|
نیروهای مقاومت فلسطین در واکنش به توطئه صهیونیستها برای الحاق کرانه باختری به سرزمینهای اشغالی موشکهای نسل جدید خود را در غزه آزمایش کردند
سورپرایز موشکی مقاومت
موشکهای مقاومت فلسطین با برد ۲۵۰ تا ۳۰۰ کیلومتر اکثر مناطق سرزمینهای اشغالی را پوشش میدهد
گروه بینالملل: با وجود ادعاهای نتانیاهو برای اجرای بیچون و چرای طرح موسوم به الحاق 30 درصد از کرانه باختری به سرزمینهای اشغالی، شلیک 20 موشک از نوار غزه به سمت آبهای مرزی سرزمینهای اشغالی ولوله عجیبی میان صهیونیستها به راه انداخت. بر اساس برخی برآوردها برد این موشکها به 250 کیلومتر میرسید که این توانایی موشکی برای نخستینبار است توسط مقاومت فلسطین رونمایی میشود و نشان از افزایش توان بازدارندگی فلسطین دارد. با اقدام جدید مقاومت فلسطین، حالا اکثر نقاط سرزمینهای اشغالی در تیررس موشکهای گروههای فلسطینی قرار گرفته است. همین موضوع سبب شده است نخستوزیر صهیونیستها که سابقه طولانی در رفتارهای تند و خشن خارج از چارچوبها و قواعد حقوق بینالملل دارد، از بیم پاسخ مقاومت، شجاعت اینکه طرح مذکور را در موعد تعیین شده به پارلمان ارائه دهد نداشته باشد.
به گزارش «وطن امروز»، بامداد دیروز در آستانه وعده نتانیاهو مبنی بر اجرای طرح اشغال بخشهایی از کرانه باختری، جنبش مقاومت اسلامی فلسطین (حماس) با شلیک 20 موشک به سمت دریا نسبت به این اقدام غیرقانونی رژیم صهیونیستی هشدار داد. این موشکها ظرف یک ساعت و تا ساعت ۲:۳۰ بامداد به سمت دریا شلیک شد. رادیوی رژیم صهیونیستی در همین زمینه گزارش داد شلیک ۱۰ موشک از 20 موشک در کمتر از ۳۰ دقیقه پیامی واضح برای ارتش این رژیم است. یک پایگاه صهیونیستی دیگر هم اعلام کرد این نخستین بار است حماس این میزان موشک را در این زمان شلیک میکند. شبکه ۱۲ تلویزیون رژیم صهیونیستی روز دوشنبه گزارش داد نیروهای حماس بتازگی بخش اعظمی از تلاش خود را صرف نبرد دریایی کردهاند. به گزارش این شبکه تلویزیونی، حماس قدرت یگان کماندوهای دریایی وابسته به گردانهای القسام را با ابزارهای پیشرفته تقویت کرده است.
* مشخصات موشکهای به کار گرفته شده
بر اساس برخی برآوردها برد موشکهای استفاده شده در مانور موشکی حماس به 250 کیلومتر میرسید. از آنجا که مقاومت اسلامی فلسطین بنا بر آنچه پیش از این اعلام شده، توانمندی عملیات موشکی تا کلاس موشکهای «فاتح» را به صورت کاملا گسترده جهت استفاده در عملیات در مجموعه خود دارد، به نظر میرسد موشکهای به کار گرفته شده در این مانور هشدارآمیز از نمونههای مختلف این موشک با بردهای 250 تا 300 کیلومتر است. این موشکها دارای محموله انفجاری به جرم 500 کیلوگرم هستند و سرعت آنها به 5/1 کیلومتر بر ثانیه میرسد و از سامانههای پیشرفته هدایت و ناوبری برخوردارند و تا پایان مسیر هدایت میشوند. بنا بر گزارشهای منتشر شده، خطای موشک فاتح کمتر از 10 متر بوده که این موضوع درباره نوع دریایی آن دارای اهمیت بسیار بیشتری است، زیرا مأموریت آن انهدام اهداف متحرک دریایی است.
* خروش مردم غزه در حمایت از مقاومت
ساعاتی پس از شلیک موشکهای حماس، هزاران نفر از ساکنان نوار غزه در تایید گفتمان مقاومت با برپایی تظاهرات «روز خشم» اعتراضشان را به طرح اشغال کرانه باختری نشان دادند. ۱۶ سازمان بینالمللی و فلسطینی با فراخوان مردمی و حمایت از تظاهرات روز خشم همراهی خود را با مواضع مردم غزه و جریان مقاومت نشان دادند. کاربران شبکههای اجتماعی نیز با راهاندازی هشتگ «لا- للضم» (نه به الحاق) در این اعتراضات شرکت میکنند. وبگاه الرساله هم گزارش داد گروههای فلسطینی در تظاهرات دیروز بر ضرورت اتخاذ راهبرد ملی جدید بر پایه لغو توافقنامههای «ساف» با رژیم صهیونیستی و در رأس آن «اسلو» تأکید کردند.
* دبیرکل کمیتههای مقاومت: تمام گزینهها روی میز است
بر اساس گزارش خبرگزاری شهاب «ایمن الششنیه» دبیرکل کمیتههای مقاومت اعلام کرد تمام گزینهها برای مقابله با طرح اشغال و سرقت اراضی روی میز است و در دفاع از سرزمین و ملت فلسطین هیچ خط قرمزی وجود ندارد.
از سوی دیگر «اسماعیل هنیه» رئیس دفتر سیاسی حماس پیامی برای «یوسف عباس» هماهنگکننده کل کمپین جهانی بازگشت فرستاد. هنیه در این پیام، عباس را به کار در راستای حمایت از پروژه ملی بر پایه دفاع از سرزمین و مقدسات فلسطین فراخواند. در همین زمینه «علی فیصل» عضو دفتر سیاسی جبهه دموکراتیک به المیادین گفت: طرح الحاق به مثابه «مصیبت» جدید است که اجرایی نخواهد شد.«داوود شهاب» از اعضای ارشد جهاد اسلامی فلسطین نیز به المیادین گفت: از ذرهای از خاک فلسطین نخواهیم گذاشت. «حازم قاسم» سخنگوی حماس هم اعلام کرد پروژه اشغال یک طرح خصمانه جدید علیه ملت فلسطین است و با مقاومت واقعی این ملت، راه به جایی نخواهد برد.
* عقبنشینی صهیونیستها در برابر مقاومت
ایستادگی مردم فلسطین و مقابله جریان مقاومت با اشغالگری صهیونیستها سبب شد اجرای طرح اشغال برای مدت نامعلومی به تعویق بیفتد. روز گذشته «گابی اشکنازی» وزیر خارجه رژیم صهیونیستی در گفتوگو با رادیوی ارتش رژیم صهیونیستی با اشاره به فشار گروههای مقاومت و اختلافهای داخلی در موضوع الحاق بخشهایی از کرانه باختری به سرزمینهای اشغالی فلسطین، اجرای این طرح در تاریخ مقرر را بعید دانست. اشکنازی به همراه اعضای حزب متبوع خود (آبی و سفید) مخالف اجرای طرح الحاق بخشهایی از کرانه باختری و دره اردن به سرزمینهای اشغالی فلسطین به صورت یکجانبه و بدون هماهنگی با آمریکاییها هستند. اعضای حزب مذکور اختلافهایی در این باره با حزب «لیکود» در کابینه رژیم صهیونیستی دارند. پیش از سخنان وزیر خارجه رژیم صهیونیستی، «بنیامین نتانیاهو» نخستوزیر این رژیم نیز به اعضای حزب لیکود گفته بود اجرای طرح الحاق در تاریخ اول ژوئیه (۱۱ تیر) اجرا نخواهد شد.
«زئیو الکین» وزیر منابع آبی و آموزش عالی رژیم صهیونیستی هم روز سهشنبه احتمال اجرای طرح اشغال 30 درصدی کرانه باختری در 11 تیرماه را رد کرد. الکین در یک مصاحبه رادیویی گفت اسرائیل هنوز چراغ سبزی را که میخواهد از واشنگتن برای اجرای الحاق بخشهایی از کرانه باختری و همچنین مناطقی که فلسطینیان برای دولت آتی خود در نظر دارند، دریافت نکرده است.
* اختلاف بین نتانیاهو و آمریکا
علاوه بر مقامات رژیم صهیونیستی، دیروز شبکه العربیالجدید هم در گزارشی درباره اجرای طرح رژیم صهیونیستی برای الحاق بخشهایی از کرانه باختری به اراضی اشغالی نوشت: دولت ائتلافی رژیم صهیونیستی چهارشنبه (دیروز) را برای اجرای طرح الحاق تعیین کرده بود اما دولت اسرائیل و در رأس آن بنیامین نتانیاهو تاکنون اقدامات اولیه برای اجرای طرح الحاق را انجام نداده است. طبق این گزارش، نتانیاهو پس از نشست اخیر خود با اعضای هیات آمریکا متشکل از «آوی برکوویتس» فرستاده ویژه آمریکا در امور خاورمیانه و «دیوید فریدمن» سفیر این کشور در تلآویو گفت: با آمریکاییها درباره مساله تحمیل «حاکمیت» اسرائیل بر اراضیای در کرانه باختری صحبت کردیم؛ اراضیای که به تلاش برای الحاق آنها در روزهای آینده ادامه خواهیم داد. العربیالجدید در ادامه نوشت: این اظهارات تأکیدی بر عدم توافق نتانیاهو و هیات آمریکایی درباره انجام مقدمات اجرای طرح الحاق است.
* شیطنت رسانهای صهیونیستها
با وجود عقبنشینی مقامات صهیونیست از مواضع قبلی پیرامون به تعویق انداختن طرح اشغال، دیروز شبکه «کان ۱۱» تلویزیون رژیم صهیونیستی با انتشار تصاویری ادعا کرد نقشههای اشغال اولیه اراضی کرانه باختری را که شامل اصلاحات بر طرح «دونالد ترامپ» رئیسجمهور آمریکاست به دست آورده است. بر این اساس، اصلاحات اساسی در کانون شهرکسازی در قلب کرانه باختری متمرکز است و بر توسعه مناطق اطراف آن و اشغال بیش از ۲۰ کانون شهرکسازی تأکید میکند که این موضوع در طرح موسوم به «معامله قرن» نیامده است. در ادامه این گزارش آمده است برای حفظ نسبت ذکر شده در معامله قرن، در این نقشه تبادل اراضی مطرح شده تا رژیم صهیونیستی در عوض مناطقی که در کرانه باختری اشغال میکند، زمینهایی را در مناطق صحرایی شرق «بحرالمیت» به تشکیلات خودگردان بدهد. بر اساس نقشه منتشر شده، بیشتر خیابانها در کرانه باختری تحت کنترل رژیم صهیونیستی است.
* سناریوهای پیش روی نتانیاهو
با وجود اینکه بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم صهیونیستی با چالشهای داخلی، منطقهای و بینالمللی در موضوع اشغال کرانه باختری روبهرو است اما به نظر میرسد صهیونیستها بر پیگیری این طرح پافشاری کنند. در همین زمینه «ودیع ابونصار» کارشناس مسائل رژیم صهیونیستی معتقد است طرح الحاق کرانه باختری، نتانیاهو را در مقابل 4 سناریوی اصلی قرار میدهد.
سناریوی اول این است که نتانیاهو از مخالفت فلسطین و جوامع عرب در مقابل اجرای توافق آمریکا استفاده میکند تا این مخالفت سرپوشی برای تاخیر در اجرای طرح الحاق کرانه باختری در اول جولای باشد. در این حالت، اسرائیل با زمان بازی خواهد کرد و بدین ترتیب طرح الحاق بدون تعیین زمان دقیقی، باقی خواهد ماند و ممکن است در هر زمان، قبل از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در ماه نوامبر آینده اجرا شود.
سناریوی دوم در برابر طرح اشغالگری کرانه باختری این است که نتانیاهو برای اجرای طرح الحاق به معامله قرن متوسل میشود، همانطور که متصل کردن شهرک غیرقانونی «معالیه ادومیم» به دیگر شهرکهای صهیونیستنشین جنوب قدس را آغاز کرد. این به معنای ترسیم جدید مرزها بر اساس طرح معامله قرن آمریکا و در راستای یهودیسازی قدس است تا آن را پایتخت رژیم صهیونیستی قرار دهد. سناریوی سوم این است که نتانیاهو اعلام میکند طرح معامله قرن دونالد ترامپ به اسرائیل اجازه میدهد 30 درصد کرانه باختری را ضمیمه خود کند و نتانیاهو این الحاق را مطابق معامله قرن و بدون توجه به مخالفتهای فلسطینیان، عربها و جوامع بینالمللی بویژه اروپا اجرا خواهد کرد. در سناریوی چهارم، نتانیاهو بیش از 30 درصد کرانه باختری را برای رضایت مهاجران صهیونیست اشغال میکند و این ممکن است سراسر جهان را شگفتزده کند که البته تحقق این مورد، کمترین احتمال را دارد.
ارسال به دوستان
ارسال به دوستان
تعداد مبتلایان «کوویدـ ۱۹» در کشور به 230211 و آمار تلفات به 10958 نفر رسید
ابلاغ محدودیتهای کرونایی به ۱۱ استان
شیوع کرونا و افزایش آمار مبتلایان و بستریهای این بیماری کشنده باعث شد وزارت بهداشت با ابلاغ محدودیتهای کرونایی به 11 استان کشور هشدارهای لازم را به مسؤولان استانی درباره آمادگی برای روزهای سخت در صورت بیتوجهی برخیها به اصول بهداشتی و فاصلهگذاریهای اجتماعی بدهد. به گزارش «وطن امروز»، آمار ابتلا به بیماری «کووید-19» روز به روز افزایش مییابد. وضعیتی که کادر پزشکی را خسته و تختهای بیمارستانی را مملو از بیماران کرونایی کرده است. شیوع گسترده این بیماری خطرناک و بسیار مسری در خیلی از شهرها و کلانشهرهای کشور علاوه بر گلهمندی کادر پزشکی از بیتوجهیهای برخی به عواقب ابتلا به کرونا، داد رئیس کرسی یونسکو در سلامت اجتماعی و توسعه را نیز درآورده و از ستاد ملی کرونا خواسته است نهتنها محدودیت در استانهای قرمز اعمال شود، بلکه برنامهریزی بلندمدت نیز برای مبارزه با این بیماری انجام شود. هشدارها برای جلوگیری از شیوع گسترده این بیماری در حالی مورد تاکید است که اکنون ظرفیت تختهای بستری محدود و کادر پزشکی با فرسودگی و خستگی مفرط پرسنل روبهرو است. در این باره معاون کل وزارت بهداشت از ابلاغ اعمال محدودیتهای کرونایی به استانداران ۱۱ استان کشور خبر داد. ایرج حریرچی گفت: اقدامات محدودکننده برای مقابله با کرونا به استانداران خوزستان، سیستانوبلوچستان، هرمزگان، بوشهر، فارس، آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی، خراسان رضوی، کرمان، تهران و البرز ابلاغ شده است. وی افزود: با توجه به احتمال افزایش موج شیوع کرونا، برخی اقدامات با دستور رئیسجمهور اجرایی میشود. وی افزود: عمده مشکلات مربوط به برگزاری مراسم جشن، ترحیم و دورهمیهاست و همین باعث شیوع بیشتر کرونا شده است. در چنین شرایطی تنها با توصیه نمیشود کاری را پیش برد و باید در مواردی قانون اعمال شود.
* موج فزاینده شیوع کرونا در میانسالان و جوانان
گسترش ابتلا به ویروس کرونا در سراسر کشور این روزها نگرانیهایی را برای جامعه پزشکی ایجاد کرده است، چرا که بیماران روز به روز زیادتر و کادر پزشکی خسته و خستهتر میشوند. معاون برنامهریزی ستاد فرماندهی عملیات مدیریت بیماری کرونا در کلانشهر تهران با هشدار نسبت به افزایش تصاعدی آمار مبتلایان به کرونا طی ۲ هفته اخیر و بویژه ۳ روز اخیر، گفت: افزایش میزان ابتلا از یک سطحی بالاتر در کنار خستگی مفرط و فرسودگی کادر درمان، منجر به افزایش بسیار شدید مرگومیر بیماران کرونا در سطح کشور خواهد شد. علی ماهر با اشاره به وضعیت بیمارستانها در سطح شهر تهران، اظهار کرد: به دلیل ظرفیت محدود تختهای بستری و بویژه تختهای ویژه، در حال حاضر درصد بالایی از آنها اشغال شده است. وی با تاکید بر فشار بالای کاری بر کادر درمان طی دوره شیوع کرونا و افزایش مضاعف این بار طی روزهای اخیر، گفت: این مسأله طبیعتا به فرسودگی و تضعیف سیستم ایمنی بدن کادر و پرسنل درمان منجر شده و از این طریق در معرض خطر بالاتری نیز قرار میگیرند. وی هشدار داد: ادامه این روند مطمئنا توانایی کادر درمان برای مدیریت بیماری را بشدت تضعیف میکند و به دنبال آن با افزایش بیشتر آمار ابتلا و میزان مرگومیر بیماران کرونا مواجه خواهیم شد. وی افزود: در شرایط فعلی نهتنها با ازدحام بالای بیماران بستری در بخشهای ویژه روبهرو هستیم، بلکه از طرف دیگر توان متخصصان و کادر درمان کاهش پیدا کرده و در این شرایط پاسخگویی درمانی به مبتلایان و بیماران بدحال و مدیریت بیماری تضعیف خواهد شد.
* لزوم اعمال محدودیت در استانهای قرمز
استانهایی که در شرایط قرمز قرار دارند باید با اعمال محدودیت، مانع گسترش این بیماری شوند. رئیس کرسی یونسکو در سلامت اجتماعی و توسعه با بیان اینکه دولت برای جهان کرونایی باید برنامهریزی بلندمدت داشته باشد، در عین حال به دولت توصیه کرد برای مقابله با کرونا در استانهایی که در شرایط هشدار و قرمز قرار دارند، محدودیتهایی اعمال شود. یونس نوربخش در گفتوگو با ایسنا، با اشاره به افزایش شمار قربانیان کرونا در کشور از کمرنگ شدن فعالیت ستاد مقابله با کرونا در میان مشغلههای زیاد دولت انتقاد کرد و گفت: در ابتدا ستاد کرونا بسیار موفق بود به طوری که مقام معظم رهبری نیز از اقدامات ستاد تشکر کردند. تقریبا تمام کابینه و دستگاهها تلاش منسجمی داشتند اما متاسفانه این تلاشها به آن شدت ادامه پیدا نکرد، به نحوی که حالا ستاد مبارزه با کرونا با آن رویکرد جدی که پیش از این تشکیل جلسه میداد، مصوبات آن لازمالاجرا بود، مباحث جدی انجام میشد و تحقیقات پژوهشگران دیده و بررسی میشد، وجود ندارد. وی با تاکید بر لزوم اجرای قوانین و اعمال محدودیتهای کرونایی از سوی دولتمردان، وزارتخانهها و دستگاهها، بر این نکته نیز تاکید کرد که نیاز است یکسری از محدودیتها لااقل در استانهایی که وضعیت قرمز اعلام شده بازگردد و مردم نیز مثل ماههای فروردین و اردیبهشت احساس جدیت کنند.
* بیمارستانهای بزرگ تهران باید آماده موج دوم کرونا باشند
کرونا درمان ندارد و تنها راه آن پیشگیری است. رئیس دانشگاه علوم پزشکی تهران با اشاره به موج افزایشی «کووید-19»، بر رعایت پروتکلهای بهداشتی تأکید کرد و گفت: در شرایط موجود، مراقبتهای فردی و رعایت فاصله فیزیکی بیشترین تاثیر را دارد.
عباسعلی کریمی در نشست هیأترئیسه دانشگاه علوم پزشکی تهران، افزود: همکاران در حالی که خستگی بحران قبلی را از تن به در نکردهاند، باید از قله دیگری بالا بروند.
وی با اشاره به نحوه برنامهریزی دانشگاه علوم پزشکی تهران برای مقابله با موج دوم کرونا، با تأکید بر اینکه بیمارستانهای بزرگ جنرال تهران باید در موج دوم نیز مسؤولیت قبول کنند، افزود: دانشگاه بیمارستانهای بزرگ آموزشی دارد و نمیتواند یک بیمارستان را تعطیل و به کرونا اختصاص دهد، بلکه باید همه بیمارستانهای بزرگ جنرال تهران مسؤولیت قبول کنند و براساس گسترش بیماری و شدت مراجعات، بخش اضافه کنند.
* افزایش قابل توجه آمار ابتلا و بستری در تهران
آمار مبتلایان به ویروس کرونا دیروز نسبت به روز ماقبل (سهشنبه) افزایش یافت. به گزارش «وطن امروز»، در تهران نیز آمار مبتلایان و بستریها به این بیماری صعودی گزارش میشود. سخنگوی وزارت بهداشت از شناسایی ۲هزار و ۵۴۹ بیمار جدید «کووید-19» طی ظهر سهشنبه تا ظهر چهارشنبه خبر داد. سیما ساداتلاری گفت: در ۲۴ ساعت گذشته بر اساس معیارهای قطعی تشخیصی، ۲ هزار و ۵۴۹ بیمار جدید مبتلا به «کووید-19» در کشور شناسایی شدند که از این میان یکهزار و ۶۲۱ مورد بستری شدند. وی گفت: مجموع بیماران «کووید-19» در کشور به ۲۳۰ هزار و ۲۱۱ نفر رسید. سخنگوی وزارت بهداشت ادامه داد: متاسفانه طی مدت یادشده ۱۴۱ بیمار «کووید-19» جان خود را از دست دادند و مجموع جانباختگان این بیماری به ۱۰ هزار و ۹۵۸ نفر رسید. به گفته وی، خوشبختانه تاکنون ۱۹۱ هزار و ۴۸۷ نفر از بیماران، بهبود یافته یا از بیمارستانها ترخیص شدهاند. ساداتلاری افزود: ۳۰۸۱ نفر از بیماران مبتلا به «کووید-19» در وضعیت شدید این بیماری تحت مراقبت قرار دارند. سخنگوی وزارت بهداشت همچنین گفت: تاکنون یک میلیون و ۶۹۳ هزار و ۲۴۲ آزمایش تشخیص «کووید-19» در کشور انجام شده است. وی گفت: استانهای خوزستان، کردستان، آذربایجانهای غربی و شرقی، هرمزگان، بوشهر، خراسان رضوی و کرمانشاه در وضعیت قرمز قرار دارند. وی ادامه داد: استانهای اصفهان، همدان، زنجان، کرمان، خراسان شمالی و کهگیلویهوبویراحمد در وضعیت هشدار قرار دارند. وی گفت: در استان تهران نیز افزایش قابل توجه موارد ابتلا و بستری گزارش شده است.
ارسال به دوستان
وزارت خارجه فرانسه با انتشار بیانیهای مداخلهجویانه به صدور حکم روحالله زم اعتراض کرد
خروس بیمحل
* زم در جلسه دوم دادگاهش به همکاری با سرویس امنیتی فرانسه اعتراف کرده بود
گروه سیاسی: برخورد قضایی با متهمان امنیتی دوتابعیتی در سالهای اخیر باعث تلاشهای گسترده دولتهای غربی برای اثرگذاری بر سرنوشت پرونده آنها شده است. در همین زمینه روز گذشته، یک روز بعد از آنکه سخنگوی قوهقضائیه خبر از صدور حکم اعدام روحالله زم داد، وزارت خارجه فرانسه با انتشار بیانیهای مداخلهجویانه به این بهانه بار دیگر ادعاهای خود را درباره فریبا عادلخواه مطرح و به حکم اعدام روحالله زم اعتراض کرد.
به گزارش «وطن امروز»، وزارت خارجه این کشور در بخشی از این بیانیه با اشاره به اتهاماتی که علیه فریبا عادلخواه، مجرم دوتابعیتی ایرانی- فرانسوی مطرح شده است، ادعا کرد: ما این تصمیم مقامات ایران را که تنها به خاطر اهداف سیاسی و بدون وجود هرگونه مدرک یا شواهد جدی بر نگه داشتن خانم فریبا عادلخواه پافشاری میکنند، محکوم میکنیم. وزارت خارجه فرانسه در ادامه با تاکید بر اینکه ما درباره اطمینان حاصل کردن از آزاد شدن هموطنمان هنوز هم مصمم هستیم، به حکم صادرشده برای روحالله زم نیز واکنش نشان داد و با بیان اینکه این حکم را ضربهای جدی به آزادی بیان و آزادی مطبوعات در ایران میداند، آن را محکوم کرد.
اظهارات مداخلهجویانه وزارت خارجه فرانسه درباره احکام صادر شده برای ۲ مجرم ایرانی با واکنش سخنگوی وزارت امور خارجه کشورمان مواجه شد. سیدعباس موسوی در این زمینه با بیان اینکه رسیدگی و صدور احکام درباره جرائم اتباع ایرانی در یک فرآیند دادرسی عادلانه و در چارچوب مقررات و حقوق شهروندی در جمهوری اسلامی ایران در صلاحیت محاکم قضایی ایران است، گفت: خانم عادلخواه و روحالله زم متناسب با جرائم ارتکابی محکوم شدهاند و در حال گذراندن محکومیت خود هستند. رویکرد مداخلهجویانه دولت فرانسه در زمینه مسائل داخلی ایران مسأله جدیدی نیست و پیش از نیز بارها از این طریق سعی بر تاثیرگذاری بر تصمیمات دستگاه قضایی کشورمان داشتهاند. پیش از این مهرماه سال گذشته نیز وزارت خارجه فرانسه مواضعی اینچنینی در زمینه بررسی پرونده فریبا عادلخواه مطرح کرده بود که با واکنش مقامات داخلی کشورمان مواجه شد. موسوی مهرماه سال گذشته نیز با اشاره به اینکه «تابعیت مضاعف» اتباع ایرانی وفق قوانین جمهوری اسلامی ایران به رسمیت شناخته نشده است و فریبا عادلخواه به عنوان یک شهروند ایرانی شناخته میشود، خبر از رسیدگی به پرونده او در چارچوب قوانین دادرسی عادلانه کشور داده بود. وی دی ماه سال گذشته نیز در پاسخ به پرسشی درباره اقدام وزارت خارجه فرانسه در فراخواندن سفیر کشورمان در پاریس و بیانیه آنها گفته بود: بیانیه وزارت خارجه فرانسه درباره یک تبعه ایرانی، اقدامی مداخلهجویانه بوده و درخواست فرانسه را فاقد مبنای حقوقی میدانیم، زیرا فرد مورد نظر تبعه ایران است و به اتهام «ارتکاب اعمال جاسوسی» بازداشت شده است و وکیل ایشان از جزئیات پرونده اطلاع داشته و پرونده وی توسط قوهقضائیه در دست بررسی است.
نکته قابل توجه در این زمینه وسعت یافتن دامنه دخالتهای دولتهای اروپایی و در راس آنها دولت فرانسه، در امور داخلی و قضایی کشورمان است، به گونه ای که اگر تا پیش از این دولت این کشور با ورود به پرونده افرادی همانند فریبا عادلخواه که مجرمی دوتابعیتی و دارای تابعیت این کشور بوده است، تلاش برای تحت تاثیر قرار دادن برخورد قضایی کشورمان را داشت، ورود فرانسویها به پرونده روحالله زم نشان از وسعت پیدا کردن دامنه دخالتهایشان دارد. ارتباط دادن حکم صادر شده برای زم که فعالیتهای آشکار کانال تلگرامی او در بسط و ترویج خشونت، امری غیرقابل انکار است، به مسأله آزادی بیان و مطبوعات، حکایت از مداخله دولت این کشور در زمینه امنیت ملی کشورمان دارد.
لازم به ذکر است غلامحسین اسماعیلی، سخنگوی قوهقضائیه در نشست خبری روز سهشنبه خود ضمن اشاره به صدور حکم اعدام روحالله زم، درباره وضعیت محکومیت فریبا عادلخواه گفته بود: درباره این رای تجدیدنظرخواهی شده و پرونده به دادگاه تجدیدنظر رفته است و اخیرا دادگاه تجدیدنظر حکم دادگاه بدوی را تایید کرده و او به لحاظ ارتکاب جرائم امنیتی که اجتماع و تبانی در جهت اقدام علیه امنیت کشور بوده، به تحمل ۵ سال حبس محکوم شده است.
* راز همدلی فرانسه
حمایت تمامقد وزارت خارجه فرانسه از روحالله زم در حالی که وی تابعیت این کشور را ندارد، نشان از وجود ارتباطی قوی و سازمانیافته میان این مجرم امنیتی و دولت و دستگاههای اطلاعاتی- امنیتی فرانسه دارد. پیش از این در جریان دومین دادگاه بررسی اتهامات روحالله زم هم به مباحثی پیرامون همکاری و پوشش حداکثری زم توسط دستگاههای اطلاعاتی این کشور اشاراتی شده بود. زم در دادگاه مذکور در زمینه مهاجرت خود به فرانسه گفته بود: «سال ۹۱ بود که از مالزی به ترکیه رفتم و ۳ ماه در آنجا بودم. سپس از طریق یکی از دوستانم که سال ۸۸ با او آشنا شده بودم، به سفارت فرانسه در ترکیه مراجعه کردم و در آنجا با سفیر فرانسه صحبت کردم. از آنها درخواست ویزا کردم که آنها به من ویزای فرانسه دادند. تقریبا شهریور ۹۱ بود که وارد فرانسه شدم؛ من در مالزی ازدواج کرده بودم، لذا با دختر و همسرم به فرانسه رفتیم». وی در پاسخ به سوال قاضی در زمینه همکاری با دستگاههای اطلاعاتی فرانسه گفته بود: «پس از مکالمه روحانی و مکرون از پلیس فرانسه با من تماس گرفتند و گفتند در خطر ترور هستی و 6 یا 7 جلسه طول کشید تا من را بشناسند و حدود 4 یا 5 ماه این رفت و آمدها ادامه داشت و ایمیل دادند که گزارشات را درباره اخبار خودت ارسال کن. گزارشات را ارسال کردم. حفاظت نامحسوس گذاشتند تا اینکه آدرس خانه، تلفن، کارتهای بانکی و مشخصاتم در سایتهای داخلی منتشر شد. پس از آن آدرس را به پلیس دادم و ۲۴ ساعت بعد خانه من را عوض کردند و تیم حفاظت سنگینی قرار دادند و هر ۲ ماه یکبار با من قرار میگذاشتند. تعیین وضعیت حفاظت میکردند و به من گفتند بعد از مکرون سنگینترین تیم حفاظت برای تو است».
ارسال به دوستان
بیانیه مشترک ایران، روسیه و ترکیه
تعهد قوی به استقلال سوریه
روسای جمهوری اسلامی ایران، فدراسیون روسیه و جمهوری ترکیه در یک بیانیه مشترک بر تعهد قوی خود به حاکمیت، استقلال، وحدت و تمامیت ارضی جمهوری عربی سوریه و همچنین اهداف و اصول منشور ملل متحد تاکید کردند. به گزارش فارس، نشست مجازی سران روند آستانه روز گذشته برگزار شد. حسن روحانی، ولادیمیر پوتین و رجب طیب اردوغان بعد از اتمام این جلسه مجازی در یک بیانیه مشترک تاکید کردند: منازعه سوریه هیچ راهحل نظامی نداشته و تنها از طریق روند سیاسی سوری- سوری با تسهیلگری سازمان ملل وفق قطعنامه 2254 شورای امنیت سازمان ملل قابل حلوفصل خواهد بود. رؤسای جمهوری ۳ کشور همچنین عزم خود را برای مقابله با دستورکارهای جداییطلبانه با هدف تضعیف حاکمیت و تمامیت ارضی سوریه و نیز تهدید امنیت ملی کشورهای همسایه ابراز کردند. در بخش دیگری از این بیانیه بر ضرورت توجه به مسأله شیوع کرونا در سوریه نیز توجه و تاکید شده است: همهگیری ویروس کرونا در سوریه میتواند نظام سلامت و شرایط اجتماعی، اقتصادی و انسانی سوریه را با چالش جدی مواجه کند. رؤسایجمهوری ایران، روسیه و ترکیه تحریمهای یکجانبه مغایر حقوق بینالملل بشردوستانه و منشور ملل متحد را بویژه در شرایط همهگیری «کووید-19» مردود دانستند. در این راستا، روسای جمهوری ۳ کشور بر ضرورت حیاتی فراهم کردن دسترسی بشردوستانه سریع، امن و بلامانع در سراسر سوریه برای تسکین آلام مردم این کشور تأکید کردند و از جامعه بینالملل بویژه سازمان ملل و نهادهای بشردوستانه آن خواستند به دور از تبعیض، سیاسیکاری و پیششرط، کمکهای خود به تمام سوریها را افزایش دهند. ارسال به دوستان
«وطن امروز» از رشد سریع نقدینگی در بهار 99 و چالشهای شیوه جدید بانک مرکزی گزارش میدهد
سلطه مالی علیه نقشه پولی
* رشد نقدینگی در فصل بهار سال جاری معادل 3/7 درصد بوده است
حمید کمار: طبق محاسبات اداره بررسیها و سیاستهای اقتصادی بانک مرکزی، حجم نقدینگی در هفته منتهی به 29/3/99 به 6/26514 هزار میلیارد ریال رسید که نسبت به پایان سال قبل 3/7 درصد رشد را نشان میدهد. همچنین حجم پایه پولی در پایان خرداد 1399 به 7/3834 هزار میلیارد ریال رسیده است که در مقایسه با پایان سال قبل 8/8 درصد رشد را نشان میدهد. طبق اعلام بانک مرکزی، مقایسه آمار رشد نقدینگی با رقم مشابه سال گذشته (3/5 درصد) حاکی از آن است که تحت تاثیر حمایتهای صورت گرفته از خانوارها و فعالان اقتصادی در پی شیوع ویروس کرونا و نیز افزایش میزان تنخواهگردان دولت در سال جاری، رشد نقدینگی در مقایسه با سال گذشته 2 واحد درصد افزایش یافته که امری مورد انتظار بوده است. بانک مرکزی در بخشی از این گزارش با اشاره به آثار پولی ناگزیر طرحهای حمایتی دولت برای مقابله با آثار اقتصادی کرونا، از تلاش خود برای بازگرداندن شاخصهای پولی به چارچوب برنامهریزی شده جهت دستیابی به هدف تورمی خود خبر داد.
* ترازنامه دولت؛ بزرگترین منشأ خطر برای طرح همتی
طرحهای حمایتی دولت نظیر «وام یک میلیون تومانی برای خانوار» و «تسهیلات به بنگاههای تولیدی» شوک پولی غیرقابل پیشبینیای بود که باعث رشد قابل توجه نقدینگی در سهماهه اول سال جاری شد. با در نظر گرفتن تداوم کرونا تا پایان سال و احتمال بالای بازگشت تعطیلیهای اجباری در برخی مناطق و در نتیجه تداوم طرحهای حمایتی نقدی، رشد نقدینگی با سرعتی فراتر از سال گذشته چندان دور از انتظار نیست. در چنین شرایطی برنامه بانک مرکزی برای مدیریت خلق نقدینگی با ابزار اوراق بدهی دولت در عملیات بازار باز با چالشی جدید مواجه شده است، چرا که تزریق پایه پولی بدون تبادل اوراق دقیقا خلاف مدلی است که در عملیات بازار باز مدنظر است. از همین رو تداوم حمایت پولی از اقتصاد کرونازده کشور، نخستین چالش بانک مرکزی در سال جاری برای اجرای موفق بازار باز است.
با این حال اما چالش اصلی و مهمترین دغدغه بانک مرکزی برای به سرانجام رساندن عملیات بازار باز، طرحهای پولی دولت برای حمایت از مردم و بنگاههای آسیبدیده از کرونا نیست. نگاهی به دخل و خرج دولت در سال جاری و همچنین رصد مواضع رئیس کل بانک مرکزی، دغدغه اصلی بانک مرکزی برای موفقیت عملیات بازار باز را مشخص میکند. کسری بودجه سال جاری دولت که بین 100 تا 200 هزار میلیارد تومان تخمین زده شده است، مهمترین چالش بانک مرکزی برای اجرای موفق عملیات بازار باز به شمار میرود. در واقع دغدغه اصلی همتی، خطر استقراض دولت از بانک مرکزی برای جبران کسری بودجه است. مرور مواضع رئیس کل بانک مرکزی نشان میدهد سلطه مالی، اصلیترین دغدغه مقامات بانک مرکزی در اجرای موفق عملیات بازار باز است. یکی از شاخصترین موضعگیریهای بانک مرکزی در این رابطه، سخنان رئیس کل بانک مرکزی در صحن علنی مجلس شورای اسلامی بود. 13 خردادماه بود که رئیس کل بانک مرکزی با حضور در صحن علنی مجلس شورای اسلامی و تبیین شرایط فعلی اقتصاد کشور، مهمترین دغدغه خود در مدیریت نقدینگی را ابراز کرد و گفت: اگر دولت به این نتیجه برسد که در جیب بانک مرکزی دست نکند و اگر بتوانیم ناترازی بانکها را اصلاح کنیم، میتوانیم بر نقدینگی و تورم فائق آییم، بنابراین برنامه بانک مرکزی نیز همین است.
* نقدینگی؛ مهمترین متغیر اقتصاد سیاسی
یک روز پس از انتشار گزارش جدید بانک مرکزی از رشد نقدینگی، مشاور سابق رئیسجمهور در امور اقتصادی هم از نقدینگی به عنوان مهمترین متغیر اقتصاد سیاسی نام برد. مسعود نیلی در یادداشتی نوشت: عملکرد سالهای اخیر اقتصاد ایران نشان میدهد که 2 اتفاق مهم در آن شکل گرفته است. اتفاق اول، افزایش قابل توجه نرخ رشد نقدینگی است.
نیلی در این یادداشت همچنین نوشت: زمان لازم برای دوبرابر شدن نقدینگی از ۵/۳ سال به کمتر از ۵/۲ سال کاهش پیدا کرده و چهبسا بیشتر هم کاهش پیدا کند و اتفاق دوم آنکه با کاهش قابلتوجه درآمدهای ارزی نفتی، رابطه بین نقدینگی و تورم قویتر و فاصله زمانی آن، کوتاهتر شده است. عدم توجه به این دو اتفاق مهم توسط سیاستگذار در شرایط موجود میتواند خطرناک باشد.
مشاور سابق رئیسجمهور تاکید کرد: بنابراین اگر بپذیریم که این دو اتفاق، خطر جدی تورم بالا را گوشزد میکند، اولا لازم خواهد بود که در مواجهه با تبعات نقدینگی موجود بهعنوان «آب ریخته» دچار خطای سیاستی نشویم و راه نبرد مضر را در پیش نگیریم، ثانیا تمام توان نظام سیاسی و سیاستگذاری را صرف اهتمام به هرچه محدودتر کردن عوامل موثر در خلق نقدینگی جدید کنیم. وی در جمعبندی تصریح کرد: توجه به این نکته ضروری است که در اقتصاد ایران، مهمترین و اصلیترین متغیر اقتصاد سیاسی، نقدینگی است. عامل اصلی افزایش نقدینگی، کسری بودجه دولت است که به نظر نگارنده، نحوه مدیریت آن در سال ۱۳۹۹ نه تنها مانند همیشه به عاملی مهم، بلکه به عاملی سرنوشتساز تبدیل شده است.
* دولت تدبیر رکورددار رشد نقدینگی میشود؟
بررسی آمار نقدینگی نشان میدهد رشد نقدینگی طی 7 سال اخیر هر چند در کلیت تفاوت چندانی با دورههای گذشته ندارد اما به دلایلی، نگرانکنندهتر از بسیاری دورههای دیگر است. نخستین عامل خطرناکتر شدن وضعیت نقدینگی فعلی، تاکید بر اجرای سیاست پولی غلطی است که در 5 سال ابتدایی دولت با عنوان «سالمسازی نقدینگی» انجام شد. دولت در این سیاست با تصور امکان کنترل مستقیم «حجم پایه پولی» و در نتیجه کنترل نقدینگی و تورم، مانع بروز هر عامل فزاینده پایه پولی شد. از جمله این موارد، تلاش برای ممانعت دولت از استقراض از بانک مرکزی برای جبران کسری بودجه بود. با وجود موفقیت نسبی سیاستگذار در کنترل بسیاری از عوامل رشد پایه پولی، یک عامل اما سیاست یاد شده را به شکست کشاند. تصور غلط سیاستگذاران دولت از جمله مسعود نیلی، مشاور سابق رئیسجمهور از رابطه میان پایه پولی و نقدینگی، علاوه بر بازگرداندن نقدینگی به مسیر رشد فزاینده، باعث تغییر ترکیب پایه پولی و افزایش جهشی سهم بدهی بانکها به بانک مرکزی از کل پایه پولی شد. ممانعت از عرضه فعال و مدیریت شده پایه پولی در 5 سال اول دولت باعث ایجاد عطش شدید ذخایر در میان بانکهای کشور شد. بانکها هم برای جبران کسری ذخایر در بازار بین بانکی، اقدام به جذب سپرده از طریق بالا بردن نرخ سود کردند.
تداوم رقابت منفی بانکها برای حفظ و افزایش سپردههای بانکی باعث تشدید کسری ذخایر و در نتیجه رشد فزاینده بدهی بانکها به بانک مرکزی شد. در نتیجه این شرایط، پایه پولی برخلاف میل بانک مرکزی رشد کرد. این رشد اما یک تفاوت اساسی با رشد پایه پولی در دولت قبل داشت. در دولتهای نهم و دهم رشد پایه پولی مابهازایی حقیقی در اقتصاد کشور داشت. اجرای پروژه مسکن مهر از طریق تزریق پایه پولی علاوه بر تامین مسکن 4 میلیون خانوار باعث عرضه فعالانه ذخایر در بازار بین بانکی و کاهش نرخ سود در این بازار شد. از همین رو بانکهای کشور نیازی به درگیر شدن در مسابقه نرخ سود برای تامین ذخایر نداشتند. پس از روی کار آمدن دولت تدبیر تصور سیاستگذاران مبنی بر «ناتوانی بانکها از خلق نقدینگی پیش از عرضه پایه پولی» باعث برنامهریزی تکبعدی دولت برای مدیریت نقدینگی از طریق «کنترل حجم پایه پولی» شد. نتیجه این اقدام بحران شکاف ترازنامه در شبکه بانکی و شکلگیری مسابقه نرخ سود شد.
شکست این سیاست و تغییر در راس مدیریت بانک مرکزی باعث جایگزین شدن سیاستهای جدید در مدیریت پولی شد. همتی تلاش میکند با اجرای عملیات بازار باز، شیوه مدرن مدیریت پولی را در کشور اجرایی کند؛ موضوعی که علاوه بر مسائل فنی پیش رو، کسری بودجه دولت در سال جاری آن را بشدت تهدید میکند.
![]() ارسال به دوستان
گفتوگو با 2 شاعر افغانستانی به بهانه بازگشت پیکر شهید نسیم افغانستانی
نسیم خوش وحدت
عباس اسماعیلگل: «ما شما را دوست داریم. مربوط به حالا هم نیست. از جوانی که در مشهد بودیم و با دوستان افغانستانی فعالیت میکردیم، شماها را دوست داشتیم». این حرف را رهبر انقلاب به محمدکاظم کاظمی میگویند؛ در حاشیه دیدار رمضانی سال 95 شاعران. رهبر انقلاب در دیدارهای دیگر و به بهانههای دیگر هم درباره افغانستانیها صحبت کردهاند. به تازگی توصیه رهبر انقلاب برای تدفین شهید نسیم، رزمنده افغانستانی سالهای دفاع مقدس در حرم مطهر رضوی، نشانه روشن دیگری برای علاقه و محبت قلبی میان رهبر انقلاب با افغانستانیهاست؛ رابطه محبتآمیزی که میشود نشانههای دیگرش را در واکنش کاربران ایرانی شبکههای اجتماعی به بازگشت شهید نسیم دید. در روزهایی که تلاشهای شبکه سلطنتی انگلیس برای برهم زدن این رابطه است، یکی از برادران افغانستانی یادآور وحدت و برادری میان ۲ ملت شده است. درباره تاثیرات حضور این شهید وطندار در این روزهای سخت، با ۲ تن از شاعران و نویسندگان افغانستانی گفتوگو کردهایم.
***
* مزار شهید، محفل فرهنگی ۲ ملت میشود
سرور رجایی از نویسندگان و شاعران صاحبنام افغانستانی است که با او به گفتوگو نشستیم.
* جناب سرور رجایی! این روزها با شناسایی و بازگشت پیکر شهید دوران دفاع مقدس «نسیم افغانستانی»، حال و هوای خاصی میان مردم شهیدپرور ایران و افغانستان حاکم شده است؛ به نظر شما دلیل این همه شور و هیجان چه چیزی است؟
در وهله اول باید گفت طی سالهای اخیر کشورهای منطقه از جمله افغانستان دچار چالش و بحرانهای مختلفی شدهاند که در نتیجه تاثیرات منفی بر روحیه مردم گذاشته است. خوشبختانه شناسایی و بازگشت پیکر شهید نسیم افغانستانی در شرایط و مقطع فعلی موجب تقویت روحیه جهادی مردم افغانستان و همچنین نزدیکی بیشتر دلهای مردم دو کشور ایران و افغانستان به هم شده است.
البته ارتباط عاطفی میان ملت ایران و افغانستان همیشه خوب و سازنده بوده به گونهای که برخی مواقع دشمنان مشترک ۲ ملت با فتنههایی در پی کمرنگ کردن این رابطه نزدیک و دوستانه بودهاند. خوشبختانه دشمنان در این باره موفق عمل نکردهاند و این روزها که شاهد آرام گرفتن روح و روان شهید بزرگوار در جوار حضرت امام رضا(ع) هستیم، یک فضای معطر و روحانی میان مردم مجاهد ایران و افغانستان بهوجود آمده است.
* درباره شخصیت والای شهید نسیم افغانستانی هم برایمان صحبت میکنید؟
بدون شعار و با تمام وجود میگویم زبانم برای صحبت درباره شهدا قاصر است، زیرا شهدا شخصیتهایی هستند که از جانب خداوند گزینش و انتخاب شدهاند اما درباره جایگاه شهید نسیم افغانستانی همین بس که پس از سالها چشمانتظاری، در صحن آزادی حرم امام رضا(ع) در کنار امام هشتم آرام گرفت و این اتفاق بدونشک نقطه عطفی برای تقویت ارتباط عمیق ملتهای ایران و افغانستان محسوب میشود و مطمئنا مزار این شهید بزرگوار در حرم امام رضا(ع) به یک محفل فرهنگی میان ۲ ملت بدل خواهد شد.
برکات شهدا برای تقویت ارتباط عاطفی میان مردم ایران و افغانستان مسبوق به سابقه است، که از این میان میتوان به شهید افغانستانی «رجب غلامی» اشاره کرد که مقبره این شهید بزرگوار در شهر بجستان از توابع استان خراسان رضوی است و از آنجا که در این شهر مهاجران افغانستانی حضور ندارند، خانوادههای شهدای ایرانی بجستان به همراه مردم شهیدپرور آن، نگذاشتهاند شهید غلامی احساس غربت و تنهایی کند و به طور مرتب بر سر مزار شهید حاضر میشوند و همانند شهدای ایرانی برای این شهید افغانستانی هم ارزش زیادی قائل هستند.
* آقای سرور، در چنین شرایطی فرهیختگان ایرانی و افغانستانی چه وظایف و تعهداتی برای روایت این همدلیها دارند؟
فرهیختگان و نخبگان هر جامعهای اعم از شاعران و نویسندگان، زبان فرهنگ مردم خود هستند و با این زبان باید ارزشهای دینی مردم را گسترش دهند و وقتی این ارزشها با حضور شهدای مدافع حرم شکل فرامنطقهای به خود میگیرد، وظیفه فرهیختگان چندین برابر میشود که متاسفانه باید گفت آنطور که باید و شاید در این باره اتفاقهای درخشانی نیفتاده و انتظارات مردم از نخبگان جامعه بیشتر از این حرفهاست.
اگر بخواهم صادقانه بگویم، باید گفـت در بسیاری مواقع در روایت تاریخ شفاهی، زبان فرهنگی مردم خود نبودیم. این زبان فرهنگی باید هر چه سریعتر تقویت شود که شناسایی و معرفی شهدا و مجاهدین افغانستانی میتواند یکی از گامهای اساسی در این راستا باشد.
* به نظر شما درباره معرفی شهدا، فرهیختگان به چه ابعادی از زندگانی و خصلت شهدا باید بیشتر توجه کنند؟
اجازه بدهید جواب پرسش شما را با یک مثال توضیح دهم؛ درباره شهید نسیم افغانستانی یک نکته به ظاهر سادهای که شاید آنچنان که باید مورد توجه قرار نگرفته است به نحوه شناسایی این شهید بزرگوار برمیگردد. آنطور که در خبرها نقل شده در کنار پیکر این شهید که پس از 35 سال شناسایی شده است، کلاه محلی شهید که سمبل و نمادی برای افغانستانیهاست صحیح و سالم یافت شده است که خود این موضوع یک روشنی و چراغ راه محسوب میشود. در مجموع باید گفت شاعران و نویسندگان باید به زوایای کمتر پرداخته شده و ناب شهدا بپردازند تا اینچنین تاثیرگذاری بیشتری برای مخاطبان به ارمغان بیاورند.
در نتیجه معتقدم هنرمندان رشتههای مختلف اگر خدای ناکرده از این موارد چشمپوشی کنند باید در آینده به نسل بعدی پاسخ دهند و در این باره مسؤول هستند، زیرا هنرمندان باید امانت امروز خود را به بهترین شکل ممکن به نسل بعدی منتقل کنند، چرا که اگر در این باره غفلتی شود، شرایط مناسبی برای القای دروغهای دشمنان مهیا میشود که امیدوارم با همت اهالی فرهنگ و ادب هیچگاه این اتفاق رخ ندهد.
* سخن پایانی.
میخواهم به عنوان حسن ختام این مصاحبه یک بیت شعر سپید از اشعارم را به شهید والامقام نسیم افغانستانی تقدیم کنم.
سنگر، مکان نیست «کان» است
بن هر سنگش عقیقی دارد و یاقوتی
برگی از تاریخ مشترک ایران و افغانستان
محمدکاظم کاظمی، نویسنده و شاعر مطرح افغانستانی نیز در گفتوگو با «وطن امروز» نگاهی متفاوت به فضای ایجاد شده پس از شناسایی و بازگشت پیکر شهید نسیم افغانستانی داشته است.
* جناب کاظمی! شما به عنوان یک شاعر فرهیخته فارسیزبان چه تلقیای از فضای همدلی ایجاد شده در پی تشییع و خاکسپاری باشکوه پیکر مطهر شهید نسیم افغانستانی در حرم رضوی دارید؟
ابتدا باید بگویم همانطور که اعلام شده است به امر مقام معظم رهبری، پیکر مطهر شهید نسیم افغانستانی در حرم مطهر امام هشتم(ع) به خاک سپرده شد که این موضوع افتخاری برای جامعه بزرگ مهاجران افغانستانی محسوب میشود. در وهله اول به این اتفاق بزرگ یک نگاه تاریخی دارم و معتقدم تشییع باشکوه شهید نسیم افغانستانی در حرم رضوی برگی دیگر از تاریخ مشترک ملتهای ایران و افغانستان است که این تاریخ از صدر اسلام گرفته تا به امروز جریانها و حماسههای بزرگی را در دل خود جای داده است. باید به یک نکته مهمی اشاره کنم و آن اینکه همان لحظهای که خبر شناسایی پیکر پاک شهید نسیم افغانستانی را شنیدم ناخودآگاه یاد سرنوشت امامزاده یحیی بنزید افتادم. این یادآوری برایم نشاندهنده این مسأله است که سرنوشت شخصیتهایی چون شهید نسیم افغانستانی پیش از این بارها میان ۲ ملت اتفاق افتاده است.
* مگر شهید نسیم افغانستانی چه اشتراکاتی با امامزاده یحیی بنزید به لحاظ «سرنوشت» داشته است؟
شاید برایتان جالب باشد که بدانید امامزاده یحیی بنزید ۲ مقبره دارد که یکی در میامی مشهد و دیگری در منطقه سرپل افغانستان است. اما اصل ماجرا این است؛ امامزاده یحیی بنزید در زمان حیات خود علیه حکومت اموی مبارزه میکرد که به دستور حاکمان اموی سر مبارکش از پیکرش جدا شد و پیکرش در سرپل افغانستان خاکسپاری شده و سر مبارک ایشان به دستور حاکمان اموی در مشهد به خاک سپرده است. در واقع امامزاده یحیی بنیزید نخستین اشتراک جهادگونه میان ملتهای ایران و افغانستان است که پس از سالیان سال هنوز مردم ایران و افغانستان با احترامی خاص و ویژه هر دو مقبره ایشان را زیارت میکنند.
این اشتراکات جهادگونه ۲ ملت ایران و افغانستان در ادامه با همزمانی جهاد اسلامی افغانستان با وقوع انقلاب اسلامی ایران در سال 57 به بهترین شکل نمود پیدا کرد.
* البته پس از انقلاب اسلامی ایران هم حضور مجاهدان افغانستانی در دوران دفاع مقدس در کنار رزمندههای ایرانی پررنگ بود.
بله! دقیقا همینطور است و بنا بر مطالعات و تحقیقات انجام شده، مهاجران افغانستانی حدود ۵ هزار شهید و جانباز تقدیم جبهههای نبرد حق علیه باطل در دوران دفاع مقدس کردهاند که شاید خیلی از مردم ایران از این موضوع بیاطلاع باشند و این مسأله برای همه کسانی که اطلاعی از حضور و همراهی مهاجران افغانستانی در ۸ سال دفاع مقدس با ایرانیها نداشتند بسیار تعجببرانگیز خواهد بود. البته بیانصافی است که اینجا یادی از مدافعان حرم لشکر فاطمیون هم نکنیم که به نوعی ادامهدهنده راه امامزاده یحیی بنزید محسوب میشوند.
* سخن پایانی.
چندین سال پیش فرزند شهید نامجو از من درخواست کرد برای پدر شهیدش شعری بگویم و من هم با احترام و عشق شعری را سرودم که در کتابهای درسی مقطع دبیرستان هم به چاپ رسیده است. دوست دارم این شعر را به شهید نسیم افغانستانی تقدیم کنم.
و آتش چنان سوخت بال و پرت را
که حتی ندیدیم خاکسترت را
به دنبال دفترچه خاطراتت
دلم گشت هر گوشه سنگرت را
و پیدا نکردم در آن کنج غربت
به جز آخرین صفحه دفترت را
همان دستمالی که پیچیده بودی
در آن مهر و تسبیح و انگشترت را
همان دستمالی که یک روز بستی
به آن زخم بازوی همسنگرت را
همان دستهایی که پولک نشان شد
و پوشید اسرار چشم ترت را
سحرگاه رفتن زدی با لطافت
به پیشانیام بوسه آخرت را
و با غربتی کهنه تنها نهادی
مرا آخرین پاره پیکرت را
و تا حال میسوزم از یاد روزی
که تشییع کردم تن بیسرت را
کجا میروی ای مسافر؟ درنگی!
ببر با خودت پاره دیگرت را
ارسال به دوستان
جزئیاتی تازه از آتشسوزی یک مرکز درمانی شمال تهران که جان 19 نفر را گرفت
کلینیک مرگ
با وجود عدم توجه هیأت مدیره ساختمان سینا اطهر به همه مباحث مطرح شده در اخطاریههای ایمنی از سال ۹۶ شهرداری اقدام به بستن مجموعه تا رفع همه معایب نکرده بود وعده پیگیری قاطع حادثه از سوی سران قوا
دستور رهبر انقلاب در پی جان باختن جمعی از هموطنان
در پی حادثه بسیار تلخ آتشسوزی در یکی از مراکز درمانی تهران که به جان باختن جمعی از شهروندان انجامید، حضرت آیتالله العظمی خامنهای رهبر حکیم انقلاب اسلامی با صدور پیام تسلیت، دستگاههای مسؤول را موظف کردند ضمن بررسی موضوع، تدابیر لازم را برای کاستن از آسیبها و خسارتها به کار گیرند.
متن پیام رهبر انقلاب به این شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
حادثه بسیار تلخ آتشسوزی در یک مرکز درمانی را که به جان باختن تعدادی از مردم عزیزمان انجامید به خانوادههای مکرم آنان صمیمانه تسلیت عرض میکنم و تسلا و آرامش قلبی آنان و رحمت الهی برای درگذشتگان را از خداوند متعال مسألت میکنم. دستگاههای مسؤول باید همه تلاش خود را برای جلوگیری از وقوع چنین حوادث دلخراش و نیز تدابیر لازم برای کاستن از آسیبها و خسارتهای آن به کار گیرند و مانع چنین ضایعات بیجبرانی شوند. بررسی درست این حادثه مرکز درمانی نیز باید به وسیله دستگاههای مسؤول سریعا انجام گیرد.
سیدعلی خامنهای / ۱۱ تیر 99
***
میکائیل دیانی: زمانی که خیلی از مردم تهران پای تلویزیون در حال تماشای خبر 20:30 بودند، صدای انفجار مهیبی در شمال تهران توجه همه را به خود جلب کرد، انفجاری که بعد از چند دقیقه انتهای خیابان شریعتی و میدان تجریش را غبارآلود کرد. در کمتر از 5 دقیقه اولین تیم آتشنشانی و امدادی به کلینیک پزشکی سینا اطهر رسید؛ جایی که این حادثه مهیب در آن رخ داده بود.
***
به گزارش «وطن امروز»، از ساعت 20:50 دقیقه سهشنبهشب، گروههای مختلف آتشنشانی و امدادی به محل رسیدند و فرآیند اطفای حریق و نجات جان افراد شروع شد. مثل همیشه اینجا هم موبایل به دستان مخل کار بودند و آتشنشانی به سرعت از فاصله 100 متری حادثه شروع به محصور کردن محل کرد تا فعالیتهای امدادی بخوبی انجام شود. این بار اما موبایل به دستان به نسبت موبایل به دستان پلاسکو تعدادشان خیلی کمتر شده بود و انگار مردم اهمیت سرعت فعالیت امدادی و حضور مختلکنندهشان را بیشتر درک کردهاند. همین تعداد هم اما صدای اعتراض فرمانده آتشنشانی را در پی داشت: «حضور پرتعداد افراد در محل حادثه، هم به جهت احتمال انتقال ویروس کرونا و هم به دلیل اینکه در مرکز درمانی، کپسولهای گاز از جمله اکسیژن وجود دارد و احتمال انفجار مجدد هنوز به طور کامل از بین نرفته است، میتواند خطرآفرین باشد و بیم افزایش مصدومان را داریم، بنابراین از مردم خواهش میکنیم اخبار را از رسانهها پیگیری کنند و در محل حادثه جمع نشوند». حین امدادرسانی آتشنشانها نیز ۲ بار صدای انفجار از داخل ساختمان شنیده و شعلهها بلند شد.
ساعت 21:20 دقیقه یعنی کمتر از یک ساعت بعد اولین جنازهها از این مرکز خارج شد. ابتدا صحبت از جانباختن 3 نفر بود اما کمی بعد این تعداد به 6 و بعد 13 نفر رسید. اما در ساعات پایانی سهشنبه از سوی مسؤولان مربوط تعداد 19 جانباخته تایید شد. ۱۶ زن و ۳ مرد که تا این لحظه هویت 4 نفر از آنها هنوز مشخص نیست، متأسفانه در این حادثه جان باختند. در کنار جانباختگان حادثه اما ۱۵ نفر مصدومیت جزئی داشتند که به صورت سرپایی در صحنه حادثه درمان شدند و 7 مصدوم نیز به مراکز درمانی اعزام شدند که روند درمان آنها ادامه دارد. مهار این آتشسوزی با استفاده از تجهیزات جدید آتشنشانی از جمله نردبانهای بلند و در سایه تجربه و ایثار آتشنشانان، ۲ ساعت به طول انجامید و با وجود ۲ مورد انفجار در دقایق اولیه، از سرایت آتش به سایر ساختمانهای منطقه جلوگیری شد. آنچه کمتر بدان اشاره شده نجات افرادی بود که در طبقات فوقانی گیر افتاده بودند. سید جلال ملکی، سخنگوی آتشنشانی تهران در این باره میگوید: «حدود 20 نفر از افرادی که در طبقات بالایی گرفتار شده بودند، توسط آتشنشانان خارج شدند».
* مرکز پزشکی سینا اطهر چه مکانی است و چه خدماتی میدهد؟
دی کلینیک سینا یک مرکز دندانپزشکی و تصویربرداری است و برخی اعمال جراحی سبک در آن انجام میشده است. این مرکز در یک ساختمان 5 طبقه در خیابان شریعتی وجود داشته و در آن بخشهای مختلف «دندانپزشکی»، «سیتی اسکن»، «رادیولوژی»، «امآرآی» و «اتاق عمل سرپایی» وجود داشته است.
* چرا این اتفاق افتاد؟
کمتر از یک ساعت پس از آتشسوزی کلینیک سینا اطهر، رسانههای ضدانقلاب شروع به ارائه تحلیلهایی کردند که این مرکز در حوزه «پزشکی هستهای» کار میکرده و در تحلیلهایی سادهانگارانه و برای جهتدهی بر افکار عمومی علت انفجار را «مواد هستهای» بیان میکردند. کار تا آنجا پیش رفت که تلویزیونهای ضدانقلاب، مردم را از حضور در اطراف محل حادثه منع میکردند تا تحت تاثیر تشعشات رادیو اکتیو و اورانیوم قرار نگیرند، حال آنکه در همان ساعات اولیه دکتر حریرچی معاون کل وزارت بهداشت در صحنه حاضر شده و در واکنش به اخبار منتشر شده در فضای مجازی مبنی بر وجود مواد رادیو اکتیو در محل انفجار کلینیک سینا اطهر گفت: «این خبر را تکذیب میکنم. رادیولوژی معمولی در این کلینیک دایر بوده است و بیشتر MRI بوده که اشعه ایکس هم ندارد».
شایعه دیگری که در فضای رسانهای طرح شده بود اما این بود که علت حادثه «نشت گاز و اتصال برق» بوده است. مدیرکل مدیریت بحران استان تهران با رد این شایعه گفت: «درباره حادثه «ساختمان سینا اطهر» هر نوع کاستی و کمبودی به خود ساختمان بازمیگردد چون تجمع کپسولهای اکسیژن و نگهداری نامناسب آنها حادثهساز شده است». منصور درجاتی گفت:«مناسب نبودن شرایط ساختمان به نظارت سایر نهادها برمیگردد؛ وزارت بهداشت استانداردهایی برای چنین اماکنی دارد که باید دید تا چه میزان این استانداردها در کلینیک سینا اطهر رعایت شده است». اما سینا اطهر علاوه بر اینکه احتمال دارد استانداردهای وزارت بهداشت را رعایت نکرده باشد، جزو ساختمانهای قدیمی نیز به حساب میآید که طبق گفته درجاتی «درباره رعایت الزامات ایمنی در سایر ساختمانهای قدیمی مشابه کلینیک سینا اطهر باید نهادهایی مانند شهرداری، آتشنشانی، سازمان استاندارد و نهادهای ناظر بالادستی اظهارنظر کنند». مدیرکل بحران استان تهران پاسخگویی درباره وضعیت ساختمان سینا اطهر را به وزارت بهداشت موکول کرد: «وزارت بهداشت باید اعلام کند آیا دپوی کپسول اکسیژن به تعدادی که در کلینیک سینا اطهر بود، مجاز است یا خیر و اینکه خود این مرکز درمانی استانداردهای لازم برای رعایت ایمنی را داشته است؟»
سید جلال ملکی، سخنگوی سازمان آتشنشانی و خدمات ایمنی تهران اما نظر کارشناسی آتشنشانی را به بررسی دقیقتر موضوع وابسته میداند ولی در نگاه اول معتقد است: ظاهرا انفجارها ناشی از سیلندرهایی بود که در این مرکز استفاده میشد؛ شدت آتش به حدی بود که از فواصل دور قابل رؤیت بوده و دود زیادی طبقات بالایی را فراگرفته بود». وی ادامه داد: «محل حادثه یک ساختمان 5 طبقه با کاربری کلینیک درمانی بود که در لحظات اولیه اعلام شد در طبقه منفی ۲ آن انفجار روی داده و حتی بعد از حضور آتشنشانان نیز این انفجارها ادامه داشت». البته در گزارشهای بعدی مشخص شد ساختمان اصلا طبقه منفی ۲ ندارد.
نرگس جوزدانی، مشاور تخصصی تغذیه و رژیم درمانی کودکان که مطبش در ساختمان سینا اطهر تهران بود و ۲ ساعت پیش از انفجار، ساختمان را ترک کرده بود، پس از حادثه آتشسوزی در پستی اینستاگرامی از ناراحتی برای دوستان و همکارانش نوشت. با او درباره ساختمان سینا اطهر صحبت کردم. وی گفت: «طبقه منهای یک و همکف، امآرآی بود، طبقه اول آزمایشگاه و دندانپزشکی، طبقه دوم کلینیکها، طبقه سوم بخش بستری، چهارم اتاقهای عمل و پنجم اداری و حسابداری بود و عمده کسانی که جانشان را از دست دادند پزشکان، پرستاران و بیمارانی بودند که در طبقه چهارم در اتاق عمل حضور داشتند.» از او درباره حادثه سوال میکنم، اینکه «آیا پیشتر هم درباره ایمنی ساختمان بحث و نکتهای وجود داشته است؟» او حال مساعدی ندارد، بدون هیچ توضیحی میگوید «نمیدانم». از وی درباره کپسولها میپرسم که میگوید: «ساختمان سینا اطهر از طبقه منفی یک شروع میشود و اساسا طبقه منفی ۲ ندارد و کپسولها در طبقه همکف در بیرون ساختمان، در قسمت تاسیسات بوده است». جوزدانی مانند چند نفر دیگر بازمانده ساختمان سینا اطهر است که حالا در فضای مجازی تنها از بهت و ناراحتیشان مینویسند و هیچ کدام نمیدانستند در چنین ساختمانی کار میکردهاند.
رئیس شورای شهر دلیلی را که باعث شده عمده جانباختگان ساکنان طبقه چهارم و اتاق عمل باشند اینگونه شرح میدهد: «کارشناسان میگویند پس از شروع آتشسوزی دود به سرعت به طبقه چهارم این ساختمان که اتاق جراحی بود منتقل میشود که متاسفانه موجب خفگی افراد میشود». محسن هاشمی درباره پیگیری دلایل این حادثه نیز به همان بخش تاسیسات گفته شده توسط دکتر جوزدانی اشاره دارد و میگوید: براساس گزارش کارشناسان، شواهد حاکی از آن بود در کنار در ساختمان اتاقکی ساخته شده بود که در آن کپسولهای اکسیژن نگهداری میشد که نقص در سیستم برق و گرما موجب آتشسوزی شد». وی میافزاید: «تا پشت بام ساختمان کلینیک رفتم و آنچه گزارش شد حاکی از آن بود که در بخشی از مسیر راه پله نیز دپوی مواد اشتعالزا انجام شده بود که کار امدادرسانی نیروهای آتشنشانی را با مشکل مواجه کرد».
شهرداری یکی از نهادهایی است که درباره این مسأله باید پاسخگو باشد که «آیا این ساختمان استانداردهای لازم را رعایت کرده بود؟» محسن هاشمی درباره پیگیری عوامل این حادثه و دلایل آن نیز میگوید: «نکته قابل تامل درباره این ساختمان این است که در ۳ نوبت در سالهای ۹۴، ۹۶ و ۹۷ با موضوع ایمنی اخطار داده شده بود که آخرین اخطار در سال ۹۷ از بازرسی اماکن بود. مالک ساختمان در سال ۹۸ اقدامهایی را در جهت ایمنی ساختمان انجام داده بود که یکی از آنها نصب سیستم اطفای حریق بود که فعال نبود».
با وجود عدم توجه هیأت مدیره ساختمان سینای اطهر به همه مباحث مطرح شده در اخطاریههای ایمنی از سال ۹۶، شهرداری اقدام به بستن مجموعه تا رفع همه معایب نکرده بود.
* بازجویی از ۴ نفر در پی انفجار در کلینیک درمانی سینا اطهر
آنچه مشخص است اینکه اشکال در ساختمان سینا اطهر است و متهمان اصلی ادارهکنندگان ساختمانند، چنانکه پلیس قرار پیگرد آنها را صادر کرده است. سردار حمید هداوند، جانشین فرمانده انتظامی تهران بزرگ درباره این موضوع میگوید: «پلیس 4 نفر از جمله مدیرعامل، مدیرداخلی، مدیر تصویربرداری و متصدی سانترال کلینیک سینا اطهر را تحت نظر دارد و این افراد در حال بازجویی هستند». جانشین فرمانده انتظامیتهران بزرگ که این پرونده را کار ویژه رسیدگی پلیس تهران میداند، میگوید: «اظهارات این 4 نفر بعد از تکمیل به تشخیص مقام قضایی میرسد و اگر مقام قضایی تشخیص و دستور دهد این افراد بازداشت میشوند».
***
[وعده پیگیری قاطع حادثه از سوی سران قوا]
حسن روحانی رئیسجمهوری، دکتر قالیباف ریاست مجلس و آیتالله رئیسی رئیس دستگاه قضا در پیامهایی جداگانه این حادثه را تسلیت گفتند و خواستار پیگیری سریع اتفاق و شناسایی عوامل و مقصران حادثه شدند. روحانی در پیام خود پس از عرض تسلیت میگوید: ضروری است دستگاههای ذیربط هر چه سریعتر نسبت به بررسی دقیق و کارشناسانه علت وقوع این حادثه اقدام کرده و اهتمام ویژه برای رسیدگی به مصدومین و خانوادههای داغدیده و تسکین آلام آنان داشته باشند. امیدواریم با اعمال تدابیر و نظارتهای لازم، هرگز شاهد تکرار چنین حوادث غمانگیزی در کشور نباشیم». همچنین قالیباف، رئیس مجلس با تاکید بر پیگیری مستمر اتفاق میگوید: «پیگیر رسیدگی کامل درمانی به بازماندگان و همچنین ارائه گزارش دقیق از علل و ابعاد این سانحه دلخراش توسط مسؤولان امر و گزارش شفاف آن به مردم خواهم بود». آیتالله رئیسی نیز ضمن تسلیت این حادثه دلخراش با دستوری ویژه به دادستان گفته است: «لازم است دادستان محترم تهران در ادامه اقدامات اولیهای که انجام دادهاند، نسبت به بررسی و شناسایی دقیق عوامل بروز این حادثه در اسرع وقت اقدام و ضمن رسیدگی به مشکلات قضایی و حقوقی خانوادههای داغدار، نتیجه اقدامات را مستمرا به اینجانب گزارش نمایند».
ارسال به دوستان
نماینده پارلمان استرالیا به جاسوسی برای چین متهم شد
یکی از نمایندگان اپوزیسیون در پارلمان استرالیا به اتهام جاسوسی برای چین تحت بازجویی قرار گرفت. به گزارش روزنامه گاردین، ماموران سازمان اطلاعات و امنیت استرالیا (ASIO) درست یک هفته پیش در عملیاتی مشترک با پلیس فدرال به خانه «شوکت مسلمان» نماینده باسابقه حزب کارگر در حومه سیدنی یورش بردند تا اسناد و مدارکی دال بر ارتباط او با پکن پیدا کنند. حزب کارگر استرالیا نیز بلافاصله پس از بازداشت موقت نمایندهاش در مجلس علیای قانونگذاری منطقه نیوساوث ولز این کشور، عضویت او را به حالت تعویق درآورد. شوکت 55 ساله که اصالتی لبنانی دارد، جزو حامیان آشکار برقراری روابط حسنه با چین در عرصه سیاسی مهمترین کشور اقیانوسیه محسوب میشد و در ابتدای دستگیریاش، برخی مخالفان، دولت راستگرای حاکم را متهم به پاپوش ساختن برای او کرده بودند بویژه که شوکت با تمجید از عملکرد چینیها در مهار همهگیری کرونا موجبات عصبانیت دولتیها را فراهم آورده بود. او خود اتهامات وارده از جمله دریافت خدمات مسافرتی رایگان از سوی دولت چین را رد کرده و با تاکید بر اینکه دیگر تحت بازداشت نبوده و در تحقیقات اطلاعاتی به عنوان «مظنون» شناخته نشده، گفته هرگز کار اشتباهی انجام نداده و اقدامی علیه امنیت استرالیا، کشوری که از 12 سالگی تبعه آن است، نکرده است. با این وجود او داوطلبانه از عضویت پارلمان نیوساوث ولز کنارهگیری کرد.
اسکات موریسون، نخستوزیر محافظهکار این کشور در بیانیهای رسمی موضوع تحقیقات درباره نفوذ پکن بر نماینده حزب رقیب را بسیار جدی قلمداد کرده است. در مقابل رسانههای دولتی چین نیز مدعی شدهاند همگام با تحت فشار قرار گرفتن روابط دیپلماتیک بین کانبرا و پکن، دولت استرالیا در حال تشدید تلاشهای جاسوسی خود علیه طرف مقابل است. روزنامه گلوبالتایمز، ارگان انگلیسیزبان حزب کمونیست چین، استرالیا را متهم کرده از طریق ارسال جاسوس به این کشور به اقدامات تهاجمی خود از طریق جاسوسی شدت بخشیده است.
در این مقاله به نقل از یک منبع انتظامیچینی آمده است استرالیاییها تلاش کردهاند در سفارت چین در کانبرا، تجهیزات استراق سمع نصب کنند. این روزنامه همچنین عکسهایی را از تجهیزات جاسوسی از جمله یک قطبنما، کارت حافظه فلش مموری (USB)، یک نوتبوک، ماسک، دستکش و نقشه شانگهای منتشر و ادعا کرد این اقلام از مأموران دستگیرشده استرالیایی ضبط شده است.
ارسال به دوستان
چرا باید کتاب خاطرات مسؤولان آمریکایی را مطالعه کرد؟
ثمانه اکوان: کتاب خاطرات جان بولتون برای مردم و سیاستمداران آمریکایی به دلایل مختلف دارای اهمیت بوده و جالب توجه است اما مردم و کارشناسان روابط بینالملل در سایر نقاط دنیا، بنا به دلایل دیگری مباحث مطرحشده در آن را پیگیری میکنند.
خاطرات بولتون برای دموکراتها، نماد شکستشان در صحنه استیضاح و محاکمه ترامپ است. او کسی است که با حاضر نشدن در جلسات استماع مجلس نمایندگان و سنا و شهادت ندادن علیه ترامپ در کنگره، نهتنها باعث شد تلاش آنها برای برکناری چهلوپنجمین رئیسجمهور آمریکا به شکست بینجامد، بلکه جلسه استیضاح را به نمایشی بیروح، خستهکننده و بیخاصیت تبدیل کرد. او هر آنچه دموکراتها برای به زانو درآوردن ترامپ نیاز داشتند را در چنته داشت ولی در زمان مقرر با تکیه بر بروکراسیهای سختگیرانه اداری توانست از چنگ دموکراتها بگریزد. به همین دلیل است که بعد از گذشت بیش از 6 ماه از پروژه شکستخورده استیضاح در مجلس سنا، حالا انتشار کتاب بولتون چندان هم فایدهای به حال دموکراتها ندارد و حتی خریدن این کتاب را هم توصیه نمیکنند.
خاطرات بولتون از درون کاخ سفید ترامپ تأییدکننده بسیاری از ادعاهای قبلی در کتابهای منتشرشده درباره ترامپ است. از کتاب «آتش و خشم» که با همیاری و کمک «استیو بنن» استراتژیست ارشد اخراجی ترامپ نوشته شد تا کتابهای روزنامهنگاران دیگری چون «ترس» نوشته «باب وودوارد» یا کتابی که یکی از مقامات ارشد کاخ سفید بهصورت ناشناس منتشر کرد، همه کمابیش از چند محور اصلی در رفتار ترامپ حکایت میکردند: ناتوانی او در اداره امور کشور و عدم علاقهاش به سیاستورزی در بالاترین جایگاه سیاسی در آمریکا، جاهطلبیهای او و تلاشهای همیشگیاش برای باقی ماندن در رأس قدرت و در عین حال رفتارهای غیرقابل پیشبینی و بیوفایی ترامپ به نزدیکترین یارانش. همه اینها در نهایت تعدادی از جمهوریخواهان را نیز به این فکر واداشته است که شاید بهتر باشد اجازه ندهند در انتخابات ماه نوامبر این «پادشاه دیوانه» همچنان بر سریر قدرت باقی بماند.
این کتاب را اما باید از دیدگاه مردم، افکار عمومی و مسؤولان کشورهای دیگر نیز بررسی کرد. هر بخش از کتاب به موضوعی از موضوعات بینالمللی اختصاص دارد و هر کدام نشان میدهد روند تصمیمگیری درباره مسائل جنجالبرانگیزی چون برنامه گسترش سلاحهای هستهای در کرهشمالی، بیرون آمدن از توافقهای بینالمللی چون توافق آب و هوایی پاریس، شورای حقوق بشر سازمان ملل، توافق هستهای با ایران و پیماننامه منع گسترش موشکهای میانبرد هستهای بین آمریکا و روسیه در کاخ سفید به چه نحو بوده است. اما با خواندن فصلهای مختلف کتاب، نظر مردم دنیا درباره سیاستورزی در واشنگتن به کلی تغییر میکند. شاید برای کسانی که فیلمهای سیاسی هالیوودی را تماشا میکنند این حجم از سادگی، ناپختگی وابسته به فرد و منافع شخصی بودن سیاستگذاریها در آمریکا که در کتاب بولتون به آنها اشاره شده، باعث ایجاد شگفتی و تأسف برای فضای سیاسی آمریکا شود اما با خواندن این کتاب به این نتیجه میرسیم که آن ژست حرفهای بودن و توجه به منافع ملی که همیشه در رفتارهای سیاستمداران آمریکایی وجود دارد، در واقع افسانهای بیش نیست و چرخهای سیاست در واشنگتن با نیرنگهای بچگانه، روابط دوستانه و خانوادگی، زیرآبزدنهای سطح پایین در کاخ سفید و مشاوره گرفتن از یک عده شومن و مجری تلویزیون میچرخد و کار و مباحث کارشناسی کمتر جایی در کاخ شماره 1600 خیابان پنسیلوانیا دارد.
بولتون برای نشان دادن این فضا بهقدری صداقت و سادگی از خود نشان داده است که در بسیاری مواقع به صورت ناخودآگاه چهره ریاکار و جاهطلب خود را از زیر نقاب وطنپرستی بیرون کشیده و به نمایش گذاشته است! او بارها به تلاش مضاعفش برای ورود به کاخ سفید اشاره میکند؛ به اینکه بسیاری مقالاتش در وبسایت کنگره آمریکا، مصاحبههای تلویزیونیاش با شبکه مورد علاقه ترامپ (فاکسنیوز) و سخنرانیهایش برای جلب توجه دونالد ترامپ و یاران نزدیک او بوده تا بلکه بتواند راهی برای ورود به کاخ سفید پیدا کند. یا اینکه گاهی اوقات قبل از ورود به دولت ترامپ و زمانی که به عنوان میهمان در کاخ سفید حضور داشته به کسانی که در اتاقهای کوچک و راهروهای باریک کاخ کار میکردند و فعالیت و جنبوجوش داشتند، حسادت میکرده است و برای تأثیرگذاری بر نظر ترامپ جهت استخدامش در دولت، کمپینی را بین نمایندگان تأثیرگذار جمهوریخواه و نزدیکان ترامپ به راه انداخته بود! او که به هیچ سمتی غیر از مشاور امنیت ملی یا وزیر خارجه در این دولت راضی نبوده است، برای رسیدن به این مقام، بارها به بدگویی پشت سر نزدیکان ترامپ در 15 ماه ابتدای فعالیتش پرداخته و در عین حال برای سیر کردن ولع ترامپ جهت دیده شدن و تأثیرگذار بودن، مسائلی را به عنوان مشاوره به ترامپ بیان میکرده که مسؤولان سیاسی کشورهای متحد آمریکا نیز با شگفتی به آنها نگاه میکردند.
در همین راستا او در فصل ابتدایی کتاب که راجع به چگونگی راه یافتنش به کاخ سفید است بیان میکند برای تأثیرگذاری بر رئیسجمهور آمریکا در مصاحبههای تلویزیونی ایدههایی را مطرح میکرده است که بتواند عطش ترامپ برای مطرح شدن در جهان به عنوان کسی که فرمان اداره جهان را در دست دارد، فروبنشاند. ربط دادن مسأله برنامه هستهای کرهشمالی به سلاحهای شیمیایی در سوریه و ارتباط دادن هر دوی آنها به ایران، از جمله مواردی است که او اعلام کرده برای مطرح کردن خودش در کاخ سفید بیان کرده است. او خود را معمار پررنگ شدن مسأله ایران در دولت ترامپ میداند و به دلیل اینکه میدانست در ابتدای دوران ریاستجمهوری ترامپ، او علاقه زیادی به حل کردن مسأله کرهشمالی داشت، با ربط دادن ایران به کرهشمالی سعی کرد موضوع ایران را هم به عنوان تهدید اصلی برای آمریکا در دنیا (و نه فقط در منطقه) مطرح و راه را برای اظهارنظرهای کارشناسی بیشتر در این زمینه در اتاق بیضی کاخ سفید برای خود باز کند. بعد از این با پیش کشیده شدن مسأله تسلیحات شیمیایی سوریه، این بار باز هم بولتون در میانه فضایی که سیاستمداران آمریکایی از آن با عنوان «بحران سوریه» یاد میکردند، با آنها درباره ایران صحبت کرده و برای پررنگ شدن مسأله ایران در ذهن ترامپ، این بار هم حمله شیمیایی در دومای سوریه را بدون مدرکی آشکار (که خودش به آن اشاره میکند) به ارتش این کشور نسبت داده و بعد بیان میکند این سلاحها از کرهشمالی تهیه شده و ایران پول آنها را داده است! او در میانه بحران سوریه، در گفتوگو با مشاور امنیت ملی انگلستان هم این ایده را تکرار میکند و خواهان هماهنگی اروپا با آمریکا برای خروج از توافق هستهای میشود که با این واکنش مواجه میشود: «بگذار این بحران فوری را پشت سر بگذاریم، بعد به ایران هم میرسیم!» شاید سیاستمداران اروپایی چندان علاقهای به شنیدن ایدههای بولتون و زندگی در دنیای وارونه او نداشتند اما ترامپ با چهرهای هیجانزده و ارادهای قوی برای از بین بردن تمام میراث اوباما در آمریکا (که توافق هستهای هم یکی از آنها بود)، این توهمات فانتزی را قبول کرده و از او میخواهد با رسانهها هماهنگ باشد تا آنها هم این داستانها را بیشتر از پیش انتشار دهند.
ارادت بولتون به رژیم صهیونیستی و شخص نتانیاهو تا جایی پیش میرود که حتی قبل از دوران وارد شدن به کاخ سفید نیز شخصا به دیدار نتانیاهو میرود و با بیان اینکه او حتی بدون ورود به کاخ سفید هم میتواند نظراتش را با ترامپ یا یاران نزدیک ترامپ مانند استیو بنن و افرادی نظیر او در میان بگذارد، به او اطمینان میدهد خروج از توافق هستهای با ایران مسألهای تضمینشده در دولت ترامپ است.
شاید گذشت یک هفته از انتشار کتاب بولتون در آمریکا، تب بحث و گفتوگو درباره محتوای آن را در رسانهها کاهش داده باشد اما مباحث مطرحشده توسط او و تصویری که از پشتپرده تصمیمگیریها و تصمیمسازان دولت ترامپ به نمایش گذاشته، سالها باید در کلاسهای درس علوم سیاسی، حکمرانی و روابط بینالملل مورد بررسی قرار گیرد. هنوز هم هستند کسانی که گمان میکنند با به کار بردن مفاهیم مبهمی چون «دولت پنهان»، «دولت عمیق» یا «دولت در سایه» میتوانند ساختار تصمیمگیری در فضای حکمرانی و سیاستگذاری آمریکا را توضیح دهند. این کتاب یا کتابهای خاطرات دیگر [نظیر کتاب بولتون] نشان میدهد برای بررسی نحوه تصمیمگیری و تصمیمسازی در دولت آمریکا یا هر دولت دیگری، غیر از اینکه فاکتورهای مطالعاتی سازمانی مانند چگونگی کارکرد دولتها یا سازمانهای تصمیمساز در دولت مهم هستند، بررسی شخصیت، رفتار و نوع جهانبینی افراد شاغل در دولت و تأثیرگذار بر تصمیمسازان نیز به همین ترتیب در اولویت بررسی قرار دارند و این اولویت در سیاست آمریکا که رئیسجمهور اختیارات بشدت زیادی دارد، اولویت بسیار مهمی است.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|