|
درباره اردشیر ریپورتر و چند دهه فعالیت برای دستگاه جاسوسی انگلیس
پدر یک خاندان جاسوسی!
«اردشیر جی» پسر ایدلجی پسر شاپور جی، 22 آگوست 1865م در یک خانواده زرتشتی ایرانیتبار در بمبئی به دنیا آمد. پدر و پدربزرگ او گزارشگران روزنامه انگلیسی «تایمز» در بمبئی بودهاند لذا اردشیر نام خانوادگی «ریپورتر» را برگزید و به «اردشیر جی ریپورتر» شهرت یافت. دوران زندگی اردشیر ریپورتر را میتوان به 2 مرحله تقسیم کرد: از تولد تا 27 سالگی که دوران شکلگیری شخصیت او در خارج از ایران است و از 27 سالگی تا پایان زندگی در 68 سالگی که دوران فعالیت اطلاعاتی و سیاسی او در ایران است. درباره دوران نخست زندگی اردشیر ریپورتر اطلاع اندکی در دسترس ما است. میدانیم که پدر و پدر بزرگ اردشیر از کارکنان دستگاه استعماری بریتانیا در بمبئی بودهاند. با توجه به تاریخ استعمار بریتانیا در هند و بهرهگیری گسترده آن از عوامل بومی و با توجه به اینکه بهگفته ارتشبد فردوست، سیستم جذب دستگاه اطلاعاتی انگلیس یک سیستم دودمانی و موروثی است و با توجه به اینکه هم اردشیر و هم پسرش شاپور ریپورتر در طول زندگی خود کارت خبرنگاری روزنامه تایمز لندن را در جیب داشتهاند، نمیتوانیم ایدلجی و شاپور جی (پدربزرگ اردشیر) را گزارشگران ساده روزنامه تایمز محسوب داریم لذا محقیم که آنان را کارمندان بومی اینتلیجنس سرویس در بمبئی معرفی کنیم، بنابراین پیوند این خاندان را با سرویس اطلاعاتی بریتانیا باید در تاریخ دیرین اینتلیجنس سرویس ریشهیابی کنیم. بدینسان، اردشیر ایدلجی از بطن شاخهای از «کلان» (Clan) پرشاخ و برگ سرویس اطلاعاتی بریتانیا دیده به جهان گشود و در این محیط پرورش یافت. در سالهایی که اردشیر با محیط اجتماعی خود آشنا شد، رجال «پارسی» مقیم بمبئی در دستگاه استعمار بریتانیا قرب و منزلتی خاص داشتند، تا بدانجا که سِر جمشید جیجیبهای (بارونت دوم) از دوستان خصوصی شاه انگلیس و سِر جمشید جیجیبهای (بارونت سوم) از نزدیکان مورد احترام ملکه انگلیس و ریپون- نایبالسلطنه هندوستان- بودند و کاووس جی (بارونت چهارم) و رستم جی (بارونت پنجم)، رؤسای پارسیان بمبئی، از مدعوین خاص در مراسم تاجگذاری شاهان انگلیس (ادوارد هفتم و جرج پنجم) به شمار میرفتند. اردشیر 11 ساله بود که توسط «فرانسیس ترنر» انگلیسی «لژ اسلام» که به فراماسونری بریتانیا وابسته بود، در بمبئی تأسیس شد و فعالیت خود را در راستای جلب نخبگان- از میان مسلمانان، زرتشتیان، یهودیان و...- آغاز کرد. پیوندهای اردشیر ایدلجی با فراماسونری بمبئی موضوعی است که باید بر اساس اسناد مورد پژوهش قرار گیرد ولی با توجه به نقشی که بعدها وی در فراماسونری ایران ایفا کرد، در عضویت اردشیر در «لژ اسلام» نمیتوان تردید داشت. اردشیر در نوجوانی برای تحصیل عازم انگلیس شد و با حمایت اینتلیجنس سرویس تحصیلات دانشگاهی را در رشتههای علوم و حقوق سیاسی، تاریخ شرق و تاریخ باستان به پایان رساند و عالیترین آموزشهای اطلاعاتی را فراگرفت. در این دوران اردشیر استعدادی سرشار از خود نشان داد و توانست چنان چهره درخشانی از خود ترسیم کند که او را شایسته مهمترین مأموریتهای سری در ایران متلاطم عهد مشروطه و پس از آن، با آن وزن و اهمیت سیاسی، بگرداند و وی را تا پایان عمر در زمره «دوستان صمیمی» رجال معروف انگلیس، چون سر پرسی سایکس، سر دنیس رایت، لرد لینگتن و... قرار دهد. با توجه به نقش روچیلدها و رابطه ویژهای که بعدها لرد «ویکتور روچیلد» با شاپور جی، پسر اردشیر جی داشت و با توجه به عملکردهای اردشیر جی در ایران معتقدیم در سالهای اقامت در انگلیس اردشیر جی روابط ویژهای با لرد لئونیل والتر روچیلد و برادرانش داشت و همین رابطه نقشی اساسی در سرنوشت بعدی اردشیر و ارتقای وی در دستگاه اطلاعاتی انگلیس ایفا کرد. اقامت اردشیر در لندن تا سال 1893 ادامه داشت و اوایل این سال اردشیر 27 ساله با اندوختهای غنی به بمبئی بازگشت. ارسال به دوستان
معضلات رشد بیرویه مجتمعهای تجاری در کلانشهرها
سولماز رضایی*: تعدد ساخت مراکز تجاری یا به عبارتی «مال»ها، چند سالی است توجه شهروندان کلانشهرها را به خود جلب کرده و سوالات فراوانی را در خصوص چرایی ساخت این حجم از مجتمعهای عظیم تجاری و در عین حال نگرانیهایی را درباره آثار سوء ناشی از این تعدد ساختوساز که گاه با اصول صحیح اقتصاد شهری و نیز حقوق شهروندی در تضاد است، به وجود آورده است. در کلانشهرهای کشورمان طی سالهای گذشته بیش از 50 درصد برجسازیها، کاربری تجاری و چند منظوره داشته و نیز تعداد زیادی مراکز تجاری، در حال ساخت یا آماده بهرهبرداری است که زنگ خطری را برای شهر و مردمانش به صدا درآورده است. بر اساس تمام اصول علمی مدیریت و مبانی توسعه پایدار شهری، قبل از اقدام به ساخت هرگونه مجموعه اقتصادی و تجاری، باید تمام آثار احتمالی بعدی ناشی از چنین ساختوسازهایی از منظر اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و...در قالب مطالعات پیوست، مورد بررسی و محاسبه قرار گرفته و بهترین راهکارها برای پیشگیری از هرگونه عواقب ناخوشایندی که در تضاد با توسعه پایدار شهری است، در نظر گرفته شود، چرا که رفع معضلات پیشبینی نشده در آینده هزینههای گزافی را به لحاظ مالی و کالبدی بر شهر تحمیل خواهد کرد. بر اساس نظر بسیاری از کارشناسان، مدیریت کلانشهرها به دلیل مشکل آشنای عدم درآمدهای پایدار، عملاً تبدیل به عاملی سرعتبخش در ایجاد مالهای بزرگ شدهاند. در واقع شهرداریها بدون توجه به طرحهای تفصیلی شهری و با نگاهی صرفاً درآمدمحور، اقدام به صدور مجوز فروش تراکم خارج از ضابطه یا تغییر کاربریهای غیرمجاز میکنند. درآمدهایی از قبیل فروش تراکم، هزینه صدور پروانه و عوارض مختلف از صاحبان مجتمعهای تجاری، منبع درآمدی سرشار اما غیراصولی برای شهرداریها فراهم آورده که باعث شده کمترین توجهی به سایر ملاحظات شهری و اجتماعی در این باره صورت نپذیرد. از طرفی از آنجا که قیمت فروش تراکم برای واحدهای تجاری، متغیر و حدود 5 تا 10 برابر قیمت تراکم واحدهای مسکونی است، بنابراین قیمت نهایی مجتمعهای تجاری کاملاً غیرمشخص بوده و فضا برای سودجوییهای کلان فراهم میشود. بر اساس آمارهای موجود در شهر تهران تا پیش از سال 90، سالانه حداکثر بین 3 تا 5 درصد کل پروانههای ساختمانی صادره را پروانههای تجاری تشکیل میداد که بعد از سال 90 بتدریج این عدد به حدود 10 درصد رسیده است. بر اساس گزارش بانک مرکزی در خصوص سرمایهگذاری بخش خصوصی در حوزه ساختمانسازی، قیمت زمین ساختمانهای تجاری در زمان تکمیل نسبت به 2 سال قبل از آن رشدی 241 درصدی داشته است، در حالی که این عدد برای واحدهای مسکونی به طور متوسط رشدی 110 درصدی را نشان میدهد و بهرغم اینکه قیمت زمین تجاری 2 برابر قیمت زمین مسکونی است اما در عمل افزایش قیمتی که فقط به واسطه زمین عاید سرمایهگذاران واحدهای تجاری میشود، بیش از 3 برابر است. چنین جذابیتهایی، رابطهای دوطرفه و پرمنفعت میان مدیریت شهری و سرمایهگذاران این حوزه به وجود آورده که دود آن تنها به چشم جامعه شهری میرود. بر اساس تحقیقی که از جانب گروهی از کارشناسان اقتصادی مسکن و شهرسازی درباره علل گرایش بیش از اندازه به تجاری سازی انجام شده، 4 عامل: 1- تبعات و خسارتهای ناشی از رکود مسکن، 2- جهشهای پی در پی در قیمت زمین، 3- سود دو طرفه تجاریسازی و 4- بستر هموار مقررات ساختمانی حاکم بر مدیریت شهری، در به وجود آمدن چنین وضعیتی موثر بوده است. بر اساس آمارهای موجود، هماکنون در شهر تهران به عنوان بزرگترین کلانشهر کشور، شاهد حجم انبوهی از مجتمعهای تجاری در مناطق محدودی یعنی مناطق 1، 2، 3، 5 و 22 به دلیل خصوصیتهای این مناطق هستیم که این توزیع نامناسب، سبب نارساییهای فراوانی در سطح این مناطق شده است. در رویکردی صحیح، جانمایی مجموعههای تجاری در سطح شهرها باید به طور همگون به صورتی که نوع فعالیتها، متناسب با ظرفیتها، نیازها، سطح درآمدی شهروندان و نیز بافت اجتماعی هر منطقه باشد، تنظیم و گسترهای از خدمات متنوع در سطح شهر ارائه شود، این در حالی است که در حال حاضر در جای جای شهر، مراکز تجاری با کاربریهای مشابهی ساخته شده که معضلات مختلفی از قبیل ترافیک، آلودگیهای صوتی، کاهش سطح امنیت و... را در پی داشته و عدم توان رقابت واحدهای تجاری کوچک با جذابیتهای این مجتمعهای تجاری، باعث رکود اقتصاد محلی و در نتیجه بیکاری رو به رشد صاحبان تجارتهای خرد شده است. رشد شدید مصرفگرایی در میان مردم بویژه در شهرهای بزرگ، گرایش به کالاهای لوکس و غیرکاربردی، ایجاد احساس نیاز کاذب در ذهن شهروندان و حضور تفریحی در مراکز تجاری یا به عبارتی پاساژگردی- در حالی که ظرفیتهای تفریحی خاصی در آنها وجود ندارد- از آثار سوء ناشی از رشد بیرویه چنین مجتمعهای تجاری است که عملاً سبک زندگی جدیدی را به جامعه شهری تحمیل کرده است. از سوی دیگر افزایش بیرویه این مراکز تجاری سبب ایجاد تقاضا برای واردات غیرضروری کالاهای خارجی شده که در شرایط کنونی اقتصاد کشور، با سیاستهای اقتصاد مقاومتی در تضادی آشکار است. در حالی که در بیشتر مراکز تجاری کلانشهرهای کشورمان خبری از ارائه خدمات مورد نیاز شهروندان نیست، در بسیاری از کشورهای جهان در چنین مجموعههایی جاذبههای مختلف خدماتی و تفریحی در نظر گرفته شده که هم باعث رونق کسبوکار صاحبان واحدهای تجاری میشود و هم توسعه پایدارگردشگری شهری را سبب میشود. در تهران نیز مدیریت شهری به منظور توزیع مناسب و هدفمند مراکز تجاری در سطح شهر، طرحی را آماده کرد که در قالب نقشه «تنظیم و توزیع سرمایهگذاری در بازار مراکز تجاری چندمنظوره»، تخفیف 50 درصدی عوارض برای ساخت این مجتمعها در بافتهای فرسوده جنوب تهران در نظر گرفته شد که این طرح بهرغم اهداف صحیحی که دنبال میکرد، به دلیل برخی کاستیها آنچنان که باید و شاید موفق نبوده است. آنچه مشهود است چنین معضلی مانند بسیاری دیگر از مشکلات حوزه شهری، ریشه در مساله درآمدهای پایداری شهری دارد. درآمدهایی که سالهاست برای مدیریت شهری صرفاً در حد یک دغدغه باقی مانده و در میدان عمل، سادهترین راه برای مدیریت شهری و پرهزینهترین روش برای رفع این دغدغه و چالش همیشگی به جامعه شهری تحمیل میشود. ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|