|
حمایت بنزما از مردم فلسطین
ستاره فرانسوی دنیای فوتبال به حمایت از مردم فلسطین پرداخت. به گزارش خبرگزاری فارس، کریم بنزما در فضای مجازی به حمایت از مردم مظلوم فلسطین پرداخت. ستاره فرانسوی تیم الاتحاد عربستان نوشت: تمام دعای ما برای ساکنان غزه که بار دیگر قربانی این بمبارانهای ناعادلانه شدند که از هیچ زن و کودکی دریغ نمیکنند.
ارسال به دوستان
تکلیف بازی سپاهان - الاتحاد با پالس مثبت کنفدراسیون فوتبال آسیا تا حدودی مشخص شد
تکرار محتمل
وبسایت رسمی کنفدراسیون فوتبال آسیا، تغییراتی را درباره وضعیت دیدار سپاهان - الاتحاد ایجاد کرد. همچنان علاقهمندان به فوتبال در انتظار تصمیم نهایی کنفدراسیون فوتبال آسیا درباره وضعیت دیدار جنجالی سپاهان و الاتحاد هستند؛ مسابقهای که به دلیل عدم حضور تیم عربستانی در زمین مسابقه برگزار نشد و کمیته انضباطی AFC باید در این باره نظر نهایی خود را اعلام کند. پس از عدم برگزاری این مسابقه، وبسایت رسمی کنفدراسیون فوتبال آسیا وضعیت این دیدار را به حالت «لغو شده» یا «Canceled» درآورد و از به انجام نرسیدن این مسابقه خبر داد اما از صبح دیروز یکشنبه تغییراتی در وضعیت جدال جنجالی ۲ تیم ایجاد شده و این بار سایت AFC از عبارت «به تعویق افتاد» یا «Postponed» استفاده کرده است. در واقع این تغییرات در سایت رسمی کنفدراسیون فوتبال آسیا میتواند یک پالس مثبت بزرگ به معنای تکرار دیدار سپاهان و الاتحاد باشد، چرا که استفاده از عبارت «به تعویق افتاد» نشاندهنده این موضوع است که AFC قصد دارد این بازی پرحاشیه را مجددا برگزار کند. البته از صبح دیروز بسیاری از رسانهها مدعی شدند کنفدراسیون فوتبال آسیا از تکرار دیدار سپاهان و الاتحاد در اصفهان خبر داده که این موضوع صحت ندارد و سایت AFC تنها درباره اعلام آخرین وضعیت این دیدار که قرار بود در نقش جهان برگزار شود، از عبارت «به تعویق افتاد» استفاده کرده است. پس از اتفاقات این بازی، مسؤولان عالیرتبه ورزشی و سیاسی ۲ کشور از جمله وزرای خارجه ایران و عربستان تماسهای متعددی با یکدیگر داشتند تا این موضوع را حل و فصل کنند و از بروز حواشی و تنشها جلوگیری شود. روز گذشته نیز هدایت ممبینی، دبیرکل فدراسیون فوتبال از تعامل فدراسیونهای ایران و عربستان برای توافق بر سر تکرار این مسابقه خبر داده بود. حالا همه چیز به AFC بستگی دارد تا نظر خود را درباره این بازی اعلام کند که در صورت تکرار جدال سپاهان و الاتحاد، این بازی در چه استادیومی برگزار میشود. با توجه به تغییری که سایت کنفدراسیون فوتبال آسیا درباره آخرین وضعیت دیدار برگزار نشده سپاهان و الاتحاد ایجاد کرده، میتوان گفت احتمال تکرار این بازی حالا بیشتر از هر زمان دیگری افزایش یافته است که این موضوع به دلیل رایزنیهای هفتههای اخیر فدراسیون فوتبال و مقامات سیاسی کشور است. هر چند زمان و مکان این بازی هنوز مشخص نیست ولی در این پرونده، تلاشهای فدراسیون فوتبال به نتیجه رسیده تا برای نخستینبار در چنین موضوعی، خواستههای طرف ایرانی به کرسی بنشیند که البته این اتفاق دلایل مختلفی دارد از جمله نفوذ فدراسیون و خواست ۲ کشور که تقریبا میتوان گفت تکلیف این مسابقه روشن شده و باید در انتظار تکرار جدال سپاهان و الاتحاد باشیم و خبری از ۳ بر صفر شدن این مسابقه به سود طرف سعودی نخواهد بود.
* توافق ایران و عربستان
دبیرکل فدراسیون فوتبال میگوید الاتحاد اعلام کرده است مشکلی با تکرار بازی برابر سپاهان ندارد. هنوز وضعیت دیدار جنجالی سپاهان و الاتحاد نامشخص است؛ مسابقهای که به دلیل امتناع سعودیها از حضور در زمین مسابقه برگزار نشد. طی روزهای گذشته، بحث و گمانهزنیهای متعددی درباره این دیدار به وجود آمد و همه در انتظار تصمیم نهایی AFC هستند. آخرین اظهارنظر رسمی در این باره را «داتو ویندزور جان» دبیرکل مالزیایی کنفدراسیون فوتبال آسیا انجام داد که اعلام کرد تا پیش از برگزاری دور سوم مرحله گروهی لیگ قهرمانان، تکلیف این مسابقه مشخص خواهد شد. هدایت ممبینی، دبیرکل فدراسیون فوتبال هم در یک نشست خبری گفت: هفته گذشته جلسه بسیار خوبی را با حضور تارقلیزاده مدیر روابط بینالملل فدراسیون، رئیس و دبیرکل فدراسیون عربستان، ویندزور دبیرکل AFC، شین رئیس کمیته مسابقات و معاون دبیرکل کنفدراسیون فوتبال آسیا در تاشکند ازبکستان داشتیم. واقعیت این است فدراسیون فوتبال عربستان با ما و فدراسیون فوتبال ایران نزدیک است و ما هم کمک میکنیم روابط فوتبالی به شکلی پیش برود که ۲ کشور با یکدیگر مشکلی نداشته باشند، فدراسیون عربستان اعلام کرد رای کمیته انضباطی AFC هرچه باشد، از آن تبعیت خواهد کرد؛ حتی اگر تجدید بازی در اصفهان باشد. او ادامه داد: همانطور که میدانید بازی سپاهان و الاتحاد بعد از گزارش افسر امنیتی مسابقه، به ارکان قضایی AFC که مستقل هستند، ارجاع داده شد. گزارشها گرفته شده و تصمیمگیری در کمیته انضباطی انجام خواهد شد. با این حال باشگاه الاتحاد و فدراسیون فوتبال عربستان به AFC اعلام کردند هیچ مشکلی با تکرار بازی نخواهند داشت.
پیش از این نیز گفته میشد احتمال دارد این مسابقه در ایران و مکانی جز استادیوم نقش جهان برگزار شود. حتی از ورزشگاه فولادشهر نیز به عنوان یکی از میزبانان احتمالی این مسابقه یاد میشد و باید دید بالاخره کنفدراسیون فوتبال آسیا در این باره چه تصمیمی اتخاذ خواهد کرد.
ارسال به دوستان
شانس مهدی طارمی برای کسب عنوان بهترین بازیکن سال آسیا چقدر است؟
مهدی و ۲ رقیب جدی
مراسم انتخاب بهترینهای آسیا ۹ آبان برگزار خواهد شد تا یکی از بهترین جایزههای این سال به یکی از بازیکنان ایران، کره یا ژاپن تعلق بگیرد. مهدی طارمی مهاجم ملیپوش تیم ملی فوتبال ایران در کنار «کائورو میتوما» از ژاپن و «کیم مینجائه» از کرهجنوبی نامزدهای بهترین لژیونر فوتبال آسیا شدهاند اما کدامیک از این بازیکنان شانس بیشتری برای کسب این عنوان دارند؟ این جایزه که «جوایز سالانه آسیا ۲۰۲۲» نام دارد، روز ۹ آبان به بهترینهای قاره کهن اهدا میشود. اما وضعیت این ۳ بازیکن برای رسیدن به عنوان بهترین بازیکن سال ۲۰۲۲ آسیا چگونه است؟
* مهدی طارمی
مهدی طارمی ۳۱ ساله است و فصل ۲۰۲۲ در لیگ پرتغال و تیم پورتو بازی کرد. فصل ۲۰۲۲ پورتو در لیگ برتر پرتغال دوم شد. این تیم در جام حذفی پرتغال موفق به کسب عنوان قهرمانی شد و در لیگ قهرمانان اروپا هم در مرحله یکهشتم پایانی از اینترمیلان شکست خورد و حذف شد. طارمی در آن فصل در لیگ برتر پرتغال ۳۳ بازی انجام داد و ۲۲ گل و ۷ پاس گل به ثبت رساند. او در لیگ قهرمانان اروپا هم ۷ بازی و ۵ گل ثبت کرد. در جام حذفی ۲۰۲۲ پرتغال هم ۵ بازی و ۲ گل در کارنامه دارد. در سوپرکاپ پرتغال هم به میدان رفت و موفق به ثبت ۲ گل شد. ملیپوش ایرانی همچنین در ۳ بازی جامجهانی موفق به زدن ۲ گل و یک پاس گل شد.
* کیم مین جائه
«کیم مین جائه» ۲۶ ساله است و فصل پیش در لیگ ایتالیا و تیم ناپولی بازی میکرد. ناپولی فصل گذشته با اقتدار قهرمان سری آ ایتالیا شد. این تیم در لیگ قهرمانان اروپا در مرحله یکچهارم نهایی مقابل میلان شکست خورد و حذف شد و در جام حذفی ایتالیا هم در مرحله یکهشتم مقابل کرمونزه بازی را واگذار کرد. او در پست مدافع بازی میکند و فصل پیش ۳۵ بار برای ناپولی در سری آ به میدان رفت و ۲ گل ثمر رساند. کیممینجائه در لیگ قهرمانان اروپا هم در ۹ بازی حضور داشت و یک بار هم در جام حذفی بازی کرد. او در هر ۳ بازی تیمملی کرهجنوبی در جامجهانی قطر حاضر بود.
* کائورو میتوما
«کائورو میتوما» ۲۶ ساله است و فصل ۲۰۲۲ در لیگ انگلیس برای برایتون توپ میزد. برایتون فصل گذشته در لیگ برتر انگلیس رتبه ششم را کسب کرد. این تیم در جام حذفی انگلیس در مرحله نیمهنهایی در ضربات پنالتی از منچستریونایتد شکست خورد و موفق به حضور در بازی پایانی نشد.
بال چپ ژاپنی فصل پیش ۳۳ بار برای برایتون در لیگ برتر انگلیس به میدان رفت و ۷ گل و ۵ پاس گل به ثبت رساند. او ۳ بازی هم در جام حذفی انجام داد و موفق به ثبت یک گل شد. میتوما در جامجهانی قطر هم چهار بازی در ترکیب ژاپن حاضر بود و توانست یک پاس گل بدهد.
به نظر میرسد مهدی طارمی برای کسب عنوان بهترین لژیونر فوتبال آسیا کار سختی مقابل ۲ رقیب خود داشته باشد و باید ببینیم در نهایت کنفدراسیون فوتبال آسیا کدام بازیکن را به عنوان بهترین بازیکن انتخاب میکند. هرچند آمار و ارقام حاکی از آن است هر ۳ بازیکن به یک اندازه شانس کسب این عنوان ارزشمند را دارند.
ارسال به دوستان
گزینههای هدایت تیم ملی والیبال ایران چه کسانی هستند؟
از نامزد همیشگی تا مربی مستعفی
در حالی که حضور محمدرضا داورزنی در راس هدایت فدراسیون والیبال خود در هالهای از ابهام است اما درباره هدایت تیم ملی والیبال گمانهزنیهایی شده است. بهروز عطایی در جریان رقابتهای انتخابی المپیک از هدایت تیمملی والیبال کنارهگیری کرد تا در 3 مسابقه این تورنمنت علیرضا طلوعکیان هدایت ملیپوشان را بر عهده داشته باشد. پس از پایان رقابتهای انتخابی المپیک که با ناکامی مطلق والیبال ایران همراه بود، محمدرضا داورزنی از مردم عذرخواهی کرد و گفت تیم ملی با یک مربی خارجی درجه یک به مسابقات پیش رو خواهد رفت تا باز هم شانس خود را برای رسیدن به المپیک 2024 پاریس آزمایش کند. در این بین نام گزینههای مختلفی هم مطرح شد که البته هنوز هیچکدام قطعی و نهایی نشده است. گفته میشود داورزنی، که هنوز حضور خودش در دوره آینده انتخابات ریاست فدراسیون والیبال در هالهای از ابهام قرار دارد، در روزهای اخیر با چند گزینه سرشناس مذاکره کرده است که از جمله آنها میتوان به بلنجینی، آلکنو، دالزاتو، آناستازی، مندز، لورنزی و وبر اشاره کرد. پیش از این نامهایی همچون آنتیگا، تیلیه و... هم مطرح میشد که گویا مذاکرات با این نفرات یا منتفی شده، یا به بنبست رسیده است. در بین نامهایی که بتازگی از گوشهوکنار به گوش رسیده، نام گزینهای همچون آناستازی باز هم دیده میشود؛ سرمربی سرشناس و مطرحی که تقریباً هر زمانی والیبال ایران به دنبال سرمربی بوده، او یکی از نامزدهای اصلی به شمار رفته است. همچنین نام رنان دالزاتو، سرمربی مستعفی تیم ملی والیبال برزیل هم در این لیست دیده میشود؛ همان سرمربیای که با وجود فشارهای زیاد توانست برزیل را به المپیک پاریس برساند و سپس از سمت خود کنارهگیری کرد. آلکنو هم که اخیراً در مصاحبهای عنوان کرده بود 2 سال است از مربیگری دور بوده و حتی سوت هم به دست نگرفته و هیچ مسابقهای را هم تماشا نکرده، گویا نظرش تغییر کرده و برای حضور روی نیمکت ایران ابراز تمایل کرده است. گفته میشود او همچنان تاکید دارد در صورت حضور در ایران باز هم توتولو در کنارش باشد. به نظر میرسد با تمام این تفاسیر بلنجینی، دالزاتو و وبر نسبت به سایر گزینهها شانس بیشتری داشته باشند. هرچند تا زمانی که قرارداد نهایی بین طرفین امضا نشود، نمیتوان از انتخاب هیچ گزینهای به صورت قطعی صحبت کرد، چرا که به هرحال امکان دارد در مسیر مذاکرات بنا به هر دلیلی یکی از طرفین شرایط را نپذیرد. حالا باید منتظر ماند و دید در نهایت فدراسیون والیبال با کدام گزینه به توافق میرسد و شرایط همکاری طرفین با هم چگونه خواهد بود، چرا که حالا همه بخوبی میدانند والیبال ایران زمان زیادی برای بازگشت به جایگاه واقعی خود و در نهایت صعود به المپیک ندارد. در نتیجه گزینهای باید به عنوان سرمربی انتخاب شود که بتواند از حالا تمام زمانش را صرف ملیپوشان و والیبال ایران کند.
ارسال به دوستان
زلزله در کانون ثبات نظم غربی
شروین طاهری: «هر گامی که مقاومت برمیدارد، زلزله بزرگی برای اسرائیل به دنبال دارد»؛ این جمله اخیر وزیر امور خارجه ایران را نباید تنها هشداری نسبت به وحشیگریهای بیحد و مرز این روزهای رژیم اشغالگر قدس علیه مردم مظلوم غزه محسوب کرد؛ حتی نباید هشدار و انذار حسین امیرعبداللهیان درباره وقوع زلزله در منطقه پیرامون قدس را مسالهای منوط به تحولات آینده جدال فلسطین برشمرد. این بیشتر یک عبارت خبری است و از آغاز روند تغییرات محتوم در منظومه پیچیده و پرحادثه منطقهای خبر میدهد که میتوان آن را مرکز ژئوپلیتیک تحولات جهان معاصر دانست.
البته اخباری بودن این عبارت همانقدر که هشداری است برای اربابان نظم جهانی شکننده فعلی، در عین حال آمادهباشی است خطاب به قطبهای نوظهور مدعی ایجاد نظم نوین. این واقعیت که تهدید موجودیت اسرائیل به منزله فرصت برای دشمنان مشترک آمریکاست، ماهیت تحولات حال حاضر فلسطین اشغالی را پیچیدهتر از تمام آنچه طی 100 سال گذشته بر این سرزمین گذشته، میکند. اگر عملیات توفان الاقصای هفته گذشته توسط حماس باعث غافلگیری بیسابقه هیمنه اطلاعاتی و نظامی اسرائیل شد، پس باید از این به بعد نیز شاهد تحولاتی هر چه بیسابقهتر در خط مقدم کارزار مقاومت علیه صهیونیستها باشیم. حتی میتوان گفت اقدام جنونآسای دولت اضطراری تلآویو برای بمباران وحشیانه مناطق مسکونی غزه با هدف پاکسازی قومی فلسطینیان از این باریکه کوچک 340 کیلومتر مربعی در منتهاالیه غربی سرزمینهای اشغالی، نشانه بارز خارج شدن شرایط از وضع عادی است. این به آن معناست که سران صهیونیسم جهانی متناسب با این شرایط غیرعادی، تصمیم به ارتکاب غیرعادیترین جنایات در پاسخ به عملیات غافلگیرکننده حماس گرفتهاند.
نکته ایجاست که ریشه غیرعادی شدن اوضاع را باید در بحرانی جستوجو کرد که حکمرانی رژیم اشغالگر بر همان بخشهای اسرائیلینشین را بویژه در ۳ سال گذشته به چالش کشیده است. همزمان محور مقاومت هم بیش از پیش قوت گرفته، با راهبرد «کثرت و وحدت توأم ساحات»، عملا غده سرطانی منطقه را از چند جبهه محاصره کرده است. جنگی شدن اوضاع در سراسر فلسطین اعم از مناطق صهیونیست یا فلسطینینشین، در نقطه برخورد نمودارهای این ۲ الگوی متضاد، یکی در حال صعود و دیگری در حال نزول رخ داده است.
هشدار وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران درباره سناریوهای حزبالله لبنان علیه رژیم اشغالگر با این پیام منطقی خطاب به سران تلآویو برای حل سیاسی بحران موجود پیش از آنکه بسیار دیر شود، همراه شده است.
با این حال پیشبینی وقوع زلزله زیر پای اسرائیلیها از سوی تهران، قبل از هر چیز ناظر به اثر وضعی همین غیرعادی شدن اوضاع به واسطه کنشهای جنونآسای رژیم صهیونیستی در قبال مردم غزه، قدس و کرانه باختری بر گسلهای برخورد در فلسطین است.
واکنش هشدارآمیز اخیر دولتهایی مستقل مثل روسیه، برزیل و آفریقای جنوبی - که روابط دیپلماتیک حسنهای هم با تلآویو دارند - درباره تبعات نقض تمام قطعنامههای سازمان ملل و اصول بشری توسط اسرائیل، حاکی از همین نگاه عقلایی به مناسبات بینالمللی است که ترجیح میدهد از وقوع یک زلزله با ابعادی غیرقابل پیشبینی جلوگیری کند.
ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه در یک سخنرانی متعاقب شلعهور شدن جنگ غزه، پا را از این هم فراتر گذاشت و از فقدان ابتکار در سطح تصمیمسازان نظم جهانی برای حل بحران فزاینده فلسطینی - اسرائیلی شکایت کرد. موضعگیری او علیه بمباران وحشیانه ساکنان غزه توسط صهیونیستها و مقایسه آن با جنایات نازیها، نشاندهنده نگاهی است که حکومت مسکو به عنوان وارث شوروی و یکی از قدیمیترین متحدان رژیم اسرائیل از روز نکبت تاکنون، به موقعیت اسفبار فعلی این رژیم در میانه بحرانی بزرگ دارد. گویی حتی آنها که اسرائیل را به رسمیت میشناسند و از رابطه با آن منفعت میبرند نیز دیگر بختی برای جان به در بردن صهیونیستها از زلزله پیش رو قائل نیستند.
از طرف دیگر مسکو، پکن و متحدانشان در بریکس با موضعگیریهای یک هفته اخیر خود درباره جنگ غزه، تلاش کردهاند انگشت اتهام را به سمت آمریکا به عنوان عامل فتنه دراز کنند که در عین حال به دنبال بهرهبرداری از این غائله برای گستراندن شعلههای جنگ به سراسر خاورمیانه است.
قطبهای در حال خیزش برای ایجاد نظم نوین جهانی مطلوب، همان قدر که از تهدید جنگافروزی آمریکا به واسطه بحران فلسطین در منطقه و جهان آگاهند، چشم به فرصتی دوختهاند که فروریختن ساختار رژیم نیابتی آمریکا در منطقه برایشان به ارمغان خواهد آورد.
منطقهای که به نوعی قلبعالم است و شریانهای اصلی ایدئولوژیک، امنیتی، انرژی و تجارت دنیا از آن میگذرد. اینجا هم مقر مقدسترین اماکن ادیان ابراهیمی است، هم مقدمترین خط مواجهه دستگاه سلطه با محور مقاومت، هم بزرگترین مخزن انرژی دنیای مدرن و هم کلیدیترین شاهراه تجاری آن.
دستگاه سلطه غرب با پیشآگاهی از این واقعیت بزرگ، به مدت ۸ دهه از طریق این سگ هار، کانون ژئوپلیتیک جهانی را تحت کنترل درآورده بود. حال که عزمی جدی برای گذار از نظم غربی در گوشه و کنار دنیا شکل گرفته، به هم ریختن اوضاع در فلسطین اشغالی میتواند به منزله دردسری مضاعف برای غرب باشد. از یک طرف قدرتنمایی روزافزون محور مقاومت در فلسطین و پیرامون آن، نشانه ضعف ساختاری آمریکا و متحدانش است و از طرف دیگر مقاومت، خاری است در چشم صهیونیسم که آرامش و اطمینان دستکم ۳ سدهای سران تصمیمساز سلطه غربی را به سوی آشفتگی غیرمنتظرهای سوق میدهد.
این مقاومت، خاص ایران، حزبالله و حماس نیست، بلکه از انگیزهای بینهایت سرچشمه میگیرد. خروش خیابانها در سراسر منطقه در روزهای اخیر، حامل این پیام است که قدس همچنان قلب تپنده ملتهای عربی پیرامون آن و یک و نیم میلیارد مسلمان همپیوند با آنهاست. طبعا لرزیدن کانون خاورمیانه مورد تعریف استعمار غرب، گسل مرکزی زلزلهای به وسعت کره زمین را فعال کرده که ثبات نظم بینالمللی غربگرای حاکم را به لرزه در خواهد آورد. شکی نیست فرو افتادن محتوم موجودیت منحوس اسرائیل که مهره مطمئن غرب در این کانون بوده است، آغاز دومینوی نهایی فروپاشی ساختار نظم غربی خواهد بود.
ارسال به دوستان
تحقق پیشبینی تیلرسون
حنیف غفاری: رکس تیلرسون، وزیر پیشین خارجه آمریکا سال 2019 میلادی هشدار قابل تاملی را به هر ۲ حزب دموکرات و جمهوریخواه این کشور مخابره کرد: «من از مقامات هر ۲ حزب دموکرات و جمهوریخواه [آمریکا] میخواهم در این برهه زمانی، رفتاری متمدنانه و عقلانی داشته باشند. من نسبت به طغیان سیاسی موجود در ایالات متحده احساس نگرانی میکنم. این طغیان، در حد یک جنگ داخلی در آمریکاست. هر 2 حزب باید با یکدیگر (برای جلوگیری از وقوع این پدیده) همکاری کنند».
پس از سخنان تیلرسون، بسیاری از جمهوریخواهان (همحزبیهای او)، وی را به اغراقگویی نسبت به شرایط جامعه آمریکا متهم ساخته و برخی دیگر نیز سخنان تیلرسون را به دلیل برکناری وی توسط ترامپ قلمداد کردند. اکنون ۴ سال پس از پیشبینی تیلرسون، ترامپیسم تبدیل به یک معضل اجتماعی - امنیتی در آمریکا شده و شکاف میان سیاستمداران منجر به خلق پدیدههایی بیسابقه در این کشور شده است؛ از برکناری نخستین رئیس مجلس نمایندگان تا برگزاری بیسابقهترین جلسات دادگاه علیه رئیسجمهور سابق آمریکا! بهراستی چه اتفاقی در آمریکا رخ داده و نسبت این تحولات با پیشبینی ۴ سال پیش تیلرسون چیست؟ پاسخ این سوال را میتوان با استناد به ۳ مولفه تاثیرگذار در جامعه آمریکا تشریح و تبیین کرد. نخست اینکه دال مرکزی گفتمان لیبرالیسم ـ که همان آزادی دولتها در مواجهه با بحرانهاست ـ جایگاه خود را شدیدا از دست داده است. افرادی مانند فرانسیس فوکویاما معتقدند این دال گفتمانی و دستمایه حکمرانی آمریکایی، متعاقب شکست آمریکا در مواجهه با کرونا یا رخدادهایی که در انتخابات ریاستجمهوری 2020 شاهد آن بودیم، به چالش کشیده شده و اکنون باید به دنبال تقویت مولفه اعتماد در جامعه آمریکا بود. به عبارت بهتر، تا زمانی که اعتماد شهروندان آمریکایی به سیاستمداران و صاحبان قدرت در این کشور بازنگردد، آزادی عمل دولتها و سیاستمداران نیز به طور طبیعی محدود میشود. اکنون شهروندان آمریکایی به درستی سیاستمدارانشان را ناجیان خود در برابر بحرانها نپنداشته و بالعکس، آنها را به عنوان مولد و خالق انواع بحرانها در حوزه سیاست داخلی و خارجی آمریکا مورد شناسایی قرار میدهند.
دومین مساله، مربوط به منازعات پایدار و عمیق سیاسی - امنیتی در آمریکاست. پس از ظهور ترامپ در عرصه سیاسی آمریکا که تفکرات آن را میتوان تلفیقی از لمپنیسم، پوپولیسم و یکجانبهگرایی توهمآمیز قلمداد کرد، شکافهای اجتماعی بر شکافهای سیاسی در این کشور سبقت گرفت.
به چالش کشیده شدن فرمولها و ثوابت متعارف قدرت در آمریکا از سوی ترامپ و همپیمانی بخشی از جمهوریخواهان و دموکراتها در مواجهه با ترامپیسم (که نقطه اوج آن انتخابات ریاستجمهوری سال 2020 بود) منجر به ایجاد زمینههای لازم جهت شکلگیری نوعی طغیان اجتماعی و سیاسی در این کشور شده است. اکنون نهادهای امنیتی و سیاسی آمریکا باید میان حذف همیشگی ترامپ از معادلات قدرت یا تن دادن به بازی دوباره آن در کاخ سفید، یک گزینه را انتخاب کنند. انتخاب هر ۲ گزینه، هر یک به نحوی اختلافات و شکافهای داخلی در آمریکا را تبدیل به منازعهای گسترده خواهد کرد که ابعاد آن، دیگر به رسانهها و شبکههای تلویزیونی ختم نخواهد شد! بخش مهمی از این منازعه در آینده خود را در خیابانهای آمریکا نمایان خواهد کرد.
سومین مولفه، مربوط به همسان بودن جنس بحرانهای داخلی آمریکا نسبت به سالهای 1861 تا 1865 (زمان وقوع جنگ داخلی) است. یکی از این همسانیها، مربوط به تقویت عنصر نفرت اجتماعی و فردی در جامعه آمریکایی است. ظهور ترامپیسم منجر به تقسیم شهروندان آمریکایی به ۲ دسته طرفداران پر و پا قرص یا مخالفان تمامعیار وی شد. طرفداران ترامپ، حذف وی از معادلات قدرت را خط قرمز خود قلمداد میکنند و در مقابل، مخالفان رئیسجمهور سابق آمریکا نیز حضور دوباره وی در مسند قدرت را هرگز برنمیتابند. صاحبان پشتپرده قدرت در آمریکا نیز میان این ۲ گزینه و احتمال، سردرگم مانده و به استراتژی «مدیریت هزینه شکست» رو آوردهاند. اکنون نارضایتی سیاسی یا اجتماعی در آمریکا، تبدیل به نارضایتی از سیستم و ساختار حکمرانی شده و منازعه ترامپیستها و آنتیترامپیستها، صرفا نقطه آشکارساز این نارضایتی از سوی هر ۲ گروه محسوب میشود. سردرگمی سیاستمداران دموکرات و جمهوریخواه در این آوردگاه نیز عیان و محرز است! آمریکا روزهای دشواری را پیش رو خواهد داشت.
ارسال به دوستان
خبر
تاریخ داربی پایتخت اعلام شد
برنامه مسابقات معوقه هفتههای پنجم و ششم لیگ برتر باشگاههای کشور فصل ۱۴۰۳-۱۴۰۲ اعلام شد. برنامه مسابقات معوقه به شرح زیر است:
هفته پنجم
چهارشنبه ۲۲ آذر
صنعتنفت آبادان - گلگهر سیرجان؛ ساعت ۱۵ ورزشگاه تختی آبادان
پنجشنبه ۲۳ آذر
پرسپولیس تهران – استقلال تهران؛ ساعت ۱۵
ورزشگاه آزادی تهران
سپاهان اصفهان- فولاد خوزستان؛ ساعت ۱۷:۳۰
ورزشگاه نقش جهان اصفهان
شمس آذر قزوین - نساجی مازندران؛ ساعت ۱۷:۳۰
ورزشگاه سردار آزادگان قزوین
هفته ششم
جمعه ۸ دی
گلگهر سیرجان - فولاد مبارکه سپاهان اصفهان
ساعت ۱۵، ورزشگاه شهید سلیمانی سیرجان
ارسال به دوستان
پاسخ عطایی به عبادیپور و صحبت از فساد و زد و بند
والیبال در قلب حاشیه
تیم ملی و فدراسیون والیبال در یکی از مهمترین سالهای والیبالی با بیشترین حاشیهها همراه شدهاند؛ حاشیههایی که حالا کادر فنی و بازیکنان را به جان هم انداخته است. تیم ملی والیبال ایران امسال در لیگ ملتها، قهرمانی آسیا، بازیهای آسیایی و انتخابی المپیک شرکت کرد که عملکرد خوبی نداشت و در نهایت از رتبه دهم رنکینگ جهانی به رتبه پانزدهم سقوط کرد تا شانس صعود به المپیک هم کمرنگ شود. حاشیههای تیم ملی که از مدتها قبل آغاز شده بود، بعد از انتخابی المپیک به اوج رسیده و مربی و بازیکن هر کدام مسائلی را مطرح میکنند که نشان میدهد وضعیت تیم در این مدت چقدر آشفته بوده است. بهروز عطایی، سرمربی سابق تیم ملی که در جریان رقابتهای انتخابی المپیک از سمت خود استعفا کرد، بتازگی درباره موضوعاتی صحبت کرده که نشان میدهد به عنوان سرمربی تیم هم نتوانسته چارهای برای آنها بیندیشد و تیم را مدیریت کند.
عطایی به جریانهایی اشاره کرده که از بیرون تیم ملی سعی در تخریب تیم داشتهاند و در این باره گفته است: «از شروع لیگ ملتها به ما حمله کردند. با بازیکنان لابی و به تیم نفوذ کردند. از سال ۲۰۱۰ تا امروز من هفتمین مربی تیم ملی والیبال ایران هستم؛ در این مدت چه کسانی ثابت ماندند؟ رئیس فدراسیون، سرپرست تیم ملی، پزشک و بازیکنان ثابت بودند. وقتی بازیکن میبیند هر اتفاقی بیفتد مربی تخریب میشود و اتفاق دیگری رخ نمیدهد، دیگر چیزی برایش مهم نیست. بازیکن از بیرون به شدت کنترل میشد».
تقابل عطایی و عبادیپور که اوج آن پس از قهرمانی آسیا بود، همیشه جای سوال داشت. هر چند 2 طرف اختلاف نظرها را رد میکردند اما بالاخره لب به سخن باز کردند. هنوز چند روز از صحبتهای انتقادی عبادیپور نگذشته بود که عطایی پاسخش را داد و گفت: «عبادیپور خیلی صحبت از حرفهایگری کرد. آیا شما حرفهای هستید که در کوران مسابقات علیه کادر فنی مصاحبه کردید؟ دلتان میخواهد؟ شما بیجا کردید که صحبت کردید! بخشی از صحبتهای عبادیپور دروغ بود. من هیچ صحبتی با او نکرده بودم. بعد از صحبتهای عبادیپور شک کردم که نکند حافظهام را از دست دادهام! من صدای ضبط شده میلاد را دارم که بعد از هفته اول لیگ ملتها توضیح داد به مسابقات نمیرسد. توهمات عبادیپور بالا رفته است و نمیتواند خودش را کنترل کند».
این تمام حاشیههای تیم ملی نیست و حالا بحثهای اخلاقی هم سوالبرانگیز شده است. مسائلی درباره برخی بازیکنان تیم مطرح شده که هنوز کسی به آنها واکنش نشان نداده است. از طرفی مصطفی کارخانه که ابتدا سرپرست و سپس مدیر تیم ملی شد، روز گذشته در فدراسیون والیبال و در جلسه با محمدرضا داورزنی درخواست داد علاوه بر کمیته انضباطی، کمیته اخلاق هم تشکیل شود. این پیشنهاد آن هم از طرف کسی که همراه تیم ملی بوده و در شرایطی که مباحثی اخلاقی پیرامون تیم مطرح شده است، شایعات را بیش از پیش قوت داد. بهروزعطایی هم گفته است: «اتفاقاتی در آمریکا برای تیم ملی رخ داد که اگر بگویم چهار ستون بدن همه میلرزد و کسی حرفی نزد». وی علاوه بر این دوری از زد و بندها را دلیلی برای عدم موفقیت تیم ملی عنوان کرد و گفت: «از اینکه هدفمان محقق نشد ناراحت شدیم. از اینکه مردم ناراحت شدند اذیت شدیم، دوست داشتیم مردم را خوشحال کنیم. از اینکه سالم زندگی کردیم و برای انتخاب بازیکن در تیم ملی زد و بند نکردیم و مانع فساد شدیم خوشحالم. ما تاوان مبارزه با فساد را دادیم. باز هم از مردم عذرخواهی میکنم و امیدوارم والیبال ایران در ادامه مسیر خود موفق باشد».
تمام این اتفاقات در سالی افتاد که از نظر فدراسیون یکی از مهمترین سالهای والیبالی بود چون به المپیک منتهی میشد اما حالا تمام این حاشیهها تیم را به جایی رسانده که نه تنها ممکن است به المپیک نرسد، بلکه بازیکنان و مربیان هم به جان هم افتادهاند.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|