|
ارسال به دوستان
اخبار
گردهمایی نمایندگان ادیان ابراهیمی در آستانه مبعث
همایش «نهادهای دینی و احیای میراث ادیان ابراهیمی» با حضور نمایندگانی از ادیان ابراهیمی امروز در کتابخانه و موزه ملک برگزار میشود.
آیین وقفنامهای گرامیداشت مبعث رسول اکرم(ص) در کتابخانه و موزه ملی ملک در قالب همایش یکروزه «نهادهای دینی و احیای میراث ادیان ابراهیمی» با همکاری سازمان کتابخانهها، موزهها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی برگزار میشود.
این آیین وقفنامهای به مناسبت گرامیداشت مبعث حضرت محمد مصطفی(ص)، به سنت هر ساله و بر پایه وقفنامه حاجحسین آقا ملک، بنیانگذار و واقف کتابخانه و موزه ملی ملک، دوشنبه 8 بهمن 1403، از ساعت 10 در این موقوفه در پایتخت برپا خواهد شد.
این آیین امسال بنا به پیشنهاد سازمان کتابخانهها، موزهها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی و با همکاری بنیاد پژوهشهای اسلامی این آستان مقدس و با توجه به اینکه نسخ خطی و متون متنوعی از ادیان ابراهیمی در گنجینه کتابخانههای آستان قدس رضوی وجود دارد، در قالب همایشی یکروزه در کتابخانه و موزه ملی ملک اجرا خواهد شد.
همایش نهادهای دینی و احیای میراث ادیان ابراهیمی در راستای نشان دادن تلاش این کتابخانهها در حفظ نسخ موجود و همچنین معرفی زمینههای پژوهشی، مطالعه، پیوند و تقریب بین ادیان، با ارائه ۶ سخنرانی برگزار میشود. در واقع، این همایش به معرفی ظرفیتهای مجموعه موجود مورد توجه پژوهشگران در این کتابخانهها میپردازد و تأکید بر این است که این ظرفیت مبنایی برای انجام امور علمی، گفتوگو و رسیدن به نقطه اشتراک بین ادیان قرار گیرد.
جعفر مروارید، عضو هیات علمی دانشگاه فردوسی مشهد با محوریت «ضرورت گفتوگوی ادیان و موانع آن» و نوشاد رکنی، رئیس اداره کتابخانه ملک با محوریت «نسخههای ادیان ابراهیمی موجود در کتابخانه ملک» در این همایش سخنرانی میکنند. خاخام یونس حمامی لالهزار، رهبر دینی کلیمیان ایران و کشیش گریگور نرسسیانس، مشاور مذهبی خلیفهگری ارامنه تهران نیز از دیگر سخنرانان این همایش هستند که به ترتیب در موضوعات «کتابهای مقدس، میراث جاودان» و «نقش شنور هالی قدیس در نظام عبادی کلیسای ارتدوکس ارمنی» به ارائه مطالب خود میپردازند.
رمضانعلی ایزانلو، پژوهشگر گروه ادیان بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی نیز با محوریت «دستنوشتههای ادیان ابراهیمی در گنجینه رضوی» و حجتالاسلام حاج علیاکبری، رئیس شورای سیاستگذاری ائمه جمعه با محوریت «گنجینه مشترک ادیان از نگاه اسلام»، سخنرانی میکنند. حضور در این همایش یکروزه برای عموم آزاد است.
***
داوری آثار مستقل ترانهسرایان در چهلمین جشنواره «موسیقی فجر»
سیدعبدالجبار کاکایی از تغییرات مثبت داوری و توجه به آثار مستقل ترانهسرایان خبر داد و گفت برای نخستین بار داوری آثار مستقل ترانهسرایان در چهلمین جشنواره موسیقی فجر انجام شد.
به نقل از روابط عمومی چهلمین جشنواره بینالمللی موسیقی فجر، عبدالجبار کاکایی، داور بخش موسیقی و ترانه چهلمین جشنواره بینالمللی موسیقی فجر، درباره تغییرات جشنواره امسال جشنواره فجر گفت: امسال ترانهسرایان میتوانستند آثار خود را به صورت مستقل ارسال کنند و داوری بر این آثار انجام میشود. این تغییر یک اقدام مثبت است که به توجه بیشتر به ترانهسراها منجر میشود و امیدواریم در آینده نیز ادامه پیدا کند.
وی درباره آثار ارسالشده به جشنواره بینالمللی موسیقی فجر گفت: در این دوره ۹ اثر به جشنواره ارسال شده است. با توجه به اینکه تولید قطعات موسیقی به صورت تکآهنگ در فضای مجازی به شکل فراوان انجام میشود، به نظر من باید ارتباطی با موسسات موسیقی برقرار میشد و از آنها برای ارسال آثار دعوت به عمل میآمد. البته گمان میکردم شاید دلیل این اتفاق، دورههای پیشین جشنواره بوده که معمولا داوریها بر آثاری انجام میشد که در اختیار دفتر موسیقی بوده و به همین علت مابقی افراد تمایلی برای حضور در این جشنوارهها ندارند، به دلیل اینکه تصور میکنند تنها آثاری که دفتر موسیقی تولید کرده جایزه خواهند گرفت.
کاکایی افزود: در دوره چهلم خوشبختانه این در باز و قرار بر این شده از دفتر موسیقی نیز آثاری جمعآوری شود اما با این اوصاف بررسی و داوری ۹ اثر به نظر من برای جشنواره موسیقی فجر کافی نیست. با این وجود، آثار بررسیشده، کیفیت مناسبی داشتند و تعدادی از آنها انتخاب شدند.
داور بخش موسیقی و ترانه چهلمین جشنواره بینالمللی موسیقی فجر درباره جایگاه ترانه در موسیقی امروز افزود: ترانه گاهی تولید میشود و موسیقی روی آن قرار میگیرد و از جهت چینش کلام به شعر نزدیک است و در آن صورت از نظر ارزش کلامی اگر بخواهیم جدا از موسیقی بررسی کنیم، کلام جایگاه ویژهای پیدا میکند اما یک زمانی هم کلام روی موسیقی قرار میگیرد که شاعر ناچار به جابهجایی ارکان جمله میشود و شکل خوانش و چینش بصری کار ضعیفتر میشود اما در اجرا و تلفیق با موسیقی قوت و قدرت خودش را حفظ میکند. لذا میشود به دو نوع کلام ترانه، توجه کرد؛ اول کلامی که پیش از تولید موسیقی خلق شده و دوم کلامی که با موسیقی تلفیق شده است که هر دو دارای ارزشگذاری متفاوت هستند.
ارسال به دوستان
تحلیل سینمایی و تاریخی فیلمهایی که درباره زندگی پیامبر اسلام(ص) ساخته شده است
سینمای متبرک
مهرداد احمدی، خبرنگار: سینما همواره به عنوان یکی از موثرترین ابزارهای انتقال مفاهیم دینی و تاریخی نقشآفرینی کرده است. در این میان، زندگی پیامبر اسلام(ص) به عنوان یکی از مهمترین موضوعات مذهبی، الهامبخش فیلمسازان برجستهای در داخل و خارج ایران بوده است. پرداختن به زندگی و رسالت ایشان همواره با چالشهای مختلفی از جمله نحوه تصویرسازی شخصیت پیامبر(ص) و تطبیق با مستندات تاریخی همراه بوده است. در این نوشتار به ۳ فیلم شاخصی که درباره زندگی پیامبر اسلام(ص) ساخته شدهاند میپردازیم و آنها را از منظر سینمایی، تاریخی و تولیدی نقد میکنیم.
***
محمد رسولالله (The Message)
کارگردان: مصطفی عقاد، سال تولید: ۱۹۷۶، بودجه: ۱۷ میلیون دلار، بازیگران: آنتونی کوئین، ایرنه پاپاس، مایکل آنسارا
این فیلم که با نام «الرساله» نیز شناخته میشود، یکی از مشهورترین آثار سینمایی درباره پیامبر اسلام(ص) است. مصطفی عقاد، فیلمساز سوری - آمریکایی، با ساخت این اثر، تلاش کرد پیام دین اسلام و مبارزه پیامبر(ص) را به جهانیان معرفی کند. این فیلم که به 2 زبان عربی و انگلیسی تهیه شد، از تیم بازیگری بینالمللی استفاده کرد. آنتونی کوئین در نقش حمزه، مایکل آنسارا در نقش ابوسفیان و ایرنه پاپاس در نقش هند در آن نقشآفرینی کردند. فیلم با بودجهای نسبتا بالا ساخته شد و به دلیل حساسیتهای دینی، برای ساخت و نمایش آن در کشورهای مختلف، چالشهای زیادی پیش روی عقاد قرار گرفت.
* نقد سینمایی
فیلم «محمد رسولالله» از نظر سینمایی اثری حماسی و تأثیرگذار است. موسیقی متن خارقالعاده موریس ژار با تمهای عربی توانسته است احساسات و معنویت را بهخوبی منتقل کند. فیلمبرداری نیز با استفاده از مناظر طبیعی مراکش و لیبی، جلوهای خاص به فیلم بخشیده است. بازی آنتونی کوئین در نقش حمزه، عموی پیامبر(ص)، از برجستهترین نقاط قوت فیلم محسوب میشود، چرا که او توانست شخصیتی قوی، کاریزماتیک و عاطفی را خلق کند اما در بخش روایت، فیلم گاه دچار ریتم کند میشود و برخی صحنهها بیش از حد طولانی و بدون کشمکش دراماتیک باقی میمانند.
* نقد تاریخی
فیلم در بسیاری از موارد تلاش کرده به وقایع صدر اسلام وفادار باشد و داستانهای شناختهشدهای مانند آغاز وحی، هجرت به مدینه و جنگهای بدر و احد را به تصویر بکشد. با این حال، در برخی جزئیات تاریخی مانند نحوه تعامل قبایل مکه و مدینه، ترتیب وقایع و نقش زنان در جامعه صدر اسلام، شاهد سادهسازی و گاه تخریب هستیم. به عنوان مثال، فیلم بیشتر بر قهرمانی حمزه و شخصیتهای مرد متمرکز است و نقش تأثیرگذار زنان مسلمان مانند حضرت خدیجه(س) و حضرت فاطمه(س) به حاشیه رانده شده است. همچنین، نبردها بهگونهای نمایش داده شدهاند که پیچیدگی سیاسی و اجتماعی آنها کمتر دیده میشود.
***
محمد رسولالله(ص) (نسخه ایرانی)
کارگردان: مجید مجیدی، سال تولید: ۲۰۱۵، بودجه: ۴۰ میلیون دلار، بازیگران: علیرضا شجاعنوری، مهدی پاکدل، محسن تنابنده، ساره بیات و داریوش فرهنگ
این فیلم پرهزینهترین اثر تاریخ سینمای ایران محسوب میشود و با هدف معرفی چهرهای انسانی و صلحطلب از پیامبر اسلام(ص) به مخاطبان جهانی ساخته شد. داستان فیلم بر کودکی و نوجوانی پیامبر(ص) متمرکز است و سعی دارد تأثیر محیط اجتماعی و فرهنگی عربستان پیش از اسلام را بر شکلگیری شخصیت ایشان بررسی کند. تیم بینالمللی فیلم شامل ویتوریو استورارو، فیلمبردار برنده اسکار و طراحانی از کشورهای مختلف بود که به خلق فضای بصری چشمگیر کمک کردند.
* نقد سینمایی
فیلم «محمد رسولالله» از نظر جلوههای بصری یکی از آثار برجسته سینمای ایران است. طراحی صحنههای مکه و طائف، نورپردازیهای استورارو و موسیقی متن ساخته «ای.آر رحمان»، فضایی حماسی و معنوی در فیلم ایجاد کردهاند. با این حال، مشکل اصلی فیلم در روایت داستان نهفته است. فیلم بهدلیل تمرکز زیاد بر صحنههای شاعرانه و کمبود لحظات دراماتیک، گاه ریتمی کند پیدا میکند. شخصیتهای فرعی نیز بهاندازه کافی پرداخت نشدهاند و عمق لازم را ندارند، بویژه شخصیتهایی مانند عبدالمطلب و ابوطالب که نقش مهمی در زندگی پیامبر(ص) ایفا کردهاند.
* نقد تاریخی
فیلم تلاش کرده به روایتهای تاریخی وفادار باشد اما در برخی موارد بهجای مستندات تاریخی، بیشتر بر منابع ادبی و تفسیری تکیه کرده است. تمرکز بیش از حد بر معجزات پیامبر(ص) و نشانههای ویژه مانند سایه ابر بر سر ایشان، نگاه معنوی درباره ایشان را تقویت کرده است. علاوه بر این، نقش زنان در تربیت و حمایت از پیامبر(ص) کمرنگ نشان داده شده است، درحالیکه مستندات تاریخی به تأثیر عمیق حضرت آمنه و حضرت حلیمه اشاره دارد. فیلم «محمد رسولالله» به کارگردانی مجید مجیدی از نظر جلوههای بصری و تکنیکی یک اثر برجسته در تاریخ سینمای ایران محسوب میشود. طراحی صحنههای فیلم، که بازسازی مکه و طائف پیش از اسلام را به تصویر میکشد، با دقت و جزئیات خیرهکننده انجام شده است. استفاده از ویتوریو استورارو به عنوان فیلمبردار و همکاری او با تیم بینالمللی، تصاویری باشکوه و شاعرانه خلق کرده که حس شکوه و معنویت را به بیننده منتقل میکند. نورپردازیهای دقیق، که گاه از تکنیکهای نقاشی کلاسیک الهام گرفته شدهاند، فضایی عرفانی و رازآلود به فیلم بخشیده است. همچنین موسیقی متن ساخته
ای.آر رحمان با تمهای شرقی و احساسی، به درک و همراهی عاطفی مخاطب با فیلم کمک میکند. با این حال، بزرگترین نقطهضعف فیلم در روایت و درام است. مجیدی در تلاش برای ارائه تصویری جهانی از پیامبر اسلام(ص)، فیلمی ساخته که بیش از آنکه از دل متون اسلامی و سنتهای اسلامی برخاسته باشد، ریشه در نگاه غربی و مسیحی به پیامبران دارد. پیامبری که مجیدی در فیلم خود به تصویر کشیده، بیشتر شبیه مسیح مسیحیان است تا محمد مسلمانان. تاکید بر چهرهای عارفانه و صبور از پیامبر(ص) و پرهیز از نمایش مبارزات سیاسی و اجتماعی ایشان، فیلم را از واقعیتهای تاریخی دور کرده است. در نتیجه، شخصیت محمد(ص) در این فیلم بیش از آنکه انسانی باشد که با چالشها و سختیهای جامعه خود مواجه است، موجودی فرازمینی به نظر میرسد. این نگاه «مسیحگونه» به پیامبر اسلام(ص) در بسیاری از جنبههای فیلم مشهود است. تاکید مداوم بر معجزات، مانند سایه ابر بر سر پیامبر، یا سخن گفتن درختان و حیوانات با ایشان، به اعتقاد برخی از جذابیت دراماتیک داستان میکاهد. در حالی که پیامبر اسلام(ص) در متون تاریخی و اسلامی شخصیتی فعال، استراتژیست و تاثیرگذار است که با چالشهای جامعه خود مبارزه میکند، در این فیلم بیشتر به عنوان یک قدیس معرفی شده که از طریق وقایع خارقالعاده بر دلها تاثیر میگذارد. از سوی دیگر، شخصیتپردازیهای فرعی نیز به همین مشکل دچار شدهاند. شخصیتهایی همچون عبدالمطلب، ابوطالب و ابولهب که نقش کلیدی در داستان زندگی پیامبر(ص) دارند، بهصورت تیپیکال و بدون عمق کافی پرداخت شدهاند. این در حالی است که در متون تاریخی و حتی در روایتهای سنتی، این افراد پیچیدگیهای شخصیتی خاصی دارند که میتوانست به جذابیت درام فیلم بیفزاید. به عنوان مثال، نقش ابوطالب به عنوان حامی پیامبر(ص) در مقابل قریش، یا نقش عبدالمطلب به عنوان رهبر قبیلهای قدرتمند، در فیلم بهصورت سطحی و در سایه روایتهای معنوی و شاعرانه تصویر شده است. از جنبههای دیگر، ریتم کند فیلم و طولانی بودن صحنهها، بویژه در بخش اول، باعث شده مخاطب گاه از روایت جدا شود. تمرکز بیش از حد بر جزئیات تصویری و صحنههای شاعرانه، مانند نمایش طولانی بیابانها، درختان و آسمان، فیلم را از کشش دراماتیک محروم کرده است. این امر بویژه برای مخاطبانی که انتظار یک روایت پرجنبوجوش و واقعگرایانه از زندگی پیامبر(ص) را دارند، ممکن است خستهکننده باشد. از منظر ارتباط با مخاطب بینالمللی، فیلم با وجود تمام زیباییهای بصری و موسیقایی، نتوانسته است شخصیت پیامبر اسلام(ص) را بهگونهای نشان دهد که تفاوت ایشان با دیگر پیامبران، بویژه حضرت مسیح (ع)، برای غیرمسلمانان آشکار شود. تاکید بر جنبههای مشترک پیامبری و حذف یا کمرنگ کردن ویژگیهای منحصربهفرد پیامبر اسلام(ص)، همچون توانایی ایجاد تحول اجتماعی و سیاسی، باعث شده است فیلم در انتقال پیام اصلی خود ناکام بماند. این مساله، بویژه در جوامع غربی که درک دقیقتری از شخصیت مسیح(ع) دارند، میتواند باعث شود پیامبر اسلام(ص) به عنوان شخصیتی تکراری و غیرمنحصربهفرد در میان دیگر پیامبران الهی دیده شود.
در نهایت، فیلم «محمد رسولالله» از نظر فنی و زیباییشناسی یک اثر بینظیر است که نشان از تواناییهای بالای سینمای ایران در تولید آثار تاریخی و دینی دارد اما ضعفهای آن در روایت و شخصیتپردازی و همچنین دور شدن از واقعیتهای تاریخی و تمرکز بیش از حد بر جنبههای قدسی و معنوی، باعث شده است تصویر ارائهشده از پیامبر اسلام(ص) بیش از آنکه به منابع اسلامی وفادار باشد، به تصورات غربی و مسیحی نزدیک باشد. این امر میتواند به عنوان یک فرصت از دسترفته برای معرفی پیامبر اسلام(ص) به جهانیان تلقی شود.
***
الرساله (نسخه عربی)
کارگردان: مصطفی العقاد، سال تولید: ۱۹۷۶، بودجه: ۱۷ میلیون دلار، بازیگران: عبدالله غیث، منی واصف، محمد صبحی
نسخه عربی فیلم «الرساله» همزمان با نسخه انگلیسی آن تولید شد و بهطور ویژه برای مخاطبان کشورهای عربزبان ساخته شد. عبدالله غیث در نقش حمزه جایگزین آنتونی کوئین شد و بسیاری از بازیگران برجسته سینمای عرب در آن نقشآفرینی کردند.
* نقد سینمایی
این نسخه از فیلم، بویژه برای مخاطبان عربزبان، از نظر احساسی تأثیرگذارتر است. بازی عبدالله غیث به عنوان حمزه، هرچند به اندازه بازی آنتونی کوئین کاریزماتیک نیست اما توانسته شخصیت حمزه را انسانیتر و واقعگراتر نشان
دهد.
از نظر جلوههای بصری و موسیقی، نسخه عربی تفاوتی با نسخه انگلیسی ندارد اما صداگذاری و دیالوگها بهتر با فرهنگ عربی همخوانی دارد.
* نقد تاریخی
نسخه عربی نیز همان ایرادات تاریخی نسخه انگلیسی را دارد اما دیالوگها و جزئیات فرهنگی در آن دقیقتر است. برای مثال، استفاده از زبان عربی و اصطلاحات خاص، باعث شده است فیلم برای مخاطبان منطقهای باورپذیرتر باشد. با این حال، باز هم نقش زنان و پیچیدگیهای سیاسی صدر اسلام بهخوبی به تصویر کشیده نشده است.
***
جمعبندی
این آثار هرچند دارای کاستیهای تاریخی و سینمایی هستند اما در معرفی پیامبر اسلام(ص) به مخاطبان جهانی نقشی بیبدیلی ایفا کردهاند. هر کدام از این فیلمها با رویکرد خاص خود توانستهاند گوشهای از زندگی و رسالت پیامبر(ص) را بازتاب دهند و به عنوان منابع فرهنگی و سینمایی ارزشمند باقی بمانند.
ارسال به دوستان
یادداشت روز
قارهای تاریک، مردهای متحرک
حسین مهدیتبار: «برنامهریزی برای ناتوی پس از آمریکا»، نسخهای است که ادوارد استرینگر در فارن افرز برای اروپا تجویز میکند. او و بسیاری از کارشناسان معتقدند اروپا اینبار تحت حمله آمریکا در دوران ترامپ جان سالم به در نخواهد برد. هر چند پیشبینی انحلال ناتو یا خروج آمریکا از آن قطعی نیست اما به طور حتم این اتحاد نظامی با مشکلات عدیدهای روبهرو خواهد شد، البته این تنها مشکل اروپا در دوران ترامپ نیست. فردی که تهدید کرده بود «اجازه میدهد پوتین هر کاری که میخواهد با اروپا انجام دهد»، اکنون رئیسجمهور آمریکاست. ترامپ با شعار «اول آمریکا» به کاخسفید آمده و تلاش دارد آمریکا را به سیاست انزواگرایانهای بازگرداند؛ انزواگراییای که البته با آنچه در اوایل قرن بیستم مشاهده میشد تفاوتهایی دارد اما همین موضوع نگرانیهایی برای اروپاییها به همراه دارد. با پیچیدهتر شدن نظام بینالمللی، پیوستگیها و وابستگیهای میان ملل و از همه مهمتر جلوگیری از ظهور چین، ترامپ نمیتواند آمریکا را تنها به قاره آمریکا - طبق دکترین مونرو - محدود کند اما او تلاش خواهد کرد هر آنچه مغایر با اصل «اول آمریکا» است را از میان بردارد.
مواجهه ترامپ با اروپا، 3 بعد عمده دارد. ابتدا، جایگاه سیاسی اروپا که با روی کار آمدن ترامپ خدشهدار خواهد شد. اروپا در سالهای اخیر تلاش کرده بود، زیر سایه هژمونی ایالاتمتحده به عنوان یک واحد اثرگذار در نظام بینالملل حضور یابد. برای نمونه، طرف اروپایی، طرف قابلتوجه مذاکرات هستهای ایران بود، چرا که دموکراتها اروپاییها را در صحنه بینالمللی به بازی میگرفتند اما ترامپ معتقد است همکاری با اروپا و نه هیچ واحد دیگری در اولویت آمریکا نیست. او بر این باور است که آمریکا هژمون برتر جهانی است و میتواند مسائل جهانی را بهتنهایی حل و مدیریت کند. در ماجرای طرح صلح آبراهام، همچنین در توافق با کره شمالی، اروپا هیچ نقشی نداشت. در این رویکرد، ترامپ در دوره اول خود به طور مستقیم نشان داد سیاست خارجی آمریکا باید بیش از پیش بر اساس منافع ملی شکل گیرد و در دوره دوم نیز این روند تداوم خواهد یافت، چنان که در تبلیغات انتخاباتیاش نیز به وضوح به این نکته اشاره کرده بود. برای اروپا که طی ۷۵ سال گذشته رهبری سیاسی خود را به ایالات متحده واگذار کرده بود تا در کنار آن یک بازیگر مؤثر محسوب شود، این رویکرد بسیار گران تمام خواهد شد. مکرون چندی پیش درباره وابستگی اروپا به خارج گفته بود: «ما تمایل داریم ژئوپلیتیک خود را به ایالات متحده واگذار کنیم، مدل رشد اقتصادیمان را به مشتریان چینی و نوآوریهای فناورانهمان را به شرکتهای بزرگ آمریکایی. برای من این موضوع ساده است: جهان از گیاهخواران و گوشتخواران تشکیل شده است. اگر تصمیم بگیریم گیاهخوار باقی بمانیم، گوشتخواران پیروز خواهند شد و ما به بازاری برای آنها تبدیل خواهیم شد».
دومین مسالهای که مواجهه اروپا با ترامپ را دردناک میکند، موضوع اقتصادی است. ترامپ بارها اروپا را «ضرر مضاعف» خوانده است؛ قارهای که با ایالات متحده ۲۰۰ میلیارد دلار مازاد تجاری دارد؛ چیزی که به گزارش فارن پالیسی، «اروپا را در تیررس ترامپ قرار میدهد». ترامپ همچنین تهدید کرده در صورتی که اروپا انرژی و گاز مایع بیشتری از آمریکا نخرد، تعرفههای بیشتری اعمال خواهد کرد. او میتواند تعرفههای فولاد را بازگرداند و درباره صنعت خودروسازی نیز با اروپا وارد رقابت شود.
برای آنان که تاریخ را میشناسند، این موضوع بدیهی است که اروپا بدون حمایت آمریکا، قارهای صلحآمیز و دموکراتیک نمیبود. اروپا در طول تاریخ، از جنگهای صدساله تا جنگ دوم جهانی، قارهای متفرق با کشورهای جاهطلب و رقابتی بوده است. پس از پایان جنگ دوم جهانی، آمریکا با طرح مارشال این کشورها را تحت چتر حمایتی خود درآورد و اجازه داد تا اروپا پیشرفت کند. رهبری هژمونیک ایالاتمتحده موقعیتی برای اروپا فراهم کرد که بتواند به قارهای متحد تبدیل شود اما بدون حمایت آمریکا، اروپا احتمالاً مجدداً به شرایط آشوبناک بازخواهد گشت. این موضوع کاملاً با نظریههای رئالیستی روابط بینالملل همخوانی دارد که همکاری اتحادیه اروپایی را تنها تحت سایه رهبری آمریکا ممکن میداند. حضور آمریکا به متحدان اروپاییاش اجازه داد تا اختلافات خود را کنار بگذارند اما با پایان حمایت آمریکا، وضعیت چگونه خواهد بود؟ یک نمونه در دهه ۱۹۹۰، هنگامی که جنگهای بالکان رخ داد و آمریکا حمایت خود از اروپا را کنار گذاشت، نتیجه هرج و مرج در میان اروپاییها بود.
سومین و در واقع مساله اصلی که اروپا با آمدن ترامپ با آن مواجه خواهد شد، مسأله ناتو است.
این اتحادی از کشورهای اروپایی بود که ابتدا برای مقابله با تهدید شوروی شکل گرفت اما با عضویت آمریکا، تبدیل به یک چتر حمایتی نظامی برای اروپاییها شد. واشنگتن یکی از سنتهای اساسی دیپلماتیک خود - یعنی انزواگرایی - را کنار گذاشت تا از اروپا حمایت کند. آمریکا در واقع متعهد شد از اروپا در برابر هر تهدیدی دفاع کند؛ ماده ۵ ناتو اذعان دارد که حمله به هر عضو ناتو، حمله به همه اعضا است اما ونس، معاون ترامپ، گفته بود وقت آن رسیده که اروپا روی پای خود بایستد. ترامپ تهدید کرده حمایتهای آمریکا از اروپا را قطع کند و این تنها آغاز ماجراست. او اروپاییها را وادار میکند تا هزینههای دفاعی خود را به 5 درصد از ناخالص تولید داخلی برسانند. ترامپ مدتهاست که ارزش ناتو را زیر سوال برده و به عقیده بسیاری از تحلیلگران، عجیب نیست اگر آمریکا در تعهدات خود نسبت به ناتو تجدیدنظر کند. او ممکن است قدم در مسیر دوگل بگذارد و آمریکا را از بخش نظامی ناتو خارج کند (فرانسه سال ۱۹۶۶ از بخش نظامی ناتو خارج شد). ترامپ اروپا را نه متحدی بنیادین که رقیب اقتصادی میبیند.
این تغییرات احتمالی اروپا را با بحران رهبری امنیتی مواجه خواهد کرد. آلمان که قویترین اقتصاد اروپاست باید رهبری این بحران را برعهده بگیرد یا اینکه فرانسه و انگلیس که هر دو قدرت هستهای هستند؟ یک مقام انگلیسی در سال ۱۹۴9 گفته بود: «ناتو باعث میشود مشکلات قدیمی میان فرانسه و آلمان از بین برود». اما با پایان حمایت آمریکا، این مشکلات دوباره بازخواهند گشت و میتواند اروپا را وارد هرج و مرج کند؛ وضعیتی که مارک مازوور، مورخ اروپایی در شرح آن، اروپا را «قارهای تاریک» نامیده بود.
اروپا در دوران دوم ترامپ وضعیت پیچیدهای خواهد داشت و سناریوهای مختلفی برای آن قابل تصور است. هر چه باشد، بازگشت ترامپ به کاخ سفید، تغییرات عمدهای در اروپا بهوجود خواهد آورد و این مسائل باعث میشود تا اما اشفورد در فارن پالیسی بنویسد: «اروپا برای آمریکای نسخه دوم آماده نیست».
ارسال به دوستان
دلنوشت
از بیتاللاتها تا بیتالله
زهرا محسنیفر: جاهلیت، سایه سهمگین خود را بر جزیرهالعرب گسترانده بود. مکه زیر سایه خناس بود و برای قریش، هُبَل الهالناس بود. مشرکان، بتان زرین را خدای جهانآفرین پنداشته و گرد بیتاللاتها میگشتند. کعبه، مطاف ابراهیم خلیلالرحمن، مرکز ثقل خداگریزان عالم شده بود. مسجدالحرام اگرچه برای موحدان حنیفآیین حرمت داشت اما غاصبان بیتالله، کاسبان سیم و زر بودند و حرم را به بتآرایی میآلودند. در آسمان تیره و بیستاره جاهلیت اما محمد جوان، چون قرص ماه میدرخشید. مغناطیس محبت او دلهای آهنین مکیان را برادهوار ربوده و آوازه جوانمردیاش به گوش همه قبایل قریش رسیده بود. برای یتیمبچه بزرگشده قریش، صفت «امین» همان فضل بزرگی بود که اعداءالله به آن شهادت میدادند. قوه عاقله محمد امین وقتی غائله نصب حجرالاسود بر رکن حجری کعبه را به سرانگشت تدبیر حل کرد، محبتش در دل سنگ همه طوایف مکه رسوخ کرد. حتی قبل از نزول قرآن، وجود نازنین زاده عامالفیل، «لایلاف قریش» بود... جامه مزمل چون بر قامت محمد(ص) پیچیده شد، رسولالله(ص) از پیله حرا بیرون آمد. جبرئیل امین، پیک وحی، از ملکوت آسمانها آمده بود تا «امین» را «رحمهللعالمین» کند. پیغمبر آخرالزمان «لااله الا الله» را که فریاد زد، نظام طبقاتی حاکم بر حجاز همچون کنگرههای طاق کسری فرو ریخت. آنچه پیامبر خدا آورده بود، طغیان علیه دنیای جاهلیت بود. مرفهان خیلی زود قد علم کردند و مشرکان در مقابل او کوتاه نیامدند. آقابالاسران، ترازوی عدالت را در دستان خاتم رسالت همچون شمشیر جهاد میدیدند و بردهزادگان، رسالت اجتماعیاش را نفی اربابیت میدانستند. تا خارج از مناسبات قدرت بود، نزد مکیان امین بود و جاذبه داشت. داستان بعثت اما ماجرای حکومت توحیدی را به دنبال داشت و راهزنان بلدالامین آن را بر نمیتافتند.
غزوهها همان جنگ فقر و غنا بودند که با اسم رمز «لااله الا الله»، بیطبقگی را در دل تاریخ فریاد میزدند. توحید حنفی تا رسیدن به توحید محمدی(ص) یک بعثت کم داشت که «لا اله الا» را به ابتدای «الله» اضافه کند. حکومت نبوی، ریشه استعلای زبردستان و استضعاف فرودستان را یکجا میزد تا نقشه راه جامعه توحیدی را برای امت پیامبر آخرالزمان تا روز قیامت ترسیم کند.
امروز رستگاری دنیای اسلام به بازفهمی حقیقت بعثت است. زره توحید، جبهه مقاومت را رویینتن میکند و شراکت شیخنشینان شکمباره با اعداءالله مکاره، پاشنه آشیل یکپارچگی امت واحده میشود. نفی سلطه غیرالله از خاکستر غزه، الماس حماس میرویاند و در برهوت پیرامون صعده، امپراتور دریا میپروراند. ینگهدنیا بیتاللات است و قبله اول در اشغال بتان آخرالزمان. تنها طاغیان علیه جاهلیت مدرن میتوانند ریشه استعمار یاغیان کفر و استحمار باغیان دین را یکجا بزنند. باید پیامبرکردار، رضایت ربالعظیم را بر خوشداشت شیطان بزرگ مقدم داشت. باید از هُبلها اجتناب کرد. باید به بعثت پناه آورد.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|