|
«وطن امروز» به مناسبت سالروز مبعث پیامبر اسلام(ص) بررسی میکند
مبعث، روز اخلاق یا سیاست؟
هدف از بعثت انبیا و سوال از فلسفه آن شاید یکی از ابتداییترین پرسشهای مربوط به آغاز رسالت پیامبران بوده و از دیرباز نسبت به آن سوال میشده است. قرآن کریم هم به فراخور مناسبتها و اتفاقات مختلف به طرح این پرسش پرداخته و در پاسخهایی به فلسفه بعثت انبیا بویژه پیامبر خاتم پرداخته است؛ از عبادت خدای یکتا گرفته که در آیات متعددی مورد اشاره قرآن است تا اقامه قسط و تشکیل حکومت. در گزارش پیش رو ضمن بررسی مجدد اهداف و فلسفه بعثت از منظر قرآن کریم، مناقشه سالهای اخیر درباره فلسفه بعثت را بازخوانی خواهیم کرد.
***
بعثت از منظر قرآن
عبادت خدای یکتا به عنوان یکی از اهداف بعثت در قرآن کریم به دفعات مورد اشاره قرار گرفته که موارد زیر، به عنوان نمونه ارائه میشود: لَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَى قَوْمِهِ فَقَالَ یَا قَوْمِ اعْبُدُواْالله مَا لَکُم مِّنْ إِلَهٍ غَیْرُهُ (اعراف: ۵۹)؛ «همانا نوح را به سوی قومش فرستادیم. پس به آنان گفت، خدا را عبادت کنید، شما را جز او خدایی نیست». وَإِلَى عَادٍ أَخَاهُمْ هُوداً قَالَ یَا قَوْمِ اعْبُدُواْالله مَا لَکُم مِّنْ إِلَهٍ غَیْرُهُ (اعراف: ۶۵)؛ «و برای قوم عاد برادرشان هود را فرستادیم. او گفت، ای قوم! خدا را عبادت کنید، شما را جز او خدایی نیست».
درباره سایر پیامبران - نظیر صالح و شعیب - نیز همین عبارت تکرار شده و در آیات دیگر قرآن نیز درباره سایر انبیا، عبادت خدای یکتا به عنوان هدف اصلی مطرح شده است. از جمله میتوان به آیات ۲۱ بقره، ۳۶ نسا، ۷۲ و ۷۱ مائده، ۵۰، ۶۱ و ۸۴ هود، ۳۶ نحل، ۷۷ حج، ۲۳ و ۳۲ مؤمنون، ۴۵ نمل و ۱۶ و ۳۶ عنکبوت اشاره کرد.
همچنین در چند آیه قرآن، عبادت خدا به عنوان هدف اصلی بعثت تمام انبیا ذکر شده است. نظیر آیه 36 نحل که خداوند میفرماید: وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِی کُلِّ أُمَّه رَّسُولاً أَنِ اعْبُدُواْالله وَاجْتَنِبُواْ الطَّاغُوتَ؛ «همانا در بین هر امتی، رسولی فرستادیم که خدا را عبادت کنید و از طاغوت بپرهیزید».
از سوی دیگر اقامه عدل و قسط نیز در آیات دیگری مورد تاکید قرار گرفته است. خدای متعال در سوره حدید آیه ۲۵ میفرماید: لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَیِّنَاتِ وَأَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْکِتَابَ وَالْمِیزَانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ؛ «همانا فرستادگانمان را با دلایل روشن فرستادیم و با آنان کتاب و میزان را فرو فرستادیم تا زندگی مردم بر پایه قسط استوار شود».
نیز در سوره شوری آیه ۱۵ میفرماید: وَقُلْ آمَنتُ بِمَا أَنزَلَالله مِن کِتَابٍ وَأُمِرْتُ لِأَعْدِلَ بَیْنَکُمُ؛ «بگو به آنچه خدا فرستاده از کتب الهی ایمان دارم و به من امر شده است که آن را در میان شما بر پا دارم».
نیز در سوره اعراف آیه ۲۹ میفرماید: قُلْ أَمَرَ رَبِّی بِالْقِسْطِ وَأَقِیمُواْ وُجُوهَکُمْ عِندَ کُلِّ مَسْجِدٍ وَادْعُوهُ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ؛ «بگو خدایم به قسط امر کرده است و اینکه روی خود را در پرستش و سجود به سوی خدا استوار دارید و او را مخلصانه بخوانید».
آنچه مسلم است این است که قرآن فلسفه بعثت را محدود و محور در یک مساله ندانسته و علل متعددی را به عنوان اهداف بعثت یاد کرده که در این مجال به ۲ مورد آن اشاره شد.
***
مناقشه سالهای اخیر چه بود؟
در سالهای اخیر مناقشهای شکل گرفت حول اینکه آیا هدف پیامبر از بعثت تشیل حکومت بوده یا اقامه اخلاق؟ گروهی با تاکید بر برخی آیات و روایات بحث تشکیل حکومت را مقدم و دلیل اصلی میدانند و گروه دیگر با استناد به حدیث «انّما بُعِثتُ لِاُتَمّمَ مَکارِمَ الاخلاق» اقامه اخلاق را دلیل اصلی بعثت برمیش مردند. ترجیح هر یک از این دلایل میتواند در تصویری که به انسان از پیامبر اکرم به دست میدهد، تغییر ایجاد کند. آیا پیامبر فردی به دور سیاست و تنها به دنبال اقامه ارزشهای اخلاقی در جامعه بود یا اینکه این هدف - یعنی اقامه اخلاق - را نیز در ذیل تشکیل حکومت و به دست گرفتن قدرت ممکن میدید؟
حجتالاسلام پناهیان در این باره میگوید: «رسول خدا(ص) یک سیاستمدار بزرگ بود و ما باید برای تبلیغات دینی در جامعه خودمان متأسف باشیم که تصویر دقیق و صحیحی از رسول خدا(ص) به جامعه ارائه ندادهایم. ما باید برای تعلیم و آموزش دینی در جامعه خودمان متاسف باشیم که تصور دقیقی از کاری که پیامبر(ص) انجام داد و آن چیزی که در تاریخ عینا رخ داده، به مردم ندادهایم. تمام درگیریهای انبیا الهی بر سرِ مسائل سیاسی و بهخاطر درگیر شدن با قدرتطلبان بوده و الا هیچ پیغمبری را به خاطر اینکه درس اخلاق بدهد، کسی نمیکشد! من هنوز هم میبینم در جامعه خودمان نگاه ما به پیامبر اکرم(ص) اخلاقیتر است؛ نسبت به آنچه که واقعا بوده است. در حالی که پیامبر اکرم(ص) در واقع یک شخصیت برجسته سیاسی بودند.
شاید 1400 سال است که برخی سعی کردهاند طوری از دین و رسول خدا(ص) برای ما حرف زده شود که وقتی نام پیامبر(ص) را میشنویم، فقط به یاد مهربانیهای او بیفتیم، نه به یاد قدرتمندی او، به یاد اخلاق فردی او بیفتیم، نه به یاد حاکمیت سیاسیای که او دنبال میکرد.
به همین دلیل در بین همه ما، حدیث شریف «اانّما بُعِثتُ لِاُتَمّمَ مَکارِمَ الاخلاق» بسیار مشهور است، با اینکه این حدیث از سند محکمی برخوردار نیست، بلکه از نظر سند دچار خدشه اساسی است ولی بسیاری از آیات محوری قرآن و روایات با اسناد بسیار روشن و قاطع، بین ما از شهرت کافی برخوردار نیستند!
قرآن صریحا میفرماید علت بعثت انبیا «درگیری با طاغوت» است (نحل/36) اما بین ما مشهور شده که اخلاق است! خداوند متعال خودش در قرآن کریم میفرماید: «وَ لَقَدْ بَعَثْنا فی کُلِّ أُمَّه رَسُولاً أَنِ اعْبُدُواالله وَ اجْتَنِبُوا الطَّاغُوت» (نحل/36)؛ هر پیامبری را فرستادیم برای آن است که به مردم بگوید: «خدا را عبادت کنید و از تبعیت طاغوت اجتناب کنید». در واقع هر پیغمبری را فرستادیم، ۲ هدف داشته که این دو ۲ روی یک سکه هستند؛ یکی عبادت خدا و دیگری درگیری با طاغوت.
تمام درگیریهای انبیا الهی بر سر مسائل سیاسی و به خاطر درگیر شدن با قدرتطلبان بوده و الا هیچ پیغمبری را به خاطر اینکه درس اخلاق بدهد، کسی نمیکشد!
پیامبر اکرم(ص) مسلما به دنبال قدرت بودند، چرا که بدون قدرت، نجات بشر امکان ندارد و همان اخلاق و معنویات و عرفانیات زیر سایه قدرت به بشریت هدیه میشود، زیرا این قدرتطلبها هستند که مانع رشد انسان میشوند و انسانها را فاسد نگه میدارند.
تا وقتی فرمانداران و مسؤولان درست، در یک جامعه حاکم نباشد، کارِ فرهنگی کردن «شوخی» است! بزرگترین اقدام فرهنگی و اخلاقی در یک جامعه این است که قدرتمندان آن جامعه، افراد صالحی باشند.
رسول خدا(ص) یک سیاستمدار بزرگ بود و ما باید برای تبلیغات دینی در جامعه خودمان متأسف باشیم که تصویر دقیق و صحیحی از رسول خدا(ص) و کاری که انجام داد به جامعه ارائه ندادهایم».
اما در مقابل سروش محلاتی در یادداشتی با عنوان «پروژه اخلاقزدایی از بعثت» ضمن دفاع از رسالت اخلاقی پیامبر(ص) به تحلیل انگیزههای سیاسی طراحان پروژه اخلاقزدایی پرداخته است: «قرآن، پیامبر را به اخلاقش میستاید: «انک لعلی خلق عظیم» و برای او رسالت اخلاقی برمیشمارد: «یزکیهم و یعلمهم الکتاب» و موفقیت او را به خاطر رفتار اخلاقیاش میداند: «و لوکنت فظا غلیظ القلب لانفضوا من حولک». پس چه شده که امروز، نقش محوری و بنیادین اخلاق در بعثت نادیده انگاشته میشود؟!
دیروز اسلامشناسان اصیل مثل علامه طباطبایی به «بعثت لاتمم مکارم الاخلاق» استناد میکردند و میگفتند: پیغمبر(ص) فرمود: هدف اصلی من تربیت اخلاقی مردم است و امام خمینی با همین استناد نتیجه میگرفت: غایت بعثت و نتیجه دعوت خاتمالانبیا «اکمال مکارم اخلاق» است ولی امروز گفته میشود این حدیث بیاعتبار است و از مجعولات ابوهریره است! و این را ساختهاند تا ما را از دین سیاسی منحرف کنند!
منظور این پروژه جدید چیست؟ باید اخلاق طفیلی باشد تا سیاست در صدر قرار بگیرد. لذا تبلیغ میشود که پیامبران برای مسائل سیاسی آمدهاند و در نتیجه دعوت به اخلاق و تقوی، ابن ملجمها پیدا میشوند که فرق مولی را میشکافند! پس به جای اخلاق باید در دامان ولایت قرار گرفت که نجات در آن قطعی است. این پروژه در خدمت قدرت است تا آن را از قیود دشوار و دست و پاگیر اخلاقی رها ساخته و دستش را باز گذارد.
در این پروژه، «ولایت» جایگزین «اخلاق» معرفی میشود که اگر ولایت داشته باشی، بداخلاقیهایت مهم نیست و برای سرباز ولایت این امور معفو است؟! این پروژه حکایت از آن دارد که نزد تئوریپردازان آن، تلاش برای اصلاح اخلاقی جامعه به بنبست رسیده و باید با وعدههای دیگری این نسل پریشان را مشغول داشت.
در گذشته چنین بود که در پذیرش دعوت رسول خدا اخلاق نقش اول را داشت. ابوذر برادرش را برای تحقیق از پیامبر جدید میفرستاد و وقتی او گزارش میداد که این پیامبر به مکارم اخلاق فرامیخواند، ابوذر جذب این آیین میشد و ابوطالب به عثمان بن مظعون میگفت «مکارم اخلاق» چکیده دعوت رسول خداست. اگر امروز گمان بریم که قدرت میتواند خلأ اخلاق را پر کند، از آن سنت نبوی فاصله گرفتهایم و اشتباه معاویه را تکرار میکنیم».
***
هدف بعثت چیست؟
همان طور که پیشتر اشاره شد، نمیتوان هدف بعثت را به یک عامل محدود و محصور کرد، لذا میتوان گفت هدف بعثت پیامبران، بویژه پیامبر خاتم، حضرت محمد(ص)، چندبعدی و جامع است. از جمله اهداف کلیدی بعثت میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
اقامه توحید: یکی از اهداف اصلی بعثت، معرفی و تبیین مفهوم توحید و پرستش خداوند یکتاست. پیامبر اسلام به مردم آموخت تنها خداوند شایسته پرستش است و باید از هرگونه شرک و بتپرستی دوری کنند.
هدایت اخلاقی: پیامبر اسلام تأکید زیادی بر اخلاق و رفتار نیکو داشت. ایشان به اصلاح اخلاق فردی و اجتماعی پرداخت و آموزههای اخلاقی را در زندگی روزمره مردم گنجاند. این شامل صداقت، انصاف، محبت و احترام به دیگران است.
عدالت اجتماعی: اقامه عدالت اجتماعی و مبارزه با ظلم و فساد از دیگر اهداف بعثت بود. پیامبر اسلام سعی کرد حقوق انسانها را احیا و از ستمگری جلوگیری کند.
ایجاد جامعه اسلامی: یکی از اهداف مهم بعثت، تشکیل یک جامعه اسلامی بر مبنای اصول اسلامی و انسانی بود. این جامعه باید به ارزشهای اسلامی پایبند باشد و در آن همکاری، همدلی و محبت حاکم باشد.
مبارزه با طاغوت: پیامبر اسلام همچنین به مبارزه با طاغوتها و نظامهای ظالم پرداخت. این مبارزه نه تنها به معنای جنگ فیزیکی، بلکه شامل مبارزه فرهنگی و عقیدتی نیز بود.
در نهایت میتوان گفت هدف بعثت پیامبر اسلام فراتر از یک اصل و شامل مجموعهای از عوامل از قبیل آنچه بدان اشاره شد، است.
اگر بخواهیم تشکیل حکومت را به عنوان هدف پیامبر اسلام از بعثت در نظر بگیریم، میتوان به چندین منبع و داده تاریخی استناد کرد: اول اینکه سیرهنگاران اسلامی مانند ابن اسحاق و ابن هشام که در آثار خود به تفصیل به زندگی و فعالیتهای پیامبر پرداختهاند، نشان میدهند پیامبر در مدینه پس از هجرت، به تأسیس یک جامعه اسلامی و تنظیم قوانین اجتماعی و سیاسی پرداخت.
همچنین یکی از اسناد تاریخی مهم که به وضوح هدف پیامبر از ایجاد جامعه اسلامی را نشان میدهد، «میثاق مدینه» است. این توافقنامهای بود که پیامبر بین مسلمانان، یهودیان و دیگر قبایل مدینه منعقد و اصول همکاری و همزیستی مسالمتآمیز را تعیین کرد.
در کنار اینها برخی آیات قرآن نیز به صراحت به هدف ایجاد جامعه اسلامی اشاره دارند. به عنوان مثال، آیات مربوط به احکام اجتماعی، اقتصادی و سیاسی در سورههای مختلف (مانند سوره مائده) نشاندهنده تلاش برای ایجاد یک جامعه منظم بر اساس اصول اسلامی هستند. رفتار پیامبر در مدینه، از جمله دعوت به مشورت و... نشاندهنده تلاش ایشان برای ایجاد یک جامعه اسلامی با ساختاری منظم و کارآمد است.
در کنار همه اینها منابع تاریخی نیز به توصیف فعالیتهای پیامبر در راستای ایجاد جامعه اسلامی و برقراری نظم اجتماعی میپردازند.
این دادهها و مستندات تاریخی به وضوح نشان میدهد هدف پیامبر اسلام از بعثت، نه تنها تبلیغ دین، بلکه ایجاد یک جامعه اسلامی با اصول اخلاقی، اجتماعی و سیاسی مشخص بوده است.
اما در مقابل اگر بخواهیم هدف بعثت را اقامه اخلاق بدانیم، به دلایلی میرسیم که آنها هم محل اعتناست.
یکی از مهمترین منابع برای درک اهداف پیامبر، قرآن است. آیات متعددی در قرآن به اهمیت اخلاق و رفتار نیکو اشاره دارند. به عنوان مثال، در سوره قلم، آیه 4 آمده است «وَإِنَّکَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِیمٍ» که به عظمت اخلاق پیامبر اشاره دارد و نشان میدهد یکی از اهداف ایشان ارتقای اخلاق انسانی بوده است.
سیرهنگاران اسلامی در توصیف زندگی پیامبر به تأکید ایشان بر اصول اخلاقی و انسانی اشاره کردهاند. رفتارهای پیامبر در تعامل با مردم، حتی با دشمنانش، نمونههایی از تعهد به اخلاق و انصاف است.
رفتار پیامبر در تعامل با مختلف اقشار جامعه از جمله یتیمان، فقرا و حتی دشمنان، نشاندهنده تعهد ایشان به اصول اخلاقی و انسانی است. ایشان همیشه به عدالت، صداقت و مهربانی تأکید داشت و این امر در احادیث حضرت هم مشهود است.
در نهایت میتوان گفت پیامبر با تأسیس جامعه اسلامی در مدینه، اصول اخلاقی را در قالب قوانین اجتماعی و سیاسی پیاده کرد.
***
سیاست یا اخلاق؛ کدام ارجح است؟
در میان اهداف پیامبر اسلام از بعثت، تعیین ارجحیت بین آنها ممکن است به برداشتها و تفاسیر مختلف بستگی داشته باشد. با این حال، بسیاری از دانشمندان و مفسران اسلامی بر این باورند هدف اصلی بعثت پیامبر، هدایت انسانها به سوی توحید و پرستش خداوند است. این هدف به عنوان بنیادیترین و مهمترین هدف در نظر گرفته میشود و سایر اهداف مانند اقامه اخلاق، برقراری عدالت اجتماعی و اصلاح جامعه نیز در راستای این هدف قرار میگیرد.
سایر اهداف پیامبر مانند اقامه اخلاق و عدالت اجتماعی، به نوعی در خدمت هدایت انسانها به سوی خداوند و زندگی بر اساس اصول الهی قرار دارد. به عبارت دیگر، تحقق اخلاق نیکو و عدالت اجتماعی بدون توجه به توحید و ایمان به خداوند ممکن نیست.
اصول اخلاقی و اجتماعی که پیامبر معرفی کرد، در نهایت باید بر پایه ایمان به خداوند استوار باشد تا پایدار و مؤثر باقی بماند.
در ضمن باید به این نکته نیز اشاره کرد که دعوت به توحید توسط پیامبر اسلام بدون تشکیل حکومت و مبارزه با طاغوت، به طور کامل ممکن نبود و دلایل متعددی برای این موضوع وجود دارد.
در زمان پیامبر جامعه عربستان تحت تأثیر نظامهای قبیلهای و اعتقادات شرکآلود قرار داشت. برای تحقق توحید و دعوت به یکتاپرستی، لازم بود این نظامهای فاسد و طاغوتها به چالش کشیده شوند. مبارزه با طاغوتها به معنای مبارزه با نهادهای اجتماعی و سیاسی بود که مانع از پذیرش توحید و اصول اسلامی میشدند.
لذا تشکیل حکومت اسلامی به پیامبر این امکان را داد که اصول و ارزشهای اسلامی را به صورت عملی پیاده و جامعهای بر اساس توحید، عدالت و اخلاق ایجاد کند، لذا در مدینه، پیامبر با تشکیل حکومت، توانست قوانین اسلامی را به اجرا بگذارد و جامعه را بر اساس اصول توحیدی مدیریت کند.
در ضمن در دوران مکه، مسلمانان تحت فشار و آزار شدید قرار داشتند. تشکیل حکومت در مدینه به مسلمانان این امکان را داد که از خود دفاع کنند و آزادی عمل بیشتری برای دعوت به توحید داشته باشند، لذا وجود یک حکومت اسلامی باعث ایجاد امنیت و ثبات برای پیروان دین جدید شد.
همچنین با تشکیل حکومت، پیامبر توانست به گسترش دعوت به توحید در مناطق مختلف بپردازد و با ارسال نامهها به سران قبایل و کشورها، دعوت خود را بین اقوام و ملل مختلف منتشر کند.
با توجه به این نکات، میتوان گفت دعوت به توحید بدون تشکیل حکومت و مبارزه با طاغوت، نه تنها دشوار، بلکه غیرممکن بود، زیرا بسیاری از موانع اجتماعی، سیاسی و فرهنگی باید برطرف میشد تا توحید به عنوان یک اصل بنیادین در جامعه پذیرفته شود.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
|