|
خشم عمومی علیه پلیس فرانسه، کمدی ایتالیایی و جلیقهرنگیهای آلمانی در حال سوق دادن اروپا به سوی بحران عمیق هستند
شعارهای ضدصهیونیستی جلیقه زردها
چهاردهمین هفته قیام سراسری ضد دولتی در فرانسه با حمله کمسابقه جلیقهزردها به پلیس و شعارهای ضدصهیونیستی مردم خشمگین پاریس همراه بود. اعتراضات معیشتی و سیاسی در پایتخت و دیگر شهرهای بزرگ فرانسه 9 ماه پس از آنکه راننده زن ۳۲ ساله، بهار گذشته در یکی از حومههای دور پاریس برای کاهش قیمت سوخت در پمپ بنزینهای این کشور توماری آنلاین را برای امضا جمع کرد و از مردم معترض به این وضع خواست آن را منتشر کنند، وارد فاز جدیدی شده است. اعتراض نرم «ریسیلیا لودوسکی» حالا به قیامی تمام عیار علیه رژیم حاکم بر فرانسه و به طور کلیتر ساختارهای سیاسی و اقتصادی اروپا تبدیل شده و جلیقهزردهایی که 9 ماه پیش تومار او را امضا کردند، حالا بیش از 3 ماه است که شنبه هر هفته خیابانهای اصلی پاریس، میادین مرکزی شهرهای کوچکتر و برخی بزرگراههای کشور را به تسخیر خود در میآورند. با آنکه جمعیت جلیقهزردها در هفتههای اخیر کمتر شده و میزان حمایت عمومی جامعه فرانسه نیز از 80 درصد 2 ماه پیش به زیر 50 درصد تنزل کرده اما موج این قیام از مرزهای این کشور فراتر رفته و در آلمان، هلند و بلژیک و کل اتحادیه اروپایی، حرکتهایی مشابه به راه افتاده که هر هفته رنگ جدیتری به خود میگیرد. وزارت کشور فرانسه دیروز مدعی شد از شمار طرفداران این جنبش بیش از هر زمانی کاسته شده و شمار شرکتکنندگان در آن از رقمی بیش از ۳۰۰ هزار نفر در ماه نوامبر به حدود ۵۰ هزار نفر در هفته گذشته کاهش یافته و این هفته تنها حدود ۱۰۲۰۰ نفر در سراسر فرانسه از جمله شهرهای بوردو، استراسبورگ، مارسی و لیون به خیابانها آمدند که از این تعداد تنها ۳ هزار نفر در پاریس دست به راهپیمایی زدند. البته طرفداران جلیقهزردها در شبکههای اجتماعی آمارهای پلیس را دروغ خوانده و تعداد شرکتکنندگان در تظاهرات دیروز در فرانسه را حدود 41 هزار و 500 نفر میدانند، همانگونه که وزارت کشور مکرون آمار بازداشتشدگان تظاهرات 3 ماه اخیر را یک سوم رقم واقعیاش اعلام کرده است. ارسال به دوستان
آمریکا در وضعیت اضطراری
دموکراتها ترامپ را دادگاهی میکنند
بلافاصله پس از صدور فرمان «وضعیت اضطراری ملی» در مرزهای جنوبی آمریکا توسط دونالد ترامپ در عصرگاه روز جمعه، دموکراتها به رهبری نانسی پلوسی، رئیس خانه نمایندگان و با حمایت شماری از دادستانهای ایالتی عضو این حزب، کاراز کشاندن رئیسجمهور ایالات متحده به دادگاه را آغاز کردند. در فرمان ترامپ آمده: «شرایط کنونی در مرز جنوبی گویای یک بحران انسانی و امنیتی است که اساس منافع ملی و امنیت کشور را تهدید میکند و از این رو ایجاب میکند وضعیت اضطراری اعلام شود». البته همه میدانند پشت این الفاظ رسمی و هراسافکنیها از سوی کاخ سفید چیزی جز انگیزههای شخصی رئیسجمهور یاغی برای عمل کردن به شعار انتخاباتی 2 سال پیش خود یعنی کشیدن دیوار حائل در مرز با مکزیک نیست. او با فرمان اضطرار مرزی همانطور که پیشتر هم تهدید کرده بود، عملا کنگره را برای آغاز روند رسمی ساخت دیوار مکزیک دور زده است، اگرچه در بودجه اضطراری به جای 5 میلیارد دلار بودجه پیشنهاد شده برای این کار تنها حدود یک سوم آن پیشبینی شده است. ترامپ هم که برخلاف وعدههایش برای تهیه بودجه دیوار نه زورش به کنگره رسیده و نه توانسته از مکزیکیها پول زور بگیرد، بار دیگر وعده سر خرمن تامین بودجهای 30 میلیارد دلاری از بخش خصوصی را داده است. ترامپ کشاندن آمریکا به شرایط اضطراری را آخرین راه ممکن برای اجتناب از تعطیلی مجدد دولتش که اخیرا بهخاطر لجبازی او با کنگره بر سر لایحه بودجه 35 روز تعطیل بود، میداند. در مقابل خانه نمایندگان و مجلس سنا که روی هم کنگره را تشکیل میدهند میتوانند فرمان وضعیت اضراری ترامپ را با رای اکثریت در هر دو مجلس ملغی کنند، منتها هر کدام آنها به دو سوم رای اعضای خود نیاز دارند. همچنین پلوسی تذکر داده ترامپ با این فرمان یک اقدام غیرقانونی انجام داده و هشدار داده رئیسجمهور دموکرات بعدی در رابطه با محدودیت اسلحه چنین فرمانی صادر خواهد کرد. همچنین اتحادیه آزادیهای مدنی ایالات متحده پس از دستور ترامپ برای شرایط اضطراری در مرزهای جنوبی اعلام کرد قصد دارد از این تصمیم به دادگاه شکایت ببرد. گفته میشود روز شنبه نخستین شکایت خصوصی از رئیسجمهور در این رابطه از سوی یک شهروند ثبت شده است. ارسال به دوستان
ولیعهد سعودی برای خروج از انزوای بینالمللی دورهگردی میکند
سایه شوم بنسلمان بر سر شهروندان پاکستانی
گروه بینالملل: ولیعهد سعودی روز گذشته با تاخیر وارد پاکستان شد. محمد بنسلمان که پس از رسوایی قتل جمال خاشقجی و همچنین جنگ یمن در بحران و انزوای بینالمللی قرار گرفته است و سعی میکند با سفر به برخی کشورها وجههاش را بازسازی کند، قرار است علاوه بر پاکستان به 4 کشور دیگر آسیایی نیز برود. گماشتن بیش از 2 هزار نیروی امنیتی، اعزام 130 نفر از محافظان سلطنتی از ریاض به اسلامآباد، رزرو 8 هتل مجلل و استقرار تیم ویژه حفاظت بنسلمان، از جمله تدابیر اتخاذ شده برای تامین امنیت و رفاه ولیعهد سعودی در سفر به پاکستان بوده است. ولی پاکستانیها در همان گام اول، با اعتراضهای وسیع از جمله در لاهور و راولپندی، باعث شدند سفر ولیعهد سعودی با تاخیر انجام شود. دولت پاکستان ولی برای جلوگیری از برپایی تظاهرات و اعتراض به سفر ولیعهد عربستان تدابیر ویژه امنیتی را به اجرا گذاشته که شامل حضور گسترده پلیس و نیروهای امنیتی در خیابانهای اسلامآباد و بستن مسیرهاست. از سوی دیگر، بیش از 19 هزار صفحه فیسبوک و 20 هزار صفحه توئیتر که احتمال میرفت به سفر بنسلمان اعتراض کنند، مسدود شد. نیروهای امنیتی پاکستان با ممنوعیت ترکسواری موتوسیکلت و تجمعات اعتراضآمیز قانون منع آمد و رفت موسوم به 144 را در پایتخت این کشور اجرا میکنند. بسیاری از رهبران گروههای مردمی و سیاسی که احتمال میرفت نسبت به سفر ولیعهد عربستان اعتراض کنند، دستگیر شدهاند. دولت پاکستان به منظور جلوگیری از شلوغ شدن پایتخت، امروز دوشنبه را نیز تعطیل رسمی اعلام کرد. استقبال باشکوه مقامات اسلامآباد از محمد بنسلمان بیدلیل نیست و آسان میتوان به دلایل آن پی برد. اسلامآباد و دولت عمران خان با بحران اقتصادی شدیدی دست و پنجه نرم میکند و ولیعهد سعودی قول اختصاص میلیاردها دلار در حمایت از این متحد خود را داده است. او در این سفر قراردادهایی به ارزش 12میلیارد دلار امضا میکند که شامل برنامههایی برای یک احداث پالایشگاه جدید نفت، سرمایهگذاری در انرژیهای تجدیدپذیر و یک توافق حمایتی برای سرمایهگذاری در بخش معدن است. پیشنهادهای ۳۰ میلیارد دلاری حمایتی از جانب عربستان و امارات به عمرانخان، نخستوزیر پاکستان این اجازه را داده تا گرفتن وام از صندوق بینالمللی پول را به تعویق بیندازد و اقدامات ریاضتی را با آنها همراه کند. اما نباید نادیده گرفت که سعودیها به پاکستان نیاز بیشتری دارند. محمد بنسلمان در برهه زمانی حساسی که اعتبار جهانی کشورش به دلیل فاجعه انسانی جنگ در یمن و قتل خاشقجی در کنسولگری عربستان در استانبول بشدت لطمه دیده است به پاکستان سفر میکند. با توجه به این سوابق، ممکن است چنین به نظر برسد که ولیعهد عربستان برای تقویت مناسبات کشورش با متحدان وابستهاش حاضر است سر کیسه را شل کند. ارسال به دوستان
حاکم شدن صلح سرد در روابط روسیه و آمریکا
حسن بهشتیپور*: پنجاه و پنجمین کنفرانس امنیتی مونیخ به عرصهای برای رقابت ایالات متحده آمریکا با رقبای این کشور بویژه روسیه تبدیل شد. مایک پنس، معاون رئیسجمهور آمریکا در سخنرانی خود در این نشست ضمن ترسیم بخشهایی از دکترین نظامی- امنیتی ایالات متحده برای جهان امروز، مواضع سختی در قبال مسکو اتخاذ کرد و از متحدان واشنگتن در سوی شرقی آتلانتیک درخواست کرد فشارهای خود بر مسکو را افزایش دهند. معاون رئیسجمهور آمریکا ضمن اخطار به کشورهای عضو ناتو برای خرید تسلیحات از روسیه، از برلین نیز درخواست کرد پروژه انتقال گاز روسیه به آلمان از طریق دریا موسوم به پروژه «نورد استریم 2» را متوقف کند. این مواضع شدید واشنگتن به نوعی تداوم تنشهای یک سال گذشته روسیه و آمریکا است که اکنون ابعاد جدید و مخاطرهآمیزی به خود گرفته و نشانگر آغاز عصر جدیدی در سیاست بینالملل خواهد بود. در ماههای گذشته روند تحریمهای آمریکا علیه روسیه گسترش پیدا کرده است. 2 طرف در زمینه پیمان منع موشکهای هستهای میانبرد دیدگاههای مختلفی دارند و حتی سطح تنشها به حدی گسترش یافته است که آمریکا به اخراج 60 دیپلمات روسی از این کشور اقدام کرد. تنشهای 2 طرف در موضوعات دیگری همچون سوریه، اوکراین و اخیرا ونزوئلا نیز قابل ردیابی است. استقرار سپر دفاع موشکی آمریکا در ترکیه و رومانی نیز بخش دیگری از این پازل بزرگ منازعه و اختلاف را تشکیل میدهد، بنابراین طبیعی است که آمریکا از کنفرانس امنیتی مونیخ به عنوان ابزار و تریبونی برای ارسال پیام هم به روسیه و هم به کشورهای متحد خود استفاده کند اما به طور کلی سخنان معاون رئیسجمهور آمریکا به نوعی نشانهگذار جامعه بینالمللی به «عصر صلح سرد» و پایان دوره کنونی است. اگر در دوران دوقطبی شوروی سابق و آمریکا شاهد جنگ سرد بودیم اکنون به واسطه اینکه جهان دوقطبی وجود ندارد نمیتوان از جنگ سرد نام برد، پس باید یک تحلیل جدید و یک برداشت تازه از وضع جدید ارائه داد؛ امری که اکنون مفسران و نظریهپردازان عرصه روابط بینالملل از آن به عنوان دوران صلح سرد بویژه میان مسکو و واشنگتن یاد میکنند. اگر چه دوران جدید یا عصر صلح سرد و همچنین مواضع شدید آمریکا علیه مسکو در کنفرانس امنیتی مونیخ تهدیدکننده صلح و امنیت جهانی است اما از طرف دیگر واقعیتهایی را نیز از جهان جدید به نمایش گذاشت. در این جهان جدید شاهد منزوی شدن و درونگراتر شدن ایالات متحده هستیم. اگر سخنان مقامات آمریکایی را در کنفرانس امنیتی مونیخ مورد تحلیل قرار دهیم میتوانیم به کدگشایی اهمیت اتحاد 2 سوی آتلانتیک یعنی اتحاد آمریکا و اروپا دست یابیم. به عبارت دیگر 2 سوی آتلانتیک تا پیش از این براساس وحدت اقتصادی برای استثمار جهان سوم و وحدت امنیتی برای مقابله با تهدید روسیه خود را تعریف میکردند اما سخنان اخیر مایک پنس تنها در قالب سیاست اول آمریکا قابل تحلیل و کنکاش است که هیچ نسبت و ارتباطی با تاریخ طولانی اتحاد اروپایی و آمریکا ندارد. آمریکا اکنون سیاستهای خود را بهگونهای ترسیم و تعریف میکند که تنها با سیاست اول آمریکا هماهنگ و همراه باشد و این نیز تعارضی بنیادین را حتی با متحدان این کشور ایجاد خواهد کرد. اکنون آمریکا نه تنها به منافع کشورهای اروپایی متحد خود توجه نمیکند بلکه به پاشنه آشیل امنیتی و اقتصادی آنان نیز تبدیل شده است. هشدار به آلمان برای توقف ساخت پروژه انتقال گاز روسیه به اروپا نمونهای از این مساله است؛ همچنین موضعگیری شدید صدراعظم آلمان در مقابل مایک پنس نیز انشقاق بزرگ محور کشورهای غرب را به نمایش گذاشت. «آنگلا مرکل» صدراعظم آلمان ضمن درخواست برای ورود روسیه به همکاریهای سیاسی جهانی اعلام کرد حذف روسیه از نظر سیاسی در مناسبات جهانی اشتباه خواهد بود که این نیز پیام روشن آلمان برای واشنگتن قلمداد میشود، بنابراین کنفرانس امنیتی مونیخ نهتنها نشانههای گذار جهان به عصر جدید امنیتی را نشان داد بلکه حاوی پیامهایی از جمله تشدید تنشهای مسکو و واشنگتن و همچنین شروع جدایی پیوند تاریخی اروپا و آمریکا نیز بود. ارسال به دوستان
چهارگوشه
پیشروی انصارالله در اراضی عربستان ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|