|
اعتراض رئیس فرهنگستان علوم پزشکی ایران به دبیرکل سازمان ملل
سیاسیکاری سازمان جهانی بهداشت
رئیس فرهنگستان علوم پزشکی ایران در نامهای به آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل به سخنان مدیر اجرایی برنامه فوریتهای سلامت سازمان جهانی بهداشت اعتراض و عدم واکنش سازمان ملل به تحریمهای ظالمانه را سیاسی توصیف کرد. به گزارش «وطن امروز»، چندی پیش مدیر اجرایی برنامه فوریتهای سلامت سازمان جهانی بهداشت در واکنش به اعلام ممنوعیت ورود واکسن آمریکایی و انگلیسی به کشور گفت کرونا را سیاسی نکنید. این در حالی است که این سازمان به تحریمهای ظالمانه و ضدبشری و سیاسی آمریکا علیه مردم ایران واکنشی نشان نداده بود. دکتر «سیدعلیرضا مرندی»، رئیس فرهنگستان علوم پزشکی ایران در نامهای به دبیرکل سازمان ملل، ضمن اعتراض به دوگانگی در رفتار سازمانهای بینالمللی، خواستار عدم تداوم سیاستهای مداخلهجویانه شد. متن نامه رئیس فرهنگستان علوم پزشکی ایران به شرح زیر است:
اینجانب در مکاتبات متعددی در تاریخهای ۲۶ نوامبر ۲۰۱۲، ۲۶ ژانویه ۲۰۱۳، 21 اگوست 2013، 14 مه 2019 و دوم آوریل 2020 به سازمان ملل متحد و سازمان جهانی بهداشت بارها تاکید کردم تحریمهای ظالمانه آمریکا و کشورهای غربی حامی آن منجر به عدم دسترسی داروهای حیاتی برای مردم ایران شده و آنها را از اساسیترین حقوق انسانی خود محروم کرده است. این تحریمهای ناروا و ناتوانکننده در چندین دهه از زمان جنگ تحمیلی رژیم صدام علیه ایران که ایالات متحده و بسیاری از کشورهای غربی در تامین تجهیزات نظامی و سلاحهای شیمیایی از او پشتیبانی کردند تا امروز یعنی در همهگیری کرونا به ما تحمیل شده و میشود. «کووید-19» به کل کشورهای جهان ضربه زده است که درباره برخی کشورها مانند جمهوری اسلامی ایران بدتر از دیگر کشورها بوده است و برای مردم ایران به دلیل ادامه تحریمهای وحشیانهای که آنها را از دسترسی به داروها و تجهیزات پزشکی محروم کرده، فرصت لازم و توان ضروری را گرفته است. تأسفآور است که همه این اتفاقات تقریبا در سکوت کامل سازمانهای مدافع حقوق بشر غربی و نهادهای بینالمللی که باید خواستار دسترسی ایران به کمکهای پزشکی طی این همهگیری جهانی باشند، صورت گرفته است.
عالیجناب!
بهرغم همه این فشارهای ظالمانه، ایران طی 4 دهه گذشته موفق شده است شاخصهای بهداشتی خود را به طور قابلتوجهی بهبود بخشد و نمونه توسعهای برای غرب آسیا و فراتر از آن باشد.
ایران با کمک شبکههای مراقبتهای بهداشتی و کمکهای مردمی، در مقایسه با کشورهای مشابه که برخلاف ما از دسترسی به همه امکانات و تجهیزات پزشکی مورد نیاز برخوردار هستند، پیشرفت قابل ملاحظهای در مراقبتهای بهداشتی برای جمعیت خود داشته است. شکی نیست اگر تحریمهای ظالمانه آمریکا نبود، شیوع ویروس کرونا در ایران از یک میلیون و 200 هزار نفر و میزان مرگومیر از 56000 نفر میتوانست بسیار کمتر باشد.
عالیجناب!
در حالی که مفهوم سکوت شما و دیگر سازمانهای مدافع حقوق بشر در مقابل این تحریمهای ظالمانه پزشکی هنوز برای جامعه پزشکی ما روشن نیست، منظور این گفته مدیر اجرایی برنامه فوریتهای سلامت سازمان جهانی بهداشت در کنفرانس مطبوعاتی اخیرش در واکنش به سخنان رهبر ما آیتالله خامنهای که واکسنهایی که به اندازه کافی آزمایش نشده را رد کردهاند، چیست که گفته است: «کرونا را سیاسی نکنید».
برای ما، عدم موفقیت سازمان ملل و سازمان جهانی بهداشت در پاسخ به تحریمهای غیرانسانی آمریکا همان چیزی است که «سیاسی» شده است. ما نگرانیم که سازمان جهانی بهداشت به نفع فناوری آمریکا که به طور کافی آزمایش نشده است و میتواند جان بسیاری از مردم جهان را به خطر بیندازد، تمایل پیدا کرده است و این به منظور بازگشت مجدد ایالات متحده به این سازمان باشد. توضیح دیگری در این باره وجود ندارد که چرا یک مقام ارشد سازمان جهانی بهداشت خود را درگیر تصمیمات منطقی، سنجیده و علمی یک کشور عضو (یعنی جمهوری اسلامی ایران) میکند.
عالیجناب!
دانشمندان ایرانی به سختی تلاش کردهاند واکسنهای کرونا را تولید کنند که اگر تحریمها نبود زودتر موفق میشدند؛ ما آمادگی داریم واکسن را از هر منبع خارجی که مطمئن هستیم، در اختیار مردم خود قرار دهیم. آنچه نسبت به آن باید محتاط باشیم تزریق واکسن mRNA به مردم است که این نوع واکسن با سرعت بیسابقهای، بر اساس فناوریای که هرگز قبلا مجوز نداشته، تولید شده است. عوارض جانبی بالقوه درازمدت این نوع واکسن آنقدر نامشخص است که حتی شهروندان آمریکایی (در صورت ابتلا به عوارض آن) مجاز به پیگرد قانونی از شرکتها یا دولت نیستند. چرا ما باید از کشورها یا شرکتهایی که کارآیی و ایمنی کافی واکسن را اثبات نکردهاند، واکسن خریداری کنیم و سپس آنها را روی مردم کشورمان آزمایش کنیم؛ همان مردمی که تحت تحریمهای پزشکی از چنین کشورها صدمات زیادی خوردهاند؟ ما بخوبی میدانیم واکسنهای تولیدشده با فناوری جدید mRNA هیچ تضمینی برای اثربخشی طولانیمدت بدون عوارض جانبی ندارند، در حالی که بسیاری از منابع علمی به عوارض جانبی احتمالی درازمدت آن اشاره میکنند، سالها زمان خواهد برد تا با به دست آوردن دادههای علمی از ایمن بودن آن اطمینان حاصل کرد.
ما مستقل هستیم و حق مسلم خود میدانیم نسبت به رد واکسنهایی که دارای فناوری نامطمئن بوده یا از آزمایش، ایمنی یا قابلیت اطمینان ناکافی برخوردار هستند، تصمیمگیری کنیم. بسیار سپاسگزار خواهیم بود اگر تصمیمات ما را بیشتر سیاسی نکنید و با کمک به ما در دستیابی به همه تجهیزات پزشکی، فناوریهای مورد نیاز، داروها و واکسنهای قابل اعتماد برای کنترل این بیماری همهگیر، از ما حمایت کنید.
دکتر سیدعلیرضا مرندی، رئیس فرهنگستان علوم پزشکی
ارسال به دوستان
ویلیامبرنز و دیپلماسی امنیتی
علی آران: جو بایدن شاید در ظاهر منتقد سیاستها و رویکردهای رئیسجمهور فعلی آمریکا، دونالد ترامپ باشد اما گویا خود در مقام عمل به همان راه میرود. اگر ترامپ سال 2018 با رهسپار کردن مایک پمپئو، مدیر سازمان سیا به وزارت امور خارجه، روند امنیتی کردن دیپلماسی خارجی واشنگتن را به شکلی بدفرجام آغاز کرد، حالا در کمتر از 3 سال جانشین دموکرات او در کاخ سفید امنیتیترین دیپلمات تاریخ معاصر آمریکا را راهی سازمان سیا کرده است.
بیلی برنز 64 ساله که دیروز توسط بایدن به عنوان گزینه مدیریت سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا معرفی شد- و بعید است برای این پست در سنا رای نیاورد- در حالی تا کمتر از یک ماه دیگر راهی مقر مرموز سیا در لانگلی ویرجینیا میشود که معروف است طی ۲ سال اول ریاستجمهوری اوباما در قامت معاون هیلاری کلینتون در وزارت خارجه، رئیس در سایه سیا بود. در حالی که لئون پانهتا، سوگلی فاسد، معتاد و از کار افتاده کلینتونها به عنوان سهمیه آنها در پیروزی اوباما در انتخابات 2008 به او تحمیل شده بود، هیلاری به عنوان وزیر خارجه و البته حلقه وصل دموکراتها به دولت سایه واشنگتن، کرسی سازمان سیا را برای مهره بیاختیار خود برگزید تا اینگونه اختیار اداره قلب امنیتی آمریکا را از طریق دفتر بغلی خود در طبقه آخر ساختمان هری ترومن، مقر وزارت خارجه در شمال غربی پایتخت به دست گیرد؛ جایی که معاونش، ویلیام ژوزف برنز کارکشته نشسته بود. برنز در حالی به این جایگاه مهم رسیده بود که از ۳ سال جلوتر، روند مذاکرات موفق دولت بوش پسر با روسیه پوتین را تحت عنوان «ری استارت» کلید زده بود. او به عنوان بازیگردان هر ۲ دستگاه دیپلماسی و جاسوسی آمریکا تا سال 2014 که پس از 33 سال از وزارت خارجه بازنشسته شد، ستون فقرات پنهان دولت اوباما باقی ماند. بویژه نقش او در تاسیس و تجهیز گروه تروریستی داعش در سوریه و عراق و همچنین حمایت از جنبشهای مخملی در خاورمیانه و اوراسیا قابل توجه بوده است.
مجموعه خاطرات چندجلدی برنز از دوران مدیریتش در بالاترین سطوح وزارت خارجه که جزو مهمترین منابع در این زمینه طی 4 دهه اخیر محسوب میشود، نشان میدهد برنز کارگردان پشتپرده مجموعهای از رویکردهای بینالمللی آمریکا در این دوران بوده است.
او حالا به سازمان سیا میرود تا احتمالا عکس کاری را انجام دهد که مایک پمپئو در ۳ سال اخیر انجام داد. اگر وزیر خارجه ترامپ تلاش کرد بلندگو به دست، از رأس دستگاه دیپلماسی در کار دستگاههای اطلاعاتی و نظامی به نفع منافع تلآویو دخالت کند- که ترور سردار شهید قاسم سلیمانی نقطه اوج این رویکرد بود- برنز خواهد کوشید مثل همیشه با حرکت در سایه به محوریت مرکز لانگلی، نگاه امنیتی به سیاست خارجی را در دوره بایدن مسلط کند تا شاید جور ضعف ساختاری دولت جوی خوابآلود را بکشد.
ارسال به دوستان
تساوی دیدنی استقلال ـ پرسپولیس
همه چیز داشت جز پیروز
فوتبال برتر؛ پرهوادارترین برنامه تلویزیون/ رکورد ارسال پیامک با ارسال 6 میلیون و 700 هزار پیامک در داربی دیروز شکسته شد
سومین داربیای که یحیی گلمحمدی هدایت قرمزها را به عهده داشت هم با تساوی پر گل 2 - 2 به پایان رسید. استقلال به مثابه چند بازی قبل خیلی سریع روی اشتباه کمال کامیابینیا و ضربه عالی مطهری به گل رسید اما همین گل موجب شد تیم فکری دقایق بسیاری از بازی را به حریف بدهد. پرسپولیس روی فوتبال هجومی خود به ۲ گل توسط عبدی و امیری رسید اما ۲ موقعیت طلایی که احمد نوراللهی خراب کرد موجب شد استقلال در آخرین دقیقه بازی روی خلاقیت و ضربه زیبای قائدی به گل تساوی برسد. دیروز در مجموع پرسپولیس بازی برتر و پرموقعیتتری را ارائه داد اما همانطور که گفته شد موقعیتسوزیهای عجیب نوراللهی مانع برتری قرمزها شد. بازی در ابتدا با پاسکاریهای تیم استقلال آغاز شد و آبیپوشان با چند پاس به نیمه زمین پرسپولیس رسیدند و در دقیقه ۲ ارسلان مطهری روی اشتباه مدافعان پرسپولیس به محوطه جریمه حریف رسید و موفق شد گل اول بازی را به ثمر برساند. بازیکنان پرسپولیس بعد از دریافت گل اول سعی کردند بازی را مدیریت کنند و با نفوذ به نیمه زمین حریف موقعیتهایی روی دروازه استقلال ایجاد کنند اما تلاش آنها راه به جایی نبرد. پرسپولیس تا دقیقه پایانی نیمه اول تیم برتر میدان بود اما بازی با همان تک گل ارسلان مطهری به پایان رسید. در نیمه دوم پرسپولیس همچنان تیم برتر بود و ۵ دقیقه بعد از شروع بازی مهدی عبدی موفق شد گل تساوی بازی را به ثمر برساند. عبدی روی پاس بازیکن پرسپولیس صاحب موقعیت شد و اشتباه مدافعان استقلال باعث شد با یک شوت دروازه این تیم را باز کند و بازی را به تساوی بکشاند. بعد از گل پرسپولیس، بازی شکل هیجانیتری به خود گرفت و ۲ تیم شور و شوق بیشتری برای حمله کردن پیدا کردند. محمد نادری در دقیقه ۵۸ شوتی را روانه دروازه پرسپولیس کرد اما ضربه این بازیکن راه به جایی نبرد. پرسپولیس در دقیقه ۶۰ در یک موقعیت خطرناک میتوانست به گل برسد اما توپ سرخپوشان به گل تبدیل نشد. نوراللهی در محوطه جریمه شوتی را روانه دروازه استقلال کرد ولی ضربه این بازیکن را مسعود ریگی روی خط دفع کرد. پرسپولیس بالاخره در دقیقه ۶۵ به گل دوم رسید. وحید امیری روی ارسال احسان پهلوان در محوطه جریمه استقلال صاحب موقعیت شد و با ضربه پای چپ موفق شد گل دوم بازی را به ثمر برساند. در ادامه پرسپولیس باز هم برای زدن گل بیشتر موقعیت داشت اما احمد نوراللهی در دقیقه ۶۷ روی موقعیت تک به تک نتوانست دروازه استقلال را برای بار سوم باز کند. این موقعیت از دست رفته کلید این بازی بود. اگر استقلال گل سوم را دریافت میکرد شاید کار برای ۲ تیم در همان دقیقه تمام میشد اما گل نزدنهای عجیب شماره 8 پرسپولیس بزرگترین ضربه را به قرمزها زد و سرانجام استقلال در دقیقه ۹۰ توسط شیخ دیاباته به گل رسید اما این بازیکن در منطقه آفساید حضور داشت تا بازی همچنان با برتری سرخها ادامه پیدا کند، البته این پایان کار نبود و استقلال در دقیقه 3+90 موفق شد گل تساوی را به ثمر برساند. مهدی قائدی با حضور در محوطه جریمه حریف شوتی روانه دروازه کرد و موفق شد گل تساوی بازی را به ثمر برساند. 2 گل استقلالیها شباهت جالبی به یکدیگر داشت؛ حرکت رو به بیرون مهاجمان این تیم از جناح راست قرمزها، جاگیری غلط کنعانیزادگان و واکنش دیرهنگام لک.
* گلمحمدی: رسولپناه به ریش ما میخندد
سرمربی پرسپولیس در مصاحبه بعد از اتمام بازی دوباره از مدیریت پرسپولیس گلایه کرد. گلمحمدی در توضیح جریان بازی گفت: یک گل زودهنگام خوردیم و کنترل بازی بعد از دریافت گل دستمان بود، نیمه دوم توانستیم جبران کنیم و جلو بیفتیم اما از موقعیتها استفاده نکردیم. نتوانستیم در 6 قدم هم گل بزنیم که خیلی عجیب بود. او درباره شایستگی تیمش برای پیروزی هم گفت: از لحاظ فوتبالی و ایجاد موقعیت حقمان واقعا برد بود و میتوانستیم بازی را حتی با اختلاف بیش از یک گل ببریم اما در وقت اضافه نتوانستیم تمرکز داشته باشیم و قائدی هم یک بازیکن تاثیرگذار و تعیینکننده است که توانست از این موقعیت بهره ببرد. وقتی گزارشگر شبکه ۳ از یحیی درباره ماجراهای مدیریتی پرسپولیس پرسید، او گفت: اتفاقاتی که قبل از فینال آسیا رخ داد، برنامهریزی شده بود تا پرسپولیس را ضعیف کنند. صحبتهای من در لفافه نیست. برخی بازیکنان را براحتی از دست دادیم و ارادهای برای حفظ آنها نبود. مدیرعامل وقت آقای رسولپناه و هیاتمدیره بازیکنان را یکی یکی از دست دادند و توجیهشان این بود که رفتن بازیکنان مشکلی نیست؛ یک حرف مسخره. الان هم آقای رسولپناه رئیس هیاتمدیره است و به ریش ما میخندد. گلمحمدی درباره قضاوت کرمانشاهی هم گفت: آن لحظه که غلامی مهاجم ما را گرفت باید اخراج میشد؛ این نظر من است و کارشناسان باید نظر دهند اما جز آن مشکلی وجود نداشت.
***
رکورد پیامک در فوتبال برتر شکست
رکورد ارسال پیامک با ارسال 6 میلیون و 700 هزار پیامک در برنامه فوتبال برتر شکسته شد.
پیش از این در آذر ۱۳۹۲ در ویژهبرنامهای به مناسبت پخش مراسم قرعهکشی جامجهانی بیشترین پیامک ارسال شده بود. در این برنامه که با حضور مهدی مهدویکیا و جواد نکونام قرعههای بیرون آمده در جامجهانی مورد بررسی قرار گرفته بود، بیش از6 میلیون و ۴۰۰ هزار پیامک از سوی مخاطبان دریافت شد تا رکوردی جدید به ثبت رسیده باشد اما روز گذشته این رکورد شکسته شد و بیش از 6 میلیون و 700 هزار پیامک برای فوتبال برتر ارسال شد، البته این آمار تا لحظه ارسال روزنامه به چاپخانه بود و عنوان شد احتمالا آمار به 7 میلیون میرسد.
***
[نظر کارشناسان درباره مهمترین صحنه بازی]
در دقیقه ۵۵ خطای عارف غلامی روی عبدی مانع تک به تک شدن مهاجم پرسپولیس شد که رضا کرمانشاهی داور بازی به این خطا کارت زرد نشان داد اما کادر فنی قرمزها اعتقاد به اخراج این بازیکن داشت. در همین باره کارشناسان فوتبال ایران نظرشان را ارائه دادند. ۲ کارشناس گفتند کارت زرد کافی بود اما ۳ کارشناس اعتقاد داشتند بازیکن استقلال باید اخراج میشد. نظر این 5 کارشناس بدین شرح است:
نوید مظفری: کارت زرد و تصمیم داور درست بود.
داوود رفعتی: داور اشتباه کرد و باید غلامی را اخراج میکرد.
حیدر سلیمانی: کارت زرد صحیح بود و داور تصمیم درستی گرفت.
حسین عسکری: باید غلامی را اخراج میکرد، زیرا موقعیت تک به تک را از مهاجم پرسپولیس گرفت.
اسماعیل صفیری: زاویه داور مناسب نبود و کمکداور میتوانست به او کمک کند. بازیکن استقلال باید اخراج میشد.
ارسال به دوستان
«وطنامروز» از تأثیر مالیات بر ارزش افزوده در مشکلات بخش تولید کشور گزارش میدهد
از مصائب تولید
گروه اقتصادی: دولت لایحه بودجه سال 1400 را در حالی به مجلس تقدیم کرد که تراز عملیاتی آن 320 هزار میلیارد تومان کسری داشت. مقایسه لایحه بودجه سال 1400 با قانون بودجه سال 99 نشان میدهد کسری تراز عملیاتی رشد 117 درصدی داشته است. گذشته از رشد شدید هزینههای جاری، بیتوجهی دولت به اصلاح نظام مالیاتی یکی از مهمترین عوامل تشدید کسری تراز عملیاتی بودجه است. دولت روحانی در حالی آخرین لایحه بودجه خود را تقدیم مجلس کرد که تا پیش از این هیچ اقدام خاصی برای اصلاح نظام مالیاتی و افزایش سهم مالیات از منابع بودجه نکرد.
نظام مالیاتی کشور به طور کلی با ۳ مساله اساسی مواجه است؛ مساله اول، فرار مالیاتی زیاد است. برآوردهای متعددی از رقم فرار مالیاتی سالانه در کشور ارائه شده است. در آخرین مورد، محمدرضا پورابراهیمی، رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس رقم فرار مالیاتی در کشور را معادل کل درآمد مالیاتی سالانه دولت عنوان کرد. این یعنی رقم سالانه فرار مالیاتی در کشور چیزی حدود 200 هزار میلیارد تومان است؛ رقمی نزدیک به کل کسری بودجه امسال دولت. در واقع تنها با حل شدن یک مساله در نظام مالیاتی کشور، بحران کسری بودجه براحتی حل میشود. مهمترین علاج مساله فرار مالیاتی، هوشمندسازی حداکثری نظام مالیاتی است. این اقدام باعث تحقق هدف نظارت مالیاتی حداکثری و دقیق میشود که از رهگذر آن، امکان فرار مالیاتی به حداقل میرسد.
مسأله دیگر نظام مالیاتی کشور، معافیتهای گسترده و بیحساب و کتاب است. بسیاری از فعالیتها و نهادها، مشمول معافیتهایی هستند که نتیجه آن، کاهش شدید درآمدهای مالیاتی دولت شده است. اکنون که مساله کسری بودجه به مرحله حاد رسیده، لازم است یک بار برای همیشه نسبت به تعیین تکلیف معافیتهای مالیاتی بیحساب و کتاب چارهاندیشی شود. مسأله سوم نظام مالیاتی کشور، نبود برخی پایههای مالیاتی مهم است. چندین مورد از مهمترین پایههای مالیاتی اعم از پایههای درآمدی و تنظیمی هنوز هیچ قانونی در کشور ندارند و خلأ آنها در نظام مالیاتی کشور بشدت احساس میشود. برخی از این پایههای مالیاتی شامل مالیات بر عایدی سرمایه، مالیات بر مجموع درآمد، مالیات بر زمین و... است. با اضافه شدن این پایههای مالیاتی، علاوه بر افزایش قابل توجه درآمدهای دولت، فضا برای بسیاری از فعالیتهای مخرب نظیر سوداگری در بازار مسکن، خودرو، سکه، ارز و... از بین میرود.
در موضوع افزودن پایههای مالیاتی جدید به نظام مالیاتی کشور اما رعایت اصول اجرای این پایههای مالیاتی، اهمیت ویژهای دارد، چرا که در صورت رعایت نشدن اصول اجرایی پایههای مالیاتی، این مالیاتها میتواند به ضد خود تبدیل شده و به عامل دیگری برای فشار به بخش حقیقی اقتصاد تبدیل شود. نمونه این مساله را میتوان در موضوع مالیات بر ارزش افزوده مشاهده کرد. مالیاتی که قرار بود با اضافه شدن به نظام مالیاتی کشور، زنجیره تامین کالا را شفاف کرده و دستاوردهای دیگری هم برای اقتصاد داشته باشد، به عاملی برای فشار به بخش تولید تبدیل شد.
* مالیات بر ارزش افزوده از کجا آمد؟
بسیاری از کشورهای جهان به منظور اصلاح نظام مالیاتی خود و حمایت از فعالیتهای سرمایهگذاری و تولیدی، مبنای درآمدی خود را به مصرف منتقل کرده و بیشترین درآمد مالیاتی را از مالیات بر مصرف کسب میکنند. بر این مبنا، یکی از راهکارهای اساسی اصلاح نظام مالیاتی و هماهنگ کردن آن با شرایط اقتصادی کشور، استقرار نظام مالیات بر ارزش افزوده است که اجرای آزمایشی آن از سال 87 آغاز شده است.
* تاریخچه مالیات بر ارزش افزوده در جهان
مالیات بر ارزش افزوده برای نخستینبار توسط «فون زیمنس» در سال 1918 به منظور فائق آمدن بر مسائل مالی کشور آلمان پس از جنگ جهانی اول طرحریزی شد. «توماس آدامز» آمریکایی نیز سال 1921 طرح مشابهی را ارائه کرد، لیکن به رغم علاقه و تمایل شدید برخی کشورها درباره استقرار نظام مالیات بر ارزش افزوده، این مالیات به طور رسمی تا سال 1954 در هیچ کشوری به کار گرفته نشد. سال 1954 ابتدا کشور فرانسه و به دنبال آن بتدریج کشورهای دانمارک و آلمان این نوع مالیات را در نظام مالیاتی کشور خود معرفی و اجرا کردند. در حال حاضر نظام مالیات بر ارزش افزوده در بیش از 140 کشور جهان مستقر شده است.
* تاریخچه مالیات بر ارزش افزوده در ایران
لایحه مالیات بر ارزش افزوده برای نخستینبار دیماه 1366 تقدیم مجلس شورای اسلامی شد. لایحه مزبور در کمیسیون اقتصادی مجلس مورد بررسی قرار گرفته و پس از اعمال نظرات به صحن علنی مجلس ارائه شد ولی پس از تصویب 6 ماده از آن به دلیل اجرای سیاست تثبیت قیمتها و مشکلات اقتصادی ناشی از جنگ تحمیلی، دولت این لایحه را از مجلس شورای اسلامی پس گرفت. سال 1370 دپارتمان امور مالی صندوق بینالمللی پول نیز اجرای سیستم مالیات بر ارزش افزوده را توصیه کرد. با توجه به احساس نیاز و نظرات کارشناسان و متخصصان داخلی و بینالمللی در رابطه با برقراری چنین نظام مالیاتیای، برنامه استقرار این نظام مالیاتی اواخر دهه 1370 مجددا در دستور کار دولت قرار گرفت و در نهایت لایحه مربوط تدوین و پس از سیر طولانی خود در شهریور 1381 به تصویب هیات وزیران رسید و مهرماه همان سال به مجلس شورای اسلامی ارائه شد و در نهایت اردیبهشت 1387 به تصویب مجلس رسید.
* ارزش افزوده چیست؟
اگر بخواهیم ارزش افزوده را به زبان ساده بیان کنیم، ارزش افزوده عبارت است از مابهالتفاوت ستاده و داده. به عبارت سادهتر و در عمل، ارزش افزوده یعنی: فروش منهای خرید.
* مالیات بر ارزش افزوده چیست؟
بر مبنای تعریف ارزش افزوده، نوعی مالیات بر مصرف طراحی شده است که مستقیما توسط مصرفکنندگان هنگام خرید پرداخت میشود و فروشندگان این مالیاتها را به نیابت از طرف دولت جمعآوری میکنند و سپس آن را در اختیار سازمان امور مالیاتی قرار میدهند. به عبارت دیگر، مالیات بر ارزش افزوده نوعی مالیات بر فروش کالا و خدمات چند مرحلهای است که طی مراحل زنجیره واردات، تولید، توزیع و مصرف با نرخ مالیاتی ثابت (غیرتصاعدی) اعمال میشود ولی در نهایت مصرفکنندگان نهایی تنها پرداختکننده واقعی آن است.
ارسال به دوستان
با وجود تداوم آلودگی شدید هوا در کلانشهرها دولت همچنان منفعل است
بالاتر از سیاهی!
گروه اجتماعی: روز گذشته هوای اکثر کلانشهرها آلوده بود اما دولت باز هم مانند روزهای قبل از آن، واکنشی به این آلودگیها نداشت.
به گزارش «وطن امروز»، کیفیت هوای تهران دیروز برای دومین روز پیاپی در شرایط ناسالم برای همه گروههای جامعه قرار گرفت و در ۲ هفته اخیر نهمین روز ناسالم را تجربه کرد. دیروز هوای پایتخت در پی انباشت ذرات معلق کمتر از 5/2 میکرون بشدت آلوده بود و کارشناسان بهداشتی به مردم توصیه کردند مبتلایان به بیماریهای قلبی یا ریوی، سالمندان و کودکان از فعالیتهای طولانی یا سنگین خارج از منزل خودداری کنند و افراد دیگر فعالیتهای طولانی یا سنگین خارج از منزل را کاهش دهند. تهران ۹۰ روز هوای ناسالم برای گروههای حساس جامعه و ۱۰ روز ناسالم برای همه گروههای جامعه را در سال جاری تجربه کرده است.
رئیس سازمان حفاظت محیطزیست روز گذشته در واکنش به آلودگی شدید هوا گفت: بنده معتقدم بهتر است روزانه ۲ ساعت خاموشی برق داشته باشیم اما از مازوت استفاده نشود.
اظهارنظر عیسی کلانتری در حالی است که روزهای قبل در اظهاراتی عجیب به مردم توصیه کرده بود در اتاق نشیمن لباس بپوشند و در رختخواب لخت شوند تا مصرف گاز کمتر شود! سایر مسؤولان دولتی هم اظهارات جالبی داشتند، از وزیر نفت که گفته چارهای جز استفاده از مازوت نداریم تا وزیر نیرو که همچنان اصلاح مصرف را توصیه میکند اما از مسؤولیتهای دولت در قبال آلودگی سخنی به میان نمیآورد.
* استیضاح محیطزیستی
همزمان با روزهای آلوده پایتخت، جلسه بررسی علل آلودگی هوای تهران عصر دیروز با حضور نهادها و دستگاههای مسؤول در کمیسیون اصل ۹۰ مجلس شورای اسلامی برگزار شد. در این جلسه نمایندگانی از سازمان محیطزیست، وزارت کشور، شهرداری، سازمان استاندارد و جمعی از نمایندگان مجلس حضور داشتند و علل آلودگی هوای کلانشهرها را بررسی کردند و نمایندگان به انفعال دولت در قبال آلودگیها اعتراض کردند. رئیس فراکسیون محیطزیست مجلس در ابتدای جلسه اظهار کرد: حق طبیعی مردم است که از هوای پاک برخوردار باشند. مردم باید بدانند چرا هوا آلوده است، به همین علت این جلسه را تشکیل دادیم تا میزان قصور دستگاههای مختلف در پاک نبودن هوا را مشخص کنیم.
سمیه رفیعی با بیان اینکه نظارت مجلس بر اجرایی شدن قانون هوای پاک مهم است، در پرسشی از نماینده پالایش و پخش وزارت نفت گفت: وضعیت بنزین یورو ۴ و یورو ۵ چگونه است؟
رئیس فراکسیون محیطزیست مجلس گفت: بازدیدهای حضوری ما از نیروگاهها چیز دیگری میگوید. البته باید بگویم مصرف مازوت یا کیفیت گازوئیل مصرفی در نیروگاهها با چشم معمولی مشخص نمیشود اما گزارشهای ما میگوید در نیروگاه منتظرقائم گازوئیلی مصرف میشود که ۶ هزار و ۵۰۰ ppm گوگرد دارد و این ۱۲۸ برابر حد مجاز است. در نیروگاهی در نیشابور نیز گازوئیلی با ۷۰۰ ppm گوگرد مصرف میشود. همه کارشناسان میدانند گوگرد یک ماده سمی و مشکلدار است. گوگرد مادهای است که هنگام سوخت و سوز دود حوالی نیروگاهها را به رنگ زرد درمیآورد. به گفته کارشناسان این رنگ دود زرد یک زنگ خطر جدی برای کیفیت هواست.
نمایندگان مجلس دیروز بشدت به عملکرد دولت اعتراض کردند و دولتیها نتوانستند با پاسخهای خود پارلماننشینان را قانع کنند. با این سیاستهای دولت نمیتوان امید چندانی به رفع آلودگی هوا داشت.
همچنین عضو انجمن مخاطرات محیطی و توسعه پایدار با بیان اینکه هیچ امیدی به حل بحران آلودگی هوا در تهران و مراکز کلانشهرها از سوی مسؤولان دولتی، متولیان محیطزیست و نظام سلامت نیست، گفت: در چنین شرایطی قوهقضائیه به عنوان مدعیالعموم باید وارد عمل شود و با متخلفان و مسؤولانی که در حل این مشکل ناتوان یا سهلانگار هستند برخورد جدی کند، چرا که هیچ مسؤولی پاسخگوی علت آلودگی هوا نیست و هر کدام از سازمانهای متولی، دستگاههای اجرایی و ارگانهای مرتبط در این زمینه خود را تبرئه میکنند و به جای مسؤولیتپذیری، چارهاندیشی و تلاش برای ارائه راهکارهایی کارشناسانه، کمکاریها و بیتوجهیها را به گردن دیگر سازمانها یا دستگاههای اجرایی میاندازند.
محمدرضا محبوبفر در گفتوگو با «وطن امروز» گفت: دولت حفاظت از محیطزیست را رها کرده است و سازمان محیطزیست به جای اقدامات جدی و اجرایی، علت بروز آلودگی هوا را مصرف بالای انرژی عنوان کرده و سوختهای فسیلی را عامل اصلی این آلودگیها اعلام میکند. محبوبفر 60 درصد عامل آلودگی هوا در پایتخت و مراکز کلانشهرها را فعالیتهای صنعتی عنوان کرد و افزود: 40 درصد مابقی نیز مربوط به فعالیت ناوگان حملونقل فرسوده عمومی و خودروهایی است که از سوخت غیراستاندارد استفاده میکنند.
وی در ادامه با بیان اینکه از برنامه سوم توسعه تا برنامه ششم، بر اجرای دقیق راهکارهای مقابله با آلودگی هوا طبق برنامهریزی کارشناسانه تاکید ویژه شده است ولی توجهی به این امر نمیشود، گفت: جز پاکسازی کامل مدیران ناتوان در سازمان محیطزیست و دستگاههای متولی مربوط و بهکارگیری مدیران باانگیزه و دلسوز، راهی برای حل معضل آلودگی هوا در تهران و سایر کلانشهرها وجود ندارد. عضو انجمن مخاطرات محیطی و توسعه پایدار افزود: با مدیریت فعلی در سازمان حفاظت محیطزیست، همه امیدها برای کاهش آلودگی هوا بر باد رفته و با توجه به اظهارات ضدونقیض مسؤولان مربوط در این بخش، هیچ امیدی به حل معضل آلودگی هوا نیست.
وی خاطرنشان کرد: متاسفانه سالانه بیش از 12 هزار ایرانی به دلیل آلودگی هوا فوت میکنند و مسؤولان به هیچ عنوان به این موضوع توجه نمیکنند، چرا که اگر میخواستند به این موضوع توجه جدی کنند باید قانون هوای پاک را اجرا میکردند.
ارسال به دوستان
جهانگیری پس از ادعای نجات ایران توسط دولت روحانی دیروز با فرار از پذیرش مسؤولیت دلار 4200 تومانی گفت سران قوا در سال97 مانع افزایش نرخ دلار متناسب با تورم شدند!
دیوان جهانگیری
گروه اقتصادی: مراسم روز ملی صادرات، روز گذشته با حضور اسحاق جهانگیری معاون اول رئیسجمهور، علیرضا رزمحسینی وزیر صنعت، معدن و تجارت، محمدرضا پورابراهیمی رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس، حمید زادبوم رئیس سازمان توسعه تجارت، روسای اتاق بازرگانی و جمعی از صادرکنندگان کشور در محل اتاق بازرگانی ایران برگزار شد. جهانگیری در این مراسم با اشاره به جنگ اقتصادی آمریکا علیه ایران گفت: از همه کسانی که در این شرایط کشور، موفق به صادرات شدند صمیمانه تشکر میکنم و از خداوند متعال برای شما آرزوی موفقیت بیشتر را دارم.
معاون اول رئیسجمهور با اشاره به برگزاری روز ملی صادرات به همت اتاق بازرگانی ایران اظهار داشت: این اقدام نیز کار مهمی بود که در واقع دولت کارهایی را که مربوط به بخش خصوصی است تا آنجا که امکانپذیر است به بخش خصوصی واگذار میکند و امیدواریم بتوانیم کارهای دیگری را واگذار کنیم.
وی بیان داشت: امروز که در این جلسه حضور یافتهام مدام گلایه شنیدهام اما انتظار داشتم که شرایط بخش خصوصی بهتر از این باشد و لذا یک مقدار نگران شدم ولی امیدوارم مشکلات زیاد نباشد و این گلایهها به علت عدم برگزاری جلسات باشد.
جهانگیری بیان داشت: ما از سال 97 سالهای سختی را گذراندیم و ۳ سال نفسگیر بر همه گذشت، البته بر اساس برداشت شخصی باید بگویم در سختیها همه باید خودشان را خوب نشان دهند اما در روزهای سخت همه میخواهند از هر مسؤولیتی فرار کنند. معاون اول رئیسجمهور گفت: شهریور سال 92 که کارمان را در دولت آغاز کردیم 3 نرخ ارز در کشور وجود داشت، بعضیها یک طوری صحبت میکنند که انگار نخستینبار است در جمهوری اسلامی یک نرخ ارز دستوری تعریف شده است و انگار این اقدام اصلا در جمهوری اسلامی سابقه نداشته است. وی همچنین گفت: در 8 سال دولت موسوی نرخ ارز دستوری 7 تومان بود و نرخ آزاد 20 برابر یعنی 140 تومان بود. در دولت هاشمی بعد از یک دوره ارز 60 تومان و 80 تومان و بازار آزاد نرخ دیگری بود و بعد از مدتی نرخ را آزاد کردند و بعد بهم خورد و نرخ شد 175 تومان و 300 تومان دستوری و یک نرخ هم آزاد بود. در دولت خاتمی هم با این ۳ نرخ ارز مواجه بودیم تا سال 80 که وزیر صنایع بودیم تلاش کردیم نرخ صادراتی 300 تومان را لغو کنیم و نرخ 175 تومان تا سال 81 وجود داشت که بعد تکنرخی شد. جهانگیری بیان داشت: در دولت احمدینژاد هم یک نرخ 1224 تومان و یک نرخ 2477 تومان وجود داشت و آزاد هم بیش از ۳ هزار تومان بود. در شهریور 92 که شروع کردیم و با اینکه بسیاری میگفتند تند حرکت نکنید نخستین کار ما این بود که آن 1224 تومان را برداشتیم و ۲ نرخ تعیین کردیم تا نرخهای ارز را به نرخ یکسان و با فاصله 10 تا 15 درصد برسانیم.
معاون اول رئیسجمهور تصریح کرد: در جنگ اقتصادی واقعا شرایطی شده بود که فکر میشد میخواهند اقتصاد کشور را در اردیبهشتماه ۹۷ از هم بپاشند و همه اخباری که از دستگاههای اطلاعاتی به ما میرسید، این بود که اقداماتی برای این کارها انجام داده بودند، لذا مهمترین کار بانک مرکزی در آن موقع تزریق اسکناس به بازار بود و این مهمترین اقدام بانک مرکزی بود. وی بیان داشت: در سال قبل از آن گاهی بانک مرکزی در روز 150 میلیون دلار دخالت در بازار میکرد اما موجودی ما در بانک مرکزی که حتی الان هم میترسم آن را بیان کنم محدود بود. در چنین شرایطی بود که اعلام کردند ترامپ میخواهد از برجام خارج شود، لذا دولت به اتفاق آرا تصمیم گرفت نرخ ارز ثابت 4200 تومان نباشد و براساس تورم تغییر کند، لذا در مردادماه ۹۷ نرخ به 4400 تومان رسید و در جلسه سران ۳ قوه که با حضور رئیس کل بانک مرکزی و آقای پورابراهیمی رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس برگزار شد، اعلام شد که نرخ ارز ثابت همان 4200 تومان باشد. جهانگیری اظهار داشت: حالا همه میگویند فلانی این کار را انجام داده است، در حالی که مواضع ما در مسائل اقتصادی روشن است.
***
افشاگری سیف از تصمیم دولت برای ارز 4200 تومانی
طی ماههای اخیر با رشد شدید قیمت بسیاری از کالاها، انتقادها نسبت به تصمیم دولت برای تخصیص بینتیجه ارز 4200 تومانی بشدت بالا گرفت. اظهارات مقامات مختلف نشان میدهد دولت از سال 97 تاکنون دهها میلیارد دلار ارز 4200 تومانی برای مصارف مختلف تخصیص داده است. با این حال اکنون قیمت بسیاری از کالاهایی که واردات آنها مشمول دریافت ارز 4200 تومانی بوده، رشد شدید داشته است. شکست سیاست تخصیص ارز ترجیحی به حدی بوده که برخی کالاهای مشمول ارز دولتی حتی بیشتر از کالاهایی که با ارز آزاد وارد شدند، افزایش قیمت داشتهاند. اکنون و با اوج گرفتن انتقادها از سیاست دولت در تعیین دستوری نرخ 4200 تومانی برای ارز و شکست این سیاست، مقامات دولتی سعی در معرفی سایر بخشهای خارج از دولت به عنوان مسؤولان سیاست ارز 4200 تومانی دارند. اظهارات اسحاق جهانگیری در ربط دادن ارز 4200 تومانی به تصمیم سران قوا هم تلاشی در همین راستاست. تلاش جهانگیری برای بیتقصیر نشان دادن دولت در موضوع ارز 4200 تومانی در حالی است که اظهارات چند ماه پیش ولیالله سیف، رئیس کل پیشین بانک مرکزی، عمق بحران دولت در اتخاذ تصمیم کارشناسی بویژه در مقاطع بحرانی را نشان میدهد.
رئیس کل سابق بانک مرکزی در تشریح جزئیات جلسه دولت در فروردین 97 که به تعیین دستوری نرخ 4200 تومان برای دلار ختم شد، گفت: «پیشنهاد بانک مرکزی برای تکنرخی کردن ارز در دولت مورد توجه قرار گرفت و جمعبندی انجام شد و بر این اساس برای نهایی کردن تصمیم با آقای رئیسجمهور جلسهای گذاشتند. گفتیم جمعبندی این است که یک نرخ باید داشته باشیم. آقای رئیسجمهور گفت: باشه؛ 3800 تومان!» سیف در پاسخ به این سوال که 3800 تومان برای نرخ ارز از کجا آمد؟ گفت: «همینطوری! هیچ محاسبهای در کار نبود». سیف همچنین به مصاحبه جهانگیری پس از جلسه تصمیمگیری ارز 4200 تومانی اشاره کرد و گفت: «چیزی که عجیب بود این مصاحبه بود که ما هیچ محدودیتی نداریم و هر کسی که میخواهد بیاید ارز بگیرد. این اشکال داشت که من در جلسات بعدی که با اعضای اقتصادی داشتیم گفتم منابع ارزی محدود است. شما وقتی این را مطرح میکنید (پرداخت ارز برای همه نیازها) بانک مرکزی از کجا بیاورد؟» روایت رئیس کل بانک مرکزی از تصمیم دولت برای تعیین نرخ 4200 تومان برای هر دلار آمریکا، نقش پررنگ روحانی و جهانگیری در این تصمیم را به وضوح نشان میدهد. در واقع روحانی بدون توجه به توصیههای کارشناسی و بدون کمترین تخصص در اقتصاد، پایهگذار تصمیم غلطی شد که نتیجه آن، هدررفت دهها میلیارد دلار ارز در شرایط محدودیت ارزی و شکست در کنترل تورم بوده است.
ارسال به دوستان
شباهت تطبیقی رفتار اصلاح طلبان در فتنه 88 با رفتار دار و دسته ترامپ در انتخابات 2020 جریان های سیاسیای که منافع جناحی خود را به منافع ملی ترجیح میدهند چگونه به اشتراک منافع و وحدت روش می رسند
منشور بیوطنی
گروه سیاسی: نمایش انتخاباتی آمریکا در حالی به آخرین پرده خود و انتقال قدرت از ترامپ به بایدن نزدیک میشود که به گفته بسیاری از تحلیلگران و کارشناسان، این انتخابات را میتوان شاهدمثالی بر فروپاشی اعتبار سیاسی آمریکا دانست. مناظرههای انتخاباتی عجیب میان ۲ کاندیدای جمهوریخواه و دموکرات و موج فحاشیها پیش از انتخابات و عدم پذیرش نتایج انتخابات از سوی کاندیدای شکستخورده پس از برگزاری آن باعث شد عملا پرده از چهره مناسبات سیاسی آمریکا و دموکراسی لیبرال برداشته شود. در این میان بازخوردهای انتخاباتی آمریکا در فضای اجتماعی ایران نیز بیش از ادوار پیشین مشهود شد، از سویی رادیکال بودن رقابتهای انتخاباتی سال2020 باعث افزایش بیش از پیش توجهات به سرانجام این انتخابات شد و از سوی دیگر تلاش رسانههای جریان غربگرا برای ضریببخشی حداکثری به این میدان رقابت باعث شد این بار فراتر از نخبگان، آحاد مردم نیز به مشاهده جزئیات این رقابتها، نتایج آن و نهایتا تحلیل رفتار سیاسی آمریکا بپردازند.
در چنین فضایی حوادث واشنگتن در چهارشنبه هفته گذشته و حمله حامیان ترامپ به ساختمان کنگره و اشغال آن باعث شد علاوه بر ترک برداشتن روایتهای غربگرایان از سلامت سیاسی دموکراسی آمریکایی، جهانیان و از جمله مردم ایران شاهد صحنهای کمسابقه در فضای سیاسی آمریکا باشند. لگد حامیان ترامپ به نتیجه نهایی انتخابات آمریکا و تشکیکی که نسبت به اعتبار نهادهای این کشور وارد کردند، واشنگتن را تبدیل به صحنه صفآرایی شورشیان حامی رئیسجمهور مستقر علیه سیستمی کرد که وی را 4 سال قبل به عرصه قدرت کشانده بود.
تاثیر حوادث سیاسی آمریکا بر مناسبات رسانهای و اجتماعی کشورمان اما به اندازه اصل حوادث پیچیده و دشوار به نظر میآمد. اصلاحطلبانی که در تمام دوره 4ساله ریاستجمهوری ترامپ و حتی پس از خروج دولت آمریکا از برجام منادی عقبنشینی مقابل زیادهخواهیهای رئیسجمهور جمهوریخواه شده بودند و از لزوم آغاز مذاکرات جدید سخن میگفتند، در ماههای منتهی به انتخابات آبانماه به یکباره خود را بدیل داخلی دموکراتها معرفی کردند تا در صورت پیروزی بایدن برای آینده سیاسیشان اقبالی حداقلی بخرند. در چنین فضایی هر قدر پیروزی جو بایدن روزنههای امیدی را برای غربگرایان و اصلاحطلبان ایجاد کرد، رفتارهای پساانتخاباتی ترامپ و یادآوری کتمانناپذیر رفتار سیاسی اصلاحطلبان و مواجههشان با شکست انتخاباتی سال 88 بیش از پیش عیان شد. آنها از سویی باید خود را در نقش نیروهایی همسو با دموکراتها تعریف میکردند و از سوی دیگر رفتاری را که از ترامپ مشاهده میشد به دور از شباهت با گذشته سیاسیشان تفسیر میکردند!
عدم پذیرش نتایج انتخابات، توسل به اردوکشی خیابانی برای اعتبارزدایی از نتایج اعلام شده و... به عنوان وجه شبه رفتار انتخاباتی اصلاحطلبان و ترامپ تلقی میشد که در نهایت یکی از چهرههای فعال این جریان در گفتوگو با یکی از رسانههای اصلاحطلب پرده از رویکرد اصلاحات درباره ترامپ برداشت و از مطلوبیت فشارهای وی به کشورمان برای نقشههای اصلاحطلبان گفت. فائزه هاشمی، عضو حزب کارگزاران سازندگی و فرزند رئیس فقید مجمع تشخیص مصلحت نظام که همواره حضوری فعال در رسانهها و مجامع اصلاحطلبان داشته است، درباره چرایی تمایلش به پیروزی ترامپ در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا گفت: «به خاطر همین فشارهایی که میآورد، بالاخره شاید یک تغییر سیاستی اتفاق بیفتد. مردم هر چه تلاش میکنند اصلاحات انجام بگیرد «مرغ یک پا دارد» و هیچ خبری نمیشود و برعکس مردم سرکوب میشوند، شاید اگر فشارهای آقای ترامپ ادامه پیدا میکرد، بالاخره ما مجبور میشدیم یک تغییر سیاستهایی را داشته باشیم. این تغییر سیاستها حتما به نفع مردم میتوانست اتفاق بیفتد. دموکراتها کمی شل و ول هستند. یعنی با آمدن دموکراتها این موضع خطای ما بیشتر تقویت میشود، امیدوارم نشود ولی چنین چشماندازی دارد». اظهارات فائزه هاشمی و حمایت بسیاری از چهرههای شناختهشده اصلاحطلب به مثابه یک اعتراف رذیلانه نشاندهنده هدف مشترک میان آمریکا و اصلاحطلبانی بود که با وعده رفع تحریمهای آمریکا به قدرت رسیده بودند.
* ترامپیسم؛ از استراتژی تا عمل
در کنار پردهای که با سخنان فائزه هاشمی از چهره اصلاحطلبان در منفعت سیاسیشان با امتداد تحریمها برداشته شد، دومینوی حوادث ماههای اخیر آمریکا و شباهت تطبیقی آنها با رفتار سیاسی اصلاحطلبان در سال 88 باعث شد فرضیه قرابت سیاسی اصلاحات و ترامپ بیش از پیش تقویت شده و در اذهان عمومی ثبت شود. به عبارت دیگر هر قدر مصاحبه فائزه هاشمی نشان استراتژی مشترک میان بخش بزرگی از اصلاحطلبان و دولت آمریکا برای مهار قدرت جمهوری اسلامی و وادار کردن آن به تغییر سیاستهایش در سایه تحریمهای اقتصادی بود، اقدامات ترامپ نیز از رفتار سیاسی مشابه میان وی و اصلاحطلبان پردهبرداری کرد.
اصلاحطلبان در شرایطی رقبای سیاسی خود را «ترامپیست» میخواندند که هم در استراتژی سیاسی و هم در عمل سیاسی بیشترین قرابت را با او داشتند. عدم پذیرش نتایج انتخاباتی از سوی ترامپ بیش از هر چیز یادآور رفتار کاندیدای اصلاحطلب در انتخابات ریاستجمهوری سال88 و اعلام پیروزی قبل از اعلام نتایج نهایی بود. ایده اردوکشی خیابانی برای وادار کردن سیستم به پذیرش نتیجه مطلوب کاندیدای شکستخورده تجربه آشنای دیگری بود که در حافظه جمعی ایرانیان و با مشاهده فتنه 88 شکل گرفته بود، تا جایی که عبارت «اگر تقلب کردن بریزید تو خیابونها» که سرآغاز آشوبهای خیابانی پس از انتخابات 88 بود از دهان مادر فائزه هاشمی خارج شده بود. پس از آن نیز در جریان آشوبهای خیابانی که از 25 خرداد همان سال جرقه خورد همواره استراتژی ثابتی را پیگیری کردند. آنها از هرگونه فشاری که باعث تضعیف نظام و در نهایت دست کشیدن از سیاستهایش میشد حمایت میکردند و در این مسیر با تمام گروههای ضدانقلاب به ائتلاف رسیدند. حمایت دولتهای متخاصم از سیاستها و اقدامات اصلاحطلبان در شرایطی بود که آنها عملا تبدیل به مهرههای شطرنج آمریکا در داخل کشور شده بودند و هدفگذاری خود را معطوف به آسیبپذیر کردن کشور در برابر فشار خارجی و خالی کردن دستان نظام از اهرمهای قدرت و ابزارهای بازدارندگی کرده بودند.
شباهت حداکثری رفتار سیاسی اصلاحطلبان 88 با ترامپ 99 اما نباید موجب شود که شدت اقدامات این ۲ جریان به یک اندازه برآورد شود. برای مثال هر چند ترامپ در سخنرانی خود برای هوادارانش در واشنگتن اقدام به تحریک آنها برای یورش به کنگره کرده بود، با این حال پس از رقم خوردن این فضاحت چه به اختیار و چه به اجبار با پذیرش نتایج انتخابات مانع ادامه یافتن این بحران شد اما اصلاحطلبان حتی پس از فضاحت روز قدس، 13 آبان، 16 آذر و عاشورای 88 نیز گامی در جهت منافع ملی کشور برنداشته و به مشی ضدملی خود که عملا کاتالیزور تحریمهای خارجی نیز به شمار میآمد ادامه دادند.
* ترامپیستها و منافع ملی؛ رابطه معکوس!
وقایع آمریکا در ماههای اخیر و به موازات آن اعلام همدلی و همصدایی برخی اصلاحطلبان داخلی با این حوادث، آن هم در شرایطی که واکنش قاطع ساختار سیاسی آمریکا به هرگونه اقدام علیه امنیت و مصالح ملی این کشور خط بطلانی بر ادعاهای اصلاحطلبان در زمینه آزادی نامحدود سیاسی در قلب دموکراسی لیبرال بود، گواهی از یک مسیر مشترک میان غربگرایان با قبله آمال آنها به شمار میآمد.
جریانی که 7 سال پیش با شعار رفع تحریمها و متهم کردن منتقدان به کاسبی تحریم توانست آرای مردم را کسب کند، این روزها دقیقا در زمانی که آینهای از رفتار گذشته خود را در حادثه حمله به کنگره آمریکا مشاهده میکرد، به هدف مشترکش با ترامپ برای فشار حداکثری به مردم کشورش اعتراف میکند. در چنین موقعیتی بدون هیچگونه اما و اگری میتوان میان منافع ملی و اهداف «ترامپیستهای داخلی» رابطهای معکوس برقرار کرد.
ارسال به دوستان
آیتالله رئیسی :
ایران آزمایشگاه واکسن آمریکایی و انگلیسی نیست
رئیس دستگاه قضا در جلسه شورای عالی قضایی از اعتمادبهنفس و اتکا به خداوند به عنوان ۲ عامل موفقیت ملت ایران یاد کرد و با اشاره به تولید واکسن داخلی کرونا با تکیه بر این ۲ عنصر مهم گفت: اقدامات افتخارآمیز برای تولید واکسن ملی در کشورمان از جلوههای اعتمادبهنفس ملی و محصول توجه به فرهنگ «ما میتوانیم» است.
آیتالله سیدابراهیم رئیسی دستور رهبری در تحریم واکسن آمریکایی و انگلیسی را تدبیری حکیمانه برای صیانت از جان مردم در برابر کسانی دانست که بیپروا و بدون توجه به جان مردم دنبال واردات این نوع واکسنها هستند و متذکر شد: تأکید مقام معظم رهبری بر ممنوعیت ورود واکسن از آمریکا و انگلیس برای آن بود که نباید ایران به آزمایشگاهی برای واکسنهای آنها تبدیل شود.
رئیس قوه قضائیه گفت: این تدبیر رهبر انقلاب، «تحریم استکبار اقتصادی» است که امروزه میخواهد با تفرعن جان ملتها را به خطر بیندازد و جهان را قربانی منافع خود کند اما رهبری حکیم انقلاب، جلوی این کار را گرفتند.
رئیسی به بیماری «خودتحقیری» هم اشاره کرد که در این میان به کمک غربیها آمده است و تصریح کرد: «ویروس خودتحقیری» و اینکه برخی به توانمندیهای خود و جوانان و دانشمندان کشور باور نداشته باشند و چشمشان به بیگانگان باشد، اگر خطرناکتر از ویروس کرونا نباشد کمتر از آن نیست.
رئیس قوه قضائیه همچنین در بخش دیگری از اظهاراتش از رئیس دستگاه قضایی عراق و قضات عراقی برای صدور حکم بازداشت دونالد ترامپ به دلیل صدور دستور ترور فرماندهان مقاومت در فرودگاه بغداد تقدیر کرد.
ارسال به دوستان
مقامات ایران در دیدار قائممقام وزیرخارجه کرهجنوبی بر لزوم آزادسازی کامل 7 میلیارد دلار سرمایه کشورمان تأکید کردند
اولتیماتوم تهران به سئول
گروه سیاسی: «چویی جونگ کان» معاون وزیر خارجه کرهجنوبی برای گفتوگو با مقامهای کشورمان درباره نفتکش توقیفشده کشورش در تنگه هرمز و بدهی حداقل 7 میلیاردی کره به ایران سفر کرده است. این هیات کرهای در تهران با عباس عراقچی، معاون سیاسی وزیر خارجه و عبدالناصر همتی، رئیس کل بانک مرکزی دیدار کرد؛ دیدارهایی که مهمترین محور آنها مطالبه جدی تهران درباره بازگشت منابع ارزی ایران که توسط کرهجنوبی مسدود شده است، بود.
به گزارش «وطن امروز»، این منابع ارزی که بین 7 تا 9 میلیارد دلار تخمین زده میشود، در ازای خرید میعانات گازی از ایران بوده که از سپتامبر ۲۰۱۸ به بهانه تحریمهای آمریکا در حسابهای ۲ بانک کرهای مسدود شده است و سئول همچنان با سنگاندازی در این مسیر و بهانهتراشیهای بیاساس به تبعیت از آمریکا پرداخته است.
روز دوشنبه ۱۵ دیماه نیروی دریایی سپاه پاسداران اعلام کرد یک شناور نفتکش کرهجنوبی با نام تجاری «هانکوک چیمی» به دلیل نقض پیاپی قوانین زیستمحیطی در خلیجفارس توقیف شده است. پس از آن با انتشار اخباری مبنی بر سفر هیاتی از کره به خاطر پیگیری نفتکش توقیفشده، سعید خطیبزاده، سخنگوی وزارت امور خارجه در این باره اظهار داشت: سفر قائممقام وزیر خارجه کره از قبل مطرح بود که اطلاعرسانی شد و در آینده نزدیک انجام میشود.
در همین اوضاع پس از اینکه آمریکا و متحدانش این اقدام ایران را گروگانگیری توصیف کردند، علی ربیعی، سخنگوی دولت در واکنش به آن بیان داشت: اگر کسی گروگانگیر باشد آن دولت کرهجنوبی است که به بهانههای واهی بیش از ۷ میلیارد دلار ما را گروگان گرفته است. وی اضافه کرد: توقیف بنا به حکم قضایی بوده که آلودگی نفتی در خلیجفارس داشته و در دنیا مرسوم است. دولت کره حتی درباره کالاهایی که ادعا میشد تحریم نیست، از جمله در شرایط سخت و دشوار که حتی وارد کردن چند میلیون تن نهاده و دارو برای مردم ما بسیار مهم بود، به بهانههای واهی از این کار امتناع کرد. دستیار ارتباطات اجتماعی رئیسجمهوری گفت: ما گروگانگیر نیستیم. اگر کسی گروگانگیر باشد، دولت کره است و حافظه تاریخی ملت ما این را فراموش نمیکند؛ آنها هیچ تلاشی برای اینکه این پول بتواند در مسیر خدمت به مردم قرار بگیرد انجام ندادند.
خبرگزاری یونهاپ نیز با اشاره به سفر کرهایها به تهران، گزارش داد معاون وزیر خارجه کرهجنوبی در فرودگاه بینالمللی «اینچئون» به خبرنگاران گفته از ایمنی و سلامت خدمه کشتی کرهجنوبی اطمینان دارد اما اوضاع را جدی توصیف کرده بود. طبق گزارش یونهاپ، دیپلمات کرهجنوبی قصد دارد ضمن بحث درباره موضوع پولهای بلوکه جمهوری اسلامی ایران در کرهجنوبی به واسطه تحریمهای ایالاتمتحده، درباره آزادی نفتکش و خدمه آن با مقامهای عالیرتبه وزارت امور خارجه ایران گفتوگو کند.
طبق این گزارش، چویی به خبرنگاران گفته بود ایران از کرهجنوبی درخواست کرده است اجازه استفاده از پولهای بلوکه جمهوری اسلامی را بدهد و به همین منظور قصد دارد در سفر خود به ایران یک بار دیگر، درخواست ایران در این زمینه را بداند و بررسی کند که سئول چه اقداماتی میتواند در زمینه پولهای بلوکه ایران انجام دهد.
«یونهاپ» هفته گذشته نیز خبر از احتمال استفاده از پولهای بلوکه ایران برای خرید واکسن کرونا داده بود. این خبرگزاری در این باره آورده است: سئول و تهران در حال گفتوگو درباره استفاده از پولهای بلوکه ایران برای خرید واکسن کرونا از طریق برنامه جهانی «کوواکس» هستند. یک مقام کرهای نیز با بیان اینکه آمریکا برای فروش واکسن کرونا به ایران از طریق برنامه کوواکس به سئول چراغ سبز داده، گفت: اما تهران همچنان نگران است پولهای بلوکهاش - که به واحد پول کرهجنوبی هستند - در فرآیند تبدیل به دلار برای خرید واکسن، دوباره بلوکه شود.
* فقدان اراده سیاسی سئول!
معاون سیاسی وزیر امور خارجه در دیدار قائممقام وزیر خارجه کرهجنوبی با اشاره به مسدود شدن منابع مالی ایران در کره اظهار داشت: ۲ سال و نیم است بانکهای کرهای به طور غیرقانونی منابع ارزی ایران را به دلیل آنچه ترس از تحریمهای آمریکا ذکر میشود، مسدود کردهاند. این اقدام که تنها تسلیم شدن در برابر باجخواهی آمریکاست قابل قبول نیست و طبعا توسعه روابط نیز تنها زمانی معنادار خواهد بود که این مشکل حل شود.
عراقچی با اشاره به ناموفق ماندن مذاکرات مختلفی که در این مدت با مقامات کرهای بویژه توسط بانک مرکزی کشورمان انجام شده است، گفت: از نظر ما مسدود ماندن منابع ارزی ایران در کره بیش از آنکه به دلیل تحریمهای ظالمانه آمریکا باشد ناشی از فقدان اراده سیاسی نزد دولت کرهجنوبی است.
وی از قائممقام وزارت امور خارجه آن کشور خواستار اهتمام جدی سئول برای یافتن سازوکار لازم برای حل این موضوع، به عنوان اولویت روابط ۲ کشور شد.
مقام کرهای تاکید کرد که فراهم آوردن دسترسی ایران به منابع ارزی خود در کره از جمله اولویتهای دولت آن کشور نیز است و سئول مصمم است این موضوع را تا حل نهایی پیگیری کند.عراقچی در پاسخ به درخواست قائممقام وزیر خارجه کره مبنی بر کمک به حل موضوع توقیف نفتکش کرهای، خاطرنشان کرد که توقیف این کشتی در خلیجفارس و آبهای ایران صرفا اقدامی بر پایه ملاحظات فنی و به دلیل آلودگی زیستمحیطی بوده و رسیدگی به موضوع از سوی مقامات قوه قضائیه آغاز شده است. عراقچی به طرف کرهای توصیه کرد این کشور از سیاسی کردن موضوع و تبلیغات بیحاصل خودداری کند و اجازه دهد روال قانونی رسیدگی در دادگاه مربوطه در آرامش طی شود.
* نسبت به ادامه توقف داراییهایمان بیتفاوت نخواهیم بود
همچنین عبدالناصر همتی در دیدار چویی جونگ کان، قائممقام وزیر امور خارجه کرهجنوبی ضمن ابراز امیدواری درباره نتایج این مذاکرات گفت: بانکهای کشور کرهجنوبی سالهاست منابع ما را در این کشور متوقف کردهاند و موضوع را تعیین تکلیف نمیکنند و حتی به سپرده ما سود نیز تعلق نگرفته است.
رئیس کل بانک مرکزی با بیان اینکه مسدود شدن پولمان در کرهجنوبی چالش اصلی ما با این کشور است، عنوان کرد: ما در سایر کشورها نیز منابعی داشتیم و بهرغم تحریمهای آمریکا از آنها استفاده کردیم و به آنها دسترسی داشتیم اما درباره کرهجنوبی که یکی از شرکای تجاری مهم و اصلی ایران بوده است، هنوز نتوانستهایم به منابعمان در این کشور دسترسی داشته باشیم.
همتی با اشاره به سفر سال پیش خود به سئول گفت: یک سال و نیم پیش با مقامات کرهجنوبی و از جمله معاون نخستوزیر و وزیر اقتصاد آن کشور درباره این موضوع مذاکراتی داشتم و آنها قول مساعدت و همکاری دادند که متأسفانه عملیاتی نشد. حتی نامهنگاریهایی نیز با مقامات کرهای انجام شد که بهرغم قولوقرارها نتیجهای در پی نداشت و ما نتوانستیم از منابعمان حتی برای خرید کالا و دارو استفاده کنیم.
رئیس کل بانک مرکزی در ادامه خاطرنشان کرد: 7 میلیارد دلار حق طبیعی و مسلم ملت ایران بیش از 2 سال است در بانکهای کرهجنوبی توقیف شده است و البته امیدوارم این مساله که مانعی بر سر روابط ایران و کرهجنوبی است هر چه سریعتر برطرف شود و قطعا هدف اصلی این مذاکرات نیز حل مشکل بانکی است.
رئیس شورای پول و اعتبار همچنین درباره عملکرد کرهجنوبی در قبال منابع ایران در این کشور تصریح کرد: این رفتار کرهجنوبی خطای بزرگی است و اساسا این نکته که کره با تبعیت از دستور کشوری ثالث پول ایران را مسدود کند غیرقابل قبول است. وی یادآور شد: تأکید میکنم شرکای تجاری باید در شرایط حساس و سخت در کنار یکدیگر باشند والا در شرایط عادی، دادن اجازه برداشت از حسابها که هنر نیست. بر همین مبنا ما نیز انتظار داریم دولت کرهجنوبی به صورت مستقل و بدون در نظر گرفتن دستورات دولت درحال اخراج آمریکا در این باره تصمیمگیری کند.
رئیس کل بانک مرکزی ضمن تأکید مجدد مبنی بر پیگیریهای حقوقی در این باره گفت: در صورتی که این موضوع حل نشود برای احقاق حقوقمان و استفاده از حق طبیعی و منابعمان در کره، پیگیریهای حقوقیای را که شروع کردهایم ادامه خواهیم داد. همتی با بیان اینکه کرهجنوبی نباید به آمریکاییها اعتماد کند، گفت: معتقدم کرهجنوبی نباید مبنای روابط قدیمی و صمیمی خود با ایران را بر اساس روابط سایر کشورها و شخصی همچون ترامپ قرار دهد.
***
پولهای بلوکه ایران باید بهسرعت در اختیار ایران قرار بگیرد
سعید خطیبزاده سخنگوی وزارت امور خارجه، درباره سفر هیأت کرهجنوبی به تهران با اشاره به اینکه این سفر از قبل تنظیم شده و برای پرداختن به موضوعات فیمابین ۲ کشور و در رأس همه آنها پولهای بلوکهشده ایران در بانکهای کره بود، افزود: پولهای بلوکهشده ایران باید بهسرعت در اختیار ایران قرار بگیرد. صحبتهایی شده و اینکه دولت کره به فرمول کاملا مشخصی برای پیشنهاد رسیده نمیتوانم با قطعیت بیان کنم و اینها در تاریخ روابط ۲ کشور باقی خواهد ماند.
خطیبزاده عنوان کرد: طرف کره را همچنان ترغیب میکنیم که منتظر ۲۰ ژانویه ننشیند، چرا که ۲۰ ژانویه اقدامات کشورها به گونه دیگری تعریف خواهد شد، اگر بر اساس آن برنامه تنظیم میکنند.
ارسال به دوستان
حضور گسترده نیروهای گارد ملی آمریکا در خیابانهای پایتخت این کشور
پادگان واشنگتن
گروه بینالملل: یک هفته مانده تا تحلیف بایدن به عنوان رئیسجمهور بعدی آمریکا، نگرانی مقامات امنیتی آمریکا از تکرار خشونتها مشابه آنچه در روز حمله به کنگره آمریکا رخ داد، افزایش قابل توجهی داشته است.
فیلتر و تعطیل کردن همه شبکههای اجتماعی که به نوعی در بسیج نیروهای حامی ترامپ نقش داشتند هم نتوانسته از این نگرانیها بکاهد. مهمترین نگرانی مقامات امنیتی آمریکا این است که مراسم تحلیف بایدن تحتالشعاع حرکت اعتراضی دیگری از سوی حامیان ترامپ قرار بگیرد. نیروهای امنیتی آمریکا در همین ارتباط اقدام به استقرار گسترده نیروهای گارد ملی آمریکا در پایتخت این کشور کردهاند و همه مراکز حساس آمریکا مثل کاخ سفید، کنگره و ادارات سیاسی تحت شدیدترین تدابیر امنیتی قرار گرفته است. شهردار واشنگتن هم پیشنهاد داده تدابیر امنیتی بسیار شدید حداقل تا 4 روز بعد از تحلیف بایدن ادامه داشته باشد. در فیلمهای منتشر شده توسط رسانههای آمریکایی، نیروهای گارد ملی آمریکا به طور گسترده در نقاط مختلف این شهر مثل خیابانهای اصلی و پیادهروها حضور دارند و با حضور آنها واشنگتن عملا تبدیل به پادگانی بزرگ شده است.
* تسلیح گارد ملی با اسلحههای مرگبار
پایگاه خبری میلیتاری داتکام هم که معمولا منعکسکننده فضای داخلی و اخبار نظامیان آمریکاست، گزارش داد اعضای گارد ملی هوایی و زمینی آمریکا که در واشنگتن دیسی مستقر شدهاند تا به حفاظت از پایتخت و کنگره بپردازند و قرار است تا در مراسم تحلیف روز 20 ژانویه نیز حضور داشته باشند، طبق نظر فرماندهان به سلاحهای مرگبار دسترسی خواهند داشت. به معنای دیگر اسلحه همه سربازان گارد ملی مسلح به تیر جنگی است و یک اشتباه یا اتفاق ساده میتواند سبب کشتهسازی شود.
در همین ارتباط ژنرال دیوید وود، مدیر ستاد مشترک گارد ملی پنسیلوانیا در یک میزگرد مجازی با خبرنگاران حوزه دفاعی گفت: این حقیقت مخفی نیست که اعضای نیروی هوایی و سربازان با خود سلاح مرگبار دارند. وود گفت: چگونگی بهکارگیری قوانین استفاده از زور وابسته به سناریو و وضعیت است. ما قصد داریم در جهت کاستن از تنش تا جایی که بتوانیم قبل از آنکه تسلیحات به دست بگیریم، تلاش کنیم؛ شیوهای که قرار است ما سلاح را مستقر کنیم وابسته به وضعیت و قصد فرمانده است.
پیشتر آسوشیتدپرس گزارش کرده بود رایان مککارتی، مقام ارشد غیرنظامی نیروی زمینی ارتش آمریکا قرار است در روزهای آینده درباره اینکه آیا واحدهای گارد ملی در خیابانهای این منطقه مسلح باشند، تصمیم بگیرد. وود به همراه تیموتی ای. گوون، ژنرال نیروی زمینی و مقام ارشد گارد ملی مریلند و لیزا هو، سرهنگ نیروی زمینی و یک مقام ارشد موقت گارد ملی نیوجرسی در این میزگرد مجازی با خبرنگاران حوزه دفاعی با هدف توصیف مسائل دخیل در استقرار اضطراری آنها در واشنگتن شرکت کرد.
* پنتاگون: خشونت و ناآرامی در راه است
آمادهباش گسترده مقامات و نیروهای امنیتی و نظامی آمریکا در حالی است که گزارشها حاکی از آن است که مقامات آمریکایی مهیای مواجهه با شورشهای احتمالی در آستانه برگزاری مراسم تحلیف جو بایدن، رئیسجمهور منتخب آمریکا میشوند. در همین راستا، دفتر جیسون کرو، عضو دموکرات مجلس نمایندگان آمریکا دیروز بخشی از مکالمه خود را با رایان مک کارتی، وزیر ارتش این کشور منتشر کرد که در آن مککارتی به این مساله اذعان میکند که پنتاگون از تهدیدهای بیشتر اطلاع دارد و در حال همکاری با پلیس فدرال و محلی در راستای تامین امنیت است. به گفته مککارتی، بعد از ماجرای حمله به کنگره در ۶ ژانویه، دستکم ۲۵پرونده تروریسم داخلی باز شده و توقیف سلاح، کوکتل مولوتف و مواد منفجره حاکی از احتمال وقوع فاجعهای بزرگتر است. وزیر ارتش آمریکا یا وزیر نیروی زمینی ایالات متحده یا دبیر ارتش ایالات متحده، یک مقام ارشد غیرنظامی در وزارت دفاع آمریکاست و مسؤولیت همه امور قانونی ارتش آمریکا از مدیریت پرسنل، تأسیسات و ادوات رزمی تا نظارت بر مسائل زیستمحیطی و نیز تأمین سیستمهای تسلیحاتی و پشتیبانی تجهیزاتی و ارتباطاتی، همچنین مدیریت امور مالی ارتش را برعهده دارد. وزیر ارتش آمریکا توسط رئیسجمهور این کشور و با رأیاعتماد مجلس سنا منصوب میشود. وزیر ارتش یک مقام خارج از کابینه است که زیر نظر وزیر دفاع ایالات متحده فعالیت میکند.
* درخواست افزایش امنیت مراسم تحلیف بایدن
حمله هواداران ترامپ به کنگره آمریکا سبب شد نحوه برگزاری مراسم تحلیف بایدن و امنیت آن به موضوعی کلیدی برای مقامات امنیتی آمریکا تبدیل شود. در همین ارتباط موریل بوزر، شهردار واشنگتندیسی ابراز نگرانی کرده و خواستار افزایش و تمدید تدابیر امنیتی تا 4 روز پس از زمان برگزاری مراسم تحلیف جو بایدن، رئیسجمهور منتخب شده است. به نوشته پایگاه خبری یو.اس نیوز، موریل بوزر در نامهای که برای چاد ولف، سرپرست وزارت امنیت داخلی آمریکا نوشت، عنوان کرد: ما شدیدا بر این باور هستیم که با توجه به آشوب و مجروح و کشته شدن عدهای که در جریان یورشها به کنگره شاهد بودیم، پنجاهونهمین مراسم تحلیف ریاستجمهوری در ۲۰ ژانویه نیازمند یک تدبیر بسیار متفاوتتر نسبت به تحلیفهای گذشته است. شهردار واشنگتندیسی در این نامه خواستار اعلان وضعیت «قبل از فاجعه» برای این شهر شد و همچنین مجوز کمک از سوی دولت فدرال را نیز صادر کرد. وی حمله هواداران ترامپ به کنگره را تهدیدی جدید از سوی شورشیان تروریست داخلی دانست و در نامه خود خواستار تمدید تدابیر امنیتی از روز دوشنبه این هفته تا ۲۴ ژانویه یعنی 4 روز بعد از مراسم تحلیف شد. وی همچنین خواستار اعمال تدابیر امنیتی در اطراف ساختمان کنگره و رد کردن درخواستها برای برگزاری تظاهرات در این شهر شد.
* رئیس پلیس کنگره: مانع درخواست نیروی پشتیبانی شدند
با وجود آنکه برخی قانونگذاران آمریکایی مدعی بودند استیون ساند، رئیس نیروی پلیس کنگره برای مقابله با هجوم هواداران دونالد ترامپ به این ساختمان درخواست کمک نکرده ولی او روایت دیگری از این ماجرا دارد. ساند در مصاحبه با روزنامه واشنگتنپست افشا کرد مقامهای امنیتی مجالس سنا و نمایندگان آمریکا مانع تلاشهای وی برای فراخواندن گارد ملی جهت مقابله با طرفداران ترامپ، که به ساختمان کنگره حمله کرده بودند، شدند. وی در این باره توضیح داد، حتی بعد از آنکه بخش اطلاعاتی پلیس کنگره تخمین زد تعداد معترضانی که ترامپ از آنها برای حضور در واشنگتن و حمله به کنگره دعوت کرده بیش از تظاهراتهای گذشته خواهد بود، بازهم مسؤولان ارشد او تمایلی نداشتند که گامهای رسمی برای اعزام گارد ملی بردارند. به نوشته خبرگزاری رویترز به نقل از این مصاحبه، رئیس نیروی پلیس کنگره گفت از مقامهای امنیتی مجالس سنا و نمایندگان برای درخواست آمادهباش گارد ملی در صورت نیاز سریع به پشتیبانی مجوز خواسته بود اما آنها این اجازه را به وی ندادند. ساند با تاکید بر اینکه درخواست وی از مقامهای بالادستی امنیتی برای کمک گرفتن از گارد ملی، 6 بار رد شد، گفت: اگر گارد ملی را داشتیم، میتوانستیم مدت زمان طولانیتری تا موقع رسیدن مأموران بیشتر از سازمانهای امنیتی، مهاجمان را عقب نگه داریم.
* کالین پاول: دیگر نمیتوانم خودم را جمهوریخواه بنامم
کالین پاول، وزیر خارجه اسبق آمریکا گفت به دنبال هرج و مرجی که ششم ژانویه کنگره را به سمت بحران کشاند، دیگر نمیتواند خودش را یک جمهوریخواه در نظر بگیرد. کالین پاول در مصاحبه با فرید زکریا از شبکه خبری «سیانان» که از او پرسید آیا دیگر جمهوریخواهانی که از دونالد ترامپ انتقاد نکردند، در واقع او را ترغیب کردهاند؟ گفت: بله! آنها چنین کاری کردند و برای همین است که من دیگر نمیتوانم خودم را یک جمهوریخواه بدانم. پاول گفت: من در حال حاضر عضو هیچ چیز نیستم. من فقط یک شهروند هستم که در کل دوران حضورم به جمهوریخواهان و دموکراتها رای دادم و اکنون در حال تماشای کشورم هستم و اصلا دغدغه احزاب را ندارم.
***
[شبکه اجتماعی محبوب حامیان ترامپ از کار افتاد]
در ادامه محدودیتها برای فعالیت دونالد ترامپ و حامیان او در شبکههای اجتماعی در آمریکا، شبکه اجتماعی «پارلر» که طرفداران رئیسجمهور در آن حضور گستردهای داشتهاند دیروز از کار افتاد. خبرگزاری فرانسه در خبری فوری گزارش داد پارلر که شبکه اجتماعی محافظهکار در آمریکاست، دیروز بالاجبار آفلاین شد. طبق این گزارش، پیش از این شرکت «آمازون» پارلر را تهدید کرده بود در صورت عدم رصد دقیق محتوای منتشر شده در این شبکه اجتماعی حاوی مطالب خشونتآمیز، دسترسی پارلر به سرورهایش قطع خواهد شد. محبوبیت این شبکه اجتماعی در هفتههای اخیر افزایش شدیدی داشته و پس از ممنوعیت فعالیت دونالد ترامپ در توئیتر پس از حمله چهارشنبه هفته گذشته به کنگره، به نخستین برنامه محبوب در اَپ استور اَپِل تبدیل شد. شرکت آمازون که «جف بزوس» مالک متمول آن طی سالهای اخیر بشدت مخالف ترامپ بوده است، پیشتر اعلام کرده بود پلتفرم پارلر را به دلیل دادن اجازه برای انتشار پیامهای تهدیدآمیز و خشونت تعلیق خواهد کرد. آمازون در نامه به مالکان شبکه اجتماعی پارلر اعلام کرد رأس ساعت ۲۳:۵۹ شب یکشنبه (به وقت واشنگتن) سرویسدهی به این شبکه را متوقف میکند. در پی حمله به کنگره، شبکههای اجتماعی و پلتفرمهای توئیتر، فیسبوک، اینستاگرام، ردیت، توئیچ، شاپیفای، اسنپ چت، تیکتاک، دیسکورد و پینترست به این بهانه که ترامپ هواداران خود را به ایجاد خشونت دعوت کرده، حسابهای کاربری او را محدود یا مسدود کردند. پیشتر گوگل، برنامه پارلر را که بسیاری از طرفداران ترامپ از آن استفاده میکنند، در پلی استور مسدود کرده بود.
ارسال به دوستان
انتخاب امنیتیترین دیپلمات آمریکا برای ریاست سازمان سیا در دولت بایدن به چه معناست؟
ویلیام برنز و دیپلماسی امنیتی
علی آران: جو بایدن شاید در ظاهر منتقد سیاستها و رویکردهای رئیسجمهور فعلی آمریکا، دونالد ترامپ باشد اما گویا خود در مقام عمل به همان راه میرود. اگر ترامپ سال 2018 با رهسپار کردن مایک پمپئو، مدیر سازمان سیا به وزارت امور خارجه، روند امنیتی کردن دیپلماسی خارجی واشنگتن را به شکلی بدفرجام آغاز کرد، حالا در کمتر از 3 سال جانشین دموکرات او در کاخ سفید امنیتیترین دیپلمات تاریخ معاصر آمریکا را راهی سازمان سیا کرده است.
بیلی برنز 64 ساله که دیروز توسط بایدن به عنوان گزینه مدیریت سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا معرفی شد- و بعید است برای این پست در سنا رای نیاورد- در حالی تا کمتر از یک ماه دیگر راهی مقر مرموز سیا در لانگلی ویرجینیا میشود که معروف است طی ۲ سال اول ریاستجمهوری اوباما در قامت معاون هیلاری کلینتون در وزارت خارجه، رئیس در سایه سیا بود. در حالی که لئون پانهتا، سوگلی فاسد، معتاد و از کار افتاده کلینتونها به عنوان سهمیه آنها در پیروزی اوباما در انتخابات 2008 به او تحمیل شده بود، هیلاری به عنوان وزیر خارجه و البته حلقه وصل دموکراتها به دولت سایه واشنگتن، کرسی سازمان سیا را برای مهره بیاختیار خود برگزید تا اینگونه اختیار اداره قلب امنیتی آمریکا را از طریق دفتر بغلی خود در طبقه آخر ساختمان هری ترومن، مقر وزارت خارجه در شمال غربی پایتخت به دست گیرد؛ جایی که معاونش، ویلیام ژوزف برنز کارکشته نشسته بود. برنز در حالی به این جایگاه مهم رسیده بود که از ۳ سال جلوتر، روند مذاکرات موفق دولت بوش پسر با روسیه پوتین را تحت عنوان «ری استارت» کلید زده بود. او به عنوان بازیگردان هر ۲ دستگاه دیپلماسی و جاسوسی آمریکا تا سال 2014 که پس از 33 سال از وزارت خارجه بازنشسته شد، ستون فقرات پنهان دولت اوباما باقی ماند. بویژه نقش او در تاسیس و تجهیز گروه تروریستی داعش در سوریه و عراق و همچنین حمایت از جنبشهای مخملی در خاورمیانه و اوراسیا قابل توجه بوده است.
مجموعه خاطرات چندجلدی برنز از دوران مدیریتش در بالاترین سطوح وزارت خارجه که جزو مهمترین منابع در این زمینه طی 4 دهه اخیر محسوب میشود، نشان میدهد برنز کارگردان پشتپرده مجموعهای از رویکردهای بینالمللی آمریکا در این دوران بوده است.
او حالا به سازمان سیا میرود تا احتمالا عکس کاری را انجام دهد که مایک پمپئو در ۳ سال اخیر انجام داد. اگر وزیر خارجه ترامپ تلاش کرد بلندگو به دست، از رأس دستگاه دیپلماسی در کار دستگاههای اطلاعاتی و نظامی به نفع منافع تلآویو دخالت کند- که ترور سردار شهید قاسم سلیمانی نقطه اوج این رویکرد بود- برنز خواهد کوشید مثل همیشه با حرکت در سایه به محوریت مرکز لانگلی، نگاه امنیتی به سیاست خارجی را در دوره بایدن مسلط کند تا شاید جور ضعف ساختاری دولت جوی خوابآلود را بکشد.
ارسال به دوستان
گامهای بعدی دموکراتها برای حذف ترامپ از صحنه سیاست آمریکا چیست؟
هم انتقام، هم التیام
ثمانه اکوان: اگر قرار باشد شبکههای اجتماعی آمریکایی صحبتهایی را با عنوان «گسترش نفرت در جامعه» از خروجی خود حذف کنند، همانطور که قانون فعالیت در این شبکهها این کار را منع میکند، طی چند روز گذشته باید صحبتهای اکثر نمایندگان دموکرات کنگره، شخصیتهای بارز این حزب سیاسی در آمریکا و حتی صحبتهای مجریان برنامههای تلویزیونی مشهور را از صفحات خود حذف کنند. چند روز از زمانی که کنگره توسط معترضان حامی ترامپ مورد حمله واقع و اشغال شد میگذرد و هماینک سؤال اصلی در شبکههای اجتماعی حامی دموکراتها یا حتی رسانههای تصویری و مکتوب آنها این است: آیا الان زمان انتقام است یا همدلی؟ این سؤال در بسیاری از بخشهای خبری و تحلیلی رسانههای آمریکایی پرسیده میشود و راه خود را با عناوین دیگری به برخی برنامههای نخبگانی دیگر این رسانهها مانند برنامه «جیپیاس» فرید زکریا در «سیانان» نیز باز کرده است. او با این حال با این صراحت به دنبال انتقام نیست و از میهمانان خود میپرسد: آیا الان زمان پاسخگو کردن عوامل حمله به کنگره است یا زمان التیام بخشیدن به زخمهای موجود؟ زکریا معتقد است هر دوی این اقدامات را نمیتوان به صورت همزمان در جامعه آمریکا انجام داد؛ یا باید با عوامل حمله به کنگره به عنوان عوامل «حمله به دموکراسی آمریکایی» برخورد قضایی سخت و خشنی شود و مهمتر از آن ترامپ و حامیانش در کنگره مورد بازخواست قرار گیرند یا مجبور به استعفا شوند، یا اینکه بایدن باید به عنوان رئیسجمهور بعدی ایالاتمتحده دستور برخورد آرام با این افراد را بدهد و به فکر التیامبخشی به زخمهای جامعه آمریکا و فضای سیاسی این کشور باشد.
برخی تحلیلگران آمریکایی مانند ستوننویس نشریه آتلانتیک بر این باورند هر دوی این اقدامات را میتوان به صورت همزمان انجام داد. او بر این باور است این همان کاری است که کشورهایی که در آنها انقلاب رخ داده انجام میدهند؛ هم به فکر التیامبخشی به زخمهای مردم هستند و هم حاکمان مستبد را محاکمه و از قدرت برکنار میکنند اما همین حرف نشان میدهد نوع نگاه نویسندگان و تحلیلگران دموکرات به اتفاقات کنگره چیست؛ انقلابی که دموکراتها علیه جمهوریخواهان و رئیسجمهورشان دونالد ترامپ انجام دادند.
اما اقدامات بعدی آنها در راستای این دو هدف چیست؟ در ادامه به برخی از این اقدامات احتمالی و نتایجی که میتواند برای آینده فضای سیاسی آمریکا به همراه داشته باشد، اشاره میشود.
1- تلاش برای برکناری یا استیضاح ترامپ
مهمترین مسالهای که دموکراتها در شرایط فعلی با آن مواجه هستند و میتواند در آینده نیز تمام اقدامات سیاسی و سیاست خارجی آنها را تحتالشعاع قرار دهد، حضور ترامپ در صحنه سیاست این کشور است. دونالد ترامپ با آن ویژگیهای شخصیتی بعد از دوران ریاستجمهوری، از صحنه سیاست این کشور محو نمیشود. او 75 میلیون رأی دارد و مردمی که به او رأی دادهاند نیز از صحنه روزگار محو نمیشوند. خطر بازگشت ترامپ به عرصه سیاست همواره برای دموکراتها به این معناست که آنها نمیتوانند با متحدان خود در سایر نقاط جهان یا حتی دولتهای دیگر وارد معامله یا مذاکرهای شوند، زیرا هیچ اطمینانی وجود ندارد که سیاستهای آنها در روز پایان یافتن دولت بایدن همچنان پابرجا بماند. در عین حال خطر حضور ترامپ در صحنه سیاست این کشور به معنای قدرتمندتر شدن گروههای حامی او است از همین رو تمام تلاش لیبرالها در چند روز و چند هفته آتی، آنطور که خود به آن معترف بودهاند، «محو» ترامپ از صحنه سیاست این کشور است. نانسی پلوسی، رئیس مجلس نمایندگان که همواره به اقدامات رادیکال در برابر ترامپ شهره است، به مایک پنس 24 ساعت زمان داده است تا با توسل به اصلاحیه بیستوپنجم قانون اساسی آمریکا رئیسجمهور را برکنار کند. بر اساس این اصلاحیه، در صورتی که رئیسجمهور «ناتوانی» در اجرای مسؤولیت خود به دلیل بیماری، مشکلات روانی یا عدمکفایت داشته باشد با توصیه معاون او و همراهی دولتش برکنار میشود. پنس تا لحظه تنظیم این یادداشت از این کار امتناع کرده است. گام بعدی برای دموکراتها اما تلاش برای استیضاح ترامپ در دقایق پایانی فعالیتش در کاخ سفید است. استیضاح در هر صورت نمیتواند منجر به برکناری رئیسجمهور شود اما مزیتهایی برای دموکراتها نیز دارد. از یک طرف با تأیید طرح استیضاح در مجلس نمایندگان، زمینه برای بیان اتهامات علیه ترامپ به وجود میآید و بعد از مدتی مجلس سنا میتواند او را محاکمه کند و حتی در صورتی که ترامپ خودش را عفو کند نیز نمیتواند از این دادگاه و نتایج آن فرار کند و از طرف دیگر، اگر نگاهی تاریخی به روند تاریخ سیاسی آمریکا داشته باشیم، ترامپ به نخستین رئیسجمهوری تبدیل میشود که ۲ بار در مجلس نمایندگان طرح استیضاح او رأی میآورد و این میتواند باعث شود زمینه برای ادامه حیات سیاسی او از بین برود. دموکراتها آنقدر هوشیاری داشتهاند که مطرح کنند استیضاح در مجلس سنا و برگزاری دادگاه ترامپ را به بعد از گذشت 100 روز اول دوران ریاستجمهوری بایدن موکول میکنند تا مبادا این دادگاه و خبرهای مربوط به آن اقدامات بایدن در 100 روز اول ریاستجمهوریاش را به حاشیه ببرد!
2- ایجاد هزینه برای حامیان و طرفداران ترامپ
دومین اقدامی که دموکراتها به دنبال اجرای آن هستند و از هماینک نیز برنامهریزیهای رسانهای خود را در این باره به انجام رساندهاند، ایجاد هزینه سنگین برای کسانی است که هنوز هم از ترامپ حمایت میکنند. «تد کروز»، «جاش هاولی» و «کوین مککارتی» از سناتورهایی هستند که به دلیل حمایت از ترامپ و همچنین عدم محکومیت حمله به کنگره هماینک در تیررس حملات دموکراتها قرار گرفتهاند و رسانهها از آنها خواستهاند به دلیل حمایتشان از اقدامات رادیکال ترامپ استعفا کنند. در عین حال نمایندگان جمهوریخواهی که رأی به تأیید نکردن جو بایدن به عنوان رئیسجمهور منتخب دادهاند، بشدت از سوی رسانههای حوزههای انتخابیهشان تحت فشار هستند تا استعفای خود را تقدیم کرده و از مجلس نمایندگان یا سنا برای همیشه خارج شوند. «مدیسون کاتورن» نماینده ایالت کارولینای شمالی، «ران جانسون» نماینده ایالت ویسکانسین و سایر نمایندگان جمهوریخواهی که در طول چند روز گذشته حتی با محکوم کردن اتفاقات کنگره، اعلام کردهاند آرای بایدن را به رسمیت نمیشناسند نیز بشدت تحت فشار قرار دارند که از سمت خود استعفا کنند. به نظر میرسد رسانههای دموکرات و سیاستمداران این حزب با توجه به پیروزی شکننده در مجلس سنا هم به دنبال انتقامگیری از جمهوریخواهان و هم به دنبال پاکسازی گسترده در ۲ مجلس آمریکا هستند تا بتوانند برنامههای خود و همچنین خواستههای بایدن از کنگره را بدون هیچ انتقاد و ممانعت شدیدی به انجام برسانند.
از سوی دیگر بازداشتهای گسترده افرادی که در داخل کنگره حضور پیدا کرده بودند و برگزاری دادگاههای آنها به جرم «فعالیت تروریستی در داخل آمریکا» همچنان طی چند روز گذشته ادامه داشته است. اکثر کسانی که عکسشان به عنوان اشغالگران کنگره به تصاویر نمادین از روز 6 ژانویه تبدیل شده بود، بازداشت شدهاند و تحت بازجویی سرویسهای امنیتی آمریکا قرار دارند. از سویی اعضای پلیس کنگره نیز مجبور به استعفا شدهاند و به نظر میرسد محکومیتهای سنگین در انتظار کسانی است که در روز تاریخی ششم ژانویه پا به داخل کنگره آمریکا گذاشتهاند. با وجود اینکه در برخی برنامههای تحلیلی رسانههای آمریکایی بیان میشود باید موضع نرمتری در مقابل این افراد داشت و مقصر اصلی این حادثه را که ترامپ و نزدیکانش هستند محکوم کرد اما باز هم ایستگاههای اتوبوس و مترو پر از عکسهایی است که حملهکنندگان به کنگره را به تصویر کشیده و از مردم خواسته است آنها را شناسایی کنند. برای معرفی یا بازداشت این افراد نیز به رسم قدیمی آمریکایی جایزههای 5 تا 50 هزار دلاری در نظر گرفته شده است!
3- تشدید فضای امنیتی در شبکههای اجتماعی
همانطور که روزنامه «وطن امروز» در شماره روز یکشنبه خود گزارش داده بود، فضای سیاسی آمریکا بویژه در میان دموکراتها در حال رفتن به سمت ایجاد دوگانه آزادی – امنیت در برخورد با شبکههای اجتماعی در بستر اینترنت است. با آنکه 10 شبکه اجتماعی آمریکایی اکانتهای ترامپ را بسته یا محدود کردهاند، تحلیلگران دموکرات در شبکههای تلویزیونی مطرح میکنند تعلیق فعالیتهای ترامپ و نزدیکانش چاره کار نیست و مشکلات توئیتر و سایر شبکههای اجتماعی مجازی برای امنیت سیاسی آمریکا بسیار عمیقتر از این است که با تعلیق شدن اکانت رئیسجمهور آمریکا این مشکلات بر طرف شود! با آنکه شبکههای اجتماعی در طول دوران انتخابات خدمات شایانی به دموکراتها ارائه دادند، حالا برخی روزنامهها از جمله «یواسای تودی» گفتهاند توئیتر از همان ۴ سال پیش باید اکانت ترامپ را تعلیق میکرد و این شبکه اجتماعی به دلیل سود میلیونی که از حضور ترامپ در آن نصیبش میشد، از این کار امتناع کرده و به همین دلیل در ایجاد حادثه کنگره مسؤول است و باید پاسخگو باشد!
به نظر میرسد اقدام بعدی دموکراتها ایجاد اصلاحاتی در قوانین مرتبط با فعالیت شبکههای اجتماعی بویژه بخش 230 قانون حمایت از اینترنت پاک است که سال 1996 به تصویب کنگره رسیده است. بر اساس این بخش از قانون، پلتفرمهای ارائهدهنده فضای سایبری مانند شبکههای اجتماعی توئیتر، اینستاگرام یا فیسبوک هیچکدام نمیتوانند به دلیل انتشار پستها توسط کاربرانشان تحت تعقیب قضایی قرار گیرند اما در عین حال موظفند نسبت به این اظهارنظرهای خطرناک و مخالف امنیت ملی واکنش مناسب از خود نشان دهند. در حالی که جمهوریخواهان سعی داشتند بار مسؤولیت را از دوش شبکههای اجتماعی بردارند و در این باره به متمم اول قانون اساسی آمریکا اشاره میکردند که بر اساس آن کنگره نمیتواند قانونی را تصویب کند که مانع آزادی بیان شود، در مقابل دموکراتها بشدت سعی میکردند پلتفرمهای اینترنتی را مجبور به پاسخگویی در مقابل مسائلی که کاربرانشان نشر میدهند، کنند.
در هر صورت شرایط و فضای سیاسی آمریکا این روزها متغیرتر از هر زمان دیگری است. میتوان فضای سیاسی، تنشها و فضای نفرت و دوقطبی را به فضای یک جامعه بعد از پیروزی یک جناح در جنگ داخلی تشابه کرد. به نظر میرسد دموکراتها بهترین استفاده را از مساله حمله به نهاد قانونگذاری آمریکا میبرند و سعی دارند پاکسازیهای وسیعی را در بین مسؤولان و همچنین نهادهای غیرهمراهشان انجام دهند تا بدین ترتیب راه را برای اقدامات بعدی دولت بایدن هموار کنند.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|