نگاهی به کارنامه معاونت زنان و خانواده ریاست جمهوری در حوزه سلامت و بهداشت بانوان
اعلام در رسانهها توقف در اجرا
مقدمه
یکی از مهمترین جنبهها و شؤون زندگی فردی و اجتماعی تاریخ زندگی بشریت، پرداختن به مساله سلامت جسمی است. مثلهای معروفی که در زمینه نشناختن قدر سلامتی در فرهنگ عامه ایرانیها وجود دارد بخوبی نشان میدهد این مقوله چگونه در زندگی قدیم و جدید ایرانیها مؤثر بوده است و چگونه در مواقعی سرنوشت یک زندگی را دستخوش تغییر میکرده است. از زمانی که مفهومی به نام «دولت/ ملت» پدید آمد و اداره تخصصی و تفکیکشده ابعاد مختلف جامعه به شکل یک وظیفه برای دولتهای مرکزی پدید آمد، یکی از مهمترین معیارهای کارآمدی حکومتها و دولتها، چگونگی رسیدگی به امر سلامت شهروندان آن جامعه شد. مدلهای مختلف رسیدگی به امر سلامت و بهداشت از بیمه سراسری و سلامت رایگان و همگانی تا حمایت صرف از بیماران خاص و... شکلهای مختلفی از پرداخت به مقوله سلامت در جوامع جدید را به وجود آوردند و به این ترتیب در کنار شکلگیری فلسفههای سیاسی مختلف برای پدیده حکومت، بٌعدی به نام بهداشت و سلامت عمومی در دولتها نیز شکل گرفت و تعیین تکلیف آن به یک امر واجب در شکلدهی به سیاستهای دولتی بدل شد. در کشور ایران نیز با توجه به مساله مهم توسعهنیافتگی بخشهای مهمی از کشور، از همان ابتدای تشکیل دولت به سبک جدید این مقوله مورد توجه قرار گرفت. با پیروزی انقلاب اسلامی روند رسیدگی بهسلامت متحول و بیمههای تأمین اجتماعی و سلامت، فراگیر شد. اگر چه نزاع بر سر ادعای بیمه کردن تمام ایرانیان در دولتهای مختلف همیشه برقرار بوده اما سیر صعودی مقوله بیمه با معیار پوشش بیشتر قابلتوجه است. با وجود آنکه مقوله بهداشت و سلامت زنان در تقسیمبندیهای اداری دولتهای ایران به صورت مستقیم تحت امر وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی قرار میگیرد اما معاونت امور زنان و خانواده ریاست جمهوری نیز به عنوان متولی رسمی همه امور زنان در تقسیمبندیهای دولتی، ارتباط نزدیکی با این مقوله پیدا میکند. گزارش پیش رو، نگاهی به فعالیتهای معاونت امور زنان و خانواده ریاست جمهوری در پرداخت به مقوله بهداشت و سلامت زنان و خانوادهها دارد.
نظرات معاونت امور زنان و خانواده ریاست جمهوری درباره مقوله بهداشت و سلامت زنان
شهیندختمولاوردی، معاون امور زنان و خانواده ریاست جمهوری در چند سخنرانی و گفتوگو، سیاستها و مشی این معاونت در رسیدگی به مقوله بهداشت زنان و خانوادهها را موردتوجه قرار داده است. پیش از اینکه وارد بحث اقدامات اساسی این معاونت در امور سلامت شویم به چند محور اساسی صحبتهای او نگاهی میاندازیم.
1- نقش جنسیت در مقوله سلامت
مولاوردی معتقد به نقش حداکثری جنسیت در تفاوت در رسیدگی به مقوله بهداشت است و به همین ترتیب معتقد است رسیدگی به مقوله بهداشت و سلامت زنان در اولویت بسیار بیشتری قرار میگیرد. او میگوید: جنسیت یکی از عوامل مؤثر در سلامت است، زنان به لحاظ ساختار فیزیکی، روحی و روانی خود و به سبب گذراندن دورههای بلوغ، بارداری، زایمان، شیردهی و یائسگی، تمایزاتی با مردان دارند که این امر تفاوتهایی را در موضوع بهداشت و سلامت زنان و مردان ایجاد میکند و توجه خاصی را میطلبد.
مولاوردی در یک سخنرانی دیگر با بیان اینکه بیتردید زن یا مرد بودن دارای آثار بسیار مهمی بر سلامت افراد است و این آثار میتواند ناشی از تفاوتهای بیولوژیک یا تفاوتهای مربوط به جنسیت باشد، میگوید: امروز سلامت دختران و زنان یکی از دغدغهها و ملاحظات بسیار مهم در عرصه بینالمللی است، زیرا زنان و دختران در بسیاری از جوامع قربانی اشکال مختلف خشونت و تبعیضند که ریشه در عوامل فرهنگی و اجتماعی دارد. علاوه بر آن، زنان در جامعه امروزی بهواسطه داشتن نقشهای چندگانه با شرایط ویژهای مواجه هستند که با شناخت بهتر از مؤلفههای مؤثر بر سلامت خود، میتوانند به نحو مؤثری به ارتقای سطح سلامت خانواده و جامعه کمک کنند. وی همچنین تقسیم نابرابر قدرت میان زن و مرد، هنجارهای اجتماعی به سبب کاهش فرصتهای آموزشی و شغلی زنان، تمرکز انحصاری بر نقش باروری زنان و عدم توجه به دیگر ابعاد وجودی آنان و اعمال بالفعل یا بالقوه خشونت جسمی، جنسی و روانی علیه زنان و دختران را از عوامل تهدیدکننده سلامت آنان میداند و معتقد است نظام جامع ارتقای سلامت باید به ابعاد مختلف و فاکتورهای دخیل در سلامت توجه لازم را داشته باشد تا زنان بتوانند با اتکا به آن، از حقوق اجتماعی خود دفاع کنند.
2- وضعیت کنونی سلامت زنان ایرانی
مولاوردی در این زمینه اگر چه امیدوارانه صحبت میکند اما ژست مدیریت ایرانی را نیز رها نمیکند و به کلیشه هنوز تا ایدهآل فاصله زیادی داریم دست مییازد. او معتقد است بهرغم وجود آمارهای امیدوارکننده در حوزه سلامت زنان و شاخصهای مرتبط، هنوز تا سطح ایدهآل و مطلوب سلامت از نظر جسمی، روحی و معنوی و روابط اجتماعی به عنوان یک تعریف جامع از سلامت، فاصله وجود دارد. اما فارغ از این کلیشه تکراری که مولاوردی معمولاً در صحبتهایش از آن بهره میجوید، او در یکی از گفتوگوهای رسانهای، آمارهای جالبی درباره مقوله بهداشت و سلامت زنان میدهد. او میگوید: براساس اطلاعات موجود، نرخ مرگومیر در جمعیت زنان کمتر از مردان و امید به زندگی در میان زنان نسبت به مردان بیشتر است اما زنان بر اساس آمارهای بهداشتی در مقایسه با مردان آسیبپذیری بیشتری در مقابل بیماریها و سایر مشکلات خانوادگی و مسائل اجتماعی دارند که این امر سبب شده است شیوع برخی بیماریها در میان زنان در مقایسه با مردان افزایش پیدا کند به طوری که زنان بیش از مردان دچار عوارض حاد، شرایط مزمن و معلولیتهای کوتاه و طولانیمدت میشوند که باید به کیفیت زندگی آنها توجه ویژهای شود. وی درباره وضعیت خاص زنان ایرانی هم میگوید: خوشبختانه سلامت زنان در ایران در دهههای اخیر ارتقای قابلملاحظهای داشته و شاخصها و رویههای مثبتی مانند افزایش امید به زندگی، کاهش مرگومیر مادران، افزایش زایمان توسط افراد مجرب و ماهر، زایمان در بیمارستان یا مراکز بهداشتی، افزایش پوشش مراقبتهای دوران بارداری، راهاندازی بیمارستانهای دوستدار مادر و زایمان ایمن در حوزه سلامت زنان دیده میشود. مولاوردی در نهایت معتقد است ایران در مقایسه با کشورهای همسایه در وضعیت خوبی قرار گرفته است. مولاوردی همچنین در سخنرانی دیگری به مناسبت هفته سلامت بانوان خبر از 2 برابر بودن میزان افسردگی زنان نسبت به مردان میدهد و این طور ادامه میدهد: بحث سلامت زنان را باید در تمام ابعاد موردتوجه قرار دهیم نه صرفاً در موضوع باروری. در جامعه امروز مشکلات بخش سلامت زنان از جمله بیماریهای نارسایی، بیماریهای مزمن و ناتوانکننده بیشتر شده است. مولاوردی همچنین از زنانه شدن بیماری ایدز و تغییر روش انتقال آن از تزریقی به مقاربتی خبر میدهد و خواستار رسیدگی ویژه به این ماجرا میشود.
3- راهحل؛ سیاستهای کلی معاون رئیسجمهور در زمینه بهداشت و سلامت
شهیندخت مولاوردی معتقد به نظریه دخالت حداکثری دولت در زمینه بهداشت و سلامت است و از این نظر اندیشههای او شباهت زیادی به نظریه دولت رفاه دارد. او میگوید: مطالعات نشان میدهد تغییرات جمعیتی و اجتماعی در کشورهای در حال توسعه الگوهای جدید مرگومیر را برای زنان و مردان به وجود آورده است و از آنجا که سلامت جامعه امری ثابت و پایدار نیست بلکه روندی در حال تغییر است باید همواره مورد مراقبت، مداخله و مدیریت قرار گیرد.
علاوه بر آن مولاوردی با تأکید بر توجه به عوامل اجتماعی تأثیرگذار بر سلامت زنان و مسائلی از قبیل تئوریهای توانمندسازی زنان و مداخله گروهها و اقشار در این زمینه میگوید: در این نگاه توجه به خلأهای قانونی و حقوقی و شبکههای اجتماعی حمایتگر باید جایگاه ویژهای داشته باشد، لذا برنامهریزی و انجام اقدامات عملی در جهت تأمین و ارتقای سلامت زنان با رویکرد جنسیتی و ایجاد فرصتهای برابر برای آنها راهکاری منطقی برای حل معضلات بهداشتی- سلامتی زنان است. اما مولاوردی برنامههای معاونت تحت امر خود برای رسیدن به این اهداف را هم اینگونه برمیشمارد: این معاونت از طریق تعامل با متولیان نظام سلامت و انجام حمایتهای لازم، اجرای برنامههای مرتبط با سلامت زنان و بهتبع آن خانواده را با اهدافی همچون ارتقای سطح پیشگیری در ابعاد جسمی، روانی و اجتماعی در دورههای مختلف عمر، ترویج سبک زندگی سالم، توانمندسازی و افزایش آگاهیهای عمومی و شناسایی و کاهش تأثیرات منفی مؤلفههای تأثیرگذار بر حوزه سلامت در دستور کار خود دارد و عمیقاً بر این باور است توانمندسازی زنان منجر به توانمندسازی کل بشریت میشود. به ادعای او، دولت یازدهم اجرای برنامههای سلامت زنان با رویکرد ترویج خودمراقبتی، تدوین و اجرای برنامه ارتقای سلامت زنان در محیط کار، توسعه و تقویت فعالیتهای ورزشی زنان و ارائه خدمات پیشگیری اولیه و غربالگری بیماریها و سرطانهای شایع در زنان و همافزایی اقدامات مرتبط با غربالگری بیماریهای خاص زنان را در دستور کار قرار داده است.
اقدامات معاونت امور زنان و خانواده ریاست جمهوری در حوزه سلامت و بهداشت
از مجموع گفتهها و شنیدهها درباره اقدامات و سیاستها و برنامههای معاونت امور زنان و خانواده در امور بهداشت و سلامت زنان به نقل از شهیندخت مولاوردی، موارد زیادی قابل اشاره و توجه است. هر چند که خیلی از آنها در حد یک پیشنهاد باقی ماندهاند.
1- طراحی مداخلات و سیاستهای اجرایی فرابخشی با همکاری دستگاههای ذینفع حول 3 محور بهبود وضعیت فعلی سلامت، ارتقای سطح سواد و دانش سلامت و سرمایهگذاری برای کاهش عوامل خطر در جهت ارتقای بهداشت و سلامت زنان و خانواده
2- تبادل تفاهمنامه با وزارت بهداشت، با هدف ارتقای سلامت اجتماعی، روانی و جسمی زنان از طریق فرهنگسازی و اجرای برنامههای مؤثر در خصوص توانمندسازی خانوادهها جهت پیشگیری و کنترل بیماریها و مشکلات اجتماعی بااهمیت و شایع در گروههای سنی مختلف و محیط زندگی
3- تبادل موافقتنامهی همکاری با وزارت بهداشت در جهت انجام برنامههای ساماندهی مشاورههای پیش از ازدواج جهت بهبود سبک زندگی زناشویی، حمایت از سیاستهای باروری و حفظ فرآیند طبیعی تولد، حمایت از تهیه و ارائه مکملهای غذایی مورد نیاز زنان باردار و شیرده در مناطق محروم
4- سنجش و آموزش دانشآموزان دختر مدارس شبانهروزی مناطق دورافتاده
5- راهاندازی کلینیکهای سلامت خانواده
6- راهاندازی کارگروه تخصصی سلامت، بهداشت و محیطزیست
7- تدوین گزارش ملی وضعیت سلامت زنان در کشور و ارائه پیشنهادهای لازم در خصوص سیاستهای کلی جمعیت بهمنظور تضمین سلامت باروری
8- اصلاح قانون ترویج تغذیه با شیر مادر و حمایت از مادران در دوران شیردهی
9- پیگیری راهاندازی مهدکودک در دستگاههای اجرایی یا مجاورت آنها با مشارکت بخش خصوصی
10- تدوین پیشنویس پروژه اجرایی، پیشگیری و اقدام علیه رویههای سنتی مضر برای سلامت دختران
11- تدوین برنامههای آموزشی متناسب با نیازهای سلامت زنان و مردان شاغل در حوزه سلامت
12- دریافت مجوز دورههای آموزشی از سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور با همکاری وزارت بهداشت
13-گنجاندن بحثهایی درباره سلامت زنان در منشور حقوق شهروندی
14- بیمه زنان خانهدار
15- توجه به مقوله سلامت روان.
از میان مقولات گفتهشده 2 مورد بیمه زنان خانهدار و راهاندازی کلینیکهای سلامت قابلبحث است.
طرح بیمه زنان خانهدار
شهیندخت مولاوردی 2 سال پیش این طرح را به عنوان خبر خوشی برای زنان ایرانی اعلام میکند اما ظاهراً این خبر خوش هم دستخوش مسائلی شده است. این قانون ابتدا در قانون بودجه سال 93 مطرح و بعد با ایراد شورای نگهبان رد میشود. شورای نگهبان استدلال میکند که این موضوع باید به صورت قانون دائمی بیمه درآید و جایش در بودجه سال نیست. مولاوردی در پایان همان سال از آماده شدن پیشنویس این لایحه خبر میدهد و میگوید طی مذاکراتی که معاونت امور زنان ریاست جمهوری با فراکسیون زنان مجلس داشته، قرار شده است دولت در این رابطه لایحهای بدهد. این داستان البته سر درازی دارد. برای نخستین بار در سال 80 مطرح میشود و بدون نتیجه باقی میماند و دولتهای بعدی نیز برای اجرایی شدن آن تلاش میکنند و وعدههایی میدهند اما به سرانجامی نمیرسد. چندی بعد مولاوردی خبر میدهد تصمیم برای دادن لایحه بیمه زنان خانهدار تغییر کرده است و این معاونت با همفکری کارشناسان سازمان تأمین اجتماعی، در حال تدوین لایحهای است که براساس آن زنان خانهدار تحت پوشش بیمه اجتماعی فراگیر قرار گرفته و بیمه شوند. شهیندخت مولاوردی در تعریف بیمه اجتماعی فراگیر عنوان میکند این نوع بیمه مربوط به کسانی است که کارفرمای خاصی ندارند؛ مثل عشایر و روستاییان که وضعیتشان مشابه وضعیت زنان خانهدار است. با کارهای کارشناسی که تاکنون به انجام رسیده است، به این نتیجه رسیدهایم اگر زنان خانهدار در چارچوب این نوع بیمه، بیمه شوند، هم کاربردیتر است و هم به نتیجه خواهد رسید و در نهایت نیز اجرایی میشود.
معاون امور زنان و خانواده نهاد ریاست جمهوری درباره سرنوشت طرح قبلی که پیش از این درباره بیمه زنان خانهدار در دولت یازدهم مطرح شده و قرار بود به هیات دولت ارسال شود نیز تصریح کرد: معاونت، لایحهای را در این باره آماده کرد ولی دیدیم اگر به هیات دولت برود ممکن است به سرنوشت طرحهای گذشته مبتلا شود؛ به همین خاطر تصمیم گرفتیم با رایزنی سازمان تأمین اجتماعی، لایحهای را در چارچوب بیمه فراگیر اجتماعی تدوین کنیم تا قابلیت اجراییشدن داشته باشد. موضوع بیمه اجتماعی فراگیر هماکنون در مجلس نیز مطرح و قرار است بر اساس آن چند صندوق با هم ادغام شوند و بیمه فراگیری ایجاد شود که انشاءالله در آن چارچوب امیدواریم بیمه زنان خانهدار نیز به نتیجه برسد. مولاوردی سرانجام در انتهای سال 94 اعلام میکند بررسی این آییننامه در کمیسیون اجتماعی دولت در حال نهایی شدن است که بر اساس این آییننامه، بیمههای چندلایه و نظام جامع رفاه تأمین اجتماعی و نظام بیمه اجتماعی فراگیر شکل میگیرد. او وعده میدهد سال 95 سال ثمردهی فعالیتها و اقدامهای صورت گرفته از آغاز دولت تدبیر و امید در حوزه زنان و خانواده خواهد بود.
سال 95 هم به پایان رسید و خبری از طرح بیمه زنان خانهدار نشد(!)
ایجاد فضاهای درمانی مختص زنان؛ کلینیکهای سلامت زنان
نخستینبار مولاوردی شهریور سال 94 اعلام میکند ساخت بیمارستانهای جامع زنان به عنوان یکی از اولویتهای وزارت بهداشت و درمان در مناطق مختلف و بویژه مناطق روستایی در حال پیگیری است.
چند ماه بعد او در یک سخنرانی به مناسبت هفته سلامت بانوان از تأسیس کلینیک سلامت خانواده با مشارکت معاونت ریاست جمهوری در امور زنان و خانواده و وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در 9 استان کشور در سالهای 94 و 95 خبر میدهد و سرانجام معاون برنامهریزی و هماهنگی معاونت امور زنان و خانواده نهاد ریاست جمهوری اعلام میکند کلینیکهای سلامت خانواده و جنسی با توجه به اولویتهای شورایعالی انقلاب فرهنگی قرار است از اوایل نیمه دوم سال جاری شروع به کار کنند.
«طاهره نژادی» جزئیات این کلینیکها را اینگونه بیان میکند: وزارت بهداشت با همکاری معاونت امور زنان و خانواده کلینیکهای«سلامت خانواده و جنسی» را در پلیکلینیکهای تخصصی دانشگاههای علوم پزشکی راهاندازی میکند. عنوان این طرح «همکاری در راهاندازی کلینیکهای سلامت خانواده و تدوین بسته خدمتی این کلینیکها» است. 17 کلینیک سلامت خانواده و جنسی به مردم خدمت ارائه میدهند. بر اساس بخش دوم موافقتنامه با وزارت بهداشت، یک بسته خدمتی باید تدوین شود که شامل راهنمای ارائه خدمت در کلینیکهای سلامت خانواده، نظام پایش و ارزیابی ارائه خدمت در کلینیکها، آییننامه اخلاقی کارکنان در کلینیکها، طراحی سیستم بومی کدگذاری برای ایجاد حداکثر محرمانگی و امنیت اطلاعات در پروندههای کلینیکهای سلامت خانواده و جنسی و استانداردهای خدمت در کلینیک سلامت و خانواده است. وی درباره هدف کیفی این طرح میگوید: هدف کیفی آن تضمین دسترسی خانوادهها به خدمات سلامت خانواده و سلامت جنسی، ارتقای رضایتمندی زوجین از زندگی زناشویی در راستای تحکیم و پایداری بنیان خانواده منطبق با بند 4 سیاستهای ابلاغی جمعیت و همچنین ترویج سبک زندگی سالم اسلامی- ایرانی است. قرار است این کلینیکهای سلامت خانواده و جنسی در دانشگاههای علوم پزشکی تهران، البرز، خراسانرضوی، گیلان، قم، مازندران، کرمانشاه، مرکزی، اصفهان، فارس، خوزستان، کرمان، ایلام، کاشان، ایران، شهید بهشتی و آذربایجان شرقی راهاندازی شود.
مؤخره
با وجود گذشت سالها از وقوع تغییرات بنیادین در فرهنگ اجتماعی ایرانیها، فرهنگ بهداشت و سلامت بانوان در ایران همچنان در وضعیت نهچندان مساعدی به سر میبرد. بیتوجهی به اهمیت غیرقابل وصف بهداشت و سلامت بانوان و خانوادهها، تنها مختص جامعه سنتی ایرانی نیست و دنیای ظاهراً مدرن شده جامعه ایران نیز در عین پذیرش قواعد بعضاً ضدخانواده اصول و ارزشهای غربی، به آن بخش حیاتی توجه به حفظ و نگهداری جسم زن فارغ از جلوه زیباییشناسانه آن بیتوجهند و بهاینترتیب است که مساله بهداشت و سلامت زنان در خانوادههای ایرانی همچنان در مرحله ماقبل توجه قرارگرفته است و با این حساب وظیفه دخالت دولت برای کنترل و حساسیتزایی برای این مساله بیش از پیش محرز میشود. سیاستی که معاونت امور زنان و خانواده ریاست جمهوری برای رسیدگی به مقوله بهداشت و سلامت زنان در ایران ارائه میکند، منطبق با این مقدمه ذکرشده است. مولاوردی بهصراحت اعلام میکند که متعهد به سیاستهای دخالت دولت در این حوزه است و تا زمانی که دولت راسا وارد مقوله بهداشت و سلامت زنان نشود اتفاقی رخ نمیدهد. این پیشمقدمه امیدوارکننده با تأکید این معاونت روی فرهنگسازی در این مقوله تکمیل میشود. نکته امیدوارکننده در برنامههای اعلام شده معاونت امور زنان و خانواده ریاست جمهوری، تمرکزی است که روی بحث آموزش و سواد سلامت زنان صورت گرفته است. طبیعی است در شرایطی که یکی از عوامل تعیینکننده وضعیت سلامت و بهداشت خانوادههای ایرانی نگرشهای ریشهداری است که مثلاً پرداخت پیشگیرانه به سلامت را امری اضافی و لوکس تصور میکند و هزینههای دکتر و بیمارستان را باری اضافی بر دوش خانواده میداند که تا وقتی خطر جدی نشود نیازی به مراجعه به آنها نیست. پرداخت به مقوله آموزش و سواد سلامت یک پروژه لازم است و فوراً باید در دستور کار متولیان بهداشت و سلامت جامعه قرار گیرد. اما جدا از اقدامات ترویجی و تبلیغاتی صورت گرفته برای ترویج فرهنگ موردنیاز برای توجه به این مساله و زمینهسازی جامعهپذیری برای دختران کودک و نوجوان، ساخت یک بستر سختافزاری مناسب و متناسب با شؤون فرهنگی برای رسیدگی به مقوله سلامت و بهداشت زنان و خانواده که با حساسیتها و هوشمندیهای بسیاری باید صورت گیرد نیز یک اولویت بسیار مهم است. آنچه شهیندخت مولاوردی در توصیف و تشریح سیاستها و برنامههای این معاونت و همین طور دولت یازدهم در زمینه مسائل مربوط به سلامت زنان اعلام میکند بسیار قابلتوجه است. مجموعهای از برنامهها و ایدههای تقریباً جامع و قابلقبول زیرساختی و تأمینی برای بهبود وضعیت سلامت زنان و خانوادهها در سخنرانیها و گفتوگوهای مولاوردی دیده میشود اما آنچه سبب نگرانی است، پرسش درباره عملی شدن یا نشدن آنهاست. سابقه نهچندان مثبت دولت یازدهم در پرداختن به مقولهای به نام «شعار» و بیتوجهی به مقولهای به نام «اقدام» نگرانیها درباره این پرسش اساسی را پررنگتر هم میکند. مولاوردی البته بدرستی اذعان میکند کار معاونت امور زنان و خانواده ریاست جمهوری یک کار ستادی و هماهنگکننده است اما با توجه به نفوذی که این معاونت در دوره جدید دولت پیدا کرده است انتظاری بیشتر از نوشتن تفاهمنامه و توافقنامه داخلی با وزارت بهداشت و درمان و آموزش پزشکی میرود. کاری که در موارد متعددی به عنوان رزومه کاری این معاونت تکرار میشود. جدا از مطالب گفتهشده به نظر میرسد یکی از اساسیترین اقداماتی که در دولت یازدهم در دست اقدام است و میتواند منجر به یک انقلاب بزرگ در زمینه فرهنگ توجه زنان به مسائل بهداشتی و سلامت شود یک تفکیک جنسیتی ناگفته در برخی بیمارستانها با اعلام ساخت کلینیکهای سلامت زنان است. هر چند این کلینیکها به طور مشخص، با سیاست تفکیک جنسیتی به رسانهها نیامدهاند (مشخص است در شرایط پرسوءتفاهم رسانهها چرا این کار صورت نگرفته است) اما جزئیات اعلامشده در این طرح نشان میدهد در خیلی از استانها قرار است بیمارستانهای ویژه زنان و ویژه مسائل جنسی ساخته شود و این در مراکزی از ایران که همچنان مشکلات فرهنگی برای رفتن سراغ دکتر و بیمارستان وجود دارد یک اقدام بشدت پیشرو و روبهجلو است که تا حد زیادی میتواند مشکلات این مساله را حل کند. اگرچه قابل پیشبینی است که چنین اقدامی به محض توجه توسط رسانههای فرصتطلب، با اتهاماتی نظیر زنانه و مردانهسازی جامعه مورد هجمه خواهد گرفت. نکته دیگری که در لابهلای صحبتهای مولاوردی مشاهده میشود و ظاهراً مغفول مانده اطلاعاتی است که او از زنانه شدن بیماری ایدز در جامعه ایران میدهد، هشداری که در صورت توجه نکرد نمیتواند منجر به یک فاجعه اساسی در جامعه ایران شود.