|
با جدا شدن شهریاری، استقلال با تیم مدیریت جدید پیش میرود
وقت آباد کردن است
زهره فلاحزاده: در فوتبال، گاهی داستانهایی رخ میدهد که هر قدر بخواهی ساده بنویسی، باز هم چیزی از پیچیدگی و عمقش نمیکاهد. مثل همین ماجرای احمد شهریاری و خداحافظیاش با هیاتمدیره استقلال. مردی که ۸ ماه پیش با هزار امید و وعده آمد تا مدیریت باشگاه را نجات دهد، حالا در میان انبوهی از انتقادها، سکوتی بهظاهر محترمانه اختیار کرده و از ساختمان باشگاه بیرون رفته است. اما آیا این فقط یک رفتن ساده بود؟
* شهریاری، مردی با وعدههای بزرگ و پایانی تلخ
وقتی احمد شهریاری اردیبهشت وارد باشگاه استقلال شد، خیلیها فکر کردند حالا وقت جبران است. او که نماینده هلدینگ خلیج فارس بود، در نقش ناجی ظاهر شد. همان روزها، استقلال در گرداب مشکلات مدیریتی دستوپا میزد و هواداران به هر تغییر کوچکی دلخوش بودند اما ۸ ماهی که گذشت، نشان داد شهریاری نه ناجی است، نه دلسوز و نه حتی مدیری که بتواند این کشتی توفانزده را به ساحل برساند. از تصمیم عجیبش برای جذب ۲ بازیکن بوسنیایی گرفته تا نادیده گرفتن مشکلات آکادمی باشگاه، همه و همه باعث شد او به یکی از جنجالیترین مدیران تاریخ استقلال تبدیل شود. بازیکنانی که کیفیتشان از همان ابتدا زیر سؤال بود و آکادمیای که روزبهروز از هدفهایش دورتر میشد، تنها بخشی از کارنامه شهریاری است.
* هلدینگ و چرخش بازی
اما ماجرا فقط به شهریاری محدود نمیشود. چند هفته پیش، در رأس هلدینگ خلیج فارس تغییر بزرگی رخ داد. محمد شریعتمداری جایگزین عبدالعلی علیعسکری شد. شریعتمدار که چهرهای شناختهشده در سیاست و ورزش است، خیلی زود نشان داد به دنبال بازتعریف مدیریت باشگاه استقلال است. او سابقه عضویت در هیاترئیسه فدراسیون فوتبال و سرپرستی وزارت ورزش را در کارنامه دارد و اینبار، با دست بازتری وارد میدان شد.
ورود شریعتمداری به هلدینگ، زمزمههای تغییر در هیأتمدیره استقلال را تقویت کرد. مدام شایعات استعفای احمد شهریاری مطرح میشد اما این شایعات تا چند روز پیش چیزی جز زمزمه نبود.
* تاجرنیا و تأیید غیررسمی جدایی
علی تاجرنیا، یکی از جدیترین گزینهها برای ریاست هیاتمدیره استقلال، در یک بازی دوستانه بود که نخستین واکنش رسمی را نشان داد. او گفت شهریاری از سمتش کنارهگیری کرده است اما خبری از تایید رسمی نبود. درست ۱۴ روز بعد از این صحبتها، باشگاه استقلال با انتشار بیانیهای کوتاه، به شایعات پایان داد و جدایی شهریاری را رسماً تایید کرد.
در بیانیه باشگاه آمده است: «استعفای احمد شهریاری، رئیس هیاتمدیره باشگاه استقلال، توسط مدیرعامل هلدینگ خلیج فارس پذیرفته شده و بهزودی جایگزین او معرفی خواهد شد». این اعلام رسمی، پایانی بود بر یکی از پرانتقادترین دورههای مدیریتی استقلال در سالهای اخیر.
* ۸ ماه و چندین بحران
دوران شهریاری اگر چه کوتاه بود اما پر از بحرانهایی شد که برای مدتها در ذهن هواداران باقی خواهد ماند. او در ماههای ابتدایی، با وعدههای بزرگ آمد. وعدههایی که هیچکدام به ثمر نرسید. از حل مشکلات مالی باشگاه تا ساماندهی آکادمی و حتی بازسازی ساختار اداری، هیچیک محقق نشد. تصمیم جنجالیاش برای جذب بازیکنان خارجی، یکی دیگر از نقاط تاریک دوران او بود. حضور ۲ بازیکن بوسنیایی که نتوانستند هیچ تأثیری در تیم بگذارند، صدای اعتراض هواداران را بلندتر کرد.
* چشمانداز تازه استقلال
حالا اما دوران تازهای در استقلال آغاز شده است. محمد شریعتمداری با تجربه و شناخت کافی از فضای ورزش و مدیریت، مأموریت بازسازی این باشگاه پرافتخار را برعهده گرفته است. او باید خیلی زود اعضای جدید هیاتمدیره را معرفی و ساختاری منسجمتر از قبل ایجاد کند. هواداران استقلال، این روزها بیش از هر زمان دیگری به تغییرات امیدوارند. آنها میخواهند تیمی ببینند که نهتنها در زمین، بلکه در پشت صحنه مدیریتی نیز قدرتمند باشد.
* تولدی دیگر
استعفای شهریاری و ورود شریعتمداری شاید نقطه عطفی در تاریخ استقلال باشد. باشگاهی که در سالهای اخیر، از مشکلات مدیریتی آسیبهای جدی دیده است، حالا فرصتی برای بازگشت به مسیر اصلی خود دارد.
استقلالیها این روزها با دلنگرانی به آینده نگاه میکنند اما در عین حال امیدوارند فصل جدید مدیریت باشگاه، فصلی باشد که در آن استقلال به معنای واقعی کلمه استقلال داشته باشد. شاید این تغییرات تازه، همان چیزی باشد که هواداران سالها منتظرش بودند؛ بازگشت به اوج، اینبار نه فقط در زمین، بلکه در دفتر تصمیمگیری.
این ماجرا، داستان یک جدایی بود اما شاید آغاز یک روایت تازه نیز باشد؛ روایتی که هواداران استقلال سالهاست در انتظار آنند.
ارسال به دوستان
راز فرار باقری از سرمربیگری پرسپولیس چیست؟
آرامشطلبی در توفان
محمد رشوند: در فوتبال ایران، جایی که نیمکت سرمربیگری پرسپولیس یکی از پرتنشترین و در عین حال پرآرزوترین جایگاههاست، کریم باقری، اسطورهای فراتر از گلزنی و بازیسازی، مسیر متفاوتی را انتخاب کرده است. مردی که میتوانست در قامت یک سرمربی محبوب و موفق بدرخشد، ترجیح داده است از این نقش دور بماند و همچنان در پسزمینه اما با وقار مثالزدنی به فوتبال خدمت کند. چرا باقری با تمام تواناییها و تجربههایش هرگز به دنبال سرمربیگری نرفته است؟
تصور کنید در میانه زندگیتان، فرصتی طلایی برای هدایت یکی از محبوبترین تیمهای فوتبال ایران به شما پیشنهاد شود. بیشتر افراد حتی کسانی که تجربه کافی ندارند، این پیشنهاد را با اشتیاق میپذیرند اما کریم باقری، مردی که با گلهایش شادی را به دل میلیونها ایرانی آورده است، ترجیح داده از این چالش پرخطر دور بماند. برای او، محبوبیت چیزی است که نباید به راحتی با تصمیمات احساسی به خطر بیفتد. باقری یکی از بزرگترین نامهای تاریخ فوتبال ایران است. او با ۵۰ گل ملی در دوران بازی خود، پس از علی دایی، دومین گلزن برتر تاریخ تیمملی به شمار میرود. باقری پس از ناکامی ایران در صعود به جامجهانی ۲۰۰۲، تصمیم گرفت پیراهن ملی را کنار بگذارد؛ تصمیمی که شاید از نگاه برخی زودهنگام بود اما نشاندهنده شخصیت متفکر و آیندهنگر او بود. او فقط یک بازیکن نبود؛ باقری شخصیتی بود که فوتبال را فراتر از زمین سبز میدید.
پس از خداحافظی از بازی، او به پرسپولیس بازگشت اما نه به عنوان سرمربی. کریم که بسیاری او را شایسته این جایگاه میدانستند، تصمیم گرفت در نقش دستیار باقی بماند. شاید این انتخاب از نگاه هواداران عجیب باشد اما شخصیت او چیزی متفاوت میطلبد. او مردی است که نقش خود را در آرام کردن نیمکت و مدیریت بازیکنان در لحظات حساس به بهترین شکل ایفا کرده است. هرگاه بازی به تشنج کشیده شده، کریم با نگاه آرامشبخش و حرکات سنجیدهاش، جو را متعادل کرده است.
* چرا باقری از سرمربیگری دوری میکند؟
خود کریم در پاسخ به این پرسش، دلایلی مانند نداشتن تجربه کافی یا رضایت از جایگاه فعلی را مطرح میکند اما حقیقت عمیقتری در این انتخاب وجود دارد. در فوتبال ایران، نیمکت سرمربیگری به سرعت میتواند جایگاه یک فرد را از قله عزت به حضیض ذلت بکشاند. هواداران که امروز به عشق کسی شعار میدهند، ممکن است فردا با یک شکست به او پشت کنند. کریم باقری که همواره مورد احترام حتی هواداران استقلال بوده، نمیخواهد این جایگاه ارزشمند را قربانی لحظات زودگذر کند.
او یک استثنا در فوتبال ایران است؛ مردی که هیاهوی موفقیتهای زودگذر را با آرامش و تفکر طولانیمدت عوض کرده است. حتی در لحظاتی که مدیران پرسپولیس تلاش کردند او را برای سرمربیگری قانع کنند، کریم تصمیم گرفت در نقش حمایتی خود باقی بماند. این تصمیم شاید از نگاه بیرونی عجیب باشد اما برای کسی که به عمق شخصیت او پی برده باشد، قابل درک است.
کریم باقری همچنین به شکلی نمادین از هیاهوی رسانهها و جنجالهای بیپایان فاصله گرفته است. او هفته گذشته گفت آرزویش نوشیدن قهوه با اریک کانتونا است؛ عبارتی که خلاصه شخصیت اوست. کریم بیشتر علاقهمند است نظارهگر جنجالها باشد تا در مرکز آنها. این ویژگی او را به یکی از معدود چهرههای بیحاشیه و محبوب فوتبال ایران تبدیل کرده است.
باقری میداند در فوتبال ایران، سرمربیگری تیمی مانند پرسپولیس میتواند احترام و محبوبیت سالها ساختهشده را در چشم برهمزدنی از بین ببرد. او ترجیح میدهد «آقاکریم» بماند؛ مردی که همواره با وقار و آرامش از توفان انتقادها عبور میکند و در قلب هواداران ماندگار است.
در نهایت، کریم باقری فقط یک چهره ورزشی نیست؛ او درسی است برای کسانی که میخواهند میان موفقیتهای کوتاهمدت و ماندگاری واقعی انتخاب کنند. کریم راهی را برگزیده که او را نه فقط به عنوان یک مربی، بلکه به عنوان الگویی در زندگی حرفهای معرفی میکند.
ارسال به دوستان
مأموریت بزرگ کریم باقری برای بازگشت به روزهای کلینشیت
چالش خط دفاع
مهدی مرسلی: پرسپولیس این روزها اگر چه توانسته به بردهای ارزشمندی دست پیدا کند اما چیزی در عملکرد این تیم هویداست که هواداران را نگران کرده است: خط دفاع که کلینشیت را به فراموشی سپرده. از زمانی که مس سونگون در جام حذفی نتوانست دروازه پرسپولیس را باز کند، سرخپوشان در هیچ مسابقهای موفق به حفظ دروازهشان نشدهاند. این ضعف، حالا به مهمترین چالش کریم باقری، سرمربی موقت تیم، تبدیل شده است.
* ۷ بازی، ۱۰ گل خورده؛ روایت افت خط دفاع پرسپولیس
برد پرسپولیس مقابل خیبر خرمآباد در هفته چهاردهم لیگ، تنها به دلیل عدم ثبت کلینشیت، نگرانیهایی را برای تیم ایجاد کرد. این برای هفتمین بازی متوالی بود که پرسپولیس نتوانست از دروازهاش محافظت کند. آنها مقابل تیمهای الریان، الشرطه، نساجی، ملوان، سپاهان، مس رفسنجان و حالا خیبر گل دریافت کردند و مجموعا ۱۰ بار دروازهشان باز شد.
در بازی اخیر برابر خیبر، تیم حریف نهتنها یکبار به گل رسید، بلکه موقعیتهای خطرناک دیگری نیز روی دروازه پرسپولیس خلق کرد. اگر بیدقتی مهاجمان خیبر و واکنشهای خوب علیرضا رفیعی، دروازهبان سرخها نبود، شاید نتیجهای غیر از برد نصیب پرسپولیس میشد.
* آخرین کلینشیت
همانطور که بیان شد، آخرین بار که پرسپولیس دروازهاش را بسته نگه داشت، مربوط به دیدار جام حذفی برابر مس سونگون در تاریخ اول آذرماه بود. آنها در آن مسابقه با نتیجه قاطع 3 بر صفر پیروز شدند اما از آن زمان به بعد، سرخپوشان در هر مسابقهای که به میدان رفتند، حداقل یک گل دریافت کردند. این روند که تا جدایی خوان کارلوس گاریدو نیز ادامه داشت، حالا به مشکلی جدی برای کریم باقری تبدیل شده است.
* عملکرد پرانتقاد مدافعان
یکی از دلایل اصلی این وضعیت، افت شدید عملکرد مدافعان پرسپولیس است. در بازی برابر خیبر، محمدحسین کنعانیزادگان که یکی از ستونهای خط دفاع پرسپولیس محسوب میشود، نتوانست نمایش قابل قبولی ارائه دهد؛ فضای خالی بین او و فرشاد فرجی به مهاجمان خیبر اجازه داد گل اول را به ثمر برسانند.
میلاد محمدی، مدافع چپ سرخپوشان نیز روز خوبی نداشت و با نمایش ضعیفش در نیمه اول، جای خود را به ایوب العملود داد. این تغییر اگر چه کمی تعادل به خط دفاع تیم بخشید اما هنوز مشکلات کلی دفاع پرسپولیس برطرف نشده است.
در کنار این ۲، سایر بازیکنان خط دفاع نیز دور از فرم آرمانی خود هستند. مدافعانی که روزگاری سد نفوذناپذیری برای رقبا بودند، حالا به نقطه ضعف تیم تبدیل شدهاند.
* چالش باقری در بازیهای پیش رو
کریم باقری که بهتازگی هدایت موقت پرسپولیس را بر عهده گرفته، حالا باید به سرعت برای ترمیم خط دفاع تیمش دست به کار شود. او که در دوران بازیاش یکی از ستونهای خط میانی تیمملی و پرسپولیس بود، بهخوبی میداند هیچ تیمی بدون دفاع مستحکم نمیتواند به موفقیت دست یابد.
پرسپولیس در هفته پایانی نیمفصل اول لیگ به مصاف هوادار خواهد رفت؛ تیمی که اگر چه روی کاغذ حریفی ساده به نظر میرسد اما میتواند با بازی متفاوتی که برابر سپاهان از خود نشان داد، پرسپولیس را غافلگیر کند.
* آینده خط دفاع؛ زمان بازگشت به روزهای اوج
هواداران پرسپولیس از کریم باقری انتظار دارند تیم را دوباره به دوران اوج بازگرداند؛ دورانی که کلینشیت در هر بازی، یک ویژگی همیشگی بود و خط دفاع یکی از نقاط قوت غیر قابل انکار تیم محسوب میشد.
برای این هدف، باقری باید علاوه بر بازسازی فرم فردی مدافعان، در ساختار کلی دفاع تیم نیز تغییراتی ایجاد کند. بازیکنان باید بار دیگر اعتماد به نفس و هماهنگی لازم را پیدا کنند تا پرسپولیس بتواند در بازیهای آینده با خیال راحتتری به میدان برود.
به نظر میرسد بازی مقابل هوادار، نخستین آزمون جدی باقری برای اثبات تواناییاش در مدیریت این چالش باشد. آیا او میتواند دفاع پرسپولیس را به روزهای درخشان بازگرداند یا این مشکل، همچنان سایه سنگینی بر سر تیم خواهد انداخت؟ تنها زمان میتواند پاسخ این پرسش را بدهد.
برای پرسپولیس، هر بازی فرصتی است تا گذشته را جبران کند و آیندهای مطمئنتر بسازد. برای کریم باقری، شاید این چالش فرصتی باشد تا خودش را به عنوان یک لیدر واقعی در تیمی که سالها در آن درخشیده است، اثبات کند.
ارسال به دوستان
نگاه
فاجعه کمال عدوان
مهدی گرگانی: نظامیان اشغالگر صهیونیست صبح جمعه بعد از محاصره کامل بیمارستان کمال عدوان در بیتلاهیا در شمال غزه، آن را به آتش کشیدند و رئیس بیمارستان و دهها پرسنل کادر درمان را به بهانه حمایت از مقاومت حماس ربوده و با خود بردند. این جنایت، جدیدترین سکانس از وحشیگری صهیونیستها در نوار غزه بویژه در مناطق شمال این باریکه است.
جنگ رژیم صهیونیستی علیه زیرساختهای مدنی و مراکز بهداشتی ـ درمانی غزه از همان ابتدای جنگ آغاز شد که جنایت بیمارستان المعمدانی هولناکترین آن بود. اسرائیل درست 10 روز بعد از آغاز حملات ویرانگر خود به غزه، 17 اکتبر 2023 به مجروحان و آوارگان فلسطینی که در بیمارستان المعمدانی یا الاهلی غزه پناه گرفته بودند، حمله هوایی کرد. در این حمله بیش از ۵۰۰ غیرنظامی شهید شدند. برخی آمارها 800 تا 1000 کشته را نیز ذکر کردهاند. به گفته سخنگوی وزارت بهداشت فلسطین در غزه، بیشتر قربانیان زن و کودک بودند. رسانهها از این کشتار به نسلکشی، هلوکاست واقعی و جنایت جنگی تعبیر میکنند. بعد از این جنایت که با محکومیت شدید جامعه بینالمللی مواجه و به شکلگیری گسترده تظاهرات و تجمعات اعتراضی در سراسر جهان منجر شد، شاهد تداوم این جنایات ضدبشری از سوی اسرائیل هستیم. سوالی که اینجا مطرح میشود این است: اسناد و معاهدات حقوق بینالملل بشردوستانه که قدمت آنها از قدمت رژیم جعلی صهیونیستها هم بیشتر است، در ارتباط با جنایات رژیم در کجای معادلات جهانی قرار دارد؟ آیا اصلا چنین چیزی وجود دارد؟ یا همگی مردهاند؟
حقوق بینالملل بشردوستانه بخشی از حقوق بینالملل است که تعیینکننده قواعد حاکم بر روابط بین کشورهاست. حقوق بینالملل در موافقتنامههای بین دولتها (معاهدات یا کنوانسیونها) در قوانین عرفی شامل مجموعه اقدامات دولتهاست که به الزامآور بودن آنها باور دارند و در اصول کلی حقوق بینالملل آمده است. بخش عمدهای از حقوق بینالملل بشردوستانه در ۴ کنوانسیون ژنو ۱۹۴۹ مطرح شده که ریشه آن به دوران جنگ دوم جهانی بازمیگردد؛ زمانی که هنوز چیزی به نام اسرائیل وجود نداشت. وقوع جنایات جنگی گسترده و نقض فاحش حقوق بشر و جرائم ضدبشریت که به طور جدی صلح و امنیت بینالمللی را مورد تهدید قرار داده بود و از طرفی مصون ماندن عاملان این جنایتها از تعقیب و مجازات به جهت نقص یا عدم کفایت سیستم قضایی داخلی، جامعه بینالمللی را بر آن داشت...
برای تضمین اجرای کنوانسیونهای ژنو مراجع و محاکم قضایی بینالمللی را جهت تعقیب کیفری جنایات جنگی شکل دهد که اساسنامه دیوان کیفری بینالمللی که از آن به اختصار با عنوان «اساسنامه رم» یاد میشود، متولد شد که تاکنون به جنایات ضدبشری زیادی ورود کرده است.
اگرچه دیوان بینالمللی کیفری و دیوان بینالمللی دادگستری به موضوع جنایات و نسلکشی اسرائیل در غزه ورود کرده و احکامی نیز صادر کرده اما این تلاشها تاکنون هیچگونه بازدارندگیای ایجاد نکرده است.
بخشی از این سهلانگاری به دلیل انفعال شورای امنیت سازمان ملل و مشخصا حمایتهای آمریکا از رژیم صهیونیستی و استفاده از حق وتو است، اگرنه شورای امنیت سازمان ملل تاکنون ۲ بار درباره یوگسلاوی سابق و روآندا به تشکیل دادگاه کیفری بینالمللی و محاکمه عوامل آن توسط دیوان اقدام کرده است که اتفاقا از آنها به عنوان ۲ اقدام مهم و موفق دیوان یاد میشود.
اما به جهت حمایت اعضای شورای امنیت از طرفین دعوی در مجامع بینالمللی، مثل همین حمایت آمریکا از رژیم صهیونیستی، اسناسنامه رم در بخشی از سند خود که مربوط به روابط و تعامل دیوان با شورای امنیت است آورده: «در جایی که دیوان بخواهد به جرائم مهم بینالمللی بویژه جرم تجاوز بپردازد، مقررات مربوط به منشور ملل متحد درباره اختیارات شورای امنیت ممکن است نادیده گرفته شود». بر اساس این بند، دیوان کیفری بینالمللی میتواند بدون نظر شورای امنیت دادگاهی را برای محاکمه سران رژیم صهیونیستی بر اساس شواهد مربوط با نسلکشی و جنایت علیه بشریت تشکیل دهد.
مماشات سازمان ملل و عدم اتخاذ مواضع و اقدامات قاطع علیه این رژیم در نهادهای وابسته به این سازمان از دلایل اصلی ترغیب صهیونیستها به اعمال اقدامات وقیحانهتر در غزه است و آن را به یک چک سفید برای تداوم جنایات این رژیم تبدیل کرده است.
روز جمعه رژیم صهیونیستی در حالی به فرودگاه صنعا در یمن حمله کرد که یک هیات از مقامات سازمان بهداشت جهانی از جمله پروفسور «تدروس آدهانوم» مدیرکل این سازمان در فرودگاه حضور داشتند که این حملات منجر به مجروح شدن یکی از کارکنان وابسته به این تیم شد. با این حال شاهد موضع قاطعانهای از سوی همین مقام ارشد سازمان ملل که از نزدیک شاهد حمله رژیم صهیونیستی به تاسیسات مدنی و غیرنظامی بود، نیستیم.
آدهانوم یک روز بعد از این حمله گفت: «حمله به غیرنظامیان و امدادگران در هرجایی باید متوقف شود». او حتی حاضر نشد اسمی از رژیم صهیونیستی که این حمله را مرتکب شده است بیاورد. چنین مواضع محتاطانهای قطعا صهیونیستها را به اقدامات جنایتکارانه بیشتر ترغیب خواهد کرد.
اگر بعد از جنایت بیمارستان المعمدانی، حملات مکرر به سایر بیمارستانها و مراکز درمانی غزه و حمله به امدادگران و کشتار صدها نفر از آنها، سازمان ملل تصمیمات محکمتری مثل تعلیق این رژیم از حضور در مجمع عمومی سازمان ملل و محروم کردن آن از حضور در نشستهای شورای امنیت و سایر نهادهای سازمان ملل میگرفت، امروز شاهد فاجعه بیمارستان کمال عدوان نبودیم.
ارسال به دوستان
یادداشت روز
تحریرالشام در افغانستان چه میکند؟
محمدحسین معصومزاده: برآوردهای خبری و اطلاعاتی نشان میدهد شاخهای از «هیات تحریرالشام» - به سرکردگی محمد جولانی که چندی پیش توانست قدرت را در سوریه به دست بگیرد - در دره اندراب استان بغلان در شمال افغانستان ظاهر شده است. بر اساس گفته منابع مطلع، این شاخه از تحریرالشام توسط شخصی به نام «مولوی عبدالفتاح» رهبری میشود. وی یک تاجیک افغانستانی و بومی بغلان است که حدود 8 سال سابقه حضور در سوریه و عراق به عنوان عضوی از داعش و بعدها تحریرالشام را دارد. چندین هفته است که عبدالفتاح به منظور تشکیل گروههای مسلح ذیل تحریرالشام در افغانستان مشغول کار است. کمکهای ارزشمندی در تشکیل نخستین گروههای شاخه افغانستان تحریرالشام از سوی شاخه افغانستان جنبش «حزبالتحریر» که در منطقه بازارک استان پنجشیر (به رهبری مولوی یحیی) قرار دارد، ارائه میشود.
گفتنی است مولوی عبدالفتاح، روابط بسیار نزدیکی با رهبر القاعده، ابوحمزه بنلادن، پسر اسامه بنلادن، همچنین با وزیر جنگ شاخه داعش خراسان، گلمراد حلیماف دارد. به نظر میرسد اغلب اعضای آن از اعضای جبههالنصره سابق هستند که پس از پایان مرحله فعال درگیریها در سوریه به کشمیر پاکستان منتقل شدند و از آنجا به افغانستان نقل مکان کردهاند. این افراد بزودی در ولسوالیهای «ده صلاح» و «پل حصار» مستقر خواهند شد. تعداد تروریستهای شاخه افغانستانی تحریرالشام هنوز نسبتا کم است و 500 تا 700 نفرند. منابع میگویند «این شبهنظامیان همراه خانوادههایشان از کشمیر پاکستان به بغلان افغانستان منتقل شدند. ترکیب قومی آنان شامل تاجیکها، ازبکها، اویغورها، قرقیزها، چچنیها، تاتارها و... است». در آغاز منابع میگفتند برنامههای تحریرالشام افغانستان مربوط به انتقال «جهاد» از افغانستان به تاجیکستان است. با این حال اخبار بعدی نشان داد تاجیکستان تنها هدف نیست و این گروه قصد دارد به طور فعال در مقابله با منافع ایران، روسیه و چین در منطقه شرکت کند. در این راستا کمی پس از انتشار این اخبار، اطلاعات جدیدی منتشر شد که نشان میداد شاخه تحریرالشام در افغانستان اقدام به انتقال برخی مسلحان خود به ولایات غربی افغانستان کرده است. این اعضا به ولایتهای هرات، نیمروز و فراه منتقل شدهاند که هر 3 در مرز با ایران قرار دارند و طبیعتا چنین جابهجایی نمیتواند تصادفی باشد. میتوان پیشبینی کرد هدف این گروه تثبیت در غرب افغانستان و برنامهریزی برای ورود به استانهای شرقی کشور علیالخصوص سیستانوبلوچستان است. همچنین به نظر میرسد هماهنگی وثیقی بین اقدامات شاخه تحریرالشام در افغانستان با گروه تروریستی «جیشالظلم» وجود دارد. منابع معتقدند این دو گروه تروریستی در حال برنامهریزی برای خرابکاری مشترک و اقدامات تروریستی علیه مقامات ایرانی در استانهای سیستانوبلوچستان هستند.
* موضع طالبان چیست؟
در اینجا توجه به نقش حکام طالبانی افغانستان ضروری است. منابع متعددی پیش از سقوط بشار اسد از ارتباط ارگانیک میان طالبان و تحریرالشام خبر میدادند. موفقیت طالبان در قدرتگیری در افغانستان در سال 1400 و روشهایی که این گروه به این منظور انجام داد، الگوی خوبی را برای دیگر گروههای مسلح اهل سنت به نمایش گذاشت. بررسی اقدامات تحریرالشام از سالهای پیش تا هفتههای اخیر مشابهتهای فراوانی را بین رفتارهای 2 گروه نشان میدهد. این ارتباطات صرفا در حد الگوگیری صرف نبود و خبرهای گوناگونی از سفرهای دوجانبه وجود داشت.
پس از سقوط بشار اسد، حکام کابل ابراز خوشحالی فراوانی از خود نشان دادند و رسانههای منتسب به این گروه اخبار سوریه را با جهتگیری قابل توجهی به نفع تحریرالشام و شخص جولانی پوشش میدادند. این یک واقعیت است که هم طالبان و هم تحریرالشام ریشههای ایدئولوژیکی نسبتا مشترکی دارند. به قدرت رسیدن تحریرالشام، روحیه طالبان را تقویت میکند. اتحاد تاریخی تحریرالشام با القاعده نیز روابط آن را با طالبان شکل میدهد. بنابراین هر دو گروه میتوانند در زمینههای خاصی برای یکدیگر سودمند باشند. از 3 سال پیش تاکنون، طالبان به دنبال به رسمیت شناختهشدن در عرصه بینالملل بوده است. هنوز هیچ کشوری در این زمینه پیشقدم نشده است. پیروزی تحریرالشام امید را در میان طالبان برانگیخته است و نشان میدهد برقراری روابط با این دولت ممکن است دری را برای به رسمیت شناختن دولت آنها باز کند. توجه بینالمللی به تحریرالشام احتمال به رسمیت شناختن آن توسط برخی دولتها را قوت میبخشد که این امر برای طالبان مطلوب است.
یکی از دغدغههای تحریرالشام در مقام یک دولت وجود اعضای بسیاری از کشورهای مختلف علیالخصوص اتباع آسیای مرکزی و چینی است. شاخه تحریرالشام در افغانستان میتواند برخی از این افراد را به سوی خود بکشاند تا از چالشهای آتی جلوگیری شود. همچنان جولانی و باقی مسؤولان فعلی دمشق آشکارا علیه تهران سخنان تندی ایراد کردهاند و قطعا از هیچ ظرفیتی برای ضربهزدن به منافع جمهوری اسلامی ایران بسادگی گذر نخواهند کرد. طالبان نیز با کمک تلویحی به انتقال این نیروها به خاک خود به شرطی که پیکان عملیات آنها خارج افغانستان را نشانه بگیرد، سعی دارد روابط خود را با دمشق نزدیکتر کند؛ هرچند که به طور رسمی هرگونه استفاده از خاک افغانستان علیه همسایگان را رد میکند و خود را در خط مقدم مقابله با داعش خراسان میداند.
* افزایش ناامنی در مرز شرقی
طی ماههای اخیر حملات تروریستی متعدد کور و هدفمند در شرق و جنوب شرق کشور انجام شده که جیشالعدل و داعش مسؤولیت این عملیاتها را برعهده گرفتهاند. از سوی دیگر رقبا و دشمنان کشور یکی از نقاط ضربهپذیری ایران را مناطق شرقی و مرز شرقی آن میدانند. شهادت برخی مقامات و همچنان تعداد قابل توجهی از نظامیان کشورمان در این مناطق نشان از این دارد که پتانسیل تهدیدزایی این مناطق میتواند افزایش یابد.
سقوط حکومت بشار اسد در سوریه ضربهای به شبکه لجستیک محور مقاومت در وضعیت حساس پساتوفانالاقصی وارد کرد. این امر توانایی بازیگری منطقهای تهران را تحتالشعاع قرار داد. طبیعی است که دشمنان سعی دارند با ادامه روند موجود، ناامنی را به داخل کشور بکشانند و بهترین گزینه برای انجام این کار بهرهگیری از ظرفیت مرزهای شرقی ایران است. تقویت شاخه افغانستان تحریرالشام و ترکیب توان آن با تروریستهایی همچون جیشالعدل میتواند ضربهپذیری کشور را افزایش دهد و اهرم فشار قدرتمندی را روی تهران برقرار کند.
ارسال به دوستان
گزارش
استقلال در یک قدمی کابوس تاریخی!
استقلال در هفته پانزدهم و پایانی نیمفصل اول رقابتهای لیگ برتر باید سیزدهم دی در ورزشگاه آزادی به مصاف سپاهان اصفهان برود. استقلال تا اینجای فصل با کسب ۱۷ امتیاز در رده دهم جدول ردهبندی حضور دارد. این تیم این فصل یکی از عجیبترین لیگهای تاریخش را پشت سر میگذارد. در وافع هر جا هواداران به خودشان میگویند از این بدتر نمیشود، دقیقا خیلی زود متوجه میشوند چرا از این بدتر هم میشود! آبیپوشان پایتخت در پایان نیمفصل اول رقابتهای لیگ برتر با کسب تنها ۱۷ امتیاز، یکی از ضعیفترین عملکردهای خود در ۱۱ فصل اخیر را به ثبت رساندهاند. در واقع آنها در ۱۲ بازی که زیر نظر 2 سرمربی این فصل خود یعنی جواد نکونام و پیتسو موسیمانه انجام دادهاند ۴ برد، ۵ مساوی و ۵ باخت دارند. تنها استثنای این قاعده، فصل هفدهم بود که استقلال با ۲۰ امتیاز و تفاضل گل مثبت ۲، عملکردی نزدیک به بدترین عملکرد خود داشت. در ابتدای فصل، علیرضا منصوریان مانند فصل گذشتهاش هدایت این تیم را برعهده داشت اما پس از کسب نتایج ضعیف با این تیم، در پایان هفته هفتم لیگ برتر از سمت خود استعفا کرد و وینفرید شفر، سرمربی آلمانی جانشین وی شد. پیش از منصوب شدن شفر به عنوان سرمربی تیم استقلال، میک مکدرموت به صورت موقت (تنها یک بازی) روی نیمکت استقلال نشست. استقلال تحت هدایت شفر توانست در لیگ به مقام سوم برسد و در جام حذفی قهرمان شد. همچنین آنها به یکچهارم نهایی لیگ قهرمانان آسیا راه یافتند.
فصل سیزدهم: ۲۷ امتیاز در رده دوم
فصل چهاردهم: ۲۴ امتیاز در رده پنجم
فصل پانزدهم: ۳۰ امتیاز در رده اول
فصل شانزدهم: ۲۲ امتیاز در رده دوم
فصل هفدهم: ۲۰ امتیاز در رده هفتم
فصل هجدهم: ۲۵ امتیاز در رده پنجم
فصل نوزدهم: ۲۹ امتیاز در رده اول
فصل بیستم: ۲۶ امتیاز در رده سوم
فصل بیستویکم: ۳۵ امتیاز در رده اول
فصل بیستودوم: ۲۷ امتیاز در رده چهارم
فصل بیستوسوم: ۳۲ امتیاز در رده اول
رقابتهای لیگ برتر فوتبال از آغاز فصل سیزدهم در سال ۱۳۹۲ با حضور ۱۶ تیم برگزار میشود و استقلال تهران در شرایطی قرار دارد که اگر برابر حریف اصفهانی به برتری نرسد بدترین نتیجه تاریخ خود را در پایان نیمفصل اول طی 11 سال اخیر کسب خواهد کرد؛ آن هم نه یک برد معمولی، بلکه استقلالیها برای برداشتن این آمار بد از روی خود باید به سپاهان ۶ گل بزنند! سپاهانی که حتی عوض شدن مربی نیز روی عملکرد آن تاثیری نداشته و هفته گذشته رقیب خود را با ۵ گل شکست داد! ضمن اینکه بدترین جایگاه استقلال در پایان نیمفصل اول طی 11 سال اخیر رده هفتمی بود که در سالهای ۱۳۹۵ و ۱۳۹۶ رخ داد و آبیپوشان برای تبدیل نشدن به ضعیفترین تیم تاریخ استقلال چارهای جز پیروزی و امیدوار بودن به ارتقای جایگاه در جدول ندارند.
ارسال به دوستان
اخبار
دوربین ضداعتراض فیفا برای داوران
فدراسیون جهانی فوتبال (فیفا) قانونی را برای کاهش اعتراضات بازیکنان به داور تعیین میکند.
«داور مجهز به دوربین میشود»؛ این گزارش دیروز نشریه آ.اس اسپانیا از تصمیم فیفا برای محافظت از داوران در قبال اعتراضات شدید بازیکنان است. داوران به دلیل اعتراضات شدید بازیکنان در تصمیمات خود دچار اشتباه میشوند ولی نصب دوربین و تعیین مجازات بازدارنده خواهد بود و اعتراضات را کم میکند. پیش از این داوران فوتبال گزارشاتی را بعد از بازی به کمیته انضباطی ابلاغ میکردند که با اعتراض باشگاهها همراه میشد ولی این دوربین با ثبت لحظات غیرورزشی، شبههای باقی نمیگذارد. نشریه اسپانیایی مینویسد: فیفا برای محافظت از داور میگوید «تنها کسی که میتواند با داور صحبت کند کاپیتان تیم» است و در صورت زیرپا گذاشتن این قانون «بازیکن خاطی مجازات میشود». بر اساس گزارش آ.اس، این «دوربین کوچک قرار است روی پیراهن داور وسط جاگذاری شود» تا تمام لحظات قضاوت داوران در مستطیل سبز را ثبت کند.
***
حریف عموزاد مسلطترین آزادکار سال شد
اتحادیه جهانی کشتی، آزادکار ژاپنی را به عنوان مسلطترین کشتیگیر سال 2024 معرفی کرد. به گزارش فارس، اتحادیه جهانی کشتی دیروز در پست اینستاگرامی خود مسلطترین آزادکار سال ۲۰۲۴ را معرفی کرد؛ کاتارو کیوکا از ژاپن توانست این عنوان را کسب کند. وی امسال ۳ مدال طلا کسب کرد و ۱۲ برد به دست آورد. کیوکا در فینال المپیک پاریس مقابل رحمان عموزاد پیروز شد و مدال طلا را کسب کرد.
***
سقوط هواپیمای باشگاه الجزیره امارات در آبهای خلیج فارس
یک هواپیمای سبک متعلق به بخش ورزشهای هوانوردی باشگاه ورزشی الجزیره امارات در سواحل این کشور سقوط کرد. هواپیمای سبک متعلق به باشگاه الجزیره که مختص بخش ورزشهای هوایی این باشگاه بود در حادثهای در آبهای خلیج فارس، نزدیک سواحل امارات در رأسالخیمه سقوط کرد. در این حادثه، خلبان هواپیما و همراه او جان خود را از دست دادند. به گزارش سازمان هواپیمایی کشوری امارات، بخش بررسی حوادث هوایی این سازمان بلافاصله پس از دریافت گزارش این حادثه، تحقیقات خود را برای مشخص کردن دلایل سقوط آغاز کرده است.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|