ذوق و شور و اشک ایرانیان در مراسم ماههای محرم و صفر
عزاداری ایرانی
طشتگذاری
3 روز قبل از شروع دهه اول محرم، مراسم آیینی طشت گذاری که بیشتر آذری زبانها آن را اجرا میکنند، به شکل باشکوهی برگزار میشود. در کتاب «فرهنگ عاشورا» اثر جواد محدثی، در توضیح این سنت آمده است: مراسم طشتگذاری، مراسمی سنتی است که در عزاداری ایام عاشورا و عمدتا در شهرستان اردبیل برگزار میشود و تشتهای آب را که رمزی از فرات است، در مساجد و حسینیهها میآورند و این سنت به تأسی از اقدام سالار شهیدان و یادآور رفتار جوانمردانه امام حسین(ع) در مقابل سپاه حر است که به روایتی آن حضرت، در روز 27 ذیحجه، آب مشکها را در تشتها ریخته و تمام لشکر حر و اسبان آنها را سیراب کردند. البته عدهای نیز اعتقاد بر این دارند که با انجام این مراسم، اهمیت آب و جایگاه آن در حادثه کربلا مورد توجه قرار میگیرد. در این آیین بعد از قرار گرفتن تشتها در سکوهای مخصوص و در میان حزن و اندوه حاضران، دعای مخصوص خوانده میشود و از آب تشت به عنوان تبرک، اکثریت حاضران و عزاداران استفاده میکنند.
چهارپایهخوانی
مراسم چهارپایهخوانی در بازار واقعا دیدنی است. مداح هر هیات روی چهارپایهای میرود و در چهارسوی بازار شروع به خواندن اشعار در مدح و منقبت سالار شهیدان میکند. سبک چهارپایهخوانی ریشه در اشک و سوز دارد. چهارپایهخوانی از زمان آلبویه در ایران رایج شده و در عصر صفویه به اوج خود رسید و تاکنون ادامه پیدا کرده است. چهارپایهخوانی سنت قدیمی و زیبایی است که هنوز برخی هیاتهای قدیمی در بازار پایبند آن هستند. داستان چهارپایه هم آن است که قدیم روی چهارپایه میرفتند تا هم بر مجلس مسلط باشند و هم در نبود دستگاه صوتی و بلندگو صدایشان به همه جا برسد اما همین چهارپایهخوانی برای خودش آیینی داشت: اول اینکه هرکسی بالای چهارپایه نمیرفت و عمدتاً از بزرگان و پیرغلاممان اهلبیت(ع) برای این جایگاه انتخاب میشدند، بعد اینکه شعرها را از بر میخواندند و زمان هم برای مرثیهخوانی محدود انتخاب میشد. چهارپایه مقابل تیمچه حاجبالدوله داستان زیبایی دارد. بیشتر قدیمیها و پیرغلامان سیدالشهدا(ع) بالای این چهارپایه نوحهخوانی کردهاند؛ از مرحوم حاج اکبرناظم تا حاج احمد دلجو، شاهحسین بهاری، حاج احمدصالح، سیدعباس زریباف، حاج محمدعلی اسلامی و... این چهارپایه در دل خودش خاطرات بسیاری از پیرغلامانی دارد که از صدق دل و صفای روح برای سیدالشهدا(ع) نوای عاشورایی سر دادند. این چهارپایه تیمچه حاجبالدوله همه خوبان بازار را به خود دیده و اهل بازار هنوز ارادت خاصی به آن دارند. از آن روزهایی که برای همین چهارپایهخوانی مردم خاک تیمچه را از باب تبرک و تیمم با خود میبردند حدود یک قرن گذشته است.
پردهخوانی
در گذشته نقالی در قهوهخانهها اجرا میشد که پاتوق ثابت نقالان بود. علاوه بر آن پردهخوانی به صورت سیار در کوی و برزن، در چهارسوی بازار در میدانها و کوچهها و جاهایی که محل گذر هست، به اجرا در میآمد. پردهخوانی برآمده از نقالی و نقاشی مردمی است. پیشینه تاریخی آن را میتوان با نوعی «قوالی» (نقالی توأمان موسیقی و آواز) در ادوار پیش از اسلام مربوط دانست که پس از ورود اسلام به ایران، به نوعی «نقالی» ملی- مذهبی تغییر یافته است. برخی، موقعیت تاریخی پردهخوانی را حدفاصل گذار از برگزاری مراسم عزاداری عمومی ماه محرم در دوران صفویه، به برگزاری نمایش مذهبی تعزیه در دوران قاجاریه و یکی از منابع تحول و تکامل تعزیه دانستهاند اما برخی دیگر، به عکس، نقوش پرده را ترجمان نمایش تعزیه در قالب هنرهای دیداری و رهاورد تعزیه میدانند.
سیاهپوشان
سیاهپوشان در قدیم با محوریت مداحان و روضهخوانان برگزار میشد و معمولا اجتماعی بود که همه مداحان و روضهخوانان یک شهر دور هم جمع میشدند و مستمعین هم پای روضه آنها مینشستند. سیاهپوشان از جمله برنامههایی است که با رخصت از «حضرت مهدی(ع)» و «حضرت زهرا(س)» انجام و اشعاری متناسب با نام آیینی آن خوانده میشود. مراسم سیاهپوشان یک آیین عمومی برای آغاز عزاداری است. در این مراسم شیعیان رخت عزا به تن میکنند و تکیهها و حسینیهها را همزمان با روضهخوانی سیاهپوش میکنند. این مراسم در چند سال گذشته با توجه به عدم لخت شدن سینهزنان و پیراهنهای متحدالشکل هیاتهای مذهبی جدیتر نیز شده است.
نخلگردانی
نخلگردانی، مراسمی است که مردم برخی مناطق به عنوان تشییع نمادین پیکر امام حسین(ع) در عزاداری روز عاشورا برگزار میکنند. در این مراسم اتاقکی شبیه تابوت با پوشش سیاه و آراسته با انواع شالهای رنگارنگ و آینه در حسینیهها، تکایا و محلهایی که در آن عزاداری محرم برگزار میشود توسط مردم حمل میشود. نخلگردانی بیشتر در شهرها و آبادیهای اطراف کویر مرکزی ایران رواج دارد؛ از جمله جنوب خراسان، سمنان، دامغان، خمین، نواحی قم، کاشان، ابیانه، خور و بیابانک، زواره، اردستان و نایین. بیشترین و شاخصترین نخلهای ایران در استان یزد دیده میشود. به طور معمول نخل سیاهپوش را در روز عاشورا بلند میکنند و با آداب خاصی میگردانند. در برخی مناطق این کار در روز یازدهم محرم انجام میشود. نخل را در حسینیهها یا میدانهای شهر و روستا یا در گذرها و محلههای شهر میگردانند. ناظم یا راهنمای نخلکشان چند گام پیشتر از نخل حرکت میکند و مسیر تعیین شده را به آنها نشان میدهد و حرکتشان را در حمل نخل تنظیم و هدایت میکند. برای برداشتن نخل در مناطق مختلف، سنتهای خاصی وجود دارد که برخی از آنها همچنان رعایت میشود. به عنوان نمونه در بلند کردن نخل، برداشتن هر پایه آن، مخصوص صنف، طایفه یا اهل محل خاصی بود و معمولا این حق موروثی بوده است، به عنوان مثال در نصرآباد پیشکوه یزد، هر پایه مخصوص صنفهای نجار، آهنگر، قصاب، دباغ، سراج، میرآب و مانند آن بوده و امروز نیز این رسم تا حدودی در این محله و همچنین میبد، تفت و برخی نقاط دیگر پابرجاست.
تعزیه
تعزیه از دیرباز با ایرانیان همراه بوده و همه با این مراسم آشنا هستند. در تکیهها و مکانهایی که مناسب برای اجرای تعزیه بود، این مراسم اجرا میشد. تکیه دولت، تکیه کامرانیه، تکیه تجریش، تکیه نیاوران و و برخی دیگر از تکیههای معروف هنوز مکانهای اصلی اجرای تعزیه در تهران هستند. برخی نخستین اشکال تعزیه و شبیهخوانی در نواحی شمال ایران را به زمان دیلمیان بازمیگردانند و میگویند این شکل نمایشی از طریق موزیکانچیان (سربازان نوازنده موزیک) سپاه دیلمی، سربازان، بازرگانان و زائران عتبات عالیات به این دیار آمد و گسترش یافت اما پس از دیلمیان تعزیهخوانی از رونق افتاد و در زمان صفویان دوباره برقرار شد. گفته میشود نسخههایی از تعزیه که در زمان عضدالدوله دیلمی نوشته شده بود، در کتابخانه مادرید نگهداری میشود. تکیه دولت مهمترین تکیه اجرای تعزیه در زمان ناصرالدین شاه بود که به دستور وی ساخته شد، این تکیه در ترویج تعزیه بسیار مؤثر بود. تعزیهخوانان آنجا- که در حقیقت تعزیهخوان دولتی بودند- زیرنظر «معین البُکا»ی دربار، در برابر شاه و درباریان تعزیه میخواندند. در دوره رضاخان، بویژه در دهه دوم سلطنتش، سوگواریهای ماه محرم محدود شد و ممنوعیتهای متعددی به وجود آمد. در همین راستا بتدریج برگزاری رسمی مجالس تعزیه در تهران و شهرها متوقف شد. در سالهای اخیر توجه ویژهای به موضوع تعزیه به خاطر جذابیتهای آن شده است. نمایش تعزیه در سال ۱۳۸۹ش در فهرست آثار معنوی ایران در یونسکو ثبت شد.
شروهخوانی بوشهر
مقتلخوانی، روضهخوانی، مصیبتخوانی و شروهخوانی که در بوشهر هر ساله در وسعت بالا انجام میشود از دیگر مراسمهای مذهبی ایام محرم است. شروه تنها به آواز محلی دشتستانی، تنگستانی و دشتی گفته میشود که برای خواندن آن از ترانههای فایز و گاه دوبیتیهای هموزن آن استفاده میشود. موسیقی «شروه» با مقدمهای شروع میشود که متن اشعار آن از مولوی است. متن اکثر ترانههای بوشهر و اطراف آن امروز از اشعار 2 شاعر معروف محلی به نام زائر محمدعلی معروف به «فایز» که در «کوردوان» در بخش دشتی میزیسته و شاعر دیگری به نام «سید بهمنیار» ملقب به «مفتون» که او نیز در بخش دشتی «بوردخون» میزیسته، گرفته شده است. تاریخ موسیقی بوشهر تا زمان کمی قابل تعقیب و بررسی است و موسیقی مذهبی بویژه موسیقیای که در ایام سوگواری در بوشهر اجرا میشد، اهمیت بیشتری نسبت به موسیقی محلی دارد و آوازهای شام غریبان در بوشهر، خورموج و کنگان از یک بستر سرچشمه میگیرند. بیگمان بوشهر و موسیقیاش را بدون حضور اشعار فایز نمیتوان بررسی کرد. در بوشهر و اطراف آن فایز جزئی از زندگی روزمره مردم است. دوبیتیها و شیفتگی شعر وی که از ویژگی ژرف احساسی او است، او را از تمام شاعران روستایی مجزا میکند.
هفت منبر
هفت منبر در بیرجند یکی از آیینهای خاص و کمنظیر ماه محرم به شمار میرود که در فهرست میراث معنوی کشور نیز به ثبت رسیده است. در این مراسم بانوان با روشن کردن 7 شمع در 7 منبر، مسجد و حسینیه در آن شرکت میکنند. بانوان در نزدیکی غروب آفتاب به این اماکن میروند و پس از نیت، شمع خود را روشن کرده و داخل سینی میگذارند و بعد نذورات خود از قبیل خرما، شیرینی و پول را داخل تشت میریزند و منبر را زیارت میکنند و به مکان دیگر میروند. معمولاً در هر مکان فقط یک شمع روشن میکنند ولی اگر مسجدی بسته یا راه دور باشد احتمال دارد در یک مکان 2 شمع روشن کنند. نذوراتی که جمع میشود به خادم منبر تعلق دارد و وی باید تا پایان مراسم و خاموش شدن شمعها در آنجا بماند و هیچ یک از شمعها را خاموش نکند و صبر کند شمعها خاموش شود. اشکهای شمع را هم دور نمیریزند و در مکانی از مسجد جمعآوری میکنند.
قالیشویان
آیین سنتی و مذهبی قالیشویان فینکاشان و روستای «خاوه اردهال» که همهساله در دومین جمعه مهرماه در مشهد اردهال در ۴۲ کیلومتری غرب کاشان برگزار میشود، تنها آیین مذهبی اسلامی است که به تقویم خورشیدی برپا میشود. در روز برگزاری مراسم اهالی روستای خاوه اردهال یکی از قالیهای درون بنای امامزاده را به صورت لوله شده (به عنوان قالیای که هنگام شهادت امامزاده علی بن محمد باقر تابوت او بوده و پیکر امامزاده را در آن پیچیده بودهاند و آغشته به خون است) بر دوش جوانان قرار داده و بعد از برگزاری مراسم نوحه خوانی و عزاداری درون امامزاده، آن را تحویل اهالی فین میدهند و آنان قالی را به سوی چشمهای که در حدود چند صد متری شرق بنا واقع است، میبرند. به دنبال این دسته، گروهی دیگر که هر یک چوبدستی بلندی را در دست دارند، حرکت میکنند و با تکان دادن چوبدستی در هوا به نبردی نمادین با قاتل امامزاده میپردازند. قالی بر کنار چشمه به زمین میآید و آب چشمه را به نشانه غسل دادن امامزاده بر آن میافشانند و آنگاه دوباره آن را با شور و هیجان به سوی بنا بازمیگردانند.