|
ارسال به دوستان
خشکسالی و بیتدبیریهای گذشته و کنونی بهانهای برای اهداف گروهکهای تروریستی تجزیهطلب شده است
عطش خوزستان و فرصتطلبی تجزیهطلبان
روحالله اژدری: این خصلت مگس است که هر جا عفونتی مشاهده میکند روی آن مینشیند. این روزها که دمل چرکین سالها بیتوجهی، تبعیض و ناکارآمدی برخی از سیاستها و سیاستمداران در خوزستان سر باز کرده است، شاهدیم که این فضای عفونتزده ۲ دسته را با عطشی دوچندان تشنهتر از مردم خوزستان به عرصه میدان روانه ساخته است. گروه اول که در این یادداشت درباره ماهیت آن بیشتر سخن خواهد رفت و سابقهای بس دراز دارد، پسماندههای گروه ناسیونالیستی خلق عرب است که شکلگیری آن به پیش از انقلاب اسلامی بازمیگردد و در وابستگی اولیه آن به حکومت صدام شکی وجود ندارد. این گروه هرگز درد عطش و سایر مشکلات خوزستان را ندارند، بلکه عفونت موجود را زمینه مناسبی برای تحرک و تحریک مردم در راستای اهداف تجزیهطلبانه خود یافتهاند. گروه دوم فعالان رسانهای حامی این جریان تروریستی هستند که با اهداف روشن تجزیهطلبانه با پول و حمایت رسانههایی مثل بیبیسی ملکه و اینترنشنال بنسلمان در صددند از اعتراضات بحق و قانونی مردم به بیکفایتی مسؤولان و تداوم سیاستهای غلط گذشته موجی ساخته و سوار بر آن به عناصر میدانی عرصه اعتراضات کمک رسانند. گروهی از افراد ناآگاه نیز بدون اینکه از اهداف این جریان خیانتکار به ایران آگاه باشند، در عرصه رسانه با آنان همدلی کرده و به اهداف تجزیهطلبانه آنان کمک میکنند. تفکیک مردم از تجزیهطلبان و عناصر نفوذی نخستین قدم برخورد با بحران کنونی خوزستان است. قطعا هر وطنپرست واقعی ضمن همدردی و حمایت از اعتراضات بحق و قانونی مردم خوزستان، با هیچ گروه خائنی که در صدد تکه پاره کردن کشور عزیزمان ایران باشد احساس همدردی نمیکند. باید مردم عزیز کشورمان این تجربه را آموخته باشند که در سالهای گذشته هر موردی که اعتراض بحقی از ناحیه مردم صورت پذیرفته گروهی آماده با قصد تبدیل اعتراض بحق به شورش وارد میدان شده و مطالبه مردم را به انحراف کشانده است، لذا نباید در فضای مجازی و در میدان، فریب عناصر نفوذی را خورد و با عمل و شعار آنان همراهی کرد. متاسفانه در کشور قانون و راهکار مناسبی برای اعمال اعتراض قانونی مردم دیده نشده است و لذا به سرعت شیوه مطالبهگری صورت امنیتی به خود میگیرد و مطالبه بحق مردم بر زمین میماند و حتی مطالبهگر محق نیز با انحراف شیوه مطالبهگری مورد اتهام امنیتی واقع میشود. اما در این شرایط استان خوزستان، شناخت عناصر نفوذ و جریان تروریست الاحوازیه که در صدد است با گلوله در اعتراضات و مطالبه مردم خوزستان بدمد و با کشتهسازی و قرار دادن مردم در مقابل نظام و توسعه اعتراضات آن را تبدیل به شورشی عمومی کند، بسیار ضروری است. این گروهگ تروریست از ابتدای پیدایش آن با نام جبهه التحریر در سال 1347تحت تاثیر مرامنامه حزب بعث عراق بوده و از حمایتهای مادی و معنوی رژیم بعثی عراق بویژه در دوران صدام و جنگ تحمیلی برخوردار بوده است. حسین فردوست، قائممقام ساواک تأسیس جبهه «التحریر» را یک طرح درازمدت میدانست تا اگر در شرایط فرضی محمدرضا پهلوی قادر به تأمین منافع غرب در خوزستان نبود، آمریکا و انگلیس راساً از طریق این گروهک با حمایت ناسیونالیستهای عرب، این استان را از ایران جدا کنند. اهداف اولیه تاسیس این گروه تجزیه خوزستان از ایران بوده و اگر چه در طول زمان دستخوش تحولاتی در درون و بیرون شده است اما هدف اولیه آن هنوز به قوت خود باقی است. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، کشورهای غربی و سران رژیم عراق و عربستان پیگیری مطامع قبلی خود در ایران را به طور جدی در دستور کار قرار دادند و لذا مراکزی تحت عنوان دفاتر جبهه آزادیبخش خوزستان در بصره و العماره گشوده و عضوگیری برای این دفاتر آغاز شد. در داخل کشور نیز وابستگان به «جبهه التحریر» و گروه چپگرای دیگری به نام «الجبهه الشعبیه لتحریر اهواز» تشکلی به نام جبهه سیاسی را در نخستین روزهای سال 58 تأسیس کردند که بعد از مدت کوتاهی به «سازمان سیاسی خلق عرب» تغییر نام داد. این گروه تجزیهطلب از شرایط وقوع انقلاب در این مقطع سوءاستفاده کرده و در خوزستان علم جداییطلبی را بالا برد. جریان ناسیونالیستی خلق عرب به رهبری شیخ شبیر خاقانی در ۶ ماهه ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی، خوزستان را عرصه جولانگاه خود قرار دادند و با تحریک حس ناسیونالیستی جوانان عرب، دست به اقدامات آشوبطلبانه و تروریستی زدند که به نمونههایی از آن اشاره میکنیم؛ 1- حمله و آتش زدن کانون فرهنگی - نظامی جوانان مسلمان و دستگیری جوانان مذهبی مثل شهید جهانآرا 2- حمله به پایگاه نیروی دریایی ارتش در خرمشهر 3- دریافت اسلحه، تدارکات و پشتیبانی از طرف صدام و انجام حملات از نواحی مرزی به پاسگاهها و نیروهای گشتی سپاه 3- آتش زدن انبار مخابرات، پرتاب خمپاره، مینکاری در جادهها، انفجار منازل و انفجار و آتشسوزی در اداره راهنمایی و رانندگی از جمله اقدامات این گروه در اوایل انقلاب بوده که با اهداف تجزیهطلبانه انجام میشد. جالب است بدانیم که همین حمایت رسانهای که اکنون از طرف بیبیسی ملکه و اینترنشنال بنسلمان از گروه الاحوازیه انجام میشود، از طرف رسانههای غربی و کشورهای عرب منطقه از این جریان صورت میپذیرفته است. رادیوکلن در تاریخ 10/3/58 میگوید: «اعراب ایران اعلام کردند که سلاحهای خود را تحویل نخواهند داد مگر اینکه دولت خواستههای آنها را درباره خودمختاری تامین کند». همین رادیو در تاریخ 12/3/1358میگوید: «تظاهرکنندگان با دادن شعارهایی خواهان تبدیل نام خوزستان به عربستان شدند». همچنین رادیو صورت الجماهیر العراق و رادیو عربی کویت با نقل اخبار تحریکآمیز، ادامه درگیری اعراب خوزستان را تا تحقق خودمختاری و تشکیل عربستان ایران نوید میدادند. (تاریخ انقلاب اسلامی، جلد4، انتشارات قدر ولایت) اما تحرکات تجزیهطلبانه آنان دوام زیادی نیافت و با عدم همراهی مردم خوزستان بویژه اعراب وطنپرست به شکست کشیده شد. برخی دستگیر و برخی نیز به بیرون از مرزهای کشور بویژه به دامن صدام پناهنده شدند. اما اوج رسوایی آنان را میتوان در این روایت یافت که پسماندههای همین جریان ضدمیهنی با ورود ارتش عراق به سوسنگرد در ابتدای جنگ تحمیلی به پیشواز آنها رفتند و به ستون پنجم دشمن در تامین اطلاعات و جاسوسی برای صدام در طول جنگ تبدیل شدند. این حرکات خائنانه عده قلیل هرگز فداکاری ملت شجاع وطنپرست عرب خوزستان را نمیتواند تحتالشعاع قرار دهد. ملت عزیز عرب خوزستان در هویزه، سوسنگرد، بستان و جایجای خوزستان قهرمانیها کرده و از خون، جان و مال خود مایه گذاشته است. از میان انبوهی از حوادث قهرمانانه ملت عرب خوزستان فقط به یک نمونه که نگارنده به دلیل خدمتگزاری در راهیان نور از زبان مردم عزیز روستای سمیده شنیدهام نقل میکنم. در کنار مزار شهدای هویزه، مزار دیگری وجود دارد که 28 تن از شهدای بومی منطقه که پیرمرد 80 ساله تا کودک خردسال در میان آنهاست در آن مدفونند. این شهدا از اهالی روستای سمیده و از ۲ طایفه بوعذار و بوغنیمه هستند. در ابتدای وقوع جنگ تحمیلی و اشغال هویزه و بستان و سوسنگرد، در حوالی روستای آنان یک فروند هواپیمای جنگی ایرانی ساقط میشود و چون اهالی روستا خلبان را پنهان میکنند و حاضر به همکاری با صدامیان بعثی نمیشوند، توسط آنها تیرباران میشوند. مزار این شهدا پرچم وطنیپرستی اعراب خوزستان در کنار مزار شهدای هویزه است. لذا اندک عناصر نفوذی و خائن نمیتواند خراشی به صورت وطنپرست اعراب خوزستان بکشد. شبکه تروریستی الاحوازیه دوباره بعد از یک دوره سکوت بعد از جنگ در سال 1375 تشکیل و مورد حمایت دولتهای غربی بویژه انگلیس، دانمارک و هلند و سازمان سیا قرار گرفت. در اوایل دهه 80 فعالیتهای تروریستی متعددی را در خوزستان برنامهریزی و اجرا کردند که موجب شهادت عدهای از مردم مظلوم اهواز و خوزستان از عرب و فارس شد. تشکیلات مذکور اقدام به بمبگذاری در فرمانداری اهواز، سازمان مدیریت و برنامهریزی، سازمان مسکن و شهرسازی، شرکت طرح توسعه نیشکر خوزستان، چاه شماره ۱۷۹ نفت، ۲ محل از خطوط لوله ورودی و خروجی منتهی به چاه ۱۷۹، خطوط لوله نفت آبادان به ترتیب در دهم شهریور۸۴ و ۷ آبان ۸۴، اداره کل منابع طبیعی استان خوزستان، بانک سامان منطقه کیان پارس، شرکت توسعه نیشکر و صنایع جانبی استان، فرمانداریهای آبادان و دزفول کردند. بر اثر این عملیات، تعداد 14 تن از هموطنان مظلوم و بیگناه شهید و بیش از ۱۵۰ نفر نیز زخمی شدند و خسارات مالی بسیار هنگفتی نیز به اماکن دولتی و خصوصی وارد شد. از دیگر جنایات این گروه، بمبگذاری ۲۳ مهر در خیابان نادری در ماه رمضان و در شلوغترین زمان ممکن، ساعتی پیش از اذان مغرب بود که به کشته شدن ۶ نفر و مجروحیت بیش از ۱۰۰ تن انجامید. اوج بیشرمی و بیرحمی این گروه آنجا بود که ابتدا یک بمب صوتی و هنگامی که مردم در محل جمع شدند، بمب اصلی منفجر شد. در بین کشتهشدگان و زخمیها تعداد زیادی عرب نیز وجود داشتند.
این جریان در طول سالها تلاش برای نفوذ در ادارات و سازمانها نیز داشته است و نمونه آن بازداشت رئیس یکی از نواحی آموزشوپرورش شهر اهواز به اتهام مشارکت در اقدامات تروریستی در اهواز بود. گروه تروریستی الاحوازیه که در سالهای اخیر برنامهریزیهای متعددی برای ناامن کردن اهواز به اجرا گذاشته و در جریان اعتراضات مردمی نیز نقش مهمی در به خشونت کشیدن این اعتراضات داشت، میخواهد از طریق بیثبات کردن منطقه، آرزوی محال و مضحک جدایی خوزستان از ایران را دنبال کند؛ همان اقدامی که صدام با حمله به ایران سعی کرد آن را به ثمر برساند. از جمله اقدامات تروریستی این گروهک در سالهای اخیر جنایت حمله به رژه نیروهای مسلح به مناسبت هفته دفاعمقدس در اهواز بود که منجر به شهادت 25 نفر از عزیزان سپاهی، ارتشی و مردم عادی شد. در نخستین واکنشها یعقوب حر تستری، سخنگوی گروه الاحوازیه در گفتوگو با تلویزیون ایران اینترنشنال بنسلمان انجام این حمله را برعهده گرفت. اکنون که مشکل خشکسالی و بیتدبیریهای گذشته و کنونی در زمینه خدماترسانی به مردم محروم غرب خوزستان سر باز کرده است، بهانه مناسبی برای عناصر تجزیهطلب برای اهداف تجزیهطالبانه شده است، لذا نباید خام مظلومنمایی رسانهای جریان تروریستی الاحوازیه شد. مردم خوزستان تشنه هستند اما نباید اعتراضات به نام مردم به کام تجزیهطلبان و فرصتطلبان ضدانقلاب تمام شود. امروز جریان رسانهای غرب و برخی عوامل مزدور داخلی در صددند تا از این عفونت چرکین بیتدبیریها روزنهای برای عناصر ضدانقلابی و ضدمیهنی فراهم کنند تا آنچه که در برخی کشورها رقم زدند همان را در ایران عزیز ما به انجام برسانند. در این میان برخی عناصر و افراد ناآگاه نیز آتش بیار معرکه میشوند و نمیدانند آنچه که میکنند داستان دلسوزی خالهخرسه است.
ارسال به دوستان
چرا آمریکا تاکتیک «پیچیدهسازی» بازگشت به برجام را در پیش گرفته است؟
دولت ضعیف برای توافق ضعیفتر
گروه سیاسی: آمریکا با مانع تراشیهای پیاپی، تاکتیک «پیچیدهسازی» بازگشت به برجام را در پیش گرفته و چشمانداز احیای برجام را دشوارتر کرده است.
به گزارش «وطنامروز»، دولت بایدن که وارد هفتمین ماه فعالیتهای خود در کاخ سفید شده، اصلا وضعیت مناسبی در داخل و خارج از آن کشور ندارد و همچنان میراث آمریکای ترامپ است. شبکه سیانان دوران ریاستجمهوری بایدن را بحرانزده میخواند و مینویسد: رئیسجمهور جو بایدن گفت روز سهشنبه فشار [برای] واکسن در کشور مانند «صعود از یک سربالایی ثابت» است. او میتواند همین حرف را درباره کل دوران ریاستجمهوری بحرانزده خود که از مرز 6 ماه میگذرد، بگوید.
این شبکه حامی دموکراتها ادامه میدهد: پس از روی کار آمدن در یک لحظه تاریک که بیش از 3000 آمریکایی که هر روز از «کووید-19» از دست رفته و کشور از حمله دولت پیش از خود به دموکراسی در اضطراب است، بایدن با سختترین آغاز روبهرو شد. یک بیماری همهگیر نیرومند، یک ملت شکسته از نظر سیاسی و عدم اطمینان از سرنوشت دستور کار وی در داخل و خارج از کشور، مقامات ارشد را بخوبی آگاه کرده است دولت بایدن روزهایی سرنوشتسازی در پیش دارد.
به همین خاطر بود که دولت بایدن از ابتدای نشست کمیسیون برجام در گراند هتل وین برای احیای توافق هستهای تا همین اواخر که در دور هفتم گفتوگوها وقفه افتاد، در تکاپو برای حصول یک توافق ضعیف با ایران بود که از توسعه پرشتاب برنامه هستهای ذیل اقدامات جبرانی تهران جلوگیری کرده و ایران به محدودیتهای هستهای بازگردد؛ مسالهای که تونی بلینکن، وزیر خارجه و جیک سولیوان، مشاور امنیت ملی آن را در جعبه قرار دادن برنامه هستهای ایران نامیدند.
از طرف دیگر، بایدن و تیمش فرآیند بازگشت به برجام را به عنوان نقطه عزیمت برای شروع مذاکرات درباره توافق مکمل و گستردن به حوزههای موشکی و نفوذ منطقهای قرار دادند. برای رسیدن به این نقطه، واشنگتن سیاست فشار حداکثری ترامپ را کماکان علیه ایران ادامه داد تا بلکه تهران در این باره مجبور به امتیاز دادن شود. همچنین برای نیل به چنین هدفی، دولت بایدن با این مانع روبهرو شد که اگر باید تحت تعهدات خود در توافق هستهای، تحریمها را بردارد، دیگر اهرم فشاری برای وادار کردن تهران به دادن امتیازهای مضاعف در حوزههای دیگر نخواهد داشت.
این موضوعی بود که پولیتیکو بعد از نشست محرمانهای که سناتورهای آمریکایی با وزیر خارجه این کشور داشتند به آن اشاره کرد. این رسانه آمریکایی به نقل از «مایکل مککول» عضو ارشد جمهوریخواه کمیته خارجی مجلس نمایندگان آمریکا هشدار داد بازگشت به برجام باعث میشود واشنگتن اهرمهای فشار بر تهران را از دست بدهد، زیرا متعاقب آن باید تحریمهای اقتصادی بسیاری را بردارد. مککول اذعان کرد بدون تحریمها آمریکا نمیتواند از اینکه ایران درباره موضوعات دیگر پای میز مذاکره بیاید، اطمینان حاصل کند.
آمریکا و تروئیکای اروپایی البته در برآوردهای خود از رفتار تهران دچار اشتباه شده و تصور میکردند ایران تحت سیاست صبر راهبردی دولت روحانی همچنان بنای سازگاری با نقضعهدهای طرف غربی را دارد. در همین زمینه نشریه ریسپانسیبل استیت کرافت درباره رفتار ۳ کشور اروپایی مینویسد: ناکامی 3 کشور اروپایی در حفاظت موثر از تجارت با ایران، ناتوانی اتحادیه اروپایی یا بیاراده بودنش را برای حفظ برجام آشکار کرد. اگر اروپاییها موثرتر و مصممتر بودند، مشارکت یا عدم مشارکت آمریکا در برجام آنقدرها اهمیت محوری نداشت. رویکرد اروپاییها این پیام را فرستاد که اگر در سال ۲۰۲۴ رئیسجمهوری بعدی آمریکا از حزب جمهوریخواه از برجام کنار بکشد یا دوباره به شکلی توافق را زیر پا گذارد، نمیتوان روی اروپا برای حفظ توافق حساب جدی باز کرد.
این رسانه ادامه میدهد: ناتوانی اروپا برای ایستادن در برابر ترامپ، با یک سلسله بدسنجیها در 6 ماه گذشته که دولت بایدن بر سر کار است، همراه شد. ریشه بدسنجی به این باور بازمیگردد که ایران با کارزار فشار حداکثری ترامپ آنقدر به گوشه رانده شده که فرصت حصول توافق با بایدن را از دست نخواهد داد. ارزیابی اروپا آن است که ضعف ایران، اهرمی را در اختیار غرب قرار داده تا نیاز به برجام تکمیلی را جا بیندازد که همچنین برنامه موشکهای بالستیک ایران را چاره خواهد کرد؛ بگذریم از اینکه امانوئل مکرون حتی ایده مشارکت عربستان سعودی در این گفتوگوها را هم به میان کشید. این ایدهها هرگز عملی نخواهد شد، چرا که ایران بارها امتیازدهی یکجانبه در زمینه ابزارهای بازدارندگیاش یعنی موشکها و اتحادهای منطقهای را رد کرده است. دولت بایدن این را میفهمد و به همین دلیل روی احیای برجام در همان گستره و شکل اولیهاش تمرکز دارد.
این رسانه در پایان میافزاید: انفعال کنونی، حماقت کسانی را روشن کرد که علیه شتاب در احیای برجام سخن میگفتند. اروپاییها به جای سرگرم شدن با توهم یک توافق بهتر، باید از همان روز اول با دولت بایدن برای بازگشت به برجام لابی میکردند. زمان ارزشمندی از دست رفت و در نتیجه اکنون کشورهای اروپایی با یک گزینه ناخوشایند روبهرو هستند؛ پیشرفتهای هستهای ایران را که بخشی از آن هم غیرقابل بازگشت است، بپذیرند یا به سیاست تحریمها بازگردند (احتمالا از طریق ارجاع موضوع به شورای امنیت سازمان ملل).
همچنین مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی در مصاحبهای که شامگاه دوشنبه منتشر شده از توقف مذاکرات وین درباره برجام ابراز ناخرسندی کرده است. خبرگزاری فرانسه نوشته گروسی در مصاحبهای با این رسانه گفته وقفه در مذاکرات وین برای احیای برجام، آژانس بینالمللی انرژی اتمی را در «وضعیتی نامطلوب» قرار داده است. گروسی که در برزیل حضور داشت، در این مصاحبه تصریح کرد: «ما هنوز سوالاتی داریم؛ مسائلی با ایران هستند که تلاش میکنیم آنها را روشن کنیم. مجبوریم صبر کنیم و کار را با تیم جدیدی که بر سر کار میآید از نو شروع کنیم». وبگاه شبکه خبری بلومبرگ هم به نقل از گروسی نوشته ایران ادعا میکند دادههای ضبطشده توسط تجهیزات آژانس بینالمللی انرژی اتمی را هنوز نگاه داشته است. بلومبرگ نوشته اما ایران تا زمانی که مذاکرات وین به اتمام نرسند و تحریمها رفع نشود، اجازه دسترسی به این دادهها را به بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی نخواهد داد. گروسی گفت: «برای ما وضعیت نامطلوبی است، چون این ضمانتها ماهیتا غیررسمی هستند و ما نمیدانیم این اتفاق میافتد یا خیر اما چارهای نداریم».
همچنین نماینده ویژه آمریکا در امور ایران روز چهارشنبه به سیانان گفت: «یک نکته پیش خواهد آمد - اما ما هنوز در این نقطه نیستیم - اگر ایران به پیشبرد برنامه خود ادامه دهد و هیچ معاملهای وجود نداشته باشد، پس گرفتن منافع منع گسترش سلاحهای هستهای بسیار دشوار یا غیرممکن خواهد بود». راب مالی گفت برای جلوگیری از این کار، باید معاملهای «در آینده قابل پیشبینی» منعقد شود. دولت بایدن همچنین برای تحت فشار قرار دادن ایران برای حصول هر چه سریعتر یک توافق ضعیف، اقدام به تحریم نفتی جدید تهران کرده است. نشریه آمریکایی والاستریت ژورنال در گزارشی اختصاصی نوشت آمریکا در حال بررسی تحریمهای شدیدتر علیه فروش نفت ایران به چین به عنوان راهی برای پیش بردن ایران به سمت توافق و افزایش هزینههای کنار گذاشتن مذاکرات متوقف شده وین برای تهران است. به نوشته این نشریه به نقل از مقامهای آمریکایی و افراد آگاه، به دلیل متزلزل شدن این گفتوگوها برای احیای برجام، آمریکا گزینههایی را بررسی میکند که هدف از آنها ترغیب ایران به ادامه مذاکرات یا تنبیه آن در غیر این صورت است.
به ادعای مقامهای مورد استناد«والاستریت ژورنال»، طرحی که در مرحله پیشنویس است، فروش در حال رشد نفت خام ایران به چین را از طریق تحریمهای تازه که شبکههای حملونقل را هدف قرار میدهد، متوقف خواهد کرد. آنها همچنین مدعی شدند این شبکهها به صادرات تخمینی روزانه یک میلیون بشکه نفت کمک میکنند که درآمد قابل توجهی را نصیب ایران میکند. به ادعای آنها، این طرح شامل اجرای تهاجمی تحریمهای فعلی که پیشتر هم معاملات با صنایع نفت و حملونقل ایران را منع کرده بود، از طریق برچسبگذاریهای جدید یا اقدامات قانونی است.
به نوشته این نشریه آمریکایی، یکی از این مقامها در این باره گفت: «در اقتصاد ایران چیز زیادی برای تحریم کردن باقی نمانده؛ [تحریم] فروش نفت ایران به چین غنیمت است». این مقامها افزودند: «هنوز تصمیمی درباره ادامه کار گرفته نشده و این خطر وجود دارد که این تلاشها نتیجه معکوس دهد و باعث شود ایران برنامه هستهای خود را تسریع کند؛ گزینههای دیگری هم در حال بررسی هستند». در ادامه این گزارش به نقل از یک مقام دیگر ذکر شده که یک کارزار دیپلماتیک برای متقاعد کردن چین، هند و سایر خریداران بزرگ نفت خام ایران به کاهش واردات نفت، معاملات غیرنفتی، تامین مالی بدهی و نقل و انتقالات مالی از جمله گزینههای دیگر مورد نظر واشنگتن است.
در این رابطه همچنین یک خبرنگار در نشست خبری از سخنگوی وزارت خارجه آمریکا پرسید: «والاستریتژورنال گزارش کرده آمریکا در صدد اجرای سختگیرانه اجرای تحریمها درباره خرید نفت از سوی چین از ایران است؛ آیا این چیزی است که شما تأیید میکنید؟ اگر تأیید میکنید، آیا این [تحریمها] همان چیزی نیست که همین الان هم دارید اجرا میکنید؟ یعنی تحریمهای نفتی ایران. سوال دوم اینکه گزارشهایی وجود دارد درباره اینکه گفتوگوهای وین ممکن است تا سپتامبر یا اکتبر از سرگرفته نشود؛ اگر اینطور است، علت تأخیر چیست؟ ند پرایس در پاسخ گفت: «درباره بحث تحریمها و اجرای تحریمها حرف شما صحیح است. همه تحریمها پابرجا هستند مگر آنکه از طریق یک فرآیند دیپلماتیک رفع شوند». ند پرایس در ادامه در پاسخ به سوال مجدد خبرنگار که پرسید پس آمریکا اجرای تحریمها را شل نکرده است، گفت: «درست است. درست است».
همچنین یک رسانه غربی با اشاره به سفر آتی وندی شرمن، نفر دوم وزارت خارجه آمریکا به پکن، از رایزنیهای او با مقامهای چین درباره ایران، کرهشمالی و دیگر موضوعات خبر داد. به گزارش رویترز، وزارت خارجه آمریکا روز چهارشنبه اعلام کرد شرمن، قائم مقام این وزارتخانه ۲۵ و ۲۶ جولای (سوم و چهارم مرداد) از چین دیدن میکند. بنا بر اعلام واشنگتن، نفر دوم وزارت خارجه آمریکا در این سفر با «وانگ یی» وزیر خارجه و دیگر مقامهای ارشد چین دیدار میکند.
قرار است وندی شرمن در پایان سفر دورهای به ژاپن، کرهجنوبی و مغولستان به پکن سفر کند. سفر قائم مقام وزارت خارجه آمریکا به این منطقه دومین سفر آسیایی او طی کمتر از ۲ ماه اخیر خواهد بود. در بیانیه وزارت خارجه آمریکا درباره سفر شرمن به چین اعلام شده این سفر در ادامه «تلاشهای ایالات متحده برای برقراری مراودات صریح به منظور تقویت منافع ایالات متحده و مدیریت مسؤولانه روابط [۲ کشور]» انجام میشود. طبق این بیانیه، شرمن با مقامهای چین درباره حوزههایی که واشنگتن نگرانیهای شدیدی درباره اقدامات حزب کمونیست چین دارد و همچنین درباره حوزههایی که منافع مشترک دارند، صحبت خواهد کرد. خبرگزاری رویترز سپس گزارش داد: «به رغم روابط شکننده کنونی آمریکا و چین، او (وندی شرمن) امیدوار است درباره کرهشمالی، تغییرات اقلیمی و ایران که جزو دغدغههای مشترک [آمریکا و چین] است، به پیشرفتهایی دست یابد».
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|