|
سیاست دفاعی سردار شهید قاسم سلیمانی برای نابودی رژیمصهیونیستی
روحالله اژدری: «رژیم صهیونیستی ۲۵ سال آینده را نخواهد دید». این جمله حضرت آیتالله العظمی خامنهای رهبر حکیم انقلاب اسلامی به عنوان مهمترین و بهیادماندنیترین جمله ایشان از نگاه مردم در سال 1394 است. با توجه به شخصیت حکیم و آیندهنگر رهبر انقلاب اسلامی، این جمله بدون شناخت و مطالعه در آن مقطع بیان نشده است. بیان این جمله باور قطعی به این مطلب است که در محور مقاومت به عنوان پیشرو امت اسلامی این ظرفیت وجود دارد که زمینههای لازم برای تحقق نابودی ویروس کووید 1948صهیونیستی در ربع قرن آینده فراهم شود. اکنون که 5 سال از بیان این جمله تاریخی گذشته است، شرایط ژئوپلیتیک محور مقاومت نشان میدهد چقدر به تحقق این جمله تاریخی نزدیک شدهایم و چه کسانی در ارتقای قدرت و نفوذ منطقهای محور مقاومت و زمینهسازی تحقق نابودی اسرائیل نقش اساسی داشتهاند. سردار سپهبدشهید قاسم سلیمانی به عنوان فرمانده قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مهمترین شخصیتی است که با جان و دل در تحقق زمینههای نابودی اسرائیل فعالیت کرده است که لازم است محققان و پژوهشگران در بیان نقش درخشان این قهرمان اسلامی ـ ایرانی قلمفرسایی کنند. مهمترین عاملی که بین سردار شهید و تحقق کلام رهبر حکیم انقلاب اسلامی پل میزند، روحیه ولایتمداری است. ایشان خود را سرباز ولایت میداند و لحظهای در تحقق فرمان ولی و فرمانده تا شهادت به خود استراحت نمیدهد. برای شناخت سیاستهای دفاعی این سردار شهید در راستای مقابله با اسرائیل و آزادسازی قدس باید سیر تحول در قدرت ایدئولوژیک، نظامی، ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک محور مقاومت از جنبش حماس و جهاد اسلامی تا حزبالله، عراق و یمن را مورد بررسی قرار داد.
هویتبخشی به محور مقاومت: شاید اولین نیاز حضور و قبول یک قدرت فرامرزی در سایر کشورها قرابت سیاسی و ایدئولوژیک باشد. این پیوند ابتدا در لبنان با تشکیل حزبالله و حمایتهای سیاسی، نظامی و ایدئولوژیک نظام اسلامی از سال 1982 شکل گرفت. در وﺍﻗﻊ ﺷﮑﻞﮔﯿﺮی ﺟﺮﯾﺎﻧﺎت ﻣﻘﺎوﻣﺖ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻧﻮﻋﯽ ﻣﻠﻬﻢ ﺍز ﺷﻌﺎرﻫﺎی ﺍﻧﻘﻼﺏ ﺍﺳﻼﻣﯽ ﺑﻪ ﻣﻌﻨﺎی ﺍﯾﺴﺘﺎدﮔﯽ و ﻣﻘﺎوﻣﺖ در ﺑﺮﺍﺑﺮ ﻗﺪرتﻫﺎی زﯾﺎدهﻃﻠﺐ ﺑﺮﺍی ﺍﺣﻘﺎﻕ ﺣﻘﻮﻕ ﺧﻮد ﺑﻮد، ﻣﻮﺟﺒﺎت ﺗﺠﺮﺑﻪ ﻋﻤﻠﯽ ﺑﺮﺍی دﯾﮕﺮ جریانهای ﻣﻨﻄﻘﻪ ﺑویژه در ﺑﺮﺍﺑﺮ رژﯾﻢ ﺍﺷﻐﺎﻟﮕﺮ ﻗﺪس رﺍ مهیا کرد. ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍن ﻣﺜﺎل ﺍﯾﺴﺘﺎدﮔﯽ و ﻣﻘﺎوﻣﺖ ﺣﺰﺏالله در ﻣﻘﺎﺑﻞ ﺍﺷﻐﺎﻟﮕﺮی ﺍﺳﺮﺍﺋﯿﻞ در سال 2000 و نیز پیروزی در جنگ 33 روزه با فرماندهی سردار شهید سلیمانی و مجاهد شهید عماد مغنیه، ﺍﻟﮕﻮﯾﯽ ﺑﺮﺍی ﻣﻠﺖ ﻓﻠﺴﻄﯿﻦ شد ﮐﻪ ﻧﺘﺎﯾﺞ آن در ﺟﻨﮓ 22روزه (2009-2008) نمایان ﺷﺪ. بدون ﺗﺮدﯾﺪ ﺷﻨﺎﺧﺖ ﻣﺎﻫﯿﺖ ﻣﺤﻮر ﻣﻘﺎوﻣﺖ و ﻫﻮﯾﺖ ﺁن، رﯾﺸﻪ در ﺍﻧﻘﻼﺏ ﺍﺳﻼﻣﯽ ﺍﯾﺮﺍن و ﻣﻨﺎﺑﻊ ﻫﻮﯾﺖﺑﺨﺶ ﺁن دﺍرد. ﺑﺴﯿﺎری ﺍز ﺷﺎﺧﺺﻫﺎی ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺳﯿﺎﺳﯽ ﺣﺎﮐﻢ ﺑﺮ ﺍﻧﻘﻼﺏ ﺍﺳﻼﻣﯽ ﺍﯾﺮﺍن ﻣﺎﻫﯿﺖ ﻫﻮﯾﺖﮔﺮﺍ، ﻋﺪﺍﻟﺖﺟﻮﯾﺎﻧﻪ و ﺷﺎﻟﻮدهﺷﮑﻦ دﺍﺷﺘﻪ ﺍﺳﺖ. ﺍﯾﻦ ﺍﻣﺮ ﻧﻘﺶ ﻣﻮﺛﺮی در ﺷﮑﻞﮔﯿﺮی ﺟﻨﺒﺶﻫﺎی ﻣﻘﺎوﻣﺖ ﺍﺳﻼﻣﯽ ﺍز ﺟﻤﻠﻪ در ﻟﺒﻨﺎن و ﻓﻠﺴﻄﯿﻦ ﺍﯾﻔﺎ ﮐﺮده ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺿﻤﻦ ﺳﺎﺧﺘﺎرﺷﮑﻨﯽ ﺑﯿﻦﺍﻟﻤﻠﻠﯽ، ﺍﻗﺘﺪﺍر و ﺍﻣﻨﯿﺖ ﺍﺳﺮﺍﺋﯿﻞ رﺍ در ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ ﺍﻣﻨﯿﺘﯽ ﺧﺎورﻣﯿﺎﻧﻪ ﺑﺎ ﺗﻬﺪﯾﺪ روبهرو کرده ﺍﺳﺖ. در ﭘﺮﺗﻮ ﭘﯿﺮوزی ﺍﻧﻘﻼﺏ ﺍﺳﻼﻣﯽ و ﺷﮑﻞﮔﯿﺮی ﻣﺤﻮر ﻣﻘﺎوﻣﺖ، ﻣﻮﻟﻔﻪﻫﺎی ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﮐﻪ در ﻃﻮل ﺳﺎﻟﯿﺎن درﺍز ﻣﺎﻫﯿﺖ دﯾﻨﯽ و ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﯽ دﺍﺷﺘﻪ ﺍﺳﺖ، ﺑﻪ ﺣﻮزه ﻧﻈﺎﻣﯽ و ﺍﺳﺘﺮﺍﺗﮋﯾﮏ ﺍﻧﺘﻘﺎل و در ﻧﺘﯿﺠﻪ ﻣﺎﻫﯿﺘﯽ ﻋﻤﻞﮔﺮﺍ ﯾﺎﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ. نقش سردار شهید سلیمانی در این میان با بیش از 20 سال فرماندهی سپاه قدس و ارتباط نزدیک با محور مقاومت و جریانهای متاثر از انقلاب اسلامی بسیار بارز است. شهید سلیمانی فرزند انقلاب، و رفتار و گفتار و اهداف و عمل او خلاصه آرمانهای انقلاب اسلامی بوده است و به همین دلیل رهبر حکیم انقلاب اسلامی از آن به عنوان «مکتب سلیمانی» نام میبرند؛ مکتب سلیمانی منتقلکننده و هویتبخش به محور مقاومت است. سلیمانی سمبل سلحشوری و جنگندگی بود. شیفته شهادت بود. مخلص، محب و مستمسک به اهلبیت بود. ولایتمداری ذوبشده بود. در فرماندهی سختکوش، سریع و بهنگام بود. بیانش آمیزهای از عقلانیت و احساس بود. ساده، باصفا و مردمی بود و تلاش داشت محور مقاومت بر مردمپایگی استوار باشد. در یک کلام یک «انقلابی به تمام معنا» بود که روحیه انقلابی را به هر جا که قدم میگذاشت تزریق میکرد. جالب است سردار شهید در میدان جنگ با داعش و حتی در جنگهای پیش از آن مثل جنگ 33 روزه هرگز با لباس رسمی نظامی سپاهی حضور نداشت، چرا که معتقد بود ماموریت او در سپاه قدس و بیرون از مرزهای ایران یک ماموریت در راستای تحقق آرمانهای انقلاب اسلامی است و لباس نظامی او را در یک هویت خاص محدود میکند و لذا اعضای محور مقاومت در عراق، سوریه و لبنان ایشان را فارغ از تعلقات اینچنینی میدیدند و همین هویت را طلب میکردند که فقط برای اسلام باشد. به همین دلیل ایشان قبل از اینکه فرمانده مقاومت باشد حبیب مقاومت بود. با عمل و رفتار خود هویت انقلابی و اسلامی را به محور مقاومت منتقل میکرد. عمل سردار شهید سلیمانی این باور رسوب شده در ذهن بخشی از مردم منطقه را که معتقد بودند اسرائیل شکستناپذیر است، شکست. اعتماد و خودباوری را به مردم مسلمان منطقه بویژه لبنان و فلسطین بازگرداند. رویکرد حماس را از کشورهای سازشکاری مثل عربستان، مصر و اردن، به سوی ایران بازگرداند. بعد از پیروزی در جنگ 33 روزه حزبالله و 22 روزه حماس نابودی اسرائیل به یک باور جهانی تبدیل شد. رژیمی که روزی با قلدری و با راهبرد هجومی در تقابل با کشورهای مسلمان اطرافش بود، اکنون به رژیمی ترسو با سیاست تدافعی در درون مرزهای فرضیاش تبدیل شده است.
پیوند و اتصال جغرافیایی محور مقاومت: ظهور داعش به عنوان یک جریان تروریستی ـ تکفیری که از ناحیه عربستان وهابی حمایت ایدئولوژیک و مالی میشد و مورد لطف و عنایت ویژه آمریکا و اسرائیل و ترکیه بود، با وجود لطمات فراوانی که به اسلام ناب وارده کرده در تحقق نابودی اسرائیل نقش بارزی دارد، چرا که این جریان ضداسلامی و مورد حمایت غرب زمینههایی را برای فعالیت در جغرافیای مقاومت برای جریان انقلاب اسلامی فراهم آورد که قبل ازآن فراهم نبود. محور غربی ـ عربی ـ عبری برای از بین بردن هلال شیعی که به قول خودشان از لبنان تا ایران تداوم دارد، اقدام به تشکیل گروه تروریستی- تکفیری داعش کردند. تا قبل از ظهور داعش پیوند جغرافیایی مستحکمی که محور مقاومت را به هم وصل کند، نبود و بسیاری از گروههایی که بعدها با جریان مقاومت همسو شدند زمینه ظهور در جغرافیای منطقه نیافته بودند. از طرف دیگر نقش آمریکا در عراق بسیار زیاد بود و اجازه فعالیت به جریان انقلابی نمیداد. با ظهور داعش و ورود سپاه قدس به جریان مبارزه با داعش پیشبینی کمپین غربی ـ عربی ـ عبری درست از آب در نیامد و با پیروزیهای بزرگ محور مقاومت، نقشه شوم آنان نقش بر آب شد. برعکس، سپاه قدس به فرماندهی شهید سلیمانی یک پیوند جغرافیایی بین ایران، عراق، سوریه و لبنان به وجود آورد که میتواند مسیر مطمئن و امنی برای پشتیبانی از محور مقاومت در مقابله با رژیم صهیونیستی باشد. این پیوند جغرافیایی از لحاظ استراتژیکی و ژئوپلیتیکی بسیار مهم است و اسرائیل و آمریکا را به هراس انداخته است. لذا حملات مکرر اسرائیل به پایگاههای مقاومت حزبالله در سوریه و حمله آمریکا به نیروهای حشدالشعبی در داخل عراق و مرز عراق و سوریه در این راستا است که درصددند این پیوند جغرافیایی را قطع کنند.
تقویت توان موشکی محور مقاومت: رژیم اشغالگر قدس برای تحقق آرمان مجعول صهیونیسم از سال 1948 تاکنون در تلاش بوده است یک ارتش قدرتمند تشکیل دهد. در این راه انگلیس و آمریکا بیشترین کمک نظامی و تسلیحاتی را برای قدرتمند کردن این رژیم کردهاند. لذا سالها این رژیم با تکیه بر قدرت نظامی خود از سیاست هجومی پیروی کرده و بارها کشورهای اطراف خود را به منظور غصب سرزمین مورد تجاوز قرار داده است. اشغال جنوب لبنان، صحرای سینا، کرانه باختری، حمله به غزه، اشغال جولان و جنگ 33 روزه از جمله تجاوزات این رژیم در تاریخ ثبت شده است. رژیم صهیونیستی در سیاست دفاعی خود بر برتری هوایی و موشکی تاکید داشته و در هر جنگ از راهبرد زمینسوخته استفاده کرده است. به این معنی که ابتدا با حملات هوایی و موشکی از راه دور موجب نابودی قوای دشمن شده و سپس با نیروی زمینی هجوم برده است. با شکلگیری محور مقاومت و حمله اسرائیل به جنوب لبنان در سال 2000 این نقطه قوت اسرائیل و نقطه ضعف محور مقاومت مورد تاکید قرار گرفت و ارتقای قدرت دفاعی متوازن با اسرائیل در پی گرفته شد. لذا در دوران فرماندهی سردار شهید سلیمانی، سپاه قدس به منظور بازدارندگی اسرائیل از تجاوز به سرزمینهای مسلمان از جمله حزبالله در جنوب لبنان و حماس در نوار غزه اقدام به تقویت توان موشکی و پهپادی کرد. تسلیح موشکی محور مقاومت با هدف تغییر معادله قدرت نظامی بین محور مقاومت و اسرائیل صورت پذیرفت.
انتقال تجهیزات، آموزش، تعمیر و نگهداری موشکی به لبنان از جمله کارهای خارقالعادهای بوده است که با هدایت و فرماندهی این سردار شهید انجام پذیرفت. اولین و بزرگترین اثر این کار خارقالعاده در جنگ 33 روزه حزبالله به فرماندهی شهیدان سلیمانی و مغنیه نمایان شد. هدف قرار دادن ناو جنگی اسرائیل در دریای مدیترانه و همزمان بهرهبرداری رسانهای از آن در سخنرانی زنده علامه سیدحسن نصرالله، هیمنه اسرائیل را فرو ریخت و همچنین موشکباران شهرکهای صهیونیستی موجب اولین و بزرگترین شکست اسرائیل از حزبالله به عنوان پیشرو محور مقاومت شد. اثرات قدرت موشکی حزبالله و پس از آن شکست تلخ اسرائیل از حماس در جنگ 22 روزه به دلیل استفاده گردانهای عزالدین قسام از موشک موجب تغییر معادله قدرت و تغییر سیاست دفاعی- هجومی اسرائیل شد و هماکنون اسرائیل قدرت و جرأت تجاوزگری ندارد و سیاست تدافعی و حفظ مرزهای فرضی اش در اولویت قرار دارد. تجهیزات موشکی یمن نیز راهبرد بازدارندهای است که عربستان را به عنوان یکی از دشمنان محور مقاومت بعد از 5 سال تجاوز به زانو درآورده است. تولید قدرت موشکی از مولفههای قدرتزای محور مقاومت است که حاصل تلاش و جانفشانی سردار شهید قاسم سلیمانی است.
شبکهسازی و مردمپایه کردن محور مقاومت: سردار بزرگ محور مقاومت از جمله فرماندهان بزرگی است که در دوران دفاعمقدس تجربیات بینظیری را آموخته و از نعمت نیروی بسیج در دوران دفاعمقدس بخوبی آگاهی داشته است. تشکیل بسیج ریشه در اندیشه دفاعی و نظامی حضرت امام خمینی(ره) داشت و امام معتقد بودند جنگ و جهاد دفاعی در مقابل تجاوزگری صدام یک واجب کفایی است و لذا باید جنگ با تکیه بر نیروی گسترده مردمی و با بهرهگیری از ایمان و معنویت، بعد انقلابی و روحیه بالای مردمی اداره شود. رکن عمده این دکترین دفاع از عقیده و ایدئولوژی اسلامی است که نظام جمهوری اسلامی مرکز این عقیده را تشکیل میدهد. این نظریه در دوران دفاعمقدس تاثیر زیادی بر موفقیت رزمندگان اسلام داشته است. لذا سردار شهید قاسم سلیمانی با بهرهگیری از تجربیات دفاعمقدس و همچنین شناخت میدانی از حکومتهای منطقه غرب آسیا تلاش کرد محور مقاومت به صورت مردمپایه شکل بگیرد. استفاده از ظرفیتهای اعتقادی، ایدئولوژیک و سیاسی مردم جغرافیای محور مقاومت با هر مذهب و قومیتی مورد تاکید سردار شهید سلیمانی است. در جنگ با داعش که به ظاهر یک نیروی سنی وهابی است و نمایندگی جریان عبری- عربی- غربی را بر عهده دارد، سردار سلیمانی تلاش دارد مجموعهای از نیروهای شیعی، سنی، علوی، مسیحی، عرب، افغان، ایرانی، پاکستانی، سوری و عراقی را در کنار هم فرماندهی کند. در عراق با ظهور داعش به مدد کردها میشتابد و با فتوای جهاد آیتالله سیستانی نیروی حشدالشعبی را با فرماندهی شهید ابومهدی المهندس تشکیل میدهد. در سوریه نیروی دفاع ملی که به بسیج مردمی معروف شد با پیشنهاد سردار شهید همدانی و هدایت شهید سلیمانی تشکیل شد. بسیج مردمی سوریه متشکل از گروههای شیعه، سنی، علوی و مسیحی در مناطق مختلف این کشور بود. این نیروها در گردانهای داوطلب زنان و مردان جداگانه سازماندهی شدند و آموزش سلاحهای ساده مانند کلاشنیکف و نارنجک را دریافت و با ایجاد پستهای ایستبازرسی اقدام به پشتیبانی از ارتش کردند. در جنگ با داعش و تروریسم تکفیری بسیج مردمی سوریه نقش اساسی داشت. سردار «نوعی اقدم» از فرماندهان محور مقاومت راز فرماندهی این نیروی چندملیتی و چندمذهبی را فرماندهی اخلاقپایه سردار سلیمانی میداند و معتقد است سردار شهید با اخلاقی پیامبرگونه با گروهها و جریانهای حاضر در محور مقاومت چنان رابطهای عاطفی داشت که همه فکر میکردند سردار سلیمانی با آنها الفت بیشتری دارد. خود شهید در میان نیروهای محور مقاومت فارغ از هویت ایرانی حاضر میشود. همیشه لباس شخصی میپوشد و تلاش دارد محور مقاومت را هویتی فراقومی و مذهبی بدهد. اگر چه او معتقد به ایدئولوژی شیعی است اما بخوبی بلد است همه مخالفان سیاسی رژیم اسرائیل را در ذیل یک پرچم برای مقابله جمع و با جریان بزرگ مقاومت با هویت شیعی همراه کند.
امروز به نظر میرسد سردار سلیمانی وحدت را به مسلمانان در مقابله با اسرائیل بازگردانده است. نابودی اسرائیل با تعامل و همکاری همه ملتهای مسلمان و همه مذاهب تحقق خواهد پذیرفت و شالوده آن را سردار شهید سلیمانی ریخته است. بیجهت نبود که «اسماعیل هنیه» رهبر حماس با حضور در مراسم تشییع سردار شهید سلیمانی در نماز جمعه تهران، عنوان «شهید قدس» را به این مبارز جهان اسلام داد.
ارسال به دوستان
رهبر انقلاب در سخنانی به مناسبت روز قدس تأکید کردند تداوم مبارزه، سامانبخشیدن به سازمانهای جهادی و گسترش عرصه جهاد در همه سرزمینهای فلسطینی قضیه فلسطین را به گامهای نهایی نزدیک میکند
اسرائیل دوام نمیآورد
فلان دولت اروپایی که باید به خاطر فروش مواد شیمیایی به رژیم صدام تا ابد شرمسار باشد، حزبالله مجاهد سرافراز را غیرقانونی میداند. غیرقانونی آن دولت اروپایی است که هزاران نفر در بانه ایران و حلبچه عراق بر اثر مواد شیمیاییاش به کام مرگ میروند
گروه سیاسی: حضرت آیتالله العظمی خامنهای در سخنانی به مناسبت روز جهانی قدس با اشاره به گشوده شدن فصل جدیدی در مبارزه برای فلسطین بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و ظهور جبهه مقاومت و تغییر موازنه قدرت به نفع مبارزان، 7 توصیه مهم را درباره ادامه جهاد بزرگ و مقدس کنونی بیان کردند. در ادامه متن کامل بیانات معظمله میآید.
بسم الله الرحمن الرحیم
و الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین و صحبه المنتجبین و من تبعهم باحسان الی یومالدین
به همه برادران و خواهران مسلمان در سراسر جهان درود میفرستم و قبولی طاعات آنان در ماه مبارک رمضان را از خداوند مسالت میکنم و پیشاپیش فرا رسیدن عید سعید فطر را به آنان تبریک میگویم و پروردگار کریم را بر نعمت حضور در این ماه ضیافت الهی، سپاس میگویم.
امروز روز قدس است؛ روزی که با ابتکار هوشمندانه امام خمینی رضوانالله علیه همچون حلقه وصلی برای همصدایی مسلمانان درباره قدس شریف و فلسطین مظلوم تعیین شد و در این چند دهه، در این باره نقشآفرینی کرد و از این پس نیز خواهد کرد؛ انشاءالله. ملتها از روز قدس استقبال کردند و آن را همچون نخستین کار واجب، یعنی برافراشته نگهداشتن پرچم آزادی فلسطین گرامی داشتند. سیاست عمده استکبار و صهیونیسم، کمرنگ کردن مساله فلسطین در ذهنیت جوامع مسلمان و به سمت فراموشی راندن آن است و فوریترین وظیفه، مبارزه با این خیانتی است که به دست مزدوران سیاسی و فرهنگی دشمن در خود کشورهای اسلامی صورت میگیرد. حقیقت آن است که مسألهای به عظمت مساله فلسطین چیزی نیست که غیرت و اعتماد به نفس و هوشمندی روزافزون ملتهای مسلمان، اجازه فراموش شدن آن را بدهد؛ هر چند آمریکا و دیگر سلطهگران و پادوهای منطقهای آنان همه پول و توان خود را برای آن به کار گیرند.
اولین سخن، یادآوری بزرگی فاجعه غصب کشور فلسطین و تشکیل غده سرطانی صهیونیستی در آن است. در میان جنایات بشری دورانهای نزدیک به زمان حاضر، هیچ جنایتی در این حجم و با این شدت وجود ندارد. غصب یک کشور و بیرون کردن مردم برای همیشه از خانه و کاشانه و سرزمین اجدادی خود، آن هم با فجیعترین انواع قتل و جنایت و هلاک حرث و نسل و دهها سال تداوم این ستم تاریخی، حقیقتاً یک رکورد جدید از سبعیت و شیطانصفتی بشر است.
عامل و مجرم اصلی این فاجعه، دولتهای غربی و سیاستهای شیطانی آنها بود. آن روزی که دولتهای فاتح جنگ اول جهانی، منطقه غرب آسیا، یعنی قلمروی آسیایی حکومت عثمانی را به عنوان مهمترین غنیمت جنگی، میان خود در کنفرانس پاریس تقسیم میکردند، نیاز به یک پایگاه امن در قلب این منطقه را برای تضمین سلطه دائمی خود بیش از پیش احساس کردند. انگلیس از سالها پیش از آن، با طرح بالفور زمینه را آماده کرده و با همفکری زرسالاران یهودی بدعتی به نام صهیونیسم را مهیای نقشآفرینی کرده بود و اکنون زمینههای عملی آن فراهم میشد. از همان سالها مقدمات را بتدریج در کنار هم چیدند و سرانجام پس از دومین جنگ جهانی با استفاده از غفلت و گرفتاری دولتهای منطقه، ضربه خود را وارد آوردند و رژیم جعلی و دولت بدون ملت صهیونیست را اعلام کردند. آماج این ضربه در درجه اول ملت فلسطین و در درجه بعد همه ملتهای این منطقه بودند.
نگاه به حوادث بعدی منطقه نشان میدهد هدف اصلی و نزدیک غربیها و کمپانیداران یهودی از ایجاد دولت صهیونیست، بنای یک پایگاه حضور و نفوذ دائمی برای خود در غرب آسیا و امکان دسترسی نزدیک برای دخالت و تحمیل و تسلط بر کشورها و دولتهای این منطقه بود. از این رو رژیم جعلی و غاصب را به انواع امکانات قدرتآفرین- چه نظامی و چه غیر نظامی- حتی تسلیحات اتمی مجهز کردند و رشد این غده سرطانی را در پهنه نیل تا فرات در برنامههای خود گنجاندند.
متأسفانه اغلب دولتهای عرب پس از مقاومتهای نخستین که برخی از آنها تحسینبرانگیز بود، بتدریج تسلیم شدند و بخصوص پس از ورود ایالات متحده آمریکا به عنوان متولی مساله، هم وظیفه انسانی و اسلامی و سیاسی، و هم غیرت و نخوت عربی خود را به فراموشی سپرده و با امیدهای واهی به هدفهای دشمن کمک کردند. «کمپ دیوید» مثال روشنی از این حقیقت تلخ است.
گروههای مبارز نیز پس از برخی مجاهدتهای فداکارانه در سالهای نخست، بتدریج به راه بیفرجام مذاکره با اشغالگر و حامیانش کشانده شدند و خط سیری را که میتوانست به تحقق آرمان فلسطین منتهی شود، رها کردند. مذاکره با آمریکا و دیگر دولتهای غربی و نیز با مجامع بیخاصیت بینالمللی، تجربه تلخ و ناموفق فلسطین است. نشان دادن شاخه زیتون در مجمع عمومی سازمان ملل، نتیجهای جز قرارداد خسارتبار «اسلو» نداشت و سرانجام هم به سرنوشت عبرتانگیز یاسر عرفات منتهی شد.
طلوع انقلاب اسلامی در ایران، فصل جدیدی در مبارزه برای فلسطین گشود. از اولین قدمها یعنی بیرون راندن عناصر صهیونیست که ایران دوران طاغوت را یکی از پایگاههای امن خود میشمردند و سپردن محل سفارت غیر رسمی رژیم صهیونیست به نمایندگی فلسطین و قطع جریان نفت، تا کارهای بزرگ و فعالیتهای گسترده سیاسی، همه موجب پدید آمدن «جبهه مقاومت» در کل منطقه شد و امید به حل مساله در دلها شکفت. با ظهور جبهه مقاومت، کار بر رژیم صهیونیستی سخت و سختتر شد - و البته در آینده بسی سختتر هم خواهد شد انشاءالله - ولی تلاش حامیان آن رژیم و در رأس آنان آمریکا در دفاع از آن هم بشدت افزایش یافت. پیدایش نیروی مؤمن و جوان و فداکار حزبالله در لبنان و تشکیل گروههای پرانگیزه حماس و جهاد اسلامی در درون مرزهای فلسطین نه تنها سردمداران صهیونیست، بلکه آمریکا و دیگر ستیزهگران غربی را هم مضطرب و سراسیمه کرد و یارگیری از درون منطقه و از درون جامعه عربی را در صدر برنامههای آنان پس از پشتیبانیهای سختافزاری و نرمافزاری از رژیم غاصب قرار داد. نتیجه کار پرحجم آنان، امروز در رفتار و گفتار بعضی سردمداران دولتهای عربی و برخی فعالان خائن سیاسی و فرهنگی عرب، آشکار و جلوی چشم همه است.
امروز از هر دو سو، فعالیتهای متنوعی در صحنه مبارزه ظهور میکند، با این تفاوت که جبهه مقاومت رو به اقتدار و امید فزاینده و جذب روزافزون عناصر قدرت پیش میرود و به عکس، جبهه ظلم و کفر و استکبار روز به روز تهیتر و مأیوستر و کمتوانتر میشود. نشانه روشن این مدعا آن است که ارتش صهیونیست که یک روز ارتشی شکستناپذیر و برقآسا شمرده میشد و ارتشهای بزرگ 2 کشور مهاجم را ظرف چند روز متوقف میکرد، امروز در برابر نیروهای مبارز مردمی در لبنان و غزه مجبور به عقبنشینی و اعتراف به شکست میشود. با این حال عرصه مبارزه بشدت خطیر و تغییرپذیر و نیازمند مراقبت دائمی است و موضوع این مبارزه، بسی مهم و سرنوشتساز و حیاتی است. هر گونه غفلت و سهلاندیشی و خطا در محاسبات اساسی، زیانهایی سنگین وارد خواهد کرد.
بر این اساس به همه کسانی که دل در گرو مساله فلسطین دارند، چند توصیه میکنم.
1- مبارزه برای آزادی فلسطین، جهاد فیسبیلالله و فریضه و مطلوب اسلامی است. پیروزی در چنین مبارزهای تضمین شده است، زیرا فرد مبارز حتی در صورت کشته شدن هم به «احدیالحسنیین» دست یافته است. جز این، مساله فلسطین یک مساله انسانی است، بیرون کردن میلیونها انسان از خانه و مزرعه و محل زندگی و کسب خود، آن هم با قتل و جنایت، هر وجدان انسانی را آزرده و متأثر میکند و در صورت داشتن همت و شجاعت به مقابله وادار میسازد. پس محدود کردن آن به یک مساله صرفاً فلسطینی و حداکثر عربی، خطایی فاحش است. آنها که سازش چند عنصر فلسطینی یا حکام چند کشور عربی را مجوز عبور از این مساله اسلامی و انسانی میشمرند، بشدت دچار خطا در فهم مساله و احیاناً دچار خیانت در تحریف آنند.
۲- هدف این مبارزه، آزادی همه سرزمین فلسطین - از بحر تا نهر - و بازگشت همه فلسطینیان به کشور خویش است. فروکاستن آن به تشکیل دولتی در گوشهای از این سرزمین، آن هم به شیوه تحقیرآمیزی که در ادبیات صهیونیستهای بیادب از آن یاد میشود، نه نشانه حقجویی است و نه نشانه واقعبینی. واقع آن است که امروز میلیونها فلسطینی به مرتبهای از اندیشه و تجربه و اعتماد به نفس رسیدهاند که بتوانند این جهاد بزرگ را وجهه همت سازند و البته به نصرت الهی و پیروزی نهایی مطمئن باشند، که فرمود: و لینصرن الله من ینصره، ان الله لقوی عزیز؛ بیشک بسیاری از مسلمانان در سراسر جهان آنها را یاری و با آنان همدردی خواهند کرد؛ انشاءالله.
3- هر چند بهره گرفتن از هر امکان حلال و مشروع در این مبارزه مجاز است و از جمله حمایتهای جهانی ولی مؤکداً باید از اعتماد به دولتهای غربی و نیز مجامع جهانی ظاهراً یا باطناً وابسته به آنها پرهیز کرد. آنها با هر موجودیت اثرگذار اسلامی دشمنند؛ آنها به حقوق انسانها و ملتها بیاعتنایند؛ آنها خود عامل بیشترین خسارتها و جنایتها به امت اسلامیاند؛ هماکنون کدام نهاد جهانی یا کدام قدرت جنایتکار پاسخگوی ترورها، قتلعامها، جنگافروزیها، بمبارانها و قحطیهای مصنوعی در چندین کشور اسلامی و عربی است؟
امروز دنیا یک به یک تعداد قربانیان کرونا را در سراسر جهان میشمارد اما هیچکس نپرسیده و نمیپرسد قاتل و مسؤول صدها هزار شهید و اسیر و مفقود در کشورهایی که آمریکا و اروپا در آن آتش جنگ را روشن کردهاند، کیست؟ مسؤول این همه خون به ناحق ریخته در افغانستان، یمن، لیبی، عراق، سوریه و دیگر کشورها کیست؟ مسؤول این همه جنایت و غصب و تخریب و ظلم در فلسطین کیست؟ چرا هیچکس این میلیونها کودک و زن و مرد مظلوم در جهان اسلام را شمارش نکرد؟ چرا کسی قتلعام مسلمانان را تسلیت نمیگوید؟ چرا میلیونها فلسطینی باید 70 سال از خانه و کاشانه خود دور بوده و در تبعید به سر برند؟ و چرا قدس شریف- قبله اول مسلمانان- باید مورد اهانت قرار گیرد؟ سازمان به اصطلاح ملل به وظیفه خود عمل نمیکند و نهادهای به اصطلاح حقوق بشری مردهاند. شعار «دفاع از حقوق کودک و زن» شامل کودکان و زنان مظلوم یمن و فلسطین نمیشود. اینچنین است وضع قدرتهای ظالم غربی و مجامع وابسته جهانی؛ وضع برخی دولتهای دنبالهرو آنان در منطقه هم در بیآبرویی و رسوایی بدتر از آن است که به بیان آید. پس جامعه مسلم غیور و دیندار باید به خود و نیروی درونیاش تکیه کند؛ دست قدرتمند خود را از آستین بیرون آورد و با توکل و اعتماد به خداوند از موانع عبور کند.
۴- نکته مهمی که نباید از نظر نخبگان سیاسی و نظامی جهان اسلام دور بماند، سیاست آمریکا و صهیونیستها در انتقال درگیریها به پشت جبهه مقاومت است. راهاندازی جنگهای داخلی در سوریه و محاصره نظامی و کشتار شبانهروزی در یمن و ترور و تخریب و تولید داعش در عراق و قضایای مشابه در برخی دیگر از کشورهای منطقه، همگی ترفندهایی برای سرگرم کردن جبهه مقاومت و فرصت دادن به رژیم صهیونیست است. برخی سیاستمداران کشورهای مسلمان نادانسته و برخی دانسته در خدمت این ترفندهای دشمن قرار گرفتهاند. راه جلوگیری از اجرای این سیاست خباثتآمیز، عمدتاً خواست و مطالبه جدی جوانان غیرتمند در سراسر جهان اسلام است. جوانان در همه کشورهای اسلامی بویژه کشورهای عربی، نباید توصیه «امامخمینی عظیم» را از نظر دور بدارند که فرمود: هر چه فریاد دارید بر سر آمریکا -و نیز البته دشمن صهیونیست- بکشید.
5- سیاست عادیسازی حضور رژیم صهیونیستی در منطقه یکی از عمدهترین سیاستهای ایالات متحده آمریکاست. برخی دولتهای عربی منطقه که نقش پادوی آمریکا را ایفا میکنند، در این باره به تهیه مقدمات لازم آن، از قبیل ارتباطات اقتصادی و امثال آن پرداختهاند؛ این تلاشها یکسره عقیم و بینتیجه است. رژیم صهیونیستی زائدهای مهلک و زیانبخش برای این منطقه است و به یقین ریشهکن و ازاله خواهد شد و بیآبرویی و سیهرویی برای کسانی خواهد ماند که امکانات خود را در خدمت این سیاست استکباری نهادهاند. برخی برای توجیه این رفتار زشت، استدلال میکنند که رژیم صهیونیستی واقعیتی در منطقه است، بیآنکه به یاد آورند با واقعیتهای مهلک و زیانبخش باید مبارزه کرد و آن را ازاله کرد. امروز کرونا یک واقعیت است و همه انسانهای باشعور، مبارزه با آن را واجب میدانند. ویروس دیرپای صهیونیسم، بیگمان از این پس دیری نمیپاید و به همت و ایمان و غیرت جوانان از این منطقه ریشهکن خواهد شد.
6- اصلیترین توصیه اینجانب، توصیه به تداوم مبارزه و سامان بخشیدن به سازمانهای جهادی و همکاری آنان با یکدیگر و گسترش عرصه جهاد در همه سرزمینهای فلسطینی است. همه باید ملت فلسطین را در این جهاد مقدس یاری کنند. همه باید دست مبارز فلسطینی را پر و پشت او را محکم کنند. ما با افتخار، هر چه در توان داشته باشیم در این راه انجام خواهیم داد. یک روز تشخیص ما این شد که مبارز فلسطینی، دین و غیرت و شجاعت دارد و تنها مشکل او دست تهی از سلاح او است. به هدایت و مدد الهی برنامهریزی کردیم و نتیجه این است که موازنه قدرت در فلسطین دگرگون شد و امروز غزه میتواند در برابر تهاجم نظامی دشمن صهیونیست بایستد و بر آن پیروز شود. این تغییر معادله در بخش موسوم به سرزمینهای اشغالی خواهد توانست قضیه فلسطین را به گامهای نهایی نزدیک کند. تشکیلات خودگردان در این امر، تکلیفی بزرگ بر عهده دارد. با دشمن وحشی جز با اقتدار و از موضع قدرت نمیتوان سخن گفت و زمینه این اقتدار بحمدالله در ملت شجاع و مقاوم فلسطین آماده است. جوانان فلسطینی امروز تشنه دفاع از کرامت خویشند. حماس و جهاد اسلامی در فلسطین و حزبالله در لبنان، حجت را بر همه تمام کردهاند. دنیا فراموش نکرده و نخواهد کرد آن روزی را که ارتش صهیونیست، مرزهای لبنان را شکست و تا بیروت پیش آمد و آن روزی را که قاتل جنایتکاری به نام آریل شارون در صبرا و شتیلا حمام خون به راه انداخت و نیز فراموش نکرده و نخواهد کرد آن روزی را که همین ارتش در زیر ضربات کوبنده حزبالله چارهای جز این نیافت که با دادن تلفات فراوان و با اعتراف به شکست، از مرزهای لبنان عقبنشینی کند و برای آتشبس به التماس بیفتد؛ دست پر و موضع قدرت یعنی این. حال بگذار فلان دولت اروپایی که باید به خاطر فروش مواد شیمیایی به رژیم صدام تا ابد شرمسار باشد، حزبالله مجاهد سرافراز را غیرقانونی بداند. غیرقانونی، رژیمی مثل آمریکاست که داعش را تولید میکند و رژیمی مثل آن دولت اروپایی است که هزاران نفر در بانه ایران و حلبچه عراق بر اثر مواد شیمیاییاش به کام مرگ میروند.
۷- سخن آخر آن است که فلسطین متعلق به فلسطینیان است و باید با اراده آنان اداره شود. طرح همهپرسی از همه ادیان و اقوام فلسطینی -که از نزدیک به 2 دهه پیش از این ارائه کردهایم- تنها نتیجهای است که باید بر چالشهای امروز و فردای فلسطین مترتب شود. این طرح نشان میدهد ادعای یهودیستیزی که غربیان با بوقهای خود آن را تکرار میکنند، به کلی بیاساس است. در این طرح، فلسطینیان یهودی و مسیحی و مسلمان، در کنار هم در یک همهپرسی شرکت و نظام سیاسی کشور فلسطین را تعیین میکنند؛ آنچه قطعاً باید برود نظام صهیونیستی است و صهیونیسم، خود بدعتی در آیین یهود و کاملاً بیگانه از آن است.
در پایان، یاد شهیدان قدس، از شیخ احمد یاسین و فتحی شقاقی و سید عباس موسوی، تا سردار بزرگ اسلام و چهره فراموش نشدنی مقاومت، شهید قاسم سلیمانی و مجاهد بزرگ عراقی، شهید ابومهدی المهندس و دیگر شهدای قدس را گرامی میدارم و به روح امام خمینی عظیمالشأن که راه عزت و جهاد را به روی ما گشود، درود میفرستم و نیز برای برادر مجاهد، مرحوم حسین شیخالاسلام که سالیانی در این راه تلاش کرد، رحمت الهی را مسألت میکنم. در پایان به همه بینندگان عزیز و شنوندگان عزیز عرض میکنم، روز قدس امسال اولین [روز] قدسی است که در آن قاسم سلیمانی عزیز ما حضور ندارد؛ برای شادی روح او، همه یک حمد و یک قل هو الله بخوانید: بسمالله الرحمن الرحیم (۱) الحمدلله ربالعالمین (۲) الرحمن الرحیم (۳) مالک یومالدین (۴) إیاک نعبد و إیاک نستعین (۵) اهدنا الصراط المستقیم (۶) صراط الذین أنعمت علیهم غیر المغضوب علیهم ولا الضالین (۷) بسم الله الرحمن الرحیم قل هو الله أحد (۱) الله الصمد (۲) لم یلد و لم یولد (۳) و لم یکن له کفوًا أحد (۴)
والسلام علیکم و رحمهالله و برکاتهر
ارسال به دوستان
ارسال به دوستان
«وطن امروز» از روند غیرشفاف نقد شدن سهام عدالت توسط بانکهای عامل گزارش میدهد
سهام عدالت در پستوی بانکها
* وزارت اقتصاد: مشمولان میتوانند از 6 خرداد با مراجعه به بانکها نسبت به فروش 30 درصد از سهام عدالت اقدام کنند
گروه اقتصادی: دولت روش نقد شدن سهام عدالت را اعلام کرد و از این پس سهامداران میتوانند با حضور در بانکها 30 درصد سهام خود را بفروشند، البته کارشناسان به مردم پیشنهاد میکنند این کار را انجام ندهند و منتظر باشند ارزش آنها افزایش پیدا کند. دلیل واگذاری مدیریت سهام عدالت به بانکها ایجاد نشدن صف فروش و کاهش ارزش آنها بود. به گزارش «وطن امروز»، پنجشنبه هفته گذشته روابط عمومی وزارت اقتصاد با صدور ابلاغیهای، زمانبندی فروش سهام عدالت برای همه مشمولانی که قصد فروش قسمتی از سهام عدالت را دارند، اعلام کرد.
* 6 خرداد؛ آغاز فرآیند فروش سهام عدالت
مرکز روابط عمومی و اطلاعرسانی وزارت امور اقتصادی و دارایی در اجرای ابلاغیه مورخ 9/۲/۹۹ مقام معظم رهبری (مدظله العالی) مبنی بر آزادسازی سهام عدالت و با عنایت به مصوبه مورخ 30/2/99 شورای عالی بورس طی اطلاعیهای اعلام کرد: کلیه دارندگان سهام عدالت که قصد فروش قسمتی از سهام خود را دارند، میتوانند از روز سهشنبه مورخ 6/3/99 به شعب بانکهایی که قبلا در آن دارای حساب بانکی بوده و شماره شبای آن حساب را به سازمان خصوصیسازی معرفی کردهاند، مراجعه و با تکمیل فرمهای مربوط نسبت به تکمیل سفارش فروش ۳۰ درصد از سهام عدالت خود و تعهدنامه مربوطه اقدام نمایند. این اطلاعیه میافزاید: پس از اتمام مهلت اعلام شده در سامانه سهام عدالت (8/3/99) از تاریخ 10/3/99 بانکها از طریق کارگزاریهای خود یا کارگزاریهای طرف قرارداد، بتدریج نسبت به فروش سهام متقاضیان در بورس اقدام و وجوه حاصله را در قالب توافق شده به حساب آنها واریز خواهند کرد.
* بانکها برنده سهام عدالت
وزارت اقتصاد در حالی نقد شدن سهام عدالت را به بانکهای عامل سپرده که هنوز تعداد سهم و شرکتهای موجود در سبد مشمولان مشخص نشده است. این یعنی مشمولان باید وکالت فروش سهامی را به بانکها بدهند که هیچ اطلاعی درباره جزئیات آن ندارند.
از سوی دیگر عرضه ناگهانی سهام عدالت در بورس منجر به افت قیمت این سهام میشود. در چنین شرایطی دلالان بازار سرمایه و حتی شرکتهای زیرمجموعه بانکها، اقدام به خرید این سهمها به پایینترین قیمت میکنند. به بیان دیگر اعطای وکالت فروش به بانکها در حالی انجام شده که همین بانکها خود یکی از طرفین معامله هستند و سود آنها در فروش این سهام به پایینترین قیمت ممکن به خود است. در واقع این امکان وجود دارد که بانکها به عنوان وکیل سهامداران، با عرضه ناگهانی این سهمها به بازار سرمایه، صف سنگینی برای فروش این سهمها ایجاد کنند و از این طریق قیمت این سهامها به حداقل کاهش یابد. پس از این خود بانکها اقدام به خرید این سهمها با قیمت پایین میکنند.
مسأله دیگر، بیاطلاعی مالک سهام عدالت از مبلغ درآمد فروش سهام خود است. به عبارت دیگر مالک سهام عدالت هیچ اطلاعی از درآمد حاصل از فروش سهام خود ندارد. شفاف نبودن درآمد حاصل از فروش سهام عدالت باعث ایجاد شائبه «کماظهاری بانکها» نسبت به درآمد حاصل از فروش این سهام میشود. در واقع این شائبه وجود دارد که ممکن است بانک این سهام را با مبلغ مشخصی به فروش برساند اما مبلغ به مراتب کمتری را به حساب مالک سهام واریز کند.
* امکان فروش، به معنای تشویق به فروش نیست
پس از این ابلاغیه، سخنگوی ستاد آزادسازی سهام عدالت جزئیات بیشتری از آزادسازی سهام عدالت را تشریح کرد.
حسین فهیمی با بیان اینکه نگهداری بلندمدت سهام عدالت به صرفهتر از فروش آن است، گفت: سهام عدالت برای فروختن نیست، بلکه برای نگهداری بلندمدت است و این امکان فروش به معنای تشویق افراد به فروش نیست، بلکه امکانی برای افراد است و این مزیت فروش همیشه وجود خواهد داشت. وی با بیان اینکه تا سقف 30 درصد پرتفوی امکان سفارشگذاری وجود دارد، گفت: از تاریخ 10 خرداد اجرای عملیات فروش از سوی کارگزاریهای وابسته به بانکها انجام خواهد شد. بعد از چند روز که فروش از سوی کارگزاری انجام شد، مبلغ مربوط از طریق حساب دریافت شده از سوی بانک در اختیار متقاضی قرار خواهد گرفت. سخنگوی ستاد آزادسازی سهام عدالت گفت: بر اساس دستور رئیسجمهور، شبکه بانکی کشور هم به سازوکار فروش و عرضه سهام عدالت اضافه شده است تا فرآیند فروش با سرعت بالایی انجام شود. این فروش سهام با توجه به کشش بازار و منافع سهامداران انجام خواهد شد.
* 10 میلیون نفر روش مستقیم آزادسازی را انتخاب کردهاند
فهیمی با بیان اینکه تاکنون حدود 10 میلیون نفر روش مستقیم آزادسازی سهام عدالت را انتخاب کردهاند، گفت: تا روز هشتم خردادماه وضعیت نهایی سهامداران عدالت که روش مستقیم یا غیرمستقیم را انتخاب کردهاند مشخص خواهد شد اما باید به این نکته توجه داشت که در نهایت افرادی که روش مستقیم را انتخاب کردهاند، میتوانند با مراجعه به شعب بانکی از مزیت فروش فوری 30 درصد پرتفوی سهام عدالت استفاده کنند. وی با اشاره به تعیینتکلیف شرکتهای سرمایهگذاری سهام عدالت استانی گفت: بعد از انجام فرآیند افزایش سرمایه این شرکتها به تناسب شرایط وارد بازار بورس یا فرابورس خواهند شد. در نهایت این شرکتها نیز بدون محدودیت امکان معامله خواهند داشت.
وی افزود: وضعیت نماد این شرکتها تا حدودی شبیه «ایتیاف» خواهد بود اما ساختار حقوقی آنها با «ETF»ها به صورت کلی متفاوت است. به گفته فهیمی، افرادی که روش مستقیم را انتخاب میکنند 36 شرکت سهام عدالت در سیستم معاملاتیشان قرار میگیرد اما افرادی که در روش غیرمستقیم قرار میگیرند، تنها یک شرکت سرمایهگذاری استانی در پرتفوی آنها لحاظ میشود. سخنگوی ستاد راهبری آزادسازی سهام عدالت گفت: این سهام از 10 خرداد به بعد بر اساس شرایط بازار به صورت یکجا یا به صورت تدریجی از طریق کارگزاری و با رعایت مصالح مشمولان سهام عدالت به فروش خواهد رفت.
* ورود 400 هزار میلیارد تومان به بازار سرمایه
مدیر تالارهای بورس منطقهای کشور پنجشنبه هفته گذشته در جلسه هماهنگی ایجاد یک تالار جدید در مراغه گفت: بزودی با آزادسازی سهام عدالت نیاز به معامله در بازارهای منطقهای افزایش خواهد یافت. کیوان شیخی اظهار داشت: تا ۲ ماه آینده و با آزادسازی سهام عدالت ۴۰۰ هزار میلیارد تومان وارد بازار سرمایه میشود. وی افزود: در آینده نزدیک بیش از ۸۰ درصد جامعه درگیر سهامداری خواهند شد از این رو ضروری است مردم را با بورس آشنا کنیم.
* آخرین مهلت انتخاب روش مدیریت سهام عدالت تا 8 خرداد
مشمولان سهام عدالت حدود یک هفته و تا ساعت 24 روز 8 خرداد فرصت دارند نحوه مدیریت سهام خود را مشخص کنند. مشمولان باید توجه داشته باشند که در صورت انتخاب آزادسازی به روش مستقیم، مالکیت و مدیریت سهام عدالت به صورت مستقیم و بدون واسطه به سهامدار سهام عدالت، تخصیص و انتقال خواهد یافت. به عبارت دیگر، به میزان سهام تخصیص یافته به هر فرد در شرکتهای سرمایهپذیر سهام عدالت و به تناسب ارزش مقطع واگذاری، تعدادی از سهام ۳۶ شرکت بورسی تخصیص خواهد یافت. علاوه بر آن، این دسته از مشمولان سهام عدالت، به ازای سهام شرکتهای غیربورسی سرمایهپذیر سهام عدالت، سهام شرکتهای سرمایهگذاری استانی را نیز دریافت خواهند کرد. در واقع افرادی که روش مستقیم را انتخاب کردهاند، سهام شرکتهای بورسی تخصیص یافته روی کد بورسی خودشان منتقل میشود. این افراد از بابت سهام شرکتهای غیربورسی، سهامدار شرکتهای سرمایهگذاری استانی هم خواهند بود.
نکته دیگر اینکه سهامداران میتوانند 2 ماه پس از تاریخ انتخاب روش مذکور با مراجعه به سامانه جامع اطلاعات مشتریان (سجام) به نشانی sejam.ir از تعداد سهام تخصیص یافته نزد شرکتهای سرمایهپذیر سهام عدالت مطلع شوند. بهرهمندی از خدمات قابل ارائه از جمله ایجاد امکان معاملهپذیری سهام تخصیص یافته در آینده منوط به مراجعه به سامانه سجام، ثبتنام و احراز هویت غیرحضوری در مراکز تعیین شده است.
درصورت انتخاب آزادسازی به روش غیرمستقیم، مالکیت و مدیریت سهام عدالت، از طریق شرکتهای سرمایهگذاری استانی ساماندهی خواهد شد و سهامدار حق انتقال به غیر و دخل و تصرف در آن را نخواهد داشت. در این روش سود یا زیان قابل تخصیص به سهامدار بر اساس نحوه عملکرد شرکتهای سرمایهگذاری استانی تعیین و تخصیص پیدا خواهد کرد. با این تفویض اختیار، سهام شرکتهای ذیل سهام عدالت متعلق به سهامدار توسط شرکتهای سرمایهگذاری استانی مدیریت خواهد شد.
افرادی که روش غیرمستقیم را انتخاب میکنند، سهامدار شرکتهای سرمایهگذاری استانی خواهند بود. قرار است شرکتهای سرمایهگذاری استانی در بازار سرمایه پذیرش شوند و سهام این شرکتها مورد خرید و فروش واقع شود. بنابراین این افراد میتوانند نسبت به فروش سهام خود در شرکتهای سرمایهگذاری استانی اقدام کنند.
درباره اینکه چه تضمینی وجود دارد که در روش غیرمستقیم شرکتهای استانی دارایی سهامدار را حفظ کرده و افزایش دهند، باید گفت این موضوع به نحوه عملکرد و میزان موفقیت یا عدم موفقیت مدیران شرکتهای سرمایهگذاری در مدیریت داراییهای تخصیص یافته بستگی دارد.
***
[حتما کد بورسی دریافت کنید اما فقط غیرحضوری]
سهامداران - چه روش مستقیم و چه روش غیرمستقیم را انتخاب کنند - نیازمند کد بورسی هستند اما برای اخذ این کد، فعلا نیاز نیست اقدامی انجام دهند. طبق تصمیماتی که در شورای عالی بورس و سازمان بورس و اوراق بهادار گرفته شده است، هیچ یک از خدمات مربوط به مشمولان سهام عدالت نیاز به مراجعه حضوری نخواهد داشت. چنانچه افراد شماره تلفن همراه و حساب بانکی خود را در سامانه سهام عدالت سازمان خصوصیسازی (samanese.ir) وارد کرده باشند، شرکت سپردهگذاری مرکزی اوراق بهادار و تسویه وجوه به صورت خودکار برای همه مشمولان سهام عدالت کد بورسی صادر خواهد کرد و نیازی به مراجعه حضوری به هیچ جایی نخواهند داشت. در واقع مشمولان سهام عدالت باید توجه داشته باشند که در این مرحله نیازی به اخذ کد بورسی برای سهامداران وجود ندارد. افرادی که کد بورسی دارند نیز نیازی نیست در حال حاضر اقدام خاصی انجام دهند. بعد از اتمام مهلت اعلام شده برای انتخاب روش آزادسازی، در صورت نیاز به اقدام خاص، از سوی مراجع ذیربط به سهامداران اطلاع داده خواهد شد. بنابراین در حال حاضر نیازی به مراجعه جهت دریافت کد بورسی نیست. بنا بر دستور وزیر امور اقتصادی و دارایی برای همه سهامداران سهام عدالت کد بورسی صادر میشود و جزئیات آن اعلام خواهد شد.
ارسال به دوستان
گزارش «وطن امروز» از نوسانات قیمت ارز و طلا در هفته گذشته
دلار روی دست بورس زد
* همکاری کانون صرافان با بانک مرکزی برای کنترل قیمت ارز؛ بازار متشکل ارزی منتفی شد
گروه اقتصادی: قیمت دلار برای اولین بار در سال 99 به مرز 18 هزار تومان رسید؛ شرایطی که آن را رئیسکل بانک مرکزی غیرعادی اما بهتر از سال 97 دانست. به صورت موازی اما بازار سرمایه جز یک روز در تمام روزهای هفته گذشته شرایط بدی را تجربه کرد و شاخصهای آن قرمز بود. به گزارش «وطن امروز»، با فروکش کردن موج اولیه شیوع کرونا بار دیگر رونق به بازار طلا، ارز و مسکن بازگشته است؛ رونقی که با افزایش تقاضای مهارشده توسط کرونا در ماههای گذشته همراه شده و قیمتها را افزایش داده است.
* زمانی که بورس سقوط میکند ارز صعودی میشود
محمود بهمنی، رئیس کل اسبق بانک مرکزی بر موضوع صعود قیمت ارز به هنگام سقوط بورس صحه گذاشت و اظهار داشت: عامل اصلیای که در افزایش قیمتها نقش دارد، نقدینگی است که نباید از آن غافل شویم. نقدینگی ما در 2ماه گذشته حدود ۴۰۰ هزار میلیارد افزایش داشته و از حدود ۲۰۰۰ هزار میلیارد تومان در حوالی عید نوروز به ۲۴۰۰ هزار میلیارد تومان رسیده است. وی افزود: این پول اگر کنترل و نظارت نشود و به بخش تولید نرود، طبیعی است به بخش سفتهبازی وارد خواهد شد. سرمایهگذار زمانی که ببیند سود بانکی کاهش یافته و به ۱۵ درصد رسیده و تورم هم بالای 40-30 درصد است، سرمایهاش را وارد بورس، ارز، سکه، خودرو و... میکند. عامل اصلی اینها نقدینگی لجامگسیخته است. یعنی نقدینگیای که باید به سمت تولید هدایت شود و عرضه را بالا ببرد و قیمت را پایین بیاورد، به سمت ارز، طلا و... رفته است. وی درباره سقوط بورس در روزهای گذشته گفت: شما دیدید نقدینگیای که وارد بورس شد، از حد ظرفیت بازار خارج و سرریز شد. بورس باید ظرفیت بالایی داشته باشد که کشش این میزان نقدینگی را داشته باشد. بهمنی پیرامون ارتباط سقوط بورس در روزهای اخیر و افزایش نرخ ارز در همین بازه زمانی اظهار داشت: بازارها همه با هم ارتباط دارند. زمانی که بورس پایین میآید، نقدینگی به بازار ارز سوق پیدا میکند. این نقدینگی که وارد بورس شده، اگر بتواند تولید را رونق دهد (مانند عرضههای اولیه که به افزایش سرمایه شرکتها میانجامد)، خوب است ولی این سهامی که دست به دست بین مردم خرید و فروش میشود که به سمت تولید نمیرود، اگرنه بورس بهترین بازار است، زیرا دارای شفافیت و قیمتها مشخص است و ارزشهای واقعی تعیین میشود.
در همین حال، نمایندگان کانون صرافان ایران در جلسهای با بانک مرکزی بر همکاری هرچه بیشتر با بانک مرکزی تاکید کردند. مهمترین تصمیمات گرفته شده در این جلسات عبارتند از:
۱- همکاری مستقیم بانک مرکزی با صرافیهای رسمی برای تقویت چرخه خدماترسانی در سامانه نیما و حضور بیش از پیش برای پاسخگویی به خریداران ارز در سامانه نیما
۲- استفاده از ظرفیت شبکه رسمی صرافان سراسر کشور جهت تنوعبخشی در ارسال حوالجات و ارائه خدمات ارزی
۳- اعلام کانون صرافان به عنوان تنها تشکل رسمی حوزه ارز در بخش خصوصی به هموطنان
۴- فرهنگسازی و اطلاعرسانی به عموم مردم جهت عدم حضور در بازار ملتهب
۵- استفاده از خدمات نوین در تمام صرافیهای مجاز برای افزایش تنوع، سرعت ارائه خدمات و کاهش زمان مراجعه به صرافی با توجه به شیوع ویروس کرونا
۶- افزایش ارتباط تنگاتنگ صادرکنندگان و صرافیهای مجاز برای روانسازی چرخه تبادلات ارزی در نقل و انتقالات ارز توسط شبکه کارگزاری صرافیها در سراسر دنیا و تسریع بازگشت ارزهای صادراتی
۷- پیشنهاد استفاده از ارزهای دیجیتال برای افزایش توان تبادلاتی در چرخه بازگشت ارز و تسهیل تبادلات ارز
۸-تلاش برای شناساندن و معرفی کانالها و وبسایتهای غیررسمی که با برهم زدن آرامش روانی سعی در ایجاد نوسان در بازار ارز دارند.
این جلسه و تصمیمات احصا شده در آن را میتوان پایان تلخ ایجاد بازار متشکل ارزی خواند؛ بازاری که قرار بود بهمنماه سال 97 ایجاد شود و ارتباطی مستقیم بین بازار ساز و فروشندگان و خریدار ایجاد کند.
به نظر میرسد بانک مرکزی همین شیوه تزریق ارز در صرافیهای رسمی را میخواهد ادامه دهد؛ روشی که به اعتقاد اکثر کارشناسان بسیار رانتزا و بستری برای سوءاستفاده صرافیهاست.
* نرخهای فعلی بازار طبیعی نیست
گرانیهای اخیر ارز رئیس کل بانک مرکزی را به صداوسیما کشاند. عبدالناصر همتی با بیان اینکه نمیخواهیم در نرخ ارز دخالت کنیم، گفت: نرخهای فعلی بازار طبیعی نیست. وی در خبر ۲۱ شبکه یک با بیان اینکه از اسفندماه تاکنون 3 اتفاق رخ داد، گفت: اول تحریمها و فشار حداکثری و تحت تأثیر قرار دادن راههای ورود پول و فروش نفت ایران بود اما 2 اتفاق مهم دیگر یعنی شیوع کرونا و سقوط شدید قیمت نفت در اسفند و فروردینماه موجب شد در صادرات و ورود ارز اختلال رخ دهد. رئیس کل بانک مرکزی با بیان اینکه نرخهای فعلی بازار طبیعی نیست، افزود: نرخهای پیش از اسفندماه، نرخهایی بود که اقتصاد کشور بر اساس آن پیش میرفت اما بعضی شایعات و جوسازیها و تخمینها درباره نرخ تورم سال جاری، باعث شد التهاب در بازارها تشدید شود اما این موارد قابل مدیریت است و حتما نرخ فعلی تعدیل خواهد شد.
ارسال به دوستان
حال یا جان؟!
* با وجود هشدارهای وزارت بهداشت درباره موج دوم کرونا در کشور، ترافیک در جادههای منتهی به شمال باز هم دردسرساز شد
گروه اجتماعی: با وجود توصیه اکید وزارت بهداشت درباره اجتناب از سفر در ایام منتهی به عید فطر، جادههای شمال کشور پرترافیک شد.
به گزارش «وطن امروز»، از چند روز قبل مسؤولان وزارت بهداشت از مردم خواستند فاصلهگذاری اجتماعی را رعایت کنند و به سفر نروند اما جادههای شمال کشور در 2 روز گذشته مملو از مسافر بود تا زنگ خطر بلندتر از گذشته به صدا درآید. سرهنگ نادر رحمانی، رئیس مرکز اطلاعات و کنترل ترافیک پلیس در این باره گفت: بر اساس آخرین گزارشهای دریافتی هماکنون (صبح دیروز) ترافیک در مسیر جنوب به شمال محور هراز از محدوده منظریه تا پلور و از تونل وانا تا بایجان، نیمه سنگین و طول محور پر حجم و روان گزارش شده است. ترافیک در مسیر آزادراه تهران به شمال از تونل 15 تا شهرستانک نیز نیمه سنگین است. رئیس مرکز اطلاعات و کنترل ترافیک پلیس راهور ناجا از ترافیک نیمه سنگین در مسیر جنوب به شمال محور کرج-چالوس نیز خبر داد و در این باره گفت: ترافیک در مسیر جنوب به شمال محور کرج-چالوس در محدوده آسارا تا پمپ بنزین نساء نیمهسنگین و طول محور پرحجم و روان گزارش شده است. محور قزوین به رشت از رودبار تا منجیل نیز پرحجم و روان گزارش شده و سایر محورهای مواصلاتی کشور از جوی آرام و ترافیکی روان برخوردارند.
وزیر بهداشت اعلام کرد اگر موج جدید کرونا در کشور شروع شود روزهای سختی در انتظار کشور خواهد بود.
به گزارش «وطن امروز»، سعید نمکی با تشریح آخرین وضعیت کرونا در کشور گفت: از مردم عزیز خواهش میکنم در تعطیلات عید فطر هم به مسافرت نروند. بزرگترین نگرانی ما این است که با عدم رعایت فاصلهگذاری و پروتکلها دوباره گرفتار پیکهایی از بیماری در کشور باشیم.
وزیر بهداشت افزود: در حال حاضر در استان خوزستان و بعضی از استانهایی که خیزهای جدیدی از بیماری را برداشتند، میبینیم که کاملا منطبق بر عدم رعایت اصول و پروتکلها بودند، لذا از مردم خواهش میکنم تعطیلات عید فطر را هم مانند سایر همراهیهایی که با مجموعه دولت و وزارت بهداشت داشتند، رعایت کنند و سفر نروند. سفرهای جدید به معنای ابتلاهای جدید به «کووید- ۱9» است. وی عنوان کرد: در حال حاضر جمعیت کشور که هنوز به بیماری مبتلا نشده است، در بسیاری از مناطق، بیش از ۹۰ درصد است. اگر اتفاق جدیدی بیفتد و خدای نکرده این گرفتاری باعث خیز جدید بیماری در کشور شود، واقعا برای بنده و همکارانم بسیار کار سخت و نفسگیری خواهد شد، ضمن اینکه عزیزانی که برای گذراندن اوقات خوش به سفر میروند، برای یک مدت طولانی بیماری را با خودشان به همراه میآورند، ضمن اینکه همه از این بستر جان سالم به در نمیبرند. متاسفانه در بحران کرونا، تعداد قابل توجهی از هموطنانمان را از دست دادیم.
وزیر بهداشت تاکید کرد: از مردم درخواست دارم فعلا سفر نروند و در استانهای قرمز که در حال حاضر برای ما مشکلساز هستند، تردد نکنند. این تصور که با گرم شدن هوا بیماری مهار خواهد شد، یک خیال بسیار بیهوده است، استانهای گرمسیر ما دچار بیماری هستند و خواهشم این است که هموطنان عزیز بیشتر همراهی کنند تا بتوانیم تا پایان خرداد شاهد وضعیت مطلوبتری باشیم.
* سفر به مناطق سفید کرونایی هم خطرناک است
غیر از وزیر بهداشت، سایر مسؤولان این وزارتخانه نیز از مردم درخواست کردهاند در تعطیلات خرداد به سفر نروند.
ایرج حریرچی، معاون کل وزارت بهداشت گفت: اصلیترین عامل شیوع بیشتر کرونا، افزایش تعداد تماس افراد با دیگران است. وی با اشاره به فرارسیدن تعطیلات عید فطر، افزود: مردم از دید و بازدید محروم هستند و ما احساسات آنها را درک میکنیم اما به عنوان یک برادر از همه هموطنان خواهش میکنم به سفرهای غیرضروری نروند. حریرچی ادامه داد: سفر به مناطق قرمز باعث میشود خودمان به خطر بیفتیم و سفر به مناطق سفید باعث میشود مردم آن شهرها به خطر بیفتند. معاون کل وزارت بهداشت افزود: از مردم میخواهیم چند هفتهای به ما فرصت دهند تا بتوانیم خدمتگزاری خودمان را کامل کنیم.
* ۲۰ درصد موارد کرونا با علائم گوارشی شروع میشود
رئیس هفته سلامت گوارش گفت: ۲۰ درصد موارد کرونا در کشور با علائم گوارشی شروع میشود.
دکتر رضا ملکزاده در نشست خبری که به مناسبت هفته سلامت گوارش در پژوهشکده گوارش و کبد بیمارستان شریعتی تهران برگزار شد، افزود: در ابتدا که کرونا شروع شد، توجه افراد به مشکلات ریوی بود اما در ادامه این بیماری با علائم دیگری همراه شد. وی با عنوان این مطلب که ویروس کرونا 3 قسمت بدن را درگیر میکند، گفت: این ویروس از طریق بینی و حلق، ریه و دستگاه گوارش فرد را درگیر میکند. ملکزاده با اشاره به گزارشهایی از ابتلا به کرونا با علائم گوارشی در کشور، افزود: حدود ۲۰ درصد موارد کرونا در کشور با علائم گوارشی شروع میشود.
رئیس هفته سلامت گوارش گفت: علائم گوارشی بیماری کرونا با دلدرد، اسهال و حالت تهوع همراه بوده و این در حالی است که حتی ریه فرد مبتلا درگیر نشده است.
ملکزاده همچنین به علائم کبدی در مواردی از ابتلا به کرونا اشاره کرد و افزود: علائم کبدی هم میتواند یکی از عوارض کرونا باشد.
ارسال به دوستان
به بهانه پانزدهمین سالروز درگذشت محمدرضا آقاسی،شاعرحماسهسرای انقلاب
تیغ بیرون از نیام
* دست شعر را گرفت و به میان مردم برد
حسین قرایی*: سال دوم دبیرستان بودم. هر وقت معلم از حافظ و سعدی و مولوی میگفت با شعرشان ارتباط برقرار نمیکردم. زمانی که دبیران ادبیات به زور میگفتند «فلان شعر را باید حفظ کنید، نمره دارد!» با بیمیلی تمام و یکی ـ دو ناسزا در دل به معلم و شاعر، قربه إلی الله به معلم اقتدا میکردم و شعر را از بر.
سال 78 (دوم دبیرستان) یکی از دوستان، نوار کاستی به من داد که شاعری در آن با حماسه و فریاد میخواند:
چارده گیسوی درهم ریخته
چارده حبل فلک آویخته
وقتی به این شعر گوش سپردم، آهنربای کلامش مرا به حفظ کردنش کشاند و هرکس که میهمان خانهمان میشد مداوم برایش میخواندم و از گدازههای آتشفشان شعر فراری میشد!
چارده ماه فلک پرواز کن
چارده خورشید هستی ساز کن
چارده پرواز در هفت آسمان
هر یکی رنگینتر از رنگینکمان...
با این آتشی که آقاسی در کوره دلم برپا کرده بود، با دنیای ادبیات آشتی کردم و همین اشعار شعلهور باعث شد به دنبال شاعران دیگر بروم؛ از رودکی سمرقندی تا قیصر امینپور و سیدحسن حسینی و سلمان هراتی و علیرضا قزوه و... و در دانشگاه ادبیات بخوانم. همان سال 78 دفتری برداشتم و هر روز چند بیت از شاعر «چارده گیسو» را حفظ میکردم. روز به روز به حفظیاتم افزوده میگشت تا آنجا که حدود هزار بیت در دفتر نوشتم و حفظ کردم. خیلی از آن ابیات در کتاب گزیدهای که «شمع بیتالمال را خاموش کن» نام گرفته است، نمایان است.
از آن سال تاکنون 21 بهار گذشته است. در این 21 بهار، در جستوجوی شعر آقاسی بودم و با دوستان و همراهانش گفتوگوهای مفصلی داشتم تا دنیای شعرش را بهتر بشناسم. اگر فرصتی دست دهد این گفتوگوها را منتشر خواهم کرد. یکی از ویژگیهای آقاسی که در این گپوگفتها پردهبرداری میشود، شوریدگیاش به شعر و کلمه است. مثلا در یکی از آنها «یوسفعلی میرشکاک»ـ که استاد آقاسی است- میگوید: «در سرویس ادبی کیهان نشسته بودم، یک بنده خدایی با یال و کوپال ویژهای وارد شد و گفت آقا ما شعر آوردیم! مسؤول صفحه شعر هم بنده بودم. شعرهایش را خواندم و پاره کردم و در سطل آشغال ریختم. خندید! گفت: حالا چه کار باید بکنم؟! گفتم: حال و حوصله داری شاگردی کنی؟ گفت: «تا قیامت!» گفتم: پاشو بریم. آمدیم بیرون و من همین جوری مخ این بنده خدا را به کار گرفتم تا به حوزه هنری رسیدیم. آن روز، روز کلاسهای من در حوزه بود. پای این کلاسها ماند و وقت گذاشت. چون بعد از کلاسها نقد حضوری داشتیم، با شاگردهای برجسته کلاس، بعد از رفتن بقیه در کانتینر مینشستیم و تا ساعت 12-11 شب، شعرهایشان را مصراع به مصراع، بیت به بیت «نقد فنی» میکردم که یاد بگیرند. بعد به آنها تمرین میدادم که مثلا 10 بیت در بحر «رمل مقصور» راجع به «عاشورا» مشق کنند، بعد این تمرینها را میدیدم یا مثلا راجع به مضامین دیگر شعر میخواستم. او هم پیگیر بود و مطالعه میکرد و میسرود».1
دهه 70 یکی از تریبونهای شعر و فرهنگ، رسانهای به نام، «محمدرضا آقاسی» بود. او «شاعر رسانه»ای بود که طریقه شعرخوانیاش «خلاف آمد عادت» بود؛ نوع پوشش، موهای بلند و استفاده از حرکات دست و سر هنگام شعرخوانی، مکث کردن روی واژههای خاص، کوتاه و بلند کردن صدا در بزنگاههای شعرخوانی، از او شاعری ساخته بود که با قافیه، قیافه نمیگرفت.
مسلماننمایان تکنوکرات!
رهاوردتان چیست جز منکرات؟
شما گر نماینده مردمید
چرا مات و مبهوت و سر درگمید؟
شمایی که دین را به نان میدهید
کجا در ره عشق، جان میدهید؟
نمایندگانی کز این امتند
خداباور و تشنه خدمتند
اگر خشم دینی ملایم شود
بر این سرزمین، غرب حاکم شود
شاید اینگونه ابیات آقاسی کمتر از شاعرانگی مایه داشته باشد ولی خون اعتراض در رگ بیتهای شعرش چشمنوازی میکند. معتقدم آقاسی در شعرهایی از این طیف و طایفه، جرأت سرودن و تازگی را توأمان در قالب شعار ریخته و خوب از عهده کار برآمده است.
در تاریخ ادب فارسی، شاعران زیادی با عنوان «مردمی» قلمداد میشوند ولی من در دوره معاصر، بویژه از مشروطه به این طرف، که شعر اجتماعیتر میشود، ندیدهام صاحبنظران حوزه ادب فارسی راجع به شاعری اینچنین بگویند و راجع به او اینگونه روایت کنند: «آقاسی را به سازمان تبلیغات مشهد دعوت کردیم. سالن اجتماعات آنجا 600 نفر بیشتر ظرفیت نداشت. با حضور آقاسی، آن سالن اجتماعات مملو از جمعیت میشود و 3 طبقه سازمان تبلیغات از مشتاقان شعر او پر میگردد. تا آنجا که از ترس فروریختن ساختمان و... آتشنشانی را در جریان قرار دادیم».2 یا مثلا روایت غلامرضا آقاسی-فرزند مرحوم آقاسی- از سفرشان به شیراز و برخی روستاهای آن سامان شنیدنی است که میگوید مساجد روستا سرشار از جمعیت میشد و مردم به شعرخوانی پدرش علاقه وافری نشان میدادند. شاهد مثالهای گوناگونی از افراد مختلف درباره استقبال مردم از اشعار آقاسی هست که حیرتانگیز است و باید این روایتها در دفتری گردآوری و تدوین شود.
محمدرضا آقاسی، جماعت مشتاق شعر فارسی را به اشک و حماسه و مهربانی و لبخند و بیم و امید و عشق و اعتراض و... میهمان میکرد. همه این مضامین، او را به یک رسانه تبدیل کرده بود؛ رسانهای که برخی اوقات برفکی هم میشد ولی حافظه عجیبش هنگام شعرخوانی این برفک را کنار میزد و یکی، دو ساعت جماعت را میخکوب خود میکرد.
از ویژگیهایی که در چشمانداز رنگینکمانی شعر آقاسی قابل درنگ است «اعتراض» است و «اعتراض»! اعتراض در چارچوبی عقلایی. اکثر اعتراضهای این شاعر دردمند، با روحیه انقلابیاش گره میخورد. حاصل این گرهخوردگی است که مثنوی تحسینآمیز «شیعهنامه» را رقم میزند.
جان مولا حرف حق را گوش کن
شمع بیتالمال را خاموش کن
شیعگی آیا شکم پروردن است؟
یا به روز جنگ عذر آوردن است؟
شیعگی آیا فقط خوابیدن است؟
روی مولا را به رویا دیدن است؟
دوستی نقل میکرد در مجلسی نشسته بودیم که کارمندان شهرداری و شهرداران آنجا جمع بودند. آقاسی رفت پشت تریبون، اولین شعری که خواند این بود؛
سرافرازان برای سرفرازی
ضرورت دارد آیا برجسازی؟
میگفت میدیدم یکییکی افراد از صف اول دارند بلند میشوند و بیرون میروند! آقاسی شعر را به دقیقه اکنون، با توجه به شرایط فرهنگی- اجتماعی میسرود. اگر قدری بیشتر در شعر آقاسی غور کنیم اینمواقع شعرش به یک سخنرانی حماسی هنرمندانه تبدیل میشود.
یادم نمیرود در یکی از شبهای احیای ماه مبارک رمضان در مسجدی برای شعرخوانی دعوت بودم که شعر «شیعهنامه» آقاسی را خواندم، بعد از مراسم یکی از مسؤولان جلویم را گرفت و با خشمی مسؤولانه گفت چرا میگویی:
جان مولا حرف حق را گوش کن
شمع بیتالمال را خاموش کن
آن شب حظ کردم که دشنه مطالبهگرایانهام بر دل این مسؤول فرونشسته است!
آقاسی دلداده فرهنگ عاشورا بود. او علاوه بر توجه به سوگ در حماسه عاشورا، از مفاهیم کلیدی دیگر آن غافل نیست؛ پیامهایی که در واژههای سرخ شعرش نهان است. عشق حسینی را در جان آگاه دوستداران فرهنگ شیعی شعلهور میکند.
آقاسی بین عاشورا و انتظار در تردد بود و برای دفاع از آرمانهایش سینه سپر میکرد و از مواهب مادی و دنیایی دست شسته بود. به مدد همین تردد، به تفکر رسیده بود که اینگونه میخروشید:
کربلا بر شیعه نامکشوف نیست
حکمتش جز امر بالمعروف نیست
امر بالمعروف نهی از منکر است
شیعه بیامر و بینهی ابتر است
و شیعهای که در خود باشد و فقط به خود مشغول، اینگونه از نظرگاه این شاعر عاشورایی مذمت میشود:
ای شمایی که در خود خزیدید
شیعه راستین یزیدید!
آقاسی در جایجای شعرخوانیاش به اینکه عاشق فرهنگ حسینی است میبالد و انقلاب اسلامی را متأثر از عاشورای حسینی میداند. دلش برای انقلاب میسوزد و دقیقا به جهت همین دلسوزی است که زخم میخورد ولی از پای نمیافتد و دوباره برمیخیزد و شمشیر میزند.
ای خداوندان ملک عافیت
والیان مسند اشرافیت
ای خداوندان رنگیننامهها
صاحبان مکر در هنگامهها
من یقین دارم مسلمان نیستید
چون ولی را تحت فرمان نیستید
من در این آشفتهبازار شما
پرده برمیدارم از کار شما
دم ز تضعیف ولایت میزنید
تا مگر از ریشه دین را بر کنید
بر سر ما سایه دست خداست
سینه ما گوشهای از کربلاست
حافظ این ملک تیغ حیدر است
تیغ او از تیغتان براتر است
مهر این امنیت از مهر علی است
جان ما آیینه امر ولی است
و هنرمندی با این روحیه دفاع از آرمانها از حوزه هنری وقت- که باید هنرمندان جبهه فرهنگی انقلاب را روی سر بگذارد- اخراج میشود! ولی این شیعه شورشی اینجا هم کوتاه نمیآید و رندانه میگوید:
از آن روزی که در خون پر گشودم
به دارالکفر ممنوعالورودم
از نظرگاه زیباییشناسی و نقد فنی و ادبی آثار وی قابل بررسی است، البته دانشگاه هنوز آنچنان که باید و شاید با ادبیات معاصر آشتی نکرده است! در کتابهای درسی هم توجهی به او نمیشود. واقعا اشعار پر شور و شر محمدرضا آقاسی به درد علاقهمند کردن دانشآموزان به ادبیات نمیخورد؟!
توی نجف یه خونه بود که دیواراش کاهگلی بود
اسم صاحب اون خونه مولای مردا علی بود
معتقدم شعرهایی از این جنس ذوق دانشآموزان مقطع ابتدایی را با مفاهیم بلند شیعی آشنا میکند.
شعر آقاسی از صنایع لفظی و معنوی پر است. او هرگاه از این صنایع بهره میبرد زیبایی شعرش را ضریب میدهد؛ مثلا به بیت زیر با دقت بیندیشید!
کاروانی بیسر و بیسرپرست
غل به گردن خشک لب، تاول به دست
او از صنعت «واجآرایی» بهره برده ولی تکرار چهارپاره صامت «س» کلمه سر را نیز به ذهن متبادر میکند و خواننده با خواندن این بیت به یاد سر مبارک امام حسین(علیهالسلام) میافتد. از این هنرنماییهای شاعرانه در کارهای آقاسی زیاد است ولی دقت روی هر کدام از این ابیات ما را به اینجا میکشاند که شاعر از لطافتهای ادبی بهرههای فراوانی برده است. مثلا با خواندن این بیت به جهت تکرار «ش» کلمه اشک در ذهن، جان میگیرد و اشک میهمان چشم میشود:
کاروان از بس که آتش دیده بود
اشک در چشمانشان خشکیده بود
به برخی از صنایع شعری که آقاسی از آنها سود جسته است، اشاره میکنم و رد میشوم.
خواب میدیدم که در بیداریام
در مسیر کاروانی جاریام (پارادوکس)
بال مرد حق بود دست دعا
لیس للإنسان إلا ما سعی (تضمین)
یقین دارم به جرم فتح خیبر
فدک در دست آل مرحب افتاد (تلمیح)
چارده گیسوی درهم ریخته
چارده حبل فلک آویخته (استعاره)
دویدم تا ز غربت وام گیرم
رهی از کربلا تا شام گیرم (مراعات نظیر)
آقاسی شاعری بود که در 46 سال زندگیاش با کلمات خوشساخت و خوشتراش شیعیاش، چوبدار خویش را به این سو و آن سو میکشید:
حیدرا یک جلوه محتاج توام
دار بر پا کن که حلاج توام
او در اکثر شهرهای این مملکت و برخی کشورها نیز شعرخوانی داشته است.
در تاریخ ادبیات فارسی، شاعران ارجمند متعددی یافت میشوند که کتابهایی از آنها به یادگار مانده ولی آقاسی این توفیق را داشت که مردم بدون کتاب شعر، خیلی از اشعارش را از بر و با آن زندگی کنند. او توانست فاصله مردم با شعر را کم کند.
خدمات گرانبهای این شاعر به شعر فارسی باید مفصلتر بیان شود و هرکدام از آنها تبیین شود تا از مسیر شناختن رسانهای به نام «محمدرضا آقاسی» غبارزدایی شود.
3-2 سال است که در مراسم سالگرد درگذشت او در بهشت زهرا شرکت میکنم، یک عده آنجا شربت میدادند و یک عده کیک و یک عده حلوا و... از «غلامرضا» پرسیدم این جماعت را میشناسی؟ گفت: نه! حاجی را دوست دارند و هر سال سر مزارش شربت و کیک پخش میکنند. این گوشهای از مردمی بودن آقاسی است. او از میان همین مردم بود، برای مردم شعر خواند، حرفهایی از جنس مردم زمانهاش زد. دست شعر را گرفت و به میان مردم برد.
* دانشجوی دکترای زبان و ادبیات فارسی/ پژوهشگر و منتقد ادبی
------------------------------------------------------
پینوشت:
1- مصاحبه نگارنده با یوسفعلی میرشکاک
2- مصاحبه نگارنده با مصطفی محدثی خراسانی
ارسال به دوستان
سیدحسن نصرالله در سخنانی به مناسبت روز جهانی قدس:
جنگ اصلی با آمریکاست
سیدحسن نصرالله، دبیرکل حزبالله لبنان روز گذشته در سخنرانی خود به مناسبت روز جهانی قدس با تاکید بر اینکه جنگ واقعی، جنگ با ایالات متحده آمریکاست و اسرائیل در خط مقدم قرار دارد، گفت: فلسطین از بحر تا نهر ملک ملت فلسطین است و آوارگان فلسطینی باید به کشورشان بازگردند.
اهم مطالب مطرح شده از سوی دبیرکل حزبالله لبنان به شرح زیر است:
فلسطین از بحر تا نهر ملک فلسطین است و این حق آوارگان است که به کشورشان بازگردند. مواضع ما در قبال مسأله فلسطین و قدس و مقدسات و رژیم اشغالگر، اعتقادی، قانونی، انسانی و اخلاقی است.
کسانی که تصور میکنند با راهاندازی جنگ، ترور و تحریم و محاصره، مواضع ما در قبال فلسطین تغییر میکند، در اشتباهند.
حق بازگشت فلسطینیان، با گذر زمان از بین نخواهد رفت و آنچه دزیده یا غصب شده، غیرقانونی است، حتی اگر همه جهانیان آن را به رسمیت بشناسند.
مقاومت تنها راه برای آزادی فلسطین است و مسؤولیت بازپسگیری سرزمین فلسطین و مقدسات آن بر عهده ملت فلسطین و امت اسلامی است.
جنگ و درگیری برای آزادسازی فلسطین ممکن است سالهای متمادی طول بکشد اما فرسایشی بودن این جنگ نباید باعث یأس و ناامیدی مردم شود.
مقاومت باید ادامه داشته باشد. نسل جدید اگر احساس میکنند قادر به مقاومت نیستند، نباید برای مشروعیت اشغالگری توجیه بیاورند و آن را به رسمیت بشناسند.
جنگ واقعی، جنگ با ایالات متحده آمریکاست و اسرائیل در خط مقدم آمریکایی قرار دارد که از آن حمایت نظامی، امنیتی، اقتصادی و سیاسی میکند.
تنها راه آزادسازی فلسطین و مقدسات آن مقاومت است و در پیش گرفتن هر روشی جز مقاومت، وقت تلف کردن است.
آمریکا از همه امکانات و روابط خود برای تقویت و تثبیت اسرائیل در منطقه استفاده و با هدف حمایت از اسرائیل، جنگها را در منطقه راهاندازی میکند.
ایران مرکز ثقل محور مقاومت است و به همین دلیل بیش از سایر کشورها مورد هجمه محور آمریکایی ـ اسرائیلی قرار میگیرد.
طرح آمریکا و اسرائیل برای اعمال فشار داخلی علیه رهبری ایران و همچنین طرح رژیم صهیونیستی برای جنگ آمریکا علیه ایران با شکست مواجه شد.
رژیم صهیونیستی در طرحهای ضدایرانی خود روی گروههای تکفیری حساب باز کرده بود که با شکست مواجه شد و اکنون نیز روی کرونا حساب باز کرده که باز هم شکست خواهد خورد و ایران از این آزمایش قوی نیز سربلند بیرون خواهد آمد.
حمایت و حفاظت از عراق با سناریوی رژیم صهیونیستی مغایرت دارد، زیرا اسرائیل در ایجاد آشوب و فتنه در عراق نقش دارد. آمریکا و اسرائیل روی جنگ طایفهای در عراق و منطقه حساب باز کردهاند.
سناریوی آمریکایی- اسرائیلی برای براندازی دولت سوریه ناکام ماند؛ همانطوری که سناریوی آنها در یمن با شکست مواجه شد. شکست جنگ یمن تاثیر زیادی روی معامله قرن گذاشته است.
رژیم صهیونیستی برای کنار زدن محور مقاومت، روی اوضاع اقتصادی لبنان تمرکز کرده است ولی ما در لبنان با اتکا بر توانایی خود بر این بحران غلبه خواهیم کرد.
هیچ فلسطینیای وجود ندارد که معامله قرن را تایید کند و این شکست بزرگی برای آمریکا و رژیم صهیونیستی است. اسرائیل از وقت باقیمانده ریاستجمهوری ترامپ در کاخ سفید سوءاستفاده میکند، زیرا ریاستجمهوری ترامپ فرصتی تاریخی برای تلآویو است.
کشورهای عربی باید با همه امکاناتی که در اختیار دارند، مانع عادیسازی روابط شوند. سرنوشت عادیسازی شکست است و باید متوقف شود.
شهادت سردار سلیمانی ضربه بزرگی برای مقاومت است اما خون او محور مقاومت را تقویت میکند. با شهادت رهبران مقاومت، ایمان ما برای ادامه مقاومت بیشتر میشود.
ارسال به دوستان
بررسی قواعد حقوقی، نحوه مواجهه دولتها و راهکار ایران برای حل مسأله فلسطین
مقاومت و همهپرسی
* تجمعات خودجوش مردم به مناسبت روز قدس با رعایت ملاحظات مربوط به کرونا
سرزمین فلسطین در زمان تجزیه امپراتوری عثمانی در سال 1919، سرزمینی بدون سکنه یا بدون صاحب نبود. مردم فلسطین در دوره حکومت امپراتوری عثمانی مانند سایر مردمان ساکن در قلمرو آن، همه شرایط لازم را برای برخورداری از حاکمیت داشتند. بر همین مبناست که در میثاق جامعه ملل و نیز حکم سرپرستی بریتانیا، فلسطین به منزله ملتی مستقل به رسمیت شناخته شد. اما حق تعیین سرنوشت ملت فلسطین نهتنها به موجب حکم سرپرستی بریتانیا به واسطه تعهد این دولت بر ایجاد «وطن ملی یهود» در فلسطین بلکه در اجرای قطعنامه 181 مجمع عمومی ملل متحد در نوامبر 1947، مبنی بر تقسیم این سرزمین و اختصاص 56 درصد آن به یهودیان اکثرا مهاجر، نقض شد. از سوی دیگر با تشکیل رژیم صهیونیستی بخش دیگری از سرزمین فلسطینیان در جریان جنگهای سالهای 1948 و 1949 و بقیه آن بعد از جنگ 6 روزه اعراب و اسرائیل در سال 1967 اشغال شد و پس از گذشت بیش از نیم قرن نهتنها همچنان در اشغال نظامی است، بلکه رژیم اشغالگر با ساخت شهرکهای مسکونی متعدد در کرانه باختری، بخشی از یهودیان مهاجر را در این شهرکها اسکان میدهد.
هیچ یک از تلاشهای مسالمتآمیز به عمل آمده، از جمله مذاکرات صلح فلسطینیان با اسرائیل، نتیجهای در تحقق حق تعیین سرنوشت و پایان بخشیدن به اشغال نظامی نداشته است. این رژیم با نقض حقوق بشردوستانه حاکم در دوره اشغال نظامی بویژه در جریان جنگهای متعدد در نوار غزه، مرتکب جنایت جنگی و جنایت علیه بشریت و مردم فلسطین شده است. مبارزات مردم فلسطین با اشغالگران را کشورهای غربی اقدامات تروریستی توصیف میکنند. اما جمهوری اسلامی ایران مطابق قانون اساسی، حمایت از مستضعفان جهان بویژه مسلمانان را سرلوحه سیاست خارجی خود قرار داده و از دهههای گذشته کمکهای معنوی و مادی خود را از مردم لبنان و فلسطین دریغ نکرده است. جمهوری اسلامی علاوه بر کمکهای مادی و معنوی به گروههای مقاومت فلسطین به منظور حمایت از آنها برای مبارزه مسلحانه علیه رژیم اشغالگر، یک ابتکار سیاسی را نیز در دستور کار دارد؛ طرحی که رهبر حکیم انقلاب آن را ارائه دادند که مبتنی بر «حق تعیین سرنوشت» برای فلسطینیان است.
* مفهوم ذینفعان حق تعیین سرنوشت در حقوق بینالملل
حق تعیین سرنوشت یکی از اصول بنیادین و البته تفسیربردار در حقوق بینالملل است که نظرات مختلف و سوالهایی درباره آن مطرح شده است؛ از جمله اینکه محتوای حق تعیین سرنوشت چیست؟ در آغاز ظهور و بروز این مفهوم، حق تعیین سرنوشت ایدهای سیاسی برای توجیه تجزیه امپراتوریهای شکستخورده در جنگ اول جهانی بود. پس از جنگ دوم جهانی حق تعیین سرنوشت بتدریج جامه قاعده حقوقی به تن کرد و همچون سلاحی نیرومند در مبارزه با استعمار و اشغال خارجی به کار رفت. از دهه 1970 میلادی، حق تعیین سرنوشت در زمره قواعد حقوق بشر درآمد و در قلمرو داخلی کشورها نیز در ارزیابی مشروعیت حکومتها بدان استناد میشود. بنابراین، در نگاهی تاریخی میتوان 3 مفهوم از حق تعیین سرنوشت را از هم تمیز داد.
1- ایده تعیین سرنوشت سیاسی
ایده تعیین سرنوشت سیاسی در اعلامیه استقلال آمریکا، در سال 1776 و اعلامیه حقوق بشر و شهروند فرانسه در سال 1789 ریشه دارد. در طول قرن 19 اصل تعیین سرنوشت از سوی جنبشهای ناسیونالیستی اینگونه تفسیر میشد که هر ملتی حق دارد دولتی مستقل تشکیل دهد و فقط دولتهایی از مشروعیت برخوردارند که از نظر ملیت، منسجم و یکپارچه باشند. بنابراین، اصل ملیت به منزله مبنایی برای تشکیل برخی دولتهای جدید در فرآیند اتحاد آلمان و ایتالیا نقشی موثر ایفا کرد. این ایده سپس در اعلامیه 14 مادهای ویلسون، رئیسجمهور آمریکا در جریان جنگ اول جهانی منعکس شد. این معنی از حق تعیین سرنوشت موجبات تجزیه امپراتوریهای شکستخورده در این جنگ را فراهم کرد. با وجود این، اگر چه حق تعیین سرنوشت در میثاق جامعه ملل به مثابه اصلی کلی گنجانده نشد و در حد مفهومی سیاسی و نه حقوقی باقی ماند، الهامبخش نظام نمایندگی در ماده 22 میثاق جامعه ملل درباره سرزمینهای تجزیه شده از امپراتوری عثمانی و مستعمرات سابق آلمان بود. اداره این سرزمینها و روند استقلال آنها تحولاتی متفاوت پشت سر گذاشت. همه سرزمینهای موضوع نمایندگی نوع «الف» جز فلسطین از سال 1930 تا سال 1948 به استقلال دست یافتند. بر عکس سرزمینهای موضوع نمایندگی نوع «ب» و «ج» در عمل به قلمرو قدرتهای استعمارگر نماینده منضم شدند. با وجود این بیشتر آنها از دهه 60 میلادی بتدریج به دنبال جنبشهای استعمارزدایی و با حمایت سازمان ملل متحد توانستند یکی پس از دیگری به استقلال دست یابند.
2- حق تعیین سرنوشت؛ سلاح استقلالطلبی
بعد از جنگ دوم جهانی رعایت و احترام به حق تعیین سرنوشت به منزله یکی از اهداف اصلی تشکیل سازمان ملل متحد در مواد یک و 55 منشور ملل متحد گنجانده شد و بتدریج در پی رویه سازمان ملل متحد به موجب فصول یازدهم و سیزدهم منشور به مبنایی حقوقی برای جنبشهای استعمارزدایی و جزئی از حقوق بینالملل عرفی تبدیل شد و دیوان بینالمللی دادگستری نیز در چند پرونده به آن استناد کرد.
یکی از سوالهای مهم درباره حق تعیین سرنوشت مردم مربوط به ذینفعان آن است. در حقوق بینالملل تعریفی از واژه «مردم» ارائه نشده است و منشور و مشروح مذاکرات مقدماتی منتج به آن نیز معنی مورد نظر آن را روشن نمیکند. اما با توجه به اینکه منشور در فصل یازدهم با نام اعلامیه راجع به سرزمینهای غیرخودمختار و فصل دوازدهم درباره نظام قیمومیت بینالمللی کشورهایی را که مسؤولیت اداره این سرزمینها را بر عهده داشتند ملزم میکند حکومتی خودمختار در این سرزمینها توسعه دهند، برخی نویسندگان استدلال کردهاند تدوینکنندگان منشور فصول یازدهم و دوازدهم آن را به مثابه زمینههای خاص اجرای حق تعیین سرنوشت، یعنی تعیین سرنوشت مردمان سرزمینهای غیرخودمختار، مدنظر داشتند. برخی حتی بر آنانند این حق فقط درباره سرزمینهای غیرخودمختار قابل اعمال فرض میشد.
مجمع عمومی ملل متحد نیز با ارائه تفسیری مترقی از مواد پیشگفته منشور، چندین قطعنامه درباره استعمارزدایی به تصویب رساند که در پرتو آنها حق تعیین سرنوشت در مفهوم حق استقلالطلبی و مبارزه با استعمار و اشغال نظامی به رسمیت شناخته شد. بر اساس اعلامیه اعطای استقلال به کشورها و ملتهای تحت استعمار صادره از مجمع عمومی، در 14 دسامبر 1966، تعهد به رعایت حق تعیین سرنوشت یکی از تعهدات ناشی از منشور محسوب میشود و همه ملتها از حق تعیین آزادانه وضعیت سیاسی و نیز پیگیری توسعه اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خود برخوردارند. دیوان بینالمللی دادگستری در قضیه صحرای غربی صدور این اعلامیه را مرحلهای مهم در توسعه حقوق بینالملل سرزمینهای غیرخودمختار و مبنای روند استعمارزدایی دانست. در سال 1970، مجمع عمومی 2 متن مهم دیگر را در این باره تصویب کرد: قطعنامه 2621 که یک برنامه عمل برای اجرای کامل اعلامیه اعطای استقلال 1960 تهیه کرد و قطعنامه 2625 که اصول حقوق بینالملل را در زمینه روابط دوستانه و همکاری میان کشورها مطابق منشور ملل متحد از جمله اصل برابری حقوق مردمان و حق تعیین سرنوشت آنها را تدوین کرد.
بدین ترتیب منشور و اعلامیههای مجمع عمومی در این موضوع، مبنای حقوقی و سیاسی لازم را برای جنبشهای آزادیبخش در اوایل موج استعمارزدایی در دهه 60 میلادی فراهم آورد.
3- حق تعیین سرنوشت خارج از پدیده استعمارزدایی
تفسیر مترقی و منطقی از اسناد بینالمللی در پرتو تحولات حقوق بینالملل بویژه حقوق بشر، معنی دیگری از حق تعیین سرنوشت به دست میدهد. ماده مشترک میثاقین حقوق مدنی و سیاسی و حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی 1966، حق تعیین سرنوشت را برای همه ملتها و نه فقط مردم سرزمینهای تحت استعمار به رسمیت میشناسد. به موجب ماده 31 کنوانسیون وین 1969 حقوق معاهدات، در تفسیر متون حقوقی اصل بر این است که کلمات و اصطلاحات در معانی معمول و متداول به سیاق عبارات و در پرتو موضوع و هدف معاهده تفسیر شوند. عبارت «همه ملتها» در ماده 1 میثاقین در معنای عادی واژگان و نیز با توجه به سیاق میثاقین و هدف و موضوع آنها نمیتواند صرفا به مردم سرزمینهای مستعمره اختصاص یابد. از سوی دیگر، با مراجعه به تاریخ تدوین و کارهای مقدماتی میثاقین بهمثابه ابزار تکمیلی تفسیر، چنین اظهارنظر شده است که در جریان تدوین آنها تصمیم گرفته شود واژه «ملتها» در معنی موسع آن در نظر گرفته شود و ضرورتی برای ارائه هیچ تعریفی وجود ندارد. بنابراین در دوره پس از استعمارزدایی، دکترین و رویه دولتها، 2 جنبه خارجی و داخلی تعیین سرنوشت را دو شکل اجرای این حق دانستهاند.
۳- ۱- حق تعیین سرنوشت خارجی
منظور از حق تعیین سرنوشت خارجی عبارت است از حق همه ملتها در تعیین آزادانه وضعیت سیاسی داخلی و نیز جایگاه خود در جامعه بینالمللی بدون مداخله خارجی بر مبنای اصل برابری حقوق دولتها. در سال 1970 اعلامیه اصول حقوق بینالملل همین تعریف را از بعد خارجی حق تعیین سرنوشت ارائه داد و اعلام کرد: «همه مردم حق دارند آزادانه و بدون دخالت خارجی وضعیت سیاسی و توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خود را تعیین و دنبال کنند و دولتها متعهدند این حق را طبق مقررات منشور رعایت کنند». از سوی دیگر، به موجب قطعنامههای ملل متحد، از اوایل دهه 60 میلادی، اشغال نظامی به طور خاص مورد توجه قرار گرفته و حق تعیین سرنوشت درباره مردم سرزمینهای تحت سلطه بیگانه نیز اعمال میشود. در بند 1 اعلامیه اعطای استقلال 1960، سلطه بیگانه بدین صورت تعریف شده است: «قرار دادن مردم تحت انقیاد و سلطه و استثمار بیگانه، نفی حقوق اساسی بشر محسوب میشود که مغایر با منشور ملل متحد و مانعی در برابر ترویج صلح و همکاری بینالمللی است. سلطه بیگانه شامل وضعیتهایی است که در آن یک قدرت خارجی با توسل به زور و اشغال نظامی بر مردم سرزمین اشغالی تسلط مییابد که این امر نقض فاحش اصل تعیین سرنوشت است. بدین ترتیب، حق تعیین سرنوشت از بعد خارجی، بهمثابه یک اصل حقوق بینالملل عرفی، در مفهوم حق استقلال و تشکیل دولت، صرفا و انحصارا درباره 2 گروه از ملتها موضوعیت پیدا میکند: ملتهای تحت استعمار و ملتهای تحت سلطه بیگانه. اما درباره ملتهای در بند رژیم آپارتاید حق تعیین سرنوشت به معنای حق مشارکت سیاسی و نه حق جدایی و استقلال به رسمیت شناخته شده است. بر اساس مطالعات و گزارشهای سازمان ملل متحد درباره حق تعیین سرنوشت، برخورداری یک ملت از حق استقلالطلبی مستلزم شرایط زیر است: سابقه استقلال یا خودمختاری در یک سرزمین مشخص، فرهنگ متفاوت، و تمایل و توانایی استقلال یا خودمختاری مجدد.
۳- ۲- حق تعیین سرنوشت داخلی
حق تعیین سرنوشت داخلی به روابط یک ملت با دولت خود مربوط میشود که به موجب آن همه ملتها حق دارند بدون مداخله خارجی به توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خود بپردازند. با توجه به ماده 21 اعلامیه جهانی حقوق بشر و قسمت دوم بند میثاق 1ماده 1 حقوق مدنی و سیاسی، حق تعیین سرنوشت معنایی فراتر از حق استقلال و خودمختاری خارجی ملتها دارد و متضمن حق مشارکت مردم در یک حکومت دموکراتیک در اداره امور جامعه و نیز حق اقلیتها در رعایت حقوق دستهجمعی آنهاست.
* حق تعیین سرنوشت مردم فلسطین در پرتو حقوق بینالملل
حق تعیین سرنوشت مردم فلسطین هم از منظر برخورداری فلسطینیان از عنوان ملت مستقل و هم از منظر به رسمیت شناخته شدن این عنوان در اسناد مختلف قابل بررسی است.
1- فلسطینیان به عنوان ملت مستقل برخوردار از حق تعیین سرنوشت
ملت بودن شرط برخورداری از حق تعیین سرنوشت محسوب میشود. به تعبیر دیگر، مردم مورد نظر باید از ویژگیهای عینی تاریخی، زبانی، نژادی، مذهبی و فرهنگی مشترک برخوردار باشند و طبق باوری مشترک خود را متعلق به یک ملت واحد بدانند. یکی از کارشناسان سازمان ملل متحد، بر اساس مباحث به عمل آمده در این سازمان، در تعریف مردمی که از حق تعیین سرنوشت برخوردارند، مولفههایی را ارائه کرده است:
یک واحد اجتماعی برخوردار از هویت مشخص، که با سرزمین مورد نظر ارتباط وثیقی دارد؛ حتی اگر ساکنان آن اخراج شده باشند. بنابراین، مردم را نباید با اقلیتهای نژادی، مذهبی و زبانی موضوع ماده 27 میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی خلط کرد. مردم فلسطین هم تعلق خود را به یک ملت واحد و مستقل باور دارند و هم از ویژگیهای عینی مشترک، مانند تاریخ مشخص در سرزمین معین با فرهنگی متمایز، حداقل از زمان امپراتوری عثمانی و اراده و ظرفیت کسب خودمختاری، برخوردارند. این باور مشترک تعلق فلسطینیان به یک ملت واحد در منشور ملی فلسطین به صورت «هویت فلسطینی» و «ملت عرب فلسطین» و اینکه آنها شهروندان عربی هستند که تا سال 1947 ساکن فلسطین بودند انعکاس یافته و بر آن تأکید شده است. تعلق فلسطینیان به یک ملت مستقل و برخورداری آنها از حق تعیین سرنوشت در اسناد مختلف بینالمللی، مانند میثاق جامعه ملل و قطعنامههای مجمع عمومی، به رسمیت شناخته شده است. دیوان بینالمللی دادگستری در رأی مشورتی خود درباره ساخت دیوار حائل خاطرنشان میکند درباره وجود «ملت فلسطین» دیگر جای بحث و مناقشه نیست و اسرائیل در سپتامبر 1993، در مکاتبه با یاسر عرفات وجود این ملت را به رسمیت شناخته است. در موافقتنامههای بعدی درباره کرانه باختری و نوار غزه نیز به دفعات ملت فلسطین و حقوق مشروع آن عنوان شده است و از جمله این حقوق حق تعیین سرنوشت است.
2- حق تعیین سرنوشت مردم فلسطین در اسناد و رویه بینالمللی
حق تعیین سرنوشت فلسطینیان نتیجه مسلم و انکارناپذیر 2 رویداد حقوقی و تاریحی است: تجزیه امپراتوری عثمانی پس از پایان جنگ اول جهانی و انصراف ترکیه از اعمال حاکمیت بر فلسطین در سال 1923 به موجب معاهده لوزان.
2- 1- حق تعیین سرنوشت مردم فلسطین در میثاق جامعه ملل
پس از پایان جنگ اول جهانی به موجب ماده 22 میثاق جامعه ملل برای اداره سرزمینهای جدا شده از امپراتوری عثمانی مانند سوریه، عراق، اردن و فلسطین نظام نمایندگی نوع الف مقرر شد. به موجب نظام نمایندگی «مسؤولیت مقدس تمدن» ایجاب میکرد کشورهای توسعهیافته عهدهدار رفاه و توسعه مردمی باشند که هنوز قادر به اداره امور خود نبودند. بدین ترتیب نظام نمایندگی نه موجب انتقال حاکمیت مردم به دولت سرپرست بود و نه آن را از مردم سرزمینهای موضوع نمایندگی نوع الف سلب میکرد و نظام نمایندگی اصولا ماهیتی موقت داشت و فلسفه آن سرعت بخشیدن به استقلال سرزمینهای مزبور بود. ماده 22 میثاق بر این امر تصریح داشت که مردم سرزمینهای یاد شده به درجهای از ترقی و پیشرفت نائل آمدهاند که بتوان آنها را به طور موقت به منزله یک ملت مستقل به رسمیت شناخت. بنابراین در دوره نمایندگی بریتانیا بر این سرزمین، مردم فلسطین در مقام یک ملت مستقل از حاکمیت ملی برخوردار بودند. اما نمایندگیای که درباره فلسطین اجرا شد با اصول و فلسفه نظام نمایندگی نوع الف مغایرت داشت و حاکمیت مردم فلسطین هم از سوی جامعه ملل هنگام تهیه حکم سرپرستی بریتانیا بر فلسطین و هم توسط دولت بریتانیا در نحوه اجرای این حکم نقض شد و به جای اینکه فلسطین نیز مانند سایر سرزمینهای جدا شده از امپراتوری عثمانی مسیر استقلال را بپیماید در اجرای اعلامیه بالفور موطن مهاجران خارجی یهودی شد.
2- 2- حق تعیین سرنوشت مردم فلسطین در قطعنامههای سازمان ملل
ملت بودن فلسطینیان و برخورداری آنها از حق تعیین سرنوشت در قطعنامههای متعدد مجمع عمومی تایید شده است از جمله در قطعنامه 181 معروف به قطعنامه تقسیم در 29 نوامبر سال 1947. اگر چه این قطعنامه با تقسیم سرزمین فلسطین به 2 قسمت و اختصاص بیش از 50 درصد آن به اقلیت یهودی حقوق مسلم مردم فلسطین را زیرپا نهاد با نام بردن از دولت عربی و شهروندان فلسطینی در مقام مردمی با حق حاکمیت برخورداری فلسطینیان از عنوان ملت را تایید کرد و تاسیس دولت عربی فلسطینی را مشروعیت بخشید.
در قطعنامههای ملل متحد تا سال 1969 از حق تعیین سرنوشت مردم فلسطین هیچ سخنی در میان نبود. مجمع عمومی از اواخر دهه 60 میلادی با تأکید بر حق بازگشت آوارگان فلسطینی به سرزمین خود حق تعیین سرنوشت آنها را به رسمیت شناخت. در نوامبر سال 1974 سازمان آزادیبخش فلسطین (ساف) نماینده مشروع مردم فلسطین شناخته شد و سازمان ملل متحد آن را در مقام عضو ناظر پذیرفت. در سال 1976 به موجب قطعنامه 3376 مجمع عمومی کمیتهای موسوم به کمیته اعمال حقوق انکارناپذیر مردم فلسطین تشکیل شد. این کمیته در گزارش خود اعلام کرد امکان اعمال حق تعیین سرنوشت مردم فلسطین وجود ندارد مگر آنکه اسرائیل از سرزمینهای اشغالی فلسطین خارج شود و اجازه دهد اخراجیان سال 1948 و جابهجا شدگان سال 1967 به خانه و کاشانه خود بازگردند و اموال خود را تصاحب کنند.
سازمان ملل متحد در ادامه تلاشهای خود برای مساعدت در تحقق حقوق انکارناپذیر مردم فلسطین در سال 1998 حقوق و امتیازات بیشتری به فلسطین اعطا کرد از جمله حق شرکت در مباحث مجمع عمومی و کنفرانسهای بینالمللی تحت نظارت ملل متحد و حق پاسخگویی و مشارکت در تهیه پیشنویس قطعنامهها و تصمیمات مربوط به فلسطین و خاورمیانه و البته بدون حق رای. دیوان بینالمللی دادگستری نیز در رای مشورتی سال 2004 خود درباره آثار حقوقی ساخت دیوار حائل در سرزمینهای اشغالی اظهار کرد: ساخت دیوار همراه اقداماتی که قبلا اتخاذ شده است بشدت اعمال حق تعیین سرنوشت از سوی مردم فلسطین را به مخاطره میاندازد. بنابراین نقض تعهد اسرائیل در رعایت این حق محسوب میشود.
در 29 نوامبر سال 2012 مجمع عمومی سازمان ملل در قطعنامه 1967 با 138 رای موافق و 9 رای مخالف فلسطین را به صورت دوفاکتو به منزله کشور به رسمیت شناخت و موقعیت این نهاد را از نهاد ناظر غیر عضو به دولت ناظر غیر عضو تغییر داد در حالی که هنوز سرزمینهای فلسطینی در اشغال نظامی است. در نهایت مجمع عمومی در 18 دسامبر سال 2014 با تصویب قطعنامهای با رای موافق 180 کشور حق تعیین سرنوشت مردم فلسطین از جمله حق تشکیل کشور مستقل فلسطینی را به رسمیت شناخت و از همه کشورها خواست به کمکهای خود به منظور عملی شدن هر چه سریعتر حق تعیین سرنوشت این مردم ادامه دهند و در قطعنامهای دیگر در تاریخ دسامبر سال 2014 بر حاکمیت دائمی مردم فلسطین بر سرزمین اشغالی فلسطین از جمله بیتالمقدس شرقی دوباره تاکید کرد.
2- 3- حق تعیین سرنوشت مردم فلسطین در رویه دولتها
با توجه به موقعیت فلسطین در اوایل قرن بیستم به منزله بخشی از امپراتوری عثمانی و تحولات بعدی که در این سرزمین رخ داد، مردم فلسطین را بسیاری از کشورها ملتی مستقل و برخوردار از حق تعیین سرنوشت دانستند. در سال 1988 اجلاسیه شورای ملی فلسطین در الجزایر با صدور اعلامیه استقلال فلسطین، تاسیس دولت مستقل فلسطینی را اعلام کرد که در دسامبر همان سال از سوی مجمع عمومی به رسمیت شناخته شد و مجمع تصمیم گرفت به جای سازمان آزادیبخش فلسطین عنوان فلسطین در سیستم ملل متحد به کار رود.
در سال 1993 پس از به رسمیت شناخته شدن اسرائیل توسط یاسر عرفات، نخستوزیر این رژیم نیز ساف را به منزله نماینده مردم فلسطین به رسمیت شناخت. این موضع اسرائیل در سالهای بعد نیز تکرار شد؛ از جمله در سپتامبر 1993 به موجب اعلامیه اصول مربوط به ترتیبات دولت خودگران موقت، این موجودیت به منزله شورای منتخب مردم فلسطین برای یک دوره گذار 5 ساله در نواره غزه و کرانه باختری ایجاد شد. افزایش صلاحیتهای دولت خودگردان در موافقتنامههای بعدی صلح، مانند موافقتنامه «وای ریور» در سال 1998 و یادداشتتفاهم شرمالشیخ 1999، شخصیت حقوقی بینالمللی دولت خودگردان را در پی داشت. تحولات بعدی در فلسطین بویژه مقاومت مردم این سرزمین طی سالهای گذشته در برابر تهاجمات اسرائیل به نوار غزه به گونهای بود که حتی نخستوزیر فعلی این رژیم یعنی نتانیاهو نیز در سخنرانی خود در کنگره ایالاتمتحده آمریکا در 24 مه سال 2011 بر تعهد رژیم مزبور به راهحل 2 دولت برای 2 ملت تاکید و اعلام کرد: «فلسطینیان باید از حیات ملی توأم با کرامت انسانی و زیست در دولت آزاد و مستقل برخوردار باشند».
در حال حاضر کشور فلسطین را اکثر کشورها به رسمیت شناختهاند. 17 دسامبر سال 2014 پارلمان اروپا نیز با اکثریت قاطع 498 رای در برابر 88 رای مخالف کشور فلسطین را به رسمیت شناخت.
20 نوامبر 2019 نیز 165 کشور به قطعنامه حق تعیین سرنوشت ملت فلسطین رأی دادند، این رأیگیری در جریان نشست کمیته سوم مجمع عمومی سازمان ملل متحد در نیویورک انجام شد.
* راهکار جمهوری اسلامی برای حل مسأله فلسطین
جمهوری اسلامی ایران یک راهحل مشخص برای حل موضوع فلسطین بر مبنای حق تعیین سرنوشت دارد که توسط رهبر معظم انقلاب بیان شده است.
حضرت آیتالله العظمی خامنهای از سال 1369 تاکنون در نزدیک به 42 سخنرانی که درباره راهحل مسأله فلسطین در مناسبتهای مختلف انجام دادهاند با پرداختن به موضوع فلسطین، راهحل مسأله فلسطین را نیز ارائه کردهاند.
حضرت معظمله در این سخنرانیها که در پایگاه اینترنتی «خامنهای دات آی آر» از سال 1369 تا سال 1398 جمعآوری شده است، راهحل و علاج را برای خود فلسطینیها مقاومت و ایستادگی و برای جامعه بینالمللی عدم دخالت آمریکا و مراجعه به آرای عمومی فلسطینیهای اصیل اعم از یهودی، مسیحی و مسلمان میدانند.
ایشان در سخنرانی خود در 24 آبان 1398 درباره موضوع فلسطین گفتند: ما طرفدار فلسطین و استقلال و نجات آن هستیم و محو اسرائیل به معنای محو مردم یهودی نیست، چرا که ما با آنها هیچ کاری نداریم همچنان که در کشور ما نیز جمعی از یهودیان در کمال امنیت زندگی میکنند. مردم فلسطین چه مسلمان، چه مسیحی و چه یهودی که صاحبان اصلی آن سرزمین هستند باید بتوانند خودشان دولت خود را انتخاب، و بیگانهها و اراذل و اوباشی مانند نتانیاهو را بیرون و کشورشان را اداره کنند که البته این اتفاق خواهد افتاد.
یکی از تصویرهایی که از مسأله اشغالگری فلسطین شکل گرفته، آن است که راهحلی برای این بحران متصور نیست. عموما اینطور فکر میشود که معنای «مقاومت» صرفا برای مقابله نظامی با رژیم صهیونیستی یا نابودی این رژیم از طریق مبارزه مسلحانه است اما درواقع مقاومت ابزار و شیوهای برای تغییر رفتار مسؤولان یا مردم ساکن در سرزمینهای اشغالی به منظور پذیرش راهحل سیاسی که همان تعیین سرنوشت از سوی تمام فلسطینیها باشد، است.
به بیان دیگر، راه فروپاشی رژیم صهیونیستی نه شکست نظامی آن از گروههای مقاومت (گزارهای که برای عموم مردم نامحتمل به نظر میرسد)، بلکه مقاومت به دنبال تغییر رفتار سران و مردم رژیم اشغالگر است؛ هدفی که تحقق آن بهمراتب راحتتر از شکست همهجانبه نظامی رژیم صهیونیستی است. تغییر رفتار مسؤولان رژیم صهیونیستی از طریق مبارزه مسلحانه اتفاقا شواهد تاریخی داشته است. تن دادن به شرایط مقاومت در نتیجه جنگهای اخیر که پاسخهای هوشمندانه و قاطعانه مقاومت را به دنبال داشت یا استراتژی اسیرگیری برای گرفتن امتیاز از طرف مقابل در سالهای اخیر و یا واکنش مردم ساکن در سرزمینهای اشغالی پس از حملات گروههای مقاومت و تحت فشار گذاشتن سران رژیم صهیونیستی برای پایان دادن به جنگ، نمونههای تاریخی از این مسأله است.
****** گروه بینالملل: روز جهانی قدس امسال به دلیل شیوع بیماری کرونا شکل و شمایل متفاوتی نسبت به سالهای قبل داشت. با توجه به تصمیم گستاخانه سران رژیم صهیونیستی در اشغال بخشهای دیگری از کرانه باختری، علاوه بر تجمعات خودجوش در برخی کشورهای منطقه، گروههای مقاومت و جمعیتهای اسلامی در کشورهای مختلف با صدور بیانیههایی بر حمایت همهجانبه از تمامیت ارضی فلسطین و مقابله با رژیم صهیونیستی تاکید کردند.
به گزارش «وطن امروز»، شهرهای مختلف عراق از جمله بغداد در روز قدس شاهد تجمع گروههای مختلف مردمی علیه اشغالگری رژیم صهیونیستی بود. نیروهای امنیتی از ساعات اولیه صبح جمعه برای تامین امنیت برگزاری راهپیمایی این روز تاریخی، خیابانهای مرکزی و مهم پایتخت را به روی خودروها بستند. گزارشها حاکی است افزون بر بغداد، راهپیماییهایی در شهرهای مختلف از جمله نجف، کربلا، کوت، بعقوبه و بصره با حضور گروههای مردمی برگزار شد. برگزاری این راهپیماییها در حالی است که به علت شرایط ناشی از بیماری کرونا هیچ فراخوانی صادر نشده بود و مردم به صورت خودجوش برای محکومیت رژیم صهیونیستی و حامیان اشغالگری به خیابان آمدند و روز جهانی قدس را گرامی داشتند. این راهپیمایی با رعایت نکات بهداشتی برای پیشگیری از ابتلا به ویروس کرونا انجام شد. در پاکستان نیز مردم با برگزاری راهپیمایی گسترده در اسلامآباد و دیگر شهرها با سردادن شعارهای ضد رژیم صهیونیستی و آمریکا، ضمن حمایت از مقاومت مردم فلسطین و آرمانهای آنان، تصمیم رژیم اشغالگر قدس برای ضمیمه کردن اراضی اشغالی را محکوم کردند. شرکتکنندگان در این راهپیمایی ضمن پایبندی به پروتکلهای بهداشتی که از مسجد اثنی عشری اسلامآباد تا میدان اصلی منتهی به پارلمان و کاخ ریاست جمهوری ادامه داشت با حمل پوسترهایی از شهدای قدس از جمله سردار سلیمانی فرمانده شهید نیروی قدس و ابومهدی المهندس همرزم شهید وی و پلاکاردهایی حاوی شعارهای ضد رژیم صهیونیستی و آمریکا، ضمن حمایت از نبرد ملت فلسطین و مبارزه تا آزادی قدس، از کشورهای اسلامی و ملتهای حامی حقوق بشر خواستند به مشکلات و مظلومیت مردم فلسطین توجه و نسبت به حل و رفع این چالش یک کشور اسلامی اقدام کنند.
در سوریه نیز شهروندان دمشق راهپیمایی خودرویی به مناسبت روز قدس تحت عنوان «بیت قدس . . راه شهدا» برگزار کردند. در همین حال، گروههای مقاومت و جمعیتهای اسلامی در کشورهای مختلف با صدور بیانیههایی بر حمایت از آرمان قدس و مقابله با اشغالگری صهیونیستها تاکید کردند.
* قدس تا بیرون راندن صهیونیستها مرکز نبرد باقی خواهد ماند
گروههای مقاومت فلسطینی در بیانیهای مطبوعاتی به مناسبت فرا رسیدن روز قدس به تشکیل جبهه ملی و عربی-اسلامی گسترده متشکل از تمام آزادگان برای مقابله با جریانی که به عادیسازی روابط با دشمن صهیونیستی میپردازد و با آن هماهنگی امنیتی دارد، فرا خواندند. در این بیانیه آمده است، با توجه به توطئههای دولت آمریکا در اجرای معامله قرن برای یهودیسازی قدس و مسجدالاقصی، کنار زدن حقوق ملت فلسطین و تشکیل کابینه تروریستی صهیونیستی برای اجرای این قرارداد شوم با اشغال بخشهای زیادی از کرانه باختری، اهمیت این همراهی ملی و اسلامی بیشتر شده است. در بیانیه مذکور آمده است، گرامیداشت روز قدس و افزایش مخالفت امت اسلام با روابط با رژیم صهیونیستی و توطئههای صهیونیستی-آمریکایی، تاکیدی بر جایگاه فلسطین و مسجدالاقصی در قلبهای امت است. آنها در پایان تاکید کردند که قدس مسیر شهدا و قبله آزادگان جهان باقی خواهد ماند؛ قدس تا بیرون کردن صهیونیستها مرکز نبرد باقی خواهد ماند.
* زیاد نخاله: ملت فلسطین قدردان مواضع ایران است
در فلسطین زیاد النخاله، دبیرکل جهاد اسلامی در سخنرانی خود به مناسبت روز قدس اعلام کرد: امت عربی و اسلامی بدون قدس به بقایای کشورها و ممالکی تبدیل میشوند که به اسرائیل خدمت میکنند. وی در ادامه به معامله قرن پرداخت و گفت: این قرارداد، بدترین قرارداد از زمان پیمان بالفور است و کلمه عبوری است که اسرائیل برای ورود به تمام کشورهای عربی از آن استفاده خواهد کرد. ملت فلسطین با کمترین امکانات میایستد و میجنگد و قدردان مواضع ایران است. تحریمهای ایران جز به این دلیل نیست که در کنار مسأله فلسطین ایستاده است. دبیرکل جهاد اسلامی افزود: آنچه را ابومازن از موضع خود درباره رژیم اشغالگر گفت، جدی میگیریم و باید راهی برای اجرای آن پیدا کند. وی ادامه داد: سخنان ابومازن همزمان با روز قدس اعلام شده و ملت فلسطین باید تحت شعار «قدس، پایتخت فلسطین» متحد شود. از ابومازن میخواهیم با عینکی متفاوت و به دور از حساسیتهای حزبی به نوار غزه بنگرد. النخاله تأکید کرد: روز قدس باید روز وحدت ملی در مقابل معامله قرن باشد.
حازم قاسم، سخنگوی حماس نیز در توئیتی به مناسبت روز جهانی قدس نوشت: روز قدس ایجاب میکند تمام اختلافات مذهبی و طایفهای کنار گذاشته شود و گفتمان وحدت و گذشت در رویارویی با این طرح صهیونیستی ارجحیت داده شود. وی تصریح کرد: محور مقاومت باید گسترش یابد تا تمام امت را در برگیرد، چرا که تمام امت از سوی طرح صهیونیستی هدف قرار گرفته شده است. روز قدس تاکیدی بر توانمندی امت جهت رویارویی با طرح صهیونیستی و شکست آن تا برچیدن کامل این طرح از تمام اراضی عربی است. وی تاکید کرد تلاش برخی برای عادیسازی روابط با اشغالگر به نمایندگی از تمام امت انجام نمیشود، بلکه آنها گروهی کوچک هستند و در حاشیه امت قرار دارند و نماینده موجودیت اصلی امت نیستند.
* بیانیه شخصیتها و جمعیتهای اسلامی در روز جهانی قدس
سید عبدالملک الحوثی، رهبر انصارالله یمن هم در سخنرانی خود به مناسبت روز جهانی قدس، مسأله فلسطین را مسأله نخست دنیای اسلام قلمداد و دشمن صهیونیستی را خطری برای همه امت اسلامی عنوان کرد که خطر آن صرفا نظامی و امنیتی نیست. رهبر انصارالله افزود: مسأله قدس از ابتدا تا به امروز به نسبت خطری که آن را تهدید میکند مورد توجه قرار نگرفته است و بیشتر نظامها و ملتهای منطقه اهتمام جدی در اینباره نشان ندادهاند. در حال حاضر این مواضع خودجوش است که در قبال فلسطین و مقدسات جریان دارد.
«انجمنهای اسلامی» و «شوراهای اسلامی» یمن هم با صدور بیانیههای جداگانه بر ضرورت جهاد در راه آزادسازی فلسطین تاکید کردند. در این بیانیهها ضمن توصیف مسأله قدس به عنوان مسأله مادر و حقی که دست کشیدن از آن جایز نیست، بر محوریت این مسأله برای تمام کشورهای عربی و مسلمانان تاکید شده است. انجمنهای اسلامی تمام علما و نخبگان فرهنگی را به افزایش آگاهی مردم درباره خطر صهیونیسم فرا خواندند. شوراهای اسلامی یمن نیز در بیانیهای، از همه مسلمانان خواستند با محور قرار دادن قرآن کریم با خطر صهیونیسم و طرحهای آمریکا مقابله کنند. این شوراها در ادامه با غاصب دانستن صهیونیستها، از مسلمانان خواستند دشمنی خود علیه آنان را از طریق حمایت جنبشهای جهادی و تحریم کالاهای آمریکایی و صهیونیستی عملی کنند.
جمعیت الوفاق بحرین نیز در بیانیهای اعلام کرد فلسطین مسأله نخست امت عربی و اسلامی باقی خواهد ماند و هیچ چشمپوشی و کوتاهی از این مسأله در کار نخواهد بود. الوفاق همچنین تاکید کرد که هروله رژیمها و گروهها برای عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی، گزینهها و پایبندی ما به مسأله فلسطین را مستحکمتر میکند. این جمعیت معارض بحرینی، ملتهای عربی و اسلامی را به بیداری کامل و هوشیاری در برابر توطئههای دشمن دعوت کرد و افزود که معامله قرن نیز شکست خواهد خورد.
شورای اخوت اسلامی افغانستان هم با صدور بیانیهای روز جهانی قدس را متعلق به تمام جهان اسلام معرفی کرد و از همه بزرگان اسلام خواست از این روز حمایت کنند: انتظار این است که امت اسلامی در یک صف قرار گیرند و از سرزمینهای اسلامی دفاع کنند. شورای علمای شیعه افغانستان در بیانیهای در آستانه روز جهانی قدس اظهارداشت: «اگرچه تمام جهان اسلام از جمله افغانستان غرق در خون است اما موضوع فلسطین و قدس شریف درد ناسور قدیمی است بر پیکر جهان اسلام که اگر بهموقع درمان میشد شاید امروز این روزگار خونین و تلخ را نمیداشتیم». شورای علمای شیعه افغانستان همچنین از سران کشورهای اسلامی خواست از عادیسازی روابط با رژیم غاصب اسرائیل بپرهیزند و جلوی معامله ننگین قرن را بگیرند. لیاقت بلوچ، معاون حزب جماعت اسلامی پاکستان هم اعلام کرد: اقدامات رژیم منحوس صهیونیستی باعث شده تمام دنیا از جنایات آنها در فلسطین آگاه شده و از آنها بیزار شوند. قدس قبله اول مسلمانان است و باید مسلمانان جهان برای دفاع از قبله اول خود متحد شوند و اختلافات را کنار بگذارند.
***
[پایان همکاری ساف با سیا]
شبکه ۱۳ تلویزیون رژیم صهیونیستی روز جمعه به نقل از چند مقام فلسطینی اعلام کرد تشکیلات خودگردان فلسطین رسما قطع همکاری امنیتی را به اسرائیل ابلاغ کرده است. طبق گزارش این شبکه، یک مقام اسرائیلی نیز تاکید کرده است تشکیلات خودگردان فلسطین در پیامی به دولت اسرائیل اطلاع داده تمام توافقنامههای میان 2 طرف از این پس دیگر لازمالاجرا نیست. این رسانه عبریزبان در ادامه گزارش داد، این پیام از طرف «حسین الشیخ» وزیر امور مدنی تشکیلات خودگردان فلسطین و چند مقام فلسطینی دیگر برای کمیل ابورکن، هماهنگکننده دولت رژیم صهیونیستی در مناطق اشغالی ارسال شده و شامل اظهارات اخیر محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان است. تشکیلات خودگردان همچنین از توقف همکاری خود با آژانس اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) خبر داد. در همین راستا، صائب عریقات، دبیرکل کمیته اجرایی سازمان آزادیبخش فلسطین (ساف) گفت پس از اعلام خروج فلسطین از توافقنامههای امضا شده با اسرائیل و آمریکا توسط رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین، توقف همکاری با سیا نیز به آمریکا ابلاغ شده است. ژنرال «گادی شمنی» فرمانده پیشین منطقه مرکزی و از افسران بلندپایه رژیم صهیونیستی ضمن هشدار درباره عواقب قطع ارتباط بین این رژیم و تشکیلات خودگردان فلسطین گفت: توقف همکاری تشکیلات خودگردان با اسرائیل بویژه در زمینه امنیتی خطر عملیات مسلحانه و برخورد نظامی را افزایش میدهد. احتمالا در منطقه «الف» شدت عملیات مسلحانه بیشتر خواهد بود. دیگر هیچ واسطهای بین ما وجود ندارد؛ زیرا اردنیها از دایره خارج شدهاند و آمریکاییها نیز جایگاه خود را به عنوان یک میانجی بیطرف در منطقه از دست دادهاند. در همین حال برخی منابع صهیونیست هم خبر دادند نیروهای امنیتی فلسطین صبح جمعه از شهرک «ابودیس» در نزدیکی قدس خارج شدند. این اقدام در راستای اعلام توقف هماهنگی با صهیونیستها توسط تشکیلات خودگردان است. به دنبال تصمیم یکجانبه دولت اسرائیل برای الحاق مناطقی از کرانه باختری به اراضی اشغالی، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین اخیرا دستور توقف فوری همکاری امنیتی با رژیم صهیونیستی را صادر کرد.
***
راهپیمایی روز قدس در فضای مجازی
با توجه به شیوع کرونا، جهان اسلام روز قدس امسال را با فعالیتهای مجازی در شبکههای اجتماعی گرامی داشت. به دلیل اهمیت این روز در جهان عربی و اسلامی و جایگاه قدس نزد مسلمانان چندین پایگاه اینترنتی و تریبون برای مشارکت در راهپیمایی مجازی اختصاص داده شد. طی این کمپین مجازی هشتگهای #القدس_درب_الشهداء و FlyTheFlag# ترند شد. کاربران مختلف با دستنوشتهها و تصاویر مختلف در این کمپین شرکت کردند.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|