|
او پادشاه من نیست
شنوندگان عزیز با گزارش لحظه به لحظه مراسم با شکوه تاجگذاری پادشاه انگلیس، از بخش خبری بیبیسی فارسی، در خدمت شما هستیم. با ما باشید.
چارلز بزرگ، بعد از ماهها عزاداری در سوگ نابهنگام ملکه فقید تصمیم گرفتند که به ندای مشتاقان حضورشان در شمایل پادشاهی لبیک گفته و مردم بریتانیای کبیر را از شوک فقدان ملکه درآورند و امروز این انتظار به سر خواهد آمد؛ هر چند داغ این فقدان الیالابد بر قلب ما خواهد بود. همانطور که میبینید حتی در این مراسم هم، همکاران من لباس مشکی به تن دارند...(عه چی میگی هی لباسمو میکشی؟ آهان پخش رادیوست) خب! بریم ادامه مراسم رو داشته باشیم.
هماینک کالسکه اسبدار پادشاه و ملکه از کاخ خارج شده و در حال حرکت به سمت کلیسا هست. جالبه بدانید که این اسب سمبل حرکتکردن مردم، مثل اسب، به سمت آینده روشن بریتانیای کبیر است. دانشمندان دانشگاه استمفوردبریج در جدیدترین یافتههای خود، بر اثر انعکاسیِ ورقههای طلا صحه گذاشتهاند و همین باعث شده تا کالسکه پادشاه از طلا باشد تا هر دعای خیری که مردم در حق خانواده سلطنتی میکنند به خودشان برگردد. این میزان توجه به مردم حیرتآوره واقعا.
شما نمیبینید ولی من دارم میبینم که پلیس تخممرغهایی را که مردم برای شکستن زیر چرخهای کالسکه، برای چشمزخمنخوردن پادشاه با خودشان آوردهاند را جمعآوری میکند تا در فرصت مغتنم بین فقرای لندن پخش کند، که البته چون لندن فقیری ندارد، آنها را به دربار میبرد تا صبحانه کارکنان شود. در لندن و حومه، سالهاست مردم زندگی در کنار خیابان را انتخاب کردهاند تا بتوانند این مراسم را از نزدیک ببینند. این خیابانخوابها میگویند که قرار است فرزندانشان هم همینجا بزرگ شده و زندگی کنند تا مراسم کالسکهسواری پادشاه بعدی را از نزدیک ببیننند. Wow چه انتخاب هوشمندانهای.
عدهای با جمعآوری خروجی اسبهای کالسکه به عنوان عنبرنسا، سعی بر درمان بیماریهای تنفسی خود دارند. یافتههای دانشمندان دانشگاه هاروارد آمریکا، اثر افزایش قد، کاهش فشار خون و افزایش قوای جسمانی این خروجیها را تایید نموده است. باور ندارید تو ویکیپدیا سرچ کنید.
با گذر کالسکه از خیابانها و رسم شاهکِشون، کالسکه وارد کلیسا میشود.
قرار است اسقف اعظم، روغن مقدس را بر پسکله و صورت و شانههای شاه جدید بمالد و همین الان متوجه شدیم که مالید. حولهای که با آن روغن اضافی روی سر پادشاه را پاک کردهاند را بوسه میزنم. آه چه عطر دلانگیزی. جای شما خالیه شنوندگان عزیز. به نیابت از شما این حوله را به سر و صورتم هم میکشم.
بهعلت سنگینی زیاد الماسهای کوه نور تشخیص داده شده که این الماسها روی تاج نصب نشود تا باعث آزردهخاطری همسر پادشاه نگردد و اکنون مراسم تاجگذاری به پایان رسید و پادشاه و همسر پادشاه داخل بالکن کاخ آمدند و پادشاه برای مردم دست تکان داد و به داخل برگشتند.
لازم هست که بدانید غذای مخصوص شاه و همسر وی، که آشپز دربار اگر لطف اعطاکننده مقام پادشاهی شامل حالش شود، باید آن را تهیه کند، تارت تاجگذاری نام دارد که این تارت با سبزیجات و باقالی تهیه میشود. اگر میخواهید به دستور پخت این تارت شگفتانگیز دست پیدا بکنید، فقط و فقط با ارسال کلمه تارت به سامانه پیامکی ما، دستور پخت این تارت خوشمزه را با 70 درصد تخفیف و با مبلغ استثنایی 99پوند و 999 شیلینگ دریافت نمایید.
جمعیت و خیل مشتاقان سلطنت همچنان در خیابانهای اطراف پرسه میزنند و گویی دلکندن از این بزم برایشان سخت است. پلاکاردهایی با نوشته «او پادشاه من نیست» که بیانگر این است که او فقط پادشاه من نیست و متعلق به همه است در دست دارند. پلیس هم با دادن اطمینان خاطر به آنها و با گفتن «آره پادشاه همهتونه» آنها را متفرق میکند.
این گزارش هم از بخش خبری بیبیسی فارسی به پایان رسید و بنا به درخواست شما عزیزان تکرار آن تا آخر این هفته، هر روز همین ساعت پخش خواهد شد. خب! میریم به استودیو و با همکارانمون که مشغول طبخ تارت سبزیجات هستند همراه میشیم.
ارسال به دوستان
ارسال به دوستان
ارسال به دوستان
فتحالفتوح
ز فتح الفتوحی بگویم سخن
که شد مایه حیرتِ انجمن
از آن جامِ برجامِ پُرافتخار
که در وصفِ آن گفته شد بیشمار
ظریفانه کردی توافق ظریف!
گرفتی هزار امتیاز از حریف
چه رندانه با خندههای ملیح!
نشستیّ و گفتی صریحِ صریح:
زبانِ جهان گفتوگومحور است
فقط فکرِ ما از همه بهتر است
صلاحِ وطن را بداند حسن
شود وضعِ ما توپ و شیک و خفن
ز تحریم عاری شود مملکت
ز امضا بمیرد غم و شیطنت
دگر هیچ چیزی نگردد گران
هر آنکس که پیر است گردد جوان
گذشت و گذشت و گذشت و گذشت
فقط خنده میکرد او شیش و هشت
حسن گفت : برجام امضا نشد
نشانها در ایران هویدا نشد
چرا وعده دادی بدونِ سند؟!
به روی دهانت نبستی تو سد
گلابی فقط خندههای تو بود
پلخمون و فلفل دوای تو بود
طلا توی مشتِ حسن بود، حیف!
که قسمت نشد، ما نبردیم کیف...
ارسال به دوستان
ارسال به دوستان
ارسال به دوستان
سر پیری و معرکهگیری
خدا را شکر دیگر شاه هستی
جوان، جذاب، زیبا، ماه هستی
چه مادرمردگی حال غریبیست
چهل ساله و یا پنجاه هستی
زجشن کوچکت ناگفته پیداست
گرفتار غمی جانکاه هستی
فروکردی به چشم رعیتت که
ز رنج فقرشان آگاه هستی
فراتر از نظر یا رای مردم
سزاوار مقام و جاه هستی
اگرچه آب و خاکت آب رفته
در عالم صاحب بنگاه هستی
که حتی این خبر را باوراندند
دموکرات و تجددخواه هستی
بهجای گرگ وحشی، توی تصویر
چه ناز و خوشگلی، روباه هستی
غروب آفتابت حیف پیداست
همین حالا که شاهنشاه هستی
ارسال به دوستان
زور توافق!
یکهو، چه راحت، بی هوا کردی توافق
گفتی جهنم! با ادا کردی توافق
بعد از همان رد تماس و میسکالات
ای جنسِ خوب سنگپا کردی توافق
یکسو دلت گیر و دل مردم به یکسو
ایول که در خوف و رجا کردی توافق!
داغان شدی از پرسه در ویلای لوزان
با صبر و تجدیدقوا کردی توافق
رفتی که ارزانی بیاید، آمد انگار
خودرو به نرخ باقالا، کردی توافق
ماشین شاسی تا بیاید زیر پاتان
از دست این خلق گدا کردی توافق!
از اینکه مردم یک گلابی هم نچیدند
راضی نبودی منتها کردی توافق!
ارسال به دوستان
همینه که هست
روز دوشنبه سنه ۲۰۱۸ پس از میلاد
شیخ در حجرهای در عمارت پاستور، بر کرسی خویش جلوس کرده بود و مریدان گرد او نشسته بودند که ناگاه گفت: آیا در این جمع، بُود کسی که قرارداد برجامیه را به طور کامل خوانده باشد؟
جملگی با دهان باز به وی نگریستند که چه جوابی دهند که خود بفرمود: در این اوضاع اسفناک خشکسالی، قطع این همه درخت و تبدیل آن به کاغذ و پرینت اینهمه کاغذ، به چه کار آید؟
مریدان که منتظر تشر و نهیب شیخ بودند، از این خودپاسخگویی وی مسرور گشته و مشغول کافی نوشیدن شدند که ناگاه جارچی آشفته، اذن ورود خواست و گفت: ترامپ پرزیدنت الممالک الامریکا پیغامی در اپلیکیشن اجنبیه توئیتر فرستاده که تصمیم به خروج از برجامیه را دارد.
شیخ یک نفس عمیقی کشید و گفت: این مردک کالباس صفت، به ریش نداشته فادر خویش خندیده است که بخواهد ضمانت امضای کری را زیر سوال ببرد.
آنی نگذشته، جارچی دیگری آشفتهتر اذن دخول خواسته و گفت: ترامپ رقه برجامیه را جرواجر نموده و از وزیر تا خدم و حشم را خواسته تا سرزمین پارس را در آمپاس بگذارند.
شیخ که دانست این تو بمیری از آن تو بمیریها نیست، دستور داد مالهکش اعظم بیاید و مرغوبترین ملاتش را هم بیاورد تا مالهای بردارد و بر این سخن خویش که: «باید با خود کدخدا ببندیم»، بکشد.
مریدان گفتند: یا شیخ چنین آرامشی بعد از این خروج پرسر و صدا نوبر است. طوریکه صدای ترامپ را درآورده که چرا شیخ هیچ عکسالعملی نشان نمیدهد؟ و نیز گفته است من این همه کاغذ پرینت نگرفتهام و بعد با دست پاره نکردم که عکسالعملی نبینم و پیامی فرستاده و گفته است: شیخ را بگویید «که من از بچههای پایین تگزاسام. گفتم که بدونی» یا شیخ چه وردی میخوانید که به این آرامش دست یافتهاید؟
شیخ دهان خود را تر نمود و گفت: سهبار میگویم «همینه که هست».
شیخ برای محکم کاری به چارچی دستور داد تا در کوی و برزن برود و از قول او بگوید: «من خوشحالم که یک مزاحم از برجام خارج شده است و اروپاییون هنوز هستند و جای نگرانی نیست».
ارسال به دوستان
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|