|
پایان بررسی صلاحیت نامزدهای فدراسیون فوتبال
طبق نقشه راه انتخابات فدراسیون فوتبال، کمیته بدوی انتخابات ۲۱ روز بعد از اتمام نامنویسی از داوطلبان، باید صلاحیت نامزدها را تا ۱۱ بهمن بررسی کند و به اطلاع آنها برساند. این موضوع شامل همه نامزدهاست؛ چه کسانی که موفق به اخذ تاییدیه شرکت در انتخابات شده و چه کسانی که این تاییدیه را به دست نیاوردهاند. کسانی که نسبت به نتیجه رسیدگی به صلاحیت خود اعتراض دارند تا ۱۳ بهمن فرصت درخواست تجدیدنظر نزد کمیته استیناف انتخابات فدراسیون فوتبال را دارند.
ارسال به دوستان
ریسکهایی که به جای پاداش، استقلال را مجازات میکند
گمشده در تغییرات
علی کلهری: استقلال در هفته سیزدهم رقابتهای لیگ بیستم به مصاف نفت مسجد سلیمان رفت، این دیدار با نتیجه مساوی یک ـ یک به پایان رسید. محمود فکری نسبت به دیدار قبل، ترکیبش را از لحاظ چینش دستخوش تغییرات زیادی کرده بود.
* استقلال در این دیدار از سیستم 4 دفاعه به سیستم
3 دفاع رسید تا محمود فکری برای چندمین بار در این فصل برنامههایش را دچار تغییر کند. شاید اگر بدون اطلاعات قبلی به تماشای بازی استقلال مینشستیم اصلا متوجه این قضیه نمیشدیم که آبیها در حال برگزاری سیزدهمین بازی فصلشان هستند و فاصلهای هم تا نیمفصل ندارند. آبیها با ترکیب 2-5-3 به مصاف نفتیها رفتند. مهمترین تغییر در ترکیب آبیها حضور حسین حسینی به جای رشید مظاهری در ترکیب استقلال بود که تاثیر زیادی روی نتیجه بازی داشت. سیاوش یزدانی، محمد دانشگر و عارف غلامی ۳ مدافع آبیها در این دیدار بودند و وریا غفوری و محمد نادری هم پیستونهای استقلال بودند. آرش رضاوند، فرشید اسماعیلی و داریوش شجاعیان مثلث خط میانی را تشکیل میدادند و مهدی قائدی و ارسلان مطهری هم به عنوان ۲ مهاجم استقلال در این دیدار بازی میکردند. این تغییرات در حالی اعمال شد که استقلال هفته قبل با سیستم 3-3-4 در خانه به سایپا باخت تا به نوعی محمود فکری به فکر تغییر در ترکیب تیمش بیفتد.
درباره این بازی اما قبل از صحبت درباره هر چیزی باید به پارامتر ریسک و پاداش (Risk and Reward) که یکی از حیاتیترین موضوعات در تصمیمات فنی هر سرمربی و کادر فنیاش است، اشاره کنیم. در این فرمول شما باید به پاداشهایی که تصمیم ریسکی به شما میدهد توجه کنید و با بررسی آن تصمیم و سنجش میزان پاداشی که به تیم فنی شما میدهد، مشخص کنید آیا آن تصمیم میتواند تیم شما را به سمت موفقیت سوق دهد یا خیر؟ آیا تصمیمات محمود فکری در این دیدار او را به پاداشی درخور ریسکش رساند؟
بازی دادن به حسین حسینی به جای رشید مظاهری نخستین تصمیم بحثبرانگیز محمود فکری در این دیدار بود. این تغییر قطعا هدف فنیای نداشته است. یا هدف آماده نگه داشتن هر ۲ دروازهبان استقلال بود یا استفاده از فرمول نهچندان خوشایندی که در زمان سرمربیگری صمد مرفاوی در این تیم استفاده میشد (در این فرمول هر دروازهبان گلی بخورد و آن گل موجب شکست تیم شود، در بازی بعدی نیمکتنشین خواهد شد. این فرمول را صمد مرفاوی برای وحید طالبلو و محمد محمدی هم استفاده میکرد) این فرمول شاید زمانی مفید باشد که اختلاف سطح زیادی بین ۲ دروازهبان نباشد.
این تصمیم چه بر اساس فرمول باشد یا بر اساس مسائل غیرفوتبالی، کادر فنی محمود فکری باید به این قضیه توجه میکرد که نفت مسجد سلیمان اکثر گلهایش را روی ارسالهای بلند به ثمر میرساند و حضور حسین حسینی در این دیدار که هنوز هم روی خروجهایش مشکل دارد و فصل گذشته در بازیهای زیادی به خاطر همین خروجها باعث از دست رفتن امتیازات زیادی شده بود، به نفع استقلال نیست و از همان ریسکهاست که به امتحان کردنش نمیارزد. شاید اگر پشت این تصمیم به همین یک نکته اشاره میشد انتخاب دیگری مدنظر قرار میگرفت. بازی دادن به حسینی کار اشتباهی نیست اما بازی دادن به او در چنین بازیای که رقیب اکثر گلهایش را روی یکی از نقاط ضعف دروازهبان آبیها به ثمر میرساند، کار اشتباهی است.
در مرحله بعد به سیستم 3 دفاعی استقلال میرسیم. استقلال سیزدهمین بازی فصلش را انجام داد اما هنوز هم به یک ترکیب برنده نرسیده است؛ ترکیبی که به جای تغییر دادن نحوه چینشش در هر بازی، از بازیکنان با تواناییهای مختلف در قالب آن استفاده کند و با آن به پیروزی برسد. استقلال هفتههای اول 2-4-4 بازی کرد، از 4 دفاع کناری استفاده کرد، بازیهای بعدی به سیستم 1-3-2-4 رسید و با آماده شدن شیخ از 3 مهاجم استفاده کرد و الان به سیستم 3 دفاعه رسیده است. در جریان هر کدام از این تغییرها کادر فنی استقلال به جای تقویت سیستم و برطرف کردن ایرادها به فکر تغییر افتاد و به نوعی صورت مساله را پاک کرد. شاید استفاده از سیستم ۳ مهاجم نمیتوانست به ترکیب برندهای برای استقلال تبدیل شود اما کادر فنی استقلال میتوانست با رسیدن شیخ خیلی عجولانه به سیستم 3 مهاجم نرسد. آرسن ونگر در نقل قولی میگوید برای رشد یک تیم باید ۳ پارامتر «استراتژی»، «برنامهریزی» و «اجرا» رعایت شود اما در هرکدام از این سیستمها و تصمیمات استقلال، آبیها در یکی از این ۳ مرحله به مشکل میخورند. البته مقاطعی هم بوده که آنها استراتژی و برنامه خوبی داشتهاند اما به دلیل اجرای نامناسب، از آن استراتژی صرفنظر کردهاند و این در حالی است که باید روی مرحله اجرا صبور بود و بازیکنان را با برنامه خود تطبیق داد. تفاوت سرمربیان صاحب سبک با سرمربیان عادی در این قضیه مشخص میشود.
یک سرمربی اگر به برنامههایش اعتماد داشته باشد، برای اجرای آن دست به هر کاری میزند و براحتی سیستم عوض نمیکند. یک ایده خوب اگر در اجرا شکست بخورد، این اجراست که شکست خورده نه ایده و یک مربی اگر به ایدهاش اعتماد دارد، نباید با یک اجرای بد دست به تغییر آن بزند.
در این بازی، آرش رضاوند در نقش بازیساز قرار گرفته بود. رضاوند از آنجا که یکی از جنگندهترین هافبکهای استقلال است با ثبت میانگین 6/4 عملکرد دفاعی در هر دیدار پنجمین بازیکن استقلال از این لحاظ است و حتی در این قضیه عملکرد بهتری نسبت به مسعود ریگی داشته است. کادر فنی استقلال با بازی دادن آرش رضاوند در این دیدار قصد داشت استقلال را از بازی دادن یک هافبک دفاعی صرف بینیاز کند اما رضاوند در این نقش باید علاوه بر جنگندگی، در میانه میدان بازی را مدیریت و توپها را پخش میکرد. طبق آمار متریکا، رضاوند در این دیدار 8 نبرد موفق را ثبت کرد و با 94 لمس توپ دومین بازیکن برتر استقلال از لحاظ لمس توپ بود اما هیچ پاس کلیدیای را ثبت نکرد. استقلال با اینکه در این دیدار از هافبک دفاعی استفاده نکرد اما باز هم آنطور که باید و شاید توانایی خلق موقعیت را نداشت و تا قبل از تعویضهای محمود فکری، پیستونها -که مهمترین بخش یک سیستم سهدفاعی هستند- نتوانستند خطری روی دروازه نفتیها ایجاد کنند اما با ورود بابک مرادی ریتم بازی استقلال بهتر شد و حتی یک گل را هم از روی ارسال این بازیکن به ثمر رساندند. شاید اگر میلیچ برای این بازی در دسترس بود، بهتر از هر کسی میتوانست نقش یک پیستون چپ را بازی کند.
ارسلان مطهری همان مشکل بازی قبل را داشت و تنها با 26 لمس توپ بازی را به پایان رساند و تنها یک بار در موقعیت مسلم گلزنی قرار گرفت، البته تعویض این بازیکن خیلی کار منطقیای نبود؛ محمدحسین فلاح پس از ورود به زمین صاحب یک موقعیت خوب شد که نتوانست از آن استفاده کند و شاید اگر ارسلان در آن موقعیت قرار میگرفت الان آبیها برنده دیدار بودند. البته به بازیکنان جوان باید فرصت داده شود ولی همانطور که بازی دادن حسین حسینی در این بازی کار درستی به نظر نمیرسید، تعویض ارسلان هم استقلال را صاحب پاداشی نکرد. اصلا تیمی که برای برد تلاش میکند و دنبال زدن گل است چرا باید در دقایق پایانی دست به تعویض مهاجم با مهاجم بزند و وقت بازی را به نفع حریف تلف کند؟ محمدحسین فلاح در آینده گلزن خوبی خواهد شد و همین موقعیت خراب کردنهای امروز تجربه فردایش میشود که قدر فرصتها را بداند اما مساله اینجاست که دقیقه 93 بازی با مسجدسلیمان، استقلال برای گل کردن موقعیتی که مهاجم جوانش با تعلل و کنترل بد از دست داد، به ارسلان مطهری نیاز داشت.
اگر تعویض ارسلان را فاکتور بگیریم، البته تعویضهای محمود فکری تا حدی اوضاع را برای آبیها بهتر کرد ولی استقلال تیمی نیست که عقب بیفتد و تازه از دقیقه 60 به بعد به فکر پیروزی باشد.
اولین و بزرگترین مشکل استقلال، بازی مقابل تیمهای دفاعی است که با تمام توان دفاع میکنند و استقلالیها معمولا نمیتوانند خط پرس حریف را بشکنند و روی برنامه به گل برسند. استقلال باید برای عبور از موانعی که تیمهای دفاعی پیش پایش میگذارند برنامه بهتری داشته باشد. حالا بماند که آنها در این بازی شانس هم نداشتند و تیر دروازه مانع گلزنی بیشترشان شد. استقلال حکم تیمی را دارد که میان یک سری سیستم متنوع، سرگردان است و به نظر میرسد سیستم اصلی را گم کرده باشد.
ارسال به دوستان
اخبار
محرومیت سنگین سرخها
2 تفسیر از یک نامه خیلی مهم
باشگاه پرسپولیس در حالی محکوم به پرداخت قطعی طلب ماریو بودیمیر شده است که تفاسیر مختلفی از نامه ارسالی دادگاه عالی ورزش میشود.
به گزارش مهر، دادگاه عالی ورزش با بررسی مجدد شکایت ماریو بودیمیر از باشگاه پرسپولیس بابت طلب ۴۷۵ هزار یورویی این بازیکن، ضمن تایید این حکم، فرصت ۴۵ روزهای را به سرخپوشان داد تا علاوه بر پرداخت این مبلغ، سود سالانه ۵ درصد آن نیز واریز شود.
با وجود اینکه مهلت باشگاه برای پرداخت این مبلغ امشب به اتمام میرسد، اقدامی برای پرداخت طلب سنگین بودیمیر انجام نشده است تا سایه سنگین محرومیت دوباره روی سر باشگاه پرسپولیس بیفتد.
باشگاه پرسپولیس در حالی با این حکم روبهرو شده است که تفاسیر مختلفی از احتمال برخورد انضباطی فیفا مطرح میشود.
امیر ساعد، وکیل باشگاه پرسپولیس معتقد است صدور حکم محرومیت از سوی فیفا نیاز به اعلام مجدد بودیمیر بابت عدم پرداخت دارد تا سرخپوشان با تصمیمگیری این نهاد بینالمللی با آن روبهرو شوند.
وی در این باره عنوان کرده است: لازم است بودیمیر به کمیته انضباطی فیفا مراجعه کند و این کمیته هم از باشگاه پرسپولیس استعلام خواهد گرفت و اگر تا آن تاریخ پرداختی صورت نگرفته باشد، کمیته انضباطی فیفا مهلتی بین ۲ هفته تا یک ماه خواهد داد.
وکیل باشگاه پرسپولیس خاطرنشان کرد: برداشت من این است کمیته انضباطی فیفا دوباره به پرسپولیس مهلت خواهد داد و اگر در مهلت تعیینشده این بدهی تسویه نشود، محکومیتهای انضباطی نظیر محرومیت از پنجرههای نقل و انتقالاتی، کسر امتیاز و... خواهد بود.
ساعد در حالی مدعی چنین موضوعی است که دادگاه عالی ورزش نهاد رسیدگی کننده بالاتری نسبت به کمیته انضباطی فدراسیونهای جهانی از جمله فوتبال است.
وکیل باشگاه پرسپولیس عدم رسیدگی دوباره دادگاه CAS به این موضوع را به دلیل نقص در ارائه مدارک از طرف تیم حقوقی پیشین باشگاه عنوان کرده و به همین خاطر معتقد است فیفا باید در این باره اعلام قطعی محرومیت کند. این ۲ تفسیر متفاوت از مهمترین نامه محرومیت پرسپولیس در آستانه نقل و انتقالات زمستانی مطرح است که میتواند برای سرخها سخت و سنگین باشد تا یحیی گلمحمدی بار دیگر نتواند بازیکنان مدنظر خود را به جمع شاگردان فعلی خود اضافه کند.
***
طارمی طلسم ۲۰ ساله پورتو را شکست
مهدی طارمی، مهاجم ایرانی تیم فوتبال پورتو در 4 بازی جام حذفی پرتغال گلزنی کرده است. این اتفاق آخرین بار سال ۲۰۰۰ در پورتو رخ داده بود.
تیم فوتبال پورتو بامداد شنبه در مرحله یکچهارم نهایی جام حذفی پرتغال موفق شد با ۲ گل تیم ژیل ویسنته را شکست بدهد و به مرحله نیمهنهایی صعود کند. مهدی طارمی مهاجم ایرانی تیم پورتو در دقیقه ۸۸ موفق شد گل دوم تیمش را وارد دروازه حریف کند.
طارمی تاکنون در این فصل برای پورتو ۱۱ گل به ثمر رسانده است. 7 گل او در لیگ پرتغال بوده و 4 گل در جام حذفی.
گل طارمی باعث شد طلسم ۲۰ ساله باشگاه پورتو در جام حذفی شکسته شود و این مهاجم ایرانی را در جمع بازیکنان بزرگ این باشگاه قرار دهد.
طبق اعلام رسانههای پرتغال، طارمی نهمین بازیکن تاریخ پورتو است که در 4 بازی متوالی در جام حذفی موفق شده است 4 بار گلزنی کند. این اتفاق آخرین بار در فصل ۲۰۰۰/۱۹۹۹ توسط «ماریو ژاردل» برزیلی رقم خورده بود.
مهدی طارمی آخرین بازیکنی است که روز شنبه به این رکورد رسید. گلهای طارمی در جام حذفی برابر فابریل، توندلا، ناسیونال و ژیل ویسنته به ثمر رسیده است.
همچنین عملکرد درخشان طارمی در پورتو مورد توجه رسانههای پرتغال قرار گرفته است. طارمی در 7 مسابقه قبلی خود که برای پورتو به میدان رفته، موفق شده 7 گل به ثمر برساند.
ارسال به دوستان
بودجه شلخته و پرمشکل اصلاح میشود
احمد راستینه*: لایحه بودجه 1400 را باید سیاسیترین لایحه بودجه تاریخ انقلاب نامید، یعنی با وجود آگاهی رئیسجمهور و کابینه وی از اینکه مشکلاتی در تامین و تنظیم منابع بودجه وجود دارد اما آنها منابع را به گونهای دیدهاند که مجلس را وارد تقابل جدی با بودجه کنند، چرا که آنها بخوبی میدانستند نمایندگان زیر بار منابعی که از نظر عملیاتی امکان تحقق آن وجود ندارد، نمیروند. یا اینکه نوع قیمتگذاری نرخ ارز را به گونهای در نظر گرفتهاند که مجلس را درگیر سردرگمی برای اصلاح لایحه بودجه کنند.
برای نخستینبار است که 4 نوع قیمتگذاری نرخ ارز در لایحه بودجه رخ داده است؛ به طوری که در این لایحه ارز 4200 تومانی، ارز 11500 تومانی، ارز 17500 تومانی و ارز بازار آزاد که حدود 24 یا 25 هزار تومان است آمده و باید گفت معنای این تعداد نرخ ارز آن است که وقتی مبنای قیمتگذاری دولت شفاف نیست، رصد اعتبارات، دریافت و هزینهکرد هم شفاف نخواهد بود، لذا به وضوح روشن بود نمایندگان مجلس زیر بار چنین قیمتگذاریای در موضوع ارز نخواهند رفت.
قریب به 8 سال سیاستگذاری دولت موجب آن شده ارزش پول ملی بشدت کاهش یابد و به عبارتی سرمایه ملی ما در پی لجبازی دولت در استقراض از صندوق توسعه، خلق پول و قیمتگذاری ارز، نابوده شده است.
از نوع شکلدهی به ساختار بودجه مشخص بود دولت به دنبال یک بازی سیاسی برای تقابل با مجلس بوده است و از طرف دیگر به دنبال اینکه خود را منجی اقتصاد کشور معرفی کند و مجلس به عنوان ترمز توسعه و پیشرفت قلمداد شود.
به عنوان مثال در حالی که 6 ماه قبل همسانسازی حقوق بازنشستگان کشوری و لشکری اجرایی شده و به 90 درصد حقوق شاغلان ارتقا پیدا کرده است - البته بدون آنکه منابع واقعی برای پرداخت آن وجود داشته باشد- ولی همین همسانسازی برای بازنشستگان سازمان تأمین اجتماعی که باید اجرا شود، حتی به مرحله عملیاتی نرسیده و در نتیجه لایحه بودجه فشار زیادی برای پرداخت بدهی دولت به این سازمان وارد میشود و عملا توپ در زمین مجلس میافتد تا مجلس در نهایت مجبور شود اشکالی را که درباره همسانسازی حقوق بازنشستگان تأمین اجتماعی وجود دارد، ترمیم کند.
لایحه بودجه 1400 از اساس دارای اشکالات متعددی است که یک ماه کار شبانهروزی کمیسیون تلفیق منجر به آن شد تا لایحه بودجهای که پیش از این در سالهای قبل به آن آب بسته بودند اما در سال جاری در آب غرق بود را اصلاح کند. این اصلاحات ساختاری و شجاعت مثالزدنی کمیسیون تلفیق همچنین منجر به اصلاح قیمتگذاری ارز، صادرات نفت و هدفمندی یارانهها شد و از یک لایحه بودجه بسیار ناکارآمد هماکنون به لایحه نسبتا همتراز نزدیک شدهایم و امیدوارم انشاءالله ادامه مسیر را در صحن علنی مجلس و در دفاع از مصوبات کمیسیون تلفیق پیش ببریم.
* عضو کمیسیون تلفیق
ارسال به دوستان
نفس پرسپولیس جلوی ماشینسازی به شماره افتاد
مردند تا بردند
پرسپولیس که امیدوار بود با برتری برابر تیم قعر جدولی ماشینسازی، به وضعیت خود در جدول ردهبندی لیگ بیستم سروسامان دهد، به سختی توانست به خواستهاش جامه عمل بپوشاند. دیدار تیمهای فوتبال پرسپولیس و ماشینسازی تبریز در هفته سیزدهم لیگ برتر عصر شنبه در ورزشگاه آزادی برگزار شد که این دیدار با برتری ۲ بر یک سرخپوشان به پایان رسید. وحید امیری در دقیقه ۲۵ و احمد نوراللهی ۹۳ برای سرخپوشان گل زدند. پیمان بابایی نیز در دقیقه ۸۳ از روی نقطه پنالتی برای ماشینسازی گل زد. شاگردان یحیی گلمحمدی که به دلیل درگذشت مهرداد میناوند با پیراهنهای مشکی به زمین رفتند، در دقیقهای به گل رسیدند که شماره پیراهن مهرداد میناوند در زمان حضورش در پرسپولیس بود. پرسپولیس که در دیدارهای گذشتهاش امتیازات زیادی را از دست داده بود، در دیدار برابر قعرنشین اکثر زمان نیمه اول توپ را در اختیار داشت و حملاتی را هم روی دروازه تیم تبریزی پیریزی کرد اما در افزودن بر تعداد گلهایش ناکام بود. نیمه دوم اما شرایط متفاوتی داشت و تیم تبریزی موقعیتهای خوبی برای به تساوی کشاندن بازی به دست آورد اما نتوانست از آنها استفاده کند. هر چند پرسپولیس هم موقعیتهایی را نزدیک به دروازه حریف خلق کرد اما بازیکنان این تیم در زدن ضربات آخر کمدقت بودند. 10 دقیقه پایانی شاهد اتفاقات زیادی بود. در دقیقه ۸۲ بازیکن ماشینسازی درون محوطه جریمه سرخپوشان متوقف شد که داور اعلام خطای پنالتی سیامک نعمتی را کرد و در دقیقه ۸۳ پیمان بابایی این توپ را وارد دروازه کرد. در دقیقه ۸۷ مهدی عبدی یک بار دیگر با ضربه سر دروازه ماشینسازی را هدف قرار داد اما اسلامی دروازهبان این تیم با واکنشی مناسب توپ را به کرنر فرستاد. در حالی که داور ۵ دقیقه وقت اضافه اعلام کرده بود، احمد نوراللهی در دقیقه ۹۳ با ضربهای زیبا دروازه حریف را باز کرد تا سرخپوشان به یک پیروزی ارزشمند و حیاتی برابر قعرنشین لیگ برتر دست پیدا کنند. پرسپولیس با این پیروزی ارزشمند ۱۸ امتیازی شد و با تفاضل گل بهتر نسبت به ۴ تیم دیگر که ۱۸ امتیازی هستند، در رده پنجم قرار گرفت. البته پرسپولیس ۲ بازی عقب افتاده دارد که در صورت پیروزی میتواند خود را به صدر جدول برساند. در دیگر دیدار مهم روز گذشته تراکتور در تبریز میزبان آلومینیوم اراک بود که در نهایت ناباوری شاگردان رسول خطیبی برای دومین هفته متوالی دست به کار بزرگی زدند و موفق شدند با نتیجه یک بر صفر از سد تراکتور بگذرند. آلومینیوم هفته قبل با نتیجه ۲ بر یک از سد پرسپولیس در اراک گذشته بود. همچنین در اصفهان تیم شهرخودرو توانست ۳ بر یک از سد سپاهان بگذرد. شاگردان نویدکیا در صورت پیروزی میتوانستند صدرنشین جدول شوند. در اهواز هم بازی فولاد و پیکان با تساوی بدون گل به پایان رسید. مس و صنعتنفت آبادان هم با همین نتیجه به کارشان پایان دادند. به این ترتیب استقلال با وجود تساوی روز جمعه برابر نفت مسجدسلیمان، در صدر جدول باقی ماند. ارسال به دوستان
بذرهای تحول در ضمیر امام
دکتر مصباحالهدی باقری*: معمولا شناخت مسیر حرکت تا اثر بزرگان تاریخ، کار آسانی نیست. اینکه از آغاز تا انجام، از چه نقاطی و چگونه مسیر تکامل و تعالی، پیموده شده، یک دغدغه اساسی است و تشنگان و جستوجوگران زیادی به دنبال فهم و کشف آن هستند. جالب توجه اینکه، اینقدر مسیر پر از گره و راز و رمز و پیچیدگی است که کشف آن با همه جزئیات تقریبا ناممکن است و به تبع آن، تقلید و کپیبرداری، معلوم نیست ما را به نتیجه درست و حتی خوبی رهنمون کند. میتوان گفت جمع اقتضائات یک نفر در یک زمان، ما را به یک راه درست و بهینه رهنمون میشود و حالا با تغییر این فرد و متغیرهای زمان و زمانه، شاید راه دیگری، راه درستتر باشد.
حال اگر متغیرهای دیگری هم در این میانه باشد، کار بسی سختتر و تجزیه و تحلیل آن نادقیقتر و شاید ناقصتر باشد. مثلا بزرگان دینی که مسیری برای سلوک شخصی دارند، تحفظات ظریف و دقیقی را برای خود معمول و متعین میدارند که هرکسی را بدان راه نیست؛ همین سبب بیش از اندازه سخت شدن مسیر کشف میشود.
اما میتوان یک سوی دیگر این ماجرا را دید. کسی که در این مسیر تتبع و تحقیق میکند، هر چه پیش میرود و هر چه کشف میکند، لذت کار برایش افزون میشود. دوست دارد بیشتر و بیشتر غور کند و به قیافهای منسجم و منظم از شخصیت مورد تحقیق دست یابد، لذا مسیر کشف، مسیر جذاب و پرهیجانی است و شاید همین است که محقق را با همه دشواریها، باز به خود جلب میکند تا از درون آن، دستمایهای برای زیست بهتر به جهان و جهانیان تقدیم کند.
حضرت امام خمینی یکی از این شخصیتها بودند. هم اخلاق فردی و هم سلوک اجتماعی ایشان، زمینهساز حرکتی عظیم در دنیای معاصر شده و خود به عنوان نقطه عطفی بزرگ، سرمنشأ بسیاری از تغییر نگاهها و تطور رویکردها در افراد و جوامع شده است. هم زمانه امام پر از رویداد و واقعه بوده است و هم شخص شخیص امام پر از ظریفکاریها، تربیت و ساخته شده بودند. هم با متربی شایستهای سروکار داریم و هم با مربی کاردان و کاربلدی. هم با مرجعی نمونه و الگو مواجهیم و هم با راهبری سیاستدان و زمانشناس. هم با حکیمی متأله رو در رو هستیم و هم با زعیمی دنیادیده و وسط میدان.
آنچه در امام به صورت ممتاز و مؤثر دیده میشود این است که امام با اشراف به مسیر عرفان و سیر الیالله، دائم در حال حرکت، تغییر، تطور و تحول بودهاند و این تحول درون در شخصیت مزکایی چون امام، تحول بیرونی را رقم زده است. حال یک سؤال کلیدی وجود دارد و آن اینکه امام چگونه این تحولخواهی را در شخصیتشان نضج داده و بعد از آن مشغول تربیتش شدهاند تا جایی که علاوه بر جهان درون، جهان بیرون را متأثر کردهاند و به مرتبه «امام تحول» رسیدهاند. در این نوشتار به برخی از این نقطههای آغاز و نقطههای عطف پرداخته میشود.
1- فهم جهادی
زندگی امام از بدو تولد، با درگیری پدر و خاندان پدری با متجاوزان به حقوق مردم، زمینخواران و غاصبان گره خورده است. در همین مسیر، ایشان خیلی زود از نعمت پدر محروم میشوند و همین زمینهای میشود تا گل اولیه شخصیتشان، بشدت ظلمستیز شکل بگیرد؛ اینکه از کودکی بفهمی تعدی و تجاوز چیست و برای از میان برداشتنش عرق و عصبیت و غیرت داشته باشی و نسبت به آن نه تنها بیتفاوت نباشی، بلکه حساس و تیزبین باشی؛ اینکه بفهمی راه محو ظلم، تنها از کشتن قاتل و مباشران آن نمیگذرد و لازم است چشمه آلوده اندیشه ظلم و تعدی به دیگران خشک شود؛ اینکه برای از بین بردن ظلم، راهی طولانی در پیش است که آغاز آن فهم معنای ظلم و ظالم و مظلوم و پیدا کردن مصادیق آن است. آزادگی خانواده امام، حدی از ملکه شجاعت را در وجود ایشان پرورش داد تا در مسیر زندگی اجازه ندهند طیف اربابان، رعیت را مورد تحقیر و استثمار خود قرار داده و براحتی و با زورگویی و ستمگری، مشق تعدی به حقوق دیگران کنند.
فردی که ظلم میبیند، یا منکوب است یا آزاده. اگر منکوب باشد، به ظلم تن میدهد و طبعا زمینه ظلم بیشتر و ظلمپذیری بیشتر را برای خود و اهلوعیال خود فراهم میآورد اما کسی که آزاده است، آرام و قرار ندارد تا ظلم را محو و ظالم را ادب کند، حتی در مواقعی حد تعدی متجاوز او را به نقطهای میرساند که با ظالم و طاغی به مبارزهای حیثیتی و مقدس اقدام کند. همین قرار نداشتن، بذر جهاد و مقاومت را برای برچیدن ظلم در دلها مینشاند، لذا امام از کودکی اینگونه تربیت شده بود و اجازه نمیداد داغ پدر شهیدش و یتیمی خاموش شود و فراموش.
این جنس شخصیت امام در دوره جوانی و با ظهور رضاخان قلدر در مسند نخستوزیری و پادشاهی، بهتر نشو و نما یافت. حالا حکومت، نه در رده یک نظمیهچی، بلکه از صدر تا ذیل آن، دچار بیماری ستمگری و تجاوز شده است. ورود امام به مدرسه و حوزه علمیه و استعداد شگرف و هوش سرشار ایشان، همراه با شاگردیکردن نزد علمای تراز اول فقه و عرفان و اخلاق و البته مواجه شدن با شخصیتهای مجاهدی چون شهید والامقام آیتالله مدرس، درک امام از شرایط مقابله با این حد از ظلم و ظلمت را به درکی مبنایی و ریشهای و هویتدار تبدیل کرد. این خواست و طلب، روحیه مبارزه و جهادگری را در امام تقویت کرد و به سایر دغدغههای امام نیز جهت داد.
2- فهم فقاهتی
در طول تاریخ شیعه، بودهاند علمایی که فهم دقیق و درستی از عرصه بلندبالای «فقه و فقاهت» پیدا کردهاند و خود را در چارچوبهای سنتی، تقلیدی و کمرمق فقهی که به نوعی زمینهساز تحجر و نگاه مرده به جریان اقتضائات و نیازهای دین برای انسان معاصر است، اسیر و تاریکنشین نگرداندهاند.
برای این بلندنظران، جولانگری در عرصه فقه منحصر در یک نگاه کاملا مصرفگرایانه برای تعیین تکلیف فرد و افراد نبوده است، بلکه فقه را نوعی جهانبینی دینبنیاد برای اداره فرد و جامعه در مسیر رسیدن به قرب و فلاح فردی و اجتماعی میدانستند. با این عینک، هیچگاه مشرب فقهی و روششناسی معتبر آن در قالب علم اصول، بیجواب و پاسخ نبوده است. به این واقعه درباره حلیت بازی شطرنج توسط حضرت امام در ۲ سال مانده به رحلت ایشان نگاه کنید: از امام استفتا شد اگر شطرنج، آلت قمار بودن خود را به طور کلی از دست داده باشد و تنها بهعنوان یک ورزش فکری از آن استفاده شود، بازی با آن چه صورتی دارد؟ امام فتوا دادند: بر فرض مذکور اگر برد و باختی در بین نباشد، اشکال ندارد. یکی از شاگردان امام در مقام اشکال به این فتوا طی نامهای اینگونه مینویسد:
«سائل محترم از کجا ادعا میکند که امروز شطرنج آلت قمار بودن خود را به کلی از دست داده و تنها ورزش فکری شده است؟ در روایت معتبره از سکونی از حضرت صادق علیهالسلام آمده است: قال علیهالسلام: قال رسول الله صلیالله: انهاکم عنی الزفن و المزمار و عنی الکربات و الکبرات و قال علیهالسلام: نهی رسول الله صلیالله عن اللعب بالشطرنج و الزور... هر ۲ دلیل اطلاق دارد. بنابراین استفاده میکنیم بازی با شطرنج حرام است چه آلت قمار را از دست بدهد یا نه و دعوای انصراف، منشأ صحیحی میخواهد که به نظر نمیرسد و آنچه ممکن است گفته شود، مثل غلبه یا آلیت، در آن زمان منشأ صحیحی ندارد و در خود فحص کرده و حجتی برخلاف اطلاق مزبور نیافتم». (نشریه پاسدار اسلام، سال هفتم، شماره83، صفحه10)
حضرت امام(ره) در پاسخ این نامه، به عدم توجه به زمان و مکان و جمود بر نصوص و لوازم آن بهطور کلی اشاره کرده و توجه میدهند که جمود بر نصوص بدون توجه به زمان و مکان، چه بسا مناسبات تمدن جدید را در هم بشکند و مردم را به دورانهای قدیم بازگرداند. ایشان پاسخ دادند: «بنا بر نوشته جنابعالی [و جمود بر نصوص] زکات، تنها برای مصارف فقرا و سایر اموری که ذکرش رفته است و اکنون که مصارف به صدها مقابل آن رسیده است، راهی نیست و رهان در سبق و رمایه مختص به تیر و کمان و اسبدوانی و امثال آن که در جنگهای سابق به کار گرفته میشده است و امروز هم تنها در همان موارد درست است، و انفال که بر شیعیان تحلیل شده است، امروز هم شیعیان میتوانند بدون هیچ مانعی با ماشینهای کذایی جنگلها را از بین ببرند و آنچه را باعث حفظ و سلامت محیطزیست است، نابود کنند و جان میلیونها انسان را به خطر بیندازند و هیچکس هم حق نداشته باشد مانع آنها باشد، منازل و مساجدی که در خیابانکشیها برای معضل ترافیک و حفظ جان هزاران نفر مورد احتیاج است، نباید تخریب گردد و امثال آن و بالجمله آنگونه که جنابعالی از اخبار و روایات برداشت دارید، تمدن جدید به کلی باید از بین برود و مردم کوخنشین بوده و یا برای همیشه در صحراها زندگی کنند...».
نگاه امام یک نگاه کاملا منضبط و به دور از افراط و تفریطهای مرسوم است. نه آنقدر در لایه تحجر میماند که هرگونه امروزنگری دچار ابهام و ایهام شود و بدون جواب بماند و نه آنقدر بیمبنا حرکت میکند که استنباطات شرعیه که موجبات حجیت فقهی را فراهم میآورد، مطرود و غایب باشد. این نگاه با اصل و ریشه، مسقطالرأسش همان فقاهت سنتی است که برای پاسخگویی مستحدثات، نه تنها عاجز نیست، بلکه موجبات صواباندیشی دینی بر پایه محکمات را فراهم آورده و منطق احکام اولیه و ثانویه را در بزنگاه بنبستها عرضه میکند.
3- فهم جهانوطنی (مدنی)
نگاه امام به مسائل و موضوعات، نگاه معاصر بود. شاید مهمترین تمایز امام با فضای غالب مدارس و حوزههای علمیه این بود که کاملا جهانوطنی زندگی میکردند. خود را در چارچوبهای بسته ندیدند و تلاش کردند عرصه نیازشناسی و پاسخگویی را منحصر در یک فرد شیعه مذهب نکنند، بلکه با احاطه بر امروز دنیا، نقشه رسیدن به کمال انسانی، اجتماعی و جهانی را از مختصات انسان امروزی شروع کرده و با اشراف بر ضرورتها و الزامات، راه درست و نجاتبخش را در قالب مفاهیم، گزارههای راهنما، اصول و سیاستهایی (به نسبت موقعیتی که در عرصه جامعه یا حکمرانی داشتند) برای جامعه انسانی تجویز کنند.
این منظر ژرف و بلند سبب شد امام همیشه چندین گام از همه معاصران خود جلوتر باشند و هیچگاه در چنبره نگاههای فرمال یا نظریات نخنما اسیر نشوند. شاید هر قدر شما انسان مجاهدی باشید اما نتوانید جهانبینی صحیح و شناخت درست را در اختیار پیروان قرار دهید، خیلی زود دچار ورشکستگی شده و نظریات شما به رکود برود. وقتی امام مفهوم کوخنشینی و کاخنشینی یا بسیج جهانی مستضعفین یا اسلام ناب و اسلام آمریکایی را طرح میکردند، هیچگاه مرزهای جغرافیایی، این اندیشه زلال را محدود نمیکرد. به این جملات خیره شوید:
«امروز جهان تشنه فرهنگ اسلام ناب محمدی است و مسلمانان، در یک تشکیلات بزرگ اسلامی، رونق و زرق و برق کاخهای سفید و سرخ را از بین خواهند برد. امروز خمینی آغوش و سینه خویش را برای تیرهای بلا و حوادث سخت و برابر همه توپها و موشکهای دشمنان باز کرده است و همچون همه عاشقان شهادت برای درک شهادت، روزشماری میکند. جنگ، جنگ عقیده است و جغرافیا و مرز نمیشناسد و ما باید در جنگ اعتقادیمان، بسیج بزرگ سربازان اسلام را در جهان به راه اندازیم».
این جملات در عین اینکه کاملا آرمانگرایانه است ولی پر از مفاهیم ژرف است. هم توحیدی است، هم سلوکی را نشانهگذاری میکند، هم تشکیلاتی است و هم بدون مرز جغرافیایی و در واحد انسانی است. این نگاه امام را نه تنها عارفی سالک، بلکه مجاهدی خستگیناپذیر و مهمتر از آن ایدئولوگی جهانشناس و بالاتر از آن، راهبر و فرماندهی مشرف به نیازها و کمال انسانی معرفی میکند.
باز هم با شهد شیرین کلامش همراه شوید:
«این وظیفه اولیه ما و انقلاب اسلامی ماست که در سراسر جهان صدا زنیم که ای خوابرفتگان! ای غفلتزدگان! بیدار شوید و به اطراف خود نگاه کنید که در کنار لانههای گرگ منزل گرفتهاید. برخیزید که اینجا جای خواب نیست!... راستی اگر بسیج جهانی مسلمین تشکیل شده بود، کسی جرأت این همه جسارت و شرارت را با فرزندان رسولالله صلیالله علیه داشت؟»
امام، خمینی بودند و خمینی ماندند اما افق جهانیشان به خمینی بودنشان اعتباری بخشید که تا دنیا دنیاست اسم و رسم خمینی در هر قیام و انقلابی که علیه ظلم برپا میشود، دیده میشود. ایشان روحالله بودند و روح زندهای بخشیدند به حرکتها و نهضتها و قیامها و انقلابها.
4- فهم چندلایه (راهبردی)
امام، ذهنی چندلایه داشتند. هم در مسیر سلوک و عرفان نظری و عملی، درسآموخته و مربی شده بودند، هم در فلسفه به غایتالمنتهایی دست یافته بودند؛ هم فقیهی متبحر بودند و پیشرو، هم ادیبی بودند کارآزموده و هم آشنای به موضوع تشکیلات و تعاملات و ترابطات. همه اینها، امام را در تلاقی بینظیری در چند راهه حکمت و عرفان و فقه قرار میداد که با ذوق سرشار ادبی و شناخت حکمرانی جهانی معاصر همراه بود. آن مبنا و این معرفت، ایشان را به انسانی ذوابعاد و البته ذوفنون تبدیل کرده بود که در هر حادثه و واقعهای، از گنجینه خرد و درایت خویش که برگرفته از سررشتههای معرفت ناب توحیدی و فهم معادلات قدرت در دنیای معاصر بود، به تصمیم میرسیدند. این همانی بود که امام نام درست «تکلیف» بر آن نهادند و تکلیفگرایی را به معنای توجه به عمل و حرکت به سوی آن، با انگیزه انجام اوامر خدای متعال و کسب رضایت او پیگیری کردند. از این جهت تکلیفگرایی خود عمل خاصی نیست، بلکه روش خاصی در انجام عمل است.
لذا امام در اتخاذ هر تصمیمی علاوه بر لحاظ شرایط بیرونی، به اقتضائات درونی هم ملتفت بودند و همه این سیر و شناخت را معطوف به رضایت حق تعالی و انجام تکلیف میدانستند. لذا زندگی امام، پر از تلاقیها، تزاحمها و تعارضها بوده و برای رسیدن به فرمول درست، چارهای نبوده مگر اینکه با یک نگاه جامع، مسالهها شناسایی شده، اولویتبندی شده، تجزیه و تحلیل شده، سناریوهای مختلف حل و کشف شده و بدین طریق به دنبال بهترین گزینه ممکن بودهاند.
این ذهن چندلایه که قدرت حلاجی بالایی نسبت به موضوعات پیدا کرده است، ظرفیت و زمینه خوبی برای حرکت در مسیر بهبود، پیشرفت و تعالی ایجاد میکند. ضمن اینکه این مزیت ممتاز، قابلیت دارد خود را در جایگاه راهبری یک حرکت پیشرونده نشان دهد.
شاید مهمترین هنر امام این بود که در مبنا استوار میشد اما نمیماند و تا رسیدن به مسیر و سیر حرکت و نقشه راه، ادامه طریق میداد. از وحی و سیره با لحاظ حجیتهای فقه و شرع، به حکم و تصمیم و فتوا میرسید.
در قضیه شکست اعتصاب در عصر 21 بهمن 1357، در برخورد با منافقین، در ادامه جنگ بعد از فتح خرمشهر، در قبول قطعنامه 598، در ایده راهپیمایی برائت از مشرکین، در برکناری آیتالله منتظری از قائممقامی رهبری، در تأسیس نهادهای انقلابی و... همه و همه رشحاتی از پویایی، فکر چندلایه، اندیشه راهبردی با مبنای تکلیفگرایی شرعی و راهبری معاصر مدنی و جهانی به صورت برجسته دیده میشود. به حکم ارتداد سلمان رشدی توجه کنید:
بسمه تعالی
انا لله و انا الیه راجعون
به اطلاع مسلمانان غیور سراسر جهان میرسانم مؤلف کتاب «آیات شیطانی» که علیه اسلام و پیامبر و قرآن، تنظیم و چاپ و منتشر شده است، همچنین ناشرین مطلع از محتوای آن، محکوم به اعدام میباشند. از مسلمانان غیور میخواهم در هر نقطه که آنان را یافتند، سریعا آنها را اعدام نمایند تا دیگر کسی جرأت نکند به مقدسات مسلمین توهین نماید و هر کس در این راه کشته شود، شهید است انشاءالله. ضمنا اگر کسی دسترسی به مؤلف کتاب دارد ولی خود قدرت اعدام او را ندارد، او را به مردم معرفی نماید تا به جزای اعمالش برسد.
والسلام علیکم و رحمتالله و برکاته
امام در جایگاه ولیفقیه، امر و حکمشان برگرفته از کوثر جوشان فقه اهلبیت علیهمالسلام بوده و ذرهای در افتای شرعیشان کوتاه نمیآمدند و اقتضائات مصنوعی و تزاحمات دنیای فعلی، حکم قطعی را مخدوش نمیکرد. اما در جایی که ظرفیت و منطقهالفراغی میدیدند که امکان مصلحتسنجی را مهیا میکرد، با اشراف فوقالعاده بر تعاملات و تزاحمات، به تجویز حکم و رأی میپرداختند.
لذا هیچ وقت نگاه چندلایه به موضوعات تعطیل نمیشد، بلکه به اقتضای شرایط و وجود زمینه و ظرفیت، تلاش میشد با لحاظ جنبههای مختلف، موضوعشناسی درستی انجام و حکم صوابی انتاج شود.
نتیجه
شخصیت امام خمینی، هم از حیث ساخت و تربیت و هم از حیث نگاه و پرداخت به معرفتهای قدیم و جدید و هم از حیث تلاقی با الگوهای شاخص انسانی- الهی دارای وجه تطوری و تحولی ممتازی است. با اینکه امام از استوانههای استوار اخلاقی، فقهی و فلسفی استفاده کردند اما هیچگاه از هیچکدام به نفع هیچ کدام منصرف نشده، بلکه آنها را از زاویهای بالاتر، درگیر و در تعامل با هم میدیدند. شاید ریشه نگاه توحیدی و ولایی امام که در اندیشهپردازی نظریه ولایت فقیه خود را نشان داد، مهمترین رکن تحول در اندیشه و سیره امام خمینی بوده است؛ اندیشهای که پرواز آن منوط به عمل صحیح 2 بال به صورت توأمان و همزمان است؛ یکی بال ولایت و دیگری بال فقه سرشار و پویای اهلبیت علیهمالسلام.
*پژوهشگر هسته نوآوری مرکز رشد دانشگاه امام صادق علیهالسلام
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|