|
وزیر نفت و انرژی نروژ میگوید به دلیل کاهش تولید برق این کشور ممکن است صادرات برق به لندن متوقف شود
اروپا در تدارک خاموشی!
انگلیس در حال آماده کردن طرح خاموشیهای برنامهریزی شده در زمستان است
روزنامه گاردین به نقل از «ترژ آسلند» وزیر نفت و انرژی نروژ گزارش داد این کشور ممکن است صادرات برق به بریتانیا را به دلیل سطح پایین آب که تولید برق آبی داخلی را تهدید میکند، کاهش دهد. بر اساس این گزارش، آسلند روز دوشنبه به پارلمان نروژ گفت سطح آب در مخازن این کشور به دلیل خشکی هوا کمتر از میانگین فصلی است و نروژ باید پر کردن مجدد سدهای آبی را در مقایسه با تولید و صادرات برق، در اولویت قرار دهد.
آسلند طی سخنانی در جمع نمایندگان نروژ گفته سطح آب در منابع آبی این کشور به خاطر خشکسالی به پایینتر از متوسط فصلی رسیده و این کشور باید پر کردن سدهای خود را نسبت به تولید برق و صادرات آن در اولویت قرار دهد. این وزیر نروژی گفته، تولید برق در جنوب این کشور نسبت به سال گذشته 18 درصد کاهش یافته و طی هفته گذشته تولید برق در جنوب غربی این کشور هم به پایینترین سطح در یک سال گذشته رسیده است. وزیر نفت و انرژی نروژ میافزاید: این مساله به خاطر افزایش شدید قیمت برق و شرایط پیش آمده است که برای نخستینبار در چندین سال گذشته ما نمیتوانیم به طور کامل احتمال سهمیهبندی برق در فصل بهار را رد کنیم.
وی گفت بعید است در فصل زمستان شاهد سهمیهبندی برق باشیم، اما انتظار میرود در بهار آینده خاموشی داشته باشیم. این شرایط احتمالا انگلیس را که حدود 5 درصد از نیاز خود به برق را از نروژ وارد میکند، تحت تأثیر قرار خواهد داد. موسسه آرورا انرژی میگوید اگر نروژ تصمیم بگیرد صادرات برق به انگلیس را به صورت مقطعی متوقف کند، احتمالا مردم انگلیس شاهد افزایش قابل توجه هزینه قبض برق خود و کمبود برق در فصل زمستان خواهند بود.
کارشناسان پیشبینی کردهاند در چنین شرایطی شرکت ملی توزیع برق انگلیس مجبور خواهد بود ۲ نیروگاه زغالسنگسوز خود در ناتینگهام شایر و یورکشایر را که هماکنون خاموش هستند، روشن کند. موسسه آرورا گفته از آنجا که هزینه تولید برق از زغالسنگ در انگلیس بیشتر از هزینه واردات برق تولیدشده در نیروگاههای آبی نروژ است، هزینه برق مصرفی برای مردم انگلیس افزایش خواهد یافت.
دولت انگلیس قیمت برق و گاز در این کشور را به صورت ۳ ماه یکبار تعیین میکند و ماه گذشته قیمت برق و گاز برای هر خانوار به 2390 دلار افزایش یافت. کارشناسان موسسه آرورا میگویند این رقم برای سال آینده بیش از ۲ برابر شده و به 4847 دلار خواهد رسید.
* بحران انرژی و چشمانداز وحشتناک امنیت غذایی در اروپا
خبرگزاری بلومبرگ نیز در گزارشی به پیامدهای بحران انرژی ناشی از تحریمهای غرب علیه روسیه بر تامین مواد غذایی در اروپا پرداخت و نوشت: این موضوع چشماندازهای وحشتناکی پیش روی تامین مواد غذایی در اروپا قرار داده است. این رسانه پیشبینیهای بانک انگلستان را نقل کرد که حاکی است تورم در بریتانیا میتواند در سال جاری به بیش از ۱۳ درصد برسد و یکسوم خانوارها در بریتانیا بیش از ۱۰درصد از درآمد خود را صرف انرژی کنند و در چنین شرایطی، افزایش هزینههای زندگی منجر به تشدید مشکل غذا میشود.
در این گزارش به اظهارات «رایان پیترز» مدیرعامل کارخانه Brioche Pasquier اشاره شده است که میگوید: این یک اثر دومینویی است که به دلیل افزایش شدید قیمت انرژی اتفاق افتاد. ما باید تلاش کنیم قیمتهای خود را برای خردهفروشان کمی افزایش دهیم و متأسفانه این افزایش نصیب مصرفکنندگان میشود.
بر این اساس گرانیها به این دلیل رخ داده است که تولیدکنندگان مواد غذایی در اروپا در حال حاضر با قیمتهای بالای انرژی رقابت میکنند و گاز، زغالسنگ و برق با قیمتهایی ۲ برابر قیمتهای معمول معامله میشود اما بدترین از این در راه است؛ با فرا رسیدن زمستان و یخبندان که تقاضا برای انرژی به منظور گرمایش و تولید برق را افزایش میدهد. شرکت «Suedzucker AG» بزرگترین تولیدکننده شکر از چغندر در اروپا اوایل سال جاری اعلام کرد افزایش قابل توجه هزینههای مواد خام، انرژی و بستهبندی، افزایش درآمد در ۳ ماه اول را جبران کرد.
«Allied Bakeries» تولیدکننده محصولات نان هم در ژوئن گذشته اعلام کرد افزایش هزینههای اصلی با وجود افزایش فروش در ۳ ماهه سوم همچنان بر حاشیه (سود) تاثیر میگذارد. این گزارش آورده است: اگر کمبود گاز طبیعی منجر به جیرهبندی شود، کارخانههای مواد غذایی انرژیبر در سراسر اروپا ممکن است مجبور به تعطیلی شوند. آلمان قبلا فاز دوم «طرح اضطراری» ۳ مرحلهای خود را اعلام کرده است و فاز بعدی میتواند به تعطیلی تمام صنایع منجر شود. علاوه بر این، بریتانیا نیز برنامهای برای کاهش عرضه یا قطع انرژی به کارخانهها دارد و چنین سناریوهای بدی میتواند منجر به افزایش هزینههای مواد غذایی شود.
* انگلیس آماده خاموشیهای برنامهریزی شده میشود
انگلیس در حال آماده کردن طرحهای خاموشیهای برنامهریزی شده برای مصرفکنندگان عادی و صنعتی در زمستان است که سرمای هوا با کمبود گاز، همزمان میشود. طبق جدیدترین سناریوی دولت انگلیس که برای بدترین شرایط احتمالی پیشبینی شده است، حتی پس از راهاندازی شدن اضطراری نیروگاههای زغالسوز، کمبود ظرفیت برق ممکن است معادل یک ششم اوج تقاضا شود. تحت چنین سناریویی، اگر هوا سردتر شود و واردات برق از نروژ و فرانسه کاهش پیدا کند، انگلیس ممکن است در ژانویه برای صرفهجویی در مصرف گاز، به اجرای تدابیر اضطراری متوسل شود.
این خبر از سوی بلومبرگ در حالی منتشر شد که افزایش کمسابقه قیمتهای انرژی، نرخ تورم انگلیس را به حدود ۱۳درصد رسانده و باعث شده است بانک مرکزی انگلیس هشدار دهد این کشور در آستانه یک رکود طولانی قرار دارد اما رقابت برای انتخاب یک نخستوزیر جدید در پنجم دسامبر، مانع هر گونه واکنش سیاسی به این وضعیت شده است.
در حالی که دولتهای اروپایی تلاش میکنند در مصرف گاز صرفهجویی کرده و ذخیرهسازی را افزایش دهند، دولت انگلیس بین ۲ کمپ که در راس آنها «لیز تراس» وزیر خارجه و «ریشی سوناک» وزیر دارایی سابق قرار دارند و برای رسیدن به نخستوزیری رقابت میکنند، تقسیم شده است.
* بدهی قبوض انرژی مصرفکنندگان انگلیسی رکورد زد
بدهی قبوض انرژی مصرفکنندگان انگلیسی به بالاترین حد خود رسیده است به طوری که 6 میلیون خانوار انگلیسی به طور متوسط 206 پوند (249 دلار) به تامینکنندگان انرژی بدهکارند. این رقم، پیش از افزایش دوباره مبلغ قبوض در ماههای اکتبر و ژانویه است.
انگلیس برای افزایش 82 درصدی قبوض انرژی در ماه اکتبر آماده میشود و موسسات خیریه هشدار دادهاند در صورتی که دولت بسته حمایتی چند میلیارد پوندی برای کاهش آسیب ناشی از این افزایش هزینه فراهم نکند، میلیونها نفر فقیر میشوند.
قبوض انرژی ماه آوریل (فروردین ماه) 54 درصد افزایش یافته است؛ با بدهی 1.3 میلیارد پوندی به تامینکنندگان انرژی، رقم بدهی انرژی به بالاترین حد خود رسیده که 3برابر رقم ماه سپتامبر گذشته است. تقریبا یکچهارم خانوارها 206 پوند بدهکار هستند که در تنها 4 ماه 10 درصد افزایش یافته است.
ارسال به دوستان
ماهواره خیام با قرار گرفتن در مدار زمین به کابوس رژیم صهیونیستی و آمریکا تبدیل شده است
وحشت به جان صهیونیستها
گروه سیاسی: اگر تا دیروز قدرت موشکی و نظامی ایران در حوزههایی مثل قدرت پهپادی کابوس صهیونیستها شده بود، امروز قدرت فضایی و ماهوارهای جمهوری اسلامی ایران نیز به لیست عوامل هراس اسرائیل اضافه شده است.
به گزارش «وطنامروز»، سهشنبه (18 مرداد 1401) ماهواره ایرانی خیام توسط ماهوارهبر روسی سایوز از پایگاه بایکونور قزاقستان به فضا پرتاب شد و در مدار 500 کیلومتری زمین قرار گرفت.
خیام، یک ماهواره ایرانی و تحت مالکیت جمهوری اسلامی ایران است که در مشارکت با روسیه به فضا پرتاب شد. از همین رو این ماهواره را باید نقطه عطفی در همکاریهای متقابل ایران و روسیه دانست، چرا که چنین پروژهای نوید همکاریهای بیشتر ۲ کشور در سطوح بالاتر و مهمتر را میدهد. از همین رو رسانههای دنیا با اعلام خبر پرتاب خیام، به موضوع همکاری ایران و روسیه در این زمینه پرداختند. خبرگزاری رویترز در این رابطه نوشت همزمان با برنامه تهران و مسکو برای ایجاد روابط نزدیکتر در مواجهه با تحریمهای غرب، یک ماهواره ایرانی به صورت موفقیتآمیز توسط یک ماهوارهبر روسیه به فضا پرتاب شد.
خبرگزاری آمریکایی آسوشیتدپرس نیز با اعلام خبر پرتاب موفقیتآمیز ماهواره خیام، در گزارشی نوشت: «اگر این ماهواره با موفقیت عمل کند، به ایران این توانایی را میدهد که دشمن خود اسرائیل و کشورهای خاورمیانه را زیر نظر بگیرد».
همچنین روزنامه واشنگتنپست در روزهای گذشته با اعلام اینکه آمریکا از همکاری ایران و روسیه در پرتاب ماهواره خیام نگران است، نوشت: ایالات متحده به خاطر قابلیتهای بیسابقهای که ماهواره خیام برای نظارت بر منطقه و سرزمینهای اشغالی به ایران میدهد نیز هراسان است.
پرتاب موفقیتآمیز خیام، همانطور که رسانههای آمریکایی خبر دادهاند، باعث ایجاد ترس بین صهیونیستها و آمریکاییها شده است. در همین رابطه روزنامه صهیونیستی جروزالمپست در گزارشی با عنوان «ماهواره روسی- ایرانی میتواند به منافع اسرائیل و غرب آسیب برساند» به پرتاب ماهواره ایرانی توسط روسیه واکنش نشان داد و نوشت: «مقامات اسرائیلی نگران هستند که جدیدترین همکاری فضایی بین مسکو و تهران تواناییهای ایران را برای پرتاب احتمالی موشکهای بالستیک قارهپیما با کلاهک هستهای در آینده و همچنین بهبود نظارت بر اهداف در اسرائیل و سراسر منطقه افزایش دهد».
جروزالمپست در ادامه گزارش خود آورده است: «یک نگرانی دیگر برای اسرائیل میتواند این باشد که در آینده ماهوارههای ایرانی- روسی توانایی جاسوسان اسرائیل را برای نفوذ به مرزهای جمهوری اسلامی با عملیاتی که مانع پیشرفت هستهای این کشور میشود، کاهش دهند». اگر چه سازمان فضایی کشورمان چند روز پیش از پرتاب خیام، در اطلاعیهای ضمن اشاره به اینکه این ماهواره کاربردی غیرنظامی خواهد داشت، اعلام کرده بود که خیام اهدافی از قبیل ارتقای بهرهوری در حوزه کشاورزی، پایش دقیق منابع آبی کشور، مدیریت مخاطرات طبیعی، پایش تغییرات کاربری، ساخت و سازهای غیرمجاز و مقابله با جنگلخواری، پایش مخاطرات زیستمحیطی، پایش معادن و اکتشافات معدنی و پایش مرزهای کشور خواهد داشت اما موضوعی که موجب هراس اسرائیلیها و حتی آمریکا شده، توانایی خیام در تصویربرداری با وضوح یک متر است؛ موضوعی که تایمز اسرائیل نیز در گزارشی تحت عنوان «ماهواره جدید ایران چالش مهمی برای اسرائیل، ایالات متحده و متحدان ایجاد میکند» به آن پرداخته است.
این رسانه صهیونیستی در واکنش به پرتاب موفقیتآمیز خیام نوشت: کارشناسان هشدار دادهاند که ماهواره جدید ایرانی دارای قابلیتهای تجسسی است که به دلیل توانایی آن در نظارت بر مکانهای حساس در اسرائیل و گرفتن تصاویر با وضوح بالا از اشیای روی زمین، مشکلی جدی برای اسرائیل ایجاد میکند.
در بخشی از گزارش تایمز اسرائیل آمده است: «تال اینبار» پژوهشگر ارشد در ائتلاف غیرحزبی حمایت از دفاع موشکی مستقر در ایالات متحده به نیویورک تایمز گفت: تا آنجا که به ایران ارتباط دارد، این یک پیشرفت واقعی است. برای نخستین بار ایران صاحب ماهوارهای با وضوح تصویر بالا میشود و از آن استفاده میکند، بسیار بهتر از آنچه تاکنون داشتهاند.
این روزنامه صهیونیستی در ادامه به نقل از اینبار نوشته است: قابلیتهای تصویربرداری این ماهواره چالش بزرگی را برای اسرائیل به وجود میآورد که خود مدتهاست از این فناوری استفاده میکند. به گفته این کارشناس: «از این پس، ایران میتواند اطلاعات بسیار دقیقتری را برای عملیات نظامی نیروهای خود و همچنین سازمانهایی که از آنها حمایت میکند جمعآوری کند. این کاهش قابل توجه شکاف فناوری بین ایران، اسرائیل و ایالات متحده است». بنا به گزارش تایمز اسرائیل، ریچارد گلدبرگ تحلیلگر سابق ایران در شورای امنیت ملی دولت ترامپ که اکنون مشاور ارشد «بنیاد دفاع از دموکراسیها» اندیشکده مستقر در واشنگتن است، به واشنگتنپست گفت که ماهواره خیام یک خطر «روشن و فعلی» برای آمریکا و متحدانش است.
این روزنامه در ادامه آورده است: به گفته گلدبرگ، «از آنجا که ایران زرادخانه موشکی خود از موشکهای کوتاه، متوسط تا برد بلندتر، در کنار قابلیت رو به رشد پهپاد خود در سراسر خاورمیانه را تکمیل میکند، توانایی همگامسازی این قابلیتها با قابلیتهای ماهوارهای و نظارت، تنها مرگبارتر بودن تهدید ایران را افزایش میدهد».
* واکنش آمریکا به پرتاب ماهواره خیام
پرتاب ماهواره خیام توسط ماهوارهبر سایوز از پایگاه فضایی «بایکونور» واکنش وزارت خارجه ایالات متحده آمریکا را نیز برانگیخته است. به گزارش فارس، خبرگزاری «آناتولی» ترکیه گزارش کرد، در حالی که مسکو یک ماهواره ایرانی را در مدار قرار داد، وزارت خارجه ایالات متحده آمریکا گفت همکاری رو به رشد روسیه با ایران یک خطر بزرگ برای جامعه بینالمللی محسوب میشود. طبق این گزارش، یکی از سخنگویان وزارت خارجه آمریکا به خبرگزاری آناتولی اظهار کرد: که ایالات متحده از اقدام روسیه در پرتاب یک ماهواره با قابلیت چشمگیر جاسوسی از جانب ایران آگاه است.
***
وزیر ارتباطات: ماهوارهبر جدید در روزهای آینده پرتاب میشود
عیسی زارعپور، وزیر ارتباطات در حاشیه جلسه روز گذشته هیات دولت، در جمع خبرنگاران اظهار کرد: ماهواره خیام با همکاری بین ایران و روسیه شکل گرفت و ساخت آن از حدود 5 سال قبل شروع شده بود و یک سال هم بود آماده بود و ما در دولت سیزدهم با کار جهادی توانستیم با دیپلماسی فعال این را با ماهوارهبر سایوز2 که برای اعزام فضانوردان هم مورد استفاده قرار میگیرد، پرتاب کنیم و تا الان ۴ بار سیگنالهای آن در ماهدشت را دریافت کردهایم؛ ماهواره با موفقیت پرتاب شد.
زارعپور گفت: هماکنون امکان پرتاب ماهواره تا زیر 50 کیلوگرم و قرار دادن در مدار را داریم که آخرین آن ماهوارهبر قاصد بود و در 3-2 هفته آینده ماهوارهبر جدیدی تست میشود که میتواند ماهوارهای تا 100 کیلوگرم در مدار قرار دهد. هدف داریم تا پایان دولت ماهوارههای بالای 500 کیلوگرم را با ماهوارهبر ایرانی در مدار قرار دهیم که بتوانیم مانند خیام را با پرتابگر داخلی با موفقیت در مدار قرار دهیم.
ارسال به دوستان
واکنش فرزند شهید همت به توهین یکی از سران فتنه به سردار شهید حسین همدانی
ممنونم عمو جان !
محمدمهدی همت فرزند سردار شهید محمدابراهیم همت، فرمانده لشکر 27 محمد رسولالله(ص) در دوران دفاعمقدس، با انتشار متنی در صفحه شخصی خود در فضای مجازی در واکنش به اهانت میرحسین موسوی به مقام والای مدافعان حرم اهلبیت(ع) بویژه سردار شهید حسین همدانی، نوشت: «در زندگی هر کسی لحظاتی هست که چون سیلی او را به خود میآورد و خوش به حال کسانی که آن لحظهها را درک کردهاند. من هم در زندگی از این لحظات داشتم که مسیر زندگیام را تغییر دادند. سالهای دور که نوجوان بودم و به اقتضای سنی تند، با حاج حسین (همدانی) مشغول کلکل بودم سر مسائل جاری کشور که اغلب حرفهایم بر اساس شنیدهها بود نه چون امروز بر اساس دیدهها و تحقیقات، از نامردیها هم دل پری داشتم، پرسیدم: «عمو میدونی برندههای انقلاب چه کسانی بودند؟» میخواستم هر چه او گفت بگویم آنهایی که به قدرت و ثروت رسیدند و از خون امثال پدر من بالا رفتند و به ریش ما خندیدند و ملت را هم به جان ماها که سهمی جز یتیمی نداشتیم انداختند. سوالم را خیلی تند پرسیدم و حاج حسین به آرامی و با آن صدای مهربان و نجیبش جواب داد: «شهدا عمو، شهدا برندگان واقعی بودند». جوابی نداشتم، کلامش از نور بود و عجیب من را به خودم آورد. عموی عزیزم! هر روز بهتر میفهمم برندگان واقعی شما بودید. شما پیروز شدید، شما رسیدید و امثال من ماندیم که نگران عاقبت ایمانمان باشیم. ممنونم عمو جان که بیدارم کردی. مواظب دینم باش و دعا کن عاقبت من هم شهادت باشد نه چون میرحسینهای موسوی و سایر چپکردهها». ارسال به دوستان
«وطنامروز» گزارش میدهد
مزیتهای ترانزیتی 12 بندر تجاری ایران
آسیه فروردین: از آنجا که بیش از 70 درصد تجارت جهانی از لحاظ ارزش کالاها و 90 درصد از نظر تناژ، از طریق دریا انجام میشود، در شرایط تحریم اقتصادی، بهرهبرداری از پتانسیلهای متکثر و متنوع بنادر تجاری ایران به منظور ارزآوری، اشتغالآفرینی و رونق تجارت بینالمللی، با توجه به وابستگی کشورهای همسایه و آسیایی به کشور ما، بیش از پیش ضروری است. با توجه به مجاورت ایران با دریا در شمال و جنوب، بنادر کشور، با قابلیت تجاری و حملونقل بینالمللی، از مراکز استراتژیک توسعه ترانزیت دریایی، تجارت جهانی و رونق اقتصادی به شمار میروند.
* شناسنامه بنادر تجاری ایران
12 بندر در شمال، جنوب و شرق کشور، جزو بنادر تجاری و مهم ایران محسوب میشوند. این بنادر سهم عمدهای در عرصه حملونقل بینالمللی، ترانزیت دریایی و اقتصاد دریامحور دارند و ظرفیتهای گسترده و موقعیت راهبردی آنها، اعم از گردشگری تا انتقال کالا در کریدورهای ترانزیتی شمال - جنوب و شرق - غرب، مثالزدنی است. بندر شهید رجایی، بندر امام خمینی، بندر آبادان، بندر لنگه، بندر شهید باهنر، بندر بوشهر و بندر خرمشهر در جنوب ایران و بندر امیرآباد، بندر انزلی، بندر آستارا و بندر نوشهر در شمال کشور و نیز بندر شهید بهشتی (چابهار) در شرق، بنادر مهم تجاری ایران هستند که در 6 استان هرمزگان، خوزستان، بوشهر، سیستانوبلوچستان، مازندران و گیلان واقع شدهاند. بر اساس اعلام سازمان بنادر و دریانوردی، از نظر مساحت بندر و پسکرانه، بنادر شهید رجایی، امام خمینی و امیرآباد، هر کدام با بیش از 1000 هکتار، به ترتیب در جایگاههای اول تا سوم قرار دارند. البته بندر شهید رجایی در استان هرمزگان و شهرستان بندرعباس، با بیش از 3000 هکتار، فاصله محسوسی با سایر بنادر تجاری کشور دارد.
* موقعیتها، مزیتها و ظرفیتها
بنادر جنوبی به دلیل قرار گرفتن در مجاورت خلیجفارس و در کنار تولیدکنندگان نفت جهان، گلوگاه انرژی و بنادر شمالی، با توجه به همسایگی با دریای خزر، بهترین پل ارتباطی ایران با روسیه، قزاقستان، ترکمنستان و آذربایجان هستند و ظرفیتهای اقتصادی فراوانی در حوزه ترانزیت، ارزآوری و صادرات و واردات کالاها دارند.
در این میان، بنادر شهید رجایی، امیرآباد و انزلی، از جایگاه ویژهای در مسیر ترانزیتی کریدور شمال - جنوب برخوردارند. علاوه بر آن، بنادر شهید باهنر، لنگه، بوشهر، چابهار، امام خمینی و نوشهر، پتانسیلهای اقتصادی ارزشمندی دارند. هرچند برقراری ارتباط ترانزیتی افغانستان و آسیای میانه در محور شرق، یعنی چابهار - میلک، به عنوان مهمترین بندر ترانزیتی شرق، امکان سرمایهگذاری در این محور را فراهم کرده است اما به دلیل مشکلات ساختاری ترانزیت کالا به افغانستان، بندر چابهار، در عمل، نقش کمتری در مقایسه با بندرعباس ایفا میکند.
***
بررسی مزیتهای ترانزیتی هر یک از بنادر شمال، جنوب و شرق ایران
مزیتهای ترانزیتی 12 بندر تجاری ایران
الف- مزیتهای ترانزیتی بنادر تجاری جنوب ایران
بندر شهید رجایی: بندر شهید رجایی با واقع شدن در شمال جزیره قشم و تنگه هرمز، در مرکز کریدور ترانزیتی جنوب به شمال، یکی از مهمترین کریدورهای ترانزیتی بینالمللی قرار دارد و مطمئنترین، مناسبترین و کوتاهترین پل ارتباطی با آسیای میانه است. این بندر با توجه به ارتباطش با 80 بندر معروف جهان، حدود نیمی از تجارت ایران را بر عهده دارد.
دسترسی به آبهای آزاد جهان از طریق خلیجفارس، اتصال به شبکه بینالمللی راهآهن و جاده ابریشم، نزدیکی به مناطق آزاد کیش و قشم و بنادر حوزه خلیجفارس، برخورداری از اراضی پشتیبانی جهت واگذاری به سرمایهگذاران، وجود 50 کیلومتر خط ریل متصل به شبکه بینالمللی راهآهن، کنترل ترافیکی دریایی و هدایت کشتیها با برج مراقبت و تجهیزات پیشرفته در توسعه ترانزیت دریایی کشور، از طریق بندر شهید رجایی میسر است.
ظرفیت تخلیه و بارگیری تا 50 میلیون تن انواع کالای وارداتی، صادراتی و ترانزیتی، امکان ورود تجهیزات و ماشینآلات برای بهرهبرداری خارج از تشریفات گمرکی، وجود ترمینالهای اختصاصی، کانتینری، عمومی، فرآوردههای نفتی و مواد معدنی، عقد قرارداد خواهرخواندگی با شش بندر دنیا و وجود شبکههای بانکی، اعتباری، بیمهای، گمرک و سایر موسسات خدماتی مرتبط، از دیگر مزایای ترانزیتی بندر شهید رجایی است.
بندر امام خمینی: بندر امام خمینی در ماهشهر، بستر مطمئن برای تردد کشتیهای تجاری و نفتکش از مسیر خلیجفارس، تنگه هرمز، دریای عمان و اقیانوس هند به سایر نقاط دنیاست. این بندر به 70درصد مراکز مهم صنعتی و جمعیتی کشور نزدیک است و از تسهیلات همجواری با منطقه ویژه اقتصادی پتروشیمی بندر امام نیز برخوردار است.
قرار گرفتن در مسیر کریدورهای بینالمللی شمال - جنوب و شرق - غرب، واقع شدن در کوتاهترین و مطمئنترین مسیر زمینی حمل کالا از عراق، ترکیه، قفقاز و آسیای میانه به کشورهای جنوب شرق آسیا، سابقه 90 ساله در ارائه خدمات بندری به اقتصاد ملی و تجارت خارجی، توان ارائه خدمات به انواع کالاها اعم از کانتینری، غلات، فله، کیسهای، متفرقه، مواد نفتی، روغن مایع، مواد معدنی و ساختمانی، پودرهای صنعتی و...، این بندر را به دومین بندر تجاری مهم، بعد از بندر شهید رجایی تبدیل کرده است.
همچنین مناسبترین بندر برای ترانشیپ کالا به کشورهای شمال خلیجفارس، اتصال به شبکه راههای اصلی ترانزیتی و راهآهن سراسری ایران، بزرگترین بندر کشور از نظر توان ذخیرهسازی انواع کالاها مانند محمولات فله خشک و مایع، نزدیکی به منطقه آزاد تجاری اروند، قابلیت تخلیه و بارگیری کشتیهای کانتینری پست پاناماکس (نسل چهارم) با ظرفیت 150 هزار تن، وجود ترمینالهای اختصاصی کانتینری، عمومی، فرآوردههای نفتی و مواد معدنی، برخورداری از پایینترین نرخ تمامشده کالاهای وارداتی و صادراتی در بین بنادر کشور، از مزیتهای ارزشمند بندر امام خمینی محسوب میشود.
بندر شهید باهنر: بندر شهید باهنر، قدیمیترین بندر چندمنظوره کشور، با موقعیت ممتاز جغرافیایی در مسیر کریدور شمال - جنوب و دسترسی به آبهای آزاد از طریق خلیجفارس است. این بندر، جزو چند بندر مهم صادراتی و ترانزیتی کشور در حوزه کالای غیرنفتی و حملونقل کالا و مسافر، اعم از داخلی و بینالمللی محسوب میشود.
اتصال به راههای بینالمللی، نزدیکی به مناطق آزاد قشم و جزایر تفریحی و بنادر تجاری خلیجفارس، بزرگترین بندر در زمینه صادرات مواد یخچالی و میوه و ترهبار، دسترسی آسان به مراکز خرید، مراکز درمانی، فرودگاه و راهآهن، از مزیتهای این بندر ترانزیتی کشور است.
بندر بوشهر: بندر بوشهر از بنادر مهم در زمینه حمل کالای تجاری با توانایی خدماتی مانند فله، کانتینر، عمومی، مواد نفتی، نگهداری و پردازش کالا، محصولات سردخانهای و حملونقل مسافری است. نزدیکترین بندر جنوبی به کشورهای حوزه خلیجفارس (قطر، بحرین، کویت و عربستان)، وجود صنایع کشتیسازی و صنایع فراساحل، از مزیتهای موثر این بندر در حوزه ترانزیت است.
بندر آبادان: بندر آبادان با واقع شدن در مرکز شهر آبادان به بزرگراه اهواز - آبادان نیز دسترسی دارد. نزدیکی به کشورهای عراق و کویت برای مبادلات تجاری، نزدیکی به بندر امام برای ترانزیت یا ترانشیب کالا، وجود پایانه و سایت مسافری کویت به آبادان، اسکله سوخت، همجواری با پالایشگاه و تسهیل صادرات نفت، واقع شدن در منطقه آزاد تجاری صنعتی اروند، وجود جاذبههای توریستی و گردشگری، دسترسی به منابع آب شیرین، نزدیکترین بندر جنوبی به مرکز کشور خصوصا استانهای غربی، وجود نهرهای متعدد برای ایجاد لنگرگاه داخلی و پهلوگیری شناور از مزیتهای بندر آبادان است.
بندر خرمشهر: بندر خرمشهر با بهرهمندی از زیرساختهای مناسب بازرگانی برای مبادلات کالا، یکی از بنادر کانتینری کشور در خلیجفارس به شمار میرود. قرار گرفتن در کنار رود اروند، پایانه مناسب برای ایران، عراق و کویت در مبادلات تجاری، همجواری با پالایشگاه آبادان و صنایع فولاد خوزستان، موقعیت مناسبی را برای ترانزیت دریایی این بندر فراهم کرده است.
همچنین عنوان مناسبترین بندر برای ترانزیت زمینی و دریایی کالا به عراق، دارای خطوط منظم فیدری از امارات و کثرت شناورهای بومی برای حمل آسان کالا به کویت، عراق و سایر کشورهای حوزه خلیجفارس، نزدیکترین منطقه آزاد تجاری- صنعتی جنوب عراق، کویت و آسیای میانه، باصرفهترین راه تزانزیتی کشور، اسکله اختصاصی برای پهلودهی کشتیهای رو- رو (ویژه حمل وسایل نقلیه باری)، بزرگترین پایانه مسافری دریایی خاورمیانه و برخورداری از امکانات لازم برای استقرار مراکز لجستیکی نفتی دریایی، از مزایای بندر خرمشهر است.
بندر لنگه: بندر لنگه در استان هرمزگان، ایستگاه ترانزیتی بار و مسافر و نیز بهترین پایانه لجستیکی برای جزایر بوموسی، تنب بزرگ و کوچک و جزیره فارسی است. فاصله حداقلی و حمل نزدیک با شیخنشینهای امارات از جمله دوبی، ابوظبی و شارجه، پتانسیل اقتصادی از نظر معادن فراوان، سابقه طولانی در ترانزیت مسافر و کالا به قطر، بحرین و کویت، از برترین بنادر در حوزه خدمات ترانزیتی به کالاهای غیرنفتی، اتصال ۳ طرفه به شبکه جادهای کشور و قرار گرفتن در مسیر استراتژیک بندرعباس- عسلویه، از مزایای ترانزیتی بندر لنگه است.
ب- مزیتهای ترانزیتی بنادر تجاری شمال ایران
بندر امیرآباد: امیرآباد در شرق مازندران، در مسیر کریدور بینالمللی ترانزیت شمال- جنوب، در زمینه استخراج و سوآپ منابع انرژى، غله، کالای عمومی، نفتی، کانتینری، نگهداری و پردازش کالا برای صاحبان کالا و بخشهای دولتی، حملونقل، ارتباطات و ترانزیت کالا، نقش مهمی در عرصه تجارت بینالمللى ایفا میکند.
اتصال به بنادر شهید رجایی و امام خمینی از طریق شبکه ریلى، ترانزیت مواد نفتى و کالاى تجارى، دسترسى آسان از طریق شبکههاى ارتباطی هوایی، زمینى و دریایی با سایر نقاط ایران و کشورهاى آسیاى میانه، روسیه، خاورمیانه و خاور دور، جاذبههاى گردشگرى مانند منطقه حفاظتشده میانکاله، مرداب لپو و منطقه تاریخى عباسآباد، از مزایای ترانزیتی بندر امیرآباد است.
بندر انزلی: بندر انزلی، بزرگترین بندر حاشیه دریای خزر، از مهمترین بنادر کشور، در مسیر ترانزیتی کریدور شمال- جنوب قرار دارد. وجود انبارهای چندمنظوره و ترمینال متنوع، برخورداری از مدرنترین تجهیزات تخلیه و بارگیری، بهرهمندی از سیستم ترافیکی دریایی، نزدیکی با بندر آستراخان و لاگان در روسیه، کراسنودسک در ترکمنستان، آکتائو در قزاقستان و باکو در آذربایجان، ارتباط با بازارهای منطقهای و دسترسی به بازار مصرف کشورهای استقلالیافته شوروی سابق، همگی فرصتی ویژه برای توسعه ترانزیت در این بندر مهم شمالی ساخته است. علاوه بر آن، نزدیکی به بزرگترین ذخایر نفت و گاز دریای خزر، دسترسی به معادن سرب، روی و آهن و مراکز صنعتی و برخورداری از ترمینال مجهز مسافری دریایی، از مزیتهای بندر انزلی در حوزه ترانزیت است.
بندر نوشهر: بندر نوشهر با دارا بودن ۲ بندر تجاری نوشهر و فریدونکنار، توانایی ارائه خدمات به انواع کالا اعم از عمومی، کانتینری، فله، مواد نفتی، کالای عمومی، لنجها، آبرسانی به شناورها و نگهداری و پردازش کالا را داراست. نزدیکترین بندر تجاری به پایتخت و مراکز تجاری و صنعتی از طریق مسیرهای کندوان، هراز، فیروزکوه و جاده رشت- قزوین، دسترسی آسان به بازار مصرف کشورهای آسیای میانه و اروپای شرقی، امکان ذخیرهسازی و جابهجایی کالاهای تجاری، نفتی و فله خشک، قابلیت راهاندازی سفرهای دریایی و توسعه توریسم، دارا بودن انبارها و تاسیسات اختصاصی صادرات و ترانزیت کالا، از مزیتهای این بندر در حوزه ترانزیت است.
بندر آستارا: بندر آستارا در شمالیترین نقطه گیلان و آخرین نقطه مرزی ایران و آذربایجان قرار دارد. ارتباط با آستارای آذربایجان و باکو در شمال، قرار گرفتن در تقاطع مسیر کریدور شمال- جنوب، قطب اقتصادی، توریسم داخلی و بینالمللی در ساحل غربی دریای خزر، همسایگی با ۴ کشور استقلالیافته شوروی سابق، تنها راه ترانزیتی زمینی خلیجفارس با کشورهای آسیای میانه، همجواری با منطقه ویژه اقتصادی آستارا، دارا بودن ۲ مرز آبی و خاکی توأمان با کشورهای حوزه CIS، تسهیل تجارت ترانزیت ترکیه و ارمنستان با کشورهای CIS و نزدیکترین بندر تجاری به بنادر حاشیه دریای خزر، موقعیتهای ترانزیتی بندر آستاراست.
همچنین پتانسیل پایگاه نفتی، سوختی و سوآپ به دلیل نزدیکی به مرز عراق و ارمنستان، ظرفیت زیرساخت گردشگری دریایی، امکان جایگزینی مرز زمینی (آستارا- آذربایجان- روسیه) بویژه در حوزه محصولات کشاورزی و تولیدی، از دیگر مزیتهای بندر آستارا محسوب میشود که البته این بندر در مقایسه با دیگر بنادر، نیازمند توسعه بیشتر زیرساختهای حملونقل دریایی است.
پ- مزیتهای ترانزیتی بندر تجاری شرق ایران
بندر چابهار: بندر چابهار در بخش شمالی دریای عمان، از موقعیت استراتژیک برای ترانشیپ و ترانزیت کالاهای بنادر حوزه خلیجفارس، افغانستان و آسیای میانه برخوردار است. این بندر توانایی ارائه خدمات در زمینه انواع کالا اعم از عمومی، کانتینری، فله، مواد نفتی، کالای عمومی لنجها، آبرسانی به شناورها و نگهداری و پردازش کالا را داراست. همجواری با منطقه آزاد تجاری- صنعتی چابهار، نزدیکترین بندر کشور به مسیرهای اصلی تجارت جهانی بویژه شرق به غرب، برخورداری از موقعیت جغرافیایی حساس و مناسب در مدخل اقیانوس هند و مسیر دریایی بینالمللی، توانایی پذیرش کشتیهایی با ظرفیت بالا و دسترسی آسان به کشورهای پاکستان، افغانستان و حوزه CIS، از مزیتهای ترانزیتی این بندر محسوب میشود.
***
مزیتهای ترانزیتی؛ از بنادر ایران تا رقبای منطقهای
مزیتها و ظرفیتهای ترانزیتی بنادر مهم تجاری ایران در شمال، جنوب و شرق که بیانگر وابستگی کشورهای آسیایی اعم از کشورهای حوزه CIS یا مستقل مشترکالمنافع، کشورهای حوزه خلیجفارس، آسیای میانه، خاور دور، همسایگان شرقی مانند افغانستان و پاکستان و نیز همسایگان غربی از جمله عراق و ترکیه است، در قالب جدول شماره 2، خلاصه شده است. این مزایا و پتانسیلهای ترانزیت دریایی در حوزههای انرژی (نفت و گاز)، گردشگری، کالاهای غیرنفتی اعم از مواد غذایی، محصولات کشاورزی و دامی، فلزات، کالاهای معدنی و ساختمانی، ماشینآلات و وسایل نقلیه، قطعات یدکی، مواد اولیه و کانتینری، قابل ارائه است. برخی از این ظرفیتها حاصل موقعیت جغرافیایی و ژئوپلیتیکی ایران در منطقه و برخی دیگر، نتیجه توسعه زیرساختهای حملونقل دریایی، گسترش تعاملات و روابط سیاسی- اقتصادی ایران با کشورهای منطقه و نظایر آن است.
* مزیتهای ترانزیتی؛ از بنادر ایران تا رقبای منطقهای
هر چند تخلیه و بارگیری 472 هزار و933 TEU کانتینر از ابتدای سال جاری تا اوایل تیر در بندر شهید رجایی به عنوان بزرگترین بندر کانتینری ایران و افزایش 12 درصدی آن، اتفاق مثبتی است اما 71 هزار و 101 TEU کانتینر مربوط به محمولههای ترانزیتی، با ۲ درصد افزایش بوده است. تبدیل شدن ایران به چهارراه ترانزیت یا هاب منطقه و تحقق اقتصاد 20 میلیارد دلاری در طول یک سال، همچنان نیازمند رفع مشکلات موجود در عرصه حملونقل دریایی است. اکنون حدود 70 درصد مجموع ظرفیت بنادر تجاری ایران، واقع در سواحل دریای خزر بلااستفاده باقی مانده است. به گفته کارشناسان حوزه ترانزیت دریایی، مسائل مربوط به ناوگان، بازرگانی و تعامل با مشتریان در حوزه حملونقل در دریای خزر، از موانع موجود برای افزایش ظرفیت ترانزیت دریایی است. همچنین به دلیل مسائل فنی، زیرساختی و مشکلات نظارتی در بنادر شمالی، به جای توسعه دریامحور و استفاده از ظرفیتهای بنادر و کشتیرانی دریای خزر، صفهای طولانی کامیونهای پلاک داخلی و خارجی، برای عبور از مرز زمینی و ریلی آستارا وجود دارد و بعضا حتی حمل 100 کامیون با کشتی رو- رو از مبدأ بندر انزلی، با مشکل مواجه میشود. در حال حاضر، بندر جبلعلی (دوبی)، خلیفه (ابوظبی)، حمد (قطر)، صحار (عمان)، بندرعباس (ایران) و امالقصر (عراق)، با سرمایهگذاری گسترده در زیرساخت، روساخت، تجهیزات و مشارکتهای بینالمللی، فعالترین بنادر کانتینری منطقه خلیجفارس و دریای عمان محسوب میشوند. در این میان، عملکرد بندر امالقصر عراق در سال 2020 حدود 10 برابر مجموع عملیات کانتینری بنادر امام خمینی و خرمشهر بوده است. از این رو، پتانسیلهای موجود بنادر و موقعیت استثنایی ایران در حوزه ترانزیت دریایی، به تنهایی کافی نیست و برای ارتقای جایگاه کشور در مبادلات تجاری منطقهای و فرامنطقهای از طریق اقتصاد دریامحور، رفتارشناسی بنادر منطقه و تحرکات تجاری آنها یک ضرورت است.
ارسال به دوستان
امیرهوشنگ ابتهاج، شاعر نامدار معاصر در 94 سالگی دار فانی را وداع گفت
سایه غزل مستدام
گروه فرهنگ و هنر: امیرهوشنگ ابتهاج، متخلص به سایه، بامداد دیروز دار فانی را وداع گفت. به گزارش «وطنامروز»، امیرهوشنگ ابتهاج (هـ. ا. سایه) که در تیرماه ۱۴۰۱ به دلیل نارسایی کلیوی در بیمارستانی در شهر کلن آلمان بستری و تحت درمان قرار گرفته بود، بامداد چهارشنبه ۱۹ مرداد در ۹۴ سالگی درگذشت. زندهیاد ابتهاج، سال ۱۳۰۶ در رشت متولد شد. زندگی او سرشار از فراز و نشیب بود. او از سالهای جوانی درگیر مسائل سیاسی و اجتماعی بود و ارتباط مستمری با مخاطبان داشت. چنان که پس از 94 سال زندگی برای مخاطبان جوان و نوجوان دلنشین و دلپذیر مینمود. هم خودش شخصیتی جذاب داشت و هم اشعارش این امکان را داشتند که مخاطبان جوان را مجذوب خود کنند. عمر طولانی سایه، ارزشمندی او را برای علاقهمندان شعر و ادبیات از طیفها و سلایق مختلف فکری و سیاسی بیشتر کرده بود. سایه همردیف و یادگار نسل بزرگی از شاعران معاصر بود که دیگر در قید حیات نبودند. همین باعث میشد تا ارجاع به سایه بیش از پیش باشد. موی سپید و صورت خاصش او را دوستداشتنیتر هم میکرد. سایه شاعری بود که برای دیده شدن تلاش نمیکرد اما بسیار بیشتر از شعرهایش شناخته میشد. او زبان فطری انسانها را میدانست و همین امر او را از دیگران متمایز میکرد. در گفتوگوهایی با شاعران برجسته کشورمان، برجستگیهای شخصیتی و شعری سایه را بررسی کردهایم.
آمیزهای از حافظ و اخوان
من ابتهاج را آخرین شاعر از نسل پیشکسوتانی میدانم که در غزل، ضمن تقید به قالب کلاسیک، آموزههای نیما را نیز در روح شعرشان هضم کرده بودند. منظورم از این نسل چهرههایی چون شهریار، سیمین و منزوی است. این بزرگان به اضافه ابتهاج با غزلهایشان شناخته شدهاند اما نمیتوان عنوان شاعر کلاسیک را به آنها داد، چون در شعرشان بر جاذبهها و اقتضائات روز هم اشراف داشتند. ابتهاج کمتر از دیگر غزلسرایان همتای خود، با جهان شعری متقدمان فاصله گرفت. مثلا تلاش برای نوآوریهای مفهومی و زبانی در غزلهای سیمین، منزوی و گاه حتی شهریار بیشتر و ملموستر است. ابتهاج اما به فرم و زبانی معتدل دست یافته بود که گاه هم به شاعران سبک عراقی پهلو میزد، هم شعرای سبک هندی. حتی بعضی مخاطبان عام در مواجهه با برخی غزلهای ابتهاج، تصور میکردند شعری متعلق به حافظ یا مولانا را میخوانند. اما این به معنای قدمایی بودن زبان شعر ابتهاج نیست. وجه مشترک برخی اشعار او و قدما، روح شعر اوست نه زبانش. پس بهتر است همان تعبیر اعتدال را به کار ببرم.
من هم او را شاعری گوشهگیر و فارغ از غوغای روزگار میدانم. البته اشعار ابتهاج گاه به روز هم بود و مضامین حماسی هم داشت اما خودش با وجود سوابق مشخص فکری و سیاسی، در نهایت به کنج خلوت رازگونهای رسیده بود. بنابراین فکر میکنم «سایه» گویاترین توصیف از شخصیت ابتهاج است. قطعا وجه اجتماعی مضامین شعر ابتهاج یکی از مهمترین دلایل مقبولیت او بوده است. شهریار و سیمین هم اگر صرفا به مضامین تغزلی و عارفانه اکتفا کرده بودند، شعرشان اینقدر مقبول نسل امروز نمیشد. ابتهاج نیز از این قاعده مستثنا نیست.
سبک او شبیه خودش بود. ولی من خودم یک برداشت حسی از طرز شعر ابتهاج دارم که بسیار ذوقی است و شاید دلیل علمی نداشته باشد. من در شعر ابتهاج آمیزهای از روح حافظ و اخوان را میدیدم! شاید تعبیر عجیبی باشد ولی حس من این است.
همه بزرگان شعر امروز در مواضعشان یا قضاوت کردن همگنان خود، اسباب حیرت دیگران را فراهم کردهاند. ابتهاج نیز گاه سخنانی گفته است که قابل نقد است اما این واقعیت از عظمت او نمیکاهد. کما اینکه برخی مواضع شاملو هم مورد نکوهش قرار گرفت اما به جایگاهش در شعر معاصر خدشهای وارد نشد.
***
سایه؛ فرزند خلف شعر فارسی
نمیتوان یک شاعر را به صرف قالب شعرهایش شاعری سنتی یا کلاسیک نامید. شاعری که باطن ذهن و زبانش متعلق به این روزگار باشد، شاعری امروزی است. من سایه را ادامه جریان ریشهدار و شکوهمند و اصیل ادبیات فارسی میدانم. او فرزند خلف شعر فارسی بود اما در جهتی حرکت میکرد که با زبان معاصر همسو بود. مخاطب او انسان امروز بود. در کنار وی میتوان از محمدرضا شفیعی کدکنی هم به عنوان میراثدار فرهنگ فارسی نام برد.
چنین شعرایی چون میراث ادبی ما را به تمام و کمال فهمیدهاند و بر آن مدار بالیدهاند و رشد کردهاند، آموختهاند چگونه سخن بگویند که مخاطبشان هر انسانی در هر عصری باشد. من معتقدم آنها این مانایی را از حافظ و سعدی آموختهاند. طبیعتا ضرورت تاریخی ایجاب میکند که تفاوتهای زبانیای وجود داشته باشد اما اینکه چگونه میتوانند با همه نسلها ارتباط برقرار کنند، نهفته در همین میراث دیرینه شعر حافظ و سعدی ما است.
سایه، به تعبیر خودش شاعری گوشهگیر بود اما این گوشهگیری ابدا گوشهگیری گریز نیست، بلکه گوشهگیری ستیز است. مشرب معرفتی و سیر و سلوک عرفانی وی، اصلا رگ و ریشهای با انفعال نداشت. ابتهاج ادوار پرفراز و نشیبی را در تاریخ ایران از سر گذراند؛ از سقوط دولت مصدق تا انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی و... . او در برابر تمام این فراز و فرودها موضع داشت. مشرب معرفتی او موجب شد تا فریب جریانهای سیاسی را نخورد و به دام دوستان و دشمنان نیفتد و حاشیهسازی نکند و نگاه خویش از بلندای کوتهفکریها را حفظ کند.
طبیعتا شاعر موفق شاعری است که در مقابل مسائل اجتماعی روزگار خود بیتفاوت نباشد ولی این بیتفاوت نبودن به معنای زبان این جناح و آن جناح شدن نیست. بزرگانی داشتهایم که با آلوده شدن به این داستانها، از اعتبار خویش کاستهاند اما سایه دامان خودش را از این حواشی پاک نگه داشت.
اگر ابتهاج جایی از عدالت و برابری حرف میزند، نباید او را مغرضانه به دیدگاههای فکری خاصی منسوب کنیم. بین مکاتب مختلف ممکن است برخی شعارهای مشابه یافت شود اما این بدان معنا نیست که آنها در هویت یگانه باشند. درباره ابتهاج و تعابیرش، باید به جای آنکه سطحی قضاوت کنیم، عمیقتر تفکر کنیم چراکه او خود عمیق بود.
***
غزل ابتهاج؛ ساده و بیتکلف
مهمترین آثار مرحوم ابتهاج مجموعه غزلهایش است و غزلهای او را میتوان قله شعر کشور به حساب آورد. غزل او بسیار ساده و بدون تکلف است و در میان شاعران حاضر این موضوع یک استثنا به شمار میرود.
مرحوم ابتهاج دردهای مردم و مصائب جامعه را با عشق در غزل به تصویر میکشید، غزل ابتهاج بوی انسانیت و عاطفه میدهد و این موضوع هر خواننده و مخاطبی را تحت تاثیر خود قرار میدهد. بسیاری از شعرهای ابتهاج در ذائقه ذهن مردم رسوب کرده است.
به نظر من ابتهاج یک دایرهالمعارف فرهنگ و شعر به شمار میرود. یکی از نکات مهم دیگر زندگی ادبی و هنری ابتهاج این بود که او از جوانی عاشق موسیقی بود و آوازهای خوانندگان را میشنید و تکرار میکرد؛ او از معدود شاعران معاصر بود که موسیقی را میفهمید و تا اندازهای استاد موسیقی هم به شمار میرفت. او در یکی از مصاحبههای خود اشاره میکند که هیچگاه به دنبال خودنمایی نبود، کما اینکه شهریار نیز گفته بود بعد از من غزل در ابتهاج خلاصه میشود.
***
سایه انداخته برموسیقی
هوشنگ ابتهاج در شمار سرآمدان شعر روزگار ماست که هم در قلمرو شعر کلاسیک و هم در عرصه شعر نیمایی آثار قابل ملاحظهای را عرضه کرده است. بیگمان ابتهاج از غزلسرایان مطرح روزگار ماست که آثارش متأثر از حال و هوای اشعار شهریار و حافظ است. البته شعر ابتهاج دارای رگههای فراوانی از بیان مسائل اجتماعی و سیاسی است که به همین اعتبار میتوان برخی از شعرهای او را به عنوان نمونههای قابل تأمل و ارزنده شعر اجتماعی محسوب کرد. شخصیت ادبی ابتهاج را میتوان تا حد بسیار زیادی شناختهشده دانست. حضور پررنگ او در دهههای متمادی و اجرای بسیاری از شعرهای او در قالب موسیقی موجب شده است تا مخاطبان بسیاری در بین دوستداران شعر و موسیقی داشته باشد و در سالهای اخیر فضای مجازی نیز در معرفی افزونتر او نقش بسزایی داشته است. تأثیر ابتهاج بر جریان شعر معاصر غیرقابل انکار است و بسیاری از شاعران از آثار او متأثر شدهاند. در واقع جایگاه ابتهاج در شعر روزگار ما رفیع است و در نگاه شاعران همواره مورد احترام واقع شده است. رویکرد اهالی موسیقی به اشعار ابتهاج جلوه دیگری از تأثیر او بر هنر زمانه ما و آیندگان است که این نکته با مروری بر آثار موسیقیدانان و خوانندههای تراز اول موسیقی ایرانی به آسانی قابل ملاحظه است.
***
نوگرا اما وفادار به بوطیقای غزل
دامنه شعری ابتهاج دامنه وسیعی است. همچنان که در غزل بنام است، در شعر نیمایی هم تجربیات ارزندهای دارد، همچنین در تحقیق و پژوهش ادبی هم دستی بر آتش داشت که گل سرسبد آن تصحیحی بود که بر دیوان حافظ نوشت.
اکثریت قریب به اتفاق مخاطبان، ابتهاج را در غزل میشناسند و او را شاعری قدمایی به حساب میآورند اما به لحاظ اسلوب شعری میتوانیم سایه را شاعری نوقدمایی بدانیم. این شاعر بزرگ بیانی متفاوت در نیماییسرایی دارد. برخی ادبا معتقدند وی در نوسرایی هم غزلگونه عمل میکند اما من میگویم او با ترکیب شعر نو و غزل، بدعتی در شعر نیمایی وارد کرده است. وقتی از ابتهاج حرف میزنیم، با شاعری روبهروییم که همواره به بوطیقای غزل وفادار است اما در عین حال روحیه نوگرایی دارد. او را هرگز نمیتوان با نوگرایان آوانگارد یکسان دانست. او در مسیر نوگرایی، رادیکالیسم را در پیش نگرفته بود، بلکه بین سنت و تجدد تعادل برقرار میکرد.
اگر نام سایه در پای اشعار ابتهاج را حذف کنی، به سختی میتوانی حدس بزنی که این شعر را شاعر همعصر ما سروده است یا شاعری از ادوار قبل. این یک امتیاز برجسته برای این شاعر بزرگ است. هوشنگ ابتهاج راهی را در پیش گرفت که تکیه بر سنت ادب فارسی بود و در این راه به درستی و با استقامت حرکت کرد و هرگز کج نرفت. در شعر او با تعادل روبهروییم؛ تعادلی که برای هر نسل جلب توجه میکند و جذاب است.
چگونه شاعری خودش را گوشهگیر و بیآزار معرفی میکند در حالی که در طول 70 سال عمر شاعریاش، در سمتهای مختلفی خدمتگزاری کرده است، سفرهای متعدد رفته است و در مجامع گوناگون به سیاسی و اجتماعی سرودن شهره است و حتی در برههای به همین خاطر حبس کشیده است!
ابتهاج برخلاف باوری که بین عموم وجود دارد، یک غزلسرای عارفمسلک نیست. این نکته را از اشعارش نیز میتوان دریافت. او در کتاب «پیر پرنیاناندیش» فاش میکند که خیلی از غزلیات خودش را با شأن نزول نوشته است.
سایه در نگاه کلی شاعری است که نه بیآزار است و نه گوشهگیر. کنایهها و متلکهای سیاسی در اشعارش دیده میشود اما بنا نیست او را شاعری سیاسی و اجتماعی بدانیم، بلکه او یک شاعر حرفهای است. ابتهاج طی جریانی که طی کرده بود، به ثبات رسیده بود اما هیچگاه انعطاف و نوپذیری در شعر را از یاد نبرد. بهکارگیری عنصر تناسب تکرارشونده در شعر حکایت از نوپذیری شعر وی دارد.
سایه برای نان و شهرت و مقام شاعر نشد، بلکه به واقع به دنبال خلق و آفرینش و پیوستگی و نامیرایی بود. یک شاعر غیرحرفهای هیچگاه نمیتواند ماندگار شود. جای خالی سایه با سایهروشنهایی که بر اشعارش نقش بسته، بشدت در ادبیات ما حس خواهد شد.
***
کربلایی است دلم
در بخشی از کتاب «پیر پرنیاناندیش» روایت قابل تاملی از علاقه مرحوم استاد ابتهاج به امام حسین(ع) آمده است: «امروز هشتم محرم بود و عصر به خانه سایه رفتیم. سایه مغموم بود و از چشمهایش معلوم بود گریه کرده. عاطفه گفت: «بازم شیطونی کردین؟» سایه خندید. پرسیدم «اتفاقی افتاده؟»
- نه! شما میدونین که تلویزیون همیشه جلوم روشنه. هر کانالی هم که میزنم داره روضه و نوحه نشون میده. من هم گوش میکنم و خب گریهام میگیره. میشینم با اینها گریه میکنم. (لبخند میزند)
پس از چند دقیقه گپ و گفت، سایه میگوید:
«سالها پیش یک شعری گفتم به اسم «اربعین» که تمومش نکردم».
با تعجب اصرار میکنم شعر را بخواند و میخواند:
«یا حسین بن علی
خون گرم تو هنوز
از زمین میجوشد
هرکجا باغ گل سرخی هست
آب از این چشمه خون مینوشد.
کربلایی است دلم»
***
94 سال زندگی میکنی!
هوشنگ ابتهاج سالها پیش در بیان خاطرهای گفته بود: 9-8 ساله بوده که یکی از همکلاسیهای او از هوشنگ ابتهاج و ۲ نفر دیگر میخواهد نام خودشان و نام مادر و نه پدرشان را روی یک برگ کاغذ بنویسند تا شباهنگام نزد پدر برد و آینده آنان را پیشگویی کند. آن مرد گویا روحانی و اهلدل بوده و چند مورد را برای هر یک مینویسد. سایه میگوید، چون از آن ۲ نفر بعدها جدا شدم نمیدانم آنچه درباره آنان گفته بود تحقق یافت یا نه اما درباره من گفته یا نوشته بود که آینده تو با «سخن» گره میخورد و خانواده پرجمعیتی تشکیل میدهی و ۹۴ سال زندگی میکنی! سایه میگوید: وقتی ۲ مورد اول محقق شد و دیدم مرا با شعر و موسیقی میشناختند و دور و برم هم شلوغ است وقتی ۴۹ ساله شدم به یاد سومی افتادم و ترسیدم! چون خیال میکردم ۹۴ که خیلی دور از دسترس است، چون زمان ما ۷۰ سال هم زیاد بود و احتمالا نوشته یا گفته بوده ۴۹ ولی همکلاسی ما به اشتباه به عکس نوشته ۹۴ و خیلی مراقب بودم اتفاقی برای من نیفتد که یک وقت در ۴۹ سالگی از دست بروم! این خاطره را روزی در اتومبیل و در بازگشت از مطب پزشکی در میدان آرژانتین تهران برای دکتر شفیعی کدکنی نقل میکند و استاد میگوید: آن ۲ مورد که محقق شد (هم سخن، هم فرزند و خانواده) پس این سومی هم میشود و همان ۹۴ سال درست است. سایه هم در پاسخ میگوید: البته اگر نوع رانندگی شما پیشگویی را باطل نکند!
ارسال به دوستان
حمله «افبیآی» به ویلای رئیسجمهور سابق آمریکا واکنش خشونتآمیز حامیان او در رسانهها و شبکههای اجتماعی را به دنبال داشت
شیپور جنگ ترامپیها
رضا عدالتیپور: تفتیش افبیآی از منزل شخصی دونالد ترامپ، رئیسجمهور سابق آمریکا در عمارت شخصیاش در مارالاگو باعث شده راستگرایان افراطی به زبان خشونت درباره وقوع جنگ داخلی روی بیاورند.
به گزارش «وطن امروز» به نقل از نیویورک تایمز، کارشناسان امنیت و خشونت سیاسی در آمریکا استدلال میکنند که حتی اگر اتخاذ مواضع پرخاشگرانه مستقیما به آسیب فیزیکی ختم نشود، فضای خطرناکی ایجاد میکند که در آن ایده خشونت به آرامی پذیرفته میشود. بهخصوص، زمانی که مقامات منتخب یا چهرههای بلندپایه در رسانهها قادر به صدور تهدید یا درخواست خشونت بدون مجازات باشند، حملات واقعی علیه مردم یا نهادها بیشتر میشود. راشل کلاینفلد، یکی از اعضای ارشد برنامه دموکراسی، درگیری و حکومتداری در بنیاد کارنگی گفت: «زبان خشونتآمیز، از جمله مواردی مانند دعوت به جنگ، خشونت را عادی میکند و افرادی را که تمایل به خشونت بیشتر دارند، تشویق میکند». در روزهای منتهی به حمله 6 ژانویه به ساختمان کنگره، این ایده که یک جنگ داخلی در حال شکل گرفتن در آمریکاست در محافل جناح راست رایج بود. رهبران گروههای حامی ترامپ مانند استوارت رودز، بنیانگذار شبهنظامیان سوگند، و انریکه تاریو، رئیس گروه پسران مغرور، اغلب گروههای خود را با شعارهای خشن به خشونت دعوت میکردند.
* ترویج جنگ داخلی در رسانههای راستگرا
روزنامه نیویورکتایمز در یک گزارش تحلیلی نوشته در 6سال گذشته طرفداران دونالد ترامپ، هر زمان که مأموران اجرای قانون قصد تحقیق از رئیسجمهور سابق را داشتهاند بشدت به این مأموران تاخته و تلاش کردهاند آنها را تضعیف کنند اما مطابق این تحلیل، این بار واکنش طرفداران ترامپ به بازرسی افبیآی فراتر از خشم و انزجارهای متداول و مرسوم بوده است. شماری از حامیان ترامپ و حتی بعضی از چهرههای طرفدار او در رسانهها یا نامزدهای حزب جمهوریخواه اکنون به زبان خشونت برای ابراز مخالفتشان با اقدام افبیآی، روی آوردهاند. به عنوان مثال، «استیون کراودر» تحلیلگر محافظهکار آمریکایی که نزدیک به ۲ میلیون دنبالکننده در شبکه اجتماعی توئیتر دارد چند ساعت بعد از انتشار خبر بازرسی افبیآی در صفحهاش نوشت: «فردا جنگ است. خوب بخوابید». نیویورکتایمز میگوید: بررسی این رسانه نشان میدهد این لحن خشن از دوشنبهشب زبان غالب در میان محافظهکاران بود. وبسایت The Gateway Pundit، از رسانههای طرفدار ترامپ در مطلبی که استفان بانون، مشاور سابق ترامپ آن را بازنشر کرد، نوشت: «معنای این جنگ است». چند ساعت بعدتر، جو کنت، یکی از نامزدهای مورد حمایت ترامپ که قرار است برای کسب کرسی ایالت واشنگتن در مجلس نمایندگان رقابت کند خطاب به مجری که از او پرسیده بود معنای بازرسی از منزل ترامپ چیست، گفت: «این نشان میدهد چیزی که خیلی از ما از مدتها پیش گفتهایم درست است: ما در جنگ هستیم». نیویورکتایمز نوشته این ایده که اوضاع در ایالات متحده به قدری وخیم شده که نیاز به اعمال خشونت وجود دارد بارها و بارها توسط تحلیلگران و چهرههای راستگرا مطرح شد. نیکلاس فیونتس، از راستگرایان افراطی طرفدار ترامپ در مطلبی در فضای مجازی نوشت: «آیا کشور ما در آستانه جنگ داخلی است؟»
* طرفداران ترامپ، جنگ داخلی را در شبکههای اجتماعی ترند کردند
بر اساس تجزیه و تحلیل شرکت ردیابی رسانههای اجتماعی Dataminr، توئیتهایی که از اصطلاح «جنگ داخلی» استفاده میکنند، پس از حمله افبیآی به عمارت دونالد ترامپ در فلوریدا بشدت افزایش یافت. خبرنگار شبکه «سیانان» نموداری از انفجار توئیتهای طرفداران ترامپ را که از این اصطلاح استفاده کردهاند منتشر کرد. این خبرنگار سپس توئیت دکتر «کارولین اور بوئنو» دانشمند علوم رفتاری را منتشر کرد که خاطرنشان میکند: حامیان ترامپ واقعا از ایده جنگ داخلی هیجانزده هستند. این متخصص در ادامه نمونههایی از برخی واکنشها به حمله روز دوشنبه پلیس فدرال آمریکا به عمارت ترامپ را منتشر کرد: «قبلا مهماتم را خریدهام»؛ «جنگ داخلی! اسلحه بردارید مردم!»؛ «جنگ داخلی 2 همین حالا شروع شد»؛ «بیایید جنگ کنیم» و «یک قدم نزدیکتر به جنگ داخلی پویا». به گزارش خبرنگار سیانان، در اوج استفاده، این اصطلاح حدود ۸۰ بار در دقیقه - ۱۰ برابر تعداد معمول - استفاده شد.
* ترامپ: بایدن از قبل درباره حمله افبیآی به مارالاگو مطلع بود
دونالد ترامپ میگوید بر خلاف ادعای کاخ سفید، جو بایدن از قبل درباره حمله افبیآی به عمارت لوکس او در فلوریدا مطلع شده بود. فاکسنیوز گزارش کرد ترامپ در رسانه اجتماعی خود موسوم به تروث سوشیال نوشت: جو بایدن، رئیسجمهوری آمریکا درباره این حمله میدانست، همانطور که درباره معاملات پسرش هانتر باخبر بود. به گزارش اسپوتنیک، روز دوشنبه دونالد ترامپ، رئیسجمهوری سابق آمریکا در بیانیهای خبر داد که محل سکونتش در مارالاگو هدف حمله ماموران اداره تحقیقات فدرال آمریکا (افبیآی) قرار گرفته است. ترامپ این حمله را محکوم و آن را مسلح کردن سیستم قضایی ایالات متحده علیه خودش توصیف کرد. رسانهها گزارش کردند که جستوجوی افبیآی برای یافتن مدارک و اسناد محرمانهای بود که ترامپ با خودش حین خروج از کاخ سفید در سال ۲۰۲۱ برده بود. در این میان، کارین ژان پییر، سخنگوی کاخ سفید اعلام کرد: بایدن از قبل درباره حضور افبیآی در محل سکونت ترامپ اطلاعی نداشت. وی ادامه داد: رئیسجمهوری درباره این حمله مطلع نشده بود و از آن آگاهی نداشت. هیچکس در کاخ سفید هیچ اطلاعی نداشت. سخنگوی کاخ سفید همچنین ادامه داد: کاخ سفید از گزارشهای رسانهها متوجه حمله شد که گفته میشود با تمرکز برای یافتن اسناد و مدارک محرمانهای صورت گرفت که ترامپ با خودش از کاخ سفید خارج کرده بود.
* حمله جمهوریخواهان به کلینتون برای اتهام مشابه
والاستریت ژورنال در گزارشی با انتقاد از حمله افبیآی به ویلای ترامپ و مقایسه آن با اتهامی که در همین زمینه علیه هیلاری کلینتون، وزیر اسبق خارجه آمریکا و یکی از چهرههای شناخته شده دموکرات مطرح است نوشت: وزارت دادگستری آمریکا در حال به راه انداختن موجی از خشم سیاسی است که نمیتواند آن را کنترل کند و ممکن است درک نکند، و خطر برای ایالات و کشور به همان اندازه که برای ترامپ وجود دارد، زیاد است. این روزنامه در ادامه آورده است: آیا کسی در دادگستری به این موضوع اشاره نکرده است که جستوجو در این مورد میتواند با سوءاستفاده هیلاری کلینتون از اطلاعات طبقهبندی شده قبل از مبارزات انتخاباتی ریاستجمهوری 2016 مقایسه شود؟ همانطور که ترامپ هم اشاره کرده او هرگز تحت پیگرد قانونی قرار نگرفت. نکته اینجاست اگر ثابت شود کاری که ترامپ کرده خطری جدی برای امنیت ملی نداشته، نیمی از آمریکا حمله به ویلای ترامپ را نمونهای از عدالت نابرابر خواهند دانست.
* نیمی از آْمریکاییها منتظر جنگ داخلی هستند
بر اساس مطالعهای که توسط گروهی از دانشگاهیان مرتبط با برنامه تحقیقاتی پیشگیری از خشونت دانشگاه کالیفرنیا و مرکز تحقیقات خشونت با سلاح گرم کالیفرنیا انجام شده است، بیش از نیمی از آمریکاییها انتظار دارند در آینده نزدیک جنگ داخلی در ایالات متحده آغاز شود. این شرایط در کنار وضعیت آشفته دولت آمریکا در داخل به دلایلی نظیر مشکلات جسمی رئیسجمهور، ضعف در کنترل تورم و همچنین انفعال در برابر افزایش خشونتهای مسلحانه و تبعیض اجتماعی سبب شده کارشناسان نتایج این نظرسنجی را جدی بگیرند. در کنار این موارد پتانسیل حامیان ترامپ نیز در پدید آمدن خشونت شدید در فضای داخلی آمریکا قابل تامل است. «وطنامروز» پیش از این در گزارشی به نقل از وبگاه خبری هیل نوشته بود: بر اساس نتایج این نظرسنجی، 50.1 درصد آمریکاییها گفتند موافق هستند که بزودی جنگ داخلی در آمریکا رخ میدهد. در مقابل 47.8 درصد با نزدیک بودن آمریکا به جنگ داخلی مخالفند.
از میان شرکتکنندگان در این نظرسنجی، ۱۴ درصد به طور «قاطع» یا «بسیار قاطع» با قریبالوقوع بودن جنگ داخلی موافق بوده و ۳۶ درصد نیز تا حدی با این گزاره موافق هستند. جالبتر اینکه یکسوم شرکتکنندگان در این نظرسنجی معتقدند برای جلوگیری از دزدیده شدن نتیجه انتخابات، استفاده از خشونت دستکم تا حدی قابل توجیه است. همچنین بیش از ۱۰ درصد شرکتکنندگان معتقدند استفاده از خشونت برای بازگرداندن «دونالد ترامپ» رئیسجمهور سابق آمریکا به قدرت، قابل توجیه است.
* دومین جنگ داخلی در آمریکا شروع شده
روزنامه گاردین ماه ژوئن درباره خطر احتمالی جنگ داخلی در آمریکا نوشت: دومین جنگ داخلی آمریکا در حال وقوع است اما این جنگ همچون یک جدایی مسالمتآمیز مشابه افراد متاهل ناراضی که نمیخواهند آسیب طلاق رسمی را پشت سر بگذارند، نیست. یک بخشی از آمریکا عمدتاً شهری، از نظر نژادی و قومی گوناگون و جوان است و بخش دیگر عمدتا روستایی یا برونشهری، سفیدپوست و قدیمیتر است. شکاف در حال شتاب گرفتن است. طرفداران دموکراتها و جمهوریخواهان در حال افراطیتر شدن هستند. این گزارش با اشاره به نظرسنجی صورت گرفته درباره اختلاف رای دموکراتها و جمهوریخواهان از مجموع 3143 شهر در آمریکا، نوشت تعداد شهرهایی که در آن نامزد ریاستجمهوری یک حزب بتواند حداقل 80 درصد آرا را به دست آورد از 6 درصد در سال 2004 به 22 درصد در سال 2020 افزایش یافت. این گزارش میافزاید نظرسنجیها نشان میدهد آمریکاییها زندگی در کنار افرادی را که ارزشهای سیاسی مشابه آنها دارند بسیار مهم میدانند، در مقابل خصومت با کسانی که در طرف مقابل هستند بیشتر از هر زمان دیگری در حافظه دموکراتها و جمهوریخواهان زنده است. از سوی دیگر 42درصد از رایدهندگان ثبت نام شده برای انتخابات آتی بر این باورند که آمریکاییهای طرف مقابل «کاملا شرور» هستند. تقریبا 40 درصد از احتمال ازدواج فرزندشان با فردی از طرف مقابل ناراحت میشوند. حتی قبل از انتخابات 2020، در پاسخ به این سوال که آیا در صورت پیروزی حزب مقابل در انتخابات، خشونت توجیه میشود، 18.3 درصد از دموکراتها و 13.8 درصد از جمهوریخواهان پاسخ مثبت دادند.
ارسال به دوستان
باز هم سران فتنه باز هم توهین به مقدسات
مهدی گرگانی: مساله داعش و تکفیریها که از سالها پیش تهدیدی علیه کشورهای اسلامی بوده شاید جزو معدود مسائلی است که در ایران عموم مردم، خواص، کارشناسان و سایر اقشار جامعه روی آن اجماع بیمثالی دارند. همگان اذعان دارند این پدیده شوم نهتنها تهدیدی برای جهان و منطقه بلکه تهدیدی واقعی برای مردم و نوامیس کشورمان بود و مقابله با آن اوجب واجبات.
پس از آغاز بحران ساختگی سوریه که برای خارج کردن دمشق از محور مقاومت و آسیب به منافع ذاتی و عمیق استراتژیک جمهوری اسلامی ایران در منطقه بود، محور اسرائیلی-غربی- سعودی با تولید افراطیون داعشی اولا به دنبال ساقط کردن حکومت قانونی دمشق، ثانیا به دنبال توجیهی برای حضور نظامی در عراق و شام و ثالثا ضربه به منافع امنیتی ایران و ایجاد بیثباتی و تنگنای امنیتی در راستای افزایش فشارها به جمهوری اسلامی برآمد. ایده صهیونیستی، پول سعودی، تسلیحات آمریکایی و حمایتهای اروپایی همه به میان آمد تا داعش متولد شود.
جمهوری اسلامی ایران با درک کاملا درست از تحولات منطقه و با شناخت درست از اهداف سازندگان این گروه موحش تروریست، سیاست مقابله پیشگیرانه با تکفیریها را در سوریه و عراق در دستور کار قرار داد. چه اینکه خود آمریکاییها اعتراف کردهاند داعش زاده و پرورده دستگاههای اطلاعاتی غرب و اسرائیل بود و به باور کارشناسان و تحلیلگران منطقه، اگر ایران با داعش در خارج از مرزهایش مقابله نمیکرد یقینا امروز در داخل ایران در حال جولان دادن و پیاده کردن دستورات اربابان خود بود. سرداران سرافراز اسلام شهید سپهبد حاجقاسم سلیمانی و یاران فداکار ایشان همانند سردار همدانی و سایر مدافعان حرم رشادتهایی کـردند کـه ثـمره آن نهتنها در عراق، سوریه و ایران به بار نشست بلکه سبب به وجود آمدن همگرایی در منطقه و ایجاد آرامش و امنیت نهتنها برای مردم منطقه بلکه بـرای بشریت بود تا جایی که مقامات اقلیم کردستان عراق به صراحت اذعان کردند اگر سردار سلیمانی به کمک آنها نمیرفت اربیل به دست داعش سقوط کرده بود. ترورهای کور و به خاک و خون کشیدن مردم کشورهای مختلف در قارههای اروپا، آفـریقا و آسیا موجب شد مـدافعان حرم، خود را برای بشریت فدا کنند و این ایثار و ازخـودگذشتگی موجب سربلندی و ماندگاری آنها و به وجود آمدن همگرایی و آسایش در منطقه شد.
اما اخیرا یکی از سران فتنه ۸۸ که گویی بتازگی از میزان عدم مقبولیت و فراموشی خود آگاه و از خواب بیدار شده است، در یک بیانیه توهینآمیز نهتنها سیاست خارجی ایران در منطقه را زیر سوال برده بلکه تلاش کرده در رشادتها و افتخارات سرداران شهید انقلاب اسلامی و مدافعان عزیز حرم در جنگ با داعش و تکفیریهای جانی، شک و شبهه ایجاد کند؛ بیانیهای که از روز گذشته موجی از محکومیتها را از سوی آحاد ملت ایران موجب شده است. بسیاری از فعالان سیاسی و کاربران میگویند مماشات و برخورد ناشی از رأفت اسلامی با سران فتنه کار را به اینجا رسانده است که او از حصر خانگی(!) به خود جرأت میدهد به سرداران رشید و شهید سپاه اسلام توهین کند و واژهها و مفاهیمی که در آیینه ایران اسلامی سرشار از معانی و مفاهیم مقدس و حماسی است را از معنی تهی کند.
از لحن و خط و ربط این بیانیه پیداست که کاهش محدودیتهای حصر، افزایش مراودات و مکاتبات و احتمالا دسترسی وی به اتاقهای فکر خارجی، میرحسین موسوی را به سمت این بیانیه توهینآمیز سوق داده است تا با فرافکنی در زمینه مسائل حساس و خطوط قرمز خود را از انزوا خارج و به سرتیتر رسانهها تبدیل کند و خوراکی برای جریانات معاند دست و پا کند.
هر چه هست، مماشات دستگاههای امنیتی و قضایی با سران فتنه باید خاتمه یابد اگر نه در بیانیه بعدی باید منتظر توهینهای بیشتر و گستردهتری از سوی آنها باشیم.
ارسال به دوستان
حکایت کوچ امام پاکیها
جواد نعیمی: و اینک، نود و چهار- پنج سال از هجرت پیامبر اسلام(ص) گذشته و امام چهارم(ع) نهایت تلاش خویش را کرده است تا به هر وسیله که شده، گوهر آگاهی و آزادگی را به مردم بشناساند، وجدانها را بیدار کند، دلها را صیقل بزند، مسائل دینی را بیان کند، به پاسداری از عدالت و ایمان و بیداری بپردازد، با همه کژیها و کاستیها بستیزد و علیه دشمنان و بداندیشان افشاگری کند... و این همه، پلیدان را واداشته است تا با سینهای پر از کینه، به طرح توطئهای شوم بیندیشند و گل دیگری از گلهای باغستان توحید را پرپر کنند! سیهدلان نقشه میکشند تا امام(ع) را از سر راه خود بردارند. هشامبنعبدالملک- حاکم آن روزگار- نمیتواند بغض و کینه خویش را نسبت به امام سجاد(ع) پنهان کند. هم از این رو زهری فراهم میآورد و با خوراندن آن به حضرت امام زینالعابدین(ع)، نقشه شوم خویش را عملی میکند. دنباله ماجرا را به همراهی نویسنده شام غریبان، رضا شیرازی، پی میگیریم:
اکنون، امام زینالعابدین(ع) در زیباترین جلوه چهره، آراسته، شسته و عطر زده، جامه زیبای خویش را پوشیده، در انتظار به سر میبرد. او احساس میکند بار سنگین آن امانتی که آسمان و زمین و کوههای سخت را در هم میشکست، از دوشش آرامآرام فرومیافتد و او آزاد میشود.
امام سجاد(ع) بانگ مرگ را بر در خانه خویش میشنود! اینک زمان کوچیدن از این سرای ناپایدار فرارسیده است. امام آغوش گشوده فرشتگان الهی را برای استقبال از خویش احساس میکند. پاکترین، شایستهترین و بهترین انسانهایی که بر خاک، زندگی داشته و اینک به ملکوت آسمانها پر کشیدهاند، مهیای پذیرایی از او هستند. پس فرزندان خویش را میطلبد. از میان آنها حضرت امام محمد باقر(ع) را به جانشینی خود معرفی میکند. آنگاه سخنانی را برای آنها بیان میکند. دقایقی کوتاه، امام(ع) از آنچه در اطرافش میگذرد، نظر برمیگرداند. در مقابل چشمان حقیقتبین فرزند حسین(ع) چیزهای دیگری قرار میگیرد:
تالار بزرگی است بیآغاز و بیپایان، تالاری از نور و روشنایی با پردههایی به سپیدی و لطافت شکوفههای یاس، آشنایان در تالار به استقبال ایستادهاند. چهرهها همگی آشناست، پناهگاه ابدی! لبانی شکفته به لبخند. فرشتگانی که بالهای خویش را بر نرمی حریر آسمان میسایند. زیبایی تا بینهایت خویش ادامه دارد. کاخهایی که انتها ندارند و انسانهایی که دیدار آنها، همیشه برایش لذتبخش بوده است، گلهای سرخی که عطرآگین هستند، عطری که از گلزار سرخ بدر و اُحد و بیت زهرا(س) و کربلا میوزد...
لحظهها به کندی میگذرند. اطرافیان امام را نگرانی و اندوه به خود پیچیده است. دم مفارقت، نزدیک و نزدیکتر شده است. لحظههایی به سبکی و نرمی نسیم باقی ماندهاند که میروند. امام(ع) به آنچه بر وی میگذرد، بینا و آگاه است... آخرین نماز خویش را بر پا میدارد. شب به آخر رسیده است. صدای گامهایش را اکنون میتوان شنید، او بر در میکوبد! فرمان خدای را در دست دارد! آرامشی عجیب، سراسر وجود امام را در برمیگیرد. آخرین کلمات خویش را که به زمزمه میماند، بر زبان میآورد: «خدایا! به من رحم کن که تو بخشندهای! پروردگارا! به من رحم کن که تو رحمکنندهای!»
روح امام، به سوی معبود عالمیان پر میکشد! امام باقر(ع) پیکر پاک پدر را غسل میدهد. کسانی که حضور دارند، ناگهان میبینند پینههایی همچون زانوی شتران، در پشت پا، شانه و زانوی آن بزرگوار وجود دارد. به امام باقر میگویند: ای پسر پیامبر! پینههای پا و زانوی پدرت را میدانیم که از فراوانی نماز و سجدههای طولانی است اما اینکه بر شانههای اوست، از چیست؟ حضرت باقر(ع) پاسخ میدهد: اگر پدرم زنده بود، در این باره چیزی به شما نمیگفتم! چون روزی بر او نمیگذشت که طی آن یک یا چند بینوا را سیر نکند و شبی فرا نمیرسید؛ مگر آنکه خوراکیهایی را در انبانی مینهاد و هنگامی که همگان در خانههای خویش آرام گرفته بودند، آن انبان را بر دوش میگرفت و در شهر سراغ نیازمندان میشتافت و آنچه در انبان داشت، در میان ایشان پخش میکرد و این در حالی بود که نه آنان وی را میشناختند و نه از خاندان ما جز من، کسی از این امر آگاهی داشت. مقصود پدرم از این کار، آن بود که پنهان و با دستهای خویش صدقه داده باشد، زیرا معتقد بود صدقه پنهان، خشم خداوند را فرومینشاند. اینک این نشانه بر شانه او از این رو مانده است.
شهر، یکپارچه شور و عزا و غوغاست. همه برای شرکت در مراسم تشییع پیکر پاک پیشوای چهارم، از خانهها بیرون آمدهاند. انبوهی از اندوه بر چهرهها و سینهها سنگینی میکند! انگار در و دیوار شهر هم ماتم گرفتهاند. آسمان، غمگین است و زمین اندوهگین! پیکر مطهر و مقدس امام سجاد(ع) را با شکوه فراوان بر ستیغ دستها به قبرستان بقیع میبرند و در آنجا به خاک میسپارند. شیعیان شیفته مولا، شیون میکنند! پرستوها، نالهکنان به پرواز درمیآیند و سرگردان و حیران، در دل آسمان از دیدهها پنهان میشوند! پروانهها سیاه میپوشند! همه شوریدگان، به شاخههای عزا درمیآویزند و همگان همچون بلبلان نغمهخوان، تا پایان تاریخ انسان و جهان، حدیث والاییها، فضیلتها و خوبیهای امام زینالعابدین(ع) را برای دیگران بیان میکنند و به زمزمه ترانه عشق و ایمان و وفاداری برای امام شهید خویش میپردازند و حدیث پیروی از آن امام پاکیها را برای مردم دنیا بیان میکنند... .
امام سجاد(ع) شتری دارد که با آن 22 بار از مدینه به مکه میرود و مراسم حج را بهجا میآورد. آن بزرگوار در همه این آمد و رفتها، حتی یک بار، تازیانهای بر آن شتر نمیزند. هرگاه که در راه رفتن کندی میکند، امام زینالعابدین(ع) تنها، تازیانهاش را فرا میبرد و در هوا تکانی میدهد اما به شتر نمیزند و میفرماید: «اگر ترس از قصاص نبود، شترم را میزدم؛ ولی میترسم که در قیامت مرا قصاص کنند!»
هنگامی که امام(ع) دیده از دنیا فرومیبندد، شتر حضرت نزد قبر آن بزرگوار میآید، گلو و گردن خود را روی قبر بر زمین میمالد، به خاک درمیغلتد، مینالد و اشک از دیدگانش فرو میبارد. ماجرا را به امام باقر(ع) میگویند. آن حضرت سراغ شتر میرود و خطاب به او میگوید: «بس است حیوان. برخیز و برو. خداوند تو را مبارک گرداند». شتر، بلند میشود و میرود اما طاقت نمیآورد و دیگرباره بازمیگردد و در کنار مرقد، بر زمین درمیغلتد و میگرید! باز امام پنجم(ع) به او میفرماید: «برخیز و برو!» میرود ولی اندکی بعد بازمیگردد. امام باقر(ع) میگوید: «برخیز و برو!» اما شتر همچنان خود را در کنار قبر امام سجاد(ع) یله کرده است و از جای خود تکان نمیخورد! امام پنجم(ع) به همراهان خویش میگوید: «او را به حال خود واگذارید که در حال وداع است!»
شتر ۳ روز در آنجا در همان حال میماند، آنگاه میمیرد! بنا به سفارش امام محمدباقر(ع)، لاشه شتر را به خاک میسپارند تا طعمه درندگان نشود!
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|