|
ارسال به دوستان
اخبار
برج میلاد خانه چهلوسومین جشنواره فیلم فجر شد
برج میلاد تهران به عنوان خانه اصلی چهلوسومین جشنواره فیلم فجر انتخاب شد. طبق تفاهمنامه سازمان سینمایی و سازمان فرهنگی - هنری شهرداری تهران، مرکز همایشهای برج میلاد تهران به عنوان مقر اصلی چهل و سومین جشنواره فیلم فجر، میزبان اهالی رسانه و صاحبان آثار خواهد بود. همچنین بر اساس این توافقنامه، همه ظرفیت پردیس سینمایی ملت و پردیس سینمایی باغ کتاب نیز در اختیار جشنواره فیلم فجر قرار میگیرد. برج میلاد تهران میزبان دوره چهلودوم جشنواره فیلم فجر نیز بود. چهلوسومین جشنواره فیلم فجر ۱۲ تا ۲۲ بهمن به دبیری منوچهر شاهسواری برگزار خواهد شد.
***
2 انتصاب وزیر ارشاد در حوزه کتاب
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در 2 حکم جداگانه دبیران علمی 2 جایزه کتاب را معرفی کرد. بر این اساس سیدعباس صالحی، حجتالاسلام والمسلمین حمید پارسانیا را به عنوان دبیر علمی چهلودومین دوره جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی ایران معرفی کرد. همچنین وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در حکمی محمدباقر خرمشاد را به عنوان دبیر علمی سیودومین جایزه جهانی کتاب سال جمهوری اسلامی ایران منصوب کرد.
***
تولید قطعه موسیقی «سه جزیره» در صداوسیمای خلیجفارس
قطعه موسیقی «سه جزیره» در واحد شعر و موسیقی صداوسیمای مرکز خلیج فارس تولید شد. اثر موسیقی «سه جزیره» بر اساس شعری از مجید ذاکری، آهنگسازی مهدی آرامباش، تنظیم صابر آرامباش و خوانندگی علیرضا بابایی تولید شده است. این قطعه در ساختار پاپ جنوبی به مدت 3 دقیقه در واحد شعر و موسیقی تولیدشده و آماده پخش از شبکههای استانی و سراسری است.
***
بزرگداشتی برای مسعود کیمیایی به بهانه «قیصر»
بزرگداشت مسعود کیمیایی همزمان با پنجاه و پنجمین سالگرد نخستین نمایش عمومی فیلم ماندگار «قیصر» به همت کانون کارگردانان سینمای ایران برگزار میشود. به گزارش ایسنا، این برنامه دوشنبه ۱۰ دی در فرهنگسرای نیاوران برگزار خواهد شد. دانش اقباشاوی، دبیر کانون کارگردانان سینمای ایران درباره دلایل برگزاری این برنامه به ایسنا توضیح داد: در ادامه برنامههای بزرگداشت کارگردانان سینمای ایران، سال ۱۴۰۳ پس از گرامیداشت یاد و خاطره داریوش مهرجویی عزیز و همسر هنرمندش، به همت کانون کارگردانان مقرر شده بود برای جناب آقای کیمیایی نیز بزرگداشتی برگزار کنیم. وی خاطرنشان کرد: پس از همفکری در هیات مدیره کانون کارگردانان سینمای ایران به این نتیجه رسیدیم از آنجا که نخستین نمایش عمومی فیلم ماندگار «قیصر» در تاریخ ۱۰ دی ۱۳۴۸ بوده و در واقع ۱۰ دی ۱۴۰۳ پنجاهوپنجمین سالگرد نخستین نمایش عمومی «قیصر» است، از این تقارن مبارک استفاده و مراسم بزرگداشت این فیلمساز جریانساز را با حضور خود ایشان، همکاران و یارانشان، در این روز برگزار کنیم.
***
«یسبحون» 18 روایت از ۱۸ نویسنده در باب قرآن
«یسبحون؛ هجده روایت از قرآن» به کوشش ابراهیم اکبریدیزگاه در انتشارات سوره مهر به چاپ رسید و راهی بازار نشر شد. این کتاب روایت 18 نویسنده از مواجهات و تاملاتشان با قرآن است که در روایتهای خود تعریف و توصیف کردهاند از قرآن چه اثری پذیرفتهاند. «یسبحون» به ارائه نگاهی نو به مضامین و آموزههای قرآن کریم از زاویه دید نویسندگان معاصر میپردازد و تلاش دارد پیوند میان زندگی روزمره و مفاهیم قرآنی را به مخاطبان نشان دهد. «در جستوجوی آرامش از دسترفته» مسعود اسماعیلی، «آغوش» ابراهیم اکبریدیزگاه، «چیزی بود شبیه زلزله» خدیجه خانی، «قسم روشنت میان نور و رنگ» زینب خزایی، «مومنی که من نیستم» عذراسادات رهنمایی، «قهوه خوردن در آسمان» زهره دلجو، «دیالوگ» محمدرضا زروندی، «مشت موسی و تفسیر حاج بابا» مصطفی سلیمانی، «هذا فراق بینی و بینک» محمد سوری، «شناوری» کمیل سوهانی، «روایت تشکیلات قرآنی» علیرضا شاهسونی، «نقطه کنار یاسین» زهره شکراللهی، «کنج پستوها» لیلا شمس، «شوهران قرآنی» فرشته شیخالاسلام، «ماجرای حاشیهنگاری قرآن کوچک جلد قهوهای و خردهروایتهایش در باب انسان» یوسف شیخی، «سنگفرش» سیدجمال عود سیمین، «آدمها دیر به دیر میمردند» توران قربانی صادق و «در خدمت قرآن» حسین نقوی، عناوین و راویان «یسبحون» هستند.
***
رونمایی سردیس ناصر هوشمندوزیری در خانه هنرمندان
آیین نکوداشت و رونمایی از سردیس ناصر هوشمندوزیری، مجسمهساز فقید و موسس غارموزه وزیری به همت انجمن همگرایی مواریث تمدن ایرانی، نادر کریمیان سردشتی عضو هیات علمی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری، با مدیریت راما هوشمند وزیری و به دبیری داوود میریآتشگاه سهشنبه (فردا) برگزار خواهد شد. انجمن هنرمندان مجسمهساز ایران، بنیاد فرهنگی هنری رودکی، گروه حفاظت ایکوم (کمیته ملی موزههای ایران)، وزارت میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری، موسسه هنرمندان پیشکسوت ایران و سازمان حفاظت محیطزیست در اجرای این آیین همکاری دارند. آثار مشهور زندهیاد هوشمندوزیری در پارکهای جمشیدیه، ساعی، ملت و پردیسان تهران، باراجین قزوین، قلعه فلکالافلاک، موزه رختشویخانه زنجان و لالجین همدان به یادگار مانده است.
ارسال به دوستان
نگاهی به برنامههای تلویزیون در یلدای امسال ومقایسه آن با عملکرد سیما در 2 سال گذشته
خوب بود؟
از آنجا که یلدای سال ۱۴۰۳ با روز مادر یکی دو روز فاصله داشت، به نوعی میتوان گفت امسال حال و هوای این آیین باستانی مقداری طولانیتر از آن شد که منحصر در یک شب خاص بماند و لااقل 3-2 شب با معجونی از روز مادر و روز زن و شب چله گذشت. طبیعتا این وضعیت به سازوکار برنامهسازی تلویزیون در این ایام هم جهتدهیهایی کرد؛ چنانکه نه تنها ویژهبرنامههای یلدایی دیگر یکشبه نبود، بلکه حتی عباراتی مثل «یلدای مادرانه» یا «خونه مادری» هم به یکی از برچسبهای اصلی و عنوانبندیهای کلیدی در برنامههای امسال صداوسیما تبدیل شد و حضور زنان و مادران در برنامههای متعدد تلویزیونی نمود ویژهای داشت.
اگر از این تم مادرانه که اتفاقا با ذات آیین یلدا همخوانی محسوسی هم دارد بگذریم، باقی چیزها در برنامههای امسال تلویزیون نه خرق عادت بود و نه افت خاصی نسبت به سالهای اخیر داشت و شاید بشود یلدای 1403تلویزیون را معدل و میانگینی از آنچه در ۲ سال قبل دیده شد، دانست.
یلدای ۱۴۰۱ همزمان بود با ناآرامیهای اجتماعی که حضور بعضی هنرمندان را در شبکههای صداوسیما کمرنگ کرده بود و از آن سو مدیران تلویزیون هم تمایل چندانی به استفاده از چهرههای مطرح قبلی نداشتند و بیشتر میخواستند افراد جدید و کمتر شناختهشده را امتحان کنند. این رویکرد البته اگر به صورت صبورانه، بطئی و با برنامهریزی منسجم پیگیری میشد، میتوانست به یک تحول نسلی در دنیای شهرت منتهی شود اما به یکباره نمیشد جای آدمهای جاافتاده قبلی را با چهرههای جدید پر کرد. به هر حال بعد از انتقاداتی که به این وضع شد، رویکرد جبرانی تلویزیون در سال ۱۴۰۲ به حضور کمسابقه و پررنگ سلبریتیها و حتی اینفلوئنسرهای شبکههای اجتماعی در تلویزیون منجر شد که از جمله آنها میشود به حسن ریوندی، صادق بوقی و نوجوانی اشاره کرد که با تکیهکلام «واگعیه یا کیکه؟» شناخته میشد. جالب آنکه بعضی از این چهرهها در بیش از یک شبکه سیما حاضر شدند. همانطور که تلویزیون برای جایگزینی چهرههای جدید با ستارههای مشهور در یلدای 1401 مورد نقد قرار گرفت، این بار در یلدای 1402هم بابت چرخش ناگهانی مدیران سیما از مواضع قبلیشان انتقاداتی مطرح شد. شاید حاصلجمع همین انتقادات بود که چینش برنامههای امسال را از لحاظ نوع حضور چهرههای مشهور به میانگینی از آنچه در یلدای 2 سال قبل گذشته بود رساند. امسال برخلاف یلدای 1401چهرهها هم آمده بودند اما نه مثل سال 1402 دستور کار هم در اکثر برنامهها این بود که یکی دو مجری تلویزیونی میزبان تعداد زیادی از افرادی میشدند که بعضیشان چهرههای مطرح هنری یا ورزشی بودند و بعضیهای دیگر افراد مهم، موثر یا موفقی به حساب میآمدند که لزوما شهرت رسانهای نداشتند. مثلا خانم «مریم رزاقیآذر» که به عنوان برترین پزشک غدد کودکان جهان انتخاب شده، در برنامه یلدای شبکه ۳ حاضر شد و ماجرای اخراجش از یک کنفرانس پزشکی در امارات را به دلیل اعتراضی که نسبت به واژه جعلی خلیج عربی کرده بود تعریف کرد. این در حالی بود که اکثر مخاطبان ایرانی برای اولینبار با چنین شخصیتی آشنا میشدند و در همین برنامه، چهرههای دیگری هم حاضر شدند که بارها در رسانههای مختلف دیده شده بودند و سیمای جاافتاده و مشهوری داشتند. تلویزیون از لحاظ هدفگیری مخاطبانش امسال تنوع را در دستور کارش دیده بود و مثلاً برنامههایی بودند که مناسب علاقهمندان شعر، موسیقی سنتی و حتی سینمای حرفهای طراحی شدند اما فارغ از میهمانها و دکورها و بعضی صحبتهای تخصصی که در هر برنامه طرح میشد، فرم برنامهسازی تقریبا در تمام موارد یکسان بود و تمام آنها دورهمیهایی بود که با میانجیگری یک مجری و گپوگفت و شوخی و سرخوشی میهمانها با همدیگر برگزار میشد. این قبیل برنامهها را طی سالهای اخیر در ایامی غیر از شب یلدا هم به وفور میشود در شبکههای مختلف سیما دید و از این لحاظ تلویزیون چندان نتوانست تفاوت خاصی بین یلدا و باقی شبهای سال برقرار کند. استودیوهای بزرگ و باشکوه و پرنور که مجریها و میهمانان برای دیده شدن و به چشم آمدن در میان زرق و برق آنها باید با صدای بلند و هیجانزده صحبت کنند و حرکات فیزیکی درشتی داشته باشند، حتی در عادیترین برنامههای سرگرمی تلویزیون مثل مسابقات خیاطی و چیزهایی از این قبیل هم در تمام روزهای سال وجود دارد و به نظر میرسد برای جذب مخاطب امروز که انبوه محتواهای مجازی او را ناشکیبا و زودگذر کرده، به خلاقیت بیشتری نیاز است. یلدای امسال در تلویزیون ایران چند حاشیه داشت و چند نقطه دیدنی و سرگرمکننده. ایرادها البته همگی به اشتباهات عوامل برنامهها یا میهمانانشان برمیگشت و به همین سیاق، بخشهای جذاب و سرگرمکننده هم شیرینکاری عوامل برنامهها یا میهمانانشان بود و در بخش مدیریتی و سیاستگذاری کلان، یک یلدای آرام و عادی بر تلویزیون گذشت. در ادامه ضمن مروری کلی بر برنامههای تلویزیون در یلدای امسال، به بعضی حواشی مهم و نقدهای عمومی نسبت به برنامهها هم اشارههایی شده است.
* یلدایی با شعر و اشک و مادرانگی
شبکه اول سیما با ویژهبرنامه «ایران دوستداشتنی» یلدای امسال را برگزار کرد که در آن برخلاف سایر مناسبتها اینبار تنها با یک مجری روی آنتن رفت و پخش آن هم یک شب دیرتر از ویژهبرنامههای سایر شبکهها آغاز شد. مجری برنامه اسماعیل آذر بود که حضور او فضا را تا حد زیادی سنگین و رسمی میکرد و به علاوه خواهناخواه فضای مشاعره به برنامه میداد. اسماعیل آذر در ویژهبرنامه یلدایی «حافظیه» که از شبکه نسیم پخش میشد هم روی آنتن رفت و سانسور چهره ۲ دختربچهای که در مشاعره این برنامه شرکت کرده بودند، حاشیههایی به وجود آورد. شبکه ۲ با همان مجریهایی که برنامههای روتین آن را اجرا میکنند کارش را در شب یلدا هم به پیش برد و المیرا شریفیمقدم و وحید رونقی که مجریان «صبحانه ایرانی» هستند، بخشی از این برنامه را اجرا کردند و محیا اسناوندی، محسن آزادی و قدسیه صالحی که مجریان برنامه «عصر خانواده» هستند، بخشی دیگر را. قسمت دیگری از برنامه هم با اجرای حامد عسگری روی آنتن رفت که او هم در شبکه ۲ برنامه اجرا میکند.
شبکه ۳ برنامه یلدایی خود را از چهارشنبه ۲۸ آذر تحت عنوان «یلدای مادرانه» شروع کرد که البته قبل از شروع این برنامه، یک حاشیه عمدی آن را در صدر خبرها قرار داده بود. در چند روز منتهی به زمستان امسال، پخش ویدئویی از خوانندگی مهران مدیری و علی زندوکیلی به عنوان تیتراژ این برنامه، به نخستین و اصلیترین حاشیه یلدایی تلویزیون تبدیل شده بود اما این تیتراژ در نهایت پخش نشد. اجرای برنامه یلدایی شبکه ۳ را ایمان قیاسی بر عهده داشت. این بار به جای یوسف تیموری که در بعضی اعیاد و ویژهبرنامههای شبکه ۳ حضور داشت، از بهمن هاشمی استفاده شد که به سهم خود سعی میکرد از جدیت در اجرای قیاسی بکاهد. تمرکز اصلی این برنامه روی مادران بود و طیف متنوعی از میهمانان که از چهرههای هنری و ورزشی تا افراد معتبر اما غیررسانهای در آنها حضور داشتند، جزو میهمانان این برنامه بودند.
شبکه 4 هم به مناسبت یلدا ویژهبرنامه «سرزمین شعر» را از ۲۸ آذر با اجرای امیرحسین مدرس روی آنتن فرستاد و چهرههای مطرحی در حوزه ادبیات موسیقی و خوشنویسی از جمله یوسفعلی میرشکاک، محمدعلی مجاهدی، علی موسویگرمارودی، ناصر فیض، علیمحمد مؤدب و علیرضا قزوه در آن حضور داشتند. این برنامه یلدایی در حقیقت پیشدرآمدی بر آغاز فصل سوم مسابقه سرزمین شعر بود و به نظر میرسید با وجود چنین برنامهای در شبکه 4، نیازی به برنامههای شاعرانه شبکههای یک و نسیم برای شب یلدا نباشد. شبکه 5 سیما هم برنامهای روی آنتن فرستاد به اسم «یلدا» که در بخشی از آن سامان گوران به همراه مادرش روی آنتن تلویزیون آمد و از علیرضا حقیقی، فوتبالیست ایرانی عاجزانه درخواست کرد نسبت به شکایتش صرفنظر کند تا او به زندان نرود. شکایت حقیقی از گوران بابت اتهام پرداخت پول در ازای پیوستن به تیم ملی بود که منجر به صدور حکم ۹۱ روز زندان برای سامان گوران شد اما علیرضا حقیقی هم در قبال اتفاقات این برنامه هیچ واکنشی نشان نداد. در باقی شبکههای تلویزیون هم تقریبا همان روندی که در ۵ شبکه اصلی پیگیری شده بود، تقلید شد و از این بابت نسبت به کار بعضی شبکهها از جمله نسیم که کارویژه اصلی آنها سرگرمی است، انتقاداتی به وجود آمد. گذشته از اینها به طور کلیتر یکی از نقدهای پرتکراری که نسبت به بسیاری از برنامهها و دورهمیهای یلدای 1403 تلویزیون در این ایام دیده شد، مربوط به فضای غمگین بخشی از برنامهها و تلاش مجریان و طراحان برنامه برای اشک گرفتن از میهمان یا مخاطبانشان بود. این نقد به طور مثال نسبت به حامد عسگری که بخشی از برنامه یلدایی شبکه 2 را اجرا میکرد مطرح شد اما موردی که در شبکه ۳ رخ داد، نمونهای پررنگتر و بحثبرانگیزتر بود. روز ۲۹ آذرماه در بخشی از برنامه «یلدای مادرانه» که توسط ایمان قیاسی اجرا میشود، مادر زندهیاد مهرداد میناوند را همراه با بازیکنان همدورهایاش مثل خداداد عزیزی، رضا شاهرودی، علیرضا منصوریان، سیروس دینمحمدی و ابراهیم تهامی به استودیو دعوت کرده بودند و علیرضا منصوریان و خداداد عزیزی با تعریف کردن خاطراتی از کودکی و زمان فوتبال مهرداد، فضایی صمیمی و دلنشین ایجاد کرده بودند که ناگهان ایمان قیاسی اعلام کرد میخواهیم آهنگی از مهرداد میناوند که اتفاقا برای مادرش خوانده را پخش کنیم. پخش آهنگ شروع شد و دوربین بر روی چهره مادر میناوند متمرکز ماند تا ببیند چه اتفاقی رخ میدهد و همچنان که قابل حدس بود، غم بر چهره این مادر داغدار نشست، بغض کرد و بغضش شکست و البته همچنان دوربین روی صورت او نما را بسته بود تا جایی که خود قیاسی متوجه وضعیت شد و گفت آهنگ را قطع کنید.
شبیه این اتفاق را امسال البته با درجاتی کمتر در چند برنامه دیگر تلویزیونی هم میشد دید؛ گو اینکه مجریان تلویزیون و طراحان برنامهها به اشتباه تصور میکنند هر قدر شوک احساسی را نسبت به میهمانشان بالاتر ببرند و مثلا بتوانند جلوی دوربین زنده از او اشک بیشتری بگیرند، موفقتر عمل کردهاند. این اتفاق بویژه وقتی در برخورد با میهمانان غیررسانهای رخ میدهد، نه تنها آن میهمان، بلکه مخاطبان را هم بشدت آزار میدهد.
ارسال به دوستان
نگاه
تروریست برابر رسانه حامی ترور نشست!
مهدی گرگانی: از زمان سقوط حکومت بشار اسد در سوریه و آغاز حاکمیت تروریستهای تحریرالشام بر دمشق، رسانههای غرب در حال سبقت گرفتن از یکدیگر برای مصاحبه با ابومحمد جولانی، سرکرده تحریرالشام که هماکنون قدرت را در دمشق در دست دارد، هستند. درباره استراتژی کشورهای غربی و رسانههای جریان اصلی غرب در برخورد با تحولات جدید در سوریه نکات قابل تاملی وجود دارد.
1- گروهک تحریرالشام از سالها قبل از سوی آمریکا و اتحادیه اروپایی در لیست گروههای تروریستی قرار دارد. پلیس فدرال آمریکا حتی برای دریافت هر گونه اطلاعاتی از جولانی در ادلب جایزه هنگفت ۱۰ میلیون دلاری تعیین کرده بود. با این حال به محض سقوط بشار اسد و کنترل دمشق از سوی تروریستها، به یکباره مواضع آنها در برابر این گروهک تروریستی 180 درجه تغییر کرد. وزارت خارجه آمریکا بلافاصله اعلام کرد گزینه خارج کردن جولانی از لیست سیاه خود را مورد بررسی قرار خواهد داد و باربارا لیف، مقام ارشد وزارت خارجه این کشور بعد از دیدار با وی و مقامات تحریرالشام در دمشق، اعلام کرد واشنگتن تصمیم دارد جولانی را از لیست تروریسم خود حذف کند!
در شرایطی که تروریستهای تحریرالشام طی سالهای گذشته جنایات زیادی در سوریه مرتکب شدهاند، حمایت عجولانه آمریکا و اروپا از این گروهک نشاندهنده ساختوپاخت قدرتهای خارجی برای به قدرت رساندن یک گروه تروریست دیگر در منطقه در راستای توطئهها و نقشههای شوم غرب به رهبری آمریکا در منطقه غرب آسیا با همدستی ترکیه و کشورهای عربی هستند.
2-در این چارچوب بازسازی چهره تحریرالشام، تغییر هویت یا به قول غربیها ریبرندینگ (REBRANDING) تحریرالشام از همان ابتدا در دستور کار قرار گرفت و رسانههای غرب با ترتیب دادن مصاحبههای زنجیرهای با جولانی در حال سفیدشویی و بازآرایی چهره وی و نشان دادن یک چهره ملایم و مترقی از این تروریستها هستند.
رسانه سلطنتی دربار انگلیس هم که سابقه درخشانی(!) در حمایت از تروریسم دارد، جدیدترین رسانه غربی است که با جولانی مصاحبه کرده است. بیبیسی از آغاز بحران سوریه در سال 2011 ، همه گروههای شبهنظامی را که در سوریه با ارتش سوریه در نبرد بودند «مسلحان ضداسد» خوانده است و درباره آنها، حتی برای جبههالنصره و تحریرالشام که از زیرشاخههای گروه تروریستی القاعده هستند، از به کار بردن واژه تروریست خودداری کرده است.
در این مصاحبه بیبیسی با طراحی سوالهای حسابشده تلاش میکند جولانی را یک فرد دموکرات و حامی تفکرات مردمسالارانه نشان دهد. «جرمی بوئن» مجری بیبیسی در بخشی از این مصاحبه از جولانی میپرسد: آیا اظهارات شما درباره انتخابات به این معنی است که شما به دنبال دموکراسی در سوریه هستید؟ و جولانی هم خیلی کلی و مبهم پاسخ میدهد: «بله! رای حقالناس است».
این در حالی است که تحریرالشام به یکباره از مریخ ظهور نکرده و سابقه حکومت آنها در ادلب گویای همه چیز است. در چند هفته اخیر رسانههای غرب همواره تلاش کردهاند از سابقه تحریرالشام و ریشههای آن چیزی به افکار عمومی جهان نگویند و سانسورهای حسابشدهای را درباره گذشته جولانی و تحریرالشام در دستور کار خود قرار دادند.
«مارکو وینچنزو» تحلیلگر سیاست بینالملل در این زمینه میگوید: تحریرالشام در مدت اخیر مدام شعار داده سعی در میانهروی سیاسی و توجه به خواستههای اقلیتها دارد. با این حال، باید توجه داشته باشیم تحریرالشام پیشتر جنس حکمرانی خود را در استان ادلب به نمایش گذاشته و نشانهای از این شعارها را بروز نداده است.
در بخشی دیگری از مصاحبه، خبرنگار بیبیسی میگوید: «افکار عمومی جهان معتقد است جولانی میخواهد سوریه را به افغانستان دیگری تبدیل کند». جولانی هم مجددا بدون هرگونه توضیح شفافی میگوید: «سوریه با افغانستان متفاوت است!» خبرنگار بیبیسی هم به هیچ وجه با او وارد چالش نمیشود. این نشان میدهد بیبیسی در حال نمایش این موضوع است که همین که سوریه به افغانستان دیگری تبدیل نشود به خودی خود یک پیروزی بزرگ است. واقعیت اما این است تروریستهای تحریرالشام که هیچ سابقه سیاسی و حزبی نداشته و ندارند بهمراتب خطرناکتر از طالبان هستند که دستکم سالها قبل از دوره اخیر در افغانستان حکومت کرده بودند.
3- سوریه یک بار دیگر توخالی بودن ادعاها و شعارهای حقوق بشری کشورهای غرب را آشکار ساخت و نشان داد هر جا منافع آمریکا و اروپا ایجاب کند، میتوان یکشبه یک تروریست القاعدهای/ داعشی را به یک چهره حامی دموکراسی تغییر داد و برایش یک هویت جدید ساخت.
آنتونی بلینکن، وزیر خارجه آمریکا گفته اظهارات مثبتی از جولانی شنیدهایم. اورزولا فندرلاین، رئیس کمیسیون اروپا نیز گفته اقدامات امیدبخشی از سوی حاکمیت جدید سوریه انجام شده و منتظریم تا سوالها و ابهامات بعدی ما پاسخ داده شود.
به نظر میرسد رقابت شدیدی میان کشورهای غرب و رسانههای وابسته به آنها برای تطهیر گروهکهای تروریستی حاکم بر دمشق ایجاد شده است؛ تروریستهایی که سرکرده آنها زمانی زیر نظر ابوبکر بغدادی در عراق به دنبال تاسیس خلافت اسلامی بود و اکنون به دنبال ایجاد دموکراسی مورد نظر آمریکا، اروپا و ترکیه در سوریه است!
ارسال به دوستان
یادداشت روز
رهبری چگونه به وضعیت مینگرند؟
جعفر حسنخانی: سرعت و شدت تحولات منطقه موجب آشفتگی تحلیلی و سردرگمی بسیاری شده است. بعد از ماجرای سوریه و تغییر در معادلات منطقه، برخی به عادینمایی وضعیت رو آوردهاند، برخی سر در گریبان ترس بردهاند، برخی نیز همصدا با دشمن، وضعیت را پیروزی دشمن و شکست محور مقاومت نامیدهاند. حال سوالی که مطرح است این است که آیتالله خامنهای رهبر فرزانه انقلاب اسلامی، چگونه به وضعیت نگاه میکنند؟ شاید بتوان موارد پیش رو را بخشی از اصول تحلیلی آیتالله خامنهای دانست؛ اصولی که میتواند هر ناظر سیاسی را در درک بهتر از پدیدههای سیاسی کمک کند.
1- درک مرحلهای و روندی از وضعیت به جای گیر کردن در تله اکنون: آیتالله خامنهای مواجهه ایران با دشمنانش را محدود به یک فضا و زمان نمیبینند. ایشان از مواجهه ایران و دشمنی که استکبار و استعمار میخوانند و تعین آن را «آمریکا» میبینند، درک تاریخمندانه و آیندهنگرانه دارند. این مواجهه و نبرد گذشته دارد و آینده. یک روند است. تحولات اخیر سوریه مرحلهای از مراحل این مواجهه است. با سقوط بشار اسد چیزی تمام نشده است، بلکه مواجهه ایران و دشمنانش وارد مرحله جدیدی شده است. توقف در موقف اکنون در تحلیل ایشان از وضعیت جایی ندارد. درک مرحلهای و روندی از وضعیت، مانع انفعال میشود، چرا که «خطر انفعال گاهی از خود حادثه بیشتر است». (بیانات 21/9/1403)
2- واقعیتآفرینی به جای سازگاری با واقعیت: رهبر انقلاب درک واقعبینانهای از وضعیت دارند. ایشان در این هنگامه خطر، واقعگرایانه تبیین موضوع و موضع میکنند اما این بدان معنا نیست که هر واقعیت صحنه را بپذیرند. آیتالله خامنهای میدانند بخشی مهم از واقعیت، امکان آفرینش واقعیتهای جدید در آن است. با همین رویکرد ایشان به جای پذیرش وضعیت اکنون سوریه و فکر کردن به نحوه سازگاری با آن، سیاست واقعیتآفرینی را در پیش گرفتهاند؟ سیاست واقعیتآفرینی به زایش در سیاست میانجامد نه سازش با آن. سازگاری با واقعیتی که آمریکاییها با همکاری محور اخوانی در منطقه آفریدهاند در دستورکار ایران و آیتالله خامنهای نیست. «پیشبینی میکنیم مجموعهای قوی و شرافتمند در سوریه نیز سربرآورد، چرا که امروز جوانان سوری چیزی برای از دست دادن ندارند و مدرسه، دانشگاه، خانه و خیابان آنها ناامن است، بنابراین باید با قوت اراده در مقابل طراحان و مجریان ناامنی بایستند و بر آنها فائق آیند». (بیانات 2/10/1403)
3- بسیج ملتها به جای توافق با نیروهای سیاسی و نظامی وابسته: از عجایب تحولات سوریه این است که جولانی، این جوان تازه از گرد راه رسیده، تاکنون با مردم سوریه سخن نگفته است و در تمام مدت حضور خود در دمشق، مشغول دیدار با شخصیتها و رسانههای بیگانهای بوده که از او حمایت کردهاند اما آیتالله خامنهای رهبر انقلاب اسلامی ایران، در چند سخنرانی اخیر مردم و جوانان سوری را مخاطب قرار دادهاند. سیاست ایران در قبال دیگر کشورها، هیچگاه استعماری نبوده، بلکه کمک به تصمیم ملی مردمان منطقه، برای مقابله با وابستگی به غرب و آمریکا بوده است. ایران همواره از حرکتهای ملی و میهنی مردمان آزادیخواه منطقه، حمایت کرده و سوریه هم از این قاعده مستثنا نیست. جالب است بدانید یکی از اصلیترین دلایل برکناری «شیخ صبحی طفیلی» نخستین دبیرکل حزبالله لبنان، دیدگاههای تجزیهطلبانه او بوده است. وی مایل بود جنوب لبنان را از لبنان جدا کند تا کشور شیعی تاسیس شود. طفیلی در این راه هیچ حمایتی از ایران دریافت نکرد و از حزبالله لبنان برکنار شد، البته این برکناری هم با تصمیم لبنانی بود نه ایرانی. بر همین اساس است که از نظر آیتالله خامنهای، سوریه یکپارچه برای همه اقوام سوری است. بر همین اساس هم است که ایشان پیشبینی میکنند: «مناطق تصرفشده سوریه به وسیله جوانان غیور سوری آزاد خواهد شد». (بیانات 21/9/1403)
4- درک قدرت معنایی و انسانی در کنار قدرت نظامی: برای آیتالله خامنهای تجهیز شدن مقاومت به علم و فناوریهای روز، سیاست مداوم و تعطیلیناپذیر است اما در نزد ایشان بسنده کردن به تجهیزات و فناوری جایی ندارد. درست است که ایشان درک رمانتیک از سیاست ندارند، لذا بنای جایگزینی سیاستهای فرهنگی به جای اقدامات نظامی را ندارند اما ایشان میدانند قدرت انقلاب اسلامی در معنایی است که آفریده و ارادههای انسانی را شکل داده. ایشان میدانند پدیده مقاومت نمیتواند فقط تکیه بر ابزار و فناوری داشته باشد. ایشان میدانند مزیت نسبی محور مقاومت در ارادههای انسانی و نظام معنایی است که دارد.
از همین رو است که ایشان بر این نظرند که «جبهه مقاومت یک سختافزار نیست که بشکند یا از هم فرو بریزد یا نابود شود. «مقاومت» یک ایمان است، یک تفکر است، یک تصمیم قلبی و قطعی است». (بیانات 21/9/1403)
درک وجه معنایی و انسانی پدیده مقاومت، بنیاد قدرتمند و ریشهدار بودن این پدیده را آشکار میکند و التفات به این قدرت وجه دیگری از اقدامات و سیاستها را پیش چشم میگشاید. با این درک از پدیده مقاومت، میتوان اقدامات بسیاری را در دستور کار قرار داد. مانایی در معنا است و معنا برانگیزاننده است. از الزامات پیروزی در جنگها داشتن نظام معنایی بسیجکننده است. ایران این ابزار را دارد و مهمتر از آن اینکه آیتالله خامنهای میدانند که ایران چنین ابزاری را داراست.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|