|
اخبار
۳ بازیکن برتر تاریخ فوتبال از نظر خاویر زانتی
مدافع کناری سابق تیم ملی آرژانتین و کاپیتان افسانهای اینترمیلان، ۲ هموطنش را در بین ۳ بازیکن برتر تاریخ فوتبال جای داد.
به گزارش ایسنا، خاویر زانتی که از سال ۱۹۹۵ در اینتر بازی میکرد، سال ۲۰۱۴ کفشهایش را آویخت. او با بیش از ۸۰۰ بازی رکورددار بازی در اینتر محسوب میشود. زانتی همچنین با ۱۴۵ بازی ملی برای آرژانتین در تیم ملی کشورش نیز رکورددار تعداد بازی است.
زانتی ۵۱ ساله در پاسخ به این سوال که بهترین بازیکنان تاریخ چه کسانی هستند، از ۳ بازیکن نام برد. او با قاطعیت پاسخ داد: مارادونا، پله و مسی بهترین بازیکنان تاریخ هستند و فکر میکنم همه با حرف من موافق باشند.
او درباره لیونل مسی گفت: مسی، مسی است و یک پدیده محسوب میشود. برای من او ذات فوتبال است. او همیشه در زمین بازی تفاوتها را رقم میزند و همانطور که مارچلو بیلسا گفته او همیشه آن روحیه کودکانه را در فوتبالش دارد و آن را نشان میدهد و سختترین چیز، ماندن در اوج برای سالیان متمادی است؛ کاری که مسی از پس آن برآمد.
زانتی در مجموع ۸۵۸ بازی برای اینتر انجام داد و ۲۱ گل به ثمر رساند. او در این مدت ۱۶ عنوان قهرمانی از جمله لیگ قهرمانان ۲۰۱۰ و ۶ قهرمانی سری آ را به دست آورد.
***
تصمیم قطریها برای اخراج لوپز
اتحادیه فوتبال قطر تصمیم گرفته سرمربی تیم ملی این کشور را به دلیل کسب نتایج ضعیف از سمت خود برکنار کند.
به گزارش مهر، تیم ملی فوتبال قطر که یکی از حریفان ایران در مسابقات انتخابی جامجهانی ۲۰۲۶ است نتوانسته نتایج خوبی را کسب کند و با انجام ۶ بازی و کسب ۷ امتیاز در رده سوم جدول گروه A قرار دارد و در آخرین بازی خود با نتیجه سنگین ۵ بر صفر مغلوب تیم ملی امارات شد.
روزنامه الرایه در رابطه با سرنوشت مارکز لوپز (سرمربی تیم ملی قطر) نوشت: منابع مطلع اعلام کردهاند اتحادیه فوتبال قطر تصمیم گرفته مارکز لوپز، سرمربی اسپانیایی تیم ملی این کشور را به دلیل ناکامی در مرحله مقدماتی جامجهانی ۲۰۲۶ برکنار کرده و طی روزهای آینده این تصمیم را بهطور رسمی اعلام کند.
این تصمیم پس از شکست سنگین قطر برابر امارات با نتیجه ۵ بر صفر در هفته پنجم مقدماتی جامجهانی در قاره آسیا اتخاذ شد. تیم قطر با این باخت و توقف در امتیاز ۷، شرایط دشواری برای رقابت بر سر صدرنشینی و صعود مستقیم پیدا کرده است.
عملکرد مارکز لوپز نهتنها به دلیل شکست مقابل امارات، بلکه به دلیل افت فنی و نمایش ضعیف تیم با انتقادات شدید روبهرو شده است. هواداران فوتبال قطر که از عملکرد قهرمان آسیا در سالهای ۲۰۱۹ و ۲۰۲۳ ناامید شدهاند، خواستار تغییر کادر فنی و اصلاح اشتباهات برای حفظ شانس صعود به دومین جامجهانی پیاپی شدهاند.
بر اساس گزارشها، گزینههای اسپانیایی همچون فیلیکس سانچز، سرمربی پیشین تیم ملی قطر و فعلی السد و ژاوی هرناندز، سرمربی پیشین السد و بارسلونا، شانس کمی برای هدایت تیم قطر دارند.
***
بسکتبال مقدماتی کاپ آسیا تقابل سرمربیان دیروز و امروز ایران!
پنجره دوم بسکتبال انتخابی کاپ آسیا در شرایطی امروز با دیدار ایران و قطر پیگیری میشود که تقابل هاکان دمیر و سوتیریس مانولوپولوس به عنوان سرمربیان دیروز و امروز تیم ملی ایران میتواند قابل توجه باشد.
به گزارش ایرنا، تیم ملی بسکتبال ایران در پنجره دوم انتخابی کاپ آسیا ۲۰۲۵ امروز باید در دوحه به مصاف قطر برود، تیمی که هدایت آن بر عهده هاکان دمیر، سرمربی سابق تیم ملی ایران است؛ مربیای که در پنجره اول ملیپوشان کشورمان را هدایت میکرد و بخوبی از ظرفیتها و توانمندی بازیکنان ایرانی باخبر است.
ملیپوشان کشورمان که این روزها با هدایت یک مربی جدید یونانی به نام سوتیریس مانولوپولوس شانس خود را برای حضور در کاپ آسیا امتحان میکنند، بدون شک کار سختی در دوحه خواهند داشت، چرا که از یک طرف دمیر بخوبی آنها را میشناسد و از سوی دیگر قطریها بارها این را نشان دادهاند که برای برد و پیروزی، هزینههای بسیاری را در دستور کار قرار داده و با استفاده از بازیکنان خارجی، تیمهای خود را تقویت میکنند.
تیم ایران تنها تیم بدون شکست گروه E است و تلاش کادر فنی و بازیکنان بر آن است تا بلیت حضور در کاپ آسیا را به دست آورند. رقابتهای بسکتبال کاپآسیا ۲۰۲۵ در جده برگزار خواهد شد و عربستان بعد از مسابقات ۱۹۹۷ برای دومین میزبانی خود در این مسابقات آماده میشود.
ارسال به دوستان
چالش جدید فدراسیون فوتبال با باشگاهها و ماجرای درخواست مالی سنگین
احتمال رفتن VAR
فدراسیون فوتبال ایران در تأمین مالی قسط نهایی خرید دستگاههای کمکداور ویدئویی (VAR) با مشکل جدی مواجه شده است. حالا این نگرانی وجود دارد که اگر این مبلغ پرداخت نشود، ممکن است تمام دستگاههای واردشده به کشور توسط شرکت چینی پس گرفته شود.
فدراسیون فوتبال اخیرا با ارسال ابلاغیهای به باشگاهها، از آنها خواست برای استفاده از VAR مبلغ ۴۰۰ میلیون تومان به عنوان اجارهبهای هر مسابقه پرداخت کنند که این درخواست، حواشی بسیاری به همراه داشت. فصل گذشته، عملکرد ضعیف داوران در بسیاری از مسابقات لیگ برتر اعتراض گسترده باشگاهها، مربیان و حتی هواداران را در پی داشت. فشارها به حدی بود که استفاده از سیستم کمکداور ویدئویی به عنوان یکی از الزامات اصلی لیگ برتر مطرح شد. پس از وعدههای مکرر از سوی فدراسیون و حتی وزیر وقت ورزش، اعلام شد فصل جدید لیگ برتر ایران با استفاده از VAR آغاز خواهد شد.
با این حال، واقعیت نشان داد برگزاری تمام مسابقات با این سیستم به دلایلی همچون مشکلات زیرساختی و نبود منابع مالی کافی امکانپذیر نیست. فدراسیون فوتبال موفق شد تنها ۳ دستگاه VAR تهیه کند و فصل را با همین تعداد دستگاه آغاز کرد. در نتیجه، تنها تعداد محدودی از مسابقات توانستند از این فناوری بهرهمند شوند، در حالی که بسیاری از تیمها هنوز از این امکان محروم هستند. جالب اینجاست که تیمهایی مانند استقلال و پرسپولیس تقریبا در تمام بازیهایشان از VAR استفاده کردهاند اما حتی در برخی مسابقات آنها نیز این سیستم دچار قطع و اختلال شد.
* مشکل بودجه و تغییر دولت
چالش اصلی زمانی به اوج رسید که فدراسیون از باشگاهها خواست ۴۰۰ میلیون تومان برای هر مسابقه پرداخت کنند. این خواسته در حالی مطرح شد که باشگاهها پیشتر هیچ اطلاعی از چنین هزینهای نداشتند و طبیعتا این مبلغ در بودجه سالانه آنها لحاظ نشده بود. بسیاری از باشگاههای لیگ برتر به طور مستقیم به کارخانهها، شرکتها یا حامیان مالی وابسته هستند و به همین دلیل امکان تأمین ناگهانی چنین مبلغ سنگینی برای آنها وجود ندارد.
پیگیریها نشان میدهد ریشه این مشکل به عدم تحقق وعدههای مالی دولت بازمیگردد. سال ۱۴۰۲ پس از مذاکرات متعدد، معاون اول رئیسجمهور شهید دستور تخصیص ۱۰۰ میلیارد تومان برای خرید تجهیزات VAR را صادر کرد. با این حال، این مبلغ هرگز به طور کامل به دست فدراسیون فوتبال نرسید. تنها ۱۰ میلیارد تومان به حساب فدراسیون واریز شد و باقی مبلغ بدون توضیح مشخصی پرداخت نشد. همین مساله فدراسیون را در تأمین هزینههای خرید دستگاههای VAR با بحران مواجه کرد.
در شرایطی که فدراسیون تحت فشار بود، تنها راهکار باقیمانده، مذاکره با شرکت توسعه و تجهیز برای تأمین مالی این دستگاهها به صورت اقساطی بود. یک شرکت چینی در نهایت پذیرفت تعدادی دستگاه را به ایران ارسال کند، مشروط بر اینکه فدراسیون اقساط خود را بموقع پرداخت کند. با گذشت ۱۰ هفته از لیگ، ۳ دستگاه VAR وارد کشور شد و اخیرا ۲ دستگاه دیگر نیز به این مجموعه اضافه شده است اما فدراسیون فوتبال هنوز نتوانسته قسط نهایی را پرداخت کند و اگر این مبلغ تأمین نشود، احتمال بازگشت تمام دستگاهها وجود دارد.
* نارضایتی باشگاهها از نحوه توزیع دستگاهها
یکی دیگر از موضوعات بحثبرانگیز، نحوه توزیع دستگاههای VAR در مسابقات لیگ است. تاکنون تنها تعداد محدودی از مسابقات با استفاده از این سیستم برگزار شده است. در این میان، تیمهایی مانند استقلال و پرسپولیس بیشتر از سایر تیمها از VAR بهرهمند شدهاند. این مساله انتقادات زیادی را از سوی باشگاههای دیگر به همراه داشته است، چرا که عدم توزیع عادلانه این فناوری، عدالت در برگزاری مسابقات را زیر سوال برده. علاوه بر این، بسیاری از باشگاهها معتقدند اگر قرار بر پرداخت هزینه اجاره باشد، این سیستم باید به طور مساوی در اختیار تمام تیمها قرار گیرد.
* بحران مالی فدراسیون و آینده مبهم VAR
بحران مالی فدراسیون فوتبال به حدی است که آنها مجبور شدهاند از باشگاهها برای تأمین هزینه دستگاهها کمک بخواهند. این در حالی است که بسیاری از باشگاهها خود با مشکلات مالی دستوپنجه نرم میکنند. استفاده از VAR بدون هزینه امکانپذیر نیست اما این سوال مطرح است: چرا مبلغی که دولت برای خرید این تجهیزات در نظر گرفته بود، به طور کامل پرداخت نشد؟ آیا عدم تحقق این وعدهها به ضعف مدیریت یا مشکلات دیگر بازمیگردد؟
* آیا دستگاههای VAR بازگردانده میشوند؟
در حال حاضر، خطر بازگرداندن دستگاههای VAR توسط شرکت چینی کاملا جدی است.
اگر فدراسیون فوتبال نتواند قسط نهایی را پرداخت کند، ممکن است این تجهیزات به کشور مبدا بازگردانده شوند و فوتبال ایران یک بار دیگر از داشتن این فناوری محروم شود. چنین سناریویی نه تنها به ضرر فدراسیون فوتبال است، بلکه اعتماد باشگاهها و هواداران به مدیریت فوتبال کشور را بیش از پیش تضعیف خواهد کرد.
* چالشهای پیش رو و ضرورت شفافسازی
آنچه مسلم است، فدراسیون فوتبال باید شفافیت بیشتری در مسائل مالی و نحوه مدیریت منابع از خود نشان دهد. همچنین دولت باید به وعدههای خود عمل کند و در این شرایط بحرانی، حمایت لازم را از فدراسیون به عمل آورد. در غیر این صورت، نهتنها VAR بلکه بسیاری از پروژههای دیگر نیز با شکست مواجه خواهند شد.
در نهایت، موضوع VAR در فوتبال ایران به یک کلاف سردرگم تبدیل شده است. این فناوری که قرار بود به عدالت در داوری کمک کند، حالا به منبعی برای اختلاف و نارضایتی تبدیل شده است!
ارسال به دوستان
ارسال به دوستان
ادیب؛ پدیده نوظهور فوتبال ایران
اعجوبه پنالتیگیر
تیم فولاد خوزستان در جریان رقابتهای جام حذفی، با اتکا به یک دروازهبان جوان، نمایش درخشانی از خود برجا گذاشت. این تیم در مرحله یکشانزدهم نهایی به مصاف فولاد هرمزگان رفت؛ مسابقهای که پس از تساوی یک - یک در وقتهای قانونی و اضافه، به ضربات پنالتی کشیده شد و در آن، ادیب زارعی، دروازهبان ۲۰ ساله فولاد، قهرمان بیچون و چرای میدان بود؛ با مهار ۵ پنالتی؛ بله! درست میخوانید: ۵ پنالتی!
زارعی که پیش از این به عنوان گلر سوم تیم تراکتور شناخته میشد، در این فصل به فولاد خوزستان پیوست و برای این دیدار مهم، اعتماد کادر فنی را به دست آورد. او با نمایش استثنایی خود، ۵ ضربه پنالتی را مهار کرد و تیمش را به مرحله بعد جام حذفی رساند.
این عملکرد فوقالعاده، باعث شد نگاهها به تواناییهای این دروازهبان جوان جلب شود. زارعی در طول بازی نیز با واکنشهای سریع و هوشمندانه، چندین موقعیت خطرناک فولاد هرمزگان را خنثی کرد و نشان داد از آمادگی بالایی برخوردار است.
ادیب زارعی ثابت کرد میتواند به عنوان یکی از ستارههای آینده دروازهبانی ایران مطرح شود. عملکرد او در این دیدار تحسینبرانگیز بود.
عملکرد زارعی در این مسابقه، نهتنها او را به یکی از نامهای قابل توجه فوتبال ایران تبدیل کرده، بلکه بحثهایی را نیز درباره جایگاه او در ترکیب اصلی فولاد به وجود آورده است. برخی بر این باورند با ادامه این روند، زارعی میتواند جایگزین گلر خارجی فولاد در لیگ برتر شود و نقشی کلیدی در موفقیتهای آینده تیم ایفا کند. نمایش درخشان ادیب زارعی در این بازی، نمونهای از اهمیت اعتماد به استعدادهای جـوان در فوتبال ایران است. او نه تنها از نظر فنـی، بلکه از نظـر روحی نیز توانست در یک مسابقه حساس، بهترین عملکرد خود را ارائه دهد و به الگویی برای سایر بازیکنان جوان تبدیل
شود.
زارعی اکنون به عنوان یکی از امیدهای دروازهبانی ایران شناخته میشود و انتظار میرود در آینده، شاهد پیشرفتهای بیشتری از این بازیکن باشیم. این دروازهبان جوان، مسیر درخشانی پیش روی خود دارد و میتواند به یکی از نامهای ماندگار فوتبال ایران تبدیل شود.
ارسال به دوستان
انتقاد یک پیشکسوت از خیابانی
تیم ملی را هم مثل دهداری غیرمنصفانه نقد میکنید!
کاپیتان اسبق تیم ملی فوتبال گفت: جواد خیابانی همانطور که زندهیاد پرویز دهداری سرمربی اسبق تیم ملی را نقد کرد، تیم ملی را هم نقد میکند!
سیامک رحیمپور در گفتوگو با فارس درباره نقدهای جواد خیابانی درباره تیم ملی اظهار کرد: جواد خیابانی در مقطعی زندهیاد پرویز دهداری، سرمربی فقید تیم ملی را هم غیرمنصفانه و یکطرفه نقد کرد و تمام زحمات این مربی را که به معلم اخلاق هم مشهور است زیر سوال برد. او حرفهای حیرتانگیزی درباره پرویزخان دهداری زد. میگفت وقتی ۱۴ بازیکن علیه پرویز دهداری موضع گرفتهاند یعنی او مربی خوبی برای تیم ملی نبوده است! کاش خیابانی حداقل به برخی شاگردان دهداری اجازه دفاع کردن از این مربی را میداد و یکطرفه علیه او حرف نمیزد.
وی افزود: اکنون هم خیابانی همین کار را درباره تیم ملی، قلعهنویی و بازیکنانش انجام میدهد! او یکطرفه علیه کادر فنی و بازیکنان صحبت میکند، در حالی که بهتر است در رسانه ملی نقد منصفانه باشد و به طرف مقابل هم فرصت حرف زدن و دفاع از خودش داده شود نه اینکه با ادبیاتی ناپسند علیه تیم ملی کشورمان صحبت شود، آن هم تیمی که در کوران مسابقات است. کاش خیابانی با مربیان و بازیکنان تیم ملی حرف میزد و صحبتهای آنها را هم گوش میکرد.
کاپیتان اسبق تیم ملی با اشاره به دوران کیروش در تیم ملی گفت: در زمان سرمربیگری کارلوس کیروش هیچ وقت شاهد چنین نقدهای تند و تیزی علیه این سرمربی نبودیم در حالی که بهترین امکانات و بیشترین پول را هم دریافت کرد. انتقاد از تیم ملی تبدیل به چاقویی دولبه در فوتبال ما شده؛ اگر تیم ملی برنده شود نقد میکنند چرا زیبا بازی نمیکنیم! اگر نتیجه نگیریم میگویند چرا تیم ملی بد نتیجه میگیرد!؟ در حالی که باید قبول کنیم از نظر زیرساخت، امکانات و برنامهریزی هنوز مثل کشوری چون ژاپن نشدهایم که هم بازی زیبا انجام بدهیم و هم خوب نتیجه بگیریم.
بله! بازی تیم ملی در نیمههای دوم مقابل کرهشمالی و قرقیزستان جای نقد دارد ولی باید دفاع کادر فنی را هم شنید و خود کادر فنی هم دنبال علت این ضعف است. نباید با ادبیاتی ناپسند و یکطرفه تیم ملی را نقد کرد.
ارسال به دوستان
نگاه
دردسرهای تازه صهیونیستها
مهدی بختیاری: ۱۴ ماه از توفان الاقصی میگذرد و اسرائیل در ۲ جبهه جنوب (نوار غزه) و شمال (جنوب لبنان) درگیر یک جنگ تمامعیار است؛ جنگی که تاکنون منجر به شهادت 50 هزار انسان بیدفاع در این مناطق شده اما نتوانسته اهداف اصلی اعلامشده توسط مقامات صهیونیست را محقق کند. حالا با طولانی شدن جنگ، اسرائیل با دردسرهای جدیدی روبهرو است که در ادامه به برخی از آنها اشاره میشود. در عرصه بینالملل، صدور حکم جلب بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر و یوآو گالانت، وزیر سابق امنیت (جنگ) این رژیم توسط دیوان کیفری بینالمللی لاهه و همراهی بسیاری از کشورها - حتی کشورهای اروپا - با این حکم، بزرگترین رسوایی جهانی برای سران رژیم است که میزان جنایات آنها علیه بشریت حتی در تاریخ این رژیم نیز سابقه نداشته است. افکار عمومی دنیا حتی در کشورهای غرب البته ماههاست نسبت به جنایت صهیونیستها در نوار غزه واکنش نشان داده است اما حجم رذالت به قدری زیاد شده که دولتهای اتحادیه اروپایی هم دیگر نمیتوانند براحتی چشم خود را روی آن ببندند. در حوزه داخلی، اسرائیل نتوانسته اهدافی که پیش از شروع جنگ اعلام کرده بود را محقق سازد. مهمترین موضوعی که سران این رژیم بارها اعلام کرده و اصلا جنگ و ورود زمینی به نوار غزه را برای تحقق آن صورت دادند، آزادی اسرای اسرائیلی بود که 7 اکتبر 2023 به اسارت حماس و گروههای مقاومت فلسطینی درآمدند. با گذشت چند ماه از شروع این جنگ، نهتنها این اسرا آزاد نشدند بلکه دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی رژیم نتوانستند حتی یک نشانی از محل نگهداری 101 اسیر باقیمانده در دست حماس پیدا کنند. این ناکامی به حدی است که نخستوزیر صهیونیستها مجبور شد اقدام به تعیین جایزه برای بازگرداندن اسرا کند. این در حالی است که همچنان شاهد تظاهرات گسترده و مخالفتهای وسیع با دولت نتانیاهو در سرزمینهای اشغالی با میانداری خانوادههای اسرای صهیونیست هستیم. در میدان نیز اوضاع مطلوب صهیونیستها نیست. ارتش اسرائیل با یک هدف اصلی وارد جنوب لبنان شد و آن هم بازگرداندن امنیت به مناطق شمال سرزمینهای اشغالی بود که سکنه غاصب آن در پی حملات مستمر حزبالله مجبور به ترک منطقه شدهاند. اما ورود به جنوب لبنان نهتنها امنیت را به شمال فلسطین اشغالی برنگرداند، بلکه حالا اسرائیل با مساله بزرگتری یعنی ناامن شدن شهرهای بزرگی نظیر حیفا و تلآویو هم روبهرو شده است.
در جنوب لبنان هم اوضاع طوری که صهیونیستها پیشبینی میکردند پیش نرفته است. در جنگ 33 روزه سال 2006 ارتش اسرائیل ظرف 2 هفته به جنوب نبطیه و کرانه رودخانه لیتانی رسید اما الان با گذشت بیش از 50 روز از آغاز نبرد در جنوب لبنان، آن هم با مشارکت 5 لشکر، حتی موفق به تثبیت در یک روستای مرزی هم نشده است.
در طرف مقابل، حزبالله لبنان طی هفتههای اخیر پس از بمباران شدید ضاحیه توسط جنگندههای اسرائیلی، تغییراتی در حملات خود داد و برای نخستینبار شهر مهم حیفا در شمال سرزمینهای اشغالی را هدف گرفت.
بسیاری معتقدند حزبالله در حال پیشبرد راهبرد حیفا در برابر ضاحیه و تلآویو در برابر بیروت است. بویژه اینکه حالا موشکهای حزبالله به تلآویو نیز رسیده و ناامنی در مناطق شمال سرزمینهای اشغالی در حال گسترش است.
برای رسیدن به این هدف، حزبالله اخیراً برای نخستین بار از موشکهای پیشرفته فاتح 110 خود استفاده کرد و طی روزهای گذشته نیز باز برای نخستین بار موشکهای کروز خود را به میدان آورد.
حزبالله لبنان اگر چه در هفتههای اخیر با از دست دادن تعداد زیادی از فرماندهان و رهبران خود نظیر شهیدان آیتالله سیدحسن نصرالله، علامه سیدهاشم صفیالدین، شیخ نبیل قاووق، سیدفؤاد شکر، ابراهیم عقیل و دیگران خسارات بزرگی دیده است اما همان طور که پیشبینی میشد، با تدابیری که سران حزب در گذشته اتخاذ کرده بودند، بلافاصله بعد از یک شوک 3-2 روزه، حزبالله با بازیابی و احیای خود، به روند پیشینش برگشت و در این میان نمیتوان از نقش راهبری و هدایت مدبرانه مهندس شیخنعیم قاسم، دبیرکل جدید حزبالله غافل ماند.
به نظر میرسد راهبرد حزبالله در مقابله با تهاجمات اسرائیل که همیشه مبتنی بر صبر و پیشرفت قدم به قدم بوده، این بار نیز به همان شکل و سیاق در حال انجام است.
در حالی که اسرائیل در درون خودش با مشکلات زیادی از جمله تامین نیروی جنگنده مواجه شده، تازه موتور حزبالله روشن شده است.
با ادامه این روند، در روزهای آینده باید شاهد عوض شدن معادله وحشت در میدان جنگ باشیم؛ معادلهای که کفه آن به نفع مقاومت - چه در لبنان و چه در غزه - سنگینی خواهد کرد.
ارسال به دوستان
دیدگاه
بازتعریف منظومه مقاومت در منطقه
محمدحسین مهدویزادگان: هادت «سید مقاومت» و دیگر رهبران و فرماندهان غیور مقاومت لبنان و فلسطین مانند «سیدهاشم صفیالدین، یحیی سنوار و اسماعیل هنیه»، مولد نگرانیهای زیادی در میان طرفداران گفتمان مقاومت بود. زمانی که اخبار شهادت مظلومانه حماسهسازان مسیر آزادی قدس شریف به افکار عمومی منطقه و جهان اسلام مخابره شد، برخی طرفداران گفتمان مقاومت بهطور طبیعی و ناخواسته تحت تاثیر القائات جبهه رسانهای، سیاسی و تبلیغاتی دشمنان در قبال فرامتن نبرد کنونی در منطقه قرار گرفته و سرنوشت جبهه مقاومت، تبدیل به یک نقطه ابهام پررنگ در ذهن و ضمیر آنها شد. اما اکنون معادله به گونهای دیگر رقم خورده است: حزبالله لبنان نهتنها در نبرد زمینی (پس از ترور ناجوانمردانه آیتالله شهید سیدحسن نصرالله) اجازه پیشروی صهیونیستها در جنوب این کشور را نداده، بلکه با دبیرکلی حجتالاسلاموالمسلمین مهندس «شیخ نعیم قاسم» قاطعانه با دهها کمین و عملیات ترکیبی، صدها کشته و زخمی روی دستان نامبارک رژیم نامشروع صهیونیستی گذاشته است. از مرکزیترین منطقه شهری در تلآویو تا دورافتادهترین شهرکها از پایتخت اراضی اشغالی، به صورت موردی یا مکرر توسط موشکهای حزبالله هدف قرار داده شده و حتی پایگاه ویژه و فوق امنیتی تیپ گولانی در عکا نیز از تیررس پهپادهای مقاومت لبنان در امان نمانده است. حزبالله پس از شهادت رهبران خود، یک گزاره را نه در قالب بیانیه و ادعا، بلکه در میدان نبرد به اثبات دوستان و دشمنان مقاومت رسانده است: مقاومت لبنان در هر زمان، به هر نقطهای در اراضی اشغالی دسترسی دارد و حتی استقرار سامانه فوقپیشرفته آمریکایی تاد نیز قدرت رهگیری عملیات پهپادی - موشکی پیچیده حزبالله را نخواهد داشت. این قاعده، خود را در مذاکرات آتشبس غزه و لبنان نیز نشان داده است. حماس پس از شهادت یحیی سنوار نهتنها از مطالبات کلان و خطوط قرمز خود در مذاکرات قاهره و دوحه کوتاه نیامده، بلکه خطکشی پررنگتری نسبت به این موارد انجام داده است. مقاومت اسلامی فلسطین کماکان تاکید دارد حتی یک نظامی صهیونیست حق حضور در محورهای نتساریم و فیلادلفی را پس از انعقاد پیمان آتشبس ندارد. از سوی دیگر، حماس و جهاد اسلامی هر ۲ متفقالقول هستند آمریکا و رژیم اشغالگر قدس در شرایطی قرار ندارند که درباره نحوه و مکانیزم آزادی اسرای صهیونیست در نوار غزه برای طرف فلسطینی تعیینتکلیف کنند. مقامات ارشد حماس طی روزهای اخیر تاکید کردند اساسا بر سر آتشبس موقت و تضمینناپذیر، با طرف مقابل معامله یا مصالحه نخواهند کرد. حزبالله لبنان نیز مکانیزمهای نظارتی ادعایی آمریکا و غرب درباره آتشبس احتمالی با بیروت را به صورتی دقیق و حقوقی به چالش کشیده و کماکان خلع سلاح مقاومت را خط قرمز خود تلقی میکند. صورت مساله گویاست: جبهه مقاومت بهرغم شهدایی که در طول ۱۴ ماه اخیر تقدیم قدس شریف و آزادی آن کرده است، در سطوح رهبری سیاسی، قدرت نظامی و صلابت امنیتی، خود را با سرعتی مثالزدنی و محیرالعقولتر از حد تصور غرب و رژیم اشغالگر قدس بازسازی کرده است.
از این پدیده آشکار، باید تحت عنوان بازتعریف فوری منظومه مقاومت در یکی از حساسترین برهههای حیات منطقه یاد کرد. انجام این منظومه، اگرچه آسان نبوده اما رزمندگان عرصه مقاومت آن را امکانپذیر ساختند. بسیاری از استراتژیستهای غربی و صهیونیست اذعان کردهاند هزینههای ناشی از شهادت نصرالله و سنوار برای رژیم کودککش صهیونیستی بهمراتب نسبت به فوایدی که تلآویو از این اقدامات تروریستی پیشبینی کرده بود، بیشتر است. برهم ریختن توازن هزینه/ فایده در قبال صحنهای پیچیده مانند جنگ، معنایی جز شکست و تباهی برای تلآویو نداشته و در آینده نیز نخواهد داشت. حزبالله و حماس، به همراه انصارالله یمن، حشدالشعبی عراق و جمهوری اسلامی ایران به عنوان نقطه ثقل جبهه مقاومت، طی ماههای اخیر ۲ اقدام اساسی انجام دادهاند:
1- موازنه ترسیمشده از سوی تلآویو و واشنگتن در قبال جنگ غزه و لبنان را برهم زده و نسبت اجزا و مؤلفههای آن را دگرگون کردهاند.
۲- پس از ابطال مدل عملیاتی - راهبردی دشمن در جنگ، اکنون در مرحلهای جدید تحت عنوان موازنهسازی قرار گرفتهاند.
جریان مقاومت، مقتدرانه به مخاطبان خاص و عام تحولات جنگ غزه و لبنان اثبات کرد هرگز اجازه تبدیل شدن خود به یک «تابع» را نداده و بالعکس، نقش خود را در کسوت یک «جریانساز» در غرب آسیا تعریف کرده است. برای رزمندگان مقاومت و طرفداران این گفتمان، اساسا اهمیتی ندارد دشمن صهیونیست و حامیان غربی آن تا چه اندازهای این گزاره حقیقی و ملموس را درک کنند! مقاومت در حال پیشبرد نقشه راه خلاقانه و استراتژیک خود در منطقه و نظام بینالملل است. منظومه مقاومت با روابط علی - معلولی نهفته و آشکاری که در آن وجود دارد، روزبهروز جلوه بیشتری در معادلات جهانی پیدا خواهد کرد.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|