|
اخبار
جزئیات جدید از حادثه شهادت سیدمجتبی شهیدی در بندر لنگه
انتحار در بندر
شامگاه شنبه خبری مبنی بر سوءقصد به چند نفر از ماموران پلیس در شهرستان بندرلنگه منتشر شد که اطلاعات اولیه حاکی از اقدامی تروریستی در مقابل فرماندهی انتظامی شهرستان بندرلنگه بود. روایت این حادثه اینگونه است که مقابل ساختمان پلیس اطلاعات که روبهروی ساختمان زندان بندرلنگه و در محدوده چهارراه نماز قرار دارد، یک عامل تروریستی خود را به نزدیکی خودروی حامل شهید سیدمجتبی شهیدی، رئیس پلیس اطلاعات بندرلنگه میرساند. به گزارش مهر، رئیس پلیس اطلاعات بندر لنگه ماشین را متوقف کرده و از ماشین پیاده میشود که با پیاده شدن وی عامل نزدیک شده به خودرو، اقدام به عملیات تروریستی میکند و سیدمجتبی شهیدی از ناحیه سر، صورت، گردن و سینه مورد اصابت ساچمههای انتحاری قرار گرفته و به شهادت میرسد. در صحنه این درگیری معاون پلیس اطلاعات بندرلنگه نیز حضور داشته که او نیز ناحیه سر و صورت آسیب میبیند و عامل تروریستی نیز در این حادثه کشته میشود. فؤاد مرادزاده، فرماندار بندر لنگه عملیات انتحاری شامگاه شنبه در بندرلنگه را تروریستی خواند و اظهار کرد: امروز (شنبه) در جوار یکی از مراکز پلیس بندرلنگه شاهد وقوع حادثه امنیتی بودیم که یک نفر از مدافعان امنیت کشور در آن به درجه رفیع شهادت نائل آمد. وی با بیان اینکه یک نفر نیز در این حادثه تروریستی مجروح شده است، افزود: عامل تروریستی به هلاکت رسیده است. مرکز اطلاعرسانی فرماندهی انتظامی استان هرمزگان نیز اعلام کرد: ساعتی پیش عامل انتحاری در اقدامی تروریستی خود را مقابل مقر انتظامی در شهرستان بندرلنگه منفجر کرد که بر اثر این حمله انتحاری فرد تروریست در دم به هلاکت رسید و یکی از کارکنان جان بر کف انتظامی شهرستان بندرلنگه دچار جراحت و به مرکز درمانی منتقل شد که به درجه رفیع شهادت نائل آمد. همچنین مجتبی قهرمانی، رئیس کل دادگستری هرمزگان با اعلام خبر شهادت سروان مجتبی شهیدی در بندرلنگه گفت: حال مامور همراه وی مساعد گزارش شده است. رئیس کل دادگستری هرمزگان تصریح کرد: فرد مهاجم در این حمله به هلاکت رسیده است.
***
آمادگی سپاه و بسیج برای مقابله با ناامنی و فتنهافروزی
سپاه پاسداران در بیانیهای به مناسبت ۹ دی بر آمادگیهای همهجانبه «سپاه پاسداران انقلاب اسلامی» و «بسیج مستضعفین» برای دفاع سلحشورانه از امنیت و آرامش ملی و مقابله با نقشههای دشمن در ایجاد آشوب، ناامنی و فتنهافروزی در کشور تأکید کرد. سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در بیانیهای با گرامیداشت سالروز حماسه 9 دی، بصیرت و هوشمندی ملت ایران و حضور در صحنه آنان در بزنگاههای تاریخساز را ضامن پیروزی و سربلندی انقلاب و نظام اسلامی و عامل زوال و شکست توطئهها و فتنههای استکباری و صهیونی علیه کشور دانست. در بخشی از این بیانیه آمده است: حافظه تاریخی انقلاب اسلامی و ملت ایران مملو از رویدادها و رخدادهای بزرگ و سرنوشتسازی است که با پیشگامی و حضور هوشمندانه، بهموقع و توأم با بصیرت و بیداری ایرانیان در صحنههای پرخطر و مجاهدت آنان در برافراشتن پرچم وحدت، حول محور اسلام و ولایت رقم خورده است. این بیانیه میافزاید: حماسه 9 دی 1388 یکی از این رخدادهای شکوهمند و سرنوشتساز است که با حرکتی عظیم، ایمانی، ملی و ماندگار در میدان کورکردن چشم فتنه، شبکه خبیث و تبهکار فتنهگران آمریکایی و صهیونیستی را برابر اراده ملتی سرافراز و دشمنشناس مبهوت ساخت و یومالله دیگری را در تاریخ ایران عزیز خلق کرد و به ثبت رساند. این بیانیه حماسه 9 دی را پاسخ محکم، قاطع و تمامکننده ملت ایران به فتنه 88 و توطئه ایستادگی برابر رأی مردم در یک انتخابات بینظیر و پرشور تاریخی قلمداد و تصریح کرده است: خیزش مردمی 9 دی 1388 بساط فتنهای را در هم پیچید که بسان جنگ احزاب در صدر اسلام، شبکه معاندان و بدخواهان حاکمیت دینی را بر محور براندازی نظام اسلامی از طیف نفوذیان و برخی جریانات سیاسی داخلی تا خاندان منحوس پهلوی و سلطنتطلبان، منافقین و سران استکبار برای اجرای توطئهای تمامعیار بر مبنای ادعای دروغ تقلب در انتخابات، با پشتیبانی آمریکاییها، صهیونیستها و پیادهنظامهای اروپایی و منطقهای به ائتلاف اهریمنی رسانده بود. این بیانیه در ادامه با تأکید بر ضرورت درسآموزی از فتنه 88 و حماسه 9 دی، بهرهگیری از عبرتهای این رخدادها برای مقابله با جنگ ترکیبی و شناختی دشمن و مقایسه مشابهتهای دسیسههای امروز دشمنان در ائتلافسازی علیه ایران اسلامی بویژه پس از تحولات اخیر منطقه و حوادث سوریه برای ایجاد فتنه و آشوب در کشور را ضروری قلمداد کرده و با الزامی دانستن مواجهه هوشمندانه و هوشیارانه با آن آورده است: بیتردید ملت ایران حماسه تاریخی 9 دی 88 را که خیزشی برخاسته از ایمان و اراده الهی و حرکتی جوشیده از عمق بصیرت، دشمنشناسی و استکبارستیزی بود، در بزنگاههای تاریخساز مانند امروز فراروی خود قرار میدهد و در اوج هوشمندی و صلابت از متن چالشها و مشکلات ناشی از طراحی اتاقهای فکر دشمن که در تهدید، تحریم، جنگ اقتصادی، جنگ ادراکی، تزریق روحیه یأس و ناامیدی در مردم، ناکارآمد نشان دادن نظام و هراسافکنی در جامعه جلوهگری میکند، عبور خواهد کرد. این بیانیه در پایان با تکریم «دهه بصیرت» و گرامیداشت حماسهسازی شگفتانه ملت مؤمن، انقلابی و ولایتمدار ایران اسلامی در هشتم و نهم دی 1388 بر آمادگیهای همهجانبه «سپاه پاسداران انقلاب اسلامی» و «بسیج مستضعفین» برای دفاع سلحشورانه از امنیت و آرامش ملی و مقابله با نقشههای دشمن در ایجاد آشوب، ناامنی و فتنهافروزی در کشور تأکید کرده و آورده است: به فضل الهی همانگونه که امامالمسلمین رهبر عظیمالشأن انقلاب اسلامی حضرت آیتالله العظمی امام خامنهای مد ظلهالعالی نوید دادهاند، آینده ایران اسلامی و منطقه، روشن است و تربیتیافتگان مکتب مقاومت اسلامی و حاجقاسم سلیمانی بر جبهه استکبار و صهیونیسم فائق میآیند و اجازه نخواهند داد نقشه شرارت و ضدامنیتی آنان مسیر تمدنساز و آزادیبخش انقلاب اسلامی و مجاهدان مؤمن امت پیامبر اعظم(ص) را با تهدید و تزلزل مواجه سازد؛ بهاذنالله حوادث و وقایع بزرگ پیش رو بر این باور عمیق مهر تأیید خواهد زد.
ارسال به دوستان
نسبت جمهوری اسلامی ایران و ارکان جبهه مقاومت از نگاه عقیدتی
نیابتیهای خدا
سلمان مالکی: نیابتیهای خدا مفهوم و واقعیتی است که در بستر تحولات معاصر منطقه غرب آسیا شکل گرفته و اما در گفتار برخی مفسران و تحلیلگران سیاسی، به اشتباه تفسیر یا مغرضانه تحریف شده است. وقتی سخن از «نیروهای نیابتی جمهوری اسلامی» به میان میآید، گویی گروههایی مسلح و سازمانیافته صرفا به دستور تهران عملیات انجام میدهند و تمام رفتارشان در خدمت تأمین منافع سیاسی جمهوری اسلامی است. با این حال، واقعیت صحنه سیاسی و میدانی منطقه نشان میدهد که گروههایی چون انصارالله یمن، حزبالله لبنان، حماس و جهاد اسلامی فلسطین و حتی بعضی جریانهای مردمی در عراق و سوریه، نه به نمایندگی از یک کشور، بلکه بر پایه اعتقادات دینی و ارزشهای انقلابی خویش در برابر ظلم و تجاوز ایستادهاند. از این رو، تعبیر «نیابتیهای خدا» میتواند تفسیری باشد از آنچه واقعا در میدان رخ میدهد: نیروهایی که بهواسطه ایمان به آرمانهای الهی از سرزمین و مردم خویش دفاع میکنند و بیش از آنکه کارگزارانی نیابتی برای یک دولت باشند، به آرمانهای عدالتجویانه و الهی وفادارند.
در فرمایشات اخیر رهبر معظم انقلاب در جمع مداحان، چنین آمده است: «در تبلیغات گوناگون - [چون] با جمهوری اسلامی طرفند دیگر - مرتب میگویند که جمهوری اسلامی، نیروهای نیابتی خودش را در منطقه از دست داد؛ این هم یک غلط دیگر. جمهوری اسلامی نیروی نیابتی ندارد؛ یمن میجنگد، چون باایمان است؛ حزبالله میجنگد، [چون] قدرت ایمانی، او را به میدان می کشاند؛ حماس و جهاد میجنگند، چون عقیدهشان آنها را به این کار وادار میکند. اینها نیابت از ما ندارند؛ ما اگر یک روزی بخواهیم اقدام بکنیم، احتیاج به نیروی نیابتی هم نداریم».
این برداشت ناشی از یک نگاه تقلیلگرایانه است که هر کنشی را در منطقه به ایران نسبت میدهد. گاه حتی پایداری مردم مظلوم یمن در برابر ائتلاف نظامی پرهزینه را نیز تحت عنوان «نیابت از ایران» تلقی میکنند. این همان نگرش نادرستی است که هر جایی ملتی به پا میخیزد تا حق خود را بازپس گیرد و علیه ظلم و ستم قیام کند، آن را دستنشانده بیگانه معرفی میکند. در حالی که اگر عمیقتر بنگریم، مردمی که در یمن میجنگند، «باایمان» بوده و نیتشان باوری است که خودشان به آن رسیدهاند. آنان هویت دینی، سیاسی و اجتماعی ویژهای دارند که ریشه در تاریخ کشورشان دارد و مقاومتشان نه بر اساس اجیرشدگی، بلکه از تعهد به باور دینی و از مظلومیت تاریخی نشأت میگیرد. در این رابطه به عنوان یک نمونه و اعتراف نادر، میتوان به تحلیل «آلیسون مینور» تحلیلگر اندیشکده «بروکینگز» آمریکا اشاره کرد که شهریور گذشته در مقالهای که در وبگاه این اندیشکده منتشر شد، انصارالله یمن را یک نیروی مستقل توصیف و دادن عنوان «نیروی نیابتی ایران» به این گروه را نیز یک اشتباه فاحش توصیف کرد.
از سوی دیگر، وجود حزبالله در لبنان ریشه در دهههای متمادی مبارزه با اشغالگری و ستم دارد. این جنبش از همان آغاز، بر پایه ایمان مردمی و روحیه عدالتخواهی تشکیل شد و در گذر زمان، به نیرویی تبدیل شد که توانست اشغالگران صهیونیست را از جنوب لبنان بیرون براند. روشن است که جمهوری اسلامی ایران نیز، هم به لحاظ معنوی و هم از منظر همبستگی دینی و سیاسی، از حزبالله حمایت میکند اما این موضوع هرگز به معنای آن نیست که حزبالله تنها با دستور ایران وارد میدان میشود. حزبالله پیش و بیش از هر چیز، حزب خداست؛ نیرویی برآمده از دل جامعه لبنان که حاضر است جان خویش را برای دفاع از سرزمینش و آرمان عدالت در طبق اخلاص بگذارد. این حقیقت، درباره سایر جنبشهای فلسطینی مثل حماس و جهاد اسلامی نیز صادق است. آنان ریشه در جریان مقاومت فلسطین دارند و به حکم ایمان و ضرورت دفاع از وطنشان در برابر اشغالگری میجنگند، نه به عنوان نیابتی جمهوری اسلامی.
پرسش اساسی این است چرا برخی رسانهها و دولتهای غربی و منطقهای، این جنبشها را به عنوان «نیروهای نیابتی» ایران معرفی میکنند؟ در پاسخ باید گفت چنین تبلیغی، ابزاری برای ایجاد بدبینی بین ملتها و همچنین تخریب چهره کشورهایی است که از مقاومت حمایت معنوی و سیاسی دارند. این تبلیغ در عین حال، تلاشی است برای پنهان ساختن انگیزههای حقیقی مقاومت در میان مسلمانان و حتی برخی ملتهای دیگر. اگر بپذیریم همه نیروهای مقاومت، به تحریک یا حمایت خارجی وابستهاند، ریشههای داخلی و مردمی این مقاومت نادیده گرفته میشود. در نتیجه، تحلیلگر عوامپسند یا رسانه مغرض با تکیه بر این روایت، جنبشی همچون حزبالله لبنان را دولتی مزدور جلوه میدهد و دستاوردها و پشتوانه مردمی آن را کماهمیت میداند. در حالی که اگر حقیقتا قرار بر نیابتی بودن نیروهای مقاومت بود، رژیم صهیونیستی و متحدانش باید تاکنون میتوانستند با فشار بر ایران، این مقاومت را متوقف کنند.
اما سالهاست که نبرد بین جریانهای مقاومت و اشغالگران ادامه دارد و این حقیقت آشکار شده که جنبشهایی مثل حماس، جهاد، حزبالله و انصارالله یمن، پیش از آنکه تابع بیرونی باشند، متکی به ظرفیتهای مردمی و اعتقادی خویشند. از منظر رهبران این جنبشها، اگر جمهوری اسلامی ایران هم فرضا از صحنه خارج شود، آنان همچنان بر عهد خود باقی خواهند ماند.
با دقت در ماهیت این گروهها، میتوان دید که مفاهیمی نظیر عزت، شرافت و آزادگی، بنیانهای فکری آنها را شکل دادهاند. اگر انصارالله در یمن ایستادگی میکند، علت آن است که مردم یمن، بویژه طبقه مستضعف، سالهاست از تجاوز خارجی و مداخله قدرتهای منطقهای و غربی رنج میبرند. آنان در این میان، خود را صاحب یک رسالت دینی و تاریخی میدانند؛ رسالتی که به آنان میگوید نباید زیر بار ظلم رفت. مردم عادی یمن که روزگاری با ابتداییترین امکانات به میدان میآمدند، اکنون به سمبلی برای مقاومت مبدل شدهاند. این پایداری، چیزی فراتر از دنبالهروی سیاسی از ایران است.
در عراق نیز ماجرا کمابیش مشابه است. حشدالشعبی یا نیروهای مردمی عراق، از دل مردم برخاستهاند تا با تروریسم تکفیری مبارزه کنند. هیچکس انکار نمیکند که کمکهای مستشاری جمهوری اسلامی توانسته بر کارآیی این نیروها بیفزاید اما موتور محرک اصلی، احساس وظیفه ملی و دینی است. هنگام حمله داعش، دولت رسمی عراق در برخی مناطق فروپاشیده و ناامیدی گسترده شده بود اما فتوای مرجعیت و عزم جوانان عراقی، صحنه را دگرگون کرد. آیا میتوان گفت این همه حماسه و جانفشانی، صرفا «نیابت از ایران» بوده است؟ روشن است که چنین تحلیلی، سادهلوحانه و بیپایه خواهد بود، چراکه مردمی که هویت و سرزمینشان در خطر بود، برای پاسداشت آن اقدام کردند. این همان مولفهای است که ما در سراسر منطقه نیز میبینیم.
حال، برای جمهوری اسلامی ایران، حضور این جریانهای مقاوم در منطقه، دستاوردی ارزشمند و همسو با «راهبرد» کلانش در قبال ایجاد توازن قوا در برابر قدرتهای سلطهگر و مستکبر بهشمار میرود. از همین رو، گاه رسانههای غربی یا رژیم صهیونیستی، از سر خصومت، تلاش میکنند تصویر این نیروها را به عنوان گروههای مزدور یا اجیرشده نشان دهند. در حقیقت، نادیده گرفتن انگیزههای دینی و مردمی مقاومت، بخشی از همان پروژهای است که میکوشد میان ملتهای منطقه تفرقه بیفکند و چهره اسلام سیاسی یا مقاومت اسلامی را مخدوش سازد. هدف این پروژه، تضعیف جریانهای عدالتطلب و ظلمستیز و جلوگیری از همگرایی منطقهای است؛ همگراییای که میتواند منافع قدرتهای سلطهگر را به چالش بکشد. به اینترتیب، برچسب «نیابتی بودن» ابزاری تبلیغاتی است تا با تخریب هویت معنوی و ایدئولوژیک این گروهها، آنان را صرفا بخشی از بازی قدرتهای دولتی جلوه دهد. حال آنکه اگر نگاهی دقیقتر به بستر تاریخی تولد و رشد این جریانها بیندازیم، درمییابیم که بسیج شدن مردمی در برابر ظلم، سالها پیش از آنکه از تهران حمایت یا حتی نامی از ایران برده شود، آغاز شده بود.
در مقام جمعبندی، میتوان گفت تعابیری چون «نیروهای نیابتی» برای گروههای مقاومت منطقه، روایت را دچار تحریف میکند. در این مسیر، دشمنان سعی کردهاند با انواع تحریمها و ایجاد فضای رعب و وحشت، این جریانها را از هم بگسلند اما روزبهروز شاهد آنیم که در کشورهای گوناگون، مردم آگاهتر میشوند و ایمان میآورند که مساله، صرفا منافع جغرافیایی یک کشور نیست، بلکه جدالی بین جبهه ظلم و جبهه عدالت است.
به این ترتیب، نیابتیهای خدا را باید درک درست از حقیقت مبارزه در منطقه دانست؛ حقیقتی که فراتر از مرزهای سیاسی، مردم را از هر رنگ و نژاد و زبانی به هم پیوند میدهد. ستم و تجاوز، آتشی است که اگر به خانه همسایه افتاد، دیر یا زود شعلههای آن دیگران را نیز دربرمیگیرد. از این رو، همبستگی میان ملتهای منطقه در برابر ستمگران، پدیدهای طبیعی و حتی ضروری است. این همبستگی از جنس دعوت قرآنی «امر به معروف و نهی از منکر» و یاری مظلوم است. پس باید با صراحت گفت: اینها نیابتیهای یک دولت نیستند؛ اینها نیابتیهای خدا هستند که در مسیر دفاع از کرامت انسانی و آرمان توحید و عدالت به پا خاستهاند.
ارسال به دوستان
حضور گسترده مردم در مراسم بزرگداشت ۹ دی
۹ دی روز معیار
گروه سیاسی: دیروز یکشنبه 9 دی 1403 پانزدهمین سالگرد حماسه ماندگار 9 دی بود؛ حماسهای که در ابتدای زمستان 1388 رخ داد و به توهم فتنهگران درباره دروغ تقلب در انتخابات مهر باطل زد.
به گزارش «وطن امروز»، حضور میلیونی مردم در تهران نقطه اوج حماسه مردم ایران در روز 9 دی بود. در تهران میلیونها نفر از مردم انقلابی به خیابانها آمدند، علیه فتنهگران اصلاحطلب شعار دادند، انتقادات تند و صریحی خطاب به هاشمی رفسنجانی که تکیهگاه آن فتنه پرهزینه برای نظام بود مطرح کردند و در نهایت پیمان مجدد خود با رهبر انقلاب را فریاد زدند. برای کسانی که از نزدیک در جریان حوادث فتنه 88 بودند، نمودهای ضدانقلابی عناصر اصلی فتنه از جمله میرحسین موسوی و مهدی کروبی به وضوح نمودار شد. به عبارتی، آنان به گونهای رفتار کردند که ضدانقلاب برانداز رفتار میکردند. امثال هاشمیرفسنجانی و محمد خاتمی نیز عوامل اصلی زنده نگه داشتن این فتنه؛ تقویت اتهام تقلب در انتخابات و از همه مهمتر، تحریم مردمی بودند که ادعای این افراد درباره تقلب در انتخابات را باور کرده بودند. در واقع در جریان فتنه 88 به غیر از سران فتنه، امثال رفسنجانی و خاتمی نیز جامه اپوزیسیونی و براندازی به تن کرده بودند. در داخل ایران، جریان اصلاحطلبی تمام ظرفیت خود را پای این فتنه آورد. فتنهای که به صورت مستقیم توسط آمریکاییها حمایت میشد. بعدها هیلاری کلینتون اذعان کرد که آنها بر ناآرامیها در ایران دامن میزدند اما برای اینکه عناصر فتنه در ایران تحت فشار قرار نگیرند، عمده حمایتهای خود را ابراز نمیکردند. در کنار آمریکا و برخی کشورهای اروپایی، گروهها و گروهکهای تروریستی نیز به کمک فتنهگران آمدند. منافقین که از قبل در دفتر موسوی نفوذ کرده بودند، بخش عمدهای از عملیات روانی فتنه را در اختیار گرفته بودند. از هاشمیرفسنجانی و خاتمی تا مسعود رجوی در یک جبهه و سنگر در مقابل انقلاب و رهبری قرار گرفتند اما در نهایت این مردم بودند که تعیین کردند در کدام سمت خواهند ایستاد. 9 دی 1388 یک رفراندوم بزرگ در سراسر ایران بود؛ رفراندومی که نتیجهاش اعلام حمایت از رهبری و ابراز و اعلام برائت از امثال موسوی و کروبی و خاتمی و رفسنجانی بود. حالا هر ساله مردم در سراسر کشور سالروز این حماسه بزرگ را گرامی میدارند. روز گذشته پانزدهمین سالروز حماسه 9 دی در همه شهرهای ایران برگزار شد. در تهران نیز مراسم باشکوهی با حضور مردم پایتخت برگزار شد. مردمی که 15 سال قبل از میدان امام حسین تا حوالی میدان آزادی جمع شدند و در حمایت از رهبری و انقلاب و جمهوریت و صندوق رای حماسهسازی کرده بودند، دیروز در میدان امام حسین(ع) تهران جمع شدند.
شعار مراسم بزرگداشت ۹ دی «بصیرتافزایی» و «پاسداری از ارزشهای انقلاب اسلامی» بود. در این مراسم که از ساعت 15 برگزار شد، جمع گستردهای از مردم انقلابی، مسؤولان و شخصیتهای برجسته حضور داشتند. حضور آیتالله جاودان در این مراسم نیز از نکات قابل توجه بود.
حشمتالله قنبری که از سخنرانان این مراسم در میدان امام حسین تهران بود، گفت: سال ۸۸ بعد از انتخابات ریاستجمهوری مجموعهای از تعصبات، بداخلاقیها و لجاجتهای کور از ناحیه برخی افراد ذینفع در انتخابات زمینه مناسبی را برای ضربه زدن به حیات اسلامی مقدسات و ارزشهای انقلابی و اسلامی در اختیار دشمنان و بدخواهان کشور قرار داد. آنها بنا داشتند انتخابات را به یک انقلاب رنگین و مخملی تبدیل کنند و نظام جمهوری اسلامی را در ایران براندازی کنند. قنبری گفت: آن روزهای سخت گذشت و خاطرات تلخ و شیرینش برای ما باقی مانده است اما نکته مهم این است که فتنه هرگز از بین نمیرود. رنگ و رو و قالب و ساختار و سمت و سوی آن عوض میشود اما همیشه وجود دارد و همیشه به وجود میآید.
***
مقدمفر: باطلالسحر فتنه ۸۸ امام خامنهای بودند
دکتر حمیدرضا مقدمفر، مشاور فرهنگی و رسانهای فرمانده کل سپاه پاسداران در اجتماع مردم بجنورد سخنان خود را درباره حماسه 9 دی با 3 سوال مطرح و پیرامون پاسخ آن بحث کرد.
به گزارش تسنیم، وی در طرح سوال اول گفت: چه عواملی باعث شد فتنه 88 از تمام فتنههای گوناگون پس از پیروزی انقلاب که دشمن برای نظام اسلامی رقم زده، سختتر، مهمتر و خطیر باشد. این فتنه حتی از 8 سال دفاع مقدی هم خطیرتر بود، چرا که حمله صدام و جنگ 8 ساله نمیتوانست سرنوشت انقلاب اسلامی را به سمت سقوط بکشاند ولی این فتنه ظرفیت آن را داشت.
مقدمفر در پاسخ این سوال به 3 عامل اشاره کرد؛ عامل اول جنگ احزابی بود که دشمن فراهم آورد یعنی اجتماعی از آمریکا، انگلیس و دولتهای غربی تا منافقین، بهاییها، عبدالمالک ریگی و... یعنی تمام ظرفیتهای ضدانقلاب و مخالف دور هم جمع شدند تا کار را یکسره کنند.
این استاد دانشگاه عامل دوم را همزبانی و همراهی برخی مسؤولان بلندپایه نظام که سوابق عدیدهای در نظام داشتهاند دانست و گفت: جدای از آنان، آقایان موسوی و کروبی، کسانی که انتظار همراهی با متن اصیل انقلاب از آنان میرفت راه عوض کردند.
مقدمفر سومین عامل را بهکارگیری تمام عوامل و ظرفیت آنان در اختیار دشمن برای تمام کردن کار انقلاب دانست و گفت: ظرفیتهای رسانهای، امنیتی، اطلاعاتی، نفوذیها، دیپلماسی و ظرفیت سفارتخانهها همه یکجا به میدان آمدند.
مشاور فرهنگی و رسانهای فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی سوال دوم را چنین عنوان کرد: چرا باید 9 دی را به عنوان الگوی تمامعیار برای صیانت از انقلاب و واکسینه کردن آن در نظر گرفت؟
وی در پاسخ به این سوال گفت: اصلیترین خنثیکننده و باطلالسحر فتنه 88 شخص مقام معظم رهبری بودند که با بصیرتافزایی در مردم، دشمن را مأیوس و ناامید کردند، در این شرایط اگر مردم یعنی امت از امام خود پیروی کنند، پیروزی در برابر دشمن قطعی است و اگر نشود مثل 25 سال خانهنشینی علی(ع) و انحراف است و سامری و گوسالهپرستی آنان را باید شاهد بود.
مشاور فرهنگی و رسانهای فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی افزود: 9 دی بیعت امت با امام و استحکام این الگوی همیشه پیروز بوده است، بنابراین باید آن را برای همیشه تاریخ حفظ کرد. کارشناس مسائل سیاسی در طرح سوال سوم گفت: راهبردهای دشمن در مقابل انقلاب اسلامی در شرایط کنونی کدام است؟
وی 3 راهبرد را از اولویتهای مسائل استراتژیک دشمن در مقابله با انقلاب اسلامی ذکر کرد و اذعان داشت: مقام معظم رهبری برای هر کدام راهحلی را تجویز کردند که باید از آن پیروی کرد.
مقدمفر راهبرد نخست را موضوع تحریم دانست که در ادوار مختلف توسط آمریکاییها شدیدتر شده است.
وی افزود: راهحل مقام معظم رهبری همان مستحکمسازی و مقاومسازی اقتصاد است که آن را اقتصاد مقاومتی نامیدهاند؛ ایشان با نامگذاری سال، چند سالی است که تاکید بر حل مباحث رفاهی و اقتصادی کشور دارند و خنثیسازی تحریمها با گسترش تولید، فعال کردن بخش خصوصی و دهها مورد که در ذیل اقتصاد مقاومتی تعریف کردهاند میسر است.
مقدمفر راهبرد دوم نظام سلطه را تخریب دانست و گفت: این همان جنگ رسانهای، جنگ روانی، جنگ ادراکی و جنگشناختی دشمن است که با حربههای، شایعه، دروغ و تکنیکهای پیشرفته جدید در حال انجام است.
کارشناس مسائل راهبردی افزود: راهحل این مساله همان جهاد تبیین است که مکرر حضرت آقا آن را بیان کردند.
مشاور فرهنگی و رسانهای فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی راهبرد سوم را تهدیدات امنیتی و نظامی و ایجاد رعب و وحشت و ناامیدسازی مطرح کرد و افزود: راهحل این مساله هم بازدارندگی فعال است.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|