|
اظهارنظر عجیب رئیسجمهور آمریکا درباره 90 هزار نفر قربانیکرونا در کشورش
ترامپ: تلفات ما کم است
آمریکا با 1,507,798 مبتلا و 90.113 فوتی همچنان درگیرترین کشور دنیا با کرونا محسوب میشود
گروه بینالملل: آمار مبتلایان به کرونا در دنیا عصر دیروز به 4,744,492 نفر رسید. با این روند پیشبینی میشود تعداد مبتلایان تا اواخر هفته به 5 میلیون نفر برسد. آمار تلفات کرونا در دنیا هم تا عصر دیروز 313,709 نفر شد. این آمار بر اساس ادعای دولتهاست؛ همانگونه که در 3 ماه گذشته در گزارشهای رسانهای به آن اشاره شده است.
آمار افراد بهبود یافته از کرونا هم به 1,826,540 نفر رسید. تعداد کیسهای فعال کرونا در دنیا تا عصر دیروز 2,604,243 نفر بود که از این تعداد حال 44,756 نفر وخیم گزارش شده است.
در میان کشورهای دنیا آمریکا با 1,507,798 مبتلا و 90.113 فوتی، همچنان درگیرترین کشور دنیا با کرونا محسوب میشود و کشورهای روسیه، اسپانیا، انگلیس و برزیل در رتبههای دوم تا پنجم قرار دارند.
یکی از مهمترین چالشهای آمریکا در 3 ماه گذشته فارغ از کرونا، اظهارات عجیب و غریب رئیسجمهور این کشور بوده است. وی در اولین پیشبینی کرونایی خود گفته بود کرونا در ماه آوریل (یک ماه پیش) از میان میرود. اظهارنظر چالشبرانگیز بعدی وی مطرح کردن احتمال بهبود افراد کرونایی با نوشیدن وایتکس یا تزریق مواد ضدعفونیکننده بود. آخرین اظهارنظر عجیب و غریب وی هم اعلام اینکه مقامات چون هر روز تست کرونا میدهند نیازی به زدن ماسک ندارند بود که در سطح رسانههای آمریکایی و غربی به استهزای وی منتهی شد.
وی بامداد دیروز در یک اظهارنظر جدید گفت: خیلی از آمریکاییها حتی نمیدانند کرونا دارند! وی همچنین با اشاره آمار تلفات کرونا در کشورش گفت: 88 هزار کشته (این آمار عصر دیروز به 90.113 نفر رسید) درصد بسیار ناچیز و کمی است؛ همیشه میگویم درصد خیلی کمی است.
وی افزود: ما اینها را میخوانیم و میبینیم و اخبار این چیزها را پوشش میدهد. من دوستانم را از دست دادهام؛ بسیاری از ما دوستانمان را از دست دادهایم.
ترامپ در اولین روزهای شیوع کرونا پیشبینی کرده بود آمار تلفات در کشورش به 100 هزار نفر برسد.
* کنایه اوباما به ترامپ: برخی حتی وانمود هم نمیکنند مسؤولند
ترامپ و اوباما در سال انتخابات آمریکا به جان هم افتادهاند و ابایی از انتقاد از یکدیگر ندارند. اوباما که در 4 سال گذشته سکوت پیشه کرده بود، این روزها حضور فعالی در کمپین «جو بایدن» معاون خود دارد و در اوقات دیگر هم آمریکاییها بویژه دموکراتهای منفعل را به حضور در انتخابات تشویق میکند.
وی در انتقاد از عملکرد دولت کنونی در مقابله با کرونا، به شکل غیرمستقیم گفت ترامپ و مقامات دولتش خودشان هم نمیدانند چه میکنند. باراک اوباما گفت: افراد مسؤول همیشه نمیدانند در حال انجام چه کاری هستند. اوباما از نحوه مدیریت بحران کرونا بدون آنکه نامی از ترامپ ببرد انتقاد کرد. او یک هفته قبل هم به طور خصوصی از عملکرد دولت ترامپ در پاسخ به همهگیری کرونا انتقاد کرده بود.
به گزارش شبکه «سیانان» چهلوچهارمین رئیسجمهور آمریکا در سخنرانی مجازی به مناسبت جشن فارغالتحصیلی خطاب به دانشکدهها و دانشگاههایی که در گذشته برای تحصیل رنگینپوستان آمریکا تاسیس شدند، گفت: این همهگیری بالاخره این مسأله را نمایان کرد که اغلب کسانی که مقامی دارند، نمیدانند دارند چه کار میکنند. بسیاری از آنها حتی تظاهر به مسؤول بودن هم نمیکنند. بهتر شدن دنیا، بستگی به شما دارد. باراک اوباما شنبهشب هم در برنامهای گفت: معلوم میشود همه کسانی که فکر میکردید سر کار هستند و میدانند چه میکنند، همه جوابها را نمیدانستند. بسیاری از آنها حتی سوالهای درستی هم نمیپرسند.
رئیسجمهور سابق آمریکا چندی پیش هم گفته بود: پاسخ دولت ترامپ به همهگیری کرونا، فاجعه پرهرجومرج مطلق بوده است. وی همچنین ساکن فعلی کاخ سفید و متحدانش را به تشدید تنشهای قبیلهای در سراسر کشور متهم کرد که به گفته او همین مسأله، مانع تلاشها برای کاهش تعداد کلی مبتلایان در آمریکا شده است.
* سندرز: میلیاردرها پولدارتر شدند
برنی سندرز که این روزها با کنارهگیری از انتخابات داخلی دموکراتها همچنان به ترامپ انتقاد میکند، بار دیگر نوک پیکان حملات خود را متوجه اقتصاد آمریکا کرد.
وی با انتقاد از وضعیت اقتصادی آمریکا گفت: طبقه میلیاردر، صدها میلیارد دلار به ثروتش افزوده است و اگر این نشانگر اقتصاد دستکاری شده ما نیست، پس چیست. سندرز در پیامی توئیتری نوشت: در حالی که حدود ۴۰ میلیون آمریکایی به عنوان بیکار ثبتنام کردهاند، طبقه میلیاردر صدها میلیارد دلار به ثروتشان میافزایند. اگر این نشانگر اقتصاد دستکاری شده ما نیست، پس من نمیدانم نشانه چیست.
* افزایش 188 درصدی تیراندازیها در نیویورک
نیویورک که درگیرترین منطقه دنیا با کروناست حالا با بحران جدیدی هم روبهرو شده است. بر اساس گزارشهایی که پلیس شهر نیویورک ارائه کرده است، در هفته اخیر تعداد تیراندازیها در این شهر آمریکایی، در مقایسه با سال گذشته، افزایش آمار 3 برابری را نشان میدهد.
طبق گزارش پلیس شهر نیویورک، این هفته تیراندازیها در این شهر آمریکایی در مقایسه با سال گذشته، 188 درصد افزایش یافته است؛ سال گذشته در شهر نیویورک، در این زمان 8 تیراندازی صورت گرفته بود که امسال این تعداد به 23 تیراندازی رسیده است. این آمار افزایش سهبرابری تیراندازیها در شهر نیویورک آمریکا را نشان میدهد. این در حالی است که قتل و خونریزی در این شهر از 4 کشته به 8 کشته افزایش یافته است.
برخی متخصصان میگویند هوای گرم و حضور بیشتر مردم در شهرهای آمریکا شاید دلیل افزایش کشتهشدگان در این کشور باشد. جوزف جیاکالون، کارآگاه اسبق پلیس شهر نیویورک در این باره گفت: بیشتر مردم در خیابانها حضور دارند، دستورات «در خانه بمانید» در حال لغو شدن است و کسانی که مجرم شناختهشده بودند نیز به خیابانها برگشتهاند.
* اعتراضات ضدقرنطینه در آلمان
در چندین شهر آلمان، اعتراضاتی علیه محدودیتها و اجرای قرنطینه به منظور کنترل شیوع ویروس کرونا، صورت گرفته است. به گزارش ایبیسینیوز، پلیس آلمان در چندین شهر این کشور و همزمان با تجمع هزاران نفر از مردم به منظور ابراز مجموعهای از علل ناامیدی خود، قوانین فاصلهگذاری را الزامی کرده است. از جمله موارد اعتراض مردم آلمان، محدودیتهای اعمال شده نسبت به فعالیتهای اقتصادی و از بین رفتن آزادی شهروندی است. در بعضی مکانها نیز مردم نظریههای توطئه و دیدگاههای ضدواکسن را ابراز کردهاند. بر اساس گزارش خبرگزاری آلمان، دهها نفر از مردم برلین نیز در اعتراض به قوانین ضدکرونا، موسیقی با صدای بلند پخش کردند و در محل نوارکشی شده تجمع کردند. این تظاهرات، تحت نظارت هزار نفر از نیروهای پلیس برگزار شد که مردم را به رعایت فاصله 5/1متری از یکدیگر و ممنوعیت تجمع بیش از ۵۰ نفر در یک مکان ملزم کرده بودند.
***
[اعتراف جانسون به دلسردی مردم انگلیس]
انگلیس همچنان پرتلفاتترین کشور دنیا بعد از آمریکا در پی شیوع کروناست. مهمترین اتهام بوریس جانسون، نخستوزیر انگلیس از دست دادن دوران طلایی قرنطینه و تبدیل انگلیس به یکی از گردابهای بزرگ کروناست. جانسون از ابتدا به دنبال مصونیت گلهای بود و تنها با فشار پزشکان حاضر به برقراری قرنطینه شد. چندی بعد خود جانسون و همسر باردارش هردوکرونا گرفتند و خود وی تا مرز مردن پیش رفت. حالا وی در یادداشتی در یک روزنامه انگلیسی نوشت: درک میکنم که مردم در برابر بعضی مقررات جدید احساس ناامیدی میکنند. نخستوزیر انگلیس افزود: در تلاش هستیم کاری انجام دهیم که تاکنون سابقه نداشته است، خارج کردن کشور از قرنطینه، به شکلی که هم ایمن باشد و هم خطر از بین رفتن نتایج تلاشهای سخت شما را بهدنبال نداشته باشد. وی افزود: درک میکنم آنچه از شما میخواهیم، پیچیدهتر از آن است که فقط در خانه بمانید اما این مشکل پیچیدهای است و باید به مردم بریتانیا اعتماد کرد. در همین حال، نتایج یک نظرسنجی که روز یکشنبه در روزنامه «گاردین» منتشر شده است نشان میدهد 42 درصد مردم انگلیس با نحوه مدیریت بحران شیوع کرونا از سوی دولت مخالف هستند. در مقابل 39 درصد از شرکتکنندگان عملکرد دولت جانسون را قابل قبول توصیف کردهاند.
تصمیم جانسون در کمارزش کردن شعار «در خانه بمان، جانها را نجات بده» و جایگزین کردن شعار «هوشیار باش و بر سر کار برگرد»، مورد انتقاد شدید قرار گرفته و برنامه جانسون به طور کلی «گیجکننده و فاجعهآمیز» توصیف شده است.
ارسال به دوستان
پرونده «وطن امروز» درباره کارنامه موسیقی ایران پیرامون «فلسطین»
سلحشورانه برای قدس
فرزانه غلامیتبار: با گذشت بیش از 40 سال از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، حوزه موسیقی هم مانند سایر حوزههای فرهنگی و هنری کشور دستخوش تغییرات و اتفاقات مختلفی شده است. در سالهای نخست پیروزی انقلاب اسلامی، موسیقی ایران بشدت تحت تاثیر آثار انقلابی و دفاعمقدس با رنگ و بوی حماسی و با محوریت مقاومت قرار گرفت. ***
موسیقی کلاسیک ایرانی که در میان مخاطبان عام بیشتر به عنوان موسیقی اصیل ایرانی شناخته میشود با پیروزی انقلاب اسلامی جان تازهای گرفت. در دهههای 40 و 50 گروهها و هنرمندان شاخص موسیقی اصیل ایرانی به خاطر گسترش بیرویه موسیقیهای کابارهای و مبتذل، تنها در چند برنامه محدود رادیو فرصت عرض اندام پیدا میکردند تا اینکه در سال 57 و به فاصله چند ماه تا پیروزی انقلاب اسلامی هنرمندان مطرح موسیقی اصیل در آن زمان در قالب گروههای شیدا و عارف همکاری خود را با سازمانهای دولتی (مثل رادیو) به دلیل «پخش آهنگهای مبتذل و تشویق به فرهنگ کابارهای» و همچنین در اعتراض به سرکوب مردم انقلابی توسط نظام شاهنشاهی ادامه ندادند. هنرمندان این گروهها در دهه 60 موسیقی اصیل ایرانی را نیز تحت تاثیر دوران انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی قرار دادند. در آن ایام برخی هنرمندان و گروههای شاخص موسیقی سعی میکردند با تولید و انتشار آثاری با مضامین انقلابی و حماسی ادای دینی کرده باشند به رزمندگان جبههها.
حتی برخی هنرمندان شناخته شده فعلی موسیقی اصیل ایرانی همچون محمد گلریز و حسامالدین سراج با حضور در جبههها به اجرای زنده موسیقی برای رزمندگان میپرداختند که البته اجرا با شرایط خاصی همراه بود که از این میان میتوان به حضور نوازندهها پشت چادر مشکی برای نشان ندادن سازها اشاره کرد.
همزمان با آهنگسازان و خوانندهها، ترانهسراهای مطرح در دهه 60 از پرکارترینهای موسیقی انقلابی و حماسی بودند که در این دهه به خلق ترانههای حماسی میپرداختهاند. از آنجا که موسیقی از اولین روزهای آغاز انقلاب با مردم ایران همراه شده بود، شاعران برجسته آن زمان از جمله «حمید سبزواری» و «علی معلم» با درک صحیح زمانه خویش و به دلیل ارتباط قوی با هسته اصلی انقلاب، توانسته بودند مهمترین حرفهای انقلاب را برای تولید سرود و موسیقی روانه بازار کنند که در کنار سرودن ترانههایی با مضامین انقلاب اسلامی و دفاع مقدس، نیمنگاهی هم به شعرهای حماسی با محوریت فلسطین اشغالی داشتند. اوج این اقدام خلق اثری ماندگار با عنوان «همپای جلودار» بود که این محصول با ترانهای از مرحوم سبزواری، آهنگسازی و خوانندگی حسامالدین سراج و دکلمه مرحوم فرجالله سلحشور در قالب یک آلبوم در همان دهه 60 منتشر شد.
در واقع نگاه متعهدانه هنرمندان در دهه اول انقلاب به موضوع هنر، منجر به تولید شاهکارهای هنری زیادی شد. قطعه موسیقایی «همپای جلودار» از آلبوم «نینوا 1» نمونهای از بروز و ظهور هنر متعهد است که در موسیقی تبلور داشت.
به زعم بسیاری از کارشناسان حوزه موسیقی قطعه «همپای جلودار» اثری ممتاز در حوزه آرمان قدس و فلسطین محسوب میشود که هنوز با گذشت سالها هیچ اثری نتوانسته موفقیتهای این آهنگ را تکرار کند.
در دهه 70 به رغم اینکه برخی هنرمندان حوزه موسیقی همچون محمد گلریز با همکاری مرحوم سبزواری و آهنگسازان مختلف به خلق آثاری با مضامین انقلابی و حماسی ادامه میدادند اما اغلب خوانندههای سرشناس موسیقی ایرانی به همراه گروههای موسیقی خود و آهنگسازان و نوازندگان سرشناس موسیقی بشدت سرگرم برپایی تور کنسرتهای خود در سراسر کشور و کشورهای اروپایی بودند که این هنرمندان همزمان با انتشار دهها نوار کاست، آثارشان به طور متناوب از شبکههای تلویزیونی و رادیویی به گوش مردم میرسید؛ آثاری که دیگر رنگ و بویی از آن حال و هوای حماسی دهه 60 نداشت.
اما با ظهور نسل جدید موسیقی پاپ و کمکاری بسیاری از خوانندههای موسیقی ایرانی در دهه 70، دیگر خبری از آن شور و شعف موسیقی حماسی در دهه 60 نبود و آثاری با مضامین انقلابی و حماسی با 2 روش مختلف به تولید میرسید که هر دو شیوه کمکی به اعتلای موسیقی حماسی نکرد؛ یک روش مربوط به تولید آثار سفارشی برخی نهادهای فرهنگی بود که از آنجا که برای انتخاب عوامل تولید آثار کار کارشناسی عمیقی انجام نمیشد معمولا خروجیها آثار نامطلوبی به همراه داشت. اما شیوه دوم تولید به برخی آثار موسیقی پاپ مربوط میشد و شاهد برخی تکآهنگها در دهه 70 با مضامین انقلابی و حماسی بودیم اما متاسفانه اغلب خوانندگان پاپ اینگونه قطعات با انگیزه سهولت در اعطای مجوز از سوی وزارت ارشاد دست به تولید چنین آثاری میزدند که مسلما اثری که در حوزه موسیقی «دلی» نباشد، چنگی به دل نمیزند.
اما اوضاع در دهه 80 کاملا دگرگون شد؛ با اوجگیری خوانندههای موسیقی پاپ در این دهه، دیگر خبری از خوانندههای فعال موسیقی ایرانی در تولید آثار موسیقایی نبود و شاهد تولید آثار مختلفی با مضامین انقلابی، دفاع مقدس و حماسی از سوی خوانندگان پاپ بودیم. فارغ از انگیزههای مختلف تولید اینگونه آثار از سوی هنرمندان پاپ، باید گفت این خوانندگان در دهه 80 تمام کاستیهای موسیقی ایران در دهه 70 را در حوزه تولید آثار حماسی حداقل به لحاظ تعداد قطعات جبران کردند که میتوان به هنرمندان مطرحی چون محسن چاوشی، امیر تاجیک و حامد زمانی اشاره کرد که از این میان آثار محسن چاوشی و امیر تاجیک بیشتر مورد توجه مخاطبان قرار گرفت.
بیشک محسن چاوشی یکی از پرطرفدارترین خوانندههای موسیقی پاپ کشورمان است به طوری که تمام آثار این خواننده بشدت مورد توجه اهالی موسیقی قرار میگیرد و از سویی سالهاست از سوی طرفدارانش به آقای خاص موسیقی پاپ ایران شهره شده است. قطعه آهنگ «فلسطین» با صدای محسن چاوشی به آهنگسازی «کوشان حداد» متعلق به آلبوم «متاسفم» سال ۱۳۸۴ تولید و به آهنگی نوستالژیک تبدیل شد. این اثر سالهاست در قالب تیزرهای مختلف تلویزیونی از صدا و سیما پخش میشود و توانسته برای بسیاری از مخاطبان خاطرهانگیز شود.
اما امیر تاجیک، خواننده باسابقه موسیقی پاپ هم سالهای پیش درست زمانی که با آهنگ مشهور «زیر آسمان شهر» به اوج محبوبیت رسیده بود، قطعه «یه مسجد، وسط دو تا مثلث اسیره» را منتشر کرد؛ قطعهای که با توجه به حجم صدای تاجیک و آهنگسازی خاص کار به اثری پرمخاطب و قابل تامل در موسیقی پاپ کشور تبدیل شد.
جز این دو اثر، خوانندگان پاپ در دهههای 80 و 90 آثار مختلفی را با موضوع «روز قدس» و «آرمان فلسطین» منتشر کردهاند اما به واقع این دو اثر از محسن چاوشی و امیر تاجیک بیشتر در ذهن مخاطبان موسیقی ماندگار شده است.
در مجموع باید گفت به رغم همه آثاری که در 3 دهه اخیر در حوزه موسیقی حماسی به تولید رسیده است اما هیچکدام ذرهای از درخشش و اوجگیری این گونه موسیقایی را به لحاظ کیفی در دهه 60 نتوانستهاند تکرار کنند و همچنان جای خالی اثری که ضمن بهرهبرداری از ترانه فاخر و آهنگسازی منحصر به فرد به خلق آهنگ حماسی منجر شود، در موسیقی 3 دهه اخیر ایران بشدت احساس میشود.
******
سرودهای حماسی شناسنامه انقلاب اسلامی است
سیدحمید شاهنگیان، آهنگساز و تنظیمکننده مطرح آثار انقلابی موسیقی ایران در گفتوگو با «وطن امروز» از کمرنگ شدن تولید آثار باکیفیت حماسی با موضوع مظلومیت فلسطین بشدت انتقاد کرد. شاهنگیان در ابتدا در پاسخ به این پرسش که چرا بعد از گذشت 3 دهه همچنان ماندگارترین و بهترین موسیقیهای انقلابی و حماسی مربوط به دهه 60 است، گفت: متاسفانه در دهههای 70، 80 و 90 همچنان شاهدیم که این هنرمندان نسل اول انقلاب اسلامی هستند که در تولید آثار انقلابی و حماسی پرکارتر از هنرمندان نسلهای بعدی خود هستند و این مسأله از چندین علت نشأت میگیرد که مهمترین آن به انگیزه هنرمندان بازمیگردد.
وی گفت: هنرمندانی که در دهههای 50 و 60 وقایع انقلاب اسلامی و دوران دفاع مقدس را از نزدیک لمس کرده بودند به طور اتوماتیک انگیزه تولید آثار حماسی را پیدا کردند اما هنرمندان دهههای 70، 80 و 90 چون از نزدیک شاهد این اتفاقها و رویدادهای بزرگ نبودهاند، انگیزههای لازم را برای تولید آثار انقلابی و حماسی پیدا نمیکنند و در مجموع طی سالهای اخیر شاهد خلق آثار «دلی» در این حوزه نبودهایم.
شاهنگیان در ادامه تصریح کرد: «انگیزه» مهمترین نیروی محرک هنرمند برای خلق اثر ماندگار محسوب میشود که در 3 دهه اخیر این ایجاد انگیزه بدرستی از سوی مسؤولان فرهنگی کشور انجام نشده است و از سوی دیگر خود هنرمندان هم در این باره کمکاریهایی داشتهاند که امیدوارم از این لحظه به بعد با تغییر این روند شاهد اتفاقهای خوبی در موسیقی حماسی باشیم.
وی تاکید کرد: امروز موزیسینهای جوان و متعهدی داریم که اگر بخوبی برای این عده «ایجاد انگیزه» شود میتوانیم در آیندهای نزدیک شاهد تولید آثار درخشانی در این حوزه باشیم.
این استاد موسیقی در ادامه به اهمیت بهرهگیری از تجربیات بزرگان موسیقی انقلابی از سوی هنرمندان جوان و متعهد اشاره کرد و افزود: حماسهسازیها و رویدادهای دهههای 50 و 60 مرا بخوبی بیدار کرد و به من یادآوری کرد به عنوان یک هنرمند مسؤولیتی دارم که آنچه را در تاریخ کشورم اتفاق افتاده، بخوبی روایت کنم و من هم سعی کنم در این مسیر مهم و سخت نقش کوچکی داشته باشم تا با تولید آثار انقلابی بتوانم به همبستگی مردم در آن شرایط حساس کمک کرده باشم که تصور میکنم تا حدودی در این میسر موفق بودهام. اما مهمترین وظیفهای که بر دوش هنرمندان نسل اول انقلاب سنگینی میکند این است که باید پرچم این مسیر را به جوانان متعهد و باانگیزه بسپارند و اینجاست که میطلبد شرایطی فراهم شود که جوانان از اینگونه تجربیات گرانبها در راستای تولید آثار ماندگار بهره بجویند.
وی گفت: سرودهای حماسی در واقع شناسنامه انقلاب اسلامی است، زیرا برای خلق این آثار سختیهای زیادی متحمل شدهایم به طوری که در آن ایام انقلاب اسلامی بعضی شبها تا ساعت 3-2 میماندیم تا حکومت نظامی تمام شود و بتوانیم از آن زیرزمین حسینیه ارشاد بیرون بیاییم. ما در همان دوران 2 کار مهم انجام دادیم که یکی از آنها تولید سرود « خمینی ای امام» بود و دیگری هم «برخیزید ای شهیدان راه خدا».
شاهنگیان در ادامه درباره ماندگارترین اثر موسیقی حماسی با محوریت مظلومیت فلسطین گفت: بدون شک خاطرهانگیزترین اثر درباره «قدس» قطعه آهنگ «همپای جلودار» با ترانه مرحوم سبزواری و خوانندگی حسامالدین سراج است و از نکات قابل توجه این اثر میتوان به تولید اثر در بحبوحه جنگ تحمیلی اشاره کرد و از آنجا که در آن روزها همه تمرکز تولیدات موسیقایی به سمت و سوی دفاع مقدس بود خلق یک اثر در رابطه با فلسطین اشغالی قابل توجه بود.
این هنرمند درباره دلایل ماندگاری این اثر خاطرنشان کرد: از یک سو عوامل تولید «همپای جلودار» همگی از همان جنس هنرمندانی هستند که تا قبل از آن در دوران انقلاب و دفاع مقدس دست به تولید آثار درخشانی میزدند و از سوی دیگر این اثر با همان حال و هوای آثار ماندگار انقلابی به تولید رسیده است که این 2 ویژگی به ماندگاری آن کمک مضاعفی کرده است و تا امروز هیچ اثری به اندازه «همپای جلودار» در حوزه موسیقی با محوریت قدس در میان مخاطبان تاثیرگذار نبوده است که این مسأله هم دلایل متعددی دارد.
وی ادامه داد: یکی از آسیبهایی که در تولید اثر درباره فلسطین در این سالها با آن مواجه هستیم، این است که بسیاری از نهادهای فرهنگی معمولا چند روز مانده به روز قدس یادشان میافتد در اینباره به تولید اثر دست بزنند که در مجموع شاهد تولید یک اثر دمدستی و با حضور هنرمندان بیانگیزه بودهایم.
شاهنگیان تاکید کرد: اینجاست که نقش مسؤولان فرهنگی کشور باید پررنگتر جلوه کند و این مسؤولان باید در این باره برنامهریزیهای مدون و بلندمدت داشته باشند تا حداقل از سال آینده شاهد تولید آثاری فاخر درباره «روز جهانی قدس» باشیم.
استاد موسیقی در پایان به ذکر خاطرهای شنیده نشده از اجرا در مقابل یاسر عرفات پرداخت و گفت: درست خاطرم است همان روزهای آغازین انقلاب که رئیس سازمان آزادیبخش فلسطین به ایران سفر کرده بود، قطعهای با عنوان «الشرق لنا و الغرب لنا» را همان روزها ساختم و با گروهی در مقابل یاسر عرفات اجرا کردیم و درست خاطرم است یاسر عرفات چنان تحت تاثیر این سرود قرار گرفته بود که بشدت گریه میکرد. باید تاکید کرد اثر حماسی درباره مردم مظلوم فلسطین باید طوری باشد که مخاطب چارهای جز اشک ریختن برای مظلومیت آن مردم نداشته باشد و ای کاش روزی دوباره فرا برسد که بتوانیم اثری چون «الشرق لنا و الغرب لنا» را تولید کنیم.
وی در پایان گفت: صدحیف که هیچ نسخه تصویری و صوتی از اجرای سرود «الشرق لنا و الغرب لنا» در آن روز در دسترس نیست که اگر این سرود را دوستان صدا و سیما بتوانند از آرشیو خود پیدا کنند، بدون شک با پخش مجدد آن اتفاق زیبا و دلنشینی رقم خواهد خورد.
******
مقصد دیار قدس، همپای جلودار
همانطور که در گزارش اشاره شده است، قطعه «همپای جلودار» با شعری از استاد حمید سبزواری، آهنگسازی و صدای سید حسامالدین سراج و دکلمه زندهیاد فرجالله سلحشور یکی از ماندگارترین آثار موسیقی با موضوع مظلومیت فلسطین اشغالی محسوب میشود که در ادامه بخشی از این ترانه میآید:
وقت است تا برگ سفر بر باره بندیم
دل بر عبور از سد خار و خاره بندیم
گاه سفر آمد؛ نه هنگام درنگ است
چاووش میگوید که ما را وقت تنگ است
گاه سفر شد، باره بر دامن برانیم
تا بوسهگاه وادی ایمن برانیم
وادی پر از فرعونیان و قبطیان است
موسی جلودار است و نیل اندر میان است
از هر کران بانگ رحیل آید به گوشم
بانگ از جرس برخاست وای من خموشم
دریادلان راه سفر در پیش دارند
پا در رکاب راهوار خویش دارند
باید خطر کردن، سفر کردن، رسیدن
ننگ است از میدان، رمیدن، آرمیدن
تنگ است ما را خانه، تنگ است ای برادر!
بر جای ما بیگانه، ننگ است ای برادر!
فرمان رسید: این خانه از دشمن بگیرید!
تخت و نگین از دست اهریمن بگیرید!
یعنی کلیم، آهنگ جان سامری کرد
ای یاوران! باید ولی را یاوری کرد
گر صد حرامی، صد خطر در پیش داریم
حکم جلودار است سر در پیش داریم
حکم جلودار است بر هامون بتازیم
هامون اگر دریا شود از خون بتازیم
از دشت و دریا در طلب باید گذشتن
بیگاه و گاه و روز و شب باید گذشتن
گر صد حرامی، صد خطر در پیش داریم
حکم جلودار است سر در پیش داریم
فرض است فرمان بردن از حکم جلودار
گر تیغ بارد، گو ببارد نیست دشوار
جانان من برخیز! بر جولان برانیم
زانجا به جولان تا خط لبنان برانیم
آنجا که جولانگاه اولاد یهود است
آنجا که قربانگاه زعتر، صور، صیداست
آنجا که هر سو صد شهید خفته دارد
آنجا که هر کویش غمی بنهفته دارد
جانان من! اندوه لبنان کشت ما را
بشکست داغ دیر یاسین پشت ما را
جانان من! برخیز باید بر جبل راند
حکم است باید باره تا دشت امل راند
باید به مژگان رفت گرد از طور سینین
باید به سینه رفت زینجا تا فلسطین
باید به سر زی مسجدالاقصی سفر کرد
باید به راه دوست، ترک جان و سر کرد
جانان من برخیز و بشنو بانگ چاووش
آنک امام ما علم بگرفته بر دوش
تکبیرزن، لبیکگو، بنشین به رهوار
مقصد دیار قدس، همپای جلودار...
******
محمد گلریز در گفتوگو با «وطن امروز»:
دهه ۶۰ اوج درخشش موسیقی حماسی بود
محمد گلریز، خواننده مطرح سرودها و موسیقیهای انقلابی و حماسی به «وطن امروز» گفت: از آنجا که سرودهای حماسی از روح و ذهن هنرمند نشات میگیرد هیچ وقت تاریخ مصرف ندارد زیرا یک هنرمند برای خلق اثر حماسی نخست باید با تمام وجود به آن حماسه اعتقاد داشته باشد و دوم اینکه از نظر هنری به هیچ وجه برای خلق این اثر کم نگذارد که این ویژگیها در اغلب آثار حماسی و انقلابی موسیقی ایران در دهه 60 به چشم میخورد.
وی درباره دلایل کمرنگ شدن تولید آثار حماسی با محوریت روز قدس گفت: در ابتدا باید به یک مسأله اساسی در این باره اشاره کنم و آن اینکه وقتی یک هنرمند در جمهوری اسلامی ایران باور داشته باشد با گذشت دوران دفاعمقدس هنوز جنگ تمام نشده است و با ابعاد مختلفی ادامه دارد، نیازی به سفارش برای تولید اثر ندارد زیرا بعد از دفاع مقدس، ما جنگهای دیگری مانند جنگ با داعش را داشتیم و الان هم درگیر جنگ با آمریکا و اسرائیل با شکل و شمایل متفاوت نسبت به دوران دفاعمقدس هستیم.
وی ادامه داد: متاسفانه خیلیها در اینباره تحت تاثیر تبلیغات قرار گرفتند. دشمن ما بیکار ننشست و وقتی دید در عرصه هنر فعالیت چشمگیری داریم، از راه تبلیغات منحرف، مبتذل و ترویج آهنگهای لسآنجلسی و بیمحتوا، ما را تحت تاثیر قرار داد؛ هزینههای گزافی کرد که حتی این موضوع برخی مسؤولان فرهنگی ما را هم تحت تاثیر قرار داد اما با این حال برخی هنرمندان آثاری درباره روز قدس تهیه کردهاند که صادقانه باید گفت به لحاظ کمی و کیفی در این حوزه بسیار عقب هستیم.
گلریز که با سرودهای ماندگار «این بانگ آزادی» و «خجسته باد این پیروزی» با شعرهای زندهیاد حمید سبزواری به شهرت رسیده است، درباره تکرار نشدن نسل طلایی موسیقی انقلاب گفت: دهه ۶۰ اوج درخشش موسیقی حماسی بود. نسل اول هنرمندان موسیقی انقلابی بشدت معتقد بودند جنگ فقط جبهههای نبرد نیست و با دل و جان سعی میکردند در جنگ نرم با دشمن مبارزه کنند زیرا معتقد بودند مردم همیشه و تحت هر شرایطی به شنیدن سرودهای حماسی نیازمند هستند.
این خواننده در پایان با تاکید بر مظلوم واقع شدن موسیقی انقلابی در سالهای اخیر گفت: این روزها جای موسیقی انقلابی بسیار خالی است البته صحبت من این نیست که انواع دیگر موسیقی وجود نداشته باشد اما موضوع این است که باید بخشی را به طور ویژه به موسیقی انقلابی اختصاص دهیم تا هر چه بیشتر بتوانیم به این بخش از هنر توجه کنیم.
ارسال به دوستان
رهبر انقلاب در نشست تصویری با نمایندگان تشکلهای دانشجویی کشور:
پرچم آرمانخواهی و مطالبهگری را زمین نگذارید
مطالبهگری طبعاً نوعی اعتراض و تأکید بر رفع مشکلات و نقایص موجود است اما باید جداً مراقب و هوشیار بود که نحوه بیان و ارائه مطالبات بهگونهای نباشد که اعتراض به نظام اسلامی تلقی شود
گروه سیاسی: حضرت آیتالله العظمی خامنهای رهبر حکیم انقلاب اسلامی عصر دیروز (یکشنبه) در نشستی تصویری با مجموعهای از جوانان دانشجو و تشکلهای دانشگاهی، با اشاره به واقعیت های امیدآفرین کشور در مقابله با جبهه ظلم و کفر و استکبار، جوانان و دانشجویان را به برافراشته نگهداشتن پرچم حقیقی آرمانخواهی و مطالبهگری فراخواندند و به بیان 10 توصیه مهم درباره مسائلی نظیر تفکیک مطالبهگری با پرخاش و بدگویی، ضرورت گفتمانسازی، تلاش برای گسترش جبهه انقلاب از طریق یارگیری، اصالت ندادن به اختلاف سلیقهها، مرزبندی با تردید افکنان در مبانی انقلاب، تأکید بر پیشرفت علمی، هوشیاری در مقابل سرمایهگذاری دشمن بر روی جوانان و همچنین تبیین مفهوم صحیح دولت جوان و انقلابی پرداختند.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری، رهبر انقلاب اسلامی با سپاس از پروردگار به علت استمرار برگزاری جلسه رمضانی هرساله با دانشجویان آنهم در شرایط کرونا، سخنان دانشجویان را خوب، پخته و سنجیده خواندند و گفتند: سطح مباحث در مقایسه با جلسات مشابه قبل بالاتر بود که نشان می دهد روی موضوعات فکر و کار شده است.
ایشان با اشاره به سؤالات و ابهامات دانشجویان در این جلسه از جمله در خصوص منصوبان و یا دستگاههای مرتبط با رهبری افزودند: پاسخ ها و توضیحات روشنی در این زمینهها وجود دارد که طبعاً وقت جلسه، بیان همه آنها را اجازه نمی دهد اما مسئولان نمایندگی رهبری در دانشگاهها و بخشهای مرتبط با دانشجویان و دانشگاهها در دفتر رهبری باید خود را متعهد به پاسخگویی و رفع ابهامات بدانند.
ایشان برخی اشکالات و پیشنهادهای دانشجویان را ناشی از احاطه نداشتن به موضوع مورد بحث خواندند و افزودند: برخی پیشنهادها نیز قابلیت کار بیشتر و تصمیمگیری دارد که دفتر رهبری آنها را جزءبهجزء بررسی خواهد کرد.
حضرت آیتالله خامنهای گفت و شنود رودررو را زمینهساز حل ابهامات و سؤالات دانستند و افزودند: بسیاری از مطالب بیان شده درست بود و طرح آنها در این جلسه به ایجاد گفتمان لازم و عمومی کمک میکند.
ایشان مجموعه جوانان کشور را اعم از دانشجو و غیردانشجو، مخاطب این جلسه دانستند و تأکید کردند: اصرار مکرر بنده درباره گفت و شنود با جوانان بر این پیشفرض قطعی و تردید ناپذیر استوار است که آینده ایران متعلق به جوانان است و این قشر در آینده کوتاه یا میانمدت بسیاری از مدیریتها و مسئولیتها را برعهده میگیرد، بنابراین هرکس به آینده کشور علاقهمند است، باید جوانان را در ساختن هرچه بهتر آینده کمک کند.
رهبر انقلاب، طبیعت جوانی را بخش دیگری از زیرساخت منطق گفتوگو با جوانان برشمردند و گفتند: طبیعت جوان با عناصری همچون امید، ابتکار، صراحت، خطرپذیری و خستگیناپذیری همراه است که همه این عناصر برای اداره جامعه، ضروری و ذیقیمت هستند و برخی از مشکلات کنونی هم ناشی از فقدان برخی از این عناصر است.
رهبر انقلاب اسلامی گفت و شنود با جوانان را در شرایط فعلی کشور دارای اهمیتی مضاعف خواندند و افزودند: برای هرگونه تصمیمگیری و اقدام باید به موقعیت بسیار حساس و مهم کنونی کشور توجه کامل کرد.
ایشان در نگاهی کلی به موقعیت کشور خاطرنشان کردند: واقعیت این است که امروز در مقابل ایران یک جبهه وسیع و عظیم ظلم و کفر و استکبار وجود دارد که در تلاش است با هر وسیله و ترفند و امکانات، نظام اسلامی را وادار به عقب نشینی و تسلیم کند که اگر این هدف محقق شود، برای آینده کشور بسیار گران تمام خواهد شد که البته به فضل الهی و هوشیاری و ایستادگی مردم، جبهه استکبار در این هدف ناکام خواهد ماند.
رهبر انقلاب هدف اصلی دشمنان از مقابله با ملت ایران را جلوگیری از ایجاد یک الگوی جذاب برای ملتها دانستند و افزودند: باید متوجه بود که جمهوری اسلامی در کوران نبرد سیاسی، فکری، جنگ نرم و احیاناً برخوردهای سخت با جبهه مستکبران قرار داشته و دارد.
حضرت آیتالله خامنهای توجه به ظرفیت بسیار بالای کشور برای مقابله و پیروزی بر جبهه قدرتمند ظلم و استکبار را واقعیتی تردیدناپذیر خواندند و گفتند: تجربیات نظامی و غیرنظامی ۴۰ سال اخیر به خوبی ثابت می کند ملت عزیز ایران ظرفیت پیروزی بر دشمنان عنود خود را دارد.
ایشان سرعت افزونتر حرکت علمی ایران در قیاس با متوسط جهانی، وجود مجموعه ای عظیم از جوانان پایبند به مبانی دینی، اعتقادی و فرهنگیِ نظام و حضور تحسینبرانگیز مردم هنگام حوادث عمومی و طبیعی از جمله کرونا، زلزله و سیل را نشانه های ظرفیت بالای کشور برای پیروزی در جهاد علمی، فرهنگی و اجتماعی خواندند و افزودند: در جهاد فکری نیز کارهای بسیار خوبی شده که مباحث امروز دانشجویان، گوشه ای از نتایج آن است.
رهبر انقلاب در جمعبندی این بخش از سخنانشان گفتند: مجموعه واقعیاتی که بیان شد نشان میدهد نظام اسلامی در زمینههای فرهنگی، اجتماعی، نظامی و دیگر زمینهها ظرفیت بسیار بالایی برای پیروزی در مقابل جبهه دشمن دارد و این واقعیت روشن، امیدی حقیقی را در دلها ایجاد میکند.
رهبر انقلاب اسلامی یکی دیگر از ظرفیت های بالای کشور برای مقابله با جبهه وسیع ظلم و کفر و استکبار را احساس قدرت و عزت نهادینه شده در عموم ملت ایران دانستند و گفتند: با وجود برخی منفیبافانی که منزوی و در اقلیت هستند و ضعفهای خود را به جامعه و نظام اسلامی نسبت میدهند، در کشور یک احساس عمومی و عمیقِ عزت و قدرت وجود دارد.
حضرت آیتالله خامنهای با تأکید بر اینکه یکی از شگردهای مهم قدرتهای استعماری و سلطهگر ایجاد حس حقارت و بی هویتی در ملتها است، افزودند: پیروزی انقلاب اسلامی این احساس را در جوانان و ملت ایران ایجاد کرد که قادرند یک کار به ظاهرنشدنی یعنی ریشهکنی حکومت استبدادی مورد حمایت قدرتهای خارجی بویژه آمریکا را انجام دهند و دنیا را متحیر کنند.
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به ایستادگی صریح و قدرتمندانه کشور در برابر زورگویی ها و اقتدار ملی کنونی خاطرنشان کردند: البته این نکته مدنظر باشد که دشمن از تلاش برای تحقیر ملت و مخدوش کردن اعتماد به نفس ملی مأیوس نشده است اما با وجود تلاشهای دشمن، خداوند خلاف آن را تقدیر کرده است.
حضرت آیتالله خامنهای خاطرنشان کردند: همین قضایای مربوط به کرونا از جمله نحوه مدیریت این بیماری در کشور در مقایسه با غرب، تلاشهای علمی برای شناخت این ویروس و نهضت عظیم کمک مؤمنانه و همچنین پرتاب ماهواره، موجب احساس قدرت و عزت بیشتری در ملت ایران شده است.
رهبر انقلاب اسلامی در ادامه سخنانشان با اشاره به تأکیدهای فراوان درباره توجه به مسئله جوان، گفتند: خوشبختانه اکنون توجه ویژهای برای حضور جوانها در بخشهای مختلف به وجود آمده و به دیدگاههای آنان و حضور جوانان در مدیریتهای میانی اهتمام به چشم میخورد.
حضرت آیتالله خامنهای به برخی اقدامات خوب در محیطهای دانشجویی و حوزههای علمیه نیز اشاره کردند و افزودند: طرح برخی مسائل در قالب مسئله محوری، پرداختن به مسائل متعدد بینالمللی، و فعالیتهای جهادیِ شگفتانگیز از جمله این اقدامات است.
ایشان همچنین گلایه نماینده گروههای جهادی را مبنی بر اینکه دستگاههای تصمیمگیر از نمایندگان این گروهها دعوت به عمل نمیآورند و دیدگاههای آنان را لحاظ نمیکنند، بجا دانستند و با اشاره به حساسیت مجموعههای جوان به موضوع واگذاریها خاطرنشان کردند: اصل این اقدام کار خوبی بود و مسئولان را متوجه مسئولیتشان کرد، اما برخی تندرویها هم در این زمینه انجام گرفت. رهبر انقلاب اسلامی، پیگیری مسائل مربوط به خانواده و حوزه زن را در برخی تشکلهای خودجوش، از دیگر اقدامات خوب مجموعههای جوان برشمردند و تأکید کردند: این موضوع از مسائل مهمی است که حتماً باید به صورت جدی پیگیری شود زیرا در این زمینه یقیناً کمکاریهای جدی صورت گرفته است.
حضرت آیتالله خامنهای سپس به بیان 10 توصیه کاربردی و عملی به جوانان و مجموعه های فعال دانشجویی پرداختند که خودسازی در ابعاد فردی و جمعی، نخستین توصیه بود.
ایشان گفتند: اگرچه ماه مبارک رمضان به آخرین روزهای خود رسیده اما بهترین فرصت برای خودسازی از طریق انس با قرآن، نماز با حضور و اول وقت و دعا و تضرع است و نباید با اتمام این ماه، ارتباط معنوی قطع شود.
رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه «ارتقای تواناییهای فکری، تصمیمگیری و عملیاتی در جوانان» و «عبورِ سالم از لغزشگاهها» نیازمند بنیه روحی و معنوی قوی است، افزودند: از جمله این لغزشگاهها «ترس، تردید، احساس ضعف و انگیزههای ناسالم» است.
دومین توصیه حضرت آیتالله خامنهای به جوانان «تقویت مبانی معرفتی» بود.
ایشان با تأکید بر اینکه «انفعال» و «انحراف» دو آسیب بزرگ محیطهای جوان بهویژه دانشگاهها است، گفتند: در ابتدای پیروزی انقلاب برخی جوانان مسلمان که دارای مبانی معرفتی قوی نبودند، جذب گروههای التقاطی شدند و در نهایت هم به روی هممیهنان خود اسلحه کشیدند و به زیر پرچم صدام رفتند اما جوانانی که مبانی قوی داشتند، محکم ایستادند.
ایشان به یک نمونه دیگر اشاره کردند و افزودند: برخی افراد در ابتدای انقلاب بسیار انقلابی عمل میکردند اما به دلیل مبانی ضعیف معرفتی اکنون جزو پشیمانها هستند که یکی از مسائل انقلاب اکنون همین حضرات پشیمان شده هستند.
رهبر انقلاب اسلامی دعاهای صحیفه سجادیه به ویژه دعای بیستم موسوم به دعای مکارم الاخلاق را برای تقویت مبانی معرفتی بسیار مهم ارزیابی و جوانان را به خواندن این ادعیه فوق العاده عمیق و تدبر در آنها دعوت کردند.
توصیه سوم رهبر انقلاب به جوانان میهن «برافراشته نگه داشتن پرچم آرمانخواهی و مطالبهگری» بود.
ایشان مباحث امروز دانشجویان را جلوه ای از این آرمانخواهی خواندند و افزودند: ممکن است همه مطالبات قابل اجرا نباشد اما مهم این است که بازگو شود تا اصل بسیار با ارزش آرمانخواهی همچنان زنده و پرنشاط بماند و اجازه ندهد راه انقلاب گم یا منحرف شود.
رهبر انقلاب «عدالتخواهی، رفع فساد و در نهایت ایجاد تمدن اسلامی» را از مظاهر آرمانخواهی دانستند و افزودند: مطالبه گری طبعاً نوعی اعتراض و تأکید بر رفع مشکلات و نقایص موجود است اما باید جداً مراقب و هوشیار بود که نحوه بیان و ارائه مطالبات به گونه ای نباشد که اعتراض به نظام تلقی شود و یا دشمن بتواند آن را اعتراض به نظام القا کند.
حضرت آیتالله خامنهای در بیان نکته ای دیگر در ضرورت آرمانخواهی یادآور شدند: اگر جوانان مؤمن و پاک این پرچم را زمین بگذارند، ممکن است کسانی آن را سردست بگیرند که هدفشان ضربه زدن به نظام است نه حل مشکلات مردم. ایشان در همین زمینه افزودند: البته جریان چپ مارکسیستی دیگر در دنیا آبرویی ندارد و از فقر اندیشه ورزی، فقر سیاسی و فقر نیروی میدانی کارآمد در رنج است اما به هرحال همیشه ممکن است عده ای با تصاحب شعارهای خوب، سوءاستفاده کنند.
چهارمین توصیه مهم رهبر انقلاب به جوانان و دانشجویان این بود که مطالبه گری و انتقاد و اعتراض را با پیشنهادهای خوب و قابل اجرا همراه کنید تا فایده جدی و ماندگار داشته باشد همچنان که در اسلام نیز نهی از منکر همراه امر به معروف یعنی بیان پیشنهادهای راهگشا و خوب توصیه شده است.
«ضرورت پرهیز از توأم کردن مطالبه گری با پرخاش و بدگویی» از دیگر توصیههای حضرت آیتالله خامنهای به جوانان بود.
ایشان گفتند: همیشه به مسئولان تأکید کرده ام به دانشگاه ها و جمعهای جوان بروند اما برخی از آنان می گویند در این اجتماعات، مطالبات با تخریب و بدگویی ارائه می شود بنابراین فایده ای ندارد.
رهبر انقلاب یادآوری کردند: تخریب، فضای گفت و گو را مسدود می کند، بنابراین مطالبات را با استدلال و منطق و بدونِ پرخاش و اهانت مطرح کنید. «گفتمان سازی در زمینه مسائل مهم نظام و راهحلهای آنها» توصیه بعدی رهبر انقلاب به مجموعه های جوانان بود.
ایشان گفتند: از جمله برکات اینگونه جلسات این است که مطالب بیان شده به تدریج در افکار عمومی ذهنیت و جهت گیری مشخص ایجاد می کند و در نهایت میتواند به گفتمان تبدیل و در پرتو اقبال عمومی، در انتخاب مدیریتها تأثیر گذار شود.
رهبر انقلاب کمک رسانه ملی در این زمینه را ضرورتی تردیدناپذیر دانستند و گفتند: رسانه ملی البته بخشهای جوان، شاداب و انقلابی هم دارد که در سخنان امروز دانشجویان مورد توجه قرار نگرفته بود اما به هر حال صدا و سیما باید به دیدگاه های جوانان توجه و در عرصه گفتمانسازی به آنها کمک کند.
حضرت آیت الله خامنهای در همین زمینه در تبیین معنای حقیقی جوان و «دولت جوان و حزب اللهی» افزودند: مکرر گفته ام که به چنین دولتی معتقد و امیدوارم اما معنای این حرف صرفاً این نیست که یک جوان سی و چند ساله رئیس دولت باشد بلکه معنای دولت جوان و حزب اللهی یک دولت پای کار، آماده و با نشاط است که علاج مشکلات است و می تواند کشور را از راه های دشوار عبور دهد.
ایشان افزودند: برخی در سنین بالا نیز به معنایی جوان و پر تلاش و با نشاط هستند، مانند شهید بزرگوار حاج قاسم سلیمانی که بیشتر از ۶۰ سال داشت اما اگر شهید نمی شد، او را تا 10 سال دیگر نیز در همان مسئولیت حفظ می کردم.
ششمین توصیه رهبری به جوانان «یارگیری و گسترش جبهه انقلاب در میان کسانی بود که به مبانی پایبندند».
ایشان افزودند: برخی به مبانی انقلاب معتقدند اما ممکن است در برخی موارد با شما اختلاف سلیقه داشته باشند، آنها را طرد نکنید و هرچه می توانید جبهه انقلاب را با جذب اینگونه افراد وسعت دهید.
توصیه هفتم حضرت آیت الله خامنهای به جوانان و دانشجویان، «مرزبندی صریح و با قدرت و بدون مماشات» در مقابل تردیدافکنان در مبانی انقلاب بود که نشانههای پیشرفت کشور را انکار و با تزیین دشمن، راه های غلط را بهعنوان راه حل مسائل کشور بیان میکنند.
ایشان تردیدافکنی را ستون فقرات کار فرهنگی دشمن و اساس کار نرم علیه انقلاب خواندند و با تأکید بر اینکه باید در مقابل کسانی که به این کار دشمن کمک میکنند ایستاد، گفتند: با وجود هزینههای سنگینی که آمریکاییها در طول سال های متمادی برای تزیین و القای چهرهای جذاب از خود انجام دادهاند، امروز کشور و نظام آمریکا در بخش مهمی از دنیا منفورند. رهبر انقلاب اسلامی از آتش زدن پرچم آمریکا در بسیاری از کشورهای دنیا و حتی در داخل خود آمریکا بهعنوان یکی از مصادیق نفرت ملت ها از این رژیم یاد کردند و افزودند: علاوه بر ملت ها، حتی رؤسای برخی دولت های
همکار آمریکا نیز وقتی حرف دلشان را بیان میکنند از دولتمردان و حکومت آمریکا متنفر و به آنها بیاعتماد و بیاعتنا هستند.
ایشان بخشی از نفرت کنونی از آمریکا را ناشی از رفتار مسئولان فعلی آن از جمله رئیسجمهور و وزیر خارجه کممایه، پرحرف، بیمنطق و مهملگوی این رژیم دانستند و خاطرنشان کردند: البته علت نفرت از آمریکا فقط این مسئله نیست بلکه به عملکرد بلندمدت آمریکا از جمله کشتار، جنایت، بیعدالتی، تروریستپروری، کمک به دولت های مستبد و بدنام، حمایت بیدریغ از ظلم روزافزون رژیم صهیونیستی و اخیراً مدیریت افتضاح در قضیه کرونا برمی گردد. حضرت آیت الله خامنهای جنگافروزی در کشورها از جمله افغانستان، عراق و سوریه را از دیگر دلایل منفور بودن آمریکا برشمردند و افزودند: آمریکاییها صریحاً میگویند در سوریه نیروی نظامی پیاده کردیم چون آنجا نفت وجود دارد البته آنها نه در عراق نه در سوریه ماندنی نیستند و قطعاً باید از آنجا خارج شوند و بدون تردید اخراج خواهند شد.
رهبر انقلاب اسلامی در هشتمین توصیه خود با تأکید بر ادامه «پیشرفت علمی» و حفظ شتاب علمی کشور، دانشگاه ها و محیط های علمی و تحقیقاتی را به اهمیت علم در اقتدار کشور توجه دادند و گفتند: پیشرفت علمی با هدف سود کوتاهمدت شخصی ارزش چندانی ندارد. علم باید در خدمت پیشرفت کشور و گشایش افق های آینده باشد تا همچنانکه چند سال قبل گفتیم به نقطهای برسیم که محققان برای استفاده از تازههای علمی ناگزیر از یادگیری زبان فارسی باشند. نهمین توصیه حضرت آیتالله خامنهای ناظر به مسئله حجاب و حیای اسلامی در دانشگاه ها بود. ایشان گفتند: بنده در این زمینه دغدغه دارم و خواهش می کنم مسئولان و رؤسای دانشگاه ها و وزارتخانههای مربوط و بهویژه خود دانشجویان و دختر خانمها به مسئله حجاب و فاصلهگذاری بین زن و مرد که مورد تأکید اسلام است اهمیت بدهند و موازین شرعی را در دانشگاه ها رعایت کنند.
دهمین و آخرین نکته رهبر انقلاب اسلامی، «مراقبت از جوانان و جلوگیری از سربازگیری دشمن از جامعه جوان کشور» بود.
ایشان افزودند: همه و بویژه مجموعههایی که با مسائل جوانان سر و کار دارند بدانند همچنانکه مسئله جوان برای آینده کشور و نظام اسلامی اهمیت دارد، دشمن نیز برای تخریب و به زانو درآوردن انقلاب به آن اهمیت میدهد و برای سوءاستفاده از جوانان کار و برنامهریزی میکند که البته در مواردی نیز برای اجرای برنامههای خود به عواملی در داخل کشور نیاز دارد.
حضرت آیت الله خامنهای با اشاره به نمونههایی از طراحی دشمن برای سوء استفاده از جوان ایرانی مانند وادار کردن برخی عناصر به پشت کردن به کشور و یا استفاده از افرادی بهعنوان عناصر تبلیغاتی، سیاسی و تحلیلگر تأکید کردند: همه باید مراقب باشند که به سربازگیری دشمن از جامعه جوان کشور کمک نشود.
رهبر انقلاب اسلامی در پایان سخنانشان با اشاره به دعای همیشگی خود برای هدایت و سعادت جوانان و حل مشکلات اشتغال و ازدواج آنان، گفتند: به توفیق الهی و به دعای حضرت ولیعصر ارواحنا فداه مطمئناً فردای جامعه جوان ما از امروز آن بهتر خواهد بود.
پیش از سخنان رهبر انقلاب اسلامی هفت تن از نمایندگان تشکل های دانشجویی، دیدگاه ها و دغدغه های خود را بیان کردند.
ارسال به دوستان
پیکر مطهر شهید حاجاصغر پاشاپور از فرماندهان نظامی ایران در سوریه روز گذشته در قطعه 40 بهشتزهرایتهران به خاک سپرده شد
آقای اصغر همنشین حاج قاسم
گروه سیاسی: پیکر شهید اصغر پاشاپور از فرماندهان زبده ایرانی در سوریه روز گذشته در جوار دوست شهیدش آرام گرفت. به گزارش «وطن امروز»، پیکر مطهر شهید اصغر پاشاپور پس از حدود 70 روز از شهادتش، روز گذشته در گلزار بهشت زهرای تهران در کنار مقبره دوست شهیدش محمد پورهنگ به خاک سپرده شد.
«آقای اصغر خجالت بکش منو میترسونی به خاطر دو تا گلوله؟» این جملهای از شهید سلیمانی در حاشیه یکی از فیلمهایی بود که بعد از شهادتش در فضای مجازی منتشر و با استقبال گستردهای همراه شد؛ جملهای که در جریان دیدار سرزده آن شهید خطاب به یکی از اطرافیانش که امن نبودن منطقه را هشدار میداد گفته شد. با این همه چند هفتهای بعد از انتشار فیلم مذکور بود که سیزدهم بهمنماه خبر شهادت یکی از فرماندهان ارشد کشورمان در حاشیه نبردهای حلب منتشر شد؛ شهید «اصغر پاشاپور» که دقیقا یک ماه بعد از شهادت فرمانده خود شهید حاجقاسم سلیمانی به مقام رفیع شهادت نایل شد.
پیکر شهید پاشاپور پس از شهادت مدتها در اختیار تروریستها بود که اوایل اسفندماه سال گذشته، پیکر بی سر این شهید در اختیار مقامات ایرانی قرار گرفت.
پیکر شهید پاشاپور ابتدا در «تل زینالعابدین» حماه تشییع و پس از آن به دمشق فرستاده شد و دور ضریح حضرت زینب سلاماللهعلیها به طواف درآمد. پیکر مطهر این شهید مدافع حرم سپس به معراج شهدای تهران منتقل شد. 5 اسفندماه مراسمی با حضور پدر و مادر، همسر و فرزندان شهید و برخی دوستان و همرزمان وی در معراج شهدا برگزار و فردای آن روز نیز در حرم مطهر رضوی تشییع و طواف داده شد. پیکر شهید پاشاپور پس از برگزاری مراسم طواف و تشییع در حرم مطهر رضوی برای خاکسپاری دوباره به تهران منتقل شد. هر چند قرار بود اسفندماه پیکر شهید در تهران به خاک سپرده شود اما در نهایت روز گذشته شهید پاشاپور در قطعه 40 بهشت زهرا آرام گرفت.
روز گذشته ابتدا پیکر این شهید از مقابل منزلش در شهرک شهید بروجردی تشییع و به حرم حضرت عبدالعظیم حسنی برده شد. حضور مردم خداجوی شهر ری در کنار دوستان و بستگان شهید که با زبان روزه در گرمای ظهر تهران در مراسم تشییع این شهید حضور پیدا کردند از نکات زیبای این مراسم بود.
عاشقان راه ایثار و شهادت با حضور پرشور و حماسی خود در این مراسم معنوی ضمن ادای احترام به مقام شامخ شهدا با آرمانهای والای امام راحل، شهدا و رهبر حکیم انقلاب تجدید میثاق کرده و عشق و ارادت خود به خاندان اهل بیت عصمت و طهارت علیهمالسلام را نشان دادند.
پیکر مطهر این شهید پس از تشییع مردم شهر ری به بهشت زهرا منتقل شد. مسؤولان برگزاری مراسم با توجه به شیوع بیماری کرونا، محوطه وسیعی از بهشت زهرا را برای میزبانی شهید و محل قرائت نماز میت در نظر گرفته بودند تا برگزاری مراسم تشییع حتیالامکان با رعایت فاصلهگذاری انجام شود. مردم حاضر در این مراسم نیز به منظور حفظ نکات بهداشتی از ماسک و دستکش استفاده کردند و در میان حاضرین در این مراسم نیز ماسک توزیع شد.
حضور خانوادگی برخیها در مراسم هم از دیگر نکات جالب توجه تشییع پیکر این شهید مدافع حرم بود. یکی از حاضرین در مراسم تشییع در گفتوگو با خبرنگار «وطن امروز» در پاسخ به این سوال که چرا امروز در این مراسم حاضر شده است، گفت: شهدا بویژه شهدای مدافع حرم حق ویژهای به گردن ما مردم دارند. اگر شهدای مدافع حرم نبودند مشخص نبود در حال حاضر وضعیت ایران از نظر امنیت چگونه بود. این افراد از جان و از لذت بودن در کنار خانواده خود گذشتند تا ما بتوانیم راحت زندگی کنیم. ما همیشه مدیون این شهدا هستیم و حضور در این گونه مراسم کوچکترین وظیفه برای پاسداشت انسانهای والامقامی چون شهید پاشاپور است.
یکی از همرزمان شهید پاشاپور درباره ویژگیهای شخصیتی این شهید به خبرنگار «وطن امروز» گفت: شهید پاشاپور از همرزمان و از افراد مورد اطمینان حاجقاسم سلیمانی بود. وی به مدت 8 سال در جنگ سوریه برای مقابله با تروریستها جهاد کرد. او از جمله فرماندهان ایرانی به حساب میآمد که مقامات نظامی ارتش سوریه برای او احترام ویژهای قائل بودند و نظرات و مشاورههای او همواره مورد توجه آنان بود. حضور بیوقفه در جبهههای جنگ از نکات برجسته زندگی شهید در دوران حضورش در سوریه به حساب میآمد. هنگام عملیاتها نیز وی شجاعت زیادی از خود نشان میداد و همواره در خط مقدم درگیری با تروریستهای تکفیری حضور مییافت. نقش این شهید در آزادسازی مناطق زیادی از سوریه از چنگال تروریستها بیبدیل بود.
این همرزم شهید درباره رابطه حاجاصغر پاشاپور با حاجقاسم گفت: رابطه میان این سرباز و فرمانده یک رابطه عاطفی و دلی بود. میتوان گفت رابطه بین این 2 رابطه پدر و فرزندی بود. حاجقاسم هر گاه در منطقه حاضر میشد، اگر در مقر حاجاصغر را نمیدید جویای احوال او بود و گزارش منطقه را از او میپرسید.
* همیشه یار حاج قاسم
شهید اصغر پاشاپور متولد سال 1358 و ساکن محله ملکآباد جوانمرد شهر ری بود. وی در 32 سالگی، از اولین نفراتی به شمار میآمد که به همراه شهید حاجقاسم سلیمانی به منظور دفاع از حرم اهلبیت علیهمالسلام به کشور سوریه رفت. فرماندهی قرارگاه عملیاتی شمال سوریه از مهمترین سمتهای وی بود. شهید پاشاپور که 8 سال به منظور مقابله با تروریستهای تکفیری داعش و احرارالشام در این جبهه حضور فعال داشت و عمده آموزشهای رزمندگان سوری بر عهدهاش بود، فرزند حاجعزیزالله پاشاپور یکی از جانبازان دوران دفاعمقدس بود. شهیدان محمود مهربانی و محمد پورهنگ از شهیدان دفاعمقدس و مدافع حرم نیز 2 داماد این خانواده هستند.
عملیات ارتش سوریه در شمال غرب این کشور از چند ماه گذشته میلادی آغاز شده که تاکنون شهرهای خانطومان، معره النعمان، سراقب و العیس به تصرف نیروهای ارتش سوریه درآمدهاند و همچنین جاده مهم و راهبردی M5 که حلب در شمال سوریه را به حماه در جنوب این کشور متصل میکند به کنترل کامل نیروهای سوری درآمده است. گروه تروریستی احرارالشام به همراه سایر گروههای تروریستی که گروه تحریرالشام را تشکیل میدهند، همچنان مناطقی در جنوب ریف حلب و استان ادلب سوریه را در اختیار خود دارد. در این عملیاتها برخی فرماندهان سپاه قدس به عنوان مستشار نظامی حضور داشته و حتی برخی محورهای درگیری را فرماندهی میکنند.
در جریان یکی از همین عملیاتها، شهید اصغر پاشاپور که بیش از 2 سال در مناطق عملیاتی حاضر و به وطن بازنگشته بود، مورد اصابت ترکش قرار میگیرد و به درجه رفیع شهادت نایل میآید. پیکر این شهید مدافع حرم که با نام جهادی «اصغر ذاکر» شناخته میشد و سر از بدنش جدا شده بود، چند هفته پیش بعد از معاوضه 2 اسیر تکفیری با احرارالشام تحویل نیروهای مقاومت شد.
پدر شهید پاشاپور زمانی که پیکر فرزندش در دست تروریستها بود، در گفتوگویی اظهار کرد راضی نیست ریالی از بیتالمال برای بازپسگیری پیکر فرزندش پرداخت شود. وی به خبرنگار صدا و سیما گفت: ما هدیهای که برای اسلام دادیم را پس نمیگیریم، این هدیهای بود در راه اسلام و رهبرم. پدر شهید پاشاپور همچنین با اشاره به شهادت سردار شهید سلیمانی گفت: من از خبر شهادت سردار سلیمانی بیشتر از خبر شهادت فرزندم ناراحت شدم.
ارسال به دوستان
گزارش «وطن امروز» از جزئیات حرکت نفتکشهای ایرانی به سمت ونزوئلا
گذر از جبلالطارق
* هر 5 نفتکش ایرانی در مسیر کاراکاس
گروه اقتصادی: هر 5 نفتکش ایرانی عازم ونزوئلا تاکنون بدون هیچ وقفهای با پرچم جمهوری اسلامی ایران در حال ادامه مسیر هستند. 4 نفتکش ایرانی تنگه جبلالطارق را رد کردهاند و پیشبینی میشود اواسط خرداد اولین نفتکش ایرانی در بنادر کاراکاس پهلو بگیرد.
به گزارش «وطن امروز»، بعد از گذشت چند روز از انتشار خبر ارسال محمولههای بنزین با نفتکشهای ایرانی به سمت ونزوئلا توسط رویترز و بلومبرگ، حالا بررسی اطلاعات ردیابی هوایی نفتکشها نشان میدهد این موضوع صحت داشته است و هر 5 نفتکش ایرانی در سلامتی کامل در مسیر ونزوئلا در حال حرکت هستند. 5 نفتکش ایرانی عبارتند از:
Clavel، Faxon، Forest، Petunia و Fortune.
طبق آخرین گزارش مراکز ردیابی نفتکشها تاکنون به غیر از نفتکش Clavel تمام 4 نفتکش دیگر از تنگه جبلالطارق عبور کردهاند و مسیر خود را در اقیانوس اطلس ادامه میدهند. تنگه جبلالطارق واقع در جنوب اسپانیا و شمال مراکش است که دریای مدیترانه را به اقیانوس اطلس متصل میکند. البته باید توجه داشت که گزارشهای ماهوارهای با اختلافی چند ساعته و بعضا چند روزه منتشر میشود و از سوی دیگر موقعیت قید شده برای زمان تنظیم این خبر یعنی ساعت 18 دیروز است.
این حرکت با قدرت بدون حفاظت نظامی در حالی است که آمریکاییها چندین بار محمولههای بنزینی ایران را تهدید کردهاند اما تاکنون نفتکشهای ایرانی بدون هیچ مزاحمتی و با پرچم کشورمان در حال عبور از آبهای آزاد هستند.
بررسیها نشان میدهد نفتکش Clavel در تاریخ 9اردیبهشتماه، نفتکش Forest در تاریخ 12 فروردینماه، نفتکش Petunia در تاریخ 7 اردیبهشتماه و نفتکش Fortune در تاریخ 23 اسفندماه به ترتیب از بنادر عباس، ماهشهر، عباس و شهید رجایی به سمت ونزوئلا حرکت کردهاند.
از زمان حرکت نفتکش Faxon اطلاعاتی در دست نیست اما آنطور که پیداست از بندر عسلویه حرکت خود را شروع کرده است.
* نفت در برابر غذا؛ بنزین در برابر طلا
خبر صادرات بنزین ایران به مقصد ونزوئلا طی روزهای اخیر توجه بسیاری از رسانهها را به خود جلب کرد. در میان بحثهای مطرح درباره این رویداد، یک موضوع از نظرها پنهان ماند؛ ایران در حالی اکنون و در اوج تحریمهای آمریکا اقدام به صادرات بنزین میکند که تا پیش از بازگشت تحریم، دولتمردان و در رأس آنها بیژن زنگنه، وزیر نفت بارها از لزوم حداکثرسازی تولید و صادرات نفت خام برای مصون ماندن از تحریم سخن میراندند. اکنون و پس از رکود عمیق بازار نفت و کاهش قیمت بیسابقه آن، ظرفیت پالایشی کشور به داد مدیران دولتی رسیده است؛ ظرفیتی که توسعه آن مرهون تلاشها و سرمایهگذاریهای کلان دولت گذشته بوده است. بیژن زنگنه سردسته تفکری است که توسعه صنایع پاییندستی را اولویت ندانسته و به بهانه غیراقتصادی بودن ساخت پالایشگاه، سالها کشور را از توسعه صنایع پاییندستی نفت و ارتقای ظرفیت پالایشی عقب نگه داشتند. اکنون و در اوج تحریمها، کشور میتواند به مدد ظرفیت چشمگیر پالایشی اقدام به صادرات سوخت به اقصی نقاط دنیا کند. عاقبت واضح تکمحصولی بودن اقتصاد کشور و اتکای صرف به صادرات نفت خام، گرفتار شدن کشور در وضعیت «نفت در برابر غذا» در دوران تحریم است. این در حالی است که اکنون به لطف تلاش دولتهای نهم و دهم برای توسعه ظرفیت پالایشی، این امکان برای کشور فراهم شده از رهگذر صادرات فرآوردههای نفتی همچون بنزین، وارد تجارتی غیرقابل تحریم شود. دستاورد این تجارت هم البته قابل توجه است؛ طلا همان فلز ارزشمندی که آمریکا دسترسی به آن را برای ایران مشمول تحریم کرده بود، اکنون دستمزد صادرات سوخت برای ایران شده است. شاید از همین روست که این روزها خبری از مسؤولان وزارت نفت و استدلالهای پیشین آنها در دفاع از «خامفروشی حداکثری» و «فتح بازارهای نفت خام» نیست.
![]() ارسال به دوستان
برخی استانها با پیک شیوع کرونا مواجه هستند
خوزستان بحران لرستان هشدار
گروه اجتماعی: جدیدترین آمارهای وزارت بهداشت نشان میدهد همچنان استان خوزستان در وضعیت قرمز قرار دارد و تمام بیمارستانهای شهرهای این استان در آمادهباش کامل به سر میبرند. به گزارش «وطنامروز»، جمع مبتلایان به کرونا در خوزستان به حدود 7 هزار نفر رسیده که نسبت به 2 هفته گذشته رشد چشمگیری نشان میدهد. تعداد کل مبتلایان در خوزستان تا 2 هفته پیش فقط 2 هزار نفر بود اما با افزایش تست کرونا در این استان شتاب ابتلا شدت گرفت و با افزایش بستریها نیز حالت فوقالعاده در این استان اعلام شد.
علی احسانپور، سخنگوی دانشگاه علوم پزشکی اهواز در جمع خبرنگاران درباره آخرین وضعیت این استان اظهار کرد: جهت ارائه مطلوبتر خدمات درمانی به بیماران و پس از جلسه مشترک ریاست دانشگاه با روسای بیمارستانهای دولتی و غیر دولتی و بر اساس مصوبه ستاد دانشگاهی کرونا، علاوه بر بیمارستان رازی، بیمارستانهای امیرالمومنین، فاطمه الزهرا، شهید منفردنیاکی و سینا آماده خدماترسانی به مردم درباره کروناویروس هستند.
وی افزود: طی ۲۴ ساعت گذشته ۳۱۰ بیمار جدید مبتلا به «کووید-۱۹» در خوزستان شناسایی شدند که با احتساب موارد جدید شمار مبتلایان به ۶۹۴۶ نفر رسید. احسانپور گفت: تاکنون ۳۶۰ نفر بر اثر ابتلا به بیماری کرونا ویروس در خوزستان جان خود را از دست دادهاند. وی افزود: در حال حاضر ۸۵۳ بیمار مبتلا به کروناویروس در بیمارستانهای استان تحت مراقبتهای درمانی هستند و خوشبختانه تاکنون ۵۷۳۳ نفر با بهبودی از مراکز درمانی ترخیص شدهاند.
* لرستان در مرز هشدار
معاون کل وزیر بهداشت اعلام کرد که اوضاع استان خوزستان در حال کنترل است. ایرج حریرچی گفت: پیک شیوع کرونا در خوزستان دیرتر شروع شده و به این خاطر صعودی است. این استان در وضعیت شیوع کم و متوسط قرار دارد که به دلیل مناسبتهای اجتماعی خاص است. برخلاف استان خوزستان شیوع کرونا در استانهای دیگر فروردین و اسفند بود که با تعطیلات برخورد کردند، با این حال اوضاع خوزستان تحت کنترل است. حریرچی با بیان اینکه با کمبود شدید نیروی پرستار و پزشک روبهرو هستیم، گفت: البته قرار نیست همه نیروها در بخش دولتی مشغول شوند و ما بر اساس سطح درآمد و رشد اقتصادی خود نیروی مورد نیاز را جذب میکنیم. وی با بیان اینکه مناطق سفید در کشور رو به افزایش است، تصریح کرد: اکنون 218 منطقه سفید در کشور داریم و حتی منطقه سبز مطرح است که بتدریج آنها را اعلام میکنیم.
وزیر بهداشت به استانهای همجوار خوزستان هشدار داده مراقبت بیشتری برای مقابله با کرونا داشته باشند. طبق اعلام مسؤولان، استان لرستان در مرز هشدار قرار دارد و شهرستان سلسله این استان در وضعیت قرمز قرار گرفته است.
شریف خسروی، فرماندار سلسله در این باره به «وطن امروز» گفت: با وجود برخورداری از یک وضعیت باثبات در 40 روز گذشته در سلسله اما با توجه به اینکه شهرستانهای همجوار درصد آلودگی و شیوع بالایی دارند، بنابراین با توجه به سابقه نامطلوب و مرگ و میرهایی که به واسطه این بیماری در شهرستان رخ داد، لازم است تدابیر جدیدتری به کار گرفته شود و حضور جدیتر و موثرتری برای کنترل بیماری داشته باشیم.
وی با تاکید بر اینکه شبکه بهداشت و درمان باید کوچکترین تغییرات را برای اتخاذ تدابیر جدیدتر بلافاصله اطلاعرسانی کند، افزود: متاسفانه برداشتن محدودیتها در مقطع پایداری وضعیت و حضور شهروندان در مراکز پر رفت و آمد و مراسم عزاداری و شادی باعث شیوع مجدد بیماری شد.
خسروی اظهار داشت: ورودیهای آرامستانهای شهرهای الشتر و فیروزآباد توسط شهرداریها تا اطلاع ثانوی مسدود است و در روستاها نیز دهیاران باید از حضور مردم بر سر مزارها جلوگیری کنند و در صورت عدم رعایت، مراتب را فورا اطلاع دهند.
وی با اشاره به اینکه شهرداری الشتر باید از هرگونه سد معبر به دلیل اینکه باعث تجمع افراد میشود جلوگیری کند، افزود: پمپ بنزینهایی نیز که پروتکلهای بهداشتی را رعایت نمیکنند باید پلمب شوند.
![]()
* 340 بستری جدید در سراسر کشور
با وجود وضعیت وخیم در خوزستان اما آمار کلی در کشور امیدوارکننده است. شناسایی 1806 مورد جدید ابتلا و مرگ 51 نفر در 24 ساعت، آخرین آمار کشوری کرونا بوده است.
کیانوش جهانپور، سخنگوی وزارت بهداشت دیروز در این باره گفت: از دیروز تا امروز ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۹ و بر اساس معیارهای قطعی تشخیصی یکهزار و ۸۰۶ بیمار جدید مبتلا به «کووید-۱۹» در کشور شناسایی شدند. وی افزود: از بین مبتلایان جدید، ۳۴۰ مورد بستری شدند و ۱۴۶۶ مورد سرپایی و از افراد در تماس با مبتلایان بودند که شناسایی شدند. به این ترتیب مجموع بیماران «کووید-۱۹»در کشور به ۱۲۰ هزار و ۱۹۸ نفر رسید. این در حالی است که متاسفانه در طول ۲۴ ساعت گذشته، ۵۱ بیمار «کووید-۱۹» جان خود را از دست دادند و بر این اساس مجموع جانباختگان این بیماری به ۶ هزار و ۹۸۸ نفر رسید.
جهانپور گفت: خوشبختانه تاکنون ۹۴ هزار و ۴۶۴ نفر از بیماران، بهبود یافته و ترخیص شدهاند. متاسفانه ۲۷۰۵ نفر از بیماران مبتلا به «کووید-۱۹»در وضعیت شدید این بیماری تحت مراقبت قرار دارند.
سخنگوی وزارت بهداشت تصریح کرد: تاکنون ۶۸۶ هزار و ۹۳۵ آزمایش تشخیص «کووید-۱9»در کشور انجام شده است.
![]() ![]() ارسال به دوستان
درباره سریال «زیرخاکی» موفقترین سریال رمضانی امسال که ناتمام خواهد ماند
واقعا زیرخاکی
احسان سالمی: جلیل سامان، کارگردان سریال «زیرخاکی» در آخرین شب از شبهای احیا با انتشار متنی کوتاه در فضای مجازی اعلام کرد که به دلیل توقف فیلمبرداری سریال «زیرخاکی» در شرایط کرونا، ادامه داستان این مجموعه با فیلمبرداری مجدد در آینده روی آنتن خواهد رفت؛ خبری که بازتاب بسیاری در شبکههای اجتماعی و کانالهای خبری داشت. سامان در توضیح این اتفاق نوشته است: «فیلمبرداری سریال زیرخاکی به دلیل کرونا متوقف شد و کمتر از یک ماه از فیلمبرداری آن باقی مانده است که انشاءالله با فراهم شدن شرایط، انجام و پخش میشود. در حال حاضر 4 قسمت از فصل اول باقی مانده است که از یکشنبهشب پخش آن آغاز میشود».
سریال سریالهای ناتمام تلویزیون به واسطه کرونا در حالی با «زیرخاکی» جلیل سامان کاملتر میشود که بنا بر خبر ارسالی از سوی روابط عمومی سریال، در 4 قسمت باقیمانده از فصل اول سرنوشت شخصیتها مشخص میشود و به تعبیری بخشی که فیلمبرداری آن متوقف شده مربوط به فصل 2 بوده و قرار نیست اینبار با داستان ناتمام مواجه باشیم. البته هنوز نمیتوان نسبت به سرنوشت دقیق این مجموعه اظهارنظر کرد و باید منتظر بود و دید که سرنوشت این مجموعه در این 4 قسمت باقیمانده چه خواهد شد. با این همه تا اینجای کار قطعا «زیرخاکی» موفقترین سریال رمضانی امسال و یکی از کمدیهای موفق سالهای اخیر تلویزیون است که نمیتوان نسبت به نقاط قوت آن بیتفاوت بود.
* کمدی موقعیت تمامعیار
«زیر خاکی» سومین سریال شبکه یک سیماست که به دلیل کرونا تصویربرداری آن متوقف و پایانبندی داستان آن به آینده و فصلهای بعد موکول میشود، چرا که پیش از این نیز سریالهای پرمخاطب «نون. خ ۲» و «پایتخت ۶» به شکلی ناگهانی و بدون پایانبندی تمام شدند. اما «زیر خاکی» هم به لحاظ سلامت طنز و هم به واسطه خلق موقعیتهای کمدی مبتنی بر قصه نسبت به 2 سریال دیگر قویتر ظاهر شد، البته مقایسه «زیرخاکی» با «پایتخت 6» که از اساس فاقد عنصری به عنوان داستان بود، مقایسهای نادرست و تا حدودی توهینآمیز به شمار میآید!
«زیرخاکی» اما جنس متفاوتی از طنزهای مرسوم تلویزیون ارائه میکند؛ اگر در طنزهای پخش شده در چند سال اخیر در تلویزیون بیشتر شوخیهای متمرکز بر طنزهای کلامی، لودهبازی یا شوخی با لهجه شهرهای مختلف و حتی گاهی شوخیهای جنسی بوده، «زیر خاکی» بیشتر سعی کرد با خلق موقعیتهای کمدی، قصهاش را پیش ببرد؛ قصه آدمهایی که در موقعیتهای اشتباهی قرار میگیرند. فریبرز باغمیشه، قهرمان اصلی «زیرخاکی» یک روز به عنوان چهرهای کمونیست از سوی ساواک مورد تعقیب قرار میگیرد و روز دیگر به عنوان مبارزی انقلابی توجه انقلابیون را به خود جلب میکند؛ در حالی که او دلهدزدی با آرزوهای بزرگ است! همین موقعیتهای متناقض و کنشهای فریبرز و اطرافیانش در مواجهه با این موقعیتهاست که علاوه بر پیشبرد خط اصلی قصه «زیر خاکی» که همان سودای رسیدن فریبرز به گنجی بزرگ است، موقعیتهای کمی متعددی را خلق میکند.
* علیه حماقت و خیانت پهلوی
جلیل سامان که نشان داده همیشه دوست دارد در کارهایش نقبی به انقلاب و اتفاقهای قبل آن بزند، در شرایطی بازه زمانی روایت قصه «زیرخاکی» را واپسین روزهای منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی و همچنین سالهای ابتدایی پیروزی انقلاب قرار داده که سعی کرده با زیرکی تمام در دل این قصه طنز به نقد صریح رژیم پهلوی نیز بپردازد. از نمایش حماقتهای دستگاه امنیتی رژیم پهلوی یعنی «ساواک» که به سادهترین شکل ممکن فریب میخوردند تا فساد و تبعیض گستردهای که در آن دوره بر زندگی جامعه ایرانی حکمفرما بود. حتی تغییر لوگوی سریال از زبان آشوری به زبان عبری در میانه پخش آن و کنایه موجود در این متن عبری که نوشته «دزدهای اسرائیلی عتیقهجات» را میتوان نشانی از نگاه انتقادی سازندگان «زیرخاکی» به نفوذ گسترده صهیونیستها در ایران در دوره پهلوی دانست. مهمتر از همه اینها، نمایش یک «اختناق» که اگر چه ممکن است ما به خاطر موقعیتی که در فیلم خلق شده به آن بخندیم اما انکارناپذیر، رنجآور و واقعی است. اختناق اگر چه هجو شده اما حضوری پررنگ در سریال دارد. این دیالوگ فریبرز که میگوید: «به چه جرمی دارید من رو آزاد میکنید؟»، استعارهای از مسخ شخصیتی است که بدون اینکه بداند چرا، محبوس در زندان رژیم دیکتاتوری شده است.
نکته مهم اما آن است که معمولا در سریالهایی که در چند سال گذشته پیرامون دوره پهلوی ساخته شده، بسیاری از فیلمسازان یا در ورطه اشتباه نوستالژیبازی با آن دوره افتادند یا به برخی ریزهکاریهای لازم برای ساخت آثار نمایشی در ارتباط با آن دوره کمتوجه بودند؛ مثلا «معمای شاه» که در برخی قسمتها فضایی ضعیف، تصنعی و اغراق شده از شخصیت شاه، درباره و رژیم پهلوی ساخته بود. اتفاقی که برای «زیرخاکی» جلیل سامان تا اینجای کار به وقوع نپیوسته که میتوان آن را حاصل تجربه جلیل سامان در ساخت آثاری در این فضا و اندوختههای او از این تجارب مهم دانست. او در کارهای پیشین نیز دقت ویژهای در فضاسازی داشته و همین دقت کار او را متمایز کرده است. اگر چه 2 سریال بعد از «ارمغان تاریکی» توفیق این سریال را نداشتند اما از جهت فضاسازی کارهای ویژهای در تصویرسازی واقعی از فضای اختناقی دوره پهلوی داشتهاند.
آنچه عیار «زیرخاکی» جلیل سامان را بالا برد و حتی باعث شد عیار خود «تلویزیون» در مسأله صراحت بالا برود و شاهد محافظهکاریهای پیشین نباشیم، نقد صریح این سریال به برخی اشتباهات یا رفتارهای متناقض گروهی از مردم و حتی برخی انقلابیون در سالهای ابتدایی انقلاب است؛ اشاراتی که بستر روایت آن سالهای ابتدایی پیروزی انقلاب اسلامی است اما موارد در برگیری آن شامل زمان حال نیز میشود. شوخیهای متعدد سریال با استفاده از امکانات بیتالمال در سالهای پس از پیروزی انقلاب که در جریان حضور فریبرز و خانوادهاش در منزل مصادرهای صورت میگیرد، این سریال را یک سروگردن از سریال کمدیای که در آنها اشاراتی سیاسی وجود داشت، بالاتر کشید؛ روایت برخی افراد که قرار بود حافظ بیتالمال باشند اما همسایه شاه شدند.
دیالوگهایی از قبیل«چراغا رو خاموش کنم از حساب «بیتالمال» اسراف نشه»، اشارات مکرر سریال به کاخنشین شدن گروهی از کوخنشینان (اشاره سریال به اینکه خانه مصادرهای در نزدیکی خانه شاه مخلوع قرار دارد) و رفتارهایی که بعد از آن از جانب آنها صورت گرفت تنها بخشی از نقدهای صریح سریال به این گروه و رفتارهای آنهاست؛ اتفاقی که باعث شد دیالوگها و اشارات این سریال به برخی موضوعات که میشد نمونههای آن را در زمان حال هم دید، به سرعت در شبکههای اجتماعی بازتاب پیدا کند و دامنه مخاطبان این سریال را نیز افزایش دهد.
***
[گل ملی پژمان جمشیدی]
یکی دو شب مانده به اختتامیه سیوششمین جشنواره فیلم فجر، وقتی اسامی نامزدهای سیمرغ اعلام شد، یکی از تندترین واکنشها معطوف به اعلام نام پژمان جمشیدی بود. در رسانههای سینمایی در انتقاد به نامزد شدن پژمان جمشیدی برای سیمرغ مکمل مرد برای بازی در «سوءتفاهم» ولولهای به راه افتاده بود که نگو. در حالی که اگر جانب انصاف را هم بگیریم، در میان مکملهای آن سال، برجسته شدن نام پژمان جمشیدی عجیب و غریب هم نبود. حداقلش این است که در «سوءتفاهم» پرستاره، بهترین بازی را پژمان جمشیدی داشت. حالا و حتی بعد از درخشش جمشیدی در زیرخاکی نیز عدهای در فضای مجازی تلاش میکنند به خاطر نداشتن سابقه طولانی در سینما یا تحصیلات بازیگری، بازی او را تخطئه کنند. این درحالی بود که او واقعا یکی از بهترین بازیهای چندسال اخیر تلویزیون را داشت و نقش سختی را ایفا کرده است؛ آنقدر که یکی از اصلیترین نقاط قوت «زیرخاکی» است. اینکه پس از پخش سریالی در طول چند شب، تکیه کلامهایی به فضای اجتماعی بیاید و در میان مخاطبان جا باز کند، به دوران سریالهای 90 شبی بازمیگردد. پس از پخش زیرخاکی اما این اتفاق افتاده است و برخی تکیه کلامهای فریبرز باغمیشه به ادبیات شفاهی آمده و مورد استفاده قرار میگیرد. این مسأله نه از جنبه محتوایی بلکه بیشتر از منظر دیده شدن در نظرگاه مخاطب است که مهم مینماید. «چی داری میگی شما؟ کجای کاری؟» اصطلاح پر استفاده فریبرز است که در فضای مجازی و گفتوگوهای شفاهی توسط مخاطبان مورد استفاده قرار میگیرد. از طرفی توان درک موقعیت طنز و تلاش برای ارزش افزوده بخشیدن به موقعیت شاید کار سختی بود که کمتر کسی از پژمان جمشیدی انتظار برآورده شدنش را داشت. اما او بخوبی توانسته از پس این نقش بربیاید. ژاله صامتی نیز کمک کرده تا نقش این زوج در زیرخاکی خاطرهانگیز شود. انتخاب درست بازیگران از سوی جلیل سامان و قدرت بازی گرفتن از آنان باعث شد این گزاره بیش از پیش تقویت شود که انتخابهای صحیح برای نقشهای اصلی میتواند خلأ نداشتن ستاره و بازیگر در نقشهای فرعی مهم را پرکند. شاید در زیرخاکی نام 4-3 بازیگر برای مخاطبان آشنا به نظر برسد اما ترکیب سریال و بازیهای خوب نقشهای فرعی باعث شده، خود سریال از «ستاره داشتن یا نداشتن» مهمتر باشد. مثلا بازیگر نقش کاوه، در عین کودکی یکی از درستترین بازیهای نقش کودکان را در زیرخاکی بازی کرده و توانسته در دل مخاطبان جا باز کند. اینها همه نتیجه انتخابهای درست جلیل سامان است.
ارسال به دوستان
بازگشت برجام به سال 2017!
سعید جعفریان: اظهارات اخیر «جیک سولیوان» مشاور جو بایدن در انتخابات ریاستجمهوری سال 2020 درباره نحوه بازگشت آمریکا به برجام (در صورت پیروزی دموکراتها)، از نوع نگاه و مواجهه مدعیان آمریکایی صیانت از توافق هستهای در قبال این سند پرابهام پرده برداشته است! سولیوان ضمن تاکید بر حذف بند موسوم به غروب آفتاب (Sunset) در برجام تاکید دارد تحریمهای هستهای ایران باید پس از سال 2025 میلادی نیز ادامه پیدا کند، ضمن آنکه دموکراتها باید پس از بازگشت مشروط به برجام، بلافاصله زمینه را برای انعقاد توافق جامع با ایران (توافقی که ابعاد موشکی و منطقهای قدرت ایران را نیز در برگیرد) آماده کنند. در همین راستا، مشاور بایدن معتقد است دولت بعدی باید استراتژی فشار حداکثری بر ایران ـ که در دولت ترامپ به نقطه اوج خود رسید ـ را حفظ کند.
چنانکه از سخنان «سولیوان» استنباط میشود، دموکراتها قصد دارند بازی را به سال 2017 میلادی بازگردانند یعنی وضعیتی که آمریکا در ظاهر از توافق هستهای خارج نشود و از سوی دیگر، عملا مانع تعلیق تحریمهای بانکی، اعتباری، بیمهای و نفتی علیه کشورمان شود. این تاکتیک نخنما، «بقا در توافق در عین خروج از برجام» نام دارد که در زمان «رکس تیلرسون» وزیر سابق خارجه دولت ترامپ پیاده شد. اما ماجرا به این نقطه ختم نمیشود!
آگوست (مردادماه) سال 2017 میلادی شاهد بودیم رئیسجمهور فرانسه به نیابت از ترامپ، از «اصلاح برجام» سخن گفت! امانوئل مکرون تاکید کرد که میتوان بر سر موضوعاتی مانند دائمی کردن محدودیتهای هستهای ایران و محدود کردن توان موشکی کشورمان و گنجاندن آن در برجام، بار دیگر مذاکراتی را صورت داد! مقامات آمریکایی و اروپایی نام این پروسه را «ترمیم برجام» گذاشتند! در آن دوران، بازی مشترک واشنگتن و تروئیکای اروپا با «واژگان تزئینی» آغاز شد! رکس تیلرسون نام توافق مدنظر آمریکا را «توافق ثانویه» گذاشت که قاعدتا باید جایگزین برجام میشد. وی معتقد بود باید ظاهر برجام را حفظ کرد و آن را به مبنایی برای بسط دامنه تعهدات ایران در حوزههای دفاعی و امنیتی تبدیل کرد.
با این حال مقامات اروپایی اصرار داشتند واشنگتن نباید از این پروسه، تحت عنوان «انعقاد توافق ثانویه» یاد کند! تروئیکای اروپا تاکید داشت باید از توافق جدید، تحت عنوان «برجام اصلاحشده» یا «الحاقیه برجام» یاد کنند! بنابراین، اصل ماجرای مجادله محدود واشنگتن و مهرههای اروپایی آن، مربوط به چگونگی توجیه «انهدام برجام» بود!
ترامپ به تروئیکای اروپا تفهیم کرده بود باید 4 خواسته وی را در برجام بگنجانند. این 4 خواسته به طور خلاصه عبارت بودند از:
الف) بند موسوم به غروب آفتاب حذف شود و تاریخی برای انقضای تحریمهای هستهای ایران در برجام مشخص نشود.
ب) بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی بتوانند در قالب بازتفسیر بند T ضمیمه اول توافق هستهای، به اماکن نظامی در ایران دسترسی کامل داشته باشند.
پ) محدودیتهایی درباره برنامه موشکی ایران (از جمله تعداد و برد موشکها و آزمایشهایی که کشورمان در این باره صورت میدهد) تعیین شده و به توافق اولیه (برجام) الحاق شود.
ت) ترتیبی اتخاذ شود که ایران در قبال فعالیتهای منطقهای خود (حمایت از گروههای مقاومت) با محدودیتهایی سخت و چندجانبه مواجه شود.
اکنون اگر چه جو بایدن و همراهانش در ژستی ظاهری، خروج ترامپ از برجام را تاسفبار دانسته و از آن به عنوان اقدامی اشتباه یاد میکنند اما قصد دارند همان صحنه بازی ترامپ در سال 2017 میلادی را بازسازی کنند. تنها تفاوت دموکراتها با رئیسجمهور فعلی آمریکا این خواهد بود که ظاهر ماجرا را تزئینشدهتر از آنچه در دوران ترامپ گذشت جلوه خواهند داد! بدون شک جو بایدن و همراهانش پس از اعلام ظاهری بازگشت به برجام، از طریق نهادهای نظارتی وابسته به وزارت خزانهداری ایالات متحده، اجازه تعلیق کوچکترین تحریمی علیه کشورمان را
نخواهند داد. سپس بازی دموکراتها با کلمات آغاز خواهد شد: «ترمیم برجام»، «تکمیل برجام»، «الحاقیه برجام» و... از جمله واژگانی هستند که در صورت پیروزی جو بایدن در انتخابات ریاستجمهوری سال 2020 میلادی، از سوی دموکراتها مورد توجه قرار خواهد گرفت. افرادی مانند «جان کری»، «ویلیام برنز»، «جیک سولیوان»، «ریچارد نفیو» و «وندی شرمن» سرپرست تیم مذاکرهکننده هستهای آمریکا در دوران اوباما، به عنوان مشاوران و گردانندگان اصلی این صحنه ظاهر خواهند شد.
آنچه مسلم است اینکه برخلاف تصور باطل و خوشخیالی برخی محافل داخلی که رویای حضور دوباره دموکراتها در کاخ سفید و احیای برجام را در سر میپرورانند، اساسا بایدن و همراهانش قصد تعلیق تحریمهای ایران را ندارند. در یک نگاه واقعبینانهتر، حتی میتوان گفت بازی دموکراتها در قبال برجام، چندلایهتر، پیچیدهتر و مرموزتر نسبت به دولت ترامپ است.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|