|
تشکیل شورای پزشکی برای حدادی بدون حضور رئیس کمیته پزشکی!
شورای پزشکی فدراسیون بسکتبال بدون حضور رئیس کمیته پزشکی برای وضعیت مصدومیت حدادی تشکیل جلسه داده است. حامد حدادی که بتازگی از چین به ایران بازگشته است با مصدومیت زانو روبهرو است و باید برای حضور در المپیک آن را درمان کند. بر همین اساس فدراسیون بسکتبال برای بررسی وضعیت آسیبدیدگی این بازیکن در حالی شورای پزشکی تشکیل داده که رئیس کمیته پزشکی فدراسیون در آن حضور ندارد. دکتر خشایار ثابتی مهرماه سال گذشته به عنوان رئیس کمیته پزشکی فدراسیون منصوب شد و مشخص نیست چرا او در این نشست حضور نداشته است.
ارسال به دوستان
گفتوگوی «وطنامروز» با رضا پرکاس، مربی ایرانی شاغل در آلمان پس از عملکرد موفقیتآمیز استقلال در آسیا
نقش ویژه فرهاد در تحول استقلال
زهره فلاح زاده*: تیم فوتبال استقلال توانست به عنوان صدرنشین و تنها تیم گروه خود به مرحله یکهشتم نهایی لیگ قهرمانان آسیا صعود کند؛ گروهی که با حضور الدحیل قطر، الاهلی عربستان و الشرطه عراق گروه مرگ لقب گرفته بود. فرهاد مجیدی نخستین گام خود را با موفقیت برداشت و برای ادامه این راه، شهریورماه باید با تیمی بهتر، مقابل الهلال عربستان قرار بگیرد. هر چند استقلال تا به ایران رسید، فراز کمالوند، دستیار فرهاد از این تیم جدا شد و به سایپا پیوست اما آبیها چارهای جز عبور از این اتفاق ندارند. «وطنامروز» برای بررسی عملکرد استقلال در آسیا و آینده این تیم با فرهاد و بدون فراز، با رضا پرکاس، مربی و کارشناس بینالمللی فوتبال در آلمان گفتوگو کرده است.
***
* استقلال توانست در گروه مرگ لیگ قهرمانان آسیا به عنوان صدرنشین و تنها تیم به مرحله بعد صعود کند؛ تحلیل شما از بازیهای استقلال در این رقابتها را میشنویم.
اصولا گروه مرگ به گروهی گفته میشود که از ۴ تیم، حداقل ۳ تیم شانس صعود داشته باشند. مهم نیست تیمها متوسط باشند یا قوی، مهم این است که آنها یکسان قدرت صعود داشته باشند. در گروه استقلال هم با وجود الدحیل قطر و الاهلی عربستان، روی کاغذ ۳ تیم شانس صعود داشتند. از آنجا که در این فصل از لیگ قهرمانان تنها تیمهای سرگروه و ۳ تیم دوم که بیشترین امتیاز را داشتند صعود میکردند، رقابتها سختتر شده بود. حتی تیم الشرطه هم تیم ضعیفی نبود، بویژه در دور برگشت که توانست الدحیل را شکست دهد و مقابل استقلال هم در یک بازی پرفشار و پایاپای با اختلاف یک گل مغلوب شد. در مجموع نقطه قوت و شاهکار استقلال در ۲ بازی اول بود که توانست با ۸ گل زده، هم تفاضل گل خوبی داشته باشد و هم ۶ امتیاز کسب کرده و با رقبایش فاصله ایجاد کند. برد در این ۲ بازی به استقلال جهت صعود به مرحله بعد خیلی کمک کرد، چون فاصله بازیها کم بود و تیمها هر ۳ روز باید بازی میکردند که این اتفاق روی کیفیت بدنی تمام تیمها در بازیهای انتهایی تأثیر گذاشته بود.
* نقش فرهاد مجیدی در نتیجهگیری استقلال چقدر پررنگ بود؟
قطعا سرمربی تأثیر زیادی در نتیجه گرفتن تیمش دارد. فرهاد به عنوان بازیکن محبوب و تأثیرگذار تاریخ استقلال، کاریزمای خاصی دارد که بازیکنان آن را قبول دارند. فرهاد خودش از خانواده استقلال است. او مهاجم بوده و یک مهاجم همیشه دوست دارد بازیها را با پیروزی پشت سر بگذارد. مهاجم وقتی گل میزند، این حس را دارد که من تیم را پیروز کردم. بر این اساس فرهاد میتواند میل خواستن را به تیم تزریق کند و تأثیر خودش را بگذارد.
* خیلیها بر این باورند بودن فراز کمالوند کنار مجیدی باعث شد استقلال بتواند نتایج خوبی بگیرد؛ نظر شما در این رابطه چیست؟
هدایت تیم یک کار گروهی محسوب میشود. هر شخصی تأثیراتی در تیم دارد اما همیشه نتیجه نهایی، چه شکست و چه پیروزی، به پای سرمربی نوشته میشود ولی یک کادر فنی خوب، کادری است که اعضا همدیگر را تکمیل کنند. اگر هر کدام از مربیان وظایف خود را بخوبی انجام دهند، قطعا میتوانند در نتایج تیم تأثیرگذار باشند. سرمربی تیم داشتههای کادرش را جمع میکند و با توجه به تفکرات خودش برای پیشرفت تیم استفاده میکند. به طور کلی تاثیرات هر عضو کادر فنی در تکمیل نظرات سرمربی میتواند کمک حال باشد.
* استقلال در این بازیها هم نشان داد در خط دفاع مشکلات زیادی دارد.
به نکته خوبی اشاره کردید. همیشه میگویند مهاجمان با خلاقیت و گلهایشان به فوتبال هیجان و زیبایی میدهند اما این مدافعان هستند که قهرمانی را برای باشگاهها به ارمغان میآورند.
این توضیح نشان میدهد خط دفاعی و سیستم دفاعی برای رساندن تیم به عناوین قهرمانی چقدر مهم است. استقلال چه در لیگ برتر و چه در آسیا نشان داد از تاکتیکهای دفاعی ضربه دیده است. یعنی نفرات استقلال در این پست، بازیکنان خوبی هستند اما در تاکتیک گروهی، دفاع خطی و بعد تاکتیک تیمی که دفاع و هافبک ادغام میشوند، ضعفهایی وجود دارد که در ادامه میتواند برای آنها مشکلساز شود. شاید در بازیهایی که حریف در فاز حمله ضعیف است، این مشکلات دیده نشود ولی چون هدف استقلال رسیدن به مراحل بالاتر و تلاش برای قهرمانی است، باید این مشکلات رفع شود. هر چقدر هم تیم شما در خط حمله قوی باشد، در صورتی که در دفاع دچار ضعف باشید عملا زحمات مهاجمان با دریافت یک گل از بین خواهد رفت. البته این یک معضل در کل فوتبال ایران است. کیفیت دفاع تیمی در فوتبال ایران فاصله زیادی با استانداردهای جهانی دارد و این به نحوه آموزش آکادمیک بازیکنان در فوتبال پایه (سنین ۱۰ تا ۱۹ سال ) بازمیگردد.
اگر آموزشهای اصولی دفاع انفرادی، دفاع گروهی، دفاع خطی و بعد دفاع تیمی در این سنین به بازیکنان داده شود، قطعا در پیشرفت و موفقیت فوتبال ایران تأثیر بسزایی خواهد داشت.
* استقلال باید شهریورماه با الهلال عربستان بازی کند؛ با توجه به نمایش آبیها در این ۶ دیدار، شانس صعود این تیم به مرحله یکچهارم را چقدر میبینید؟
چون مرحله یکهشتم نهایی لیگ قهرمانان به صورت تکبازی انجام میشود، بسیار متفاوت با مرحله گروهی این رقابتها خواهد بود. این بازی باید حتما برنده داشته باشد، بنابراین جو و اتمسفر و استراتژی تیمها تغییراتی دارد. استقلال از حالا باید برنامهریزی کند، چون تا زمان برگزاری این دیدار باید آمادگی بازیکنان حفظ شود. همچنین باید نقاط ضعف را پوشش دهند و بر نقاط قوت خود پافشاری کنند. حفظ بازیکنان یا خرید بازیکن جدید هم مهم است. از سویی باید دید الهلال چه تغییراتی در نفرات خود ایجاد میکند. باید تمام بازیهای گروهی و آینده آنها در لیگ کشورشان کامل آنالیز شود.
همچنین احتمال مصدومیت بازیکنان را داریم که کادر فنی باید در این ۳ ماه با استراتژی و هدفگذاریای که خواهد داشت، برنامهریزی خوبی کند تا کمترین آسیب را از حوادث فوتبالی پذیرا باشد. از سویی الهلال در لیگ قهرمانان نشان داد آنها هم در دفاع مشکلاتی دارند. اکثر تیمهای کشورهای عربی خلیجفارس در پستهای تهاجمی بازیکن خریداری کردهاند و دفاع شکنندهای دارند. اگر استقلالیها میخواهند برنده بازی با الهلال باشند، باید از الان استارت کار را بزنند و بویژه روی سازمان دفاعیشان تأکید بیشتری داشته باشند. شکست نماینده عربستان دور از دسترس نیست، چرا که استقلال تاجیکستان هم توانست الهلال را شکست دهد، البته با بازی هماهنگ، پرسینگ و حداکثر استفاده از ضدحملات. استقلال ابزارهای بسیار قویتری نسبت به تیم تاجیکستانی دارد و میتواند با تلاش و کوشش، پیروز میدان شود و به یکچهارم نهایی لیگ قهرمانان آسیا صعود کند.
* اگر محمود فکری همچنان سرمربی استقلال بود، با توجه به نحوه بازی تیم او، آیا آبیها میتوانستند به مرحله بعدی لیگ قهرمانان آسیا صعود کنند؟
اول اینکه باید این را در نظر بگیریم بازیهای داخلی با بازیهای آسیایی از نظر کیفیت، محیط، دیدگاه و فشردگی بازیها متفاوت است و استراتژی و برنامه خاص خود را میطلبد.
اگر کادر فکری در این رقابتها روی نیمکت تیم مینشست، در صورتی که میتوانستند از حالت نتیجهگیری سینوسی در لیگ داخلی خارج شوند و به یک ثبات و هماهنگی تاکتیکی و روند رو به رشد کیفیتی برسند، انتظار میرفت در آسیا هم عملکرد خوبی داشته باشند.
اما از آنجا که همین کادر مجیدی فصل گذشته توانسته بود برای استقلال سهمیه لیگ قهرمانان را کسب کند و همچنین تجربه رقابتهای فصل گذشته بازیهای آسیایی متمرکز در قطر را داشت، کار برای این کادر مشخصتر و هموارتر بود.
* تیمهای ایرانی میتوانند امسال جام قهرمانی را بالای سر ببرند یا ما باید همچنان بگوییم هنوز با تیمهای شرق آسیا خیلی فاصله داریم؟
با توجه به اینکه ۳ تیم ایرانی در مرحله یکهشتم نهایی حضور دارند، میتوانیم این احتمال را بدهیم که فینال تمام ایرانی در غرب آسیا داشته باشیم. تیمهای ایرانی از نظر توانایی فنی، این کیفیت و پتانسیل را دارند که به قهرمانی برسند اما برای قهرمانی در یک تورنمنت تنها مسائل فنی دخیل نیست، خودباوری بازیکنان نیز بسیار تأثیرگذار است. هدایت کادر فنی در هر مرحله از بازیها تا رسیدن به فینال از نظر بازیخوانی، آنالیز تیم حریف و راهکار دادن در حین بازی به تیم بسیار مهم است. تیمهای ما در مصاف با شرقیها یک نقطه افتراق دارند و آن هم اینکه آنها علاوه بر مسائل فنی، به مسائل رفتاری و روانشناسی هم توجه دارند. مثلا بازیکنان ایرانی در لیگ ایران عادت کردهاند به هر سوت داور معترض شوند و به سمت داور بروند و تمرکز خود را از دست بدهند. نمونه بارز این اتفاق را در جام ملتهای دوره گذشته مقابل تیم ملی ژاپن دیدیم. در فینال لیگ قهرمانان فصل گذشته هم دیدیم که پرسپولیس در همه خطوط از تیم اولسان کرهجنوبی شرایط بهتری داشت اما بازی را واگذار کرد و قهرمانی از دست رفت، چون تیم کرهای این آمادگی ذهنی را داشت که ما یک تیم هستیم. آنها خودشان را متکی به یک ستاره نکردند. ستارههای تیم میتوانند کمک حال باشند اما به شرطی که تیم کار اصلی را انجام دهد و بازیکنان خلاق ضربه نهایی را بزنند و کار را تکمیل کنند. در مجموع اگر میخواهیم به قهرمانی آسیایی چشم داشته باشیم، باید یک ساختار مدیریت و کادر فنی با تفکرات تاکتیکی درست داشته باشیم تا از پتانسیل و توانایی کامل بازیکنان به نحو احسن استفاده کنیم.
* مهدی قائدی یکی از ستارههای استقلال در این بازیها بود. او به قدری خوب ظاهر شد که لقب نیمار آسیا را از هم از «ایافسی» گرفت؛ درباره قائدی و نقش او در زمین بازی صحبت کنید.
قائدی از نظر تکنیک، قدرت انفجاری، چالاکی و پا به توپ بودن بازیکن بسیار خوبی است. مدافع روبهروی او کار سختی را در زمین دارد بویژه اینکه اگر قائدی بین خود و مدافع حریف فضای ۵-۴ متری ایجاد کند. مهدی این پتانسیل را دارد که به بالاتر از این حد برسد. قائدی در لیگ ایران بازیکن بسیار توانمند و تاثیرگذاری است و در بازیهای آسیایی هم این را نشان داد ولی هدف او باید درخشش در بازیهای بزرگتر بینالمللی باشد. به همین دلیل باید بیشتر تلاش کند و به همین حد قانع نباشد. باید توانایی خود در تاکتیک تیمی، تکنیک، فهم سیستمهای فوتبال و همکاری با مهاجمان و هافبکهای کناری خودش را بالاتر ببرد. او حتی باید در رفتار، کردار، خصوصیات حرفهای و حتی مصاحبههای رسمی و خصوصی دقت بیشتری کند. امیدوارم او بتواند از توانایی ذاتی خودش استفاده کند و با آموزشهای تخصصیتر این بازدهی را به حداکثر و بالاترین سطح برساند.
* با رفتن فراز کمالوند از استقلال ممکن است تیم فرهاد دچار مشکلات تاکتیکی شود؟
باید ابتدا ببینیم ایشان در این چند بازی چه وظایفی انجام داده و چه تأثیراتی در تیم داشته است. این اتفاق در آینده مشخص خواهد شد. همه اعضای کادر فنی باید در یک راستا داشتههایشان را به سرمربی انتقال دهند و این سرمربی است که باید از کمکهایی که از طرف دستیارانش میشود، به نحو احسن استفاده کند. اگر عضوی از این کادر جدا میشود، سرمربی میتواند با جایگزین کردن یا تقسیم وظایف بین دیگر اعضا کمبودها را جبران کند ولی در مجموع همیشه یک کادر فنی خوب وابسته به یک شخص نیست. هر چند تمام نتایج بر عهده سرمربی است ولی این یک کار تیمی است که با رفتن یک نفر میتوان انتخاب بهتری هم انجام داد. شاید اگر با جدایی یک فرد کادر تقویت شود، نتایج بسیار بهتری عاید تیم شود. باید ببینیم در آینده چه کیفیتی از استقلال دیده میشود تا بهتر به این سؤال پاسخ دهیم.
* در ایران مدتهاست شاهدیم مربیان خیلی سریع به قراردادی که میبندند پشت میکنند و راحت از تیم خود جدا میشوند، بدون اینکه متوجه این موضوع شوند که با رفتن یک مرتبه آنها تیم دچار آسیب میشود؛ این رفتار را حرفهای میدانید؟
به نظر من عمده مشکل را میتوانیم در نحوه نگارش قرارداد بین مربی و باشگاه جستوجو کنیم. برخی مواقع میبینیم این جداییها حتی پس از چند بازی رخ داده که دلایل مختلفی هم داشته است. مثل اختلاف سلیقه، مسائل مالی، توقعاتی که باشگاه یا مربی از هم داشتهاند یا حتی بنبستهایی که مربی با آن روبهرو میشود که خود او یا باشگاه به این نتیجه میرسند به آن اهدافی که داشتهاند، نرسیدهاند ولی اینکه یک مربی در یک فصل ۳ یا ۴ تیم عوض کند و گاهی در لیگهای مختلف جابهجا شود، از نظر تفکرات حرفهای زیبنده نیست. اگر بندهای قرارداد درست تنظیم شود، میتوان مانع جدایی مربی در وسط بازیها شد. مثلا فیفا برای اینکه یک بازیکن نتواند در یک فصل چند تیم عوض کند و در واقع برای اینکه بازیکن سوءاستفاده نکند، قانونی وضع کرده که فقط هر بازیکن در یک فصل میتواند در ۲ تیم بازی کند. اما ما نمیتوانیم درباره مربی چنین قانونی وضع کنیم، چون همان دلایلی که گفتم ممکن است رخ دهد که ادامه همکاری جایز نباشد اما در کل تغییراتی که در لیگ ایران رخ میدهد، خارج از استانداردهاست که با تنظیم قراردادهای سفت و سختتر و گنجاندن بندهایی میتوان این مشکلات را کمتر کرد که اگر جدایی هم رخ داد، به صورت توافقی باشد تا تیمی ضرر نکند.
ارسال به دوستان
اخبار
نامهنگاری برای تبلیغات محیطی بعد از تغییر چیدمان بازیهای تیم ملی
ادامه چالش فدراسیون و AFC
فدراسیون فوتبال علاوه بر از دست دادن میزبانی مسابقات جامجهانی در بازیهای پیش رو، حالا باید برای دریافت حق تبلیغات دور زمین نیز با کنفدراسیون فوتبال آسیا وارد مذاکره شود.
بعد از شکایت فدراسیون فوتبال ایران از AFC در دادگاه CAS، این دادگاه چند روز پیش با دستور موقت توقف برگزاری مسابقات تا تعیینتکلیف این پرونده را نپذیرفت تا با این حکم، بازیهای ایران در بحرین برگزار شود و تیم ملی باید خودش را برای این مسابقات در خرداد ۱۴۰۰ (یک ماه دیگر) آماده کند.
البته دوشنبه شب گذشته برنامه بازیها روی خروجی سایت کنفدراسیون فوتبال آسیا قرار گرفت که باز هم تغییراتی در ترتیب مسابقات ایجاد شد که خود نشان از ساز مخالف کنفدراسیون فوتبال آسیا با فوتبال ایران دارد.
در حالی که قرار بود دیدارهای تیم ملی با هنگکنگ، کامبوج، بحرین و عراق درست مثل دور رفت بازیها برگزار شود اما چیدمان مسابقات تغییر کرده و تیم ملی فوتبال ایران باید به ترتیب مقابل هنگکنگ، بحرین، کامبوج و عراق به میدان برود. در واقع تیم ملی فوتبال ایران میتوانست 2 بازی ابتدایی و آسان خود را مقابل هنگکنگ و کامبوج انجام بدهد و با کسب امتیازات این ۲ بازی با روحیه خوب به مصاف بحرین و عراق برود اما حالا شرایط نسبت به دور رفت تغییر کرده و مسابقات تیم ملی جابهجا شده که این موضوع کاملا به ضرر تیم ملی است.
نکته دیگری که فدراسیون فوتبال بابت از دست دادن میزبانی از آن متضرر شده بحث تبلیغات محیطی است. اگر تیم ملی فوتبال کشورمان از 4 بازی خود 3 بازی را در تهران برگزار میکرد رقم قابل توجهی بابت تبلیغات محیطی و حق پخش این مسابقات نصیبش میشد اما حالا با برگزاری بازیها در کشور بحرین، عملا حق پخشی وجود نخواهد داشت و باید برای تبلیغات محیطی دور زمین نیز با کنفدراسیون فوتبال آسیا رایزنی کرد.
طبق پیگیریهای خبرگزاری فارس، مسؤولان فدراسیون فوتبال نامهای را برای دریافت تبلیغات محیطی دور زمین به کنفدراسیون فوتبال آسیا ارسال کردهاند تا از این بابت ضرری را متحمل نشوند.
کنفدراسیون فوتبال آسیا چندی پیش با تصمیمی عجیب میزبانی بازیهای ایران از 3 تیم در دور برگشت مرحله مقدماتی جامجهانی را از کشورمان گرفت و آن را به کشور بحرین داد که البته این موضوع با واکنش فدراسیون فوتبال ایران و در نهایت شکایت فدراسیون از کنفدراسیون فوتبال آسیا به دادگاه حکمیت ورزش منجر شد که البته بررسی این پرونده کمی زمانبر خواهد بود.
***
رکورد: طارمی پورتو را به کورس قهرمانی بازگرداند
روزنامه پرتغالی نوشت مهدی طارمی با درخشش در هفتههای اخیر توانسته است تیمش را به کورس قهرمانی بازگرداند.
به گزارش رکورد، مهدی طارمی مانع از تسلیم شدن پورتو در راه قهرمانی در لیگ شده و همچنان امیدهایش را برای ۴ مسابقه پایانی فصل حفظ کرده است. مهاجم ایرانی در ۵ مسابقه گذشته ۴ گل به ثمر رسانده و فقط مقابل ویتوریا گل نزد.
حالا رقابت برای قهرمانی در لیگ به اوج خود رسیده است و اسپورتینگ با ۶ امتیاز بیشتر در صدر قرار دارد و ۴ بازی تا پایان فصل باقی مانده است. پورتو اکنون یک دیدار سخت در خانه بنفیکا، تیم سوم جدول دارد که پنجشنبهشب برگزار میشود و برتری در این دیدار پورتو را کماکان مدعی قهرمانی نگه خواهد داشت.
مهدی طارمی در این فصل طی ۴۴ بازی برای پورتو توانست ۲۱ گل به ثمر برساند، البته نباید این نکته را فراموش کرد که این بازیکن در ۳۰ بازی به عنوان بازیکن ثابت به میدان رفته است.
غیر از این طارمی در حمله بازیکن موثری است و میتواند تاثیر بالایی در حملات و گلزنیهای تیمش داشته باشد.
اسپورتینگ باید این هفته به دیدار ریوآوه برود و پورتو نیز همانطور که گفته شد با بنفیکا دیدار خواهد داشت.
ارسال به دوستان
صدای فرهاد هم از حواشی هیأتمدیره درآمد
خودزنی آبیها
جدایی فراز کمالوند از باشگاه استقلال پس از برد این تیم مقابل الاهلی عربستان در همان نخستین دیدار در لیگ قهرمانان آسیا شنیده شد. چند روزی رسانهها روی این خبر کار کردند تا شایعه جدایی این مربی بیشتر از قبل رنگ واقعیت به خود بگیرد. پس از ورود تیم استقلال به ایران، کمالوند به سایپا پیوست و با این تیم قرارداد 5/1 ساله بست اما نکته عجیب ماجرا جایی است که حجت نظری به عنوان سخنگوی باشگاه استقلال در صحبتهایش عنوان کرد اعضای هیأتمدیره از ماجرای جدایی کمالوند بیخبر بوده و شوکه شدهاند. این در حالی است که در روزهایی که استقلال در عربستان حضور داشت، تمام اخبار و اطلاعات تیم به رئیس هیأتمدیره باشگاه اعلام میشد تا به اعضای هیأتمدیره منتقل کند. در واقع در عربستان جلسهای تشکیل نشده که اعضا با همدیگر صحبتی داشته باشند و تنها اخبار از طریق مدیرعامل به رئیس هیأتمدیره انتقال پیدا میکرد تا بقیه اعضا در جریان امور و اخبار قرار بگیرند. اینکه هواداران و رسانههای ورزشی از جدایی کمالوند خبر داشته باشند و سخنگوی باشگاه با توجه به اینکه ارتباط خوبی هم با رسانهها دارد، متوجه ماجرای جدایی مربی تیمش نباشد، اتفاق عجیب و غریبی است که تنها در باشگاه استقلال رخ میدهد. از طرفی طبق شنیدههای ما پس از صحبتهای نظری، صدای فرهاد مجیدی هم درآمده که جدایی فراز کمالوند با موافقت او انجام شده و این صحبت سخنگوی باشگاه چیزی جز حاشیه برای تیم او نخواهد داشت.
فرهاد حتی پس از ابراز ناراحتی، با نشر استوری و نوشتن آرزوی موفقیت برای فراز کمالوند، نشان داد میخواهد این ماجرا تمام شود و تیمش را از حاشیه بیرون بکشد.
بدیهی است زمانی که سرمربی موافقت خود را جهت جدایی دستیارش اعلام میکند، مدیران باشگاه چارهای جز موافقت ندارند. وقتی ۲ مربی دوستانه از یکدیگر جدا شدهاند، اعضای هیأتمدیره باشگاه نمیتوانستند مانع این جدایی شوند.
بیش از آنکه رفتن کمالوند موضوع مهمی برای اعضای باشگاه استقلال باشد، به نظر میآید برخی اعضای هیأتمدیره با مدیرعامل تیم مشکل دارند. آنها به جای آنکه حواشی را از تیمشان دور کنند، خودشان عامل حاشیه شدهاند و مصاحبههای گاه و بیگاه و بیموردشان به جای کمک، آرامش را هم از تیمشان گرفته است. نکته عجیبتر اینکه یک خبرنگار نزدیک به هیأتمدیره پیش از انتشار صحبتهای سخنگوی باشگاه، خبر شوکه شدن و عصبانیت اعضای هیأتمدیره از رفتن کمالوند را در کانالهای هواداری نشر داد تا یک بار دیگر مشخص شود برای کنار زدن مدیرعامل، برخی اعضا دست از شیطنتهای این چند وقته برنداشتهاند؛ اعضایی که تنها مقابل دوربینها حاضر میشوند و در حل مشکلات باشگاه قدمی برنمیدارند. آنها حاضرند استقلال به حاشیه کشیده شود ولی مدیرعامل در این تیم نماند.
ارسال به دوستان
سیاهتر از سرمایهداری
فرهاد بذرافکن: با وجود اینکه اقتصاددانان لیبرالی مانند میلتون فریدمن و فردریک فون هایک معتقد بودند دخالت دولت در نظام اقتصادی باید به حداقل خود برسد و تنها سازوکار عرضه و تقاضا باید بر آن حکمفرما باشد اما آنها در حوزههایی قائل به ورود دولت هستند؛ حوزهها یا عرصههایی که اصطلاحا «شکست بازار» خوانده شده است. شکست بازار زمانی اتفاق میافتد که در واقع تعادلی بین عرضه و تقاضا وجود ندارد؛ بازارها غیررقابتی و اطلاعات نامتقارن باشند.
با توجه به شیوع بیماری کرونا در جهان و به تبع آن در ایران و نیز ناتوانی و سوءمدیریت دولت در مهار آن، مهمتر از آن بحران در فراهم کردن واکسن در نبود واکسن داخلی، مجوز دادن به شرکتهای خصوصی از سوی دولت برای واردات واکسن حکایت از آن دارد که دولت مطلوب لیبرالهای داخلی به آبشخورهای فکری خود هم وفادار نیست و به تعبیری در این فقره کاسه داغتر از آش شدند. به طور قطع هر کدام از ۲ اقتصاددان مذکور اگر زنده بودند برای توصیف وضعیت موجود از اصطلاح «شکست بازار» سخن میگفتند. اما دولت حتی در مورد خطیر و حساسی مانند تهیه واکسن برای شهروندان تمایل دارد شرکتهای خصوصی را وارد این عرصه کند، چرا که به نظر میرسد بیشتر از آنکه موضوع سلامتی شهروندان و مدیریت کرونا برایش دارای اهمیت باشد، میدان دادن به شرکتهای خصوصی فینفسه واجد ارزش است، ولو به قیمت جان شهروندان تمام شود. «استحقاق» مطرح شده از سوی دولت برای شرکتهای خصوصی جهت وارد کردن واکسن، کوچکترین خدشهای در اصل مشکلدار قضیه وارد نمیسازد.
چه اهمیتی دارد که چه شرکتی مسؤول وارد کردن واکسن شود؛ بخش خصوصی به هر روی در پی سود و منافع حداکثری خود است اما دولت به دلیل داشتن مسؤولیت اجتماعی و داشتن نمایندگی از سوی جامعه نمیتواند در این موضوع از خود سلب مسؤولیت کند با این بهانه که بخش خصوصی «تخصیصدهنده» بهتری است.
تا زمانی که وضعیت بیماری و تولید یا واردات واکسن به ثبات نسبی نرسد که همه شهروندان فرصت استفاده از آن را داشته باشند، سازوکار بازار نمیتواند برای فراهم کردن آن جوابگو باشد بویژه که سازوکار واردات از سوی شرکتهای خصوصی اغلب غیرشفاف بوده و جامعه معمولا آگاهی اندکی از این سازوکار دارد. این در حالی است که بخشهای وسیعی از جامعه در سالهای گذشته بیشتر به ورطه فقر کشیده شدهاند و مسؤولیتزدایی دولت از خود در این زمینه میتواند بازار سیاهی ایجاد کند که بسیاری از این بخشهای آسیبدیده عملا توانایی تهیه چنین واکسنی را نداشته باشند.
ارسال به دوستان
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|