|
برخلاف تصور همه «رودری» توپ طلا را از وینیسیوس ربود حق به حقدار نرسید
حق به حقدار نرسید
زهره فلاحزاده: دوشنبهشب در تئاتر دوشاتله پاریس مراسم سالانه توپ طلا برگزار شد اما این مراسم با حواشی بسیاری همراه شد.
شنیده میشود درست چند ساعت مانده به شروع مراسم، در حالی که پرز و تیمش با استعلامهایی که از فیفا گرفته بودند، قطع به یقین میدانستند وینیسیوس جونیور قرار است مالک توپ طلای ۲۰۲۴ میلادی شود، پپ گواردیولا، سرمربی منچسترسیتی با رئالیها تماس گرفته و میگوید رودری (رودریگو هرناندز کاسکانته)، هافبک این تیم برنده این جایزه خواهد بود و خبری از انتخاب وینی نیست.
فلورنتینو پرز، رئیس رئالمادرید با شنیدن این خبر بشدت عصبانی و ناراحت میشود و به تیمش اعلام میکند این مراسم نهتنها از شبکه اختصاصی باشگاه پخش نخواهد شد، بلکه مورد تحریم این باشگاه هم قرار خواهد گرفت. خبر انتخاب رودری به سرعت در دنیا مخابره شد تا جایی که کریم بنزما، تونی کروس، کلارنس سیدورف و سایر همتیمیهای فعلی و سابق وینیسیوس از او حمایت کردند و حتی زینالدین زیدان گفت: «برنده توپ طلای امسال شاید آن که براستی لایق این جایزه است، نباشد».
وینیسیوس سال ۲۰۲۴ با پیراهن رئالمادرید ۲۶ گل و ۱۱ پاس گل در کارنامه خود ثبت کرد و با این تیم به قهرمانی لالیگا، سوپرکاپ اسپانیا و قهرمانی اروپا رسید. وینی همچنین به عنوان بهترین بازیکن لیگ قهرمانان اروپا انتخاب شد.
این در حالی است که رقیب وینی یعنی رودری در کارنامه خود ۱۰ گل و ۱۴ پاس گل ثبت کرده و با تیم منچسترسیتی قهرمانی لیگ جزیره، سوپرکاپ انگلیس، با تیم ملی اسپانیا قهرمانی یورو ۲۰۲۴ و عنوان بهترین بازیکن یورو را به دست آورده بود.
دلایل بسیاری برای انتخاب نشدن وینی در رسانههای خارجی مطرح شده که یکی از آنها بحث مسائل اخلاقی است و اینکه رفتارهای بعضا پرخاشگرانه و غیرورزشی او مانع کسب این جایزه بوده، این در حالی است که امیلیانو مارتینز، دروازهبان استون ویلا که ۲ سال پیاپی است به عنوان برترین دروازهبان انتخاب میشود هم از نظر اخلاقی مورد تایید نبوده و نیست. از سویی مارتینز در حالی به این عنوان رسید که استون ویلا فصل گذشته ۶۱ گل دریافت کرده بود و این آمار بخوبی نشان میدهد انتخاب این دروازهبان از نظر فنی و اخلاقی صحیح نبوده است.
با همه این اوصاف به نظر میرسد دلیل اصلی انتخاب نشدن وینیسیوس به عنوان برترین بازیکن جهان، اختلاف و شکاف عمیق میان پرز و سران یوفاست. رئیس کهکشانیها به عنوان نخستین رئیس سوپرلیگ اروپا انتخاب شده و قرار است از ژانویه ۲۰۲۵ این تورنمنت برگزار شود و قطعا علاقهمندان به فوتبال اروپا خبر دارند که یوفا از مخالفان سرسخت این مسابقات است. شاید دلیل کنار زدن وینی، پاسخ یوفا به پرز باشد. این گمان زمانی بیشتر رنگ واقعیت به خود میگیرد که بدانیم وقتی فرانس فوتبال رئالمادرید را به عنوان برترین تیم باشگاهی اعلام کرد، در عکس تیمی، از وینی در کنار همتیمیهایش خبری نبود. البته که انتخاب کارلو آنچلوتی به عنوان برترین سرمربی هم مرهمی برای زخم عمیقی که در سینه رئالیها ایجاد شده بود، نشد.
به هر حال حتی برخلاف نظر حاضران در مراسم که پیش از معرفی رودری یکصدا نام وینی را صدا میزدند، رودریگو به عنوان برترین بازیکن سال ۲۰۲۴ جهان انتخاب شد.
نکته جالب اینکه سردبیر فرانس فوتبال پس از این اتفاق، به جای آوردن یک دلیل منطقی برای انتخاب نشدن وینیسیوس، با کنایه به باخت رئال در الکلاسیکو اشاره کرد؛ رفتاری که نشان میدهد انتخاب برترین بازیکن جهان دلایل غیر فنی داشته است.
گارسیا، سردبیر فرانس فوتبال در پایان مراسم توپ طلا در واکنش به حواشی مراسم توپ طلا گفت: از باشگاه رئالمادرید بارها تماس گرفتند و مرا تحت فشار قرار دادند تا بدانند آیا وینیسیوس برنده توپ طلا شده یا نه. من نیز پاسخی ندادم و آنها فکر کردند او برنده نشده است. عدم حضور آنها واقعا ناخوشایند بود. من نمیخواهم در این باره صحبت کنم. رودری برنده توپ طلا شده و بهتر است در این مورد حرف بزنیم. همه باشگاهها و خبرنگاران اصرار داشتند از نام برنده توپ طلا اطلاعاتی به دست آورند اما ما بارها اعلام کردیم در مراسم امسال قرار نیست حتی برنده نیز تا لحظه اعلام، خبری داشته باشد. من تضمین میکنم هیچیک از مدیران منچسترسیتی از برنده شدن رودری اطلاع نداشتند. شاید رئالیها هنوز بابت باخت به بارسلونا در الکلاسیکو ناراحت هستند که نیامدند.
این در حالی است که چند ساعت پیش از مراسم همه مردم از انتخاب رودری باخبر شده بودند و شاید بانی این مراسم قصد داشته است وینی را به مراسم بکشاند و در حالی که حضار در حال تشویق کردن او و صدا زدن نامش هستند، با یک حرکت غافلگیرانه رودری را به تخت بنشاند و چه بهتر برای یوفا که لبخند روی لب پرز خشک شود! اگر نه باشگاهی که به عنوان برترین تیم جهان و مربیاش به عنوان برترین سرمربی انتخاب میشود، چگونه بازیکنش نمیتواند با آماری فوقالعاده توپ طلا را تصاحب کند؟!
به هر حال همان طور که فوتبال در زمین مسابقه قابل پیشبینی نیست، بیرون زمین هم دیگر نمیتوان پیشبینی درستی از آن داشت. دیگر نمیتوان فهمید دقیقا قرار است چه اتفاقی بیفتد و چه انتخابی انجام شود.
ارسال به دوستان
احمدعباسی برترین فوتسالیست سال ۲۰۲۳ آسیا
سعید احمدعباسی از ایران به عنوان مرد سال فوتسال آسیا از سوی AFC انتخاب شد. این بازیکن با عملکرد درخشان خود در تیم ملی ایران و باشگاه وینا البالی والدپیناس اسپانیا، توانست نظر داوران را به خود جلب کرده و این عنوان ارزشمند را از آن خود کند.
ارسال به دوستان
دوئل جادوگر و تانک روس در راند نخست
سومین طلا در چنگ کامران؟
سیدهفرزانه شریفی: طبق قرعهکشی مسابقات جهانی آلبانی در اوزان غیرالمپیکی، در راند اول عبدالرشید سعدالهیف و دیوید تیلور به مصاف هم خواهند رفت.
مسابقات جهانی کشتی آزاد در اوزان غیرالمپیکی از امروز (چهارشنبه) آغاز خواهد شد و رضا مؤمنی در وزن ۶۱ کیلوگرم، سینا خلیلی در وزن ۷۰ کیلوگرم، محمد نخودی در وزن ۷۹ کیلوگرم و کامران قاسمپور در وزن ۹۲ کیلوگرم، نمایندگان ایران در این مسابقات هستند.
مسابقات جهانی اوزان غیرالمپیکی امسال پس از 8 سال در حالی برگزار میشود که هیچیک از این کشتیگیران در المپیک پاریس حضور نداشتند و قرار است کشتیگیران در این میدان بزرگ و سخت به مصاف حریفان خود بروند. بدونشک جذابترین جدال این مسابقات در وزن ۹۲ کیلوگرم اتفاق خواهد افتاد؛ آنجا که عبدالرشید سعدالهیف، دیوید تیلور و کامران قاسمپور، ۳ ضلع قدرتمند کشتی رودرروی هم قرار میگیرند.
قرعهکشی مسابقات کشتی آزاد اوزان غیرالمپیکی چند روز پیش انجام شد و در وزن ۹۲ کیلوگرم، عبدالرشید سعدالهیف و دیوید تیلور در یک سمت جدول بودند و کامران قاسمپور در سمت دیگر جدول. طبق این قرعه شانس فینالیست شدن نماینده ایران زیاد بود و حریف فینال او هم در این مسابقه به احتمال زیاد کشتیگیران روس با آمریکایی بودند اما این قرعه چندان دوام پیدا نکرد، چرا که در یک اتفاق عجیب و غریب دوباره قرعهکشی به دلیل لحاظ نشدن رنکینگ کشتیگیران در سال ۲۰۲۳ تکرار شد و قرعه جدید برای کامران قاسمپور و حریفانش طور دیگری رقم خورد.
طبق قرعهکشی جدید، کامران قاسمپور دارنده ۲ مدال طلای جهان با دیوید تیلور دارنده ۴ طلای جهان و المپیک از آمریکا و عبدالرشید سعدالهیف دارنده ۷ طلای جهان و المپیک از روسیه در یک گروه قرار گرفتند. طبق این قرعه سعدالهیف و تیلور در دیداری حساس در دور نخست به مصاف هم میروند و این جدال بسیار هیجانانگیز خواهد بود.
* سعدالهیف یا تیلور؛ چه کسی برنده است؟
عبدالرشید سعدالهیف مشهور به تانک روس با 2 طلای المپیک و ۵ طلای جهانی در مسیر تبدیل شدن به یکی از پرافتخارترین کشتیگیران تاریخ قرار دارد. او به دلیل محرومیت روسیه نتوانست در المپیک پاریس حاضر شود و حالا به دنبال کسب مدال طلا در مسابقات جهانی آلبانی است تا بتواند موفقیتهای خود را ادامه دهد. تانک روس برای رسیدن به این مسابقات وزن زیادی کم و با پیروزی در انتخابی جواز حضور در این رقابتها را کسب کرد. عبدالرشید که آخرین حضورش در مسابقات جهانی هم با مصدومیت همراه بود، آخرین طلای خود را سال ۲۰۲۱ کسب کرده و بعد از ۳ سال برای نخستین بار در وزن ۹۲ کیلوگرم خودش را محک میزند تا شاید ششمین طلای جهانی خود را صید کند.
* جادوگریهای تیلور ادامه دارد؟
دیوید تیلور مشهور به جادوگر آمریکایی با یک طلای المپیک و ۳ طلای جهان در وزن ۸۶ کیلوگرم برای کسب دومین طلا در المپیک پاریس خیز برداشته بود اما در انتخابی با شکست برابر آرون بروکس همه معادلات به هم خورد و او المپیک پاریس را از دست داد. پس از آن تیلور با اعلام خداحافظی از کشتی به مربیگری رو آورد اما پیش از برگزاری این مسابقات برای حضور در آلبانی اعلام آمادگی کرد و با شکست حریف خود نماینده وزن ۹۲ کیلوگرم آمریکا در مسابقات جهانی اوزان غیرالمپیکی شد.
تیلور در واکنش به جدالش با کامران و سعدالهیف در جریان مسابقات جهانی آلبانی گفته است: «مشتاق رویارویی با کامران و رشید هستم. سعدالهیف تنها کسی است که دوست داشتم با او کشتی بگیرم. ما دو نفر سالها از بهترینهای جهان در کشتی بودیم اما هر دو در وزنهای دیگری رقابت کردیم و حالا در یک وزن حضور داریم. من فکر میکنم این کشتی را تمام دنیا میخواهند تماشا کنند و باید به بهترین شکل برای آن آماده شوم».
* کامران قاسمپور سومین طلا را دشت میکند؟
کامران قاسمپور ضلع آخر این مثلث جذاب است که سابقه کسب دو مدال طلای مسابقات جهانی را در وزن ۹۲ کیلوگرم در کارنامه دارد. کامران نسبت به ۲ حریف خود یک قدم جلوتر است. او ۲ بار مدال طلای این مسابقات را در وزن ۹۲ کیلوگرم از آن خود کرده و در شرایطی به این مسابقات پا میگذارد که از لحاظ بدنی شرایط خوبی دارد.
کامران نسبت به رقبایش شرایط بهتری دارد؛ عبدالرشید سعدالهیف پس از ۳ سال دوری از تشک و کم کردن وزن پا به این مسابقات میگذارد. او که مدعی وزن ۹۷ کیلوگرم بوده این روزها برای رسیدن به وزن ۹۲ کیلوها کاهش وزن داشته و باید دید از نظر آمادگی چه شرایطی دارد. دیوید تیلور پس از اینکه در انتخابی مقابل «آرون بروکس» المپیک پاریس را از دست داد به دنیای مربیگری رو آورد و مدتی از کشتی دور بود؛ او البته میتواند یک حریف سرسخت و جدی برای تانک روس که این روزها وزن زیادی از دست داده، باشد اما در کل کشتی ورزش ثانیههاست و هیچ چیز قابل پیشبینی نیست.
طبق قرعهکشی، برنده دوئل تانک روس و جادوگر در مرحله نیمهنهایی به مصاف کامران قاسمپور میرود، قطعا در چنین شرایطی حریف کامران در نیمهنهایی کار سختتری پیش رو دارد، چرا که از یک جدال سخت به مرحله نیمه نهایی رسیده است.
ارسال به دوستان
گام لرزان 2 سرمربی روی لبه تیغ
سقوط یا نجات؟
در بین ۸ تیم پایین جدول لیگ برتر فوتبال، تاکنون ۴ تیم اقدام به تغییر سرمربی کردهاند و نتایج ضعیف مهدی رحمتی در هوادار و ساکت الهامی در نساجی میتواند به تغییرات در این 2 تیم نیز منجر شود.
هفته نهم رقابتهای لیگ برتر فوتبال در حالی به پایان رسید که در جدول ردهبندی این مسابقات، تیمهای پرسپولیس، سپاهان، تراکتور، ملوان، فولاد، چادرملو، گلگهر سیرجان و آلومینیوم اراک در نیمه بالای جدول حضور دارند. اما در نیمه پایین جدول، شرایط پیچیدهای حاکم است و برخی تیمها بعد از گذشت ۹ هفته همچنان نتوانستهاند ثبات خود را پیدا کنند.
در بین ۸ تیم پایین جدول، تاکنون ۴ تیم خیبر خرمآباد، استقلال تهران، شمسآذر قزوین و مس رفسنجان اقدام به تغییر سرمربی کردهاند تا بتوانند در هفتههای پیش رو به شرایط ایدهآل خود دست پیدا کنند. در این میان 2 تیم نساجی مازندران که با ۵ امتیاز در رده پانزدهم قرار دارد و هوادار تهران که با ۴ امتیاز شانزدهم است، روزهای سختی را پشت سر میگذارند و با توجه به اینکه از 8 تیم پایین جدول تاکنون ۴ تیم با تغییر سرمربی روبهرو شدهاند این احتمال دور از دسترس نیست که اگر ساکت الهامی و سیدمهدی رحمتی نتوانند در دیدارهای پیش رو به نتایج مطلوب برسند بهزودی شاهد تغییرات در این 2 تیم هم خواهیم بود.
لیگ برتر ایران پس از برگزاری هفته دهم به دلیل فیفادی و بازیهای تیم ملی در مرحله انتخابی جامجهانی تعطیل خواهد شد. تیم نساجی در این دو هفته باید به مصاف مس رفسنجان و سپاهان اصفهان (معوقه از هفته هشتم) برود و هوادار هم با ملوان دیدار خواهد کرد.
حال باید دید الهامی و رحمتی در فرصت باقیمانده میتوانند با کسب برتری به طور موقت از بحران خارج شوند و شرایط را برای خود و تیمشان تغییر دهند یا سرنوشت مربیان برکنار شده در لیگ برتر، گریبان آنها را هم خواهد گرفت و پیش از پایان نیمفصل اول، باز هم شاهد تغییرات در تیمها خواهیم بود؟
ارسال به دوستان
دلیل شکست پیدا شد
آنچه رئال را نگران کرد!
در رئالمادرید مشکلات و دلایل اصلی شکست سنگین الکلاسیکو را پیدا کردهاند و برای حل آن اقدام خواهد شد.
آمار بازیهای لیگ قهرمانان روشن است، رئالیها کیلومترهای کمتری نسبت به حریف پیمودهاند. شکست بسیار دردناکی که حتی زمان هم نمیتواند آن را پاک کند. سالها خواهد گذشت اما باز هم درباره این بازی رئالمادرید - بارسلونا صحبت خواهد شد، با نتیجه 4 بر صفر، 12 آفساید که 8 مورد آنها مربوط به امباپه بود و کاهش نگرانکننده قدرت بدنی رئال در نیمه دوم. ترکیب آنچلوتی در نیمه اول با ریتم خوبی بازی کرد و خطراتی هم ایجاد کرد اما پس از وقت استراحت، سرعت و ریتم پرفشار 2 طرف کاهش یافت. اینجا همان عاملی است که بیشتر نگرانکننده است، یعنی شدت و فشار و در برابر بارسلونا، در نخستین لحظات نیمه دوم، بهطور کامل ناپدید شد.
کادر فنی رئالمادرید و بازیکنانش بازی را در جلسات تمرینی روزهای پنجشنبه و جمعه قبل بازی آنالیز کردند. البته که آنها تمرین کردند چگونه خط آفساید و خط دفاع بارسلونا را که بسیار نزدیک به میانه زمین قرار دارد بشکنند ولی حریف ایدهاش را بهخوبی اجرا کرد؛ برنامهای که بهخوبی میدانستند و نشانهها در 20 ثانیه اول بازی با دزدیدن توپ شوآمنی نمایان شد. این اقدام به جایی نرسید، زیرا توپ به امباپه رسید که در آفساید بود، چیزی که 7 بار دیگر تکرار شد. مربیان درباره حرکاتی که باید انجام شود صحبت و تأکید کردند اما آنچه نگرانکننده است بیتوجهی و افتادن مکرر در دام آفساید است. درست است برخی آفسایدها تنها به اندازه چند سانتیمتر بودند اما بسیاری دیگر بیش از 2 متر فاصله داشتند. بارسلونا به سبک بازی خود وفادار ماند، اما نه رئال مادرید و نه بازیکنانش، نتوانستند تلهای را که بارها در آن افتادند، بخوانند یا از آن عبور کنند. نگرانی درباره وضعیت بدنی، قدرت پاها و توانایی بازیابی توپ نیز از دیگر نگرانیهاست. چه برنامهریزی فصل باشد و چه نباشد، وضعیتی که اکنون رئال مادرید نشان میدهد، نشاندهنده عدم آمادگی کامل است. آمارها این را نشان میدهد و در بازیهای اخیر لیگ قهرمانان و آنچه شنبهشب بین دو طرف با پیشرفت زمان اتفاق افتاد، مشهود است. آمار بازیهای لیگ قهرمانان روشن است و از پیمودن کیلومترهای کمتر خبر میدهد.
بهخاطر توپ طلا، برنامهریزی برای 2 روز استراحت بود و این موضوع تأیید شد. رئال از سهشنبه کار جدی خود برای بازی بعدی با والنسیا را شروع کرد، مشکل شناسایی شده اما برطرف نیز خواهد شد؟ باید صبر کنیم.
ارسال به دوستان
یادداشت روز
چرا آلمان حامی صهیونیستهاست؟
امیر مجتهدی*: ۲۴ فروردین ۱۳۸۷ در شهر شیراز در حسینیه سیدالشهدا(ع)، 314 نفر از هموطنانمان در یک حادثه تروریستی به خاک و خون کشیده شدند. عامل این اقدام تروریستی، گروهک تروریست تندر به سرکردگی جمشید شارمهد بود. جنایت حسینیه سیدالشهدا(ع) شیراز تنها بخشی از اقدامات او و گروهش بود. او قبل از دستگیر شدن بارها در تصاویر و ویدئوهایی که از خودش منتشر کرده بود، بیشرمانه از اقدامات ضدانسانی خود علیه ملت ایران دفاع و به آن افتخار میکرد. سرانجام پس از سالها برگزاری جلسات متعدد دادگاه، او به سزای عمل خود رسید. در این میان اما واکنش صدراعظم و وزیر خارجه آلمان قابل توجه است. آنالنا بربوک در واکنش به اعدام جمشید شارمهد در اظهار نظری عجیب ضمن تهدید کشورمان، جمهوری اسلامی ایران را کشوری ضدانسانیت خطاب کرد. وزیر خارجه آلمان در حالی ایران را حکومتی ضدانسانی میداند که کشورش در طول تاریخ همواره تمام خطوط قرمز انسانیت را زیر پا گذاشته است. پس از انقلاب اسلامی در ایران، کشور آلمان بارها اقدامات خصمانهای را علیه کشورمان انجام داد؛ مانند صادرات تسلیحات شیمیایی به عراق، مشارکت در تحریمهای ظالمانه، حمایت از اغتشاش و ناامنی در ایران، بستن مراکز فرهنگی ایران در آلمان و محکومیت حملات موشکی ایران که در چارچوب دفاع از منافع ملی انجام شد، تنها بخشی از دشمنی آلمان با ملت ایران است. زیر پا گذاشتن خطوط قرمز انسانیت توسط آلمان تنها به ایران ختم نمیشود. بیش از یک سال از آغاز جنایات رژیم صهیونیستی علیه مردم مظلوم غزه میگذرد. در حالی که افکار عمومی جهان و بسیاری از دولتها جنایتهای رژیم صهیونیستی را محکوم و حتی مراودات اقتصادی و صادرات تجهیزات به این رژیم را تحریم یا محدود کردهاند، اولاف شولتس، صدراعظم آلمان تاکید کرد برلین به تامین تسلیحات به رژیم صهیونیستی برای دفاع(!) از خود ادامه خواهد داد. همچنین در آخرین موضع روشن آلمان، آنالنا بربوک، وزیر خارجه آلمان اظهار داشت: کشورش دیگر از اعلام حمایت خود از اسرائیل خجالت نمیکشد، حتی درباره هدف قرار دادن غیرنظامیان و مکانهای محافظت شده توسط قوانین بینالمللی، مانند بیمارستانها و مراکز آوارگان. عجیبترین نوع موضعگیری سیاسی را سباستین فیشر، سخنگوی وزارت خارجه آلمان انجام داد که گفت: ما هیچ نشانهای مبنی بر اینکه اسرائیل در غزه نسلکشی میکند، نمیبینیم!
* چرا آلمان بشدت طرفدار رژیم صهیونیستی است و اینگونه وقیحانه اظهار نظر میکند؟
برای پاسخ به این سوال باید حوادث سیاسی سالهای 1950 به بعد را مرور کنیم. پس از پایان جنگ دوم جهانی در اوایل دهه 1950، به سختی میتوان سیاستمدار، خبرنگار، نویسنده یا روشنفکری پیدا کرد که درباره روابط آلمان با رژیم صهیونیستی صحبت کند. آن روزها روی پاسپورتهای رژیم صهیونیستی مهر «سفر به همه کشورها جز آلمان» زده شده بود. آلمان در آن سالها به علت جنایات نازیها بهشدت با تحریمهای سیاسی، اقتصادی و حتی اجتماعی در جهان روبهرو بود. این وضع آلمان چندان با منافع سیاست خارجی آمریکا منطبق نبود. آمریکا سعی داشت از ظرفیتهای سیاسی و اقتصادی آن روزهای آلمان بویژه استعداد این کشور در ساخت سلاح به نحو احسن در راستای منافع ملی خود استفاده کند. این سیاست در پایان جنگ اول جهانی نیز نمود داشت، جایی که فرانسه در سال 1918 در قالب پیمان «ورسای» تلاش داشت سختترین تنبیهات را به آلمان تحمیل کند اما این آمریکا بود که با اخطار به فرانسه مانع اجرای آن شد. آمریکا سال 1952 تصمیم گرفت به طور محرمانه، نقش میانجی را میان آلمان و رژیم صهیونیستی ایفا کند که منجر به عقد قرارداد لوکزامبورگ در هتل والدورف آستوریا در نیویورک شد. امضای قرارداد غرامت (لوکزامبورگ) نقطه شروعی برای برقراری روابط میان آلمان و رژیم صهیونیستی بود که بعدها بسیاری از تحلیلگران و سیاستمداران آن را روابط معجزهآسا نامیدند. در قرارداد غرامت لوکزامبورگ، مقرر شد آلمان غرامت مالی سنگینی را به رژیم صهیونیستی در ازای بازگشت به جامعه جهانی پرداخت کند. مدیون بودن سیاست خارجی آلمان به آمریکا در کنار وجود یهودیان آلمانی که در مقایسه با همتایان یهودی خود در سایر کشورهای اروپایی، بزرگترین، ثروتمندترین و مشهورترین گروه را تشکیل میدادند، باعث شد «لودویگ ارهارد» صدراعظم وقت آلمان 7 مارس 1965 به طور کاملا رسمی و علنی اعلام کند آلمان مایل است اسرائیل را به رسمیت بشناسد.
در همان سال وزارت خارجه آلمان روابط با رژیم صهیونیستی را سنگ بنای سیاست خارجی خود معرفی کرد؛ اقدامی که باعث شد مصر و 9 کشور دیگر عربی روابط خود را با جمهوری فدرال آلمان قطع کنند. اقدام آلمان فقط به رسمیت شناختن رژیم صهیونیستی ختم نشد، زیرا منابع تاریخی آلمان نشان میدهد اسرائیل و آلمان به یکسری تماسهای محرمانه ادامه دادند و از طریق آن توافق شد تلآویو، تسلیحات آلمانی را دریافت کند؛ جایی که آلمان با قرار دادن توپخانه سنگین، هواپیما، کشتی، هلیکوپتر و زیردریایی در اختیار تلآویو، باعث شد رژیم صهیونیستی از جنگ ۶ روزه در سال 1967 پیروز بیرون بیاید. همچنین آمریکا از طریق آلمان نیز از رژیم صهیونیستی حمایت نظامی میکرد، دلیل آن این بود که آمریکا میخواست این کمکها را محرمانه نگه دارد تا در روابط واشنگتن با کشورهای عربی خللی ایجاد نشود. با گذشت زمان، لابی صهیونیستی در آلمان بیش از پیش تقویت و باعث شد به بهانه جنایات نازیها علیه یهودیان، سیاستمداران آلمانی همواره خود را مدیون و شرمسار رژیم صهیونیستی بدانند. در حال حاضر آلمان بزرگترین شریک تجاری رژیم اشغالگر اسرائیل در اروپاست و پس از آمریکا در رتبه دوم صادرات به این رژیم قرار دارد. آلمان همچنین دومین صادرکننده بزرگ تسلیحات به اسرائیل است و 30 درصد واردات تسلیحات رژیم اشغالگر را در قالب مهمات، وسایل نقلیه زمینی، فناوری نظامی و توسعه و نگهداری تسلیحات نمایندگی میکند به طوری که وزارت اقتصاد این کشور فاش کرد ارزش تسلیحات آلمانیای که برلین مجوز صادرات آنها را به اسرائیل صادر کرده، تا هفته گذشته به 45.74 میلیون یورو رسیده است، این در حالی است که سیاستمداران در آلمان مکررا از اقدامات نظامی کشورهای عربی و حمایت از گروههای مسلح در غرب آسیا انتقاد میکنند. از یک سو، برلین ادعا میکند به تلاشها برای خلع سلاح و کنترل تسلیحات در جهان متعهد است و از سوی دیگر، صنعت نظامی آلمان در دوره کنونی تسلیحات جنگی را به مبلغ حدود 4.5 میلیارد یورو به منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا صادر کرده است. به نظر میرسد آلمان درباره معاملات تسلیحاتی با شرکای خود در منطقه غرب آسیا، بویژه رژیم صهیونیستی هیچ محدودیتی ندارد. این موضوع نه تنها با سیاست تسلیحاتی برلین ناسازگار است، بلکه با دستورالعملهای آن برای صادرات تجهیزات نظامی نیز مغایر است که در مواقع درگیری یا بحران، تحویل تجهیزات نظامی به کشورهای به اصطلاح سوم را ممنوع میکند. به نظر میرسد آلمان در اظهار نظرهای غیراخلاقی هم هیچ محدودیتی ندارد. زمانی که در غزه، بیمارستان الاهلی توسط رژیم صهیونیستی بمباران میشود و بیش از 500 نفر به شهادت میرسند، صدراعظم آلمان، ۲ ساعت پس از حمله، در پلتفرم رسانه اجتماعی ایکس مینویسد: اسرائیل حق دفاع از خود را دارد. هر دولتی موظف است از شهروندان خود محافظت کند. در واکنش به این موضعگیری صدراعظم آلمان این سوال مطرح میشود: آیا مردم غزه شهروند نیستند؟ چه کسی از آنها در برابر حملات رژیم صهیونیستی محافظت میکند؟ چه کسی از فلسطینیان در برابر بیقانونی، از بین بردن مزارع و خانهها و غصب سرزمینشان محافظت خواهد کرد؟ با گذشت بیش از 388 روز جنایت در غزه و لبنان، اگرچه جهان، هولوکاست نازیها را ندید اما امروز به وضوح جنایات و هولوکاست رژیم صهیونیستی را از نزدیک مشاهده میکند؛ هولوکاستی که این بار با حمایت آلمان در حال انجام است.
پژوهشگر سیاست خارجی *
ارسال به دوستان
نگاه
رجزخوانی همسر شهید جهاندیده و وجه زنانه مقاومت
محمد رستمپور: «قول میدهم بیتابی نکنم، محکم باشم، صبور باشم، شیرزن باشم. همسرم! شهادتت مبارک! تو برای همیشه تاریخ زندهای و زنده خواهی ماند». «مگر ما از حضرت زهرا(س) بالاتریم؟ مگر ما در روضهها نمیگرییم که ایکاش در کربلا بودیم تا جوانانمان را به یاری امام حسین علیهالسلام میفرستادیم». «نتانیاهوی کثیف بداند من انتظار بازگشت پیکر شهید را هم نداشتم، چرا که چشم به هدیهای که در راه امامم دادهام، نداشتم.» اینها ۳ فراز از سخنرانی ۳ همسر شهید امنیت، مدافع حرم و طریقالقدس است که در چند سال اخیر در فضای مجازی مورد توجه قرار گرفته است. آخری همین دیروز ادا شده، از زبان همسر شهید حمزه جهاندیده، شهید سرافراز حمله رژیم صهیونی به حریم ایران. هر 3 به رغم آنکه بر زبان همسران شهید ارتشی و سپاهی و بسیجی جاری شده، مضمون واحدی دارند، گویی از یک مغز و قلب صادر شده باشند. در همه سخنرانیهای مادران و همسران شهدا در سالیان اخیر، زنان سوگواری که عشق و همدم و تکیهگاه و هستی و آیندهشان را از دست دادهاند، از عمق جان فریاد میزنند فرزندانمان را هم فدایی این راه و این مکتب میکنیم. درست مثل همسر شیخ خضر عدنان، شهید فلسطینی که پس از 14 بار بازداشت، در نهایت اردیبهشت امسال در زندان رژیم صهیونیستی به شهادت رسید و همسرش جلوی در منزلشان فریاد زد: «به تمام دنیا میگویم ما از احدی انتظاری برای پاسخ به شهادت شیخ نداریم. به اشغالگران میگویم چهره فرزندانم را به وضوح ببینید، به خدا قسم جز با عزت و کرامت آنها را تربیت نخواهم کرد». زن، در تمام اندیشهها و مکتبها، نماد زایش و زندگی و تابآوری و تحمل است. اگر زن نباشد، زیستن ممکن نمیشود و بقا پیدا نمیشود. علاوه بر این، زن از حیث فرهنگی و معنایی، نماد سرزمین است، جایی که در آن ریشه میکنی و هویت مییابی و از این نظر است که باید گفت اگر زن نباشد، مقاومت شکل نخواهد گرفت. برای شکست یک ایده و تخریب یک امید کافی است وجه زنانه آن را خدشهدار کنی یا به حاشیه برانی. اصرار بر تعرض به زنان یا به اسارت گرفتن آنان در جنگهای مختلف، دقیقاً با این مقصود رخ میدهد که رکن هیمنه و هیبت مقاومت که شور میآفریند، منهدم شود. تشابه فتح سرزمین و زن نیز بر پایه همین نگاه نظامیگری صورت میگیرد. اگر زن را به اسارت نگیرند و او را به حاشیه نکشند و صدای او را خاموش نکنند، او هنجار و فکری که مقابل ظلم سر برافراشته، ادامه خواهد داد و بدان روح و شکل و شمایل جدیدی خواهد بخشید.
درست گفتهاند که جنگ کاری مردانه است اما مقاومت کار زنان است.
از ابتدای توفان الاقصی، اگرچه صحنهها و رویدادهای غمانگیز و دردناک و تلخی پدید آمده، اگرچه بیش از ۱۰ هزار کودک و 11 هزار زن در نوار غزه به شهادت رسیدهاند، اگرچه بیمارستانها، پناهگاههای سازمان ملل و مدارس هدف بمباران رژیم صهیونیستی قرار گرفته ولی همچنان زندگی از میان نرفته است. در شبکههای اجتماعی همچنان فیلمها یا تصاویری از پخت غذا یا دوش گرفتن کودکان منتشر میشود و زنان در متن همه روایتها همچنان خواستار پس گرفتن سرزمینشان هستند. مقاومتخواهی زنان فلسطینی به امروز و دیروز محدود نمیشود. از همان روزهای اشغال فلسطین به دست گروههای مسلح افراطی یهودی، زنان کوشیدند ابتدا در قالب اتحادیهها و انجمنهای سیاسی و فرهنگی به اشغال اعتراض کنند. آنها همزمان هم به عنوان مبارز در عرصه مستقیم رویارویی با بریتانیا و فرانسه و در ادامه، در مصاف با نیروهای اشغالگر مشغول فعالیت بودند و هم به عنوان خواهر، همسر و مادر مردانی که مقابل خشونت بیشرمانه امپریالیسمِ برآمده از قراردادهای ظالمانه پس از جنگ دوم جهانی ایستادند، نقش ایفا میکردند. تاریخ مقاومت هم فعالیتهای سیاسی و نظامی زنان فلسطینی را به یاد دارد و هم اقدامات امدادی و اجتماعی آنان را. بر اساس گزارش سازمانهای بینالمللی، از سال 1967 تا سال 2014 بیش از ۱۰ هزار زن فلسطینی بازداشت شده و در دوران اسارت با انواع و اقسام جرایم و آزارها روبهرو بودهاند. تنگ کردن حلقه محاصره در کرانه باختری و تعمد آزارگران صهیونیست در اخلال در دسترسی زنان به درمانگاهها و بیمارستانها و مساجد و حتی مراکز دانشگاهی که در مستند آمریکایی «الفبای اشغال» بازتاب یافته، شکلی از جنگ عمدی اسرائیل برای شکستن مقاومت زنان را نشان میدهد.
آذر سال گذشته، دکتر «رفعت العریر» استاد ادبیات دانشگاه غزه یکی از بنیانگذاران پویش «ما عدد نیستیم»، به شهادت رسید و نهضت رسانهای روایت زندگیهایی که اسرائیل در فلسطین نابود کرده، متوقف ماند. شاید لازم باشد کسانی دیگر بیایند و از زنان مقاومت روایت کنند؛ از رزان النجار، راشل کوری، نوران دبیب، ثمر صبیح و از معصومه کرباسی، نخستین بانوی ایرانی شهید راه قدس که هفته پیش در کنار همسرش در لبنان به شهادت رسید و البته روایت زندگی همسران و خواهران و دختران و مادران شهدایی که در گمنامی زندگیشان را میبخشند اما باز هم زندگی میکنند؛ مثل همسر حمزه جهاندیده، شهید پدافند هوایی ارتش که هنوز هم نامش را نمیدانیم.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|