|
اخبار
امیر دریادار ایرانی:
قدرت دریایی ایران در تراز جهانی است
فرمانده نیروی دریایی ارتش گفت: در حوزه زیرسطحی، در حال ساخت زیردریاییهای جدیدی هستیم که بزودی به ارتش ملحق میشود. امیر دریادار شهرام ایرانی، درباره ارتقای توانمندیهای نیروی دریایی کشورمان گفت: امروز قدرت دریایی جمهوری اسلامی ایران در تراز جهانی قرار گرفته و اینگونه به ما از طریق جامعه بینالملل نگاه میشود. بر این اساس برای حضور موفقتر در دریا و تداوم حضور و ماندگاری و مانایی بیشتر، در همه حوزههای سطحی، ساخت و بهروزرسانی شناورها را در دستور کار قرار دادهایم، همچنین تقویت پایگاههای شناوری در اقیانوسها با داشتن شرایط لازم به گونهای که در همه حوزهها نیازها را پوشش دهد در دستور کار است. به گزارش ایرنا، فرمانده نیروی دریایی ارتش گفت: در کنار آنها با توجه به نوع ماموریت ما که اولویتمان ارتقای توان رزم و آمادگی رزم است، در حوزه زیرسطحی هم به همین گونه در حال ساخت زیردریاییها هستیم که بزودی به ارتش ملحق میشود. در بحث حوزه بدون سرنشین امروز در ۳ بخش هوا، سطح و زیرسطح به موفقیتهای خیلی خوبی رسیدهایم.
***
لاریجانی: آمریکا باید شروط هستهای ایران را بپذیرد
مشاور رهبر معظم انقلاب در یادداشتی که در یکی از شبکههای اجتماعی منتشر کرد، نوشت: در موضوع هستهای، آمریکا توافق قبلی (برجام) را به هم زد و از آن خارج شد و از این طریق به ایران خسارت وارد کرد. به گزارش تسنیم، علی لاریجانی در یادداشتی در حساب کاربری خود در شبکه اجتماعی ایکس، در واکنش به سوءبرداشتهایی که از مصاحبه اخیر وی صورت گرفته، نوشت:
1- در موضوع هستهای، آمریکا توافق قبلی (برجام) را به هم زد و از آن خارج شد و از این طریق به ایران خسارت وارد کرد.
2- ایران غنیسازی خود را آغاز کرد و درجه خلوص را به بالای 60 درصد رساند.
3- دو طرف در موقعیت جدید قرار دارند، اگر مسؤولان جدید آمریکا میگویند در موضوع هستهای ایران صرفاً با سلاح هستهای مخالفند، باید در ازای این امر شروط ایران را بپذیرند و امتیاز لازم منجمله جبران خسارات ایران و نظایر آن را قبول کنند تا توافق جدید به دست آید نه اینکه یکطرفه امریه صادر کنند نظیر تصمیم آنان در آژانس!»
***
پروژههای شهید فخریزاده در حال تکمیل است
سخنگوی وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح بیان کرد: پروژههایی که شهید فخریزاده مشغول انجام آنها بود، هنوز ادامه دارد و امروز شاگردان ایشان در حال تکمیل این پروژهها هستند. به گزارش مهر، سردار رضا طلایینیک دیروز در مراسم نکوداشت شهید دکتر «محسن فخریزاده» که در برج میلاد برگزار شد، اظهار کرد: یکی از مهمترین ویژگیهای شهید فخریزاده تنوع زندگی ایشان است؛ زندگیای که در جوانی با مبارزه با رژیم ستمشاهی آغاز میشود و در دفاع مقدس و رویدادهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی استمرار مییابد و نهایتاً به جهاد علمی ختم میشود. وی افزود: امروز شاگردان شهید فخریزاده که گمنام نیز هستند، در عرصه پیشرفت علمی کشور حضور دارند و عرصههایی که ایشان روی آنها کار میکرد، هنوز ادامه دارد و روی آنها کار میشود؛ همچنین بنیادسازیهایی که ایشان داشتند بهگونهای بود که این مراکز پژوهشی با میدان پیوند میخورد. سردار طلایینیک عنوان کرد: شهید فخریزاده بنیانگذار دانش هستهای و پدافند نوین بود که امروز دانشمندان نسل جدید در حال استمرار بخشیدن به آن هستند. سخنگوی وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح در پایان خاطرنشان کرد: ایشان برای شهادت مهیا بود و همواره به من میگفت هر لحظه آماده شهادتم.
ارسال به دوستان
پیشنهاد توقف غنیسازی اورانیوم 60 درصد ایران چه تأثیری بر نشست فصلی اخیر شورای حکام آژانس داشت؟
سایهروشن 60 درصد!
گروه سیاسی: یکی از مهمترین موضوعاتی که در نشست اخیر شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی هستهای مطرح شد آمادگی ایران برای توقف غنیسازی اورانیوم 60 درصد بود؛ موضوعی که دیدگاههای متفاوتی را در داخل ایران ایجاد کرد.
به گزارش «وطن امروز»، این پیشنهاد نهایتا توجه تروئیکای اروپا را به خود جلب نکرد و قطعنامه 3 کشور اروپایی و آمریکا علیه ایران تصویب شد. با تصویب این قطعنامه، هشدارهای پیشین ایران عملیاتی و فرآیند فعال شدن هزاران سانتریفیوژ جدید و پیشرفته آغاز شد. اقدامی که هم سرعت غنیسازی و هم ذخایر اورانیوم غنی شده ایران را افزایش میدهد. با این حال اما در ایران ماجرای پیشنهاد مربوط به غنیسازی 60 درصد همچنان مورد بحث است، چرا که این پیشنهاد در واقع بیانگر یک نوع راهبرد در حوزه تعاملات با آژانس و به طور کلی در سیاست خارجی است و به همین دلیل دیدگاههای متفاوت درباره آن وجود دارد.
* ماجرا چه بود؟
در جریان سفر اخیر رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی به ایران، برخی منابع خارجی گزارش دادند ایران در ازای عدم صدور قطعنامه از سوی تروئیکای اروپا و آمریکا، حاضر است غنیسازی اورانیوم 60 درصد خود را متوقف کند. گروسی پس از پایان سفر به ایران، در نشست شورای حکام به این موضوع اشاره کرد و گفت: ایران درخواست آژانس برای توقف غنیسازی در سطح ۶۰ درصد را پذیرفت.
دکتر بهروز کمالوندی، سخنگو و معاون امور بینالملل سازمان انرژی اتمی ایران البته روایت متفاوتی از ماجرا مطرح کرده است. کمالوندی دیروز شنبه در یادداشتی که در خبرگزاری ایرنا منتشر کرد، ماجرا را اینگونه روایت کرد: «مدیرکل با هدف کنترل تنش و ایجاد فضای تفاهم و همکاری که بتواند به حل موضوعات باقیمانده پادمانی نیز منجر شود، در سفر خود پیشنهاد داده بود ایران موقتا ذخایر ۶۰ درصد خود را برای یک مدت کوتاه افزایش ندهد تا فضای تعاملی برای کار بیشتر از جمله زمینه برای حلوفصل موضوعات باقیمانده پادمانی ایجاد شود. کمااینکه این پیشنهاد بهصورت شفاهی بود، مشروط به اینکه این اقدام کوتاهمدت باشد و نه بیشتر از یک ماه و ثانیا زمینهساز حل مشکلات باقیمانده پادمانی باشد و توقفی در تولید و غنیسازی در هیچ سطحی از جمله ۶۰ درصد به وجود نیاید. ثالثا اقدامات تعاملی آژانس و کشورهای اروپایی را به دنبال داشته باشد. جمهوری اسلامی ایران با لحاظ این شروط با پیشنهاد مدیرکل موافقت کرد و مقرر شد در صورت ایجاد زمینه بعد از اجلاس شورای حکام اقدامات عملی از جانب ایران آغاز شود. همچنین تهران پیشنهاد کرد برای خاتمه دادن به موضوع بازرسان با وجود اینکه لغو انتصاب بازرسان قبلی براساس ماده ۹ موافقتنامه پادمان از حقوق مسلم حاکمیتی ایران بوده، ۴ بازرس جدید - البته غیر از بازرسان لغو انتصابشده قبلی - از طرف آژانس برای بررسی انتصاب به ایران معرفی شوند. مدیرکل که نسبت به عملی بودن ایده و ابتکار خود اطمینان بالایی داشت، در پایان سفر ۳ روزهاش با این احساس و اطمینان که با دستی پر برای ایجاد فضای تعاملی به وین برمیگردد، تهران را ترک کرد. در طول سفر مدیرکل و بازدید او از مجتمعهای غنیسازی شهید دکتر علیمحمدی و شهید مهندس احمدیروشن، ماشینهای پیشرفته از انواع مختلف به ایشان نشان داده و گفته شد ظرفیت صنعتی هزاران ماشین نصب شده کشورمان در صورت اتخاذ رویکرد تقابلی از جانب ۳ کشور اروپایی بلافاصله با تزریق گاز فعال خواهد شد. برخلاف دفعات قبل این بار مدیرکل در مراجعت از ایران کنفرانس خبری و مصاحبهای که معمولا با مصاحبههای وی در تهران متفاوت است، برگزار نکرد، ضمن اینکه گزارش وی هرچند همچنان موضوعات ادعایی ناشی از القائات دشمنان ایران را تکرار میکرد اما به مراتب بهتر از گزارشهای قبلی او بود و آقای آپارو، معاون پادمانی وی نیز در جلسه توضیحات فنی، گزارش مثبتی در برابر اعضای شورا ارائه کرد. همه اینها زمینه سوءاستفاده از گزارش مدیرکل از جانب غربیها را به حداقل ممکن کاهش میداد».
کمالوندی درباره واکنش ایران به قطعنامه تروئیکای اروپا و آمریکا نیز نوشت: «اتفاقی که روی زمین خواهد افتاد این است که تا ۴ یا ۶ ماه آینده با فعال شدن هزاران ماشین جدید سانتریفیوژ سرعت غنیسازی افزایش مییابد، زیرساختهای جدید ایجاد میشود و برخی اقدامات دیگر که در حوصله این نوشتار نیست. به این ترتیب طرفهای غربی که به دنبال عقب راندن برنامه هستهای ایران بودهاند، با واقعیت دیگری یعنی برنامهای به مراتب گستردهتر و پیشرفتهتر هم به لحاظ کمی و هم کیفی مواجه خواهند شد؛ موضوعی که قطعا موجب خوشحالی آنها نخواهد شد».
بود؟ نبود؟
بهروز کمالوندی میگوید پیشنهاد 60 درصد را نه ایران، بلکه آژانس مطرح کرد؛ موضوعی که البته توسط گروسی هم تایید شد اما سخنگوی سازمان انرژی هستهای ایران مدعی است پیشنهاد درباره عدم افزایش ذخایر اورانیوم 60 درصد آن هم به مدت یک ماه بوده و نه توقف غنیسازی 60 به صورت دائم. این در حالی است که رافائل گروسی در سخنرانی خود در نشست فصلی شورای حکام از توقف غنیسازی سخن گفت. به هر حال اینکه اصل ماجرا عدم افزایش ذخایر اورانیوم 60 درصد در یک بازه زمانی محدود بوده یا توافق درباره توقف نامحدود غنیسازی 60 درصد؛ موضوعی است که اگرچه شفافسازی درباره آن مهم است اما با توجه به اینکه به واسطه صدور قطعنامه این پیشنهاد منتفی شده؛ فعلا محل بحث و جدل نیست.
اکنون سوال جدی این است که پذیرش توقف غنیسازی 60 درصد یا عدم افزایش ذخایر آن، چه تاثیری بر رفتار تروئیکای اروپا و آمریکا در قبال ایران داشته است؟ در این باره 2 دیدگاه مطرح است. برخی معتقدند پذیرش این پیشنهاد از سوی ایران باعث ایجاد اختلاف و دودستگی در نشست شورای حکام شد. شواهد هم حاکی از همین است کما اینکه بعضی اعضا انتقادهایی جدی نسبت به سیاسیکاری اروپا و بیتوجهی به این پیشنهاد اعتمادساز مطرح کردند. از سوی دیگر 3 کشور اروپایی نتوانستند یک قطعنامه اجماعی علیه ایران صادر کنند و تقریبا نیمی از اعضا به این قطعنامه رای مثبت ندادند. با این حال اما واقعیت این است که در نهایت با تغییر و حذف بخشهایی از پیشنویس قطعنامه اولیه، قطعنامه صادر شد و اکثر اعضای شورای حکام به این قطعنامه علیه ایران رای دادند. یک دیدگاه دیگر نیز در این باره وجود دارد که میگوید تجربه 2 دهه مذاکره با اروپا و آمریکا ثابت کرده است نشان دادن هر نوع ضعف و انفعال در مقابل طرف غربی، چه در قالب تعاملات و مناسبات با آژانس بینالمللی انرژی اتمی باشد، چه در قالب مذاکرات هستهای و منطقهای، نتیجه معکوس خواهد داشت و طرف مقابل را نسبت به تشدید فشارهای خود بر ایران ترغیب خواهد کرد. بر اساس این نگرش، موافقت با پیشنهاد مربوط به غنیسازی 60 درصدی ایران، یک پالس ضعف ارسالی به طرف غربی بود و طرف غربی نیز بر اساس این پالس ضعف، تصویب قطعنامه و افزایش فشار بر ایران را با جدیت بیشتر دنبال کرد.
با وجود این نگرشهای متفاوت اما یک نکته مهمتر وجود دارد و آن واکنش ایران به این قطعنامه است. فعالسازی چند هزار سانتریفیوژ پیشرفته - که منجر به افزایش سرعت غنیسازی خواهد شد - در صورت انجام، اقدام موثری برای تغییر محاسبات طرف غربی درباره رفتار هستهای ایران است. این واکنش ایران نشان میدهد اهداف اقداماتی مانند صدور قطعنامه علیه ایران، محقق نخواهد شد و برنامه هستهای ایران به جای توقف یا اختلال، به سرعت در حال بهروز شدن است. از سوی دیگر، تسریع غنیسازی در ایران آن هم پس از بیتوجهی اروپا و آمریکا به پذیرش پیشنهاد مربوط به غنیسازی 60 درصد، باعث ایجاد قضاوتهایی مهم درباره هزینههای اشتباهات محاسباتی غرب در قبال ایران میشود. اکنون مدیرکل آژانس نیز شاهد رفتار و تصمیمگیری سیاسی - و نه فنی - تروئیکای اروپا و آمریکا در قبال برنامه هستهای ایران است.
ارسال به دوستان
لزوم اتخاذ موضع عقلانی به جای برخورد انفعالی با موضوع رئیسجمهور منتخب آمریکا
مواجهه ۲ جهان
محسن سلگی: «آلن بدیو» فیلسوف نامور و چپگرای فرانسوی در سخنرانی خود در دانشگاه کالیفرنیا در شهر لسآنجلس (پایگاه سنتی حزب دموکرات) در واکنش به پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات سال۲۰۱۶ نکاتی را بیان کرده که برای امروز هم مفید است. او در ابتدای سخنرانی مذکور - که به صورت کتابی با عنوان «ترامپ» توسط نشر چرخ با ترجمه مریم هاشمیان در ایران به چاپ رسیده - میگوید: «هنگامی که از نتایج انتخابات ریاست جمهوری و پیروزی ترامپ باخبر شدیم، بیت زیبایی از شعر راسین فکرم را به خود مشغول کرد: «هنگامه هراسِ شبی ژرف بود»... انتخاب ترامپ رفته رفته با گذشت زمان انکارناپذیر شد و ژرفای شب انتخابات را به چیزی هولانگیز بدل کرد...».
بدیو در ادامه پس از توصیف جنبه عاطفی این رویداد، تذکر میدهد در این جنبه نباید باقی ماند: «آنچه رخ داد، برای من، همچنان که تقریبا برای همگان، نوعی غافلگیری بود: افسردگی، ترس و وحشت و مانند اینها اما فلسفه به ما میآموزد هیچیک از این عواطف بههیچوجه پاسخی مطلوب نیست، چرا که تنها به پیروزی دشمن شهادت میدهد، حتی به صورت منفی و از جانب ما از آن تقدیر هم میکند. بنابراین باید ورای این عواطف، ورای ترس، یأس و افسردگی بیندیشیم؛ باید در وضعیت سیاسی امروز، در وضعیت جهانمان تأمل کنیم و عاقلانه به پرسشی پاسخ دهیم که در حقیقت، مبرم ولی آزاردهنده است: جهان معاصر که شبی چنین هراسآلود را ممکن میکند، چگونه جهانی است؟ چگونه ممکن است کسی چون ترامپ به ریاستجمهوری ابرقدرتی مانند آمریکا انتخاب شود؟»
دعوت بدیو به لزوم عقلانیت و ایستادن در موضعی فلسفی نسبت به انتخاب ترامپ، دعوتی درست و مدبرانه است. اینکه او میگوید باید از فضای عاطفی و احساسی و انفعال (ترس و یأس) نسبت به او فراتر رفت، درست است اما مسأله آنجاست که خود بدیو حتی در فرآوریاش از عواطف، همچنان گرفتار همین انفعالی است که از آن برحذر میدارد!
در عین حال، نکته مهم و قابل اتکا در توصیف بدیو از انتخاب ترامپ ۲ چیز است: یکم، لزوم اتخاذ موضع عقلانی و فلسفی و دوم، یافتن ربط وضعیت کنونی جهان با انتخاب او که این بار و ورای تاریخ سخنرانی بدیو، تجدید هم شده است.
درباره نسبت پیروزی ترامپ و وضعیت کنونی جهان که وضعیتی با تسلط سرمایهداری مالیِ افسارگسیخته است، بدیو نکاتی را اضافه میکند که فهم آن نکات با توجه به همراهی تعیینکننده ایلان ماسک با ترامپ، آسانتر است.
بدیو در صفحه ۲۵ کتاب صدرالاشاره مینویسد: «هیولا هر روز مهیبتر میشود، زیرا در ۴۰ سال اخیر دیدهایم اثرات قانون بنیادین تمرکز سرمایه، به معنای حقیقیِ کلمه، خارقالعاده شده است. به هر حال، باید اذعان کنیم امروز ثروت ۲۶۴ نفر (در قالب ارث و درآمد)، برابر است با ثروت ۸ میلیارد نفری که بقیه جهان را تشکیل میدهند! این عدم توازنی است به مراتب بزرگتر از آنچه در عصر سلطنتهای مطلقه ممکن بود. در واقع، جهان معاصر بیش از هر دوره دیگری در تاریخ بشر، شاهد نابرابری است. قانون بنیادین این هیولا به لحاظ علمی، نه با آزادی هر چه بیشتر، بلکه با نابرابری هر چه بیشتر تعریف میشود».
بدیو با زیرکی بر نکات مهمی دست گذاشته است؛ نکاتی که نشان میدهد ترامپ نه تنها محصول نابرابری، که عامل و کارگزار آن است؛ نکاتی که بدرستی خبر میدهد ترامپ، محصول آزادی و منادی آن نیست، بلکه محصول و منادی یک سرمایهداری بیسابقه و مبتنی بر انباشت بیحد و حصر ثروت آن هم ثروت مالی و پولی است. بدیو در ادامه سخنرانی خود، با بیانی نغز، ترامپ را نماینده واضح «فاشیسم دموکراتیک» میخواند؛ فاشیسمی که شبیه فاشیسم دهه ۱۹۳۰ است اما دیگر مخالفانی مانند اتحاد جماهیر شوروی و احزاب کمونیستی را در مقابل خود نمیبیند. هر چند احزاب کمونیست هم هرگز نتوانستند مواجههای بنیادین با سرمایهداری داشته باشند، چرا که در کمونیسم هم مبنا اقتصاد است. کمونیسم با نگاهی مادی به انسان و جهان و جامعه، بعضا نقش بازتولید سرمایهداری افسارگسیخته و خشن را بازی کرد.
براستی تنها الگوی مقاومت اسلامی است که رویارویی بیریا و عمیق با سرمایهداری مورد اشاره را مقابل چشم گذاشته است. این نکتهای است که بدیو دستکم در تاریخ سخنرانیاش (۲۰۱۶) از دیدن آن محروم بوده است. بویژه آنچه پس از توفان الاقصی دیدیم، موید نوید و ندای جدید در جهان است که به سرمایهداری متوحش میگوید تو دیگر نه تنها بیرقیب نیستی که رقیبی جدیتر و جاندارتر از کمونیسم و شوروی پیدا کردهای؛ رقیبی که متکی به عقلانیت، جهاد میکند و همزمان به ایمان عقلی - افزون بر ایمان قلبی - متکی است؛ عقلانیتی برتر که بر حقیقت ثابت الهی و فطرت جهانیِ انسان استوار است و همزمان با سرمایهداری و استکبار جهانی میستیزد و به جای واهمه از شخصیتهای واهی همچون ترامپ، راهی برای آیندهای رهاییبخش میگشاید. امروز واهمه از ترامپ با تمایل به مذاکره با او همنشین و همنشان شده است. کسانی که دنیا را به اقتصاد فرومیکاهند و صرفا قوه واهمهشان کمّی کار میکند و از قوه عاقله بیبهره/ کمبهرهاند، از لزوم مذاکره با ترامپ سخن میگویند. در حالی که مواجهه عقلانی با او، مواجههای است که اولا از ترس و یأس پرهیز میکند، ثانیا وضعیت جهان سرمایهداری استثمارگر را که ترامپ نماینده اول آن است و وضعیت رهاییبخش جهانی را که ایران نماینده اول آن است، میبیند.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|