی، تحولات ادلب و همچنین روند سیاسی با رئیسجمهور این کشور گفتوگو و تبادل نظر کرد. سخنگوی وزارت امور خارجه ایران روز گذشته در نشست هفتگی خود گفت که در سفر ظریف به دمشق طیف وسیعی از مسائل مطرح میشود و افزود: لازم بود بعد از مدتها که دیداری بین مقامات ایران و سوریه نبوده، یک سفر و دیدار برای هماهنگی امور بویژه در شرایطی که الان در آن قرار داریم بین ایران و سوریه انجام شود. این سفر اخیرا برنامهریزی شد و ظریف در آنجا راجع به تحولاتی که در منطقه رخ داده و همین طور تحولات در داخل خاک سوریه در مبارزه آنها علیه تروریسم، رایزنی و تبادل نظر خواهد کرد.
وی همچنین عنوان کرد: روند آستانه به عنوان مهمترین روند سیاسی که ممکن است به شرایط بهتری در وضعیت فعلی بینجامد، همچنان در دستور کار کشورهای عضو از جمله ایران قرار دارد و بنا بود نشست سران عضو روند آستانه را در تهران داشته باشیم که به دلیل شیوع کرونا این امر به تعویق افتاده ولی این بدان معنا نیست که رایزنیها و هماهنگیهای ما در این زمینه مختل میشود. این سفر لازمی بود که در زمان مناسب انجام شد و امیدواریم به نتایج خوبی منجر شود.
* «روند آستانه» ابتکار ایرانی حل بحران سوریه
دور اول نشست روند آستانه با ابتکار ایران میان 3 کشور ایران، روسیه و ترکیه ژانویه 2017 برگزار شد.
بحران سوریه از آغاز خود شاهد نشستهای مختلفی بوده است که به اصطلاح تلاش داشتهاند با ایجاد اجماع و هماهنگسازی اقدامات خود به بحران سوریه پایان دهند. اما بخش عمدهای از این نشستها که تحت عنوان ساختگی دوستان سوریه با حضور گروههای تروریستی و کشورهای غربی و عربی ضد ملت سوریه برگزار میشد، بیش از اینکه بتواند به بحران پایان دهد، خود زمینهساز پیچیدگی بحران سوریه شده بود.
اصلیترین مشکل این نشستها این بود که بدون توجه به حقوق بینالملل و حق حاکمیت دولت سوریه به دنبال تغییر دولت مشروع این کشور بودند و در این بین با حمایت از گروههای تروریستی، موجب قربانی شدن شمار زیادی از غیرنظامیان سوری و همچنین نابودی گسترده زیرساختهای این کشور شدند.
اما روند آستانه که با مشارکت دولتهای ایران، روسیه و ترکیه شکل گرفت توانست اجماعی را ایجاد کند که اولویت آن احترام به حاکمیت دولت سوریه و حفظ تمامیت ارضی این کشور بوده است، هر چند این مذاکرات نیز با چالشهای متعددی مواجه شد و حتی موجودیت آن را با خطر مواجه کرد. اصلیترین اختلاف میان 3 کشور ایران، ترکیه و روسیه درباره آینده سوریه پس از پایان جنگ است. ترکیه معتقد به تغییر در ساختار قدرت در سوریه و کنار زدن بشار اسد است. ایران اما بر حفظ ساختار موجود تا دوران انتقالی و نقش رئیسجمهور فعلی سوریه در تحولات بعدی تاکید دارد. ایران بر این عقیده است که باید آرای مردم سوریه در مشروعیتبخشی به ریاستجمهوری بشار اسد لحاظ شود و کشورهای دیگر نقش قیممآبانه برای مردم سوریه بازی نکنند. روسیه در این بین حساسیت ایران را برای حفظ بشار اسد حداقل در ظاهر ندارد. اما در تلاش است ساختار فعلی قدرت در سوریه را که این کشور را به صورت سنتی به یکی از متحدان منطقهای روسها تبدیل کرده است حفظ کند.
ارسال به دوستان
اخبار
رئیس قوهقضائیه از توجیه معدومسازی جوجهها توسط برخی مسؤولان انتقاد کرد
زندهکشی جوجهها غیرقانونی است
گروه سیاسی: کشتار میلیونها جوجه که با واکنش گسترده مردم مواجه شد، علاوه بر ابعاد اقتصادی و اجتماعی، حال بعد قضایی نیز پیدا کرده است. روز گذشته رئیس قوهقضائیه به این موضوع واکنش نشان داد. به گزارش «وطن امروز»، آیتالله سیدابراهیم رئیسی با انتقاد از زندهکشی جوجههای یکروزه گفت: کشتار جوجهها که دل مردم را به درد آورد، اقدامی غیرقانونی، غیرشرعی و غیراخلاقی بود و بدتر از آن توجیهاتی بود که از سوی مسؤولان صورت گرفت که این کار را مسبوق به سابقه و ضروری دانستند. در این جلسه حجتالاسلام درویشیان، رئیس سازمان بازرسی کل کشور با ارائه گزارشی درباره کشتار جوجههای یکروزه، اعلام کرد: این موضوع با دستور ریاست محترم قوهقضائیه بلافاصله مورد بررسی قرار گرفت و با توجه به اینکه ایران بزرگترین صنعت طیور را در منطقه دارد، لازم بود در ایام کرونا با توجه به کاهش تقاضا، سیاست کاهش تولید زودتر به تولیدکنندگان ابلاغ شود اما مصوبه کاهش ۱۵ میلیونی تولید جوجه یکروزه در روز هجدهم فروردینماه و درست زمانی به مرغداران ابلاغ شد که جوجههای یکروزه تولید شده بودند. وی درباره تخصیص ارز برای واردات 5/2 میلیون تن غذای مرغ نیز گفت: عدم تخصیص این مبلغ با وجود مصوبههای قانونی سبب افزایش قیمت نهادههای طیور شد که همین امر ضرر و زیان تولیدکنندگان را در پی داشت و یکی از عوامل از بین رفتن میلیونها جوجه شد.
کشتار جوجههای یکروزه به بحث داغ این روزها تبدیل شده است. روزهای اخیر کلیپهایی در فضای مجازی منتشر شده است که نشان میدهد چند هزار جوجه یکروزه زنده در خاک دفن میشوند؛ فیلمهایی که تاثر مردم را در پی داشت و به تبع آن با واکنش منفی مردم و برخی مسؤولان مواجه شد. نمایندگان مرغداریها معتقدند به علت قیمت پایین مرغ در بازار و گران شدن نهادههای طیور عملا هزینه پرورش جوجهها گرانتر از فروش میشود و همین امر موجب شد تا قید جوجههای یکروزه را بزنند و این جوجهها را در خاک دفن کنند! حتی برخی نمایندگان اصناف مربوط به صنعت مرغ و طیور معدومسازی میلیونها جوجه را اقدامی مسبوق به سابقه عنوان کردند و انتشار ویدئوها از معدومسازی اخیر را مشکوک خواندند.
* مردم کالاهای مسروقه آمریکاییها را مصرف نمیکنند
آیتالله رئیسی در بخش دیگری از اظهاراتش در جلسه شورای عالی قضایی در واکنش به سخنان اخیر ترامپ که گفته بود ما هزاران ونتیلاتور اضافی داریم و حاضریم در صورت درخواست ایران آنها را به این کشور ارسال کنیم، اظهار داشت: خندهدار است کسانی که غذا و دارو را تحریم و کالاهای پزشکی مردم کشورهای دیگر را سرقت میکنند، میگویند آماده کمک به مردم ایران هستیم. لازم به ذکر است در بحبوحه اوجگیری بحران ویروس کرونا در اروپا با دستور دونالد ترامپ به یک شرکت تولیدکننده ماسکهای تنفسی، محموله ۲۰۰ هزار ماسک سفارش پلیس برلین در بانکوک و پیش از بارگیری به سوی آلمان، متوقف شد و به سوی آمریکا تغییر مسیر داد. مقامهای برلین این اقدام دولت آمریکا را «دزدی دریایی مدرن» خواندند. ترامپ درباره همین مساله در یک نشست خبری که روز جمعه، چهارم آوریل برگزار شد، اظهار داشت: «ما به این اقلام برای مصرف داخلی نیاز فوری داریم. ما باید آنها را در اختیار داشته باشیم». رئیس قوهقضائیه با اشاره به همین موضوع تاکید کرد: مردم ایران کالای مسروقه مصرف نمیکنند. وی در ادامه افزود: مردم ما در یک رزمایش ملی با همدلی و همبستگی کالای پزشکی مورد نیاز خود را در اوج روزهای مواجهه با پدیده کرونا تولید کردند.
***
سرلشکر باقری: مقاومت، آمریکا را از عراق اخراج میکند
رئیس ستاد کل نیروهای مسلح در همایش فرماندهان ناجا با اشاره به ترور ناجوانمردانه سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی توسط آمریکا اظهار داشت: اینکه فردی میهمان کشوری دیگر باشد و اینچنین مورد ترور قرار بگیرد، اقدام شجاعانهای نیست، بلکه مذبوحانه است. رئیس ستاد کل نیروهای مسلح یادآور شد: نیروهای مسلح ما پاسخ مناسبی دادند و مردم عراق و محور مقاومت نیز پاسخ محکمی به این ترور مذبوحانه دادند به گونهای که اخراج نظامیان آمریکا در مجلس عراق تصویب شد که این مسأله کوچکی نیست. سرلشکر باقری افزود: دولت عراق به دنبال اجرای مصوبه اخراج نظامیان آمریکا از عراق است و محور مقاومت نیز تحقق این مصوبه را دنبال خواهد کرد.
***
تن دادن ایران به مذاکره خیال باطلی است
سخنگوی وزارت امور خارجه با بیان اینکه کارنامه آمریکاییها از پیمانشکنی سیاه است، تاکید کرد: آمریکاییها امید دارند ایران تن به مذاکره با آنها بدهد که طبیعتا خیال باطلی است. به گزارش تسنیم، سیدعباس موسوی در نشست خبری خود که به صورت ویدئوکنفرانس برگزار شد، در واکنش به سخنان اخیر ترامپ، ادبیات وی را «نازل» و «بسیار بد» عنوان کرد و با بیان اینکه این ادبیات تنها شایسته خودشان است، اظهار داشت: آمریکاییها در حالی که درباره تجهیزات پزشکی خودشان دچار مشکل هستند و از کشورهای دیگر درخواست کمک میکنند، اعلام میکنند اگر ایران درخواست کند حاضرند کمک کنند. وی در بخش دیگری از سخنان خود حضور آمریکا در خلیجفارس را «نامشروع» و «عامل ناامنی» خواند.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|